اجانب: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی امام خمینی
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''اجانب'''، گروه‌ها و کشورهای مخالف منافع و مصالح کشور.
'''اجانب'''، گروه‌ها و کشورهای مخالف منافع و مصالح کشور.
==معنای لغوی و اصطلاحی==
اجانب جمع اجنبی، به معنای بیگانه، غریبه، ناآشنا و خارجی آمده<ref>دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۱/۸۹۱؛ انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۱/۲۵۷.</ref> و در اصطلاح دارای دو رویکرد حقوقی و فقهی است. در رویکرد حقوقی به بیگانه در برابر [[تبعه]] و به ‌طور کلی به اشخاص بدون تابعیت در هر کشوری گفته می‌شود<ref>متولی، احوال شخصیه بیگانگان در ایران، ۲۵-۲۶؛ دانش‌پژوه، اسلام و حقوق بین‌الملل خصوصی، ۱۲۳.</ref> و در رویکرد فقهی، به افراد [[کافر]] و نامسلمان اعم از [[کافر ذمی|ذمی]] و [[کافر غیر ذمی|غیر ذمی]] گفته شده است.<ref>متولی، احوال شخصیه بیگانگان در ایران، ۵۲-۵۳.</ref> واژه اجنبی به مرور زمان در ادبیات سیاسی اسلامی، گستره بیشتری یافت و به افراد، گروه‌ها و کشورهایی گفته شد که مصالح مسلمانان را در نظر نمی‌گرفتند و واژه بیگانگان نوعا به عنوان مترادف آن به کار می‌رود.
==پیشینه==
پس از [[انقلاب صنعتی]] و افزایش قدرت دولت‌های اروپایی در سده‌های پانزدهم و شانزدهم میلادی و در پی آن، توهم برتری نژادی، روحیه استعماری، انگیزه‌های توسعه‌طلبانه و دست‌یافتن به منابع و ثروت‌های بیشتر، آنان را به فکر شرق<ref>منصوری، شناخت استکبار جهانی، ۲۴-۲۷ و ۶۱.</ref> به‌ویژه [[کشورهای اسلامی]]<ref>حسینی‌فر، امام و بیداری اسلامی، ۱۷۰.</ref>‌انداخت. در این میان، [[ایران]] به لحاظ قرار‌گرفتن در منطقه مهم و راهبردی [[خلیج فارس]]، راه‌داشتن به دریاهای آزاد و همسایگی با سرزمین ثروتمند [[هندوستان]]، مورد توجه قدرت‌های استعماری قرار گرفت.<ref>جعفری، نقش امام در مبارزه با استکبار، ۱/۳۸۱-۳۸۲.</ref>


مداخله و رقابت قدرت‌های خارجی در امور ایران از سال ۱۱۸۶ش/ ۱۸۰۷م و انعقاد قرارداد «[[قرارداد فین‌کن‌اشتاین|فین‌کن‌اشتاین]]» میان ایران و [[فرانسه]] آغاز شد. پس از آن تاریخ، ایران صحنه رقابت‌های سیاسی کشورهای اروپایی شد<ref>غفاری، نقش نیروهای بیگانه در پاگیری و گسترش تئوری توطئه در ایران، ۲۴.</ref> و در پی آن، معاهدات ذلت‌باری چون عهدنامه «[[ترکمنچای]]» و استقرار رژیم [[کاپیتولاسیون]] ناشی از آن با [[روسیه]]<ref>غفاری، نقش نیروهای بیگانه در پاگیری و گسترش تئوری توطئه در ایران، ۲۵؛ متولی، احوال شخصیه بیگانگان در ایران، ۳۷-۳۸.</ref> و عهدنامه «[[عهدنامه پاریس|پاریس]]» بر ایران تحمیل شد که ضربه شدیدی بر آزادی سیاسی و اقتصادی ایران وارد کرد و دروازه‌های بازرگانی خارجی ایران در خلیج فارس را در اختیار [[انگلیس]] قرار داد.<ref>رضایی، تاریخ سیاسی اجتماعی ایران، ۹۷۵.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|استعمار و استثمار}}
اجانب به معنی بیگانه در برابر تبعه (با رویکرد حقوقی) و [[کافر]] و نامسلمان در برابر مسلمان (با رویکرد فقهی) است. با نفوذ قدرت‌های اروپایی در کشورهای مسلمان به‌ویژه ایران و واکنش‌هایی که در برابر این دخالت‌ها صورت می‌گرفت، به‌تدریج واژۀ اجنبی و بیگانگان در ادبیات سیاسی ایران رشد کرد.


مداخله و رقابت روسیه و انگلیس در صحنه سیاسی ایران و تلاش آنها برای گرفتن امتیازهای گوناگون ادامه یافت تا اینکه در [[دوران قاجار]] به اوج خود رسید. توسعه‌طلبی اجانب در حوزه [[اقتصاد]] و [[سیاست]] محدود نماند؛ بلکه آنان به ستیز با [[اسلام]] و ترویج و تبلیغ [[مسیحیت]] در کشورهای اسلامی پرداختند.<ref>حائری، نخستین رویارویی‌ها ، ۵۵-۶۱ و ۴۶۹-۴۸۰.</ref> مداخله‌های بیگانگان، واکنش نخبگان و علمای دینی کشورهای اسلامی را برانگیخت و آنان را به مبارزه و مخالفت با بیگانگان واداشت و از آن پس واژه اجنبی-در کنار واژگان بیگانه و خارجی-به [[ادبیات سیاسی]] آنان راه یافت. در نامه منسوب به [[سیدجمال‌الدین اسدآبادی]] خطاب به [[میرزای شیرازی]] در تشویق به [[تحریم تنباکو]]، <ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۱/۸۸-۹۴.</ref> در نصایح دهگانه [[آخوند خراسانی]] خطاب به [[محمدعلی‌شاه]]، <ref>حسنی، عالمان شیعه، ۲۰.</ref> در سخنان [[میرزای نایینی]] و دیگران، واژه اجنبی با همین مفهوم به‌کار رفته است.<ref>ترکمان، اسنادی درباره هجوم انگلیس و روس به ایران، ۱۸۱-۱۸۰؛ مدنی، دوران کاشانی، ۵۰؛ شریف، ۲۶.</ref> امام‌خمینی نیز از شخصیت‌های دینی و سیاسی بود که این واژه را در موارد گوناگون به کار برده و به دخالت و تسلط اجانب بر کشورهای اسلامی به‌ویژه ایران، حساسیت نشان داده است.<ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۴۶۱-۴۶۲؛ امام‌خمینی، توضیح المسائل، ۴۵۷؛ امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۱۳۹، ۳۹۶-۳۹۸ و ۱۲/۴۷۴.</ref>
مبارزه با سلطۀ اجانب، بر پایۀ آیات [[قرآن کریم]] و قاعدۀ فقهی [[نفی سبیل]] از اصول حاکم بر دیپلماسی اسلامی به‌شمار می‌آید.
==نفی سلطه اجانب==
بر اساس آموزه‌های [[قرآن]]، <ref>نساء، ۱۴۱؛ منافقون، ۸.</ref> روایات [[معصومان(ع)]]<ref>حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعه، ۲۶/۱۴.</ref>و [[قاعده نفی سبیل|قاعده فقهی نفی سبیل]]، اجتناب و محتاط‌بودن در روابط با غیر مسلمانان و مسلط‌نکردن آنان بر مقدرات [[مسلمانان]] و کشور‌های اسلامی، از اصول حاکم بر [[دیپلماسی اسلامی]] به شمار می‌آید.<ref>دهشیری، اصول و مبانی دیپلماسی اسلامی از دیدگاه امام‌خمینی، ۶/۶۴-۶۵؛ شکوری، ۳۲۵-۳۳۱.</ref> [[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران]] نیز بر اصل دخالت‌نکردن و نفی هر گونه سلطه کشورهای خارجی<ref>قانون اساسی، اصول ۲، ۸۱، ۱۴۵، ۱۴۶، ۱۵۲ و ۱۵۳ و بند ۵، اصل ۳.</ref> و حفظ [[استقلال]] و [[تمامیت ارضی]] کشور<ref>قانون اساسی، اصل ۳، بند ۱۱ و اصل ۹.</ref> تاکید دارد.{{ببینید|متن=ببینید|استقلال}}


[[امام‌خمینی]] با استناد به قاعده نفی سبیل، {{ببینید|متن=ببینید|نفی سبیل}} خواستار قطع سلطه [[امریکا]]، [[شوروی]] و دیگر اجانب بود<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۹۱.</ref> و ایستادگی و مبارزه مردم ایران را در همین راستا می‌دانست.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۲۳۵ و ۴۷۶.</ref> ایشان وابستگی به غیر را ننگ و عار می‌شمرد و بر آن بود که مؤمنِ تحت فرمان خدا زیر بار ستم بیگانگان نمی‌رود<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۳۱۹ و ۷/۴۷۲.</ref> و در هیچ شرایطی-حتی [[محاصره اقتصادی]]-به کشورهای خارجی اجازه ورود به کشور و سیادت بر ملت ایران را نخواهد داد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۲۰۷.</ref> ایشان از مسلمانان دیگر نیز می‌خواست با سرسختی، کوبندگی و تمام قدرت در برابر اجانب بایستند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۳۲۶؛ ۳/۲ و ۱۰/۳۹۵.</ref>
[[امام‌خمینی]] که بر نفی هرگونه [[وابستگی]] به قدرت‌های بزرگ تأکید داشت، شعاری‌بودن تمسک مسلمانان به [[اسلام]] و [[غفلت]] آنها از مسائل اساسی، همچنین خودخواهی و سلطه‌جویی حکومت‌های اسلامی را از دلایل این نفوذ و وابستگی می‌شمرد. ایشان معتقد بود یکی از مهم‌ترین راهکارهای کوتاه‌کردن دست اجانب از کشورهای اسلامی، [[وحدت کلمه]] است.
==ویژگی‌ها و مصادیق اجانب==
== معنای لغوی و اصطلاحی ==
اجانب خود را برتر از دیگران و شایسته اداره دنیا می‌دانند و معتقدند آنها باید ارزش‌های جوامع انسانی را تعیین کنند.<ref>منصوری، شناخت استکبار جهانی، ۲۵؛ ناظم، روس و انگلیس در ایران، ۴۴-۴۵.</ref> آنان برای سلطه بر کشورهای دیگر از جنگ‌افروزی نیز ابایی ندارند.<ref>ناظم، روس و انگلیس در ایران، ۱۲-۱۴.</ref> امام‌خمینی در موارد بسیاری به خوی سلطه‌گری اجانب<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۱۳۹، ۲۵۳-۲۵۴؛ ۴/۲۶۶ و ۵/۴۴۴.</ref> که موجب چپاول و غارت منابع کشورها شده<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۲۵۴؛ ۸/۳۱۰ و ۲۱/۴۱۷.</ref> اشاره کرده است. اجانب با مداخله در امور داخلی کشورها<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۴۱۱ و ۳/۴۸۶؛ ناظم، روس و انگلیس در ایران، ۲۸۱.</ref> و در پیش‌گرفتن سیاست‌های سود‌جویانه در پی حفظ موجودیت و منافع خود در جهان هستند<ref>ناظم، روس و انگلیس در ایران، ۴۵؛ آبراهامیان و دیگران، جستارهایی درباره تئوری توطئه در ایران، ۷۸.</ref> و برای برپاداشتن حاکمیت خود در کشورهای تحت سلطه می‌کوشند.
اجانب جمع اجنبی، به معنای بیگانه، غریبه، ناآشنا و خارجی آمده<ref>دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۱/۸۹۱؛ انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۱/۲۵۷.</ref> و در اصطلاح دارای دو رویکرد حقوقی و [[فقه|فقهی]] است. در رویکرد حقوقی به بیگانه در برابر تبعه و به‌طور کلی به اشخاص بدون تابعیت در هر کشوری گفته می‌شود<ref>متولی، احوال شخصیه بیگانگان در ایران، ۲۵–۲۶؛ دانش‌پژوه، اسلام و حقوق بین‌الملل خصوصی، ۱۲۳.</ref> و در رویکرد فقهی، به افراد [[کافر]] و نامسلمان اعم از [[کافر ذمی|ذمی]] و غیر ذمی گفته شده‌است.<ref>متولی، احوال شخصیه بیگانگان در ایران، ۵۲–۵۳.</ref> واژه اجنبی به مرور زمان در ادبیات سیاسی اسلامی، گستره بیشتری یافت و به افراد، گروه‌ها و کشورهایی گفته شد که مصالح مسلمانان را در نظر نمی‌گرفتند و واژه بیگانگان نوعاً به عنوان مترادف آن به کار می‌رود.
امام‌خمینی اجانب را از مصادیق مستکبرانی می‌دانست که تمام ملت‌ها را ضعیف می‌شمرند و به آنان درازدستی و ستم می‌کنند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۴۸۸.</ref> ایشان کشورهای انگلیس، شوروی، امریکا<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۴۵.</ref> و [[اسرائیل]]<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۲۳۹.</ref> را اجنبی می‌خواند؛ همچنان‌که برخی مدعیان [[ملی‌گرایی]] که به شرق و غرب تمایل دارند و نیز اخلال‌گران در امور کشور را که در صدد سلطه دوباره بیگانگان هستند، اجنبی قلمداد می‌کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۲۶۹، ۳۱۲؛ ۱۰/۱۳۷ و ۱۷/۴۱۳.</ref>
==شیوه‌های نفوذ و کارکردها==
بیگانگان برای نفوذ و سلطه بر کشورهای دیگر از روش‌های گوناگون استفاده می‌کردند. روش نخست، سلطه نظامی است. آنان در گذشته با لشکرکشی و سلطه نظامی، اهداف خود را تامین می‌کردند. روش دوم، حکومت‌های دست‌نشانده است؛ به ‌طوری ‌که هزینه‌های سنگین انسانی و اقتصادی لشکرکشی، <ref>روحانی، ‌اندیشه‌های سیاسی اسلام، ۱/۵۲۰-۵۲۱.</ref> آنان را واداشت با روی‌کارآوردن حکومت‌های دست‌نشانده‌‌ای چون [[رضاخان پهلوی]] در ایران و [[مصطفی کمال آتاتورک]] در [[ترکیه]] به اهداف استعماری خود برسند.<ref>امام‌خمینی، کشف اسرار، ۳۳۰-۳۳۱.</ref> روش سوم ایجاد جریان‌های مخالف و عناصر مستعد و استقرار عوامل خود در داخل کشورها بود.<ref>بازرگان، بازیابی ارزشها، ۱۱۳.</ref> برای نمونه دولت انگلیس با استقرار گسترده شبکه‌های جاسوسی در بیشتر نقاط ایران، زمینه تعمیق نفوذ خود در کشور را فراهم کرده بود.<ref>فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ۱/۲۸۴-۲۸۷.</ref> اجانب در آخرین روش با برقراری روابط تجاری و به‌ دست ‌آوردن اطلاعاتی در زمینه جغرافیای طبیعی، خلق‌وخوی مردم، اوضاع سیاسی، اجتماعی، اقتصادی حاکم بر جامعه و...، راه نفوذ و طرح‌های استعماری آینده را هموار می‌کردند.<ref>حائری، نخستین رویارویی‌ها ، ۱۴۴.</ref>


امام‌خمینی نیز می‌دانست بیگانگان طی مطالعات طولانی در ابعاد مادی، معنوی و انسانی کشورهای اسلامی دریافته‌اند اسلام تنها مکتب مبارز الهی<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۲۵۴ و ۶/۱۵۸.</ref> و انسان‌ساز<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۲۷۸.</ref> و قرآن<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۳۳۶-۳۳۷.</ref> بزرگ‌ترین مانع آنان در این راه است؛ از این‌رو در صدد برآمدند از راه‌های گوناگون، اسلام را نابود یا از محتوا خالی کنند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۲۰۳.</ref>؛ معرفی [[دین]] به عنوان افیون و مخدر جامعه<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۹۸.</ref> و جلوگیری از نشر آموزه‌های دینی، <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۱۹۱ و ۷/۱۸۹.</ref> از آن جمله بود. به باور ایشان بیگانگان در این راه، با بررسی طولانی، به اهمیت نقش [[روحانیان]] نیز پی بردند و در صدد تخریب آنان برآمدند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۳۲۵-۳۲۶ و ۱۶/۱۷۷؛ امام‌خمینی، کشف اسرار، ۳۳۰.</ref> بیگانگان برای تضعیف رهبران اسلامی در نظر جوانان، آنان را طرفدار قدرتمندان و ثروتمندان معرفی می‌کردند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۲۹۴-۲۹۵.</ref>
== پیشینه ==
پس از انقلاب صنعتی و افزایش قدرت دولت‌های اروپایی در سده‌های پانزدهم و شانزدهم میلادی و در پی آن، توهم برتری نژادی، روحیه [[استعمار|استعماری]]، انگیزه‌های توسعه‌طلبانه و دست‌یافتن به منابع و ثروت‌های بیشتر، آنان را به فکر شرق<ref>منصوری، شناخت استکبار جهانی، ۲۴–۲۷ و ۶۱.</ref> به‌ویژه کشورهای اسلامی<ref>حسینی‌فر، امام و بیداری اسلامی، ۱۷۰.</ref>‌انداخت. در این میان، [[ایران]] به لحاظ قرارگرفتن در منطقه مهم و راهبردی [[خلیج فارس]]، راه‌داشتن به دریاهای آزاد و همسایگی با سرزمین ثروتمند [[هندوستان]]، مورد توجه قدرت‌های استعماری قرار گرفت.<ref>جعفری، نقش امام در مبارزه با استکبار، ۱/۳۸۱–۳۸۲.</ref>


امام‌خمینی بزرگ‌ترین حربه بیگانگان برای نفوذ در کشورهای اسلامی و بهره‌برداری از گنجینه‌های مادی و معنوی آنان را ایجاد [[تفرقه]] و [[نفاق]]<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ‌۲/۱۳۹؛ ۵/۱۸۷ و ۲۱/۶۵۰.</ref> و جداکردن مسلمانان از هم می‌دانست؛ به ‌گونه‌ای که نتوانند برای اسلام کاری انجام دهند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۳۳۶-۳۳۷ و ۳۴۴.</ref>؛ همچنین ایشان یکی از سیاست‌های همیشگی بیگانگان برای چپاول منابع کشورهای اسلامی را القای دیدگاه [[جدایی دین از سیاست]] می‌شمرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۲۲۷ و ۵/۴۶۹.</ref> در نگاه ایشان بیگانگان در این راستا برای منزوی‌کردن روحانیون چنین تلقین می‌کردند که آنان از عهده مسائل سیاسی بر نمی‌آیند و تنها باید به امور دینی و تحصیلی بپردازند.<ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۱۳۸-۱۳۹.</ref> نیز جداکردن اقشار ملت از یکدیگر، بی‌اعتنایی ملت‌ها به هم و سکوت در برابر بیگانگان و کارگزاران آنها و غفلت از سرنوشت کشور، از دیگر طرح‌های بیگانگان برای غارت‌اندوخته‌های مردم بوده است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۳۴۵ و ۱۰/۱۳۴.</ref>
مداخله و رقابت قدرت‌های خارجی در امور ایران از سال ۱۱۸۶ش/ ۱۸۰۷م و انعقاد قرارداد «فین‌کن‌اشتاین» میان ایران و [[فرانسه]] آغاز شد. پس از آن تاریخ، ایران صحنه رقابت‌های سیاسی کشورهای اروپایی شد<ref>غفاری، نقش نیروهای بیگانه در پاگیری و گسترش تئوری توطئه در ایران، ۲۴.</ref> و در پی آن، معاهدات ذلت‌باری چون عهدنامه «[[ترکمنچای]]» و استقرار رژیم [[کاپیتولاسیون]] ناشی از آن با [[روسیه]]<ref>غفاری، نقش نیروهای بیگانه در پاگیری و گسترش تئوری توطئه در ایران، ۲۵؛ متولی، احوال شخصیه بیگانگان در ایران، ۳۷–۳۸.</ref> و عهدنامه «[[عهدنامه پاریس|پاریس]]» بر ایران تحمیل شد که ضربه شدیدی بر آزادی سیاسی و اقتصادی ایران وارد کرد و دروازه‌های بازرگانی خارجی ایران در خلیج فارس را در اختیار [[انگلیس]] قرار داد.<ref>رضایی، تاریخ سیاسی اجتماعی ایران، ۹۷۵.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|استعمار و استثمار}}
==زمینه‌‌ها و موانع نفوذ==
 
[[امام‌خمینی]] دلایل و زمینه‌های سلطه بیگانگان بر کشورهای اسلامی با بیش از یک‌میلیارد جمعیت و داشتن منابع غنی را شعاری‌بودن تمسک به اسلام، پشت‌کردن به آموزه‌های روح‌بخش آن، نداشتن آرامش و ثبات قدم، <ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۶۱.</ref> روی‌آوردن به شرق و غرب، <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۱۷۰.</ref> غفلت از مسائل سیاسی و اجتماعی اسلام و مراقبت نکردن از حریم قرآن کریم و اسلام<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۲۰ و ۱۸/۸۸.</ref> می‌دید؛ همچنان‌که خالی‌بودن مراکز علمی و دینی از دانشمندان متخصص و افتادن زمام امور اقتصادی و علمی به دست خارجی‌ها، <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۳۲۶-۳۲۷.</ref> خودخواهی و سلطه‌جویی حکومت‌های اسلامی بر ملت خود و نوکری اجانب، <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۲۷۵.</ref> تفرقه میان آنان<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۲۵۴ و ۶/۸۳.</ref> و جدایی و نداشتن تفاهم ملت‌ها و دولت‌ها<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۱۲۰.</ref> را از دیگر عوامل نفوذ اجانب در کشورهای اسلامی ذکر می‌کرد و اسلام، قرآن، روحانیان، [[حوزه‌های علمیه]]، [[وحدت کلمه]]، [[بیداری مسلمانان]] و [[وحدت حوزه و دانشگاه]] را از مهم‌ترین موانع نفوذ غربی‌ها بر می‌شمرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۰۴، ۳۵۳؛ ۲/۱۲۶؛ ۹/۵۳۷ و ۱۹/۱۵۱.</ref>
مداخله و رقابت روسیه و انگلیس در صحنه سیاسی ایران و تلاش آنها برای گرفتن امتیازهای گوناگون ادامه یافت تا اینکه در [[قاجاریه|دوران قاجار]] به اوج خود رسید. توسعه‌طلبی اجانب در حوزه [[اقتصاد]] و [[سیاست]] محدود نماند؛ بلکه آنان به ستیز با [[اسلام]] و ترویج و تبلیغ [[مسیحیت]] در کشورهای اسلامی پرداختند.<ref>حائری، نخستین رویارویی‌ها، ۵۵–۶۱ و ۴۶۹–۴۸۰.</ref> مداخله‌های بیگانگان، واکنش نخبگان و علمای دینی کشورهای اسلامی را برانگیخت و آنان را به مبارزه و مخالفت با بیگانگان واداشت و از آن پس واژه اجنبی-در کنار واژگان بیگانه و خارجی-به ادبیات سیاسی آنان راه یافت. در نامه منسوب به [[سیدجمال‌الدین اسدآبادی]] خطاب به [[میرزای شیرازی]] در تشویق به [[نهضت تحریم تنباکو|تحریم تنباکو]]،<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۱/۸۸–۹۴.</ref> در نصایح دهگانه [[آخوند خراسانی]] خطاب به [[محمدعلی‌شاه قاجار|محمدعلی‌شاه]]،<ref>حسنی، عالمان شیعه، ۲۰.</ref> در سخنان [[میرزای نایینی]] و دیگران، واژه اجنبی با همین مفهوم به‌کار رفته‌است.<ref>ترکمان، اسنادی دربارهٔ هجوم انگلیس و روس به ایران، ۱۸۱–۱۸۰؛ مدنی، دوران کاشانی، ۵۰؛ شریف، ۲۶.</ref> [[امام‌خمینی]] نیز از شخصیت‌های دینی و سیاسی بود که این واژه را در موارد گوناگون به کار برده و به دخالت و تسلط اجانب بر کشورهای اسلامی به‌ویژه ایران، حساسیت نشان داده‌است.<ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۴۶۱–۴۶۲؛ امام‌خمینی، توضیح المسائل، ۴۵۷؛ امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۱۳۹، ۳۹۶–۳۹۸ و ۱۲/۴۷۴.</ref>
==آسیب‌های ناشی از سلطه اجانب==
 
از ویژگی‌های آشکار رژیم پهلوی، وابستگی به غرب و نداشتن استقلال در زمینه‌های گوناگون بود. امام‌خمینی نیز معتقد بود ملت ایران بیش از پنجاه سال از گرایش به خارجی‌ها ضربه‌ها خورده است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۵۲۵.</ref> ایشان بیگانگان را عامل به سلطنت رسیدن رضاخان پهلوی و [[محمدرضا پهلوی]]-برای حفظ منافع خود-می‌دانست و خاندان پهلوی را نوکر بیگانگان معرفی می‌کرد که کشور ایران را در تمام ابعاد اقتصادی، سیاسی و نظامی به غرب به‌ویژه امریکا وابسته کرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۳۶۱-۳۶۲.</ref> و ایران را رو به شکست برد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۱۵۵.</ref>
== نفی سلطه اجانب ==
در نگاه امام‌خمینی رژیم پهلوی در زمینه اقتصادی با واگذارکردن اندوخته‌های کشور به‌ویژه [[نفت]] به بیگانگان در برابر تاسیس پایگاه‌های نظامی، <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۳۹۰ و ۷/۴۰۴-۴۰۵.</ref> دادن مراتع و جنگل‌ها به خارجی‌ها به نام ملی‌کردن<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۲۳۳.</ref> و به بهانه پیشرفت و رسیدن به تمدن بزرگ<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۳۴۱.</ref> کشور را دچار آسیب‌های جدی کرد. در بعد سیاسی نیز نشانه سرسپردگی محمدرضا پهلوی به بیگانگان، این بود که وی اجازه و جرئت تصمیم‌گیری در مسائل اساسی و کلان کشور به‌ویژه سیاست خارجی نداشت و برای کسب تکلیف و دریافت نظر مقامات امریکایی، پیوسته با سفیر امریکا در [[تهران]] دیدار داشت یا به امریکا می‌رفت.<ref>سولیوان، خاطرات دو سفیر، ۷۱ و ۱۲۵.</ref> در نگاه امام‌خمینی دخالت مستشاران خارجی در اداره امور کشور، بزرگ‌ترین جنایت<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۳۷۰.</ref> و مایه افسردگی و ناامیدی جوانان درباره پیشرفت کشور بود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۶۲.</ref> ایشان [[ارتش]] را نیز در رژیم پهلوی نیرویی تحت سلطه و ستم مستشاران خارجی می‌دانست که به سبب تحقیرشدن، آماده سازش و فرمانبرداری بود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۲۴-۲۵.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|استعمار و استثمار}}
بر اساس آموزه‌های [[قرآن]]،<ref>نساء، ۱۴۱؛ منافقون، ۸.</ref> روایات [[معصومان(ع)]]<ref>حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعه، ۲۶/۱۴.</ref>و قاعده فقهی نفی سبیل، اجتناب و محتاط‌بودن در روابط با غیر مسلمانان و مسلط‌نکردن آنان بر مقدرات [[مسلمانان]] و کشورهای اسلامی، از اصول حاکم بر دیپلماسی اسلامی به‌شمار می‌آید.<ref>دهشیری، اصول و مبانی دیپلماسی اسلامی از دیدگاه امام‌خمینی، ۶/۶۴–۶۵؛ شکوری، ۳۲۵–۳۳۱.</ref> [[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران]] نیز بر اصل دخالت‌نکردن و نفی هر گونه سلطه کشورهای خارجی<ref>قانون اساسی، اصول ۲، ۸۱، ۱۴۵، ۱۴۶، ۱۵۲ و ۱۵۳ و بند ۵، اصل ۳.</ref> و حفظ [[استقلال]] و تمامیت ارضی کشور<ref>قانون اساسی، اصل ۳، بند ۱۱ و اصل ۹.</ref> تأکید دارد.{{ببینید|متن=ببینید|استقلال}}
==راه‌های قطع سلطه اجانب==
 
امام‌خمینی ضمن نفی هر گونه سازش با ابرقدرت‌ها، ‌تمدن و پیشرفتی که ملت‌های مسلمان را به آنها وابسته کند، رد می‌کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۳۴۰.</ref> ایشان بر پایه مبانی فقهی خود، روابط تجاری و سیاسی با کافران و بیگانگان را در صورتی که موجب چیرگی آنان بر کشورهای اسلامی شود، [[حرام]] و پیمان با آنان را [[باطل]] می‌دانست و افراد و مقاماتی را که زمینه سلطه بیگانگان را ایجاد کنند، خائن و برکنار از مقام خود معرفی می‌کرد<ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۳۷۸-۳۸۰؛ امام‌خمینی، توضیح المسائل، ‌۴۵۶-۴۵۷.</ref> و از ملت‌های اسلامی می‌خواست برای نجات کشورشان از سلطه اجانب قیام کنند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۵۰۳؛ ۱۱/۱۰۴ و ۱۴/۱۳۵.</ref> و با تشکیل [[دولت اسلامی]]<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۳۱۵؛ ۸/۳۰۸ و ۱۶/۳۷۵.</ref> و محقق‌ساختن [[اسلام ناب محمدی]] در همه سرزمین‌ها و شناساندن چهره واقعی [[اسلام]] به نسل جوان، مجالی برای نفوذ آنان باقی نگذارند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۲۸۲؛ ۴/۱۹۵ و ۲۱/۲۰۴.</ref> ایشان یکی از مهم‌ترین راهکارهای کوتاه‌کردن دست اجانب را [[وحدت کلمه]] می‌دانست و همه مسلمانان و حاکمان اسلامی را به وحدت و همدلی فرا می‌خواند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۸۲؛ ۲/۴۰۳ و ۳/۳۱۰.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|وحدت}}
[[امام‌خمینی]] با استناد به [[نفی سبیل|قاعده نفی سبیل]]، خواستار قطع سلطه [[آمریکا]]، [[شوروی]] و دیگر اجانب بود<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۹۱.</ref> و ایستادگی و مبارزه مردم ایران را در همین راستا می‌دانست.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۲۳۵ و ۴۷۶.</ref> ایشان وابستگی به غیر را ننگ و عار می‌شمرد و بر آن بود که مؤمنِ تحت فرمان خدا زیر بار ستم بیگانگان نمی‌رود<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۳۱۹ و ۷/۴۷۲.</ref> و در هیچ شرایطی-حتی [[محاصره اقتصادی]]-به کشورهای خارجی اجازه ورود به کشور و سیادت بر ملت ایران را نخواهد داد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۲۰۷.</ref> ایشان از مسلمانان دیگر نیز می‌خواست با سرسختی، کوبندگی و تمام قدرت در برابر اجانب بایستند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۳۲۶؛ ۳/۲ و ۱۰/۳۹۵.</ref>
==پانویس ==
 
{{پانویس}}
== ویژگی‌ها و مصادیق اجانب ==
==منابع==
اجانب خود را برتر از دیگران و شایسته اداره دنیا می‌دانند و معتقدند آنها باید ارزش‌های جوامع انسانی را تعیین کنند.<ref>منصوری، شناخت استکبار جهانی، ۲۵؛ ناظم، روس و انگلیس در ایران، ۴۴–۴۵.</ref> آنان برای سلطه بر کشورهای دیگر از جنگ‌افروزی نیز ابایی ندارند.<ref>ناظم، روس و انگلیس در ایران، ۱۲–۱۴.</ref> امام‌خمینی در موارد بسیاری به خوی سلطه‌گری اجانب<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۱۳۹، ۲۵۳–۲۵۴؛ ۴/۲۶۶ و ۵/۴۴۴.</ref> که موجب چپاول و غارت منابع کشورها شده<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۲۵۴؛ ۸/۳۱۰ و ۲۱/۴۱۷.</ref> اشاره کرده‌است. اجانب با مداخله در امور داخلی کشورها<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۴۱۱ و ۳/۴۸۶؛ ناظم، روس و انگلیس در ایران، ۲۸۱.</ref> و در پیش‌گرفتن سیاست‌های سودجویانه در پی حفظ موجودیت و منافع خود در جهان هستند<ref>ناظم، روس و انگلیس در ایران، ۴۵؛ آبراهامیان و دیگران، جستارهایی دربارهٔ تئوری توطئه در ایران، ۷۸.</ref> و برای برپاداشتن حاکمیت خود در کشورهای تحت سلطه می‌کوشند.
امام‌خمینی اجانب را از مصادیق مستکبرانی می‌دانست که تمام ملت‌ها را ضعیف می‌شمرند و به آنان درازدستی و ستم می‌کنند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۴۸۸.</ref> ایشان کشورهای انگلیس، شوروی، آمریکا<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۴۵.</ref> و [[اسرائیل]]<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۲۳۹.</ref> را اجنبی می‌خواند؛ همچنان‌که برخی مدعیان [[ملی‌گرایی]] که به شرق و غرب تمایل دارند و نیز اخلال‌گران در امور کشور را که در صدد سلطه دوباره بیگانگان هستند، اجنبی قلمداد می‌کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۲۶۹، ۳۱۲؛ ۱۰/۱۳۷ و ۱۷/۴۱۳.</ref>
 
== شیوه‌های نفوذ و کارکردها ==
بیگانگان برای نفوذ و سلطه بر کشورهای دیگر از روش‌های گوناگون استفاده می‌کردند. روش نخست، سلطه نظامی است. آنان در گذشته با لشکرکشی و سلطه نظامی، اهداف خود را تأمین می‌کردند. روش دوم، حکومت‌های دست‌نشانده‌است؛ به طوری که هزینه‌های سنگین انسانی و اقتصادی لشکرکشی،<ref>روحانی، اندیشه‌های سیاسی اسلام، ۱/۵۲۰–۵۲۱.</ref> آنان را واداشت با روی‌کارآوردن حکومت‌های دست‌نشانده‌ای چون [[رضاخان پهلوی]] در ایران و مصطفی کمال آتاتورک در [[ترکیه]] به اهداف [[استعمار|استعماری]] خود برسند.<ref>امام‌خمینی، کشف اسرار، ۳۳۰–۳۳۱.</ref> روش سوم ایجاد جریان‌های مخالف و عناصر مستعد و استقرار عوامل خود در داخل کشورها بود.<ref>بازرگان، بازیابی ارزشها، ۱۱۳.</ref> برای نمونه دولت انگلیس با استقرار گسترده شبکه‌های [[جاسوسی]] در بیشتر نقاط ایران، زمینه تعمیق نفوذ خود در کشور را فراهم کرده بود.<ref>فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ۱/۲۸۴–۲۸۷.</ref> اجانب در آخرین روش با برقراری روابط تجاری و به دست آوردن اطلاعاتی در زمینه جغرافیای طبیعی، خلق‌وخوی مردم، اوضاع سیاسی، اجتماعی، اقتصادی حاکم بر جامعه و…، راه نفوذ و طرح‌های استعماری آینده را هموار می‌کردند.<ref>حائری، نخستین رویارویی‌ها، ۱۴۴.</ref>
 
امام‌خمینی نیز می‌دانست بیگانگان طی مطالعات طولانی در ابعاد مادی، معنوی و انسانی کشورهای اسلامی دریافته‌اند اسلام تنها مکتب مبارز الهی<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۲۵۴ و ۶/۱۵۸.</ref> و انسان‌ساز<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۲۷۸.</ref> و [[قرآن]]<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۳۳۶–۳۳۷.</ref> بزرگ‌ترین مانع آنان در این راه است؛ از این‌رو در صدد برآمدند از راه‌های گوناگون، اسلام را نابود یا از محتوا خالی کنند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۲۰۳.</ref>؛ معرفی [[دین]] به عنوان افیون و مخدر جامعه<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۹۸.</ref> و جلوگیری از نشر آموزه‌های دینی،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۱۹۱ و ۷/۱۸۹.</ref> از آن جمله بود. به باور ایشان بیگانگان در این راه، با بررسی طولانی، به اهمیت نقش [[روحانیان]] نیز پی بردند و در صدد تخریب آنان برآمدند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۳۲۵–۳۲۶ و ۱۶/۱۷۷؛ امام‌خمینی، کشف اسرار، ۳۳۰.</ref> بیگانگان برای تضعیف رهبران اسلامی در نظر جوانان، آنان را طرفدار قدرتمندان و ثروتمندان معرفی می‌کردند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۲۹۴–۲۹۵.</ref>
 
امام‌خمینی بزرگ‌ترین حربه بیگانگان برای نفوذ در کشورهای اسلامی و بهره‌برداری از گنجینه‌های مادی و معنوی آنان را ایجاد تفرقه و [[نفاق]]<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۱۳۹؛ ۵/۱۸۷ و ۲۱/۶۵۰.</ref> و جداکردن مسلمانان از هم می‌دانست؛ به گونه‌ای که نتوانند برای اسلام کاری انجام دهند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۳۳۶–۳۳۷ و ۳۴۴.</ref>؛ همچنین ایشان یکی از سیاست‌های همیشگی بیگانگان برای چپاول منابع کشورهای اسلامی را القای دیدگاه [[جدایی دین از سیاست]] می‌شمرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۲۲۷ و ۵/۴۶۹.</ref> در نگاه ایشان بیگانگان در این راستا برای منزوی‌کردن روحانیون چنین تلقین می‌کردند که آنان از عهده مسائل سیاسی بر نمی‌آیند و تنها باید به امور دینی و تحصیلی بپردازند.<ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۱۳۸–۱۳۹.</ref> نیز جداکردن اقشار ملت از یکدیگر، بی‌اعتنایی ملت‌ها به هم و سکوت در برابر بیگانگان و کارگزاران آنها و [[غفلت]] از سرنوشت کشور، از دیگر طرح‌های بیگانگان برای غارت‌اندوخته‌های مردم بوده‌است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۳۴۵ و ۱۰/۱۳۴.</ref>
 
== زمینه‌ها و موانع نفوذ ==
[[امام‌خمینی]] دلایل و زمینه‌های سلطه بیگانگان بر کشورهای اسلامی با بیش از یک‌میلیارد جمعیت و داشتن منابع غنی را شعاری‌بودن تمسک به اسلام، پشت‌کردن به آموزه‌های روح‌بخش آن، نداشتن آرامش و ثبات قدم،<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۶۱.</ref> روی‌آوردن به شرق و غرب،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۱۷۰.</ref> غفلت از مسائل سیاسی و اجتماعی اسلام و مراقبت نکردن از حریم قرآن کریم و اسلام<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۲۰ و ۱۸/۸۸.</ref> می‌دید؛ همچنان‌که خالی‌بودن مراکز علمی و دینی از دانشمندان متخصص و افتادن زمام امور اقتصادی و علمی به دست خارجی‌ها،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۳۲۶–۳۲۷.</ref> خودخواهی و سلطه‌جویی حکومت‌های اسلامی بر ملت خود و نوکری اجانب،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۲۷۵.</ref> تفرقه میان آنان<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۲۵۴ و ۶/۸۳.</ref> و جدایی و نداشتن تفاهم ملت‌ها و دولت‌ها<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۱۲۰.</ref> را از دیگر عوامل نفوذ اجانب در کشورهای اسلامی ذکر می‌کرد و اسلام، قرآن، روحانیان، [[حوزه‌های علمیه]]، [[وحدت کلمه]]، [[بیداری مسلمانان]] و [[وحدت حوزه و دانشگاه]] را از مهم‌ترین موانع نفوذ غربی‌ها برمی‌شمرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۰۴، ۳۵۳؛ ۲/۱۲۶؛ ۹/۵۳۷ و ۱۹/۱۵۱.</ref>
 
== آسیب‌های ناشی از سلطه اجانب ==
از ویژگی‌های آشکار رژیم پهلوی، وابستگی به غرب و نداشتن استقلال در زمینه‌های گوناگون بود. امام‌خمینی نیز معتقد بود ملت ایران بیش از پنجاه سال از گرایش به خارجی‌ها ضربه‌ها خورده‌است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۵۲۵.</ref> ایشان بیگانگان را عامل به سلطنت رسیدن [[رضاخان پهلوی]] و [[محمدرضا پهلوی]]-برای حفظ منافع خود-می‌دانست و خاندان پهلوی را نوکر بیگانگان معرفی می‌کرد که کشور ایران را در تمام ابعاد اقتصادی، سیاسی و نظامی به غرب به‌ویژه آمریکا وابسته کرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۳۶۱–۳۶۲.</ref> و ایران را رو به شکست برد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۱۵۵.</ref>
در نگاه امام‌خمینی رژیم پهلوی در زمینه اقتصادی با واگذارکردن اندوخته‌های کشور به‌ویژه [[نفت]] به بیگانگان در برابر تأسیس پایگاه‌های نظامی،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۳۹۰ و ۷/۴۰۴–۴۰۵.</ref> دادن مراتع و جنگل‌ها به خارجی‌ها به نام ملی‌کردن<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۲۳۳.</ref> و به بهانه پیشرفت و رسیدن به تمدن بزرگ<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۳۴۱.</ref> کشور را دچار آسیب‌های جدی کرد. در بعد سیاسی نیز نشانه سرسپردگی محمدرضا پهلوی به بیگانگان، این بود که وی اجازه و جرئت تصمیم‌گیری در مسائل اساسی و کلان کشور به‌ویژه سیاست خارجی نداشت و برای کسب تکلیف و دریافت نظر مقامات آمریکایی، پیوسته با سفیر آمریکا در [[تهران]] دیدار داشت یا به [[امریکا|آمریکا]] می‌رفت.<ref>سولیوان، خاطرات دو سفیر، ۷۱ و ۱۲۵.</ref> در نگاه امام‌خمینی دخالت مستشاران خارجی در اداره امور کشور، بزرگ‌ترین جنایت<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۳۷۰.</ref> و مایه افسردگی و ناامیدی جوانان دربارهٔ پیشرفت کشور بود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۶۲.</ref> ایشان [[ارتش]] را نیز در رژیم پهلوی نیرویی تحت سلطه و ستم مستشاران خارجی می‌دانست که به سبب تحقیرشدن، آماده سازش و فرمانبرداری بود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۲۴–۲۵.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|استعمار و استثمار}}
 
== راه‌های قطع سلطه اجانب ==
امام‌خمینی ضمن نفی هر گونه سازش با [[ابرقدرت‌ها]]، تمدن و پیشرفتی که ملت‌های مسلمان را به آنها وابسته کند، رد می‌کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۳۴۰.</ref> ایشان بر پایه مبانی فقهی خود، روابط تجاری و سیاسی با [[کافران]] و بیگانگان را در صورتی که موجب چیرگی آنان بر کشورهای اسلامی شود، [[حرام]] و پیمان با آنان را باطل می‌دانست و افراد و مقاماتی را که زمینه سلطه بیگانگان را ایجاد کنند، خائن و برکنار از مقام خود معرفی می‌کرد<ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۳۷۸–۳۸۰؛ امام‌خمینی، توضیح المسائل، ۴۵۶–۴۵۷.</ref> و از ملت‌های اسلامی می‌خواست برای نجات کشورشان از سلطه اجانب [[قیام]] کنند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۵۰۳؛ ۱۱/۱۰۴ و ۱۴/۱۳۵.</ref> و با تشکیل دولت اسلامی<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۳۱۵؛ ۸/۳۰۸ و ۱۶/۳۷۵.</ref> و محقق‌ساختن [[اسلام ناب محمدی]] در همه سرزمین‌ها و شناساندن چهره واقعی [[اسلام]] به [[جوان|نسل جوان]]، مجالی برای نفوذ آنان باقی نگذارند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۲۸۲؛ ۴/۱۹۵ و ۲۱/۲۰۴.</ref> ایشان یکی از مهم‌ترین راهکارهای کوتاه‌کردن دست اجانب را [[وحدت کلمه]] می‌دانست و همه مسلمانان و حاکمان اسلامی را به وحدت و همدلی فرا می‌خواند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۸۲؛ ۲/۴۰۳ و ۳/۳۱۰.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|وحدت}}
 
== پانویس ==
{{پانویس|۲}}
 
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
* قرآن کریم.
* قرآن کریم.
* آبراهامیان، یرواند و احمد اشرف و محمدعلی همایون کاتوزیان، جستارهایی درباره تئوری توطئه در ایران، ترجمه محمدابراهیم فتاحی، تهران، نشر نی، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
* آبراهامیان، یرواند و احمد اشرف و محمدعلی همایون کاتوزیان، جستارهایی دربارهٔ تئوری توطئه در ایران، ترجمه محمدابراهیم فتاحی، تهران، نشر نی، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تحریر الوسیله، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تحریر الوسیله، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، رساله امام‌خمینی، توضیح المسائل، تهران، مؤسسه تنظیم...، چاپ هفتم، ۱۳۸۷ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، رساله امام‌خمینی، توضیح المسائل، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ هفتم، ۱۳۸۷ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم...، چاپ دوازدهم، ۱۳۸۷ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ دوازدهم، ۱۳۸۷ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم...، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، کشف اسرار، تهران، محمد، بی‌تا.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، کشف اسرار، تهران، محمد، بی‌تا.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، ولایت فقیه، حکومت اسلامی، تهران، مؤسسه تنظیم...، چاپ بیستم، ۱۳۸۸ش.
* امام‌خمینی، سیدروح‌الله، ولایت فقیه، حکومت اسلامی، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ بیستم، ۱۳۸۸ش.
* انوری، فرهنگ بزرگ سخن، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، سخن، چاپ دوم، ۱۳۸۲ش.
* انوری، فرهنگ بزرگ سخن، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، سخن، چاپ دوم، ۱۳۸۲ش.
* بازرگان، مهدی، بازیابی ارزشها، تهران، مهندس مهدی بازرگان، چاپ دوم، ۱۳۶۴ش.
* بازرگان، مهدی، بازیابی ارزشها، تهران، مهندس مهدی بازرگان، چاپ دوم، ۱۳۶۴ش.
* ترکمان، محمد، اسنادی درباره هجوم انگلیس و روس به ایران، تهران، وزارت امور خارجه، چاپ اول، ۱۳۷۰ش.
* ترکمان، محمد، اسنادی دربارهٔ هجوم انگلیس و روس به ایران، تهران، وزارت امور خارجه، چاپ اول، ۱۳۷۰ش.
* جعفری، سیداصغر، نقش امام در مبارزه با استکبار، ‌چاپ‌شده در سیری در‌اندیشه‌های دفاعی امام‌خمینی، تهران، وزارت دفاع، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.
* جعفری، سیداصغر، نقش امام در مبارزه با استکبار، چاپ‌شده در سیری دراندیشه‌های دفاعی امام‌خمینی، تهران، وزارت دفاع، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.
* حائری، نخستین رویارویی‌ها ، عبدالهادی، نخستین رویارویی‌ها ‌اندیشه‌گران ایران (با دو رویه تمدن بورژوازی غرب)، تهران، امیرکبیر، چاپ سوم، ۱۳۷۸ش.
* حائری، نخستین رویارویی‌ها، عبدالهادی، نخستین رویارویی‌ها اندیشه‌گران ایران (با دو رویه تمدن بورژوازی غرب)، تهران، امیرکبیر، چاپ سوم، ۱۳۷۸ش.
* حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعه، محمدبن‌حسن، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، قم، مؤسسه آل‌البیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
* حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعه، محمدبن‌حسن، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، قم، مؤسسه آل‌البیت (ع)، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
* حسنی، سلیم، عالمان شیعه، رویاروی استعمار، ترجمه محمدهادی باسخواه، مشهد، به‌نشر، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
* حسنی، سلیم، عالمان شیعه، رویاروی استعمار، ترجمه محمدهادی باسخواه، مشهد، به‌نشر، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
* حسینی‌فر، رضا، امام و بیداری اسلامی، قم، معارف، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.
* حسینی‌فر، رضا، امام و بیداری اسلامی، قم، معارف، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.
خط ۵۱: خط ۶۶:
* دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۷۷ش.
* دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۷۷ش.
* دهخدا، لغتنامه دهخدا، علی‌اکبر، لغتنامه دهخدا، لغتنامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
* دهخدا، لغتنامه دهخدا، علی‌اکبر، لغتنامه دهخدا، لغتنامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
* دهشیری، اصول و مبانی دیپلماسی اسلامی از دیدگاه امام‌خمینی، محمدرضا، اصول و مبانی دیپلماسی اسلامی از دیدگاه امام‌خمینی، چاپ‌شده در مجموعه امام‌خمینی و حکومت اسلامی، نهادهای سیاسی و اصول مدنی، تهران، مؤسسه تنظیم...، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
* دهشیری، اصول و مبانی دیپلماسی اسلامی از دیدگاه امام‌خمینی، محمدرضا، اصول و مبانی دیپلماسی اسلامی از دیدگاه امام‌خمینی، چاپ‌شده در مجموعه امام‌خمینی و حکومت اسلامی، نهادهای سیاسی و اصول مدنی، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
* رضایی، عبدالعظیم، تاریخ سیاسی اجتماعی ایران، تهران، علم، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
* رضایی، عبدالعظیم، تاریخ سیاسی اجتماعی ایران، تهران، علم، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
* روحانی، حسن، ‌اندیشه‌های سیاسی اسلام (مبانی نظری)، تهران، ‌کمیل، چاپ اول، ‌۱۳۸۸ش.
* روحانی، حسن، اندیشه‌های سیاسی اسلام (مبانی نظری)، تهران، کمیل، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.
* سولیوان، ویلیام و آنتونی پارسونز، خاطرات دو سفیر، ترجمه محمود طلوعی، تهران، علم، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش.
* سولیوان، ویلیام و آنتونی پارسونز، خاطرات دو سفیر، ترجمه محمود طلوعی، تهران، علم، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش.
* شریف، مهدی، تاریخ مشروطیت ایران (۱۵)، مجله وحید، شماره ۲۴۲، ۱۳۵۷ش.
* شریف، مهدی، تاریخ مشروطیت ایران (۱۵)، مجله وحید، شماره ۲۴۲، ۱۳۵۷ش.
* شکوری، ابوالفضل، فقه سیاسی اسلام، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۷۷ش.
* شکوری، ابوالفضل، فقه سیاسی اسلام، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۷۷ش.
* غفاری هشجین، زاهد، نقش نیروهای بیگانه در پاگیری و گسترش تئوری توطئه در ایران، مجله اطلاعات سیاسی اقتصادی، شماره ۱۹۲-۱۹۱، ۱۳۸۲ش.
* غفاری هشجین، زاهد، نقش نیروهای بیگانه در پاگیری و گسترش تئوری توطئه در ایران، مجله اطلاعات سیاسی اقتصادی، شماره ۱۹۲–۱۹۱، ۱۳۸۲ش.
* فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، حسین، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، چاپ اول، ۱۳۶۹ش.
* فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، حسین، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، چاپ اول، ۱۳۶۹ش.
* متولی، احوال شخصیه بیگانگان در ایران، محمد، احوال شخصیه بیگانگان در ایران، تهران، ساز و کار، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
* متولی، احوال شخصیه بیگانگان در ایران، محمد، احوال شخصیه بیگانگان در ایران، تهران، سازوکار، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
* مدنی، سیدجلال‌الدین، دوران کاشانی، مجله زمانه، شماره ۳۰، ۱۳۸۳ش.
* مدنی، سیدجلال‌الدین، دوران کاشانی، مجله زمانه، شماره ۳۰، ۱۳۸۳ش.
* منصوری، شناخت استکبار جهانی، جواد، شناخت استکبار جهانی، مشهد، آستان قدس رضوی، چاپ نهم، ‌۱۳۶۹ش.
* منصوری، شناخت استکبار جهانی، جواد، شناخت استکبار جهانی، مشهد، آستان قدس رضوی، چاپ نهم، ۱۳۶۹ش.
* ناظم، روس و انگلیس در ایران، حسین، روس و انگلیس در ایران، ترجمه فرامرز محمدپور، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
* ناظم، روس و انگلیس در ایران، حسین، روس و انگلیس در ایران، ترجمه فرامرز محمدپور، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
* نایینی، میرزامحمدحسین، تنبیه الامة و تنزیه المله، تهران، شرکت سهامی انتشار، چاپ نهم، ۱۳۷۸ش.
* نایینی، میرزامحمدحسین، تنبیه الامة و تنزیه المله، تهران، شرکت سهامی انتشار، چاپ نهم، ۱۳۷۸ش.


{{پایان}}
{{پایان}}
==پیوند به بیرون==
الهه رده، مقاله «[https://books.khomeini.ir/books/10001/447/ اجانب]»، دانشنامه امام‌خمینی(ره)، ج۱، ص۴۴۷-۴۵۱.


[[رده:مقاله‌های آماده ارزیابی]]
== پیوند به بیرون ==
 
* الهه رده، مقاله «[https://books.khomeini.ir/books/10001/447/ اجانب]»، [[دانشنامه امام‌خمینی]]، ج۱، ص۴۴۷–۴۵۱.
 
[[رده:مقاله‌های تأییدشده]]
[[رده:مقاله‌های بی‌نیاز از جعبه اطلاعات]]
[[رده:مقاله‌های جلد اول دانشنامه امام‌خمینی]]
[[رده:مقاله‌های دارای لینک دانشنامه]]
[[رده:اندیشه‌های امام‌خمینی]]
[[رده:مقاله‌های دارای شناسه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ تیر ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۵۳

اجانب، گروه‌ها و کشورهای مخالف منافع و مصالح کشور.

اجانب به معنی بیگانه در برابر تبعه (با رویکرد حقوقی) و کافر و نامسلمان در برابر مسلمان (با رویکرد فقهی) است. با نفوذ قدرت‌های اروپایی در کشورهای مسلمان به‌ویژه ایران و واکنش‌هایی که در برابر این دخالت‌ها صورت می‌گرفت، به‌تدریج واژۀ اجنبی و بیگانگان در ادبیات سیاسی ایران رشد کرد.

مبارزه با سلطۀ اجانب، بر پایۀ آیات قرآن کریم و قاعدۀ فقهی نفی سبیل از اصول حاکم بر دیپلماسی اسلامی به‌شمار می‌آید.

امام‌خمینی که بر نفی هرگونه وابستگی به قدرت‌های بزرگ تأکید داشت، شعاری‌بودن تمسک مسلمانان به اسلام و غفلت آنها از مسائل اساسی، همچنین خودخواهی و سلطه‌جویی حکومت‌های اسلامی را از دلایل این نفوذ و وابستگی می‌شمرد. ایشان معتقد بود یکی از مهم‌ترین راهکارهای کوتاه‌کردن دست اجانب از کشورهای اسلامی، وحدت کلمه است.

معنای لغوی و اصطلاحی

اجانب جمع اجنبی، به معنای بیگانه، غریبه، ناآشنا و خارجی آمده[۱] و در اصطلاح دارای دو رویکرد حقوقی و فقهی است. در رویکرد حقوقی به بیگانه در برابر تبعه و به‌طور کلی به اشخاص بدون تابعیت در هر کشوری گفته می‌شود[۲] و در رویکرد فقهی، به افراد کافر و نامسلمان اعم از ذمی و غیر ذمی گفته شده‌است.[۳] واژه اجنبی به مرور زمان در ادبیات سیاسی اسلامی، گستره بیشتری یافت و به افراد، گروه‌ها و کشورهایی گفته شد که مصالح مسلمانان را در نظر نمی‌گرفتند و واژه بیگانگان نوعاً به عنوان مترادف آن به کار می‌رود.

پیشینه

پس از انقلاب صنعتی و افزایش قدرت دولت‌های اروپایی در سده‌های پانزدهم و شانزدهم میلادی و در پی آن، توهم برتری نژادی، روحیه استعماری، انگیزه‌های توسعه‌طلبانه و دست‌یافتن به منابع و ثروت‌های بیشتر، آنان را به فکر شرق[۴] به‌ویژه کشورهای اسلامی[۵]‌انداخت. در این میان، ایران به لحاظ قرارگرفتن در منطقه مهم و راهبردی خلیج فارس، راه‌داشتن به دریاهای آزاد و همسایگی با سرزمین ثروتمند هندوستان، مورد توجه قدرت‌های استعماری قرار گرفت.[۶]

مداخله و رقابت قدرت‌های خارجی در امور ایران از سال ۱۱۸۶ش/ ۱۸۰۷م و انعقاد قرارداد «فین‌کن‌اشتاین» میان ایران و فرانسه آغاز شد. پس از آن تاریخ، ایران صحنه رقابت‌های سیاسی کشورهای اروپایی شد[۷] و در پی آن، معاهدات ذلت‌باری چون عهدنامه «ترکمنچای» و استقرار رژیم کاپیتولاسیون ناشی از آن با روسیه[۸] و عهدنامه «پاریس» بر ایران تحمیل شد که ضربه شدیدی بر آزادی سیاسی و اقتصادی ایران وارد کرد و دروازه‌های بازرگانی خارجی ایران در خلیج فارس را در اختیار انگلیس قرار داد.[۹] (ببینید: استعمار و استثمار)

مداخله و رقابت روسیه و انگلیس در صحنه سیاسی ایران و تلاش آنها برای گرفتن امتیازهای گوناگون ادامه یافت تا اینکه در دوران قاجار به اوج خود رسید. توسعه‌طلبی اجانب در حوزه اقتصاد و سیاست محدود نماند؛ بلکه آنان به ستیز با اسلام و ترویج و تبلیغ مسیحیت در کشورهای اسلامی پرداختند.[۱۰] مداخله‌های بیگانگان، واکنش نخبگان و علمای دینی کشورهای اسلامی را برانگیخت و آنان را به مبارزه و مخالفت با بیگانگان واداشت و از آن پس واژه اجنبی-در کنار واژگان بیگانه و خارجی-به ادبیات سیاسی آنان راه یافت. در نامه منسوب به سیدجمال‌الدین اسدآبادی خطاب به میرزای شیرازی در تشویق به تحریم تنباکو،[۱۱] در نصایح دهگانه آخوند خراسانی خطاب به محمدعلی‌شاه،[۱۲] در سخنان میرزای نایینی و دیگران، واژه اجنبی با همین مفهوم به‌کار رفته‌است.[۱۳] امام‌خمینی نیز از شخصیت‌های دینی و سیاسی بود که این واژه را در موارد گوناگون به کار برده و به دخالت و تسلط اجانب بر کشورهای اسلامی به‌ویژه ایران، حساسیت نشان داده‌است.[۱۴]

نفی سلطه اجانب

بر اساس آموزه‌های قرآن،[۱۵] روایات معصومان(ع)[۱۶]و قاعده فقهی نفی سبیل، اجتناب و محتاط‌بودن در روابط با غیر مسلمانان و مسلط‌نکردن آنان بر مقدرات مسلمانان و کشورهای اسلامی، از اصول حاکم بر دیپلماسی اسلامی به‌شمار می‌آید.[۱۷] قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز بر اصل دخالت‌نکردن و نفی هر گونه سلطه کشورهای خارجی[۱۸] و حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور[۱۹] تأکید دارد. (ببینید: استقلال)

امام‌خمینی با استناد به قاعده نفی سبیل، خواستار قطع سلطه آمریکا، شوروی و دیگر اجانب بود[۲۰] و ایستادگی و مبارزه مردم ایران را در همین راستا می‌دانست.[۲۱] ایشان وابستگی به غیر را ننگ و عار می‌شمرد و بر آن بود که مؤمنِ تحت فرمان خدا زیر بار ستم بیگانگان نمی‌رود[۲۲] و در هیچ شرایطی-حتی محاصره اقتصادی-به کشورهای خارجی اجازه ورود به کشور و سیادت بر ملت ایران را نخواهد داد.[۲۳] ایشان از مسلمانان دیگر نیز می‌خواست با سرسختی، کوبندگی و تمام قدرت در برابر اجانب بایستند.[۲۴]

ویژگی‌ها و مصادیق اجانب

اجانب خود را برتر از دیگران و شایسته اداره دنیا می‌دانند و معتقدند آنها باید ارزش‌های جوامع انسانی را تعیین کنند.[۲۵] آنان برای سلطه بر کشورهای دیگر از جنگ‌افروزی نیز ابایی ندارند.[۲۶] امام‌خمینی در موارد بسیاری به خوی سلطه‌گری اجانب[۲۷] که موجب چپاول و غارت منابع کشورها شده[۲۸] اشاره کرده‌است. اجانب با مداخله در امور داخلی کشورها[۲۹] و در پیش‌گرفتن سیاست‌های سودجویانه در پی حفظ موجودیت و منافع خود در جهان هستند[۳۰] و برای برپاداشتن حاکمیت خود در کشورهای تحت سلطه می‌کوشند. امام‌خمینی اجانب را از مصادیق مستکبرانی می‌دانست که تمام ملت‌ها را ضعیف می‌شمرند و به آنان درازدستی و ستم می‌کنند.[۳۱] ایشان کشورهای انگلیس، شوروی، آمریکا[۳۲] و اسرائیل[۳۳] را اجنبی می‌خواند؛ همچنان‌که برخی مدعیان ملی‌گرایی که به شرق و غرب تمایل دارند و نیز اخلال‌گران در امور کشور را که در صدد سلطه دوباره بیگانگان هستند، اجنبی قلمداد می‌کرد.[۳۴]

شیوه‌های نفوذ و کارکردها

بیگانگان برای نفوذ و سلطه بر کشورهای دیگر از روش‌های گوناگون استفاده می‌کردند. روش نخست، سلطه نظامی است. آنان در گذشته با لشکرکشی و سلطه نظامی، اهداف خود را تأمین می‌کردند. روش دوم، حکومت‌های دست‌نشانده‌است؛ به طوری که هزینه‌های سنگین انسانی و اقتصادی لشکرکشی،[۳۵] آنان را واداشت با روی‌کارآوردن حکومت‌های دست‌نشانده‌ای چون رضاخان پهلوی در ایران و مصطفی کمال آتاتورک در ترکیه به اهداف استعماری خود برسند.[۳۶] روش سوم ایجاد جریان‌های مخالف و عناصر مستعد و استقرار عوامل خود در داخل کشورها بود.[۳۷] برای نمونه دولت انگلیس با استقرار گسترده شبکه‌های جاسوسی در بیشتر نقاط ایران، زمینه تعمیق نفوذ خود در کشور را فراهم کرده بود.[۳۸] اجانب در آخرین روش با برقراری روابط تجاری و به دست آوردن اطلاعاتی در زمینه جغرافیای طبیعی، خلق‌وخوی مردم، اوضاع سیاسی، اجتماعی، اقتصادی حاکم بر جامعه و…، راه نفوذ و طرح‌های استعماری آینده را هموار می‌کردند.[۳۹]

امام‌خمینی نیز می‌دانست بیگانگان طی مطالعات طولانی در ابعاد مادی، معنوی و انسانی کشورهای اسلامی دریافته‌اند اسلام تنها مکتب مبارز الهی[۴۰] و انسان‌ساز[۴۱] و قرآن[۴۲] بزرگ‌ترین مانع آنان در این راه است؛ از این‌رو در صدد برآمدند از راه‌های گوناگون، اسلام را نابود یا از محتوا خالی کنند[۴۳]؛ معرفی دین به عنوان افیون و مخدر جامعه[۴۴] و جلوگیری از نشر آموزه‌های دینی،[۴۵] از آن جمله بود. به باور ایشان بیگانگان در این راه، با بررسی طولانی، به اهمیت نقش روحانیان نیز پی بردند و در صدد تخریب آنان برآمدند.[۴۶] بیگانگان برای تضعیف رهبران اسلامی در نظر جوانان، آنان را طرفدار قدرتمندان و ثروتمندان معرفی می‌کردند.[۴۷]

امام‌خمینی بزرگ‌ترین حربه بیگانگان برای نفوذ در کشورهای اسلامی و بهره‌برداری از گنجینه‌های مادی و معنوی آنان را ایجاد تفرقه و نفاق[۴۸] و جداکردن مسلمانان از هم می‌دانست؛ به گونه‌ای که نتوانند برای اسلام کاری انجام دهند[۴۹]؛ همچنین ایشان یکی از سیاست‌های همیشگی بیگانگان برای چپاول منابع کشورهای اسلامی را القای دیدگاه جدایی دین از سیاست می‌شمرد.[۵۰] در نگاه ایشان بیگانگان در این راستا برای منزوی‌کردن روحانیون چنین تلقین می‌کردند که آنان از عهده مسائل سیاسی بر نمی‌آیند و تنها باید به امور دینی و تحصیلی بپردازند.[۵۱] نیز جداکردن اقشار ملت از یکدیگر، بی‌اعتنایی ملت‌ها به هم و سکوت در برابر بیگانگان و کارگزاران آنها و غفلت از سرنوشت کشور، از دیگر طرح‌های بیگانگان برای غارت‌اندوخته‌های مردم بوده‌است.[۵۲]

زمینه‌ها و موانع نفوذ

امام‌خمینی دلایل و زمینه‌های سلطه بیگانگان بر کشورهای اسلامی با بیش از یک‌میلیارد جمعیت و داشتن منابع غنی را شعاری‌بودن تمسک به اسلام، پشت‌کردن به آموزه‌های روح‌بخش آن، نداشتن آرامش و ثبات قدم،[۵۳] روی‌آوردن به شرق و غرب،[۵۴] غفلت از مسائل سیاسی و اجتماعی اسلام و مراقبت نکردن از حریم قرآن کریم و اسلام[۵۵] می‌دید؛ همچنان‌که خالی‌بودن مراکز علمی و دینی از دانشمندان متخصص و افتادن زمام امور اقتصادی و علمی به دست خارجی‌ها،[۵۶] خودخواهی و سلطه‌جویی حکومت‌های اسلامی بر ملت خود و نوکری اجانب،[۵۷] تفرقه میان آنان[۵۸] و جدایی و نداشتن تفاهم ملت‌ها و دولت‌ها[۵۹] را از دیگر عوامل نفوذ اجانب در کشورهای اسلامی ذکر می‌کرد و اسلام، قرآن، روحانیان، حوزه‌های علمیه، وحدت کلمه، بیداری مسلمانان و وحدت حوزه و دانشگاه را از مهم‌ترین موانع نفوذ غربی‌ها برمی‌شمرد.[۶۰]

آسیب‌های ناشی از سلطه اجانب

از ویژگی‌های آشکار رژیم پهلوی، وابستگی به غرب و نداشتن استقلال در زمینه‌های گوناگون بود. امام‌خمینی نیز معتقد بود ملت ایران بیش از پنجاه سال از گرایش به خارجی‌ها ضربه‌ها خورده‌است.[۶۱] ایشان بیگانگان را عامل به سلطنت رسیدن رضاخان پهلوی و محمدرضا پهلوی-برای حفظ منافع خود-می‌دانست و خاندان پهلوی را نوکر بیگانگان معرفی می‌کرد که کشور ایران را در تمام ابعاد اقتصادی، سیاسی و نظامی به غرب به‌ویژه آمریکا وابسته کرد[۶۲] و ایران را رو به شکست برد.[۶۳] در نگاه امام‌خمینی رژیم پهلوی در زمینه اقتصادی با واگذارکردن اندوخته‌های کشور به‌ویژه نفت به بیگانگان در برابر تأسیس پایگاه‌های نظامی،[۶۴] دادن مراتع و جنگل‌ها به خارجی‌ها به نام ملی‌کردن[۶۵] و به بهانه پیشرفت و رسیدن به تمدن بزرگ[۶۶] کشور را دچار آسیب‌های جدی کرد. در بعد سیاسی نیز نشانه سرسپردگی محمدرضا پهلوی به بیگانگان، این بود که وی اجازه و جرئت تصمیم‌گیری در مسائل اساسی و کلان کشور به‌ویژه سیاست خارجی نداشت و برای کسب تکلیف و دریافت نظر مقامات آمریکایی، پیوسته با سفیر آمریکا در تهران دیدار داشت یا به آمریکا می‌رفت.[۶۷] در نگاه امام‌خمینی دخالت مستشاران خارجی در اداره امور کشور، بزرگ‌ترین جنایت[۶۸] و مایه افسردگی و ناامیدی جوانان دربارهٔ پیشرفت کشور بود.[۶۹] ایشان ارتش را نیز در رژیم پهلوی نیرویی تحت سلطه و ستم مستشاران خارجی می‌دانست که به سبب تحقیرشدن، آماده سازش و فرمانبرداری بود.[۷۰] (ببینید: استعمار و استثمار)

راه‌های قطع سلطه اجانب

امام‌خمینی ضمن نفی هر گونه سازش با ابرقدرت‌ها، تمدن و پیشرفتی که ملت‌های مسلمان را به آنها وابسته کند، رد می‌کرد.[۷۱] ایشان بر پایه مبانی فقهی خود، روابط تجاری و سیاسی با کافران و بیگانگان را در صورتی که موجب چیرگی آنان بر کشورهای اسلامی شود، حرام و پیمان با آنان را باطل می‌دانست و افراد و مقاماتی را که زمینه سلطه بیگانگان را ایجاد کنند، خائن و برکنار از مقام خود معرفی می‌کرد[۷۲] و از ملت‌های اسلامی می‌خواست برای نجات کشورشان از سلطه اجانب قیام کنند[۷۳] و با تشکیل دولت اسلامی[۷۴] و محقق‌ساختن اسلام ناب محمدی در همه سرزمین‌ها و شناساندن چهره واقعی اسلام به نسل جوان، مجالی برای نفوذ آنان باقی نگذارند.[۷۵] ایشان یکی از مهم‌ترین راهکارهای کوتاه‌کردن دست اجانب را وحدت کلمه می‌دانست و همه مسلمانان و حاکمان اسلامی را به وحدت و همدلی فرا می‌خواند.[۷۶] (ببینید: وحدت)

پانویس

  1. دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۱/۸۹۱؛ انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۱/۲۵۷.
  2. متولی، احوال شخصیه بیگانگان در ایران، ۲۵–۲۶؛ دانش‌پژوه، اسلام و حقوق بین‌الملل خصوصی، ۱۲۳.
  3. متولی، احوال شخصیه بیگانگان در ایران، ۵۲–۵۳.
  4. منصوری، شناخت استکبار جهانی، ۲۴–۲۷ و ۶۱.
  5. حسینی‌فر، امام و بیداری اسلامی، ۱۷۰.
  6. جعفری، نقش امام در مبارزه با استکبار، ۱/۳۸۱–۳۸۲.
  7. غفاری، نقش نیروهای بیگانه در پاگیری و گسترش تئوری توطئه در ایران، ۲۴.
  8. غفاری، نقش نیروهای بیگانه در پاگیری و گسترش تئوری توطئه در ایران، ۲۵؛ متولی، احوال شخصیه بیگانگان در ایران، ۳۷–۳۸.
  9. رضایی، تاریخ سیاسی اجتماعی ایران، ۹۷۵.
  10. حائری، نخستین رویارویی‌ها، ۵۵–۶۱ و ۴۶۹–۴۸۰.
  11. دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۱/۸۸–۹۴.
  12. حسنی، عالمان شیعه، ۲۰.
  13. ترکمان، اسنادی دربارهٔ هجوم انگلیس و روس به ایران، ۱۸۱–۱۸۰؛ مدنی، دوران کاشانی، ۵۰؛ شریف، ۲۶.
  14. امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۴۶۱–۴۶۲؛ امام‌خمینی، توضیح المسائل، ۴۵۷؛ امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۱۳۹، ۳۹۶–۳۹۸ و ۱۲/۴۷۴.
  15. نساء، ۱۴۱؛ منافقون، ۸.
  16. حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعه، ۲۶/۱۴.
  17. دهشیری، اصول و مبانی دیپلماسی اسلامی از دیدگاه امام‌خمینی، ۶/۶۴–۶۵؛ شکوری، ۳۲۵–۳۳۱.
  18. قانون اساسی، اصول ۲، ۸۱، ۱۴۵، ۱۴۶، ۱۵۲ و ۱۵۳ و بند ۵، اصل ۳.
  19. قانون اساسی، اصل ۳، بند ۱۱ و اصل ۹.
  20. امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۹۱.
  21. امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۲۳۵ و ۴۷۶.
  22. امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۳۱۹ و ۷/۴۷۲.
  23. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۲۰۷.
  24. امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۳۲۶؛ ۳/۲ و ۱۰/۳۹۵.
  25. منصوری، شناخت استکبار جهانی، ۲۵؛ ناظم، روس و انگلیس در ایران، ۴۴–۴۵.
  26. ناظم، روس و انگلیس در ایران، ۱۲–۱۴.
  27. امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۱۳۹، ۲۵۳–۲۵۴؛ ۴/۲۶۶ و ۵/۴۴۴.
  28. امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۲۵۴؛ ۸/۳۱۰ و ۲۱/۴۱۷.
  29. امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۴۱۱ و ۳/۴۸۶؛ ناظم، روس و انگلیس در ایران، ۲۸۱.
  30. ناظم، روس و انگلیس در ایران، ۴۵؛ آبراهامیان و دیگران، جستارهایی دربارهٔ تئوری توطئه در ایران، ۷۸.
  31. امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۴۸۸.
  32. امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۴۵.
  33. امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۲۳۹.
  34. امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۲۶۹، ۳۱۲؛ ۱۰/۱۳۷ و ۱۷/۴۱۳.
  35. روحانی، اندیشه‌های سیاسی اسلام، ۱/۵۲۰–۵۲۱.
  36. امام‌خمینی، کشف اسرار، ۳۳۰–۳۳۱.
  37. بازرگان، بازیابی ارزشها، ۱۱۳.
  38. فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ۱/۲۸۴–۲۸۷.
  39. حائری، نخستین رویارویی‌ها، ۱۴۴.
  40. امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۲۵۴ و ۶/۱۵۸.
  41. امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۲۷۸.
  42. امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۳۳۶–۳۳۷.
  43. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۲۰۳.
  44. امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۹۸.
  45. امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۱۹۱ و ۷/۱۸۹.
  46. امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۳۲۵–۳۲۶ و ۱۶/۱۷۷؛ امام‌خمینی، کشف اسرار، ۳۳۰.
  47. امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۲۹۴–۲۹۵.
  48. امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۱۳۹؛ ۵/۱۸۷ و ۲۱/۶۵۰.
  49. امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۳۳۶–۳۳۷ و ۳۴۴.
  50. امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۲۲۷ و ۵/۴۶۹.
  51. امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۱۳۸–۱۳۹.
  52. امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۳۴۵ و ۱۰/۱۳۴.
  53. امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۶۱.
  54. امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۱۷۰.
  55. امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۲۰ و ۱۸/۸۸.
  56. امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۳۲۶–۳۲۷.
  57. امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۲۷۵.
  58. امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۲۵۴ و ۶/۸۳.
  59. امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۱۲۰.
  60. امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۰۴، ۳۵۳؛ ۲/۱۲۶؛ ۹/۵۳۷ و ۱۹/۱۵۱.
  61. امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۵۲۵.
  62. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۳۶۱–۳۶۲.
  63. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۱۵۵.
  64. امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۳۹۰ و ۷/۴۰۴–۴۰۵.
  65. امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۲۳۳.
  66. امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۳۴۱.
  67. سولیوان، خاطرات دو سفیر، ۷۱ و ۱۲۵.
  68. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۳۷۰.
  69. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۶۲.
  70. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۲۴–۲۵.
  71. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۳۴۰.
  72. امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۳۷۸–۳۸۰؛ امام‌خمینی، توضیح المسائل، ۴۵۶–۴۵۷.
  73. امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۵۰۳؛ ۱۱/۱۰۴ و ۱۴/۱۳۵.
  74. امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۳۱۵؛ ۸/۳۰۸ و ۱۶/۳۷۵.
  75. امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۲۸۲؛ ۴/۱۹۵ و ۲۱/۲۰۴.
  76. امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۸۲؛ ۲/۴۰۳ و ۳/۳۱۰.

منابع

  • قرآن کریم.
  • آبراهامیان، یرواند و احمد اشرف و محمدعلی همایون کاتوزیان، جستارهایی دربارهٔ تئوری توطئه در ایران، ترجمه محمدابراهیم فتاحی، تهران، نشر نی، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تحریر الوسیله، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، رساله امام‌خمینی، توضیح المسائل، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ هفتم، ۱۳۸۷ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ دوازدهم، ۱۳۸۷ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، کشف اسرار، تهران، محمد، بی‌تا.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، ولایت فقیه، حکومت اسلامی، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ بیستم، ۱۳۸۸ش.
  • انوری، فرهنگ بزرگ سخن، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، سخن، چاپ دوم، ۱۳۸۲ش.
  • بازرگان، مهدی، بازیابی ارزشها، تهران، مهندس مهدی بازرگان، چاپ دوم، ۱۳۶۴ش.
  • ترکمان، محمد، اسنادی دربارهٔ هجوم انگلیس و روس به ایران، تهران، وزارت امور خارجه، چاپ اول، ۱۳۷۰ش.
  • جعفری، سیداصغر، نقش امام در مبارزه با استکبار، چاپ‌شده در سیری دراندیشه‌های دفاعی امام‌خمینی، تهران، وزارت دفاع، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.
  • حائری، نخستین رویارویی‌ها، عبدالهادی، نخستین رویارویی‌ها اندیشه‌گران ایران (با دو رویه تمدن بورژوازی غرب)، تهران، امیرکبیر، چاپ سوم، ۱۳۷۸ش.
  • حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعه، محمدبن‌حسن، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، قم، مؤسسه آل‌البیت (ع)، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
  • حسنی، سلیم، عالمان شیعه، رویاروی استعمار، ترجمه محمدهادی باسخواه، مشهد، به‌نشر، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
  • حسینی‌فر، رضا، امام و بیداری اسلامی، قم، معارف، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.
  • دانش‌پژوه، مصطفی، اسلام و حقوق بین‌الملل خصوصی (تابعیت و وضعیت بیگانگان)، تهران، وزارت امور خارجه، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
  • دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۷۷ش.
  • دهخدا، لغتنامه دهخدا، علی‌اکبر، لغتنامه دهخدا، لغتنامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
  • دهشیری، اصول و مبانی دیپلماسی اسلامی از دیدگاه امام‌خمینی، محمدرضا، اصول و مبانی دیپلماسی اسلامی از دیدگاه امام‌خمینی، چاپ‌شده در مجموعه امام‌خمینی و حکومت اسلامی، نهادهای سیاسی و اصول مدنی، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
  • رضایی، عبدالعظیم، تاریخ سیاسی اجتماعی ایران، تهران، علم، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
  • روحانی، حسن، اندیشه‌های سیاسی اسلام (مبانی نظری)، تهران، کمیل، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.
  • سولیوان، ویلیام و آنتونی پارسونز، خاطرات دو سفیر، ترجمه محمود طلوعی، تهران، علم، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش.
  • شریف، مهدی، تاریخ مشروطیت ایران (۱۵)، مجله وحید، شماره ۲۴۲، ۱۳۵۷ش.
  • شکوری، ابوالفضل، فقه سیاسی اسلام، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۷۷ش.
  • غفاری هشجین، زاهد، نقش نیروهای بیگانه در پاگیری و گسترش تئوری توطئه در ایران، مجله اطلاعات سیاسی اقتصادی، شماره ۱۹۲–۱۹۱، ۱۳۸۲ش.
  • فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، حسین، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، چاپ اول، ۱۳۶۹ش.
  • متولی، احوال شخصیه بیگانگان در ایران، محمد، احوال شخصیه بیگانگان در ایران، تهران، سازوکار، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
  • مدنی، سیدجلال‌الدین، دوران کاشانی، مجله زمانه، شماره ۳۰، ۱۳۸۳ش.
  • منصوری، شناخت استکبار جهانی، جواد، شناخت استکبار جهانی، مشهد، آستان قدس رضوی، چاپ نهم، ۱۳۶۹ش.
  • ناظم، روس و انگلیس در ایران، حسین، روس و انگلیس در ایران، ترجمه فرامرز محمدپور، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
  • نایینی، میرزامحمدحسین، تنبیه الامة و تنزیه المله، تهران، شرکت سهامی انتشار، چاپ نهم، ۱۳۷۸ش.

پیوند به بیرون