عطاءالله اشرفی اصفهانی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۲۹: خط ۲۹:
|وبگاه رسمی =
|وبگاه رسمی =
|امضا =
|امضا =
}}'''عطاءالله اشرفی اصفهانی'''، روحانی مبارز، نماینده [[امام‌خمینی]]، امام‌جمعه [[کرمانشاه]] و چهارمین شهید محراب.
}}'''عطاءالله اشرفی اصفهانی'''، روحانی مبارز، نماینده [[امام‌خمینی]]، امام‌جمعه [[کرمانشاه]] و چهارمین [[شهید محراب]].
 
عطاءالله اشرفی اصفهانی در سال ۱۲۸۱ش در سده اصفهان متولد شد. او تحصیلات مقدماتی را در سده آغاز کرد و برای ادامه تحصیل از دوازده سالگی به اصفهان رفت و در مرحله بعد به [[قم]] هجرت کرد و یک سال از درس [[عبدالکریم حائری یزدی|عبدالکریم حائری]] استفاده کرد. وی ده سال در درس‌های [[سیدمحمدتقی خوانساری]] و سیدصدرالدین صدر و سیدمحمد حجت و دوازده سال از درس‌های [[سیدحسین بروجردی]] بهره برد و در [[فلسفه]] شاگرد امام‌خمینی بود.
 
اشرفی اصفهانی پس از ۲۳ سال اقامت در [[حوزه علمیه قم]]، در سال ۱۳۳۵ به نمایندگی بروجردی در کرمانشاه ساکن گردید و با مطرح شدن [[مرجعیت امام‌خمینی]] از مروجین ایشان بود و با آغاز [[نهضت امام‌خمینی]] از حامیان و همراهان ایشان و از جلمه علماء مهاجر به تهران جهت حمایت از حضرت امام بوده است.
 
با اوج‌گیری [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب اسلامی]] و فعالیت زیاد و آشکار اشرفی اصفهانی، [[ساواک]] او را دستگیر و روانه تهران کرد که با اعتراض شدید مردم، مجبور به آزادی او پس از چند روز شدند. او به همراه علمایی که به شهدای محراب شناخته می‌شوند در ایام اوج مبارزات [[محمدرضا پهلوی]] را از سلطنت خلع کردند.
 
امام‌خمینی پس از پیروزی انقلاب اسلامی اشرفی اصفهانی را به امامت جمعه کرمانشاه منصوب کرد و او علاوه بر اقامه [[نماز جمعه]]، در سال‌های [[جنگ عراق علیه ایران|جنگ تحمیلی]] با کهولت سن در میان [[رزمندگان اسلام|رزمندگان]] حاضر می‌شد و در بیست و سوم مهرماه ۱۳۶۱ در محراب جمعه به دست [[سازمان مجاهدین خلق ایران|منافقین]] به [[شهادت]] رسید و بنابر وصیت او در گلزار شهدای اصفهان به خاک سپرده شد. از اشرفی اصفهانی چند جلد کتاب در موضوع [[تفسیر]] و علوم قرآنی برجای مانده است.


== ولادت و نسب ==
== ولادت و نسب ==
خط ۳۵: خط ۴۳:


== تحصیلات ==
== تحصیلات ==
اشرفی درس‌های مقدماتی را در سده نزد [[سیدمصطفی سده‌ای]] خواند و در دوازده‌سالگی، به اصفهان رفت و در حوزه اصفهان [[دروس سطح]] و [[خارج اصول]] را نزد [[سیدمحمد نجف‌آبادی]]، [[سیدمهدی درچه‌ای]] و [[محمدحسین فشارکی]] آموخت<ref>اشرفی اصفهانی، محراب خونین، ۱/۱۹.</ref> و برای ادامه تحصیل بر اثر اصرار دوستانش، در اواخر حیات [[عبدالکریم حائری یزدی]] به [[قم]] رفت<ref>اشرفی اصفهانی، عروج خونین، ۵؛ عبد، سیره شهید اشرفی اصفهانی، ۱۲.</ref> و در امتحاناتی که به اجبار [[رژیم پهلوی]] برگزار شد شرکت کرد و جواز پوشیدن [[عمامه]] و لباس را گرفت.<ref>عبد، سیره شهید اشرفی اصفهانی، ۱۵–۱۶؛ اشرفی اصفهانی، محراب خونین، ۱/۲۲.</ref>{{سخ}}
اشرفی درس‌های مقدماتی را در سده نزد سیدمصطفی سده‌ای خواند و در دوازده‌سالگی، به اصفهان رفت و در حوزه اصفهان دروس سطح و خارج اصول را نزد [[سیدمحمد نجف‌آبادی]]، [[سیدمهدی درچه‌ای]] و [[محمدحسین فشارکی]] آموخت<ref>اشرفی اصفهانی، محراب خونین، ۱/۱۹.</ref> و برای ادامه تحصیل بر اثر اصرار دوستانش، در اواخر حیات [[عبدالکریم حائری یزدی]] به [[قم]] رفت<ref>اشرفی اصفهانی، عروج خونین، ۵؛ عبد، سیره شهید اشرفی اصفهانی، ۱۲.</ref> و در امتحاناتی که به اجبار [[رژیم پهلوی]] برگزار شد شرکت کرد و جواز پوشیدن [[عمامه]] و لباس را گرفت.<ref>عبد، سیره شهید اشرفی اصفهانی، ۱۵–۱۶؛ اشرفی اصفهانی، محراب خونین، ۱/۲۲.</ref>{{سخ}}
اشرفی اصفهانی یک سال در [[درس خارج فقه]] حائری و ده سال در درس‌های خارج فقه و اصول [[سیدمحمدتقی خوانساری]]، [[سیدصدرالدین صدر]] و [[سیدمحمد حجت کوه‌کمره‌ای]] و دوازده سال در درس‌های خارج فقه و اصول [[سیدحسین بروجردی]] شرکت کرد<ref>اشرفی اصفهانی، محراب خونین، ۱/۲۲–۲۵.</ref> و [[فلسفه]] را از [[امام‌خمینی]] فرا گرفت.<ref>اشرفی اصفهانی، عروج خونین، ۹.</ref>{{سخ}}
اشرفی اصفهانی یک سال در درس خارج فقه حائری و ده سال در درس‌های خارج فقه و اصول [[سیدمحمدتقی خوانساری]]، [[سیدصدرالدین صدر]] و [[سیدمحمد حجت کوه‌کمره‌ای]] و دوازده سال در درس‌های خارج فقه و اصول [[سیدحسین بروجردی]] شرکت کرد<ref>اشرفی اصفهانی، محراب خونین، ۱/۲۲–۲۵.</ref> و [[فلسفه]] را از [[امام‌خمینی]] فرا گرفت.<ref>اشرفی اصفهانی، عروج خونین، ۹.</ref>{{سخ}}
وی درس‌های خارج فقه و اصول را با [[حسینعلی منتظری]] و [[ابوالفضل نجفی خوانساری]] مباحثه می‌کرد.<ref>اشرفی اصفهانی، محراب خونین، ۱/۲۵.</ref>{{سخ}}
وی درس‌های خارج فقه و اصول را با [[حسینعلی منتظری]] و [[ابوالفضل نجفی خوانساری]] مباحثه می‌کرد.<ref>اشرفی اصفهانی، محراب خونین، ۱/۲۵.</ref>{{سخ}}
وی به مدت ۲۳ سال در [[حوزه علمیه قم]] اقامت داشت و مورد توجه اساتید خود؛ خوانساری، صدر و حجت کوه‌کمره‌ای قرار گرفت. او از خوانساری اجازه [[امور حسبیه]] و [[اجتهاد]] دریافت کرد و سپس از بروجردی اجازه امور حسبیه گرفت.<ref>اشرفی اصفهانی، محراب خونین، ۱/۲۲؛ عبد، سیره شهید اشرفی اصفهانی، ۱۳–۱۵.</ref>
وی به مدت ۲۳ سال در [[حوزه علمیه قم]] اقامت داشت و مورد توجه اساتید خود؛ خوانساری، صدر و حجت کوه‌کمره‌ای قرار گرفت. او از خوانساری اجازه [[امور حسبیه]] و [[اجتهاد]] دریافت کرد و سپس از بروجردی اجازه امور حسبیه گرفت.<ref>اشرفی اصفهانی، محراب خونین، ۱/۲۲؛ عبد، سیره شهید اشرفی اصفهانی، ۱۳–۱۵.</ref>
خط ۴۲: خط ۵۰:
== فعالیت‌ها ==
== فعالیت‌ها ==
=== حمایت از قیام امام خمینی ===
=== حمایت از قیام امام خمینی ===
در سال ۱۳۳۰ بروجردی برای ساماندهی حوزه علمیه قم برنامه امتحانات عمومی را بنا نهاد که اشرفی اصفهانی از اعضای هیئت امتحانات بود. وی در سال ۱۳۳۵ به نمایندگی از بروجردی برای اداره [[حوزه علمیه کرمانشاه]] و حل مسائل شرعی و اجتماعی به آن شهر سفر کرد.<ref>اشرفی اصفهانی، عروج خونین، ۱۳؛ عبد، سیره شهید اشرفی اصفهانی، ۲۰.</ref>{{سخ}}
در سال ۱۳۳۰ بروجردی برای ساماندهی حوزه علمیه قم برنامه امتحانات عمومی را بنا نهاد که اشرفی اصفهانی از اعضای هیئت امتحانات بود. وی در سال ۱۳۳۵ به نمایندگی از بروجردی برای اداره حوزه علمیه کرمانشاه و حل مسائل شرعی و اجتماعی به آن شهر سفر کرد.<ref>اشرفی اصفهانی، عروج خونین، ۱۳؛ عبد، سیره شهید اشرفی اصفهانی، ۲۰.</ref>{{سخ}}
اشرفی اصفهانی که از هنگام حضور در قم، با امام‌خمینی آشنا شده بود، پس از رفتن به [[کرمانشاه]] ارتباط خود را با امام‌خمینی حفظ کرد،<ref>عبد، سیره شهید اشرفی اصفهانی، ۲۱.</ref> و پس از درگذشت بروجردی، با مطرح‌کردن مرجعیت امام‌خمینی، مردم را به تقلید از ایشان به عنوان مرجع اعلم دعوت کرد. وی در سخنرانی‌های خود در مسجد آیت‌الله بروجردی کرمانشاه موضوعات سیاسی را مطرح می‌کرد و در اعتراض‌های مردمی علیه رژیم پهلوی شرکت داشت. همین مسئله باعث شد سازمان اطلاعات و امنیت کشور ([[ساواک]]) او را تهدید به تبعید کند.<ref>عبد، سیره شهید اشرفی اصفهانی، ۲۱–۲۲؛ اشرفی اصفهانی، عروج خونین، ۱۰.</ref> پس از دستگیرشدن امام‌خمینی در سال ۱۳۴۲، اشرفی اصفهانی در مسجد آیت‌الله بروجردی کرمانشاه سخنرانی کرد و از مردم خواست در اعتراض به دستگیری ایشان تظاهرات کنند؛ به همین دلیل وی به شهربانی احضار شد تا تعهد بدهد و بر ضد مصالح رژیم اقدامی نکند؛ اما او تأکید کرد ورقه‌ای را که در آن به رهبر مذهبی مردم توهین شده، امضا نخواهد کرد،<ref>فکور، آیت‌الله اشرفی اصفهانی، ۴۴–۴۵.</ref> وی سپس همراه گروهی از علمای کرمانشاه به عنوان علمای مهاجر برای آزادی امام‌خمینی به [[تهران]] رفت. اشرفی همچنین با علما و مراجع قم و [[مشهد]] دیدار کرد و از [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]] و [[سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی]] از مراجع وقت خواست از حرکت امام‌خمینی حمایت کنند.<ref>بهرامی، انقلاب اسلامی در کرمانشاه، ۱/۴۹۲–۴۹۳ و ۵۰۲.</ref>
اشرفی اصفهانی که از هنگام حضور در قم، با امام‌خمینی آشنا شده بود، پس از رفتن به [[کرمانشاه]] ارتباط خود را با امام‌خمینی حفظ کرد،<ref>عبد، سیره شهید اشرفی اصفهانی، ۲۱.</ref> و پس از درگذشت بروجردی، با مطرح‌کردن مرجعیت امام‌خمینی، مردم را به تقلید از ایشان به عنوان مرجع اعلم دعوت کرد. وی در سخنرانی‌های خود در مسجد آیت‌الله بروجردی کرمانشاه موضوعات سیاسی را مطرح می‌کرد و در اعتراض‌های مردمی علیه رژیم پهلوی شرکت داشت. همین مسئله باعث شد [[ساواک|سازمان اطلاعات و امنیت کشور]] (ساواک) او را تهدید به تبعید کند.<ref>عبد، سیره شهید اشرفی اصفهانی، ۲۱–۲۲؛ اشرفی اصفهانی، عروج خونین، ۱۰.</ref> پس از [[دستگیری امام‌خمینی|دستگیرشدن امام‌خمینی]] در سال ۱۳۴۲، اشرفی اصفهانی در مسجد آیت‌الله بروجردی کرمانشاه سخنرانی کرد و از مردم خواست در اعتراض به دستگیری ایشان [[تظاهرات]] کنند؛ به همین دلیل وی به شهربانی احضار شد تا تعهد بدهد و بر ضد مصالح رژیم اقدامی نکند؛ اما او تأکید کرد ورقه‌ای را که در آن به رهبر مذهبی مردم توهین شده، امضا نخواهد کرد،<ref>فکور، آیت‌الله اشرفی اصفهانی، ۴۴–۴۵.</ref> وی سپس همراه گروهی از علمای کرمانشاه به عنوان علمای مهاجر برای آزادی امام‌خمینی به [[تهران]] رفت. اشرفی همچنین با علما و مراجع قم و [[مشهد]] دیدار کرد و از [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]] و [[سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی]] از مراجع وقت خواست از حرکت امام‌خمینی حمایت کنند.<ref>بهرامی، انقلاب اسلامی در کرمانشاه، ۱/۴۹۲–۴۹۳ و ۵۰۲.</ref>


=== مسئول امور حسبیه امام ===
=== مسئول امور حسبیه امام ===
اشرفی اصفهانی پس از آزادی امام‌خمینی از زندان در [[فروردین]] ۱۳۴۳، به قم رفت و با ایشان دیدار کرد<ref>عبد، سیره شهید اشرفی اصفهانی، ۲۲.</ref> و در [[اردیبهشت]] همان سال اجازه امور حسبیه از امام‌خمینی دریافت کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱/۳۳۰.</ref> وی [[وجوه شرعی]] را از طریق بانک برای امام‌خمینی می‌فرستاد تا به رژیم پهلوی نشان دهد به ایشان علاقه‌مند است و او را مرجع اعلم می‌داند.<ref>اشرفی اصفهانی، عروج خونین، ۹؛ اشرفی اصفهانی، عطاءالله، یاران امام به روایت اسناد ساواک شهید آیت‌الله عطاءالله اشرفی اصفهانی، ۸۸.</ref> وی پس از تبعید امام‌خمینی به [[نجف]]، وجوه شرعی را به نجف می‌فرستاد<ref>اشرفی اصفهانی، عطاءالله، یاران امام به روایت اسناد ساواک شهید آیت‌الله عطاءالله اشرفی اصفهانی، ۸۵.</ref> این امور باعث شد ساواک بار دیگر او را به تبعید و زندان تهدید کند.<ref>اشرفی اصفهانی، مصاحبه، ۸–۹؛ اشرفی اصفهانی، عروج خونین، ۹.</ref>{{سخ}}
اشرفی اصفهانی پس از آزادی امام‌خمینی از زندان در فروردین ۱۳۴۳، به قم رفت و با ایشان دیدار کرد<ref>عبد، سیره شهید اشرفی اصفهانی، ۲۲.</ref> و در اردیبهشت همان سال اجازه امور حسبیه از امام‌خمینی دریافت کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱/۳۳۰.</ref> وی [[وجوه شرعی]] را از طریق بانک برای امام‌خمینی می‌فرستاد تا به رژیم پهلوی نشان دهد به ایشان علاقه‌مند است و او را مرجع اعلم می‌داند.<ref>اشرفی اصفهانی، عروج خونین، ۹؛ اشرفی اصفهانی، عطاءالله، یاران امام به روایت اسناد ساواک شهید آیت‌الله عطاءالله اشرفی اصفهانی، ۸۸.</ref> وی پس از [[تبعید امام‌خمینی]] به [[نجف]]، وجوه شرعی را به نجف می‌فرستاد<ref>اشرفی اصفهانی، عطاءالله، یاران امام به روایت اسناد ساواک شهید آیت‌الله عطاءالله اشرفی اصفهانی، ۸۵.</ref> این امور باعث شد ساواک بار دیگر او را به تبعید و زندان تهدید کند.<ref>اشرفی اصفهانی، مصاحبه، ۸–۹؛ اشرفی اصفهانی، عروج خونین، ۹.</ref>{{سخ}}
امام‌خمینی که در نامه‌های خود از اشرفی اصفهانی به شیخ العلماء الاعلام و عماد الاعلام یاد کرده‌است،<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲/۱۲۷، ۲۸۱ و ۵۱۲.</ref> در [[تیر]] ۱۳۴۸، فرستادن وجوهات شرعی توسط وی به [[شهاب‌الدین اشراقی]] در قم و صرف وجوهات در ادای دین را بی‌مانع دانست و در تیر ۱۳۴۹ و [[آبان]] ۱۳۵۳ به وی اجازه داد از وجوه شرعی در کمک به افراد نیازمند و [[طلاب علوم دینی]] و تعمیر مساجد و مواردی که لازم می‌داند، مصرف کند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲/۲۸۱ و ۲/۲۳۶ و ۳/۵۲.</ref> ایشان در مواردی نیز به نامه‌های احوال‌پرسی وی پاسخ داده‌است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲/۴۶۶ و ۵۱۲.</ref>
امام‌خمینی که در نامه‌های خود از اشرفی اصفهانی به شیخ العلماء الاعلام و عماد الاعلام یاد کرده‌است،<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲/۱۲۷، ۲۸۱ و ۵۱۲.</ref> در [[تیر]] ۱۳۴۸، فرستادن وجوهات شرعی توسط وی به [[شهاب‌الدین اشراقی]] در قم و صرف وجوهات در ادای دین را بی‌مانع دانست و در تیر ۱۳۴۹ و آبان ۱۳۵۳ به وی اجازه داد از وجوه شرعی در کمک به افراد نیازمند و [[طلاب|طلاب علوم دینی]] و تعمیر مساجد و مواردی که لازم می‌داند، مصرف کند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲/۲۸۱ و ۲/۲۳۶ و ۳/۵۲.</ref> ایشان در مواردی نیز به نامه‌های احوال‌پرسی وی پاسخ داده‌است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲/۴۶۶ و ۵۱۲.</ref>


=== ایجاد زمینه گسترش قیام امام ===
=== ایجاد زمینه گسترش قیام امام ===
اشرفی اصفهانی با نشر [[اعلامیه]] و نوار سخنرانی امام‌خمینی در کرمانشاه، زمینه گسترش قیام را فراهم کرد و با دعوت از روحانیان مبارز مانند [[ابوالقاسم خزعلی]]، [[سیدعبدالکریم هاشمی‌نژاد]] و [[محمد یزدی]] در ایام تبلیغی در گسترش مرجعیت امام‌خمینی و زمینه‌سازی نهضت اسلامی در کرمانشاه کمک می‌کرد.<ref>اشرفی اصفهانی، مصاحبه، ۸–۹؛ اشرفی اصفهانی، عروج خونین، ۶۱–۶۳.</ref>{{سخ}}
اشرفی اصفهانی با نشر اعلامیه و نوار سخنرانی امام‌خمینی در کرمانشاه، زمینه گسترش قیام را فراهم کرد و با دعوت از روحانیان مبارز مانند [[ابوالقاسم خزعلی]]، [[سیدعبدالکریم هاشمی‌نژاد]] و [[محمد یزدی]] در ایام تبلیغی در گسترش [[مرجعیت امام‌خمینی]] و زمینه‌سازی نهضت اسلامی در کرمانشاه کمک می‌کرد.<ref>اشرفی اصفهانی، مصاحبه، ۸–۹؛ اشرفی اصفهانی، عروج خونین، ۶۱–۶۳.</ref>{{سخ}}
در [[اسفند]] ۱۳۵۰ امام‌خمینی در جواب نامه وی دربارهٔ اختلافاتی که میان روحانیان کرمانشاه در خصوص مرجعیت مطرح شده بود، اظهار تأسف کرد و تأکید کرد مرجعیتی که نقش‌اش امروز به بیان مسئله خلاصه شده‌است و نه چیز دیگر، ارزش آن را ندارد که دربارهٔ آن بحث شود و آنچه امروز مورد نیاز است مسئله [[وحدت]] و تفاهم بین مردم است که نباید از آن غفلت کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲/۴۲۳.</ref>
در [[اسفند]] ۱۳۵۰ امام‌خمینی در جواب نامه وی دربارهٔ اختلافاتی که میان روحانیان کرمانشاه در خصوص مرجعیت مطرح شده بود، اظهار تأسف کرد و تأکید کرد مرجعیتی که نقش‌اش امروز به بیان مسئله خلاصه شده‌است و نه چیز دیگر، ارزش آن را ندارد که دربارهٔ آن بحث شود و آنچه امروز مورد نیاز است مسئله [[وحدت]] و تفاهم بین مردم است که نباید از آن غفلت کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲/۴۲۳.</ref>


خط ۵۷: خط ۶۵:


=== برپایی اعتراضات علیه شاه ===
=== برپایی اعتراضات علیه شاه ===
پس از اهانت روزنامه اطلاعات در هفدهم دی ۱۳۵۶ به امام‌خمینی و شهادت گروهی از مردم قم در نوزدهم [[دی]] همان سال، اشرفی اصفهانی در برپایی اعتراضات مردمی کرمانشاه علیه رژیم پهلوی نقش اساسی ایفا کرد<ref>عبد، سیره شهید اشرفی اصفهانی، ۲۴.</ref> وی در [[مهر]] ۱۳۵۷ رهبری راهپیمایی‌ای را بر عهده داشت که برای محکوم‌کردن فاجعه کشتار هفدهم [[شهریور]] به دست رژیم پهلوی برگزار شده بود. در حالی‌که او پیشاپیش مردم حرکت می‌کرد، نظامیان رژیم و نیروهای ساواک به او حمله کردند که چند نفر از مردم مجروح و [[شهید]] شدند و وی به شدت آسیب دید.<ref>عبد، سیره شهید اشرفی اصفهانی، ۲۵.</ref>{{سخ}}
پس از اهانت روزنامه اطلاعات در هفدهم دی ۱۳۵۶ به امام‌خمینی و شهادت گروهی از مردم قم در [[نوزدهم دی ۱۳۵۶|نوزدهم دی]] همان سال، اشرفی اصفهانی در برپایی اعتراضات مردمی کرمانشاه علیه رژیم پهلوی نقش اساسی ایفا کرد<ref>عبد، سیره شهید اشرفی اصفهانی، ۲۴.</ref> وی در مهر ۱۳۵۷ رهبری راهپیمایی‌ای را بر عهده داشت که برای محکوم‌کردن [[فاجعه کشتار هفدهم شهریور]] به دست رژیم پهلوی برگزار شده بود. در حالی‌که او پیشاپیش مردم حرکت می‌کرد، نظامیان رژیم و نیروهای ساواک به او حمله کردند که چند نفر از مردم مجروح و [[شهید]] شدند و وی به شدت آسیب دید.<ref>عبد، سیره شهید اشرفی اصفهانی، ۲۵.</ref>{{سخ}}
ساواک سپس در چهاردهم مهر ۱۳۵۷ به خانه اشرفی حمله کرد و او را به اتهام اخلال در نظم و امضای اعلامیه تحریک‌آمیز و ایجاد شورش، دستگیر کرد و به تهران برد و در کمیته شهربانی زندانی کرد؛<ref>عبد، سیره شهید اشرفی اصفهانی، ۲۵؛ اشرفی اصفهانی، عطاءالله، یاران امام به روایت اسناد ساواک شهید آیت‌الله عطاءالله اشرفی اصفهانی، ۱۴۳–۱۵۸.</ref> اما به دنبال اعتراض‌های شدید مردمی، اشرفی پس از چند روز آزاد شد و بار دیگر به فعالیت سیاسی خود در کرمانشاه ادامه داد؛<ref>عبد، سیره شهید اشرفی اصفهانی، ۲۵؛ مشایخی، پاسداران اسلام، ۵۲–۵۳.</ref> و چنان‌که طی اعلامیه‌ای مشترک همراه روحانیان ازجمله [[عبدالجلیل جلیلی]]، [[محمدرضا کاظمی]]، [[سیدمحمود لاری]] و [[سیدمرتضی حسینی نجومی]]، دربارهٔ غارت [[بیت‌المال]] به دست کارگزاران رژیم پهلوی و توطئه جدایی میان [[ارتش]] و ملت، به مردم هشدار داد.<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۵۲۳–۵۲۴.</ref>
ساواک سپس در چهاردهم مهر ۱۳۵۷ به خانه اشرفی حمله کرد و او را به اتهام اخلال در نظم و امضای اعلامیه تحریک‌آمیز و ایجاد [[شورش]]، دستگیر کرد و به تهران برد و در کمیته شهربانی زندانی کرد؛<ref>عبد، سیره شهید اشرفی اصفهانی، ۲۵؛ اشرفی اصفهانی، عطاءالله، یاران امام به روایت اسناد ساواک شهید آیت‌الله عطاءالله اشرفی اصفهانی، ۱۴۳–۱۵۸.</ref> اما به دنبال اعتراض‌های شدید مردمی، اشرفی پس از چند روز آزاد شد و بار دیگر به فعالیت سیاسی خود در کرمانشاه ادامه داد؛<ref>عبد، سیره شهید اشرفی اصفهانی، ۲۵؛ مشایخی، پاسداران اسلام، ۵۲–۵۳.</ref> و چنان‌که طی اعلامیه‌ای مشترک همراه روحانیان ازجمله [[عبدالجلیل جلیلی]]، [[محمدرضا کاظمی]]، [[سیدمحمود لاری]] و [[سیدمرتضی حسینی نجومی]]، دربارهٔ غارت [[بیت‌المال]] به دست کارگزاران رژیم پهلوی و توطئه جدایی میان [[ارتش]] و ملت، به [[مردم]] هشدار داد.<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۵۲۳–۵۲۴.</ref>


=== امضای اعلامیه خلع محمدرضا پهلوی ===
=== امضای اعلامیه خلع محمدرضا پهلوی ===
خط ۶۴: خط ۷۲:


== امام جمعه کرمانشاه و حضور در جبهه ==
== امام جمعه کرمانشاه و حضور در جبهه ==
پس از بازگشت امام‌خمینی به ایران، اشرفی اصفهانی در ۱۵ [[بهمن]] در مدرسه علوی تهران با ایشان دیدار کرد.<ref>اشرفی اصفهانی، محراب خونین، ۱/۸۸.</ref> امام‌خمینی پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]] به درخواست علمای کرمانشاه، در ۱۴/۷/۱۳۵۸ وی را به امامت جمعه کرمانشاه منصوب کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۰/۲۲۵.</ref>{{سخ}}
پس از [[بازگشت امام‌خمینی]] به ایران، اشرفی اصفهانی در ۱۵ بهمن در [[مدرسه رفاه و مدرسه علوی|مدرسه علوی]] تهران با ایشان دیدار کرد.<ref>اشرفی اصفهانی، محراب خونین، ۱/۸۸.</ref> امام‌خمینی پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]] به درخواست علمای کرمانشاه، در ۱۴/۷/۱۳۵۸ وی را به امامت جمعه کرمانشاه منصوب کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۰/۲۲۵.</ref>{{سخ}}
وی در خطبه‌های خود به موضوع [[جنگ تحمیلی عراق علیه ایران]] و اهمیت حضور مردم در جبهه‌های حق علیه باطل اهتمام داشت<ref>اشرفی اصفهانی، محراب خونین، ۱/۸۹.</ref> و خود وی نیز در مناطق جنگی حضور می‌یافت؛ ازجمله اینکه چهار بار در جبهه ایلام، سه بار در جبهه قصر شیرین، و جبهه گیلان غرب حضور یافت. وی با وجود کهولت سن در ستاد عملیات مسلم‌بن‌عقیل حضور داشت و در [[فروردین]] ۱۳۶۱ در [[عملیات فتح‌المبین]]، رمز حضرت زهرا (س) را به فرمانده نیروی زمینی پیشنهاد کرد.<ref>اشرفی اصفهانی، محراب خونین، ۱/۱۰۵؛ عبد، سیره شهید اشرفی اصفهانی، ۱۵۱–۱۵۲.</ref> وی پس از آزادی گیلان غرب نیز در بازسازی آن حضور فعال داشت.<ref>اشرفی اصفهانی، محراب خونین، ۱/۱۰۹.</ref>{{سخ}}
وی در خطبه‌های خود به موضوع [[جنگ تحمیلی عراق علیه ایران]] و اهمیت حضور مردم در جبهه‌های حق علیه باطل اهتمام داشت<ref>اشرفی اصفهانی، محراب خونین، ۱/۸۹.</ref> و خود وی نیز در مناطق جنگی حضور می‌یافت؛ ازجمله اینکه چهار بار در جبهه ایلام، سه بار در جبهه قصر شیرین، و جبهه گیلان غرب حضور یافت. وی با وجود کهولت سن در ستاد عملیات مسلم‌بن‌عقیل حضور داشت و در فروردین ۱۳۶۱ در [[عملیات فتح‌المبین]]، رمز حضرت زهرا (س) را به فرمانده نیروی زمینی پیشنهاد کرد.<ref>اشرفی اصفهانی، محراب خونین، ۱/۱۰۵؛ عبد، سیره شهید اشرفی اصفهانی، ۱۵۱–۱۵۲.</ref> وی پس از آزادی گیلان غرب نیز در بازسازی آن حضور فعال داشت.<ref>اشرفی اصفهانی، محراب خونین، ۱/۱۰۹.</ref>{{سخ}}
امام‌خمینی یک روز پیش از شهادت اشرفی اصفهانی، از اقدام وی در سرکشی از جبهه‌های جنگ با وجود کهولت سن ستایش کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۷/۴۷.</ref>
امام‌خمینی یک روز پیش از شهادت اشرفی اصفهانی، از اقدام وی در سرکشی از جبهه‌های جنگ با وجود کهولت سن ستایش کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۷/۴۷.</ref>


== امام خمینی از دیدگاه اشرفی ==
== امام خمینی از دیدگاه اشرفی ==
اشرفی اصفهانی ارادت و علاقه ویژه‌ای به امام‌خمینی داشت و مقام علم، [[تقوا]] و [[زهد]] ایشان را بی‌نظیر می‌دانست و معتقد بود ایشان اهتمام دارد حتی ترک اولایی نکند. از نظر وی امام‌خمینی در رأس همه فقیهان بود و هیچ فقیهی را نمی‌توان با وی در مرتبه مخالفت هوای نفس مقایسه کرد<ref>مشایخی، پاسداران اسلام، ۵۵–۵۶.</ref> وی خاطرنشان ساخته که امام‌خمینی هیچ‌گاه برای به دست آوردن [[مقام مرجعیت]] و رهبری تلاش نکرد و پس از مرجع و رهبرشدن از غرور به دور ماند و اینها همه ناشی از مجاهده و ساخته‌شدن نفس ایشان بود.<ref>اشرفی اصفهانی، محراب خونین، ۱/۵۳–۵۴.</ref>
اشرفی اصفهانی ارادت و علاقه ویژه‌ای به امام‌خمینی داشت و مقام [[علم]]، [[تقوا]] و [[زهد]] ایشان را بی‌نظیر می‌دانست و معتقد بود ایشان اهتمام دارد حتی ترک اولایی نکند. از نظر وی امام‌خمینی در رأس همه فقیهان بود و هیچ فقیهی را نمی‌توان با وی در مرتبه مخالفت هوای نفس مقایسه کرد<ref>مشایخی، پاسداران اسلام، ۵۵–۵۶.</ref> وی خاطرنشان ساخته که امام‌خمینی هیچ‌گاه برای به دست آوردن [[مرجعیت|مقام مرجعیت]] و رهبری تلاش نکرد و پس از مرجع و رهبرشدن از [[غرور]] به دور ماند و اینها همه ناشی از مجاهده و ساخته‌شدن نفس ایشان بود.<ref>اشرفی اصفهانی، محراب خونین، ۱/۵۳–۵۴.</ref>


== خصوصیات اخلاقی ==
== خصوصیات اخلاقی ==
مکارم اخلاقی در رفتار اشرفی برجسته بود. وی در برابر مردم متواضع و فروتن و بی‌ادعا بود. اگر گوینده‌ای در حضور مردم از ایشان تعریف می‌کرد، نارضایتی خود را ابراز می‌کرد. وی همچنین از مهمان و مراجعان، در خانه خویش پذیرایی می‌کرد و در مجالس که وارد می‌شد بالاتر از دیگران نمی‌نشست. او هیچ مستحبی را بالاتر از رسیدگی به ضعفا نمی‌دانست.<ref>اشرفی اصفهانی، عروج خونین، ۱۹؛ عبد، سیره شهید اشرفی اصفهانی، ۱۳۳.</ref>{{سخ}}
مکارم اخلاقی در رفتار اشرفی برجسته بود. وی در برابر مردم متواضع و فروتن و بی‌ادعا بود. اگر گوینده‌ای در حضور مردم از ایشان تعریف می‌کرد، نارضایتی خود را ابراز می‌کرد. وی همچنین از مهمان و مراجعان، در خانه خویش پذیرایی می‌کرد و در مجالس که وارد می‌شد بالاتر از دیگران نمی‌نشست. او هیچ مستحبی را بالاتر از رسیدگی به ضعفا نمی‌دانست.<ref>اشرفی اصفهانی، عروج خونین، ۱۹؛ عبد، سیره شهید اشرفی اصفهانی، ۱۳۳.</ref>{{سخ}}
اشرفی به سختی‌های مردم اهتمام داشت و از مجروحان جنگی در بیمارستان‌ها عیادت می‌کرد و شرکت در جنگ را تکلیف الهی می‌دانست و با حضور در مناطق جنگی تأکید می‌کرد برای دست‌بوسی رزمندگان آمده‌است.<ref>عبد، سیره شهید اشرفی اصفهانی، ۱۱۶، ۱۴۳ و ۱۶۰.</ref>
اشرفی به سختی‌های مردم اهتمام داشت و از مجروحان جنگی در بیمارستان‌ها عیادت می‌کرد و شرکت در جنگ را تکلیف الهی می‌دانست و با حضور در مناطق جنگی تأکید می‌کرد برای دست‌بوسی [[رزمندگان]] آمده‌است.<ref>عبد، سیره شهید اشرفی اصفهانی، ۱۱۶، ۱۴۳ و ۱۶۰.</ref>


== شهادت ==
== شهادت ==
وی که انتظار شهادت را می‌کشید، در آخرین مصاحبه، خود را چهارمین شهید محراب معرفی کرد<ref>عبد، سیره شهید اشرفی اصفهانی، ۱۷۵.</ref> و در آخرین سفر خود به اصفهان در جمع خویشان یادآور شد خیلی زود شهید خواهد شد.<ref>اشرفی اصفهانی، عروج خونین، ۱۳۶.</ref> وی در پیشبرد انقلاب به رهبری امام‌خمینی نقش مؤثر داشت و [[سازمان مجاهدین خلق]] برای ضربه‌زدن به انقلاب اسلامی دو بار تصمیم به ترور وی گرفت، اما ناکام ماند.<ref>اشرفی اصفهانی، محراب خونین، ۱/۱۱۳.</ref> این سازمان سرانجام اشرفی اصفهانی را در هشتادسالگی در [[روز جمعه]] ۱۳۶۱/۷/۲۳ در مسجد جامع کرمانشاه در حال خطبه‌خواندن با انفجار نارنجک به شهادت رساند.{{سخ}}
وی که انتظار [[شهادت]] را می‌کشید، در آخرین مصاحبه، خود را چهارمین [[شهید محراب]] معرفی کرد<ref>عبد، سیره شهید اشرفی اصفهانی، ۱۷۵.</ref> و در آخرین سفر خود به اصفهان در جمع خویشان یادآور شد خیلی زود [[شهدا|شهید]] خواهد شد.<ref>اشرفی اصفهانی، عروج خونین، ۱۳۶.</ref> وی در پیشبرد انقلاب به [[رهبری امام‌خمینی]] نقش مؤثر داشت و [[سازمان مجاهدین خلق]] برای ضربه‌زدن به [[انقلاب اسلامی]] دو بار تصمیم به [[ترور]] وی گرفت، اما ناکام ماند.<ref>اشرفی اصفهانی، محراب خونین، ۱/۱۱۳.</ref> این سازمان سرانجام اشرفی اصفهانی را در هشتادسالگی در [[روز جمعه]] ۱۳۶۱/۷/۲۳ در مسجد جامع کرمانشاه در حال خطبه‌خواندن با انفجار نارنجک به شهادت رساند.{{سخ}}
جنازه وی پس از تشییع در کرمانشاه، بنابر وصیت خودش به اصفهان منتقل و در [[قبرستان تخت فولاد]] به خاک سپرده شد.<ref>اشرفی اصفهانی، محراب خونین، ۱/۱۱۶؛ اشرفی اصفهانی، عروج خونین، ۱۴۱.</ref> چند روز پس از دفن اشرفی با پیدا شدن قطعه کوچکی از بدن او که در میان لباس‌های او به جا مانده بود، از امام‌خمینی، دربارهٔ الحاق آن به بدن یا دفن در کرمانشاه استفتا شد. ایشان پاسخ را به یکی دیگر از علما ارجاع داد و در نهایت آن قطعه از بدن، در گلستان شهدا (باغ فردوس کرمانشاه) به خاک سپرده شد و در آن مکان یادبودی به نام اشرفی اصفهانی ساخته شد.<ref>اشرفی اصفهانی، عروج خونین، ۱۴۴.</ref>
جنازه وی پس از تشییع در کرمانشاه، بنابر وصیت خودش به اصفهان منتقل و در [[قبرستان تخت فولاد]] به خاک سپرده شد.<ref>اشرفی اصفهانی، محراب خونین، ۱/۱۱۶؛ اشرفی اصفهانی، عروج خونین، ۱۴۱.</ref> چند روز پس از دفن اشرفی با پیدا شدن قطعه کوچکی از بدن او که در میان لباس‌های او به جا مانده بود، از امام‌خمینی، دربارهٔ الحاق آن به بدن یا دفن در کرمانشاه استفتا شد. ایشان پاسخ را به یکی دیگر از علما ارجاع داد و در نهایت آن قطعه از بدن، در گلستان شهدا (باغ فردوس کرمانشاه) به خاک سپرده شد و در آن مکان یادبودی به نام اشرفی اصفهانی ساخته شد.<ref>اشرفی اصفهانی، عروج خونین، ۱۴۴.</ref>


== پیام امام خمینی ==
== پیام امام خمینی ==
امام‌خمینی در روز شهادت اشرفی اصفهانی، طی پیامی بلند اقدام تروریستی «منافقان» را محکوم کرد و وی را وجودی پربرکت و متعهد و مجاهد متقی و قوی‌النفس و جامع علم مفید و عمل صالح شمرد که مایه دلگرمی مجاهدان عرصه‌های نبرد حق علیه باطل بود و عمر خود را در راه خدمت به اسلام سپری کرد.{{سخ}}
امام‌خمینی در روز شهادت اشرفی اصفهانی، طی پیامی بلند اقدام تروریستی «منافقان» را محکوم کرد و وی را وجودی پربرکت و متعهد و مجاهد متقی و قوی‌النفس و جامع علم مفید و عمل صالح شمرد که مایه دلگرمی مجاهدان عرصه‌های نبرد حق علیه باطل بود و عمر خود را در راه خدمت به [[اسلام]] سپری کرد.{{سخ}}
ایشان تأکید کرد شصت سال است اشرفی اصفهانی را می‌شناسد که با صفای نفس، آرامش روح، اطمینان قلب، خالی از هواهای نفسانی، تارک هوی و مطیع امر مولا زندگی می‌کرد و در این مدت جز انجام [[عمل صالح]] از او ندیده و به او ارادت داشته‌است. ایشان شهادت اشرفی را مایه ثلمه به اسلام شمرده که جامعه روحانیت را سوگوار کرد. ایشان همچنین اشرفی اصفهانی را در اوج خوشبختی دانست که به دنیا و زخارف آن پشت پا زده و عمری را به زهد و تقوا گذراند و به آخرین درجات سعادت نیز در محراب عبادت و در اقامه [[نماز جمعه]] با دست یکی از منافقان نائل آمد و به والاترین شهید محراب [[امیرالمومنین(ع)]] که به دست خیانتکار شقی‌ترین افراد به ملأ اعلا شتافت، پیوست.{{سخ}}
ایشان تأکید کرد شصت سال است اشرفی اصفهانی را می‌شناسد که با صفای نفس، آرامش روح، اطمینان قلب، خالی از هواهای نفسانی، تارک هوی و مطیع امر مولا زندگی می‌کرد و در این مدت جز انجام [[عمل صالح]] از او ندیده و به او ارادت داشته‌است. ایشان شهادت اشرفی را مایه ثلمه به اسلام شمرده که [[روحانیت|جامعه روحانیت]] را سوگوار کرد. ایشان همچنین اشرفی اصفهانی را در اوج خوشبختی دانست که به دنیا و زخارف آن پشت پا زده و عمری را به [[زهد]] و [[تقوا]] گذراند و به آخرین درجات سعادت نیز در محراب [[عبادت]] و در اقامه [[نماز جمعه]] با دست یکی از منافقان نائل آمد و به والاترین شهید محراب [[امیرالمومنین(ع)]] که به دست خیانتکار شقی‌ترین افراد به ملأ اعلا شتافت، پیوست.{{سخ}}
ایشان ننگ ابدی را برای آنانی دانست که چنین شخص صالحی را که آزارش به موری نرسیده بود، از ملت ایران گرفتند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۷/۴۹–۵۰.</ref>
ایشان ننگ ابدی را برای آنانی دانست که چنین شخص صالحی را که آزارش به موری نرسیده بود، از ملت ایران گرفتند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۷/۴۹–۵۰.</ref>


== آثار ==
== آثار ==
از اشرفی اصفهانی آثار علمی چندی مانده‌است که مهم‌ترین آنها البیان در موضوع [[علوم قرآن]] به [[زبان فارسی]]، تفسیر قرآن خلاصه‌ای از تفاسیر [[شیعه]] و [[سنی]]، مجمع الشتات در [[اصول دین]] و به [[زبان عربی]] در چهار جلد، مجموعه‌ای با عنوان حروف مقطعه قرآن به زبان فارسی و کتابی در موضوع غیبت امام‌عصر (ع) است.<ref>شیرازی، زندگینامه مشاهیر جهان علمای جهان اسلام، ۲/۳۱.</ref>
از اشرفی اصفهانی آثار علمی چندی مانده‌است که مهم‌ترین آنها البیان در موضوع [[علوم قرآن]] به زبان فارسی، تفسیر قرآن خلاصه‌ای از تفاسیر [[شیعه]] و [[سنی]]، مجمع الشتات در [[اصول دین]] و به زبان عربی در چهار جلد، مجموعه‌ای با عنوان حروف مقطعه قرآن به زبان فارسی و کتابی در موضوع [[غیبت امام‌عصر (ع)]] است.<ref>شیرازی، زندگینامه مشاهیر جهان علمای جهان اسلام، ۲/۳۱.</ref>


== خدمات اجتماعی و فرهنگی ==
== خدمات اجتماعی و فرهنگی ==
خط ۱۱۶: خط ۱۲۴:


== پیوند به بیرون ==
== پیوند به بیرون ==
اسماعیل محمدی، «[https://books.khomeini.ir/books/10002/39/ عطاءالله اشرفی اصفهانی]»، دانشنامه امام خمینی، ج۲، ص۳۹–۴۳.
اسماعیل محمدی، «[https://books.khomeini.ir/books/10002/39/ عطاءالله اشرفی اصفهانی]»، [[دانشنامه امام‌خمینی]]، ج۲، ص۳۹–۴۳.
[[رده:مقاله‌های آماده ارزیابی]]
[[رده:مقاله‌های تأییدشده]]
[[رده:مقاله‌های جلد دوم دانشنامه امام‌خمینی]]
[[رده:مقاله‌های دارای جعبه اطلاعات]]
[[رده:مقاله‌های دارای تصویر]]
[[رده:مقاله‌های دارای لینک دانشنامه]]
[[رده:نمایندگان امام‌خمینی در مناطق]]
[[رده:امامان جمعه]]
[[رده:شخصیت‌های حوزوی]]
{{نمایندگان امام‌خمینی}}
[[رده:مقاله‌های دارای شناسه]]
۱۵٬۱۶۸

ویرایش