رهبری: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۷: خط ۱۷:
# [[مرجعیت دینی]]
# [[مرجعیت دینی]]
# [[ولایت معنوی]]  
# [[ولایت معنوی]]  
در حالی‌که [[اهل سنت]]، امامت و زعامت اجتماع را در شمار [[فروع دین]] قرار داده، بر آن‌اند که خود پیامبر(ص) در این زمینه، کاری انجام نداد و تعیین امام را به امت واگذار کرد <ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۴/۷۱۶ ـ ۷۲۱.</ref>. قرآن کریم امر امامت و تعیین جانشین برای پیامبر(ص) را کامل‌کننده دین و معادل تمام [[رسالت]] خوانده است <ref>مائده، ۳ و ۶۷.</ref>. در سخن معصومان(ع) نیز امامت و [[ولایت]] برترین زیربنای اسلام معرفی شده است <ref>برقی، المحاسن، ۱/۲۸۶؛ کلینی، الکافی، ۲/۲۱.</ref>{{ببینید|امامت؛ شیعه}}. رهبری، ضامن تحقق و تداوم [[اسلام]] ناب و آرمان‌های این آیین است و از اساسی‌ترین [[اصول اعتقادی]]، [[اصول سیاسی|سیاسی]] و [[اصول اجتماعی|اجتماعی]] اسلام و رمز حیات و بالندگی همه‌ جوامع توحیدی به شمار می‌آید <ref>محمدی ری‌شهری، رهبری در اسلام، ۵.</ref>.
در حالی‌که [[اهل سنت]]، امامت و زعامت اجتماع را در شمار [[فروع دین]] قرار داده، بر آن‌اند که خود پیامبر(ص) در این زمینه، کاری انجام نداد و تعیین امام را به امت واگذار کرد <ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۴/۷۱۶ ـ ۷۲۱.</ref>. قرآن کریم امر امامت و تعیین جانشین برای پیامبر(ص) را کامل‌کننده دین و معادل تمام [[رسالت]] خوانده است <ref>مائده، ۳ و ۶۷.</ref>. در سخن معصومان(ع) نیز امامت و [[ولایت]] برترین زیربنای اسلام معرفی شده است <ref>برقی، المحاسن، ۱/۲۸۶؛ کلینی، الکافی، ۲/۲۱.</ref>{{ببینید|امامت|شیعه}}.
رهبری، ضامن تحقق و تداوم [[اسلام]] ناب و آرمان‌های این آیین است و از اساسی‌ترین [[اصول اعتقادی]]، [[اصول سیاسی|سیاسی]] و [[اصول اجتماعی|اجتماعی]] اسلام و رمز حیات و بالندگی همه‌ جوامع توحیدی به شمار می‌آید <ref>محمدی ری‌شهری، رهبری در اسلام، ۵.</ref>.


رهبری و امامت امت در اسلام در نگاه بسیاری از اندیشمندان ازجمله [[امام‌خمینی]]، به دوران حضور معصومان(ع) اختصاص ندارد، بلکه به فرموده خود معصومان(ع)، هدایت و رهبری جهان اسلام در [[عصر غیبت]]، از طریق نیابت عام فقها انجام می‌شود <ref>کلینی، الکافی، ۱/۶۷؛ صدوق، کمال الدین، ۲/۴۸۴؛ طوسی، تهذیب الاحکام، ۶/۳۰۱ ـ ۳۰۳.</ref>{{ببینید|ولایت فقیه(۱)؛ حکومت اسلامی}}.
رهبری و امامت امت در اسلام در نگاه بسیاری از اندیشمندان ازجمله [[امام‌خمینی]]، به دوران حضور معصومان(ع) اختصاص ندارد، بلکه به فرموده خود معصومان(ع)، هدایت و رهبری جهان اسلام در [[عصر غیبت]]، از طریق نیابت عام فقها انجام می‌شود <ref>کلینی، الکافی، ۱/۶۷؛ صدوق، کمال الدین، ۲/۴۸۴؛ طوسی، تهذیب الاحکام، ۶/۳۰۱ ـ ۳۰۳.</ref>{{ببینید|ولایت فقیه|حکومت اسلامی}}.


متفکران اسلامی نیز به موضوع امامت و رهبری پرداخته‌اند. [[فارابی]] درباره ضرورت رهبری و ویژگی‌های رهبر، معتقد بود چون انسان سعادت را نمی‌شناسد و توان به‌کاربستن اعمال بایسته را ندارد، پس نیازمند رهبری است که سعادت را بشناسد و توان انگیختن او را به سوی سعادت داشته باشد <ref>فارابی، آراء اهل المدینة الفاضلة و مضاداتها، ۱۲۱.</ref>. [[علامه حلی]] امامت و رهبری را پیشوایی همگانی و همه‌جانبه در امور [[دین]] و [[دنیا]] به نیابت از پیامبر(ص) معنا کرده است <ref>علامه‌حلی، الباب الحادی عشر، ۳۹.</ref>. از نگاه [[ابن‌خلدون]]، [[شریعت]] برای رهبری بشر در همه احوال، از [[عبادات]] تا [[معاملات]] و [[کشورداری]]، پدید آمده <ref>ابن‌خلدون، تاریخ ابن‌خلدون، ۱/۲۳۷ ـ ۲۳۹.</ref>و کسی شایسته رهبری است که از ویژگی‌های چندی مانند [[علم]]، [[عدالت]]، کفایت، سلامت حواس برخوردار باشد <ref>ابن‌خلدون، تاریخ ابن‌خلدون، ۱/۲۴۱.</ref>. [[ماوردی]] قدرت فکری برای سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی، [[تدبیر جامعه]] و [[شجاعت]] را برای رهبری لازم شمرده است <ref>ماوردی، الاحکام السلطانیة و الولایات الدینیه، ۶.</ref>. امام‌خمینی نیز که بیشتر [[احکام اسلام]] را سیاسی و اجتماعی می‌دانست <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۲۲۷.</ref>، ضرورت ولایت و سرپرستی جامعه را امری بدیهی و ضروری خوانده و [[پیامبر اکرم(ص)]] را نخستین رهبر جامعه اسلامی شمرده است <ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۲۶.</ref>.
متفکران اسلامی نیز به موضوع امامت و رهبری پرداخته‌اند. [[فارابی]] درباره ضرورت رهبری و ویژگی‌های رهبر، معتقد بود چون انسان سعادت را نمی‌شناسد و توان به‌کاربستن اعمال بایسته را ندارد، پس نیازمند رهبری است که سعادت را بشناسد و توان انگیختن او را به سوی سعادت داشته باشد <ref>فارابی، آراء اهل المدینة الفاضلة و مضاداتها، ۱۲۱.</ref>. [[علامه حلی]] امامت و رهبری را پیشوایی همگانی و همه‌جانبه در امور [[دین]] و [[دنیا]] به نیابت از پیامبر(ص) معنا کرده است <ref>علامه‌حلی، الباب الحادی عشر، ۳۹.</ref>. از نگاه [[ابن‌خلدون]]، [[شریعت]] برای رهبری بشر در همه احوال، از [[عبادات]] تا [[معاملات]] و [[کشورداری]]، پدید آمده <ref>ابن‌خلدون، تاریخ ابن‌خلدون، ۱/۲۳۷ ـ ۲۳۹.</ref>و کسی شایسته رهبری است که از ویژگی‌های چندی مانند [[علم]]، [[عدالت]]، کفایت، سلامت حواس برخوردار باشد <ref>ابن‌خلدون، تاریخ ابن‌خلدون، ۱/۲۴۱.</ref>. [[ماوردی]] قدرت فکری برای سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی، [[تدبیر جامعه]] و [[شجاعت]] را برای رهبری لازم شمرده است <ref>ماوردی، الاحکام السلطانیة و الولایات الدینیه، ۶.</ref>. امام‌خمینی نیز که بیشتر [[احکام اسلام]] را سیاسی و اجتماعی می‌دانست <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۲۲۷.</ref>، ضرورت ولایت و سرپرستی جامعه را امری بدیهی و ضروری خوانده و [[پیامبر اکرم(ص)]] را نخستین رهبر جامعه اسلامی شمرده است <ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۲۶.</ref>.
خط ۲۹: خط ۳۰:
امام‌خمینی در تبیین جایگاه و اهداف معنوی رهبری، معتقد است حفظ [[حدود اسلام]]، برپاداشتن [[قوانین الهی]]، پایدارماندن بر مسیری که خداوند مقرر کرده و جلوگیری از [[فساد]] و [[تجاوز]] به حقوق دیگران، جز با امام و رهبر ممکن نیست <ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۳۹.</ref>. ایشان حفظ اساس اسلام را وابسته به بقای رهبر صالح و اصیل می‌دید و بر این اساس، بزرگ‌ترین مصیبت وارد بر اسلام و ریشه تمام گرفتاری‌های کنونی مسلمانان و فساد موجود در [[جوامع اسلامی]] را نتیجه سلب حکومت و رهبری جامعه از امیرالمؤمنین ‌علی(ع) بر می‌شمرد؛ همان‌گونه که ترسیم سیمای واقعی [[حکومت اسلامی]] برای مسلمانان را مرهون حکومت کوتاه‌مدت آن حضرت(ع) می‌دانست <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۳۵۹ ـ ۳۶۰.</ref>{{ببینید|امیرالمؤمنین}}.
امام‌خمینی در تبیین جایگاه و اهداف معنوی رهبری، معتقد است حفظ [[حدود اسلام]]، برپاداشتن [[قوانین الهی]]، پایدارماندن بر مسیری که خداوند مقرر کرده و جلوگیری از [[فساد]] و [[تجاوز]] به حقوق دیگران، جز با امام و رهبر ممکن نیست <ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۳۹.</ref>. ایشان حفظ اساس اسلام را وابسته به بقای رهبر صالح و اصیل می‌دید و بر این اساس، بزرگ‌ترین مصیبت وارد بر اسلام و ریشه تمام گرفتاری‌های کنونی مسلمانان و فساد موجود در [[جوامع اسلامی]] را نتیجه سلب حکومت و رهبری جامعه از امیرالمؤمنین ‌علی(ع) بر می‌شمرد؛ همان‌گونه که ترسیم سیمای واقعی [[حکومت اسلامی]] برای مسلمانان را مرهون حکومت کوتاه‌مدت آن حضرت(ع) می‌دانست <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۳۵۹ ـ ۳۶۰.</ref>{{ببینید|امیرالمؤمنین}}.


[[قرآن کریم]] تأمین اهداف مادی همانند برقراری عدالت و فراهم‌کردن زمینه برپایی [[عدالت]] از سوی مردم، ازجمله برنامه‌های اصلی رهبران الهی می‌داند <ref>حدید، ۲۵.</ref>؛ چنان‌که خداوند از عالمان پیمان گرفته است که در برابر محرومیت مظلومان و پرخوری ظالمان سکوت نکنند <ref>نهج البلاغه، خ۳، ۲۴.</ref>. امام‌خمینی گسترش عدالت در میان ملت‌ها و افراد جامعه را از اهداف رهبران الهی جامعه شمرده <ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۷۱ ـ ۷۳.</ref>و تأکید کرده است که ائمه(ع) حکومت را ابزاری برای برپایی و گسترش [[عدالت اجتماعی]] در [[جامعه]] می‌دانستند <ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۷۶.</ref>. تأکید فراوان امام‌خمینی بر [[جدانبودن دین از سیاست]] در اسلام و تحریک و تشویق پی‌درپی روحانیان به دخالت در سیاست و واجب‌دانستن این امر <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۳۷۰؛ ۱۰/۱۵ و ۱۳/۱۲.</ref>، نشان از اهمیت رهبری فکری و سیاسی مردم و هدایت آنان به سوی اهداف متعالی، از نگاه ایشان دارد {{ببینید|دین و سیاست}}. ایشان با توجه به اهمیت [[جایگاه رهبری]] در [[نظام اسلامی]]، بر ارج‌گذاری مردم ایران به مجلس خبرگان رهبری که [[تعیین رهبر]] را بر عهده دارد و موجب تقویت رهبری می‌شود، تأکید می‌کرد <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۱۰۱ ـ ۱۰۲.</ref>و برای این [[مجلس]] در تداوم [[نظام جمهوری اسلامی]] و شرعیت‌بخشیدن به آن، نقش اساسی قائل بود <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۸/۳.</ref>{{ببینید|مجلس خبرگان رهبری}}. در اصل دوم [[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران]] نیز امامت و رهبری از پایه‌های [[جمهوری اسلامی]] شمرده شده است.
[[قرآن کریم]] تأمین اهداف مادی همانند برقراری عدالت و فراهم‌کردن زمینه برپایی [[عدالت]] از سوی مردم، ازجمله برنامه‌های اصلی رهبران الهی می‌داند <ref>حدید، ۲۵.</ref>؛ چنان‌که خداوند از عالمان پیمان گرفته است که در برابر محرومیت مظلومان و پرخوری ظالمان سکوت نکنند <ref>نهج البلاغه، خ۳، ۲۴.</ref>. امام‌خمینی گسترش عدالت در میان ملت‌ها و افراد جامعه را از اهداف رهبران الهی جامعه شمرده <ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۷۱ ـ ۷۳.</ref>و تأکید کرده است که ائمه(ع) حکومت را ابزاری برای برپایی و گسترش [[عدالت اجتماعی]] در [[جامعه]] می‌دانستند <ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۷۶.</ref>. تأکید فراوان امام‌خمینی بر [[جدانبودن دین از سیاست]] در اسلام و تحریک و تشویق پی‌درپی روحانیان به دخالت در سیاست و واجب‌دانستن این امر <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۳۷۰؛ ۱۰/۱۵ و ۱۳/۱۲.</ref>، نشان از اهمیت رهبری فکری و سیاسی مردم و هدایت آنان به سوی اهداف متعالی، از نگاه ایشان دارد {{ببینید|دین و سیاست}}.  
 
ایشان با توجه به اهمیت [[جایگاه رهبری]] در [[نظام اسلامی]]، بر ارج‌گذاری مردم ایران به مجلس خبرگان رهبری که [[تعیین رهبر]] را بر عهده دارد و موجب تقویت رهبری می‌شود، تأکید می‌کرد <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۱۰۱ ـ ۱۰۲.</ref>و برای این [[مجلس]] در تداوم [[نظام جمهوری اسلامی]] و شرعیت‌بخشیدن به آن، نقش اساسی قائل بود <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۸/۳.</ref>{{ببینید|مجلس خبرگان رهبری}}.  
 
در اصل دوم [[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران]] نیز امامت و رهبری از پایه‌های [[جمهوری اسلامی]] شمرده شده است.
==صفات و شرایط رهبری==
==صفات و شرایط رهبری==
با حضور پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم(ع) که از طرف خداوند برگزیده شده‌اند، امامت و رهبری جامعه بر عهده آنان است و در منابع اسلامی شرایط و اوصافی برای آنان ذکر شده است <ref>صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۲۱۲ ـ ۲۲۲؛ مجلسی، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، ۲۵/۱۰۴ ـ ۱۷۴.</ref>. بسیاری از دانشمندان مسلمان، ویژگی‌های رهبری را گسترده دانسته و از دیدگاه‌های گوناگون، آن را در معنای عام آن بررسی کرده‌اند.
با حضور پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم(ع) که از طرف خداوند برگزیده شده‌اند، امامت و رهبری جامعه بر عهده آنان است و در منابع اسلامی شرایط و اوصافی برای آنان ذکر شده است <ref>صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۲۱۲ ـ ۲۲۲؛ مجلسی، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، ۲۵/۱۰۴ ـ ۱۷۴.</ref>. بسیاری از دانشمندان مسلمان، ویژگی‌های رهبری را گسترده دانسته و از دیدگاه‌های گوناگون، آن را در معنای عام آن بررسی کرده‌اند.
خط ۵۴: خط ۵۹:
از سوی دیگر، امور مهم و مسائل اساسی جامعه که حفظ نظام زندگی دنیوی و اخروی مردم به آن بستگی دارد، در حوزه اختیارات رئیس هر قوم قرار می‌گیرد؛ در اسلام، امامان معصوم(ع) با عنوان «أُولِی الْأَمْرِ» برای این امر تعیین شده‌اند <ref>نسا، ۵۹؛ کلینی، الکافی، ۲/۲۱.</ref>. در فقه از امور لازم و نیازهای ضروری جامعه که طیف گسترده‌ای از امور اجتماعی مانند حفظ نظام، حراست از مرزهای مسلمانان و صیانت نسل جوان از انحرافات را دربر می‌گیرد، با عنوان [[امور حسبیه]] و تحت اختیار [[ولی فقیه]]، نام برده شده است <ref>سروش محلاتی، دین و دولت در اندیشه اسلامی، ۵۰۴ ـ ۵۰۵.</ref>.
از سوی دیگر، امور مهم و مسائل اساسی جامعه که حفظ نظام زندگی دنیوی و اخروی مردم به آن بستگی دارد، در حوزه اختیارات رئیس هر قوم قرار می‌گیرد؛ در اسلام، امامان معصوم(ع) با عنوان «أُولِی الْأَمْرِ» برای این امر تعیین شده‌اند <ref>نسا، ۵۹؛ کلینی، الکافی، ۲/۲۱.</ref>. در فقه از امور لازم و نیازهای ضروری جامعه که طیف گسترده‌ای از امور اجتماعی مانند حفظ نظام، حراست از مرزهای مسلمانان و صیانت نسل جوان از انحرافات را دربر می‌گیرد، با عنوان [[امور حسبیه]] و تحت اختیار [[ولی فقیه]]، نام برده شده است <ref>سروش محلاتی، دین و دولت در اندیشه اسلامی، ۵۰۴ ـ ۵۰۵.</ref>.


امام‌خمینی حوزه اختیارات ولی فقیه و رهبری را همان اختیارات و صلاحیت [[پیامبر(ص)]] و [[امام معصوم(ع)]] می‌دانست <ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۵۰ ـ ۵۱.</ref>و معتقد بود اجرای تمام قوانین مربوط به حکومت ازجمله گسترش عدالت، اجرای [[حدود]] و [[قصاص]]، [[حفظ مرز]] و [[استقلال کشور]]، گرفتن [[مالیات]] و مصرف آن در امور مسلمانان و جلوگیری از حیف و میل آن بر عهده فقیه و رهبری است <ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۷۱.</ref>. در نگاه ایشان، ولی فقیه که رهبر جامعه اسلامی است، ولایت بر خود مسلمانان را نیز اگر حکومت و اداره جامعه اقتضا کند، دارد <ref>امام‌خمینی، البیع، ۲/۶۲۴ ـ ۶۲۵.</ref>. در اصل ۱۱۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران اختیارات و وظایف رهبری آمده است {{ببینید|ولایت فقیه(۱)}}.
امام‌خمینی حوزه اختیارات ولی فقیه و رهبری را همان اختیارات و صلاحیت [[پیامبر(ص)]] و [[امام معصوم(ع)]] می‌دانست <ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۵۰ ـ ۵۱.</ref>و معتقد بود اجرای تمام قوانین مربوط به حکومت ازجمله گسترش عدالت، اجرای [[حدود]] و [[قصاص]]، [[حفظ مرز]] و [[استقلال کشور]]، گرفتن [[مالیات]] و مصرف آن در امور مسلمانان و جلوگیری از حیف و میل آن بر عهده فقیه و رهبری است <ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۷۱.</ref>. در نگاه ایشان، ولی فقیه که رهبر جامعه اسلامی است، ولایت بر خود مسلمانان را نیز اگر حکومت و اداره جامعه اقتضا کند، دارد <ref>امام‌خمینی، البیع، ۲/۶۲۴ ـ ۶۲۵.</ref>. در اصل ۱۱۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران اختیارات و وظایف رهبری آمده است {{ببینید|ولایت فقیه}}.
==رهبری امام‌خمینی==
==رهبری امام‌خمینی==
رهبری یک نهضت و انقلاب از مهم‌ترین عوامل توفیق یا ناکامی آن نهضت و انقلاب است. در جریان شکل‌گیری و گسترش نهضت و انقلاب اسلامی هر چند گروه‌ها و شخصیت‌های سیاسی کم‌وبیش حضور داشتند ولی به‌تدریج رهبری انقلاب در شخص امام‌خمینی متبلور شد. در این مسئله در کنار جایگاه فقهی و مرجعیت {{ببینید|مرجعیت امام‌خمینی}} و نیز خصوصیات معنوی ایشان، عواملی چون حقانیت و منطقی‌بودن مواضع سیاسی، [[صداقت]]، [[خلوص]]، قاطعیت و استواری، ارائه طرحی برای آینده و شیوه رهبری در تکوین این رهبری موثر بوده است <ref>نوروزی و باقری، بررسی و تحلیل جایگاه رهبری در نظام جمهوری اسلامی ایران، ۱۸۶.</ref>.
رهبری یک نهضت و انقلاب از مهم‌ترین عوامل توفیق یا ناکامی آن نهضت و انقلاب است. در جریان شکل‌گیری و گسترش نهضت و انقلاب اسلامی هر چند گروه‌ها و شخصیت‌های سیاسی کم‌وبیش حضور داشتند ولی به‌تدریج رهبری انقلاب در شخص امام‌خمینی متبلور شد. در این مسئله در کنار جایگاه فقهی و [[مرجعیت امام‌خمینی|مرجعیت]] و نیز خصوصیات معنوی ایشان، عواملی چون حقانیت و منطقی‌بودن مواضع سیاسی، [[صداقت]]، [[خلوص]]، قاطعیت و استواری، ارائه طرحی برای آینده و شیوه رهبری در تکوین این رهبری موثر بوده است <ref>نوروزی و باقری، بررسی و تحلیل جایگاه رهبری در نظام جمهوری اسلامی ایران، ۱۸۶.</ref>.
 
اندیشمندان سیاسی براین باورند که رهبران انقلابی موفق باید از دو ویژگی: زیرسؤال‌بردن ساختار سیاسی پیشین و سپس ارائه راهکاری عملی برای سامان‌دادن به جو انقلابی موجود و تبیین الگویی جدید برای ساختار سیاسی تحول‌یافته بر خوردار باشند. با گذری اجمالی بر تحولات سیاسی پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]] می‌توان دو ویژگی یادشده را در شیوه [[رهبری امام‌خمینی]] به عنوان رهبر مذهبی و سیاسی انقلاب اسلامی به‌خوبی مشاهده کرد. در واقع مدیریت صحیح و بهره‌گیری از نظرهای مشورتی همراهان، یاران و دیگران و از همه مهم‌تر شجاعت از خصوصیات بارز ایشان بود.{{ببینید|مشورت}}


اندیشمندان سیاسی براین باورند که رهبران انقلابی موفق باید از دو ویژگی: زیرسؤال‌بردن ساختار سیاسی پیشین و سپس ارائه راهکاری عملی برای سامان‌دادن به جو انقلابی موجود و تبیین الگویی جدید برای ساختار سیاسی تحول‌یافته بر خوردار باشند. با گذری اجمالی بر تحولات سیاسی پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]] می‌توان دو ویژگی یادشده را در شیوه [[رهبری امام‌خمینی]] به عنوان رهبر مذهبی و سیاسی انقلاب اسلامی به‌خوبی مشاهده کرد. در واقع مدیریت صحیح و بهره‌گیری از نظرهای مشورتی همراهان، یاران و دیگران {{ببینید|مشورت}} و از همه مهم‌تر شجاعت از خصوصیات بارز ایشان بود. ایشان با تأسیس نهادهایی چون [[شورای انقلاب]]، [[کمیته‌های انقلاب اسلامی]]، [[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی]]، [[دادگاه‌های انقلاب اسلامی]] و نهادهای دیگر از [[هرج و مرج]] طبیعی پس از انقلاب اسلامی جلوگیری کرد و با برگزاری انتخابات [[ریاست‌جمهوری]] و [[مجلس شورای اسلامی]] برای تثبیت [[جمهوری اسلامی]] تلاش کرد و به محض بروز اختلاف در میان مسئولان و مردم آنان را به [[وحدت]] و همدلی فرا خواند <ref>نوروزی و باقری، بررسی و تحلیل جایگاه رهبری در نظام جمهوری اسلامی ایران، ۱۹۳.</ref>.
ایشان با تأسیس نهادهایی چون [[شورای انقلاب]]، [[کمیته‌های انقلاب اسلامی]]، [[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی]]، [[دادگاه‌های انقلاب اسلامی]] و نهادهای دیگر از [[هرج و مرج]] طبیعی پس از انقلاب اسلامی جلوگیری کرد و با برگزاری انتخابات [[ریاست‌جمهوری]] و [[مجلس شورای اسلامی]] برای تثبیت [[جمهوری اسلامی]] تلاش کرد و به محض بروز اختلاف در میان مسئولان و مردم آنان را به [[وحدت]] و همدلی فرا خواند <ref>نوروزی و باقری، بررسی و تحلیل جایگاه رهبری در نظام جمهوری اسلامی ایران، ۱۹۳.</ref>.


امام‌خمینی در حالی‌که از توجه مردم و اقبال عمومی و مریدپروری گریزان بود، همواره دل‌نگران و دلسوز مردم بود و مشکلات مردم، یکی از دغدغه‌های ایشان را تشکیل می‌داد <ref>حسینی، رهبری و انقلاب، نقش امام‌خمینی در انقلاب، ۱۱۳ ـ ۱۱۴.</ref>. ایشان مردم‌دوست و مردم‌باور بود <ref>حسینی، رهبری و انقلاب، نقش امام‌خمینی در انقلاب، ۱۱۵.</ref>و از همان آغاز نهضت اسلامی، با تأکید بر دوستی و علاقه روحانیان و مردم به یکدیگر که بسان علاقه پدر به فرزند خویش است و درک این دوستی از جانب مردم، ضمن نصیحت به [[محمدرضا پهلوی]]، به‌ دست ‌آوردن محبت قلبی مردمِ مسلمان را مهم می‌دانست و راه رسیدن به آن را در توجه به اسلام و خدا بر می‌شمرد <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۲۰ ـ ۱۲۱.</ref>. ایشان به نیروی بزرگ و نیستی‌ناپذیر مردم باور داشت و معتقد بود بزرگ‌ترین وظیفه علما و [[روحانیت|روحانیان]]، آگاهی‌بخشی به مردم و بیدارکردن این نیروی نهفته است <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۳۴.</ref>. این راهبرد امام‌خمینی، چنان‌که خود اشاره کرده، برگرفته از الگوی حرکت پیامبران(ع) بود <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۴۱۰.</ref>. [[مرتضی مطهری]] از یاران نزدیک امام‌خمینی، مردم‌باوریِ ایشان را با تعبیر ایمان به مردم، در کنار [[ایمان به خدا]] و ایمان به هدف و راه خود، یاد کرده است <ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۲۴/۱۳۳.</ref>.
امام‌خمینی در حالی‌که از توجه مردم و اقبال عمومی و مریدپروری گریزان بود، همواره دل‌نگران و دلسوز مردم بود و مشکلات مردم، یکی از دغدغه‌های ایشان را تشکیل می‌داد <ref>حسینی، رهبری و انقلاب، نقش امام‌خمینی در انقلاب، ۱۱۳ ـ ۱۱۴.</ref>. ایشان مردم‌دوست و مردم‌باور بود <ref>حسینی، رهبری و انقلاب، نقش امام‌خمینی در انقلاب، ۱۱۵.</ref>و از همان آغاز نهضت اسلامی، با تأکید بر دوستی و علاقه روحانیان و مردم به یکدیگر که بسان علاقه پدر به فرزند خویش است و درک این دوستی از جانب مردم، ضمن نصیحت به [[محمدرضا پهلوی]]، به‌ دست ‌آوردن محبت قلبی مردمِ مسلمان را مهم می‌دانست و راه رسیدن به آن را در توجه به اسلام و خدا بر می‌شمرد <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۲۰ ـ ۱۲۱.</ref>. ایشان به نیروی بزرگ و نیستی‌ناپذیر مردم باور داشت و معتقد بود بزرگ‌ترین وظیفه علما و [[روحانیت|روحانیان]]، آگاهی‌بخشی به مردم و بیدارکردن این نیروی نهفته است <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۱۳۴.</ref>. این راهبرد امام‌خمینی، چنان‌که خود اشاره کرده، برگرفته از الگوی حرکت پیامبران(ع) بود <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۴۱۰.</ref>. [[مرتضی مطهری]] از یاران نزدیک امام‌خمینی، مردم‌باوریِ ایشان را با تعبیر ایمان به مردم، در کنار [[ایمان به خدا]] و ایمان به هدف و راه خود، یاد کرده است <ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۲۴/۱۳۳.</ref>.
خط ۷۱: خط ۷۸:
[[خدامحوری]]، ادای [[تکلیف]]، [[مردم‌داری]] <ref>شفیعی، استراتژی رهبری، ۳۲ ـ ۳۳.</ref>، تحقق [[عدالت اجتماعی]]، حمایت از محرومان و [[مستضعفان]]، گسترش معنویت و قاطعیت در تصمیم‌گیری به عنوان روح حاکم بر [[اخلاق و سیره امام‌خمینی|سیره عملی امام‌خمینی]] در رهبری و تصمیم‌گیری در همه حوادث یادشده بوده است <ref>درویشی سه تلانی، سیره عملی امام‌خمینی دراداره امور کشور، ۷۴۴.</ref>. ایشان وقتی پس از مشورت با کارشناسان تصمیمی می‌گرفت بر آن استوار بود و وارد زدوبندهای معمول در عرصه سیاسی نمی‌شد <ref>درویشی سه تلانی، سیره عملی امام‌خمینی دراداره امور کشور، ۷۴۴.</ref>و این مسئله از تفکر ایشان بر می‌خاست که بر سر اسلام و [[دین]] حاضر به معامله نبود و در همه امور محور اسلام و [[ادای وظیفه]] بود <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۱۰۵.</ref>و معتقد بود مردم وقتی به پیروزی رسیدند که بر اسلام تکیه کردند و در ادامه نیز تکیه بر اسلام و انجام وظیفه باید مد نظر همگان باشد <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۴۸۱.</ref>. ایشان به صراحت اعلام کرد «اگر خمینی یکه و تنها هم بماند به راه خود که مبارزه با [[کفر]] و [[ظلم]] و [[شرک]] و [[بت‌پرستی]] است ادامه می‌دهد» <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۳۱۸.</ref>؛ زیرا ایشان بر مبنای وظیفه عمل می‌کرد. مبارزه با رژیم پهلوی و تشکیل نظام اسلامی و بسیاری از کارهای دیگر توسط ایشان در همین راستا قابل تحلیل است؛ چنان‌که ادامه دفاع در دوران [[جنگ تحمیلی عراق علیه ایران]] و پایان آن و پذیرش [[قطعنامه ۵۹۸]] در سال ۱۳۶۷ نیز بر همین اساس بود. پویندگی و بالندگی انقلاب اسلامی، از نقش تاریخ‌ساز و تحول‌آفرین ایشان حکایت دارد. این نقش عمیق، وقتی به‌خوبی درک می‌شود که به موقعیت دین و ارزش‌های دینی در آن دوره که در گوشه معبدها و مسجدها فراموش شده بود، توجه شود <ref>مهدوی، عناصر رهبری سیاسی امام‌خمینی، ۱۰ ـ ۱۱.</ref>.
[[خدامحوری]]، ادای [[تکلیف]]، [[مردم‌داری]] <ref>شفیعی، استراتژی رهبری، ۳۲ ـ ۳۳.</ref>، تحقق [[عدالت اجتماعی]]، حمایت از محرومان و [[مستضعفان]]، گسترش معنویت و قاطعیت در تصمیم‌گیری به عنوان روح حاکم بر [[اخلاق و سیره امام‌خمینی|سیره عملی امام‌خمینی]] در رهبری و تصمیم‌گیری در همه حوادث یادشده بوده است <ref>درویشی سه تلانی، سیره عملی امام‌خمینی دراداره امور کشور، ۷۴۴.</ref>. ایشان وقتی پس از مشورت با کارشناسان تصمیمی می‌گرفت بر آن استوار بود و وارد زدوبندهای معمول در عرصه سیاسی نمی‌شد <ref>درویشی سه تلانی، سیره عملی امام‌خمینی دراداره امور کشور، ۷۴۴.</ref>و این مسئله از تفکر ایشان بر می‌خاست که بر سر اسلام و [[دین]] حاضر به معامله نبود و در همه امور محور اسلام و [[ادای وظیفه]] بود <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۱۰۵.</ref>و معتقد بود مردم وقتی به پیروزی رسیدند که بر اسلام تکیه کردند و در ادامه نیز تکیه بر اسلام و انجام وظیفه باید مد نظر همگان باشد <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۴۸۱.</ref>. ایشان به صراحت اعلام کرد «اگر خمینی یکه و تنها هم بماند به راه خود که مبارزه با [[کفر]] و [[ظلم]] و [[شرک]] و [[بت‌پرستی]] است ادامه می‌دهد» <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۳۱۸.</ref>؛ زیرا ایشان بر مبنای وظیفه عمل می‌کرد. مبارزه با رژیم پهلوی و تشکیل نظام اسلامی و بسیاری از کارهای دیگر توسط ایشان در همین راستا قابل تحلیل است؛ چنان‌که ادامه دفاع در دوران [[جنگ تحمیلی عراق علیه ایران]] و پایان آن و پذیرش [[قطعنامه ۵۹۸]] در سال ۱۳۶۷ نیز بر همین اساس بود. پویندگی و بالندگی انقلاب اسلامی، از نقش تاریخ‌ساز و تحول‌آفرین ایشان حکایت دارد. این نقش عمیق، وقتی به‌خوبی درک می‌شود که به موقعیت دین و ارزش‌های دینی در آن دوره که در گوشه معبدها و مسجدها فراموش شده بود، توجه شود <ref>مهدوی، عناصر رهبری سیاسی امام‌خمینی، ۱۰ ـ ۱۱.</ref>.


[[امام‌خمینی]] با برخورداری از ویژگی‌های بایسته رهبری <ref>شفیعی، سبک رهبری، ۱۱۲.</ref>، شناخت زمان و سیاست‌های حاکم بر عصر خود و تکیه بر قدرت بی‌زوال الهی و با [[اخلاص]]، زمان و [[تاریخ]] را تغییر داد <ref>جوادی آملی، ولایت فقیه، ولایت فقاهت و عدالت، ۳۱۲ ـ ۳۱۵.</ref>و راهبرد ایشان برای رهبری مردم و رسیدن به پیروزی، شامل مؤلفه‌هایی مانند: ۱. تغییر ذهنیت ملت؛ ۲. خط ‌مشی و جهت‌دهی به ملت ایران؛ ۳. منزوی‌کردن مخالفان ملت؛ ۴. خنثی‌سازی اقدامات [[امریکا]] ؛ ۵. اعتباربخشی و اعتبارسازی برای [[جمهوری اسلامی]] بود <ref>مهدوی، عناصر رهبری سیاسی امام‌خمینی، ۴۳.</ref>{{ببینید|مدیریت}}.
[[امام‌خمینی]] با برخورداری از ویژگی‌های بایسته رهبری <ref>شفیعی، سبک رهبری، ۱۱۲.</ref>، شناخت زمان و سیاست‌های حاکم بر عصر خود و تکیه بر قدرت بی‌زوال الهی و با [[اخلاص]]، زمان و [[تاریخ]] را تغییر داد <ref>جوادی آملی، ولایت فقیه، ولایت فقاهت و عدالت، ۳۱۲ ـ ۳۱۵.</ref>و راهبرد ایشان برای رهبری مردم و رسیدن به پیروزی، شامل مؤلفه‌هایی مانند:
# تغییر ذهنیت ملت
# خط ‌مشی و جهت‌دهی به ملت ایران؛  
# منزوی‌کردن مخالفان ملت؛  
# خنثی‌سازی اقدامات [[امریکا]]  
اعتباربخشی و اعتبارسازی برای [[جمهوری اسلامی]] بود <ref>مهدوی، عناصر رهبری سیاسی امام‌خمینی، ۴۳.</ref>{{ببینید|مدیریت}}
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}