confirmed، emailconfirmed، templateeditor
۱٬۱۸۸
ویرایش
(←منابع) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
'''عبدالرحیم ربانی شیرازی'''، روحانی مجاهد، [[مجلس خبرگان قانون اساسی|نماینده مجلس خبرگان قانون اساسی]] و [[شورای نگهبان|عضو فقهای شورای نگهبان]]. | '''عبدالرحیم ربانی شیرازی'''، روحانی مجاهد، [[مجلس خبرگان قانون اساسی|نماینده مجلس خبرگان قانون اساسی]] و [[شورای نگهبان|عضو فقهای شورای نگهبان]]. | ||
==زندگینامه و تحصیلات== | ==زندگینامه و تحصیلات== | ||
عبدالرحیم ربانی شیرازی در ۱۱ فروردین ۱۳۰۱ در شیراز به دنیا آمد.<ref>الهی، ۱۳؛ ربانی شیرازی، یاران امام، پنج.</ref> پدرش حاج محمدهادی معروف به بمانعلی و مادر او معصومه نام داشت.<ref>ربانی شیرازی، زندگینامه، ۲۷۲.</ref> وی تحصیلات خود را در مکتبخانه آغاز کرد و پس از پایان بردن تحصیلات ابتدایی، در دوازدهسالگی به فراگیری [[حوزههای علمیه|علوم دینی]] در مدرسه آقاباباخان شیراز پرداخت.<ref>رجبی، ۲۲۳.</ref> ربانی سطوح میانی فقه و اصول را نزد محمدعلی موحد، عبدالحسین حائری، سیدنورالدین حسینی و بهاءالدین محلاتی گذراند و از [[فلسفه|درس فلسفه]] استادانی چون حسین کربالی، جواد مصلح و محمدعلی حکیم بهره جست؛ سپس در سال ۱۳۲۷ با هدف ادامه تحصیلات حوزوی به [[قم]] هجرت کرد و در درس خارج فقه و اصول [[سیدحسین بروجردی]]، [[سیدمحمد محقق داماد]]، [[سید محمدرضا گلپایگانی|سیدمحمدرضا گلپایگانی]] و [[عبدالنبی اراکی]] و همچنین در درس فلسفه و [[تفسیر]] سیدمحمدحسین طباطبایی شرکت میکرد؛<ref>ربانی شیرازی، زندگینامه، ۲۷۵؛ صالح، ۳/۲۱۱.</ref> چنانکه به مدت طولانی و هفتهای یک شب، همراه با شاگردان دیگری مانند [[سیدمحمد بهشتی|سیدمحمد حسینی بهشتی]]، [[مرتضی مطهری]]، [[علی قدوسی]] و [[ابراهیم امینی]] در بحث فلسفی اصول دیالکتیکِ [[سیدمحمدحسین طباطبایی]] شرکت میکرد و کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم دستاورد این جلسات است. او همچنین با [[حسینعلی منتظری]]، [[علی مشکینی]]، [[سیدموسی شبیری زنجانی]]، [[سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی]]، محسن حرمپناهی و [[ناصر مکارم شیرازی]]، همدرس بودهاست.<ref>ربانی شیرازی، زندگینامه، ۲۷۵.</ref> | عبدالرحیم ربانی شیرازی در ۱۱ فروردین ۱۳۰۱ در شیراز به دنیا آمد.<ref>الهی، ربانی شیرازی؛ آیه استقامت، ۱۳؛ ربانی شیرازی، یاران امام، پنج.</ref> پدرش حاج محمدهادی معروف به بمانعلی و مادر او معصومه نام داشت.<ref>ربانی شیرازی، زندگینامه، ۲۷۲.</ref> وی تحصیلات خود را در مکتبخانه آغاز کرد و پس از پایان بردن تحصیلات ابتدایی، در دوازدهسالگی به فراگیری [[حوزههای علمیه|علوم دینی]] در مدرسه آقاباباخان شیراز پرداخت.<ref>رجبی، علمای مجاهد، ۲۲۳.</ref> ربانی سطوح میانی فقه و اصول را نزد محمدعلی موحد، عبدالحسین حائری، سیدنورالدین حسینی و بهاءالدین محلاتی گذراند و از [[فلسفه|درس فلسفه]] استادانی چون حسین کربالی، جواد مصلح و محمدعلی حکیم بهره جست؛ سپس در سال ۱۳۲۷ با هدف ادامه تحصیلات حوزوی به [[قم]] هجرت کرد و در درس خارج فقه و اصول [[سیدحسین بروجردی]]، [[سیدمحمد محقق داماد]]، [[سید محمدرضا گلپایگانی|سیدمحمدرضا گلپایگانی]] و [[عبدالنبی اراکی]] و همچنین در درس فلسفه و [[تفسیر]] سیدمحمدحسین طباطبایی شرکت میکرد؛<ref>ربانی شیرازی، زندگینامه، ۲۷۵؛ صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۳/۲۱۱.</ref> چنانکه به مدت طولانی و هفتهای یک شب، همراه با شاگردان دیگری مانند [[سیدمحمد بهشتی|سیدمحمد حسینی بهشتی]]، [[مرتضی مطهری]]، [[علی قدوسی]] و [[ابراهیم امینی]] در بحث فلسفی اصول دیالکتیکِ [[سیدمحمدحسین طباطبایی]] شرکت میکرد و کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم دستاورد این جلسات است. او همچنین با [[حسینعلی منتظری]]، [[علی مشکینی]]، [[سیدموسی شبیری زنجانی]]، [[سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی]]، محسن حرمپناهی و [[ناصر مکارم شیرازی]]، همدرس بودهاست.<ref>ربانی شیرازی، زندگینامه، ۲۷۵.</ref> | ||
تدین، فکر روشن، تقوا، قدرت علمی و دقت نظر ربانی شیرازی در درس، موجب ارتقای جایگاه او نزد بروجردی و تعیین وی به نمایندگی از ایشان برای سفر به شهرهای مختلف و رسیدگی به امور مسلمانان شد.<ref>صالح، ۳/۲۱۱ ـ ۲۱۲؛ رجبی، ۲۲۴.</ref> وی به درجه اجتهاد رسید و از محمدکاظم شیرازی، سیدعبدالله بلادی و [[آقابزرگ تهرانی]] نیز اجازه نقل روایت گرفت.<ref>صالح، ۳/۲۱۲.</ref> وی در [[قم]] تدریس قسمتی از درسهای سطوح میانی را آغاز کرد؛ اما اشتغال به تدوین کتاب جامع الاحادیث شیعه، به دستور بروجردی، و نیز تصحیح وسائل الشیعه، تصحیح و تعلیق بر بحار الانوار<ref>زریری، ۱/۱۷۸.</ref> و درنهایت شرکت در مبارزات سیاسی و نامنظمشدن برنامهها، وی را از تدریس بازداشت.<ref>رجبی، ۲۲۴.</ref> وی در سال ۱۳۴۱ به کمک همفکران خود بهویژه حسینی بهشتی طرح دوره هفدهساله برای گذراندن علوم اسلامی را ارائه کردند که پایهای برای تأسیس [[مدرسه حقانی|مدرسه حقانی (منتظریه)]] در قم شد.<ref>سرابندی، ۱/۳۷ ـ ۳۸.</ref> | تدین، فکر روشن، تقوا، قدرت علمی و دقت نظر ربانی شیرازی در درس، موجب ارتقای جایگاه او نزد بروجردی و تعیین وی به نمایندگی از ایشان برای سفر به شهرهای مختلف و رسیدگی به امور مسلمانان شد.<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۳/۲۱۱ ـ ۲۱۲؛ رجبی، علمای مجاهد، ۲۲۴.</ref> وی به درجه اجتهاد رسید و از محمدکاظم شیرازی، سیدعبدالله بلادی و [[آقابزرگ تهرانی]] نیز اجازه نقل روایت گرفت.<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۳/۲۱۲.</ref> وی در [[قم]] تدریس قسمتی از درسهای سطوح میانی را آغاز کرد؛ اما اشتغال به تدوین کتاب جامع الاحادیث شیعه، به دستور بروجردی، و نیز تصحیح وسائل الشیعه، تصحیح و تعلیق بر بحار الانوار<ref>زریری، ربانی شیرازی، عبدالرحیم (آیت الله)، ۱/۱۷۸.</ref> و درنهایت شرکت در مبارزات سیاسی و نامنظمشدن برنامهها، وی را از تدریس بازداشت.<ref>رجبی، علمای مجاهد، ۲۲۴.</ref> وی در سال ۱۳۴۱ به کمک همفکران خود بهویژه حسینی بهشتی طرح دوره هفدهساله برای گذراندن علوم اسلامی را ارائه کردند که پایهای برای تأسیس [[مدرسه حقانی|مدرسه حقانی (منتظریه)]] در قم شد.<ref>سرابندی، سخنرانیها و مصاحبههای آیتالله شهید دکتر سیدمحمد حسینی بهشتی، ۱/۳۷ ـ ۳۸.</ref> | ||
==فعالیتهای سیاسی== | ==فعالیتهای سیاسی== | ||
نخستین حضور سیاسی ربانی شیرازی، در شیراز و در هجدهسالگی با نصب اعلامیههای حاوی آیات و روایات درباره وجوب [[حجاب و نگاه|حجاب]]، در مقابله با کشف حجاب از سوی [[رضا پهلوی|رضاشاه پهلوی]] بود.<ref>الهی، ۱۷؛ ربانی شیرازی، یاران امام، هشت.</ref> او از سال ۱۳۲۱ تا ۱۳۲۵ عضو حزب برادران در شیراز بود.<ref>الهی، ۱۴.</ref> سیدنورالدین حسینی شیرازی مؤسس این حزب بود که با هدف حل مشکلات جامعه اسلامی در شیراز به تأسیس این تشکیلات مخفی اقدام کرد. این حزب که نخست «حزب اتحاد حسینی» نام گرفت و بعدها به «حزب برادران نور» و «حزب برادران» شهرت یافت، در سالهای آخر حکومت رضاشاه پهلوی شکل گرفت<ref>وثوقی، ۳۲.</ref> و حوزه فعالیت آن بهویژه پس از سال ۱۳۲۳ به [[تهران]] و برخی شهرهای دیگر گسترش یافت و توانست به مقابله با فعالیت برخی احزاب غیر اسلامی مانند [[حزب توده ایران|حزب توده]] برخیزد.<ref>وثوقی، ۵۸ و ۸۳.</ref> | نخستین حضور سیاسی ربانی شیرازی، در شیراز و در هجدهسالگی با نصب اعلامیههای حاوی آیات و روایات درباره وجوب [[حجاب و نگاه|حجاب]]، در مقابله با کشف حجاب از سوی [[رضا پهلوی|رضاشاه پهلوی]] بود.<ref>الهی، ربانی شیرازی؛ آیه استقامت، ۱۷؛ ربانی شیرازی، یاران امام، هشت.</ref> او از سال ۱۳۲۱ تا ۱۳۲۵ عضو حزب برادران در شیراز بود.<ref>الهی، ربانی شیرازی؛ آیه استقامت، ۱۴.</ref> سیدنورالدین حسینی شیرازی مؤسس این حزب بود که با هدف حل مشکلات جامعه اسلامی در شیراز به تأسیس این تشکیلات مخفی اقدام کرد. این حزب که نخست «حزب اتحاد حسینی» نام گرفت و بعدها به «حزب برادران نور» و «حزب برادران» شهرت یافت، در سالهای آخر حکومت رضاشاه پهلوی شکل گرفت<ref>وثوقی، ۳۲.</ref> و حوزه فعالیت آن بهویژه پس از سال ۱۳۲۳ به [[تهران]] و برخی شهرهای دیگر گسترش یافت و توانست به مقابله با فعالیت برخی احزاب غیر اسلامی مانند [[حزب توده ایران|حزب توده]] برخیزد.<ref>وثوقی، ۵۸ و ۸۳.</ref> | ||
پس از گسترش فعالیت حزب توده در شیراز، از سال ۱۳۲۵ ربانی سرسختانه به مبارزه با این حزب پرداخت.<ref>الهی، ۲۹.</ref> او همچنین در مقابله با فرقههای صوفیه، بابیت، بهائیت و شیخیه در استان فارس و دیگر مناطق، اقدام به راهاندازی جلسات مناظره و گفتگو با سران این فرقهها کرد.<ref>ربانی شیرازی، یاران امام، هشت.</ref> در سال ۱۳۲۶ بر اثر تبلیغات وی بیش از هفتاد تن از بهاییهای سروستان فارس، به [[اسلام]] بازگشتند.<ref>ربانی شیرازی، زندگینامه، ۲۷۴.</ref> اقدامات وی در مبارزه با عوامل بهائی سروستان، منجر به زد و خورد میان مسلمانان و بهائیان در ۲۸ صفر ۱۳۶۷ق/ ۱۳۲۷ش و قتل سرکرده بهائیان و بازداشت ربانی و سی تن از مسلمانان شد. وی و تعدادی دیگر از بازداشتشدگان به اعدام محکوم شدند؛ ولی تلاش و پیگیری علمای شیراز، مانع از اعدام آنان شد.<ref>رجبی، ۲۲۴؛ صالح، ۳/۲۱۲ ـ ۲۱۳.</ref> | پس از گسترش فعالیت حزب توده در شیراز، از سال ۱۳۲۵ ربانی سرسختانه به مبارزه با این حزب پرداخت.<ref>الهی، ربانی شیرازی؛ آیه استقامت، ۲۹.</ref> او همچنین در مقابله با فرقههای صوفیه، بابیت، بهائیت و شیخیه در استان فارس و دیگر مناطق، اقدام به راهاندازی جلسات مناظره و گفتگو با سران این فرقهها کرد.<ref>ربانی شیرازی، یاران امام، هشت.</ref> در سال ۱۳۲۶ بر اثر تبلیغات وی بیش از هفتاد تن از بهاییهای سروستان فارس، به [[اسلام]] بازگشتند.<ref>ربانی شیرازی، زندگینامه، ۲۷۴.</ref> اقدامات وی در مبارزه با عوامل بهائی سروستان، منجر به زد و خورد میان مسلمانان و بهائیان در ۲۸ صفر ۱۳۶۷ق/ ۱۳۲۷ش و قتل سرکرده بهائیان و بازداشت ربانی و سی تن از مسلمانان شد. وی و تعدادی دیگر از بازداشتشدگان به اعدام محکوم شدند؛ ولی تلاش و پیگیری علمای شیراز، مانع از اعدام آنان شد.<ref>رجبی، علمای مجاهد، ۲۲۴؛ صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۳/۲۱۲ ـ ۲۱۳.</ref> | ||
پس از درگذشت بروجردی در سال ۱۳۴۰ ربانی اگرچه از شاگردان [[امامخمینی]] نبود، اما با درک خطر توطئه [[رژیم پهلوی]] در ایجاد خلأ قدرت [[مرجعیت]] و با شناخت روحیه و شخصیت امامخمینی در مبارزه، با ایشان همراهی کرد.<ref>الهی، ۴۴ ـ ۴۵؛ ربانی شیرازی، یاران امام، هفده.</ref> وی همچنین در هماهنگی استادان حوزه علمیه قم و تشکیل جلسات سری به منظور تغییر و تحول و اصلاح در برخی مسائل حوزه نقش بسزایی داشت. بهتدریج مصوبات این جلسات، به صورت اساسنامه و برنامه تدوین شد و بعدها این تشکل، «جامعه مدرسین حوزه علمیه قم» نام گرفت.<ref>استادی، ۲۲۴ ـ ۲۲۵.</ref> {{ببینید|جامعه مدرسین حوزه علمیه قم}} موقعیت ممتاز علمی و حوزوی ربانی و نیز تلاشها و فداکاریهای او، موجب پذیرش نقش هدایتگری وی در مبارزه گروه قابل توجهی از طلاب و حتی مدرسان و فضلای حوزه علمیه قم شد.<ref>رجبی، ۲۲۵.</ref> | پس از درگذشت بروجردی در سال ۱۳۴۰ ربانی اگرچه از شاگردان [[امامخمینی]] نبود، اما با درک خطر توطئه [[رژیم پهلوی]] در ایجاد خلأ قدرت [[مرجعیت]] و با شناخت روحیه و شخصیت امامخمینی در مبارزه، با ایشان همراهی کرد.<ref>الهی، ربانی شیرازی؛ آیه استقامت، ۴۴ ـ ۴۵؛ ربانی شیرازی، یاران امام، هفده.</ref> وی همچنین در هماهنگی استادان حوزه علمیه قم و تشکیل جلسات سری به منظور تغییر و تحول و اصلاح در برخی مسائل حوزه نقش بسزایی داشت. بهتدریج مصوبات این جلسات، به صورت اساسنامه و برنامه تدوین شد و بعدها این تشکل، «جامعه مدرسین حوزه علمیه قم» نام گرفت.<ref>استادی، ۲۲۴ ـ ۲۲۵.</ref> {{ببینید|جامعه مدرسین حوزه علمیه قم}} موقعیت ممتاز علمی و حوزوی ربانی و نیز تلاشها و فداکاریهای او، موجب پذیرش نقش هدایتگری وی در مبارزه گروه قابل توجهی از طلاب و حتی مدرسان و فضلای حوزه علمیه قم شد.<ref>رجبی، علمای مجاهد، ۲۲۵.</ref> | ||
ارادت ربانی شیرازی به امامخمینی و اعتقاد وی به مبارزات ایشان، مایه حمایت جدی وی از ایشان در مراحل مختلف انقلاب بود.<ref>مرکز اسناد، ۳/۱۰۴ ـ ۱۰۶، ۱۰۹ ـ ۱۱۰، ۱۴۶ و ۱۷۲.</ref> او از زمان رحلت مرجع تقلید وقت؛ بروجردی، در جلسات متعددی که با حضور علما و مدرسان نامدار حوزه علمیه قم تشکیل میشد، با استناد به شیوه مبارزاتی امامخمینی، ایشان را برای مرجعیت پیشنهاد میکرد و برای جلب نظر علما تلاش فراوان میکرد؛ اما نتوانست طرح مرجعیت واحد را عملی کند؛ بنابراین با هدف حفظ و تقویت قدرت متمرکز روحانیت، طرح اتحاد مراجع را ارائه داد.<ref>رجبی، ۲۲۴؛ الهی، ۴۵ ـ ۴۷.</ref> | ارادت ربانی شیرازی به امامخمینی و اعتقاد وی به مبارزات ایشان، مایه حمایت جدی وی از ایشان در مراحل مختلف انقلاب بود.<ref>مرکز اسناد، ۳/۱۰۴ ـ ۱۰۶، ۱۰۹ ـ ۱۱۰، ۱۴۶ و ۱۷۲.</ref> او از زمان رحلت مرجع تقلید وقت؛ بروجردی، در جلسات متعددی که با حضور علما و مدرسان نامدار حوزه علمیه قم تشکیل میشد، با استناد به شیوه مبارزاتی امامخمینی، ایشان را برای مرجعیت پیشنهاد میکرد و برای جلب نظر علما تلاش فراوان میکرد؛ اما نتوانست طرح مرجعیت واحد را عملی کند؛ بنابراین با هدف حفظ و تقویت قدرت متمرکز روحانیت، طرح اتحاد مراجع را ارائه داد.<ref>رجبی، علمای مجاهد، ۲۲۴؛ الهی، ربانی شیرازی؛ آیه استقامت، ۴۵ ـ ۴۷.</ref> | ||
پس از تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی از سوی رژیم پهلوی، ربانی از نخستین کسانی بود که همصدا با امامخمینی، علیه سیاستهای رژیم موضعگیری کرد و در مخالفت علما با برگزاری همهپرسی انقلاب سفید نیز فعالانه حضور داشت.<ref>رجبی، ۲۲۴؛ الهی، ۵۰.</ref> پس از بازداشت امامخمینی، ربانی در جمع فضلا و مدرسان حوزه علمیه قم که در ۸/۷/۱۳۴۲ نامهای به هیئت دولت نوشتند، حضور داشت.<ref>مرکز اسناد، ۳/۱۰۴.</ref> همچنین وی یکی از امضاکنندگان بیانیه انتقاد طلاب حوزه علمیه قم درباره [[تبعید امامخمینی]] به ترکیه و جنایات رژیم پهلوی در سال ۱۳۴۳ بود.<ref>مرکز اسناد، ۴/۱۳۱.</ref> | پس از تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی از سوی رژیم پهلوی، ربانی از نخستین کسانی بود که همصدا با امامخمینی، علیه سیاستهای رژیم موضعگیری کرد و در مخالفت علما با برگزاری همهپرسی انقلاب سفید نیز فعالانه حضور داشت.<ref>رجبی، علمای مجاهد، ۲۲۴؛ الهی، ربانی شیرازی؛ آیه استقامت، ۵۰.</ref> پس از بازداشت امامخمینی، ربانی در جمع فضلا و مدرسان حوزه علمیه قم که در ۸/۷/۱۳۴۲ نامهای به هیئت دولت نوشتند، حضور داشت.<ref>مرکز اسناد، ۳/۱۰۴.</ref> همچنین وی یکی از امضاکنندگان بیانیه انتقاد طلاب حوزه علمیه قم درباره [[تبعید امامخمینی]] به ترکیه و جنایات رژیم پهلوی در سال ۱۳۴۳ بود.<ref>مرکز اسناد، ۴/۱۳۱.</ref> | ||
فعالیتهای سیاسی و تبلیغاتی ربانی شیرازی در سالهای متمادی، بازداشت و زندانیشدن چندباره او را در پی داشت.<ref>رجبی، ۲۲۵ ـ ۲۲۶.</ref> وی در آبان ۱۳۴۳ پس از تنظیم قطعنامه اعتراضی در گردهمایی مردم به مناسبت [[دستگیری امامخمینی|بازداشت امامخمینی]] زندانی شد و در سال ۱۳۴۴ آزاد شد؛ چنانکه پس از آزادی، در اعتراض به محاکمه قاتلان حسنعلی منصور، نخستوزیر وقت، موضوع تحصن در بیوت علمای تراز اول [[قم]] را در ۱۱/۳/۱۳۴۴ طراحی کرد. همچنین تلاش برای تشویق علما به اعتصاب و تعطیلی بازار برای فشار به رژیم در اعتراض به ادامه تبعید امامخمینی، موجب شد بار دیگر در ۲ فروردین ۱۳۴۵ بازداشت و به زندان قزل قلعه منتقل شود.<ref>رجبی، ۲۲۴ ـ ۲۲۵.</ref> این بازداشت که با بازداشت حسینعلی منتظری و احمد آذری قمی همراه بود، موجب شد گروه زیادی از استادان حوزه علمیه قم در تلگرامی به آنان در فروردین ۱۳۴۵، از بازداشت آنان ابراز نگرانی کنند.<ref>مرکز اسناد، ۳/۱۹۹.</ref> همچنین محاکمه آنان، واکنش جدی علمای شهرهای مختلف را در پی داشت.<ref>مرکز اسناد، ۳/۲۱۸ ـ ۲۲۰.</ref> همراهی و ارتباط ربانی شیرازی با حسینعلی منتظری بسیار جدی بود و نامههای مشترکشان از زندان در موضوعات مربوط به حفظ و اصلاح [[حوزههای علمیه|حوزه علمیه]]، نهضت اسلامی و نیز در دفاع از مبارزات امامخمینی نشانه بارز این پیوند است.<ref>مرکز اسناد، ۲/۱۴۹ ـ ۱۵۳ و ۱۷۸ ـ ۱۷۹.</ref> | فعالیتهای سیاسی و تبلیغاتی ربانی شیرازی در سالهای متمادی، بازداشت و زندانیشدن چندباره او را در پی داشت.<ref>رجبی، علمای مجاهد، ۲۲۵ ـ ۲۲۶.</ref> وی در آبان ۱۳۴۳ پس از تنظیم قطعنامه اعتراضی در گردهمایی مردم به مناسبت [[دستگیری امامخمینی|بازداشت امامخمینی]] زندانی شد و در سال ۱۳۴۴ آزاد شد؛ چنانکه پس از آزادی، در اعتراض به محاکمه قاتلان حسنعلی منصور، نخستوزیر وقت، موضوع تحصن در بیوت علمای تراز اول [[قم]] را در ۱۱/۳/۱۳۴۴ طراحی کرد. همچنین تلاش برای تشویق علما به اعتصاب و تعطیلی بازار برای فشار به رژیم در اعتراض به ادامه تبعید امامخمینی، موجب شد بار دیگر در ۲ فروردین ۱۳۴۵ بازداشت و به زندان قزل قلعه منتقل شود.<ref>رجبی، علمای مجاهد، ۲۲۴ ـ ۲۲۵.</ref> این بازداشت که با بازداشت حسینعلی منتظری و احمد آذری قمی همراه بود، موجب شد گروه زیادی از استادان حوزه علمیه قم در تلگرامی به آنان در فروردین ۱۳۴۵، از بازداشت آنان ابراز نگرانی کنند.<ref>مرکز اسناد، ۳/۱۹۹.</ref> همچنین محاکمه آنان، واکنش جدی علمای شهرهای مختلف را در پی داشت.<ref>مرکز اسناد، ۳/۲۱۸ ـ ۲۲۰.</ref> همراهی و ارتباط ربانی شیرازی با حسینعلی منتظری بسیار جدی بود و نامههای مشترکشان از زندان در موضوعات مربوط به حفظ و اصلاح [[حوزههای علمیه|حوزه علمیه]]، نهضت اسلامی و نیز در دفاع از مبارزات امامخمینی نشانه بارز این پیوند است.<ref>مرکز اسناد، ۲/۱۴۹ ـ ۱۵۳ و ۱۷۸ ـ ۱۷۹.</ref> | ||
ربانی شیرازی در ۱۶ شهریور ۱۳۴۵ با نوشتن نامهای سرگشاده از زندان خطاب به مراجع بینالمللی و علمای اسلام، تجاوزهای [[رژیم پهلوی]] در پایمالکردن حقوق بشر را افشا کرد و خواستار محکومیت آنان شد. پس از انتشار این نامه در ایران و خارج از کشور، رژیم برای حفظ حیثیت سیاسی خود، ربانی را در ۲۸ مهر ۱۳۴۵ آزاد کرد؛<ref>مرکز اسناد، ۲/۱۵۳ ـ ۱۴۹؛ رجبی، ۲۲۵؛ روحانی، ۱/۹۱۵.</ref> اما او در آبان ۱۳۴۶ بار دیگر به دلیل اعتراض به دو لایحه حمایت از خانواده و تشکیل مجلس مؤسسان، بازداشت و یک سال بعد آزاد شد.<ref>رجبی، ۲۲۵.</ref> ربانی که در صدد بود ارتباط بیشری میان حوزه با اندیشههای امامخمینی برقرار کند، در سال ۱۳۴۷ به همراه [[سیداحمد خمینی]] طرحی را ارائه داد تا با جذب فضلای حوزه به بیت امامخمینی از طریق کمک مالی، پیامها و اعلامیههای ایشان را سریعتر به [[حوزه علمیه قم]] و دیگر شهرها برسانند اما با مخالفت ایشان روبهرو شد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲/۱۹۱.</ref> این دو در سال ۱۳۴۹ نیز با پرداخت شهریه خصوصی به صد نفر از طلاب، همین طرح را دنبال کردند، اما مخالت صریحتر امامخمینی را به دنبال داشت.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲/۳۳۶.</ref> ربانی همچنین در سالهای پس از تبعید امامخمینی، بهویژه پس از آنکه ایشان نظریه حکومت اسلامی را در بهمن ۱۳۴۸ مطرح کرد، تلاش کرد با سازماندهی روحانیان انقلابی و فرستادن آنان به نقاط مختلف کشور، در پرورش کادرهای لازم برای شرکت در یک قیام همگانی بکوشد.<ref>رجبی، ۲۲۴؛ زریری، ۱/۱۷۸.</ref> | ربانی شیرازی در ۱۶ شهریور ۱۳۴۵ با نوشتن نامهای سرگشاده از زندان خطاب به مراجع بینالمللی و علمای اسلام، تجاوزهای [[رژیم پهلوی]] در پایمالکردن حقوق بشر را افشا کرد و خواستار محکومیت آنان شد. پس از انتشار این نامه در ایران و خارج از کشور، رژیم برای حفظ حیثیت سیاسی خود، ربانی را در ۲۸ مهر ۱۳۴۵ آزاد کرد؛<ref>مرکز اسناد، ۲/۱۵۳ ـ ۱۴۹؛ رجبی، علمای مجاهد، ۲۲۵؛ روحانی، ۱/۹۱۵.</ref> اما او در آبان ۱۳۴۶ بار دیگر به دلیل اعتراض به دو لایحه حمایت از خانواده و تشکیل مجلس مؤسسان، بازداشت و یک سال بعد آزاد شد.<ref>رجبی، علمای مجاهد، ۲۲۵.</ref> ربانی که در صدد بود ارتباط بیشری میان حوزه با اندیشههای امامخمینی برقرار کند، در سال ۱۳۴۷ به همراه [[سیداحمد خمینی]] طرحی را ارائه داد تا با جذب فضلای حوزه به بیت امامخمینی از طریق کمک مالی، پیامها و اعلامیههای ایشان را سریعتر به [[حوزه علمیه قم]] و دیگر شهرها برسانند اما با مخالفت ایشان روبهرو شد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲/۱۹۱.</ref> این دو در سال ۱۳۴۹ نیز با پرداخت شهریه خصوصی به صد نفر از طلاب، همین طرح را دنبال کردند، اما مخالت صریحتر امامخمینی را به دنبال داشت.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲/۳۳۶.</ref> ربانی همچنین در سالهای پس از تبعید امامخمینی، بهویژه پس از آنکه ایشان نظریه حکومت اسلامی را در بهمن ۱۳۴۸ مطرح کرد، تلاش کرد با سازماندهی روحانیان انقلابی و فرستادن آنان به نقاط مختلف کشور، در پرورش کادرهای لازم برای شرکت در یک قیام همگانی بکوشد.<ref>رجبی، علمای مجاهد، ۲۲۴؛ زریری، ربانی شیرازی، عبدالرحیم (آیت الله)، ۱/۱۷۸.</ref> | ||
ربانی شیرازی در ۲۳/۱/۱۳۴۹ در نامهای به [[سیدحمید روحانی]]، بر لزوم طرح موضوع «حکومت اسلامی» در درس خارج فقه امامخمینی تأکید و کتابهای بسیاری از مؤلفان [[شیعه]] و [[اهل سنت|سنی]]، برای مطالعه دراینباره پیشنهاد کرد.<ref>مرکز اسناد، ۲/۱۶۸.</ref> افزون بر این پس از درگذشت مرجع تقلید وقت [[سیدمحسن حکیم]] در خرداد ۱۳۴۹، وی به همراه [[حسینعلی منتظری|منتظری]] اعلامیهای درباره [[مرجعیت امامخمینی|اعلمیت امامخمینی]] نوشتند و مردم را به تقلید از ایشان تشویق کردند.<ref>مرکز اسناد، ۲/۱۷۸.</ref> تلاش وی برای تبلیغ اعلمیت امامخمینی، موجب بازداشت دوباره وی در آذر ۱۳۴۹ گردید که پس از مدتی آزاد شد. او همچنین در پی اعتراض شدید به برگزاری [[جشنهای ۲۵۰۰ساله شاهنشاهی ایران|جشنهای ۲۵۰۰ساله شاهنشاهی]] و تکثیر و انتشار سخنرانی امامخمینی در شهریور ۱۳۵۰، پیش از برگزاری جشنها بازداشت و پس از ده ماه در تیر ۱۳۵۱ آزاد شد.<ref>رجبی، ۲۲۶؛ ربانی شیرازی، یاران امام، ۲۸۶ ـ ۲۸۷.</ref> امامخمینی در این دوره طی نامهای به سیداحمد خمینی سفارش کرد، به خانواده ربانی رسیدگی شود.<ref>۲/۳۹۵.</ref> وی پس از آزادی، پنهانی به تشکیل کادرهای انقلابی از میان طلاب و جوانان مسلمان اقدام کرد. فعالیتهای فرهنگی ـ سیاسی وی منجر به تشکیل برخی جمعیتها، هیئتها و انجمنهای مختلفی در سراسر کشور شد که یکی از آنها «گروه ابوذر» بود. پایگاه مرکزی این گروه در شهر نهاوند قرار داشت. اعضای این گروه با راهنماییهای ربانی شیرازی، به مبارزه با رژیم پهلوی میپرداختند.<ref>صالح، ۳/۲۱۴.</ref> به دنبال بازداشت برخی از اعضای گروه در شهر قم، ربانی که عضو کادر مرکزی این گروه بود، در ۲۷ تیر ۱۳۵۲ بازداشت و به سه سال اقامت اجباری در چابهار محکوم شد. خارجشدن متوالی وی از محل اقامت اجباری، موجب انتقال او به زندان قصر در ۲۲ مرداد ۱۳۵۲ شد و تا ۲۶/۱۰/۱۳۵۵ به طول انجامید و او در زندان ضمن مقابله فکری با اعضای سازمان مجاهدین خلق و دیگر التقاطیان، به نگارش کتاب حرکت طبیعی از دیدگاه دو مکتب در رد مارکسیسم همت گماشت.<ref>رجبی، ۲۲۶؛ الهی، ۱۵۶؛ زریری، ۱/۱۷۹.</ref> | ربانی شیرازی در ۲۳/۱/۱۳۴۹ در نامهای به [[سیدحمید روحانی]]، بر لزوم طرح موضوع «حکومت اسلامی» در درس خارج فقه امامخمینی تأکید و کتابهای بسیاری از مؤلفان [[شیعه]] و [[اهل سنت|سنی]]، برای مطالعه دراینباره پیشنهاد کرد.<ref>مرکز اسناد، ۲/۱۶۸.</ref> افزون بر این پس از درگذشت مرجع تقلید وقت [[سیدمحسن حکیم]] در خرداد ۱۳۴۹، وی به همراه [[حسینعلی منتظری|منتظری]] اعلامیهای درباره [[مرجعیت امامخمینی|اعلمیت امامخمینی]] نوشتند و مردم را به تقلید از ایشان تشویق کردند.<ref>مرکز اسناد، ۲/۱۷۸.</ref> تلاش وی برای تبلیغ اعلمیت امامخمینی، موجب بازداشت دوباره وی در آذر ۱۳۴۹ گردید که پس از مدتی آزاد شد. او همچنین در پی اعتراض شدید به برگزاری [[جشنهای ۲۵۰۰ساله شاهنشاهی ایران|جشنهای ۲۵۰۰ساله شاهنشاهی]] و تکثیر و انتشار سخنرانی امامخمینی در شهریور ۱۳۵۰، پیش از برگزاری جشنها بازداشت و پس از ده ماه در تیر ۱۳۵۱ آزاد شد.<ref>رجبی، علمای مجاهد، ۲۲۶؛ ربانی شیرازی، یاران امام، ۲۸۶ ـ ۲۸۷.</ref> امامخمینی در این دوره طی نامهای به سیداحمد خمینی سفارش کرد، به خانواده ربانی رسیدگی شود.<ref>۲/۳۹۵.</ref> وی پس از آزادی، پنهانی به تشکیل کادرهای انقلابی از میان طلاب و جوانان مسلمان اقدام کرد. فعالیتهای فرهنگی ـ سیاسی وی منجر به تشکیل برخی جمعیتها، هیئتها و انجمنهای مختلفی در سراسر کشور شد که یکی از آنها «گروه ابوذر» بود. پایگاه مرکزی این گروه در شهر نهاوند قرار داشت. اعضای این گروه با راهنماییهای ربانی شیرازی، به مبارزه با رژیم پهلوی میپرداختند.<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۳/۲۱۴.</ref> به دنبال بازداشت برخی از اعضای گروه در شهر قم، ربانی که عضو کادر مرکزی این گروه بود، در ۲۷ تیر ۱۳۵۲ بازداشت و به سه سال اقامت اجباری در چابهار محکوم شد. خارجشدن متوالی وی از محل اقامت اجباری، موجب انتقال او به زندان قصر در ۲۲ مرداد ۱۳۵۲ شد و تا ۲۶/۱۰/۱۳۵۵ به طول انجامید و او در زندان ضمن مقابله فکری با اعضای سازمان مجاهدین خلق و دیگر التقاطیان، به نگارش کتاب حرکت طبیعی از دیدگاه دو مکتب در رد مارکسیسم همت گماشت.<ref>رجبی، علمای مجاهد، ۲۲۶؛ الهی، ربانی شیرازی؛ آیه استقامت، ۱۵۶؛ زریری، ربانی شیرازی، عبدالرحیم (آیت الله)، ۱/۱۷۹.</ref> | ||
درگذشت مشکوک [[سیدمصطفی خمینی]] در اول آبان ۱۳۵۶ و تلاش ربانی در برگزاری مجالس یادبود و دعوت از سخنرانان انقلابی، موجب شد سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) وی را در ۱۵ آذر ۱۳۵۶، به اتهام تحریک مردم و اخلال در نظم عمومی بازداشت و به کاشمر تبعید کند؛ ولی بیست روز بعد او را به فیروزآباد فارس و سپس به سردشت تبعید کردند. شش ماه بعد هم وی به دلیل ادامه فعالیتهای مبارزاتی میان اهل سنت، به جیرفت تبعید شد.<ref>رجبی، ۲۲۶؛ الهی، ۱۶۰ ـ ۱۶۱.</ref> | درگذشت مشکوک [[سیدمصطفی خمینی]] در اول آبان ۱۳۵۶ و تلاش ربانی در برگزاری مجالس یادبود و دعوت از سخنرانان انقلابی، موجب شد سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) وی را در ۱۵ آذر ۱۳۵۶، به اتهام تحریک مردم و اخلال در نظم عمومی بازداشت و به کاشمر تبعید کند؛ ولی بیست روز بعد او را به فیروزآباد فارس و سپس به سردشت تبعید کردند. شش ماه بعد هم وی به دلیل ادامه فعالیتهای مبارزاتی میان اهل سنت، به جیرفت تبعید شد.<ref>رجبی، علمای مجاهد، ۲۲۶؛ الهی، ربانی شیرازی؛ آیه استقامت، ۱۶۰ ـ ۱۶۱.</ref> | ||
ربانی شیرازی که در مبارزه با [[رژیم پهلوی]] فردی سرسخت و با استقامت بود، در نامهای به مراجع تقلید در خرداد ۱۳۵۷، از گزارش رادیو بیبیسی درباره نرمش علما و مراجع تقلید در برابر رژیم پهلوی انتقاد کرد و با ذکر پیامدهای آن، خواستار موضعگیری جدی مراجع در این خصوص شد.<ref>مرکز اسناد، ۲/۲۷۸ ـ ۲۸۰.</ref> همچنین او و گروهی دیگر در نامهای به سیدعبدالحسین دستغیب در ۳۰/۴/۱۳۵۷، حمایت قاطع خود از مبارزه با رژیم پهلوی به [[رهبری|رهبری امامخمینی]] را اعلام کردند و درباره هر گونه تفرقه در این راه هشدار دادند.<ref>مرکز اسناد، ۳/۳۲۶ ـ ۳۲۷.</ref> وی در مهر ۱۳۵۷ در حالیکه در تبعید درجیرفت به سر میبرد، در تلگرامی به امامخمینی محاصره بیت ایشان در نجف را محکوم و ارادت خود به ایشان را اعلام کرد و ضمن محکومکردن شدید این عمل، امامخمینی را زعیم اسلام نامید و بیت ایشان را مهبط پیامهای الهی و ارزشهای اسلامی خواند که میلیونها انسان مستضعف و مشتاق اسلام راستین، امید خود را از این بیت میجویند. او هجوم به بیت ایشان را به منزله حمله به ارزشها و هجوم به امید انسانهای مظلوم برشمرد؛ هرچند این تلگرام به دلیل اعتصاب کارمندان مخابرات جیرفت مخابره نشد.<ref>مرکز اسناد، ۲/۳۷۲.</ref> | ربانی شیرازی که در مبارزه با [[رژیم پهلوی]] فردی سرسخت و با استقامت بود، در نامهای به مراجع تقلید در خرداد ۱۳۵۷، از گزارش رادیو بیبیسی درباره نرمش علما و مراجع تقلید در برابر رژیم پهلوی انتقاد کرد و با ذکر پیامدهای آن، خواستار موضعگیری جدی مراجع در این خصوص شد.<ref>مرکز اسناد، ۲/۲۷۸ ـ ۲۸۰.</ref> همچنین او و گروهی دیگر در نامهای به سیدعبدالحسین دستغیب در ۳۰/۴/۱۳۵۷، حمایت قاطع خود از مبارزه با رژیم پهلوی به [[رهبری|رهبری امامخمینی]] را اعلام کردند و درباره هر گونه تفرقه در این راه هشدار دادند.<ref>مرکز اسناد، ۳/۳۲۶ ـ ۳۲۷.</ref> وی در مهر ۱۳۵۷ در حالیکه در تبعید درجیرفت به سر میبرد، در تلگرامی به امامخمینی محاصره بیت ایشان در نجف را محکوم و ارادت خود به ایشان را اعلام کرد و ضمن محکومکردن شدید این عمل، امامخمینی را زعیم اسلام نامید و بیت ایشان را مهبط پیامهای الهی و ارزشهای اسلامی خواند که میلیونها انسان مستضعف و مشتاق اسلام راستین، امید خود را از این بیت میجویند. او هجوم به بیت ایشان را به منزله حمله به ارزشها و هجوم به امید انسانهای مظلوم برشمرد؛ هرچند این تلگرام به دلیل اعتصاب کارمندان مخابرات جیرفت مخابره نشد.<ref>مرکز اسناد، ۲/۳۷۲.</ref> | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
ربانی شیرازی در ۱۱ آذر ۱۳۵۷ نیز در نامهای به غلامرضا ازهاری نخستوزیر وقت، ضمن غیر قانونی شمردن اقدامات دولت نظامی، شعار رژیم پهلوی در حمایت از دین و مراجع را فریبی شکستخورده دانست و با استیضاح نخستوزیر، خواستار پاسخگویی وی به سؤالات مطرحشده در نامه شد.<ref>مرکز اسناد، ۲/۴۸۰ ـ ۴۸۴.</ref> کشتارهای رژیم در شهرهای مختلف که در ماه رمضان (مرداد ۱۳۵۷) و محرم (آذر ۱۳۵۷) به اوج رسید، واکنش گروهی از استادان و فضلای حوزه علمیه قم و صدور اعلامیه در محکومیت این کشتارها را در پی داشت و ربانی شیرازی هم ازجمله امضاکنندگان این اعلامیهها بود.<ref>مرکز اسناد، ۳/۳۲۹ ـ ۳۳۱ و ۴۵۹ ـ ۴۶۲.</ref> او همچنین در دی ۱۳۵۷ در پیام مفصلی از زندان تهران، امامخمینی را موسای زمان خواند که در برابر رژیم فرعونی به مبارزه برحق برخاسته و آنان را وامانده کردهاست.<ref>مرکز اسناد، ۲/۵۴۷.</ref> از نگاه وی، امامخمینی تنها شخصیتی بود که در آن زمان میتوانست اسلام را زنده کند و مورد توجه طیفهای مختلف فکری قرار داشت.<ref>ربانی شیرازی، پابهپای آفتاب، ۴/۱۳۱ ـ ۱۳۲.</ref> با قطعیشدن بازگشت امامخمینی به ایران، ربانی شیرازی در کمیته استقبال از امامخمینی حضور یافت و پس از ورود ایشان، مسئولیت بخشی از اداره امور مدرسه علوی را به عهده گرفت.<ref>ربانی شیرازی، زندگینامه، ۲۷۸.</ref> | ربانی شیرازی در ۱۱ آذر ۱۳۵۷ نیز در نامهای به غلامرضا ازهاری نخستوزیر وقت، ضمن غیر قانونی شمردن اقدامات دولت نظامی، شعار رژیم پهلوی در حمایت از دین و مراجع را فریبی شکستخورده دانست و با استیضاح نخستوزیر، خواستار پاسخگویی وی به سؤالات مطرحشده در نامه شد.<ref>مرکز اسناد، ۲/۴۸۰ ـ ۴۸۴.</ref> کشتارهای رژیم در شهرهای مختلف که در ماه رمضان (مرداد ۱۳۵۷) و محرم (آذر ۱۳۵۷) به اوج رسید، واکنش گروهی از استادان و فضلای حوزه علمیه قم و صدور اعلامیه در محکومیت این کشتارها را در پی داشت و ربانی شیرازی هم ازجمله امضاکنندگان این اعلامیهها بود.<ref>مرکز اسناد، ۳/۳۲۹ ـ ۳۳۱ و ۴۵۹ ـ ۴۶۲.</ref> او همچنین در دی ۱۳۵۷ در پیام مفصلی از زندان تهران، امامخمینی را موسای زمان خواند که در برابر رژیم فرعونی به مبارزه برحق برخاسته و آنان را وامانده کردهاست.<ref>مرکز اسناد، ۲/۵۴۷.</ref> از نگاه وی، امامخمینی تنها شخصیتی بود که در آن زمان میتوانست اسلام را زنده کند و مورد توجه طیفهای مختلف فکری قرار داشت.<ref>ربانی شیرازی، پابهپای آفتاب، ۴/۱۳۱ ـ ۱۳۲.</ref> با قطعیشدن بازگشت امامخمینی به ایران، ربانی شیرازی در کمیته استقبال از امامخمینی حضور یافت و پس از ورود ایشان، مسئولیت بخشی از اداره امور مدرسه علوی را به عهده گرفت.<ref>ربانی شیرازی، زندگینامه، ۲۷۸.</ref> | ||
== درگذشت == | == درگذشت == | ||
سرانجام عبدالرحیم ربانی شیرازی در ۱۷ اسفند ۱۳۶۰ و در سن ۵۹سالگی در حالیکه از شیراز برای شرکت در جلسه شورای نگهبان عازم تهران بود، در محدوده شهر دلیجان، در سانحه رانندگی، مجروح و پس از انتقال به بیمارستان درگذشت. پیکر او پس از تشییع باشکوه و اقامه نماز به امامت [[سید محمدرضا گلپایگانی|سیدمحمدرضا گلپایگانی]]، در مسجد بالاسر حرم [[حضرت فاطمه معصومه(س)|فاطمه معصومه(س)]] به خاک سپرده شد.<ref>رجبی، ۲۲۷.</ref> [[امامخمینی]] در پیامی این حادثه را به ملت ایران و مردم فارس تسلیت گفت. ایشان یادآور شد در طول تاریخ، مدعیان فضیلت، مجاهدت، شجاعت و تعهد به حق و دین بسیار بوده و هستند؛ اما صاحبان فضایل و مجاهده و تعهد به حق و حقیقت در اقلیتاند و تنها در شرایط سختی، گرفتاری و حقگویی در برابر قدرتهای شیطانی است که مدعیان لافزن از متعهدان بیسروصدا و خالصان فداکار از مغشوشان ریاکار باز شناخته میشوند. ایشان تصریح کرد ربانی شیرازی از این اقلیت بود که ملت از برکات وجودش محروم شد. ایشان با وصف ربانی شیرازی به «روحانی مجاهد» و «سعید ارزشمند»، به زندگانی شرافتمندانه ربانی، پیش و پس از انقلاب اشاره کرد که در برابر باطل ایستاد و از خود نرمش نشان نداد؛ چنانکه در حبسها، زجرها و ناملایمات نیز با قامت راستِ انسانهای متعهد ایستادگی کرد و تسلیم نشد. امامخمینی با طلب رحمت برای او، افزود وی با روحی ملایم در برابر دوستان و مؤمنان، و مقاوم در برابر دشمنان خلق، به لقاءاللَّه پیوست.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۶/۸۶.</ref> ایشان چند روز بعد نیز در پاسخ به پیام تسلیت سیدشهابالدین مرعشی نجفی، رحلت ربانی را ضایعه ناگوار نامید و از خدای تعالی علوّ درجه برای وی و صبر و اجر برای بازماندگان درخواست کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۶/۱۰۲.</ref> | سرانجام عبدالرحیم ربانی شیرازی در ۱۷ اسفند ۱۳۶۰ و در سن ۵۹سالگی در حالیکه از شیراز برای شرکت در جلسه شورای نگهبان عازم تهران بود، در محدوده شهر دلیجان، در سانحه رانندگی، مجروح و پس از انتقال به بیمارستان درگذشت. پیکر او پس از تشییع باشکوه و اقامه نماز به امامت [[سید محمدرضا گلپایگانی|سیدمحمدرضا گلپایگانی]]، در مسجد بالاسر حرم [[حضرت فاطمه معصومه(س)|فاطمه معصومه(س)]] به خاک سپرده شد.<ref>رجبی، علمای مجاهد، ۲۲۷.</ref> [[امامخمینی]] در پیامی این حادثه را به ملت ایران و مردم فارس تسلیت گفت. ایشان یادآور شد در طول تاریخ، مدعیان فضیلت، مجاهدت، شجاعت و تعهد به حق و دین بسیار بوده و هستند؛ اما صاحبان فضایل و مجاهده و تعهد به حق و حقیقت در اقلیتاند و تنها در شرایط سختی، گرفتاری و حقگویی در برابر قدرتهای شیطانی است که مدعیان لافزن از متعهدان بیسروصدا و خالصان فداکار از مغشوشان ریاکار باز شناخته میشوند. ایشان تصریح کرد ربانی شیرازی از این اقلیت بود که ملت از برکات وجودش محروم شد. ایشان با وصف ربانی شیرازی به «روحانی مجاهد» و «سعید ارزشمند»، به زندگانی شرافتمندانه ربانی، پیش و پس از انقلاب اشاره کرد که در برابر باطل ایستاد و از خود نرمش نشان نداد؛ چنانکه در حبسها، زجرها و ناملایمات نیز با قامت راستِ انسانهای متعهد ایستادگی کرد و تسلیم نشد. امامخمینی با طلب رحمت برای او، افزود وی با روحی ملایم در برابر دوستان و مؤمنان، و مقاوم در برابر دشمنان خلق، به لقاءاللَّه پیوست.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۶/۸۶.</ref> ایشان چند روز بعد نیز در پاسخ به پیام تسلیت سیدشهابالدین مرعشی نجفی، رحلت ربانی را ضایعه ناگوار نامید و از خدای تعالی علوّ درجه برای وی و صبر و اجر برای بازماندگان درخواست کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۶/۱۰۲.</ref> | ||
==آثار== | ==آثار== | ||
از ربانی شیرازی آثار علمی چندی ماندهاست ازجمله تصحیح و تعلیقه بیش از ۱۷ جلد از کتاب وسائل الشیعه، تصحیح چهل جلد از کتاب بحار الانوار و تعلیقه بر آن به کمک [[سیدمحمدحسین طباطبایی]] و نگارش کتابهای قضاء الحق فی ترجمة الصدوق، سلاسل الصوفیه در نقد افکار و عقاید صوفیه و ریشههای پیدایش آن و جزوههایی در موضوع فقه و اصول.<ref>رجبی، ۲۲۷؛ صالح، ۳/۲۱۲.</ref> | از ربانی شیرازی آثار علمی چندی ماندهاست ازجمله تصحیح و تعلیقه بیش از ۱۷ جلد از کتاب وسائل الشیعه، تصحیح چهل جلد از کتاب بحار الانوار و تعلیقه بر آن به کمک [[سیدمحمدحسین طباطبایی]] و نگارش کتابهای قضاء الحق فی ترجمة الصدوق، سلاسل الصوفیه در نقد افکار و عقاید صوفیه و ریشههای پیدایش آن و جزوههایی در موضوع فقه و اصول.<ref>رجبی، علمای مجاهد، ۲۲۷؛ صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۳/۲۱۲.</ref> | ||
== فعالیتها و مسئولیتها == | == فعالیتها و مسئولیتها == | ||
پس از پیروزی [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب اسلامی]]، وی به خواست [[امامخمینی]] در مرداد ۱۳۵۸، برای حل مشکلات و درگیریهای داخلی کردستان و آذربایجان به آن مناطق رفت و ضمن حل مشکلات مردم، توطئههای دشمنان را خنثی کرد.<ref>همان، ۲۸۱.</ref> وی در خرداد ۱۳۵۸ به نمایندگی مردم استان فارس، به [[مجلس خبرگان قانون اساسی]] راه یافت.<ref>رجبی، ۲۲۶ ـ ۲۲۷.</ref> امامخمینی در ۲۳ آذر ۱۳۵۸ او را مسئول رسیدگی به مشکلات عشایری فارس<ref> امامخمینی، صحیفه امام، ۱۱/۲۳۰.</ref> و در اسفند ۱۳۵۸ عضو فقهای [[شورای نگهبان]] کرد.<ref>صالح، ۳/۲۱۵.</ref> پس از تشکیل [[مجلس شورای اسلامی]] در خرداد ۱۳۵۹ و عدم تأیید اعتبارنامه خسرو قشقایی که از شهر اقلید راهی مجلس شده بود و شورش مسلحانه برخی عوامل و طرفداران وی،<ref>مهدوی، ۲۰۵ ـ ۲۰۶.</ref> امامخمینی در ۱۰/۷/۱۳۵۹ ربانی را مأمور کرد به نمایندگی از سوی ایشان، به مشکلات و اختلافات موجود در استان فارس رسیدگی کند و در حفظ همبستگی و وحدت اهالی منطقه بکوشد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۳/۲۵۳؛ زریری، ۱/۱۷۹.</ref> | پس از پیروزی [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب اسلامی]]، وی به خواست [[امامخمینی]] در مرداد ۱۳۵۸، برای حل مشکلات و درگیریهای داخلی کردستان و آذربایجان به آن مناطق رفت و ضمن حل مشکلات مردم، توطئههای دشمنان را خنثی کرد.<ref>همان، ۲۸۱.</ref> وی در خرداد ۱۳۵۸ به نمایندگی مردم استان فارس، به [[مجلس خبرگان قانون اساسی]] راه یافت.<ref>رجبی، علمای مجاهد، ۲۲۶ ـ ۲۲۷.</ref> امامخمینی در ۲۳ آذر ۱۳۵۸ او را مسئول رسیدگی به مشکلات عشایری فارس<ref> امامخمینی، صحیفه امام، ۱۱/۲۳۰.</ref> و در اسفند ۱۳۵۸ عضو فقهای [[شورای نگهبان]] کرد.<ref>صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۳/۲۱۵.</ref> پس از تشکیل [[مجلس شورای اسلامی]] در خرداد ۱۳۵۹ و عدم تأیید اعتبارنامه خسرو قشقایی که از شهر اقلید راهی مجلس شده بود و شورش مسلحانه برخی عوامل و طرفداران وی،<ref>مهدوی، ۲۰۵ ـ ۲۰۶.</ref> امامخمینی در ۱۰/۷/۱۳۵۹ ربانی را مأمور کرد به نمایندگی از سوی ایشان، به مشکلات و اختلافات موجود در استان فارس رسیدگی کند و در حفظ همبستگی و وحدت اهالی منطقه بکوشد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۳/۲۵۳؛ زریری، ربانی شیرازی، عبدالرحیم (آیت الله)، ۱/۱۷۹.</ref> | ||
==ترور نافرجام توسط گروه فرقان== | ==ترور نافرجام توسط گروه فرقان== | ||
به دنبال سوء قصد [[گروه فرقان]] به ربانی شیرازی در ۹/۱/۱۳۶۰ در شیراز و زخمیشدن وی،<ref>رجبی، ۲۲۷.</ref> امامخمینی در پیامی برخورد با [[روحانیت|روحانیان]] متعهد را برنامه منحرفان و هدف آنان را خارجکردن جمع کاردان و متعهد از صحنه دانست. ایشان ضمن اینکه نجات ربانی شیرازی از سوء قصد را شکر گفت و برای بازیابی سریع سلامت وی و ادامه خدمت او به اسلام و ایران دعا کرد، وی را روحانی آگاه نامید و تأکید کرد ترور اشخاص نمیتواند آنان را مأیوس و راه را برای بدخواهان به [[اسلام]] و [[ایران|کشور]] باز کند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۴/۲۴۱.</ref> ربانی شیرازی در ۱۴/۱/۱۳۶۰ در پاسخ به پیام ایشان از ابراز لطف ایشان تشکر و اظهار امیدواری کرد پس از بازیابی سلامت، به محضر ایشان برسد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۴/۲۴۱.</ref> | به دنبال سوء قصد [[گروه فرقان]] به ربانی شیرازی در ۹/۱/۱۳۶۰ در شیراز و زخمیشدن وی،<ref>رجبی، علمای مجاهد، ۲۲۷.</ref> امامخمینی در پیامی برخورد با [[روحانیت|روحانیان]] متعهد را برنامه منحرفان و هدف آنان را خارجکردن جمع کاردان و متعهد از صحنه دانست. ایشان ضمن اینکه نجات ربانی شیرازی از سوء قصد را شکر گفت و برای بازیابی سریع سلامت وی و ادامه خدمت او به اسلام و ایران دعا کرد، وی را روحانی آگاه نامید و تأکید کرد ترور اشخاص نمیتواند آنان را مأیوس و راه را برای بدخواهان به [[اسلام]] و [[ایران|کشور]] باز کند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۴/۲۴۱.</ref> ربانی شیرازی در ۱۴/۱/۱۳۶۰ در پاسخ به پیام ایشان از ابراز لطف ایشان تشکر و اظهار امیدواری کرد پس از بازیابی سلامت، به محضر ایشان برسد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۴/۲۴۱.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} |