Image-reviewer، emailconfirmed، مدیران
۴٬۵۲۶
ویرایش
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
الف) سلسله قاجاریه: امامخمینی از حکومتهای سلطنتی و قاجاریه با عنوان جرثومه فساد و سلطنت خبیث سلاطین و از شاهان قاجاری با عنوان مجرمترین افراد یاد کرده است (۱۴/۲۷۷). ایشان که خود ظلم و ستم آنان را لمس کرده بود، ضمن مقایسه مسئولان جمهوری اسلامی ایران با آن زمان و فاصله میان حاکمان و مردم، حکومت قاجارها را حکومت سرنیزه دانست و آن را حکومتی معرفی کرد که در اندیشه مردم نبودند و کاری برای آنان انجام نمیداد (۱۹/۴۸۰). از نظر ایشان روابط مردم و شاه درحکومت قاجار رابطه آقایی و نوکری بود (۱۹/۹۴)، حکومت هر منطقهای حکم یک سلطان و پادشاه داشت و هر کاری میخواست میکرد (۱۵/۵۱۰) و شاهان قاجار مالک جان و مال مردم بودند و آنان حق هیچگونه اعتراضی نداشتند (۱۶/۱۸۵). | الف) سلسله قاجاریه: امامخمینی از حکومتهای سلطنتی و قاجاریه با عنوان جرثومه فساد و سلطنت خبیث سلاطین و از شاهان قاجاری با عنوان مجرمترین افراد یاد کرده است (۱۴/۲۷۷). ایشان که خود ظلم و ستم آنان را لمس کرده بود، ضمن مقایسه مسئولان جمهوری اسلامی ایران با آن زمان و فاصله میان حاکمان و مردم، حکومت قاجارها را حکومت سرنیزه دانست و آن را حکومتی معرفی کرد که در اندیشه مردم نبودند و کاری برای آنان انجام نمیداد (۱۹/۴۸۰). از نظر ایشان روابط مردم و شاه درحکومت قاجار رابطه آقایی و نوکری بود (۱۹/۹۴)، حکومت هر منطقهای حکم یک سلطان و پادشاه داشت و هر کاری میخواست میکرد (۱۵/۵۱۰) و شاهان قاجار مالک جان و مال مردم بودند و آنان حق هیچگونه اعتراضی نداشتند (۱۶/۱۸۵). | ||
تیولداری یعنی حکومت منطقهای را در قبال دریافت مبلغی به شخصی واگذار کند و آن شخص همهکاره آن منطقه شود، از دوره ایلخانی تا دوره قاجار مرسوم بوده است (انوری، ۳/۲۰۲۴) | تیولداری یعنی حکومت منطقهای را در قبال دریافت مبلغی به شخصی واگذار کند و آن شخص همهکاره آن منطقه شود، از دوره ایلخانی تا دوره قاجار مرسوم بوده است.<ref>(انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۳/۲۰۲۴.)</ref> امامخمینی در چندین مورد به رسم تیول و واگذاری حکومت ولایات و ایالات در دوره قاجار اشاره و آن را نقد و سرزنش میکند (۹/۱۱۷ ـ ۱۲۰ و ۲۱۸)؛ زیرا صاحبان تیول، روستاییان را وادار به مالیاتهای سنگین میکردند تا هم مبلغی را که بابت اجاره آن منطقه به حکومت مرکزی دادهاند باز پس بگیرند و هم سود کلان نصیب خودشان شود. حکومت نیز در ازای پولی که گرفته بود هر صدایی که از آن منطقه بلند میشد خاموش میکرد. امامخمینی اینگونه کارها را موجب جدایی مردم از دولت، افزایش ظلم و ستم و در نتیجه سقوط قاجاریه میدانست (۹/۱۱۹ و ۲۱۸). ایشان معتقد بود حتی زمانی که حکومت ایران مشروطه شد، باز هم شاهان چه قاجار و چه پهلوی هیچکدام به خواست ملت توجهی نداشتند و قانونی نبودند، بلکه دزدانی بودند که کشور را به زور، تصرف و سپس اعلانِ پادشاهی کرده بودند (۵/۷ ـ ۸). | ||
امامخمینی به عمق نفوذ بیگانگان در دوره قاجار و پهلوی اشاره میکند و میگوید این نفوذ به گونهای بود که اگر قراردادی را میخواستند تحمیل کنند با حرکت کشتیهای انگلیسی در خلیج فارس، حکومت را میترساندند و آن قراردادی را که میخواستند تحمیل میکردند (۱۳/۳۰۴)؛ حتی در مواردی صدر اعظم ایران را کتک زدند که چرا به خواسته آنان عمل نکرده است. حاکمان قاجار در برابر مردم خود همانند گرگ و در برابر بیگانگان همانند روباه بودند؛ زیرا به مردم خود اتکا نداشتند (۱۸/۲۹۷). در میان بیگانگان، انگلیسیها هر کاری میخواستند میکردند و اگر کاری بر خلاف میل آنان بود، تنها کافی بود یک کلمه یا یک تهدید جزئی کنند. ایشان علت اینگونه رفتار پادشاهان قاجاریه را غفلت مردم میدانست و معتقد بود دشمنان اسلام با تبلیغات دامنهدار مردم را خواب و از هم جدا کرده بودند (۲۰/۱۶۱). ایشان با اشاره به نهضت مشروطیت و علل آن یادآور شده چون مردم در روزگار قاجار نمیتوانستند حکومت اسلامی تشکیل دهند؛ بنابراین برای کمکردن ظلم شاهان قاجار تصمیم گرفتند قوانین وضع کنند و نظام سلطنتی را به مشروطه تبدیل کنند (۴/۴۲۹) (← مقاله نهضت مشروطه). | امامخمینی به عمق نفوذ بیگانگان در دوره قاجار و پهلوی اشاره میکند و میگوید این نفوذ به گونهای بود که اگر قراردادی را میخواستند تحمیل کنند با حرکت کشتیهای انگلیسی در خلیج فارس، حکومت را میترساندند و آن قراردادی را که میخواستند تحمیل میکردند (۱۳/۳۰۴)؛ حتی در مواردی صدر اعظم ایران را کتک زدند که چرا به خواسته آنان عمل نکرده است. حاکمان قاجار در برابر مردم خود همانند گرگ و در برابر بیگانگان همانند روباه بودند؛ زیرا به مردم خود اتکا نداشتند (۱۸/۲۹۷). در میان بیگانگان، انگلیسیها هر کاری میخواستند میکردند و اگر کاری بر خلاف میل آنان بود، تنها کافی بود یک کلمه یا یک تهدید جزئی کنند. ایشان علت اینگونه رفتار پادشاهان قاجاریه را غفلت مردم میدانست و معتقد بود دشمنان اسلام با تبلیغات دامنهدار مردم را خواب و از هم جدا کرده بودند (۲۰/۱۶۱). ایشان با اشاره به نهضت مشروطیت و علل آن یادآور شده چون مردم در روزگار قاجار نمیتوانستند حکومت اسلامی تشکیل دهند؛ بنابراین برای کمکردن ظلم شاهان قاجار تصمیم گرفتند قوانین وضع کنند و نظام سلطنتی را به مشروطه تبدیل کنند (۴/۴۲۹) (← مقاله نهضت مشروطه). | ||
با این همه برخی از حاکمان قاجار متظاهر به دین و شعائر دینی بودند و با طلاکاری و نقرهکاریِ ضریح امامعلی(ع) و امامحسین(ع) و مرمت آستان قدس رضوی در مشهد، به امامان(ع) ارادت نشان میدادند (شمیم، ۲۰۳؛ سجادی و تقوی، ۱۱/۷۴۶) | با این همه برخی از حاکمان قاجار متظاهر به دین و شعائر دینی بودند و با طلاکاری و نقرهکاریِ ضریح امامعلی(ع) و امامحسین(ع) و مرمت آستان قدس رضوی در مشهد، به امامان(ع) ارادت نشان میدادند.<ref>(شمیم، ایران در دوره سلطنت قاجار، ۲۰۳؛ سجادی و تقوی، ایران در عصر قاجار، ۱۱/۷۴۶.)</ref> | ||
ب) شاهان قاجاریه: آقامحمدخان قاجار برای دستیابی به حکومت، جنایات بسیاری در کرمان، قفقاز و جاهای دیگر مرتکب شد. او در کرمان جنایت و سنگدلی را به نهایت رساند، به گونهای که شمار کشتگان، کورشدگان و زنان و دخترانی که میان ارتشیان تقسیم شد، چندین هزار تن برآورد شده است (شمیم، ۳۶ ـ ۳۸؛ سجادی و تقوی، ۱۱/۷۴۰ ـ ۷۴۲) | ب) شاهان قاجاریه: آقامحمدخان قاجار برای دستیابی به حکومت، جنایات بسیاری در کرمان، قفقاز و جاهای دیگر مرتکب شد. او در کرمان جنایت و سنگدلی را به نهایت رساند، به گونهای که شمار کشتگان، کورشدگان و زنان و دخترانی که میان ارتشیان تقسیم شد، چندین هزار تن برآورد شده است.<ref>(شمیم، ایران در دوره سلطنت قاجار، ۳۶ ـ ۳۸؛ سجادی و تقوی، ایران در عصر قاجار، ۱۱/۷۴۰ ـ ۷۴۲.)</ref> امامخمینی ضمن اشاره به اقدامات خشونتآمیز آقامحمدخان، او را جنایتکاری شمرده که برای دستیابی به حکومت، برجهایی از سرهای مردم ساخت (۱۵/۹۱ ـ ۹۲) و همانند دیکتاتورها که اواخر عمرشان دیوانه میشوند او نیز در آخر عمر دیوانه شده بود (۴/۱۳۶). | ||
حکومت پنجاهساله ناصرالدینشاه هرچند عصر اصلاحات سیاسی و اداری به دست دولتمردانی چون امیرکبیر | حکومت پنجاهساله ناصرالدینشاه هرچند عصر اصلاحات سیاسی و اداری به دست دولتمردانی چون امیرکبیر است،<ref>(فرید یحیایی، افکار اقتصادی در میان اندیشه وران عصر قاجار، ۵۸، اکبری، ویژگیهای ساختار قدرت در ایران (دوره اول قاجار)، ۵۹.)</ref> اما این مقطع عصر امتیازات نیز است. ناصرالدینشاه امتیازات زیادی را به بیگانگان داد، ازجمله امتیاز رژی یا قرارداد انحصاری توتون و تنباکو که به دنبال حکم میرزای شیرازی در تحریم استعمال دخانیات و مخالفتهای مردم با این قرارداد، شاه ناگزیر به لغو آن شد.<ref>(ناظم الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ۱۱ ـ ۱۳.)</ref> ناصرالدینشاه متظاهر به دین و شعائر دینی بود و خود را خلیفه اسلامی در عالم تشیع و تهران را دارالخلافه میدانست. در عین حال فردی مستبد به رأی و خودخواه و ظالم بود. مورخان او را پادشاهی بسیار ظالم معرفی کردهاند. او با اینکه هیئت وزیران را برگزیده بود، هیچکس جرئت نداشت کار مهمی را بدون اجازهاش انجام دهد.<ref>(شمیم، ایران در دوره سلطنت قاجار، ۱۸۵؛ آقابابایی و قریشی، فرجام پادشاهان، ۱۰۹.)</ref> | ||
امامخمینی نیز ناصرالدینشاه را شاهی ظالم و غدار میخواند که با تبلیغات، شاه شهید معرفی شد (۱۹/۴۳۴). ایشان تعریف و تمجیدهای بسیار و بیجا از ناصرالدینشاه و اعطای لقب «شاه شهید» و همچنین شاعرخواندن او را نکوهش کرده است (۹/۳۷۷ و ۱۹/۴۳۴). ایشان ضمن اشاره به نهضت تنباکو در دوره ناصرالدینشاه، حکم نیمسطریِ میرزای شیرازی را چنان قوی و محکم میداند که دولت انگلیس و دربار قاجار را به زانو درآورد، تا جایی که حتی بستگان شاه و زنان حرمسرا از این حکم پیروی کردند (۹/۵۳۷؛ ۱۳/۳۵۷ و ۱۶/۱۹۳) و پس از قیام و لغو امتیاز تنباکو و عقبنشینی ناصرالدینشاه همگی متوجه قدرت علما و ظرفیت نفوذ فتوا شدند (۵/۲۸۶) (← مقالههای نهضت تحریم تنباکو؛ شیرازی، میرزامحمدحسن). | امامخمینی نیز ناصرالدینشاه را شاهی ظالم و غدار میخواند که با تبلیغات، شاه شهید معرفی شد (۱۹/۴۳۴). ایشان تعریف و تمجیدهای بسیار و بیجا از ناصرالدینشاه و اعطای لقب «شاه شهید» و همچنین شاعرخواندن او را نکوهش کرده است (۹/۳۷۷ و ۱۹/۴۳۴). ایشان ضمن اشاره به نهضت تنباکو در دوره ناصرالدینشاه، حکم نیمسطریِ میرزای شیرازی را چنان قوی و محکم میداند که دولت انگلیس و دربار قاجار را به زانو درآورد، تا جایی که حتی بستگان شاه و زنان حرمسرا از این حکم پیروی کردند (۹/۵۳۷؛ ۱۳/۳۵۷ و ۱۶/۱۹۳) و پس از قیام و لغو امتیاز تنباکو و عقبنشینی ناصرالدینشاه همگی متوجه قدرت علما و ظرفیت نفوذ فتوا شدند (۵/۲۸۶) (← مقالههای نهضت تحریم تنباکو؛ شیرازی، میرزامحمدحسن). | ||
از نگاه امامخمینی محمدعلیشاه قاجار مستبدی بود که اقدامات مستبدانهاش برای همه شناختهشده است (۳/۲۴۲). او شیفته رژیم استبدادی بود و برای بازگشت آن به بمباران بهارستان و انحلال مجلس، تبعید و کشتار مردم با بریگاد قزاق (قوای قزاق) دستزد (شمیم، ۴۸۲ ـ ۴۸۸) و مشروطهطلبان را در باغشاه قتل عام کرد و خود پس از شکست به سفارت روس پناهنده شد ( | از نگاه امامخمینی محمدعلیشاه قاجار مستبدی بود که اقدامات مستبدانهاش برای همه شناختهشده است (۳/۲۴۲). او شیفته رژیم استبدادی بود و برای بازگشت آن به بمباران بهارستان و انحلال مجلس، تبعید و کشتار مردم با بریگاد قزاق (قوای قزاق) دستزد<ref>(شمیم، ایران در دوره سلطنت قاجار، ۴۸۲ ـ ۴۸۸.)</ref> و مشروطهطلبان را در باغشاه قتل عام کرد و خود پس از شکست به سفارت روس پناهنده شد.<ref>(شمیم، ایران در دوره سلطنت قاجار، ۴۹۶ ـ ۵۰۰.)</ref> | ||
در دوره احمدشاه به دلیل ضعف اصل حکومت، غارتگران و راهزنان محلی ازجمله نایبحسین کاشی و فرزندانش در کاشان دست به شورش و غارت مردم میزدند (مدرسی، مرد روزگاران، ۶۱۵) | در دوره احمدشاه به دلیل ضعف اصل حکومت، غارتگران و راهزنان محلی ازجمله نایبحسین کاشی و فرزندانش در کاشان دست به شورش و غارت مردم میزدند.<ref>(مدرسی، مرد روزگاران، ۶۱۵.)</ref> امامخمینی به راهزنیِ نایبحسین و طایفه زلقیها در خمین اشاره کرده (۱۰/۴۳۰ و ۱۱/۱۲) میگوید افزون بر پادشاهان و اشرار حتی حاکمان محلی هم به مردم ظلم میکردند. ایشان با اشاره به خاطرات دوران نوجوانی نقل میکند که چگونه اشرار و یاغیان داخلی به مردم هجوم میبردند و آنان را غارت میکردند و حکومت هم نمیتوانست کاری بکند (۱۰/۴۳۰). ایشان به هرج و مرج و نبود امنیت و ناتوانی حکومت در دوره قاجار اشاره کرده است و در مقابل، از سنگربندی و مقابله با اشرار و شرکت خود ایشان در این کارها یاد کرده است (۱۱/۱۲). | ||
ج) ستایش از برخی شخصیتها: امامخمینی از برخی رجال دوره قاجار چون امیرکبیر (۱/۲۱۲) و قائممقام فراهانی به نیکی یاد کرده و خطاب به علی امینی نخستوزیر شاه در سال ۱۳۴۰ یادآور شده است ایران تاکنون نخستوزیران فراوانی همانند امیرکبیرها و قائممقامها را به خود دیده است که برخی خاطره خوبی بر جای گذاشته و برخی مورد لعن و نفریناند و از او خواست جزو دسته اول باشد (عقیقی بخشایشی، هشدارهای امام، ۳ ـ ۴ و ۱۹۶ ـ ۱۹۸؛ | ج) ستایش از برخی شخصیتها: امامخمینی از برخی رجال دوره قاجار چون امیرکبیر (۱/۲۱۲) و قائممقام فراهانی به نیکی یاد کرده و خطاب به علی امینی نخستوزیر شاه در سال ۱۳۴۰ یادآور شده است ایران تاکنون نخستوزیران فراوانی همانند امیرکبیرها و قائممقامها را به خود دیده است که برخی خاطره خوبی بر جای گذاشته و برخی مورد لعن و نفریناند و از او خواست جزو دسته اول باشد.<ref>(عقیقی بخشایشی، هشدارهای امام، ۳ ـ ۴ و ۱۹۶ ـ ۱۹۸؛ عقیقی بخشایشی، یکصد سال، ۲/۷۱ ـ ۷۲.)</ref> امامخمینی یادآور شده است که احمدشاه با اینکه ازجمله شاهان قاجار بود، ولی با گرفتن وام از دولتهای خارجی و واگذاری امتیازات به آنان مخالف بود<ref>(اصفهانی، تاریخ مفصل اسلام از طلوع اسلام تا عصر حاضر، ۲/۱۱۱۹.)</ref> و امتناع او از امضای قرارداد ۱۹۱۹ وثوقالدوله سبب خلع او از حکومت شد.(امامخمینی، صحیفه امام، ۵/۳۱۸؛ ← کسروی، ۱۴۷ ـ ۱۴۸؛ نوایی، ۲۹۸) | ||
==مقایسه حکومت قاجار و پهلوی== | ==مقایسه حکومت قاجار و پهلوی== |