کاربر:Salar/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی امام خمینی
(اصلاح نویسه‌های عربی، اصلاح فاصلهٔ مجازی)
(اصلاح نویسه‌های عربی، اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام)
خط ۱: خط ۱:
حسین راستی‌کاشانی، [[شاگردان امام‌خمینی|شاگرد]] و عضو [[دفتر امام‌خمینی|دفتر استفتای امام‌خمینی]] و نماینده [[مجلس خبرگان رهبری|خبرگان رهبری]].
حسین راستی‌کاشانی، [[شاگردان امام‌خمینی|شاگرد]] و عضو [[دفتر امام‌خمینی|دفتر استفتای امام‌خمینی]] و نماینده [[مجلس خبرگان رهبری|خبرگان رهبری]].
==زندگی‌نامه و تحصیلات==
حسین راستی کاشانی فرزند علی، در سال ۱۳۰۶ در کاشان، در خانواده مذهبی به دنیا آمد و پس از پایان تحصیلات ابتدایی به تحصیل علوم حوزوی پرداخت.<ref>دبیرخانه، ۲/۳۴۳.</ref> او مقدمات و بخشی از سطح را در حوزه علمیه کاشان نزد سیدمحمدحسین رضوی، میرزاحسین فاضل نراقی، علی‌اکبر صمدی و جعفر صبوری قمی آموخت<ref>دبیرخانه، ۲/۳۴۳؛ صالح، ۳/۱۹۷.</ref> و سپس وارد حوزه علمیه قم شد و سطوح عالی را نزد سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی، مرتضی حائری یزدی و عبدالجواد اصفهانی و تفسیر، هیئت و فلسفه را از سیدمحمدحسین طباطبایی فرا گرفت. راستی کاشانی با سیدجلال فقیه ایمانی و محمدرضا مهدوی کنی هم‌بحث بود.<ref>دبیرخانه، ۲/۳۴۳ ـ ۳۴۴.</ref>
راستی کاشانی برای ادامه تحصیل عازم نجف شد و در مدت ۲۵ سال اقامت خود در نجف، در درس خارج اصول، فقه و نیز تفسیر سیدابوالقاسم خویی شرکت کرد و در شورای استفتائات ایشان حضور یافت.<ref>دبیرخانه، ۲/۳۴۴ ـ ۳۴۵؛ صالح، ۳/۱۹۷ ـ ۱۹۸.</ref> او همچنین از درس خارج سیدمحسن حکیم، سیدمحمود شاهرودی، سیدعبدالهادی شیرازی، میرزاحسن یزدی و میرزاحسن بجنوردی استفاده کرد و علم حدیث و درایه را از سیدعبدالاعلی سبزواری آموخت. وی در نجف با سیدمرتضی نجومی، سیدمحمد نوری، سیدنصرالله مستنبط و سیدحسن قزوینی هم‌بحث بود و به هنگام تحصیل به تدریس نیز اشتغال داشت.<ref>صالح، ۳/۱۹۸ ـ ۱۹۹؛ دبیرخانه، ۲/۳۴۴ ـ ۳۴۶.</ref> پس از حضور امام‌خمینی در نجف در سال ۱۳۴۴، راستی کاشانی با اینکه از جایگاه والای استادی برخوردار بود، درس خود را تعطیل و به همراه شاگردانش در درس خارج فقه ایشان حضور یافت.<ref>همان، ۲/۳۴۶.</ref> عمق درس و بیان رسای ایشان باعث شد راستی کاشانی نیاز به یادگیری را بیش از پیش در خود احساس کند<ref>موسوی تبریزی، ۱۶۸.</ref> و در مقابل مورد اعتماد امام‌خمینی قرار گرفت و بارها معرف افراد برای دریافت اجازه شرعی از ایشان شد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱/۴۸۱، ۵۹۹، ۵۰۲ و ۵۰۸.</ref>
==فعالیت‌ها و مسئولیت‌ها==
فعالیت سیاسی راستی کاشانی به جریان مطرح‌کردن مرجعیت و مجتهد اعلم‌بودن امام‌خمینی پس از ورود ایشان به عراق، به‌ویژه پس از درگذشت سیدمحسن حکیم در سال ۱۳۴۹ بر می‌گردد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱/۴۸۱، ۵۹۹، ۵۰۲ و ۵۰۸؛ دبیرخانه، ۲/۳۴۶.</ref> وی در سال ۱۳۵۰ ازجمله ایرانیانی بود که دولت بعثی آنان را از عراق بیرون کرد.<ref>< (صالح، ۱/۶۷)/ref> او پس از سکونت در قم به عضویت جامعه مدرسین درآمد و از نهضت مردمی به رهبری امام‌خمینی حمایت کرد.<ref>دبیرخانه، ۲/۳۴۶.</ref> در پی توهین روزنامه اطلاعات در ۱۷/۱۰/۱۳۵۶ به امام‌خمینی، راستی کاشانی روز بعد در جمع طلاب که در خانه وی تجمع کرده بودند، این اقدام را محکوم کرد (فاضل لنکرانی، ۴۸/۲۲۹؛ شیرخانی، ۱۱۰) و در ۲۲/۱۰/۱۳۵۶ طی اعلامیه‌ای همراه فضلای قم، حمله نیروهای رژیم پهلوی را در ۱۹ دی به طلاب و مردم قم که به منازل علما می‌رفتند محکوم کرد.<ref>مرکز اسناد، ۳/۲۳۸.</ref> او همچنین در اعلامیه‌ای همراه علمای قم در اسفند ۱۳۵۶ کشتار مردم تبریز به دست مأموران رژیم پهلوی را عملی غیر انسانی خواند.<ref>مرکز اسناد، ۳/۲۴۸ ـ ۲۵۱.</ref>
پس از اعتصاب کارکنان صنعت نفت در سال ۱۳۵۷ که به حمایت از انقلاب اسلامی صورت گرفت {{ببینید|اعتصاب کارکنان صنعت نفت}} راستی کاشانی به همراه علی‌اکبر مسعودی خمینی و سیدجعفر موسوی با هدف حمایت از کارکنان صنعت نفت و رسیدگی به مشکلات آنان عازم آبادان شد.<ref>دبیرخانه، ۲/۳۴۶؛ مسعودی خمینی، ۳۹۷.</ref> وی همچنین در بهمن ۱۳۵۷ در تحصن مسجد دانشگاه تهران در اعتراض به تأخیرافتادن ورود امام‌خمینی به کشور حضور داشت.<ref>دبیرخانه، ۲/۳۴۶.</ref> وی هنگام بازگشت امام‌خمینی در دوازده بهمن ۱۳۵۷ از پاریس به ایران، در کمیته استقبال از ایشان فعال بود.<ref>موسوی تبریزی، ۵۰۸.</ref>
راستی کاشانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در شورای استفتائات امام‌خمینی در قم مشغول فعالیت شد<ref>دبیرخانه، ۲/۳۴۷.</ref> و سپس به عضویت شورای عالی موقت اعزام قضات درآمد. وی همچنین به عضویت شورایی درآمد که به دستور امام‌خمینی، موظف به تشخیص صلاحیت فقهی و اجتهادی نامزدهای سه عضو شورای عالی قضایی بودند.<ref>دبیرخانه، ۲/۳۴۷.</ref> راستی کاشانی در ۱۷ اردیبهشت ۱۳۵۸ همراه شورای رسیدگی به امور مسجد جمکران، طی نامه‌ای به امام‌خمینی خواستار تأیید هیئت امنای این مسجد و مصوبات آن از سوی ایشان شد که مورد موافقت ایشان قرار گرفت.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۷/۱۹۵.</ref> امام‌خمینی در ۱/۴/۱۳۵۹ طی سخنرانی‌ای تأکید کرد برای حفظ اسلامیت نهضت، فرماندهان و مسئولان اطلاعات و تحقیقات سپاه پاسداران از حسینعلی منتظری، علی‌اکبر مشکینی و حسین راستی کاشانی دستورهای لازم را دریافت کنند؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۲/۴۵۵.</ref> چنان‌که در سال ۱۳۵۹ به پیشنهاد منتظری، امام‌خمینی راستی کاشانی را عضو شورای عالی مدیریت حوزه علمیه قم قرار داد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۴/۱۶۰.</ref> وی سپس به ریاست شورای عالی حوزه علمیه قم انتخاب شد.<ref>دبیرخانه، ۲/۳۴۷؛ صالح، ۳/۲۰۰.</ref> راستی کاشانی در دوره اول و دوم انتخابات مجلس خبرگان رهبری نماینده مردم تهران بود.<ref>دبیرخانه، ۲/۳۴۷.</ref>
امام‌خمینی در آغاز سال ۱۳۵۸ راستی کاشانی را نماینده خود در سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی معرفی کرد.<ref>سعیدی، ۱۲۵ و ۱۲۹.</ref> با ورود وی، اختلاف‌ها در سازمان شکل دیگری به خود گرفت؛ زیرا با وجود نظر برخی اعضای سازمان که فعالیت حزبی و سیاسی را خارج از دایره فقه می‌دانستند، راستی کاشانی که به اقتصاد بازار آزاد، مطابق با فقه سنتی اعتقاد داشت و با علی شریعتی و نوگرایی وی به‌شدت مخالف بود، بر حل همه اختلاف‌ها با مراجعه به فقه و نماینده ولی فقیه تأکید می‌کرد.<ref>میرسلیم، ۱۵۲.</ref> اختلاف درباره میزان اختیارات نماینده امام‌خمینی و حکم حزبی و سازمانی، اعضای گروه را به سه دسته تقسیم کرد.<ref>فوزی، ۱/۳۹۷؛ ظریفی‌نیا، ۶۲.</ref>
پس از به‌وجودآمدن اختلافات میان اعضای سازمان مجاهدین انقلاب، امام‌خمینی تأکید کرد کسانی که تمایل همکاری با راستی کاشانی را ـ که در طیف راست سازمان قرار داشت ـ ندارند، می‌توانند استعفا کنند و با استعفای ۳۷ نفر ـ از طیف چپ ـ در فروردین ۱۳۶۱، فعالیت سازمان محدود شد<ref>الویری، ۹۶.</ref> و در نهایت راستی کاشانی در مهر ۱۳۶۵ طی نامه‌ای به امام‌خمینی با ذکر عذر برطرف‌شدن خطر منحرفان و انجام اوامر ایشان در مسائل دیگر و اشتغال درسی در حوزه علمیه، از نمایندگی ایشان در آن سازمان استعفا کرد و خواستار انحلال آن شد. امام‌خمینی در پاسخ به نامه وی ضمن پذیرش استعفا و انحلال سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، از راستی کاشانی خواست با خصوصیت علمی و اخلاق خوبی که از وی سراغ دارد، به تربیت افراد صالح بپردازد تا به اسلام و جمهوری اسلامی خدمت کنند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۰/۱۳۹.</ref> البته امام‌خمینی در نامه‌ای دیگر تصریح کرد که تنها با استعفای وی و انحلال این سازمان موافقت کرده و سایر مطالب وی را تأیید نکرده‌است<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۰/۱۴۲.</ref> {{ببینید|سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی}} راستی کاشانی همچنین همراه احمد آذری قمی، محمدعلی شرعی و علی کریمی جهرمی به نمایندگی از جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در سال ۱۳۶۴ در تأسیس روزنامه رسالت که نخسین روزنامه منتقد دولت وقت بود، نقش اساسی داشت.<ref>نبوی، پایگاه اطلاع‌رسانی همشهری.</ref>
امام‌خمینی برای اصلاح و ساماندهی حوزه علمیه در اسفند ۱۳۶۷ طی پیامی تأکید کرد میان طلاب و جامعه مدرسین همکاری وجود داشته باشد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۱/۲۸۷ ۲۸۸.</ref> جامعه مدرسین در گام نخست برای اجرای فرمان ایشان راستی کاشانی، محمد مؤمن، محمد یزدی و احمد آذری قمی را رابط میان جامعه مدرسین و طلاب انتخاب کرد.<ref>صالح، ۲/۴۹۳.</ref> به عقیده راستی کاشانی امام‌خمینی در تقوا، اخلاق و رفتار با مردم تالی‌تلو معصومان(ع) بود و از جهات علمی، هوش و سیاست در رأس همه علمای عصر خود قرار داشت.<ref>راستی کاشانی، مصاحبه، ۱.</ref>
حسین راستی کاشانی طلاب زیادی از کشورهای افغانستان، پاکستان، هندوستان و سایر کشورهای خارجی تربیت کرده‌است و آثاری در موضوعات فقه، اصول، تفسیر و اخلاق دارد.<ref>دبیرخانه، ۲/۳۴۶.</ref> وی پس از مدت‌ها تحمل بیماری در تاریخ ۲۹/۶/۱۳۹۶ و در ۹۰سالگی درگذشت. پیکر او نخست در تهران و سپس در قم تشییع و در حرم فاطمه معصومه(س) به خاک سپرده شد.<ref>اطلاعات؛ جمهوری اسلامی.</ref>


==پانویس==
==پانویس==

نسخهٔ ‏۴ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۰۲:۳۹

حسین راستی‌کاشانی، شاگرد و عضو دفتر استفتای امام‌خمینی و نماینده خبرگان رهبری.

زندگی‌نامه و تحصیلات

حسین راستی کاشانی فرزند علی، در سال ۱۳۰۶ در کاشان، در خانواده مذهبی به دنیا آمد و پس از پایان تحصیلات ابتدایی به تحصیل علوم حوزوی پرداخت.[۱] او مقدمات و بخشی از سطح را در حوزه علمیه کاشان نزد سیدمحمدحسین رضوی، میرزاحسین فاضل نراقی، علی‌اکبر صمدی و جعفر صبوری قمی آموخت[۲] و سپس وارد حوزه علمیه قم شد و سطوح عالی را نزد سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی، مرتضی حائری یزدی و عبدالجواد اصفهانی و تفسیر، هیئت و فلسفه را از سیدمحمدحسین طباطبایی فرا گرفت. راستی کاشانی با سیدجلال فقیه ایمانی و محمدرضا مهدوی کنی هم‌بحث بود.[۳]

راستی کاشانی برای ادامه تحصیل عازم نجف شد و در مدت ۲۵ سال اقامت خود در نجف، در درس خارج اصول، فقه و نیز تفسیر سیدابوالقاسم خویی شرکت کرد و در شورای استفتائات ایشان حضور یافت.[۴] او همچنین از درس خارج سیدمحسن حکیم، سیدمحمود شاهرودی، سیدعبدالهادی شیرازی، میرزاحسن یزدی و میرزاحسن بجنوردی استفاده کرد و علم حدیث و درایه را از سیدعبدالاعلی سبزواری آموخت. وی در نجف با سیدمرتضی نجومی، سیدمحمد نوری، سیدنصرالله مستنبط و سیدحسن قزوینی هم‌بحث بود و به هنگام تحصیل به تدریس نیز اشتغال داشت.[۵] پس از حضور امام‌خمینی در نجف در سال ۱۳۴۴، راستی کاشانی با اینکه از جایگاه والای استادی برخوردار بود، درس خود را تعطیل و به همراه شاگردانش در درس خارج فقه ایشان حضور یافت.[۶] عمق درس و بیان رسای ایشان باعث شد راستی کاشانی نیاز به یادگیری را بیش از پیش در خود احساس کند[۷] و در مقابل مورد اعتماد امام‌خمینی قرار گرفت و بارها معرف افراد برای دریافت اجازه شرعی از ایشان شد.[۸]

فعالیت‌ها و مسئولیت‌ها

فعالیت سیاسی راستی کاشانی به جریان مطرح‌کردن مرجعیت و مجتهد اعلم‌بودن امام‌خمینی پس از ورود ایشان به عراق، به‌ویژه پس از درگذشت سیدمحسن حکیم در سال ۱۳۴۹ بر می‌گردد.[۹] وی در سال ۱۳۵۰ ازجمله ایرانیانی بود که دولت بعثی آنان را از عراق بیرون کرد.خطای یادکرد: برچسب تمام‌کنندهٔ </ref> برای برچسب <ref> پیدا نشد در پی توهین روزنامه اطلاعات در ۱۷/۱۰/۱۳۵۶ به امام‌خمینی، راستی کاشانی روز بعد در جمع طلاب که در خانه وی تجمع کرده بودند، این اقدام را محکوم کرد (فاضل لنکرانی، ۴۸/۲۲۹؛ شیرخانی، ۱۱۰) و در ۲۲/۱۰/۱۳۵۶ طی اعلامیه‌ای همراه فضلای قم، حمله نیروهای رژیم پهلوی را در ۱۹ دی به طلاب و مردم قم که به منازل علما می‌رفتند محکوم کرد.[۱۰] او همچنین در اعلامیه‌ای همراه علمای قم در اسفند ۱۳۵۶ کشتار مردم تبریز به دست مأموران رژیم پهلوی را عملی غیر انسانی خواند.[۱۱]

پس از اعتصاب کارکنان صنعت نفت در سال ۱۳۵۷ که به حمایت از انقلاب اسلامی صورت گرفت (ببینید: اعتصاب کارکنان صنعت نفت) راستی کاشانی به همراه علی‌اکبر مسعودی خمینی و سیدجعفر موسوی با هدف حمایت از کارکنان صنعت نفت و رسیدگی به مشکلات آنان عازم آبادان شد.[۱۲] وی همچنین در بهمن ۱۳۵۷ در تحصن مسجد دانشگاه تهران در اعتراض به تأخیرافتادن ورود امام‌خمینی به کشور حضور داشت.[۱۳] وی هنگام بازگشت امام‌خمینی در دوازده بهمن ۱۳۵۷ از پاریس به ایران، در کمیته استقبال از ایشان فعال بود.[۱۴]

راستی کاشانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در شورای استفتائات امام‌خمینی در قم مشغول فعالیت شد[۱۵] و سپس به عضویت شورای عالی موقت اعزام قضات درآمد. وی همچنین به عضویت شورایی درآمد که به دستور امام‌خمینی، موظف به تشخیص صلاحیت فقهی و اجتهادی نامزدهای سه عضو شورای عالی قضایی بودند.[۱۶] راستی کاشانی در ۱۷ اردیبهشت ۱۳۵۸ همراه شورای رسیدگی به امور مسجد جمکران، طی نامه‌ای به امام‌خمینی خواستار تأیید هیئت امنای این مسجد و مصوبات آن از سوی ایشان شد که مورد موافقت ایشان قرار گرفت.[۱۷] امام‌خمینی در ۱/۴/۱۳۵۹ طی سخنرانی‌ای تأکید کرد برای حفظ اسلامیت نهضت، فرماندهان و مسئولان اطلاعات و تحقیقات سپاه پاسداران از حسینعلی منتظری، علی‌اکبر مشکینی و حسین راستی کاشانی دستورهای لازم را دریافت کنند؛[۱۸] چنان‌که در سال ۱۳۵۹ به پیشنهاد منتظری، امام‌خمینی راستی کاشانی را عضو شورای عالی مدیریت حوزه علمیه قم قرار داد.[۱۹] وی سپس به ریاست شورای عالی حوزه علمیه قم انتخاب شد.[۲۰] راستی کاشانی در دوره اول و دوم انتخابات مجلس خبرگان رهبری نماینده مردم تهران بود.[۲۱]

امام‌خمینی در آغاز سال ۱۳۵۸ راستی کاشانی را نماینده خود در سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی معرفی کرد.[۲۲] با ورود وی، اختلاف‌ها در سازمان شکل دیگری به خود گرفت؛ زیرا با وجود نظر برخی اعضای سازمان که فعالیت حزبی و سیاسی را خارج از دایره فقه می‌دانستند، راستی کاشانی که به اقتصاد بازار آزاد، مطابق با فقه سنتی اعتقاد داشت و با علی شریعتی و نوگرایی وی به‌شدت مخالف بود، بر حل همه اختلاف‌ها با مراجعه به فقه و نماینده ولی فقیه تأکید می‌کرد.[۲۳] اختلاف درباره میزان اختیارات نماینده امام‌خمینی و حکم حزبی و سازمانی، اعضای گروه را به سه دسته تقسیم کرد.[۲۴]

پس از به‌وجودآمدن اختلافات میان اعضای سازمان مجاهدین انقلاب، امام‌خمینی تأکید کرد کسانی که تمایل همکاری با راستی کاشانی را ـ که در طیف راست سازمان قرار داشت ـ ندارند، می‌توانند استعفا کنند و با استعفای ۳۷ نفر ـ از طیف چپ ـ در فروردین ۱۳۶۱، فعالیت سازمان محدود شد[۲۵] و در نهایت راستی کاشانی در مهر ۱۳۶۵ طی نامه‌ای به امام‌خمینی با ذکر عذر برطرف‌شدن خطر منحرفان و انجام اوامر ایشان در مسائل دیگر و اشتغال درسی در حوزه علمیه، از نمایندگی ایشان در آن سازمان استعفا کرد و خواستار انحلال آن شد. امام‌خمینی در پاسخ به نامه وی ضمن پذیرش استعفا و انحلال سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، از راستی کاشانی خواست با خصوصیت علمی و اخلاق خوبی که از وی سراغ دارد، به تربیت افراد صالح بپردازد تا به اسلام و جمهوری اسلامی خدمت کنند.[۲۶] البته امام‌خمینی در نامه‌ای دیگر تصریح کرد که تنها با استعفای وی و انحلال این سازمان موافقت کرده و سایر مطالب وی را تأیید نکرده‌است[۲۷] (ببینید: سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی) راستی کاشانی همچنین همراه احمد آذری قمی، محمدعلی شرعی و علی کریمی جهرمی به نمایندگی از جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در سال ۱۳۶۴ در تأسیس روزنامه رسالت که نخسین روزنامه منتقد دولت وقت بود، نقش اساسی داشت.[۲۸]

امام‌خمینی برای اصلاح و ساماندهی حوزه علمیه در اسفند ۱۳۶۷ طی پیامی تأکید کرد میان طلاب و جامعه مدرسین همکاری وجود داشته باشد.[۲۹] جامعه مدرسین در گام نخست برای اجرای فرمان ایشان راستی کاشانی، محمد مؤمن، محمد یزدی و احمد آذری قمی را رابط میان جامعه مدرسین و طلاب انتخاب کرد.[۳۰] به عقیده راستی کاشانی امام‌خمینی در تقوا، اخلاق و رفتار با مردم تالی‌تلو معصومان(ع) بود و از جهات علمی، هوش و سیاست در رأس همه علمای عصر خود قرار داشت.[۳۱]

حسین راستی کاشانی طلاب زیادی از کشورهای افغانستان، پاکستان، هندوستان و سایر کشورهای خارجی تربیت کرده‌است و آثاری در موضوعات فقه، اصول، تفسیر و اخلاق دارد.[۳۲] وی پس از مدت‌ها تحمل بیماری در تاریخ ۲۹/۶/۱۳۹۶ و در ۹۰سالگی درگذشت. پیکر او نخست در تهران و سپس در قم تشییع و در حرم فاطمه معصومه(س) به خاک سپرده شد.[۳۳]

پانویس

  1. دبیرخانه، ۲/۳۴۳.
  2. دبیرخانه، ۲/۳۴۳؛ صالح، ۳/۱۹۷.
  3. دبیرخانه، ۲/۳۴۳ ـ ۳۴۴.
  4. دبیرخانه، ۲/۳۴۴ ـ ۳۴۵؛ صالح، ۳/۱۹۷ ـ ۱۹۸.
  5. صالح، ۳/۱۹۸ ـ ۱۹۹؛ دبیرخانه، ۲/۳۴۴ ـ ۳۴۶.
  6. همان، ۲/۳۴۶.
  7. موسوی تبریزی، ۱۶۸.
  8. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱/۴۸۱، ۵۹۹، ۵۰۲ و ۵۰۸.
  9. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱/۴۸۱، ۵۹۹، ۵۰۲ و ۵۰۸؛ دبیرخانه، ۲/۳۴۶.
  10. مرکز اسناد، ۳/۲۳۸.
  11. مرکز اسناد، ۳/۲۴۸ ـ ۲۵۱.
  12. دبیرخانه، ۲/۳۴۶؛ مسعودی خمینی، ۳۹۷.
  13. دبیرخانه، ۲/۳۴۶.
  14. موسوی تبریزی، ۵۰۸.
  15. دبیرخانه، ۲/۳۴۷.
  16. دبیرخانه، ۲/۳۴۷.
  17. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۷/۱۹۵.
  18. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۲/۴۵۵.
  19. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۴/۱۶۰.
  20. دبیرخانه، ۲/۳۴۷؛ صالح، ۳/۲۰۰.
  21. دبیرخانه، ۲/۳۴۷.
  22. سعیدی، ۱۲۵ و ۱۲۹.
  23. میرسلیم، ۱۵۲.
  24. فوزی، ۱/۳۹۷؛ ظریفی‌نیا، ۶۲.
  25. الویری، ۹۶.
  26. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۰/۱۳۹.
  27. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۰/۱۴۲.
  28. نبوی، پایگاه اطلاع‌رسانی همشهری.
  29. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۱/۲۸۷ ۲۸۸.
  30. صالح، ۲/۴۹۳.
  31. راستی کاشانی، مصاحبه، ۱.
  32. دبیرخانه، ۲/۳۴۶.
  33. اطلاعات؛ جمهوری اسلامی.

منابع

  • اطلاعات، روزنامه، ۱/۷/۱۳۹۶ش.
  • الویری، مرتضی، خاطرات مرتضی الویری، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۵ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
  • جمهوری اسلامی، روزنامه، ۱/۷/۱۳۹۶ش.
  • دبیر خانه مجلس خبرگان رهبری، خبرگان ملت، شرح حال نمایندگان مجلس خبرگان رهبری، قم، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
  • راستی کاشانی، حسین، مصاحبه، روزنامه رسالت، ۱/۱۱/۱۳۶۴ش.
  • سعیدی، مهدی، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی از تاسیس تا انحلال (۶۵ ـ ۵۸)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
  • شیرخانی، علی، حماسه ۱۹ دی قم، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۷ش.
  • صالح، سیدمحسن، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵ش.
  • طاهری خرم‌آبادی، سیدحسن، خاطرات آیت‌الله طاهری خرم‌آبادی، تدوین محمدرضا احمدی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۴ش.
  • ظریفی‌نیا، حمیدرضا، کالبد شکافی جناح‌های سیاسی ایران (۱۳۵۸ ـ ۱۳۷۸)، تهران، آزادی‌اندیشه، چاپ سوم، ۱۳۷۸ش.
  • فاضل لنکرانی، محمد، یاران امام به روایت اسناد ساواک آیت‌الله العظمی محمد فاضل لنکرانی، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۹۳ش.
  • فوزی تویسرکانی، یحیی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، تهران، عروج، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
  • مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
  • مسعودی خمینی، علی‌اکبر، خاطرات آیت‌الله مسعودی خمینی، تدوین جواد امامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
  • موسوی تبریزی، سیدحسین، خاطرات آیت‌الله موسوی تبریزی، تهران، عروج، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
  • میرسلیم، سیدمصطفی، جریان‌شناسی فرهنگی بعد از انقلاب اسلامی ایران، تهران، باز، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
  • نبوی، مرتضی، پایگاه اطلاع‌رسانی همشهری، ۱۲/۶/۱۳۹۷ش.

پیوند به بیرون

زهره رضایی، دین، دانشنامه امام‌خمینی، ج۵، ص۵۲۵–۵۲۸.