کاربر:Salar/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۸: خط ۱۸:
امام‌خمینی نیز یکی از پیش‌نیازهای اجتهاد را آشنایی با علم رجال در حدی که فقیه بتواند احوال راویان حدیث را هرچند با مراجعه به کتاب‌های رجالی تشخیص دهد، دانسته‌است و به سخنان اخباریان و مستندهای آنان در نیازنداشتن به علم رجال اشاره کرده و آنها را نپذیرفته‌است.<ref> (الاجتهاد و التقلید، ۱۲)</ref>
امام‌خمینی نیز یکی از پیش‌نیازهای اجتهاد را آشنایی با علم رجال در حدی که فقیه بتواند احوال راویان حدیث را هرچند با مراجعه به کتاب‌های رجالی تشخیص دهد، دانسته‌است و به سخنان اخباریان و مستندهای آنان در نیازنداشتن به علم رجال اشاره کرده و آنها را نپذیرفته‌است.<ref> (الاجتهاد و التقلید، ۱۲)</ref>
==منابع رجالی==
==منابع رجالی==
درباره نخستین اثر مکتوب رجالی شیعه اختلاف نظر وجود دارد. آقابزرگ طهرانی کتاب تسمیة من شهد مع امیرالمؤمنین الجمل و صفین و النهروان من الصحابة، از عبیدالله‌بن‌ابی‌رافع را نخستین تألیف رجالی شیعه دانسته‌است.<ref> (آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ۱۰/۸۳)</ref> با پذیرش این نظر، می‌توان نتیجه گرفت کتاب‌های رجالی از سال‌های نخست عصر امام معصوم(ع) نگاشته شده‌اند؛ زیرا ابن‌ابی‌رافع، از یاران و اصحاب امیرالمؤمنین(ع) است؛ اما چون این کتاب بیشتر در شمار کتاب‌های تراجم و شامل بر نام آن گروه از اصحاب امام‌علی(ع) است که در جنگ‌های مهم ایشان شرکت داشتند،<ref> (آقابزرگ طهرانی، مصفی المقال، ۲۵۸ ـ ۲۵۹)</ref> آن را تألیف رجالیِ صرف نمی‌توان شمرد.<ref> (رحمان‌ستایش، آشنایی با کتب رجالی، ۱۰؛ سمین، ۶۳)</ref> به نظر می‌رسد نخستین تألیف مستقل رجالی در شیعه، کتاب الرجال عبدالله‌بن‌جبله کنانی (م۲۱۹ق) باشد؛<ref> (← آقابزرگ، الذریعه، ۲/۱۳۲؛ ساعدی، ۲۱۶)</ref> از این‌رو تاریخ تألیفات رجالی شیعه را به اواخر دوره حضور معصومان(ع) می‌توان رساند. بنابر بعضی گزارش‌ها، علمای شیعه در فاصله میان قرن سوم تا نیمه اول قرن پنجم، یعنی عصر تدوین اصول رجالی، ۱۱۶ کتاب در دانش رجال شیعی تألیف کرده‌اند که از آن میان، ۳۴ اثر در قرن سوم، ۷۹ اثر در قرن چهارم و سیزده اثر در قرن پنجم نوشته شده‌است؛<ref> (ساعدی، ۲۱۶ ـ ۲۲۲؛ رحمان‌ستایش، آشنایی با علم رجال، ۱۲ ـ ۲۳)</ref> اما بسیاری از این کتاب‌ها در دسترس نیستند. منابع رجالی شیعه از نظر تاریخی و میزان تأثیرگذاری به سه دسته تقسیم می‌شوند:  
درباره نخستین اثر مکتوب رجالی شیعه اختلاف نظر وجود دارد. آقابزرگ طهرانی کتاب تسمیة من شهد مع امیرالمؤمنین الجمل و صفین و النهروان من الصحابة، از عبیدالله‌بن‌ابی‌رافع را نخستین تألیف رجالی شیعه دانسته‌است.<ref> (آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ۱۰/۸۳)</ref> با پذیرش این نظر، می‌توان نتیجه گرفت کتاب‌های رجالی از سال‌های نخست عصر امام معصوم(ع) نگاشته شده‌اند؛ زیرا ابن‌ابی‌رافع، از یاران و اصحاب امیرالمؤمنین(ع) است؛ اما چون این کتاب بیشتر در شمار کتاب‌های تراجم و شامل بر نام آن گروه از اصحاب امام‌علی(ع) است که در جنگ‌های مهم ایشان شرکت داشتند،<ref> (آقابزرگ طهرانی، مصفی المقال، ۲۵۸ ـ ۲۵۹)</ref> آن را تألیف رجالیِ صرف نمی‌توان شمرد.<ref> (رحمان‌ستایش، آشنایی با کتب رجالی، ۱۰؛ سمین، ۶۳)</ref>  
 
به نظر می‌رسد نخستین تألیف مستقل رجالی در شیعه، کتاب الرجال عبدالله‌بن‌جبله کنانی (م۲۱۹ق) باشد؛<ref> (← آقابزرگ، الذریعه، ۲/۱۳۲؛ ساعدی، ۲۱۶)</ref> از این‌رو تاریخ تألیفات رجالی شیعه را به اواخر دوره حضور معصومان(ع) می‌توان رساند. بنابر بعضی گزارش‌ها، علمای شیعه در فاصله میان قرن سوم تا نیمه اول قرن پنجم، یعنی عصر تدوین اصول رجالی، ۱۱۶ کتاب در دانش رجال شیعی تألیف کرده‌اند که از آن میان، ۳۴ اثر در قرن سوم، ۷۹ اثر در قرن چهارم و سیزده اثر در قرن پنجم نوشته شده‌است؛<ref> (ساعدی، ۲۱۶ ـ ۲۲۲؛ رحمان‌ستایش، آشنایی با علم رجال، ۱۲ ـ ۲۳)</ref> اما بسیاری از این کتاب‌ها در دسترس نیستند. منابع رجالی شیعه از نظر تاریخی و میزان تأثیرگذاری به سه دسته تقسیم می‌شوند:  


الف) دسته نخست که از سده سوم تا پنجم تدوین شده‌اند عبارت‌اند:
الف) دسته نخست که از سده سوم تا پنجم تدوین شده‌اند عبارت‌اند:
# رجال برقی، تألیف احمدبن‌محمدبن‌خالد برقی (م۲۷۴ یا۲۸۰ق) که کتاب الرجال (نجاشی، ۷۶) و کتاب طبقات الرجال (طوسی، الفهرست، ۵۳) نیز نامیده شده و با عنوان‌های کتاب الرجال، همراه خلاصة الاقوال علامه حلی چاپ شده‌است. این کتاب دارای فهرستی از نام‌های راویان معصومان(ع) است که به ترتیب از اصحاب پیامبر اکرم(ص) تا اصحاب امام‌حسن عسکری(ع) تنظیم شده‌اند (رحمان‌ستایش، آشنایی با کتب رجالی، ۲۹ ـ ۳۶).
# رجال برقی، تألیف احمدبن‌محمدبن‌خالد برقی (م۲۷۴ یا۲۸۰ق) که کتاب الرجال (نجاشی، ۷۶) و کتاب طبقات الرجال<ref></ref> (طوسی، الفهرست، ۵۳) نیز نامیده شده و با عنوان‌های کتاب الرجال، همراه خلاصة الاقوال علامه حلی چاپ شده‌است. این کتاب دارای فهرستی از نام‌های راویان معصومان(ع) است که به ترتیب از اصحاب پیامبر اکرم(ص) تا اصحاب امام‌حسن عسکری(ع) تنظیم شده‌اند (رحمان‌ستایش، آشنایی با کتب رجالی، ۲۹ ـ ۳۶).<ref></ref>
# رجال‌کشی، کتاب رجال ابوعمرو محمدبن عمربن‌عبدالعزیز کشی (متوفی نیمه نخست قرن چهارم) که با عناوین مختلفی از آن یادشده است. نسخه‌ای از این کتاب با گزینش و تلخیص شیخ طوسی با عنوان اختیار معرفة الرجال در دست است (طوسی، الفهرست، ۴۵۱؛ آقابزرگ، الذریعه، ۱/۳۶۵ ـ ۳۶۶).
# رجال‌کشی، کتاب رجال ابوعمرو محمدبن عمربن‌عبدالعزیز کشی (متوفی نیمه نخست قرن چهارم) که با عناوین مختلفی از آن یادشده است. نسخه‌ای از این کتاب با گزینش و تلخیص شیخ طوسی با عنوان اختیار معرفة الرجال در دست است (طوسی، الفهرست، ۴۵۱؛ آقابزرگ، الذریعه، ۱/۳۶۵ ـ ۳۶۶).<ref></ref>
# کتاب ابوغالب احمدبن‌محمدبن‌محمد زراری (م۳۶۸) که با عنوان‌های رسالة ابی‌غالب الزراری الی ابن‌ابنه فی ذکر آل اعین و رسالة آل اعین چاپ شده‌است و در واقع نامه‌ای است که ابوغالب زراری در معرفی خود و بزرگان آل اعین، ازجمله زرارةبن‌اعین (م۱۵۰ق) به نوه‌اش نوشته‌است. چون در این کتاب مؤلف افزون بر معرفی راویان آل اعین، راویان مرتبط با خاندان اعین را نیز معرفی کرده‌است و همچنین فهرستی از کتاب‌هایی که اجازه نقل آنها را داشته با ذکر مؤلف آن کتاب‌ها معرفی کرده، یکی از منابع رجالی و فهرستی شمرده شده‌است (سمین، ۹۶ ـ ۹۹). تکمله رسالة ابوغالب زراری، اثر ابوعبدالله حسین‌بن‌عبیدالله غضائری (م۴۱۱ق) نیز همراه رسالة ابی‌غالب الزراری چاپ شده‌است.
# کتاب ابوغالب احمدبن‌محمدبن‌محمد زراری (م۳۶۸) که با عنوان‌های رسالة ابی‌غالب الزراری الی ابن‌ابنه فی ذکر آل اعین و رسالة آل اعین چاپ شده‌است و در واقع نامه‌ای است که ابوغالب زراری در معرفی خود و بزرگان آل اعین، ازجمله زرارةبن‌اعین (م۱۵۰ق) به نوه‌اش نوشته‌است. چون در این کتاب مؤلف افزون بر معرفی راویان آل اعین، راویان مرتبط با خاندان اعین را نیز معرفی کرده‌است و همچنین فهرستی از کتاب‌هایی که اجازه نقل آنها را داشته با ذکر مؤلف آن کتاب‌ها معرفی کرده، یکی از منابع رجالی و فهرستی شمرده شده‌است (سمین، ۹۶ ـ ۹۹). تکمله رسالة ابوغالب زراری، اثر ابوعبدالله حسین‌بن‌عبیدالله غضائری (م۴۱۱ق) نیز همراه رسالة ابی‌غالب الزراری چاپ شده‌است.
# رجال نجاشی (م۴۵۰ق) که نام کامل آن فهرس اسماء مصنفی الشیعه است که از آن با عنوان فهرست یا رجال نجاشی نیز یاد می‌شود. ابوالعباس احمدبن‌علی نجاشی اسدی کوفی مؤلف کتاب از بزرگان حدیث و رجال شیعه است. در رجال نجاشی تنها رجال شیعی آمده و او از راویان اهل سنت تنها در مواردی که روایاتی را از شیعه نقل کرده یا کتابی در خدمت به فرهنگ شیعه نگاشته‌اند (نظیر مدائنی و طبری)، نام برده‌است. نجاشی غالباً به جرح و تعدیل راویان پرداخته‌است؛ هرچند در برخی موارد در مدح و ذم آنان سکوت کرده‌است. این کتاب که در آن ۱۲۶۹ راوی بررسی شده، به تحقیق سیدموسی شبیری زنجانی در یک جلد انتشار یافته‌است.
# رجال نجاشی (م۴۵۰ق) که نام کامل آن فهرس اسماء مصنفی الشیعه است که از آن با عنوان فهرست یا رجال نجاشی نیز یاد می‌شود. ابوالعباس احمدبن‌علی نجاشی اسدی کوفی مؤلف کتاب از بزرگان حدیث و رجال شیعه است. در رجال نجاشی تنها رجال شیعی آمده و او از راویان اهل سنت تنها در مواردی که روایاتی را از شیعه نقل کرده یا کتابی در خدمت به فرهنگ شیعه نگاشته‌اند (نظیر مدائنی و طبری)، نام برده‌است. نجاشی غالباً به جرح و تعدیل راویان پرداخته‌است؛ هرچند در برخی موارد در مدح و ذم آنان سکوت کرده‌است. این کتاب که در آن ۱۲۶۹ راوی بررسی شده، به تحقیق سیدموسی شبیری زنجانی در یک جلد انتشار یافته‌است.
# رجال الطوسی تألیف شیخ طوسی (م۴۶۰ق) که دارای سیزده باب، و شمار راویان ذکرشده در آن، ۶۴۲۹ راوی است. شیخ طوسی برای آسان شدن کار، نام اصحاب پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) را به ترتیب حروف الفبا آورده‌است.
# رجال الطوسی تألیف شیخ طوسی (م۴۶۰ق) که دارای سیزده باب، و شمار راویان ذکرشده در آن، ۶۴۲۹ راوی است. شیخ طوسی برای آسان شدن کار، نام اصحاب پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) را به ترتیب حروف الفبا آورده‌است.
# الفهرست تألیف شیخ طوسی (م۴۶۰ق) که بر اساس حروف الفبا تنظیم شده و ۹۱۲ راوی در آن معرفی شده‌اند. نخستین راوی ابراهیم‌بن‌محمد ابن‌ابی‌یحیی و آخرین راوی ابن‌عصام است. هدف شیخ طوسی از نگارش این کتاب ضبط نام‌های صاحبان کتاب، یا اصل بوده‌است؛ اما از آنجا که در کنار ذکر نام آنان، عموماً به جرح و تعدیل آنان پرداخته، به عنوان منبع رجالی شناخته شده‌است. این کتاب نیز در یک جلد و با تحقیق جواد قیومی منتشر شده‌است.
# الفهرست تألیف شیخ طوسی (م۴۶۰ق) که بر اساس حروف الفبا تنظیم شده و ۹۱۲ راوی در آن معرفی شده‌اند. نخستین راوی ابراهیم‌بن‌محمد ابن‌ابی‌یحیی و آخرین راوی ابن‌عصام است. هدف شیخ طوسی از نگارش این کتاب ضبط نام‌های صاحبان کتاب، یا اصل بوده‌است؛ اما از آنجا که در کنار ذکر نام آنان، عموماً به جرح و تعدیل آنان پرداخته، به عنوان منبع رجالی شناخته شده‌است. این کتاب نیز در یک جلد و با تحقیق جواد قیومی منتشر شده‌است.
# رجال ابن‌غضائری، اثر احمدبن‌حسین بن‌عبیدالله غضائری (متوفی نیمه نخست قرن پنجم) که آن با عنوان کتاب الضعفاء نیز یادشده است (آقابزرگ، الذریعه، ۱۰/۸۱ و ۸۸). این کتاب هم به حسین‌بن‌عبیدالله غضائری و هم به فرزندش منسوب است (سبحانی، تحقیقی پیرامون، ۶۱ ـ ۶۵؛ جلالی، ۱۲ ـ ۴۱؛ رحمان‌ستایش، آشنایی با کتب رجالی، ۳۷ ـ ۴۲). به نوشته آقابزرگ طهرانی (الذریعه۱۰/۸۱ و ۸۸) احمدبن‌طاووس حلی (م۶۷۳ق) الفاظ این کتاب را بدون سندی که به مؤلف برسد، در اختیار داشت و آنها را در جامع رجالی خود، حل الاشکال فی معرفة الرجال آورد. کتاب حل الاشکال امروزه در دست نیست و تنها دو گزیده از آن موجود است. حسن‌بن‌زین‌الدین عاملی (م۱۰۱۱ق) نسخه‌ای از این کتاب را به خط مؤلف که در اختیار پدرش شهید ثانی بود (مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ۱۰۵/۱۵۲ ـ ۱۵۴)، در اختیار داشت و بر اساس آن، کتاب التحریر الطاووسی را تدوین کرد. نسخه حل الاشکال پس از وی به دست عبدالله شوشتری (م۱۰۲۱ق) رسید. او نیز تنها عبارات کتاب منسوب به ابن‌غضائری را از آن استخراج و به ترتیب الفبایی مرتب و در اثری دیگر تدوین کرد. سپس شاگردش عنایت‌الله قهپایی آنچه را استادش از کتاب حل الاشکال استخراج کرده بود، در کتاب خود مجمع الرجال ـ مشتمل بر مطالب اصول پنج‌گانه رجالی متقدم شیعی ـ نقل کرد (آقابزرگ، الذریعه، ۳/۳۸۵ ـ ۳۸۶).
# رجال ابن‌غضائری، اثر احمدبن‌حسین بن‌عبیدالله غضائری (متوفی نیمه نخست قرن پنجم) که آن با عنوان کتاب الضعفاء نیز یادشده است (آقابزرگ، الذریعه، ۱۰/۸۱ و ۸۸). این کتاب هم به حسین‌بن‌عبیدالله غضائری و هم به فرزندش منسوب است (سبحانی، تحقیقی پیرامون، ۶۱ ـ ۶۵؛ جلالی، ۱۲ ـ ۴۱؛ رحمان‌ستایش، آشنایی با کتب رجالی، ۳۷ ـ ۴۲).  
 
به نوشته آقابزرگ طهرانی (الذریعه۱۰/۸۱ و ۸۸) احمدبن‌طاووس حلی (م۶۷۳ق) الفاظ این کتاب را بدون سندی که به مؤلف برسد، در اختیار داشت و آنها را در جامع رجالی خود، حل الاشکال فی معرفة الرجال آورد. کتاب حل الاشکال امروزه در دست نیست و تنها دو گزیده از آن موجود است. حسن‌بن‌زین‌الدین عاملی (م۱۰۱۱ق) نسخه‌ای از این کتاب را به خط مؤلف که در اختیار پدرش شهید ثانی بود (مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ۱۰۵/۱۵۲ ـ ۱۵۴)، در اختیار داشت و بر اساس آن، کتاب التحریر الطاووسی را تدوین کرد. نسخه حل الاشکال پس از وی به دست عبدالله شوشتری (م۱۰۲۱ق) رسید. او نیز تنها عبارات کتاب منسوب به ابن‌غضائری را از آن استخراج و به ترتیب الفبایی مرتب و در اثری دیگر تدوین کرد. سپس شاگردش عنایت‌الله قهپایی آنچه را استادش از کتاب حل الاشکال استخراج کرده بود، در کتاب خود مجمع الرجال ـ مشتمل بر مطالب اصول پنج‌گانه رجالی متقدم شیعی ـ نقل کرد (آقابزرگ، الذریعه، ۳/۳۸۵ ـ ۳۸۶).


ب) دسته دوم منابع رجالی که از سده ششم تا هشتم نگاشته شدند، عبارت‌اند از: فهرست شیخ‌منتجب‌الدین، معالم العلماء ابن‌شهرآشوب، رجال ابن‌داوود و خلاصة الاقوال فی علم الرجال علامه حلی. این کتاب‌ها به اصول رجالی چهارگانه معروف شده‌اند (سبحانی، کلیات، ۱۰۹ ـ ۱۲۳).
ب) دسته دوم منابع رجالی که از سده ششم تا هشتم نگاشته شدند، عبارت‌اند از: فهرست شیخ‌منتجب‌الدین، معالم العلماء ابن‌شهرآشوب، رجال ابن‌داوود و خلاصة الاقوال فی علم الرجال علامه حلی. این کتاب‌ها به اصول رجالی چهارگانه معروف شده‌اند (سبحانی، کلیات، ۱۰۹ ـ ۱۲۳).


ج) دسته سوم از منابع رجالی شیعه عبارت‌اند از: مجمع الرجال عنایت‌الله قهپایی، نقد الرجال سیدمصطفی حسینی تفرشی، منهج المقال میرزامحمد استرآبادی، جامع الرواة محمدبن‌علی غروی اردبیلی، الفوائد الرجالیه سیدمحمدمهدی بحرالعلوم، تنقیح المقال عبدالله مامقانی، قاموس الرجال شیخ‌محمدتقی تستری و معجم رجال الحدیث از سیدابوالقاسم خویی. این منابع که از سده دهم تا عصر حاضر نوشته شده‌اند، به عنوان جوامع رجالی متأخر شیعه از آنها یادشده است (همان، ۱۲۵ ـ ۱۴۷).
ج) دسته سوم از منابع رجالی شیعه عبارت‌اند از: مجمع الرجال عنایت‌الله قهپایی، نقد الرجال سیدمصطفی حسینی تفرشی، منهج المقال میرزامحمد استرآبادی، جامع الرواة محمدبن‌علی غروی اردبیلی، الفوائد الرجالیه سیدمحمدمهدی بحرالعلوم، تنقیح المقال عبدالله مامقانی، قاموس الرجال شیخ‌محمدتقی تستری و معجم رجال الحدیث از سیدابوالقاسم خویی. این منابع که از سده دهم تا عصر حاضر نوشته شده‌اند، به عنوان جوامع رجالی متأخر شیعه از آنها یادشده است (همان، ۱۲۵ ـ ۱۴۷).
==انواع توثیق==
==انواع توثیق==
از مباحث مقدماتی در علم رجال، توثیق راوی است. مشهور علمای شیعه و اهل سنت در اصل روایت و هم در تزکیه و توثیق، یک نفر را کافی می‌دانند (طوسی، العده، ۱/۱۲۶؛ سبحانی، کلیات، ۱۵۸). در برابر گروهی قائل شده‌اند لازم است راوی را دو نفر توثیق کنند (عاملی، ۱/۱۶). امام‌خمینی به صورت مستقل و صریح به این بحث نپرداخته‌است؛ اما با توجه به استناد ایشان به توثیق علمایی مانند کشی و نجاشی و اکتفا به تعدیل یک نفر از این بزرگان، می‌توان پی برد که ایشان نیز قول مشهور را قبول کرده‌است (← ادامه مقاله). توثیقات بر دو قسم است: توثیقات خاص و توثیقات عام. مراد از توثیق خاص، توثیق واردشده درباره یک فرد بدون ارائه یک ضابطه کلی است و مقابلش توثیق عام است که مقصود توثیق جماعتی بر اساس ضابطه‌ای کلی است (سبحانی، کلیات، ۱۵۱ و ۲۰۵).
از مباحث مقدماتی در علم رجال، توثیق راوی است. مشهور علمای شیعه و اهل سنت در اصل روایت و هم در تزکیه و توثیق، یک نفر را کافی می‌دانند (طوسی، العده، ۱/۱۲۶؛ سبحانی، کلیات، ۱۵۸). در برابر گروهی قائل شده‌اند لازم است راوی را دو نفر توثیق کنند (عاملی، ۱/۱۶). امام‌خمینی به صورت مستقل و صریح به این بحث نپرداخته‌است؛ اما با توجه به استناد ایشان به توثیق علمایی مانند کشی و نجاشی و اکتفا به تعدیل یک نفر از این بزرگان، می‌توان پی برد که ایشان نیز قول مشهور را قبول کرده‌است (← ادامه مقاله). توثیقات بر دو قسم است: توثیقات خاص و توثیقات عام. مراد از توثیق خاص، توثیق واردشده درباره یک فرد بدون ارائه یک ضابطه کلی است و مقابلش توثیق عام است که مقصود توثیق جماعتی بر اساس ضابطه‌ای کلی است (سبحانی، کلیات، ۱۵۱ و ۲۰۵).
confirmed، emailconfirmed، templateeditor
۱٬۱۸۸

ویرایش