تبعیض: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۹۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۷ بهمن ۱۴۰۱
بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:


== مفهوم‌شناسی ==
== مفهوم‌شناسی ==
تبعیض واژه عربی از ریشه «بعض» و به معنای پاره‌پاره‌کردن و تقسیم آمده است<ref>دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۴/۵۵۹۳؛ آذرنوش، فرهنگ معاصر عربی ـ فارسی، ۴۳</ref> و در کاربردهای فارسی به معنای کسی یا چیزی را به‌طور ناعادلانه بر دیگری ترجیح‌دادن به‌کار رفته است<ref>انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۳/۱۶۱۰</ref>؛ چنان‌که از نگاه [[جامعه‌شناسی]]، تبعیضْ به فعالیتی گفته می‌شود که حق اعضای یک گروه را برای استفاده از فرصت‌هایی که در برابر دیگران گشوده است، سلب می‌کند.<ref>گیدنز، جامعه‌شناسی، ۲۶۳</ref> در نگاهی دیگر تبعیضْ وضع محدودیت‌هایی به کمک [[قانون]]، [[آداب و رسوم]] یا قرارداد غیررسمی علیه یک گروه خاص مانند یک گروه مذهبی یا نژادی است<ref>بابایی، فرهنگ اصطلاحات، ۳۱۰–۳۱۱</ref>؛ از همین‌رو [[تبعیض‌نژادی]] نیز نظریه‌ای ارتجاعی، مبنی بر مساوی‌نبودن نژادهای مختلف قومی است و منکر حقوق مساوی برای اقوام می‌شود.<ref>هیوود، مفاهیم کلیدی، ۸۹–۹۰</ref>
تبعیض واژه عربی از ریشه «بعض» و به معنای پاره‌پاره‌کردن و تقسیم آمده است<ref>دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۴/۵۵۹۳؛ آذرنوش، فرهنگ معاصر عربی ـ فارسی، ۴۳</ref> و در کاربردهای فارسی به معنای کسی یا چیزی را به‌طور ناعادلانه بر دیگری ترجیح‌دادن به‌کار رفته است<ref>انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۳/۱۶۱۰</ref>؛ چنان‌که از نگاه جامعه‌شناسی، تبعیضْ به فعالیتی گفته می‌شود که حق اعضای یک گروه را برای استفاده از فرصت‌هایی که در برابر دیگران گشوده است، سلب می‌کند.<ref>گیدنز، جامعه‌شناسی، ۲۶۳</ref> در نگاهی دیگر تبعیضْ وضع محدودیت‌هایی به کمک [[قانون]]، آداب و رسوم یا قرارداد غیررسمی علیه یک گروه خاص مانند یک گروه مذهبی یا نژادی است<ref>بابایی، فرهنگ اصطلاحات، ۳۱۰–۳۱۱</ref>؛ از همین‌رو تبعیض‌نژادی نیز نظریه‌ای ارتجاعی، مبنی بر مساوی‌نبودن نژادهای مختلف قومی است و منکر حقوق مساوی برای اقوام می‌شود.<ref>هیوود، مفاهیم کلیدی، ۸۹–۹۰</ref>


== پیشینه ==
== پیشینه ==
نابرابری اجتماعی، یکی از مشکلات جامعه بشری است. تبعیض در [[یونان]] و [[روم باستان]] تبعیضی قانونی بود و [[حکومت]]، افراد را به دو دسته فرادستان و فرودستان تقسیم می‌کرد<ref>ماخت و هال، تاریخ برده‌داری، ۱۶–۱۸</ref> و در جامعه ایرانِ پیش از [[اسلام]] نیز بر دو رکن [[مالکیت]] و [[خون]] استوار بود؛ بر این اساس مجموعه‌ای از حدود و مقررات، اشراف را از عامه مردم جدا می‌کرد.<ref>کریستن سن، ایران در زمان ساسانیان، ۴۲۴</ref> زندگی اشراف از جهت لباس، خوراک، مسکن و مانند آن با توده مردم و کشاورزان قابل قیاس نبود و قوانین و نظام‌های مملکتی نیز حامی این طبقه‌بندی بود.<ref>کریستن سن، ایران در زمان ساسانیان، ۴۲۴–۴۲۵</ref>
نابرابری اجتماعی، یکی از مشکلات جامعه بشری است. تبعیض در [[یونان]] و روم باستان تبعیضی قانونی بود و حکومت، افراد را به دو دسته فرادستان و فرودستان تقسیم می‌کرد<ref>ماخت و هال، تاریخ برده‌داری، ۱۶–۱۸</ref> و در جامعه ایرانِ پیش از [[اسلام]] نیز بر دو رکن [[مالکیت]] و خون استوار بود؛ بر این اساس مجموعه‌ای از حدود و مقررات، اشراف را از عامه مردم جدا می‌کرد.<ref>کریستن سن، ایران در زمان ساسانیان، ۴۲۴</ref> زندگی اشراف از جهت لباس، خوراک، مسکن و مانند آن با توده مردم و کشاورزان قابل قیاس نبود و قوانین و نظام‌های مملکتی نیز حامی این طبقه‌بندی بود.<ref>کریستن سن، ایران در زمان ساسانیان، ۴۲۴–۴۲۵</ref>
{{سخ}}
{{سخ}}
با ورود اسلام به [[ایران]] با اینکه در اسلام بر نکوهش و نفی هر گونه تبعیض و برابری و برادری تأکید فراوان شده بود، همچنان تبعیض در شکل‌های گوناگون بر مردم اعمال می‌شد. پس از به‌حکومت‌رسیدن خاندان [[بنی‌امیه]]، تبعیض در میان مسلمانان به اوج رسید و مناسبات اجتماعی و امتیازات اقتصادی و منصبی، بر اساس عرب‌گرایی افراطی بنا شد؛ چنان‌که به مقابله ایرانیان در برابر آن و شکل‌گیری [[نهضت شعوبیه]] انجامید.<ref>جعفریان، تاریخ ایران اسلامی، ۱/۳۳۰–۳۳۱؛ ممتحن، نهضت شعوبیه، ۱۸۷</ref>
با ورود اسلام به [[ایران]] با اینکه در اسلام بر نکوهش و نفی هر گونه تبعیض و برابری و [[برادری]] تأکید فراوان شده بود، همچنان تبعیض در شکل‌های گوناگون بر مردم اعمال می‌شد. پس از به‌حکومت‌رسیدن خاندان [[بنی‌امیه]]، تبعیض در میان مسلمانان به اوج رسید و مناسبات اجتماعی و امتیازات اقتصادی و منصبی، بر اساس عرب‌گرایی افراطی بنا شد؛ چنان‌که به مقابله ایرانیان در برابر آن و شکل‌گیری نهضت شعوبیه انجامید.<ref>جعفریان، تاریخ ایران اسلامی، ۱/۳۳۰–۳۳۱؛ ممتحن، نهضت شعوبیه، ۱۸۷</ref>
{{سخ}}
{{سخ}}
[[خلفای عباسی]] نیز پس از آنکه به قدرت رسیدند، برخلاف وعده‌های پیشین، از روش امویان پیروی کردند<ref>راوندی، تاریخ اجتماعی ایران، ۲/۶۶</ref> و بر اثر اختلافات نژادی و قومی روزافزون، اتحاد دنیای اسلام به تفرقه گرایید.<ref>راوندی، تاریخ اجتماعی ایران، ۲/۱۷۱</ref> در دوران حدود ۱۴۰ سال سلطه [[مغول]] بر ایران،<ref>جعفریان، تاریخ ایران اسلامی، ۳/۱۵</ref> وضع اجتماعی و اقتصادی ایران بیش از پیش درهم و آشفته شد.<ref>راوندی، تاریخ اجتماعی ایران، ۴/بخش دو/۱۳۱۳</ref>
[[خلفای عباسی]] نیز پس از آنکه به قدرت رسیدند، برخلاف وعده‌های پیشین، از روش امویان پیروی کردند<ref>راوندی، تاریخ اجتماعی ایران، ۲/۶۶</ref> و بر اثر اختلافات نژادی و قومی روزافزون، اتحاد دنیای اسلام به تفرقه گرایید.<ref>راوندی، تاریخ اجتماعی ایران، ۲/۱۷۱</ref> در دوران حدود ۱۴۰ سال سلطه مغول بر ایران،<ref>جعفریان، تاریخ ایران اسلامی، ۳/۱۵</ref> وضع اجتماعی و اقتصادی ایران بیش از پیش درهم و آشفته شد.<ref>راوندی، تاریخ اجتماعی ایران، ۴/بخش دو/۱۳۱۳</ref>
{{سخ}}
{{سخ}}
پس از شکست مغول و حاکمیت [[دولت صفوی]] و حکومت‌های پس از آن نیز، به‌رغم کاهش نسبی آشفتگی‌های سیاسی، [[ظلم]] و [[تبعیض اجتماعی]]، همچنان ادامه یافت<ref>جعفریان، تاریخ ایران اسلامی، ۴/۱۷ و ۴۵۳؛ آغاجری، مقدمه‌ای بر مناسبات دین و دولت، ۵۶۲–۵۶۷</ref>؛ به گونه‌ای که ایران در دوران [[قاجار]] از نظر اقتصادی و اجتماعی بسیار آشفته و درهم بود و شاه و اطرافیان با بی‌توجهی به درمان نابسامانی‌های اقتصادی و اجتماعی، کمترین حقوق و احترامی برای توده مردم در نظر نداشتند.<ref>راوندی، تاریخ اجتماعی ایران، ۴/بخش یک/۲۵۶–۲۵۷</ref> فشارهای اقتصادی بر مردم، [[قحطی]] و فقر عمومی ناشی از ولخرجی‌های دربار که تبعیض عمیق بین مردم و طبقه حاکم به وجود آورده بود، موجب شکل‌گیری شورش‌های پراکنده علیه حکومت قاجار شد که یکی از نتایج آن [[انقلاب مشروطه]] بود.<ref>خاتمی، زمینه‌های خیزش مشروطه، ۱۷</ref> تبعیض و نابرابری‌های اجتماعی در دوره [[رژیم پهلوی]] با شدت بیشتر ادامه یافت و خود، یکی از زمینه‌های [[انقلاب اسلامی]] به رهبری [[امام‌خمینی]] بود که در برابر آن برپا شد و به دنبال تشکیل [[نظام جمهوری اسلامی]] تلاش شد این نابرابری‌ها در عرصه‌های مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی به صورت چشمگیری کاهش یابد.
پس از شکست مغول و حاکمیت [[صفویه|دولت صفوی]] و حکومت‌های پس از آن نیز، به‌رغم کاهش نسبی آشفتگی‌های سیاسی، [[ظلم]] و تبعیض اجتماعی، همچنان ادامه یافت<ref>جعفریان، تاریخ ایران اسلامی، ۴/۱۷ و ۴۵۳؛ آغاجری، مقدمه‌ای بر مناسبات دین و دولت، ۵۶۲–۵۶۷</ref>؛ به گونه‌ای که ایران در [[قاجاریه|دوران قاجار]] از نظر اقتصادی و اجتماعی بسیار آشفته و درهم بود و شاه و اطرافیان با بی‌توجهی به درمان نابسامانی‌های اقتصادی و اجتماعی، کمترین حقوق و احترامی برای توده مردم در نظر نداشتند.<ref>راوندی، تاریخ اجتماعی ایران، ۴/بخش یک/۲۵۶–۲۵۷</ref> فشارهای اقتصادی بر مردم، قحطی و فقر عمومی ناشی از ولخرجی‌های دربار که تبعیض عمیق بین مردم و طبقه حاکم به وجود آورده بود، موجب شکل‌گیری شورش‌های پراکنده علیه حکومت قاجار شد که یکی از نتایج آن [[نهضت مشروطه|انقلاب مشروطه]] بود.<ref>خاتمی، زمینه‌های خیزش مشروطه، ۱۷</ref> تبعیض و نابرابری‌های اجتماعی در دوره [[رژیم پهلوی]] با شدت بیشتر ادامه یافت و خود، یکی از زمینه‌های [[انقلاب اسلامی]] به رهبری [[امام‌خمینی]] بود که در برابر آن برپا شد و به دنبال تشکیل [[نظام جمهوری اسلامی ایران|نظام جمهوری اسلامی]] تلاش شد این نابرابری‌ها در عرصه‌های مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی به صورت چشمگیری کاهش یابد.


== نفی تبعیض در اسلام ==
== نفی تبعیض در اسلام ==
در سرزمین [[حجاز]] پیش از اسلام علاوه بر افکار جاهلانه، مسئله [[تعصب|عصبیت]] قومی بسیار پررنگ بود. آشکارترینِ آنها، اصل سنت قبیله‌ای، آداب و رسوم پدران و اجداد بود که این نوع عصبیتِ قومی<ref>محمدجعفری، دین و برابری انسانی، ۲۹</ref> در بسیاری از روابط اجتماعی باعث تبعیض می‌شد. با ظهور اسلام، روابط اخلاقی و قبیله‌ای در حجاز به‌کلی دگرگون شد و دلیل اصلی ستیز و مخالفت اشراف با پیامبر اکرم(ص) نیز همین عامل بود<ref>جعفریان، تاریخ ایران اسلامی، ۱/۴۶–۴۹</ref>؛ زیرا [[قرآن کریم]] با نفی تبعیض میان انسان‌ها و قراردادن ملاک برتری بر [[تقوا]]،<ref>حجرات، ۱۳</ref> تحول عظیمی در [[فرهنگ جاهلی]] ایجاد کرد<ref>ابن‌هشام، السیرة النبویه، ۱/۵۰۴–۵۰۷</ref>؛ چنان‌که مسلمانان را با یکدیگر برادر شمرده<ref>آل عمران، ۱۰۳</ref> و دستور به اصلاح میان آنان داده است.<ref>حجرات، ۱۰</ref> [[پیامبر اکرم(ص)]] نیز هیچ‌گونه تبعیضی میان [[صحابه]] خود حتی با بردگان قائل نبود؛ چنان‌که [[بلال حبشیِ]] سیاه‌پوست را به عنوان نخستین مؤذن اسلام<ref>ابن‌شعبه، تحف العقول، ۳۴؛ حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة، ۴/۲۸۶</ref> و همچنین خزانه‌دار خود<ref>ابن‌اثیر، اسد الغابه، ۱/۲۴۳</ref> انتخاب کرد. ایشان پس از [[فتح مکه]] نیز در خطبه‌ای اعلام کرد در اسلام [[عرب]] بر [[عجم]] و سفید بر سیاه برتری ندارد و ملاک برتری تقواست.<ref>قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۶/۳۴۲</ref> [[امیرالمؤمنین علی(ع)]] نیز پس از رسیدن به حکومت و در نخستین روز پس از [[بیعت]] مردم با ایشان، همگان را از فزون‌خواهی از [[بیت‌المال]] برحذر داشت و با تقسیم غیرعادلانه اموال عمومی به مقابله برخاست<ref>نهج البلاغه، ترجمه سیدجمال‌الدین دین‌پرور، خ۱۹۶، ۲۹۶–۲۹۷</ref> و در توصیه‌هایی به حاکمان ازجمله [[اسودبن‌قطبه]] فرمانده سپاه حلوان، وی را به رعایت [[عدالت]] و تبعیض نگذاشتن میان مردم دعوت کرد.<ref>نهج البلاغه، ترجمه سیدجمال‌الدین دین‌پرور، ن۵۹، ۴۷۹</ref>
در سرزمین [[حجاز]] پیش از [[اسلام]] علاوه بر افکار جاهلانه، مسئله [[تعصب|عصبیت]] قومی بسیار پررنگ بود. آشکارترینِ آنها، اصل سنت قبیله‌ای، آداب و رسوم پدران و اجداد بود که این نوع عصبیتِ قومی<ref>محمدجعفری، دین و برابری انسانی، ۲۹</ref> در بسیاری از روابط اجتماعی باعث تبعیض می‌شد. با ظهور اسلام، روابط اخلاقی و قبیله‌ای در حجاز به‌کلی دگرگون شد و دلیل اصلی ستیز و مخالفت اشراف با [[پیامبر اکرم(ص)]] نیز همین عامل بود<ref>جعفریان، تاریخ ایران اسلامی، ۱/۴۶–۴۹</ref>؛ زیرا [[قرآن کریم]] با نفی تبعیض میان انسان‌ها و قراردادن ملاک برتری بر [[تقوا]]،<ref>حجرات، ۱۳</ref> تحول عظیمی در فرهنگ جاهلی ایجاد کرد<ref>ابن‌هشام، السیرة النبویه، ۱/۵۰۴–۵۰۷</ref>؛ چنان‌که مسلمانان را با یکدیگر برادر شمرده<ref>آل عمران، ۱۰۳</ref> و دستور به اصلاح میان آنان داده است.<ref>حجرات، ۱۰</ref> پیامبر اکرم(ص) نیز هیچ‌گونه تبعیضی میان [[صحابه]] خود حتی با بردگان قائل نبود؛ چنان‌که بلال حبشیِ سیاه‌پوست را به عنوان نخستین مؤذن اسلام<ref>ابن‌شعبه، تحف العقول، ۳۴؛ حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة، ۴/۲۸۶</ref> و همچنین خزانه‌دار خود<ref>ابن‌اثیر، اسد الغابه، ۱/۲۴۳</ref> انتخاب کرد. ایشان پس از [[فتح مکه]] نیز در خطبه‌ای اعلام کرد در اسلام عرب بر عجم و سفید بر سیاه برتری ندارد و ملاک برتری تقواست.<ref>قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۶/۳۴۲</ref> [[امیرالمؤمنین علی(ع)]] نیز پس از رسیدن به حکومت و در نخستین روز پس از بیعت مردم با ایشان، همگان را از فزون‌خواهی از [[بیت‌المال]] برحذر داشت و با تقسیم غیرعادلانه اموال عمومی به مقابله برخاست<ref>نهج البلاغه، ترجمه سیدجمال‌الدین دین‌پرور، خ۱۹۶، ۲۹۶–۲۹۷</ref> و در توصیه‌هایی به حاکمان ازجمله اسودبن‌قطبه فرمانده سپاه حلوان، وی را به رعایت [[عدالت اجتماعی|عدالت]] و تبعیض نگذاشتن میان مردم دعوت کرد.<ref>نهج البلاغه، ترجمه سیدجمال‌الدین دین‌پرور، ن۵۹، ۴۷۹</ref>
{{سخ}}
{{سخ}}
[[قرآن کریم]] به سطوح مختلفی از تبعیض اشاره کرده است. یکی از این موارد، تبعیض میان فرزندان [[پسر]] و [[دختر]] بود که در دوران [[جاهلیت]] اجرا می‌شد.<ref>نحل، ۵۸–۵۹</ref> از دیگر مصادیق آن، تبعیض میان ثروتمندان و فقرا بود و خداوند پیامبر(ص) را از دورکردن افراد عابد و صالح از کنار خود برحذر داشت.<ref>انعام، ۵۲؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۵/۳۱۷–۳۱۸</ref> تبعیض میان نژادها نیز ازجمله مواردی است که در قرآن از آن نکوهش شده و تعصب نژادی از مهم‌ترین عوامل بازدارنده ایمان و باعث [[کفر]] به خدا معرفی شده است.<ref>شعراء، ۱۹۸–۲۰۱؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۵/۳۷۹–۳۸۲</ref> [[خداوند]] متعال همه انسان‌ها را فارغ از رنگ و [[نژاد]] به یک [[دین]] فرا خواند<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴/۳۲۱</ref> و [[اسلام]] را دینی جهانی قرار داد که متعلق به یک نژاد و سرزمین خاص نباشد، همین امر نشانه‌ای بر یکسان‌نگری به افراد در این دین است.<ref>بلاغی، آلاء الرحمن، ۲/۳</ref> اسلام، [[جنسیت]]، نژاد، [[قومیت]] و فضایل انتسابی را ملاک برتری قرار نداده است و تنها [[کرامت]] و [[سعادت]] انسان‌ها را در پرتو پرهیزگاری دانسته است و روشن است که [[تقوا]] و پرهیزگاری موجب تبعیض و برتری‌جویی انسان‌ها با یکدیگر نمی‌گردد.<ref>حجرات، ۱۳؛ طباطبایی، المیزان، ۱۸/۳۲۵–۳۲۷</ref>
[[قرآن کریم]] به سطوح مختلفی از تبعیض اشاره کرده است. یکی از این موارد، تبعیض میان فرزندان [[پسر]] و [[دختر]] بود که در دوران [[جاهلیت]] اجرا می‌شد.<ref>نحل، ۵۸–۵۹</ref> از دیگر مصادیق آن، تبعیض میان ثروتمندان و فقرا بود و خداوند پیامبر(ص) را از دورکردن افراد عابد و صالح از کنار خود برحذر داشت.<ref>انعام، ۵۲؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۵/۳۱۷–۳۱۸</ref> تبعیض میان نژادها نیز ازجمله مواردی است که در [[قرآن]] از آن نکوهش شده و تعصب نژادی از مهم‌ترین عوامل بازدارنده ایمان و باعث [[کفر]] به خدا معرفی شده است.<ref>شعراء، ۱۹۸–۲۰۱؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۵/۳۷۹–۳۸۲</ref> [[خداوند]] متعال همه انسان‌ها را فارغ از رنگ و نژاد به یک [[دین]] فرا خواند<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴/۳۲۱</ref> و اسلام را دینی جهانی قرار داد که متعلق به یک نژاد و سرزمین خاص نباشد، همین امر نشانه‌ای بر یکسان‌نگری به افراد در این دین است.<ref>بلاغی، آلاء الرحمن، ۲/۳</ref> اسلام، جنسیت، نژاد، [[قومیت]] و فضایل انتسابی را ملاک برتری قرار نداده است و تنها [[کرامت انسان|کرامت]] و [[سعادت]] انسان‌ها را در پرتو پرهیزگاری دانسته است و روشن است که [[تقوا]] و پرهیزگاری موجب تبعیض و برتری‌جویی انسان‌ها با یکدیگر نمی‌گردد.<ref>حجرات، ۱۳؛ طباطبایی، المیزان، ۱۸/۳۲۵–۳۲۷</ref>
{{سخ}}
{{سخ}}
[[امام‌خمینی]] با تأکید بر اینکه در اسلام هیچ تبعیضی وجود ندارد و ملاک برتری در [[دین]]، نه رنگ و نژاد و قومیت و جنسیت، بلکه پاکی و تقوا است،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۱۷۸، ۳۸۸ و ۷/۷۸</ref> معتقد بود [[دین اسلام]]، با هرچیزی که برابری جامعه را نفی و امتیازات پوچ را حاکم کند، مبارزه خواهد کرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۳۸۸</ref> و پیروانش را نیز به مبارزه با این پدیده نکوهیده، دعوت می‌کند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۴۲۱</ref> و اساساً هدف [[بعثت]] و [[رسالت]] تمامی انبیا<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۴۲۱</ref> ازجمله [[پیامبر اکرم(ص)]]، نجات مردم از ظلم و تبعیض و از میان‌بردن نابرابری میان سیاه و سفید، عرب و عجم است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۳۷۷–۳۷۸</ref> ایشان با تأکید بر الگوگیری از زندگی [[امیرالمؤمنین علی(ع)]]، مصداق روشن نفی تبعیض در اسلام را حضور آن حضرت(ع) در محکمه با فردی [[یهودی]] می‌دانست.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۲۵۸</ref>
[[امام‌خمینی]] با تأکید بر اینکه در اسلام هیچ تبعیضی وجود ندارد و ملاک برتری در [[دین]]، نه رنگ و نژاد و [[قومیت]] و جنسیت، بلکه پاکی و [[تقوا]] است،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۱۷۸، ۳۸۸ و ۷/۷۸</ref> معتقد بود [[دین اسلام]]، با هرچیزی که برابری جامعه را نفی و امتیازات پوچ را حاکم کند، مبارزه خواهد کرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۳۸۸</ref> و پیروانش را نیز به مبارزه با این پدیده نکوهیده، دعوت می‌کند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۴۲۱</ref> و اساساً هدف بعثت و رسالت تمامی [[پیامبران(ع)|انبیا]]<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۴۲۱</ref> ازجمله [[پیامبر اکرم(ص)]]، نجات مردم از ظلم و تبعیض و از میان‌بردن نابرابری میان سیاه و سفید، عرب و عجم است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۳۷۷–۳۷۸</ref> ایشان با تأکید بر الگوگیری از زندگی [[امیرالمؤمنین علی(ع)]]، مصداق روشن نفی تبعیض در اسلام را حضور آن حضرت(ع) در محکمه با فردی یهودی می‌دانست.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۲۵۸</ref>


== تبعیض در رژیم پهلوی ==
== تبعیض در رژیم پهلوی ==
تبعیض در دوره پهلوی را می‌توان در حوزه‌های [[سیاست]] و [[اقتصاد]] و [[خدمات اجتماعی]] مشاهده کرد. در این دوره نابرابری در حوزه خدمات رفاهی و توزیعِ درآمد و منابع، بسیار گسترده بود. ثروت و [[منابع ملی]] در حکومت پهلوی بیشتر در اختیار طبقه اشراف قرار داشت که روستاییان و طبقه محروم از آن بی‌بهره بودند.<ref>عیوضی، طبقات اجتماعی، ۱۵۴–۱۵۵</ref> [[امام‌خمینی]] که اسلام را مدافع حقوق برابر انسان‌ها می‌دانست، ریشه این نابرابری در [[رژیم پهلوی]] را در طاغوتی و غیر اسلامی‌بودن این رژیم ارزیابی می‌کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۲۱۶ و ۱۱/۲۹۱</ref>
تبعیض در دوره پهلوی را می‌توان در حوزه‌های [[سیاست]] و [[اقتصاد]] و خدمات اجتماعی مشاهده کرد. در این دوره نابرابری در حوزه خدمات رفاهی و توزیعِ درآمد و منابع، بسیار گسترده بود. ثروت و منابع ملی در حکومت پهلوی بیشتر در اختیار طبقه اشراف قرار داشت که [[روستاییان]] و طبقه محروم از آن بی‌بهره بودند.<ref>عیوضی، طبقات اجتماعی، ۱۵۴–۱۵۵</ref> [[امام‌خمینی]] که اسلام را مدافع حقوق برابر انسان‌ها می‌دانست، ریشه این نابرابری در [[رژیم پهلوی]] را در طاغوتی و غیر اسلامی‌بودن این رژیم ارزیابی می‌کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۲۱۶ و ۱۱/۲۹۱</ref>
{{سخ}}
{{سخ}}
[[محمدرضا پهلوی]] به پیروی از سیاست [[اقتصاد سرمایه‌داری]] و برای مبارزه با خطر گسترش [[مارکسیسم]] و نیز جذب کارگران و طبقات پایین جامعه تلاش کرد اصلاحاتی در کشور انجام دهد<ref>هلیدی، دیکتاتوری و توسعه، ۱۱۲–۱۱۴</ref>؛ ولی این اصلاحات خود موجب افزایش شکاف طبقاتی و نامتعادل‌شدن سیاست‌های اقتصادی شد.<ref>اشرف و بنوعزیزی، طبقات اجتماعی، ۲۰۹–۲۱۴</ref> امام‌خمینی با اشاره به این اصلاحات و ثمره آن که افزوده‌شدن فاصله طبقاتی میان غنی و [[فقیر]] بود، به آن واکنش نشان داد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۴۱۴</ref> ایشان معتقد بود نتیجه کارهایی که به نام ایجاد [[تمدن]] انجام می‌شود، دامن‌زدن به نابرابری بیشتر میان مردم و گسترش فقر است<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۳۳۰–۳۳۵</ref> {{ببینید|متن=ببینید| فقر | انقلاب سفید | اصلاحات ارضی}}.
[[محمدرضا پهلوی]] به پیروی از سیاست [[سرمایه‌داری|اقتصاد سرمایه‌داری]] و برای مبارزه با خطر گسترش [[مارکسیسم]] و نیز جذب کارگران و طبقات پایین جامعه تلاش کرد اصلاحاتی در کشور انجام دهد<ref>هلیدی، دیکتاتوری و توسعه، ۱۱۲–۱۱۴</ref>؛ ولی این اصلاحات خود موجب افزایش شکاف طبقاتی و نامتعادل‌شدن سیاست‌های اقتصادی شد.<ref>اشرف و بنوعزیزی، طبقات اجتماعی، ۲۰۹–۲۱۴</ref> امام‌خمینی با اشاره به این اصلاحات و ثمره آن که افزوده‌شدن فاصله طبقاتی میان غنی و [[فقیر]] بود، به آن واکنش نشان داد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۴۱۴</ref> ایشان معتقد بود نتیجه کارهایی که به نام ایجاد [[تمدن]] انجام می‌شود، دامن‌زدن به نابرابری بیشتر میان مردم و گسترش فقر است<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۳۳۰–۳۳۵</ref> {{ببینید|متن=ببینید| فقر | انقلاب سفید | اصلاحات ارضی}}.
{{سخ}}
{{سخ}}
از مظاهر تبعیض در حکومت پهلوی، تبعیض میان اقوام، نژادها و قومیت‌های مختلف در کشور بود. مبنای اقدامات حکومت پهلوی، فارس‌گرایی افراطی و تمایلات شدید پان‌ایرانیستی با تکیه بر [[زبان فارسی]] و هویت و فرهنگ ایران پیش از اسلام و اسطوره آریایی بود؛ به‌ویژه در دوره محمدرضا پهلوی، به‌رغم بروز بحران‌های شدید قومی در [[آذربایجان]] و [[کردستان]]، مسئله اقوام در سایه مدرنیزاسیون کلی کشور به کلی فراموش شد.<ref>حاجیانی، الگوی سیاست قومی، ۱۲۶</ref> رژیم پهلوی ایلات و [[عشایر]] را مانع بزرگی بر سر راه نوسازی و تجدد در ایران می‌دانست.<ref>کاتم، ناسیونالیسم در ایران، ۶۲</ref> [[امام‌خمینی]] با اعتقاد به این نکته که حکومت بر اساس [[تکلیف الهی]] و قانون موظف است همه شهروندان را با یک نظر نگاه کند و تمام اهل کشور را برادر خود بداند،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۲۹۳</ref> رژیم پهلوی را حکومتی طاغوتی و غیر اسلامی می‌دانست که با عمل‌نکردن به وظیفه و ادانکردن حقوق اقوام، نارضایتی آنان را موجب شده است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۲۹۱</ref> از نظر ایشان [[رژیم پهلوی]] علاوه بر رفتار ناعادلانه با اقوام کشور، با اقلیت‌های مذهبی نیز رفتاری همراه با تبعیض داشت<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۳ و ۵/۴۰۱</ref> {{ببینید|متن=ببینید| اقلیت‌های دینی | قومیت}}.
از مظاهر تبعیض در حکومت پهلوی، تبعیض میان اقوام، نژادها و قومیت‌های مختلف در کشور بود. مبنای اقدامات حکومت پهلوی، فارس‌گرایی افراطی و تمایلات شدید پان‌ایرانیستی با تکیه بر زبان فارسی و هویت و فرهنگ ایران پیش از اسلام و اسطوره آریایی بود؛ به‌ویژه در دوره محمدرضا پهلوی، به‌رغم بروز بحران‌های شدید قومی در [[آذربایجان]] و [[کردستان]]، مسئله اقوام در سایه مدرنیزاسیون کلی کشور به کلی فراموش شد.<ref>حاجیانی، الگوی سیاست قومی، ۱۲۶</ref> رژیم پهلوی ایلات و [[عشایر]] را مانع بزرگی بر سر راه نوسازی و تجدد در ایران می‌دانست.<ref>کاتم، ناسیونالیسم در ایران، ۶۲</ref> [[امام‌خمینی]] با اعتقاد به این نکته که حکومت بر اساس [[تکلیف الهی]] و قانون موظف است همه شهروندان را با یک نظر نگاه کند و تمام اهل کشور را برادر خود بداند،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۲۹۳</ref> رژیم پهلوی را حکومتی طاغوتی و غیر اسلامی می‌دانست که با عمل‌نکردن به وظیفه و ادانکردن حقوق اقوام، نارضایتی آنان را موجب شده است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۲۹۱</ref> از نظر ایشان رژیم پهلوی علاوه بر رفتار ناعادلانه با اقوام کشور، با [[اقلیت‌های دینی|اقلیت‌های مذهبی]] نیز رفتاری همراه با تبعیض داشت<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۳ و ۵/۴۰۱</ref> {{ببینید|متن=ببینید| اقلیت‌های دینی | قومیت}}.


== تبعیض در عرصه بین‌الملل ==
== تبعیض در عرصه بین‌الملل ==
تفاوت نژاد، رنگ، زبان و [[مذهب]] میان ملت‌ها امری [[بدیهی]] است؛ اما این تفاوت‌ها هنگامی که به صورت حربه‌ای در دست دولت‌ها و افراد قدرتمند قرار می‌گیرند موجب به‌وجودآمدن بحران در عرصه بین‌الملل می‌شوند.<ref>یونسی، نژادگرایی، ۳۱۵–۳۱۸</ref> امام‌خمینی ریشه تبعیض در عرصه بین‌الملل را در غرب و به‌ویژه در دو بلوک سرمایه‌داری و [[کمونیسم]] جستجو می‌کرد که در این میان نقش [[آمریکا]] ویژه و قابل تأمل است<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۸/۸۹</ref> {{ببینید|متن=ببینید| استکبار}}. در سخنان ایشان در خصوص تبعیض و نابرابری در عرصه بین‌الملل دو مبحث ابزارها و [[کشورهای نژادپرست]] برجسته است:
تفاوت نژاد، رنگ، زبان و مذهب میان ملت‌ها امری بدیهی است؛ اما این تفاوت‌ها هنگامی که به صورت حربه‌ای در دست دولت‌ها و افراد قدرتمند قرار می‌گیرند موجب به‌وجودآمدن بحران در عرصه بین‌الملل می‌شوند.<ref>یونسی، نژادگرایی، ۳۱۵–۳۱۸</ref> امام‌خمینی ریشه تبعیض در عرصه بین‌الملل را در غرب و به‌ویژه در دو بلوک [[سرمایه‌داری]] و [[کمونیسم]] جستجو می‌کرد که در این میان نقش [[آمریکا]] ویژه و قابل تأمل است<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۸/۸۹</ref> {{ببینید|متن=ببینید| استکبار}}. در سخنان ایشان در خصوص تبعیض و نابرابری در عرصه بین‌الملل دو مبحث ابزارها و کشورهای نژادپرست برجسته است:


=== ابزارها ===
=== ابزارها ===
امام‌خمینی دولت‌های استکباری را پشتیبان نظام تبعیض می‌خواند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۳۴</ref> و ابزارهایی مانند [[حق وتو]] در دست ابرقدرت‌ها را بزرگ‌ترین ناحقی در سطح بین‌الملل می‌دانست<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۲۹۷ و ۱۶/۴۳۱</ref> که بازیچه‌ای برای سلطه و بلعیدن کشورهای دیگر است<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۳۵۰</ref>؛ بنابراین ایشان معتقد بود برای ایجاد [[عدالت]] و رفع تبعیض در عرصه بین‌الملل باید حق وتو لغو شود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۴۳۱</ref> ایشان یکی از ابزارهای مستکبران برای اعمال نابرابری در عرصه بین‌الملل را [[سازمان‌های بین‌المللی]] می‌دانست و معتقد بود برخی قدرت‌های غربی به وسیله قدرت برآمده از این سازمان‌های وابسته به خود، دیگر کشورها را محکوم می‌کنند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۲۹۷</ref> ایشان بسیاری از [[سازمان‌های بین‌المللی]] را طرفدار قدرتمندان و سرمایه‌داران می‌خواند که حقوق مستضعفان را نادیده می‌گیرند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۲۵۸</ref> {{ببینید|متن=ببینید| سازمان ملل متحد}}. کسانی که با دستاویز قراردادن ابزارهایی چون [[اعلامیه حقوق بشر]]، به‌رغم ادعای تلاش برای آزادی و بهره‌مندی ملت‌ها از حقوق مساوی، خود از بزرگ‌ترین تضییع‌کنندگان حقوق بشر و جنایتکاران عرصه بین‌الملل هستند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۳۳۲ و ۱۵/۲۴۰</ref>؛ بنابراین ایشان هدف از تشکیل سازمان‌های حقوق بشر را تنها یافتن راهی برای سلطه بر کشورهای دیگر ارزیابی می‌کرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۲۹۶ و ۱۲/۲۵۸</ref> {{ببینید|متن=ببینید| حقوق بشر}}.
امام‌خمینی دولت‌های استکباری را پشتیبان نظام تبعیض می‌خواند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۳۴</ref> و ابزارهایی مانند حق وتو در دست ابرقدرت‌ها را بزرگ‌ترین ناحقی در سطح بین‌الملل می‌دانست<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۲۹۷ و ۱۶/۴۳۱</ref> که بازیچه‌ای برای سلطه و بلعیدن کشورهای دیگر است<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۳۵۰</ref>؛ بنابراین ایشان معتقد بود برای ایجاد [[عدالت اجتماعی|عدالت]] و رفع تبعیض در عرصه بین‌الملل باید حق وتو لغو شود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۴۳۱</ref> ایشان یکی از ابزارهای مستکبران برای اعمال نابرابری در عرصه بین‌الملل را سازمان‌های بین‌المللی می‌دانست و معتقد بود برخی قدرت‌های غربی به وسیله قدرت برآمده از این سازمان‌های وابسته به خود، دیگر کشورها را محکوم می‌کنند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۲۹۷</ref> ایشان بسیاری از سازمان‌های بین‌المللی را طرفدار قدرتمندان و سرمایه‌داران می‌خواند که حقوق [[مستضعفان]] را نادیده می‌گیرند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۲۵۸</ref> {{ببینید|متن=ببینید| سازمان ملل متحد}}. کسانی که با دستاویز قراردادن ابزارهایی چون اعلامیه حقوق بشر، به‌رغم ادعای تلاش برای آزادی و بهره‌مندی ملت‌ها از حقوق مساوی، خود از بزرگ‌ترین تضییع‌کنندگان [[حقوق بشر]] و جنایتکاران عرصه بین‌الملل هستند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۳۳۲ و ۱۵/۲۴۰</ref>؛ بنابراین ایشان هدف از تشکیل سازمان‌های حقوق بشر را تنها یافتن راهی برای سلطه بر کشورهای دیگر ارزیابی می‌کرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۲۹۶ و ۱۲/۲۵۸</ref> {{ببینید|متن=ببینید| حقوق بشر}}.


=== دولت‌های نژادپرست ===
=== دولت‌های نژادپرست ===
[[سیاست جدایی نژادی]] در برخی از دولت‌ها مانند [[آلمان نازی]] و [[آفریقای جنوبی]]، صورت رسمی و قانونی داشته است. مهم‌ترین نمودهای این سیاست عبارت است از: جداکردن شهروندان از یکدیگر برحسب گروه‌های قومی و به‌ویژه نژادی و محدود کردن اقلیت‌های نژادی از نظر محل زیست و آمیزش با نژاد برتر، سلب برخی [[حقوق مدنی]] و سیاسی از آنان، نابرابری دستمزدها، نابرابری امکانات دستیابی به آموزش و محیط‌های اجتماعی خاص و جز آن.<ref>آشوری، دانشنامه سیاسی، ۱۰۹</ref>
سیاست جدایی نژادی در برخی از دولت‌ها مانند [[آلمان نازی]] و [[آفریقای جنوبی]]، صورت رسمی و قانونی داشته است. مهم‌ترین نمودهای این سیاست عبارت است از: جداکردن شهروندان از یکدیگر برحسب گروه‌های قومی و به‌ویژه نژادی و محدود کردن اقلیت‌های نژادی از نظر محل زیست و آمیزش با نژاد برتر، سلب برخی حقوق مدنی و سیاسی از آنان، نابرابری دستمزدها، نابرابری امکانات دستیابی به آموزش و محیط‌های اجتماعی خاص و جز آن.<ref>آشوری، دانشنامه سیاسی، ۱۰۹</ref>
{{سخ}}
{{سخ}}
[[امام‌خمینی]] معتقد بود دنیای استعمار با تبلیغات فراوان، چند قدرت جهانی را نژاد برتر معرفی می‌کند و عقب‌ماندگی سایر ملت‌ها را به سبب نژاد حقیر آنان توجیه کرده و مانع هر گونه پیشرفت آنها می‌شود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۸/۸۹</ref> ایشان دولت سفیدپوستان آفریقای جنوبی را مصداق بارز تبعیض‌نژادی می‌خواند و با درخواست قطع رابطه سیاسی و اقتصادی با این کشور، تأکید می‌کرد [[جمهوری اسلامی ایران]] هرگز با حکومتی که برای هیچ‌یک از ارزش‌های انسانی اهمیت قائل نیست، ارتباط نخواهد داشت<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۳۷۸ و ۳۹۷</ref>؛ همچنین [[رژیم اسرائیل]] را به عنوان دولتی فاسد که با معرفی خود به عنوان برترین نژاد، تصرف نیل تا فرات را حق خود می‌داند،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۵۱۹</ref> رژیمی [[نژادپرست]] می‌خواند و خواهان قطع رابطه کشورهای مسلمان با این رژیم بود<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۳۴۰</ref> {{ببینید|متن=ببینید| رژیم اشغالگر قدس}}. امام‌خمینی رفتار [[صدام حسین]] و [[حزب بعث]] را نیز که حاضر بودند برای بقای خود، تمام [[بشریت]] را نابود کنند،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۳۷۹</ref> مانند [[هیتلر]] از مصادیق [[نژادپرستی]] معرفی می‌کرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۸۵</ref> {{ببینید|متن=ببینید| صدام حسین | حزب بعث عراق}}.
[[امام‌خمینی]] معتقد بود دنیای استعمار با تبلیغات فراوان، چند قدرت جهانی را نژاد برتر معرفی می‌کند و عقب‌ماندگی سایر ملت‌ها را به سبب نژاد حقیر آنان توجیه کرده و مانع هر گونه [[توسعه و پیشرفت|پیشرفت]] آنها می‌شود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۸/۸۹</ref> ایشان دولت سفیدپوستان آفریقای جنوبی را مصداق بارز تبعیض‌نژادی می‌خواند و با درخواست قطع رابطه سیاسی و اقتصادی با این کشور، تأکید می‌کرد [[نظام جمهوری اسلامی ایران|جمهوری اسلامی ایران]] هرگز با حکومتی که برای هیچ‌یک از ارزش‌های انسانی اهمیت قائل نیست، ارتباط نخواهد داشت<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۳۷۸ و ۳۹۷</ref>؛ همچنین [[رژیم اسرائیل]] را به عنوان دولتی فاسد که با معرفی خود به عنوان برترین نژاد، تصرف نیل تا فرات را حق خود می‌داند،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۵۱۹</ref> رژیمی نژادپرست می‌خواند و خواهان قطع رابطه کشورهای مسلمان با این رژیم بود<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۳۴۰</ref> {{ببینید|متن=ببینید| رژیم اشغالگر قدس}}. امام‌خمینی رفتار [[صدام حسین]] و [[حزب بعث]] را نیز که حاضر بودند برای بقای خود، تمام بشریت را نابود کنند،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۳۷۹</ref> مانند [[هیتلر]] از مصادیق نژادپرستی معرفی می‌کرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۸۵</ref> {{ببینید|متن=ببینید| صدام حسین | حزب بعث عراق}}.


== مبارزه با تبعیض در جمهوری اسلامی ایران ==
== مبارزه با تبعیض در جمهوری اسلامی ایران ==
امام‌خمینی که مبنای اصل برابری انسان‌ها در [[اسلام]] را ناشی از اصل بنیادین [[توحید]] تفسیر می‌کرد، معتقد بود همه انسان‌ها در پیشگاه [[خدا]] که خالق است، بنده و یکسان‌اند و تنها [[تقوا]] و پاکی از خطاست که ملاک امتیاز و برتری است؛ از همین‌رو باید با هر چیزی که برابری را در [[جامعه]] برهم می‌زند و امتیازات پوچ را حاکم می‌کند مبارزه کرد؛ مبارزه علیه قدرت‌های استعماری و استکباری نیز از همین جهت است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۳۸۸</ref> ایشان با تأکید بر اهمیت نقش حکومت در بسط [[عدالت]] و رعایت آن در رفتار با ملت و [[بیت‌المال]]،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۲۸۸</ref> بر این باور بود که اساساً فلسفه تشکیل حکومت، نفی نابرابری اجتماعی و تشکیل جامعه معتدل است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۵۰۹، ۹/۴۲۵ و ۱۷/۵۲۹</ref> در نظام اسلامی همه اقشار ملت مساوی‌اند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۴۵۳</ref> و شرایط آزادی باید برای همه طبقات ملت فراهم باشد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۴۶۳</ref>؛ روابط مردم و مسئولان، باید از الگوی حکومت پیامبر(ص) پیروی کند و مانند [[صدر اسلام]]، تشخیص مردم عادی از فرماندهان و مسئولان به‌راحتی ممکن نباشد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۴۲۹</ref> حاکم جامعه نیز نباید هیچ تبعیضی میان خود و افرادش با دیگران قائل شود.<ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۱۳۱</ref> [[حکومت اسلامی]] یعنی حکومت مبتنی بر عدل و نفی تبعیض<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۷۱</ref> و برپایی چنین حکومتی در جامعه، امری ضروری و لازم و مطابق با هدف [[پیامبران(ع)]] است.<ref>پورفرد، مردم‌سالاری دینی، ۲۷۸</ref> از همین‌رو [[امام‌خمینی]] در مراحل مختلف نهضت اسلامی مردم ایران، با صراحت هدف از [[انقلاب]] را اجرای عدالت می‌دانست<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۴۵۵ و ۵۰۹، ۵/۲۳۶ و ۹/۴۲۳</ref> و برابری حاکمان و مردم، تأثیرنداشتن موقعیت سیاسی و اجتماعی در برخورداری از حقوق عمومی و بهره‌مندی مساوی همه از امکانات و منابع کشور را از مصادیق این عدالت می‌شمرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۱۹۸، ۲۶۶؛ ۶/۴۵۳–۴۵۴ و ۱۵/۱۰۹</ref>
امام‌خمینی که مبنای اصل برابری انسان‌ها در [[اسلام]] را ناشی از اصل بنیادین [[توحید (فلسفه و کلام)|توحید]] تفسیر می‌کرد، معتقد بود همه انسان‌ها در پیشگاه [[خدا]] که خالق است، بنده و یکسان‌اند و تنها [[تقوا]] و پاکی از خطاست که ملاک امتیاز و برتری است؛ از همین‌رو باید با هر چیزی که برابری را در [[جامعه]] برهم می‌زند و امتیازات پوچ را حاکم می‌کند مبارزه کرد؛ مبارزه علیه قدرت‌های استعماری و استکباری نیز از همین جهت است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۳۸۸</ref> ایشان با تأکید بر اهمیت نقش حکومت در بسط [[عدالت اجتماعی|عدالت]] و رعایت آن در رفتار با ملت و [[بیت‌المال]]،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۲۸۸</ref> بر این باور بود که اساساً فلسفه تشکیل حکومت، نفی نابرابری اجتماعی و تشکیل جامعه معتدل است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۵۰۹، ۹/۴۲۵ و ۱۷/۵۲۹</ref> در نظام اسلامی همه اقشار ملت مساوی‌اند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۴۵۳</ref> و شرایط آزادی باید برای همه طبقات ملت فراهم باشد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۴۶۳</ref>؛ روابط مردم و مسئولان، باید از الگوی حکومت [[پیامبر اکرم(ص)|پیامبر(ص)]] پیروی کند و مانند صدر اسلام، تشخیص مردم عادی از فرماندهان و مسئولان به‌راحتی ممکن نباشد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۴۲۹</ref> حاکم جامعه نیز نباید هیچ تبعیضی میان خود و افرادش با دیگران قائل شود.<ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۱۳۱</ref> [[حکومت اسلامی]] یعنی حکومت مبتنی بر عدل و نفی تبعیض<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۷۱</ref> و برپایی چنین حکومتی در جامعه، امری ضروری و لازم و مطابق با هدف [[پیامبران(ع)]] است.<ref>پورفرد، مردم‌سالاری دینی، ۲۷۸</ref> از همین‌رو [[امام‌خمینی]] در مراحل مختلف [[انقلاب اسلامی ایران|نهضت اسلامی مردم ایران]]، با صراحت هدف از انقلاب را اجرای عدالت می‌دانست<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۴۵۵ و ۵۰۹، ۵/۲۳۶ و ۹/۴۲۳</ref> و برابری حاکمان و مردم، تأثیرنداشتن موقعیت سیاسی و اجتماعی در برخورداری از حقوق عمومی و بهره‌مندی مساوی همه از امکانات و منابع کشور را از مصادیق این عدالت می‌شمرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۱۹۸، ۲۶۶؛ ۶/۴۵۳–۴۵۴ و ۱۵/۱۰۹</ref>
{{سخ}}
{{سخ}}
از نگاه امام‌خمینی هدف از برقراری جمهوری اسلامی ایران، اجرای برادری و برابری<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۴۴۵</ref> و تشکیل دولتی است که در آن با همه قشرها به عدالت رفتار شود و امتیاز قشرها تنها به امتیازات انسانی باشد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۷۲</ref> ایشان دربارهٔ جایگاه [[روحانیت]] نیز آنان را برخاسته از میان مردم می‌دانست<ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۱۳۷–۱۳۸</ref> {{ببینید|متن=ببینید| روحانیت}} و بر این باور بود که در جمهوری اسلامی همه افراد جامعه در برابر قانون برابرند؛ هرچند که قانون برخلاف رأی آنان باشد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۳۷۷</ref> ایشان همچنین بر رعایت حقوق اقلیت‌ها در [[حکومت اسلامی]] تأکید می‌کرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۴۲۶؛ ۶/۲۵۸؛ ۱۲/۳۹ و ۱۷/۱۰۰</ref> و معتقد بود در جمهوری اسلامی هیچ‌گونه تبعیضی میان ایرانیان مسلمان و غیر مسلمان، در برخورداری از حقوق اساسی و اولیه وجود ندارد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۲۸۹؛ ۱۱/۲۹۰ و ۱۳/۱۰۳</ref> و در این حکومت، اختلاف نژادی مطرح نیست.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۴۵۳ و ۹/۴۹</ref> ایشان که جمهوری اسلامی را متعهد به رفع هر گونه تبعیضِ اقتصادی و سیاسی و فرهنگی طبق مقررات و قانون اساسی می‌دانست،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۵۶</ref> برای رفع تبعیض میان مردم حاشیه‌نشین و مرکزنشین به دولت دستور داد برای عمران و آبادی و رفع مشکلات بهداشتی و درمانی مناطق محروم تلاش مضاعف انجام دهد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۱۲۶ و ۱۸/۳۸</ref> {{ببینید|متن=ببینید| مستضعفان}}.
از نگاه امام‌خمینی هدف از برقراری [[نظام جمهوری اسلامی ایران|جمهوری اسلامی ایران]]، اجرای برادری و برابری<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۴۴۵</ref> و تشکیل دولتی است که در آن با همه قشرها به عدالت رفتار شود و امتیاز قشرها تنها به امتیازات انسانی باشد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۷۲</ref> ایشان دربارهٔ جایگاه [[روحانیت]] نیز آنان را برخاسته از میان مردم می‌دانست<ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۱۳۷–۱۳۸</ref> {{ببینید|متن=ببینید| روحانیت}} و بر این باور بود که در جمهوری اسلامی همه افراد [[جامعه]] در برابر قانون برابرند؛ هرچند که قانون برخلاف رأی آنان باشد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۳۷۷</ref> ایشان همچنین بر رعایت حقوق اقلیت‌ها در [[حکومت اسلامی]] تأکید می‌کرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۴۲۶؛ ۶/۲۵۸؛ ۱۲/۳۹ و ۱۷/۱۰۰</ref> و معتقد بود در جمهوری اسلامی هیچ‌گونه تبعیضی میان ایرانیان مسلمان و غیر مسلمان، در برخورداری از حقوق اساسی و اولیه وجود ندارد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۲۸۹؛ ۱۱/۲۹۰ و ۱۳/۱۰۳</ref> و در این حکومت، اختلاف نژادی مطرح نیست.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۴۵۳ و ۹/۴۹</ref> ایشان که جمهوری اسلامی را متعهد به رفع هر گونه تبعیضِ اقتصادی و سیاسی و فرهنگی طبق مقررات و قانون اساسی می‌دانست،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۵۶</ref> برای رفع تبعیض میان مردم حاشیه‌نشین و مرکزنشین به دولت دستور داد برای عمران و آبادی و رفع مشکلات بهداشتی و درمانی مناطق محروم تلاش مضاعف انجام دهد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۱۲۶ و ۱۸/۳۸</ref> {{ببینید|متن=ببینید| مستضعفان}}.
{{سخ}}
{{سخ}}
در [[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران]] نیز که در ماه‌های نخست پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]] تدوین شد، [[حقوق ملت]] در فصل سوم طی ۲۴ اصل بیان شده است. در این فصل، مردم ایران از هر قوم و [[قبیله]] که باشند، از حقوق مساوی برخوردارند (اصل ۱۹)؛ همه مردم اعم از [[زن]] و [[مرد]]، یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی با رعایت موازین اسلامی بهره‌مندند (اصل ۲۰) و تضمین حقوق زن در تمام جهات، برعهده [[دولت اسلامی]] است (اصل ۲۱). افزون بر این در اصل ۱۵، استفاده از زبان‌های قومی و محلی در مطبوعات و رسانه‌ها در کنار [[زبان فارسی]] بی‌اشکال دانسته شده است.
در [[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران]] نیز که در ماه‌های نخست پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]] تدوین شد، حقوق ملت در فصل سوم طی ۲۴ اصل بیان شده است. در این فصل، مردم ایران از هر [[قومیت|قوم]] و قبیله که باشند، از حقوق مساوی برخوردارند (اصل ۱۹)؛ همه مردم اعم از زن و مرد، یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی با رعایت موازین اسلامی بهره‌مندند (اصل ۲۰) و تضمین [[حقوق زن]] در تمام جهات، برعهده [[دولت اسلامی]] است (اصل ۲۱). افزون بر این در اصل ۱۵، استفاده از زبان‌های قومی و محلی در مطبوعات و رسانه‌ها در کنار زبان فارسی بی‌اشکال دانسته شده است.
{{سخ}}
{{سخ}}
در حوزه [[خدمات دولتی]] نیز پس از انقلاب اسلامی تلاش‌های فراوانی صورت گرفت. بر اساس [[سیاست‌های کلی نظام]] در این بخش که بر برابری و [[عدالت]] میان تک‌تک مردم جامعه تأکید می‌کرد،<ref>شفیعی‌فر، دموکراسی و عدالت اجتماعی، ۷۰–۷۶</ref> بخش کشاورزی در مناطق حاشیه‌ای تقویت شد<ref>رفیعی، توسعه ایران، ۲۳۷–۲۴۴</ref> {{ببینید|متن=ببینید| کشاورزی}}؛ همچنین با آغاز به‌کار [[جهاد سازندگی]] بر اساس فرمان امام‌خمینی<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۱۷۹–۱۸۰</ref> در سال ۱۳۵۸، این نهاد، خدمات بسیاری برای آبادانی روستاها ازجمله جاده‌سازی، آب آشامیدنی، بهداشت، برق‌رسانی<ref>ازکیا و غفاری، توسعه روستایی، ۱۵۵</ref> انجام داد {{ببینید|متن=ببینید| جهاد سازندگی}}. نهادهای دیگری نیز در راستای فقرزدایی و رفع تبعیض شکل گرفت {{ببینید|متن=ببینید| بنیاد مستضعفان | بنیاد مسکن انقلاب اسلامی | کمیته امداد امام‌خمینی | نهضت سوادآموزی}}. علاوه بر مسائل اقتصادی، به امور آموزشی و فرهنگی در مناطق محروم نیز توجه ویژه‌ای شد. ساخت [[مدرسه]]، [[مسجد]]، برگزاری دوره‌های دامپزشکی، برپایی کلاس‌های اسلام‌شناسی، سوادآموزی، [[آموزش فنی و حرفه‌ای]] از نمونه این خدمات در همان ماه‌های نخست شکل‌گیری نظام اسلامی بود<ref>بازرگان، مسائل و مشکلات، ۵۶–۵۸</ref> و این رویکرد در بسیاری از حوزه‌ها به‌ویژه در خدمات روستایی در چند دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی چشمگیر بوده است {{ببینید|متن=ببینید| انقلاب اسلامی ایران | روستاییان | عدالت اجتماعی | هیئت‌های هفت‌نفره}}.
در حوزه خدمات دولتی نیز پس از انقلاب اسلامی تلاش‌های فراوانی صورت گرفت. بر اساس سیاست‌های کلی نظام در این بخش که بر برابری و [[عدالت اجتماعی|عدالت]] میان تک‌تک مردم جامعه تأکید می‌کرد،<ref>شفیعی‌فر، دموکراسی و عدالت اجتماعی، ۷۰–۷۶</ref> بخش کشاورزی در مناطق حاشیه‌ای تقویت شد<ref>رفیعی، توسعه ایران، ۲۳۷–۲۴۴</ref> {{ببینید|متن=ببینید| کشاورزی}}؛ همچنین با آغاز به‌کار [[جهاد سازندگی]] بر اساس فرمان امام‌خمینی<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۱۷۹–۱۸۰</ref> در سال ۱۳۵۸، این نهاد، خدمات بسیاری برای آبادانی روستاها ازجمله جاده‌سازی، آب آشامیدنی، بهداشت، برق‌رسانی<ref>ازکیا و غفاری، توسعه روستایی، ۱۵۵</ref> انجام داد {{ببینید|متن=ببینید| جهاد سازندگی}}. نهادهای دیگری نیز در راستای فقرزدایی و رفع تبعیض شکل گرفت {{ببینید|متن=ببینید| بنیاد مستضعفان | بنیاد مسکن انقلاب اسلامی | کمیته امداد امام‌خمینی | نهضت سوادآموزی}}. علاوه بر مسائل اقتصادی، به امور آموزشی و فرهنگی در مناطق محروم نیز توجه ویژه‌ای شد. ساخت مدرسه، [[مسجد]]، برگزاری دوره‌های دامپزشکی، برپایی کلاس‌های اسلام‌شناسی، سوادآموزی، آموزش فنی و حرفه‌ای از نمونه این خدمات در همان ماه‌های نخست شکل‌گیری نظام اسلامی بود<ref>بازرگان، مسائل و مشکلات، ۵۶–۵۸</ref> و این رویکرد در بسیاری از حوزه‌ها به‌ویژه در خدمات روستایی در چند دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی چشمگیر بوده است.{{ببینید|متن=ببینید| انقلاب اسلامی ایران | روستاییان | عدالت اجتماعی | هیئت‌های هفت‌نفره}}.


== پانویس ==
== پانویس ==
۱۴٬۷۳۸

ویرایش