شورش: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۳۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۷ آذر ۱۴۰۱
بدون خلاصۀ ویرایش
(اصلاح ارقام)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''شورش'''، رفتار گروهی اعتراض آمیز، همراه با خشونت، ناامنی و بی‌نظمی‌ علیه نظام سیاسی و اجتماعی.
'''شورش'''، رفتار گروهی اعتراض آمیز، همراه با خشونت، ناامنی و بی‌نظمی‌ علیه [[نظام سیاسی]] و [[نظام اجتماعی|اجتماعی]].
==معنی==
==معنی==
شورش به معنای غوغا، آشفتگی، پریشانی، تلاطم و هیجان است <ref>دهخدا، لغتنامه، ۹/۱۲۸۳۲.</ref> و در اصطلاح طغیان علیه حکومت مستقر که به انقلاب تمام‌عیار منجر نمی‌شود را شورش گویند <ref>پلنو و آلتون، فرهنگ روابط بین‌الملل، ۳۴۶.</ref>. به بیان دیگرِ شورش به اقدام‌ها و اعتراض‌های خشونت‌آمیزِ همراه با ایجاد ناامنی، بی‌نظمی و اغتشاش گفته می‌شود که گروهی از افراد بدون داشتن برنامه و الگوی معین برای آینده و به قصد انتقام‌گیری از حکومت، علیه نظام سیاسی حاکم انجام می‌دهند. در برابر این تعریف، اصطلاح انقلاب قرار دارد که منجر به تغییر بنیادی و ناگهانی ارزش‌های حاکم، ساختارهای سیاسی، رهبری و روش‌ها می‌شود <ref>محمدی، انقلاب اسلامی در مقایسه با انقلاب‌های فرانسه و روسیه، ۳۵۸.</ref>. به ‌طور کلی اگرچه شورش در روند انقلاب اتفاق می‌افتد، اما باید آن را از مفهوم انقلاب جدا کرد. تفاوت اصلی شورش با انقلاب را باید در اهداف، ایدئولوژی، معنا و جایگاه آن جستجو کرد <ref>پژوهشکده مطالعات راهبردی، نگرشی مختصر بر نظریه‌های خشونت و شورش، ۵ ـ ۶.</ref>. امام‌خمینی در موارد ‌اندکی شورش را به معنای شور، جوشش و خروش انقلابی به کار برده <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۲۵۷؛ ۷/۲۶۶؛ ۸/۱۸۴ و ۲۱/۶۸۵.</ref>؛ اما در بیشتر سخنان ‌ایشان، شورش به معنای خرابکاری، آشوب، بلوا، ‌ایجاد ناامنی و گاهی هرج و مرج آمده است.
شورش به معنای غوغا، آشفتگی، پریشانی، تلاطم و هیجان است <ref>دهخدا، لغتنامه، ۹/۱۲۸۳۲.</ref> و در اصطلاح طغیان علیه حکومت مستقر که به انقلاب تمام‌عیار منجر نمی‌شود را شورش گویند <ref>پلنو و آلتون، فرهنگ روابط بین‌الملل، ۳۴۶.</ref>. به بیان دیگرِ شورش به اقدام‌ها و اعتراض‌های خشونت‌آمیزِ همراه با ایجاد ناامنی، بی‌نظمی و [[اغتشاش]] گفته می‌شود که گروهی از افراد بدون داشتن برنامه و الگوی معین برای آینده و به قصد انتقام‌گیری از حکومت، علیه نظام سیاسی حاکم انجام می‌دهند. در برابر این تعریف، اصطلاح انقلاب قرار دارد که منجر به تغییر بنیادی و ناگهانی ارزش‌های حاکم، ساختارهای سیاسی، [[رهبری]] و روش‌ها می‌شود <ref>محمدی، انقلاب اسلامی در مقایسه با انقلاب‌های فرانسه و روسیه، ۳۵۸.</ref>. به ‌طور کلی اگرچه شورش در روند انقلاب اتفاق می‌افتد، اما باید آن را از مفهوم انقلاب جدا کرد. تفاوت اصلی شورش با انقلاب را باید در اهداف، ایدئولوژی، معنا و جایگاه آن جستجو کرد <ref>پژوهشکده مطالعات راهبردی، نگرشی مختصر بر نظریه‌های خشونت و شورش، ۵ ـ ۶.</ref>. امام‌خمینی در موارد ‌اندکی شورش را به معنای شور، جوشش و خروش انقلابی به کار برده <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۲۵۷؛ ۷/۲۶۶؛ ۸/۱۸۴ و ۲۱/۶۸۵.</ref>؛ اما در بیشتر سخنان ‌ایشان، شورش به معنای خرابکاری، آشوب، بلوا، ‌ایجاد ناامنی و گاهی [[هرج و مرج]] آمده است.
==ماهیت، خاستگاه و اقسام==
==ماهیت، خاستگاه و اقسام==
در شورش برخلاف انقلاب و جنبش‌های اجتماعی، هدف تخریب و بازسازی ساخت سیاسی و اجتماعی در چارچوب ایدئولوژی معین نیست. شورشگر در اعتراض به وضع موجود و از روی درماندگی به اشیا و افراد حمله می‌کند و به خشونت و انتقام‌جویی دست می‌زند. اعتراض شورشیان شخصی و صنفی است و طرح و برنامه‌ای برای آینده ندارند و تنها می‌خواهند عاملانِ ناروایی‌ها و مشکلات را از میان بردارند <ref>کوئن، مبانی جامعه‌شناسی، ۴۰۵؛ بشیریه، انقلاب و بسیج سیاسی، ۱۵.</ref>. شورش‌ها معمولاً بستر مناسبی برای غارت‌گری، تسویه حساب و قانون‌گریزی نیز ایجاد می‌کنند. در واقع شورش نوعی پیکار سیاسی به‌ شمار می‌رود که نظام سیاسی را تهدید می‌‌کند و گاهی مقدمه پیکارهای سیاسی دیگری چون انقلاب و کودتا است و از مراحل نخستینِ جنبش‌ها و حرکت‌های انقلابی است <ref>کوئن، مبانی جامعه‌شناسی، ۴۱۵ و ۴۲۰.</ref>. در هر جنبش انقلابی، شورش‌هایی از این دست اتفاق می‌افتد، اما تنها زمانی جنبه انقلابی پیدا می‌کند که رهبران انقلاب، اعتراض‌ها را متوجه ساخت اجتماعی کنند و طرحی هرچند مبهم از آینده ترسیم و تبلیغ کنند؛ وگرنه صرف شورش ناب، خصلت بازگشت‌گرایانه و محافظه‌کارانه دارد و خواستار احیای وضع گذشته است؛ از همین‌روست که بسیاری از شورش‌ها در صورت پیروزی، دچار سردرگمی می‌شوند و نمی‌توانند تصویر جامعه‌ای مطلوب را ارائه کنند <ref>بشیریه، انقلاب و بسیج سیاسی، ۱۵؛ پژوهشکده مطالعات راهبردی، نگرشی مختصر بر نظریه‌های خشونت و شورش، ۶.</ref>.
در شورش برخلاف انقلاب و جنبش‌های اجتماعی، هدف تخریب و بازسازی ساخت سیاسی و اجتماعی در چارچوب ایدئولوژی معین نیست. شورشگر در اعتراض به وضع موجود و از روی درماندگی به اشیا و افراد حمله می‌کند و به خشونت و انتقام‌جویی دست می‌زند. اعتراض شورشیان شخصی و صنفی است و طرح و برنامه‌ای برای آینده ندارند و تنها می‌خواهند عاملانِ ناروایی‌ها و مشکلات را از میان بردارند <ref>کوئن، مبانی جامعه‌شناسی، ۴۰۵؛ بشیریه، انقلاب و بسیج سیاسی، ۱۵.</ref>. شورش‌ها معمولاً بستر مناسبی برای غارت‌گری، تسویه حساب و قانون‌گریزی نیز ایجاد می‌کنند. در واقع شورش نوعی پیکار سیاسی به‌ شمار می‌رود که [[نظام سیاسی]] را تهدید می‌‌کند و گاهی مقدمه پیکارهای سیاسی دیگری چون انقلاب و کودتا است و از مراحل نخستینِ جنبش‌ها و حرکت‌های انقلابی است <ref>کوئن، مبانی جامعه‌شناسی، ۴۱۵ و ۴۲۰.</ref>. در هر جنبش انقلابی، شورش‌هایی از این دست اتفاق می‌افتد، اما تنها زمانی جنبه انقلابی پیدا می‌کند که رهبران انقلاب، اعتراض‌ها را متوجه ساخت اجتماعی کنند و طرحی هرچند مبهم از آینده ترسیم و تبلیغ کنند؛ وگرنه صرف شورش ناب، خصلت بازگشت‌گرایانه و محافظه‌کارانه دارد و خواستار احیای وضع گذشته است؛ از همین‌روست که بسیاری از شورش‌ها در صورت پیروزی، دچار سردرگمی می‌شوند و نمی‌توانند تصویر جامعه‌ای مطلوب را ارائه کنند <ref>بشیریه، انقلاب و بسیج سیاسی، ۱۵؛ پژوهشکده مطالعات راهبردی، نگرشی مختصر بر نظریه‌های خشونت و شورش، ۶.</ref>.


درباره منشأ رفتار سیاسی خشونت‌آمیز، دلایل زیادی ذکر شده است. برخی نظام سیاسی و میزان نهادمندی آن، همچنین تعادل یا عدم تعادل مشارکت سیاسی را در بروز خشونت مؤثر می‌دانند. زمانی که مخالف از هر امکانی برای بیان عقاید خود محروم است یا بیان قانونی آن مؤثر نیست، به خشونت روی می‌آورد <ref>عیوضی، جامعه‌شناسی سیاسی اپوزیسیون در ایران، ۹ ـ ۱۰.</ref>. احساس محرومیتِ ناشی از ناتوانی افراد در رسیدن به خواسته‌ها و اهدافشان <ref>سام دلیری، سنجش محرومیت نسبی در نظریه تدرابرت گر، ۸۱۳ ـ ۸۱۴.</ref>، وجود محرک خاص یا عواملی چون سرکوب و خودکامگی سیاسی، اوضاع بد اقتصادی، تبعیض و نیز برانگیخته‌شدن احساسات قومی ‌و نژادی <ref>بشیریه، انقلاب و بسیج سیاسی، ۱۵.</ref>، می‌تواند از عوامل بروز خشونت باشد. افزون بر دلایل روانشناختی یا ساختاری، گاه توهین به اعتقادات و ارزش‌های مذهبی از عوامل مهم ظهور خشونت است <ref>عیوضی، جامعه‌شناسی سیاسی اپوزیسیون در ایران، ۱۰.</ref>.
درباره منشأ رفتار سیاسی خشونت‌آمیز، دلایل زیادی ذکر شده است. برخی نظام سیاسی و میزان نهادمندی آن، همچنین تعادل یا عدم تعادل مشارکت سیاسی را در بروز خشونت مؤثر می‌دانند. زمانی که مخالف از هر امکانی برای بیان عقاید خود محروم است یا بیان قانونی آن مؤثر نیست، به خشونت روی می‌آورد <ref>عیوضی، جامعه‌شناسی سیاسی اپوزیسیون در ایران، ۹ ـ ۱۰.</ref>. احساس محرومیتِ ناشی از ناتوانی افراد در رسیدن به خواسته‌ها و اهدافشان <ref>سام دلیری، سنجش محرومیت نسبی در نظریه تدرابرت گر، ۸۱۳ ـ ۸۱۴.</ref>، وجود محرک خاص یا عواملی چون سرکوب و خودکامگی سیاسی، اوضاع بد اقتصادی، [[تبعیض]] و نیز برانگیخته‌شدن احساسات قومی ‌و نژادی <ref>بشیریه، انقلاب و بسیج سیاسی، ۱۵.</ref>، می‌تواند از عوامل بروز [[خشونت]] باشد. افزون بر دلایل روانشناختی یا ساختاری، گاه توهین به اعتقادات و ارزش‌های مذهبی از عوامل مهم ظهور خشونت است <ref>عیوضی، جامعه‌شناسی سیاسی اپوزیسیون در ایران، ۱۰.</ref>.


شورش‌ها از لحاظ بازیگران اصلی و اینکه آغازگر چه نوع تحولی باشند، به شورش‌های نظامی، اجتماعی و ملی تقسیم می‌شوند <ref>بشیریه، انقلاب و بسیج سیاسی، ۱۰ ـ ۱۹.</ref>. در شورش نظامی یا کودتا، بخشی از نیروهای نظامی برای در دست‌گرفتن قدرت اقدام می‌کنند. معمولاً شورش نظامی «عملی غیرمنتظره»، ناگهانی، قاطعانه، خشونت‌آمیز و غیرقانونی است و از مشارکت مردم بی‌بهره‌ است <ref>بشیریه، انقلاب و بسیج سیاسی، ۱۰ ـ ۱۱؛ آشوری، ۲۷۰ ـ ۲۷۱.</ref>. در شورش اجتماعی اگرچه توده‌هایی از مردم وجود دارند، اما طرح و برنامه و نتایج قابل توجهی ندارند و غالباً شکست می‌خورند <ref>بشیریه، انقلاب و بسیج سیاسی، ۱۴.</ref>. شورش ملی یا جنبش استقلال‌خواهانه که گاه از روی مسامحه انقلاب خوانده می‌شود نیز متضمن بسیج اجتماعی و نوعی ایدئولوژی و در برخی موارد همراه با کاربرد خشونت است. این شورش‌ها که اغلب با هدف کسب استقلال ملی از حکومت بیگانه و استعمارگر روی می‌دهند، گاه موجب انتقال قدرت به دولتی جدید یا دگرگونی‌های اقتصادی و اجتماعی می‌شوند. شورش ملی اگرچه متفاوت از پدیده انقلاب است، اما در ایدئولوژی بیشتر انقلاب‌ها عنصری از ناسیونالیسم و کشمکش با بیگانگان نیز دیده می‌شود <ref>بشیریه، انقلاب و بسیج سیاسی، ۱۹ ـ ۲۰.</ref>.
شورش‌ها از لحاظ بازیگران اصلی و اینکه آغازگر چه نوع تحولی باشند، به شورش‌های نظامی، اجتماعی و ملی تقسیم می‌شوند <ref>بشیریه، انقلاب و بسیج سیاسی، ۱۰ ـ ۱۹.</ref>. در شورش نظامی یا [[کودتا]]، بخشی از نیروهای نظامی برای در دست‌گرفتن قدرت اقدام می‌کنند. معمولاً شورش نظامی «عملی غیرمنتظره»، ناگهانی، قاطعانه، خشونت‌آمیز و غیرقانونی است و از مشارکت مردم بی‌بهره‌ است <ref>بشیریه، انقلاب و بسیج سیاسی، ۱۰ ـ ۱۱؛ آشوری، ۲۷۰ ـ ۲۷۱.</ref>. در شورش اجتماعی اگرچه توده‌هایی از مردم وجود دارند، اما طرح و برنامه و نتایج قابل توجهی ندارند و غالباً شکست می‌خورند <ref>بشیریه، انقلاب و بسیج سیاسی، ۱۴.</ref>. شورش ملی یا جنبش استقلال‌خواهانه که گاه از روی مسامحه انقلاب خوانده می‌شود نیز متضمن بسیج اجتماعی و نوعی ایدئولوژی و در برخی موارد همراه با کاربرد خشونت است. این شورش‌ها که اغلب با هدف کسب استقلال ملی از حکومت بیگانه و استعمارگر روی می‌دهند، گاه موجب انتقال قدرت به دولتی جدید یا دگرگونی‌های اقتصادی و اجتماعی می‌شوند. شورش ملی اگرچه متفاوت از پدیده انقلاب است، اما در ایدئولوژی بیشتر انقلاب‌ها عنصری از ناسیونالیسم و کشمکش با [[بیگانگان]] نیز دیده می‌شود <ref>بشیریه، انقلاب و بسیج سیاسی، ۱۹ ـ ۲۰.</ref>.
==شورش از نگاه فقهی==
==شورش از نگاه فقهی==
عرب‌زبانان برای رساندن مفهوم شورش، از واژه‌هایی چون تغیر، تمرد، انتفاضه و عصیان استفاده می‌کنند، اما فقهای مسلمان در توضیح احکام شورشیان بر حاکم مسلمان، هیچ‌یک از این واژه‌ها را به‌کار نبرده‌اند و با تأسی از آیات قرآن <ref>حجرات، ۹.</ref> و نصوص روایی، از تعبیراتی مانند بغی، باغی و بغاۀ یادکرده‌اند <ref>کلانتری، مفهوم شورش و شورشی، ۳۱ ـ ۳۲.</ref>. کاربرد این واژه در قرآن کریم نشان می‌دهد که معنای تعدی و تجاوز از حق که معنی لغوی واژه بغی است، علاوه بر حوزه‌ فردی، در حوزه‌های اجتماعی نیز به‌کار رفته است. این واژه در گذر زمان به معنای خاص سیاسی یعنی سرکشی در برابر امام و حاکم اسلامی تبدیل شده است. فراوانی کاربرد آن در عصر امیرالمؤمنین علی(ع) و پس از آن، به همراه مجموعه حوادث سیاسی که در زمان آن حضرت به وقوع پیوست، این واژه را به اصطلاح سیاسی خاص تبدیل کرد <ref>حجرات، ۹؛ پورحسین، بغی و تمرد در حکومت اسلامی، ۳۳ ـ ۳۵.</ref>.
عرب‌زبانان برای رساندن مفهوم شورش، از واژه‌هایی چون تغیر، تمرد، انتفاضه و عصیان استفاده می‌کنند، اما فقهای مسلمان در توضیح احکام شورشیان بر حاکم مسلمان، هیچ‌یک از این واژه‌ها را به‌کار نبرده‌اند و با تأسی از [[آیات قرآن]] <ref>حجرات، ۹.</ref> و نصوص روایی، از تعبیراتی مانند بغی، باغی و بغاۀ یادکرده‌اند <ref>کلانتری، مفهوم شورش و شورشی، ۳۱ ـ ۳۲.</ref>. کاربرد این واژه در [[قرآن کری]]<nowiki/>م نشان می‌دهد که معنای تعدی و تجاوز از حق که معنی لغوی واژه بغی است، علاوه بر حوزه‌ فردی، در حوزه‌های اجتماعی نیز به‌کار رفته است. این واژه در گذر زمان به معنای خاص سیاسی یعنی سرکشی در برابر امام و [[حاکم اسلامی]] تبدیل شده است. فراوانی کاربرد آن در عصر [[امیرالمؤمنین علی(ع)]] و پس از آن، به همراه مجموعه حوادث سیاسی که در زمان آن حضرت به وقوع پیوست، این واژه را به اصطلاح سیاسی خاص تبدیل کرد <ref>حجرات، ۹؛ پورحسین، بغی و تمرد در حکومت اسلامی، ۳۳ ـ ۳۵.</ref>.


اصطلاحات فقهی بغی و باغی، مساوی و معادل دقیق شورش و شورشیان در معنای گسترده آن نیست و فقها تنها به یکی از مصادیق شورش پرداخته‌اند و آن شورش و خروج بر امام عادل است <ref>کلانتری، مفهوم شورش و شورشی، ۳۲.</ref>. بر مبنای فقه اسلامی، شورش علیه دولت اسلامیِ صلاحیت‌دار که خط مشی عادلانه دارد، نامشروع است و خروج و قیام علیه آن بغی به شمار می‌رود <ref>عمید زنجانی، فقه سیاسی، ۳/۳۲۹ ـ ۳۳۰.</ref>. در سیره‌ حکومتی پیامبر اکرم(ص) و امیرالمؤمنین علی(ع) که الگوی حکومتداری هستند، تا زمانی با مخالفان، با مدارا و ملایمت برخورد می‌شد که امنیت جامعه اسلامی ‌را با قیام مسلحانه بر هم نمی‌زدند <ref>مغربی، دعائم الاسلام، ۱/۳۹۳، نوعی، مدارا با مخالفان در قران و سیره نبوی، ۹۸ ـ ۹۹.</ref>. بر اساس این سیره، چگونگی برخورد نظام اسلامی ‌با شورشیان در گام اول، مذاکره و راهنمایی است تا اگر حقی از آنان پایمال شده، احقاق شود یا اگر دچار ابهام و شبهه‌ای هستند، برطرف شود و در صورت بی‌ثمربودن، اقدام نظامی و انتظامی ‌علیه شورشیان لازم است <ref>کلانتری، واکاوی مفهوم بغی، ۱۰۲ ـ ۱۰۶.</ref>. حکم وجوب جنگ با شورشیان باغی نیز، از باب بازدارندگی است نه مجازات؛ از این‌رو اگر باغیان متنبه شده به حقیقت برگردند یا فرار کنند، به‌ گونه‌ای که جمع آنها از هم پاشیده شده باشد، حکم وجوب قتال هم برداشته می‌شود؛ مگر اینکه اصرار بر طغیان و سرکشی کنند یا مرکزیتی داشته باشند که به آن برگردند؛ در این صورت چاره‌ای جز کشتن آنها باقی نمی‌ماند و نباید به حیله‌های آنها اعتنا کرد <ref>پورحسین، بغی و تمرد در حکومت اسلامی، ۲۹۱.</ref>.
اصطلاحات فقهی بغی و باغی، مساوی و معادل دقیق شورش و شورشیان در معنای گسترده آن نیست و فقها تنها به یکی از مصادیق شورش پرداخته‌اند و آن شورش و خروج بر امام عادل است <ref>کلانتری، مفهوم شورش و شورشی، ۳۲.</ref>. بر مبنای [[فقه اسلامی]]، شورش علیه دولت اسلامیِ صلاحیت‌دار که خط مشی عادلانه دارد، نامشروع است و خروج و قیام علیه آن بغی به شمار می‌رود <ref>عمید زنجانی، فقه سیاسی، ۳/۳۲۹ ـ ۳۳۰.</ref>. در سیره‌ حکومتی [[پیامبر اکرم(ص)]] و امیرالمؤمنین علی(ع) که الگوی حکومتداری هستند، تا زمانی با مخالفان، با مدارا و ملایمت برخورد می‌شد که امنیت [[جامعه اسلامی]] ‌را با [[قیام مسلحانه]] بر هم نمی‌زدند <ref>مغربی، دعائم الاسلام، ۱/۳۹۳، نوعی، مدارا با مخالفان در قران و سیره نبوی، ۹۸ ـ ۹۹.</ref>. بر اساس این سیره، چگونگی برخورد [[نظام اسلامی]] ‌با شورشیان در گام اول، مذاکره و راهنمایی است تا اگر حقی از آنان پایمال شده، احقاق شود یا اگر دچار ابهام و شبهه‌ای هستند، برطرف شود و در صورت بی‌ثمربودن، اقدام نظامی و انتظامی ‌علیه شورشیان لازم است <ref>کلانتری، واکاوی مفهوم بغی، ۱۰۲ ـ ۱۰۶.</ref>. حکم وجوب [[جنگ]] با شورشیان باغی نیز، از باب بازدارندگی است نه مجازات؛ از این‌رو اگر باغیان متنبه شده به حقیقت برگردند یا فرار کنند، به‌ گونه‌ای که جمع آنها از هم پاشیده شده باشد، حکم وجوب قتال هم برداشته می‌شود؛ مگر اینکه اصرار بر طغیان و سرکشی کنند یا مرکزیتی داشته باشند که به آن برگردند؛ در این صورت چاره‌ای جز کشتن آنها باقی نمی‌ماند و نباید به حیله‌های آنها اعتنا کرد <ref>پورحسین، بغی و تمرد در حکومت اسلامی، ۲۹۱.</ref>.
==نگاه امام‌خمینی==
==نگاه امام‌خمینی==
بررسی مواضع و سخنان امام‌خمینی، پیش و پس از پیروزی انقلاب، نشان می‌دهد ‌ایشان نه تنها در شرایط حاکمیت اسلامی که به حکم مشروعیت حکومت، شورش براندازانه علیه آن را جنگ با خدا و رسول خدا(ص) و فسادانگیزی در زمین می‌دانست <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۱۳۹ و ۱۷/۱۴۱.</ref>، بلکه در حکومت طاغوت نیز به صورت اصولی، از شورش به عنوان شیوه‌ای برای بیان اعتراض و ابراز مخالفت با نظام سیاسی و اجتماعی استقبال نمی‌کرد. از آنجا‌که ماهیت شورش دست به خشونت‌زدن و گاهی خرابکاری و قتل و غارت است، ایشان با توجه به دوربودن منطق اسلام از خشونت و ترور <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۱۸۳ و ۱۱/۷۷.</ref>، معتقد بود جان و مال انسان‌ها بر اساس دیانت اسلام محترم است و تجاوز به آن به هر دلیل از حرام‌های بزرگ شمرده می‌شود <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۴۰۲.</ref>.
بررسی مواضع و [[سخنرانی‌ها|سخنان امام‌خمینی]]، پیش و پس از [[پیروزی انقلاب]]، نشان می‌دهد ‌ایشان نه تنها در شرایط [[حاکمیت اسلامی]] که به حکم مشروعیت حکومت، شورش براندازانه علیه آن را جنگ با [[خدا]] و رسول خدا(ص) و فسادانگیزی در زمین می‌دانست <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۱۳۹ و ۱۷/۱۴۱.</ref>، بلکه در حکومت [[طاغوت]] نیز به صورت اصولی، از شورش به عنوان شیوه‌ای برای بیان اعتراض و ابراز مخالفت با نظام سیاسی و اجتماعی استقبال نمی‌کرد. از آنجا‌که ماهیت شورش دست به خشونت‌زدن و گاهی خرابکاری و قتل و غارت است، ایشان با توجه به دوربودن منطق [[اسلام]] از [[خشونت]] و [[ترور]] <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۱۸۳ و ۱۱/۷۷.</ref>، معتقد بود جان و مال انسان‌ها بر اساس دیانت اسلام محترم است و تجاوز به آن به هر دلیل از حرام‌های بزرگ شمرده می‌شود <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۴۰۲.</ref>.


امام‌خمینی در نهضت اسلامی مردم ایران، حرکت مسالمت‌آمیز و بر حق مردم در پانزده خرداد ۱۳۴۲ را با شورش و شلوغکاری متفاوت می‌دانست و معتقد بود آنچه در آن روز در غارت مغازه‌ها و آتش‌سوزی مکان‌ها رخ داد، اقدام نیرو‌های رژیم پهلوی بود تا به این بهانه قیام ملت به شدیدترین وجه سرکوب شود <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۳۰۱، ۳۰۲ و ۵/۲۰۱.</ref> {{ببینید|پانزده خرداد}}. به اعتقاد ایشان، ایجاد هرج و مرج و آشوب، به حفظ رژیم پهلوی و سرکوب بیشتر مردم کمک می‌کرد؛ از این‌رو در مراحل مختلف مبارزه، درباره نفوذ دستان ناپاک و عناصر چماق به دستِ رژیم در صف‌های ملت با قصد ایجاد شورش و آشوب هشدار می‌داد و تأکید می‌کرد حرکت انقلابی مردم نباید به سمت قتل، غارت و ناامنی پیش رود <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۴۵۲ ـ ۴۵۳؛ ۵/۱۹۴، ۴۸۴ ـ ۴۸۵؛ ۵/۱۹۴ و ۶/۱۱۱، ۱۲۵.</ref>. ایشان به عنوان رهبر نهضت اسلامی ‌ایران، در اوج قتل عام مردم در هفدهم شهریور ۱۳۵۷ تأکید می‌کرد روش مسالمت‌آمیز را ادامه خواهد داد <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۲ ـ ۳.</ref> و همواره مبارزه با رژیم پهلوی را در قالب اعتصاب‌ها و تظاهرات مردمی ‌ترجیح می‌دهد <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۳۱۴ و ۳۳۱.</ref>. ایشان نه تنها هیچ‌گاه مردم را به شورش فرا نخوانده، بلکه آنان را به روش­های متعارف برای مبارزه دعوت می‌کرد <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۱۷۱، ۲۹۴ و ۵/۲۰۹ ـ ۲۱۰.</ref> {{ببینید|مبارزه مسلحانه}}.
[[امام‌خمینی]] در نهضت اسلامی مردم ایران، حرکت مسالمت‌آمیز و بر حق مردم در پانزده خرداد ۱۳۴۲ را با شورش و شلوغکاری متفاوت می‌دانست و معتقد بود آنچه در آن روز در غارت مغازه‌ها و آتش‌سوزی مکان‌ها رخ داد، اقدام نیرو‌های رژیم پهلوی بود تا به این بهانه قیام ملت به شدیدترین وجه سرکوب شود <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۳۰۱، ۳۰۲ و ۵/۲۰۱.</ref> {{ببینید|پانزده خرداد}}. به اعتقاد ایشان، ایجاد هرج و مرج و آشوب، به حفظ رژیم پهلوی و سرکوب بیشتر مردم کمک می‌کرد؛ از این‌رو در مراحل مختلف مبارزه، درباره نفوذ دستان ناپاک و عناصر چماق به دستِ رژیم در صف‌های ملت با قصد ایجاد شورش و آشوب هشدار می‌داد و تأکید می‌کرد حرکت انقلابی مردم نباید به سمت [[قتل]]، غارت و ناامنی پیش رود <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۴۵۲ ـ ۴۵۳؛ ۵/۱۹۴، ۴۸۴ ـ ۴۸۵؛ ۵/۱۹۴ و ۶/۱۱۱، ۱۲۵.</ref>. ایشان به عنوان رهبر [[نهضت اسلامی ‌ایران]]، در اوج قتل عام مردم در [[هفدهم شهریور]] ۱۳۵۷ تأکید می‌کرد روش مسالمت‌آمیز را ادامه خواهد داد <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۲ ـ ۳.</ref> و همواره مبارزه با رژیم پهلوی را در قالب اعتصاب‌ها و [[تظاهرات]] مردمی ‌ترجیح می‌دهد <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۳۱۴ و ۳۳۱.</ref>. ایشان نه تنها هیچ‌گاه مردم را به شورش فرا نخوانده، بلکه آنان را به روش­های متعارف برای مبارزه دعوت می‌کرد <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۱۷۱، ۲۹۴ و ۵/۲۰۹ ـ ۲۱۰.</ref> {{ببینید|مبارزه مسلحانه}}.


پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز امام‌خمینی ضمن منع مردم از آشوب و ناآرامی ‌و لزوم توجه به سازندگی در کشور <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۱۳۳.</ref> پیاپی هشدار می‌داد برخی فرصت‌طلبان که عمدتاً از نیروهای باقیمانده رژیم سابق یا گروه‌های انحرافی یا وابستگان به قدرت‌های خارجی‌اند، به بهانه‌های مختلف می‌خواهند از طریق شورش، آتش‌زدن مکان‌ها، کشیدن سلاح به روی مردم و تلف‌کردن اموال عمومی ‌و خصوصی به انقلاب ضربه وارد کنند <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۱۲۵؛ ۸/۴۰۱ ـ ۴۰۴ و ۱۰/۹۲.</ref>؛ چنان‌که درباره اغتشاشات تجزیه‌طلبان در خوزستان و کردستان معتقد بود آنان با ترس از اینکه تنظیم قانون اساسی، دست چپاول‌گران را از کشورکوتاه می‌کند، تلاش می‌کردند مانع تدوین این قانون مهم شوند <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۱۱۰ ـ ۱۱۱.</ref> و قصد دشمنان از آشوب و توطئه در کشور غافل‌کردن مردم از مسائل اصلی بود <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۸۷ ـ ۸۸.</ref>.
پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]] نیز امام‌خمینی ضمن منع مردم از آشوب و ناآرامی ‌و لزوم توجه به سازندگی در کشور <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۱۳۳.</ref> پیاپی هشدار می‌داد برخی فرصت‌طلبان که عمدتاً از نیروهای باقیمانده رژیم سابق یا گروه‌های انحرافی یا وابستگان به قدرت‌های خارجی‌اند، به بهانه‌های مختلف می‌خواهند از طریق شورش، آتش‌زدن مکان‌ها، کشیدن سلاح به روی مردم و تلف‌کردن اموال عمومی ‌و خصوصی به انقلاب ضربه وارد کنند <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۱۲۵؛ ۸/۴۰۱ ـ ۴۰۴ و ۱۰/۹۲.</ref>؛ چنان‌که درباره اغتشاشات [[تجزیه‌طلبان]] در [[خوزستان]] و [[کردستان]] معتقد بود آنان با ترس از اینکه تنظیم قانون اساسی، دست چپاول‌گران را از کشورکوتاه می‌کند، تلاش می‌کردند مانع تدوین این قانون مهم شوند <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۱۱۰ ـ ۱۱۱.</ref> و قصد دشمنان از آشوب و توطئه در کشور غافل‌کردن مردم از مسائل اصلی بود <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۸۷ ـ ۸۸.</ref>.


امام‌خمینی در شرایطی که کشور دچار جنگ تحمیلی و نیازمند امنیت و آرامش بود نیز همواره بر توجه بیشتر به این مهم و پرهیز از تشنج تأکید داشت <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۲۸.</ref>. ایشان از جوانان و عموم مردم می‌خواست در مقابله با فتنه‌انگیزان، اشرار و کسانی که با تظاهرات و سخنرانی زمینه شورش و تشنج در جامعه را فراهم می‌کنند، با نهادهای انتظامی ‌و مسئول نهایت همکاری را داشته باشند <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۱۵۰؛ ۸/۳۱ ـ ۳۲؛ ۱۰/۲۷ و ۱۴/۴۱۷.</ref>. بی‌اعتنایی و کناره‌گیری از آشوبگران یا از میان‌بردن آنان، مهم‌ترین راه حلی بود که ایشان به مردم توصیه می‌کرد <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۴۵۷ و ۱۱/۴۰۰ ـ ۴۰۱.</ref>.
[[امام‌خمینی]] در شرایطی که کشور دچار [[جنگ تحمیلی]] و نیازمند امنیت و آرامش بود نیز همواره بر توجه بیشتر به این مهم و پرهیز از تشنج تأکید داشت <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۲۸.</ref>. ایشان از جوانان و عموم مردم می‌خواست در مقابله با فتنه‌انگیزان، اشرار و کسانی که با تظاهرات و سخنرانی زمینه شورش و تشنج در جامعه را فراهم می‌کنند، با نهادهای انتظامی ‌و مسئول نهایت همکاری را داشته باشند <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۱۵۰؛ ۸/۳۱ ـ ۳۲؛ ۱۰/۲۷ و ۱۴/۴۱۷.</ref>. بی‌اعتنایی و کناره‌گیری از آشوبگران یا از میان‌بردن آنان، مهم‌ترین راه حلی بود که ایشان به مردم توصیه می‌کرد <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۴۵۷ و ۱۱/۴۰۰ ـ ۴۰۱.</ref>.
از سوی دیگر، امام‌خمینی برهم‌زنندگان نظم و امنیت جامعه از طریق خرابکاری، شلوغکاری و آدم‌کشی را مفسد فی الارض می‌‌دانست <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۳۱۴ ـ ۳۱۵ و ۱۴/۴۱۷.</ref> و معتقد بود باید با تجمع‌کنندگانی که قصدشان خرابکاری و ایجاد فساد در جامعه است، با قاطعیت و شدتِ عمل و البته در چارچوب قوانین شرعی رفتار کرد <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۳۱۵ و ۱۷/۱۴۱.</ref> {{ببینید|مفسد فی الارض}}؛ در عین حال سیره ایشان در رویارویی با گروه‌های شورشی نشان می‌دهد که در آغاز از درِ خویشتنداری، گفتگو و نصیحت و نیز دعوت آنان به سوی حق وارد می‌شد و تا زمانی که احتمال هدایت و بازگشت آنان را می‌داد از سرکوب و طرد عناصر فریب‌خورده به‌ویژه جوانان پرهیز می‌کرد؛ همچنین آنان را به پیداکردن مسیر اصلی سفارش می‌کرد و راه توبه و بازگشت را برای آنان جز در مورد جنایت و خیانت باز می‌گذاشت <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۳۶۳ ـ ۳۶۴؛ ۹/۴۴۶ و ۱۴/۳۴۳، ۴۱۷، ۴۶۳، ۴۸۳.</ref>.


از سوی دیگر، در نگاه امام‌خمینی، همان‌طور که در حکومت طاغوت وجود خفقان و سرکوب مهم‌ترین عامل بروز شورش و انفجار توده‌های مردم بود <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۲۶۹؛ ۷/۳۲ و ۸/۸۷.</ref>، در حکومت اسلامی نیز بروز یأس و ناامیدی از اجرای قوانین اسلامی، می‌تواند ‌مهم‌ترین عامل بروز شورش و انفجار اجتماعی باشد. به اعتقاد ایشان زمانی که مردم به هر دلیل مانند حاکمیت زور، فساد و رباخواری در جامعه، به ستوه بیایند و به شورش و نافرمانی اقدام کنند، مهار چنین شرایطی غیر ممکن خواهد بود؛ بنابراین از مسئولان و صاحبان قدرت و ثروت می‌خواست با اجرای قوانین اسلامی ‌و عمل به آن، ضمن پاسخگویی به خواسته‌های اقشار مختلف مردم و رسیدگی به اوضاع معیشتی و اقتصادی آنان، از بروز شورش و آشوب در جامعه جلوگیری کنند <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۴۶۸ ـ ۴۷۱ و ۱۰/۳۳۴ ـ ۳۳۵، ۳۴۶ ـ ۳۴۸.</ref>.
از سوی دیگر، امام‌خمینی برهم‌زنندگان [[نظم]] و امنیت جامعه از طریق خرابکاری، شلوغکاری و آدم‌کشی را مفسد فی الارض می‌‌دانست <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۳۱۴ ـ ۳۱۵ و ۱۴/۴۱۷.</ref> و معتقد بود باید با تجمع‌کنندگانی که قصدشان خرابکاری و ایجاد فساد در جامعه است، با قاطعیت و شدتِ عمل و البته در چارچوب قوانین شرعی رفتار کرد <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۳۱۵ و ۱۷/۱۴۱.</ref> {{ببینید|مفسد فی الارض}}؛ در عین حال سیره ایشان در رویارویی با گروه‌های شورشی نشان می‌دهد که در آغاز از درِ خویشتنداری، گفتگو و نصیحت و نیز دعوت آنان به سوی حق وارد می‌شد و تا زمانی که احتمال هدایت و بازگشت آنان را می‌داد از سرکوب و طرد عناصر فریب‌خورده به‌ویژه جوانان پرهیز می‌کرد؛ همچنین آنان را به پیداکردن مسیر اصلی سفارش می‌کرد و راه [[توبه]] و بازگشت را برای آنان جز در مورد جنایت و خیانت باز می‌گذاشت <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۳۶۳ ـ ۳۶۴؛ ۹/۴۴۶ و ۱۴/۳۴۳، ۴۱۷، ۴۶۳، ۴۸۳.</ref>.
 
از سوی دیگر، در نگاه امام‌خمینی، همان‌طور که در حکومت [[طاغوت]] وجود خفقان و سرکوب مهم‌ترین عامل بروز شورش و انفجار توده‌های مردم بود <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۲۶۹؛ ۷/۳۲ و ۸/۸۷.</ref>، در [[حکومت اسلامی]] نیز بروز یأس و ناامیدی از اجرای قوانین اسلامی، می‌تواند ‌مهم‌ترین عامل بروز شورش و انفجار اجتماعی باشد. به اعتقاد ایشان زمانی که مردم به هر دلیل مانند حاکمیت زور، [[فساد]] و [[رباخواری]] در جامعه، به ستوه بیایند و به شورش و نافرمانی اقدام کنند، مهار چنین شرایطی غیر ممکن خواهد بود؛ بنابراین از مسئولان و صاحبان قدرت و ثروت می‌خواست با اجرای قوانین اسلامی ‌و عمل به آن، ضمن پاسخگویی به خواسته‌های اقشار مختلف مردم و رسیدگی به اوضاع معیشتی و اقتصادی آنان، از بروز شورش و آشوب در جامعه جلوگیری کنند <ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۴۶۸ ـ ۴۷۱ و ۱۰/۳۳۴ ـ ۳۳۵، ۳۴۶ ـ ۳۴۸.</ref>.
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
emailconfirmed
۲٬۵۷۶

ویرایش