فهم قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۵ آذر ۱۴۰۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''فهم قرآن'''، دست‌یابی به معانی و اهداف قرآن کریم.
'''فهم قرآن'''، دست‌یابی به معانی و اهداف [[قرآن کریم]].
==مفهوم‌شناسی==
==مفهوم‌شناسی==
فهم به معنای شناساندن چیزی به قلب، دانستن،<ref>ابن‌منظور، لسان العرب، ۱۲/۴۵۹؛ فیومی، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، ۴۸۲.</ref> زود شناختن<ref>فراهیدی، کتاب العین، ۴/۶۱.</ref> یا حالت و کیفیتی برای انسان است که به واسطه آن، معانی را درمی‌‏یابد<ref>راغب، مفردات الفاظ القرآن، ۶۴۶.</ref> در [[معارف دینی]]، آمادگی ذهن برای پذیرفتن حق و انتقال از مقدمات به نتیجه است<ref>مجلسی، مرآة العقول فی شرح اخبار آل‌الرسول(ص)، ۷/۳۵۰.</ref> و فهم قرآن، کشف و دستیابی به معنا، مقصود و مراد خداوند است<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۲۶/۵۱۱.</ref> امام‌خمینی فهم قرآن را دستیابی به مقصود و اهداف خداوند در [[نزول قرآن]] می‌داند.<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۹۲ ـ ۱۹۳.</ref>
فهم به معنای شناساندن چیزی به قلب، دانستن،<ref>ابن‌منظور، لسان العرب، ۱۲/۴۵۹؛ فیومی، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، ۴۸۲.</ref> زود شناختن<ref>فراهیدی، کتاب العین، ۴/۶۱.</ref> یا حالت و کیفیتی برای انسان است که به واسطه آن، معانی را درمی‌‏یابد<ref>راغب، مفردات الفاظ القرآن، ۶۴۶.</ref> در [[معارف دینی]]، آمادگی ذهن برای پذیرفتن حق و انتقال از مقدمات به نتیجه است<ref>مجلسی، مرآة العقول فی شرح اخبار آل‌الرسول(ص)، ۷/۳۵۰.</ref> و فهم قرآن، کشف و دستیابی به معنا، مقصود و مراد خداوند است<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۲۶/۵۱۱.</ref> امام‌خمینی فهم قرآن را دستیابی به مقصود و اهداف خداوند در [[نزول قرآن]] می‌داند.<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۹۲ ـ ۱۹۳.</ref>
خط ۶: خط ۶:


==پیشینه==
==پیشینه==
[[قرآن کریم]] مخاطبان خود را به تفکر و تدبر در آیات فرا می‌خواند<ref>نساء، ۸۲.</ref> در آغاز ظهور اسلام، اصحاب هرگاه در فهم آیات، دچار مشکل می‌شدند به [[رسول خدا(ص)]] مراجعه می‌کردند <ref>بخاری، صحیح البخاری، ۶/۲۰؛ صالح، مباحث فی علوم القرآن، ۱۱۹.</ref> پس از رسول خدا(ص) برخی از [[صحابه]] و [[تابعان]]، [[مفاهیم قرآن]] را از [[امیرمؤمنان(ع)]] دریافت می‌کردند<ref>بحرانی، الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهره(ع)، ۳/۳۹؛ کاشانی، تفسیر خلاصة منهج الصادقین (خلاصة المنهج)، ۱/۱۸۲.</ref> با گسترش و رشد [[معارف اسلامی]] و بهره‌مندی [[مسلمانان|مسلمان]] از قرآن، رویکردهای گوناگونی در جامعه اسلامی پدید آمد. رویکرد نخست، رویکردی ظاهرگرا بود که تنها به ظواهر قرآن بسنده می‌کرد.<ref>کسار، فهم القرآن، ۵۳.</ref>  
قرآن کریم مخاطبان خود را به تفکر و تدبر در آیات فرا می‌خواند<ref>نساء، ۸۲.</ref> در آغاز ظهور اسلام، اصحاب هرگاه در فهم آیات، دچار مشکل می‌شدند به [[رسول خدا(ص)]] مراجعه می‌کردند <ref>بخاری، صحیح البخاری، ۶/۲۰؛ صالح، مباحث فی علوم القرآن، ۱۱۹.</ref> پس از رسول خدا(ص) برخی از [[صحابه]] و [[تابعان]]، [[مفاهیم قرآن]] را از [[امیرمؤمنان(ع)]] دریافت می‌کردند<ref>بحرانی، الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهره(ع)، ۳/۳۹؛ کاشانی، تفسیر خلاصة منهج الصادقین (خلاصة المنهج)، ۱/۱۸۲.</ref> با گسترش و رشد [[معارف اسلامی]] و بهره‌مندی [[مسلمانان|مسلمان]] از قرآن، رویکردهای گوناگونی در جامعه اسلامی پدید آمد. رویکرد نخست، رویکردی ظاهرگرا بود که تنها به ظواهر قرآن بسنده می‌کرد.<ref>کسار، فهم القرآن، ۵۳.</ref>  


در میان ‌اندیشمندان اسلامی، [[غزالی]] (م۵۰۵ق) از کسانی بود که به خطر این رویکرد پی برده و به مقابله با آن پرداخته است<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۲/۲۸۹ و ۳/۵۱۵، ۵۳۲.</ref> رویکرد دیگر، فهم قرآن را ویژه معصوم(ع) می‌دانست. ریشه این نظریه به تفکر ظاهرگرایان باز می‌گردد و می‌توان آن را در اندیشه‌های [[اخباریان شیعی]] نیز مشاهده کرد که شاخص‌ترین پیروان این عقیده در میان اخباریان، [[محمدامین استرآبادی]] است. این تفکر از سوی [[متکلمان]]، [[مفسران]] و [[اصولیان]] نقد شد<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۲۱/۱۰۵ ـ ۱۱۱.</ref> برخی نیز بر این باورند که قرآن کریم برای همگان فهمیدنی است؛ اگرچه دارای مراتبی است که هر کس به اندازه فهم خود از آن بهره می‌برد<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۳/۸۶؛ آصفی، مقدمه البرهان فی تفسیر القرآن، ۱/۱۳.</ref>
در میان ‌اندیشمندان اسلامی، [[غزالی]] (م۵۰۵ق) از کسانی بود که به خطر این رویکرد پی برده و به مقابله با آن پرداخته است<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۲/۲۸۹ و ۳/۵۱۵، ۵۳۲.</ref> رویکرد دیگر، فهم قرآن را ویژه معصوم(ع) می‌دانست. ریشه این نظریه به تفکر ظاهرگرایان باز می‌گردد و می‌توان آن را در اندیشه‌های [[اخباریان شیعی]] نیز مشاهده کرد که شاخص‌ترین پیروان این عقیده در میان اخباریان، [[محمدامین استرآبادی]] است. این تفکر از سوی [[متکلمان]]، [[مفسران]] و [[اصولیان]] نقد شد<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۲۱/۱۰۵ ـ ۱۱۱.</ref> برخی نیز بر این باورند که قرآن کریم برای همگان فهمیدنی است؛ اگرچه دارای مراتبی است که هر کس به اندازه فهم خود از آن بهره می‌برد<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۳/۸۶؛ آصفی، مقدمه البرهان فی تفسیر القرآن، ۱/۱۳.</ref>
خط ۱۳: خط ۱۳:


==امکان فهم==
==امکان فهم==
بیشتر اندیشمندان، فهم قرآن را برای عموم مردم ممکن می‌دانند؛<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۳/۸۶؛ خویی، البیان، ۲۶۵؛ آصفی، مقدمه البرهان فی تفسیر القرآن، ۱/۱۳</ref> زیرا قرآن به زبان رایج نازل شده و برای رساندن مقاصد و مدلول سخنان خود، طریق خاص و جدیدی را دنبال نکرده است (خویی، البیان، ۵۱۰)؛ از این‌رو در بسیاری از [[آیات]]<ref>محمد(ص)، ۲۴؛ نساء، ۸۲؛ حشر، ۲۱.</ref> و [[روایات]]<ref>طبرسی، الاحتجاج علی أهل‌اللجاج، ۱/۶۰.</ref> به تدبر در [[قرآن]] سفارش شده است. برخی بر این باورند که فهم قرآن کریم، نیازمند نصی از [[معصوم(ع)]] است و معنای دقیق آن، بدون روایت، دست‌یافتنی نیست<ref>← بحرانی، الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهره(ع)، ۱/۲۷ ـ ۳۲؛ آصفی، مقدمه البرهان فی تفسیر القرآن، ۱/۸.</ref> و بر اساس ظاهر برخی روایات،<ref>حر عاملی، الفصول المهمة فی اصول الائمه(ع)، ۲۷/۱۸۵.</ref> فهم آن ویژه مخاطبان اصلی قرآن است.<ref>← حمود، ابهی المداد فی شرح مؤتمر علماء البغداد، ۲/۱۲۴.</ref>
بیشتر اندیشمندان، فهم قرآن را برای عموم مردم ممکن می‌دانند؛<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۳/۸۶؛ خویی، البیان، ۲۶۵؛ آصفی، مقدمه البرهان فی تفسیر القرآن، ۱/۱۳</ref> زیرا قرآن به زبان رایج نازل شده و برای رساندن مقاصد و مدلول سخنان خود، طریق خاص و جدیدی را دنبال نکرده است <ref>خویی، البیان، ۵۱۰.</ref>؛ از این‌رو در بسیاری از [[آیات]]<ref>محمد(ص)، ۲۴؛ نساء، ۸۲؛ حشر، ۲۱.</ref> و [[روایات]]<ref>طبرسی، الاحتجاج علی أهل‌اللجاج، ۱/۶۰.</ref> به تدبر در [[قرآن]] سفارش شده است. برخی بر این باورند که فهم قرآن کریم، نیازمند نصی از [[معصوم(ع)]] است و معنای دقیق آن، بدون روایت، دست‌یافتنی نیست<ref>← بحرانی، الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهره(ع)، ۱/۲۷ ـ ۳۲؛ آصفی، مقدمه البرهان فی تفسیر القرآن، ۱/۸.</ref> و بر اساس ظاهر برخی روایات،<ref>حر عاملی، الفصول المهمة فی اصول الائمه(ع)، ۲۷/۱۸۵.</ref> فهم آن ویژه مخاطبان اصلی قرآن است.<ref>← حمود، ابهی المداد فی شرح مؤتمر علماء البغداد، ۲/۱۲۴.</ref>


امام‌خمینی بر این باور است که فهم قرآن کریم برای همه افراد ممکن است و هر شخصی به اندازه استعداد خود می‌تواند از این سرچشمه [[معارف الهی]] بهره ببرد.<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۸۵؛ امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۳۸۷ و ۱۸/۲۶۳.</ref> ایشان اساسا انگیزه نزول قرآن را در اختیار عموم مردم قرارگرفتن آن می‌داند تا همه به اندازه گنجایش و فراخور فکر و دانش خود از آن بهره ببرند؛<ref>امام‌خمینی، تفسیر حمد، ۱۷۰؛ امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۳۸۸.</ref> چنان‌که برداشت‌های گوناگون [[فقها]]، [[محدثان]]، [[فیلسوفان]] و [[عارفان]] از آیات الهی را درست و پذیرفتنی می‌داند؛<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۸۵.</ref> ولی از آنجاکه قرآن دارای مراتب طولی و بطونی است، مراتب بالای معارف آن را مختص [[اولیای الهی]] و راسخان در علم می‌شمارد<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۸۱.</ref>
امام‌خمینی بر این باور است که فهم قرآن کریم برای همه افراد ممکن است و هر شخصی به اندازه استعداد خود می‌تواند از این سرچشمه [[معارف الهی]] بهره ببرد.<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۸۵؛ امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۳۸۷ و ۱۸/۲۶۳.</ref> ایشان اساسا انگیزه نزول قرآن را در اختیار عموم مردم قرارگرفتن آن می‌داند تا همه به اندازه گنجایش و فراخور فکر و دانش خود از آن بهره ببرند؛<ref>امام‌خمینی، تفسیر حمد، ۱۷۰؛ امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۳۸۸.</ref> چنان‌که برداشت‌های گوناگون [[فقها]]، [[محدثان]]، [[فیلسوفان]] و [[عارفان]] از آیات الهی را درست و پذیرفتنی می‌داند؛<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۸۵.</ref> ولی از آنجاکه قرآن دارای مراتب طولی و بطونی است، مراتب بالای معارف آن را مختص [[اولیای الهی]] و راسخان در علم می‌شمارد<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۸۱.</ref>
خط ۲۲: خط ۲۲:
[[امام‌خمینی]] نیز برای فهم قرآن مراتبی برشمرده است. به باور ایشان، فهم ظواهر قرآن برای همه افراد ممکن است؛<ref>امام‌خمینی، تفسیر حمد، ۱۷۰؛ امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۳۸۹ و ۲۱/۲۰۹.</ref> ولی با توجه به اینکه همه انسان‌ها علم و توانایی و شرایط دریافت معارف عمیق قرآن را ندارند، برای اهل نظر و تخصص، مراتب بالاتری از فهم قرآن ممکن است<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۳۰۱ ـ ۳۰۲.</ref> به باور ایشان قرآن، بطون و حقایقی دارد که فهم آنها مختص اولیا و انبیای الهی(ع) است؛<ref>امام‌خمینی، تفسیر حمد، ۱۳۳</ref> از این‌رو درک مراحل نهایی حقیقت قرآن، تنها مخصوص [[پیامبر اسلام(ص)]] و [[امامان(ع)]] است و غیر از آنان به آن معارف و معانی حقیقی دست نمی‏‌یابند؛ زیرا آن مرحله، فراتر از مرتبه استدلال و استنباط و حتی مشاهده است؛<ref>امام‌خمینی، تفسیر حمد، ۱۳۵ ـ ۱۳۷.</ref> در عین‌ حال امام‌خمینی از کلام برخی اهل ظاهر که قرآن را همان معانی عرفی می‌دانند و با همین عقیده در آیات الهی تدبر نمی‌کنند، انتقاد می‌کند<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۹۰.</ref> و با مردود دانستن رویکرد سطحی‌نگری به [[آیات]] و بسنده‌کردن به ظواهر آنها، بر این باور است که این افراد، با محدودیت و تنگنایی که برای قرآن در نظر گرفته‌اند، قرآن را از روح خود جدا کرده‌اند.<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۶۲.</ref> این بیان نشان می‌دهد ایشان در مراتب زبان قرآن، نوعی توازن قائل است؛ به ‌گونه‏ای که روش [[باطن‌گرایی]] در معرفت، جانشین کامل رویکرد ظاهری نشود<ref>← امام‌خمینی، کشف اسرار، ۳۲۳.</ref>
[[امام‌خمینی]] نیز برای فهم قرآن مراتبی برشمرده است. به باور ایشان، فهم ظواهر قرآن برای همه افراد ممکن است؛<ref>امام‌خمینی، تفسیر حمد، ۱۷۰؛ امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۳۸۹ و ۲۱/۲۰۹.</ref> ولی با توجه به اینکه همه انسان‌ها علم و توانایی و شرایط دریافت معارف عمیق قرآن را ندارند، برای اهل نظر و تخصص، مراتب بالاتری از فهم قرآن ممکن است<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۳۰۱ ـ ۳۰۲.</ref> به باور ایشان قرآن، بطون و حقایقی دارد که فهم آنها مختص اولیا و انبیای الهی(ع) است؛<ref>امام‌خمینی، تفسیر حمد، ۱۳۳</ref> از این‌رو درک مراحل نهایی حقیقت قرآن، تنها مخصوص [[پیامبر اسلام(ص)]] و [[امامان(ع)]] است و غیر از آنان به آن معارف و معانی حقیقی دست نمی‏‌یابند؛ زیرا آن مرحله، فراتر از مرتبه استدلال و استنباط و حتی مشاهده است؛<ref>امام‌خمینی، تفسیر حمد، ۱۳۵ ـ ۱۳۷.</ref> در عین‌ حال امام‌خمینی از کلام برخی اهل ظاهر که قرآن را همان معانی عرفی می‌دانند و با همین عقیده در آیات الهی تدبر نمی‌کنند، انتقاد می‌کند<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۹۰.</ref> و با مردود دانستن رویکرد سطحی‌نگری به [[آیات]] و بسنده‌کردن به ظواهر آنها، بر این باور است که این افراد، با محدودیت و تنگنایی که برای قرآن در نظر گرفته‌اند، قرآن را از روح خود جدا کرده‌اند.<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۶۲.</ref> این بیان نشان می‌دهد ایشان در مراتب زبان قرآن، نوعی توازن قائل است؛ به ‌گونه‏ای که روش [[باطن‌گرایی]] در معرفت، جانشین کامل رویکرد ظاهری نشود<ref>← امام‌خمینی، کشف اسرار، ۳۲۳.</ref>
{{ببینید|زبان قرآن|مهجوریت قرآن}}
{{ببینید|زبان قرآن|مهجوریت قرآن}}
امام‌خمینی مانند دیگر حکما و اهل معرفت<ref>آملی، تفسیر المحیط الاعظم و البحر الخضم، ۲/۴۱۵؛ ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۴۱.</ref> مراتب فهم از قرآن را مبتنی بر مراتب و منازل خود قرآن می‌داند و برای قرآن، منازلی قائل است که بر مراتب و عوالم منطبق است<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۵۳ و ۸۷.</ref> به باور ایشان، قرآن دارای حقیقتی در [[مرتبه صقع ربوبی]] است و این حقیقت با تنزل به مراتب پایین‌تر، امکان فهم آن را فراهم کرده تا به حد الفاظ و صوت برسد؛<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۸۱ و ۱۸۴؛ امام‌خمینی، تفسیر حمد، ۱۳۶ و ۱۶۲؛ امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۲۸۵.</ref> از این‌رو حقیقت قرآن، سرّ الهی میان حق‌تعالی و [[رسول خدا(ص)]] و ایشان مخاطب اصلی قرآن است و حتی [[جبرئیل(ع)]] نیز مخاطب نبوده و واسطه رساندن آیات بوده است<ref>امام‌خمینی،‌ صحیفه، ۱۸/۲۶۲.</ref> استفاده‌ای که رسول خدا(ص) از قرآن دارد، برای دیگران نیست مگر به آموزش و کمک ایشان،<ref>امام‌خمینی، تفسیر حمد، ۱۳۵.</ref> بلکه بعضی ابعاد قرآن را تنها خداوند می‌داند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۴۳۱.</ref> ایشان معتقد است قرآن از موطن خود در مراحل متعددی تنزل یافته تا به حد الفاظ رسیده است و رسول خدا(ص) به مراحل و منازل متعدد آن در [[عالم مثال]]، [[عالم ارواح]] تا عالم ارواح، حضرت علم و [[اسم اعظم]]، علم دارد و او همان راسخ در علم است.<ref>امام‌خمینی، تعلیقات فصوص، ۵۰ ـ ۵۱.</ref> فهم این حقایق از قرآن، با علوم رسمی و [[معارف قلبی]] و حتی [[مکاشفات غیبی]] نیز ممکن نیست و تنها از راه کشف تام محمدی(ص) ممکن است<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۸۱.</ref> و مراتب دیگر آن برای افرادی که دل‌های خود را از تیرگی‌های عالم دنیا زدوده و از خواب این عالم بیدار شده‌اند ـ بر حسب مراتب و درجات آنها ـ فهمیدنی است<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۵۹.</ref> به باور ایشان هر اندازه شخص در کمالات و مقامات، سیر و ترقی کند، برداشت‌ها و فهم او نیز به همان اندازه رشد می‌یابد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۴۲۰ ـ ۴۲۱.</ref>
امام‌خمینی مانند دیگر [[حکما]] و اهل معرفت<ref>آملی، تفسیر المحیط الاعظم و البحر الخضم، ۲/۴۱۵؛ ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۴۱.</ref> مراتب فهم از قرآن را مبتنی بر مراتب و منازل خود قرآن می‌داند و برای قرآن، منازلی قائل است که بر مراتب و عوالم منطبق است<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۵۳ و ۸۷.</ref> به باور ایشان، قرآن دارای حقیقتی در [[مرتبه صقع ربوبی]] است و این حقیقت با تنزل به مراتب پایین‌تر، امکان فهم آن را فراهم کرده تا به حد الفاظ و صوت برسد؛<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۸۱ و ۱۸۴؛ امام‌خمینی، تفسیر حمد، ۱۳۶ و ۱۶۲؛ امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۲۸۵.</ref> از این‌رو حقیقت قرآن، سرّ الهی میان حق‌تعالی و [[رسول خدا(ص)]] و ایشان مخاطب اصلی قرآن است و حتی [[جبرئیل(ع)]] نیز مخاطب نبوده و واسطه رساندن آیات بوده است<ref>امام‌خمینی،‌ صحیفه، ۱۸/۲۶۲.</ref> استفاده‌ای که رسول خدا(ص) از قرآن دارد، برای دیگران نیست مگر به آموزش و کمک ایشان،<ref>امام‌خمینی، تفسیر حمد، ۱۳۵.</ref> بلکه بعضی ابعاد قرآن را تنها خداوند می‌داند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۴۳۱.</ref> ایشان معتقد است قرآن از موطن خود در مراحل متعددی تنزل یافته تا به حد الفاظ رسیده است و رسول خدا(ص) به مراحل و منازل متعدد آن در [[عالم مثال]]، [[عالم ارواح]] تا عالم ارواح، حضرت علم و [[اسم اعظم]]، علم دارد و او همان راسخ در علم است.<ref>امام‌خمینی، تعلیقات فصوص، ۵۰ ـ ۵۱.</ref> فهم این حقایق از قرآن، با علوم رسمی و [[معارف قلبی]] و حتی [[مکاشفات غیبی]] نیز ممکن نیست و تنها از راه کشف تام محمدی(ص) ممکن است<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۸۱.</ref> و مراتب دیگر آن برای افرادی که دل‌های خود را از تیرگی‌های عالم دنیا زدوده و از خواب این عالم بیدار شده‌اند ـ بر حسب مراتب و درجات آنها ـ فهمیدنی است<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۵۹.</ref> به باور ایشان هر اندازه شخص در کمالات و مقامات، سیر و ترقی کند، برداشت‌ها و فهم او نیز به همان اندازه رشد می‌یابد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۴۲۰ ـ ۴۲۱.</ref>


==مبانی و قواعد فهم قرآن==
==مبانی و قواعد فهم قرآن==
خط ۳۹: خط ۳۹:
برخی از [[آیات]]، سرمایه علمی را در فهم و تعقل قرآن دخیل می‌دانند<ref>عنکبوت، ۴۳.</ref> ‌اندیشمندان و [[مفسران]]، عوامل بسیاری را در فهم قرآن مؤثر دانسته‌اند. به باور آنان، قدرت فهم، دقت و علم افراد در برداشت از آیات مؤثر است و همه افراد در فهم از آیات یکسان نیستند<ref>آصفی، مقدمه البرهان فی تفسیر القرآن، ۱/۱۳.</ref> برخی نیز علوم قطعی بشری و طبیعی را در فهم معانی و کشف حقایق قرآنی مؤثر می‌دانند و آن را یکی از منابع فهم قرآن می‌شمارند<ref>خویی، البیان، ۷۲؛ مکارم شیرازی، قلمرو معارف قرآن کریم و ارزش فهم ما از قرآن، ۸ ـ ۹؛ ← رضایی، پژوهشی در اعجاز، ۴۸ ـ ۵۳.</ref> [[امام‌خمینی]] نیز عوامل بسیاری را بر فهم قرآن مؤثر می‌داند؛ ازجمله:
برخی از [[آیات]]، سرمایه علمی را در فهم و تعقل قرآن دخیل می‌دانند<ref>عنکبوت، ۴۳.</ref> ‌اندیشمندان و [[مفسران]]، عوامل بسیاری را در فهم قرآن مؤثر دانسته‌اند. به باور آنان، قدرت فهم، دقت و علم افراد در برداشت از آیات مؤثر است و همه افراد در فهم از آیات یکسان نیستند<ref>آصفی، مقدمه البرهان فی تفسیر القرآن، ۱/۱۳.</ref> برخی نیز علوم قطعی بشری و طبیعی را در فهم معانی و کشف حقایق قرآنی مؤثر می‌دانند و آن را یکی از منابع فهم قرآن می‌شمارند<ref>خویی، البیان، ۷۲؛ مکارم شیرازی، قلمرو معارف قرآن کریم و ارزش فهم ما از قرآن، ۸ ـ ۹؛ ← رضایی، پژوهشی در اعجاز، ۴۸ ـ ۵۳.</ref> [[امام‌خمینی]] نیز عوامل بسیاری را بر فهم قرآن مؤثر می‌داند؛ ازجمله:
# آشنایی با مقاصد کتاب الهی که هدفش هدایت و آموزش انسان و بیان طریق [[سلوک انسانیت]] است؛ در حالی‌که بیشتر مفسران، به [[سبب نزول]] توجه کرده‌اند؛ نه به مقصد نزول و به ‌طور کلی، معنای [[تفسیر قرآن]]، شرح مقاصد آن است.<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۹۲ ـ ۱۹۳.</ref>
# آشنایی با مقاصد کتاب الهی که هدفش هدایت و آموزش انسان و بیان طریق [[سلوک انسانیت]] است؛ در حالی‌که بیشتر مفسران، به [[سبب نزول]] توجه کرده‌اند؛ نه به مقصد نزول و به ‌طور کلی، معنای [[تفسیر قرآن]]، شرح مقاصد آن است.<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۹۲ ـ ۱۹۳.</ref>
# دانستن زبان قرآن؛ زیرا [[زبان قرآن]]، غیر از زبان [[ادبیات]]، [[فلسفه]] و [[عرفان]] است<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۳۵۵.</ref> و در عین ‌حال که دارای معارف بلند است، به زبان عموم مردم بیان شده<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۴۰۸.</ref> و برای همه مردم قابل استفاده است.<ref>امام‌خمینی، تفسیر حمد، ۱۳۵.</ref>
# دانستن زبان قرآن؛ زیرا [[زبان قرآن]]، غیر از زبان [[ادبیات]]، [[فلسفه]] و [[عرفان]] است<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۳۵۵.</ref> و در عین ‌حال که دارای معارف بلند است، به زبان عموم مردم بیان شده<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۴۰۸.</ref> و برای همه [[مردم]] قابل استفاده است.<ref>امام‌خمینی، تفسیر حمد، ۱۳۵.</ref>
# یکی دیگر از عوامل تأثیرگذار در فهم قرآن چنان‌که سایر اندیشمندان نیز گفته‌اند،<ref>آلوسی، روح المعانی فی تفسیر القرآن‌ العظیم و السبع‌ المثانی، ۱/۶؛ گنابادی، تفسیر بیان السعادة فی مقامات العباده، ۴/۱۴۱.</ref> [[تزکیه نفس]]، [[زهد]] و رویگردانی از زیورهای دنیوی است؛ از این‌رو فهم کامل آن تنها با استدلال و [[برهان]] و بدون بهره‌مندی از طهارت و پاکی روح و نفس، ناممکن ‏است<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۶۱؛ امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۰۲.</ref> به باور امام‌خمینی، تزکیه و [[طهارت نفس]]، حجاب‏ها را می‌زداید و سبب می‌شود انسان بهتر از نورانیت این کتاب الهی بهره‌مند شود<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۳۸۸ ـ ۳۸۹.</ref> و انسانی که با مجاهدت‌ها و ریاضت‌های عملی و تطهیر نفوس، در فهم آیات گام بگذارد، به قدر پاکی خود از آن بهره‏مند خواهد شد<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۶۱.</ref> همچنین ایشان [[فهم بطون قرآن]] و راهیابی به معانی تأویلی آن را برای قلب‌هایی که دارای انحراف و اعوجاج باشند، امکان‌پذیر نمی‌داند؛ بلکه به باور ایشان، تأویل‌هایی که بر اساس هوای نفسانی باشد، در حقیقت [[تفسیر به رأی]] شمرده می‌شود و [[تأویل کتاب الهی]] به صورت کامل آن، منحصر به [[پیامبر(ص)]] و [[راسخان در علم]]، چون [[امام معصوم(ع)]] است و در درجات پایین‌‏تر، تنها کسانی که از رذایل اخلاقی پاک و به فضایل علمی و عملی آراسته باشند، از فهم و درک آیات الهی برخوردار خواهند بود.<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۱۱؛ امام‌خمینی، دعاء السحر، ۵۹؛ امام‌خمینی، الطلب و الاراده، ۴۴.</ref>
# یکی دیگر از عوامل تأثیرگذار در فهم قرآن چنان‌که سایر اندیشمندان نیز گفته‌اند،<ref>آلوسی، روح المعانی فی تفسیر القرآن‌ العظیم و السبع‌ المثانی، ۱/۶؛ گنابادی، تفسیر بیان السعادة فی مقامات العباده، ۴/۱۴۱.</ref> [[تزکیه نفس]]، [[زهد]] و رویگردانی از زیورهای دنیوی است؛ از این‌رو فهم کامل آن تنها با استدلال و [[برهان]] و بدون بهره‌مندی از طهارت و پاکی روح و نفس، ناممکن ‏است<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۶۱؛ امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۰۲.</ref> به باور امام‌خمینی، تزکیه و [[طهارت نفس]]، حجاب‏ها را می‌زداید و سبب می‌شود انسان بهتر از نورانیت این کتاب الهی بهره‌مند شود<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۳۸۸ ـ ۳۸۹.</ref> و انسانی که با مجاهدت‌ها و ریاضت‌های عملی و تطهیر نفوس، در فهم آیات گام بگذارد، به قدر پاکی خود از آن بهره‏مند خواهد شد<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۶۱.</ref> همچنین ایشان [[فهم بطون قرآن]] و راهیابی به معانی تأویلی آن را برای قلب‌هایی که دارای انحراف و اعوجاج باشند، امکان‌پذیر نمی‌داند؛ بلکه به باور ایشان، تأویل‌هایی که بر اساس هوای نفسانی باشد، در حقیقت [[تفسیر به رأی]] شمرده می‌شود و [[تأویل کتاب الهی]] به صورت کامل آن، منحصر به [[پیامبر(ص)]] و [[راسخان در علم]]، چون [[امام معصوم(ع)]] است و در درجات پایین‌‏تر، تنها کسانی که از رذایل اخلاقی پاک و به فضایل علمی و عملی آراسته باشند، از فهم و درک آیات الهی برخوردار خواهند بود.<ref>امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۱۱؛ امام‌خمینی، دعاء السحر، ۵۹؛ امام‌خمینی، الطلب و الاراده، ۴۴.</ref>
# شخصیت و گرایش‌های فکری افراد اجمالاً در فهم قرآن، نقش و تأثیر دارد. هر گروهی بر اساس معلومات و تخصصی که داشته، قرآن را به آن معلوماتی که داشته، حمل کرده است؛ چنان‌که عارفان به طریق خود، [[معارف قرآن]] را تفسیر کرده‌اند، یا [[طنطاوی]] و [[سید قطب]] از دریچه علم و تفسیر علمی به آن پرداخته‌اند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۷؛ امام‌خمینی، تفسیر حمد، ۹۲ ـ ۹۳.</ref> و این باورها و پیش‌ذهنیت‌ها موجب شده مفسران یک‌سونگر باشند و تنها از ابعاد خاصی به تفسیر قرآن بپردازند و از ابعاد دیگر قرآن غفلت کنند؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۲۲۱.</ref> چه‌بسا این تفسیرها با یکدیگر مخالف و مباین باشد<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۸۵.</ref> افزون بر این، گاهی نیز گرایش‌های فردی در ذهنیت و فهم مفسر مؤثر است و قرآن را بر اساس گرایش خود تفسیر می‌کند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۷.</ref>
# شخصیت و گرایش‌های فکری افراد اجمالاً در فهم قرآن، نقش و تأثیر دارد. هر گروهی بر اساس معلومات و تخصصی که داشته، قرآن را به آن معلوماتی که داشته، حمل کرده است؛ چنان‌که عارفان به طریق خود، [[معارف قرآن]] را تفسیر کرده‌اند، یا [[طنطاوی]] و [[سید قطب]] از دریچه علم و تفسیر علمی به آن پرداخته‌اند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۷؛ امام‌خمینی، تفسیر حمد، ۹۲ ـ ۹۳.</ref> و این باورها و پیش‌ذهنیت‌ها موجب شده مفسران یک‌سونگر باشند و تنها از ابعاد خاصی به تفسیر قرآن بپردازند و از ابعاد دیگر قرآن غفلت کنند؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۲۲۱.</ref> چه‌بسا این تفسیرها با یکدیگر مخالف و مباین باشد<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۸۵.</ref> افزون بر این، گاهی نیز گرایش‌های فردی در ذهنیت و فهم مفسر مؤثر است و قرآن را بر اساس گرایش خود تفسیر می‌کند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۷.</ref>
خط ۶۰: خط ۶۰:


==آثار فهم قرآن==
==آثار فهم قرآن==
[[امام‌خمینی]] با استناد به برخی روایات،<ref>صدوق، معانی الاخبار، ۲۲۶.</ref> فهم و تدبر در قرآن را موجب خیر و برکت می‌داند.<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۱۲.</ref> به باور ایشان، کسانی که با [[قرآن]] مأنوس‌اند و در آن تدبر و تفکر می‏‌کنند، از نور و معنویت قرآن بهره می‌‏برند و به هر میزان که فهم انسان از معارف قرآن بیشتر باشد و به آن عمل کند بر دیگران برتری می‏‌یابد؛ از این‌رو پیامبر(ص) برتر از دیگران است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۵۳۱.</ref> به باور ایشان، فهم صحیح افراد جامعه از قرآن، سبب حرکت و تعالی جامعه است<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۲۱۳ ـ ۲۱۵.</ref> و در مقابل، فهم نادرست و بیان آن، سبب انحراف جامعه می‌شود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۴۷۱.</ref>
[[امام‌خمینی]] با استناد به برخی روایات،<ref>صدوق، معانی الاخبار، ۲۲۶.</ref> فهم و تدبر در قرآن را موجب خیر و برکت می‌داند.<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۱۲.</ref> به باور ایشان، کسانی که با [[قرآن]] مأنوس‌اند و در آن تدبر و تفکر می‏‌کنند، از نور و معنویت قرآن بهره می‌‏برند و به هر میزان که فهم انسان از معارف قرآن بیشتر باشد و به آن عمل کند بر دیگران برتری می‏‌یابد؛ از این‌رو [[پیامبر(ص)]] برتر از دیگران است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۵۳۱.</ref> به باور ایشان، فهم صحیح افراد جامعه از قرآن، سبب حرکت و تعالی جامعه است<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۲۱۳ ـ ۲۱۵.</ref> و در مقابل، فهم نادرست و بیان آن، سبب انحراف جامعه می‌شود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۴۷۱.</ref>


==پانویس==
==پانویس==
۱۴٬۷۴۱

ویرایش