واقعه هفده شهریور ۱۳۵۷ش

از ویکی امام خمینی
(تغییرمسیر از هفده شهریور ۱۳۵۷)
واقعه هفده شهریور ۱۳۵۷ش
هفده شهریور 1.jpg
نام‌های دیگرجمعه خونین
شرح ماجراسرکوبی خونین راهپیمایی مردم تهران از سوی رژیم پهلوی
زمان۱۷ شهریور ۱۳۵۷ش
دورهپهلوی
مکانتهران، میدان ژاله
علتاعتراضات مردمی در پی تظاهرات عید فطر
عاملانرژیم پهلوی و ارتش ایران
نتایجسرکوب اعتراضات مردمی
تلفاتشهادت و مجروح‌شدن شماری از مردم
واکنش‌هاموضع‌گیری‌های مراجع تقلید و جریان‌های سیاسی و احزاب داخلی و خارجی


هفده شهریور، سرکوبی خونین راهپیمایی مردم تهران از سوی رژیم پهلوی در میدان ژاله، ۱۳۵۷.

اوج‌گیری نهضت مردم ایران در سال ۱۳۵۷ که در رمضان آن سال، به اوج خود رسید، منجر به برگزاری تظاهرات میلیونی عید فطر (۱۳شهریور) شد. این راهپیمایی زمینه‌ساز راهپیمایی ۱۵ و ۱۶ شهریور شد.

در پایان تظاهرات ۱۶شهریور، خبر تجمع دوباره در روز جمعه ۱۷شهریور در میدان ژاله پخش شد. ساعت ۶صبح ۱۷شهریور، خبر حکومت‌نظامی، در حالی از رادیو اعلام شد که مردم بدون اطلاع از آن، به سمت میدان ژاله حرکت کرده بودند. مأموران رژیم پس از چندبار اخطار به جمعیت فراوان تظاهرکننده، مردم را از زمین و هوا به رگبار گلوله بستند.

امام‌خمینی به مناسبت این فاجعه در پیامی از نجف، ضمن ابراز همدردی با مردم مسلمان ایران، این کشتار را صحنه‌سازی مبتذل رژیم پهلوی برای انتقام از ملت بی‌دفاع ایران شمرد و از مردم خواست تا از هیچ کمکی به مجروحان و بازماندگان این حادثه دریغ نکنند. این فاجعه –که تعداد کشته‌شدگان آن به‌طور دقیق مشخص نشد- واکنش‌های داخلی و خارجی زیادی به همراه داشت.

مقدمه

در سال ۱۳۵۵ پیروزی حزب دموکرات در آمریکا، موجب تغییر سیاست این کشور در کشورهای تحت سلطه مانند ایران و اجرای سیاست فضای باز سیاسی شد؛ بر همین اساس وزرای خارجه آمریکا و انگلیس، در کنفرانس سالانه شورای وزیران سنتو در اردیبهشت ۱۳۵۶، محمدرضا پهلوی را به تعدیل دیکتاتوری دعوت کردند و در جهت همین تغییر سیاست کلی غرب دربارهٔ ایران، جمشید آموزگار در ۱۵/۵/۱۳۵۶ به جای امیرعباس هویدا به نخست‌وزیری منصوب شد.[۱] در این دوره گسترش اعتراض‌های گروه‌های مختلف علیه رژیم پهلوی که به دنبال درگذشت سیدمصطفی خمینی و اهانت روزنامه اطلاعات به امام‌خمینی آغاز شده بود، شامل عموم مردم، مطبوعات، سازمان‌ها، دستجات سیاسی، دانشگاه‌ها، مساجد و تظاهرات و درگیری با نیروهای نظامی و انتظامی، موجب بروز رویدادهای مهمی در کشور شد. ازجمله این رویدادها کشتار مردم قم در ۱۹ دی ۱۳۵۶، کشتار مردم تبریز، کشتار مردم مشهد در ۳۱/۴/۱۳۵۷ و کشتار مردم اصفهان در مرداد ۱۳۵۷ بود که حکومت‌نظامی یکماهه در این شهر را در پی داشت.[۲]

امام‌خمینی در آغاز ماه رمضان ۱۳۹۸ق/ ۱۵/۵/۱۳۵۷، در پیامی به مناسبت کشتار مردم اصفهان، ضمن ابراز امیدواری بر ادامه نهضت تا سرنگونی رژیم پهلوی، از مردم خواست تا از هر فرصتی برای گسترش اجتماعات و افشای بیشتر جنایات محمدرضا پهلوی استفاده کنند.[۳] بر همین اساس سخنرانی‌ها و جلسه‌های ماه رمضان و افشاگری علیه رژیم، زمینه تظاهرات گسترده در روزهای بعد را فراهم کرد.[۴] از آن تاریخ به بعد، به‌ویژه پس از فاجعه آتش‌سوزی در سینما رکس آبادان موج جدیدی از ناآرامی‌های اجتماعی به وقوع پیوست،[۵] به گونه‌ای که در بیشتر روزها، تظاهرات گسترده در سراسر کشور ادامه داشت.[۶]

گسترش بحران داخلی، موجب شد محمدرضا پهلوی که تا آن روز دولت و اعضای آن را از دخالت در امور نظامی و امنیتی ممنوع کرده بود، به این نتیجه برسد که تنها اقدام چشمگیر در مهار بحران و سازش با روحانیت، تغییر دولت و دادن برخی اختیارات خود به نخست‌وزیر است[۷]؛ بر همین اساس آموزگار پس از یک سال نخست‌وزیری، در چهارم شهریور ۱۳۵۷ استعفا کرد[۸] و جعفر شریف‌امامی که روحانی‌زاده، سیاستمداری باتجربه و مورد اعتماد پهلوی بود[۹] و گفته شده با بسیاری از روحانیان میانه‌رو روابط دوستانه داشت[۱۰] و برنامه دولت خود را بر اساس تعالیم عالی اسلام و احترام به روحانیت اعلام کرده بود،[۱۱] با شعار «دولت آشتی ملی»، از طرف پهلوی مأمور تشکیل دولت شد.[۱۲] وی پیش از معرفی اعضای دولت خود به مجلس شورای ملی، با صدور بخشنامه بر آزادی فعالیت سیاسی احزاب قانونی و بازگرداندن تاریخ رسمی کشور به تاریخ هجری (ببینید: تغییر تاریخ هجری) تأکید کرد،[۱۳] همچنین مراکز مشروب و قمار در سراسر کشور را تعطیل[۱۴] و اعلام کرد، مذاکرات خود با روحانیان و گروه‌های مخالف را آغاز کرده است و بازگشت امام‌خمینی به ایران نیز مانعی ندارد (ببینید: جعفر شریف‌امامی). در همین زمان روزنامه کیهان، با انتشار تصویر بزرگی از امام‌خمینی در صفحه اول، که در پانزده سال گذشته بی‌سابقه بود، از گزارش‌های غیررسمی دربارهٔ اعزام هیئتی به نجف و مذاکره برای بازگشت ایشان به ایران خبر داد.[۱۵] این در حالی بود که امام‌خمینی در ۶/۶/۱۳۵۷ در پیامی خطاب به مردم ایران، ضمن هشدار به مردم، دربارهٔ فریبکاری جدید رژیم پهلوی، اعلام کرده بود آشتی ملی در این شرایط هدردادن خون شهدای اسلام و زحمات چندین‌ساله ملت است. ایشان همچنین با تأکید بر ادامه نهضت، خواستِ ملت را که از شعارهای آنان پیدا بود، سرنگونی رژیم شاهنشاهی دانست، نه وعده پوچ احترام به علما و بستن قمارخانه‌ها.[۱۶] بدین ترتیب شریف‌امامی با سابقه حضور طولانی در رأس مجلس سنا، بنیاد پهلوی و مؤسسات بازرگانی وابسته به رژیم و نیز شهرت به گرایش‌های فراماسونری، علی‌رغم تلاش‌هایش نتوانست در مهار بحران موفقیتی کسب کند (ببینید: جعفر شریف‌امامی). مردم نیز در ادامه تظاهرات خود، به نشانه اعتراض به نخست‌وزیری وی، تظاهرات وسیعی در ۵ و ۱۱ شهریور، در شهرهای بزرگ ازجمله آبادان، اراک، کرمانشاه، قم، همدان، تبریز، مشهد، تهران، شوشتر، قزوین و اردبیل برگزار کردند و ده‌ها تن نیز در این دو روز به شهادت رسیدند.[۱۷]

زمینه‌های شکل‌گیری

اعتراضات مردمی که در ماه رمضان به اوج رسیده بود، موجب برگزاری بزرگ‌ترین راهپیمایی مردم در تهران و شهرهای مختلف ایران تا آن روز یعنی روز ۱۳ شهریور (عید فطر)، شد (ببینید: تظاهرات عید فطر). این راهپیمایی زمینه تظاهرات ۱۵ و ۱۶ شهریور در سراسر کشور را نیز فراهم کرد. شعارهای مردم در تظاهرات این دو روز، به‌خصوص در روز ۱۶ شهریور که عبارت بودند از «مرگ بر شاه»، «حسین سرور ماست، خمینی رهبر ماست» و «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» (که برای نخستین بار در این روز مطرح شد)، ضمن به نقد کشیدن بنیاد سلطنت پهلوی و تأکید بر رهبری امام‌خمینی، اهداف و نظام مطلوب تظاهرکنندگان را نیز ترسیم کرد.[۱۸] پس از پایان راهپیمایی ۱۶ شهریور، اگرچه به دلیل احتمال واکنش خشن رژیم، سیدمحمد حسینی بهشتی اعلام کرد فردا از طرف جامعه روحانیت تظاهراتی نخواهد بود،[۱۹] اما در میان جمعیت، خبر تجمع دوباره در روز جمعه ۱۷ شهریور در میدان ژاله،[۲۰] بارها اعلام و در میان مردم پخش شد.[۲۱]

اعلام آمادگی مردم برای تظاهرات روزهای بعد و نگرانی رژیم از ادامه تظاهرات که ممکن بود به تعطیلی روزهای آینده نیز ختم شود،[۲۲] موجب تشکیل جلسه شورای امنیت ملی به دعوت ناصر مقدم، رئیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) و اطلاع محمدرضا پهلوی شد. این جلسه در ۱۶ شهریور، ساعت بیست، با حضور اعضا برگزار و رأی به اعلان حکومت‌نظامی در تهران داده شد که با موافقت پهلوی نیز همراه شد.[۲۳] شریف‌امامی، ضمن تشکیل جلسه هیئت دولت در همان شب برقراری حکومت‌نظامی در تهران و یازده شهر (قم، تبریز، مشهد، اصفهان، شیراز، کازرون، آبادان، اهواز، کرج، قزوین و جهرم) را برای مدت ۶ ماه[۲۴] در ساعت ۲۴، تصویب و اجتماع بیش از دو تن را ممنوع اعلام کرد. نتیجه این جلسه تلفنی به اطلاع پهلوی رسید[۲۵] و او غلامعلی اویسی فرمانده نیروی زمینی ارتش را که به تندروی شهرت داشت، با حفظ سمت، به فرمانداری نظامی تهران و حومه منصوب کرد.[۲۶] حکومت‌نظامی ساعت ۶ صبح روز جمعه ۱۷ شهریور اعلام شد،[۲۷] ولی مردم تهران بدون اطلاع از آن، برای چهارمین روز متوالی، صبح زود از خانه‌ها بیرون آمده بودند[۲۸] و در دسته‌های بزرگ و با سردادن شعارهای انقلابی، خیابان‌های فرح‌آباد،[۲۹] شهباز (۱۷ شهریور) و میدان خراسان را به سمت میدان ژاله طی کردند و تانک‌ها، زره‌پوش‌های نظامی و مأموران مسلسل به دست، مردم را غافلگیر کردند.[۳۰] ساعت ۷:۳۰ صبح، میدان شهدا پر از جمعیتی بود که مأموران محاصره‌شان کرده و از حرکت بازمانده بودند.[۳۱] یحیی نوری از علمای آن منطقه پس از اطلاع از تجمع مردم به میان آنان آمد و ضمن دعوت مردم به آرامش و خالی‌کردن میدان، از سربازان خواست تا برادرکشی نکنند و سلاح خود را به سمت دشمن اصلی بگیرند و به دلیل زیادی جمعیت، خالی‌کردن سریع میدان ممکن نبود.[۳۲] مأموران که از شب پیش در میدان‌های مهم شهر ازجمله میدان ژاله مستقر شده بودند، پس از چند بار اخطار و موفق‌نشدن در پراکندن جمعیت، مردم را از زمین و هوا به رگبار گلوله بستند. در این درگیری انواع سلاح‌های آتشین به کار گرفته شد.[۳۳] در شهرهای دیگر هم مشابه تهران وقایعی روی داد که صدها شهید و مجروح برجا گذاشت.[۳۴]

از سوی دیگر، از شامگاه ۱۶ شهریور، هم‌زمان با جلسه شورای امنیت ملی، غلامعلی اویسی دستور بازداشت محرکان اصلی تظاهرات‌ها را صادر کرد؛ بنابراین از شب ۱۷ شهریور تا دو روز پس از آن، به‌تدریج بسیاری از انقلابیان و گردانندگان اصلی بازداشت شدند. در میان بازداشت‌شدگان، کسانی مانند مهدی بازرگان، محمد مفتح، یحیی نوری، محمدتقی فلسفی، سیدمحمدصادق روحانی، سیدعبدالحسین دستغیب شیرازی، سیدجلال‌الدین طاهری، سیدمحمدکاظم اخوان مرعشی، سیدعبدالکریم هاشمی‌نژاد، ابوالحسن شیرازی و مهدی نوغانی و نیز چند تن از نویسندگان مطبوعات حضور داشتند.[۳۵]

پس از کشتار ۱۷ شهریور، رژیم پهلوی تجمع عظیم مردمی را توطئه گروه‌های خارجی و تعداد کل شهدا و مجروحان این روز را، ۵۸ کشته و ۲۰۵ مجروح اعلام کرد.[۳۶] به گفته قره‌باغی وزیر کشور وقت، فرمانداری نظامی شمار قربانیان میدان ژاله و خیابان‌های اطراف را ۸۶ کشته و ۲۰۵ زخمی اعلام کرد؛ ولی گفته شده برای دولت وقت، تعداد دقیق مشخص نشد.[۳۷] از نظر شاهدان عینی، این رقم بسیار بیشتر بود[۳۸]؛ شریف‌امامی نیز در مصاحبه خود، تعداد کشته‌شدگان این روز را ۱۲۳ تن اعلام کرد[۳۹]؛ اما پس از پیروزی انقلاب، بنیاد شهید انقلاب اسلامی به اسامی ۹۳ تن از شهدای ۱۷ شهریور دست یافته است.[۴۰] خبرنگاران خارجی این روز را «جمعه سیاه» خواندند[۴۱] و میدان ژاله نیز همان زمان از سوی مردم به میدان شهدا تغییر نام یافت.[۴۲]

واکنش امام‌خمینی

امام‌خمینی یک روز پس از ۱۷ شهریور، در پیامی از نجف اشرف، ضمن ابراز همدردی با مردم مسلمان ایران، این کشتار را صحنه‌سازی مبتذل رژیم پهلوی برای انتقام از ملت بی‌دفاع ایران شمرد و از مردم خواست تا از هیچ کمکی به مجروحان و بازماندگان این حادثه دریغ نکنند.[۴۳] ایشان در این پیام، چهره ایران را گلگون خواند و آرزو کرد ای کاش در کنار مردم می‌بود و در راه خدا کشته می‌شد. ایشان همچنین با برشمردن تظاهرات ۱۵ و ۱۶ شهریور به عنوان رفراندوم مردم علیه رژیم پهلوی، شخص پهلوی را در این کشتار مسئول دانست و از ارتش خواست به ملت بپیوندد و شریک قتل برادران و خواهران خود نباشد.[۴۴]

امام‌خمینی در ۲۱ شهریور نیز در پیامی همراه با عرض تبریک و تسلیت به همه مسلمانان جهان و خانواده‌های داغدار ۱۷ شهریور، همه کشته‌های جمعه خونین را فرزندان خود خواند و با وعده نزدیک‌دانستن پیروزی، خواستار ادامه تعطیلی‌ها و اعتصاب‌ها شد.[۴۵] ایشان همچنین در هفتمین‌روز شهادت شهدای ۱۷ شهریور، در پیامی با آرزوی اینکه ملت خیلی زود شاهد شادی استقلال و آزادی خواهد بود، روز پنجشنبه یازدهم شوال (۲۳ شهریور) را عزای عمومی اعلام کرد و با تأکید بر ادامه اعتصاب‌ها، از مردم خواست فریب خیمه‌شب‌بازی‌های رژیم را نخورند.[۴۶] ایشان در این روز در مصاحبه با خبرنگاران فرانسوی که در روزنامه فیگارو چاپ شد، نیز کشتار هفدهم شهریور را «جمعه سیاه» خواند.[۴۷]

امام‌خمینی که در این فاصله در ۱۴/۷/۱۳۵۷ به پاریس هجرت کرده بود (ببینید: هجرت امام‌خمینی) در چهلم شهدای هفده شهریور در پیامی از پاریس، ضمن اعلام عزای عمومی و محکوم‌کردن سایه شوم حکومت‌نظامی که موجب رخ‌نمودن دروازه‌های تمدن بزرگ بر روی نعش جوانان ایران شد، از ملت خواست با پرهیز از اختلاف و حفظ وحدت با همه گروه‌های مسلمان به‌خصوص ارتشیان، نهضت را ادامه دهند.[۴۸] ایشان پس از پیروزی انقلاب نیز در بزرگداشت سالگرد ۱۷ شهریور پیام‌هایی صادر کرد و دربارهٔ آن سخن گفت.

واکنش‌های داخلی و خارجی

کشتار روز ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ که تنها با گذشت پانزده روز از تشکیل دولتی که خود را دولت آشتی ملی می‌خواند اتفاق افتاد، چنان فجیع و گسترده بود که در سطح شهر شایعه شد کماندوهای اسرائیلی و آمریکایی در لباس سربازان ایرانی، این فاجعه را آفریدند؛ در حالی‌که نه در آن زمان و نه پس از آن، هیچ مدرکی بر صحیح‌بودن این مطلب یافت نشد.[۴۹] این فاجعه واکنش‌های داخلی و خارجی زیادی به همراه داشت که مهم‌ترین آنها عبارت بودند از:

  1. مراجع تقلید سیدعبدالله شیرازی، سیدمحمدرضا گلپایگانی، سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی و سیدکاظم شریعتمداری و نیز علمای شهرهای مختلف همچون محمد صدوقی، بهاءالدین محلاتی و سیدمهدی یثربی حکومت‌نظامی را محکوم کردند و فاجعه هفدهم شهریور را برخلاف تمام قواعد بین‌المللی و ابتدایی‌ترین حقوق بشری دانستند و ضمن اعتراض شدید به این کشتار وحشیانه و اعلام عزای عمومی، با بازماندگان فاجعه ابراز همدردی کردند و حوزه‌های علمیه و نمازهای جماعت تعطیل شد.[۵۰] افزون بر آن گلپایگانی با فرستادن تلگرام به شریف‌امامی، ضمن تأکید بر تظاهرات آرام مردم، به وی اخطار داد این‌گونه مقابله‌کردن با احساسات مردم ناراضی، موجب مصیبت‌های بزرگ‌تری برای کشور خواهد بود.[۵۱]
  2. یکی از بازتاب‌های کشتار ۱۷ شهریور موضع‌گیری جریان‌های سیاسی و احزاب داخلی و خارجی بود. جنبش مسلمانان مبارز و حزب توده، در محکومیت کشتار مردم، بیانیه صادر کردند.[۵۲] همچنین شاپور بختیار از افراد جبهه ملی، هر گونه آشتی و نزدیکی با دولت وقت را غیرممکن دانست.[۵۳] برخی گروه‌های خارجی مانند احزاب کمونیست کشورهای اروپایی ازجمله فرانسه و اسپانیا نیز انزجار خود را از دولت پهلوی اعلام و فاجعه ۱۷ شهریور را نقض حقوق بشر و ضد انسانی خواندند. ژرژ ماشه دبیرکل حزب کمونیست فرانسه از نخست‌وزیر آن کشور خواست بدون اتلاف وقت جنایت دولت ایران را محکوم کند.[۵۴] در اروپا و آمریکا، دانشجویان علیه رژیم پهلوی دست به تظاهرات زدند.[۵۵] در ترکیه نیز دانشجویان، به نشانه اعتراض به حادثه ۱۷ شهریور، یک دسته گل سیاه جلوی سفارت ایران قرار دادند.[۵۶]
  3. دولت آمریکا با حمایت از اقدام ارتش، ضمن اینکه بحران ایران را شورش رهبران افراطی خواند که خیلی زود مهار خواهد شد، فاجعه ۱۷ شهریور را نیز مشکل داخلی ایران دانست و تأکید کرد دولت ایران قدرت مهار اوضاع را دارد.[۵۷] همچنین جیمی کارتر رئیس‌جمهور دموکرات آمریکا، در تماس تلفنی با محمدرضا پهلوی، پشتیبانی خود از وی را اعلام کرد.[۵۸] این در حالی بود که تعبیر «جمعه سیاه» برای واقعه ۱۷ شهریور، نخستین بار در یکی از نشریات آمریکایی به کار گرفته شد[۵۹] و سولیوان سفیر آمریکا، کشتار جمعه میدان ژاله را یک نمایش نامیمون از قدرت حکومت‌نظامی شمرد.[۶۰]
  4. عظمت فاجعه چنان بود که حتی دولت شریف‌امامی با حملات برخی نمایندگان مجلس شورای ملی روبه‌رو شد.[۶۱] این نمایندگان در حالی‌که مجرم اصلی محمدرضا پهلوی بود، با حمله شدید به شریف‌امامی در جلسه معرفی اعضای هیئت دولت و تقدیم برنامه دولت در ۱۹/۶/۱۳۵۷، مجلس را به نشانه اعتراض ترک کردند[۶۲] و برخی دیگر از نمایندگان این واکنش را عوام‌فریبی، تظاهر و تحریک مردم خواندند[۶۳]؛ همچنین برخی نمایندگان در جلسه ۲۱/۶/۱۳۵۷ با اعتراض به برقراری حکومت‌نظامی و کشتار دسته‌جمعی مردم، این عمل را مغایر قانون اساسی و متمم آن دانستند و دستوردهندگان و مجریان آن را مجرم خواندند[۶۴]؛ اما شریف‌امامی، در توجیه اقدام دولت، ضمن نسبت‌دادن ریشه حوادث به گروه‌های کمونیستی، مدعی شد تظاهرات مردم از روز ۱۵ شهریور به بعد، از حالت اعتراض مسالمت‌آمیز خارج شد و مدّعی شد افزون بر وجود اطلاعات موثق از برنامه‌ریزی گروه‌های کمونیستی برای اقدامات مسلحانه و آتش‌سوزی‌های وسیع، شعارهای روز ۱۶ شهریور مستقیم علیه نظام سلطنتی و موجودیت کشور بود و کم‌کاری در پیشگیری از آن، عواقب وخیمی برای کشور خواهد داشت.[۶۵]

پس از رأی اعتماد مجلس به دولت شریف‌امامی، محمد صدوقی از علمای بزرگ یزد، اعتراض‌های نمایندگان مجلس را به خیمه‌شب بازی رژیم و مانورهای نیم‌بند دموکراسی دولتی ایران تشبیه کرد.[۶۶] سولیوان سفیر آمریکا در ایران پخش زنده مذاکرات مجلس از رادیو و تلویزیون (که از آغاز دولت شریف‌امامی شروع شده بود)، در کنار محدودیت‌های به‌وجودآمده بر اساس قانون حکومت‌نظامی[۶۷] را دوگانگی حکومت و در عین حال سوپاپ اطمینان مفید، اما کوتاه‌مدت برای از میان‌بردن یأس و نومیدی مردم شمرده است.[۶۸]

پیامدهای فاجعه

محمدرضا پهلوی که از پیامدهای ۱۷ شهریور نگران بود، به دولت چهار دستور داد: ریشه‌کنی فساد، مذاکره با روحانیان معتدل، اولویت‌های بودجه با نیازهای فوری طبقات پایین مردم، و آمادگی برای انجام انتخابات آزاد.[۶۹] او همچنین چهار روز پس از اعلام حکومت‌نظامی دستور داد برای مقابله با مردم در تظاهرات، روش‌های دیگری غیر از تیراندازی در نظر بگیرند. به همین منظور به کمک دولت انگلستان، خرید وسایل جدید ضد شورش و آموزش روش‌های مبارزه با شورش انجام شد.[۷۰]

از سوی دیگر، دولت شریف‌امامی برای فرونشاندن خشم جامعه و دورماندن از پیامدهای این فاجعه و حفظ رژیم پس از اظهار تأسف و تأثر از کشته‌شدن عده‌ای از مردم،[۷۱] تعداد زیادی از بازداشت‌شدگان در وضعیت حکومت‌نظامی، ازجمله مهدی بازرگان را آزاد کرد و در صدد برآمد تا ضمن آزادی بسیاری از زندانیان سیاسی، قدرت ساواک را نیز محدود کند.[۷۲] همچنین رژیم برای ایجاد باور به جدیت دولت در مبارزه با فساد، ضمن ممنوع‌الخروج کردن بسیاری از مقامات عالی متهم به سوء استفاده، دستور بازداشت برخی از این مقامات را نیز صادر کرد. نخستین کسانی که بازداشت شدند، عبارت بودند از: منصور روحانی (وزیر آب و برق و کشاورزی)، فریدون مهدوی (وزیر سابق بازرگانی)، شجاع‌الدین شیخ‌الاسلام‌زاده (وزیر سابق بهداری)، اسدالله نیلی آرام، محمدرضا نقابت (معاونان وزارت بهداری)، رسول رحیمی (رئیس اتاق اصناف) و چند نفر دیگر از بخش خصوصی.[۷۳] همچنین وی رؤسای مجالس ملی و سنا را به اتهام فساد مالی برکنار کرد.[۷۴] علاوه بر این اقدامات، برای جلب رضایت مردم، قیمت آب، برق، حق بیمه کارگران و مالیات حقوق‌بگیران و اصناف را کاهش داد[۷۵]؛ چنان‌که پس از وقوع زلزله طبس در ۲۵ شهریور ۱۳۵۷ رژیم پهلوی تلاش کرد با پوشش خبری وسیع از این حادثه و بازدید پهلوی و همسرش از زلزله‌زدگان،[۷۶] ذهن مردم را از کشتار جمعه سیاه منصرف کند (ببینید: زلزله طبس)؛ اما امام‌خمینی در پیامی خطاب به ملت، اعلام عزای عمومی از سوی رژیم پهلوی را دسیسه‌ای برای انحراف اذهان مردم از کشتار ۱۷ شهریور دانست و از مردم خواست نهضت اسلامی خود را تا رسیدن به پیروزی ادامه دهند.[۷۷]

خشم روبه‌فزونیِ مردم، سرانجام به اعتصاب‌های گسترده در نقاط حساس، به‌خصوص شرکت نفت، برق، کارخانه سیمان، سازمان آب و مخابرات انجامید و پس از آن به راه‌آهن، پست، بندرها، بیمارستان‌ها، اداره‌ها، مدرسه‌ها، دانشگاه‌ها، بازار و مطبوعات راه یافت[۷۸] (ببینید: اعتصاب و اعتصاب کارکنان صنعت نفت) ناتوانی شریف‌امامی از مهار بحران و استعفای وی، همچنین حوادثی مانند تیراندازی به بالگرد حامل درجه‌داران، خرابکاری در تجهیزات نظامی و فرار سربازان از پادگان‌ها که نشانه گسست در بدنه ارتش بود، اضمحلال و پایان حکومت پهلوی را روشن ساخت[۷۹] و کسانی که پیش از واقعه ۱۷ شهریور در مبارزه با رژیم پهلوی تردید داشتند پس از آن به نهضت پیوستند.[۸۰] همچنین هجرت امام‌خمینی به فرانسه که موجب سرعت‌بخشیدن به معرفی اعمال و رفتار رژیم به دنیا شد، به نهضت اسلامی ابعاد جهانی داد[۸۱] (ببینید: هجرت امام‌خمینی).

پیام‌های پی‌درپی امام‌خمینی برای تشدید مبارزه و خودداری از هر گونه همکاری با رژیم، به همراه این شعار ساده که «شاه باید برود» و جمهوری اسلامی جایگزین آن بشود، چنان گسترش پیدا کرد که هیچ تدبیری برای مقابله با آن فایده‌ای نداشت.[۸۲] به باور برخی ناظران خارجی، بحران ایران تا پیش از شهریور ۱۳۵۷ قابل مهار بود و پهلوی در معرض خطر جدی قرار نداشت؛ اما گسترش تظاهرات در این ماه، به‌خصوص کشتار ۱۷ شهریور، موجب بروز سیل تظاهرات و اغتشاش‌های تازه شد.[۸۳]

بزرگداشت هفده شهریور

امام‌خمینی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در نخستین سالگرد فاجعه ۱۷ شهریور با صدور پیامی در ۱۶ شهریور ۱۳۵۸ خاطره تلخ ۱۷ شهریور و دیگر وقایع تاریخ انقلاب را زمینه به بار نشستن میوه شیرین پیروزی و سرنگونی کاخ‌های استبداد و استکبار و جایگزینی پرچم عدل جمهوری اسلامی دانست. ایشان حرکت ۱۷ شهریور را برگرفته از واقعه عاشورا و کربلای مکرر و شهادت را رمز پیروزی به‌شمار آورده، بر پاسداشت خون شهیدان و تلاش برای به ثمر نشاندن فداکاری‌های آنان تأکید کرد.[۸۴] همچنین ایشان به همین مناسبت، در سخنرانی خود در ۱۷ شهریور ۱۳۵۸، این روز را از «ایام الله» و روزی که یک ملت برای احقاق حق ایستاد و خون داد، به‌شمار آورد و بر لزوم یادآوری آن تأکید کرد.[۸۵]

امام‌خمینی در سال ۱۳۵۹، در پیام خود به مناسبت دومین سالگرد ۱۷ شهریور، آن را واقعه‌ای دانست که توجه جهانیان را جلب کرد و یادآور شد ملتی که جمعه سیاه و روز نویدبخش پیروزی خون را پشت سر گذاشته، از مشکلات اقتصادی و نظامی نمی‌هراسد.[۸۶] ایشان در سال ۱۳۶۰، در سومین سالگرد ۱۷ شهریور نیز در پیامی این روز را گزارشگر جنایات ضد انسانی و ضداسلامی شاهنشاهی و نشانگر مقاومت، شجاعت و ایستادگی ملت در برابر ستمگران و جنایتکاران و روزی که در خاطره‌ها خواهد ماند، برشمرد و خاطرنشان کرد ملت در ۱۷ شهریور نشان داد برای رسیدن به اهداف انسانی ـ اسلامی خود چون سدی آهنین ایستاده و از قتل‌عام‌ها و کشتارهای دسته جمعی هراسی به خود راه نمی‌دهد. ایشان در این پیام که در اوج ترورهای سازمان مجاهدین خلق و پس از ترور برخی از مسئولان ارشد نظام منتشر شد، یادآور شد که ۱۷ شهریور درسی برای مخالفان و کوردلان است که با به شهادت رساندن چند نفر از سران متعهد کشور، نمی‌توانند سد عظیم مسلمانان نیرومند و شجاع را بشکنند.[۸۷] ایشان در همین سال و در جمع اعضای شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی که پس از شهادت جمع زیادی از مسئولان و اعضای حزب در واقعه ۷ تیر صورت می‌گرفت، ضمن تبیین حوادث تلخ دوران انقلاب، این وقایع را در عین تلخی و زیان‌باری، دارای آثار مثبت در روند انقلاب دانست و واقعه ۱۷ شهریور را موجب فرار محمدرضا پهلوی و سرنگونی رژیم ۲۵۰۰ساله شاهنشاهی برشمرد و آثار مثبت این واقعه را برای اسلام، همانند واقعه کربلا و شهادت امام‌حسین(ع) دانست.[۸۸] ایشان در سال ۱۳۶۱، در چهارمین سالگرد فاجعه ۱۷ شهریور در پیامی این روز را انسان‌ساز و برای انسان و تاریخ، آموزنده و بیدار کننده و سرمشقی پربرکت برای ساختن جامعه و اشخاص برشمرد و یادآور شد که ۱۷ شهریور درس بسیار ارزنده‌ای از فداکاری بود که ملت سلحشور و مظلوم ایران و رژیم جنایتکار پهلوی را به تاریخ معرفی کرد.[۸۹]

پانویس

  1. مؤسسه تنظیم، کوثر، ۱/۲۷۳–۲۷۴؛ قره‌باغی، اعترافات ژنرال، ۱۰
  2. قره‌باغی، اعترافات ژنرال، ۱۲–۱۳؛ ملایی توانی، بررسی تحلیلی، ۲۷۲
  3. امام‌خمینی، صحیفه، 3/۴۳۶–۴۳۷
  4. هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، ۸۲–۸۳
  5. هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، ۸۶–۸۷؛ قره‌باغی، اعترافات ژنرال، ۱۳
  6. دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۸–۷/۲۹۰–۲۹۲
  7. آموزگار، فراز و فرود دودمان پهلوی، ۴۵۵
  8. اطلاعات، روزنامه، ۵/۶/۱۳۵۷، ۱
  9. آموزگار، فراز و فرود دودمان پهلوی، ۴۵۵
  10. ملایی توانی، بررسی تحلیلی، ۲۷۴
  11. کیهان، روزنامه، ۵/۶/۱۳۵۷، ۱
  12. کیهان، روزنامه، ۶/۶/۱۳۵۷، ۱
  13. اطلاعات، روزنامه، ۵/۶/۱۳۵۷، ۱ و ۴
  14. اطلاعات، روزنامه، ۶/۶/۱۳۵۷، ۱ و ۲۱
  15. کیهان، روزنامه، ۷/۶/۱۳۵۷، ۱
  16. امام‌خمینی، صحیفه، 3/۴۴۹–۴۵۱
  17. اطلاعات، روزنامه، ۵/۶/۱۳۵۷، ۱؛ کیهان، روزنامه، ۱۱/۶/۱۳۵۷، ۱؛ مرکز اسناد، تصمیم شوم، ۹
  18. ملایی توانی، بررسی تحلیلی، ۲۷۶؛ مرکز اسناد، تصمیم شوم، ۹ و ۲۰
  19. ناطق نوری، خاطرات، ۱/۱۳۲؛ عمید زنجانی، روایتی از انقلاب اسلامی ایران، ۱۸۳–۱۸۴
  20. میدان شهدا
  21. نوری، علل و انگیزه‌های، ۲۰۴؛ مرکز بررسی اسناد، ۱۱/۷ و ۹
  22. مرکز اسناد، تصمیم شوم، ۲۶–۲۷
  23. قره‌باغی، اعترافات ژنرال، ۲۰–۲۱؛ سولیوان و پارسونز، خاطرات دو سفیر، ۱۴۹
  24. دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۷–۸/۲۹۴
  25. قره‌باغی، اعترافات ژنرال، ۲۱–۲۲؛ اطلاعات، روزنامه، ۱۸/۶/۱۳۵۷، ۱
  26. قره‌باغی، اعترافات ژنرال، ۲۱–۲۳
  27. ثابتی، در دامگه حادثه، ۴۵۲
  28. ثابتی، در دامگه حادثه، ۴۵۲؛ ملایی توانی، بررسی تحلیلی، ۲۷۸
  29. پیروزی
  30. قره‌باغی، اعترافات ژنرال، ۲۲–۲۳؛ خلیلی، ۱/۱۰
  31. نوری، علل و انگیزه‌های، ۲۰۵
  32. نوری، علل و انگیزه‌های، ۲۰۶–۲۰۸
  33. ملایی توانی، بررسی تحلیلی، ۲۷۸؛ دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۸–۷/۲۹۴
  34. دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۸–۷/۲۹۴
  35. ثابتی، در دامگه حادثه، ۴۵۱–۴۵۴؛ مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۲/۳۶۴–۳۶۵؛ مؤسسه مطالعات، اسناد لانه جاسوسی آمریکا، ۹/۱۲۵
  36. اطلاعات، روزنامه، ۱۸/۶/۱۳۵۷، ۱؛ کیهان، روزنامه، ۱۸/۶/۱۳۵۷، ۲
  37. قره‌باغی، اعترافات ژنرال، ۲۲
  38. مؤسسه مطالعات، اسناد لانه جاسوسی آمریکا، ۹/۱۲۵
  39. مؤسسه مطالعات، اسناد لانه جاسوسی آمریکا، ۹/۱۶۳
  40. اداره کل، یادنامه، ۱/۱۱۷
  41. دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۸–۷/۲۹۵
  42. نوری، علل و انگیزه‌های، ۲۰۲؛ کرباسچی، هفت هزار روز، ۲/۹۰۸
  43. امام‌خمینی، صحیفه، 3/۴۵۹–۴۶۰
  44. امام‌خمینی، صحیفه، 3/۴۶۰–۴۶۱
  45. امام‌خمینی، صحیفه، 3/۴۶۲–۴۶۳
  46. امام‌خمینی، صحیفه، 3/۴۶۴–۴۶۵
  47. امام‌خمینی، صحیفه، 3/۴۷۲
  48. امام‌خمینی، صحیفه، 3/۵۱۱–۵۱۳
  49. ملایی توانی، بررسی تحلیلی، ۲۷۹؛ مؤسسه مطالعات، اسناد لانه جاسوسی آمریکا، ۹/۱۲۴–۱۲۵
  50. مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۱/۵۰۸–۵۱۴؛ دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۸–۷/۳۱۸–۳۱۹
  51. دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۸–۷/۳۱۹؛ مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۱/۵۰۷
  52. کرباسچی، هفت هزار روز، ۲/۹۰۹؛ حزب توده ایران، ۲۵
  53. طحان، تاریخ شفاهی، ۱۵۰
  54. کیهان، روزنامه، ۲۲/۶/۱۳۵۷، ۲۰
  55. کرباسچی، هفت هزار روز، ۲/۹۱۱
  56. اطلاعات، روزنامه، ۲۳/۶/۱۳۵۷، ۴
  57. کیهان، روزنامه، ۲۰/۶/۱۳۵۷، ۱؛ اطلاعات، روزنامه، ۱۹/۶/۱۳۵۷، ۴
  58. سولیوان و پارسونز، خاطرات دو سفیر، ۱۵۰–۱۵۱
  59. نوری، علل و انگیزه‌های، ۲۱۵
  60. مؤسسه مطالعات، اسناد لانه جاسوسی آمریکا، ۹/۱۴۰
  61. خوشزاد، مجلس شورای اسلامی، ۱۹۹
  62. مشروح مذاکرات مجلس، دوره بیست و چهارم، ۱۹/۶/۱۳۵۷، ۱–۲؛ خوشزاد، مجلس شورای اسلامی، ۲۰۲–۲۰۳
  63. مشروح مذاکرات مجلس، دوره بیست و چهارم، ۱۹/۶/۱۳۵۷، ۲
  64. مشروح مذاکرات مجلس، دوره بیست و چهارم، ۲۱/۶/۱۳۵۷، ۲۷–۲۹؛ خوشزاد، مجلس شورای اسلامی، ۱۹۹–۲۰۰
  65. خوشزاد، مجلس شورای اسلامی، ۲۰۱–۲۰۲
  66. مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۲/۳۶۳–۳۶۶
  67. خوشزاد، مجلس شورای اسلامی، ۱۹۶
  68. خوشزاد، مجلس شورای اسلامی، ۱۹۶–۱۹۷؛ مؤسسه مطالعات، اسناد لانه جاسوسی آمریکا، ۹/۱۴۲
  69. سولیوان و پارسونز، خاطرات دو سفیر، ۳۵۲
  70. ثابتی، در دامگه حادثه، ۴۵۶؛ سولیوان و پارسونز، خاطرات دو سفیر، ۱۵۶
  71. مشروح مذاکرات مجلس، دوره بیست و چهارم، ۱۹/۶/۱۳۵۷، ۱۸؛ ثابتی، در دامگه حادثه، ۴۵۶–۴۵۷
  72. ثابتی، در دامگه حادثه، ۴۵۷–۴۵۹؛ اطلاعات، روزنامه، ۲۰ و ۲۹/۶/۱۳۵۷، ۱، ۲۷ و ۳۰/۷/۱۲۳۵۷، ۱
  73. ثابتی، در دامگه حادثه، ۴۶۳–۴۶۴؛ اطلاعات، روزنامه، ۲۰/۶/۱۳۵۷، ۱، ۴ و ۲۳/۶/۱۳۵۷، ۱
  74. اطلاعات، روزنامه، ۱۵/۷/۱۳۵۷، ۱ و ۷
  75. کیهان، روزنامه، ۳۰/۶/۱۳۵۷، ۲؛ اطلاعات، روزنامه، ۱، ۲ و ۱۰/۷/۱۳۵۷، ۱
  76. کیهان، روزنامه، ۲۷ و ۲۹/۶/۱۳۵۷، ۱
  77. امام‌خمینی، صحیفه، 3/۴۷۴–۴۷۵
  78. اطلاعات، روزنامه، ۱۲، ۱۳، ۱۵، ۱۶، ۲۹ و ۳۰/۷/۱۳۵۷، ۱
  79. سولیوان و پارسونز، خاطرات دو سفیر، ۳۸۹؛ نجاتی، ۱/۹۷–۹۸؛ آموزگار، فراز و فرود دودمان پهلوی، ۴۵۶
  80. کیهان، روزنامه، ۱۶/۷/۱۳۵۷، ۱
  81. ملایی توانی، بررسی تحلیلی، ۲۸۶–۲۸۷
  82. سولیوان و پارسونز، خاطرات دو سفیر، ۳۶۵ و ۳۸۸–۳۸۹
  83. سولیوان و پارسونز، خاطرات دو سفیر، ۴۷۸–۴۷۹
  84. امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۴۴۵–۴۴۶
  85. امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۴۶۶
  86. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۱۸۷–۱۸۸
  87. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۱۹۴
  88. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۱۹۸–۱۹۹
  89. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۴۸۵

منابع

  • آموزگار، جهانگیر، فراز و فرود دودمان پهلوی، ترجمه اردشیر لطفعلیان، تهران، کتاب، چاپ اول، ۱۳۷۵ش.
  • اداره کل بنیاد شهید تهران بزرگ، یادنامه، چاپ اول، تهران، ۱۳۷۳ش.
  • اطلاعات، روزنامه، ۵/۶/۱۳۵۷؛ ۶/۶/۱۳۵۶؛ ۱۸/۶/۱۳۵۷؛ ۱۹/۶/۱۳۵۷؛ ۲۰/۶/۱۳۵۷؛ ۲۳/۶/۱۳۵۷؛ ۲۹/۶/۱۳۵۷؛ ۱/۷/۱۳۵۷؛ ۲/۷/۱۳۵۷؛ ۱۰/۷/۱۳۵۷؛ ۱۲/۷/۱۳۵۷؛ ۱۳/۷/۱۳۵۷؛ ۱۵/۷/۱۳۵۷؛ ۱۶/۷/۱۳۵۷؛ ۲۹/۷/۱۳۵۷؛ ۳۰/۷/۱۳۵۷ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
  • ثابتی، پرویز، در دامگه حادثه بررسی علل و عوامل فروپاشی حکومت شاهنشاهی، بی‌جا، شرکت کتاب، چاپ اول، ۲۰۱۲م/۱۳۹۰ش.
  • حزب توده ایران، اسناد و اعلامیه‌های حزب توده ایران، بخش اول، از شهریور ۱۳۵۷ تا پایان اسفند ۱۳۵۸، شماره ۶۸، ۱۳۵۹ش.
  • خلیلی، اکبر، گام‌به‌گام با انقلاب، تهران، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۷۵ش.
  • خوشزاد، اکبر، مجلس شورای اسلامی، دوره اول، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
  • دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۷۷ش.
  • سولیوان، ویلیام و آنتونی پارسونز، خاطرات دو سفیر، ترجمه محمود طلوعی، تهران، علم، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش.
  • طحان، محمد، تاریخ شفاهی قیام هفده شهریور ۱۳۵۷، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
  • عمید زنجانی، عباسعلی، روایتی از انقلاب اسلامی ایران، خاطرات حجت‌الاسلام و المسلمین عباسعلی عمید زنجانی، تدوین محمدعلی حاجی‌بیگی کندری، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
  • قره‌باغی، عباس، اعترافات ژنرال، خاطرات ارتشبدعباس قره‌باغی، تهران، نشر نی، چاپ اول، ۱۳۶۴ش.
  • کرباسچی، غلامرضا، هفت هزار روز تاریخ ایران و انقلاب اسلامی، تهران، بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی ایران، چاپ اول، ۱۳۷۱ش.
  • کیهان، روزنامه، ۵/۶/۱۳۵۷؛ ۶/۶/۱۳۵۷؛ ۷/۶/۱۳۵۷؛ ۱۱/۶/۱۳۵۷؛ ۱۸/۶/۱۳۵۷؛ ۲۰/۶/۱۳۵۷؛ ۲۲/۶/۱۳۵۷؛ ۲۷/۶/۱۳۵۷؛ ۲۹/۶/۱۳۵۷؛ ۳۰/۶/۱۳۵۷؛ ۱۶/۷/۱۳۵۷ش.
  • مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
  • مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تصمیم شوم، جمعه خونین، (مشروح مذاکرات شورای امنیت ملی و هیئت دولت در ۱۶/۶/۱۳۵۷ و ۱۸/۶/۱۳۵۷)، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
  • مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
  • مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره بیست و چهارم، جلسه ۱۷۹، ۱۹/۶/۱۳۵۷ و جلسه ۱۸۰، ۲۱/۶/۱۳۵۷ش.
  • ملایی توانی، علیرضا، بررسی تحلیلی رویداد ۱۷ شهریور ۱۳۵۷، مجله متین، شماره ۱، سال ۱۳۷۷ش.
  • مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، کوثر، مجموعه سخنرانی‌های امام‌خمینی، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۳ش.
  • مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، اسناد لانه جاسوسی آمریکا، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
  • ناطق نوری، علی‌اکبر، خاطرات حجت‌الاسلام و المسلمین علی‌اکبر ناطق نوری، تدوین مرتضی میردار، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
  • نجاتی، غلامرضا، تاریخ سیاسی بیست و پنج‌ساله ایران، تهران، رسا، چاپ ششم، ۱۳۷۹ش.
  • نوری، یحیی، علل و انگیزه‌های قیام ۱۷ شهریور، مجله انقلاب اسلامی، پیش‌شماره ۳، ۱۳۷۸ش.
  • اکبر هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، سال‌های ۱۳۵۷–۱۳۵۸، انقلاب و پیروزی، به کوشش عباس بشیری، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.

پیوند به بیرون