پرش به محتوا

حسین نوری همدانی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
  {{ویرایش}}
  {{ویرایش}}


حسین نوری همدانی، روحانی مبارز، شاگرد و نماینده امام‌خمینی.
'''حسین نوری همدانی'''، روحانی مبارز، شاگرد و نماینده امام‌خمینی.


حسین نوری همدانی در سال 1304 در همدان به دنیا آمد. پدر وی ابراهیم نوری همدانی از علمای همدان و هم‌حجره ملاعلی معصومی همدانی بود<ref> نوری همدانی، آیینه‌داران حقیقت، 1/378.</ref>. او از هفت‌سالگی پیش پدر به تحصیل پرداخت و بخشی از دروس مقدمات را نزد وی خواند. نوری همدانی در سال 1321 وارد مدرسه آخوند ملاعلی همدانی شد و در مدت هجده ماه اقامت خود درس‌های مقدمات حوزه را به پایان برد<ref> نوری همدانی، آیینه‌داران حقیقت، 1/378؛ نوری همدانی، پابه‌پای آفتاب، 6/88؛ آیت‌الله نوری همدانی، پایگاه اطلاع‌رسانی.</ref> و در پایان سال 1323 به حوزه علمیه قم رفت<ref> نوری همدانی، آیینه‌داران حقیقت، 1/384.</ref> و درس‌های سطح را نزد سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی، سیدمحمد محقق داماد، احمد مجاهدی و میرزامهدی تبریزی خواند<ref> نوری همدانی، آیینه‌داران حقیقت، 1/384؛ صالح، جامعه مدرسین، 3/514؛ محبوبی، حسین نوری، 6/443.</ref>. وی پانزده ‌سال در درس خارج فقه سیدحسین بروجردی و دوازده ‌سال در درس خارج فقه سیدمحمد محقق داماد و پنج‌ سال در درس‌های خارج فقه و اصول امام‌خمینی شرکت کرد. او همچنین در درس‌های خارج فقه و اصول و فلسفه سیدابوالحسن رفیعی قزوینی و سیدعلی یثربی شرکت کرد<ref> صالح، جامعه مدرسین، 3/514.</ref> و پنج‌ سال در درس فلسفه و تفسیر سیدمحمدحسین طباطبایی حضور یافت و از آغاز ورود به قم ضمن تحصیل، به تدریس فقه، اصول، کلام و اخلاق پرداخت<ref> صالح، جامعه مدرسین، 3/513؛ محبوبی، حسین نوری، 6/444.</ref>.
حسین نوری همدانی در سال 1304 در [[همدان]] به دنیا آمد. پدر وی ابراهیم نوری همدانی از علمای همدان و هم‌حجره ملاعلی معصومی همدانی بود<ref> نوری همدانی، آیینه‌داران حقیقت، 1/378.</ref>. او از هفت‌سالگی پیش پدر به تحصیل پرداخت و بخشی از دروس مقدمات را نزد وی خواند. نوری همدانی در سال 1321 وارد مدرسه آخوند ملاعلی همدانی شد و در مدت هجده ماه اقامت خود درس‌های مقدمات حوزه را به پایان برد<ref> نوری همدانی، آیینه‌داران حقیقت، 1/378؛ نوری همدانی، پابه‌پای آفتاب، 6/88؛ آیت‌الله نوری همدانی، پایگاه اطلاع‌رسانی.</ref> و در پایان سال 1323 به حوزه علمیه قم رفت<ref> نوری همدانی، آیینه‌داران حقیقت، 1/384.</ref> و درس‌های سطح را نزد سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی، سیدمحمد محقق داماد، احمد مجاهدی و میرزامهدی تبریزی خواند<ref> نوری همدانی، آیینه‌داران حقیقت، 1/384؛ صالح، جامعه مدرسین، 3/514؛ محبوبی، حسین نوری، 6/443.</ref>. وی پانزده ‌سال در [[درس خارج]] فقه [[سیدحسین بروجردی]] و دوازده ‌سال در درس خارج فقه [[سیدمحمد محقق داماد]] و پنج‌ سال در درس‌های خارج فقه و اصول [[امام‌خمینی]] شرکت کرد. او همچنین در درس‌های خارج فقه و [[اصول فقه|اصول]] و [[فلسفه]] سیدابوالحسن رفیعی قزوینی و سیدعلی یثربی شرکت کرد<ref> صالح، جامعه مدرسین، 3/514.</ref> و پنج‌ سال در درس فلسفه و [[تفسیر]] [[سیدمحمدحسین طباطبایی]] حضور یافت و از آغاز ورود به [[قم]] ضمن تحصیل، به تدریس فقه، اصول، کلام و اخلاق پرداخت<ref> صالح، جامعه مدرسین، 3/513؛ محبوبی، حسین نوری، 6/444.</ref>.


آشنایی نوری همدانی با امام‌خمینی از همان آغاز ورود وی به قم بود که در درس اخلاق ایشان در مدرسه فیضیه شرکت کرد و مجذوب ایشان شد<ref> نوری همدانی، پابه‌پای آفتاب، 6/88.</ref>. فعالیت‌ سیاسی وی با آغاز نهضت امام‌خمینی آغاز شد<ref> صالح، جامعه مدرسین، 3/516.</ref>. پس از بازداشت امام‌خمینی در خرداد 1342 نوری همدانی همراه سیدمصطفی خمینی، عبدالرحیم ربانی شیرازی، سیدمحمدرضا سعیدی و ابوالقاسم خزعلی، نزد برخی مراجع تقلید رفتند و خواستار اقدام آنان برای آزادی امام‌خمینی شدند<ref> محفوظی، مصاحبه، 2/224 ـ 225.</ref>. وی پس از آزادی امام‌خمینی، در برگزاری جشن آزادی ایشان در مدرسه فیضیه که به همت طلاب برگزار شد، نقش داشت<ref> درچه‌ای، مصاحبه، 1/376.</ref>. در 23 فروردین 1343، امام‌خمینی از نوری که در آن روزگار در نجف حضور داشت، خواست مطلب چاپ‌شده در روزنامه اطلاعات 18 فروردین مبنی بر موافقت روحانیان با اعمال خلاف شرع رژیم پهلوی را تکذیب کند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، 1/282.</ref>. فروردین 1343 امام‌خمینی، سیدکاظم شریعتمداری و سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی به توافق رسیدند برای نظم و انضباط طلاب و جلوگیری از مراجعه آنان به مراکز دولتی قم در صورت بروز منازعه، برای هر شهری مسئولی تعیین کنند و نوری همدانی همراه برخی طلاب ازجمله رضا محلاتی مسئول طلاب بروجرد، یزد، اراک و خمین شدند<ref> مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 9/130 ـ 131.</ref>. پس از تبعید امام‌خمینی به ترکیه، وی همراه با گروهی از استادان و فضلای حوزه علمیه قم در اعلامیه‌ای اقدام رژیم پهلوی را محکوم کرد<ref> نوری همدانی، آیینه داران حقیقت، 1/411.</ref>.
آشنایی نوری همدانی با امام‌خمینی از همان آغاز ورود وی به قم بود که در درس [[اخلاق]] ایشان در [[مدرسه فیضیه]] شرکت کرد و مجذوب ایشان شد<ref> نوری همدانی، پابه‌پای آفتاب، 6/88.</ref>. فعالیت‌ سیاسی وی با آغاز نهضت امام‌خمینی آغاز شد<ref> صالح، جامعه مدرسین، 3/516.</ref>. پس از بازداشت امام‌خمینی در خرداد 1342 نوری همدانی همراه [[سیدمصطفی خمینی]]، [[عبدالرحیم ربانی شیرازی]]، [[سیدمحمدرضا سعیدی]] و [[ابوالقاسم خزعلی]]، نزد برخی [[مراجع تقلید]] رفتند و خواستار اقدام آنان برای [[آزادی]] امام‌خمینی شدند<ref> محفوظی، مصاحبه، 2/224 ـ 225.</ref>. وی پس از آزادی امام‌خمینی، در برگزاری جشن آزادی ایشان در مدرسه فیضیه که به همت [[طلاب]] برگزار شد، نقش داشت<ref> درچه‌ای، مصاحبه، 1/376.</ref>. در 23 فروردین 1343، امام‌خمینی از نوری که در آن روزگار در [[نجف]] حضور داشت، خواست مطلب چاپ‌شده در روزنامه اطلاعات 18 فروردین مبنی بر موافقت روحانیان با اعمال خلاف شرع رژیم پهلوی را تکذیب کند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، 1/282.</ref>. فروردین 1343 امام‌خمینی، [[سیدکاظم شریعتمداری]] و [[سیدشهاب‌الدین مرعشی]] نجفی به توافق رسیدند برای نظم و انضباط طلاب و جلوگیری از مراجعه آنان به مراکز دولتی قم در صورت بروز منازعه، برای هر شهری مسئولی تعیین کنند و نوری همدانی همراه برخی طلاب ازجمله رضا محلاتی مسئول طلاب بروجرد، یزد، اراک و [[خمین]] شدند<ref> مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 9/130 ـ 131.</ref>. پس از تبعید امام‌خمینی به [[ترکیه]]، وی همراه با گروهی از استادان و فضلای [[حوزه علمیه قم]] در اعلامیه‌ای اقدام [[رژیم پهلوی]] را محکوم کرد<ref> نوری همدانی، آیینه داران حقیقت، 1/411.</ref>.


نوری همدانی به سبب ادامه مبارزه‌، بارها تعقیب و بازجویی شد و یک بار به مدت سه ماه در سلول انفرادی زندان قزل‌قلعه حبس بود<ref> نوری همدانی، آیینه داران حقیقت، 1/412؛ صالح، جامعه مدرسین، 3/517.</ref>. وی به همراه گروهی از علما و اساتید حوزه علمیه قم در مهر 1344 در اعلامیه‌‌ای انتقال امام‌خمینی از ترکیه به عراق را مایه خوشحالی و ادامه تبعید و دوری ایشان از مردم ایران و حوزه علمیه قم را مایه تأسف و تنفر ملت ایران خواندند<ref> مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 5/267 ـ 268 و 369.</ref>؛ چنان‌که در آبان 1344، همراه با علمای دیگر چون سیدمحمدرضا سعیدی، علی حیدری نهاوندی، حسن حسن‌زاده آملی و عبدالرحیم ربانی شیرازی در نامه‌ای به امیرعباس هویدا نخست‌وزیر رژیم پهلوی خواستار رفع تبعید امام‌خمینی شد<ref> مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 9/274 ـ 276.</ref>.
نوری همدانی به سبب ادامه مبارزه‌، بارها تعقیب و بازجویی شد و یک بار به مدت سه ماه در سلول انفرادی زندان قزل‌قلعه حبس بود<ref> نوری همدانی، آیینه داران حقیقت، 1/412؛ صالح، جامعه مدرسین، 3/517.</ref>. وی به همراه گروهی از علما و اساتید حوزه علمیه قم در مهر 1344 در اعلامیه‌‌ای انتقال امام‌خمینی از ترکیه به [[عراق]] را مایه خوشحالی و ادامه تبعید و دوری ایشان از مردم [[ایران]] و حوزه علمیه قم را مایه تأسف و تنفر [[ملت ایران]] خواندند<ref> مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 5/267 ـ 268 و 369.</ref>؛ چنان‌که در آبان 1344، همراه با علمای دیگر چون سیدمحمدرضا سعیدی، [[علی حیدری نهاوندی]]، [[حسن حسن‌زاده آملی]] و [[عبدالرحیم ربانی شیرازی]] در نامه‌ای به [[امیرعباس هویدا]] نخست‌وزیر رژیم پهلوی خواستار رفع تبعید امام‌خمینی شد<ref> مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 9/274 ـ 276.</ref>.


نوری همدانی در 25 اسفند 1344 درس خود را به نشانه اعتراض به تبعید امام‌خمینی تعطیل کرد<ref> مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 11/151 ـ 152.</ref>. در 12 خرداد 1349 هفتاد نفر از یاران امام‌خمینی در تلگرامی درگذشتِ سیدمحسن حکیم را به امام‌خمینی تسلیت گفتند و نوری همدانی از امضاکنندگان آن تلگرام بود<ref> مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 11/36.</ref>. در 19 خرداد 1349 وی همراه با یازده تن از فضلای حوزه علمیه قم در اعلامیه‌ای‌ اعلمیت امام‌خمینی را تأیید کرد<ref> مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 11/379 ـ 383.</ref>.
نوری همدانی در 25 اسفند 1344 درس خود را به نشانه اعتراض به تبعید امام‌خمینی تعطیل کرد<ref> مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 11/151 ـ 152.</ref>. در 12 خرداد 1349 هفتاد نفر از یاران امام‌خمینی در تلگرامی درگذشتِ [[سیدمحسن حکیم]] را به امام‌خمینی تسلیت گفتند و نوری همدانی از امضاکنندگان آن تلگرام بود<ref> مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 11/36.</ref>. در 19 خرداد 1349 وی همراه با یازده تن از فضلای حوزه علمیه قم در اعلامیه‌ای‌ اعلمیت امام‌خمینی را تأیید کرد<ref> مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 11/379 ـ 383.</ref>.


در پی درگذشت مشکوک سیدمصطفی خمینی، نوری همدانی همراه گروه زیادی از علما و فضلای حوزه قم در آبان 1356 در اعلامیه‌ای این مصیبت را به امام‌خمینی تسلیت گفت<ref> مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 6/69.</ref>. نوری همدانی مطابق گزارش 10/10/1356 مردم را به بزرگداشت چهلم درگذشت سیدمصطفی خمینی تشویق و از برگزاری جشن عید غدیر منع کرد و از پخش شیرینی در خانه خود امتناع ورزید<ref> مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 6/115.</ref>. پس از اهانت رژیم پهلوی در 17 دی 1356 در روزنامه اطلاعات به امام‌خمینی و آغاز اعتراضِ مردم قم و روحانیان از 18 دی با حضور در بیت مراجع و علما، در بعد از ظهر 19 دی مردم در خانه نوری همدانی تجمع کردند<ref> مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 6/152 ـ 155 و 171 ـ 172.</ref>. در این تجمع نخست داماد وی، سیدحسین موسوی تبریزی در اعتراض به رژیم سخنرانی کرد؛ سپس نوری همدانی با دفاع از شخصیت امام‌خمینی در پاسخی غیر مستقیم به محمدرضا پهلوی شعر «مه فشاند نور و سگ عو عو کند // هر کسی بر طینت خود می‌تند» را خواند<ref> صالح، جامعه مدرسین، 3/516؛ نوری همدانی، آیینه‌داران حقیقت، 1/414.</ref> و پس از سخنرانی، با تظاهرات مردم همراه شد و به خیابان آمد<ref> نوری همدانی، آیینه‌داران حقیقت، 1/414؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 6/155.</ref>. همراهی وی با مردم بر شور تظاهرات افزود. نیروهای امنیتی و انتظامی رژیم برای برهم‌زدن تظاهرات به سمت مردم تیراندازی کردند و بر اثر این تیراندازی شش تن به شهادت رسیدند و نه تن مصدوم شدند<ref> مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 6/155.</ref>{{ببینید|نوزده دی}} پس از این واقعه کوچه خانه نوری همدانی به کوچه قیام معروف شد<ref> نوری همدانی، آیینه‌داران حقیقت، 1/414 ـ 415.</ref>. پس از حادثه 19 دی، ساواک وی را بازداشت و چند ماه به خلخال و سپس به سقز کردستان تبعید کرد<ref> نوری همدانی، آیینه‌داران حقیقت، 1/415؛ صالح، جامعه مدرسین، 3/517.</ref>. پس از انتخاب جعفر شریف‌امامی به نخست‌وزیری و اقدام وی برای کسب وجهه در آزادکردن زندانی‌های ‌سیاسی و تبعید‌ی‌ها، نوری همدانی نیز از کسانی بود که از تبعید آزاد شد<ref> نوری همدانی، آیینه‌داران حقیقت، 1/415 ـ 416.</ref>.
در پی درگذشت مشکوک سیدمصطفی خمینی، نوری همدانی همراه گروه زیادی از علما و فضلای حوزه قم در آبان 1356 در اعلامیه‌ای این مصیبت را به امام‌خمینی تسلیت گفت<ref> مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 6/69.</ref>. نوری همدانی مطابق گزارش 10/10/1356 مردم را به بزرگداشت چهلم درگذشت سیدمصطفی خمینی تشویق و از برگزاری جشن [[عید غدیر]] منع کرد و از پخش شیرینی در خانه خود امتناع ورزید<ref> مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 6/115.</ref>. پس از اهانت رژیم پهلوی در 17 دی 1356 در [[روزنامه اطلاعات]] به امام‌خمینی و آغاز اعتراضِ مردم قم و روحانیان از 18 دی با حضور در بیت مراجع و علما، در بعد از ظهر 19 دی مردم در خانه نوری همدانی تجمع کردند<ref> مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 6/152 ـ 155 و 171 ـ 172.</ref>. در این تجمع نخست داماد وی، [[سیدحسین موسوی تبریزی]] در اعتراض به رژیم سخنرانی کرد؛ سپس نوری همدانی با دفاع از شخصیت امام‌خمینی در پاسخی غیر مستقیم به محمدرضا پهلوی شعر «مه فشاند نور و سگ عو عو کند // هر کسی بر طینت خود می‌تند» را خواند<ref> صالح، جامعه مدرسین، 3/516؛ نوری همدانی، آیینه‌داران حقیقت، 1/414.</ref> و پس از سخنرانی، با تظاهرات مردم همراه شد و به خیابان آمد<ref> نوری همدانی، آیینه‌داران حقیقت، 1/414؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 6/155.</ref>. همراهی وی با مردم بر شور تظاهرات افزود. نیروهای امنیتی و انتظامی رژیم برای برهم‌زدن تظاهرات به سمت مردم تیراندازی کردند و بر اثر این تیراندازی شش تن به شهادت رسیدند و نه تن مصدوم شدند<ref> مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، 6/155.</ref>{{ببینید|نوزده دی}} پس از این واقعه کوچه خانه نوری همدانی به کوچه قیام معروف شد<ref> نوری همدانی، آیینه‌داران حقیقت، 1/414 ـ 415.</ref>. پس از حادثه 19 دی، ساواک وی را بازداشت و چند ماه به خلخال و سپس به سقز کردستان تبعید کرد<ref> نوری همدانی، آیینه‌داران حقیقت، 1/415؛ صالح، جامعه مدرسین، 3/517.</ref>. پس از انتخاب جعفر شریف‌امامی به نخست‌وزیری و اقدام وی برای کسب وجهه در آزادکردن زندانی‌های ‌سیاسی و تبعید‌ی‌ها، نوری همدانی نیز از کسانی بود که از تبعید آزاد شد<ref> نوری همدانی، آیینه‌داران حقیقت، 1/415 ـ 416.</ref>.


در فروردین 1357 نوری همدانی همراه با گروهی از علما و فضلای حوزه قم در نامه‌ای از مرتضی حائری یزدی خواست درباره تبعید علما، مدرسان حوزه علمیه قم و دیگر حوزه‌ها و ائمه جماعات که درس‌ها و مساجد‌شان تعطیل شده است، اعلام نظر کند. حائری در پاسخ، تبعید آنان را خلاف قانون اسلامی دانست<ref> مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، 2/249.</ref>. در همان سال، نوری همدانی همراه با برخی از استادان ازجمله علی‌اکبر مشکینی، ابوطالب تجلیل، محسن دوزدوزانی و یوسف صانعی در تلگرامی به علمای مشهد، حمله مأموران رژیم به حرم امام‌رضا(ع)  را محکوم کرد<ref> مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، 3/438 ـ 439.</ref>. در برگزاری راهپیمایی تاسوعا و عاشورا در سال 1357 علیه رژیم پهلوی در سراسر ایران، نوری همدانی از کسانی بود که در اعلامیه دعوت به این راهپیمایی از سوی استادان و فضلای حوزه علمیه قم و نیز در دعوت به بازگشایی موقت مغازه‌ها همراه علما و مدرسان حوزه علمیه قم مشارکت داشت<ref> محبوبی، حسین نوری، 6/446.</ref>.
در فروردین 1357 نوری همدانی همراه با گروهی از علما و فضلای حوزه قم در نامه‌ای از مرتضی حائری یزدی خواست درباره تبعید علما، مدرسان حوزه علمیه قم و دیگر حوزه‌ها و ائمه جماعات که درس‌ها و مساجد‌شان تعطیل شده است، اعلام نظر کند. حائری در پاسخ، تبعید آنان را خلاف قانون اسلامی دانست<ref> مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، 2/249.</ref>. در همان سال، نوری همدانی همراه با برخی از استادان ازجمله علی‌اکبر مشکینی، ابوطالب تجلیل، محسن دوزدوزانی و یوسف صانعی در تلگرامی به علمای مشهد، حمله مأموران رژیم به حرم امام‌رضا(ع)  را محکوم کرد<ref> مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، 3/438 ـ 439.</ref>. در برگزاری راهپیمایی [[تاسوعا]] و [[عاشورا]] در سال 1357 علیه رژیم پهلوی در سراسر ایران، نوری همدانی از کسانی بود که در اعلامیه دعوت به این راهپیمایی از سوی استادان و فضلای حوزه علمیه قم و نیز در دعوت به بازگشایی موقت مغازه‌ها همراه علما و مدرسان حوزه علمیه قم مشارکت داشت<ref> محبوبی، حسین نوری، 6/446.</ref>.


مردم همدان در طوماری از امام‌خمینی خواستار اعزام نوری همدانی به آن شهر شده بودند؛ اما امام‌خمینی در 9 آبان 1357 از پاریس در نامه‌ای به وی حضور او را در قم برای تربیت طلاب ضروری دانست<ref> امام‌خمینی، صحیفه، 4/229.</ref>. وی پس از هجرت امام‌خمینی به فرانسه، برای دیدار ایشان به پاریس رفت<ref> نوری همدانی، آیینه‌داران حقیقت، 1/416.</ref> و امام‌خمینی در همین سفر در نامه‌ای به او با تأکید به تشکیل شورای انقلاب، از وی خواست دست‌کم ده نفر برای عضویت در شورای انقلاب پس از سقوط رژیم پهلوی به ایشان معرفی کند؛ افرادی که دارای افکار انحرافی، عضویت در دولت‌های فاسد و هر دو مجلس رژیم پهلوی و از سرمایه‌داران معروف نباشند؛ افرادی خوشنام و غیر روحانی، متدین به اسلام، مدیر، مطلع و شایسته کارکردن در وزارتخانه‌ها<ref>امام‌خمینی، صحیفه، 5/151.</ref>{{ببینید|شورای انقلاب اسلامی}}
[[مردم]] همدان در طوماری از امام‌خمینی خواستار اعزام نوری همدانی به آن شهر شده بودند؛ اما امام‌خمینی در 9 آبان 1357 از پاریس در نامه‌ای به وی حضور او را در قم برای تربیت طلاب ضروری دانست<ref> امام‌خمینی، صحیفه، 4/229.</ref>. وی پس از هجرت امام‌خمینی به فرانسه، برای دیدار ایشان به پاریس رفت<ref> نوری همدانی، آیینه‌داران حقیقت، 1/416.</ref> و امام‌خمینی در همین سفر در نامه‌ای به او با تأکید به تشکیل شورای انقلاب، از وی خواست دست‌کم ده نفر برای عضویت در [[شورای انقلاب]] پس از سقوط رژیم پهلوی به ایشان معرفی کند؛ افرادی که دارای افکار انحرافی، عضویت در دولت‌های فاسد و هر دو مجلس رژیم پهلوی و از سرمایه‌داران معروف نباشند؛ افرادی خوشنام و غیر روحانی، متدین به اسلام، مدیر، مطلع و شایسته کارکردن در وزارتخانه‌ها<ref>امام‌خمینی، صحیفه، 5/151.</ref>{{ببینید|شورای انقلاب اسلامی}}


پس از پیروزی انقلاب اسلامی، امام‌خمینی در 29 بهمن 1357 با قدردانی از مقاومت مردم کردستان در برابر استبداد رژیم پهلوی، نوری همدانی را به عنوان نماینده خود به کردستان فرستاد تا خواسته‌های آنان را به ایشان گزارش دهد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، 6/184 ـ 185.</ref> و در خرداد 1358، وی را به عنوان نماینده خود به کشورهای اروپایی اعزام کرد تا از نزدیک با دانشجویان ایرانی دیدار و در رفع مشکلات مذهبی آنان تلاش کند<ref> امام‌خمینی، صحیفه، 8/213؛ نوری همدانی، پابه‌پای آفتاب، 6/94.</ref>؛ چنان‌که در دی‌ 1358 امام‌خمینی وی را نماینده خود در کشورهای پاکستان، هندوستان و بنگلادش کرد تا با سفر به آنجا از نزدیک اوضاع مسلمانان و مدارس علمیه و کمبودهای آنان را بررسی و با مشورت علمای آن مناطق در رفع نیازمندی‌های مردم تا حد امکان اقدام کند، و در صورت مصلحت سفری به فیلیپین کند و در رفع نابسامانی‌های آنجا نیز اقدام لازم را انجام دهد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، 11/432.</ref>. وی طبق این دستور به کشورهای گفته‌شده رفت و علاوه بر رسیدگی به امور سفارت و کنسول‌گری‌های ایران در آن کشورها، در تبیین و تبلیغ نهضت اسلامی تلاش کرد<ref> صالح، جامعه مدرسین، 3/517.</ref>.  
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، امام‌خمینی در 29 بهمن 1357 با قدردانی از مقاومت مردم کردستان در برابر استبداد رژیم پهلوی، نوری همدانی را به عنوان نماینده خود به کردستان فرستاد تا خواسته‌های آنان را به ایشان گزارش دهد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، 6/184 ـ 185.</ref> و در خرداد 1358، وی را به عنوان نماینده خود به کشورهای اروپایی اعزام کرد تا از نزدیک با دانشجویان ایرانی دیدار و در رفع مشکلات مذهبی آنان تلاش کند<ref> امام‌خمینی، صحیفه، 8/213؛ نوری همدانی، پابه‌پای آفتاب، 6/94.</ref>؛ چنان‌که در دی‌ 1358 امام‌خمینی وی را نماینده خود در کشورهای [[پاکستان]]، [[هندوستان]] و [[بنگلادش]] کرد تا با سفر به آنجا از نزدیک اوضاع مسلمانان و [[مدارس علمیه]] و کمبودهای آنان را بررسی و با مشورت علمای آن مناطق در رفع نیازمندی‌های مردم تا حد امکان اقدام کند، و در صورت مصلحت سفری به [[فیلیپین]] کند و در رفع نابسامانی‌های آنجا نیز اقدام لازم را انجام دهد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، 11/432.</ref>. وی طبق این دستور به کشورهای گفته‌شده رفت و علاوه بر رسیدگی به امور سفارت و کنسول‌گری‌های ایران در آن کشورها، در تبیین و تبلیغ نهضت اسلامی تلاش کرد<ref> صالح، جامعه مدرسین، 3/517.</ref>.  


امام‌خمینی همچنین در خرداد 1359 از نوری همدانی خواست براى رسیدگى به مشکلات دینی ایرانیان خارج از کشور به‌ویژه دانشجویان، به کشورهاى مختلف مسافرت کرده، با امکاناتى که در اختیار دارد به هر شکل مصلحت مى‏داند در رفع مشکلات و سامان‌دادن به وضع آنان اقدام کند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، 12/410.</ref>. وی بر اساس این فرمان‌ها در سال‌های 1358 و 1359 پیاپی به ایتالیا، اتریش، انگلستان، فرانسه، آلمان، سوئد، نروژ، دانمارک، بلژیک، سوئیس، یونان و هلند سفر می‌کرد. او علاوه بر رسیدگی به امور دانشجویان ایرانی، با مسلمانان آن کشورها ارتباط برقرار می‌کرد و در شهرهای مهم کشورهای یادشده به تبلیغ احکام اسلامی و معرفی انقلاب اسلامی اهتمام می‌ورزید<ref> نوری همدانی، پابه‌پای آفتاب، 6/95.</ref>. وی در بهمن 1352<ref>امام‌خمینی، صحیفه، 3/16.</ref> و آبان 1363 از امام‌خمینی اجازه در امور حسبیه گرفت<ref>امام‌خمینی، صحیفه، 19/103.</ref>.
امام‌خمینی همچنین در خرداد 1359 از نوری همدانی خواست براى رسیدگى به مشکلات دینی ایرانیان خارج از کشور به‌ویژه دانشجویان، به کشورهاى مختلف مسافرت کرده، با امکاناتى که در اختیار دارد به هر شکل مصلحت می ‏داند در رفع مشکلات و سامان‌دادن به وضع آنان اقدام کند<ref>امام‌خمینی، صحیفه، 12/410.</ref>. وی بر اساس این فرمان‌ها در سال‌های 1358 و 1359 پیاپی به ایتالیا، [[اتریش]]، [[انگلستان]]، [[فرانسه]]، [[آلمان]]، [[سوئد]]، نروژ، دانمارک، بلژیک، [[سوئیس]]، [[یونان]] و هلند سفر می‌کرد. او علاوه بر رسیدگی به امور دانشجویان ایرانی، با مسلمانان آن کشورها ارتباط برقرار می‌کرد و در شهرهای مهم کشورهای یادشده به تبلیغ احکام اسلامی و معرفی انقلاب اسلامی اهتمام می‌ورزید<ref> نوری همدانی، پابه‌پای آفتاب، 6/95.</ref>. وی در بهمن 1352<ref>امام‌خمینی، صحیفه، 3/16.</ref> و آبان 1363 از امام‌خمینی اجازه در [[امور حسبیه]] گرفت<ref>امام‌خمینی، صحیفه، 19/103.</ref>.


به عقیده نوری همدانی، امام‌خمینی عالمی بود که موقعیت زمانی را خوب شناخته بود؛ به همین دلیل تحولی بزرگ در مردم ایجاد کرد<ref> نوری همدانی، پابه‌پای آفتاب، 6/89.</ref> و برای مهیاکردن و ساختن افراد برای حرکت و پیشبرد انقلاب تلاش کرد و در دفاع از حقوق مردم علاقه داشت<ref> نوری همدانی، پابه‌پای آفتاب، 6/96 ـ 97.</ref>؛ همچنین در بلندنظری و بزرگواری و رعایت موقعیت اشخاص اهتمام ویژه داشت و درباره بیت‌المال حساس بود و از هدررفتن آن منع می‌کرد<ref> نوری همدانی، پابه‌پای آفتاب، 6/100 ـ 101.</ref>.
به عقیده نوری همدانی، امام‌خمینی عالمی بود که موقعیت زمانی را خوب شناخته بود؛ به همین دلیل تحولی بزرگ در مردم ایجاد کرد<ref> نوری همدانی، پابه‌پای آفتاب، 6/89.</ref> و برای مهیاکردن و ساختن افراد برای حرکت و پیشبرد انقلاب تلاش کرد و در دفاع از حقوق مردم علاقه داشت<ref> نوری همدانی، پابه‌پای آفتاب، 6/96 ـ 97.</ref>؛ همچنین در بلندنظری و بزرگواری و رعایت موقعیت اشخاص اهتمام ویژه داشت و درباره [[بیت‌المال]] حساس بود و از هدررفتن آن منع می‌کرد<ref> نوری همدانی، پابه‌پای آفتاب، 6/100 ـ 101.</ref>.


از نوری همدانی آثاری در موضوعات مختلف منتشر شده است، ازجمله:  
از نوری همدانی آثاری در موضوعات مختلف منتشر شده است، ازجمله:  


مسائل اجتهاد و تقلید، امر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه اسلام، خمس، جهاد، ربا، توضیح المسائل، هزارویک مسئله فقهی، اسلام مجسم(شرح حال علمای بزرگ جهان اسلام)، جایگاه بانوان در اسلام، دانش عصر فضا، شگفتی‌های آفرینش، خوارج از دیدگاه نهج البلاغه، بیت‌المال از دیدگاه نهج البلاغه، اقتصاد اسلامی، ما و مسائل روز، منطق خداشناسی و جمهوری اسلامی<ref> صالح، جامعه مدرسین، 3/515 ـ 516؛ محبوبی، حسین نوری، 6/445.</ref>.
مسائل [[اجتهاد]] و تقلید، امر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه اسلام، [[خمس]]، [[جهاد]]، [[ربا]]، [[توضیح المسائل]]، هزارویک مسئله فقهی، اسلام مجسم(شرح حال علمای بزرگ جهان اسلام)، جایگاه بانوان در اسلام، دانش عصر فضا، شگفتی‌های آفرینش، [[خوارج]] از دیدگاه [[نهج البلاغه]]، بیت‌المال از دیدگاه نهج البلاغه، [[اقتصاد اسلامی]]، ما و مسائل روز، منطق [[خداشناسی]] و [[جمهوری اسلامی]]<ref> صالح، جامعه مدرسین، 3/515 ـ 516؛ محبوبی، حسین نوری، 6/445.</ref>.


==پانویس==
==پانویس==
۵۷۲

ویرایش