تعهد و تخصص: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''تعهد و تخصص'''، پایبندی به آموزه‌های اسلامی و کاردانی [[کارگزاران حکومت]] در انجام امور.
'''تعهد و تخصص'''، پایبندی به آموزه‌های اسلامی و کاردانی کارگزاران حکومت در انجام امور.


== مفهوم‌شناسی ==
== مفهوم‌شناسی ==
تعهد از ریشه «عهد» به معنای نگهداری، التزام، پیمان‌بستن، [[شرط]] یا عهدی را پذیرفتن و بر عهده گرفتن است<ref>ابن‌منظور، لسان العرب، ۳/۳۱۱؛ دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۴/۵۹۷۶؛ معین، فرهنگ معین، ۱/۱۱۰۵</ref> و در اصطلاح نوعی [[الزام]] و حس مسئولیت اخلاقی و الهی است که انسان را به رفتار منصفانه و عادلانه با دیگران وامی‌دارد و باعث می‌شود [[انسان]] مسئولیتی را که بر عهده او گذاشته شده، به‌طور کامل انجام دهد.<ref>لیپست، دایرةالمعارف دموکراسی، ۱/۴۸۸</ref> تعهد کاربردهای مختلفی در [[فقه]]، [[حقوق]]، [[مدیریت]] و [[اخلاق]] دارد. در اینجا منظور از تعهد، تعهد الهی و پایبندی به [[اسلام|مکتب اسلام]] و ارزش‌های اسلامی در انجام امور و مسئولیت‌هاست که از شرایط اساسی [[مدیریت در اسلام]] است.<ref>منطقی، تعهد کاری، ۹۴</ref> تعهد الهی بر اساس معرفت و آگاهی شکل می‌گیرد<ref>حکیمی، ادبیات و تعهد در اسلام، ۱۴</ref> و انسان‌های آگاه نسبت به انسان‌های ناآگاه از تعهد برتری برخوردار می‌باشند.<ref>جوادی آملی، بنیان مرصوص، ۱۷۶</ref>
تعهد از ریشه «عهد» به معنای نگهداری، التزام، پیمان‌بستن، شرط یا عهدی را پذیرفتن و بر عهده گرفتن است<ref>ابن‌منظور، لسان العرب، ۳/۳۱۱؛ دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۴/۵۹۷۶؛ معین، فرهنگ معین، ۱/۱۱۰۵</ref> و در اصطلاح نوعی الزام و حس مسئولیت اخلاقی و الهی است که انسان را به رفتار منصفانه و عادلانه با دیگران وامی‌دارد و باعث می‌شود انسان مسئولیتی را که بر عهده او گذاشته شده، به‌طور کامل انجام دهد.<ref>لیپست، دایرةالمعارف دموکراسی، ۱/۴۸۸</ref> تعهد کاربردهای مختلفی در [[فقه]]، حقوق، [[مدیریت]] و [[اخلاق]] دارد. در اینجا منظور از تعهد، تعهد الهی و پایبندی به [[اسلام|مکتب اسلام]] و ارزش‌های اسلامی در انجام امور و مسئولیت‌هاست که از شرایط اساسی مدیریت در اسلام است.<ref>منطقی، تعهد کاری، ۹۴</ref> تعهد الهی بر اساس معرفت و آگاهی شکل می‌گیرد<ref>حکیمی، ادبیات و تعهد در اسلام، ۱۴</ref> و انسان‌های آگاه نسبت به انسان‌های ناآگاه از تعهد برتری برخوردار می‌باشند.<ref>جوادی آملی، بنیان مرصوص، ۱۷۶</ref>
{{سخ}}
{{سخ}}
تخصص به معنای خاص‌گردیدن، در کاری مهارت‌داشتن و اختصاص و ویژگی است<ref>دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۴/۵۷۰۷؛ معین، فرهنگ معین، ۱/۱۰۴۹</ref> و ازجمله مفاهیمی است که در مباحث و نظریه‌پردازی‌های مربوط به [[علم مدیریت]] کاربرد دارد و به مفهوم وسیع خود به کارایی کافی در کار یا رشته‌ای خاص گفته می‌شود. تخصص را می‌توان به صورت نظری و از طریق تحصیل یا از طریق کار عملی به دست آورد.<ref>کنعانی، مسئله متخصصین ایرانی، ۶۷</ref> تخصص در هر چیزی به حسب خودش است؛ برای نمونه [[اجتهاد]] در فقه نوعی تخصص است؛ زیرا اجتهاد به معنای واقعی کلمه به معنای کارشناسی فنی و تخصص در مسائل اسلامی است.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۹/۱۲۳</ref>
تخصص به معنای خاص‌گردیدن، در کاری مهارت‌داشتن و اختصاص و ویژگی است<ref>دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۴/۵۷۰۷؛ معین، فرهنگ معین، ۱/۱۰۴۹</ref> و ازجمله مفاهیمی است که در مباحث و نظریه‌پردازی‌های مربوط به [[مدیریت|علم مدیریت]] کاربرد دارد و به مفهوم وسیع خود به کارایی کافی در کار یا رشته‌ای خاص گفته می‌شود. تخصص را می‌توان به صورت نظری و از طریق تحصیل یا از طریق کار عملی به دست آورد.<ref>کنعانی، مسئله متخصصین ایرانی، ۶۷</ref> تخصص در هر چیزی به حسب خودش است؛ برای نمونه [[اجتهاد]] در فقه نوعی تخصص است؛ زیرا اجتهاد به معنای واقعی کلمه به معنای کارشناسی فنی و تخصص در مسائل اسلامی است.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۹/۱۲۳</ref>


== پیشینه ==
== پیشینه ==
توجه به موضوع تعهد و تخصص دارای پیشینه‌ای طولانی است و در تاریخ [[پیامبران|پیامبران الهی(ع)]] نمونه‌هایی از آن دیده می‌شود. [[یوسف پیامبر(ع)]]؛ به فرمانروای [[مصر]] پیشنهاد کرد، ایشان را که از دانش و تخصص کافی و نیز نگهداری و تعهد لازم برخوردار است، سرپرست و مدیر خزائن زمین (امور مالی و اقتصادی حکومت مصر) قرار دهد<ref>یوسف، ۵۵؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۰/۲۳</ref> و [[طالوت]] به سبب داشتن آگاهی‌های گسترده و بدنی قوی و نیرومند به رهبری سپاه [[بنی‌اسرائیل]] در جنگ با [[جالوت|جالوتِ متجاوز]] انتخاب شد.<ref>بقره، ۲۴۷</ref> همچنین در داستانِ آوردن تخت [[بلقیس]] به نزد [[سلیمان(ع)]]<ref>نمل، ۳۹</ref> و نیز پیشنهاد اجیرشدن [[حضرت موسی(ع)]] برای [[شعیب(ع)]]،<ref>قصص، ۲۶</ref> بر دارابودن قدرت و توانمندی و امین‌بودن تکیه شده است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۶/۷۸–۷۹</ref> عرب‌های جاهلی نیز خود را متعهد و وفادار به [[پیمان]] می‌دانستند و از هم‌پیمانان و افراد [[قبیله]] خود در هر حادثه‌ای خواه حق خواه باطل جانبداری می‌کردند.<ref>سبحانی، فروغ ابدیت، ۵۰</ref>
توجه به موضوع تعهد و تخصص دارای پیشینه‌ای طولانی است و در تاریخ [[پیامبران|پیامبران الهی(ع)]] نمونه‌هایی از آن دیده می‌شود. [[یوسف پیامبر(ع)]]؛ به فرمانروای [[مصر]] پیشنهاد کرد، ایشان را که از دانش و تخصص کافی و نیز نگهداری و تعهد لازم برخوردار است، سرپرست و مدیر خزائن زمین (امور مالی و اقتصادی حکومت مصر) قرار دهد<ref>یوسف، ۵۵؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۰/۲۳</ref> و طالوت به سبب داشتن آگاهی‌های گسترده و بدنی قوی و نیرومند به رهبری سپاه [[بنی‌اسرائیل]] در جنگ با جالوتِ متجاوز انتخاب شد.<ref>بقره، ۲۴۷</ref> همچنین در داستانِ آوردن تخت بلقیس به نزد [[سلیمان(ع)]]<ref>نمل، ۳۹</ref> و نیز پیشنهاد اجیرشدن [[حضرت موسی(ع)]] برای [[شعیب(ع)]]،<ref>قصص، ۲۶</ref> بر دارابودن قدرت و توانمندی و امین‌بودن تکیه شده است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۶/۷۸–۷۹</ref> عرب‌های جاهلی نیز خود را متعهد و وفادار به [[پیمان]] می‌دانستند و از هم‌پیمانان و افراد قبیله خود در هر حادثه‌ای خواه حق خواه باطل جانبداری می‌کردند.<ref>سبحانی، فروغ ابدیت، ۵۰</ref>
{{سخ}}
{{سخ}}
از سوی دیگر، [[سیره پیامبر اکرم(ص)]] در استفاده از نظر [[سلمان فارسی]] در کندن [[خندق]] در [[غزوه احزاب]] (خندق)<ref>سبحانی، فروغ ابدیت، ۶۱۰–۶۱۵</ref> و تأکید [[امیرالمؤمنین علی(ع)]]<ref>نهج البلاغه، ترجمه سیدجمال‌الدین دین‌پرور، ن۵۳، ۴۵۶–۴۵۷</ref> نشان می‌دهد که آنان به دو مسئله تعهد و تخصص اهمیت می‌دادند. بر همین اساس در منابع اسلامی تقریباً همه جا [[علم]] و [[تقوا]] در کنار هم قرار دارند؛ چنان‌که از نظر [[اسلام]] [[قاضی]] و [[رهبر]] لازم است [[مجتهد]] و [[عادل]] (متخصص و متعهد) باشند<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۷/۱۷۱</ref>؛ همچنین [[مرجع تقلید]] علاوه بر تخصص و [[اجتهاد]] باید دارای حداکثر پرهیزکاری و [[خداشناسی]] و تعهد باشد.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۹/۱۲۳</ref>
از سوی دیگر، [[سنت|سیره پیامبر اکرم(ص)]] در استفاده از نظر [[سلمان فارسی]] در کندن خندق در [[غزوه احزاب]] (خندق)<ref>سبحانی، فروغ ابدیت، ۶۱۰–۶۱۵</ref> و تأکید [[امیرالمؤمنین علی(ع)]]<ref>نهج البلاغه، ترجمه سیدجمال‌الدین دین‌پرور، ن۵۳، ۴۵۶–۴۵۷</ref> نشان می‌دهد که آنان به دو مسئله تعهد و تخصص اهمیت می‌دادند. بر همین اساس در منابع اسلامی تقریباً همه جا [[علم]] و [[تقوا]] در کنار هم قرار دارند؛ چنان‌که از نظر اسلام [[قاضی]] و رهبر لازم است مجتهد و عادل (متخصص و متعهد) باشند<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۷/۱۷۱</ref>؛ همچنین مرجع تقلید علاوه بر تخصص و [[اجتهاد]] باید دارای حداکثر پرهیزکاری و [[خداشناسی]] و تعهد باشد.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۹/۱۲۳</ref>
{{سخ}}
{{سخ}}
[[امام‌خمینی]] همانند بسیاری از مراجع تقلید در کنار [[عدالت]]، [[اعلمیت]] را نیز به [[احتیاط واجب]] در [[مرجع تقلید]] شرط دانسته و گفته است از مجتهدی باید تقلید کرد که عادل و از دیگر مجتهدان [[اعلم]] باشد.<ref>امام‌خمینی، توضیح المسائل، ۲</ref> ضرورت توجه به تعهد و تخصص در تصدی امور و اهمیت و احیاناً تقدم هر یک از آنها بر دیگری از مسائلی است که در سال‌های نخست پیروزی انقلاب از بحث‌های جدی بود.
[[امام‌خمینی]] همانند بسیاری از مراجع تقلید در کنار [[عدالت (فقه)|عدالت]]، اعلمیت را نیز به احتیاط واجب در مرجع تقلید شرط دانسته و گفته است از مجتهدی باید تقلید کرد که عادل و از دیگر مجتهدان اعلم باشد.<ref>امام‌خمینی، توضیح المسائل، ۲</ref> ضرورت توجه به تعهد و تخصص در تصدی امور و اهمیت و احیاناً تقدم هر یک از آنها بر دیگری از مسائلی است که در سال‌های نخست پیروزی [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب]] از بحث‌های جدی بود.


== تعهد و تخصص در اسلام ==
== تعهد و تخصص در اسلام ==
اسلام در کنار تعهد، به تخصص و داشتن مهارت و لزوم سپردن هر کاری به اهل فن و متخصص آن توجه داشته و تأکید کرده است کسانی که در نظام اسلامی خدمت می‌کنند، باید متخصص و به‌اصطلاح اهل فن باشند.<ref>تقوی، نگرشی بر مدیریت اسلامی، ۱۲۹</ref> اسلام برخلاف نظام‌های کنونی غرب و [[مکاتب مادی]] که به تعهد به معنای ارزشی آن به‌ویژه تعهد در مقابل خداوند توجه ندارند و اصول شایستگی صرفاً بر پایه دانش و تخصص استوار است،<ref>حق‌پناه، شایسته‌سالاری در نظام علوی، ۱۹۲</ref> در تصدی مسئولیت‌ها تعهد و تخصص هر دو در کنار هم و همراه هم ملاحظه می‌شوند و شرط موفقیت توجه و عمل به هر دو معیار است<ref>حق‌پناه، شایسته‌سالاری در نظام علوی، ۱۹۲–۱۹۳</ref> و هر کاری باید به دست افراد نیرومند، توانا (متخصص) و [[امین]] سپرده شود تا نظام جامعه به سامان برسد<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۶/۷۹</ref>؛ از این‌رو مهم‌ترین وجه جدایی [[مدیریت اسلامی]] با مدیریت‌های رایج در غرب، بحث تعهد و پایبندی به ارزش‌های الهی است.<ref>مصباح یزدی، پیش‌نیازهای مدیریت، ۲۶۲</ref>
اسلام در کنار تعهد، به تخصص و داشتن مهارت و لزوم سپردن هر کاری به اهل فن و متخصص آن توجه داشته و تأکید کرده است کسانی که در نظام اسلامی خدمت می‌کنند، باید متخصص و به‌اصطلاح اهل فن باشند.<ref>تقوی، نگرشی بر مدیریت اسلامی، ۱۲۹</ref> اسلام برخلاف نظام‌های کنونی غرب و مکاتب مادی که به تعهد به معنای ارزشی آن به‌ویژه تعهد در مقابل خداوند توجه ندارند و اصول شایستگی صرفاً بر پایه دانش و تخصص استوار است،<ref>حق‌پناه، شایسته‌سالاری در نظام علوی، ۱۹۲</ref> در تصدی مسئولیت‌ها تعهد و تخصص هر دو در کنار هم و همراه هم ملاحظه می‌شوند و شرط موفقیت توجه و عمل به هر دو معیار است<ref>حق‌پناه، شایسته‌سالاری در نظام علوی، ۱۹۲–۱۹۳</ref> و هر کاری باید به دست افراد نیرومند، توانا (متخصص) و امین سپرده شود تا نظام جامعه به سامان برسد<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۶/۷۹</ref>؛ از این‌رو مهم‌ترین وجه جدایی مدیریت اسلامی با مدیریت‌های رایج در غرب، بحث تعهد و پایبندی به ارزش‌های الهی است.<ref>مصباح یزدی، پیش‌نیازهای مدیریت، ۲۶۲</ref>
{{سخ}}
{{سخ}}
[[قرآن کریم]] مسئولیت‌های واگذارشده به [[کارگزاران]] در [[نظام اسلامی]] را به منزله [[امانت]]<ref>نساء، ۵۸</ref> میثاق و [[عهد الهی]] می‌داند و عمل به «میثاق» را تا آخرین لحظه اتمام مسئولیت، لازم دانسته<ref>مؤمنون، ۸؛ نحل، ۹۱</ref> و از [[خیانت در امانت]]<ref>انفال، ۲۷</ref> و [[نقض عهد]] با خدا بازداشته<ref>بقره، ۲۷؛ رعد، ۲۵</ref> و خاطرنشان ساخته اگر [[انسان]] در فنی [[جاهل]] است، باید به عالم آن فن رجوع کند<ref>نحل، ۴۳</ref>؛ چنان‌که «اهل ذکر» در آیه شریفه «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکرِ»<ref>انبیاء، ۷</ref> که تمام زمینه‌های دینی و غیر دینی را شامل می‌شود نیز تأکیدی بر لزوم مراجعه به متخصص در هر کاری است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۲/۲۵۹؛ بابازاده، نگرشی نو بر جامعه مدنی، ۷۱</ref> در [[قرآن کریم]] دربارهٔ پیامبرانی مانند [[یوسف(ع)]] و [[موسی(ع)]] و نیز داستان [[طالوت و جالوت]] برداشتن [[علم]]، توانمندی و تخصص برای تصدی مسئولیت، تکیه شده است.<ref>بقره، ۲۴۷؛ یوسف، ۵۵؛ قصص، ۲۶</ref> همچنین تعبیر «حفیظ» و «علیم» در آیه «إِنّی حَفیظٌ عَلیمٌ»<ref>یوسف، ۵۵</ref> نشان می‌دهد که علاوه بر [[امانت]] و تعهدداشتن، آگاهی و تخصص هم لازم است و تعهد به تنهایی برای پذیرش مسئولیتِ یک منصب حساس اجتماعی کافی نیست.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۰/۲۳</ref>
[[قرآن کریم]] مسئولیت‌های واگذارشده به [[کارگزاران]] در [[نظام اسلامی]] را به منزله [[امانت]]<ref>نساء، ۵۸</ref> میثاق و عهد الهی می‌داند و عمل به «میثاق» را تا آخرین لحظه اتمام [[مسئولیت]]، لازم دانسته<ref>مؤمنون، ۸؛ نحل، ۹۱</ref> و از خیانت در امانت<ref>انفال، ۲۷</ref> و نقض عهد با خدا بازداشته<ref>بقره، ۲۷؛ رعد، ۲۵</ref> و خاطرنشان ساخته اگر انسان در فنی جاهل است، باید به عالم آن فن رجوع کند<ref>نحل، ۴۳</ref>؛ چنان‌که «اهل ذکر» در آیه شریفه «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکرِ»<ref>انبیاء، ۷</ref> که تمام زمینه‌های دینی و غیر دینی را شامل می‌شود نیز تأکیدی بر لزوم مراجعه به متخصص در هر کاری است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۲/۲۵۹؛ بابازاده، نگرشی نو بر جامعه مدنی، ۷۱</ref> در [[قرآن کریم]] دربارهٔ پیامبرانی مانند [[یوسف(ع)]] و [[موسی(ع)]] و نیز داستان طالوت و جالوت برداشتن [[علم]]، توانمندی و تخصص برای تصدی مسئولیت، تکیه شده است.<ref>بقره، ۲۴۷؛ یوسف، ۵۵؛ قصص، ۲۶</ref> همچنین تعبیر «حفیظ» و «علیم» در آیه «إِنّی حَفیظٌ عَلیمٌ»<ref>یوسف، ۵۵</ref> نشان می‌دهد که علاوه بر [[امانت]] و تعهدداشتن، آگاهی و تخصص هم لازم است و تعهد به تنهایی برای پذیرش مسئولیتِ یک منصب حساس اجتماعی کافی نیست.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۰/۲۳</ref>
{{سخ}}
{{سخ}}
در [[روایات]] نیز پذیرش منصب و مقام در [[حکومت اسلامی]]، نوعی پذیرش عهد الهی به حساب آمده و از توان مدیریتی بالا و برخورداری از علم فراوان در زمینه معارف الهی به عنوان دو معیار اصلی برای انتخاب رهبر یادشده است.<ref>نهج البلاغه، ترجمه سیدجمال‌الدین دین‌پرور، خ۱۷۲، ۲۴۹</ref> بر همین اساس مدیران وکارگزاران وقتی مسئولیتی را می‌پذیرند، در حقیقت متعهد به انجام صادقانه و کامل آن‌اند و خود را در پیشگاه [[خداوند متعال]] مسئول می‌دانند.<ref>نهج البلاغه، ترجمه سیدجمال‌الدین دین‌پرور، ن۵، ۳۷۹</ref> در روایات از پذیرفتن مسئولیت‌های فردی یا اجتماعی بدون مهارت لازم و تخصص کافی نهی شده است. در سخنی از [[پیامبر اکرم(ص)]] آمده است که هر کس بدون دانش (مهارت و تخصص) به کاری دست زند، بیش از آنکه آن کار را درست انجام دهد، خراب می‌کند<ref>کلینی، الکافی، ۱/۴۴</ref>؛ همچنین از [[امام‌صادق(ع)]] [[روایت]] شده کسی که بدون [[بصیرت]] (و بی‌شناخت و دانایی) عمل می‌کند، همچون کسی است که به بیراهه می‌رود و هرچه تندتر برود از مقصود دورتر می‌شود<ref>ابن‌شعبه، تحف العقول، ۳۶۲</ref> و به موجب حدیثی از پیامبر(ص) کسی که کارگزار و مدیری را به کار گمارد، در حالی‌که می‌داند در میان مسلمانان فردی وجود دارد که برای آن کار شایسته‌تر و به قرآن و سنت آگاه‌تر است، قطعاً به خدا و رسول خدا(ص) و همه مؤمنان [[خیانت]] کرده است.<ref>هیثمی، مجمع الزوائد، ۵/۲۱۱</ref> در [[نامه امام‌علی(ع) به فرماندار آذربایجان]] از مسئولیت تعبیر به امانت شده است<ref>نهج البلاغه، ترجمه سیدجمال‌الدین دین‌پرور، ن۵، ۳۷۹</ref>؛ بر همین اساس اظهار نظر افراد غیر متخصص در معارف و علوم اسلامی امری اشتباه و یکی از [[علل گرایش به مادی‌گری]] و از موجبات بزرگ لامذهبی شمرده شده است.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱/۵۵۷–۵۵۹</ref>
در [[روایات]] نیز پذیرش منصب و مقام در [[حکومت اسلامی]]، نوعی پذیرش عهد الهی به حساب آمده و از توان مدیریتی بالا و برخورداری از علم فراوان در زمینه معارف الهی به عنوان دو معیار اصلی برای انتخاب رهبر یادشده است.<ref>نهج البلاغه، ترجمه سیدجمال‌الدین دین‌پرور، خ۱۷۲، ۲۴۹</ref> بر همین اساس مدیران وکارگزاران وقتی مسئولیتی را می‌پذیرند، در حقیقت متعهد به انجام صادقانه و کامل آن‌اند و خود را در پیشگاه [[خداوند متعال]] مسئول می‌دانند.<ref>نهج البلاغه، ترجمه سیدجمال‌الدین دین‌پرور، ن۵، ۳۷۹</ref> در روایات از پذیرفتن مسئولیت‌های فردی یا اجتماعی بدون مهارت لازم و تخصص کافی نهی شده است. در سخنی از [[پیامبر اکرم(ص)]] آمده است که هر کس بدون دانش (مهارت و تخصص) به کاری دست زند، بیش از آنکه آن کار را درست انجام دهد، خراب می‌کند<ref>کلینی، الکافی، ۱/۴۴</ref>؛ همچنین از [[امام‌صادق(ع)]] روایت شده کسی که بدون [[بصیرت]] (و بی‌شناخت و دانایی) عمل می‌کند، همچون کسی است که به بیراهه می‌رود و هرچه تندتر برود از مقصود دورتر می‌شود<ref>ابن‌شعبه، تحف العقول، ۳۶۲</ref> و به موجب حدیثی از پیامبر(ص) کسی که کارگزار و مدیری را به کار گمارد، در حالی‌که می‌داند در میان مسلمانان فردی وجود دارد که برای آن کار شایسته‌تر و به قرآن و سنت آگاه‌تر است، قطعاً به خدا و رسول خدا(ص) و همه مؤمنان خیانت کرده است.<ref>هیثمی، مجمع الزوائد، ۵/۲۱۱</ref> در نامه امام‌علی(ع) به فرماندار آذربایجان از مسئولیت تعبیر به امانت شده است<ref>نهج البلاغه، ترجمه سیدجمال‌الدین دین‌پرور، ن۵، ۳۷۹</ref>؛ بر همین اساس اظهار نظر افراد غیر متخصص در معارف و علوم اسلامی امری اشتباه و یکی از علل گرایش به مادی‌گری و از موجبات بزرگ لامذهبی شمرده شده است.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱/۵۵۷–۵۵۹</ref>
{{سخ}}
{{سخ}}
همراهی دو واژه تعهد و تخصص در روایات و منابع اسلامی، مؤید این است که باید کار به دست کسی سپرده شود که هم توانایی انجام آن را از نظر مدیریتی و اجرایی داشته باشد و هم پاسدار حقوق مردم و متعهد به آن باشد؛ از این‌رو قرآن در تبیین ملاک شایستگی در مدیریت، تخصص را با قید تعهد همراه کرده و این همراهی، شاهد بر این است که تعهد و تخصص، دو رکن اصلی مدیریت‌اند.<ref>جوادی آملی، اخلاق کارگزاران، ۱۲۱</ref> [[امام‌خمینی]] نیز تأکید کرده است [[دولت اسلامی]] بدون تکیه بر تعهد و تخصص و گزینش اشخاص متعهد و متخصص در رشته‌های مختلف موفق نخواهد شد و لازم است مسئولان در گزینش اشخاص، به کاردانی و تعهد آنان تکیه کنند نه بر دوستی و آشنایی و حرف‌شنوی از آنان.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۱۵۷</ref>
همراهی دو واژه تعهد و تخصص در روایات و منابع اسلامی، مؤید این است که باید کار به دست کسی سپرده شود که هم توانایی انجام آن را از نظر مدیریتی و اجرایی داشته باشد و هم پاسدار حقوق مردم و متعهد به آن باشد؛ از این‌رو قرآن در تبیین ملاک شایستگی در مدیریت، تخصص را با قید تعهد همراه کرده و این همراهی، شاهد بر این است که تعهد و تخصص، دو رکن اصلی مدیریت‌اند.<ref>جوادی آملی، اخلاق کارگزاران، ۱۲۱</ref> [[امام‌خمینی]] نیز تأکید کرده است [[دولت اسلامی]] بدون تکیه بر تعهد و تخصص و گزینش اشخاص متعهد و متخصص در رشته‌های مختلف موفق نخواهد شد و لازم است مسئولان در گزینش اشخاص، به کاردانی و تعهد آنان تکیه کنند نه بر دوستی و آشنایی و حرف‌شنوی از آنان.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۱۵۷</ref>


== رابطه تعهد و تخصص ==
== رابطه تعهد و تخصص ==
میان تعهد و تخصص ارتباط تنگاتنگ و مستحکمی وجود دارد و پیوند تعهد و تخصص امری اجتناب ناپذیر است.<ref>جعفری، حکمت اصول سیاسی اسلام، ۱۴۷</ref> در بینش اسلامی یکی از مهم‌ترین اصول مدیریتی، آماده‌سازی محیط اجتماع برای شکوفایی استعدادهای پنهان و رشد همه‌جانبه افراد در جهت ارزش‌های اسلامی است؛ بر همین اساس سپردن امور جامعه به افراد مؤمن، باتقوا و وفادار به ارزش‌های معنوی و اخلاقی و به اصطلاح متعهد، یک اصل زیربنایی است.<ref>حزب جمهوری اسلامی، مواضع ما، ۸۵–۸۶</ref>{{سخ}}
میان تعهد و تخصص ارتباط تنگاتنگ و مستحکمی وجود دارد و پیوند تعهد و تخصص امری اجتناب ناپذیر است.<ref>جعفری، حکمت اصول سیاسی اسلام، ۱۴۷</ref> در بینش اسلامی یکی از مهم‌ترین اصول مدیریتی، آماده‌سازی محیط اجتماع برای شکوفایی استعدادهای پنهان و رشد همه‌جانبه افراد در جهت ارزش‌های اسلامی است؛ بر همین اساس سپردن امور جامعه به افراد مؤمن، [[تقوا|باتقوا]] و وفادار به ارزش‌های معنوی و اخلاقی و به اصطلاح متعهد، یک اصل زیربنایی است.<ref>حزب جمهوری اسلامی، مواضع ما، ۸۵–۸۶</ref>{{سخ}}
تعهد شرط لازم و قطعی مدیریت است؛ زیرا مدیر متعهد خود را ملتزم به افزایش مهارت و تخصص می‌داند و همواره می‌کوشد بر معلومات و تجربه‌های خود بیفزاید و هرگاه متعهد متخصصی را یافت که از وی برای پذیرش آن مسئولیت لایق‌تر است، جای خویش را به او می‌دهد و خود یار و همکار او شود.<ref>مهاجری، مدیریت و رهبری، ۴۰</ref> اساساً در بستر تعهد است که تخصص متولد می‌شود و بر اثر ایمان، افراد شکوفایی پیدا می‌کنند.<ref>باهنر، مباحثی پیرامون فرهنگ انقلاب اسلامی، ۱۱۱</ref> انسان متعهد اگر در کاری دانش لازم را نداشته باشد، اصلاً مسئولیت آن را نمی‌پذیرد و خود را متعهد به واگذاری مسئولیت به افراد متعهد و لایق‌تر از خود می‌داند<ref>مهاجری، مدیریت و رهبری، ۴۰</ref>؛ بر این اساس در شرایط عادی و در موارد یکسانی تخصص، تقدم با فرد متعهدتر است و در مواردی که فردی تخصص بالاتر و تعهد کمتری دارد، تقدم با فردی است که تعهد بیشتری دارد.<ref>حزب جمهوری اسلامی، مواضع ما، ۸۶</ref> با این حال، تعهد هرچند به‌تنهایی هم خوب و یک ارزش مهم اسلامی است، هرگز جانشینی برای تخصص نیست؛ چنان‌که تخصص هم با همه اهمیتی که دارد بدون تعهد ثمر چندانی ندارد.<ref>حزب جمهوری اسلامی، مواضع ما، ۸۵–۸۶</ref>{{سخ}}
تعهد شرط لازم و قطعی [[مدیریت]] است؛ زیرا مدیر متعهد خود را ملتزم به افزایش مهارت و تخصص می‌داند و همواره می‌کوشد بر معلومات و تجربه‌های خود بیفزاید و هرگاه متعهد متخصصی را یافت که از وی برای پذیرش آن مسئولیت لایق‌تر است، جای خویش را به او می‌دهد و خود یار و همکار او شود.<ref>مهاجری، مدیریت و رهبری، ۴۰</ref> اساساً در بستر تعهد است که تخصص متولد می‌شود و بر اثر ایمان، افراد شکوفایی پیدا می‌کنند.<ref>باهنر، مباحثی پیرامون فرهنگ انقلاب اسلامی، ۱۱۱</ref> انسان متعهد اگر در کاری دانش لازم را نداشته باشد، اصلاً مسئولیت آن را نمی‌پذیرد و خود را متعهد به واگذاری مسئولیت به افراد متعهد و لایق‌تر از خود می‌داند<ref>مهاجری، مدیریت و رهبری، ۴۰</ref>؛ بر این اساس در شرایط عادی و در موارد یکسانی تخصص، تقدم با فرد متعهدتر است و در مواردی که فردی تخصص بالاتر و تعهد کمتری دارد، تقدم با فردی است که تعهد بیشتری دارد.<ref>حزب جمهوری اسلامی، مواضع ما، ۸۶</ref> با این حال، تعهد هرچند به‌تنهایی هم خوب و یک ارزش مهم اسلامی است، هرگز جانشینی برای تخصص نیست؛ چنان‌که تخصص هم با همه اهمیتی که دارد بدون تعهد ثمر چندانی ندارد.<ref>حزب جمهوری اسلامی، مواضع ما، ۸۵–۸۶</ref>{{سخ}}
در [[سیره مدیریتی پیامبر اکرم(ص)]] ملاک انتخاب مدیران و واگذاری مسئولیت‌ها به افراد، داشتن تعهد و تخصص (هر دو با هم) بوده است<ref>احمدی، درآمدی بر سیره مدیریتی پیامبر(ص)، ۱۰۷</ref>؛ چنان‌که [[امیرالمؤمنین(ع)]] برای انتخاب رهبر، توان مدیریتی بالا و برخورداری از علم فراوان در زمینه معارف الهی را دو معیار اصلی معرفی کرده است.<ref>نهج البلاغه، ترجمه سیدجمال‌الدین دین‌پرور، خ۱۷۲، ۲۴۹</ref>
در سیره مدیریتی [[پیامبر اکرم(ص)]] ملاک انتخاب مدیران و واگذاری مسئولیت‌ها به افراد، داشتن تعهد و تخصص (هر دو با هم) بوده است<ref>احمدی، درآمدی بر سیره مدیریتی پیامبر(ص)، ۱۰۷</ref>؛ چنان‌که [[امیرالمؤمنین(ع)]] برای انتخاب رهبر، توان مدیریتی بالا و برخورداری از علم فراوان در زمینه معارف الهی را دو معیار اصلی معرفی کرده است.<ref>نهج البلاغه، ترجمه سیدجمال‌الدین دین‌پرور، خ۱۷۲، ۲۴۹</ref>
{{سخ}}
{{سخ}}
از سوی دیگر، در دنیای امروز، علوم مختلف در حال جداشدن و تجزیه به شاخه‌های خاص خودند و لزوم استفاده از متخصصان در رشته‌های مختلف، امری غیرقابل انکار است؛ ولی با این حال، در نظام اسلامی که می‌خواهد ارزش‌های متعالی را در انسان رشد بدهد، تخصص زمانی ارزش دارد که در اختیار اهداف عالی الهی باشد و در چنین جامعه‌ای نمی‌توان ارزش اولیه را به تخصص داد<ref>حسینی بهشتی، سخنرانی‌ها، ۲/۴۴۳–۴۴۵</ref> و برای حرکت جامعه به سوی رشد و تعالی تخصص و ایمان (تعهد) باید همراه با هم باشند<ref>حسینی بهشتی، سخنرانی‌ها، ۲/۴۵۲–۴۵۳</ref>؛ از این‌رو برای مدیران و مسئولانی که کاری را بر عهده می‌گیرند، هر دو لازم است و همان‌طور که بدون تخصص [[تمدن]] و پیشرفت برای انسان امکان‌پذیر نیست، بدون تعهد هم تعالی پیدا نمی‌کند.<ref>حکیمی و دیگران، الحیاة، ۵/۵۴۲؛ جعفری، حکمت اصول سیاسی اسلام، ۱۴۷</ref>
از سوی دیگر، در دنیای امروز، علوم مختلف در حال جداشدن و تجزیه به شاخه‌های خاص خودند و لزوم استفاده از متخصصان در رشته‌های مختلف، امری غیرقابل انکار است؛ ولی با این حال، در نظام اسلامی که می‌خواهد ارزش‌های متعالی را در انسان رشد بدهد، تخصص زمانی ارزش دارد که در اختیار اهداف عالی الهی باشد و در چنین جامعه‌ای نمی‌توان ارزش اولیه را به تخصص داد<ref>حسینی بهشتی، سخنرانی‌ها، ۲/۴۴۳–۴۴۵</ref> و برای حرکت جامعه به سوی رشد و تعالی تخصص و ایمان (تعهد) باید همراه با هم باشند<ref>حسینی بهشتی، سخنرانی‌ها، ۲/۴۵۲–۴۵۳</ref>؛ از این‌رو برای مدیران و مسئولانی که کاری را بر عهده می‌گیرند، هر دو لازم است و همان‌طور که بدون تخصص [[تمدن]] و پیشرفت برای انسان امکان‌پذیر نیست، بدون تعهد هم تعالی پیدا نمی‌کند.<ref>حکیمی و دیگران، الحیاة، ۵/۵۴۲؛ جعفری، حکمت اصول سیاسی اسلام، ۱۴۷</ref>
خط ۳۴: خط ۳۴:


=== ایمان به خداوند ===
=== ایمان به خداوند ===
ایمان به خداوند تعالی از مهم‌ترین ارکان و بلکه مهم‌ترین رکن تعهد دینی است، به گونه‌ای که بدون [[ایمان]]، تعهد دینی و [[التزام]] به [[امانتداری]] مشکل و بلکه غیرممکن است. در حقیقت شخصیت الهی انسان در گرو تعهد او در برابر خداست.<ref>جعفری، حکمت اصول سیاسی اسلام، ۵۳۴–۵۳۷</ref> از دیدگاه [[امام‌خمینی]] فرد متعهد کسی است که مؤمن به خدا، امین و دارای فضایل است و برای خود و [[مذهب]] خود احترام قائل است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۴۴۲–۴۴۳؛ ۸/۶۷؛ ۱۰/۲۱۸–۲۱۹ و ۱۷/۱۵۳</ref> ایمان به خداوند ایجاب می‌کند که [[انسان]]، خود را وامدار عهد خویش بداند و بدون هیچ کاستی وفای به آن کند؛ زیرا همه در برابر خداوند و اعمال خود مسئول‌اند و باید در [[قیامت]] پاسخگو باشند.<ref>اسراء، ۳۴</ref>
ایمان به خداوند تعالی از مهم‌ترین ارکان و بلکه مهم‌ترین رکن تعهد دینی است، به گونه‌ای که بدون [[ایمان]]، تعهد دینی و التزام به [[امانتداری]] مشکل و بلکه غیرممکن است. در حقیقت شخصیت الهی انسان در گرو تعهد او در برابر خداست.<ref>جعفری، حکمت اصول سیاسی اسلام، ۵۳۴–۵۳۷</ref> از دیدگاه [[امام‌خمینی]] فرد متعهد کسی است که مؤمن به خدا، امین و دارای فضایل است و برای خود و مذهب خود احترام قائل است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۴۴۲–۴۴۳؛ ۸/۶۷؛ ۱۰/۲۱۸–۲۱۹ و ۱۷/۱۵۳</ref> ایمان به خداوند ایجاب می‌کند که انسان، خود را وامدار عهد خویش بداند و بدون هیچ کاستی وفای به آن کند؛ زیرا همه در برابر خداوند و اعمال خود مسئول‌اند و باید در [[قیامت]] پاسخگو باشند.<ref>اسراء، ۳۴</ref>


=== امانتداری ===
=== امانتداری ===
قبول یک منصب و مسئولیت به منزله پذیرش امانت در [[جامعه]] به‌شمار می‌رود و ادای امانت [[واجب]] است و خیانت به آن [[حرام]]. قرآن کریم ضمن تأکید بر [[امانتداری]] همه را از خیانت در [[امانت]] برحذر داشته و نهی کرده است.<ref>نساء، ۵۸؛ انفال، ۲۷</ref> به نظر امام‌خمینی مراد از «امین» که در دستور قرآن است، مطلق امانت است<ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۷۳</ref> و همه امانت‌ها را خواه امانت‌های مادی باشد، خواه معنوی، خواه به شخصیت‌های حقیقی باشد، خواه به شخصیت‌های حقوقی شامل می‌شود.
قبول یک منصب و [[مسئولیت]] به منزله پذیرش امانت در [[جامعه]] به‌شمار می‌رود و ادای امانت [[واجب]] است و خیانت به آن [[حرام]]. قرآن کریم ضمن تأکید بر [[امانتداری]] همه را از خیانت در امانت برحذر داشته و نهی کرده است.<ref>نساء، ۵۸؛ انفال، ۲۷</ref> به نظر امام‌خمینی مراد از «امین» که در دستور قرآن است، مطلق امانت است<ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۷۳</ref> و همه امانت‌ها را خواه امانت‌های مادی باشد، خواه معنوی، خواه به شخصیت‌های حقیقی باشد، خواه به شخصیت‌های حقوقی شامل می‌شود.


=== قیام به عدل و قسط ===
=== قیام به عدل و قسط ===
[[قرآن کریم]] همه مؤمنان را دعوت به قیام به [[قسط]] می‌کند و از آنان می‌خواهد که همواره برای خدا به‌پا خیزند و تمام کارهایشان برای خدا باشد و نیز گواهان عدل و قسط باشند و مطابق عدل و [[انصاف]]، [[شهادت]] دهند و توصیه می‌کند که همیشه با عدالت رفتار کنند که عدالت به [[تقوا]] نزدیک‌تر است<ref>مائده، ۸</ref> و در آیه دیگر خطاب به مؤمنان فرمان داده است، همواره قیام به عدل کنند و در تمام شئون زندگی با مردم مطابق عدل و انصاف رفتار کنند.<ref>نساء، ۱۳۵</ref> وقتی برای هر مؤمنی ایستادگی و قیام به قسط و عدل و نفی [[تبعیض]] لازم است، طبعاً برای کسانی که به عنوان کارگزاران حکومتی منصوب شده و مسئولیتی را در جامعه اسلامی بر عهده گرفته‌اند، داشتن این ویژگی ضرورت بیشتری خواهد داشت و باید بیش از دیگران به [[ملکه|مَلَکه]] فاضله عدالت متصف باشند.<ref>نساء، ۱۳۵؛ نهج البلاغه، ترجمه سیدجمال‌الدین دین‌پرور، ن۲۶ و ۴۶</ref> افزون بر شاخص‌های ذکرشده، از نظر امام‌خمینی پذیرش نظام، انقلابی‌بودن، وابستگی نداشتن به بیگانگان و در خدمت مصالح مردم بودن نیز از ویژگی‌ها و شاخص‌های مهم کارگزار متعهد در نظام اسلامی است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۲۱۹ و ۱۴/۲۴۵–۲۴۶</ref>
[[قرآن کریم]] همه مؤمنان را دعوت به قیام به قسط می‌کند و از آنان می‌خواهد که همواره برای خدا به‌پا خیزند و تمام کارهایشان برای خدا باشد و نیز گواهان عدل و قسط باشند و مطابق [[عدالت اجتماعی|عدل]] و انصاف، شهادت دهند و توصیه می‌کند که همیشه با عدالت رفتار کنند که عدالت به [[تقوا]] نزدیک‌تر است<ref>مائده، ۸</ref> و در آیه دیگر خطاب به مؤمنان فرمان داده است، همواره قیام به عدل کنند و در تمام شئون زندگی با مردم مطابق عدل و انصاف رفتار کنند.<ref>نساء، ۱۳۵</ref> وقتی برای هر مؤمنی ایستادگی و قیام به قسط و عدل و نفی [[تبعیض]] لازم است، طبعاً برای کسانی که به عنوان کارگزاران حکومتی منصوب شده و مسئولیتی را در جامعه اسلامی بر عهده گرفته‌اند، داشتن این ویژگی ضرورت بیشتری خواهد داشت و باید بیش از دیگران به مَلَکه فاضله عدالت متصف باشند.<ref>نساء، ۱۳۵؛ نهج البلاغه، ترجمه سیدجمال‌الدین دین‌پرور، ن۲۶ و ۴۶</ref> افزون بر شاخص‌های ذکرشده، از نظر امام‌خمینی پذیرش نظام، انقلابی‌بودن، وابستگی نداشتن به [[بیگانگان]] و در خدمت مصالح مردم بودن نیز از ویژگی‌ها و شاخص‌های مهم کارگزار متعهد در [[حکومت اسلامی|نظام اسلامی]] است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۲۱۹ و ۱۴/۲۴۵–۲۴۶</ref>


== تعهد و تخصص در انقلاب اسلامی ==
== تعهد و تخصص در انقلاب اسلامی ==
در سال‌های نخست [[پیروزی انقلاب اسلامی]] بحث جایگاه تعهد و تخصص و نیز تقدم و تأخر آنها از بحث‌های رایج بود که مدت‌ها در میان مسئولان و صاحب‌نظران با شدت و ضعف ادامه داشت و در ماه‌های نخست سال ۱۳۵۸ مناظره‌هایی نیز در همین‌باره برگزار شد.<ref>دشتی، انگیزه‌های قیام عاشورا، ۴۵–۴۷؛ حسینی بهشتی، سخنرانی‌ها، ۲/۴۴۱–۴۵۹؛ خامنه‌ای، نرم‌افزار حدیث ولایت، ۸۰–۸۱؛ سعادت میرقدیم، پایگاه اندیشه‌وران حوزه</ref> [[امام‌خمینی]] بهره‌مندی از علوم و تخصص در فنون را برای برنامه‌ریزی و کارهای اجرایی و اداری کشور لازم می‌دانست<ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۱۳۸</ref>؛ ولی در روند اداره امور [[کشور]] از تخصصی که (همراه با ایمان و تعهد نباشد و) کشور را به دامن بیگانگان ببرد و مایه وابستگی کشور گردد، ابراز نگرانی کرده و آن را تخصص مهلک نامیده است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۱۵۳</ref> ایشان با اشاره به اتهام مخالفت ایشان با علم و تخصص از سوی مخالفان، اظهار کرد آنان که اتهام مخالفت با علم و تخصص را مطرح می‌کردند، می‌خواستند انقلاب را از مسیر اصلی خود منحرف کنند و به طرف شرق و غرب بکشانند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۳۵۹ و ۱۵/۳۱۰</ref> به عنوان نمونه، در آغاز [[جنگ ایران و عراق]] [[سیدابوالحسن بنی‌صدر]] [[رئیس‌جمهور]] [[ایران]] که [[فرماندهی کل قوا]] را هم بر عهده داشت، با نیروهای [[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی]] همکاری نمی‌کرد و به آنان سلاح و مهمات نمی‌داد و معتقد بود در جنگ تخصص و اسلحه کاربرد دارد و این جوان‌ها چیزی از آن نمی‌دانند.<ref>هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، ۳۲۴–۳۲۵</ref> وی برخلاف نیروهای متعهد ارتش مانند خلبانان [[علی‌اکبر شیرودی]]، [[احمد کشوری]] و [[مسعود آشوری]] که معتقد بودند در [[دفاع مقدس]] [[ایمان]] می‌جنگد نه تخصص، می‌خواست نیروهای غیر اسلامی را در [[ارتش جمهوری اسلامی ایران|ارتش]] حاکم کند و نیروهای بااخلاص و ارزشی را منزوی یا جدا کند.<ref>هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، ۳۶۱–۳۶۶</ref>
در سال‌های نخست [[پیروزی انقلاب اسلامی]] بحث جایگاه تعهد و تخصص و نیز تقدم و تأخر آنها از بحث‌های رایج بود که مدت‌ها در میان مسئولان و صاحب‌نظران با شدت و ضعف ادامه داشت و در ماه‌های نخست سال ۱۳۵۸ مناظره‌هایی نیز در همین‌باره برگزار شد.<ref>دشتی، انگیزه‌های قیام عاشورا، ۴۵–۴۷؛ حسینی بهشتی، سخنرانی‌ها، ۲/۴۴۱–۴۵۹؛ خامنه‌ای، نرم‌افزار حدیث ولایت، ۸۰–۸۱؛ سعادت میرقدیم، پایگاه اندیشه‌وران حوزه</ref> [[امام‌خمینی]] بهره‌مندی از علوم و تخصص در فنون را برای برنامه‌ریزی و کارهای اجرایی و اداری کشور لازم می‌دانست<ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۱۳۸</ref>؛ ولی در روند اداره امور کشور از تخصصی که (همراه با ایمان و تعهد نباشد و) کشور را به دامن بیگانگان ببرد و مایه وابستگی کشور گردد، ابراز نگرانی کرده و آن را تخصص مهلک نامیده است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۱۵۳</ref> ایشان با اشاره به اتهام مخالفت ایشان با علم و تخصص از سوی مخالفان، اظهار کرد آنان که اتهام مخالفت با علم و تخصص را مطرح می‌کردند، می‌خواستند انقلاب را از مسیر اصلی خود منحرف کنند و به طرف شرق و غرب بکشانند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۳۵۹ و ۱۵/۳۱۰</ref> به عنوان نمونه، در آغاز [[جنگ ایران و عراق]] [[سیدابوالحسن بنی‌صدر]] رئیس‌جمهور ایران که [[فرماندهی کل قوا]] را هم بر عهده داشت، با نیروهای [[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی]] همکاری نمی‌کرد و به آنان سلاح و مهمات نمی‌داد و معتقد بود در جنگ تخصص و [[اسلحه]] کاربرد دارد و این جوان‌ها چیزی از آن نمی‌دانند.<ref>هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، ۳۲۴–۳۲۵</ref> وی برخلاف نیروهای متعهد ارتش مانند خلبانان [[علی‌اکبر شیرودی]]، [[احمد کشوری]] و [[مسعود آشوری]] که معتقد بودند در [[دفاع مقدس]] [[ایمان]] می‌جنگد نه تخصص، می‌خواست نیروهای غیر اسلامی را در ارتش حاکم کند و نیروهای بااخلاص و ارزشی را منزوی یا جدا کند.<ref>هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، ۳۶۱–۳۶۶</ref>
{{سخ}}
{{سخ}}
امام‌خمینی تأکید می‌کرد با علم و تخصص مخالف نیست، بلکه با نوکری بیگانگان مخالف است؛ زیرا تخصصی که بخواهد کشور را به دامن [[آمریکا]] یا [[شوروی]] و [[انگلیس]] بیندازد مهلک است و متخصص منحرف از هر کسی خطرناک‌تر است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۳۵۹</ref> ایشان همان‌طور که به اهمیت و ضرورت تعهد برای مدیران و مسئولان توجه داشت، به لزوم صلاحیت فنی و تخصص آنان هم توجه می‌کرد و هر دو مؤلفه را شرط مهم گزینش مسئولان می‌دانست.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۱۵۷</ref> ایشان در پیام خود به مناسبت سالگرد انقلاب تأکید کرد که دولت‌مردان از دانشمندان و متخصصان متعهد کمک بگیرند تا راز موفقیت را به دست آورند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۱۵۷</ref>{{سخ}}
امام‌خمینی تأکید می‌کرد با علم و تخصص مخالف نیست، بلکه با نوکری بیگانگان مخالف است؛ زیرا تخصصی که بخواهد کشور را به دامن [[آمریکا]] یا [[شوروی]] و [[انگلیس]] بیندازد مهلک است و متخصص منحرف از هر کسی خطرناک‌تر است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۳۵۹</ref> ایشان همان‌طور که به اهمیت و ضرورت تعهد برای مدیران و مسئولان توجه داشت، به لزوم صلاحیت فنی و تخصص آنان هم توجه می‌کرد و هر دو مؤلفه را شرط مهم گزینش مسئولان می‌دانست.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۱۵۷</ref> ایشان در پیام خود به مناسبت سالگرد انقلاب تأکید کرد که دولت‌مردان از دانشمندان و متخصصان متعهد کمک بگیرند تا راز موفقیت را به دست آورند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۱۵۷</ref>{{سخ}}
ایشان به همه متصدیان و دولت‌مردان در سطوح مختلف هشدار داد توجه داشته باشند که همه اعمال و رفتار آنان در محضر خداست و اگر به واسطه سوء مدیریت و ضعف فکر و عمل آنان، به اسلام و مسلمانان ضرر و خللی برسد و به تصدی مسئولیت خود ادامه دهند، مرتکب [[گناه کبیره|گناه بزرگ]] و مهلکی شده‌اند و عذاب الهی دامنگیرشان خواهد شد؛ از این‌رو لازم است اگر کسی در هر مقام احساس ضعف می‌کند، چه ضعف در مدیریت (تخصص) و چه ضعف نفس (بی‌تقوایی و بی‌تعهدی)، دلاورانه و بدون جوسازی [[استعفا]] کند و این عملِ او [[عبادت]] است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۱۵۷</ref>{{سخ}}
ایشان به همه متصدیان و دولت‌مردان در سطوح مختلف هشدار داد توجه داشته باشند که همه اعمال و رفتار آنان در محضر خداست و اگر به واسطه سوء مدیریت و ضعف فکر و عمل آنان، به اسلام و مسلمانان ضرر و خللی برسد و به تصدی [[مسئولیت]] خود ادامه دهند، مرتکب [[گناه کبیره|گناه بزرگ]] و مهلکی شده‌اند و عذاب الهی دامنگیرشان خواهد شد؛ از این‌رو لازم است اگر کسی در هر مقام احساس ضعف می‌کند، چه ضعف در مدیریت (تخصص) و چه ضعف نفس (بی‌تقوایی و بی‌تعهدی)، دلاورانه و بدون جوسازی استعفا کند و این عملِ او [[عبادت]] است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۱۵۷</ref>{{سخ}}
ایشان از مردم می‌خواست که اشخاص متعهد، سالم و بابصیرت را که هیچ انحرافی ندارند، به عنوان نمایندگان خود در [[مجلس شورای اسلامی]] و مجالس دیگر انتخاب کنند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۵۰۸–۵۰۹</ref> همچنین بر لزوم تعهد و تخصص به عنوان دو عامل تعیین‌کننده بر سرنوشت کشور تأکید می‌کرد و علت تلاش دشمنان برای نفوذ به دانشگاه‌ها را تربیت جوانان برخلاف مصالح کشور می‌دانست و معتقد بود دستیابی اشخاص غیرمتعهد به علم فاجعه‌بار و عاملی برای فنا و نابودی کشور و جامعه است؛ چنان‌که تخصص، حوزه و دانشگاهِ متعهد، منشأ همه سعادت‌های مادی و معنوی‌اند و [[حوزه علمیه|حوزه]] و [[دانشگاه]] غیرمتعهد سرچشمه همه گرفتاری‌های جامعه‌اند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۴۱۲–۴۱۴</ref>
ایشان از مردم می‌خواست که اشخاص متعهد، سالم و بابصیرت را که هیچ انحرافی ندارند، به عنوان نمایندگان خود در [[مجلس شورای اسلامی]] و مجالس دیگر انتخاب کنند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۵۰۸–۵۰۹</ref> همچنین بر لزوم تعهد و تخصص به عنوان دو عامل تعیین‌کننده بر سرنوشت کشور تأکید می‌کرد و علت تلاش دشمنان برای نفوذ به دانشگاه‌ها را تربیت [[جوانان]] برخلاف مصالح کشور می‌دانست و معتقد بود دستیابی اشخاص غیرمتعهد به علم فاجعه‌بار و عاملی برای فنا و نابودی کشور و جامعه است؛ چنان‌که تخصص، حوزه و دانشگاهِ متعهد، منشأ همه سعادت‌های مادی و معنوی‌اند و [[حوزه علمیه|حوزه]] و [[دانشگاه]] غیرمتعهد سرچشمه همه گرفتاری‌های جامعه‌اند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۴۱۲–۴۱۴</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
۱۵٬۳۴۸

ویرایش