امام محمد باقر(ع)

از ویکی امام خمینی
(تغییرمسیر از امام پنجم)
امام محمد باقر(ع)
قبر-ائمه-بقیع.jpg
نقشامام پنجم(ع)
نامامام محمد باقر(ع)
کنیهابوجعفر
زادروز۱ رجب ۵۷ هجری
زادگاهمدینه
مدت امامت۱۹ سال (۹۵ تا ۱۱۴ق)
مدفنقبرستان بقیع
محل زندگیمدینه
لقب(ها)باقر
پدرامام علی بن حسین(ع)
مادرفاطمه دختر امام حسن مجتبی(ع)
فرزند(ان)امام جعفر صادق(ع)
طول عمر۵۷ سال
امامان شیعه
امام علی(ع)امام حسن مجتبی(ع)امام حسین(ع)امام سجاد(ع)امام محمد باقر(ع)امام صادقامام کاظم(ع)امام رضا(ع)امام جواد(ع)امام هادی(ع)امام حسن عسکری(ع)امام زمان(ع)


محمدبن‌علی یا امام‌باقر(ع) امام پنجم شیعیان.

امام‌محمد باقر، امام پنجم شیعیان، فرزند امام سجاد و ام‌عبدالله دختر امام‌حسن مجتبی(ع)، در اول رجب یا سوم صفر سال ۵۷ هجری در مدینه متولد شد و در سال ۱۱۴یا ۱۱۵ هجری در مدینه به شهادت رسید.

امام‌خمینی، امام‌باقر(ع) را از بزرگ‌ترین شخصیت‌های تاریخ تشیع شمرده، و مقام حضرت را فوق عقول بشر و امامت حضرت را برای پیروان اهل‌بیت(ع)، مایه افتخار دانسته است.

امام‌خمینی معتقد است امام‌باقر(ع) افزون بر آموزش احکام فقهی، روش فهم دین و استنباط احکام و شرایع را به شاگردان خود می‌آموخت و آنان را با روش اجتهاد تربیت می‌کرد.

امام‌باقر(ع) با خلفای اموی هم‌زمان بود و امام‌خمینی خاطرنشان کرده در زمان امویان حکومت اسلامی کاملاً وارونه و سلطنتی شده بود، اما شرایط قیام مسلحانه علیه امویان فراهم نبود، وگرنه امام‌باقر(ع) نیز همچون امام‌علی(ع) و امام‌حسین(ع) زره به تن می‌کرد و می‌جنگید. از این‌رو ایشان سند روایتی که بیان می‌دارد امام‌باقر(ع) از قیام برادر خود زیدبن‌علی علیه امویان ناخرسند بود و حرکت وی را تأیید نمی‌کرد را ضعیف شمرده است.

امام‌باقر(ع) به فرزند خود امام‌صادق(ع) وصیت کرد در موسم حج برای ایشان نوحه‌سرایی و گریه کنند. در نگاه امام‌خمینی، امام‌باقر(ع) با این کار می‌خواست کسانی که وی را به شهادت رسانده‌اند، افشا شوند و در نهایت تقویت مظلوم و انهدام ظالم را در پی داشته باشد. ایشان تأثیر عزاداری برای امام‌باقر(ع) در بیداری مردم را به تأثیر عزای سیدالشهدا(ع) تشبیه کرده است.

زندگی امام پنجم(ع)

امام ابوجعفر، محمدبن‌علی، ملقب به باقر، در اول رجب[۱] یا سوم صفر[۲] سال ۵۷ هجری در مدینه[۳] زاده شد. پدر ایشان علی‌بن‌حسین(ع) است و مادر ایشان فاطمه با کنیه ام‌الحسن[۴] یا ام‌عبدالله دختر امام‌حسن مجتبی(ع)، از بانوان بافضیلت و دارای کرامت بود.[۵] امام‌باقر(ع) چهار سال از زندگی جد خود امام‌حسین(ع) را درک کرد[۶] و نکته‌ای را از ایشان دربارهٔ جایگاه اصلی مقام ابراهیم(ع) در مسجدالحرام نقل کرده است[۷] ایشان در سفر کربلا نیز با امام‌سجاد(ع) همراه بود[۸] و به برخی حوادث آن اشاره کرده است.[۹] ایشان ۳۵[۱۰] یا ۳۹ سال[۱۱] با پدر خود زندگی کرد.

جایگاه و ویژگی‌ها

امام‌محمدبن‌علی(ع) همانند دیگر امامان معصوم(ع) در شمار ذریه و اهل بیت پیامبر(ص) و دارای مقام عصمت و کمالات معنوی بسیاری بود.[۱۲] به گزارش روایات متعدد از منابع شیعه و سنی، پیامبر اکرم(ص) پیش از تولدِ امام‌باقر(ع) از آمدن ایشان به جابربن‌عبدالله انصاری از صحابه خود خبر داد و ایشان را به «باقرالعلوم» ملقب کرد و از جابر خواست تا سلام ایشان را به باقرالعلوم برساند.[۱۳] بعضی از راویان حدیث از امام‌باقر(ع) به «وصی الاوصیاء» یاد می‌کردند.[۱۴] امام‌باقر(ع) نزد مردم و علمای روزگار خود از نظر فضل و علم و سیادت نیز جایگاه ویژه‌ای داشت[۱۵] ایشان را داناترین مردم می‌شمردند[۱۶] و معضلات فقهی از آن حضرت پرسیده می‌شد.[۱۷] جابربن‌یزید جعفی از علمای آن روز از امام‌باقر(ع) به وارث علم انبیا[۱۸] و ابن‌ابی‌الحدید معتزلی از ایشان به سید فقهای اهل حجاز یاد کرده است؛[۱۹] چنان‌که به نظر شمس‌الدین ذهبی جایگاه علمی و معنوی و سیادت و شرافت خانوادگی و وثاقت، امام‌باقر(ع) را در نگاه مردم شایسته خلافت قرار داده بود.[۲۰] کرامت‌ها و معجزات بسیاری به دست ایشان ظاهر شده است که از دلایل امامت و ولایت حضرت شمرده می‌شود.[۲۱]

امام‌خمینی، امام‌باقر(ع) را از بزرگ‌ترین شخصیت‌های تاریخ تشیع شمرده است که مقام و جایگاه معنوی ایشان را جز خداوند و پیامبر(ع) نمی‌توانند درک کنند.[۲۲] ایشان مقام حضرت را فوق عقول بشر[۲۳] و امامت حضرت را برای پیروان اهل بیت(ع)، مایه افتخار شمرده است[۲۴] و از آن حضرت به عالم آل محمد(ص) و عاشق جمال حق‌تعالی یاد کرده؛[۲۵] همچنین ایشان را دارای مقام توسل و شفاعت دانسته و شایسته شمرده است برای در امان‌ماندن از شیطان و نفس اماره به امامان معصوم(ع) ازجمله آن حضرت توسل جسته شود؛[۲۶] نیز به استناد روایات[۲۷] ابراز داشته امام‌باقر(ع) گنجینه دانش قرآن بود و اگر کسی را مناسب می‌یافت که حامل دانشی که خداوند به ایشان ارزانی کرده است باشد، توحید و اسلام و ایمان و دین و شرایع را از کلمه «صمد» در سوره توحید استخراج و در میان مردم منتشر می‌کرد.[۲۸]

امام‌باقر(ع) مانند دیگر امامان معصوم(ع) آینه تمام‌نمای همه فضایل معنوی و انسانی بود؛[۲۹] ازجمله ایشان در علم و دانش سرآمد همه علمای زمان خود بود[۳۰] و دانشمندان در نزدش کوچک می‌نمودند؛ چنان‌که حکم‌بن‌عتیبه دانشمند معروف آن روز، نزد ایشان چون کودکی در نزد آموزگار جلوه می‌کرد.[۳۱] امام‌خمینی نیز از آن حضرت به باقرالعلوم،[۳۲] عالم آل محمد(ص)[۳۳] و دارنده علم و دانش[۳۴] یاد کرده است. امام‌باقر(ع) شیفته حق‌تعالی و لقاءالله بود و از شوق دیدار کعبه با صدای بلند می‌گریست.[۳۵] ایشان نرم‌دل و در آرزوی وصول به رحمت خدا بود[۳۶] و در وقت نماز رنگ چهره ایشان از خشیت خدا زرد می‌شد.[۳۷] امام‌خمینی شیفتگی حضرت را با این تعبیر که ایشان دارای مقام رضا بود، بیان کرده است و برای جابربن‌عبدالله انصاری شعله‌ای از این شیفتگی و محبت الهیِ خود را اظهار کرد و بر خلاف جابر که بیماری را بهتر از سلامتی و ناداری را بهتر از بی‌نیازی دانست، ایشان خاطرنشان ساخت که هر آنچه خداوند از فقر و غنا بیماری و سلامتی بخواهد، آن را خواهان است؛ زیرا چنان‌که امام‌خمینی یادآورشده بلا و شادی در سنت عاشقان و مذهب محبان یکسان است[۳۸] ایشان خاطرنشان کرده امام‌باقر(ع) شیفته دیدار جمال حق‌تعالی بود؛ چنان‌که صدقه را پس از قرارگرفتن در دست نیازمند می‌بویید و از آن رایحه جمال خدا را استشمام می‌کرد و شعله‌های شوق درونی‌اش با تقرب به محبوب خاموش می‌شد.[۳۹] حضرت همواره عبادت‌ها و مناجات‌های پدر خود امام‌سجاد(ع) را متذکر می‌شد و می‌گریست.[۴۰]

امام‌باقر(ع) افزون بر ویژگی‌های یادشده، زاهد و ساده‌زیست[۴۱] فروتن و بردبار و مردمی[۴۲] بود؛ چنان‌که شخصی از مخالفان خود را با فروتنی به دوستان خود تبدیل کرد[۴۳] و نیز در موردی مردی مسیحی متأثر از گذشت و مدارای آن حضرت مسلمان شد.[۴۴] ایشان گشاده‌دست و باسخاوت بود و به نیازمندان و دوستان یاری می‌رساند.[۴۵] در عصری که حکومت اموی، شیعیان به‌ویژه علویان را در تنگنای شدیدی قرار داده بود،[۴۶] دوستان از خوان نعمت آن حضرت برخوردار و از آنان با خوراک‌های نیکو پذیرایی می‌کرد و به آنان جامه‌های نیکو و مال می‌بخشید[۴۷] و سامان‌دادن به امور خانواده‌ای نیازمند را برتر از انجام ده‌ها حج می‌شمرد[۴۸] حضرت به خدمتکاران خود در کارهای خانه یاری می‌رساند[۴۹] و کسانی را شیعه خود می‌شمرد که به همسایگانِ تهیدست، مستمند، بدهکار و یتیم خدمت کنند.[۵۰]

امام‌خمینی نیز از ساده‌زیستی امام‌باقر(ع) سخن گفته و یادآور شده است آن حضرت دنیا را به آخرت پیوند داده بود و این جهان را سرای متقین می‌شمرد[۵۱] و به صله ارحام و کمک به آنان توصیه می‌کرد.[۵۲] ایشان به استناد روایات[۵۳] یادآور شده است امام‌باقر(ع) خدمت به خانواده حج‌گزاران را پرارزش و در ردیف ثواب زائر خانه خدا به حساب می‌آورد و به مردم توصیه می‌کرد به حج‌گزار احترام بگذارند[۵۴] و نیز در عین پرهیزدادن مردم از دنیاطلبی و تعلقات قلبی به دنیا[۵۵] برای اداره زندگی تلاش و فعالیت داشت.[۵۶]

دوران امامت

امام‌باقر(ع) بنابر فرمان خدا و به نص پیامبر اکرم(ص)[۵۷] و به وصیت پدر خود امام‌علی‌بن‌حسین(ع) در سال ۹۴ یا ۹۵ هجری پس از پدرش به امامت رسید[۵۸] امام‌سجاد(ع) در وقت وفات وسایل به‌یادگارمانده از پیامبر(ص) را که از نشانه‌های امامت بود، به امام‌باقر(ع) تحویل داد.[۵۹] (ببینید: امامت)

زندگی امام‌باقر(ع) از نگاه اجتماعی و سیاسی به دو بخش تقسیم می‌شود: شرایط دشوار، به‌ویژه در دوره سلیمان‌بن‌عبدالملک و یزیدبن‌عبدالملک[۶۰] و هشام‌بن‌عبدالملک و شرایط بهتر در دوره عمربن‌عبدالعزیز (۹۹–۱۰۱ق) در مجموع حاکمان مروانیِ هم‌عصر با امام‌باقر(ع) از اقتدار نیاکان خود برخوردار نبودند و اختلافات درونی، دستگاه خلافت را به خود مشغول کرده بود[۶۱]

با ورود نژادهای غیر عرب مانند ایرانی‌ها، مصری‌ها و سوری‌ها به دنیای اسلام، زمینه بیشتر برای تبادل افکار آماده شده بود.[۶۲] از سوی دیگر، وقوع فاجعه کربلا و آشکارشدن مظلومیت اهل بیت(ع) مسلمانان را علاقه‌مند به آنان ساخته بود[۶۳] شرایط به سود اهل بیت پیامبر(ص) و تشیع در حال تغییر بود و زمینه برای استفاده بهتر مردم از معارف آنان فراهم شده بود.[۶۴] عمربن‌عبدالعزیز به ثبت حدیث سفارش کرد؛[۶۵] چیزی که از دوره خلیفه دوم ممنوع شده بود.[۶۶] و نیز دشنام‌دادن به امیرالمؤمنین علی(ع) را که از دوره معاویه از سوی او در میان مردم رواج یافته بود ممنوع کرد[۶۷] و همین زمینه را برای استفاده مردم از امام‌باقر(ع) فراهم ساخت[۶۸] و ایشان با استفاده از فرصت به دست‌آمده به تبلیغ دین و مکتب اهل بیت(ع) پرداخت. این شرایط موجب شد طالبان علم و بزرگان فقه و حدیث برای استفاده از حضرت به مدینه کوچ کنند[۶۹] و مردم از ایشان در خانه، مسجد پیامبر(ص) و نیز در موسم حج در مکه استفاده‌های فراوان ببرند[۷۰] امام‌باقر(ع) توصیه می‌کرد روایات وی را به خاطر بسپارند.[۷۱] امام‌باقر(ع) بخش بزرگی از دانش‌های دینی ازجمله علوم قرآن، سنت، تاریخ و اخلاق را منتشر کرد و برخی از بازماندگان از صحابه پیامبر(ص) و بزرگان تابعین و رهبران مذاهب اسلامی،[۷۲] مانند عبدالرحمن اوزاعی، ابواسحاق سبیعی، محمدبن‌شهاب زهری، ربیعةالرای، لیث‌بن‌ابی‌سلیم، مخول‌بن‌راشد[۷۳] و دیگران از ایشان کسب دانش می‌کردند؛[۷۴] چنان‌که آوازه دانش ایشان در همه سو پراکنده شد[۷۵] شیعه در این دوره برای تدوین فرهنگ خود در حوزه تفسیر، فقه، حدیث و اخلاق گام‌های بزرگی برداشت؛ چنان‌که محمدبن‌مسلم ثقفی حدود سی هزار مسئله از حضرت پرسیده است[۷۶] برخی از تذکره‌نگاران، ۴۶۷ تن[۷۷] و برخی دیگر ۶۵۴ تن[۷۸] از راویان و اصحاب امام‌باقر(ع) را ثبت کرده‌اند.

امام‌خمینی از راویان امام‌باقر(ع) ازجمله محمدبن‌مسلم،[۷۹] زراره، ابی‌عبیده حذّا،[۸۰] زیدبن‌علی،[۸۱] جابربن‌یزید جحفی،[۸۲] ابوبصیر،[۸۳] ابی‌حمزه ثمالی،[۸۴] سلام‌بن‌مستثیر،[۸۵] اسماعیل‌بن‌جابر،[۸۶] عطاءبن‌یسار،[۸۷] ابان‌بن‌تغلب،[۸۸] عمربن‌قیس،[۸۹] و معاویةبن‌وهب[۹۰] حدیث نقل کرده است. اهمیت کار امام‌باقر(ع) به گونه‌ای بود که گفته شده با تلاش ایشان تشیع به صورت یک مکتب فقهی متمایز درآمد و هویت شیعی به هویتی تثبیت‌شده مبدل گردید.[۹۱]

امام‌خمینی به استناد روایات،[۹۲] زراره، محمدبن‌مسلم، ابوبصیر و بریدبن‌معاویه عجلی از حواریان حضرت امام‌باقر(ع) را مصداق مقربان و سابقان در دین و آیه معروف «وَ السّابِقُونَ السّابِقُونَ أُولئِکَ الْمُقَرَّبُونَ»[۹۳] شمرده است.[۹۴] امام‌باقر(ع) افرادی از تربیت‌شدگان خود را برای تعلیم و تربیت مردم آماده کرده بود[۹۵] و به کمک آنان تشکلی ایجاد کرد و برخی از آنان به اصحاب السرّ (رازداران) شهره شدند.[۹۶]

امام‌باقر(ع) بیش از امام‌سجاد(ع) با مسائل و مشکلات روبه‌رو بود. افزون بر حرکت‌های غیر اسلامی چون مسیحیان و حرکت‌های درون‌دینی چون منکران ولایت و امامت ائمه، خوارج و مرجئه فعال بودند. حرکت‌های مدعی رهبری در میان شیعیان و جدای از امامت امام‌باقر(ع) نیز در حال شکل‌گرفتن بودند[۹۷] امام‌باقر(ع) برای دفاع از اسلام و هدایت مردم کوشش بسیار کرد. مناظره ایشان با پیشوای مسیحیان شام، برتری جایگاه علمی ایشان را نشان داد و به توجه مسیحیان به ایشان انجامید[۹۸] دعوت مردم به مکتب اهل بیت(ع) از دیگر کارهای حضرت بود؛[۹۹] چنان‌که امام‌خمینی با استناد به روایات[۱۰۰] یادآور شده است امام‌باقر(ع) کسی را که شب‌ها را برای عبادت برخاسته و روزها روزه گرفته و اموالش را انفاق کرده و مداوم حج به جای آورده ولی ولایت و هدایت ولیّ‌الله را نشناخته، بی‌ایمان دانسته و اعمالش را نزد خداوند بی‌اثر خوانده است.[۱۰۱] ایشان با توجه به روایتی دیگر از حضرت از بی‌توجهی مردم به اهل بیت پیامبر(ص)، در مراسم حج انتقاد کرده و به حج‌گزاران یادآور شده است طواف آنان با طواف مردم در جاهلیت تفاوتی ندارد و حال آنکه مردم سفارش شده‌اند بر صراط مستقیم حرکت کنند و راه راست را راه امیرالمؤمنین علی(ع) و اوصیای ایشان معرفی کرده است.[۱۰۲]

مبارزه با غالیان و افراد مدعی تشیع که ائمه(ع) را به مقام خدایی ارتقا می‌دادند، از دیگر فعالیت‌های امام‌باقر(ع) بود[۱۰۳] ایشان غالیان را ازجمله حمزةبن‌عمار بربری و بیان‌بن‌سمعان که مدعی نبوت خود بودند و بدعت‌گذارانی مانند ابی‌الخطاب، مغیرةبن‌سعید و کثیرالنواء را از خود می‌راند.[۱۰۴] حضرت برای تبیین درست سنت پیامبر(ص) با رهبران دیگر مذاهب اسلامی ازجمله پیشوایان خوارج[۱۰۵] پیشوای فقهای اهل بصره[۱۰۶] و نیز با رهبران صوفیه و جریان مدعیان زهد و ترک دنیا[۱۰۷] و برای هدایت پیروان زیدبن‌علی که مدعی امامت زید بودند، مناظراتی انجام داد. سرانجام امام‌پنجم(ع) موفق شد عده‌ای از پیروان زید را به سوی خود هدایت کند.[۱۰۸] مبارزه با اسرائیلیات و افکار نادرست یهودیان دربارهٔ پیامبران الهی از دیگر اقدام‌های ایشان بود.[۱۰۹]

امام‌خمینی با استناد به روایات[۱۱۰] یادآور شده است امام‌باقر(ع) پیروان خود را به میانه‌روی سفارش می‌کرد و آنان را از غلو و تندروی و قائل‌شدن مقاماتی برای امامان که خود قائل به آن نبودند و بدان رضایت نداشتند، پرهیز می‌داد و نیز یادآور شده است آن حضرت اهل بیت پیامبر(ص) را معیار اسلام اصیل و حد وسط شمرده و لازم دانسته است عقب‌ماندگان بدانان ملحق و افراد تندرو خود را با آنان هماهنگ سازند؛[۱۱۱] نیز از آن حضرت(ع) نقل کرده است ایشان در آموزش معارف به مردم، به ظرفیت و شرایط علمی آنان توجه داشت.[۱۱۲]

امام‌باقر(ع) قرآن را برای مردم تفسیر و آیات مبهم و نیازمند به شرح را برای آنان تشریح می‌کرد.[۱۱۳] تفسیری از قرآن کریم که از امام‌باقر(ع) به قلم ابوالجارود منذربن‌زیاد گرد آمده، در شمار نخستین تفسیرهای قرآن در منابع به ثبت رسیده است[۱۱۴] و مجموعه‌ای بزرگ از امام‌باقر(ع) در علوم و تفسیر قرآن در دست است؛[۱۱۵] چنان‌که امام‌خمینی نیز توجه‌دادن مردم به قرآن را از دیگر فعالیت‌های امام‌باقر(ع) شمرده است.[۱۱۶] ایشان با استناد به روایات[۱۱۷] از اهتمام امام‌باقر(ع) به قرآن[۱۱۸] شرح و تفصیل آیات و بیان شأن نزول آیات[۱۱۹] نکته‌های راهگشایی بیان کرده است.[۱۲۰] همچنین با توجه به سخن امام‌باقر(ع) در پیشگیری از تحریف دین به شیعیان یادآور شده است[۱۲۱] که روایات را بر قرآن عرضه کنند.[۱۲۲]

امام‌باقر(ع) برای تهذیب معنوی و اخلاقی مردم به‌ویژه شیعیان بسیار تلاش کرد. امام‌خمینی به استناد روایات، اندرزهای پرارزش حضرت به شیعیان و مسلمانان را یادآور شده است. ایشان ازجمله به آنان توصیه می‌کرد پرهیزگار باشند[۱۲۳] و بیشترین حسرت در قیامت را شامل کسی می‌شمرد که کار نیک را وصف و خود با آن مخالفت کند.[۱۲۴] حضرت همچنین به شیعیان توصیه کرده است.[۱۲۵] از آرای باطل و گمراه پیروی نکنند و بی‌جهت برای فرار از مسئولیت عذرتراشی نکنند و کسی را که از خداوند اطاعت کند، شایسته نام شیعه شمرده است.[۱۲۶] آن حضرت خطاب به جابربن‌عبدالله انصاری[۱۲۷] ادعای شیعه‌بودن را کافی ندانسته است و کسانی را که از خدا پروا و از وی اطاعت می‌کنند، شیعه شمرده و راه رسیدن به ولایت اهل بیت(ع) را تنها در سایه عمل و تقوا و اطاعت از خدا ممکن دانسته و کسی را که عصیان ورزد، دشمن امامان(ع) شمرده است.[۱۲۸]

در دوره بنی‌امیه بسیاری از احکام اسلامی حتی مسئله مهمی چون نماز بر توده مردم مسلمان روشن نبود[۱۲۹] و امام‌باقر(ع) آموزش درست احکام فقهی[۱۳۰] به‌ویژه در مواضع اختلافی و احکام در معرض تحریف مانند حکم نبیذ[۱۳۱] و شرح بسیاری از مسائل فقهی در ابواب گوناگون فقه از طهارت تا دیات[۱۳۲] را به مردم آموخت. امام‌خمینی یادآور شده است امام‌باقر(ع) افزون بر آموزش احکام فقهی، روش فهم دین و استنباط احکام و شرایع را به شاگردان خود می‌آموخت و آنان را با روش اجتهاد تربیت می‌کرد.[۱۳۳] ایشان به استناد روایات[۱۳۴] یادآور شده است امام‌باقر(ع) در پاسخ پرسش زراره از علت مسح بر روی قسمتی از سر به جای همه آن، به آیه «وَ امْسَحُوا بِرُؤُسِکمْ»[۱۳۵] و استفاده از «باء تبعیضیه» اشاره کرد[۱۳۶] و نیز خطاهای فقهی فقهای دیگر مذاهب مانند ابن‌شبرمه[۱۳۷] ابراهیم نخعی و حکم‌بن‌عتیبه[۱۳۸] را به آنان یادآور شد. افزون بر نقل روایات بسیار از امام‌باقر(ع)، امام‌خمینی دعای سحر از مناجات‌های حضرت را نیز شرح کرده است.[۱۳۹]

مواضع سیاسی

امام‌باقر(ع) با حاکمان نامشروعی ازجمله ولیدبن‌عبدالملک، سلیمان‌بن‌عبدالملک، عمربن‌عبدالعزیز، یزیدبن‌عبدالملک و هشام‌بن‌عبدالملک از خلفای اموی هم‌زمان بود.[۱۴۰] مردم عراق که به اهل بیت(ع) و امام‌باقر(ع) توجه داشتند، بیش از دیگران زیر فشار خلفای اموی قرار داشتند[۱۴۱] و حاکمان اموی مردم را از ارتباط با امام‌باقر(ع) منع کرده بودند.[۱۴۲] از میان حاکمان یادشده ولید[۱۴۳] و هشام[۱۴۴] بسیار ستمکار و کینه‌توز بودند. حکومت همه حاکمان اموی از نگاه امام‌باقر(ع) نامشروع بود[۱۴۵] و ایشان همه حاکمان اموی را جائر می‌دانست و از شرایط دشوار شیعه و تکفیر شیعیان در دوران بنی‌امیه و بنی‌مروان ناخرسند بود[۱۴۶] اما موضع‌گیری ایشان با توجه به رفتار حاکمان اموی متفاوت بود[۱۴۷] آن حضرت با عمربن‌عبدالعزیز رفتاری ملایم داشت و او را موعظه می‌کرد[۱۴۸] و از عملکرد وی در بازگردان برخی از حقوق اهل بیت(ع) مانند بازگرداندن مزرعه فدک ابراز رضایت کرد[۱۴۹]

امام‌خمینی بر ضداسلامی‌بودن حکومت و سیاست بنی‌امیه تأکید و خاطرنشان کرده است در زمان امویان حکومت اسلامی کاملاً وارونه و سلطنتی شده بود و به صورت رژیم پادشاهان ایران و امپراتوران روم و فرعونان مصر درآمده بود.[۱۵۰] ایشان به استناد روایتی از امام‌باقر(ع)، رهبران ستمکار و پیروان آنان را گمراه و گمراه‌کننده و اعمال آنان را چون خاکستری که باد آن را متفرق کند، باطل شمرده است.[۱۵۱] نیز به استناد روایتی از حضرت حکومت و رهبری امت اسلامی را حق پیامبر(ص) و ائمه(ع) دانسته و اولویت در آیه «النَّبِی أَوْلی بِالْمُؤْمِنینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ»[۱۵۲] را به معنای اولویت ولایت و امارت شمرده[۱۵۳] و در نتیجه حکومت بر مردم را از حقوِق اهل بیت(ع) معرفی کرده است. از نگاه امام‌خمینی، شرایط قیام مسلحانه علیه حکومتِ غاصب اموی فراهم نبود، وگرنه امام‌باقر(ع) نیز همچون امام‌علی(ع) و امام‌حسین(ع) زره به تن می‌کرد و می‌جنگید.[۱۵۴] ایشان با استناد به منابع روایی،[۱۵۵] گفتگوی امام‌باقر(ع) با زیدبن‌علی دربارهٔ امامت و قیام علیه حکومت امویان را ثبت کرده است[۱۵۶] این روایت دلالت دارد که امام‌باقر(ع) از قیام برادر خود زیدبن‌علی علیه امویان ناخرسند است و حرکت وی را تأیید نمی‌کند. امام‌خمینی سند روایت را ضعیف شمرده و مشمول‌بودن روایت بر طعن و خدشه بر زید را با آن جایگاه رفیع و بلندی مقامش، دلیل سستی آن دانسته است.[۱۵۷]

قیام‌نکردن امام‌باقر(ع) در برابر حاکمان اموی به معنای سکوت در برابر ظلم‌های آنان نبود. ایشان مردم را تشویق می‌کرد که به ستمکاری حاکمان ستمگر اعتراض کنند[۱۵۸] و از همکاری برخی خواص مانند علما و شاعران با دربار حاکمان اموی انتقاد می‌کرد[۱۵۹] ایشان عالمان درباری را بردگان شامیان می‌خواند[۱۶۰] و در برابر، شاعران انقلابی و مخالف امویان چون کمیت اسدی را می‌ستود.[۱۶۱]

انتقاد امام‌محمدباقر(ع) از حاکمان ستمگر اموی[۱۶۲] و از گمراهی مردم در انحراف از سیره اهل بیت(ع)[۱۶۳] و دعوت به ولایت و امامت اهل بیت(ع)[۱۶۴] و همچنین دعوت به همراهی مالی با ائمه(ع)،[۱۶۵] موجب گردید هشام‌بن‌عبدالملک ایشان را به همراه فرزند خود امام‌صادق(ع)[۱۶۶] از مدینه به شام، مرکز خلافت امویان، احضار کند[۱۶۷] و هدف از این احضار ترساندن امام‌باقر(ع) بود؛[۱۶۸] اما ایشان در شام با هشام نیز احتجاج کرد و حاکمیت ظاهری و معنوی را از آنِ ائمه اهل بیت(ع) شمرد و این کار موجب زندانی‌شدن ایشان شد؛ ولی جایگاه و نفوذ حضرت سبب شد که هشام ایشان را آزاد کند.[۱۶۹]

شهادت

امام‌باقر(ع) به فرمان هشام‌بن‌عبدالملک[۱۷۰] و به نقلی به دست ابراهیم‌بن‌عبدالملک مروان مسموم شد[۱۷۱] و در سال ۱۱۴یا ۱۱۵ هجری در ۵۷ یا ۵۸سالگی[۱۷۲] در مدینه به شهادت رسید و در قبرستان بقیع در کنار پدر خود امام‌علی‌بن‌حسین(ع) به خاک سپرده شد.[۱۷۳] ایشان چهار همسر و هفت فرزند داشت.[۱۷۴] امام‌باقر(ع) به فرزند خود امام‌صادق(ع) وصیت کرد ده سال در موسم حج برای ایشان نوحه‌سرایی و گریه[۱۷۵] و به تبعیت از سنت پیامبر اکرم(ص) در شهادت جعفر طیار هشتصد درهم در ماتم وی هزینه کنند.[۱۷۶] در نگاه امام‌خمینی این کار برای نیاز امام‌باقر(ع) به گریه که برای شخص ایشان سودی نداشت نبود، بلکه این گریه به جهت استفاده سیاسی و اجتماعی آن بود. امام‌باقر(ع) با این کار می‌خواست ستمگران و کسانی که وی را به شهادت رسانده‌اند، افشا شوند تا این موضوع موج ایجاد و مردم را از ستمکاران آگاه کند[۱۷۷] و در نهایت تقویت مظلوم و انهدام ظالم را در پی داشته باشد.[۱۷۸] ایشان تأثیر عزاداری برای امام‌باقر(ع) در بیداری مردم را به تأثیر عزای سیدالشهدا(ع) تشبیه کرده است.[۱۷۹]

از امام‌باقر(ع) روایات بسیاری در عرصه‌های گوناگون عقاید، اخلاق و فقه و تفسیر و تاریخ و سیره به یادگار مانده است؛ چنان‌که عزیزالله عطاردی، مجموعه‌ای از سخنان و سیره آن حضرت را با عنوان مسند الامام‌الباقر(ع) در شش مجلد تدوین و منتشر کرده است.

پانویس

  1. طوسی، مصباح المتهجد، ۲/۸۰۱.
  2. ابن‌خلکان، وفیات الأعیان و أبناء الزمان، ۴/۱۷۴؛ مجلسی، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، ۴۶/۲۱۲.
  3. مفید، الارشاد، ۲/۱۵۸.
  4. اربلی، کشف الغمة فی معرفة الائمة، ۲/۳۲۸.
  5. کلینی، الکافی، ۱/۴۶۹؛ مسعودی، اثبات الوصیه، ۱۷۶.
  6. مجلسی، بحار الانوار، ۴۶/۲۱۲؛ طباطبایی، شیعه در اسلام، ۱۸۳.
  7. کلینی، الکافی، ۴/۲۲۳.
  8. یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ۲/۳۲۰.
  9. یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ۲/۳۲۰؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، تاریخ طبری، ۵/۳۴۷.
  10. مسعودی، اثبات الوصیه، ۱۸۱
  11. مجلسی، بحارالانوار، ۴۶/۲۱۲.
  12. مقاله اهل بیت(ع).
  13. مفید، الارشاد، ۲/۱۵۸–۱۵۹؛ ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۵۴/۲۷۵؛ ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۵/۲۷۷؛ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۴/۴۰۳–۴۰۴.
  14. مفید، الارشاد، ۲/۱۶۰؛ اربلی، کشف الغمه، ۲/۳۳۶.
  15. ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۵۴/۲۷۹–۲۸۰؛ اربلی، کشف الغمه، ۲/۳۲۹–۳۳۰.
  16. کلینی، الکافی، ۷/۱۶۷.
  17. کلینی، الکافی، ۷/۳۲۹.
  18. مفید، الارشاد، ۲/۱۶۰.
  19. ابن ابی الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ۱۵/۲۷۷.
  20. ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۴/۴۰۲.
  21. اربلی، کشف الغمه، ۲/۳۵۴–۳۶۴؛ ابن‌صباغ، الفصول المهمة فی معرِفة الأئمَّه، ۲/۸۹۶–۸۹۷.
  22. امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۳۹۷.
  23. امام‌خمینی، حدیث جنود، ۱۷۴.
  24. امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۳۹۷.
  25. امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۸۹.
  26. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۳۷۹.
  27. مجلسی، بحار الانوار، ۳/۲۲۴–۲۲۵.
  28. امام‌خمینی، آداب الصلاة ۳۱۶؛ امام‌خمینی، صحیفه، ۱۸/۲۶۲–۲۶۳.
  29. مفید، الارشاد، ۲/۱۵۷.
  30. مفید، الارشاد، ۲/۱۵۷ و ۱۶۰.
  31. مفید، الارشاد، ۲/۱۶۰؛ اربلی، کشف الغمه، ۲/۳۲۹؛ ابن‌عماد، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب، ۲/۷۲.
  32. امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۳۹۷.
  33. امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۷۱ و ۴۸۹.
  34. امام‌خمینی، دیوان امام، ۲۷۶.
  35. اربلی، کشف الغمه، ۲/۳۲۹.
  36. ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۵۴/۲۸۰؛ ابن‌صباغ، الفصول المهمة فی معرِفة الأئمَّه، ۲/۸۸۵.
  37. مجلسی، بحار الانوار، ۸۱/۲۶۵.
  38. امام‌خمینی، حدیث جنود، ۱۷۴–۱۷۵.
  39. امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۸۹.
  40. امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۴۳.
  41. مغربی، دعائم الاسلام و ذکر الحلال و الحرام و القضایا و الاحکام، ۲/۱۶۰.
  42. ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۴/۲۰۷.
  43. طوسی، الامالی، ۴۱۰–۴۱۱.
  44. ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۴/۲۰۷؛ مجلسی، بحار الانوار، ۴۶/۲۸۹.
  45. مفید، الارشاد، ۲/۱۶۶–۱۶۷؛ ابن‌صباغ، فصول المهمه فی معرفة الائمة، ۲/۸۹۲–۸۹۳؛ مجلسی، بحار الانوار، ۴۶/۲۸۸.
  46. ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ۱۱/۴۴
  47. اربلی، کشف الاغمه، ۲/۳۳۰ و ۳۳۹؛ مجلسی، بحار الانوار، ۴۶/۲۸۸.
  48. کلینی، الکافی، ۲/۱۹۵.
  49. مجلسی، بحار الانوار، ۴۶/۳۰۳.
  50. ابن‌شعبه، تحف العقول فیما جاء من الحکم و المواعظ عن آل‌الرسول(ص)، ۲۹۵.
  51. امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۲۱.
  52. امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۲/۵۸.
  53. صدوق، من لایحضره الفقیه، ۲/۲۲۸.
  54. امام‌خمینی، تعلیقه عروه، ۶۹۶.
  55. امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۲۱؛ امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۵۱)،
  56. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۲۳۸.
  57. کلینی، الکافی، ۱/۲۸۰–۲۸۱؛ مسعودی، اثبات الوصیه، ۱۷۹–۱۸۱مفید، الارشاد، ۲/۱۵۸–۱۵۹.
  58. کلینی، الکافی، ۱/۳۰۵؛ اربلی، کشف الغمه، ۲/۳۳۵–۳۳۶.
  59. کلینی، الکافی، ۱/۳۰۵؛ مسعودی، اثبات الوصیه، ۱۸۲.
  60. مسعودی، اثبات الوصیه، ۱۸۱.
  61. طباطبایی، شیعه در اسلام، ۱۸۳.
  62. مطهری، مجموعه آثار، ۱۸/۷۰.
  63. طباطبایی، شیعه در اسلام، ۱۸۳.
  64. آقابزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعه، ۲/۱۳۱–۱۳۲؛ مطهری، مجموعه آثار، ۱۸/۷۰؛ خامنه‌ای، انسان ۲۵۰ ساله، ۲۷۴.
  65. بلاذری، انساب الاشراف، ۸/۲۰۲.
  66. حسینی جلالی، تدوین السنة الشریفه، ۲۶۷.
  67. مسعودی، اثبات الوصیه، ۱۸۱؛ مجلسی، بحار الانوار، ۳۹/۳۲۳.
  68. طباطبایی، شیعه در اسلام، ۱۸۳.
  69. ابوزهره، الامام‌الصادق(ع) حیاته و عصره، ۲۲.
  70. امین، اعیان الشیعه، ۱/۹۹.
  71. ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۵۴/۲۷۷.
  72. مفید، الارشاد، ۲/۱۵۷.
  73. ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۴/۴۰۱–۴۰۲.
  74. مجلسی، بحار الانوار، ۴۶ و ۳۴۰؛ ابوزهره، الامام‌الصادق(ع) حیاته و عصره، ۲۲–۲۳.
  75. ابن‌صباغ، فصول المهمه فی معرفة الائمة، ۲/۸۷۸).
  76. مجلسی، بحار الانوار، ۴۶/۳۲۸.
  77. طوسی، رجال الطوسی، ۱۲۳–۱۵۵.
  78. عطاردی، مسند الامام‌ابوجعفر محمدبن‌علی(ع)، ۶/۲۹۲–۵۶۰.
  79. امام‌خمینی، البیع، ۵/۱۸۵.
  80. امام‌خمینی، بدائع الدرر، ۵۷.
  81. امام‌خمینی، تنقیح الاصول، ۳/۲۹۳.
  82. امام‌خمینی، تنقیح الاصول، ۳/۴۳۶.
  83. امام‌خمینی، الرسائل العشره، ۵۷.
  84. امام‌خمینی، تنقیح الاصول، ۳/۲۸۰.
  85. امام‌خمینی، تنقیح الاصول، ۳/۲۹۸.
  86. امام‌خمینی، الاستصحاب، ۲۰۷.
  87. امام‌خمینی، الطهاره، ۳/۲۵۹.
  88. امام‌خمینی، الاجتهاد و التقلید، ۷۵.
  89. امام‌خمینی، انوار الهدایه، ۱/۱۲.
  90. امام‌خمینی، انوار الهدایه، ۱/۱۱۸.
  91. مدرس طباطبایی، مکتب در فرایند تکامل، نظری بر تطور مبانی فکر تشیع در سه قرن نخستین، ۳۰–۳۱؛ ادیب، نقش امامان معصوم در حیات اسلام، ۴۶–۴۸.
  92. طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۱/۳۴۸؛ حر عاملی، وسائل الشیعه، ۲۷/۱۴۴.
  93. واقعه، ۱۰–۱۱.
  94. امام‌خمینی، چهل حدیث، ۳۷۹.
  95. نجاشی، رجال نجاشی، ۱۰.
  96. خامنه‌ای، انسان ۲۵۰ ساله، ۲۷۹.
  97. جعفری، تشیع در مسیر تاریخ، ۲۸۹–۲۹۰.
  98. کلینی، الکافی، ۸/۱۲۲–۱۲۳؛ مجلسی، بحار الانوار، ۴۶/۳۰۹–۳۱۳.
  99. مسعودی، اثبات الوصیه، ۱۸۰.
  100. کلینی، الکافی، ۲/۱۸–۱۹.
  101. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۳۷.
  102. امام‌خمینی، چهل حدیث، ۵۳۳–۵۳۴.
  103. ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ۸/۱۲۱–۱۲۲.
  104. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ۵/۲۰۹؛ غریری، الجذور التاریخیة النفسیة للغلوّ و الغلاة، ۲۷۵–۲۷۸.
  105. مفید، الارشاد، ۲/۱۶۴–۱۶۵؛ امین، اعیان الشیعه، ۱/۶۵۲.
  106. امین، اعیان الشیعه، ۱/۶۵۳.
  107. امین، اعیان الشیعه، ۱/۶۵۲.
  108. جعفری، تشیع در مسیر تاریخ، ۲۹۱.
  109. کلینی، الکافی، ۴/۲۳۹–۲۴۰؛ مجلسی، بحار الانوار، ۴۶/۳۵۳–۳۵۴.
  110. کلینی، الکافی، ۲/۷۵.
  111. امام‌خمینی، چهل حدیث، ۵۷۱–۵۷۲.
  112. امام‌خمینی، تقریرات، ۲/۱۸۳–۱۸۴.
  113. ابن‌کثیر، الکامل فی التاریخ، ۹/۳۱۰–۳۱۱؛ ابوزهره، الامام‌الصادق(ع) حیاته و عصره، ۲۴.
  114. ابن‌ندیم، کتاب الفهرست، ۵۹.
  115. عطاردی، مسند الامام‌ابوجعفر محمدبن‌علی(ع)، ۲/۳۹۶، ۴۱۵–۴۱۶ و ۳/۳–۳۶۲.
  116. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۰۹.
  117. کلینی، الکافی، ۲/۵۹۶.
  118. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۰۹.
  119. امام‌خمینی، تنقیح الاصول، ۳/۱۸۴.
  120. امام‌خمینی، چهل حدیث، ۵۷۵–۵۷۶.
  121. حر عاملی، وسائل الشیعه، ۲۷/۱۲۳.
  122. امام‌خمینی، تنقیح الاصول، ۴/۵۶۲.
  123. امام‌خمینی، تنقیح الاصول، ۴/۴۷۵.
  124. امام‌خمینی، تنقیح الاصول، ۴/۵۶۹–۵۷۰.
  125. کلینی، الکافی، ۲/۷۳.
  126. امام‌خمینی، چهل حدیث، ۵۷۰.
  127. کلینی، الکافی، ۲/۷۴.
  128. امام‌خمینی، چهل حدیث، ۵۷۰–۵۷۱.
  129. جعفریان، اسوه‌های بشریت، ۵۰–۵۱.
  130. ابوزهره، الامام‌الصادق(ع) حیاته و عصره، ۲۴.
  131. کلینی، الکافی، ۶/۴۱۸.
  132. عطاردی، مسند الامام‌ابوجعفر محمدبن‌علی(ع)، ۳/۴۷۸–۴۵۲؛ ۴/۳–۵۶۸ و ۵/۳–۴۵۲؛ لالانی، نخستین اندیشه‌های شیعی تعالیم امام‌باقر(ع)، ۱۶۱–۱۷۰.
  133. امام‌خمینی، الاجتهاد و التقلید، ۷۵–۷۸.
  134. کلینی، الکافی، ۳/۳۰.
  135. مائده، ۶.
  136. امام‌خمینی، الاجتهاد و التقلید، ۷۵–۷۸.
  137. امام‌خمینی، تنقیح الاصول، ۱/۱۵۴.
  138. (امام‌خمینی، تنقیح الاصول، ۲/۲۶۱.
  139. مقاله شرح دعاء السحر.
  140. مجلسی، بحار الانوار، ۴۶/۲۱۲.
  141. مظفر، تاریخ شیعه، ۱۴۲.
  142. مجلسی، بحار الانوار، ۴۶/۲۶۴.
  143. مسعودی، مروج الذهب، ۳/۱۵۷.
  144. یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ۲/۳۲۸.
  145. مسعودی، اثبات الوصیه، ۱۸۱.
  146. ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ۱۱/۴۳–۴۴.
  147. یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ۲/۳۰۵.
  148. عطاردی، مسند الامام‌ابوجعفر محمدبن‌علی(ع)، ۱/۱۳۲–۱۳۳.
  149. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ۵/۶۲؛ مجلسی، بحار الانوار، ۴۶/۳۲۶–۳۲۷.
  150. امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۳۴–۳۵.
  151. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۳۶–۱۳۷.
  152. احزاب، ۶.
  153. امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۱۰۰.
  154. امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۱۹.
  155. کلینی، الکافی، ۱/۳۵۷؛ مجلسی، بحار الانوار، ۴۶/۲۰۴.
  156. امام‌خمینی، تنقیح الاصول، ۳/۲۹۲–۲۹۳.
  157. (امام‌خمینی، تنقیح الاصول، ۳/۲۹۳.
  158. مفید، الاختصاص، ۲۵۹–۲۶۱؛ حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۶/۱۳۴؛ مجلسی، بحار الانوار، ۷۲/۳۷۵.
  159. ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب(ع)، ۴/۲۰۷؛ عطاردی، مسند الامام‌ابوجعفر محمدبن‌علی(ع)، ۱/۳۹).
  160. مجلسی، بحار الانوار، ۴۶/۲۵۸.
  161. طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۲۰۷–۲۰۸؛ عطاردی، مسند الامام‌ابوجعفر محمدبن‌علی(ع)، ۱/۵۰.
  162. ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ۱۱/۴۳–۴۴.
  163. کلینی، الکافی، ۸/۲۸۸.
  164. کلینی، الکافی، ۲/۱۸؛ فیض کاشانی، الوافی، ۴/۸۸.
  165. کلینی، الکافی، ۱/۵۴۵.
  166. طبری امامی، دلائل الامامه، ۲۳۳–۲۳۴.
  167. کلینی، الکافی، ۱/۴۷۱–۴۷۲؛ ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب(ع)، ۴/۱۸۹–۱۹۰)
  168. بیهقی، المحاسن و المساوی، ۲/۲۳۲–۲۳۶؛ طبری امامی، دلائل الامامه، ۲۳۳–۲۳۴.
  169. کلینی، الکافی، ۱/۴۷۱؛ ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب(ع)، ۴/۱۸۹–۱۹۰؛ فیض کاشانی، الوافی، ۳/۷۷۱–۷۷۲.
  170. مستوفی، تاریخ گزیده، ۳۰۳.
  171. ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۴/۲۱۰؛ ابن‌صباغ، الفصول المهمه فی معرفة الائمة، ۲/۹۰۵.
  172. کلینی، الکافی، ۱/۴۶۹؛ مسعودی، اثبات الوصیه، ۱۸۱؛ ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۵۴/۲۹۸.
  173. کلینی، الکافی، ۱/۴۶۹.
  174. مفید، الارشاد، ۲/۱۷۶–۱۷۷.
  175. صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱/۱۸۲.
  176. کلینی، الکافی، ۳/۲۱۷؛ عطاردی، مسند الامام‌ابوجعفر محمدبن‌علی(ع)، ۱/۱۴۶.
  177. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۳۴۵.
  178. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۹۷–۹۸.
  179. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۳۴۵.

منابع

  • قرآن کریم.
  • آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، الذریعة الی تصانیف الشیعه، بیروت، دارالاضواء، چاپ سوم، ۱۴۰۳ق.
  • ابن‌ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، قم، کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.
  • ابن‌اثیر، علی‌بن‌محمد، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق.
  • ابن‌خلکان، احمدبن‌محمد، وفیات الأعیان و أبناء الزمان، تحقیق احسان عباس، بیروت، دارالثقافه، بی‌تا.
  • ابن‌شعبه حرانی، حسن‌بن‌علی، تحف العقول فیما جاء من الحکم و المواعظ عن آل‌الرسول(ص)، تصحیح علی‌اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.
  • ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، تحقیق سیدهاشم رسولی محلاتی، قم، علامه، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
  • ابن‌صباغ مالکی، علی‌بن‌محمد، الفصول المهمة فی معرِفة الأئمَّه، قم، دارالحدیث، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
  • ابن‌عساکر، علی‌بن‌حسن، تاریخ مدینة دمشق، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
  • ابن‌عماد، عبدالحی‌بن‌احمد، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب، تحقیق شعیب ارناووط، دمشق، دار ابن‌کثیر، چاپ اول، ۱۴۰۶ق.
  • ابن‌کثیر، اسماعیل‌بن‌عمر، البدایة و النهایه، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۷ق.
  • ابن‌ندیم، محمدبن‌اسحاق، کتاب الفهرست، ترجمه محمدرضا تجدید، تهران، امیرکبیر، چاپ سوم، ۱۳۶۶ش.
  • ابوزهره، محمد، الامام‌الصادق(ع) حیاته و عصره، قاهره، دارالفکر العربی، چاپ اول، ۱۹۶۰م.
  • ادیب، عادل، نقش امامان معصوم در حیات اسلام، ترجمه مینا جیگاره، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۵ش.
  • اربلی، علی‌بن‌عیسی، کشف الغمة فی معرفة الائمة، بیروت، دارالاضواء، چاپ دوم، ۱۴۰۵ق.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ شانزدهم، ۱۳۸۸ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، الاجتهاد و التقلید، تهران، چاپ دوم، ۱۳۸۴ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، الاستصحاب، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ سوم، ۱۳۸۵ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، انوار الهدایة فی التعلیقة علی الکفایه، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ سوم، ۱۳۸۵ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، بدائع الدرر فی قاعدة نفی الضرر، قم، مؤسسه تنظیم …، چاپ چهارم، ۱۳۸۷ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تحریر الوسیله، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، التعلیقة علی العروة الوثقی، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ دوم، ۱۳۸۶ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تقریرات فلسفه امام‌خمینی، تقریر سیدعبدالغنی اردبیلی، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تنقیح الاصول، تقریر حسین تقوی اشتهاردی، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ سوم، ۱۳۸۵ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، دیوان امام (سروده‌های حضرت امام‌خمینی)، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، الرسائل العشره، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ سوم، ۱۳۸۷ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ دوازدهم، ۱۳۸۷ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، کتاب البیع، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، کتاب الطهاره، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، ولایت فقیه، حکومت اسلامی، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ بیستم، ۱۳۸۸ش.
  • امین، سیدمحسن، اعیان الشیعه، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، ۱۴۰۴ق.
  • بلاذری، احمدبن‌یحیی، انساب الاشراف، تحقیق محمد حمیدالله، مصر، دارالمعارف، ۱۹۵۹م.
  • بیهقی، ابراهیم‌بن‌محمد، المحاسن و المساوی، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، مصر، دارالمعارف، چاپ اول، ۱۹۹۱م.
  • جعفری، حسین محمد، تشیع در مسیر تاریخ، ترجمه محمدتقی آیت‌اللهی، تهران دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ یازدهم، ۱۳۸۲ش.
  • جعفریان، رسول، اسوه‌های بشریت، مجله نور علم، شماره ۲۹، ۱۳۶۷ش.
  • حر عاملی، محمدبن‌حسن، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، قم، مؤسسه آل‌البیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
  • حسینی جلالی، سیدمحمدرضا، تدوین السنة الشریفه، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
  • خامنه‌ای، سیدعلی، انسان ۲۵۰ ساله، تهران، مؤسسه ایمان جهادی، چاپ پنجاه و سوم، ۱۳۹۴ش.
  • دخیل، علی محمد علی، ائمتنا، بیروت، دارالمرتضی، چاپ پانزدهم، ۱۴۲۵ق.
  • ذهبی، محمدبن‌احمد، سیر اعلام النبلاء، تحقیق شعیب الارناووط، بیروت، الرساله، طبع دهم، ۱۴۱۴ق.
  • صدوق، محمدبن‌علی، من لایحضره الفقیه، تحقیق علی‌اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.
  • طباطبایی، سیدمحمدحسین، شیعه در اسلام، قم، بوستان کتاب، چاپ پنجم، ۱۳۸۸ش.
  • طبری، محمدبن‌جریر، تاریخ الامم و الملوک، تاریخ الطبری، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث العربی، چاپ دوم، ۱۳۸۷ق.
  • طبری امامی، محمدبن‌جریر، دلائل الامامه، قم، بعثت، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
  • طوسی، محمدبن‌حسن، اختیار معرفة الرجال، معروف به رجال کشی، تحقیق سیدمهدی رجایی، قم مؤسسه آل‌البیت(ع)، چاپ اول، ۱۳۶۳ش.
  • طوسی، محمدبن‌حسن، الامالی، قم، دارالثقافه، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
  • طوسی، محمدبن‌حسن، رجال الطوسی، تحقیق جواد قیومی اصفهانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ سوم، ۱۳۷۳ش.
  • طوسی، محمدبن‌حسن، مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، بیروت، مؤسسه فقه الشیعه، چاپ اول، ۱۴۱۱ق.
  • عطاردی، عزیزالله، مسند الامام‌ابوجعفر محمدبن‌علی(ع)، تهران، دار عطاردی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
  • غریری، سامی، الجذور التاریخیة النفسیة للغلوّ و الغلاة، قم، دلیل ما، چاپ اول، ۱۴۲۴ق.
  • فیض کاشانی، ملامحسن، الوافی، تحقیق سیدضیاءالدین علامه، اصفهان، کتابخانه امیرالمؤمنین(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۶ق.
  • کلینی، محمدبن‌یعقوب، الکافی، تصحیح علی‌اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
  • لالانی، ارزینا. آر. نخستین اندیشه‌های شیعی تعالیم امام‌باقر(ع)، ترجمه فریدون بدره‌ای، تهران، فرزان، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
  • مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
  • مدرس طباطبایی، حسین، مکتب در فرایند تکامل، نظری بر تطور مبانی فکر تشیع در سه قرن نخستین، ترجمه هاشم ایزدپناه، تهران، کویر، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
  • مستوفی، حمدالله، تاریخ گزیده، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، امیر کبیر، چاپ سوم، ۱۳۶۴ش.
  • مسعودی، علی‌بن‌حسین، اثبات الوصیه، قم، انصاریان، چاپ سوم، ۱۳۸۴ش.
  • مسعودی، علی‌بن‌حسین، مروج الذهب و معادن الجواهر، تحقیق اسعد داغر، قم، هجرت، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.
  • مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، تهران، صدرا، چاپ دوم، ۱۳۷۹ش.
  • مظفر، محمدحسین، تاریخ شیعه، ترجمه محمدباقر حجتی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۸ش.
  • مغربی، قاضی‌نعمان، دعائم الاسلام و ذکر الحلال و الحرام و القضایا و الاحکام، تحقیق آصف فیضی، قم، مؤسسه آل‌البیت(ع)، چاپ دوم، ۱۳۸۵ق.
  • مفید، محمدبن‌محمد، الاختصاص، تحقیق علی‌اکبر غفاری و محمود محرمی، قم، کنگره جهانی شیخ مفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
  • مفید، محمدبن‌محمد، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، تحقیق مؤسسه آل‌البیت(ع)، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
  • نجاشی، احمدبن‌علی، رجال النجاشی، تحقیق سیدموسی شبیری زنجانی، قم، مؤسسه انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۶ق.
  • یعقوبی، احمدبن‌ابی‌یعقوب، تاریخ الیعقوبی، بیروت، دارصادر، بی‌تا.

پیوند به بیرون