انسانشناسی عرفانی امامخمینی و علامه طباطبایی (کتاب)
اطلاعات کتاب | |
---|---|
عنوان | کتاب انسانشناسی عرفانی امامخمینی و علامه طباطبایی |
نویسنده | مصطفی خلیلی |
تاریخ نگارش | ۱۳۹۵ش |
موضوع | انسانشناسی |
سبک | توصیفی تحلیلی |
زبان | فارسی |
اطلاعات نشر | |
ناشر | مؤسسه چاپ و نشر عروج |
محل نشر | تهران |
تاریخ نشر | ۱۳۹۵ش |
نوبت چاپ | اول |
انسانشناسی عرفانی امامخمینی و علامه طباطبایی کتابی به قلم مصطفی خلیلی است که به تبیین و تقریر دیدگاه مبانی انسانشناسی امامخمینی و علامه طباطبایی میپردازد و میتواند معیار و میزان خوبی برای تقرب عرفان با قرآن و سنت باشد. این کتاب در سال ۱۳۹۵ش توسط مؤسسه چاپ و نشر عروج منتشر شده است.
مؤلف
مصطفی خلیلی، متولد ۱۳۴۲ش، دارای تحصیلات حوزوی و کارشناسی ارشد فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه باقرالعلوم میباشد. علاوه بر تدریس در حوزه و دانشگاه، کتب و مقالات زیادی به قلم او منتشر شده است.
محتوا و ساختار
ضرورت و اهمیت بحث انسانشناسی نشان میدهد که در نگاه امامخمینی و علامه دارای مقام بلند و مهم است. امامخمینی بررسی ابعاد وجودی انسان و راه رسیدن او به کمال را بر اساس متون دینی میداند.[۱] در این کتاب به بررسی انسانشناسی عرفانی در نگاه امامخمینی و علامه طباطبایی پرداخته و تاکید دارد که این دو شخصیت در موضوعات محوری مباحث عرفانی از قبیل وجودشناسی، معرفتشناسی و انسانشناسی یکسان و همنواخت نیستند.[۲] امامخمینی در بررسی ابعاد وجودی انسان بر اساس شریعت محمدی و تحت تأثیر مبانی ابن عربی مشی کرده است؛ امّا در آثار علامه طباطبایی این تأثیر از مکتب ابنعربی مشاهده نمیشود بلکه او تلاش کرده تا با توجه صرف به متون قرآنی و روایی از طریق معرفتالنفس به معنایانسان بپردازد.[۳]
به اعتقاد امامخمینی، انسان موجودی ذومراتب است که شناخت انسان در حدّ طبیعت، نازلترین مرتبه معرفت از انسانیت است و چون انسان با طبیعت مأنوس است، همین حدّ از معرفت مادی و محسوس در شناخت انسان او را اشباع میکند؛[۴] در حالی که انسان همین ظاهر نیست که بتوان او را شناخت و تعریفی از او ارائه داد بلکه دارای بعد معنوی است که اصلاً به آن توجه نشده و یا کمتر مورد توجه است.[۵] هیچ علمی حتی فلسفه که علم اعلی است در این باب قادر نیست تعریفی را که عرفان ارائه میکند، تبیین نماید.[۶] در نگاه امامخمینی انسان موجود پیچیدهای است که معنای حقیقی او را جز خدا نمیداند، ایشان در این زمینه، براهین محکم و مستدل ارائه میدهد. حضرت امام با توجه به مکتب وحی و با تفطن به صعوبت و پیچیدگی هویت انسان، بر این باور است که انسان هم مولود عالم طبیعت و هم ولیده علمالاسماء است، امام بر همین مبنا معتقد است هویت و حقیقت انسان، کون جامع بودن اوست که تمام اسماء و صفات حق را در خود جمع نموده است، از اینرو نگاه تک ساحتی به مقام انسان، پنداری باطل و سطحی است؛ زیرا نمیتوان انسان را مانند سایر موجودات محدود به حدّ خاصی نمود.[۷] حضرت امام در همین راستا وجود انسان را در عالیترین مراتب هستی میداند و برای انسان ظهور و بطونی را معتقد است که مقام ظهور او مربوط به مرتبه نازله دنیایی و مقام بطون او مربوط به مقام اخروی او میباشد.[۸]
ساختار
کتاب انسانشناسی عرفانی امامخمینی و علامه طباطبایی، از یک مقدمه و چهار فصل تشکیل شده است:
- فصل اول درباره کلیات و مفاهیم انسان، مبانی انسانشناسی عرفانی و جایگاه هستیشناسی انسان، میباشد.
- فصل دوم درباره انسانشناسی عرفان در نگاه امامخمینی میباشد که در یک مقدمه و شش گفتار سامان یافته است و به مباحثی چون جایگاه انسان، حقیقت انسان، ساحتهای وجودی انسان، قوای انسان، کمال انسان و انسان کامل پرداخته است.
- فصل سوم درباره انسانشناسی عرفانی علامه طباطبایی میباشد که در یک مقدمه و شش گفتار سامان یافته است.
- فصل چهارم درباره مقایسه و تحلیل نظر امامخمینی و علامه میباشد و به مباحثی نظیر غایت خلقت انسان، فتوحات سهگانه، هستی و هبوط، جلا و استجلا و جامعیت انسان، اشاره شده است.
در این کتاب انسانشناسی سلوکی در نگاه امامخمینی بحث نشده است.
وضعیت نشر
چاپ اول کتاب انسانشناسی عرفانی امامخمینی و علامه طباطبایی، در سال ۱۳۹۵ش توسط مؤسسه چاپ و نشر عروج وابسته به مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی منتشر شده است.
پانویس
- ↑ خلیلی، انسانشناسی عرفانی، ص۷-۸.
- ↑ خلیلی، انسانشناسی عرفانی، ص۳-۴.
- ↑ خلیلی، انسانشناسی عرفانی، ص۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ج۸، ص۴۳۴؛ خلیلی، انسانشناسی عرفانی، ص۳۰-۳۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ج۱۱، ص۲۱۶.
- ↑ خلیلی، انسانشناسی عرفانی، ص۳۶.
- ↑ خلیلی، انسانشناسی عرفانی، ص۱۳۵-۱۳۶.
- ↑ خلیلی، انسانشناسی عرفانی، ص۱۳۷.
منابع
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ دوم، ۱۳۷۹ش.
- خلیلی، مصطفی، انسانشناسی عرفانی امامخمینی و علامه طباطبایی، تهران، مؤسسه چاپ و نشر عروج، چاپ اول، ۱۳۹۵ش.