تعلیقات علی شرح فصوص‌الحکم

از ویکی امام خمینی
تعلیقات علی شرح فصوص‌الحکم
تعلیقات فصوص.jpg
اطلاعات کتاب
عنوانتعلیقات علی شرح فصوص‌الحکم
نویسندهامام‌خمینی
تاریخ نگارش۱۳۴۷–۱۳۵۴ق
موضوععرفان
سبکتعلیقه توضیحی-انتقادی بر شرح فصوص‌الحکم
زبانعربی
تعداد جلد۱
اطلاعات نشر
ناشرمؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی
تاریخ نشر۱۳۹۲


تعلیقات علی شرح فصوص‌الحکم، تعلیقه توضیحی-انتقادی بر شرح فصوص‌الحکم ابن‌عربی از امام‌خمینی، عربی.

کتاب فصوص‌الحکم از آخرین آثار محی‌الدین‌ابن‌عربی و از دقیق‌ترین نوشته‌های عرفانِ نظری است. این کتاب در ۲۷ «فصّ»؛ سامان یافته است.

شرح‌ها و تعلیقات بسیاری بر فصوص‌الحکم نگاشته شده‌است. ازجمله شرح‌های فصوص‌الحکم، شرح داوود قیصری است. این شرح دارای دو بخش عمده است: بخش نخست آن مقدمه‌ای با دوازده فصل و بخش دوم آن، شرح متن کتاب است.

آخرین تعلیقات بر کتاب شرح فصوص‌الحکم قیصری، حواشی و تعلیقات امام‌خمینی است، که این تعلیقه‌ها را در سال‌های ۱۳۴۷ق تا ۱۳۵۴ق نوشته‌است. ایشان بر نوزده فصّ آن تعلیقه نگاشته، و این تعلیقات را می‌توان به تعلیقه‌های توضیحی، پیشنهادی و انتقادی تقسیم کرد. امام‌خمینی بر این باور است قیصری به عمق معانی عرفانی آیات و روایات نرسیده است. از این‌رو به نظرهای قیصری، بیشتر اعتراض و نقد کرده‌است؛ ولی به کلام ابن‌عربی بیشتر رویکرد توضیحی داشته، گرچه در موارد اندکی نیز به او اعتراض می‌کند.

نسخه‌ای از این کتاب در دسترس نبود؛ زیرا سازمان اطلاعات و امنیت رژیم پهلوی، این کتاب را از کتابخانه شخصی امام‌خمینی در سال ۱۳۴۲ یا ۱۳۴۳ ربوده بود تا اینکه پس از انقلاب اسلامی، طلبه‌ای در همدان به‌طور اتفاقی این کتاب را از دستفروشی دوره‌گرد خریداری کرد و با دیدن امضای امام‌خمینی، آن را به امام‌جمعه وقت همدان تحویل داد و او نیز کتاب را به امام‌خمینی بازگرداند.

تعلیقه‌های شرح فصوص‌الحکم به همراه تعلیقه‌های مصباح الانس، برای نخستین‌بار توسط مؤسسه پاسدار اسلام در سال ۱۳۶۴ نشر یافته‌است.

این کتاب در جلد ۴۵ موسوعة الامام‌الخمینی نیز همراه با تعلیقه بر مصباح الانس توسط مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی در سال ۱۳۹۲ چاپ شده‌است.

فصوص‌الحکم

کتاب فصوص‌الحکم از آخرین آثار محی‌الدین‌ابن‌عربی و از دقیق‌ترین نوشته‌های عرفانِ نظری است.[۱] به گفته ابن‌عربی، محتوای کتاب در مبشّره‌ای در سال ۶۲۷ق از سوی پیامبر اسلام(ص) به وی عطا می‌شود و درپی آن به نگارش کتاب می‌پردازد.[۲] به‌رغم اجمال و پیچیدگی مطالب کتاب، اندیشمندان بر این باورند که نظریه‌های ابن‌عربی و ساختار اندیشه وی به‌ویژه دربارهٔ دیدگاه «وحدت وجود» در این کتاب به بهترین گونه بیان شده است.[۳] این کتاب در ۲۷ «فصّ»؛ به معنای نگین انگشتر، سامان یافته است. ساختار هر بخش به گونه‌ای است که در آن به رمزگشایی از اسرار یکی از انبیای الهی(ع) و حکمت‌های او پرداخته می‌شود.[۴] این کار به گونه کامل با تکیه بر آیات و روایات اسلامی انجام پذیرفته تا آنجا که سراسر کتاب، تفسیر عرفانی و فهم انفسی آیات الهی و روایات نبوی(ص) شده است.[۵]
یکی از مهم‌ترین دلایل جایگاه ویژه این کتاب در سیر تاریخی عرفان نظری، بهره‌گیری از آن به عنوان کتاب درسی از دهه‌های نخست قرن هشتم است. شرح‌ها و تعلیقات بسیار بر آن نشان‌دهنده اهمیت محوری آن در آموزش مبانی عرفانی است[۶] و تاکنون ۱۲۵ شرح عربی و فارسی و ترکی، ۳۵ ردیه و ۳۳ دفاعیه از آن گزارش شده است.[۷]

شروح فصوص

شرح‌های کتاب فصوص‌الحکم بر دو گونه است: برخی با بیان عصاره افکار ابن‌عربی و با توجه به متن فصوص‌الحکم، کتاب مستقلی تألیف کرده‌اند، مانند کتاب‌های الفکوک و النصوص صدرالدین قونوی. در برابر، گروهی با آوردن متن اصلی به شرح و بسط آن پرداخته‌اند، مانند شرح «مؤیدالدین جندی» و شرح «داوود قیصری».[۸]
شرح داوود قیصری با عنوان مطلع خصوص الکلم فی معانی فصوص‌الحکم در مقایسه با شرح‌های دیگر از امتیازات بیشتری برخوردار است و از دیرباز محققان و مدرسان عرفان نظری به آن توجه کرده‌اند.[۹] این شرح دارای دو بخش عمده است: بخش نخست آن مقدمه‌ای با دوازده فصل و دربرگیرنده قواعد و اصول مباحث عرفانی است که خود در حکمِ کتاب مستقلی است. در واقع اهمیت و شناخت اسرار فصوص، براساس همین مقدمه است. بخش دوم آن، متن کتاب است که قیصری می‌کوشد با کمک‌گرفتن از علوم و قواعد علمی، نخست مشکلات جمله‌های کتاب را حل کرده و سپس به شرح مشکلات معانی آن بپردازد.[۱۰]
از آنجا که تعلیقات و حاشیه‌نویسی‌ها، نوشته‌های گذشته را به گونه‌ای کامل‌تر و پخته‌تر کرده و آن را با شرایط روز تطبیق می‌دهد، تعلیقه‌هایی که در حوزه شیعه بر شرح فصوص‌الحکم ابن‌عربی نوشته شده، به سوی این هدف پیش رفته‌اند تا عرفان ابن‌عربی را با عرفان شیعی تطبیق دهند، چنان‌که این نکته در تعلیقات و حواشی محمدرضا الهی قمشه‌ای، میرزاهاشم اشکوری، محمدعلی شاه‌آبادی و امام‌خمینی آشکار است.[۱۱]

ساختار

آخرین تعلیقات بر کتاب شرح فصوص‌الحکم قیصری، حواشی و تعلیقات امام‌خمینی است. این تعلیقات، پربار است و نشان از ذوق سرشار مؤلف دارد و همراه با قلمی روان و جذاب می‌باشد.[۱۲] امام‌خمینی این تعلیقه‌ها را در سال‌های ۱۳۴۷ق تا ۱۳۵۴ق که نزد استاد خود شاه‌آبادی در پی فراگیری این کتاب و کتاب مصباح الانس بوده، نوشته است.
ایشان بر نوزده فصّ آن تعلیقه نگاشته که این تعلیقات به ۲۲۸ عدد می‌رسد و ۳۶ تا از آنها دربارهٔ مقدمه قیصری است. امام‌خمینی در جاهای بسیاری از استاد خود شاه‌آبادی یاد کرده و گاه سخنان وی را آورده است.[۱۳] این تعلیقات از فصّ آدمی(ع) آغاز شده و تا پایان فصّ ایوبی(ع) یعنی فصّ نوزدهم، ادامه می‌یابد. تعلیقه‌ها بنابر موضوع از حجم یکسانی برخوردار نیستند. در جاهایی که مسایل دقیق عرفانی طرح شده و شارح و نویسنده در آنجا سخنی دارند، تعلیقه‌ها طولانی است، مثل مسئله دعوت نوح(ع)[۱۴] و در جاهایی که از اصول مسلّم عرفانی است و در آنها اختلاف اندکی وجود دارد، حجم تعلیقه‌ها کمتر می‌باشد.[۱۵]

محتوا

تعلیقه‌های امام‌خمینی بر شرح فصوص‌الحکم را می‌توان به تعلیقه‌های توضیحی، پیشنهادی و انتقادی تقسیم کرد. بیشترین این تعلیقه‌ها توضیحی است که یا درپی حل مشکل متن یا شرح و تفسیر آن بوده است. ایشان در تعلیقه‌های اقتراحی همراه نقد بر شارح، به تصحیح برخی تعبیرها و تفسیرها و دقایق عرفانی پرداخته و گاه تعبیر و تفسیر مناسب‌تری نیز پیشنهاد می‌کند[۱۶] و در تعلیقه‌های انتقادی با طرح پرسش‌هایی به نقد شارح یا نویسنده می‌پردازد. این دسته از تعلیقات در جایی است که ایشان آن را با دیدگاه شیعه سازگار ندانسته و با انتقاد از ابن‌عربی یا قیصری، نظر خود را با استناد به احادیث یا دعاهای ائمه(ع) بیان می‌کند.[۱۷]
امام‌خمینی گاهی دامنه این نقدها را تا مرز تحلیل‌ها و تفسیرهای استاد خود شاه‌آبادی نیز گسترش داده و نظری خلاف نظر او بیان می‌کند؛ ازجمله در مسئله تنزیه خداوند از نقص‌ها.[۱۸] در واقع این بخش از تعلیقه‌های انتقادی، دربرگیرنده نظر شخصی امام‌خمینی در مسایل عرفانی است[۱۹] که شمار آنها بالغ بر هشتاد تعلیقه است. امام‌خمینی بر این باور است قیصری به عمق معانی عرفانی آیات و روایات نرسیده است. از این‌رو به نظرهای قیصری، بیشتر اعتراض و نقد کرده است؛ ولی به کلام ابن‌عربی بیشتر رویکرد توضیحی داشته، به شرح سخنان وی می‌پردازد؛ گرچه در موارد اندکی نیز به او اعتراض می‌کند، مانند مسئله خلود (جاودانگی) و عدم خلود در عذاب.[۲۰]

نقدهای امام بر قیصری

ازجمله جاهایی که امام‌خمینی نظر قیصری را نقد و بررسی کرده است عبارتند از:

  1. قیصری میزان در تمییز اسمای ذات و غیر آن را به اعتبار ظهور ذات در آن می‌داند. امام‌خمینی این را خلاف ذوق عرفانی دانسته و براین باور است که وقتی سالک در عرفان از فعل خود فانی شد، هر گونه تجلی حق در این مقام بر قلب او، از اسمای افعال است و پس از دریدن حجاب فعلی، تجلی حق بر قلب او به اسمای صفاتی است و پس از این، تجلی به اسمای ذاتی رخ می‌دهد[۲۱]؛
  2. قیصری جعل را متعلق به خارج دانسته؛ به اینکه جعل ایجاد در خارج است. امام‌خمینی به روش اهل معرفت بر این عقیده است که جعل به «ماهیت» تعلق دارد؛ زیرا بر مبنای وحدت شخصی وجود، از اساس جعلی در وجود نیست و تعینات هم، اموری اعتباری‌اند و کاربرد جعل و مجعول بر تجلیات وجودی اسمایی در علم و عین، روش محجوبان است[۲۲] (ببینید: وجود، اصالت وجود، و ماهیت)؛
  3. امام‌خمینی سخن قیصری دربارهٔ ترتیب حضرات خمس و عوالم کلیه را خلاف ذوق عرفانی دانسته و بر این باور است که ترتیب حضرات به شرح ذیل می‌باشد، اول: حضرت غیب مطلق یا احدیت اسمای ذاتی است و عالم آن سرّ وجودی است و کسی بر آن آگاهی ندارد، دوم: حضرت شهادت مطلق که عالم آن همان عالم اعیان در حضرت علمی و عینی است، سوم: حضرت غیب مضاف نزدیک به غیب مطلق است، چهارم: حضرت مضاف نزدیک به شهادت است و پنجم: حضرت احدیت جمع اسمای غیب و شهادت که عالم آن کون جامع می‌باشد[۲۳] (ببینید: حضرات خمس)؛
  4. قیصری حکمت را علم به حقیقت اشیا بنابر آنچه هستند و عمل به مقتضای آن می‌داند. امام‌خمینی این را نپذیرفته و حکمت را معرفت به خداوند و شئون ذاتی و تجلیات اسمایی و افعالی او در حضرت علمی و عینی به مشاهده حضوری می‌داند[۲۴] (ببینید: عرفان)؛
  5. قیصری خرابی دنیا و زوال آن را منافی بقای سلطنت اسمایی در عالم ملک می‌داند. امام‌خمینی با نپذیرفتن این نظر و با توجه به آیه «کلَّ یوْمٍ هُوَ فِی شَأْنٍ»[۲۵] براین باور است که عالم پیوسته در ظهور و بطون است[۲۶]؛
  6. قیصری مراد ابن‌عربی از مقام تلوینی که از مقام تمکین بالاتر است را تلوین در اسما پس از وصول می‌داند، ولی امام‌خمینی مراد وی را تلوین حاصل برای سالک پس از رجوع به خود و بقای پس از فنا می‌داند و این تلوین هم برترین رتبه تلوین و هم برترین رتبه تمکین است[۲۷]؛
  7. قیصری، ضمیر «هو» در «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» را ضمیر شأن دانسته، ولی امام‌خمینی آن را اشاره به هویت غیبیه که همه صفات نزد آن مستهلک است، می‌داند[۲۸]؛
  8. قیصری، روایتی نقل می‌کند که در خواب به پیامبر(ص) شیر داده می‌شود و آن حضرت آن را می‌نوشد تا سیر شده و زیادی آن را به عمر می‌دهد و پیامبر(ص) شیر را به علم تأویل می‌کند. امام‌خمینی با بررسی دقیق این روایت بر این باور است که پیامبر(ص) متحقق به تمام دایره وجود و دارای همه کمالات غیب و شهود است و وجود و کمالی خارج از وجود و کمال ایشان نیست تا زیادی داشته باشد[۲۹]؛
  9. ابن‌عربی در فصّ شعیبی(ع) و درپی او قیصری، سخنی دربارهٔ اعراض دارند، ولی امام‌خمینی این سخنان را خلاف تحقیق حکمی و عرفانی می‌داند؛ زیرا جوهریت در نزد حکما منافی عرضیت در نزد عرفا نیست.[۳۰]

استنساخ و انتشار

نسخه‌ای از این کتاب در دسترس نبود؛ زیرا سازمان اطلاعات و امنیت کشور رژیم پهلوی (ساواک) نسخه خطی این کتاب را مانند برخی کتاب‌های دیگر، از کتابخانه شخصی امام‌خمینی در سال ۱۳۴۲ یا ۱۳۴۳ ربوده بود تا اینکه پس از انقلاب اسلامی ایران، طلبه‌ای در همدان به‌طور اتفاقی در سال ۱۳۶۲ این کتاب را از دستفروشی دوره‌گرد خریداری کرد و با دیدن امضای امام‌خمینی در پای حواشی کتاب، آن را به امام‌جمعه وقت همدان میرزاحسین نوری همدانی تحویل داد و او نیز کتاب را به امام‌خمینی بازگرداند.[۳۱] تعلیقه‌های شرح فصوص‌الحکم به همراه تعلیقه‌های مصباح الانس که امام‌خمینی آنها را بر همان کتاب چاپ سنگی نوشته بود، با نسخه‌برداری حسن ثقفی و مقابله محمدرضا توسلی و با خط محمدحسن رحیمیان، برای نخستین بار توسط مؤسسه پاسدار اسلام در سال ۱۴۰۶ق/ ۱۳۶۴ش نشر یافته است؛ البته دقت کافی در نسخه‌برداری از کتاب نشده و در تطبیق برخی حواشی با متن، خطاهایی رخ داده است.[۳۲]
تعلیقه امام‌خمینی بر این دو کتاب عرفانی در سال ۱۴۲۲ق/ ۱۳۸۰ش و بر اساس چاپ پاسدار اسلام حروفچینی شده و دو ناشر در بیروت؛ «دارالمحجة البیضاء» و «دارالرسول الاکرم(ص)» به گونه منقح آن را نشر داده‌اند. غیر از این دو نسخه، تعلیقه‌های امام‌خمینی بر فصوص و مصباح چاپ جداگانه‌ای ندارند.
سیدجلال‌الدین آشتیانی نیز در تصحیح شرح فصوص قیصری، تمام تعلیقه‌های امام‌خمینی بر شرح فصوص را در پاورقی آورده است. شرکت انتشارات علمی و فرهنگی شرح فصوص را همراه تعلیقه‌های امام‌خمینی و دیگر تعلیقه‌ها از قبیل تعلیقه آشتیانی، در سال ۱۳۷۵ نشر داده است. عبدالرضا مظاهری در سال ۱۳۸۷ کتاب شرح تعلیقه آیت‌الله العظمی امام‌خمینی بر فصوص‌الحکم ابن‌عربی را در راستای شرح و تبیین تعلیقه‌های امام‌خمینی بر فصوص‌الحکم، در ۴۶۲ صفحه وزیری با همت انتشارت علم نشر داده است. کتاب تعلیقات علی شرح فصوص‌الحکم در جلد ۴۵ موسوعة الامام‌الخمینی نیز همراه با تعلیقه بر مصباح الانس توسط مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی در سال ۱۳۹۲ چاپ شده است.

پانویس

  1. ‌خواجوی، مقدمه ترجمه فصوص‌الحکم، ۲۴؛ آشتیانی، شرح مقدمه قیصری، ۵۵
  2. ابن‌عربی، فصوص‌الحکم، ۴۷–۴۸
  3. ‌یزدان‌پناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۳۶
  4. ‌قیصری، شرح فصوص‌الحکم، ۳۰۹–۳۱۰
  5. ‌یزدان‌پناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۳۶
  6. یزدان‌پناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۳۶
  7. ‌کربن، مقدمه کربن، ۱۲–۱۳
  8. ‌مسگرنژاد، شرح فصوص‌الحکم، ۸۴–۸۵
  9. ‌مطهری، مجموعه آثار، ۹/۱۹۳
  10. ‌صدوقی سُها، ترجمه مقدمه قیصری، شانزده؛ مسگرنژاد، شرح فصوص‌الحکم، ۸۶
  11. ‌مظاهری، شرح تعلیقه، ۲۱
  12. ‌آشتیانی، مقدمه شرح فصوص، ۱۰
  13. امام‌خمینی، تعلیقات فصوص، ۱۱۳؛ ملکی، امام‌خمینی و تعلیقه بر مقدمه فصوص، ۷۱
  14. امام‌خمینی، تعلیقات فصوص، ۹۱
  15. امام‌خمینی، تعلیقات فصوص، ۸۲، ۱۲۶، ۱۳۸ و ۱۴۵؛ ← مظاهری، شرح تعلیقه، ۳۶
  16. ‌وکیلی، معرفی و شرح نقدهای عرفانی امام‌خمینی، ۲۰۹
  17. ‌مظاهری، شرح تعلیقه، ۳۷
  18. امام‌خمینی، تعلیقات فصوص، ۸۶
  19. ‌وکیلی، معرفی و شرح نقدهای عرفانی امام‌خمینی، ۲۰۸
  20. ‌عابدی، نیم‌نگاهی به استادان، ۲۰۰
  21. امام‌خمینی، تعلیقات فصوص، ۲۱–۲۲
  22. امام‌خمینی، تعلیقات فصوص، ۲۵–۲۶
  23. امام‌خمینی، تعلیقات فصوص، ۳۲–۳۳
  24. امام‌خمینی، تعلیقات فصوص، ۵۵
  25. ‌الرحمن، ۲۹
  26. امام‌خمینی، تعلیقات فصوص، ۶۶
  27. امام‌خمینی، تعلیقات فصوص، ۹۶
  28. امام‌خمینی، تعلیقات فصوص، ۱۱۲
  29. امام‌خمینی، تعلیقات فصوص، ۱۲۸
  30. امام‌خمینی، تعلیقات فصوص، ۱۷۲
  31. ‌رحیمیان، مقدمه کتاب تعلیقات، ۵
  32. امام‌خمینی، تعلیقات فصوص، ۴۱–۵۵

منابع

  • آشتیانی، سیدجلال‌الدین، شرح مقدمه قیصری بر فصوص‌الحکم، قم، بوستان کتاب، چاپ پنجم، ۱۳۸۰ش.
  • آشتیانی، سیدجلال‌الدین، مقدمه شرح فصوص‌الحکم قیصری، تهران، علمی و فرهنگی، چاپ اول، ۱۳۷۵ش.
  • ابن‌عربی، محی‌الدین، فصوص‌الحکم، تحقیق ابوالعلاء عفیفی، تهران، نشر الزهرا(س)، چاپ دوم، ۱۳۷۰ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تعلیقات علی شرح فصوص‌الحکم و مصباح الانس، قم، پاسدار اسلام، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق.
  • خواجوی، محمد، مقدمه ترجمه فصوص‌الحکم، تهران، مولی، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
  • رحیمیان، محمدحسن، مقدمه کتاب تعلیقات علی شرح فصوص‌الحکم و مصباح الانس تألیف امام‌خمینی، قم، پاسدار اسلام، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق.
  • صدوقی سها، منوچهر، ترجمه مقدمه قیصری بر شرح فصوص‌الحکم ابن‌عربی، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۶۳ش.
  • عابدی، احمد، نیم‌نگاهی به استادان و آثار عرفانی امام‌خمینی، مجله آینه پژوهش، شماره ۵۸، ۱۳۷۸ش.
  • قیصری، داوودبن‌محمود، شرح فصوص‌الحکم، تصحیح سیدجلال‌الدین آشتیانی، تهران، علمی و فرهنگی، چاپ اول، ۱۳۷۵ش.
  • کربن، هانری، مقدمه کربن بر کتاب المقدمات من کتاب نص النصوص تألیف سیدحیدر آملی، تهران، توس، چاپ دوم، ۱۳۶۷ش.
  • مسگرنژاد، جلیل، شرح فصوص‌الحکم خواجه پارسا، مجله معارف، شماره ۸، ۱۳۶۵ش.
  • مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، تهران، صدرا، چاپ هفتم، ۱۳۸۳ش.
  • مظاهری، عبدالرضا، شرح تعلیقه آیت‌الله العظمی امام‌خمینی بر فصوص‌الحکم ابن‌عربی، تهران، علم، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
  • ملکی، محمد، امام‌خمینی و تعلیقه بر مقدمه فصوص‌الحکم، مجله کتابهای اسلامی، شماره ۱۵، ۱۳۸۲ش.
  • وکیلی، هادی، معرفی و شرح نقدهای عرفانی امام‌خمینی بر متن و شرح فصوص‌الحکم، مجله متین، شماره ۱۱ و ۱۲، ۱۳۸۰ش.
  • یزدان‌پناه، سیدیدالله، مبانی و اصول عرفان نظری، نگارش سیدعطاء انزلی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام‌خمینی، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.

پیوند به بیرون