پرش به محتوا

امام‌رضا(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۳: خط ۳۳:
امام‌رضا(ع) همه فضایل علمی و اخلاقی را در خود داشت.<ref>ابن‌صباغ، الفصول المهمة، ۲/۹۶۶–۹۶۷.</ref> افزون بر پیروان [[اهل بیت(ع)]] بزرگان [[اهل سنت]] ایشان را به داناترین و سخی‌ترین و کریم‌ترین مردم ستوده‌اند.<ref>ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۵/۲۹۱.</ref> ایشان از مهمانان با آغوش باز استقبال می‌کرد<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۴۹/۳۶–۳۷، ۱۰۲ و ۷۲/۴۵۱.</ref> و به اطرافیان دربارهٔ [[اسراف]] تذکر می‌داد،<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۴۹/۱۰۲.</ref> با مردم به نرمی سخن می‌گفت، سخن کسی را قطع نمی‌کرد، فروتن بود و اطرافیان خود ازجمله خدمتگزاران را بر سر یک سفره گرد می‌آورد<ref>طبرسی، إعلام الوری، ۲/۶۳–۶۴؛ مجلسی، بحارالانوار، ۴۹/۱۰۱.</ref>؛ نیز کم‌خواب بود و بسیار [[روزه]] می‌گرفت و [[صدقه]] می‌داد، بسیار قرآن [[تلاوت]] می‌کرد و در وقت تلاوت دربارهٔ آیات و علت نزول آنها می‌اندیشید.<ref>طبرسی، إعلام الوری، ۲/۶۳.</ref>
امام‌رضا(ع) همه فضایل علمی و اخلاقی را در خود داشت.<ref>ابن‌صباغ، الفصول المهمة، ۲/۹۶۶–۹۶۷.</ref> افزون بر پیروان [[اهل بیت(ع)]] بزرگان [[اهل سنت]] ایشان را به داناترین و سخی‌ترین و کریم‌ترین مردم ستوده‌اند.<ref>ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۵/۲۹۱.</ref> ایشان از مهمانان با آغوش باز استقبال می‌کرد<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۴۹/۳۶–۳۷، ۱۰۲ و ۷۲/۴۵۱.</ref> و به اطرافیان دربارهٔ [[اسراف]] تذکر می‌داد،<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۴۹/۱۰۲.</ref> با مردم به نرمی سخن می‌گفت، سخن کسی را قطع نمی‌کرد، فروتن بود و اطرافیان خود ازجمله خدمتگزاران را بر سر یک سفره گرد می‌آورد<ref>طبرسی، إعلام الوری، ۲/۶۳–۶۴؛ مجلسی، بحارالانوار، ۴۹/۱۰۱.</ref>؛ نیز کم‌خواب بود و بسیار [[روزه]] می‌گرفت و [[صدقه]] می‌داد، بسیار قرآن [[تلاوت]] می‌کرد و در وقت تلاوت دربارهٔ آیات و علت نزول آنها می‌اندیشید.<ref>طبرسی، إعلام الوری، ۲/۶۳.</ref>


[[امام‌خمینی]] همه [[ائمه معصوم(ع)]] ازجمله امام‌رضا(ع) را دارای ولایت تکوینیه شمرده و با استناد به منابع روایی،<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۲/۱۷۱.</ref> مجسم‌ساختن تصویر شیرِ درنده را به حیوان واقعی و دریده‌شدنِ آن فرد [[دشمن]] را نمونه آورده‌است.<ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۲۲۶.</ref> ایشان روز تولد امام هشتم(ع) را روزی مبارک<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۲۰۶.</ref> و عیدی سعید شمرده و ابراز امیدواری کرده خداوند به برکت آن، مسلمانان ایران و جهان را بر [[مستکبران]] پیروز گرداند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۴۵۸.</ref> ایشان همه قدرت‌ها و نیروها را نیازمند توجه و عنایت امام‌رضا(ع) دانسته‌است<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۳۸۷.</ref> و بارگاه آن حضرت را محل قدس ملکوتی، مرکز [[علم]]، مرکز [[ملائکه]] و محل فرود فرشتگان خدا خوانده<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۱۰۶.</ref> و [[دعا]] در زیر قبه آن حضرت را به اجابت نزدیک شمرده‌است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۲۵۶.</ref> ایشان از حرم آن حضرت به عبادتگاه بزرگ مسلمانان یاد کرد و با [[انتقاد]] شدید از [[رضاخان پهلوی]] که برای تقلید از رواج رسوم [[بیگانگان]] در کشور و مبارزه با [[حجاب]]، افراد فراوانی را در [[حرم امام‌رضا(ع)]] کشت، دولت او را دولت [[کفر]] و [[ظلم]] و کمک به وی را معادل کفر و بدتر از آن خواند.<ref>امام‌خمینی، کشف اسرار، ۲۳۹.</ref> ایشان به مناسبت هتک حرمت بارگاه امام‌رضا(ع) و به تیربستن بارگاه قدس ایشان به دست نیروهای [[رژیم پهلوی]] در جریان [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب اسلامی]] در سال ۱۳۵۷، آن را محکوم کرد و آن را از بزرگ‌ترین ضربه‌های جنایتکار به اسلام شمرد و از ملت مسلمان خواست که با حکومت غاصب پهلوی به مخالفت برخیزند و خود به جهت این جسارت به مقام امام هشتم(ع)، روز یکشنبه ۲۵ ذی‌الحجه برابر با ۵/۹/۱۳۵۷، را [[عزای عمومی]] اعلام کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۹۳.</ref>
[[امام‌خمینی]] همه [[ائمه معصوم(ع)]] ازجمله امام‌رضا(ع) را دارای ولایت تکوینیه شمرده و با استناد به منابع روایی،<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۲/۱۷۱.</ref> مجسم‌ساختن تصویر شیرِ درنده را به حیوان واقعی و دریده‌شدنِ آن فرد [[دشمن]] را نمونه آورده است.<ref>امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۲۲۶.</ref> ایشان روز تولد امام هشتم(ع) را روزی مبارک<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۲۰۶.</ref> و عیدی سعید شمرده و ابراز امیدواری کرده خداوند به برکت آن، مسلمانان ایران و جهان را بر [[مستکبران]] پیروز گرداند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۴۵۸.</ref> ایشان همه قدرت‌ها و نیروها را نیازمند توجه و عنایت امام‌رضا(ع) دانسته است<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۳۸۷.</ref> و بارگاه آن حضرت را محل قدس ملکوتی، مرکز [[علم]]، مرکز [[ملائکه]] و محل فرود فرشتگان خدا خوانده<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۱۰۶.</ref> و [[دعا]] در زیر قبه آن حضرت را به اجابت نزدیک شمرده است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۲۵۶.</ref> ایشان از حرم آن حضرت به عبادتگاه بزرگ مسلمانان یاد کرد و با [[انتقاد]] شدید از [[رضاخان پهلوی]] که برای تقلید از رواج رسوم [[بیگانگان]] در کشور و مبارزه با [[حجاب]]، افراد فراوانی را در [[حرم امام‌رضا(ع)]] کشت، دولت او را دولت [[کفر]] و [[ظلم]] و کمک به وی را معادل کفر و بدتر از آن خواند.<ref>امام‌خمینی، کشف اسرار، ۲۳۹.</ref> ایشان به مناسبت هتک حرمت بارگاه امام‌رضا(ع) و به تیربستن بارگاه قدس ایشان به دست نیروهای [[رژیم پهلوی]] در جریان [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب اسلامی]] در سال ۱۳۵۷، آن را محکوم کرد و آن را از بزرگ‌ترین ضربه‌های جنایتکار به اسلام شمرد و از ملت مسلمان خواست که با حکومت غاصب پهلوی به مخالفت برخیزند و خود به جهت این جسارت به مقام امام هشتم(ع)، روز یکشنبه ۲۵ ذی‌الحجه برابر با ۵/۹/۱۳۵۷، را [[عزای عمومی]] اعلام کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۹۳.</ref>


امام‌خمینی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در دیدار با تولیت و کارکنان [[آستان قدس رضوی]] و جمع دیگری از مردم [[مشهد]] و استانداری آستان قدس رضوی را مرکز [[ایران‏]] و [[مرقد امام‌رضا(ع)]] را محل توجه فرشتگان خدا شمرد و ابراز امیدواری کرد خداوند همه را از خدمتگزاران آستان قدس رضوی قرار دهد و مجاوران استان خراسان و خدمتگزاران آن را مردمانی خوشبخت و همه قدرت‌ها را نیازمند به توجه خاص حضرت رضا(ع) دانست و همه کارگزاران حکومت و نهادها را خدمتگزاران آستان مقدس رضوی شمرد و ابراز امیدواری کرد به خواست خداوند و به برکت آستان مقدس رضوی، [[جمهوری اسلامی ایران]] چون گذشته پیروزمندانه پیش رفته و با اسلامیت خود تا زمان مشرف‌شدن به حضور [[امام زمان(ع)|حضرت بقیةالله(ع)]] باقی باشد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۳۸۷.</ref> ایشان سلام به همه ائمه(ع) ازجمله امام‌رضا(ع) را [[مستحب]]<ref>امام‌خمینی، توضیح المسائل، ۴۹۱–۴۹۲.</ref> و نیز دفن در کنار مرقد ایشان را دارای فضیلت<ref>امام‌خمینی، استفتائات، ۲/۴۰۴–۴۰۵.</ref> می‌دانست.
امام‌خمینی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در دیدار با تولیت و کارکنان [[آستان قدس رضوی]] و جمع دیگری از مردم [[مشهد]] و استانداری آستان قدس رضوی را مرکز [[ایران‏]] و [[مرقد امام‌رضا(ع)]] را محل توجه فرشتگان خدا شمرد و ابراز امیدواری کرد خداوند همه را از خدمتگزاران آستان قدس رضوی قرار دهد و مجاوران استان خراسان و خدمتگزاران آن را مردمانی خوشبخت و همه قدرت‌ها را نیازمند به توجه خاص حضرت رضا(ع) دانست و همه کارگزاران حکومت و نهادها را خدمتگزاران آستان مقدس رضوی شمرد و ابراز امیدواری کرد به خواست خداوند و به برکت آستان مقدس رضوی، [[جمهوری اسلامی ایران]] چون گذشته پیروزمندانه پیش رفته و با اسلامیت خود تا زمان مشرف‌شدن به حضور [[امام زمان(ع)|حضرت بقیةالله(ع)]] باقی باشد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۳۸۷.</ref> ایشان سلام به همه ائمه(ع) ازجمله امام‌رضا(ع) را [[مستحب]]<ref>امام‌خمینی، توضیح المسائل، ۴۹۱–۴۹۲.</ref> و نیز دفن در کنار مرقد ایشان را دارای فضیلت<ref>امام‌خمینی، استفتائات، ۲/۴۰۴–۴۰۵.</ref> می‌دانست.


امام‌خمینی، امام‌رضا(ع) را به عدالت‌طلبی<ref>امام‌خمینی، کشف اسرار، ۲۳۹.</ref> و گشاده‌دستی ستوده‌است و با استناد به منابع روایی،<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۵۰/۱۰۲.</ref> دربارهٔ آن حضرت آورده‌است که ایشان فرزند خود [[امام‌جواد(ع)]] را به کمک [[مستضعفان|محرومان]] تشویق می‌کرد و در نامه‌ای ایشان را از تبعیت از همراهان کوتاه‌نظر برحذر داشت.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۹۳.</ref> ایشان در سروده خود شمایل امام زمان(ع) را شبیه امام‌رضا(ع) شمرده‌است.<ref>امام‌خمینی، دیوان امام، ۲۷۶.</ref>
امام‌خمینی، امام‌رضا(ع) را به عدالت‌طلبی<ref>امام‌خمینی، کشف اسرار، ۲۳۹.</ref> و گشاده‌دستی ستوده است و با استناد به منابع روایی،<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۵۰/۱۰۲.</ref> دربارهٔ آن حضرت آورده است که ایشان فرزند خود [[امام‌جواد(ع)]] را به کمک [[مستضعفان|محرومان]] تشویق می‌کرد و در نامه‌ای ایشان را از تبعیت از همراهان کوتاه‌نظر برحذر داشت.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۹۳.</ref> ایشان در سروده خود شمایل امام زمان(ع) را شبیه امام‌رضا(ع) شمرده است.<ref>امام‌خمینی، دیوان امام، ۲۷۶.</ref>


== دوران امامت ==
== دوران امامت ==
امام‌رضا(ع) پس از [[شهادت]] امام هفتم(ع) در سال ۱۸۶ق به [[امامت]] رسید.<ref>مسعودی، اثبات الوصیه، ۲۰۵.</ref> ایشان که امامت و رهبری [[جامعه اسلامی]] را حق [[اهل بیت(ع)]] و خلفای ستمگر را نامشروع و همراهی با حاکمان ستم را معادل [[کفر]] شمرده‌است،<ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ۱۷/۱۹۱–۱۹۲.</ref> در دوران امامت خود با سه تن از [[خلفای عباسی]]، هارون، محمد و مأمون هم‌عصر بود.<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۱/۱۹.</ref> امام‌رضا(ع) یاران را به [[صبر]] در برابر سختی‌ها دعوت می‌کرد و با تقاضای برخی از علویان برای قیام علیه وضع موجود موافقت نشان نمی‌داد.<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۲/۲۰۷–۲۰۸.</ref> مأموران هارون رفتار ایشان را زیر نظر داشتند و رفتار امام(ع) نیز در برابر حاکمان همراه با [[تقیه]] بود.<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۲/۲۰۵.</ref> هارون یک بار امام(ع) را احضارکرد تا به وی آسیب برساند؛ ولی نتوانست.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۴۹/۱۱۶.</ref>
امام‌رضا(ع) پس از [[شهادت]] امام هفتم(ع) در سال ۱۸۶ق به [[امامت]] رسید.<ref>مسعودی، اثبات الوصیه، ۲۰۵.</ref> ایشان که امامت و رهبری [[جامعه اسلامی]] را حق [[اهل بیت(ع)]] و خلفای ستمگر را نامشروع و همراهی با حاکمان ستم را معادل [[کفر]] شمرده است،<ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ۱۷/۱۹۱–۱۹۲.</ref> در دوران امامت خود با سه تن از [[خلفای عباسی]]، هارون، محمد و مأمون هم‌عصر بود.<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۱/۱۹.</ref> امام‌رضا(ع) یاران را به [[صبر]] در برابر سختی‌ها دعوت می‌کرد و با تقاضای برخی از علویان برای قیام علیه وضع موجود موافقت نشان نمی‌داد.<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۲/۲۰۷–۲۰۸.</ref> مأموران هارون رفتار ایشان را زیر نظر داشتند و رفتار امام(ع) نیز در برابر حاکمان همراه با [[تقیه]] بود.<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۲/۲۰۵.</ref> هارون یک بار امام(ع) را احضارکرد تا به وی آسیب برساند؛ ولی نتوانست.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۴۹/۱۱۶.</ref>


بیان مبانی اسلام، شرح و بسط مسائل اعتقادی ازجمله [[توحید]]، [[نبوت]]، [[امامت]] و [[معاد]]، سیره، فضایل و ویژگی‌های پیامبر اکرم(ص)،<ref>عطاردی، مسند الامام‌الرضا(ع)، ۱/۷۶–۲۳۳.</ref> بیان جایگاه قرآن و تفسیر آیه‌های مشکل و متشابه،<ref>عطاردی، مسند الامام‌الرضا(ع)، ۱/۳۰۷–۳۸۵.</ref> بیان مسائل اخلاقی و ارزش‌ها و آداب دینی<ref>عطاردی، مسند الامام‌الرضا(ع)، ۱/۲۵۷–۳۰۶.</ref> و نیز بیان و شرح احکام دینی و فلسفه تشریع [[احکام]]، از مسائل فردی تا مسائل اجتماعی از [[طهارت]] تا میراث<ref>عطاردی، مسند الامام‌الرضا(ع)، ۲/۱۳۷–۴۲۵.</ref> ازجمله کارهای امام‌رضا(ع) بود. ایشان مرجع مردم به‌ویژه علما در مشکلات علمی بود<ref>طبرسی، إعلام الوری، ۲/۶۴.</ref> و در هنگام حضور و سفر به‌ویژه در سفر [[حج]]<ref>عطاردی، مسند الامام‌الرضا(ع)، ۲/۲۳۳.</ref> و در مسجد پیامبر(ص) در [[مدینه]]<ref>امین، اعیان الشیعه، ۲/۱۴.</ref> و همچنین به وسیله نامه<ref>کلینی، کافی، ۶/۴۲۳؛ عطاردی، مسند الامام‌الرضا(ع)، ۲/۲۱۹.</ref> به مسائل دینی پاسخ می‌داد. بیش از سیصد تن از راویان آن حضرت در منابع ثبت شده‌است<ref>طوسی، رجال، ۳۵۱–۳۷۳؛ عطاردی، مسند الامام‌الرضا(ع)، ۲/۵۱۱–۵۵۵.</ref>؛ چنان‌که تنها [[محمدبن‌عیسی یقطینی]] توانست پانزده هزار حدیث از پاسخ‌های امام‌رضا(ع) به پرسش‌های مردم را گرد آورد.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۴۹/۹۷.</ref>
بیان مبانی اسلام، شرح و بسط مسائل اعتقادی ازجمله [[توحید]]، [[نبوت]]، [[امامت]] و [[معاد]]، سیره، فضایل و ویژگی‌های پیامبر اکرم(ص)،<ref>عطاردی، مسند الامام‌الرضا(ع)، ۱/۷۶–۲۳۳.</ref> بیان جایگاه قرآن و تفسیر آیه‌های مشکل و متشابه،<ref>عطاردی، مسند الامام‌الرضا(ع)، ۱/۳۰۷–۳۸۵.</ref> بیان مسائل اخلاقی و ارزش‌ها و آداب دینی<ref>عطاردی، مسند الامام‌الرضا(ع)، ۱/۲۵۷–۳۰۶.</ref> و نیز بیان و شرح احکام دینی و فلسفه تشریع [[احکام]]، از مسائل فردی تا مسائل اجتماعی از [[طهارت]] تا میراث<ref>عطاردی، مسند الامام‌الرضا(ع)، ۲/۱۳۷–۴۲۵.</ref> ازجمله کارهای امام‌رضا(ع) بود. ایشان مرجع مردم به‌ویژه علما در مشکلات علمی بود<ref>طبرسی، إعلام الوری، ۲/۶۴.</ref> و در هنگام حضور و سفر به‌ویژه در سفر [[حج]]<ref>عطاردی، مسند الامام‌الرضا(ع)، ۲/۲۳۳.</ref> و در مسجد پیامبر(ص) در [[مدینه]]<ref>امین، اعیان الشیعه، ۲/۱۴.</ref> و همچنین به وسیله نامه<ref>کلینی، کافی، ۶/۴۲۳؛ عطاردی، مسند الامام‌الرضا(ع)، ۲/۲۱۹.</ref> به مسائل دینی پاسخ می‌داد. بیش از سیصد تن از راویان آن حضرت در منابع ثبت شده است<ref>طوسی، رجال، ۳۵۱–۳۷۳؛ عطاردی، مسند الامام‌الرضا(ع)، ۲/۵۱۱–۵۵۵.</ref>؛ چنان‌که تنها [[محمدبن‌عیسی یقطینی]] توانست پانزده هزار حدیث از پاسخ‌های امام‌رضا(ع) به پرسش‌های مردم را گرد آورد.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۴۹/۹۷.</ref>


امام‌خمینی خاطرنشان کرده‌است که امام‌رضا(ع) در بیان مسائل ظرفیت عقلی و علمی افراد را در نظر می‌گرفت و گاه برای پذیرش بهتر مطلب برای مخاطبان، از سخنان امامان پیشین شاهد می‌آورد.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۶۳۲.</ref> ایشان به تناسب یادکرد از رهنمودهای کلامی، اخلاقی و فقهی امام‌رضا(ع) از برخی از شاگردان برجسته ایشان ازجمله [[فضل‌بن‌شاذان نیشابوری]]،<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۵۰۵.</ref> [[زکریابن‌آدم قمی]]،<ref>امام‌خمینی، الطهاره، ۳/۲۴۵.</ref> حسن‌بن‌علی وشاء،<ref>امام‌خمینی، الرسائل العشره، ۱۲۸.</ref> محمدبن‌اسماعیل بن‌بزیع،<ref>امام‌خمینی، الطهاره، ۴/۲۲۷.</ref> محمدبن‌سنان،<ref>امام‌خمینی، الطهاره، ۳/۱۸۳.</ref> حسن‌بن‌جهم،<ref>امام‌خمینی، الطهاره، ۴/۲۴۱.</ref> ابن‌ابی‌عمیر،<ref>امام‌خمینی، مکاسب، ۱/۲۳.</ref> معمربن‌خلاد،<ref>امام‌خمینی، مکاسب، ۱/۱۹۳.</ref> حسن‌بن‌حسین انباری،<ref>امام‌خمینی، مکاسب، ۲/۱۸۵.</ref> یونس‌بن‌عبدالرحمن،<ref>امام‌خمینی، مکاسب، ۲/۴۱۰.</ref> ریان‌بن‌صلت،<ref>امام‌خمینی، مکاسب، ۱/۷۷–۸۰.</ref> [[علی‌بن‌مهزیار اهوازی]]،<ref>امام‌خمینی، التعادل والترجیح، ۱۲۱.</ref> حسین‌بن‌سعید اهوازی،<ref>امام‌خمینی، التعادل والترجیح، ۱۵۸.</ref> علی‌بن‌اسباط،<ref>امام‌خمینی، التعادل والترجیح، ۱۹۴.</ref> اسماعیل‌بن‌مهران،<ref>امام‌خمینی، الخلل، ۱۲۷.</ref> احمدبن‌محمد بن‌ابی‌نصر بزنطی،<ref>امام‌خمینی، الخلل، ۳۴۴؛ امام‌خمینی، چهل حدیث، ۵۹۷.</ref> علی‌بن‌علی خزاعی،<ref>امام‌خمینی، الرسائل العشره، ۲۳.</ref> حسن‌بن‌محمد طوسی<ref>امام‌خمینی، مکاسب، ۱/۳۶۷.</ref> و حسین‌بن‌یزید نوفلی<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴.</ref> روایت نقل کرده‌است.
امام‌خمینی خاطرنشان کرده است که امام‌رضا(ع) در بیان مسائل ظرفیت عقلی و علمی افراد را در نظر می‌گرفت و گاه برای پذیرش بهتر مطلب برای مخاطبان، از سخنان امامان پیشین شاهد می‌آورد.<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۶۳۲.</ref> ایشان به تناسب یادکرد از رهنمودهای کلامی، اخلاقی و فقهی امام‌رضا(ع) از برخی از شاگردان برجسته ایشان ازجمله [[فضل‌بن‌شاذان نیشابوری]]،<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۵۰۵.</ref> [[زکریابن‌آدم قمی]]،<ref>امام‌خمینی، الطهاره، ۳/۲۴۵.</ref> حسن‌بن‌علی وشاء،<ref>امام‌خمینی، الرسائل العشره، ۱۲۸.</ref> محمدبن‌اسماعیل بن‌بزیع،<ref>امام‌خمینی، الطهاره، ۴/۲۲۷.</ref> محمدبن‌سنان،<ref>امام‌خمینی، الطهاره، ۳/۱۸۳.</ref> حسن‌بن‌جهم،<ref>امام‌خمینی، الطهاره، ۴/۲۴۱.</ref> ابن‌ابی‌عمیر،<ref>امام‌خمینی، مکاسب، ۱/۲۳.</ref> معمربن‌خلاد،<ref>امام‌خمینی، مکاسب، ۱/۱۹۳.</ref> حسن‌بن‌حسین انباری،<ref>امام‌خمینی، مکاسب، ۲/۱۸۵.</ref> یونس‌بن‌عبدالرحمن،<ref>امام‌خمینی، مکاسب، ۲/۴۱۰.</ref> ریان‌بن‌صلت،<ref>امام‌خمینی، مکاسب، ۱/۷۷–۸۰.</ref> [[علی‌بن‌مهزیار اهوازی]]،<ref>امام‌خمینی، التعادل والترجیح، ۱۲۱.</ref> حسین‌بن‌سعید اهوازی،<ref>امام‌خمینی، التعادل والترجیح، ۱۵۸.</ref> علی‌بن‌اسباط،<ref>امام‌خمینی، التعادل والترجیح، ۱۹۴.</ref> اسماعیل‌بن‌مهران،<ref>امام‌خمینی، الخلل، ۱۲۷.</ref> احمدبن‌محمد بن‌ابی‌نصر بزنطی،<ref>امام‌خمینی، الخلل، ۳۴۴؛ امام‌خمینی، چهل حدیث، ۵۹۷.</ref> علی‌بن‌علی خزاعی،<ref>امام‌خمینی، الرسائل العشره، ۲۳.</ref> حسن‌بن‌محمد طوسی<ref>امام‌خمینی، مکاسب، ۱/۳۶۷.</ref> و حسین‌بن‌یزید نوفلی<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴.</ref> روایت نقل کرده است.


امام‌خمینی با یادکرد نمونه‌هایی از تفسیر امام‌رضا(ع) از [[قرآن]]،<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۳۴۰؛ امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۴۰.</ref> افزوده‌است که امام‌رضا(ع) یکی از راه‌های فهم آیات متشابه را در پرتو آیات محکم معرفی<ref>امام‌خمینی، الاجتهاد و التقلید، ۱۳.</ref> و نیز عرضه احادیث بر قرآن را معیار دریافت احادیث صحیح از ناصحیح شمرده‌است.<ref>امام‌خمینی، التعادل و الترجیح، ۱۸۴.</ref> همچنین ایشان با آوردن نمونه‌هایی از احادیث منقولِ امام‌رضا(ع) از پیامبر اکرم(ص)<ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۲/۲۲۶؛ امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۷۲ و ۶۳۲.</ref> راه‌های حل تعارض در اخبار نبوی را نشان داده‌است.<ref>امام‌خمینی، تنقیح الاصول، ۴/۵۳۶.</ref>
امام‌خمینی با یادکرد نمونه‌هایی از تفسیر امام‌رضا(ع) از [[قرآن]]،<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۳۴۰؛ امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۴۰.</ref> افزوده است که امام‌رضا(ع) یکی از راه‌های فهم آیات متشابه را در پرتو آیات محکم معرفی<ref>امام‌خمینی، الاجتهاد و التقلید، ۱۳.</ref> و نیز عرضه احادیث بر قرآن را معیار دریافت احادیث صحیح از ناصحیح شمرده است.<ref>امام‌خمینی، التعادل و الترجیح، ۱۸۴.</ref> همچنین ایشان با آوردن نمونه‌هایی از احادیث منقولِ امام‌رضا(ع) از پیامبر اکرم(ص)<ref>امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۲/۲۲۶؛ امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۷۲ و ۶۳۲.</ref> راه‌های حل تعارض در اخبار نبوی را نشان داده است.<ref>امام‌خمینی، تنقیح الاصول، ۴/۵۳۶.</ref>


امام‌خمینی استوارکردن مبانی اسلام را از مهم‌ترین اهداف همه ائمه(ع) ازجمله امام‌رضا(ع) دانسته و یادآور شده‌است مکتب اسلام با مجاهدت‌های پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) ازجمله امام‌رضا(ع) که مهمان ایرانیان است، به پیش رفته‌است و مدعیان پیروی از آن حضرت باید پرتویی از تعالیم و سیرت ائمه(ع) را در خود زنده کنند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۷۶.</ref> در بیانی دیگر مکتب امام‌رضا(ع) را هسته مرکزی و حقیقت اسلام دانسته‌است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۴۲۷.</ref> ایشان روایاتی را از امام‌رضا(ع) در موضوعات توحید و تنزیه خداوند از صفات سلبیه و همچنین تشبیه،<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۳۱۶؛ امام‌خمینی، چهل حدیث، ۶۳۲.</ref> [[عصمت]] و تنزیه [[پیامبران(ع)|پیامبران الهی]] از [[گناه]] و خطا و ردّ برداشت‌های نادرست صاحبان مذاهب از آیات قرآن دربارهٔ رسول خدا(ص)<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۳۴۰–۳۴۱.</ref> و تحریف‌زدایی از روایات منسوب به [[پیامبر اکرم(ص)|پیامبر(ص)]]<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۶۳۲–۶۳۳.</ref> نقل کرده‌است. ایشان خاطرنشان کرده‌است امام‌رضا(ع) همراه دیگر [[امامان(ع)]] در تحکیم مبانی مکتب [[اهل بیت]] و کوتاه‌کردن دست کسانی که به ملت‌ها [[ظلم]] می‌کنند تلاش کرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۷۶.</ref> و به‌رغم آن ابتلائات و گرفتاری‌ها، با آرامش و بدون ایجاد اختلاف راه خود را به پیش می‌برد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۴۲۷.</ref>
امام‌خمینی استوارکردن مبانی اسلام را از مهم‌ترین اهداف همه ائمه(ع) ازجمله امام‌رضا(ع) دانسته و یادآور شده است مکتب اسلام با مجاهدت‌های پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) ازجمله امام‌رضا(ع) که مهمان ایرانیان است، به پیش رفته است و مدعیان پیروی از آن حضرت باید پرتویی از تعالیم و سیرت ائمه(ع) را در خود زنده کنند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۷۶.</ref> در بیانی دیگر مکتب امام‌رضا(ع) را هسته مرکزی و حقیقت اسلام دانسته است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۴۲۷.</ref> ایشان روایاتی را از امام‌رضا(ع) در موضوعات توحید و تنزیه خداوند از صفات سلبیه و همچنین تشبیه،<ref>امام‌خمینی، دعاء السحر، ۳۱۶؛ امام‌خمینی، چهل حدیث، ۶۳۲.</ref> [[عصمت]] و تنزیه [[پیامبران(ع)|پیامبران الهی]] از [[گناه]] و خطا و ردّ برداشت‌های نادرست صاحبان مذاهب از آیات قرآن دربارهٔ رسول خدا(ص)<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۳۴۰–۳۴۱.</ref> و تحریف‌زدایی از روایات منسوب به [[پیامبر اکرم(ص)|پیامبر(ص)]]<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۶۳۲–۶۳۳.</ref> نقل کرده است. ایشان خاطرنشان کرده است امام‌رضا(ع) همراه دیگر [[امامان(ع)]] در تحکیم مبانی مکتب [[اهل بیت]] و کوتاه‌کردن دست کسانی که به ملت‌ها [[ظلم]] می‌کنند تلاش کرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۷۶.</ref> و به‌رغم آن ابتلائات و گرفتاری‌ها، با آرامش و بدون ایجاد اختلاف راه خود را به پیش می‌برد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۴۲۷.</ref>


مبارزه با تحریفات درون‌مذهبی از دیگر فعالیت‌های امام‌رضا(ع) بود. پس از [[شهادت]] امام‌کاظم(ع) در سال ۱۸۳ق گروهی درگذشت ایشان را انکار و ادعا کردند ایشان زنده است. سوء برداشت از برخی روایات<ref>طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۲/۷۶۰؛ مجلسی، بحارالانوار، ۴۸/۲۶۶؛ ناصری، الواقفیة دراسة تحلیلیه، ۱/۲۵–۳۲.</ref> و نیز بی‌تقوایی و تصاحب اموال امانتی [[امام‌کاظم(ع)]] که نزد برخی از آنان بود،<ref>صدوق، علل الشرائع، ۱/۲۳۵، صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۱/۱۱۳.</ref> از دلایل گسترش این گمان بود. امام‌رضا(ع) به مقابله و مبارزه با این افکار و طرفداران آن پرداخت<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۲/۲۱۶؛ طبرسی، إعلام الوری، ۲/۵۹.</ref>؛ همچنین مبارزه با غالیان و کسانی که با ادعای دفاع از [[تشیع]]، ائمه(ع) را از جایگاه بشری خود بالا می‌بردند و به این وسیله ضمن تحریف جایگاه [[اهل بیت(ع)]] آنان را در میان مردم بدنام می‌کردند،<ref>صدوق، التوحید، ۲/۳۵۲–۳۵۳.</ref> از فعالیت‌های امام‌رضا(ع) بود. ابوالخطاب از [[غالیان]] دوره [[امام‌صادق(ع)]] بود و به حضرت صادق(ع) آزار بسیاری رساند.<ref>صدوق، التوحید، ۲/۳۶۶–۳۶۷.</ref> طرفداران وی مانند محمدبن‌فرات در دوره امام‌رضا(ع) فعال بودند<ref>طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۲/۸۲۹؛ مجلسی، بحارالانوار، ۲۵/۳۱۹.</ref> و امام‌رضا(ع) با آنان به‌شدت برخورد و آنان را [[لعن]] کرد و با آگاه‌کردن مردم از انحراف آنان، زمینه طرد این گروه از جامعه شیعی را فراهم ساخت.<ref>امام‌خمینی، الطهاره، ۳/۳۳۷.</ref>
مبارزه با تحریفات درون‌مذهبی از دیگر فعالیت‌های امام‌رضا(ع) بود. پس از [[شهادت]] امام‌کاظم(ع) در سال ۱۸۳ق گروهی درگذشت ایشان را انکار و ادعا کردند ایشان زنده است. سوء برداشت از برخی روایات<ref>طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۲/۷۶۰؛ مجلسی، بحارالانوار، ۴۸/۲۶۶؛ ناصری، الواقفیة دراسة تحلیلیه، ۱/۲۵–۳۲.</ref> و نیز بی‌تقوایی و تصاحب اموال امانتی [[امام‌کاظم(ع)]] که نزد برخی از آنان بود،<ref>صدوق، علل الشرائع، ۱/۲۳۵، صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۱/۱۱۳.</ref> از دلایل گسترش این گمان بود. امام‌رضا(ع) به مقابله و مبارزه با این افکار و طرفداران آن پرداخت<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۲/۲۱۶؛ طبرسی، إعلام الوری، ۲/۵۹.</ref>؛ همچنین مبارزه با غالیان و کسانی که با ادعای دفاع از [[تشیع]]، ائمه(ع) را از جایگاه بشری خود بالا می‌بردند و به این وسیله ضمن تحریف جایگاه [[اهل بیت(ع)]] آنان را در میان مردم بدنام می‌کردند،<ref>صدوق، التوحید، ۲/۳۵۲–۳۵۳.</ref> از فعالیت‌های امام‌رضا(ع) بود. ابوالخطاب از [[غالیان]] دوره [[امام‌صادق(ع)]] بود و به حضرت صادق(ع) آزار بسیاری رساند.<ref>صدوق، التوحید، ۲/۳۶۶–۳۶۷.</ref> طرفداران وی مانند محمدبن‌فرات در دوره امام‌رضا(ع) فعال بودند<ref>طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۲/۸۲۹؛ مجلسی، بحارالانوار، ۲۵/۳۱۹.</ref> و امام‌رضا(ع) با آنان به‌شدت برخورد و آنان را [[لعن]] کرد و با آگاه‌کردن مردم از انحراف آنان، زمینه طرد این گروه از جامعه شیعی را فراهم ساخت.<ref>امام‌خمینی، الطهاره، ۳/۳۳۷.</ref>


بیان [[احکام]] و حکمت شرایع دینی از دیگر آثار به‌یادمانده از امام‌رضا(ع) است<ref>عطاردی، مسند الامام‌الرضا(ع)، ۲/۱۳۷–۴۲۵.</ref> که امام‌خمینی افزون بر استدلال به روایات ایشان در احکام گوناگون،<ref>امام‌خمینی، الرسائل العشره، ۱۲۸.</ref> به بیان فلسفه [[وضو]]،<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۶۸.</ref> فلسفه [[غسل جنابت]]<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۷۵.</ref> و حکمت [[آداب نماز]]<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۵۰۶.</ref> از کلام امام‌رضا(ع) اشاره کرده و نیز افزوده‌است روش [[اجتهاد]] در احکام و تفریع فروع از دوره امام‌صادق(ع) و امام‌رضا(ع) متداول شده‌است و به نقل از منابع،<ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ۲۷/۶۲.</ref> یادآور شده‌است که امام‌رضا(ع) بیان اصول و سرفصل‌های اصلی [[احکام]] را وظیفه ائمه(ع) و تفریع و نظریه‌پردازی و تطبیق آن بر اصول را وظیفه فقها شمرده‌ است<ref>امام‌خمینی، الاجتهاد و التقلید، ۷۱–۷۲.</ref>؛ بر همین اساس امام‌خمینی مستند پیروی از مجتهدان را به صدر اسلام برگردانده و افزوده‌ است امام‌رضا(ع) مردم را برای فهم احکام در صورت دسترسی‌نداشتن به معصوم، به [[زکریابن‌آدم قمی]]<ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ۲۷/۱۴۶.</ref> ارجاع داده‌است<ref>امام‌خمینی، الاجتهاد و التقلید، ۸۰.</ref> و این ارجاع به عالِم، موضوعی تعبدی نیست و بلکه ارتکازی عقلایی است<ref>امام‌خمینی، الاجتهاد و التقلید، ۱۰۲.</ref>؛ همچنین امام‌رضا(ع) ملاک‌هایی را دربارهٔ اختلاف روایات و راه برون‌رفت از آن را ارائه داده‌ است.<ref>امام‌خمینی، تنقیح الاصول، ۳/۲۸۹.</ref>
بیان [[احکام]] و حکمت شرایع دینی از دیگر آثار به‌یادمانده از امام‌رضا(ع) است<ref>عطاردی، مسند الامام‌الرضا(ع)، ۲/۱۳۷–۴۲۵.</ref> که امام‌خمینی افزون بر استدلال به روایات ایشان در احکام گوناگون،<ref>امام‌خمینی، الرسائل العشره، ۱۲۸.</ref> به بیان فلسفه [[وضو]]،<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۶۸.</ref> فلسفه [[غسل جنابت]]<ref>امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۷۵.</ref> و حکمت [[آداب نماز]]<ref>امام‌خمینی، چهل حدیث، ۵۰۶.</ref> از کلام امام‌رضا(ع) اشاره کرده و نیز افزوده است روش [[اجتهاد]] در احکام و تفریع فروع از دوره امام‌صادق(ع) و امام‌رضا(ع) متداول شده است و به نقل از منابع،<ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ۲۷/۶۲.</ref> یادآور شده است که امام‌رضا(ع) بیان اصول و سرفصل‌های اصلی [[احکام]] را وظیفه ائمه(ع) و تفریع و نظریه‌پردازی و تطبیق آن بر اصول را وظیفه فقها شمرده‌ است<ref>امام‌خمینی، الاجتهاد و التقلید، ۷۱–۷۲.</ref>؛ بر همین اساس امام‌خمینی مستند پیروی از مجتهدان را به صدر اسلام برگردانده و افزوده‌ است امام‌رضا(ع) مردم را برای فهم احکام در صورت دسترسی‌نداشتن به معصوم، به [[زکریابن‌آدم قمی]]<ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ۲۷/۱۴۶.</ref> ارجاع داده است<ref>امام‌خمینی، الاجتهاد و التقلید، ۸۰.</ref> و این ارجاع به عالِم، موضوعی تعبدی نیست و بلکه ارتکازی عقلایی است<ref>امام‌خمینی، الاجتهاد و التقلید، ۱۰۲.</ref>؛ همچنین امام‌رضا(ع) ملاک‌هایی را دربارهٔ اختلاف روایات و راه برون‌رفت از آن را ارائه داده‌ است.<ref>امام‌خمینی، تنقیح الاصول، ۳/۲۸۹.</ref>


== مناظرات ==
== مناظرات ==
از مسائل قابل توجه در زندگی امام‌رضا(ع) مناظرات ایشان با افراد و جریان‌های فکری گوناگون بود. خراسان در دوره آن حضرت آوردگاه ادیان و مذاهب گوناگون بود و در سایه برخی آزادی‌های فرهنگی و نهضت ترجمه، کتاب‌های ایرانی و یونانی شیوع یافت و باورهای یهودی، مسیحی، زرتشتی، صابئی و دهری رواج پیدا کردند.<ref>میراحمدی و رضایی‌پناه، تحلیل گفتمان مناظره‌ها و مجادله‌های حضرت رضا(ع)، ۷۶.</ref> امام‌رضا(ع) در عرصه‌های مختلف با صاحبان افکار از ادیان مطرح آن روز و نیز بزرگان مذاهب اسلامی مناظره کرد و بر همه [[پیروزی|پیروز]] شد. مناظره با [[زندیقان]] و افرادی که دربارهٔ [[قدرت خداوند]] در تردید بودند،<ref>صدوق، التوحید، ۲۵۱–۲۵۲.</ref> مناظره با ثنویان و دوگانه‌پرستان،<ref>صدوق، التوحید، ۲۷۰.</ref> مناظره با [[جاثلیق]] بزرگ مسیحیان و قسطاس رومی، مناظره با بزرگ هیربدان (متکلم زرتشتیان)، مناظره با [[رأس‌الجالوت]] بزرگ یهودیان، مناظره با [[عمران صابی]]، بزرگ صابئیان دربارهٔ نبوت انبیا(ع) و اثبات حقانیت پیامبر اسلام(ص)<ref>صدوق، التوحید، ۴۱۷–۴۴۱؛ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۱/۱۵۴.</ref>؛ مناظره با ابوقرّه همراه جاثلیق دربارهٔ مذهب عیسی<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۲/۲۳۰.</ref> و مناظره با صباح‌بن‌نصر هندی،<ref>عطاردی، مسند الامام‌الرضا(ع)، ۲/۱۰۳–۱۰۴.</ref> ازجمله مناظرات آن حضرت بود. همچنین امام‌رضا(ع) با عده‌ای از متکلمان برجسته [[اهل سنت]] ازجمله با علی‌بن‌جهم دربارهٔ [[عصمت انبیا(ع)]]،<ref>عطاردی، مسند الامام‌الرضا(ع)، ۲/۹۳–۹۵.</ref> با ابوقرّه محدث دربارهٔ [[صفات خدا]] و امکان رؤیت خداوند،<ref>کلینی، کافی، ۱/۹۵–۹۶؛ عطاردی، مسند الامام‌الرضا(ع)، ۱/۱۵–۱۶.</ref> با سلیمان مروزی دربارهٔ [[اسما و صفات|صفات خداوند]]<ref>صدوق، التوحید، ۴۴۱–۴۵۴؛ عطاردی، مسند الامام‌الرضا(ع)، ۲/۱۰۵–۱۱۳.</ref> و مناظره‌ای مفصل در مجلس [[مأمون]] در مرو با علمای اهل سنت دربارهٔ [[امامت]] و صفات امام معصوم<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۱/۲۲۹–۲۴۰؛ عطاردی، مسند الامام‌الرضا(ع)، ۲/۱۱۴–۱۲۴.</ref> داشته‌است. امام‌خمینی در سخنی به مناسبت مناظرات اعتقادی امام‌رضا(ع) در خراسان و پاسخ به پرسش‌های عمران صابی،<ref>صدوق، التوحید، ۴۱۷–۴۳۶.</ref> تربیت دینی فرزندان ایرانیان را مدیون فعالیت‌های امام‌رضا(ع) شمرده‌است.<ref>امام‌خمینی، تعلیقه فوائد، ۱۵۰.</ref>
از مسائل قابل توجه در زندگی امام‌رضا(ع) مناظرات ایشان با افراد و جریان‌های فکری گوناگون بود. خراسان در دوره آن حضرت آوردگاه ادیان و مذاهب گوناگون بود و در سایه برخی آزادی‌های فرهنگی و نهضت ترجمه، کتاب‌های ایرانی و یونانی شیوع یافت و باورهای یهودی، مسیحی، زرتشتی، صابئی و دهری رواج پیدا کردند.<ref>میراحمدی و رضایی‌پناه، تحلیل گفتمان مناظره‌ها و مجادله‌های حضرت رضا(ع)، ۷۶.</ref> امام‌رضا(ع) در عرصه‌های مختلف با صاحبان افکار از ادیان مطرح آن روز و نیز بزرگان مذاهب اسلامی مناظره کرد و بر همه [[پیروزی|پیروز]] شد. مناظره با [[زندیقان]] و افرادی که دربارهٔ [[قدرت خداوند]] در تردید بودند،<ref>صدوق، التوحید، ۲۵۱–۲۵۲.</ref> مناظره با ثنویان و دوگانه‌پرستان،<ref>صدوق، التوحید، ۲۷۰.</ref> مناظره با [[جاثلیق]] بزرگ مسیحیان و قسطاس رومی، مناظره با بزرگ هیربدان (متکلم زرتشتیان)، مناظره با [[رأس‌الجالوت]] بزرگ یهودیان، مناظره با [[عمران صابی]]، بزرگ صابئیان دربارهٔ نبوت انبیا(ع) و اثبات حقانیت پیامبر اسلام(ص)<ref>صدوق، التوحید، ۴۱۷–۴۴۱؛ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۱/۱۵۴.</ref>؛ مناظره با ابوقرّه همراه جاثلیق دربارهٔ مذهب عیسی<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۲/۲۳۰.</ref> و مناظره با صباح‌بن‌نصر هندی،<ref>عطاردی، مسند الامام‌الرضا(ع)، ۲/۱۰۳–۱۰۴.</ref> ازجمله مناظرات آن حضرت بود. همچنین امام‌رضا(ع) با عده‌ای از متکلمان برجسته [[اهل سنت]] ازجمله با علی‌بن‌جهم دربارهٔ [[عصمت انبیا(ع)]]،<ref>عطاردی، مسند الامام‌الرضا(ع)، ۲/۹۳–۹۵.</ref> با ابوقرّه محدث دربارهٔ [[صفات خدا]] و امکان رؤیت خداوند،<ref>کلینی، کافی، ۱/۹۵–۹۶؛ عطاردی، مسند الامام‌الرضا(ع)، ۱/۱۵–۱۶.</ref> با سلیمان مروزی دربارهٔ [[اسما و صفات|صفات خداوند]]<ref>صدوق، التوحید، ۴۴۱–۴۵۴؛ عطاردی، مسند الامام‌الرضا(ع)، ۲/۱۰۵–۱۱۳.</ref> و مناظره‌ای مفصل در مجلس [[مأمون]] در مرو با علمای اهل سنت دربارهٔ [[امامت]] و صفات امام معصوم<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۱/۲۲۹–۲۴۰؛ عطاردی، مسند الامام‌الرضا(ع)، ۲/۱۱۴–۱۲۴.</ref> داشته است. امام‌خمینی در سخنی به مناسبت مناظرات اعتقادی امام‌رضا(ع) در خراسان و پاسخ به پرسش‌های عمران صابی،<ref>صدوق، التوحید، ۴۱۷–۴۳۶.</ref> تربیت دینی فرزندان ایرانیان را مدیون فعالیت‌های امام‌رضا(ع) شمرده است.<ref>امام‌خمینی، تعلیقه فوائد، ۱۵۰.</ref>


== ولایتعهدی امام‌رضا(ع) ==
== ولایتعهدی امام‌رضا(ع) ==
از مسائل مهم زندگی و مرتبط با فعالیت‌های سیاسی امام‌رضا(ع) موضوع ولایتعهدی آن حضرت از [[مأمون عباسی]] است. پس از مرگ محمد امین در سال ۱۹۷ق،<ref>مسعودی، اثبات الوصیه، ۲۰۹.</ref> مأمون عباسی که ادعای شیعه‌بودن داشت،<ref>مسعودی، اثبات الوصیه، ۲۱۱.</ref> در صدد برآمد که امام‌رضا(ع) را جانشین خود قرار دهد.<ref>مسعودی، اثبات الوصیه، ۲۱۱–۲۱۲؛ مجلسی، بحارالانوار، ۴۹/۱۲۸.</ref> عده‌ای از تذکره‌نگاران،<ref>←مطهری، مجموعه آثار، ۱۸/۱۱۹–۱۲۰.</ref> بر آن‌اند که مأمون در آغاز به‌راستی در صدد واگذاری خلافت به [[بنی‌هاشم]] بوده‌است که دیگران وی را اغوا کردند<ref>مفید، الارشاد، ۲/۲۵۹–۲۷۰؛ ابن‌صباغ، الفصول المهمة، ۲/۹۷۳؛ چنارانی، امام‌رضا(ع) از دیدگاه اهل سنت، ۷۳–۷۴.</ref>؛ ولی بیشتر تذکره‌نگاران و تحلیل‌گرایان شیعی از جمله [[امام‌خمینی]] برآن‌اند که مأمون در این برنامه [[صداقت]] نداشت و در پی مقاصد سیاسی خود بود و پس از رسیدن به مقصود، امام(ع) را به [[شهادت]] رساند. گفته شده وی از [[ولایتعهدی امام‌رضا(ع)]] چندین هدف داشت، ازجمله تبدیل صحنه مبارزات شدید انقلابی شیعیان و علویان به عرصه فعالیت سیاسی آرام و بی‌خطر،<ref>عاملی، الحیاة السیاسیة للامام‌الرضا(ع)، ۱۹۰–۱۹۶؛ خامنه‌ای، انسان ۲۵۰ ساله، ۳۶۸؛ میراحمدی و رضایی‌پناه، تحلیل گفتمان مناظره‌ها و مجادله‌های حضرت رضا(ع)، ۸۵.</ref> تخطئه مدعای [[تشیع]] مبنی بر غاصبانه‌بودن خلافت‌های عباسی و مشروعیت‌دادن به این خلافت‌ها، نقض ادعای [[شیعه|شیعیان]] مبنی بر پارسایی و بی‌اعتنایی ائمه(ع) به دنیا، نظارت بر امام‌رضا(ع) به عنوان کانون مبارزه، از میان‌بردن وجهه مردمی ایشان، کسب حیثیت معنوی در میان مردم و تبدیل امام‌رضا(ع) به توجیه‌گر دستگاه خلافت و نیز سرکوب‌کردن قیام‌های علویان<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۸/۱۱۶–۱۲۴؛ خامنه‌ای، انسان ۲۵۰ ساله، ۳۶۸–۳۷۰.</ref>؛ از این‌رو امام‌رضا(ع) در سال ۲۰۰ق از [[مدینه]] به مرو (مرکز [[خراسان]] آن روز) برده شد<ref>←عرفان‌منش، جغرافیای تاریخی هجرت امام‌رضا(ع)، ۱۲–۲۷۱.</ref> و ایشان ولایتعهدی را به‌اجبار پذیرفت.<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۲/۱۳۹؛ عرفان‌منش، جغرافیای تاریخی هجرت امام‌رضا(ع)، ۶۶–۶۹؛ عطاردی، مسند الامام‌الرضا(ع)، ۱/۳۴۸.</ref> مأمون به نام حضرت سکه زد و در شهرها به نام ایشان خطبه خواندند.<ref>مفید، الارشاد، ۲/۲۶۱–۲۶۲؛ اربلی، کشف الغمة، ۳/۷۱.</ref> مأمون جامه سیاه را که [[شعار]] عباسیان بود، به لباس سبز بدل کرد.<ref>اربلی، کشف الغمة، ۳/۷۰؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام‌خمینی، ۳۳۴.</ref> عده‌ای از بنی‌عباس که از نیت واقعی مأمون خبر نداشتند با ولایتعهدی امام‌رضا(ع) مخالف بودند<ref>عرفان‌منش، جغرافیای تاریخی هجرت امام‌رضا(ع)، ۷۱.</ref>؛ ولی مأمون پس از مدتی پرده از راز درونی خود در انتصاب حضرت به ولایتعهدی برداشت.<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۲/۱۶۸–۱۷۰.</ref>
از مسائل مهم زندگی و مرتبط با فعالیت‌های سیاسی امام‌رضا(ع) موضوع ولایتعهدی آن حضرت از [[مأمون عباسی]] است. پس از مرگ محمد امین در سال ۱۹۷ق،<ref>مسعودی، اثبات الوصیه، ۲۰۹.</ref> مأمون عباسی که ادعای شیعه‌بودن داشت،<ref>مسعودی، اثبات الوصیه، ۲۱۱.</ref> در صدد برآمد که امام‌رضا(ع) را جانشین خود قرار دهد.<ref>مسعودی، اثبات الوصیه، ۲۱۱–۲۱۲؛ مجلسی، بحارالانوار، ۴۹/۱۲۸.</ref> عده‌ای از تذکره‌نگاران،<ref>←مطهری، مجموعه آثار، ۱۸/۱۱۹–۱۲۰.</ref> بر آن‌اند که مأمون در آغاز به‌راستی در صدد واگذاری خلافت به [[بنی‌هاشم]] بوده است که دیگران وی را اغوا کردند<ref>مفید، الارشاد، ۲/۲۵۹–۲۷۰؛ ابن‌صباغ، الفصول المهمة، ۲/۹۷۳؛ چنارانی، امام‌رضا(ع) از دیدگاه اهل سنت، ۷۳–۷۴.</ref>؛ ولی بیشتر تذکره‌نگاران و تحلیل‌گرایان شیعی از جمله [[امام‌خمینی]] برآن‌اند که مأمون در این برنامه [[صداقت]] نداشت و در پی مقاصد سیاسی خود بود و پس از رسیدن به مقصود، امام(ع) را به [[شهادت]] رساند. گفته شده وی از [[ولایتعهدی امام‌رضا(ع)]] چندین هدف داشت، ازجمله تبدیل صحنه مبارزات شدید انقلابی شیعیان و علویان به عرصه فعالیت سیاسی آرام و بی‌خطر،<ref>عاملی، الحیاة السیاسیة للامام‌الرضا(ع)، ۱۹۰–۱۹۶؛ خامنه‌ای، انسان ۲۵۰ ساله، ۳۶۸؛ میراحمدی و رضایی‌پناه، تحلیل گفتمان مناظره‌ها و مجادله‌های حضرت رضا(ع)، ۸۵.</ref> تخطئه مدعای [[تشیع]] مبنی بر غاصبانه‌بودن خلافت‌های عباسی و مشروعیت‌دادن به این خلافت‌ها، نقض ادعای [[شیعه|شیعیان]] مبنی بر پارسایی و بی‌اعتنایی ائمه(ع) به دنیا، نظارت بر امام‌رضا(ع) به عنوان کانون مبارزه، از میان‌بردن وجهه مردمی ایشان، کسب حیثیت معنوی در میان مردم و تبدیل امام‌رضا(ع) به توجیه‌گر دستگاه خلافت و نیز سرکوب‌کردن قیام‌های علویان<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۸/۱۱۶–۱۲۴؛ خامنه‌ای، انسان ۲۵۰ ساله، ۳۶۸–۳۷۰.</ref>؛ از این‌رو امام‌رضا(ع) در سال ۲۰۰ق از [[مدینه]] به مرو (مرکز [[خراسان]] آن روز) برده شد<ref>←عرفان‌منش، جغرافیای تاریخی هجرت امام‌رضا(ع)، ۱۲–۲۷۱.</ref> و ایشان ولایتعهدی را به‌اجبار پذیرفت.<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۲/۱۳۹؛ عرفان‌منش، جغرافیای تاریخی هجرت امام‌رضا(ع)، ۶۶–۶۹؛ عطاردی، مسند الامام‌الرضا(ع)، ۱/۳۴۸.</ref> مأمون به نام حضرت سکه زد و در شهرها به نام ایشان خطبه خواندند.<ref>مفید، الارشاد، ۲/۲۶۱–۲۶۲؛ اربلی، کشف الغمة، ۳/۷۱.</ref> مأمون جامه سیاه را که [[شعار]] عباسیان بود، به لباس سبز بدل کرد.<ref>اربلی، کشف الغمة، ۳/۷۰؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام‌خمینی، ۳۳۴.</ref> عده‌ای از بنی‌عباس که از نیت واقعی مأمون خبر نداشتند با ولایتعهدی امام‌رضا(ع) مخالف بودند<ref>عرفان‌منش، جغرافیای تاریخی هجرت امام‌رضا(ع)، ۷۱.</ref>؛ ولی مأمون پس از مدتی پرده از راز درونی خود در انتصاب حضرت به ولایتعهدی برداشت.<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۲/۱۶۸–۱۷۰.</ref>


[[امام‌خمینی]] تأکید کرده‌است که هدف امام‌رضا(ع) چون دیگر امامان معصوم(ع) پیشبرد اسلام، مبارزه با [[ستم]] و حکومت‌های ستمگر و [[قیام]] برای برپایی نظام عادلانه بود. از سوی دیگر، مأمون عباسی با تزویر و زیر نظر گرفتن امام‌رضا(ع) با نام ولایتعهدی، در صدد جلوگیری از قیام ایشان برای برهم‌زدن اساس سلطنت عباسیان بود.<ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۱۵۰–۱۵۲.</ref> ایشان، چنان‌که منابع روایی نشان می‌دهد،<ref>کلینی، کافی، ۱/۴۸۸؛ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۲/۱۴۰؛ اربلی، کشف الغمة، ۳/۶۹–۷۰.</ref> بردن امام‌رضا(ع) را از [[مدینه]] به [[خراسان]] برای ولایتعهدی از روی اجبار و نیرنگ خوانده و تصریح کرده‌است مأمون و همفکران وی از آغاز در پی رسیدن حضرت رضا(ع) به حکومت و ایجاد فرصت برای ایشان جهت دستیابی به تعلیمات اسلامی نبودند،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۷–۸.</ref> بلکه برای جلوگیری از قیام امام‌رضا(ع) علیه حکومت عباسی، آن حضرت را با تزویر به مرو بردند<ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۱۵۰.</ref> و مأمون با خطاب «یا ابن‌عم» و «یا ابن‌رسول‌اللَّه» ایشان را تحت نظر نگاه داشت. ایشان یادآور شده‌است حاکمان ستمگری مانند مأمون عباسی همه چیز را برای حکومت خود می‌خواستند و از آنجاکه امام‌رضا(ع) فرزند [[پیغمبر(ص)]] بود و در حق او وصیت شده بود، مأمون نمی‌توانست ایشان را با آن جایگاه اجتماعی در مدینه به حال خود رها کند و اگر امام(ع) درباری می‌شد، وی با کمال عزت و احترام با ایشان رفتار می‌کرد و حتی دست ایشان را هم می‌بوسید.<ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۱۵۱–۱۵۲.</ref>
[[امام‌خمینی]] تأکید کرده است که هدف امام‌رضا(ع) چون دیگر امامان معصوم(ع) پیشبرد اسلام، مبارزه با [[ستم]] و حکومت‌های ستمگر و [[قیام]] برای برپایی نظام عادلانه بود. از سوی دیگر، مأمون عباسی با تزویر و زیر نظر گرفتن امام‌رضا(ع) با نام ولایتعهدی، در صدد جلوگیری از قیام ایشان برای برهم‌زدن اساس سلطنت عباسیان بود.<ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۱۵۰–۱۵۲.</ref> ایشان، چنان‌که منابع روایی نشان می‌دهد،<ref>کلینی، کافی، ۱/۴۸۸؛ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۲/۱۴۰؛ اربلی، کشف الغمة، ۳/۶۹–۷۰.</ref> بردن امام‌رضا(ع) را از [[مدینه]] به [[خراسان]] برای ولایتعهدی از روی اجبار و نیرنگ خوانده و تصریح کرده است مأمون و همفکران وی از آغاز در پی رسیدن حضرت رضا(ع) به حکومت و ایجاد فرصت برای ایشان جهت دستیابی به تعلیمات اسلامی نبودند،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۷–۸.</ref> بلکه برای جلوگیری از قیام امام‌رضا(ع) علیه حکومت عباسی، آن حضرت را با تزویر به مرو بردند<ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۱۵۰.</ref> و مأمون با خطاب «یا ابن‌عم» و «یا ابن‌رسول‌اللَّه» ایشان را تحت نظر نگاه داشت. ایشان یادآور شده است حاکمان ستمگری مانند مأمون عباسی همه چیز را برای حکومت خود می‌خواستند و از آنجاکه امام‌رضا(ع) فرزند [[پیغمبر(ص)]] بود و در حق او وصیت شده بود، مأمون نمی‌توانست ایشان را با آن جایگاه اجتماعی در مدینه به حال خود رها کند و اگر امام(ع) درباری می‌شد، وی با کمال عزت و احترام با ایشان رفتار می‌کرد و حتی دست ایشان را هم می‌بوسید.<ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۱۵۱–۱۵۲.</ref>


امام‌رضا(ع) در پاسخ افرادی از [[شیعیان]] و [[خوارج]] که پذیرش ولایتعهدی را با [[زهد]] و دیانت ناسازگار می‌شمردند، یادآور شد اساس دیانت و سلطنت منافاتی با هم ندارند و دیگر اینکه ضرورتْ [[یوسف پیامبر(ع)]] را واداشت که منصب خزانه‌داری عزیز [[مصر]] را بپذیرد و بگوید «اجْعَلْنی عَلی خَزائِنِ اْلأَرْضِ»،<ref>یوسف، ۵۵.</ref> با آنکه یوسف(ع) پیامبر بود و جایگاه نبی از وصی بالاتر است و نیز عزیز مصر [[کافر]] بود و مأمون مسلمان و جایگاه مسلمان از [[کافر]] برتر است.<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۲/۱۳۹–۱۴۰.</ref> امام‌خمینی نیز با استناد به روایات بیان کرده‌است اصل سلطنت برای پیامبر(ص) و ائمه(ع) مشکلی ندارد و یوسف پیامبر(ص) سلطنت مصر را پذیرفت<ref>امام‌خمینی، کشف اسرار، ۲۲۸.</ref> و دیگر آنکه قبول ولایتعهدی مأمون از باب ضرورت و [[تقیه]] بوده‌است<ref>امام‌خمینی، مکاسب، ۲/۱۶۹.</ref> و نیز در شرح این فرموده امام‌رضا(ع) افزوده‌است که چه بسا این توضیح امام(ع) به جهت حراست از ایمان مؤمنانی بود که پذیرش مقام سلطنت را با [[ساده‌زیستی]] منافی می‌دانستند یا این کار را موجب تقویت سلطنت جور به حساب می‌آوردند.<ref>امام‌خمینی، مکاسب، ۲/۱۶۹.</ref>
امام‌رضا(ع) در پاسخ افرادی از [[شیعیان]] و [[خوارج]] که پذیرش ولایتعهدی را با [[زهد]] و دیانت ناسازگار می‌شمردند، یادآور شد اساس دیانت و سلطنت منافاتی با هم ندارند و دیگر اینکه ضرورتْ [[یوسف پیامبر(ع)]] را واداشت که منصب خزانه‌داری عزیز [[مصر]] را بپذیرد و بگوید «اجْعَلْنی عَلی خَزائِنِ اْلأَرْضِ»،<ref>یوسف، ۵۵.</ref> با آنکه یوسف(ع) پیامبر بود و جایگاه نبی از وصی بالاتر است و نیز عزیز مصر [[کافر]] بود و مأمون مسلمان و جایگاه مسلمان از [[کافر]] برتر است.<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۲/۱۳۹–۱۴۰.</ref> امام‌خمینی نیز با استناد به روایات بیان کرده است اصل سلطنت برای پیامبر(ص) و ائمه(ع) مشکلی ندارد و یوسف پیامبر(ص) سلطنت مصر را پذیرفت<ref>امام‌خمینی، کشف اسرار، ۲۲۸.</ref> و دیگر آنکه قبول ولایتعهدی مأمون از باب ضرورت و [[تقیه]] بوده است<ref>امام‌خمینی، مکاسب، ۲/۱۶۹.</ref> و نیز در شرح این فرموده امام‌رضا(ع) افزوده است که چه بسا این توضیح امام(ع) به جهت حراست از ایمان مؤمنانی بود که پذیرش مقام سلطنت را با [[ساده‌زیستی]] منافی می‌دانستند یا این کار را موجب تقویت سلطنت جور به حساب می‌آوردند.<ref>امام‌خمینی، مکاسب، ۲/۱۶۹.</ref>


امام‌رضا(ع) شرایط جدید را به فرصتی برای بیان اهداف عالی خود تبدیل کرد<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۲/۱۶۴؛ مجلسی، بحارالانوار، ۴۹/۱۴۲.</ref>؛ ازجمله در جمع مردم شهرها که برای استقبال از کاروان اعزامی به مرو گرد می‌آمدند، با استفاده از احادیث پیامبر(ص) دربارهٔ جایگاه [[اهل بیت(ع)]] و [[امامت]] سخن می‌گفت؛ چنان‌که در جمع هزاران نفر از مردم [[نیشابور]]،<ref>عاملی، الحیاة السیاسیة للامام‌الرضا(ع)، ۱۴۴–۱۴۵.</ref> حدیثی را که به سلسلةالذهب معروف است، نقل کرد. ایشان در این حدیث از پدران خود و آنان به نقل از [[پیامبر اکرم(ص)|پیامبر(ص)]] و ایشان از [[جبرئیل]] و جبرئیل به نقل از خداوند کلمه «لا اله الا الله» را حصار و حصن خداوند و موجب ایمنی از عذاب [[دوزخ]] شمرد و پس از آن ولایت اهل بیت(ع) را شرط تمامیت این سخن دانست.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۴۹/۱۲۳.</ref> امام‌خمینی نیز در توضیح این روایت، ولایت اهل بیت(ع) ازجمله امام‌رضا(ع) را متمم و شرط اصلی تأثیر کلمه توحید معرفی کرده‌است.<ref>امام‌خمینی، تعلیقه عروه، ۲۰۴–۲۰۶.</ref>
امام‌رضا(ع) شرایط جدید را به فرصتی برای بیان اهداف عالی خود تبدیل کرد<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۲/۱۶۴؛ مجلسی، بحارالانوار، ۴۹/۱۴۲.</ref>؛ ازجمله در جمع مردم شهرها که برای استقبال از کاروان اعزامی به مرو گرد می‌آمدند، با استفاده از احادیث پیامبر(ص) دربارهٔ جایگاه [[اهل بیت(ع)]] و [[امامت]] سخن می‌گفت؛ چنان‌که در جمع هزاران نفر از مردم [[نیشابور]]،<ref>عاملی، الحیاة السیاسیة للامام‌الرضا(ع)، ۱۴۴–۱۴۵.</ref> حدیثی را که به سلسلةالذهب معروف است، نقل کرد. ایشان در این حدیث از پدران خود و آنان به نقل از [[پیامبر اکرم(ص)|پیامبر(ص)]] و ایشان از [[جبرئیل]] و جبرئیل به نقل از خداوند کلمه «لا اله الا الله» را حصار و حصن خداوند و موجب ایمنی از عذاب [[دوزخ]] شمرد و پس از آن ولایت اهل بیت(ع) را شرط تمامیت این سخن دانست.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۴۹/۱۲۳.</ref> امام‌خمینی نیز در توضیح این روایت، ولایت اهل بیت(ع) ازجمله امام‌رضا(ع) را متمم و شرط اصلی تأثیر کلمه توحید معرفی کرده است.<ref>امام‌خمینی، تعلیقه عروه، ۲۰۴–۲۰۶.</ref>


مناظرات امام‌رضا(ع) دربارهٔ امامت و ولایت، مدیون موقعیت پیش‌آمده بود. افزون بر آن امام‌رضا(ع) با استفاده از موقعیت جدید خود به‌صراحت [[امر به معروف و نهی از منکر]] می‌کرد و حتی به مأمون اندرز می‌داد<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۲/۲۴۱؛ مفید، الارشاد، ۲/۲۶۹؛ طبرسی، إعلام الوری، ۲/۸۰؛ اربلی، کشف الغمة، ۳/۷۴.</ref> و صریحاً از خلیفه عباسی دربارهٔ بی‌توجه‌بودن وی به مشکلات امت اسلامی [[انتقاد]] می‌کرد.<ref>ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۴/۳۴۶؛ عطاردی، مسند الامام‌الرضا(ع)، ۱/۸۵.</ref> سخنان و سیره امام‌رضا(ع) در این سفر تاریخی منجر به نفوذ [[تشیع]] و گرایش برخی از خاندان‌های [[خراسان]] مانند طاهریان به تشیع گردید.<ref>←اکبری، تأثیر حضور امام‌رضا(ع) در ایران، ۶۲–۷۸.</ref> مأمون پس از آنکه از طرح خود نتیجه نگرفت، فشارهای روحی را بر امام‌رضا(ع) تشدید کرد؛ ازجمله با اینکه خود با اصرار از ایشان خواسته بود که [[نماز عید فطر]] را اقامه کند، اما وقتی با استقبال مردم از اقامه نماز عید از سوی حضرت روبه‌رو گردید، بر سلطنت خود ترسید و مانع از انجام آن شد.<ref>طبرسی، إعلام الوری، ۲/۷۶–۷۷؛ اربلی، کشف الغمة، ۳/۷۲–۷۴.</ref> [[امام‌خمینی]] نیز با اشاره به مصیبت‌های معنوی وارده از سوی مأمون به امام‌رضا(ع) یادآور شده‌است آن حضرت با آرامش، هدف و راه خود را به پیش برد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۴۲۷.</ref>
مناظرات امام‌رضا(ع) دربارهٔ امامت و ولایت، مدیون موقعیت پیش‌آمده بود. افزون بر آن امام‌رضا(ع) با استفاده از موقعیت جدید خود به‌صراحت [[امر به معروف و نهی از منکر]] می‌کرد و حتی به مأمون اندرز می‌داد<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۲/۲۴۱؛ مفید، الارشاد، ۲/۲۶۹؛ طبرسی، إعلام الوری، ۲/۸۰؛ اربلی، کشف الغمة، ۳/۷۴.</ref> و صریحاً از خلیفه عباسی دربارهٔ بی‌توجه‌بودن وی به مشکلات امت اسلامی [[انتقاد]] می‌کرد.<ref>ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۴/۳۴۶؛ عطاردی، مسند الامام‌الرضا(ع)، ۱/۸۵.</ref> سخنان و سیره امام‌رضا(ع) در این سفر تاریخی منجر به نفوذ [[تشیع]] و گرایش برخی از خاندان‌های [[خراسان]] مانند طاهریان به تشیع گردید.<ref>←اکبری، تأثیر حضور امام‌رضا(ع) در ایران، ۶۲–۷۸.</ref> مأمون پس از آنکه از طرح خود نتیجه نگرفت، فشارهای روحی را بر امام‌رضا(ع) تشدید کرد؛ ازجمله با اینکه خود با اصرار از ایشان خواسته بود که [[نماز عید فطر]] را اقامه کند، اما وقتی با استقبال مردم از اقامه نماز عید از سوی حضرت روبه‌رو گردید، بر سلطنت خود ترسید و مانع از انجام آن شد.<ref>طبرسی، إعلام الوری، ۲/۷۶–۷۷؛ اربلی، کشف الغمة، ۳/۷۲–۷۴.</ref> [[امام‌خمینی]] نیز با اشاره به مصیبت‌های معنوی وارده از سوی مأمون به امام‌رضا(ع) یادآور شده است آن حضرت با آرامش، هدف و راه خود را به پیش برد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۴۲۷.</ref>


== شهادت و آثار ==
== شهادت و آثار ==
امام‌رضا(ع) در سال ۲۰۳ق در طوس [[خراسان]] به دست مأمون مسموم و به [[شهادت]] رسید<ref>طبرسی، إعلام الوری، ۲/۴۱؛ مجلسی، بحارالانوار، ۴۹/۳۱۱.</ref> و در محله نوقان طوس به خاک سپرده شد<ref>کلینی، کافی، ۱/۴۸۶.</ref> و این محل کم‌کم به نام «مشهد الرضا» و سپس «مشهد» شهرت یافت. برخی از مورخان برای امام‌رضا(ع) شش فرزند ذکرکرده‌اند<ref>اربلی، کشف الغمة، ۳/۶۰ و ۷۷.</ref> و در سلسله منابع حدیث از فاطمه دختر امام‌رضا(ع) یاد شده‌است<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۲/۷۰–۷۱.</ref>؛ ولی عده دیگر گفته‌اند که امام‌جواد(ع) تنها فرزند ایشان بوده‌است<ref>طبرسی، إعلام الوری، ۲/۸۶؛ عطاردی، مسند الامام‌الرضا(ع)، ۱/۱۴۰–۱۴۲.</ref> {{ببینید|امام‌جواد(ع)}}. از امام‌رضا(ع) صدها روایت دربارهٔ معارف،<ref>عطاردی، مسند الامام‌الرضا(ع)، ۱/۴–۲۴۸.</ref> [[اخلاق]]،<ref>عطاردی، مسند الامام‌الرضا(ع)، ۱/۲۵۷–۳۰۱.</ref> [[تفسیر|تفسیر قرآن]]<ref>عطاردی، مسند الامام‌الرضا(ع)، ۱/۳۰۷–۳۸۵.</ref> و احکام اسلامی<ref>عطاردی، مسند الامام‌الرضا(ع)، ۲/۷–۴۲۰.</ref> بر جای مانده‌است؛ چنان‌که بخش عمده [[کتاب عیون اخبار الرضا(ع)]] تألیف [[شیخ صدوق]]، شامل سخنان حضرت و دربارهٔ آن حضرت است. [[طب الرضا(ع)]] یا رساله ذهبیه در بهداشت و آثار خوراکی‌ها و صحیفة الرضا(ع) شامل ۱۲۶ حدیث از امام‌رضا(ع) و صحیفة الرضویة الجامعه در ادعیه، اختصاص به سخنان ایشان دارد. برخی [[کتاب فقه الرضا(ع)]] را که مجموعه‌ای از احکام فقهی است به امام‌رضا(ع) نسبت داده‌اند و برخی نیز در آن تردید دارند.<ref>فقه الرضا(ع)، المنسوب الی الامام‌الرضا(ع)، ۸–۶۴.</ref> امام‌خمینی در انتساب این کتاب به امام‌رضا(ع) تردید دارد<ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۱۰۵.</ref> و تأکید می‌کند روایت‌بودن آن ثابت نشده‌است<ref>امام‌خمینی، الطهاره، ۴/۱۳۸.</ref>؛ ولی به عنوان مؤید، روایات آن را قابل استناد می‌داند<ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۱۰۵.</ref> و در موارد گوناگونی از آثار خود به روایات این کتاب استناد کرده‌است.<ref>امام‌خمینی، الطهاره، ۳/۲۸۶؛ امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۵۰؛ امام‌خمینی، الاستصحاب، ۳۸۷.</ref> همچنین [[قاضی سعید قمی|قاضی‌سعید قمی]] حدیث رأس‌الجالوت، گفتگوی عالم یهودی با امام‌رضا(ع) را شرح کرده‌است<ref>امام‌خمینی، تعلیقه فوائد، ۲۰.</ref> و امام‌خمینی بر آن حاشیه‌ای به نام [[التعلیقة علی الفوائد الرضویه (کتاب)|التعلیقة علی الفوائد الرضویه]] نوشته‌است.
امام‌رضا(ع) در سال ۲۰۳ق در طوس [[خراسان]] به دست مأمون مسموم و به [[شهادت]] رسید<ref>طبرسی، إعلام الوری، ۲/۴۱؛ مجلسی، بحارالانوار، ۴۹/۳۱۱.</ref> و در محله نوقان طوس به خاک سپرده شد<ref>کلینی، کافی، ۱/۴۸۶.</ref> و این محل کم‌کم به نام «مشهد الرضا» و سپس «مشهد» شهرت یافت. برخی از مورخان برای امام‌رضا(ع) شش فرزند ذکرکرده‌اند<ref>اربلی، کشف الغمة، ۳/۶۰ و ۷۷.</ref> و در سلسله منابع حدیث از فاطمه دختر امام‌رضا(ع) یاد شده است<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۲/۷۰–۷۱.</ref>؛ ولی عده دیگر گفته‌اند که امام‌جواد(ع) تنها فرزند ایشان بوده است<ref>طبرسی، إعلام الوری، ۲/۸۶؛ عطاردی، مسند الامام‌الرضا(ع)، ۱/۱۴۰–۱۴۲.</ref> {{ببینید|امام‌جواد(ع)}}. از امام‌رضا(ع) صدها روایت دربارهٔ معارف،<ref>عطاردی، مسند الامام‌الرضا(ع)، ۱/۴–۲۴۸.</ref> [[اخلاق]]،<ref>عطاردی، مسند الامام‌الرضا(ع)، ۱/۲۵۷–۳۰۱.</ref> [[تفسیر|تفسیر قرآن]]<ref>عطاردی، مسند الامام‌الرضا(ع)، ۱/۳۰۷–۳۸۵.</ref> و احکام اسلامی<ref>عطاردی، مسند الامام‌الرضا(ع)، ۲/۷–۴۲۰.</ref> بر جای مانده است؛ چنان‌که بخش عمده [[کتاب عیون اخبار الرضا(ع)]] تألیف [[شیخ صدوق]]، شامل سخنان حضرت و دربارهٔ آن حضرت است. [[طب الرضا(ع)]] یا رساله ذهبیه در بهداشت و آثار خوراکی‌ها و صحیفة الرضا(ع) شامل ۱۲۶ حدیث از امام‌رضا(ع) و صحیفة الرضویة الجامعه در ادعیه، اختصاص به سخنان ایشان دارد. برخی [[کتاب فقه الرضا(ع)]] را که مجموعه‌ای از احکام فقهی است به امام‌رضا(ع) نسبت داده‌اند و برخی نیز در آن تردید دارند.<ref>فقه الرضا(ع)، المنسوب الی الامام‌الرضا(ع)، ۸–۶۴.</ref> امام‌خمینی در انتساب این کتاب به امام‌رضا(ع) تردید دارد<ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۱۰۵.</ref> و تأکید می‌کند روایت‌بودن آن ثابت نشده است<ref>امام‌خمینی، الطهاره، ۴/۱۳۸.</ref>؛ ولی به عنوان مؤید، روایات آن را قابل استناد می‌داند<ref>امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۱۰۵.</ref> و در موارد گوناگونی از آثار خود به روایات این کتاب استناد کرده است.<ref>امام‌خمینی، الطهاره، ۳/۲۸۶؛ امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۵۰؛ امام‌خمینی، الاستصحاب، ۳۸۷.</ref> همچنین [[قاضی سعید قمی|قاضی‌سعید قمی]] حدیث رأس‌الجالوت، گفتگوی عالم یهودی با امام‌رضا(ع) را شرح کرده است<ref>امام‌خمینی، تعلیقه فوائد، ۲۰.</ref> و امام‌خمینی بر آن حاشیه‌ای به نام [[التعلیقة علی الفوائد الرضویه (کتاب)|التعلیقة علی الفوائد الرضویه]] نوشته است.


== زیارت امام‌رضا(ع) ==
== زیارت امام‌رضا(ع) ==
در روایات برای زیارت امام‌رضا(ع) ارزش و پاداش بسیاری ذکر شده‌است.<ref>کلینی، کافی، ۴/۵۸۴–۵۸۵؛ عطاردی، مسند الامام‌الرضا(ع)، ۱/۱۴۳–۱۴۹.</ref> از زمانی که امام‌رضا(ع) در [[طوس]] دفن شد، مسلمانان به زیارت ایشان گرایش نشان دادند و از آنجاکه امام‌رضا(ع) تنها امام مدفون در [[ایران]] است، حرم آن حضرت میعادگاه مردم سراسر کشور بوده و هر سال میلیون‌ها زائر به [[مشهد]] سفر می‌کنند.<ref>دخیل، ائمتنا، ۲/۷۷؛ علیزاده و ناصری، منصب تولیت، ۴۱؛ خراسان، ۱۴/۸/۱۳۹۷ش، ۵.</ref> امام‌خمینی نیز [[زیارت]] امام‌رضا(ع) را دارای فضیلت و امری محبوب شمرده<ref>حسینی، مردان علم در میدان عمل، ۷/۱۷۰.</ref> و [[نذر]] برای زیارت آن حضرت را [[مشروعیت|مشروع]] و عمل به آن را لازم دانسته<ref>امام‌خمینی، استفتائات، ۲/۴۷۴–۴۷۵.</ref> و خدمت به زائران حضرت رضا(ع) را نیز امری پسندیده شمرده‌است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۱۵۶.</ref> ایشان خود پیش از [[انقلاب اسلامی ایران]]، ازجمله در تابستان ۱۳۲۷،<ref>ذاکری، طلوع خورشید، ۱۲۰–۱۲۱.</ref> به زیارت امام‌رضا(ع) رفت.<ref>محمدی ری‌شهری، زمزم عرفان، ۲۱۶–۲۱۷.</ref> ایشان در یکی از سفرهای زیارتی به مشهد هر روز پس از زیارت زودتر از دیگران به خانه برمی‌گشت و مقدمات پذیرایی از دیگران را فراهم می‌کرد و معتقد بود [[ثواب و عقاب|ثواب]] خدمت به زائران امام‌رضا(ع) از زیارت و [[دعا]] کمتر نیست.<ref>حسینی، مردان علم در میدان عمل، ۷/۱۷۰.</ref> ایشان پس از انقلاب اسلامی ایران آرزوی زیارت امام‌رضا(ع) را داشت؛ چنان‌که در آبان ۱۳۵۸ در دیدار با اعضای کمیته انقلاب اسلامی خراسان، زیارت حضرت را از آرزوهای خود خواند؛ اما در پاسخ دعوت از ایشان برای زیارت به علت پاره‌ای از مشکلات عذر خواست.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۴۵۸.</ref>
در روایات برای زیارت امام‌رضا(ع) ارزش و پاداش بسیاری ذکر شده است.<ref>کلینی، کافی، ۴/۵۸۴–۵۸۵؛ عطاردی، مسند الامام‌الرضا(ع)، ۱/۱۴۳–۱۴۹.</ref> از زمانی که امام‌رضا(ع) در [[طوس]] دفن شد، مسلمانان به زیارت ایشان گرایش نشان دادند و از آنجاکه امام‌رضا(ع) تنها امام مدفون در [[ایران]] است، حرم آن حضرت میعادگاه مردم سراسر کشور بوده و هر سال میلیون‌ها زائر به [[مشهد]] سفر می‌کنند.<ref>دخیل، ائمتنا، ۲/۷۷؛ علیزاده و ناصری، منصب تولیت، ۴۱؛ خراسان، ۱۴/۸/۱۳۹۷ش، ۵.</ref> امام‌خمینی نیز [[زیارت]] امام‌رضا(ع) را دارای فضیلت و امری محبوب شمرده<ref>حسینی، مردان علم در میدان عمل، ۷/۱۷۰.</ref> و [[نذر]] برای زیارت آن حضرت را [[مشروعیت|مشروع]] و عمل به آن را لازم دانسته<ref>امام‌خمینی، استفتائات، ۲/۴۷۴–۴۷۵.</ref> و خدمت به زائران حضرت رضا(ع) را نیز امری پسندیده شمرده است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۱۵۶.</ref> ایشان خود پیش از [[انقلاب اسلامی ایران]]، ازجمله در تابستان ۱۳۲۷،<ref>ذاکری، طلوع خورشید، ۱۲۰–۱۲۱.</ref> به زیارت امام‌رضا(ع) رفت.<ref>محمدی ری‌شهری، زمزم عرفان، ۲۱۶–۲۱۷.</ref> ایشان در یکی از سفرهای زیارتی به مشهد هر روز پس از زیارت زودتر از دیگران به خانه برمی‌گشت و مقدمات پذیرایی از دیگران را فراهم می‌کرد و معتقد بود [[ثواب و عقاب|ثواب]] خدمت به زائران امام‌رضا(ع) از زیارت و [[دعا]] کمتر نیست.<ref>حسینی، مردان علم در میدان عمل، ۷/۱۷۰.</ref> ایشان پس از انقلاب اسلامی ایران آرزوی زیارت امام‌رضا(ع) را داشت؛ چنان‌که در آبان ۱۳۵۸ در دیدار با اعضای کمیته انقلاب اسلامی خراسان، زیارت حضرت را از آرزوهای خود خواند؛ اما در پاسخ دعوت از ایشان برای زیارت به علت پاره‌ای از مشکلات عذر خواست.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۴۵۸.</ref>


== موقوفات امام‌رضا(ع) ==
== موقوفات امام‌رضا(ع) ==
امام‌رضا(ع) از گذشته دارای [[وقف|موقوفات]] بسیاری بوده‌است.<ref>نیک‌مهر و وکیلی، نیت و مصارف موقوفات واقفان مشهد، ۱۰۹–۱۳۱.</ref> امام‌خمینی پس از انقلاب اسلامی در پاسخ این پرسش که آیا از مدعیان قبلی تولیت [[حرم امام‌رضا(ع)]] باید [[اطاعت]] کرد و اموال امام‌رضا(ع) را از آنان اجاره کرد یا تصرف در آنها نیازمند اذن حاکم شرع و فقیه جامع شرایط است، اجاره این موقوفات و اجیرشدن و دیگر تصرفات را متوقف بر نظر متولی خاص شرعی دانست و بیان کرد با نبود متولی خاص، به اجازه [[حاکم شرع]] و با فرض صحت [[اجاره]]، مال‌الاجاره در جهت [[وقف]] مصرف شود.<ref>امام‌خمینی، توضیح المسائل، ۴۸۸–۴۸۹.</ref>
امام‌رضا(ع) از گذشته دارای [[وقف|موقوفات]] بسیاری بوده است.<ref>نیک‌مهر و وکیلی، نیت و مصارف موقوفات واقفان مشهد، ۱۰۹–۱۳۱.</ref> امام‌خمینی پس از انقلاب اسلامی در پاسخ این پرسش که آیا از مدعیان قبلی تولیت [[حرم امام‌رضا(ع)]] باید [[اطاعت]] کرد و اموال امام‌رضا(ع) را از آنان اجاره کرد یا تصرف در آنها نیازمند اذن حاکم شرع و فقیه جامع شرایط است، اجاره این موقوفات و اجیرشدن و دیگر تصرفات را متوقف بر نظر متولی خاص شرعی دانست و بیان کرد با نبود متولی خاص، به اجازه [[حاکم شرع]] و با فرض صحت [[اجاره]]، مال‌الاجاره در جهت [[وقف]] مصرف شود.<ref>امام‌خمینی، توضیح المسائل، ۴۸۸–۴۸۹.</ref>


از [[صفویه|دوره صفویه]]، منصب تولیت آستان مقدس رضوی را معمولاً نخستین شخص مملکت تعیین می‌کرده‌است.<ref>علیزاده و ناصری، منصب تولیت، ۱۳۹–۱۶۵.</ref> [[امام‌خمینی]] سه روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۵/۱۱/۱۳۵۷ [[عباس واعظ طبسی]] را به سرپرستی [[آستان قدس رضوی]] و متعلقات آن منصوب کرد و از وی خواست که در جهت حراست از متعلقات آستان قدس کوشش کند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۱۴۳.</ref> ایشان در پاسخ به نامه واعظ طبسی در ۱۷/۳/۱۳۶۷ از وی خواست ضمن رسیدگی به امور آستانه مقدسه امام‌رضا(ع) بدون کوچک‌ترین گذشتی برابر نظر واقفان در مورد موقوفاتِ حضرت عمل کند و با هماهنگی با دیگر مسئولان آن دیار مقدس، تمامی موقوفات امام‌رضا(ع) به‌طور جدی حفظ شوند و از مسئولان ذی‌ربط نیز درخواست کرد در جهت خدمت به [[مستضعفان|مستمندان و فقرا]] و تحصیل رضایت خداوند کمک لازم را در هر موردی که تولیت آستان قدس لازم دارد، انجام دهند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۶۰–۶۱.</ref>
از [[صفویه|دوره صفویه]]، منصب تولیت آستان مقدس رضوی را معمولاً نخستین شخص مملکت تعیین می‌کرده است.<ref>علیزاده و ناصری، منصب تولیت، ۱۳۹–۱۶۵.</ref> [[امام‌خمینی]] سه روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۵/۱۱/۱۳۵۷ [[عباس واعظ طبسی]] را به سرپرستی [[آستان قدس رضوی]] و متعلقات آن منصوب کرد و از وی خواست که در جهت حراست از متعلقات آستان قدس کوشش کند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۱۴۳.</ref> ایشان در پاسخ به نامه واعظ طبسی در ۱۷/۳/۱۳۶۷ از وی خواست ضمن رسیدگی به امور آستانه مقدسه امام‌رضا(ع) بدون کوچک‌ترین گذشتی برابر نظر واقفان در مورد موقوفاتِ حضرت عمل کند و با هماهنگی با دیگر مسئولان آن دیار مقدس، تمامی موقوفات امام‌رضا(ع) به‌طور جدی حفظ شوند و از مسئولان ذی‌ربط نیز درخواست کرد در جهت خدمت به [[مستضعفان|مستمندان و فقرا]] و تحصیل رضایت خداوند کمک لازم را در هر موردی که تولیت آستان قدس لازم دارد، انجام دهند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۶۰–۶۱.</ref>


در سال ۱۳۶۱ [[تولیت آستان قدس]] در نامه‌ای به امام‌خمینی پیشنهاد کرد بازسازی شهر هویزه [[خوزستان]] که در [[جنگ تحمیلی عراق علیه ایران]] به دست متجاوزان ویران شده بود بر عهده آستان قدس رضوی قرار گیرد. ایشان ضمن موافقت تأکید کرد در ترمیم خرابی‌های [[صدام]] کافرکیش، کسی از تولیت و خدمتگزار آستان قدس سزاوارتر نیست و خداوند را بر جایگزینی متولیانی مانند واعظ طبسی که به جای ظلمت و [[خیانت]] نمایندگان نظام پهلوی، نور و امانت می‌افشاند، سپاس گفت<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۲۵۶.</ref> {{ببینید|عباس واعظ طبسی}}.
در سال ۱۳۶۱ [[تولیت آستان قدس]] در نامه‌ای به امام‌خمینی پیشنهاد کرد بازسازی شهر هویزه [[خوزستان]] که در [[جنگ تحمیلی عراق علیه ایران]] به دست متجاوزان ویران شده بود بر عهده آستان قدس رضوی قرار گیرد. ایشان ضمن موافقت تأکید کرد در ترمیم خرابی‌های [[صدام]] کافرکیش، کسی از تولیت و خدمتگزار آستان قدس سزاوارتر نیست و خداوند را بر جایگزینی متولیانی مانند واعظ طبسی که به جای ظلمت و [[خیانت]] نمایندگان نظام پهلوی، نور و امانت می‌افشاند، سپاس گفت<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۲۵۶.</ref> {{ببینید|عباس واعظ طبسی}}.
۲۱٬۱۶۱

ویرایش