۵۷۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
امامخمینی خاطرنشان کرده است که در زمان محمدرضا پهلوی آزادى به معنای واقعی از مردم سلب شده بود و نویسندگان یا کشته یا زندانى یا ممنوع از نوشتن میشدند<ref> 5/۲۳۰ و 10/۲۲۸.</ref>. با وجود این نویسندگان متعهدی نیز وجود داشتند که در دوران مبارزه علیه رژیم پهلوی ملت را برای قیام بیدار کردند و به آنان شجاعت بخشیدند<ref> 13/۵۳۵.</ref>. ایشان معتقد بود با وجود محدودیتهایی که رژیم پهلوی برای نویسندگان ایجاد کرده بود<ref> 5/۲۰۲.</ref>، هر زمان برای نویسندگان ملی امکان نوشتن فراهم میشد، حرف ملت را میزدند و «جمهورى اسلامى» را مطالبه میکردند<ref> 7/۴۵۵.</ref>. | امامخمینی خاطرنشان کرده است که در زمان محمدرضا پهلوی آزادى به معنای واقعی از مردم سلب شده بود و نویسندگان یا کشته یا زندانى یا ممنوع از نوشتن میشدند<ref> 5/۲۳۰ و 10/۲۲۸.</ref>. با وجود این نویسندگان متعهدی نیز وجود داشتند که در دوران مبارزه علیه رژیم پهلوی ملت را برای قیام بیدار کردند و به آنان شجاعت بخشیدند<ref> 13/۵۳۵.</ref>. ایشان معتقد بود با وجود محدودیتهایی که رژیم پهلوی برای نویسندگان ایجاد کرده بود<ref> 5/۲۰۲.</ref>، هر زمان برای نویسندگان ملی امکان نوشتن فراهم میشد، حرف ملت را میزدند و «جمهورى اسلامى» را مطالبه میکردند<ref> 7/۴۵۵.</ref>. | ||
ازجمله مهمترین نویسندگان این دوران مرتضی مطهری است که با آرای دینشناسانه خود نقش مهمی در پرورش نسل انقلابیِ آن دوران داشت{{ببینید|مرتضی مطهری}}، از دیگر نویسندگان آن دوره میتوان به علی شریعتی اشاره کرد که در برقراری ارتباط با مردم در جهت مبارزه با رژیم پهلوی پیشگام بود<ref> شریعتی، خودسازی انقلابی، 178 ـ 179؛ رهنما، مسلمانی در جستجوی، 158.</ref>{{ببینید|علی شریعتی}}جلال آل احمد نیز با کتاب غربزدگی گام مهمی در نقد سیاست غربگرایی پهلوی و همچنین روشنفکران غربزده برداشت<ref> بروجردی، 125 ـ 126.</ref> که مورد توجه امامخمینی نیز قرار گرفت<ref> 12/298.</ref>{{ببینید|آلاحمد جلال}} | ازجمله مهمترین نویسندگان این دوران مرتضی مطهری است که با آرای دینشناسانه خود نقش مهمی در پرورش نسل انقلابیِ آن دوران داشت{{ببینید|مرتضی مطهری}}، از دیگر نویسندگان آن دوره میتوان به علی شریعتی اشاره کرد که در برقراری ارتباط با مردم در جهت مبارزه با رژیم پهلوی پیشگام بود<ref> شریعتی، خودسازی انقلابی، 178 ـ 179؛ رهنما، مسلمانی در جستجوی، 158.</ref>{{ببینید|علی شریعتی}}جلال آل احمد نیز با کتاب غربزدگی گام مهمی در نقد سیاست غربگرایی پهلوی و همچنین روشنفکران غربزده برداشت<ref> بروجردی، روشنفکران ایرانی و غرب، 125 ـ 126.</ref> که مورد توجه امامخمینی نیز قرار گرفت<ref> 12/298.</ref>{{ببینید|آلاحمد جلال}} | ||
==نویسندگان پس از انقلاب== | ==نویسندگان پس از انقلاب== | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
===پیش از جنگ تحمیلی=== | ===پیش از جنگ تحمیلی=== | ||
با وجود اینکه پس از پیروزی انقلاب اسلامی برای اهالی قلم این امکان فراهم شد تا به صورت آزادانه به انتشار مطالب خود بپردازند، در ماههای آغازین انقلاب در میان نویسندگان افرادی بودند که به دلیل وابستگی به شرق و غرب با آثار خود باعث ایجاد ناآرامی و تفرقه در کشور میشدند<ref> وزارت ارشاد، 2/246.</ref>. امامخمینی ماهها و سالهای نخست پس از پیروزی انقلاب را دوران «جنگِ قلم و جنگ اعصاب» نامید<ref> 8/489.</ref> و معتقد بود به جای سلسل، برخی قلمها به روی اسلام گشوده شده است<ref> 8/۲5.</ref>. ایشان این خیانت برخی نویسندگان را در حالی میدانست که آزادیهایشان را از اسلام و انقلاب گرفته بودند<ref> 8/28.</ref> و خاطرنشان میکرد نویسندگانی که به اسم حقوق بشر، بر ضد اسلام مطلب مینویسند دلسوز اسلام و مردم نیستند<ref> 8/59.</ref> و آنانی که روحانیان را مرتجع مینامیدند، نویسندگانی فاقد درک مناسب و مغرض میخواند<ref> 9/۵۳۷.</ref>؛ زیرا به نظر ایشان برخی از آنان از اسلام ضربه دیده بودند و از اسلام کینه داشتند<ref> 11/۴۵۹.</ref> و میخواستند با نوشتن بر ضد اسلام و روحانیت جوانان را به انحراف بکشند<ref> 10/۱۸۴.</ref> و موجب اختلاف شوند<ref> 9/۲۱۰.</ref>؛ با این حال، باز هم ایشان با نصیحتهای مشفقانه، نویسندگانِ از هر طیف فکری و در هر مرتبه علمی را دعوت به خدمت به ملت میکرد<ref> 10/472.</ref>. ایشان در آغاز سال تحصیلی سال 1358 از نویسندگان متعهد خواست با نوشتههای راهگشای خود مغزهای وابسته به شرق و غرب را در جهت نجات کشور ارشاد<ref> 10/79.</ref> و برای رهایی از ایسمهای ساختگی غرب و شرقی تلاش کنند<ref> 11/227 ـ 228.</ref>؛ زیرا در نگاه ایشان استقلال فرهنگی کشور در گرو استقلال فکری نویسندگان بود و تا این تحول فکری ایجاد نشود، نمیتوان امیدی به استقلال کشور داشت<ref> 9/462.</ref>. | با وجود اینکه پس از پیروزی انقلاب اسلامی برای اهالی قلم این امکان فراهم شد تا به صورت آزادانه به انتشار مطالب خود بپردازند، در ماههای آغازین انقلاب در میان نویسندگان افرادی بودند که به دلیل وابستگی به شرق و غرب با آثار خود باعث ایجاد ناآرامی و تفرقه در کشور میشدند<ref> وزارت ارشاد، نگرشی بر نقش، 2/246.</ref>. امامخمینی ماهها و سالهای نخست پس از پیروزی انقلاب را دوران «جنگِ قلم و جنگ اعصاب» نامید<ref> 8/489.</ref> و معتقد بود به جای سلسل، برخی قلمها به روی اسلام گشوده شده است<ref> 8/۲5.</ref>. ایشان این خیانت برخی نویسندگان را در حالی میدانست که آزادیهایشان را از اسلام و انقلاب گرفته بودند<ref> 8/28.</ref> و خاطرنشان میکرد نویسندگانی که به اسم حقوق بشر، بر ضد اسلام مطلب مینویسند دلسوز اسلام و مردم نیستند<ref> 8/59.</ref> و آنانی که روحانیان را مرتجع مینامیدند، نویسندگانی فاقد درک مناسب و مغرض میخواند<ref> 9/۵۳۷.</ref>؛ زیرا به نظر ایشان برخی از آنان از اسلام ضربه دیده بودند و از اسلام کینه داشتند<ref> 11/۴۵۹.</ref> و میخواستند با نوشتن بر ضد اسلام و روحانیت جوانان را به انحراف بکشند<ref> 10/۱۸۴.</ref> و موجب اختلاف شوند<ref> 9/۲۱۰.</ref>؛ با این حال، باز هم ایشان با نصیحتهای مشفقانه، نویسندگانِ از هر طیف فکری و در هر مرتبه علمی را دعوت به خدمت به ملت میکرد<ref> 10/472.</ref>. ایشان در آغاز سال تحصیلی سال 1358 از نویسندگان متعهد خواست با نوشتههای راهگشای خود مغزهای وابسته به شرق و غرب را در جهت نجات کشور ارشاد<ref> 10/79.</ref> و برای رهایی از ایسمهای ساختگی غرب و شرقی تلاش کنند<ref> 11/227 ـ 228.</ref>؛ زیرا در نگاه ایشان استقلال فرهنگی کشور در گرو استقلال فکری نویسندگان بود و تا این تحول فکری ایجاد نشود، نمیتوان امیدی به استقلال کشور داشت<ref> 9/462.</ref>. | ||
===پس از جنگ تحمیلی=== | ===پس از جنگ تحمیلی=== |
ویرایش