Image-reviewer، emailconfirmed، مدیران
۴٬۵۲۶
ویرایش
خط ۹۶: | خط ۹۶: | ||
# وهم کل: در آثار امامخمینی سخن از وهم کل به میان آمده که دارای [[تجرد برزخی]] ظلمانی و سرچشمه مظاهر گمراهی و دوری از حق است. این موجود، حقیقت [[شیطان]] و ابلیس است که باقی شیاطین مظهر و جلوههای اویند.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۳۰؛ ← مقاله شیطان.</ref> این اصطلاح در سخنان فلاسفه سابقه نداشته؛ بلکه مختص به ایشان است. | # وهم کل: در آثار امامخمینی سخن از وهم کل به میان آمده که دارای [[تجرد برزخی]] ظلمانی و سرچشمه مظاهر گمراهی و دوری از حق است. این موجود، حقیقت [[شیطان]] و ابلیس است که باقی شیاطین مظهر و جلوههای اویند.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۲۳۰؛ ← مقاله شیطان.</ref> این اصطلاح در سخنان فلاسفه سابقه نداشته؛ بلکه مختص به ایشان است. | ||
# سمع و بصر: برخی حکمای الهی، حیثیتهای مختلف را در [[اسمای الهی]] نمیپذیرند و بعضی از اسما را به بعضی دیگر ارجاع میدهند؛ چنانکه سمع و بصر حقتعالی را به علم بر میگردانند.<ref>خواجهنصیر، اجوبة المسائل، ۹۶؛ خواجهنصیر، نقد المحصل، ۲۸۷؛ حلی، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ۲۸۹.</ref> و برخی دیگر علم را به سمع و بصر ارجاع میدهند.<ref>شیخ اشراق، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، ۲/۱۵۰ ـ ۱۵۳؛ ← ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۶/۴۲۳.</ref> امامخمینی ارجاع بعضی صفات به صفات دیگر را نمیپذیرد؛<ref>امامخمینی، تقریرات، ۲/۳۴۲.</ref> زیرا لازمه آن این است که حقتعالی در ذات خود خالی از بعضی صفات باشد؛ درحالیکه هر صفتی از صفات کمال برای حقتعالی ثابت است، بدون اینکه مقید به قید باشد؛ چنانکه هر یک از اراده، سمع و بصر از کمالات حقیقت موجودند و حقتعالی واجد این حقایق است.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۶۱۳ ـ ۶۱۴.</ref> | # سمع و بصر: برخی حکمای الهی، حیثیتهای مختلف را در [[اسمای الهی]] نمیپذیرند و بعضی از اسما را به بعضی دیگر ارجاع میدهند؛ چنانکه سمع و بصر حقتعالی را به علم بر میگردانند.<ref>خواجهنصیر، اجوبة المسائل، ۹۶؛ خواجهنصیر، نقد المحصل، ۲۸۷؛ حلی، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ۲۸۹.</ref> و برخی دیگر علم را به سمع و بصر ارجاع میدهند.<ref>شیخ اشراق، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، ۲/۱۵۰ ـ ۱۵۳؛ ← ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۶/۴۲۳.</ref> امامخمینی ارجاع بعضی صفات به صفات دیگر را نمیپذیرد؛<ref>امامخمینی، تقریرات، ۲/۳۴۲.</ref> زیرا لازمه آن این است که حقتعالی در ذات خود خالی از بعضی صفات باشد؛ درحالیکه هر صفتی از صفات کمال برای حقتعالی ثابت است، بدون اینکه مقید به قید باشد؛ چنانکه هر یک از اراده، سمع و بصر از کمالات حقیقت موجودند و حقتعالی واجد این حقایق است.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۶۱۳ ـ ۶۱۴.</ref> | ||
{{ببینید|علم الهی|خداشناسی|اسما و صفات|حدوث و قدم|اصالت وجود|وجود}} | :{{ببینید|علم الهی|خداشناسی|اسما و صفات|حدوث و قدم|اصالت وجود|وجود}} | ||
==شرایط تحصیل فلسفه== | ==شرایط تحصیل فلسفه== |