۲۱٬۲۱۷
ویرایش
(اصلاح ارقام، اصلاح نویسههای عربی) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''ملّیگرایی''' حس [[وفاداری]] و دلبستگی افراد به [[ملت]] یا دولت و ابعاد و آثار آن. | '''ملّیگرایی''' حس [[وفاداری]] و دلبستگی افراد به [[ملت]] یا دولت و ابعاد و آثار آن. | ||
برخی تحولات جدید دنیای غرب مانند [[رنسانس]]، نهضت اصلاح مذهبی و روشنفکری، مفهوم ملیگرایی را از جنبه فرهنگی وارد اندیشه سیاسی کرد. در ایران با تشکیل | برخی تحولات جدید دنیای غرب مانند [[رنسانس]]، نهضت اصلاح مذهبی و روشنفکری، مفهوم ملیگرایی را از جنبه فرهنگی وارد اندیشه سیاسی کرد. در ایران با تشکیل [[صفویه|حکومت صفویه]] و در پرتو اتحاد سه ضلع [[اسلام|دین اسلام]] ([[شیعه|مذهب تشیع]])، حکومت ملی و اندیشه ایرانشهر، حکومتی ایرانی، مستقل و متمرکز مستقر شد. | ||
در بررسی نظریات [[امامخمینی]] درباره ملیگرایی، دو گرایش عمده قابل مشاهده است: ملیگرایی به مثابه یک ایدئولوژی و ملیگرایی به معنای اعتقاد به هویت ملی و احساس وفاداری به آن. امامخمینی ملیت را در کنار اسلامیت، مشروع میداند، اما اسلامگرایی بر ملیگرایی مقدم است. ایشان ضمن پذیرش ملیت، به معنای عضویت در یک ملت و مسئولیتهای ناشی از این تعلق، همواره ملیت را در چارچوب [[اسلام]] و به شرط [[تعصب]] | در بررسی نظریات [[امامخمینی]] درباره ملیگرایی، دو گرایش عمده قابل مشاهده است: ملیگرایی به مثابه یک ایدئولوژی و ملیگرایی به معنای اعتقاد به [[هویت|هویت ملی]] و احساس وفاداری به آن. امامخمینی ملیت را در کنار اسلامیت، مشروع میداند، اما اسلامگرایی بر ملیگرایی مقدم است. ایشان ضمن پذیرش ملیت، به معنای عضویت در یک ملت و مسئولیتهای ناشی از این تعلق، همواره ملیت را در چارچوب [[اسلام]] و به شرط [[تعصب]] نداشتن و تعارضنداشتن با اسلام میپذیرفت. | ||
== مفهومشناسی == | == مفهومشناسی == |