پرش به محتوا

امیرکبیر: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی امام خمینی
imported>Shams
اصلاح ارقام، اصلاح نویسه‌های عربی
(بدون تفاوت)

نسخهٔ ‏۱۵ فوریهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۷:۲۹

میرزا محمدتقی‌خان فراهانی (۱۲۲۲-۱۲۶۸ق) (۱۱۸۵ –۱۲۳۰ش) نامدار به امیرکبیر، نخستین صدراعظم (نخست‌وزیر) ناصرالدین شاه قاجار (۲۸ مهر ۱۲۲۷ تا ۲۲ آبان ۱۲۳۰) بود. وی در دوره صدارت ۳۹ ماهۀ خود به اصلاحات آموزشی، اجتماعی و سیاسیِ ماندگاری دست زد که از آنها به خوبی یاد می‌شود. امام‌خمینی نیز از امیر کبیر به نیکی یاد کرده است.

زندگی‌نامه

میرزا محمدتقی‌خان فرزند «کربلایی محمدقربان» زادۀ یکی از محله‌های اراک بود. پدرش در خانه «میرزا عیسی قائم‌مقام فراهانی اول» آشپزی می‌کرد. میرزاتقی‌خان نیز پس از پدر در دستگاه قائم‌مقامِ دوم، همان کار و سمت را ادامه داد. میرزا تقی‌خان از دوران جوانی منشی و رازدار «میرزا عیسی» بود که پس از درگذشت وی در خدمت پسرش درآمد و به کار کتابت مشغول شد. تااین‌که قائم‌مقام دوم سال ۱۲۴۴ق. او را به همراه «خسرو میرزا» پسر ولیعهد به روسیه فرستاد. از روسیه که برگشت، با عنوان «مستوفی نظام» به کارش ادامه داد..[۱] در سال‌های نخستینِ پادشاهی ناصرالدین شاه قاجار جایگاه صدراعظمی گرفت و با خواهر شاه ازدواج کرد..[۲]

دوره صدارت و اقدامات

دورۀ کوتاه صدارت وی آغاز شکوفائی کشور را در پی داشت. کارهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، نظامی و اجتماعی مهمی در کشور رقم خورد. چندین مسجد و مدرسه دینی ساخت. از جمله مدرسه «دارالفنون» را بنا گذاشت که خود سنگ بنای دانش و فرهنگ جدید و دانشگاه‌های امروز گردید..[۳] می‌گساری ممنوع شد و مجازات‌های سختی برای قانون‌شکنان در نظر گرفت..[۴] اصلاحات دینی و تلاش برای حاکمیت دین و اخلاق و فضایل در جامعه در زمان امیر کبیر از شاخصه های برجسته دوران حاکمیت و صدارت اوست. تلاش برای تقویت وجهه دینی جامعه و پیراستن دین از خرافه و بدعت نشانگر شخصیت و باورهای مذهبی امیر کبیر است.[۵] اصلاحات و اقدامات امیر، موقعیت برخی از سفارتخانه‌ها و درباریان را متزلزل کرد. مخالفان و رقیبان دست به کار شدند و بر او دسیسه چیدند. نزد شاه جوان بدگویی‌اش کرده و تهمت زدند که تصاحب سلطنت در سر دارد. از این رو خواستار عزل وی شدند..[۶] ناصرالدین شاه نیز تحت‌تأثیر رقیبان و مخالفان قرار گرفت و امیر را برکنار و تبعید کرد و دستور قتلش داد. تااین‌که در حمام فین کاشان کشته شد (رضوی‌نژاد، ۱۳۷۷، ص ۱۹-۲۱) و سرانجام در حرم امام حسین(ع) دفن گردید..[۷] بینش و منش امیر کبیر در دوره صدارت از یک سو و نیز نوع برخورد حکومت قاجار با ایشان از سوی دیگر، موجب شد که برداشت‌های متفاوتی از شخصیت امیر کبیر در تاریخ معاصر شکل بگیرد. پهلوی‌ها، به‌ویژه محمدرضا پهلوی، به خاطر ضدیتی که با قاجاریه و سران قاجار داشتند؛ امیر کبیر را بسیار بزرگ و چهره‌ای موجه جلوه داده و به نیکی یاد می‌کردند. تنها به این دلیل که قاجاریه امیرکبیر را کشته بود..[۸] بااین‌که ویژگی اصلی امیرکبیر مبارزه با استبداد و استعمار بوده است که سنخیتی با عملکرد رژیم پهلوی نداشت.

از سوی دیگر، برخی متجددان و غرب‌باوران با تأکید بر چهرۀ ملی و ضد استعماری امیر کبیر، تلاش کردند او را سکولار و بدون دغدغۀ مذهبی جلوه دهند..[۹] برای همین علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی که خود از مبارزان با استبداد و استعمارِ دوران پهلوی و از شاگردان و یاران امام‌خمینی بود؛ در میانۀ مبارزاتِ، در سال ۱۳۴۶، با نگارش کتابی دربارۀ امیر کبیر، ویژگی و چهرۀ حقیقی او را که دغدغۀ دین و مذهب و ملت و کشور داشت، نمایان کرد و جوانانِ مبارز و انقلابی، به ویژه طلاب جوان را با امیرکبیر آشنا کرد..[۱۰]

امام‌خمینی و امیرکبیر

اقدامات، اندیشه و عمل اصلاحی امیر کبیر موجب شد که امام‌خمینی از او به نیکی یاد کرده و در اعتراض به وضعیت حکومت و حاکمیت و جامعۀ دوران محمدرضا پهلوی، امیر کبیر را یک الگوی حکومت‌داری مطلوب و نشانۀ افتخار معرفی کند.[۱۱] از دیدگاه امام‌خمینی امیر کبیر با پایه‌گذاری مدارس جدید و دانشگاه‌ها در پی آگاهی و رشد جامعه و جوانان و نفی استعمار و استبداد بود؛ اما همان استعمارگران و مستبدان اجازه ندادند و در برابر فعالیت‌های او مانع‌تراشی کردند..[۱۲]

امام‌خمینی که به تاریخ معاصر ایران آگاهی داشت در مواجهه و مبارزه با سران حکومت پهلوی از خدمات برخی نخست‌وزیران گذشتۀ ایران همچون قائم مقام فراهانی‌ها و امیرکبیر یاد کرده و تذکر می‌داد که «آنان به این مملکت و ملت خدمت کرده‌اند و مسوولیت اجتماعی خود را صحیح انجام‎ ‏داده‌اند. ملت آگاه و هشیار ایران همیشه از امیرکبیر ذکر خیری دارد؛ ولی در مقابل، نخست‌وزیرانی هم بوده‌اند که همیشه مورد لعن و نفرت بوده و هستند. شما در امور دین با مردم آنچنان رفتار کنید تا ذکر خیری از شما و خاطرۀ خوبی از دوران نخست‌وزیری شما در میان مردم بماند.».[۱۳]

پانویس

  1. آدمیت، ۱۳۶۱، ج ۱، ص۲۰؛ رضوی‌نژاد، ۱۳۷۷، ص۱۹-۲۱.
  2. رضوی‌نژاد، ۱۳۷۷، ص۱۹-۲۱.
  3. همان؛ امام‌خمینی، ۱۳۷۸، ج ۴، ص ۹۱؛ رجائی، ۱۳۷۶، ج ۴، ص ۴۶.
  4. هاشمی رفسنجانی، ۱۳۷۳، ص۱۲۶.
  5. (شخصیت دینی امیرکبیر، پایگاه اطلاع‌رسانی آیت‌الله مکارم شیرازی؛ شیخ نوری، ۱۳۸۶، ص ۴۴۸.
  6. هاینریش، ۱۳۶۷، ج۱، ص۲۷۰؛ بهادر، ۱۳۱۳، ج ۱، ص ۴۷۵.
  7. آدمیت، ۱۳۶۱، ص ۷۳۸.
  8. هاشمی، ۱۳۷۳، مقدمه.
  9. همان.
  10. همان.
  11. امام‌خمینی، ۱۳۷۸، ج ۱، ص ۲۱۱.
  12. همان، ج ۳، ص ۵۰۵.
  13. رجائی، ۱۳۷۶، ج ۴، ص ۴۶.

منابع

  • آدمیت، فریدون. (۱۳۶۱ش)، امیرکبیر و ایران، تهران،
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله. (۱۳۷۸)، صحیفه امام...، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی.
  • بهادر، محمدخان. (۱۳۱۳ش)، «یک شخص مهم یا میرزا تقی‌خان اتابک»، تهران، ارمغان، س ۱۵، شم ۳.
  • بینا، علی‌اکبر. (۱۳۴۸)، تاریخ سیاسی و دیپلماسی ایران، تهران، دانشگاه تهران، اول.
  • رجائی، غلامعلی. (۱۳۷۶ش)، برداشت‌هایی از سیره‌ی امام‌خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی.
  • رضوی‌نژاد، میرابوطالب. (۱۳۷۷)، چهار سیاستمدار ملی و متقی نام آور ایران (امیرکبیر، میرزا کوچک خان، دهخدا، دکتر مصدق)، تهران، گوتنبرگ.
  • شخصیت دینی امیرکبیر، پایگاه اطلاع‌رسانی آیت‌الله مکارم شیرازی.
  • شیخ نوری، محمدامیر. (۱۳۸۶ش)، فراز و فرود اصلاحات در عصرامیرکبیر، تهران، سازمان انتشارات فرهنگ و اندیشه اسلامی.
  • هاشمی رفسنجانی، علی‌اکبر. (۱۳۷۳)، امیر کبیر، قم جامعه مدرسین، دوازدهم.
  • هاینریش بروگش. (۱۳۶۷ش)، سفری به دربار سلطان صاحبقران، ترجمه کردبچه، تهران، انتشارات اطلاعات.