۱۹٬۱۶۴
ویرایش
جز (removed Category:مقاله های نیازمند ارزیابی; added Category:مقالههای دارای شناسه using HotCat) |
|||
(۱۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''جامعه'''، مجموعهای از افراد انسانی دارای نظامها، سنتها، [[ | '''جامعه'''، مجموعهای از افراد انسانی دارای نظامها، سنتها، آداب و قوانین خاص. | ||
در باور [[امامخمینی]] جامعه از افراد انسانی جدا نیست و پیشرفت، تنها با تعامل آن دو دستیافتنی است. از نظر ایشان جامعه مطلوب، جامعه توحیدی و الهی است که برای رسیدن به [[سعادت و شقاوت|سعادت]]، به دو بال مادیت و معنویت، هردو نیاز دارد. | |||
جامعه همانند [[انسانشناسی|انسان]]، نیازمند [[احیاگری و اصلاح|اصلاح]] و [[تربیت]] است و اصلاح افراد، موجب اصلاح جامعه خواهد بود؛ اما در تعارض [[مصلحت]] عمومی و مصالح فردی، مصلحت عمومی مقدم است. اهمیت مصالح جامعه، تا آنجاست که اگر فردی با موعظه و هدایت اصلاح نشد، راه نجات جامعه در کوتاهکردن دست او از اجتماع است. | |||
امامخمینی با اعتراض به [[مفاسد اجتماعی|فساد اجتماعی]]، غربگرایی و [[دیکتاتوری|استبداد]] در جامعۀ دوران پهلوی، بر بازگشت به خویشتنِ اسلامی تأکید داشت. به اعتقاد ایشان سعادت فرد و جامعه تنها در گرو اجرای احکام دین و تربیت دینی و قرآنی است؛ [[دین]] نیز با پیشرفتهای زمان و توسعه فرهنگ و تغییرات حاصل از آن هماهنگ است. | |||
==مفهومشناسی== | ==مفهومشناسی== | ||
جامعه واژهای عربی و اصل آن جامع<ref>معلوف، المنجد فی اللغه، ۱۰۱.</ref> به معنای گردآورنده، فراهمکننده، برهمافزاینده و دربرگیرنده است.<ref>دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۵/۶۴۸۹.</ref> تاکنون یک تعریف اصطلاحی از جامعه که قابل پذیرش همه [[دانشمندان]] باشد، ارائه نشده است؛ ولی نخستین کاربرد واژه جامعه در معنای «ارتباط با همنوع» بوده است.<ref>فریز بی و سه یر، جامعه، پیشگفتار.</ref> در تعریفهای اصطلاحی دیگر، جامعه مجموعهای از انسانهاست که عقیده و آرمان و نیازهای مشترک اجتماعی و روابط ویژه، زندگی انسانیِ آنان را به یکدیگر پیوند داده است<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۲/۳۳۲.</ref> یا به جمعیتی که دارای سرزمین، [[اقتدار سیاسی]] و فرهنگ مشترک باشند، گفته میشود.<ref>نوربخش، فرهنگ و قومیت مدلی برای ...، ۶۷ ـ ۶۸.</ref> بهعبارتی در هر موردی که بتوان برای گروهی از مردم«وجه جامع» و «جهت وحدتی» اعتبار کرد، کاربرد لفظ «جامعه» بر آن گروه رواست.<ref>مصباح یزدی، جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن، ۹.</ref> از اینرو جامعه به اقسام گوناگون ازجمله جامعه مذهبی، جامعه اسلامی،<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۱/۳۲ ـ ۳۳.</ref> جامعه مدنی،<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۲/۴۱۵ و ۴۴۴.</ref> جامعه فرهنگی<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۲۴/۱۵۱.</ref> و جامعه طبیعی<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۲/۱۱۳.</ref> تقسیم میشود. مفاهیم [[ملت]]، [[امت]]، شعوب، قبیله و قوم نیز در معنای جامعه به کار میروند.<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۲/۳۵۴.</ref> | جامعه واژهای عربی و اصل آن جامع<ref>معلوف، المنجد فی اللغه، ۱۰۱.</ref> به معنای گردآورنده، فراهمکننده، برهمافزاینده و دربرگیرنده است.<ref>دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۵/۶۴۸۹.</ref> تاکنون یک تعریف اصطلاحی از جامعه که قابل پذیرش همه [[دانشمندان]] باشد، ارائه نشده است؛ ولی نخستین کاربرد واژه جامعه در معنای «ارتباط با همنوع» بوده است.<ref>فریز بی و سه یر، جامعه، پیشگفتار.</ref> در تعریفهای اصطلاحی دیگر، جامعه مجموعهای از انسانهاست که عقیده و آرمان و نیازهای مشترک اجتماعی و روابط ویژه، زندگی انسانیِ آنان را به یکدیگر پیوند داده است<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۲/۳۳۲.</ref> یا به جمعیتی که دارای سرزمین، [[اقتدار سیاسی]] و فرهنگ مشترک باشند، گفته میشود.<ref>نوربخش، فرهنگ و قومیت مدلی برای ...، ۶۷ ـ ۶۸.</ref> بهعبارتی در هر موردی که بتوان برای گروهی از مردم«وجه جامع» و «جهت وحدتی» اعتبار کرد، کاربرد لفظ «جامعه» بر آن گروه رواست.<ref>مصباح یزدی، جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن، ۹.</ref> از اینرو جامعه به اقسام گوناگون ازجمله جامعه مذهبی، جامعه اسلامی،<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۱/۳۲ ـ ۳۳.</ref> جامعه مدنی،<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۲/۴۱۵ و ۴۴۴.</ref> جامعه فرهنگی<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۲۴/۱۵۱.</ref> و جامعه طبیعی<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۲/۱۱۳.</ref> تقسیم میشود. مفاهیم [[ملت]]، [[امت]]، شعوب، قبیله و قوم نیز در معنای جامعه به کار میروند.<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۲/۳۵۴.</ref> | ||
خط ۴۷: | خط ۵۴: | ||
در نگاه امامخمینی جامعه نیز همانند یک انسان، نیازمند اصلاح و تعلیم و تربیت است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۲۱۷.</ref> و موفقیت و پیروزی افراد در جامعه به میزان مجهزبودن افراد به [[تقوا]] بستگی دارد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۱۹۳.</ref> و چنانچه تقوا نباشد، زمینه انحراف در افراد و جامعه به وجود میآید.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۲۶۲.</ref> ایشان علم بدون تقوا را برای جامعه مضر<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۳۰۳.</ref> میشمرد و [[طلاب]] و روحانیان را هدایتگران جامعه میدانست و به آنان توصیه میکرد پیش از ورود به جامعه خود را [[تهذیب]] کنند.<ref>امامخمینی، جهاد اکبر، ۲۰ ـ ۲۱.</ref> | در نگاه امامخمینی جامعه نیز همانند یک انسان، نیازمند اصلاح و تعلیم و تربیت است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۲۱۷.</ref> و موفقیت و پیروزی افراد در جامعه به میزان مجهزبودن افراد به [[تقوا]] بستگی دارد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۱۹۳.</ref> و چنانچه تقوا نباشد، زمینه انحراف در افراد و جامعه به وجود میآید.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۲۶۲.</ref> ایشان علم بدون تقوا را برای جامعه مضر<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۳۰۳.</ref> میشمرد و [[طلاب]] و روحانیان را هدایتگران جامعه میدانست و به آنان توصیه میکرد پیش از ورود به جامعه خود را [[تهذیب]] کنند.<ref>امامخمینی، جهاد اکبر، ۲۰ ـ ۲۱.</ref> | ||
از سوی دیگر، چنانکه امامخمینی تأکید کرده است، راه اصلاح و بهبود، وجود قانون الهی در جامعه است.<ref>امامخمینی، ولایت فقیه، ۳۴ ـ ۳۵.</ref> ایشان قوانین اسلام را علاوه بر اینکه وسیله تحقق عدالت در جامعه میشمرد، آن را ابزاری جهت اصلاح اعتقادی و اخلاقی و تهذیب انسان میدانست. به اعتقاد ایشان این قوانین برای اجرا و برقرارشدن نظم اجتماعیِ عادلانه و به منظور پرورش انسانها لازم است.<ref>امامخمینی، ولایت فقیه، ۷۳.</ref> ایشان برای اصلاح فرد و جامعه و فهم درست دستورها و قوانین دینی از مسائلی چون پذیرش اجتهاد در استنباط و فهم متون دینی، توجه به کاربرد عقل، توانایی اسلام در راستای تبیین وضعیت حال به وسیله احکام اسلام را یادآور شده است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۱۷۷ و ۲۸۹.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|اجتهاد؛ فقه}} | از سوی دیگر، چنانکه امامخمینی تأکید کرده است، راه اصلاح و بهبود، وجود قانون الهی در جامعه است.<ref>امامخمینی، ولایت فقیه، ۳۴ ـ ۳۵.</ref> ایشان قوانین اسلام را علاوه بر اینکه وسیله تحقق عدالت در جامعه میشمرد، آن را ابزاری جهت اصلاح اعتقادی و اخلاقی و تهذیب انسان میدانست. به اعتقاد ایشان این قوانین برای اجرا و برقرارشدن نظم اجتماعیِ عادلانه و به منظور پرورش انسانها لازم است.<ref>امامخمینی، ولایت فقیه، ۷۳.</ref> ایشان برای اصلاح فرد و جامعه و فهم درست دستورها و قوانین دینی از مسائلی چون پذیرش اجتهاد در استنباط و فهم متون دینی، توجه به کاربرد عقل، توانایی اسلام در راستای تبیین وضعیت حال به وسیله احکام اسلام را یادآور شده است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۱۷۷ و ۲۸۹.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|اجتهاد؛ فقه}} | ||
همچنین در نظر امامخمینی اصل امر به معروف و نهی از منکر<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۲۶۸.</ref> و اجرای حدود الهی<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۳۱۳.</ref> یکی از راههای تربیت و اصلاح جامعه است. [[امر به معروف و نهی از منکر]] وظیفهای همگانی است و فرد فرد جامعه در برابر حراست از اسلام مسئولاند و باید بدون توجه به جایگاه اجتماعیِ فردِ منحرف، به وی تذکر داد و با انحراف او مقابله<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۱۱۰.</ref> و با فساد مبارزه کرد؛<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۳۱۱.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|امر به معروف و نهی از منکر}} | همچنین در نظر امامخمینی اصل امر به معروف و نهی از منکر<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۲۶۸.</ref> و اجرای حدود الهی<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۳۱۳.</ref> یکی از راههای تربیت و اصلاح جامعه است. [[امر به معروف و نهی از منکر]] وظیفهای همگانی است و فرد فرد جامعه در برابر حراست از اسلام مسئولاند و باید بدون توجه به جایگاه اجتماعیِ فردِ منحرف، به وی تذکر داد و با انحراف او مقابله<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۱۱۰.</ref> و با فساد مبارزه کرد؛<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۳۱۱.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|امر به معروف و نهی از منکر}} | ||
افزون بر این، ایجاد جامعه مطلوب نیازمند حکومت اسلامی است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۱۱۳ ـ ۱۱۴ و ۲۱/۴۰۶.</ref> ایشان برای اجرای احکام جزایی اسلام مانند [[حدود]] و [[قصاص]] در جامعه، اجرای احکام اقتصادی دین، ایجاد محیط تربیتی برای اصلاح جامعه و تربیت انسانهای متقی و مؤمن، تأمین وحدت امت اسلامی و نجات وطن و کشورهای اسلامی از تصرف و نفوذ استعمارگران و دولتهای دستنشانده، و [[دفاع]] از تمامیت ارضی کشورهای اسلامی، تحقق وحدت و آزادی ملتهای مسلمان و سرنگونی حکومتهای ظالم و دستنشانده و تلاش برای عدالت و مبارزه با [[ستم]] و گرسنگی و تبعیض، لازم شمرده است که دولت اسلامی برپا شود و [[قوه مجریه]] در دست اسلامشناسان قرار گیرد.<ref>امامخمینی، ولایت فقیه، ۳۳ ـ ۳۷، ۶۹.</ref> | افزون بر این، ایجاد جامعه مطلوب نیازمند حکومت اسلامی است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۱۱۳ ـ ۱۱۴ و ۲۱/۴۰۶.</ref> ایشان برای اجرای احکام جزایی اسلام مانند [[حدود]] و [[قصاص]] در جامعه، اجرای احکام اقتصادی دین، ایجاد محیط تربیتی برای اصلاح جامعه و تربیت انسانهای متقی و مؤمن، تأمین وحدت امت اسلامی و نجات وطن و کشورهای اسلامی از تصرف و نفوذ استعمارگران و دولتهای دستنشانده، و [[دفاع]] از تمامیت ارضی کشورهای اسلامی، تحقق وحدت و آزادی ملتهای مسلمان و سرنگونی حکومتهای ظالم و دستنشانده و تلاش برای عدالت و مبارزه با [[ستم]] و گرسنگی و تبعیض، لازم شمرده است که دولت اسلامی برپا شود و [[قوه مجریه]] در دست اسلامشناسان قرار گیرد.<ref>امامخمینی، ولایت فقیه، ۳۳ ـ ۳۷، ۶۹.</ref> | ||
از سوی دیگر، در اندیشه و منش سیاسی امامخمینی وحدت و الفت و صداقت مردم در برابر یکدیگر و صفای باطنی و ظاهری از راههای رسیدن به جامعه مطلوب است.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۳۰۹.</ref> همگرایی نخبگان نه به عنوان یک راهکار سیاسی و زودگذر، بلکه برگرفته از روح تعالیم دینی، راهبردی منطقی برای رشد و ترقی جامعه توحیدی به شمار میرود؛<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۴۷۱ ـ ۴۷۲.</ref> از همینرو ایشان به وحدت و همگرایی دو قشر دانشگاهی و روحانی، به عنوان دو نماد مهم گروههای مرجع در جامعه و مصداق بارز نخبگان، اهتمام ویژهای داشت و توصیه میکرد این دو قشر مهم جامعه باید با یکدیگر همکاری و جامعه را اصلاح کنند و اگر این دو قشر در مسیر صحیح باشند، تمام ملت به مسیر صحیح میروند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۹، ۲۱ و ۹/۵۳۹ ـ ۵۴۰.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|وحدت حوزه و دانشگاه.}} چنانکه از دیگر راههای اصلاح جامعه اصلاح فرهنگ،{{ببینید|متن=ببینید| | |||
از سوی دیگر، در اندیشه و منش سیاسی امامخمینی وحدت و الفت و صداقت مردم در برابر یکدیگر و صفای باطنی و ظاهری از راههای رسیدن به جامعه مطلوب است.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۳۰۹.</ref> همگرایی نخبگان نه به عنوان یک راهکار سیاسی و زودگذر، بلکه برگرفته از روح تعالیم دینی، راهبردی منطقی برای رشد و ترقی جامعه توحیدی به شمار میرود؛<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۴۷۱ ـ ۴۷۲.</ref> از همینرو ایشان به وحدت و همگرایی دو قشر دانشگاهی و روحانی، به عنوان دو نماد مهم گروههای مرجع در جامعه و مصداق بارز نخبگان، اهتمام ویژهای داشت و توصیه میکرد این دو قشر مهم جامعه باید با یکدیگر همکاری و جامعه را اصلاح کنند و اگر این دو قشر در مسیر صحیح باشند، تمام ملت به مسیر صحیح میروند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۹، ۲۱ و ۹/۵۳۹ ـ ۵۴۰.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|وحدت حوزه و دانشگاه.}} چنانکه از دیگر راههای اصلاح جامعه اصلاح فرهنگ،{{ببینید|متن=ببینید| فرهنگ}} نهاد آموزش و پرورش،{{ببینید|متن=ببینید|آموزش و پرورش}} دانشگاهها،{{ببینید|متن=ببینید|دانشگاه}} رادیو{{ببینید|متن=ببینید|رادیو}} و تلویزیون،{{ببینید|متن=ببینید|تلویزیون}} مطبوعات و رسانههای نوشتاری،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۳۲۳ و ۱۲/۲۶۰.</ref> مراکز آموزشیتربیتی از کودکستان تا دانشگاه،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۲.</ref> اصلاح نخبگان بهویژه روحانیان<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۴۸۳ ـ ۴۸۴.</ref> و اصلاح [[حوزههای علمیه]] <ref>امامخمینی، صحیفه، ولایت فقیه، ۱۳۷ ـ ۱۳۸.</ref> است. | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
خط ۱۰۰: | خط ۱۱۱: | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
==پیوند به بیرون== | ==پیوند به بیرون== | ||
احسان حمایتیان، | * احسان حمایتیان، [https://books.khomeini.ir/books/10004/25/ «جامعه»]، [[دانشنامه امامخمینی]]، ج۴، ص۲۵-۳۳. | ||
[[رده:مقالههای | [[رده:مقالههای تأییدشده]] | ||
[[رده:مقالههای | [[رده:مقالههای دارای لینک دانشنامه]] | ||
[[رده:مقالههای | [[رده:مقالههای بینیاز از جعبه اطلاعات]] | ||
[[رده:مقالههای جلد چهارم دانشنامه]] | [[رده:مقالههای جلد چهارم دانشنامه امامخمینی]] | ||
[[رده:مفاهیم اجتماعی]] | |||
[[رده:مقالههای دارای شناسه]] |