پرش به محتوا

ابوالحسن ایازی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۲۱۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۷ مهر ۱۴۰۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۶: خط ۱۶:
| محل دفن          =حیاط حوزه و مسجد جعفریه در رستمکلا  
| محل دفن          =حیاط حوزه و مسجد جعفریه در رستمکلا  
| خویشاوندان سرشناس =
| خویشاوندان سرشناس =
| استادان          =
| استادان          = [[محمد فکور یزدی]]، [[امام‌موسی صدر]]، [[سیدرضا صدر]]، [[سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی]]، [[میرزا مهدی امامی مازندرانی]]، [[علامه طباطبایی]]، [[سیدحسین بروجردی]]، [[امام‌خمینی]]، [[مرتضی حائری یزدی]]، [[سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی]]،  [[سیدمحسن حکیم]]، [[سیدابوالقاسم خویی]]، [[سیدمحمود حسینی شاهرودی]]، [[میرزا باقر زنجانی]]، میرزا هاشم آملی، سیدیحیی یزدی، میرزا حسین یزدی، محمد کوهستانی و...
| شاگردان          =
| شاگردان          =
| محل تحصیل        =
| محل تحصیل        =کوهستان، ساری، قم و نجف
| اجازه روایت از    =
| اجازه روایت از    =
| اجازه اجتهاد از  =
| اجازه اجتهاد از  =
| اجازه روایت به    =
| اجازه روایت به    =
| اجازه اجتهاد به  =
| اجازه اجتهاد به  =
| تالیفات          =
| تالیفات          =تقریرات درس خارج آیت‌الله میرزا هاشم آملی، تقریر دروس خارج اصول آیت‌الله میرزا باقر زنجانی، دیوان اشعار فارسی، هدیه الانوار، زندگینامه خودنوشت و...
| سایر              =
| سایر              =تدریس و تبلیغ
| سیاسی            =
| سیاسی            =مبارزه با [[رژیم پهلوی]] و حمایت از [[انقلاب اسلامی ایران|نهضت امام‌خمینی]]
| اجتماعی          =
| اجتماعی          = تأسیس حوزه علمیه جعفریه در رستمکلا
| امضا              =
| امضا              =
| وبگاه رسمی        = 
| وبگاه رسمی        = 
خط ۳۶: خط ۳۶:
ابوالحسن ایازی دوران ابتدایی را در زادگاهش گذراند. سپس به تحصیل دروس حوزوی پرداخت و ادبیات را در رستمکلا و نزد پدرش که از مدرسان دروس حوزوی در آن شهر بود، آموخت. او در سال ۱۳۲۰ش راهی کوهستان بهشهر شد و در حوزه علمیه آنجا از درس شیخ محمد کوهستانی بهره‌مند شد. آنگاه به ساری رفت و مدتی کوتاه از درس عالمان آن شهر چون آقایان قیومی، امامی، صدوق، سعادت، عظیمی، رحمانی ساروی، پیشنمازی و زهدی استفاده کرد. ایازی در سال ۱۳۲۵ش.<ref>امیری سوادکوهی، ص۲۴.</ref> برای تکمیل تحصیلات حوزوی راهی [[قم]] شد و در [[حوزه علمیه قم|حوزه علمیه آن شهر]] در دروس سطح استادان آنجا<ref>شریف‌رازی، ج۳، ص۲۵۹.</ref> ازجمله از درس‌های [[محمد فکور یزدی]]، [[امام‌موسی صدر|سیدموسی صدر]]، [[سیدرضا صدر]]، [[سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی]] و بتولی گیلانی بهره‌مند شد و هم‌زمان از درس‌های فلسفه و علوم عقلی [[میرزا مهدی امامی مازندرانی]] و [[علامه طباطبایی|علامه سیدمحمدحسین طباطبایی]] استفاده می‌کرد.<ref>امیری سوادکوهی، ص۲۴.</ref> سپس در درس‌های خارج فقه و اصول [[سیدحسین بروجردی|سیدحسین طباطبایی بروجردی]]، [[امام‌خمینی]]،<ref>امیری سوادکوهی، ص۲۴ و ۵۴؛ انصاری قمی، ص۱۱۳؛ «یادی از مرحوم آیت‌الله ایازی»، ص۵۵.</ref> [[مرتضی حائری یزدی|شیخ مرتضی حائری یزدی]] و [[سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی]] شرکت نمود.<ref>امیری سوادکوهی، ص۲۴.</ref> درباره سال‌های دقیق حضور او در درس‌های خارج فقه و اصول امام‌خمینی اطلاعاتی در دست نیست، ولی می‌توان احتمال داد که در مدت حضور در قم (۱۳۲۵-۱۳۳۴ش) در آن درس‌ها در [[مسجد محمدیه|مساجد محمدیه]] و [[مسجد سلماسی|سلماسی]] بهره می‌برده است. در کنار حضور در [[حوزه علمیه قم]]، تابستان‌ها به تهران و مشهد می‌رفت و از درس‌های [[محمدعلی شاه‌آبادی|شیخ محمدعلی شاه‌آبادی]]، [[حبیب‌الله گلپایگانی]]، [[محمدتقی ادیب نیشبابوری]] و حصارکی بهره‌مند می‌شد.<ref>امیری سوادکوهی، ص۲۴.</ref>  
ابوالحسن ایازی دوران ابتدایی را در زادگاهش گذراند. سپس به تحصیل دروس حوزوی پرداخت و ادبیات را در رستمکلا و نزد پدرش که از مدرسان دروس حوزوی در آن شهر بود، آموخت. او در سال ۱۳۲۰ش راهی کوهستان بهشهر شد و در حوزه علمیه آنجا از درس شیخ محمد کوهستانی بهره‌مند شد. آنگاه به ساری رفت و مدتی کوتاه از درس عالمان آن شهر چون آقایان قیومی، امامی، صدوق، سعادت، عظیمی، رحمانی ساروی، پیشنمازی و زهدی استفاده کرد. ایازی در سال ۱۳۲۵ش.<ref>امیری سوادکوهی، ص۲۴.</ref> برای تکمیل تحصیلات حوزوی راهی [[قم]] شد و در [[حوزه علمیه قم|حوزه علمیه آن شهر]] در دروس سطح استادان آنجا<ref>شریف‌رازی، ج۳، ص۲۵۹.</ref> ازجمله از درس‌های [[محمد فکور یزدی]]، [[امام‌موسی صدر|سیدموسی صدر]]، [[سیدرضا صدر]]، [[سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی]] و بتولی گیلانی بهره‌مند شد و هم‌زمان از درس‌های فلسفه و علوم عقلی [[میرزا مهدی امامی مازندرانی]] و [[علامه طباطبایی|علامه سیدمحمدحسین طباطبایی]] استفاده می‌کرد.<ref>امیری سوادکوهی، ص۲۴.</ref> سپس در درس‌های خارج فقه و اصول [[سیدحسین بروجردی|سیدحسین طباطبایی بروجردی]]، [[امام‌خمینی]]،<ref>امیری سوادکوهی، ص۲۴ و ۵۴؛ انصاری قمی، ص۱۱۳؛ «یادی از مرحوم آیت‌الله ایازی»، ص۵۵.</ref> [[مرتضی حائری یزدی|شیخ مرتضی حائری یزدی]] و [[سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی]] شرکت نمود.<ref>امیری سوادکوهی، ص۲۴.</ref> درباره سال‌های دقیق حضور او در درس‌های خارج فقه و اصول امام‌خمینی اطلاعاتی در دست نیست، ولی می‌توان احتمال داد که در مدت حضور در قم (۱۳۲۵-۱۳۳۴ش) در آن درس‌ها در [[مسجد محمدیه|مساجد محمدیه]] و [[مسجد سلماسی|سلماسی]] بهره می‌برده است. در کنار حضور در [[حوزه علمیه قم]]، تابستان‌ها به تهران و مشهد می‌رفت و از درس‌های [[محمدعلی شاه‌آبادی|شیخ محمدعلی شاه‌آبادی]]، [[حبیب‌الله گلپایگانی]]، [[محمدتقی ادیب نیشبابوری]] و حصارکی بهره‌مند می‌شد.<ref>امیری سوادکوهی، ص۲۴.</ref>  


ایازی پس از سال‌ها تحصیل در قم در سال ۱۳۳۴ش به عراق رفت و در [[حوزه علمیه نجف|حوزه علمیه نجف اشرف]]، در درس‌های خارج فقه و اصول [[سیدمحسن حکیم|سیدمحسن طباطبایی حکیم]]، [[حسین حلی|شیخ حسین حلی]]، [[سیدابوالقاسم خویی]]، [[سیدمحمود حسینی شاهرودی]]، [[میرزا باقر زنجانی]]، میرزا هاشم آملی، سیدیحیی یزدی و میرزا حسین یزدی حضور یافت. او پس از ۷ سال تحصیل در حوزه علمیه نجف اشرف، به دعوت استادش شیخ محمد کوهستانی و تقاضای مردم مازندران در سال ۱۳۴۱ش به رستمکلا بازگشت و به تبلیغ دین و اقامه نماز جماعت در آنجا پرداخت. در همان زمان با کمک مردم رستمکلا حوزه علمیه جعفریه را تأسیس کرد و به اداره آنجا و همچنین تدریس در آن حوزه پرداخت.<ref>امیری سوادکوهی، ص۱۵۸ و ۲۵.</ref>
ایازی پس از سال‌ها تحصیل در قم در سال ۱۳۳۴ش به عراق رفت و در [[حوزه علمیه نجف|حوزه علمیه نجف اشرف]]، در درس‌های خارج فقه و اصول [[سیدمحسن حکیم|سیدمحسن طباطبایی حکیم]]، [[حسین حلی|شیخ حسین حلی]]، [[سیدابوالقاسم خویی]]، [[سیدمحمود حسینی شاهرودی]]، [[میرزا باقر زنجانی]]، میرزا هاشم آملی، سیدیحیی یزدی و میرزا حسین یزدی حضور یافت. او پس از هفت سال تحصیل در حوزه علمیه نجف اشرف، به دعوت استادش شیخ محمد کوهستانی و تقاضای مردم مازندران در سال ۱۳۴۱ش به رستمکلا بازگشت و به تبلیغ دین و اقامه نماز جماعت در آنجا پرداخت. در همان زمان با کمک مردم رستمکلا حوزه علمیه جعفریه را تأسیس کرد و به اداره آنجا و همچنین تدریس در آن حوزه پرداخت.<ref>امیری سوادکوهی، ص۱۵۸ و ۲۵.</ref>
==فعالیت مبارزاتی==
==فعالیت مبارزاتی==
ایازی در نخستین روزهای سال ۱۳۵۷ش و به مناسبت اقدامات سرکوبگرانه [[حکومت پهلوی]] در چهلمین روز حادثه تبریز (۲۹ بهمن ۱۳۵۶) و سرکوب تظاهرات مردم در شهرهای یزد و جهرم و اهواز و اصفهان، همراه با جمعی از عالمان برجسته مازندران، بیانیه‌ای ۱۴ ماده‌ای و مفصل صادر کردند. آنان در آن بیانیه «تغییر احکام مسلّمه اسلام و انکار ضروریات مذهب و تهمت و جسارت به مقام [[مرجعیت]] که رتبه نیابت از مقام مقدس حضرت بقیه‌الله ارواحنا فداه می‌باشد، بالخصوص حضرت آیت‌الله‌العظمی آقای خمینی دام ظله العالی، حبس افکار و تفتیش عقاید و نبودن آزادی مشروع و تأمین برای عقلا و مصلحین، به وجود آمدن حکومت خودمختاری و استبداد که نه مورد رضای خالق است و نه مورد قبول مخلوق، تشکیل مجلسین غیرشرعی و غیرقانونی به خاطر آزاد نبودن ملت و گرفتاری طبقات بی‌گناه ملت در زندان‌ها و تبعیدگاه‌ها با افترائات و اتهامات ناروا بالخصوص اهل علم محترم و دانشگاهیان، حیف‌ومیل بی‌حدوحساب بیت‌المال و بی‌اطلاعی امناء قوم از درآمد و مخارج کشور و عدم توازن و تعادل در کشور، تضعیف اسلام و محو آثار شریعت به‌صورت تغییر تاریخ پرافتخار اسلام و تبدیلش به تاریخ مشکوک و مبهم، آزادی مطلق دادن بلکه تقویت و تحریک نمودن جهال و مغرضین در واقع مأمورین، ترویج فحشاء و فساد و مسائل خلاف عفت و اخلاق به شکل‌های مختلف تحت عنوان فرهنگ و هنر، محدود کردن تعلیم قرآن مجید و سایر تعلیمات لازم و مفید را در آموزش‌وپرورش و انحلال مدارس ملی مانند جامعه تعلیمات اسلامی، اجبار نمودن دختران و زنان مسلمان به بی‌حجابی در مدارس و غیرها، تصدی اشخاص بی‌صلاحیت در پست‌ها و مقامات، تملّقات و گزاف‌گویی رجال تا در حد تفسیر نمودن قرآن مجید، اختلال و بی‌توجهی به اصول معاش و شئون اقتصاد چون کشاورزی و فلاحت و تجارت آزاد و غیرها و تشویق نکردن فلّاح و زارع و دامپرور و حشم‌دار، تعیین نمودن میلاد قطعی برای زرتشت و روز تولدش را در رادیو اعلام نمودن و حال آنکه از اباطیل و دروغ‌های شاخ‌دار است» انتقاد کردند و در پایان تأکید کردند «حاضریم با کمال میل و شوق تا در راه اسلام به شهادت برسیم، از حبس و تبعید و اهانت هراسی نداریم». این بیانیه در قم به‌صورت جزوه‌ای منتشر شد و سپس به خارج از کشور ارسال شد و بازتاب زیادی در محافل مطبوعاتی و سیاسی داشت.<ref>امیری سوادکوهی، ص۱۹۰-۲۱۱؛ «بیانیه ۱۴ ماده‌ای که پایه‌های سلطنت پهلوی را متزلزل کرد»، www.hawzahnews.com.</ref>
ایازی در نخستین روزهای سال ۱۳۵۷ش و به مناسبت اقدامات سرکوبگرانه [[حکومت پهلوی]] در چهلمین روز حادثه تبریز (۲۹ بهمن ۱۳۵۶) و سرکوب تظاهرات مردم در شهرهای یزد و جهرم و اهواز و اصفهان، همراه با جمعی از عالمان برجسته مازندران، بیانیه‌ای ۱۴ ماده‌ای و مفصل صادر کردند. آنان در آن بیانیه «تغییر احکام مسلّمه اسلام و انکار ضروریات مذهب و تهمت و جسارت به مقام [[مرجعیت]] که رتبه نیابت از مقام مقدس حضرت بقیه‌الله ارواحنا فداه می‌باشد، بالخصوص حضرت آیت‌الله‌العظمی آقای خمینی دام ظله العالی، حبس افکار و تفتیش عقاید و نبودن آزادی مشروع و تأمین برای عقلا و مصلحین، به وجود آمدن حکومت خودمختاری و استبداد که نه مورد رضای خالق است و نه مورد قبول مخلوق، تشکیل مجلسین غیرشرعی و غیرقانونی به خاطر آزاد نبودن ملت و گرفتاری طبقات بی‌گناه ملت در زندان‌ها و تبعیدگاه‌ها با افترائات و اتهامات ناروا بالخصوص اهل علم محترم و دانشگاهیان، حیف‌ومیل بی‌حدوحساب بیت‌المال و بی‌اطلاعی امناء قوم از درآمد و مخارج کشور و عدم توازن و تعادل در کشور، تضعیف اسلام و محو آثار شریعت به‌صورت تغییر تاریخ پرافتخار اسلام و تبدیلش به تاریخ مشکوک و مبهم، آزادی مطلق دادن بلکه تقویت و تحریک نمودن جهال و مغرضین در واقع مأمورین، ترویج فحشاء و فساد و مسائل خلاف عفت و اخلاق به شکل‌های مختلف تحت عنوان فرهنگ و هنر، محدود کردن تعلیم قرآن مجید و سایر تعلیمات لازم و مفید را در آموزش‌وپرورش و انحلال مدارس ملی مانند جامعه تعلیمات اسلامی، اجبار نمودن دختران و زنان مسلمان به بی‌حجابی در مدارس و غیرها، تصدی اشخاص بی‌صلاحیت در پست‌ها و مقامات، تملّقات و گزاف‌گویی رجال تا در حد تفسیر نمودن قرآن مجید، اختلال و بی‌توجهی به اصول معاش و شئون اقتصاد چون کشاورزی و فلاحت و تجارت آزاد و غیرها و تشویق نکردن فلّاح و زارع و دامپرور و حشم‌دار، تعیین نمودن میلاد قطعی برای زرتشت و روز تولدش را در رادیو اعلام نمودن و حال آنکه از اباطیل و دروغ‌های شاخ‌دار است» انتقاد کردند و در پایان تأکید کردند «حاضریم با کمال میل و شوق تا در راه اسلام به شهادت برسیم، از حبس و تبعید و اهانت هراسی نداریم». این بیانیه در قم به‌صورت جزوه‌ای منتشر شد و سپس به خارج از کشور ارسال شد و بازتاب زیادی در محافل مطبوعاتی و سیاسی داشت.<ref>امیری سوادکوهی، ص۱۹۰-۲۱۱؛ «بیانیه ۱۴ ماده‌ای که پایه‌های سلطنت پهلوی را متزلزل کرد»، www.hawzahnews.com.</ref>
۲۱٬۲۸۸

ویرایش