پرش به محتوا

مخالفت سیاسی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۶۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۳ آذر ۱۴۰۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۱: خط ۱۱:
شیوه رفتار با مخالفان سیاسی همواره یکسان نیست. اگرچه تاریخ شاهد مجازات‌های سنگین زمامداران بوده‌است که بر معارضان خود (مجرمان سیاسی) روا داشته‌اند، در پاره‌ای موارد هم فرمانروایان با پرهیز از خشونت تلاش کرده‌اند از روش‌های دیگری چون تطمیع، ایجاد تفرقه در میان مخالفان یا جذب مخالفان میانه‌رو به منظور منزوی‌ساختن مخالفان تندرو بهره گیرند<ref>مصطفایی و اسماعیلی‌فرد، حقوق و حدود مخالفان در نظام اسلامی، ۲۱.</ref>
شیوه رفتار با مخالفان سیاسی همواره یکسان نیست. اگرچه تاریخ شاهد مجازات‌های سنگین زمامداران بوده‌است که بر معارضان خود (مجرمان سیاسی) روا داشته‌اند، در پاره‌ای موارد هم فرمانروایان با پرهیز از خشونت تلاش کرده‌اند از روش‌های دیگری چون تطمیع، ایجاد تفرقه در میان مخالفان یا جذب مخالفان میانه‌رو به منظور منزوی‌ساختن مخالفان تندرو بهره گیرند<ref>مصطفایی و اسماعیلی‌فرد، حقوق و حدود مخالفان در نظام اسلامی، ۲۱.</ref>


[[امام‌خمینی]] ضمن پذیرش فعالیت گروه‌های سیاسی در جامعه اسلامی برای کسب قدرت، برخورداری از تعهد اسلامی و شمّ سیاسی را برای این گروه‌ها ضروری می‌دانست و با نمونه قراردادن فعالیت احزاب سیاسی در جوامع مدرن، اختلاف سلیقه یا اختلاف در روش در این احزاب را عاقلانه و در راستای حفظ وحدت و پیشرفت کشور ارزیابی می‌کرد و جبهه‌گیری، ایجاد دشمنی و تفرقه در میان احزاب کشور را مغایر با درک سیاسی و اسلامی می‌شمرد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۴/۴۷ ـ ۴۹.</ref>
[[امام‌خمینی]] ضمن پذیرش فعالیت گروه‌های سیاسی در [[جامعه اسلامی]] برای کسب قدرت، برخورداری از تعهد اسلامی و شمّ سیاسی را برای این گروه‌ها ضروری می‌دانست و با نمونه قراردادن فعالیت احزاب سیاسی در جوامع مدرن، اختلاف سلیقه یا اختلاف در روش در این احزاب را عاقلانه و در راستای حفظ [[وحدت]] و پیشرفت کشور ارزیابی می‌کرد و جبهه‌گیری، ایجاد دشمنی و تفرقه در میان احزاب کشور را مغایر با درک سیاسی و اسلامی می‌شمرد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۴/۴۷ ـ ۴۹.</ref>
==اقسام مخالفت در نظام‌های سیاسی==
==اقسام مخالفت در نظام‌های سیاسی==
در جوامع امروز و در دسته‌بندی کلی، دو نوع مخالفت سیاسی وجود دارد:
در جوامع امروز و در دسته‌بندی کلی، دو نوع مخالفت سیاسی وجود دارد:
#مخالفت سیاسی در حکومت‌های استبدادی: در نظام‌های تک‌حزبی، گروه‌های مخالف به صورت رسمی و قانونی وجود ندارد. در این نظام‌ها هر گونه مخالفت با حزب و دولت حاکم، مخالفت با نظم عمومی و قانون اساسی شمرده می‌شود <ref>آشوری، دانشنامه سیاسی، ۸.</ref> حضور دیکتاتور در یک کشور به معنای نبود مخالف سیاسی نیست و اساساً علت وجودی دیکتاتور به گروه‌های مخالف بستگی دارد؛ زیرا بدون خطر مخالف سیاسی و ترس از دست‌دادن قدرت، نیازی به اعمال دیکتاتوری نیست <ref>فراستی، مبارزه مسالمت‌آمیز، ۲۱.</ref> در حکومت‌های دیکتاتوری، مخالفان شامل احزاب و گروه‌های نسبتاً سازمان‌نیافته‌ای هستند که مخالف سران سیاسی حاکم یا سیاست‌های جاری یک حکومت، یا حتی کل نظام سیاسی یک کشورند که بدون برخورداری از حمایت قانون، به انتقاد از حکومت از طریق مسالمت‌آمیز می‌پردازند. اگر امکان بروز علنی مخالفت وجود نداشته باشد، اعتراض‌های خود را در زمینه‌های متفاوتی بروز خواهند داد.<ref>فراستی، مبارزه مسالمت‌آمیز، ۲۰-۲۱.</ref> در شرایطی که سیاسیان حضور و مخالفت خود را علنی نمی‌کنند، روشنفکران و هنرمندان نقش اصلی را در نماد کردن گروه مخالف بازی می‌کنند؛ بنابراین [[ادبیات]]، [[شعر]]، [[داستان]]، [[تئاتر]]، [[سینما]]، [[نقاشی]]، [[مجسمه‌سازی]]، [[موسیقی]] و نهایتاً مطبوعات و مراکز دانشجویی و مذهبی، بدون اینکه شکل سازمان‌یافته داشته باشند، عرصه اصلی مخالفت سیاسی با نظام می‌شود.<ref>فراستی، مبارزه مسالمت‌آمیز، ۲۱.</ref> در فرهنگ اسلامی [[حکومت استبدادی]]، همان [[حکومت نامشروع]] یا [[طاغوت]] است که به اطاعت‌نکردن از آن، دوری و مقابله با آن فرمان داده شده‌است.<ref>مقاله طاغوت.</ref> [[امام‌خمینی]] نیز که همه حکومت‌های غیر مبتنی بر [[آموزه‌های اسلام]] را به سبب طاغوت‌بودنِ حاکمان آن، شرک‌آمیز شمرده <ref>امام خمینی، ولایت فقیه، ۳۵.</ref> با تأکید بر [[حکم سیاسی اسلام]] و کفرورزیدن به سلاطین و حاکمان جور و دستورهای آنان<ref>امام خمینی، ولایت فقیه، ۹۱.</ref> براندازی این نظام‌ها را وظیفه همه مسلمانان می‌شمرد.<ref>امام خمینی، ولایت فقیه، ۱۴۹.</ref> ایشان در عین حال در مخالفت با رژیم پهلوی که آن را مصداق بارز حکومت نامشروع می‌دانست<ref>امام خمینی، صحیفه، ۵/۱۹ ـ ۲۰.</ref> نخست از باب نصیحت به ملوک وارد شد و مخالفت خود با عملکرد رژیم و شخص [[محمدرضا پهلوی]] را با نصیحت و هشدارهای دلسوزانه ابراز کرد.<ref>امام خمینی، صحیفه،، ۱/۸۲ ـ ۸۳ و ۸۸ ـ ۸۹ و ۲۴۷.</ref> تشدید فعالیت‌های غیر اسلامی رژیم، موضع‌گیری شدید پهلوی در برابر مخالفان و بی‌توجهی به هشدارها، واکنش شدیدتر امام‌خمینی را نخست در برابر عملکرد غیر اسلامی رژیم<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱/۴۱۵ ـ ۴۲۴؛ ۲/۱۲۳ و ۱۲۹ ـ ۱۳۱.</ref> و سرانجام شخص پهلوی و اساس سلطنت دربرداشت.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲/۳۷۱؛ ۳/۲۶۱ و ۵/۳۰۴.</ref>  
#مخالفت سیاسی در حکومت‌های استبدادی: در نظام‌های تک‌حزبی، گروه‌های مخالف به صورت رسمی و قانونی وجود ندارد. در این نظام‌ها هر گونه مخالفت با حزب و دولت حاکم، مخالفت با نظم عمومی و قانون اساسی شمرده می‌شود <ref>آشوری، دانشنامه سیاسی، ۸.</ref> حضور دیکتاتور در یک کشور به معنای نبود مخالف سیاسی نیست و اساساً علت وجودی دیکتاتور به گروه‌های مخالف بستگی دارد؛ زیرا بدون خطر مخالف سیاسی و ترس از دست‌دادن قدرت، نیازی به اعمال [[دیکتاتوری]] نیست <ref>فراستی، مبارزه مسالمت‌آمیز، ۲۱.</ref> در حکومت‌های دیکتاتوری، مخالفان شامل احزاب و گروه‌های نسبتاً سازمان‌نیافته‌ای هستند که مخالف سران سیاسی حاکم یا سیاست‌های جاری یک حکومت، یا حتی کل نظام سیاسی یک کشورند که بدون برخورداری از حمایت [[قانون]]، به انتقاد از حکومت از طریق مسالمت‌آمیز می‌پردازند. اگر امکان بروز علنی مخالفت وجود نداشته باشد، اعتراض‌های خود را در زمینه‌های متفاوتی بروز خواهند داد.<ref>فراستی، مبارزه مسالمت‌آمیز، ۲۰-۲۱.</ref> در شرایطی که سیاسیان حضور و مخالفت خود را علنی نمی‌کنند، روشنفکران و هنرمندان نقش اصلی را در نماد کردن گروه مخالف بازی می‌کنند؛ بنابراین [[ادبیات]]، [[شعر]]، [[داستان]]، [[تئاتر]]، [[سینما]]، [[نقاشی]]، [[مجسمه‌سازی]]، [[موسیقی]] و نهایتاً مطبوعات و مراکز دانشجویی و مذهبی، بدون اینکه شکل سازمان‌یافته داشته باشند، عرصه اصلی مخالفت سیاسی با نظام می‌شود.<ref>فراستی، مبارزه مسالمت‌آمیز، ۲۱.</ref> در فرهنگ اسلامی [[حکومت استبدادی]]، همان [[حکومت نامشروع]] یا [[طاغوت]] است که به اطاعت‌نکردن از آن، دوری و مقابله با آن فرمان داده شده‌است.<ref>مقاله طاغوت.</ref> [[امام‌خمینی]] نیز که همه حکومت‌های غیر مبتنی بر [[آموزه‌های اسلام]] را به سبب طاغوت‌بودنِ حاکمان آن، شرک‌آمیز شمرده <ref>امام خمینی، ولایت فقیه، ۳۵.</ref> با تأکید بر [[حکم سیاسی اسلام]] و کفرورزیدن به سلاطین و حاکمان جور و دستورهای آنان<ref>امام خمینی، ولایت فقیه، ۹۱.</ref> براندازی این نظام‌ها را وظیفه همه مسلمانان می‌شمرد.<ref>امام خمینی، ولایت فقیه، ۱۴۹.</ref> ایشان در عین حال در مخالفت با [[رژیم پهلوی]] که آن را مصداق بارز حکومت نامشروع می‌دانست<ref>امام خمینی، صحیفه، ۵/۱۹ ـ ۲۰.</ref> نخست از باب نصیحت به ملوک وارد شد و مخالفت خود با عملکرد رژیم و شخص [[محمدرضا پهلوی]] را با نصیحت و هشدارهای دلسوزانه ابراز کرد.<ref>امام خمینی، صحیفه،، ۱/۸۲ ـ ۸۳ و ۸۸ ـ ۸۹ و ۲۴۷.</ref> تشدید فعالیت‌های غیر اسلامی رژیم، موضع‌گیری شدید پهلوی در برابر مخالفان و بی‌توجهی به هشدارها، واکنش شدیدتر [[امام‌خمینی]] را نخست در برابر عملکرد غیر اسلامی رژیم<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱/۴۱۵ ـ ۴۲۴؛ ۲/۱۲۳ و ۱۲۹ ـ ۱۳۱.</ref> و سرانجام شخص پهلوی و اساس سلطنت دربرداشت.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲/۳۷۱؛ ۳/۲۶۱ و ۵/۳۰۴.</ref>  
#مخالفت سیاسی در جوامع دموکراتیک: مخالفت سیاسی در جوامع دموکراتیک، مخالفت مشروع با سیاست‌های خاص برخی رهبران، در چارچوب قواعد قانون اساسی است که دو طرف منازعه آن را قبول دارند<ref>اسپوزیتو، جنبش‌های اسلامی معاصر، ۷۹.</ref> در این نظام‌ها، موجودیت گروهی به نام اپوزیسیون، به رسمیت شناخته می‌شود. این گروه ضمن اینکه به حکومت یا دولت وابسته نیست، خود را به قانون اساسی وفادار می‌داند.<ref>آشوری، دانشنامه سیاسی، ۸.</ref> اپوزیسیون دموکراتیک مدرن متضمن برخی پیش‌فرض‌های اساسی است. در سطحی بسیار کلی، یکی از پیش‌فرض‌ها اجماع همه افراد درون نظام، بر سر ساخت بنیادین نظام سیاسی است. اگر چنین اجماعی وجود داشته باشد، فرض بر آن است که اپوزیسیون مشروع، به سمت اقدامات خشونت‌بار برای سرنگون‌کردن نظام مستقر سوق داده نخواهد شد و پس از آن اگر هر اپوزیسیونی به قدرت برسد نظام را آن‌چنان تغییر نخواهد داد که نتوان با ابزارهای غیر خشونت‌بار بازسازی کرد. اپوزیسیون قانونی ممکن است رادیکال، لیبرال یا محافظه‌کار باشد و برای تحول بلندمدت سیستم، توسعه آن و محافظت از آن تلاش کند؛ اما این تلاش باید درون چارچوب شناخته‌شده حقوق فردی و گروهی باشد و کنترل نهایی توسط نظام سیاسی صورت گیرد.<ref>اسپوزیتو، جنبش‌های اسلامی معاصر، ۸۵.</ref> پذیرش اصل «جابجایی قدرت» (آلترنانس)، در صحنه سیاسی جامعه همان‌قدر که برای حاکمان لازم و ضروری است، برای اپوزیسیون هم لازم است. مخالفان هم باید بپذیرند در صورت دستیابی به قدرت، روزی باید آن را ترک کنند؛ بنابراین در جوامع مدرن، مدت عمل صاحبان قدرت محدود شده‌است و با شیوه انتخابات در تمام سطوح، این اصل صورت عملی و رسمی به خود می‌گیرد <ref>فراستی، مبارزه مسالمت‌آمیز، ۶۸.</ref> در حکومت دموکراسی، اپوزیسیون نقش حیاتی بازی می‌کند و از آنجاکه می‌تواند مانع قانون‌گذاری نامطلوب و خودکامگی دولت گردد، در برابر استبداد احتمالیِ حزب حاکم، نقش مهار را بر عهده دارد <ref>عالم، بنیادهای علم سیاست، ۳۵۶ ـ ۳۵۷.</ref> مهم‌ترین گروه‌های مخالف سیاسی در جوامع دموکراتیک، عبارت‌اند از: [[احزاب]]، گروه‌های صاحب نفوذ (گروه‌های فشار)، جنبش‌های زیرزمینی، اتحادیه‌ها، جبهه‌ها و سازمان‌های شبه پارتیزانی. <ref>دوورژه، اصول علم سیاست، ۱۶۱.</ref> آوردگاه مخالفت سیاسی در حکومت‌های دموکراسی که مبارزه آشکار جریان دارد از میدان پیکار سیاسی در حکومت‌های اقتدارگرا که در آن مبارزه به صورت سربسته و مستور است، وسیع‌تر است. از سوی دیگر، تنها در حکومت‌های دموکراسی است که می‌توان مبارزه «در رژیم» و مبارزه «با رژیم» را از هم متمایز ساخت.<ref>دوورژه، اصول علم سیاست، ۲۰۳.</ref> در مبارزه «در رژیم»، پیکار هر حزب برای به‌چنگ‌آوردن قدرت و اعمال آن، با حفظ نهادها و قواعد موجود، و به سود طبقات و دسته‌های اجتماعی که نماینده آنهاست، صورت می‌گیرد. حالت دوم، هنگامی رخ می‌دهد که منافع برخی احزاب در چارچوب رژیمِ مستقر تأمین نشده‌است و آنان در صدد جایگزین‌کردن رژیم دیگری‌اند.<ref>دوورژه، اصول علم سیاست، ۲۰۸.</ref>
#مخالفت سیاسی در جوامع دموکراتیک: مخالفت سیاسی در جوامع دموکراتیک، مخالفت مشروع با سیاست‌های خاص برخی رهبران، در چارچوب قواعد قانون اساسی است که دو طرف منازعه آن را قبول دارند<ref>اسپوزیتو، جنبش‌های اسلامی معاصر، ۷۹.</ref> در این نظام‌ها، موجودیت گروهی به نام اپوزیسیون، به رسمیت شناخته می‌شود. این گروه ضمن اینکه به حکومت یا دولت وابسته نیست، خود را به قانون اساسی وفادار می‌داند.<ref>آشوری، دانشنامه سیاسی، ۸.</ref> اپوزیسیون دموکراتیک مدرن متضمن برخی پیش‌فرض‌های اساسی است. در سطحی بسیار کلی، یکی از پیش‌فرض‌ها اجماع همه افراد درون نظام، بر سر ساخت بنیادین نظام سیاسی است. اگر چنین اجماعی وجود داشته باشد، فرض بر آن است که اپوزیسیون مشروع، به سمت اقدامات خشونت‌بار برای سرنگون‌کردن نظام مستقر سوق داده نخواهد شد و پس از آن اگر هر اپوزیسیونی به قدرت برسد نظام را آن‌چنان تغییر نخواهد داد که نتوان با ابزارهای غیر خشونت‌بار بازسازی کرد. اپوزیسیون قانونی ممکن است رادیکال، لیبرال یا محافظه‌کار باشد و برای تحول بلندمدت سیستم، توسعه آن و محافظت از آن تلاش کند؛ اما این تلاش باید درون چارچوب شناخته‌شده حقوق فردی و گروهی باشد و کنترل نهایی توسط نظام سیاسی صورت گیرد.<ref>اسپوزیتو، جنبش‌های اسلامی معاصر، ۸۵.</ref> پذیرش اصل «جابجایی قدرت» (آلترنانس)، در صحنه سیاسی جامعه همان‌قدر که برای حاکمان لازم و ضروری است، برای اپوزیسیون هم لازم است. مخالفان هم باید بپذیرند در صورت دستیابی به قدرت، روزی باید آن را ترک کنند؛ بنابراین در [[جامعه|جوامع]] مدرن، مدت عمل صاحبان قدرت محدود شده‌است و با شیوه انتخابات در تمام سطوح، این اصل صورت عملی و رسمی به خود می‌گیرد <ref>فراستی، مبارزه مسالمت‌آمیز، ۶۸.</ref> در حکومت دموکراسی، اپوزیسیون نقش حیاتی بازی می‌کند و از آنجاکه می‌تواند مانع قانون‌گذاری نامطلوب و خودکامگی دولت گردد، در برابر استبداد احتمالیِ حزب حاکم، نقش مهار را بر عهده دارد <ref>عالم، بنیادهای علم سیاست، ۳۵۶ ـ ۳۵۷.</ref> مهم‌ترین گروه‌های مخالف سیاسی در جوامع دموکراتیک، عبارت‌اند از: [[احزاب]]، گروه‌های صاحب نفوذ (گروه‌های فشار)، جنبش‌های زیرزمینی، اتحادیه‌ها، جبهه‌ها و سازمان‌های شبه پارتیزانی. <ref>دوورژه، اصول علم سیاست، ۱۶۱.</ref> آوردگاه مخالفت سیاسی در حکومت‌های دموکراسی که مبارزه آشکار جریان دارد از میدان پیکار سیاسی در حکومت‌های اقتدارگرا که در آن مبارزه به صورت سربسته و مستور است، وسیع‌تر است. از سوی دیگر، تنها در حکومت‌های [[دموکراسی]] است که می‌توان مبارزه «در رژیم» و مبارزه «با رژیم» را از هم متمایز ساخت.<ref>دوورژه، اصول علم سیاست، ۲۰۳.</ref> در مبارزه «در رژیم»، پیکار هر حزب برای به‌چنگ‌آوردن قدرت و اعمال آن، با حفظ نهادها و قواعد موجود، و به سود طبقات و دسته‌های اجتماعی که نماینده آنهاست، صورت می‌گیرد. حالت دوم، هنگامی رخ می‌دهد که منافع برخی احزاب در چارچوب رژیمِ مستقر تأمین نشده‌است و آنان در صدد جایگزین‌کردن رژیم دیگری‌اند.<ref>دوورژه، اصول علم سیاست، ۲۰۸.</ref>
==مخالفت سیاسی در حکومت اسلامی==
==مخالفت سیاسی در حکومت اسلامی==
مخالفت سیاسی در [[فقه سیاسی اسلام]]، از ابعاد مختلف قابل بررسی است. یکی از ابعاد مثبت این مخالفت، با عنوان «قیام للحق»، اعتراض و مخالفت علیه حکومت ستمگر است. از نظر اسلامی نخستین گام در مبارزه با حکومت ستمگر یا حاکمِ منتخب مسلمانان که از جاده [[شریعت]] منحرف شده، مخالفت با آن و حتی لزوم برکناری آن با رعایت مراتب [[امر به معروف و نهی از منکر]] است <ref>منتظری، دراسات فی ولایة الفقیه و فقه الدولة الإسلامیه، ۱/۶۰۰ ـ ۶۰۵؛ عمید زنجانی، فقه سیاسی، ۲/۱۱۱.</ref> [[مخالفت علیه دولت اسلامی]] و مشروع نیز تا زمانی که به قیام براندازانه و «بغی» منجر نشود، جایز است <ref>نجفی، جواهر الکلام، ۲۱/۳۲۲؛ عمید زنجانی، فقه سیاسی، ۳/۳۲۲ ـ ۳۳۳.</ref> و [[دولت اسلامی]] موظف است در برابر مخالفان سیاسی که بر اساس «النصیحة لائمة المسلمین»، به خط مشی‌های دولت اسلامی یا عملکرد کارگزاران آن انتقاد دارند و بدون ایجاد [[شورش]] و [[قیام]]، خواستار تغییرات در جامعه اسلامی‌اند، با بردباری برخورد کند و از مشاوره با آنان دریغ نورزد. [[حکومت اسلامی]] حتی در صورت علم به خطای آنان و مسلم‌بودن اشتباه اجتهاد و برداشت این گروه، نمی‌تواند آنان را از حقوق مشروعی که دارند محروم کند <ref>عمید زنجانی، فقه سیاسی، ۳/۳۳۳.</ref>
مخالفت سیاسی در [[فقه سیاسی اسلام]]، از ابعاد مختلف قابل بررسی است. یکی از ابعاد مثبت این مخالفت، با عنوان «قیام للحق»، اعتراض و مخالفت علیه حکومت ستمگر است. از نظر اسلامی نخستین گام در مبارزه با حکومت ستمگر یا حاکمِ منتخب مسلمانان که از جاده [[شریعت]] منحرف شده، مخالفت با آن و حتی لزوم برکناری آن با رعایت مراتب [[امر به معروف و نهی از منکر]] است <ref>منتظری، دراسات فی ولایة الفقیه و فقه الدولة الإسلامیه، ۱/۶۰۰ ـ ۶۰۵؛ عمید زنجانی، فقه سیاسی، ۲/۱۱۱.</ref> مخالفت علیه دولت اسلامی و مشروع نیز تا زمانی که به قیام براندازانه و «[[بغی]]» منجر نشود، جایز است <ref>نجفی، جواهر الکلام، ۲۱/۳۲۲؛ عمید زنجانی، فقه سیاسی، ۳/۳۲۲ ـ ۳۳۳.</ref> و [[دولت اسلامی]] موظف است در برابر مخالفان سیاسی که بر اساس «النصیحة لائمة المسلمین»، به خط مشی‌های دولت اسلامی یا عملکرد کارگزاران آن انتقاد دارند و بدون ایجاد [[شورش]] و [[قیام]]، خواستار تغییرات در جامعه اسلامی‌اند، با بردباری برخورد کند و از مشاوره با آنان دریغ نورزد. [[حکومت اسلامی]] حتی در صورت علم به خطای آنان و مسلم‌بودن اشتباه اجتهاد و برداشت این گروه، نمی‌تواند آنان را از حقوق مشروعی که دارند محروم کند <ref>عمید زنجانی، فقه سیاسی، ۳/۳۳۳.</ref>


حقوق مخالفان در نظام اسلامی، از دوره [[حکومت رسول اکرم(ص)]] مطرح بود و در دوره [[حکومت امیرالمؤمنین علی(ع)]]، به دلیل ظهور و حضور پررنگ و شدید مخالفانی چون ناکثین، مارقین و قاسطین به اوج رسید <ref>مصطفایی و اسماعیلی‌فرد، حقوق و حدود مخالفان در نظام اسلامی، ۱۴.</ref> در این دوره به عنوان الگوی حکومتداری در [[شیعه]]، اظهار نظر و انتقاد مخالفان از حکومت، بدون منع و تهدید و هر گونه مشکلی آزاد بود و مخالفان می‌توانستند مواضع سیاسی خود را در سخنگاه‌های عمومی مانند [[مسجد]] بیان کنند.<ref>پژوهشگاه علوم، اندیشه سیاسی در گفتمان علوی، ۴۰۳.</ref> این مخالفان تا زمانی که امنیت جامعه اسلامی را با [[قیام مسلحانه]] برهم نمی‌زدند، در ابراز مخالفت آزاد بودند و حکومت با سعه صدر، [[مدارا]] و ملایمت با آنان برخورد می‌کرد.<ref>نوعی، مدارا با مخالفان در قرآن و سیره نبوی، ۹۸ ـ ۹۹.</ref> اصولاً در متون روایی [[اسلام]]، حق نصیحت، انتقاد و پرسشگری برای مردم به رسمیت شناخته شده‌است.<ref>نهج البلاغه، خ۲۰۷، ۳۰۹ و ن۵۱، ۴۵۰ ـ ۴۵۱؛ کلینی، الکافی، ۱/۴۰۳.</ref> و بر همین اساس در سراسر تاریخ اسلام جنبش‌های اپوزیسیون، نوگرا و اصلاحی اسلامی توانسته‌اند مبنای توجیه و [[مشروعیت]] خود را از طریق توسل به [[قرآن]] و [[حدیث]] پیدا کنند.<ref>اسپوزیتو، جنبش‌های اسلامی معاصر، ۸۹.</ref>
حقوق مخالفان در نظام اسلامی، از دوره [[حکومت رسول اکرم(ص)]] مطرح بود و در دوره [[حکومت امیرالمؤمنین علی(ع)]]، به دلیل ظهور و حضور پررنگ و شدید مخالفانی چون [[ناکثین]]، [[مارقین]] و [[قاسطین]] به اوج رسید <ref>مصطفایی و اسماعیلی‌فرد، حقوق و حدود مخالفان در نظام اسلامی، ۱۴.</ref> در این دوره به عنوان الگوی حکومتداری در [[شیعه]]، اظهار نظر و انتقاد مخالفان از حکومت، بدون منع و تهدید و هر گونه مشکلی آزاد بود و مخالفان می‌توانستند مواضع سیاسی خود را در سخنگاه‌های عمومی مانند [[مسجد]] بیان کنند.<ref>پژوهشگاه علوم، اندیشه سیاسی در گفتمان علوی، ۴۰۳.</ref> این مخالفان تا زمانی که [[امنیت]] جامعه اسلامی را با [[قیام مسلحانه]] برهم نمی‌زدند، در ابراز مخالفت آزاد بودند و حکومت با سعه صدر، [[مدارا]] و ملایمت با آنان برخورد می‌کرد.<ref>نوعی، مدارا با مخالفان در قرآن و سیره نبوی، ۹۸ ـ ۹۹.</ref> اصولاً در متون روایی [[اسلام]]، حق نصیحت، انتقاد و پرسشگری برای مردم به رسمیت شناخته شده‌است.<ref>نهج البلاغه، خ۲۰۷، ۳۰۹ و ن۵۱، ۴۵۰ ـ ۴۵۱؛ کلینی، الکافی، ۱/۴۰۳.</ref> و بر همین اساس در سراسر تاریخ اسلام جنبش‌های اپوزیسیون، نوگرا و اصلاحی اسلامی توانسته‌اند مبنای توجیه و [[مشروعیت]] خود را از طریق توسل به [[قرآن]] و [[حدیث]] پیدا کنند.<ref>اسپوزیتو، جنبش‌های اسلامی معاصر، ۸۹.</ref>


از نظر امام‌خمینی پیشرفت اسلام در جامعه بر بحث آزاد و مبارزه با سانسور قرار گرفته؛<ref>امام خمینی، صحیفه، ۴/۱۵۹.</ref> اما این آزادی تا زمانی است که به توطئه و رفتار غیر قانونی منجر نشود.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۳/۳۷۱؛ ۶/۲۷۷ و ۷/۲۰۰ ـ ۲۰۱.</ref> ایشان مخالفت سیاسی در [[حکومت اسلامی]] را از جنبه وظیفه نظارتی مردم بر قدرت سیاسی، تکلیفی همگانی در برابر حاکمیت می‌دانست و بر این باور بود که در هر مرتبه و جایگاهی که حکومت اسلامی دچار انحراف از اصول اسلامی شود، حتی اگر از ناحیه شخص [[رهبر]] و [[ولیّ فقیه]] باشد، بر همه افراد ملت واجب است اعتراض کنند و او را به مسیر درست هدایت کنند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۸/۵ ـ ۶ و ۴۸۷.</ref> از نظر ایشان انتقاد سالم و سازنده علاوه بر حق و تکلیف، امری لازم، مفید و موجب رشد و تعالی است.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۹/۱۵۳.</ref> ایشان همچنین تفکرات مختلف و مخالف را واقعیتی مسلم می‌دانست و وجود آنها را می‌پذیرفت و انتقاد دلسوزانه و حتی تخطئه را لطف و هدیه الهی و مایه رشد انسان‌ها تفسیر می‌کرد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۰/۴۵۱.</ref>
از نظر [[امام‌خمینی]] پیشرفت اسلام در [[جامعه]] بر بحث آزاد و مبارزه با سانسور قرار گرفته؛<ref>امام خمینی، صحیفه، ۴/۱۵۹.</ref> اما این آزادی تا زمانی است که به توطئه و رفتار غیر قانونی منجر نشود.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۳/۳۷۱؛ ۶/۲۷۷ و ۷/۲۰۰ ـ ۲۰۱.</ref> ایشان مخالفت سیاسی در [[حکومت اسلامی]] را از جنبه وظیفه نظارتی مردم بر قدرت سیاسی، تکلیفی همگانی در برابر حاکمیت می‌دانست و بر این باور بود که در هر مرتبه و جایگاهی که حکومت اسلامی دچار انحراف از اصول اسلامی شود، حتی اگر از ناحیه شخص [[رهبر]] و [[ولی فقیه|ولیّ فقیه]] باشد، بر همه افراد ملت واجب است اعتراض کنند و او را به مسیر درست هدایت کنند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۸/۵ ـ ۶ و ۴۸۷.</ref> از نظر ایشان انتقاد سالم و سازنده علاوه بر حق و تکلیف، امری لازم، مفید و موجب رشد و تعالی است.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۹/۱۵۳.</ref> ایشان همچنین تفکرات مختلف و مخالف را واقعیتی مسلم می‌دانست و وجود آنها را می‌پذیرفت و انتقاد دلسوزانه و حتی تخطئه را لطف و هدیه الهی و مایه رشد [[انسان|انسان‌ها]] تفسیر می‌کرد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۰/۴۵۱.</ref>


{{ببینید|انتقاد| آزادی}}
{{ببینید|انتقاد| آزادی}}


==مخالفت سیاسی با رژیم پهلوی==
==مخالفت سیاسی با رژیم پهلوی==
ایران پس از [[انقلاب مشروطه]] تحولات اجتماعی اقتصادی و سیاسی مهمی را تجربه کرد که شرایط تازه‌ای را برای چالش‌های سیاسی ایجاد کرد. به دنبال دگرگونی‌های سیاسی، گروه‌های سیاسی جدید در عرصه سیاست ظهور کردند.<ref>کمالی، جامعه مدنی، دولت و نوسازی در ایران معاصر، ۲۷۰.</ref> [[جبهه ملی]]؛<ref>مقاله جبهه ملی ایران.</ref> [[نهضت آزادی ایران]]، <ref>مقاله نهضت آزادی ایران.</ref> [[حزب توده]]<ref>مقاله حزب توده ایران.</ref>، [[سازمان فداییان خلق]]، [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] <ref>مقاله سازمان مجاهدین خلق ایران.</ref> و علما و [[روحانیت]] از مهم‌ترین مخالفان سیاسی رژیم پهلوی بودند.<ref>کمالی، جامعه مدنی، دولت و نوسازی در ایران معاصر، ۱۹۹.</ref> پس از درگذشت [[سیدحسین بروجردی]] از [[مراجع تقلید]] وقت و ظهور رهبری [[امام‌خمینی]] در صحنه سیاسی مخالفت علیه محمدرضا پهلوی شکل جدیدی گرفت و در نخستین عمل جمعی روحانیان پس از انقلاب مشروطه، از منبرها علیه وی استفاده شد.<ref>کمالی، جامعه مدنی، دولت و نوسازی در ایران معاصر، ۲۷۱.</ref>
ایران پس از [[انقلاب مشروطه]] تحولات اجتماعی اقتصادی و سیاسی مهمی را تجربه کرد که شرایط تازه‌ای را برای چالش‌های سیاسی ایجاد کرد. به دنبال دگرگونی‌های سیاسی، گروه‌های سیاسی جدید در عرصه سیاست ظهور کردند.<ref>کمالی، جامعه مدنی، دولت و نوسازی در ایران معاصر، ۲۷۰.</ref> [[جبهه ملی]]؛<ref>مقاله جبهه ملی ایران.</ref> [[نهضت آزادی ایران]]، <ref>مقاله نهضت آزادی ایران.</ref> [[حزب توده]]<ref>مقاله حزب توده ایران.</ref>، [[سازمان فداییان خلق]]، [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] <ref>مقاله سازمان مجاهدین خلق ایران.</ref> و علما و [[روحانیت]] از مهم‌ترین مخالفان سیاسی رژیم پهلوی بودند.<ref>کمالی، جامعه مدنی، دولت و نوسازی در ایران معاصر، ۱۹۹.</ref> پس از درگذشت [[سیدحسین بروجردی]] از [[مراجع تقلید]] وقت و ظهور [[رهبری امام‌خمینی]] در صحنه سیاسی مخالفت علیه [[محمدرضا پهلوی]] شکل جدیدی گرفت و در نخستین عمل جمعی روحانیان پس از انقلاب مشروطه، از منبرها علیه وی استفاده شد.<ref>کمالی، جامعه مدنی، دولت و نوسازی در ایران معاصر، ۲۷۱.</ref>


امام‌خمینی با ابراز مخالفت علنی با رژیم پهلوی، در زمان تصویب [[لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی]] <ref>امام خمینی، صحیفه، ۱/۷۸ و ۸۹.</ref> انقلاب سفید<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱/۱۳۵ ـ ۱۳۶ و ۲۴۶)</ref> لایحه کاپیتولاسیون<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱/۴۱۵ ـ ۴۲۰.</ref> و بهره‌گیری از این شبکه گسترده مذهبی، توانست یک نهاد غیر رسمی برای مشارکت مردم در مخالفت با [[رژیم پهلوی]] فراهم کند.<ref>فولادفر و صابری، چارچوب قانونی رقابت سیاسی از منظر امام‌خمینی، ۸۷.</ref> پس از آن ایشان با تبیین شرایط اجتماعی ناشی از حاکمیت طاغوت، مخالفت و مبارزه با حکومت فاسد را تنها راه باقی‌ماندن بر ایمان و از وظایف همه مسلمانان می‌شمرد.<ref>امام خمینی، ولایت فقیه، ۳۵.</ref> از نظر ایشان سکوت علمای دین در برابر ظالم، در صورتی که موجب تأیید و تقویت آن گردد، [[حرام]] و ابراز مخالفت و انزجار، حتی اگر مؤثر در [[دفع ظلم]] نباشد، [[واجب]] است.<ref>امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۴۵۰؛ امام خمینی، صحیفه، ۱/۲۱۳، ۲۳۰، ۳۳۵ و ۵/۱۹۳، ۱۹۹.</ref>
امام‌خمینی با ابراز مخالفت علنی با رژیم پهلوی، در زمان تصویب [[لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی]] <ref>امام خمینی، صحیفه، ۱/۷۸ و ۸۹.</ref> انقلاب سفید<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱/۱۳۵ ـ ۱۳۶ و ۲۴۶)</ref> لایحه [[کاپیتولاسیون]]<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱/۴۱۵ ـ ۴۲۰.</ref> و بهره‌گیری از این شبکه گسترده مذهبی، توانست یک نهاد غیر رسمی برای مشارکت مردم در مخالفت با [[رژیم پهلوی]] فراهم کند.<ref>فولادفر و صابری، چارچوب قانونی رقابت سیاسی از منظر امام‌خمینی، ۸۷.</ref> پس از آن ایشان با تبیین شرایط اجتماعی ناشی از حاکمیت طاغوت، مخالفت و مبارزه با حکومت فاسد را تنها راه باقی‌ماندن بر ایمان و از وظایف همه مسلمانان می‌شمرد.<ref>امام خمینی، ولایت فقیه، ۳۵.</ref> از نظر ایشان سکوت علمای دین در برابر ظالم، در صورتی که موجب تأیید و تقویت آن گردد، [[حرام]] و ابراز مخالفت و انزجار، حتی اگر مؤثر در [[دفع ظلم]] نباشد، [[واجب]] است.<ref>امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۴۵۰؛ امام خمینی، صحیفه، ۱/۲۱۳، ۲۳۰، ۳۳۵ و ۵/۱۹۳، ۱۹۹.</ref>


{{ببینید|انجمن‌های ایالتی و ولایتی|انقلاب سفید|کاپیتولاسیون}}
{{ببینید|انجمن‌های ایالتی و ولایتی|انقلاب سفید|کاپیتولاسیون}}


به طور کلی در دوره پهلوی، کمبود مشارکت سیاسی، تضعیف استقلال ملی و از دست‌رفتن هویت دینی و فرهنگی کشور، مخالفت‌های گسترده‌ای را موجب شد که بر همه اختلافات سیاسی ـ مذهبی گروه‌ها سایه انداخت. محورهای اصلی اعتراض جنبش‌های مخالف رژیم، مسائل مربوط به دین و هویت، مشارکت سیاسی و عدالت اجتماعی بود؛ به گونه‌ای که روحانیان، سکولارها و مذهبی‌ها، سنت‌گراها و نوگرایان و به طور کلی همه طیف‌های مخالف را با هم متحد ساخت. <ref>اسپوزیتو، جنبش‌های اسلامی معاصر، ۱۲۳.</ref>
به طور کلی در دوره پهلوی، کمبود مشارکت سیاسی، تضعیف استقلال ملی و از دست‌رفتن هویت دینی و فرهنگی کشور، مخالفت‌های گسترده‌ای را موجب شد که بر همه اختلافات سیاسی ـ مذهبی گروه‌ها سایه انداخت. محورهای اصلی اعتراض جنبش‌های مخالف رژیم، مسائل مربوط به [[دین]] و هویت، مشارکت سیاسی و عدالت اجتماعی بود؛ به گونه‌ای که روحانیان، سکولارها و مذهبی‌ها، سنت‌گراها و نوگرایان و به طور کلی همه طیف‌های مخالف را با هم متحد ساخت. <ref>اسپوزیتو، جنبش‌های اسلامی معاصر، ۱۲۳.</ref>
ابزارهای مخالفت علیه رژیم پهلوی، پس از قیام پانزده خرداد ۱۳۴۲ به ابزارهای مدرن مانند تظاهرات، اعتصاب و وسایل ارتباط‌جمعی تغییر یافت.<ref>کمالی، جامعه مدنی، دولت و نوسازی در ایران معاصر، ۲۷۲.</ref> همچنین شیوه برخورد حکومت با احزاب و ممکن‌نبودن فعالیت سیاسی و ایجاد انسداد، موجب شد احزاب سیاسی این دوره، به مشی نظامی و چریکی روی آورند و صحنه سیاست از روش‌های مسالمت‌آمیز به خشونت گرایید.<ref>عیوضی، جامعه‌شناسی سیاسی اپوزیسیون در ایران ۲۵۲.</ref> سازمان فداییان خلق و سازمان مجاهدین خلق ازجمله گروه‌های مبارزی بودند که به مشی مسلحانه روی آوردند و به همین دلیل با سرکوب شدیدترِ رژیم، مواجه شدند.<ref>کمالی، جامعه مدنی، دولت و نوسازی در ایران معاصر،  ۱۹۹ ـ ۲۰۰</ref>
ابزارهای مخالفت علیه رژیم پهلوی، پس از [[قیام پانزده خرداد ۱۳۴۲]] به ابزارهای مدرن مانند [[تظاهرات]]، اعتصاب و وسایل ارتباط‌جمعی تغییر یافت.<ref>کمالی، جامعه مدنی، دولت و نوسازی در ایران معاصر، ۲۷۲.</ref> همچنین شیوه برخورد حکومت با احزاب و ممکن‌نبودن فعالیت سیاسی و ایجاد انسداد، موجب شد احزاب سیاسی این دوره، به مشی نظامی و چریکی روی آورند و صحنه سیاست از روش‌های مسالمت‌آمیز به خشونت گرایید.<ref>عیوضی، جامعه‌شناسی سیاسی اپوزیسیون در ایران ۲۵۲.</ref> سازمان فداییان خلق و سازمان مجاهدین خلق ازجمله گروه‌های مبارزی بودند که به مشی مسلحانه روی آوردند و به همین دلیل با سرکوب شدیدترِ رژیم، مواجه شدند.<ref>کمالی، جامعه مدنی، دولت و نوسازی در ایران معاصر،  ۱۹۹ ـ ۲۰۰</ref>


{{ببینید|پانزده خرداد|تظاهرات|اعتصاب|اعتصاب کارکنان شرکت نفت|سازمان مجاهدین خلق ایران|مبارزه مسلحانه}}
{{ببینید|پانزده خرداد|تظاهرات|اعتصاب|اعتصاب کارکنان شرکت نفت|سازمان مجاهدین خلق ایران|مبارزه مسلحانه}}


امام‌خمینی در سال‌های مبارزه با رژیم پهلوی، هیچ‌گاه مبارزه مسلحانه را تأیید نکرد و با تصمیم سازمان مجاهدین خلق برای مبارزه مسلحانه نیز مخالفت کرد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۰/۴۶۱ ـ ۴۶۲.</ref> ایشان پس از قتل عام مردم در [[هفدهم شهریور]] سال ۱۳۵۷<ref>مقاله هفده شهریور.</ref> همچنان بر ادامه روش مسالمت‌آمیز در مخالفت مردم با رژیم، در قالب اعتصاب‌ها و تظاهرات مردمی تأکید کرد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۴/۲ ـ ۳، ۳۱۴ و ۳۳۱.</ref> در عین حال با وجود ابراز امیدواریِ به ضرورت نداشتن مبارزه مسلحانه، این امر در صورت طولانی یا پیچیده‌شدن مبارزه، دور از انتظار و منتفی نبود. <ref>امام خمینی، صحیفه، ۴/۲۵۰ و ۲۹۴)</ref>
امام‌خمینی در سال‌های مبارزه با رژیم پهلوی، هیچ‌گاه [[مبارزه مسلحانه]] را تأیید نکرد و با تصمیم سازمان مجاهدین خلق برای مبارزه مسلحانه نیز مخالفت کرد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۰/۴۶۱ ـ ۴۶۲.</ref> ایشان پس از قتل عام مردم در [[هفدهم شهریور سال ۱۳۵۷]]<ref>مقاله هفده شهریور.</ref> همچنان بر ادامه روش مسالمت‌آمیز در مخالفت مردم با رژیم، در قالب اعتصاب‌ها و تظاهرات مردمی تأکید کرد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۴/۲ ـ ۳، ۳۱۴ و ۳۳۱.</ref> در عین حال با وجود ابراز امیدواریِ به ضرورت نداشتن مبارزه مسلحانه، این امر در صورت طولانی یا پیچیده‌شدن مبارزه، دور از انتظار و منتفی نبود. <ref>امام خمینی، صحیفه، ۴/۲۵۰ و ۲۹۴)</ref>
==مخالفت سیاسی با جمهوری اسلامی ایران==
==مخالفت سیاسی با جمهوری اسلامی ایران==
در [[فقه اسلامی]]، مخالفت سیاسی در [[حکومت نامشروع]] و [[حکومت مشروع]]، احکام متفاوتی دارد. امام‌خمینی که بر مخالفت و مبارزه با هر حکومت استبدادی و غیر اسلامی ازجمله حکومت سلطنتی پهلوی به دلیل مشروعیت‌نداشتن و غیر قانونی‌بودن آن تأکید داشت.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۳/۳۲۲ و ۵/۷۶، ۳۸۸.</ref> پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی ایران]]، مخالفت با اصل [[جمهوری اسلامی]] را جایز نمی‌دانست.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۶/۳۹۱ و ۸/۳۱، ۳۶۱.</ref> در اصول ۲۳ تا ۲۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز که مبیّن رسمیت‌داشتن [[آزادی بیان]] و عقیده در قوانین جمهوری اسلامی است، برگزاری تجمعات بدون حمل سلاح و اقدامات سیاسی که مخالف با [[شرع مقدس اسلام]]، اساس جمهوری اسلامی، مغایر با اخلاق عمومی و مخل نظم عمومی جامعه نباشد، آزاد اعلام شده‌است؛ همچنین منعی برای عضویت افراد در هر یک از گروه‌های سیاسی در چارچوب یادشده، وجود ندارد و مخالفت و انتقاد در حدود یادشده رسمیت دارد.<ref>مقاله آزادی.</ref>
در [[فقه اسلامی]]، مخالفت سیاسی در [[حکومت نامشروع]] و [[حکومت مشروع]]، احکام متفاوتی دارد. امام‌خمینی که بر مخالفت و مبارزه با هر حکومت استبدادی و غیر اسلامی ازجمله حکومت سلطنتی پهلوی به دلیل مشروعیت‌نداشتن و غیر قانونی‌بودن آن تأکید داشت.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۳/۳۲۲ و ۵/۷۶، ۳۸۸.</ref> پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی ایران]]، مخالفت با اصل [[جمهوری اسلامی]] را جایز نمی‌دانست.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۶/۳۹۱ و ۸/۳۱، ۳۶۱.</ref> در اصول ۲۳ تا ۲۷ [[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران]] نیز که مبیّن رسمیت‌داشتن [[آزادی بیان]] و عقیده در قوانین جمهوری اسلامی است، برگزاری تجمعات بدون حمل سلاح و اقدامات سیاسی که مخالف با [[شرع مقدس اسلام]]، اساس جمهوری اسلامی، مغایر با اخلاق عمومی و مخل نظم عمومی [[جامعه]] نباشد، آزاد اعلام شده‌است؛ همچنین منعی برای عضویت افراد در هر یک از گروه‌های سیاسی در چارچوب یادشده، وجود ندارد و مخالفت و انتقاد در حدود یادشده رسمیت دارد.<ref>مقاله آزادی.</ref>


با فروپاشی رژیم پهلوی و فرآیند بازسازی ساختار دولت و قدرت پس از آن، اختلاف‌ها و تعارض‌ها میان گروه‌ها و احزاب سیاسیِ مختلف آشکار شد.<ref>بشیریه، دیباچه‌ای بر جامعه‌شناسی، ۲۷؛ نوازنی، الگوهای رفتاری ایالات متحده امریکا در رویارویی با جمهوری اسلامی (۱۳۵۷ ـ ۱۳۸۰)، ۹۳.</ref> مهم‌ترین مخالفان سیاسی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، عبارت بودند از: حزب توده، سازمان مجاهدین خلق، حزب دموکرات کردستان، نهضت آزادی، مخالفان سیاسی روحانی و حزب خلق مسلمان، سازمان فداییان خلق ایران، سازمان زحمتکشان کردستان ایران (کومله) و گروه پیکار.  
با فروپاشی رژیم پهلوی و فرآیند بازسازی ساختار دولت و قدرت پس از آن، اختلاف‌ها و تعارض‌ها میان گروه‌ها و احزاب سیاسیِ مختلف آشکار شد.<ref>بشیریه، دیباچه‌ای بر جامعه‌شناسی، ۲۷؛ نوازنی، الگوهای رفتاری ایالات متحده امریکا در رویارویی با جمهوری اسلامی (۱۳۵۷ ـ ۱۳۸۰)، ۹۳.</ref> مهم‌ترین مخالفان سیاسی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، عبارت بودند از: [[حزب توده]]، سازمان مجاهدین خلق، حزب دموکرات کردستان، نهضت آزادی، مخالفان سیاسی روحانی و حزب خلق مسلمان، [[سازمان فداییان خلق ایران]]، سازمان زحمتکشان کردستان ایران (کومله) و گروه پیکار.  


{{ببینید|کردستان|نهضت آزادی ایران|حزب جمهوری خلق مسلمان|ضد انقلاب}}
{{ببینید|کردستان|نهضت آزادی ایران|حزب جمهوری خلق مسلمان|ضد انقلاب}}


امام‌خمینی ضمن تفاوت قائل‌شدن میان مخالفان اصل جمهوری اسلامی با منتقدان درون حکومت، مخالفت با اصل جمهوری اسلامی را مخالفت با اسلام می‌دانست و از آن نهی می‌کرد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۶/۳۹۱ و ۸/۳۱، ۳۶۱.</ref> ایشان در عین حال ضمن مذموم‌دانستن اختلافات داخلی همراه با کدورت، عداوت، برخوردهای جناحی و حذفی <ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۰/۷۹، ۱۲۹ ـ ۱۳۰ و ۲۱/۱۷۹.</ref> اختلاف سیاسی در جمهوری اسلامی را به معنای دو جبهه مختلف بودن نمی‌شمرد <ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۴۶.</ref> و بیان افکار و اعتقادات <ref>امام خمینی، صحیفه، ۵/۴۶۸.</ref> در چارچوب اسلام و قانون اساسی را مادامی که با رعایت مصالح ملی باشد و مخالفت با اصول شمرده نشود، نه تنها آزاد می‌دانست،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۷/۴۸۷ و ۵۳۷.</ref> بلکه اصولاً امری طبیعی و لازم می‌شمرد که نبود آن، موجب نقص خواهد بود.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۵/۲۷۱ و ۲۱/۴۷.</ref>
امام‌خمینی ضمن تفاوت قائل‌شدن میان مخالفان اصل جمهوری اسلامی با منتقدان درون حکومت، مخالفت با اصل جمهوری اسلامی را مخالفت با [[اسلام]] می‌دانست و از آن نهی می‌کرد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۶/۳۹۱ و ۸/۳۱، ۳۶۱.</ref> ایشان در عین حال ضمن مذموم‌دانستن اختلافات داخلی همراه با کدورت، عداوت، برخوردهای جناحی و حذفی <ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۰/۷۹، ۱۲۹ ـ ۱۳۰ و ۲۱/۱۷۹.</ref> اختلاف سیاسی در جمهوری اسلامی را به معنای دو جبهه مختلف بودن نمی‌شمرد <ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۴۶.</ref> و بیان افکار و اعتقادات <ref>امام خمینی، صحیفه، ۵/۴۶۸.</ref> در چارچوب اسلام و قانون اساسی را مادامی که با رعایت مصالح ملی باشد و مخالفت با اصول شمرده نشود، نه تنها آزاد می‌دانست،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۷/۴۸۷ و ۵۳۷.</ref> بلکه اصولاً امری طبیعی و لازم می‌شمرد که نبود آن، موجب نقص خواهد بود.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۵/۲۷۱ و ۲۱/۴۷.</ref>


از نظر امام‌خمینی ابراز عقیده نباید مصالح اسلام و مردم را به خطر اندازد<ref>امام خمینی، صحیفه، ۴/۲۶۶ و ۱۴/۴۱۸.</ref> یا به فتنه و توطئه علیه نظام منتهی شود؛<ref>امام خمینی، صحیفه، ۵/۴۶۸ و ۹/۳۳۷ ـ ۳۳۸.</ref> از این‌رو مواردی چون ناسازگاری با اصول مسلم اسلام <ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۴/۴۵۱.</ref> و داشتن ماهیت براندازانه و خشونت‌آمیز <ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۶/۴ ـ ۵ و ۱۷/۱۴۱)</ref> را به عنوان مخالفت سیاسی نمی‌پذیرفت و با آن برخورد جدی می‌کرد. از سوی دیگر، شیوه ایشان در برخورد با گروه‌های مخالف، نخست خویشتنداری، گفتگو، نصیحت و دعوت آنان به حق بود و تا زمانی که احتمال هدایت و بازگشت آنان وجود داشت، از طرد نیروهای آنها به‌ویژه جوانان پرهیز می‌کرد و آنان را جز در موارد جنایت و خیانت، به بازگشت و توبه سفارش می‌کرد؛<ref>امام خمینی، صحیفه، ۶/۳۶۴؛ ۹/۴۴۶ و ۱۴/۳۴۳، ۴۸۳ ـ ۴۸۴.</ref> در برخورد با گروه‌های برانداز نیز به رعایت ضوابط شرعی و قانونی سفارش می‌کرد.<ref>امام خمینی، صحیفه،، ۱۶/۴ ـ ۵ و ۱۷/۱۴۱.</ref>
از نظر [[امام‌خمینی]] ابراز عقیده نباید مصالح اسلام و [[مردم]] را به خطر اندازد<ref>امام خمینی، صحیفه، ۴/۲۶۶ و ۱۴/۴۱۸.</ref> یا به فتنه و توطئه علیه نظام منتهی شود؛<ref>امام خمینی، صحیفه، ۵/۴۶۸ و ۹/۳۳۷ ـ ۳۳۸.</ref> از این‌رو مواردی چون ناسازگاری با اصول مسلم اسلام <ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۴/۴۵۱.</ref> و داشتن ماهیت براندازانه و خشونت‌آمیز <ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۶/۴ ـ ۵ و ۱۷/۱۴۱)</ref> را به عنوان مخالفت سیاسی نمی‌پذیرفت و با آن برخورد جدی می‌کرد. از سوی دیگر، شیوه ایشان در برخورد با گروه‌های مخالف، نخست خویشتنداری، گفتگو، نصیحت و دعوت آنان به حق بود و تا زمانی که احتمال هدایت و بازگشت آنان وجود داشت، از طرد نیروهای آنها به‌ویژه جوانان پرهیز می‌کرد و آنان را جز در موارد جنایت و خیانت، به بازگشت و توبه سفارش می‌کرد؛<ref>امام خمینی، صحیفه، ۶/۳۶۴؛ ۹/۴۴۶ و ۱۴/۳۴۳، ۴۸۳ ـ ۴۸۴.</ref> در برخورد با گروه‌های برانداز نیز به رعایت ضوابط شرعی و قانونی سفارش می‌کرد.<ref>امام خمینی، صحیفه،، ۱۶/۴ ـ ۵ و ۱۷/۱۴۱.</ref>


امام‌خمینی وجود پشتوانه مردمی نظام اسلامی و وحدت و یکپارچگی مردم را مایه ایجاد مقاومت و خنثی‌شدن هر گونه مخالفت با اسلام و جمهوری اسلامی می‌دانست.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۶/۱۰۴ و ۲۰۲.</ref> ایشان علت اصلی این مخالفت‌ها را ناآشنایی با مبانی اسلامی جمهوری اسلامی و بی‌سابقه‌بودن چنین حکومتی در جهان ارزیابی می‌کرد<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۶/۱۰۳.</ref> و این اعتراض‌ها را مخالفت با خواست اکثریت مردم و مصلحت ملت می‌خواند<ref>امام خمینی، صحیفه، ۷/۴۰۵ ـ ۴۰۶.</ref> و آن را سوء استفاده و کفران نعمت آزادی بیان در جامعه برمی‌شمرد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۸/۵۸.</ref>
امام‌خمینی وجود پشتوانه مردمی نظام اسلامی و [[وحدت]] و یکپارچگی مردم را مایه ایجاد مقاومت و خنثی‌شدن هر گونه مخالفت با اسلام و جمهوری اسلامی می‌دانست.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۶/۱۰۴ و ۲۰۲.</ref> ایشان علت اصلی این مخالفت‌ها را ناآشنایی با مبانی اسلامی جمهوری اسلامی و بی‌سابقه‌بودن چنین حکومتی در جهان ارزیابی می‌کرد<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۶/۱۰۳.</ref> و این اعتراض‌ها را مخالفت با خواست اکثریت مردم و مصلحت ملت می‌خواند<ref>امام خمینی، صحیفه، ۷/۴۰۵ ـ ۴۰۶.</ref> و آن را سوء استفاده و کفران نعمت [[آزادی]] بیان در [[جامعه]] برمی‌شمرد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۸/۵۸.</ref>
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
۲۱٬۲۷۲

ویرایش