میرزاهاشم آملی: تفاوت میان نسخهها
imported>Shams بدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Shams بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
'''میرزا هاشم آملی'''، (۱۲۸۲ـ۱۳۷۱ش) از فقیهان معاصر [[حوزه علمیه قم]] و [[حوزه علمیه نجف|نجف]] و از مراجع تقلید شیعه. ایشان پشتیبان [[امامخمینی]] در دوره [[انقلاب اسلامی ایران|نهضت اسلامی]] بوده و دو تن از فرزندان ایشان نیز پس از انقلاب، از سران دو [[مجلس شورای اسلامی|قوه مقننه]] و قضائیه نظام جمهوری اسلامی بودهاند. | '''میرزا هاشم آملی'''، (۱۲۸۲ـ۱۳۷۱ش) از فقیهان معاصر [[حوزه علمیه قم]] و [[حوزه علمیه نجف|نجف]] و از مراجع تقلید شیعه. ایشان پشتیبان [[امامخمینی]] در دوره [[انقلاب اسلامی ایران|نهضت اسلامی]] بوده و دو تن از فرزندان ایشان نیز پس از انقلاب، از سران دو [[مجلس شورای اسلامی|قوه مقننه]] و قضائیه نظام جمهوری اسلامی بودهاند. | ||
==زندگینامه== | ==زندگینامه== | ||
میرزا هاشم اردشیر لاریجانی، پرآوازه به میرزا هاشم آملی (۱۳۲۲ـ۱۴۱۳ق/۱۲۸۲ـ۱۳۷۱ش)، فرزند میرزا محمد در روستای پردمه لاریجان، هفتاد کیلومتری شهر آمل زاده شد.<ref>گروهی از نویسندگان، ستارگان حرم، ج۵، ص۱۱۵.</ref> وی خواندن و | میرزا هاشم اردشیر لاریجانی، پرآوازه به میرزا هاشم آملی (۱۳۲۲ـ۱۴۱۳ق/۱۲۸۲ـ۱۳۷۱ش)، فرزند میرزا محمد در روستای پردمه لاریجان، هفتاد کیلومتری شهر آمل زاده شد.<ref>گروهی از نویسندگان، ستارگان حرم، ج۵، ص۱۱۵.</ref> وی خواندن و نوشتن و مقدمات درسهای دینی را در لاریجان آموخت.<ref>«زندگینامه آیتالله العظمی میرزا هاشم آملی»، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی.</ref> مقداری از درسهای سطح حوزه را نیز در همان شهر فراگرفت.<ref>شریفرازی، گنجینه دانشمندان، ج۲، ص۵۳.</ref> در سیزده سالگی (۱۲۹۵ش/۱۳۳۴ق) برای دانشاندوزی به حوزه علمیه پررونق آن زمانِ تهران رفت<ref>عسگری، گوهرگمشده، ص۱۱.</ref> و در مدرسه علمیه سپهسالار که زیر نظر [[سیدحسن مدرس]] اداره میشد، به مدت ۱۲ سال دانشاندوزی کرد و درسهای رسائل، مکاسب و مقداری از درس خارج و فلسفه را در [[تهران]] فراگرفت.<ref>انصاری، ستاره فروزان، شماره ۵۲ـ۵۳، ص۱۹۷؛ شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ج۲، ص۵۳.</ref> | ||
آملی برای بهرهوری از دانش عالمان و استادان حوزه علمیه قم، سال ۱۳۰۵ش (۱۳۴۵ق) آهنگ قم کرد و همزمان در درسهای شیخ عبدالکریم حائری | آملی برای بهرهوری از دانش عالمان و استادان حوزه علمیه قم، سال ۱۳۰۵ش (۱۳۴۵ق) آهنگ قم کرد و همزمان در درسهای [[عبدالکریم حائری یزدی|شیخ عبدالکریم حائری یزدی]]، [[سیدمحمد حجت کوهکمری]]، [[محمدعلی شاهآبادی]]، محمدعلی حایری قمی حاضر شد.<ref>محمدی، «آموزگار جاوید؛ درگذشت آیتالله میرزا هاشم آملی رحمهالله»، شماره ۴۴، ص ۵۷.</ref> او در قم شش سال [[فقه]]، [[اصول فقه|اصول]]، [[علم رجال|رجال]]، [[حدیث]]، [[فلسفه]] و [[عرفان]] را آموخت.<ref>انصاری، ستاره فروزان، شماره ۵۲ـ۵۳، ص۱۹۸.</ref> تااینکه پس از دریافت اجازه اجتهاد از شیخ عبدالکریم حائری یزدی و سیدمحمد حجت کوهکمری، به [[حوزه علمیه نجف]] کوچ کرد.<ref>محمدی، «آموزگار جاوید؛ درگذشت آیتالله میرزا هاشم آملی رحمهالله»، شماره ۴۴، ص۵۷.</ref> وی از سال ۱۳۱۱ش (۱۳۵۱ق) در مدرسه علمیه آخوند خراسانی نجف ساکن شد و از درسهای مراجع وقت، [[سیدابوالحسن اصفهانی]]، آقاضیاءالدین عراقی و [[محمدحسین نائینی]] بهرهمند شد.<ref>محمدی، «آموزگار جاوید؛ درگذشت آیتالله میرزا هاشم آملی رحمهالله»، شماره ۴۴، ص ۵۷.</ref> | ||
میرزا هاشم آملی در نجف مورد توجه آقاضیاءالدین عراقی قرار گرفت تا بدانجا که از نزدیکان و اصحاب استفتاء ایشان گردید و در تدوین حاشیه دوم محقق عراقی بر «عروةالوثقی» نقش به سزایی داشت.<ref>انصاری، ستاره فروزان، شماره ۵۲ـ۵۳، ص۱۹۸.</ref> | میرزا هاشم آملی در نجف مورد توجه آقاضیاءالدین عراقی قرار گرفت تا بدانجا که از نزدیکان و اصحاب استفتاء ایشان گردید و در تدوین حاشیه دوم محقق عراقی بر «عروةالوثقی» نقش به سزایی داشت.<ref>انصاری، ستاره فروزان، شماره ۵۲ـ۵۳، ص۱۹۸.</ref> آملی طی نزدیک به ۳۰ سال زیستن در نجف، افزون بر دانشاندوزی، به آموزش [[طلاب]] نیز همت گماشت و سالیان دراز سطوح عالیه و خارج فقه و اصول درس داد و سال ۱۳۳۹ش (۱۳۸۰ق) به ایران بازگشت و در [[قم]] اقامت گزید و به تدریس خارج فقه و اصول روی آورد.<ref>انصاری، ستاره فروزان، شماره ۵۲ـ۵۳، ص۱۹۹.</ref> از هنگام ورود به قم در مدرسه «خان»، و پس از [[تبعید امامخمینی]] (۱۳ آبان ۱۳۴۳ش)، در شبستان [[مسجد اعظم قم|مسجد اعظم]] تدریس داشت.<ref>انصاری، ستاره فروزان، شماره ۵۲ـ۵۳، ص۱۹۹.</ref> وی در کنار سالها فعالیتهای علمی و آثار نگارشی گوناگون،<ref>انصاری، ستاره فروزان، شماره ۵۲ـ۵۳، ص۲۰۳ـ۲۰۶؛ شفیعی، «در رثای فقیه بیبدیل و پدر علم اصول»، روزنامه اطلاعات، ص۶.</ref> به ایجاد ساختمانهای عامالمنفعه نیز همت گماشت.<ref>انصاری، ستاره فروزان، شماره ۵۲ـ۵۳، ص۲۰۶؛ شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ج۲، ص۵۳.</ref> | ||
آملی طی نزدیک به ۳۰ سال زیستن در نجف، افزون بر دانشاندوزی، به آموزش طلاب نیز همت گماشت و سالیان دراز سطوح عالیه و خارج فقه و اصول درس داد و سال ۱۳۳۹ش (۱۳۸۰ق) به ایران بازگشت و در قم اقامت گزید و به تدریس خارج فقه و اصول روی آورد.<ref>انصاری، ستاره فروزان، شماره ۵۲ـ۵۳، ص۱۹۹.</ref> از هنگام ورود به قم در مدرسه «خان»، و پس از تبعید امامخمینی (۱۳ آبان ۱۳۴۳ش)، در شبستان مسجد اعظم تدریس داشت.<ref>انصاری، ستاره فروزان، شماره ۵۲ـ۵۳، ص۱۹۹.</ref> | |||
وی در کنار سالها فعالیتهای علمی و آثار نگارشی | میرزا هاشم آملی سرانجام در سن ۹۳ سالگی، روز جمعه ۷ اسفند ۱۳۷۱ش درگذشت و در [[حرم فاطمه معصومه(س)]] خاکسپاری شد.<ref>جوانشیر، نامداران راحل، ص۳۹۳.</ref> | ||
میرزا هاشم آملی سرانجام در سن ۹۳ سالگی، روز جمعه ۷ اسفند ۱۳۷۱ش | |||
==میرزا هاشم آملی و امامخمینی== | ==میرزا هاشم آملی و امامخمینی== | ||
میرزا هاشم آملی از حاشیهنشینان سیاست بودند و در زمانۀ پیش و پس از انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ش | میرزا هاشم آملی از حاشیهنشینان سیاست بودند و در زمانۀ پیش و پس از [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ش]] کنشگری سیاسی و مبارزاتی آشکار و کوشایی نداشت.<ref>طباطبایی، فقیهان و انقلاب ایران، ص۲۰۴.</ref> به گفتۀ خودش، در جریان انقلاب تنها به صدور اعلامیه بسنده میکرد و در قیام جدی [[امامخمینی]]، از دور دستی بر آتش داشت.<ref>اباذری، خاطرات احمدی میانجی، ص۲۷۶.</ref> از این رو، [[ساواک]] نیز چندان حساسیتی بر روی ایشان نشان نمیداده است.<ref>امامخمینی در آینه اسناد ساواک، ج۱۱، ص۳۴۳.</ref> بااینحال، پس از تصویب [[انجمنهای ایالتی و ولایتی|لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی]] در مهر ۱۳۴۱ش و اعتراض مراجع تقلید به [[دولت پهلوی]]، ایشان نیز با مراجع وقت همگام شد و بیانیههای جمعی را امضا میکرد.<ref>یاران امام به روایت اسناد ساواک، آیتالله طالقانی، ج۱، ص۲۷۰؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج۲، ص۱۸، ۱۹، ۸۴، ۱۰۳، ۱۴۹، ۲۲۶، ۴۳۵ و ۴۳۷؛ طباطبایی، فقیهان و انقلاب ایران، ص۲۰۴.</ref> | ||
در جریان لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی هنگامی که دولت و دربار پهلوی به نامۀ اعتراضی مراجع و علما، ازجمله هاشم آملی توجهی نکرد، ایشان در این باره نامهای به سیدمحمد بهبهانی نوشت.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۲، ص۱۸.</ref> و همزمان اعلامیهای هم صادر کرد و نسبت به بیتفاوتی شاه اعتراض نمود.<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ج۳، ص۱۶۵ـ۱۶۷.</ref> | در جریان لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی هنگامی که دولت و دربار پهلوی به نامۀ اعتراضی مراجع و علما، ازجمله هاشم آملی توجهی نکرد، ایشان در این باره نامهای به [[سیدمحمد بهبهانی]] نوشت.<ref>اسناد انقلاب اسلامی، ج۲، ص۱۸.</ref> و همزمان اعلامیهای هم صادر کرد و نسبت به بیتفاوتی شاه اعتراض نمود.<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ج۳، ص۱۶۵ـ۱۶۷.</ref> | ||
ایشان در دوران پیش از انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ازجمله عالمان و فقیهان بودند که همواره محبت امامخمینی را در دل داشت و میگفت فرزندان من همه مقلد امامخمینی هستند.<ref>خاطرات صالحی مازندرانی، ص۷۴.</ref> همچنین از امامخمینی با عنوان «رفیق ما» یاد میکرد و همراه و همگام با ایشان بود.<ref>امامخمینی در آینه اسناد ساواک، ج۱۰، ص۴۴۷؛ خاطرات آیتالله محمد یزدی، ص۲۶۷.</ref> همراهی و همدلی میرزا هاشم با امامخمینی بهگونهای بود که هنگامی که در آبان ۴۳ امامخمینی تبعید میشود، فرزندش سیدمصطفی خمینی نخست به منزل میرزا هاشم آملی رفته و خبر دستگیری را میدهد و رایزنی میکند<ref>(سیدصادقی، خاطرات حجتالاسلام محمدجواد کشمیری، ص۱۱۷.</ref> در هنگامهی بحث بر سر مسئله ولایت فقیه نیز وقتی اسماعیل صالحی مازندرانی نزد میرزا هاشم میرود تا نظر وی را در خصوص این بحث جویا شود. ایشان پاسخ میدهد: من این بحث را رد نمیکنم و همانگونه که امامخمینی آن را مطرح کردند، بیان میکنم.<ref>خاطرات آیت الله اسماعیل صالحی مازندرانی، ص۷۲.</ref> | ایشان در دوران پیش از انقلاب و [[نظام جمهوری اسلامی]] ازجمله عالمان و فقیهان بودند که همواره محبت امامخمینی را در دل داشت و میگفت فرزندان من همه مقلد امامخمینی هستند.<ref>خاطرات صالحی مازندرانی، ص۷۴.</ref> همچنین از امامخمینی با عنوان «رفیق ما» یاد میکرد و همراه و همگام با ایشان بود.<ref>امامخمینی در آینه اسناد ساواک، ج۱۰، ص۴۴۷؛ خاطرات آیتالله محمد یزدی، ص۲۶۷.</ref> همراهی و همدلی میرزا هاشم با امامخمینی بهگونهای بود که هنگامی که در آبان ۴۳ امامخمینی تبعید میشود، فرزندش [[سیدمصطفی خمینی]] نخست به منزل میرزا هاشم آملی رفته و خبر دستگیری را میدهد و رایزنی میکند<ref>(سیدصادقی، خاطرات حجتالاسلام محمدجواد کشمیری، ص۱۱۷.</ref> در هنگامهی بحث بر سر [[ولایت فقیه|مسئله ولایت فقیه]] نیز وقتی [[اسماعیل صالحی مازندرانی]] نزد میرزا هاشم میرود تا نظر وی را در خصوص این بحث جویا شود. ایشان پاسخ میدهد: من این بحث را رد نمیکنم و همانگونه که [[امامخمینی]] آن را مطرح کردند، بیان میکنم.<ref>خاطرات آیت الله اسماعیل صالحی مازندرانی، ص۷۲.</ref> پس از [[بازگشت امامخمینی به ایران|بازگشت امامخمینی از تبعید]] و ورود به قم، میرزا هاشم از نخستین افرادی بود که به استقبال و دیدن ایشان رفت.<ref>فراتی، تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی، ص۱۵۰.</ref> | ||
پس از بازگشت امامخمینی از تبعید و ورود به قم، میرزا هاشم از نخستین افرادی بود که به استقبال و دیدن ایشان رفت.<ref>فراتی، تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی، ص۱۵۰.</ref> | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
نسخهٔ ۱۶ ژوئن ۲۰۲۵، ساعت ۲۲:۳۵
میرزا هاشم آملی، (۱۲۸۲ـ۱۳۷۱ش) از فقیهان معاصر حوزه علمیه قم و نجف و از مراجع تقلید شیعه. ایشان پشتیبان امامخمینی در دوره نهضت اسلامی بوده و دو تن از فرزندان ایشان نیز پس از انقلاب، از سران دو قوه مقننه و قضائیه نظام جمهوری اسلامی بودهاند.
زندگینامه
میرزا هاشم اردشیر لاریجانی، پرآوازه به میرزا هاشم آملی (۱۳۲۲ـ۱۴۱۳ق/۱۲۸۲ـ۱۳۷۱ش)، فرزند میرزا محمد در روستای پردمه لاریجان، هفتاد کیلومتری شهر آمل زاده شد.[۱] وی خواندن و نوشتن و مقدمات درسهای دینی را در لاریجان آموخت.[۲] مقداری از درسهای سطح حوزه را نیز در همان شهر فراگرفت.[۳] در سیزده سالگی (۱۲۹۵ش/۱۳۳۴ق) برای دانشاندوزی به حوزه علمیه پررونق آن زمانِ تهران رفت[۴] و در مدرسه علمیه سپهسالار که زیر نظر سیدحسن مدرس اداره میشد، به مدت ۱۲ سال دانشاندوزی کرد و درسهای رسائل، مکاسب و مقداری از درس خارج و فلسفه را در تهران فراگرفت.[۵]
آملی برای بهرهوری از دانش عالمان و استادان حوزه علمیه قم، سال ۱۳۰۵ش (۱۳۴۵ق) آهنگ قم کرد و همزمان در درسهای شیخ عبدالکریم حائری یزدی، سیدمحمد حجت کوهکمری، محمدعلی شاهآبادی، محمدعلی حایری قمی حاضر شد.[۶] او در قم شش سال فقه، اصول، رجال، حدیث، فلسفه و عرفان را آموخت.[۷] تااینکه پس از دریافت اجازه اجتهاد از شیخ عبدالکریم حائری یزدی و سیدمحمد حجت کوهکمری، به حوزه علمیه نجف کوچ کرد.[۸] وی از سال ۱۳۱۱ش (۱۳۵۱ق) در مدرسه علمیه آخوند خراسانی نجف ساکن شد و از درسهای مراجع وقت، سیدابوالحسن اصفهانی، آقاضیاءالدین عراقی و محمدحسین نائینی بهرهمند شد.[۹]
میرزا هاشم آملی در نجف مورد توجه آقاضیاءالدین عراقی قرار گرفت تا بدانجا که از نزدیکان و اصحاب استفتاء ایشان گردید و در تدوین حاشیه دوم محقق عراقی بر «عروةالوثقی» نقش به سزایی داشت.[۱۰] آملی طی نزدیک به ۳۰ سال زیستن در نجف، افزون بر دانشاندوزی، به آموزش طلاب نیز همت گماشت و سالیان دراز سطوح عالیه و خارج فقه و اصول درس داد و سال ۱۳۳۹ش (۱۳۸۰ق) به ایران بازگشت و در قم اقامت گزید و به تدریس خارج فقه و اصول روی آورد.[۱۱] از هنگام ورود به قم در مدرسه «خان»، و پس از تبعید امامخمینی (۱۳ آبان ۱۳۴۳ش)، در شبستان مسجد اعظم تدریس داشت.[۱۲] وی در کنار سالها فعالیتهای علمی و آثار نگارشی گوناگون،[۱۳] به ایجاد ساختمانهای عامالمنفعه نیز همت گماشت.[۱۴]
میرزا هاشم آملی سرانجام در سن ۹۳ سالگی، روز جمعه ۷ اسفند ۱۳۷۱ش درگذشت و در حرم فاطمه معصومه(س) خاکسپاری شد.[۱۵]
میرزا هاشم آملی و امامخمینی
میرزا هاشم آملی از حاشیهنشینان سیاست بودند و در زمانۀ پیش و پس از انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ش کنشگری سیاسی و مبارزاتی آشکار و کوشایی نداشت.[۱۶] به گفتۀ خودش، در جریان انقلاب تنها به صدور اعلامیه بسنده میکرد و در قیام جدی امامخمینی، از دور دستی بر آتش داشت.[۱۷] از این رو، ساواک نیز چندان حساسیتی بر روی ایشان نشان نمیداده است.[۱۸] بااینحال، پس از تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی در مهر ۱۳۴۱ش و اعتراض مراجع تقلید به دولت پهلوی، ایشان نیز با مراجع وقت همگام شد و بیانیههای جمعی را امضا میکرد.[۱۹]
در جریان لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی هنگامی که دولت و دربار پهلوی به نامۀ اعتراضی مراجع و علما، ازجمله هاشم آملی توجهی نکرد، ایشان در این باره نامهای به سیدمحمد بهبهانی نوشت.[۲۰] و همزمان اعلامیهای هم صادر کرد و نسبت به بیتفاوتی شاه اعتراض نمود.[۲۱]
ایشان در دوران پیش از انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ازجمله عالمان و فقیهان بودند که همواره محبت امامخمینی را در دل داشت و میگفت فرزندان من همه مقلد امامخمینی هستند.[۲۲] همچنین از امامخمینی با عنوان «رفیق ما» یاد میکرد و همراه و همگام با ایشان بود.[۲۳] همراهی و همدلی میرزا هاشم با امامخمینی بهگونهای بود که هنگامی که در آبان ۴۳ امامخمینی تبعید میشود، فرزندش سیدمصطفی خمینی نخست به منزل میرزا هاشم آملی رفته و خبر دستگیری را میدهد و رایزنی میکند[۲۴] در هنگامهی بحث بر سر مسئله ولایت فقیه نیز وقتی اسماعیل صالحی مازندرانی نزد میرزا هاشم میرود تا نظر وی را در خصوص این بحث جویا شود. ایشان پاسخ میدهد: من این بحث را رد نمیکنم و همانگونه که امامخمینی آن را مطرح کردند، بیان میکنم.[۲۵] پس از بازگشت امامخمینی از تبعید و ورود به قم، میرزا هاشم از نخستین افرادی بود که به استقبال و دیدن ایشان رفت.[۲۶]
پانویس
- ↑ گروهی از نویسندگان، ستارگان حرم، ج۵، ص۱۱۵.
- ↑ «زندگینامه آیتالله العظمی میرزا هاشم آملی»، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی.
- ↑ شریفرازی، گنجینه دانشمندان، ج۲، ص۵۳.
- ↑ عسگری، گوهرگمشده، ص۱۱.
- ↑ انصاری، ستاره فروزان، شماره ۵۲ـ۵۳، ص۱۹۷؛ شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ج۲، ص۵۳.
- ↑ محمدی، «آموزگار جاوید؛ درگذشت آیتالله میرزا هاشم آملی رحمهالله»، شماره ۴۴، ص ۵۷.
- ↑ انصاری، ستاره فروزان، شماره ۵۲ـ۵۳، ص۱۹۸.
- ↑ محمدی، «آموزگار جاوید؛ درگذشت آیتالله میرزا هاشم آملی رحمهالله»، شماره ۴۴، ص۵۷.
- ↑ محمدی، «آموزگار جاوید؛ درگذشت آیتالله میرزا هاشم آملی رحمهالله»، شماره ۴۴، ص ۵۷.
- ↑ انصاری، ستاره فروزان، شماره ۵۲ـ۵۳، ص۱۹۸.
- ↑ انصاری، ستاره فروزان، شماره ۵۲ـ۵۳، ص۱۹۹.
- ↑ انصاری، ستاره فروزان، شماره ۵۲ـ۵۳، ص۱۹۹.
- ↑ انصاری، ستاره فروزان، شماره ۵۲ـ۵۳، ص۲۰۳ـ۲۰۶؛ شفیعی، «در رثای فقیه بیبدیل و پدر علم اصول»، روزنامه اطلاعات، ص۶.
- ↑ انصاری، ستاره فروزان، شماره ۵۲ـ۵۳، ص۲۰۶؛ شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ج۲، ص۵۳.
- ↑ جوانشیر، نامداران راحل، ص۳۹۳.
- ↑ طباطبایی، فقیهان و انقلاب ایران، ص۲۰۴.
- ↑ اباذری، خاطرات احمدی میانجی، ص۲۷۶.
- ↑ امامخمینی در آینه اسناد ساواک، ج۱۱، ص۳۴۳.
- ↑ یاران امام به روایت اسناد ساواک، آیتالله طالقانی، ج۱، ص۲۷۰؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج۲، ص۱۸، ۱۹، ۸۴، ۱۰۳، ۱۴۹، ۲۲۶، ۴۳۵ و ۴۳۷؛ طباطبایی، فقیهان و انقلاب ایران، ص۲۰۴.
- ↑ اسناد انقلاب اسلامی، ج۲، ص۱۸.
- ↑ دوانی، نهضت روحانیون ایران، ج۳، ص۱۶۵ـ۱۶۷.
- ↑ خاطرات صالحی مازندرانی، ص۷۴.
- ↑ امامخمینی در آینه اسناد ساواک، ج۱۰، ص۴۴۷؛ خاطرات آیتالله محمد یزدی، ص۲۶۷.
- ↑ (سیدصادقی، خاطرات حجتالاسلام محمدجواد کشمیری، ص۱۱۷.
- ↑ خاطرات آیت الله اسماعیل صالحی مازندرانی، ص۷۲.
- ↑ فراتی، تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی، ص۱۵۰.
منابع
- «زندگینامه آیتاللهالعظمی میرزا هاشم آملی»، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی / https://psri.ir/?id=cirmzkmf
- اباذری، عبدالرحیم، خاطرات احمدی میانجی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اول، ۱۳۸۰ش.
- اسناد انقلاب اسلامی، تهران، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اول، ۱۳۷۴ش.
- امامخمینی، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد ساواک، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، اول، ۱۳۸۶ش.
- انصاری، ناصرالدین، «ستاره فروزان؛ یادنامه آیتالله میرزا هاشم آملی»، مجله نور علم، دورۀ پنجم، شماره چهل و پنجم، شماره مسلسل ۵۲ـ۵۳، مرداد و اسفند ۱۳۷۲ش.
- جوانشیر، کریم، نامداران راحل؛ زندگینامه چهل تن از مشاهیر شیعه، تهران، سالار، ۱۳۷۶ش.
- خاطرات آیتالله اسماعیل صالحی مازندرانی، تهران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اول، ۱۳۸۴ش.
- خاطرات آیتالله محمد یزدی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اول، ۱۳۸۱ش.
- دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، دوم، ۱۳۷۷ش.
- سیدصادقی، سیدمصطفی، خاطرات حجتالاسلام محمدجواد کشمیری، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اول، تابستان ۱۳۸۷ش.
- شریف رازی، محمد، گنجینه دانشمندان، تهران، اسلامیه، ۱۳۵۲ش.
- شفیعی، سیدمحمد، «در رثای فقیه بیبدیل و پدر علم اصول»، روزنامه اطلاعات، شماره ۱۹۸۷۴، ۱۴ فروردین ۱۳۷۲ش.
- طباطبایی، سیدهادی، فقیهان و انقلاب ایران؛ یک نسل پس از آیتالله العظمی بروجردی، تهران، کویر، اول، اسفند ۱۳۹۵ش.
- عسگری، یاسر، گوهرگمشده: روایتی از زندگی، اندیشه و خاطرات فقیه محقق آیتالله هاشم آملی، دفتر نشر معارف وابسته به نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها، ۱۳۹۳ش.
- فراتی، عبدالوهاب، تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی (از مرجعیت امامخمینی تا تبعید)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اول، ۱۳۷۹ش.گروهی از نویسندگان، ستارگان حرم، قم، زائرـ آستانه مقدسه قم، ج۵، اول، بهار ۱۳۷۸ش.
- محمدی، فاطمه، «آموزگار جاوید؛ درگذشت آیتالله میرزا هاشم آملی رحمهالله»، مجله گلبرگ، شماره ۴۴، آبان ۱۳۸۲ش.
- یاران امام به روایت اسناد ساواک، ابوذر زمان، آیتالله سیدمحمود طالقانی، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ج۱، اول، ۱۳۸۱ش.
محمد رجائی نژاد