۲۱٬۲۸۸
ویرایش
(ابرابزار) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== مفهومشناسی == | == مفهومشناسی == | ||
پیروزی به معنای کامیابی، فتح و چیرهشدن بر دشمن،<ref>عمید، فرهنگ فارسی، ۲/۳۵۴؛ دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۴/۵۱۹۱</ref> برتری در [[جنگ]] و رسیدن به موفقیت در یک رقابت یا | پیروزی به معنای کامیابی، فتح و چیرهشدن بر دشمن،<ref>عمید، فرهنگ فارسی، ۲/۳۵۴؛ دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۴/۵۱۹۱</ref> برتری در [[جهاد و دفاع|جنگ]] و رسیدن به موفقیت در یک رقابت یا مسابقه<ref>انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۲/۱۴۹۷</ref> است. در برابر پیروزی، مفهوم شکست قرار دارد که به ناکامی در انجام کاری یا مغلوبشدن در مسابقه، مبارزه یا جنگ گفته میشود.<ref>انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۵/۴۵۳۴</ref> | ||
== پیشینه == | == پیشینه == | ||
نزاع میان [[خیر و شر]] و | نزاع میان [[خیر و شر]] و حق و باطل، همیشه در صحنه وجود فرد و اجتماع، وجود داشته است و منشأ تکامل و [[توسعه و پیشرفت|پیشرفت]] بشر بهشمار میآید.<ref>مطهری، مجموعه آثار شهید مطهری، ۱/۱۷۴ و ۳/۴۱۶</ref> مبارزه میان حق و باطل، به تصریح [[قرآن کریم]]، به شکست باطل و غلبه حق<ref>انبیاء، ۱۸؛ اسراء، ۸۱</ref> و گسترش برنامههای [[پیامبران(ع)]] خواهد انجامید<ref>صف، ۹؛ رحیمی، نگرشی نو بر فرهنگ و تمدن اسلامی، ۸۸</ref>؛ زیرا [[مشیت الهی]] بر پیروزی نهاییِ دینِ حق تعلق گرفته است.<ref>صافات، ۱۷۱–۱۷۳</ref> این پیروزی در حقیقت، غلبه و سلطه نهایی نوعی عقیده، [[ایمان]] و رفتار یا پیروزی انسانِ بهایمانرسیده و راستکردار است و آنچه در این پیروزی، نوید داده شده چنین است: | ||
# استخلاف (تصاحب قدرت و کوتاهکردن دست قدرتهای پیشین)؛ | # استخلاف (تصاحب قدرت و کوتاهکردن دست قدرتهای پیشین)؛ | ||
# استقرار دین (تحققیافتن همه ارزشهای اخلاقی و اجتماعی اسلام)؛ | # استقرار دین (تحققیافتن همه ارزشهای اخلاقی و اجتماعی اسلام)؛ | ||
# نفی هر گونه [[شرک]] در [[عبادت]] یا اطاعت؛ بنابراین در نهایت پرهیزکاران و نیکوکاران وارثان زمین خواهند شد.<ref>اعراف، ۱۲۸؛ انبیاء، ۱۰۵؛ مطهری، مجموعه آثار شهید مطهری، ۲/۴۷۱</ref> | # نفی هر گونه [[شرک]] در [[عبادت]] یا اطاعت؛ بنابراین در نهایت پرهیزکاران و نیکوکاران وارثان زمین خواهند شد.<ref>اعراف، ۱۲۸؛ انبیاء، ۱۰۵؛ مطهری، مجموعه آثار شهید مطهری، ۲/۴۷۱</ref> | ||
از آنجا که | از آنجا که رسالت پیامبران الهی(ع)، پیراستن جامعه بشری از [[فساد]] و تباهی است و این [[اصلاح]] همیشه از راه تبلیغ و تبیین دین، میسر نیست، [[خداوند]] [[جهاد]] را یکی از احکام اصلی اسلام دانسته و آن را برای از بینبردن فتنه و فساد و [[کفر]]، و نجات [[مستضعفان]] لازم شمرده است.<ref>جعفریان، تاریخ ایران اسلامی، ۱/۸۳–۸۴</ref> با تشکیل [[حکومت اسلامی]] در [[مدینه]] به دست [[پیامبر اکرم(ص)]]، دشمنی مشرکان [[مکه]] با ایشان شکل رویارویی نظامی به خود گرفت و جنگهای [[جنگ بدر|بدر]]، [[جنگ احد|احد]]، [[جنگ احزاب|احزاب]] و سرانجام [[فتح مکه]] اتفاق افتاد.<ref>جعفریان، تاریخ ایران اسلامی، ۱/۸۶–۱۱۰</ref> با شکست [[قریش]] در فتح مکه، قدرت سیاسی [[شرک]]، شکسته شد و مکه پس از بیست سال مقاومت در برابر [[اسلام]]، تحت حاکمیت اسلام درآمد. این جنگها و جنگهای [[جنگ حنین|حنین]]، [[جنگ طائف|طائف]] و [[جنگ تبوک|تبوک]] که پس از فتح مکه اتفاق افتاد، بیشتر با پیروزی و برخی با شکست همراه بود.<ref>جعفریان، تاریخ ایران اسلامی، ۱/۱۱۰–۱۱۶</ref> پس از رحلت رسول خدا(ص)، مسلمانان با هدف گسترش اسلام، به گسترش قلمرو خود پرداختند و به سرزمینهای [[ایران]] و [[روم]] لشکرکشی کردند.<ref>جعفریان، تاریخ ایران اسلامی، ۱/۱۳۴–۱۳۵</ref> مجاهدان اسلام بدون ترس و سستی و با آموختن فنون جنگی به پیروزی در میدانهای مختلف رسیدند و با فتح بسیاری از مناطق دنیا، موفق به تأسیس تمدنی جدید گردیدند<ref>لوبون، تمدن اسلام و عرب، ۷۵۸–۷۵۹</ref>؛ اما این تمدن بزرگ، پس از مدتی، راه انحطاط پیش گرفت و افول کرد.<ref>لوبون، تمدن اسلام و عرب، ۷۷۵</ref> | ||
{{سخ}} | {{سخ}} | ||
فتح و پیروزی در تاریخ [[ایران]] پیش از اسلام نیز جایگاه مهمی داشته است. بزرگداشت و پاسداشت این پیروزیها، در راستای کسب و تثبیت قدرت، از نظر فرهنگی، دارای مفاهیم و نشانههای خاصی در طول تاریخ بوده و بخش مهمی از فعالیتهای اجتماعی بهویژه هنری را در ایران باستان، به خود اختصاص داده است. شرح دلاوریهای قهرمانان در قالب داستان و سرودهای ملی و نیز حکاکی نقوش پیروزی بر صخرهها، ازجمله این فعالیتهاست.<ref>محبی، فتح و پیروزی و تجلی آن در نقشبرجستههای صخرهای ایران باستان، ۱۲–۱۳ و ۲۰</ref> مهمترین وجوه مشترک همه نقش برجستههای پیروزی در ایران باستان برپایی و ایستادگی شاه، شکست و از پای درآمدن دشمن، به بندکشیدهشدن اسیران و به عزترسیدن سپاهیان است و این همه تنها با تأیید و پشتیبانی الهی صورت گرفته است.<ref>محبی، فتح و پیروزی و تجلی آن در نقشبرجستههای صخرهای ایران باستان، ۱۶–۱۸</ref> | فتح و پیروزی در تاریخ [[ایران]] پیش از اسلام نیز جایگاه مهمی داشته است. بزرگداشت و پاسداشت این پیروزیها، در راستای کسب و تثبیت قدرت، از نظر فرهنگی، دارای مفاهیم و نشانههای خاصی در طول تاریخ بوده و بخش مهمی از فعالیتهای اجتماعی بهویژه هنری را در ایران باستان، به خود اختصاص داده است. شرح دلاوریهای قهرمانان در قالب داستان و سرودهای ملی و نیز حکاکی نقوش پیروزی بر صخرهها، ازجمله این فعالیتهاست.<ref>محبی، فتح و پیروزی و تجلی آن در نقشبرجستههای صخرهای ایران باستان، ۱۲–۱۳ و ۲۰</ref> مهمترین وجوه مشترک همه نقش برجستههای پیروزی در ایران باستان برپایی و ایستادگی شاه، شکست و از پای درآمدن دشمن، به بندکشیدهشدن اسیران و به عزترسیدن سپاهیان است و این همه تنها با تأیید و پشتیبانی الهی صورت گرفته است.<ref>محبی، فتح و پیروزی و تجلی آن در نقشبرجستههای صخرهای ایران باستان، ۱۶–۱۸</ref> | ||
{{سخ}} | {{سخ}} | ||
[[امامخمینی]] با توجه به | [[امامخمینی]] با توجه به وعدههای الهی،<ref>توبه، ۴۰؛ صف، ۴</ref> به نصرت و یاری خداوند و رسیدن به پیروزی در طول دوران مبارزه امیدوار بود.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱/۱۸۷ و ۲۲۴</ref> ایشان برای رسیدن به پیروزی و اهداف متعالی خود (حاکمیت اسلام، استقلال کشور و…) تلاش زیادی میکرد<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱/۲۶۷</ref> و خود تا ایثار جان، آماده فداکاری بود<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱/۱۰۲، ۱۷۹ و ۲۶۹</ref>؛ چنانکه جانفشانی ملت را نیز لازم میشمرد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۳/۳۹۳</ref> ایشان اصلاح جامعه و قطع دست خیانتکاران را همانند صدر اسلام، در گروی کشتن و کشتهشدن میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۳/۳۹۳</ref> و معتقد بود بدون تحمل سختیها به پیروزی نمیتوان رسید.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱/۲۶۷</ref> | ||
{{سخ}} | {{سخ}} | ||
اصطلاح | اصطلاح تکلیف که بخش قابل توجهی از آثار شفاهی و مکتوب امامخمینی را در حوزههای مختلف عرفانی، کلامی و فقهی به خود اختصاص داده، گویای جایگاه ویژه آن در مجموعه اندیشه ایشان است.<ref>ذاکرصالحی، سرمشق تکلیفگرایی در اندیشه سیاسی امام (ره)، ۳۹–۴۳</ref> امامخمینی اصیلترین پیروزی را تحول ملت ایران در همه شئون و ابعاد و تبدیلشدن افراد جامعه به موجوداتی انسانی، اسلامی و الهی میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۸/۲۷۱</ref> و تضعیف مکتب اسلام در دنیا را به سبب عملکرد مسلمانان، شکستی غیرقابل جبران بهشمار میآورد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۸/۲۷۲–۲۷۴</ref> ایشان برخی وقایع مانند [[وحدت حوزه و دانشگاه]] و [[روز جمهوری اسلامی|همهپرسی جمهوری اسلامی ایران]] را بزرگترین پیروزی یا پیروزی مذهب شمرده است.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۲۱ و ۱۰/۱۴۱–۱۴۲</ref> | ||
== ماهیت و حقیقت پیروزی == | == ماهیت و حقیقت پیروزی == | ||
مفهوم پیروزی در قرآنکریم با تعبیرهای گوناگونی بیان شده است که مهمترین آنها عبارتاند از: فتح (گشایش)،<ref>فتح، ۱</ref> نصر (یاری)،<ref>نصر، ۱؛ آل عمران، ۱۲۶</ref> فلاح ( | مفهوم پیروزی در [[قرآنکریم]] با تعبیرهای گوناگونی بیان شده است که مهمترین آنها عبارتاند از: فتح (گشایش)،<ref>فتح، ۱</ref> نصر (یاری)،<ref>نصر، ۱؛ آل عمران، ۱۲۶</ref> فلاح (رستگاری)،<ref>قصص، ۳۷؛ شمس، ۹</ref> فوز (نجات)<ref>آل عمران، ۵۵؛ داورپناه، انوارالعرفان فی تفسیرالقرآن، ۷/۳۴۹</ref> و غلبه.<ref>بقره، ۲۴۹؛ یوسف، ۲۱؛ داورپناه، انوارالعرفان فی تفسیرالقرآن، ۷/۱۹۲–۱۹۳</ref> بر این اساس، پیروزی در قرآن، معنایی گستردهتر از پیروزی ظاهری دارد و رسیدن به رستگاری اخروی را نیز دربر میگیرد.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۶/۱۵</ref> در فرهنگ قرآن برای مؤمنان و مبارزان در راه حق، شکست و ناکامی وجود ندارد و آنان با کشتهشدن و شکست ظاهری نیز به خیر و نیکی دست پیدا میکنند.<ref>توبه، ۵۲</ref> این نگرش در کلام [[امامخمینی]] با الهامگرفتن از فرهنگ اسلامی دیده میشود. ایشان با بهرهگرفتن از آموزههای [[دین اسلام]]، کشتن و کشتهشدن در راه حق را پیروزی بهشمار آورده است.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۳/۴۴۱–۴۴۲</ref> از سوی دیگر، پیروزی ظاهری تنها از راه [[جهاد]] به دست نمیآید، بلکه گاهی با [[صلح]] نیز میتوان به پیروزی دست یافت؛ نمونه بارز آن، [[صلح حدیبیه]] است که قرآن با تعبیر «فتح مبین» یا پیروزی آشکار از آن یاد کرده است.<ref>فتح، ۱؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۲۵۱–۲۵۲؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۲۲/۳۰–۳۱</ref> | ||
{{سخ}} | {{سخ}} | ||
از نظر امامخمینی برتری یک [[جامعه]] در تعالی معنوی، فرهنگ الهی، مناسبات انسانی و اخلاق حاکم بر آن جامعه است.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۴/۱۸۳–۱۹۳؛ رشیدی، امامخمینی و نهضت احیای تمدن اسلامی، ۵۶۹</ref> ایشان معتقد است رسیدن به کمال واقعی، با رفاه مادی و تعالی معنوی افراد جامعه، محقق میشود؛ البته رفاه مادی باید در خدمت تعالی معنوی قرار گیرد و زندگی مادی دنیا هرچند مهم است، مقصد نهایی نیست و تنها ابزاری برای تعالی معنوی است.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۸/۴۱۱–۴۱۶</ref> این مسئله از نگاه ایشان وجه تمایز مکتبهای مادی و مکتبهای الهی بهشمار آمده و نقص مکتبهای مادی، اصالتدادن به وسیله و فراموشی هدف بیان شده است.<ref>رشیدی، امامخمینی و نهضت احیای تمدن اسلامی، ۵۷۰–۵۷۱</ref> [[امامخمینی]] معتقد است اگر [[قیام]] برای خدا باشد، به شکست ظاهری هم ختم شود، پیروزی است و قیام از روی [[هوای نفس]]، به پیروزی هم منتهی شود، شکست بهشمار میرود.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۱۰۵</ref> ایشان پیروزی حقیقی و ارزشمند را در پرتو معنویت و کار خالصانه برای خدا میدید و باور داشت هر تلاشی که در جهت یاری خدا باشد، دارای ارزش است و پیروزی بدون بُعد معنوی، شکست است و هر چه پیروزی بزرگتر باشد، شکست آن نیز سنگینتر خواهد بود.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۹/۲۰۱–۲۰۳</ref> | از نظر امامخمینی برتری یک [[جامعه]] در تعالی معنوی، فرهنگ الهی، مناسبات انسانی و اخلاق حاکم بر آن جامعه است.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۴/۱۸۳–۱۹۳؛ رشیدی، امامخمینی و نهضت احیای تمدن اسلامی، ۵۶۹</ref> ایشان معتقد است رسیدن به کمال واقعی، با رفاه مادی و تعالی معنوی افراد جامعه، محقق میشود؛ البته رفاه مادی باید در خدمت تعالی معنوی قرار گیرد و زندگی مادی دنیا هرچند مهم است، مقصد نهایی نیست و تنها ابزاری برای تعالی معنوی است.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۸/۴۱۱–۴۱۶</ref> این مسئله از نگاه ایشان وجه تمایز مکتبهای مادی و مکتبهای الهی بهشمار آمده و نقص مکتبهای مادی، اصالتدادن به وسیله و فراموشی هدف بیان شده است.<ref>رشیدی، امامخمینی و نهضت احیای تمدن اسلامی، ۵۷۰–۵۷۱</ref> [[امامخمینی]] معتقد است اگر [[قیام]] برای خدا باشد، به شکست ظاهری هم ختم شود، پیروزی است و قیام از روی [[هوای نفس]]، به پیروزی هم منتهی شود، شکست بهشمار میرود.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۱۰۵</ref> ایشان پیروزی حقیقی و ارزشمند را در پرتو معنویت و کار خالصانه برای خدا میدید و باور داشت هر تلاشی که در جهت یاری خدا باشد، دارای ارزش است و پیروزی بدون بُعد معنوی، شکست است و هر چه پیروزی بزرگتر باشد، شکست آن نیز سنگینتر خواهد بود.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۹/۲۰۱–۲۰۳</ref> | ||
{{سخ}} | {{سخ}} | ||
از نگاه امامخمینی، آنچه در | از نگاه امامخمینی، آنچه در فرهنگ دینی اعتبار دارد، اطاعت از خداست که گاهی با جنگیدن به دستور خدا و گاهی با کنارهگرفتن و نشستنِ در خانه محقق میشود.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۹/۲۰۲–۲۰۳</ref> ایشان اعتقاد داشت در مسائلی مانند مبارزه با [[ظلم]] و ظالم که خداوند برای انسان تکلیفی معین کرده است، [[علم]] به حصول نتیجه و رسیدن به پیروزی ضرورتی ندارد و حتی در صورت شکست ظاهری باید به [[تکلیف]] عمل کرد؛ چنانکه [[امیرالمومنین(ع)]] در برابر [[معاویه]] و نیز [[امام حسین(ع)|سیدالشهدا(ع)]] در برابر حکومت [[یزید بن معاویه|یزید]] اقدام کردند. از نگاه ایشان هر که به وظیفه خود عمل کند، حتی اگر به شکست ختم شود، به پیروزی دست یافته است.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۵/۱۸–۱۹</ref> | ||
== عوامل و شرایط پیروزی و دوام آن == | == عوامل و شرایط پیروزی و دوام آن == | ||
جهان امروز شاهد رقابت فرهنگها برای برتری، نفوذ و گسترش در راه پیروزی است. در این رقابت، از امکانات اقتصادی و سیاسی جوامع برای این برتری فرهنگی استفاده میشود و فرهنگی برنده است که بیش از دیگران بر ارزشها و اصالتهای فطری انسان که میان جوامع بشری مشترک است، تکیه کند.<ref>نهاوندیان، مصاحبه، ۱۳</ref> [[قرآن کریم]] علاوه بر تصریح بر اهمیت حضور مردم در شکست یا پیروزی جوامع،<ref>رعد، ۱۱؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۰/۱۷۳</ref> عوامل دیگری را برای تعالی یا انحطاط جوامع ذکر کرده است. بارزترین عوامل موفقیت عبارت است از [[صبر]] و [[استقامت]] در راه حق<ref>انعام، ۳۴؛ داورپناه، انوارالعرفان فی تفسیرالقرآن، ۱۲/۱۴۹–۱۵۰</ref> و [[وحدت]] و همگرایی که در | جهان امروز شاهد رقابت فرهنگها برای برتری، نفوذ و گسترش در راه پیروزی است. در این رقابت، از امکانات اقتصادی و سیاسی جوامع برای این برتری فرهنگی استفاده میشود و فرهنگی برنده است که بیش از دیگران بر ارزشها و اصالتهای فطری انسان که میان جوامع بشری مشترک است، تکیه کند.<ref>نهاوندیان، مصاحبه، ۱۳</ref> [[قرآن کریم]] علاوه بر تصریح بر اهمیت حضور مردم در شکست یا پیروزی جوامع،<ref>رعد، ۱۱؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۰/۱۷۳</ref> عوامل دیگری را برای تعالی یا انحطاط جوامع ذکر کرده است. بارزترین عوامل موفقیت عبارت است از [[صبر]] و [[استقامت]] در راه حق<ref>انعام، ۳۴؛ داورپناه، انوارالعرفان فی تفسیرالقرآن، ۱۲/۱۴۹–۱۵۰</ref> و [[وحدت]] و همگرایی که در صدر اسلام موجب پیروزیهای شگرف مسلمانان گردید.<ref>آل عمران، ۱۰۳؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۳/۴۶–۴۷</ref> قرآن مهمترین عوامل انحطاط را تکذیب قوانین الهی و [[انحراف]] از روش [[پیامبران]]<ref>عنکبوت، ۳۶–۴۰؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۶/۲۸۴–۲۹۲</ref> و سستی، [[تفرقه]]، درگیری و ترس<ref>آل عمران، ۱۵۱–۱۵۴؛ حشر، ۲؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۳/۱۶۵–۱۶۷، ۱۷۰–۱۷۶ و ۲۳/۵۰۶–۵۰۸</ref> شمرده است. | ||
{{سخ}} | {{سخ}} | ||
[[امامخمینی]] در راستای آموزههای دینی ریشه و اساس همه پیروزیها و شکستها را خود انسان میدانست و بر باور و [[یقین]] انسان در این زمینه تأکید میکرد. ایشان هدف تبلیغات دامنهدار قدرتهای غربی، در میان ملل کشورهای ضعیف را القای ناتوانی میدانست و پیروزی ملت ایران را حاصل باور آنان به توانایی خود میدید.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۴/۳۰۶–۳۰۸</ref> اساسیترین عوامل | [[امامخمینی]] در راستای آموزههای دینی ریشه و اساس همه پیروزیها و شکستها را خود انسان میدانست و بر باور و [[یقین]] انسان در این زمینه تأکید میکرد. ایشان هدف تبلیغات دامنهدار قدرتهای غربی، در میان ملل کشورهای ضعیف را القای ناتوانی میدانست و پیروزی ملت ایران را حاصل باور آنان به توانایی خود میدید.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۴/۳۰۶–۳۰۸</ref> اساسیترین عوامل [[انقلاب اسلامی ایران|پیروزی انقلاب اسلامی ایران]] و پیروزی در میدانهای [[جنگ تحمیلی]]، از نظر امامخمینی عبارت بود از: | ||
# [[ایمان]] به خدا<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۸/۲۴۲ و ۱۳/۲۷۷</ref>؛ | # [[ایمان]] به خدا<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۸/۲۴۲ و ۱۳/۲۷۷</ref>؛ | ||
# [[وحدت کلمه]]<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۲۱، ۵۱، ۴۶۹، و ۲۱/۴۰۴، ۴۲۸</ref>؛ {{ببینید|متن=ببینید|وحدت}}؛ | # [[وحدت کلمه]]<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۲۱، ۵۱، ۴۶۹، و ۲۱/۴۰۴، ۴۲۸</ref>؛ {{ببینید|متن=ببینید|وحدت}}؛ | ||
# [[کمکهای غیبی]]<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۲۲۶–۲۲۸؛ ۱۲/۳۷۹؛ ۱۶/۱۲۳؛ ۱۷/۳۱۷، ۴۲۶ و ۲۰/۲۰۰</ref>؛ | # [[امداد غیبی|کمکهای غیبی]]<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۲۲۶–۲۲۸؛ ۱۲/۳۷۹؛ ۱۶/۱۲۳؛ ۱۷/۳۱۷، ۴۲۶ و ۲۰/۲۰۰</ref>؛ | ||
# [[قیام]] برای خدا<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۹/۴۹۷ و ۲۱/۴۰۴</ref>؛ | # [[قیام]] برای خدا<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۹/۴۹۷ و ۲۱/۴۰۴</ref>؛ | ||
# | # هجرت از خود به خدا و از دنیا به عالم غیب و اطمینان به عالم غیب<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۱/۳۶۹ و ۲۱/۴۱۱</ref>؛ | ||
# حضور اقشار مختلف مردم<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۶/۴۹۱ و ۱۷/۲۷۰–۲۷۱</ref>؛ | # حضور اقشار مختلف مردم<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۶/۴۹۱ و ۱۷/۲۷۰–۲۷۱</ref>؛ | ||
# تحول و انقلاب درونی مردم بر اثر عنایت خداوند<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۸/۱۸۸ و ۱۹/۴۷۹</ref> و شکستهشدن ترس از [[محمدرضا پهلوی]] و سران [[رژیم پهلوی]]<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۳/۳۰۲</ref>؛ | # تحول و انقلاب درونی مردم بر اثر عنایت خداوند<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۸/۱۸۸ و ۱۹/۴۷۹</ref> و شکستهشدن ترس از [[محمدرضا پهلوی]] و سران [[رژیم پهلوی]]<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۳/۳۰۲</ref>؛ | ||
# ایجاد | # ایجاد امید و اطمینان به پیروزی و نبود هراس از [[ابرقدرتها]]<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۹/۵۶</ref>؛ | ||
# [[صبر]] و [[استقامت]]<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۶/۱۲۶</ref>؛ | # [[صبر]] و [[استقامت]]<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۶/۱۲۶</ref>؛ | ||
# [[عشق]] به [[شهادت]].<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۶/۳۲۶</ref> | # [[عشق]] به [[شهادت]].<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۶/۳۲۶</ref> | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
# صبر و پایداری<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۹/۵۵</ref>؛ | # صبر و پایداری<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۹/۵۵</ref>؛ | ||
# دوری از [[غرور]].<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲۰/۳۲–۳۳</ref> | # دوری از [[غرور]].<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲۰/۳۲–۳۳</ref> | ||
مقصود از «تداوم» انقلاب، حفاظت و پاسداری و هدایت آن در مسیر درست و کوشش برای تکامل انقلاب با حفظ ماهیت اسلامی آن است<ref>جواهری، تداوم انقلاب، ۲۲۴</ref> و چنانکه امامخمینی یادآورشده بهمراتب از اصل تحقق انقلاب مشکلتر و حساستر است<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۸/۵۰۱–۵۰۲</ref> و از آنجا که تداوم انقلاب همچون اصل آن وابسته به مردم است،<ref>جواهری، تداوم انقلاب، ۲۳۸</ref> [[امامخمینی]] معتقد به مشارکت مردم و حضور همیشگی آنان در صحنه بود.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۷/۴۵۳</ref> ایشان نهضت اسلامی مردم ایران را نهضت مستضعفان سراسر جهان میدانست،<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۱/۱۱۰</ref> صدور انقلاب را موجب قیام همگانی مستضعفان میخواند<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۵/۳۱۵</ref> و تلاشنکردن برای | مقصود از «تداوم» انقلاب، حفاظت و پاسداری و هدایت آن در مسیر درست و کوشش برای تکامل انقلاب با حفظ ماهیت اسلامی آن است<ref>جواهری، تداوم انقلاب، ۲۲۴</ref> و چنانکه امامخمینی یادآورشده بهمراتب از اصل تحقق انقلاب مشکلتر و حساستر است<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۸/۵۰۱–۵۰۲</ref> و از آنجا که تداوم انقلاب همچون اصل آن وابسته به مردم است،<ref>جواهری، تداوم انقلاب، ۲۳۸</ref> [[امامخمینی]] معتقد به مشارکت مردم و حضور همیشگی آنان در صحنه بود.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۷/۴۵۳</ref> ایشان [[انقلاب اسلامی ایران|نهضت اسلامی مردم ایران]] را نهضت مستضعفان سراسر جهان میدانست،<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۱/۱۱۰</ref> [[صدور انقلاب]] را موجب قیام همگانی [[مستضعفان]] میخواند<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۵/۳۱۵</ref> و تلاشنکردن برای صدور انقلاب را مساوی با شکست قطعی انقلاب ارزیابی میکرد<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/۲۰۲</ref> | ||
== آسیبشناسی پیروزی == | == آسیبشناسی پیروزی == | ||
سخن از آسیبشناسی تنها پس از مطالعه فرایند پیروزی و عوامل آن ممکن است؛ زیرا فهم آسیبهای یک پدیده، فرع بر فهم شاخصهها و عناصر تشکیلدهنده آن پدیده است<ref>خانمحمدی، آسیبشناسی انقلاب اسلامی ایران از دیدگاه امامخمینی، ۲۰۳–۲۰۴</ref>؛ از اینرو چرایی و چیستی | سخن از آسیبشناسی تنها پس از مطالعه فرایند پیروزی و عوامل آن ممکن است؛ زیرا فهم آسیبهای یک پدیده، فرع بر فهم شاخصهها و عناصر تشکیلدهنده آن پدیده است<ref>خانمحمدی، آسیبشناسی انقلاب اسلامی ایران از دیدگاه امامخمینی، ۲۰۳–۲۰۴</ref>؛ از اینرو چرایی و چیستی انقلاب و پیروزی آن و آسیبشناسی آن از نظر امامخمینی سه مسئله بههمپیوستهاند.<ref>خانمحمدی، آسیبشناسی انقلاب اسلامی ایران از دیدگاه امامخمینی، ۲۰۳ و ۲۰۵</ref> امامخمینی با یادآوری عوامل [[انقلاب اسلامی ایران|پیروزی انقلاب]]، کارگزاران نظام اسلامی را از آفتهایی که دامنگیر رژیم پهلوی بود، برحذر میداشت و بر حفظ اصول اساسی انقلاب تأکید میکرد.<ref>خانمحمدی، آسیبشناسی انقلاب اسلامی ایران از دیدگاه امامخمینی، ۲۰۹</ref> ایشان پیروزی را از جانب خداوند و شکست را از ناحیه انسان و به جهت انحرافات او میدید.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۴/۳۱۲</ref> آسیبشناسی امامخمینی بهطور عمده، متوجه آسیبهای درونی بود و خطر دشمن خارجی که وجود آن را میپذیرفت<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۷/۴۱۰</ref> {{ببینید|متن=ببینید|دشمن}}، به شرط اتحاد ملت بیتأثیر میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۹/۲۵۵</ref> ایشان پیروزی به جهت اهداف و مقاصد گوناگونِ گروهها و اقشار مختلف را باعث جدایی و تفرقه [[ملت]] میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۴/۸۸–۸۹</ref> و ناسازگاری و اختلاف نهادهای درون نظام را از عوامل مهم شکست ارزیابی میکرد<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/۴۱۳</ref> {{ببینید|متن=ببینید|وحدت}}. | ||
{{سخ}} | {{سخ}} | ||
مهمترین آسیبهای پیروزی انقلاب اسلامی از نظر [[امامخمینی]] عبارتاند از: فراموشی هدف و ازدستدادن انگیزه الهی و تفرقه<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲۱/۴۰۴</ref>؛ ارائه چهره طاغوتی از حکومت<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۸/۱</ref>؛ ارائه چهره واژگونه از [[اسلام]]<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۸/۲</ref>؛ سوء استفاده از [[آزادی]]<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲۱/۶۷۵–۶۷۶</ref>؛ وابستگی اقتصادی<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۴/۳۲۹</ref>؛ [[اشرافیگری]] و [[تجملگرایی]]<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۹/۳۱۷ و ۲۱/۴۱۷</ref>؛ نبود وظیفهشناسی در مردم و کمکاری<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/۵۵ و ۸/۲۸۲</ref>؛ | مهمترین آسیبهای پیروزی انقلاب اسلامی از نظر [[امامخمینی]] عبارتاند از: فراموشی هدف و ازدستدادن انگیزه الهی و تفرقه<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲۱/۴۰۴</ref>؛ ارائه چهره طاغوتی از حکومت<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۸/۱</ref>؛ ارائه چهره واژگونه از [[اسلام]]<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۸/۲</ref>؛ سوء استفاده از [[آزادی]]<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲۱/۶۷۵–۶۷۶</ref>؛ وابستگی اقتصادی<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۴/۳۲۹</ref>؛ [[اشرافیت|اشرافیگری]] و [[تجملگرایی]]<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۹/۳۱۷ و ۲۱/۴۱۷</ref>؛ نبود وظیفهشناسی در مردم و کمکاری<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/۵۵ و ۸/۲۸۲</ref>؛ از خود بیگانگی<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۷/۴</ref>؛ اعوجاج در رسانههای گروهی بهویژه [[تلویزیون]]<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۸/۴۹۶ و ۱۲/۲۹۰</ref>؛ سرگرم شدن به مسائل غیر اساسی<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۹/۶۷</ref>؛ نفوذ افراد فاسد در بدنه حکومت<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۳/۴۷۳</ref>؛ سهمخواهی مدعیان بینقش در پیروزی و کنارگذاشتن صاحبان اصلی.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۴/۶۳ و ۸۸–۸۹</ref> ایشان همچنین کاهشدادن اهداف نهضت به اهداف مادی، جایگزینشدن ضد ارزشها به جای [[ارزش]]،<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۶/۴۴۳–۴۴۴ و ۱۷/۱۹۰</ref> [[غرور]] ناشی از پیروزی<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۸/۱۴۸</ref> و گرایش به راحتطلبی<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۴/۵۱۹–۵۲۰ و ۵۲۲</ref> را در شمار آسیبهایی میدانست که منجر به شکست خواهد شد. | ||
== پانویس == | == پانویس == |