|
|
(۳۹ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| '''روحالله کمالوند'''، همدرس و دوست قدیمی امامخمینی، عالم پرآوازه لرستان و رابط روحانیان با رژیم پهلوی در نهضت اسلامی. | | {{جعبه اطلاعات کتاب |
| | | تصویر = |
| | | نام عنوان = رساله توضیح المسائل |
| | | نامهای دیگر = |
| | | نامکتاببهفارسی = |
| | | نویسنده = [[امامخمینی]] |
| | | مترجم = |
| | | ترجمهبهدیگرزبانها = |
| | | تاریخ نگارش = |
| | | موضوع = |
| | | سبک = |
| | | زبان = فارسی |
| | | ویراستار = |
| | | به تصحیح = |
| | | به کوشش = |
| | | طراح جلد = |
| | | تعداد جلد = ۱جلد |
| | | تعداد صفحات = |
| | | قطع = |
| | | مجموعه = |
| | | نسخهالکترونیکی = |
| | | ناشر = [[مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی]] |
| | | محل نشر =تهران |
| | | تاریخ نشر =۱۳۷۸ش |
| | | نوبت چاپ = |
| | | شمارگان = |
| | | شابک = |
| | | نوع رسانه = |
| | | وبسایت ناشر = |
| | | مشخصات نشر = |
| | }} |
| | '''رساله توضیح المسائل'''، رساله عملیه [[امامخمینی]] برای عموم مردم؛ فارسی. |
|
| |
|
| روحالله کمالوند در جمادیالاول ۱۳۱۹ق/ ۱۲۸۰ش در خرمآباد زاده شد (حیدریان، ۱/۱۳۳ ـ ۱۳۴؛ خدابخشی، ۸۵). پدر او رضا کمالوند تاجر و بازاری بود؛ اما جد پدری او میرزاحسن و جد مادریاش میرزانورعلی و عمویش محمدتقی شیخالاسلام، از روحانیان خرمآباد بودند (عیدی، ۱۷). کمالوند تحصیلات ابتدایی خود را در مکتبخانه آغاز کرد و مقدمات علوم دینی را نزد عموی خویش و دیگر روحانیان شهر خرمآباد، مانند، عبدالرحمان لرستانی، سیدابوتراب جزایری، سیدغلامرضا شاهرخی و سیدخلیل موسوی فراگرفت؛ سپس در سال ۱۳۳۶ق/ ۱۲۹۷ش (همان، ۱۸ و ۲۰، حریم امام، ۱۲)، همراه عموی خود، برای تکمیل تحصیلات به بروجرد که به سبب حضور سیدحسین بروجردی (← مقاله بروجردی، سیدحسین) رونقی تازه یافته بود، عزیمت کرد و از درس بروجردی و محمدحسین غروی بهره برد و به واسطه استعداد و جدیتی که در تحصیل داشت، مورد توجه استادان خود قرار گرفت (عیدی، ۱۸).
| | در گذشته نوعاً رسالههای احکام شرعی به زبان عربی نگاشته میشده است، اما با فزونی [[شیعیان]] فارسیزبان، برخی [[مراجع دینی]] بر آن شدند که فتاوای خود را به زبان فارسی در اختیار آنان قرار دهند. جامع [[عباسی شیخ بهایی]] (م۱۰۳۰ق) نخستین رساله از این دست است.<ref>(جناتی، ادوار فقه و کیفیت بیان آن، ۲۳۴)</ref> از آن پس کتابهای بسیاری با عنوان «رساله عملیه» نگاشته شده که دربردارنده احکام مورد نیاز مقلدان بوده است. این رسالهها عمدتاً دربردارنده احکام [[طهارت]]، [[نماز]] و [[روزه]] و گاه احکام [[خمس]]، [[زکات]] و [[حج]] بوده است. از قرن چهاردهم هجری، مراجع تقلید بر رسالههای فقهای سابق حاشیه مینوشتند اما پس از آن [[سیدحسین بروجردی]] رساله عملیهای با عنوان «توضیح المسائل» منتشر کرد و مراجع تقلید پس از او نیز با مبنا قراردادن آن، فتاوای خود را عرضه میکردند.<ref>(دوانی، مفاخر اسلام، ۱۲/۲۲۲ ـ ۲۲۳)</ref> |
|
| |
|
| کمالوند پس از دو سال (صباغی، ۳)، برای ادامه تحصیل همراه عموی خود به نجف اشرف رفت؛ اما به سبب ناسازگاری هوای نجف با مزاج او، خیلی زود به ایران برگشت (همان، ۱۸). بازگشت وی به ایران، همزمان با رونق حوزه علمیه اراک به دست عبدالکریم حائری یزدی بود (← مقاله حائری یزدی، عبدالکریم). او نیز در سال ۱۳۳۸ق/ ۱۲۹۹ش به این شهر عزیمت کرد و در حلقه شاگردان حائری یزدی قرار گرفت (همان، ۱۹). او را در شمار بااستعدادترین شاگردان حائری شمردهاند (طاهری خرمآبادی، ۱/۶۲) و به واسطه جدیت و ابتکاری که در مباحث علمی داشت، در شمار شاگردان برجسته و از نزدیکان وی قرار گرفت. با عزیمت حائری به قم در آخر سال ۱۳۰۰، کمالوند نیز همراه وی به شهر قم مهاجرت کرد (عیدی، ۱۹) و هشت سال در قم پیوسته در درس حائری شرکت جست (همان، ۲۰).
| | امامخمینی همانند فقهای معاصر خود نخست بر رساله بروجردی حاشیه نوشت<ref>(عقیقی بخشایشی، فقهای نامدار شیعه، ۵۳۵)</ref> که در دوره مرجعیت ایشان به صورت مستقل به چاپ رسید؛ سپس [[مجتبی تهرانی]] که مورد وثوق امامخمینی بود، حاشیههای ایشان را در متن درج کرد<ref>(استادی، تألیفات و آثار حضرت امامخمینی، ۲۶۷؛ احمدی فقیه، سیری در آثار و تألیفات حضرتآیةالله العظمی امامخمینی، ۳۴)</ref> و به تایید امامخمینی رسید و در خرداد ۱۳۴۲ منتشر گردید.<ref>(روحانی، حاجآقامجتبی تهرانی، شاگرد دلباخته مکتب امام، ۳۰ ـ ۳۱)</ref> این رساله جانشین [[رساله نجاة العباد]] امامخمینی شد که پیش از آن با اصرار و همت برخی از شاگردان ایشان، تدوین و منتشر شده بود. |
| | :{{ببینید|حاشیه بر رساله توضیح المسائل|رساله نجاة العباد}} |
| | رساله امامخمینی، دربرگیرنده احکام تقلید، طهارت، نماز، روزه، خمس، زکات، حج، خرید و فروش، شرکت، [[صلح]]، اجاره، جعاله، مزارعه، مساقات، محجوران، وکالت، قرض، حوالهدادن، رهن، ضمان، کفالت، ودیعه، عاریه، [[نکاح]]، [[طلاق]]، [[غصب]]، مال پیداشده، سربریدن و شکار حیوانات، خوردنیها و آشامیدنیها، نذر و عهد و قسم، [[وقف]]، وصیت و ارث میباشد و ابوابی چون قضا و شهادات و [[حدود]] و [[دیات]] و [[قصاص]]، مانند توضیح المسائل دیگر مراجع در آن نیامده است. این کتاب افزودههایی با عنوانهای احکام [[امر به معروف و نهی از منکر]]، دفاع، احکام [[نماز جمعه]]، مسائلی درباره سفته، سرقفلی، معاملات بانکی، بیمه و بختآزمایی، [[تلقیح]] و احکام تشریح، پیوند اعضا و بعضی از استفتائات جدید و یک خاتمه دارد که با عنوان مسائل متفرقه آمده است. این پیوستها در [[کتاب تحریر الوسیله]] امامخمینی با عنوان «المسائلالمستحدثه» آمده و احکامی از آن در این رساله به فارسی برگردانده شده است.<ref>(عماد دشتی، کتابشناسی موضوعی ـ توصیفی آثار امام راحل، ۴۳)</ref> ترتیب این رساله با سایر کتابهای فتوایی امامخمینی مانند [[نجاة العباد]] فرق میکند.<ref>(متین، مجله، ۲۹۷)</ref> طرح مسائل مورد ابتلا همچون امر به معروف و نهی از منکر و دفاع، آن را از رسالههای مشابه ممتاز کرده است.<ref>(عماد دشتی، کتابشناسی موضوعی ـ توصیفی آثار امام راحل، ۴۲)</ref> |
| | :{{ببینید|مسائل مستحدثه}} |
| | رساله توضیح المسائل پیش از [[انقلاب اسلامی]]، همانند دیگر آثار امامخمینی از کتابهای ممنوعه به شمار میرفت. در عین حال برخی افراد، ناشران و کتابفروشیها ازجمله [[سیدمحمدرضا سعیدی]] تهیه و نشر و پخش رساله امامخمینی را وظیفه خود میدانستند.<ref>(مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۱۱/۲۲، ۳۲۰ و ۳۳۴)</ref> سعیدی به مردم نیز توصیه میکرد که رساله ایشان را تهیه کنند<ref>(مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۱۱/۱۸ و ۱۳۸)</ref> و خود نیز فتاوای ایشان را از رساله نقل میکرد.<ref>(مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۱۱/۱۹ و ۲۰۸)</ref> وی حتی در [[سازمان اطلاعات و امنیت کشور]] ([[ساواک]]) تعهد نداد که در نشر و تشریح مسائل فقهی امامخمینی دخالتی نداشته باشد.<ref>(مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۱۱/۲۲ و ۳۶۳)</ref> در جلد سوم، چهارم و پنجم مجموعه اسناد شهربانی درباره امامخمینی، اسناد بسیاری وجود دارد که شهربانی به دستور ساواک موظف شده است با ناشرانی که رساله ایشان را چاپ میکنند، کتابفروشیهایی که رساله را میفروشند و افرادی که دارای رساله ایشان هستند، برخورد شود و همه نسخههای آن را جمع کند. مأموران افزون بر کتابفروشیها نسخههای رساله ایشان را از کتابخانههای عمومی و دیگر اماکن شخصی نیز جمعآوری کردند.<ref>(مؤسسه تنظیم، امام در آینه اسناد، ۳/۱۳۸، ۴۱۷، ۴۳۴، ۴۴۴، ۵۱۲؛ ۴/۳، ۳۳ ـ ۳۹، ۶۶، ۷۰، ۷۶ ـ ۷۸ و ۵/۵، ۱۹، ۲۴، ۹۸، ۱۰۰، ۱۳۶)</ref> ممنوعیت چاپ و نشر رساله امامخمینی سبب شده بود که گاه بدون نام ایشان و گاه با نام مراجع دیگر انتشار یابد؛<ref>(عماد دشتی، کتابشناسی موضوعی ـ توصیفی آثار امام راحل، ۴۳)</ref> چنانکه نام امامخمینی در حواشی ایشان بر رساله توضیح المسائل بروجردی و فتاوای ایشان بر [[العروة الوثقی]] با علامت اختصاری «خ» معین شده بود. |
|
| |
|
| کمالوند هشت ماهی که سیدابوالحسن اصفهانی و میرزاحسین نایینی به سبب تبعید در قم حضور داشتند (۱۳۰۱ ـ ۱۳۰۲ق)، در درس آنان شرکت داشت و چنانکه خود گفته، از آنان بهره فراوان برد. وی افزون بر تبحر در فقه و اصول، در حکمت و فلسفه نیز شاگرد ممتاز علیاکبر حکمی یزدی بود (همان، ۲۱) که از استادان امامخمینی نیز بوده است. وی در این دوره از اقامت در قم، با شاگردان برجسته حائری یزدی، بهویژه امامخمینی مراوده علمی و رفاقت داشت و مسائل فلسفی را با ایشان و فقه و اصول را با سیدمحمدرضا گلپایگانی مباحثه میکرد (طاهری خرمآبادی، ۱/۶۲؛ حیدریان، ۱/۱۳۵). در علم حدیث و درایه نیز از شاگردان شیخعباس قمی بود و از وی اجازه کتبی نقل روایت و حدیث داشت (عیدی، ۲۲).
| | پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]]، مؤسسهها و نهادهای مختلفی به چاپ و انتشار این رساله اقدام کردهاند؛ ازجمله: انتشارات راه امام<ref>(تهران، ۱۳۵۹، ۳۳۷ + ۱۱، وزیری.)</ref> و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی (۱۳۶۵، بیش از سیزده بار). مرکز پژوهشهای علوم اسلامی و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و ناشران دیگر نیز این رساله را بارها منتشر ساختند. در سال ۱۳۷۸ مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی با بررسی و تطبیق چاپهای مختلف آن، متن صحیحی همراه با پاورقی استفتائات، منتشر کرد. همچنین این کتاب در جلد ۲۹ «موسوعة الامامالخمینی» در سال ۱۳۹۲ش/ ۱۴۳۴ق منتشر شده است. گزیدههایی از رساله توضیح المسائل امامخمینی، همراه بعضی از مسائل تحریر الوسیله نیز برای اصناف مختلف تهیه و چاپ شده است؛ ازجمله: فتاوای امامخمینی در رابطه با جانبازان،<ref>(تهران، رجا، ۱۳۶۴)</ref> احکام جبهه،<ref>(مرکز بررسی و تحقیقات عقیدتی سیاسی سپاه، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۱۳۶۵)</ref> احکام معلولین و مجروحین،<ref>(حسین مهاجر، قم، بینا)</ref> احکام جبهه،<ref>(علیمحمد اسدی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۶۶)</ref> احکام خانواده،<ref>(عبدالرحیم موگهی، قم دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ ۱۳، ۱۳۷۰)</ref> احکام نماز،<ref>(عبدالرحیم موگهی، قم، شفق، ۱۳۷۲)</ref> احکام ازدواج،<ref>(عبدالرحیم موگهی، قم، شفق، ۱۳۷۲)</ref> منتخب توضیح المسائل امامخمینی،<ref>(عبدالرحیم موگهی، قم، محدث، بیتا، جیبی)</ref> احکام آبها، مطهرات و نجاسات،<ref>(محمد وحیدی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۵)</ref> روشی در تدریس احکام،<ref>(علیمحمد اسدی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۵)</ref> احکام نماز، وقتشناسی، قبلهشناسی،<ref>(محمد وحیدی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۵)</ref> احکام تقلید و اجتهاد امامخمینی،<ref>(عبدالرحیم موگهی، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۶)</ref> احکام بانوان و مادران،<ref>(عبدالرحیم موگهی، قم، شفق، ۱۳۷۷)</ref> منتخب توضیح المسائل،<ref>(کمالالدین خدامی، قم، شفق، چاپ دوم، ۱۳۷۷)</ref> رساله آموزشی،<ref>(رضا قربانیان، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۷)</ref> احکام بانوان<ref>(محمد وحیدی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۸)</ref> و احکام دختران.<ref>(محمد وحیدی، قم، عصمت، ۱۳۷۸)</ref> |
|
| |
|
| کمالوند در سال ۱۳۰۸ در حالیکه دوران تحصیل خود را تکمیل و از استادان خود اجازه اجتهاد گرفته بود، به دلیل تشدید فشار بر حوزههای علمیه (صباغی، ۳؛ کمالوند، ۹)، عازم زادگاه خود خرمآباد شد و به ترویج احکام دین و ارشاد و هدایت مردم پرداخت (عیدی، ۲۶) و در مدت پانزده سال اقامت در خرمآباد که عمده آن مصادف اوج قدرت رضاشاه پهلوی و محدودیت شدید فعالیتهای دینی و مذهبی بود، تشکیل مجالس عزاداری، منبر و خطابه در منزل، نماز جماعت در مسجد جامع شهر و درس تفسیر پرمخاطب و تأثیرگذار را در کارنامه خود ثبت کرده است (همان، ۲۶ ـ ۲۷). وی در دوره اختناق رضاشاه از افراد انگشتشماری بود که به سبب اجازه اجتهاد از حائری یزدی و اصفهانی مجاز به پوشیدن لباس روحانیت بود (صباغی، ۳).
| | رساله توضیح المسائل با حواشی برخی مراجع تقلید معاصر نیز چند گونه و بارها به چاپ رسیده است؛ نمونه معروف آن توضیح المسائل امامخمینی، چاپ و نشر انتشارات اسلامی وابسته به [[جامعه مدرسین حوزه علمیه قم]] است که با بیش از ده حاشیه منتشر شده است. این رساله تا کنون به زبانهای چندی ترجمه شده و ناشران پرشماری در سراسر دنیا آن را چاپ و منتشر ساختهاند<ref>(شیرازی، کتابشناسی توصیفی سیری در آثار ارزشمند امامخمینی، ۱۰۲)</ref> و از این نظر هیچ رساله عملیهای به اندازه آن، با اقبال عمومی روبهرو نشده است.<ref>(عماد دشتی، کتابشناسی موضوعی ـ توصیفی آثار امام راحل، ۴۲)</ref> |
| | |
| با هجرت بروجردی به قم در سال ۱۳۲۳، کمالوند نیز به قم مهاجرت کرد و در کنار تدریس سطوح عالی، مکاسب، کفایه و درس خارج (طاهری خرمآبادی، ۱/۵۴ و ۶۲)، از همراهان و مشاوران مخصوص بروجردی شد و در شورای استفتای وی شرکت میکرد (عیدی، ۲۹ ـ ۳۲) و مسئول پاسخگویی به استفتائات دفتر او بود (کمالوند، ۹)؛ چنانکه بروجردی در حل مشکلات حوزه بهویژه حوزه شهرستانها و مشکلات سیاسی و اجتماعی و ارتباط با رجال سیاسی کشور، از همکاری وی بهره میبرد (همان، ۳۱). امامخمینی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، خاطرهای از روحالله کمالوند را مربوط به همین سالها و دیدار او با سیدابوالقاسم کاشانی در دوره کوتاه تبعید در قلعه فلکالافلاک خرمآباد بازگو کرده است که طی آن کاشانی در حضور کمالوند، پاسخ فرمانده ارتش منطقه مبنی بر دخالتنکردن در سیاست را با شجاعت و تحقیر فرمانده داده است (۱۳/۴۳۰ ـ ۴۳۱) (← مقاله کاشانی، سیدابوالقاسم). کمالوند در این دوره از اقامت در قم، سه سال همسایه دیوار به دیوار امامخمینی در محله یخچالقاضی بود (کمالوند، ۹). | |
| | |
| در سال ۱۳۲۸ کمالوند همراه امامخمینی، گلپایگانی، سیدمحمد محقق داماد و مرتضی حائری یزدی، طی یک نامه سرگشاده، درباره شایعه موافقت بروجردی با تشکیل مجلس مؤسسان، از وی سؤال کردند و او در پاسخ، این شایعه را رد کرد (← امامخمینی، ۱/۲۶). در پی تقاضای گروهی از تجار و مردم خرمآباد از بروجردی (طاهری خرمآبادی، ۱/۵۴؛ حیدریان، ۱/۱۳۶)، وی طی نامهای به کمالوند، ضمن قدردانی از وی، اظهار داشت با اینکه به حضور او در قم نیاز دارد، اما برای مصلحت اسلام و مسلمانان وی را به خرمآباد میفرستد (حریم امام، ۴) و کمالوند پس از هفت سال سکونت دوباره در قم، در سال ۱۳۲۹ به دستور بروجردی و برای احیای حوزه علمیه خرمآباد عازم این شهر شد و به مدیریت حوزه این شهر (حوزه کمالیه) پرداخت (طاهری خرمآبادی، ۱/۵۴ و ۶۳؛ عیدی، ۳۷؛ دالوند، ۱/۳۴۹ ـ ۳۵۰).
| |
| | |
| کمالوند در خرمآباد با یک برنامهریزی منظم، درسهایی چون انشا و خط، حساب و هندسه، تاریخ و جغرافیا و زبانهای خارجی بهویژه انگلیسی را در کنار درسهای اصلی حوزه، جزء برنامههای تحصیلی طلاب قرار داد و به تربیت دینی و بعد معنوی طلبهها اهتمام ویژه داشت (عیدی، ۴۰ و ۵۸ ـ ۶۰)؛ چنانکه پیوسته بر وضع آموزشی مدرسه نظارت میکرد و خود نیز روزانه دو درس سطح و دو درس خارج برای طلاب مدرسه میداد (همان، ۴۹). او همچنین به شهریه طلاب حساس بود و با ثروت شخصیای که داشت، نمیگذاشت شهریه طلبههای مدرسه متوقف شود (مروجی، ۷)؛ به گونهای که به گفته خودش تا سال ۱۳۴۳، هفتصد هزار تومان از اموال شخصی خود را برای حوزه علمیه خرمآباد هزینه کرده است (همان، ۸).
| |
| | |
| کمالوند با همه مقامات علمی و اجتماعیای که داشت، در برابر مردم بسیار متواضع بود (طاهری خرمآبادی، ۱/۶۳) و به هر کس که بر او وارد میشد، احترام میکرد؛ چنانکه مقید بود تا جایی که بتواند با بازدید هر کس که به دیدن او میآمد، از او قدرشناسی کند (همان، ۱/۶۴؛ عیدی، ۷۷؛ حیدریان، ۱/۱۳۸)؛ از اینرو در میان مردم محبوبیت ویژهای داشت و از نفوذ سیاسی ـ اجتماعی در اندازه یک مرجع تقلید برخوردار بود (حیدریان، ۱/۱۳۸). مهذببودن، اهل کرامت و آقایی، صداقت، رفاقت و صفا از ویژگیهای اخلاقی کمالوند شمرده شده است؛ ویژگیهایی که به وی نفوذی بیش از شهر خود بخشیده بود (علوی بروجردی، ۶). وی به سبب ارتباطات گسترده مردمی و جایگاه و پایگاه مستحکم اجتماعی، در میان نمایندگان مجلس، وزرا و صاحبمنصبان حکومتی نیز دوستان بسیاری داشت و در مواقع لزوم از این نفوذ برای رفع مشکلات مردم و اجتماع استفاده میکرد (عیدی، ۶۹). وی در رفع نیازهای مردم میکوشید و چنانکه گفته شده، کمتر کسی از در خانه او دست خالی بر میگشت (همان، ۷۲). به دلیل همین روحیه، گاهی بروجردی نیز از ایشان میخواست به حل مشکلات حوزه و روحانیت بپردازد (همان، ۸۳ ـ ۸۴)؛ چنانکه یک بار از طرف وی، به نجف اشرف مسافرت کرد و با سیدمحسن حکیم و سیدمحمود شاهرودی از مراجع وقت نجف، به گفتگو پرداخت (طاهری خرمآبادی، ۱/۶۸). وی در بسیج مردم علیه گروههای منحرف در خرمآباد، مانند حزب توده نیز نقش بسزایی داشت و با سخنرانیهای خود از گسترش افکار انحرافی آنان جلوگیری میکرد (همان، ۱/۷۴؛ حیدریان، ۱/۱۳۹؛ دالوند، ۱/۳۵۹).
| |
| | |
| کمالوند اعتقاد داشت روحانی نباید از حوادث جامعه خود غافل باشد؛ از اینرو در مسائل سیاسی هم دخالت میکرد (حیدریان، ۱/۱۳۹)؛ ازجمله با اجازه بروجردی در انتخابات دوره هفدهم مجلس شورای ملی (۱۳۳۰) برای شهر خرمآباد نامزد معرفی کرد و موفق شد نامزد مورد نظر خود را راهی مجلس کند و به دنبال آن نفوذ وی به دوایر دولتی و ارتش نیز گسترش یافت (طاهری خرمآبادی، ۱/۶۴)؛ چنانکه در سال ۱۳۳۰ میزبان هفت تن از تبعیدیهای فداییان اسلام به سرپرستی علیاصغر مروارید در خرمآباد بود (حریم امام، ۴). در گزارشهای ساواک به فعالیتهای وی به نفع نهضت ملی نفت اشاره شده است (مرکز بررسی اسناد تاریخی، ۳۳ و ۴۴). وی در مناسبتهای مختلف، با مسافرت به تهران، قم و مشهد در جریان مسائل بهویژه قضایای مربوط به بروجردی قرار میگرفت؛ چنانکه در سال ۱۳۳۳، در جریان مبارزه بروجردی با بهائیان، برای حمایت از وی به قم مسافرت کرد و با وی و امامخمینی، گلپایگانی، سیدکاظم شریعتمداری، سیدشهابالدین مرعشی نجفی، سیدمحمد محقق داماد، مرتضی حائری یزدی و نماینده فداییان اسلام به رایزنی پرداخت؛ سپس با مسافرت به تهران و مذاکره با علمای آنجا و دولت، موضوع را به نمایندگی از بروجردی پیگیری کرد (طاهری خرمآبادی، ۱/۶۷).
| |
| | |
| کمالوند در این سالها به نوعی واسطه بروجردی با محمدرضا پهلوی، دربار و دولت بود و هر وقت مسئلهای میان حوزه و حاکمیت پیش میآمد و یا از سوی بروجردی به او محول میشد، اقدام میکرد (کمالوند، ۹). وی در این دوره یک بار پیش از دیدار با محمدرضا پهلوی از امامخمینی نیز درخواست دیدار کرد که ایشان آن را به مصلحت ندانسته، به پس از دیدار وی با محمدرضا پهلوی موکول کرد (همان، ۱۰). کمالوند در عین حال، پیشنهاد مکرر کمک مالی از سوی نمایندگان پهلوی به حوزه علمیه خرمآباد را رد کرد (همان؛ آذری، ۱۲). وی پس از رحلت بروجردی به پیروان خود میگفت «من مقلد حاجآقا روحالله خمینی هستم و شما هم میتوانید مقلد ایشان باشید» (آذری، ۱۲).
| |
| | |
| کمالوند در نهضت اسلامی ایران به رهبری امامخمینی نیز با ایشان همراه بود و به سبب نفوذی که در دستگاه رژیم پهلوی داشت، رابط رژیم و امامخمینی بود (حیدریان، ۱/۱۳۹). این مسئولیت بهویژگی شخصیتی کمالوند بر میگشت که علاوه بر سیاستمداری چیرهدست، با فنون دیپلماسی آشنایی کامل داشت (علوی بروجردی، ۶). وی در جریان لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی، بارها به امامخمینی نامه نوشت و برای هر نوع کاری اعلام آمادگی کرد (← دالوند، ۲/۲۹ ـ ۳۰) و اعلام داشت هر وقت ایشان صلاح بداند به تهران رفته، با سران حکومت مذاکره میکند و یا اگر دستور دهد بازار استان را تعطیل میکند (طاهری خرمآبادی، ۱/۱۴۷). وی همچنین طی اعلامیهای اعتراضآمیز خطاب به نخستوزیر، لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی را مغایر موازین شرعی و قانون اساسی و موجب نگرانی مراجع تقلید دانست و از دولت خواست برای جلوگیری از هر گونه آشوب که در نتیجه بیاعتنایی به افکار مسلمانان بروز خواهد کرد، و رفع نگرانی از مراجع تقلید و مسلمانان به الغای تصویبنامه اقدام کند (دوانی، ۴ ـ ۳/۱۲۳ ـ ۱۲۴؛ حیدریان، ۱/۱۴۰).
| |
| | |
| در نخستین شب پس از لغو لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی، امامخمینی در بیت خود در جمع طلاب، از پشتیبانی علمای شهرستانها یاد کرد؛ بهویژه از کمالوند تشکر کرد و او را از ارکان کشور و صاحبنفوذ نه تنها در خرمآباد، بلکه در غرب کشور دانست (طاهری خرمآبادی، ۱/۱۴۷). ایشان همچنین طی نامهای از همراهى کمالوند در قیام علیه لایحه انجمنهاى ایالتى و ولایتى تشکر کرد و ضمن بیان تلخی و شیرینیهای این مبارزه، تصریح کرد در این مدت به مطالعه شخصیت مبارزان پرداخته، اذعان داشت کمالوند در صف نخست بوده است. ایشان همچنین با آرزوی اجر و پاداش الهی برای کمالوند اخلاص وی را تبریک گفت و به بیدارشدن دشمن پس از پیروزی روحانیت، هشدار داد و خود را نیازمند همفکرى با امثال کمالوند دانست تا راه صحیح مقابله با ترفندهای رژیم پیدا گردد (۱/۱۳۹).
| |
| | |
| کمالوند در ماجرای مخالفت با همهپرسی انقلاب سفید در بهمن ۱۳۴۱ نیز نقش منحصر به فردی ایفا کرد. پس از اعلام برگزاری همهپرسی انقلاب سفید از سوی محمدرضا پهلوی، امامخمینی در مرحله نخست، مراجع تقلید و برخی علما ازجمله کمالوند را به جلسهای فراخواند و در آن مقرر شد یکی از شخصیتهای حکومتی به قم دعوت شود و مراجع توسط وی از منظور پهلوی از این کار خلاف قانون مطلع گردند و نظر مرجعیت را نیز به او ابلاغ کنند (دوانی، ۴ ـ ۳/۱۸۲ ـ ۱۸۳؛ طاهری خرمآبادی، ۱/۱۵۲). وقتی مذاکرات چندباره مراجع تقلید ازجمله امامخمینی، با سلیمان بهبودی نمایده دولت نتیجه نداد، آنان تصمیم گرفتند کمالوند را به دیدار پهلوی بفرستند تا از انگیزه وی درباره همهپرسی آگاه شوند (دوانی، ۴ ـ ۳/۱۸۳).
| |
| | |
| کمالوند در دیدار با محمدرضا پهلوی بیپروا، خواستها و آرمانهای علما و روحانیان را به اطلاع او رساند (مؤسسه تنظیم، پاورقی صحیفه، ۱/۱۹۲)؛ اما او ضمن ردّ قاطع عقبنشینی از همهپرسی و مساویدانستن آن با فروپاشی رژیم خود، به انتقاد از روش مراجع قم پرداخت و اظهار داشت روحانیان ایران باید شاهدوستی را از علمای اهل تسنن بیاموزند که پس از هر فریضه برای شاه کشورشان دعا میکنند. کمالوند در پاسخ، این عمل علمای اهل سنت را ناشی از آن دانست که آنان خود را مأمور رسمی دولت میدانند؛ اما علمای شیعه در تاریخ هزار ساله خود، هیچگاه مأمور حکومتها نبوده و نخواهند بود. وی در این دیدار به پهلوی یادآور شد در حالیکه همهپرسی در قانون اساسی پیشبینی نشده و خود وی دولت محمد مصدق را به جرم همهپرسی تحت تعقیب قرار داده، اکنون چگونه به آن دست میزند؟ پهلوی برای فرار از این استدلال، اقدام خود را «تصویب ملی» خواند، نه رفراندوم (روحانی، ۱/۲۵۵؛ مدنی، ۲/۱۲). پس از این دیدار، مطبوعات وابسته به حکومت نیز عنوان تصویب ملی را بهجای رفراندوم به کار میبردند (دوانی، ۴ ـ ۳/۱۸۳ ـ ۱۸۴).
| |
| | |
| کمالوند پس از دیدار با پهلوی نتیجه آن را در جمع مراجع قم ازجمله امامخمینی، به اطلاع آنان رساند. امامخمینی در این جلسه، آینده را تاریک و مسئولیت علما را سنگین شمرد و هشدار داد مبارزه با همهپرسی انقلاب سفید متفاوت با مبارزه با لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی خواهد بود؛ زیرا طرف مبارزه در آن مرحله دولت بود، اما طرف این دوره شخص محمدرضا پهلوی و حیثیت رژیم پهلوی است؛ از اینرو نباید عقبنشینى رژیم را انتظار داشت و در عین حال، مخالفت و مبارزه با آن از وظایف حتمی روحانیت به شمار میرود؛ زیرا خطرى که اکنون عموم مردم را تهدید مىکند بزرگتر از آن است که بتوان از آن چشم پوشید (صحیفه، ۱/۱۳۳ ـ ۱۳۴). در این جلسه مقرر شد هر یک از مراجع طی اعلامیهای رفراندوم را تحریم کنند (دوانی، ۴ ـ ۳/۱۸۴ ـ ۱۸۵). مدرسان برجسته حوزه علمیه قم نیز طی جلسهای با کمالوند، از نتیجه دیدار وی با پهلوی آگاه شدند (طاهری خرمآبادی، ۱/۱۶۵). امامخمینی پس از صدور اعلامیه تحریم رفراندوم، آن را به دست نماینده خود سیدحسن طاهری خرمآبادی برای کمالوند و دیگر علمای خرمآباد فرستاد. آنان نیز طی جلسهای برای تعطیلی بازار و راهپیمایی برنامهریزی کرده بودند که با ممانعت شدید مأموران حکومتی روبهرو شد (همان، ۱/۱۵۲ ـ ۱۵۳). طاهری خرمآبادی از دیدار غیرعلنی دیگری میان کمالوند و محمدرضا پهلوی در اسفند ۱۳۴۱، خبر میدهد که به پیشنهاد علمای تهران، همچون میرزااحمد آشتیانی (← مقاله آشتیانی، میرزااحمد) و سیدمحمد بهبهانی (← مقاله بهبهانی، سیدمحمد)، صورت گرفته، اما نتیجهای دربر نداشته است (همان، ۱/۱۶۰ ـ ۱۶۱).
| |
| | |
| کمالوند در جریان حمله مأموران رژیم پهلوی به مدرسه فیضیه در فروردین ۱۳۴۲ در قم حضور داشت و به رایزنی با امامخمینی و دیگر علمای حوزه دراینباره پرداخت (همان، ۱/۱۶۹). وی پس از این حادثه، طی اعلامیهای به همراه علمای خرمآباد حمایت خود را از مراجع تقلید اعلام داشت (دوانی، ۴ ـ ۳/۲۵۷). پس از این حادثه، سیدکاظم شریعتمداری به کمالوند پیشنهاد داد با دیدار دوباره با پهلوی به این اختلافات پایان دهد؛ اما وی پس از مشورت با امامخمینی و مخالفت ایشان، آن را رد کرد (طاهری خرمآبادی، ۱/۱۷۶ ـ ۱۷۸). امامخمینی در دیدار خداحافظی کمالوند با ایشان، خطاب به وی اظهار داشت باید شیخفضلاللههایی وجود داشته باشند و کمالوند باید یکی از آنان باشد (همان، ۱/۱۸۶).
| |
| | |
| پس از فروکشکردن نسبی قضایای مربوط به حمله به مدرسه فیضیه، دولت از طریق یکی از اقوام کمالوند از وی خواست میان دولت و روحانیت پادرمیانی کند (دالوند، ۲/۵۱). کمالوند پیش از هر چیز با اعزام نماینده، نظر امامخمینی را جویا شد و ایشان با این شرط که کمالوند به نمایندگی از دولت واسطهگری کند، با آن موافقت کرد. در پی آن کمالوند به صورت پنهانی وارد قم شد و پس از مذاکره خصوصی با امامخمینی به تهران رفت و پس از دریافت نظر دولت، به قم بازگشت (طاهری خرمآبادی، ۱/۱۸۸ ـ ۱۸۹). وی در این دوره با اسدالله علم نخست وزیر و محمدرضا پهلوی دیدار کرد (سهرابی مقدمی و عبدالهی چیرانی، ۴۵). پس از این دیدار، امامخمینی در پاسخ علی نخعی فرستاده رژیم که از اعزام کمالوند به تهران و مصالحه با دولت ابراز خوشحالی کرده بود، تصریح کرد، کمالوند از طرف ایشان نرفته است؛ بلکه دیدار وی به درخواست دولت بوده و حتی ایشان به کمالوند گوشزد کرده است مادامى که دولت عَلَم در رأس کار باشد، با هیچکسی مذاکره نخواهد کرد و ایشان با شرایط موجود مذاکره سران حوزه علمیه با دولت را خودکشی روحانیت میداند و تا آنجا که اختیار روحانیت با اوست، تن به چنین صلح و اصلاحى نخواهد داد (صحیفه، ۱/۱۹۲). ساواک در گزارش خود از شایعات مربوط به این دیدار در خرمآباد، به نظر مخالف امامخمینی نسبت به آن اشاره کرده است (مرکز بررسی اسناد تاریخی، ۶۰).
| |
| | |
| در این میان، اعزام طلاب به سربازی از سوی دولت، موجب ناراحتی کمالوند و پیام تند وی به دولت شد. پس از چندبار رد و بدلکردن پیام میان دولت و کمالوند، ایشان شروط مراجع تقلید ازجمله امامخمینی را که پس از جلسات مکرر با آنان گرفته بود، به دولت ابلاغ کرد. برکناری اسدالله علم از نخستوزیری، عذرخواهی رسمی دولت از روحانیت و ملغیکردن قوانین خلاف شرع و قانون، سه شرط روحانیت بود که از سوی رژیم پذیرفته نشد و کمالوند به خرمآباد بازگشت (طاهری خرمآبادی، ۱/۱۸۷ ـ ۱۹۷؛ خدابخشی، ۸۸).
| |
| | |
| پس از دستگیری امامخمینی در وقایع پانزده خرداد ۱۳۴۲، کمالوند به مهاجرت تاریخی علما به تهران پیوست و همراه آنان خواستار آزادی امامخمینی شد. وی در این دوره نیز به نمایندگی از علمای مهاجر با محمدرضا پهلوی دیدار کرد و از سلامتی امامخمینی اطمینان به دست آورد (فردوسیپور، ۵۸ ـ ۵۹). گفته شده وی در این دوره هشت بار با محمدرضا پهلوی دیدار و او را از اعدام امامخمینی منصرف کرد؛ اما خود از سوی پهلوی به مشهد تبعید شد (کمالوند، ۱۰). در گزارشی دیگر، کمالوند پس از چندی، با مخالفت رژیم برای حضور علما در تهران، نخست بهاجبار به دماوند مهاجرت کرد و سپس با فشار رژیم به خرمآباد بازگشت (دوانی، ۴ ـ ۳/۴۹۹؛ طاهری خرمآبادی، ۱/۲۶۰؛ حیدریان، ۱/۱۴۰). وی در نگاه کلی، قیام ۱۵ خرداد را بسیار خوب و بهموقع میدانست؛ زیرا پهلوی در دیدار با وی با بیاعتنایی عنوان کرده بود روحانیت پشتوانه مردمی ندارد و با چند طلبه و چند مرید کاری از دستش بر نمیآید؛ اما حادثه خونین ۱۵ خرداد و حرکت مردمی و کشتار آنان توسط رژیم ثابت کرد آنچه در ذهن پهلوی میگذرد، بیپایه و اساس است (طاهری خرمآبادی، ۱/۱۶۱ ـ ۱۶۲).
| |
| افزون بر مکاتبات و مذاکرات یادشده، نامههای احوالپرسی دوستانه نیز میان کمالوند و امامخمینی رد و بدل شده و برخی از آنها در دسترس است (← امامخمینی، ۱/۱۴۰ و ۳۱۷).
| |
| | |
| روحالله کمالوند در ۱۶ اردیبهشت ۱۳۴۳ به علت بیماری قلبی در تهران درگذشت (عیدی، ۹۲؛ دالوند، ۲/۷۵). امامخمینی که از درگذشت دوست قدیمی خود متأثر و غمگین شده بود، سعید اشراقی و علیاکبر اسلامی تربتی را برای استقبال از جنازه وی به تهران فرستاد و اشراقی در میانه راه در جمع تشییعکنندگان سخنرانی کرد و پیام همدردی امامخمینی را به جمعیت عزادار اعلام کرد؛ چنانکه خود امامخمینی در تشییع جنازه قم که از مسجد امامحسن عسکری(ع) برگزار شد، شرکت کرد و این مراسم با شعارهایی در ستایش امامخمینی و حمایت از ایشان، به مراسمی سیاسی تبدیل شد (طاهری خرمآبادی، ۱/۲۸۶ ـ ۲۸۸؛ حیدریان، ۱/۱۴۱ ـ ۱۴۲). پس از تشیع جنازه کمالوند و دفن وی در حرم فاطمه معصومه(س)، امامخمینی برای کمالوند مجلس ختم برگزار کرد و در مجالس ختمی که از سوی مراجع تقلید (سیدمحمدرضا گلپایگانی و سیدشهابالدین مرعشی نجفی) برگزار شد نیز شرکت کرد و پس از برگزاری مراسم چهلم نیز عیسی جزایری از علمای خرمآباد به همراه شماری از مردم آن شهر به دیدار امامخمینی در قم رفتند و از حضور ایشان در مراحل مختلف عزاداری سپاسگزاری کردند (مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۹/۱۵۳؛ طاهری خرمآبادی، ۱/۲۹۴؛ حیدریان، ۱/۱۴۳).
| |
| | |
| از کمالوند یک پسر و چهار دختر، باقی مانده است (عیدی، ۲۶). همایش ملی «بزرگداشت پنجاهمین سالگرد ارتحال آیتالله کمالوند» نیز در ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۳ با حضور شخصیتهای حوزوی و دانشگاهی در خرمآباد برگزار شد و در آن، ابعاد شخصیت علمی، اخلاقی و سیاسی وی بررسی و معرفی شد.
| |
| ==پانویس== | | ==پانویس== |
| {{پانویس}} | | {{پانویس|۲}} |
| ==منابع== | | ==منابع== |
| {{منابع}} | | {{منابع}} |
| * آذری، علی، نگاهی به شخصیت و زندگی آیتالله روحالله کمالوند خرمآبادی، چاپشده در مجله حریم امام، شماره ۳۶۷، ۱۳۹۸ش. | | * احمدی فقیه یزدی، محمدحسن، سیری در آثار و تألیفات حضرتآیةالله العظمی امامخمینی، تهران، مدرس، چاپ اول، ۱۳۶۸ش. |
| * امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش. | | * استادی، رضا، تألیفات و آثار حضرت امامخمینی، مجله مشکوة، شماره ۲۳ ـ ۲۴، ۱۳۶۸ش. |
| * حریم امام، مجله، اساتید مرحوم آیتالله کمالوند، شماره ۳۶۷، ۱۳۹۸ش. | | * امامخمینی، سیدروحالله، رساله نجاة العباد، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش. |
| * حیدریان، محمدرضا، روحالله کمالوند خرمآبادی، سفیر قیام، چاپشده در ستارگان حرم، قم، زائر، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
| | * جناتی، محمدابراهیم، ادوار فقه و کیفیت بیان آن، تهران، کیهان، چاپ اول، ۱۳۷۴ش. |
| * خدابخشی، حاجیرضا، انقلاب اسلامی و لرستان، قم، دارالنشر اسلام، ۱۳۷۲ش.
| | * دوانی، علی، مفاخر اسلام، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ چهارم، ۱۳۷۹ش. |
| * دالوند، حمیدرضا، انقلاب اسلامی در لرستان، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۹۱ش.
| | * روحانی، سیدحمید، حاجآقامجتبی تهرانی، شاگرد دلباخته مکتب امام، فصلنامه ۱۵ خرداد، شماره ۳۴، ۱۳۹۱ش. |
| * دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۷۷ش. | | * شیرازی، علی، کتابشناسی توصیفی سیری در آثار ارزشمند امامخمینی، مجله معرفت، شماره ۳۱، ۱۳۷۸ش. |
| * روحانی، سیدحمید، نهضت امامخمینی، تهران عروج، چاپ پانزدهم، ۱۳۸۱ش. | | * عقیقی بخشایشی، عبدالرحیم، فقهای نامدار شیعه، قم، نوید اسلام، چاپ سوم، ۱۳۷۶ش. |
| * سهرابی مقدمی شهیدانی، میثم عبداللهی چیرانی، نقدی بر مدخل خمینی روحالله در دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، تهران، بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۹۵ش.
| | * عماد دشتی، صدرالدین، کتابشناسی موضوعی ـ توصیفی آثار امام راحل، مجله حضور (ویژهنامه هشتمین سالگرد رحلت امامخمینی)، ۱۳۷۶ش. |
| * صباغی، روحالله، دو آقاروحالله در قم، چاپشده در مجله حریم امام، شماره ۳۶۷، ۱۳۹۸ش.
| | * متین، مجله، آشنایی با دفتر مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی در قم، شماره ۲، ۱۳۷۸ش. |
| * طاهری خرمآبادی، حسن، خاطرات آیتالله طاهری خرمآبادی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۷ش. | | * مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، امام در آینه اسناد، سیر مبارزات امامخمینی به روایت اسناد شهربانی، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۳ش. |
| * علوی بروجردی، سیدمحمدجواد، نگاهی به شخصیت و زندگی آیتالله روحالله کمالوند خرمآبادی، چاپشده در مجله حریم امام، شماره ۳۶۷، ۱۳۹۸ش.
| |
| * عیدی، حمید، آیت کمال، آیتالله کمالوند به روایت حجتالاسلام و المسلمین دکتر حمید عیدی، به اهتمام رمضان تیموری، قم، آیین احمد(ص)، چاپ اول، ۱۳۹۳ش. | |
| * فردوسیپور، اسماعیل، خاطرات حجتالاسلام و المسلمین فردوسیپور، تدوین فرامرز شعاعحسینی و رحیم روحبخش، تهران، عروج، چاپ اول، ۱۳۸۷ش. | |
| * کمالوند، حسن، نگاهی به شخصیت و زندگی آیتالله روحالله کمالوند خرمآبادی، چاپشده در مجله حریم امام، شماره ۳۶۷، ۱۳۹۸ش.
| |
| * مدنی، سیدجلالالدین، تاریخ سیاسی معاصر ایران، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ نهم، ۱۳۷۸ش. | |
| * مرکز بررسی اسناد تاریخی، آیتالله روحالله کمالوند به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۹۱ش.
| |
| * مروجی، محمدکریم، نگاهی به شخصیت و زندگی آیتالله روحالله کمالوند خرمآبادی، چاپشده در مجله حریم امام، شماره ۳۶۷، ۱۳۹۸ش.
| |
| * مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، پاورقی صحیفه امام، تألیف امامخمینی، تهران، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش. | |
| * مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۶ش. | | * مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۶ش. |
| {{پایان}} | | {{پایان}} |
| مهدی پورحسین
| | ابوالفضل یغمایی |
Salehi/صفحه تمرین۱|
عنوان | رساله توضیح المسائل |
---|
نویسنده | امامخمینی |
---|
زبان | فارسی |
---|
تعداد جلد | ۱جلد |
---|
|
ناشر | مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی |
---|
محل نشر | تهران |
---|
تاریخ نشر | ۱۳۷۸ش |
---|
رساله توضیح المسائل، رساله عملیه امامخمینی برای عموم مردم؛ فارسی.
در گذشته نوعاً رسالههای احکام شرعی به زبان عربی نگاشته میشده است، اما با فزونی شیعیان فارسیزبان، برخی مراجع دینی بر آن شدند که فتاوای خود را به زبان فارسی در اختیار آنان قرار دهند. جامع عباسی شیخ بهایی (م۱۰۳۰ق) نخستین رساله از این دست است.[۱] از آن پس کتابهای بسیاری با عنوان «رساله عملیه» نگاشته شده که دربردارنده احکام مورد نیاز مقلدان بوده است. این رسالهها عمدتاً دربردارنده احکام طهارت، نماز و روزه و گاه احکام خمس، زکات و حج بوده است. از قرن چهاردهم هجری، مراجع تقلید بر رسالههای فقهای سابق حاشیه مینوشتند اما پس از آن سیدحسین بروجردی رساله عملیهای با عنوان «توضیح المسائل» منتشر کرد و مراجع تقلید پس از او نیز با مبنا قراردادن آن، فتاوای خود را عرضه میکردند.[۲]
امامخمینی همانند فقهای معاصر خود نخست بر رساله بروجردی حاشیه نوشت[۳] که در دوره مرجعیت ایشان به صورت مستقل به چاپ رسید؛ سپس مجتبی تهرانی که مورد وثوق امامخمینی بود، حاشیههای ایشان را در متن درج کرد[۴] و به تایید امامخمینی رسید و در خرداد ۱۳۴۲ منتشر گردید.[۵] این رساله جانشین رساله نجاة العباد امامخمینی شد که پیش از آن با اصرار و همت برخی از شاگردان ایشان، تدوین و منتشر شده بود.
- (ببینید: حاشیه بر رساله توضیح المسائل و رساله نجاة العباد)
رساله امامخمینی، دربرگیرنده احکام تقلید، طهارت، نماز، روزه، خمس، زکات، حج، خرید و فروش، شرکت، صلح، اجاره، جعاله، مزارعه، مساقات، محجوران، وکالت، قرض، حوالهدادن، رهن، ضمان، کفالت، ودیعه، عاریه، نکاح، طلاق، غصب، مال پیداشده، سربریدن و شکار حیوانات، خوردنیها و آشامیدنیها، نذر و عهد و قسم، وقف، وصیت و ارث میباشد و ابوابی چون قضا و شهادات و حدود و دیات و قصاص، مانند توضیح المسائل دیگر مراجع در آن نیامده است. این کتاب افزودههایی با عنوانهای احکام امر به معروف و نهی از منکر، دفاع، احکام نماز جمعه، مسائلی درباره سفته، سرقفلی، معاملات بانکی، بیمه و بختآزمایی، تلقیح و احکام تشریح، پیوند اعضا و بعضی از استفتائات جدید و یک خاتمه دارد که با عنوان مسائل متفرقه آمده است. این پیوستها در کتاب تحریر الوسیله امامخمینی با عنوان «المسائلالمستحدثه» آمده و احکامی از آن در این رساله به فارسی برگردانده شده است.[۶] ترتیب این رساله با سایر کتابهای فتوایی امامخمینی مانند نجاة العباد فرق میکند.[۷] طرح مسائل مورد ابتلا همچون امر به معروف و نهی از منکر و دفاع، آن را از رسالههای مشابه ممتاز کرده است.[۸]
- (ببینید: مسائل مستحدثه)
رساله توضیح المسائل پیش از انقلاب اسلامی، همانند دیگر آثار امامخمینی از کتابهای ممنوعه به شمار میرفت. در عین حال برخی افراد، ناشران و کتابفروشیها ازجمله سیدمحمدرضا سعیدی تهیه و نشر و پخش رساله امامخمینی را وظیفه خود میدانستند.[۹] سعیدی به مردم نیز توصیه میکرد که رساله ایشان را تهیه کنند[۱۰] و خود نیز فتاوای ایشان را از رساله نقل میکرد.[۱۱] وی حتی در سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) تعهد نداد که در نشر و تشریح مسائل فقهی امامخمینی دخالتی نداشته باشد.[۱۲] در جلد سوم، چهارم و پنجم مجموعه اسناد شهربانی درباره امامخمینی، اسناد بسیاری وجود دارد که شهربانی به دستور ساواک موظف شده است با ناشرانی که رساله ایشان را چاپ میکنند، کتابفروشیهایی که رساله را میفروشند و افرادی که دارای رساله ایشان هستند، برخورد شود و همه نسخههای آن را جمع کند. مأموران افزون بر کتابفروشیها نسخههای رساله ایشان را از کتابخانههای عمومی و دیگر اماکن شخصی نیز جمعآوری کردند.[۱۳] ممنوعیت چاپ و نشر رساله امامخمینی سبب شده بود که گاه بدون نام ایشان و گاه با نام مراجع دیگر انتشار یابد؛[۱۴] چنانکه نام امامخمینی در حواشی ایشان بر رساله توضیح المسائل بروجردی و فتاوای ایشان بر العروة الوثقی با علامت اختصاری «خ» معین شده بود.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مؤسسهها و نهادهای مختلفی به چاپ و انتشار این رساله اقدام کردهاند؛ ازجمله: انتشارات راه امام[۱۵] و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی (۱۳۶۵، بیش از سیزده بار). مرکز پژوهشهای علوم اسلامی و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و ناشران دیگر نیز این رساله را بارها منتشر ساختند. در سال ۱۳۷۸ مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی با بررسی و تطبیق چاپهای مختلف آن، متن صحیحی همراه با پاورقی استفتائات، منتشر کرد. همچنین این کتاب در جلد ۲۹ «موسوعة الامامالخمینی» در سال ۱۳۹۲ش/ ۱۴۳۴ق منتشر شده است. گزیدههایی از رساله توضیح المسائل امامخمینی، همراه بعضی از مسائل تحریر الوسیله نیز برای اصناف مختلف تهیه و چاپ شده است؛ ازجمله: فتاوای امامخمینی در رابطه با جانبازان،[۱۶] احکام جبهه،[۱۷] احکام معلولین و مجروحین،[۱۸] احکام جبهه،[۱۹] احکام خانواده،[۲۰] احکام نماز،[۲۱] احکام ازدواج،[۲۲] منتخب توضیح المسائل امامخمینی،[۲۳] احکام آبها، مطهرات و نجاسات،[۲۴] روشی در تدریس احکام،[۲۵] احکام نماز، وقتشناسی، قبلهشناسی،[۲۶] احکام تقلید و اجتهاد امامخمینی،[۲۷] احکام بانوان و مادران،[۲۸] منتخب توضیح المسائل،[۲۹] رساله آموزشی،[۳۰] احکام بانوان[۳۱] و احکام دختران.[۳۲]
رساله توضیح المسائل با حواشی برخی مراجع تقلید معاصر نیز چند گونه و بارها به چاپ رسیده است؛ نمونه معروف آن توضیح المسائل امامخمینی، چاپ و نشر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم است که با بیش از ده حاشیه منتشر شده است. این رساله تا کنون به زبانهای چندی ترجمه شده و ناشران پرشماری در سراسر دنیا آن را چاپ و منتشر ساختهاند[۳۳] و از این نظر هیچ رساله عملیهای به اندازه آن، با اقبال عمومی روبهرو نشده است.[۳۴]
پانویس
- ↑ (جناتی، ادوار فقه و کیفیت بیان آن، ۲۳۴)
- ↑ (دوانی، مفاخر اسلام، ۱۲/۲۲۲ ـ ۲۲۳)
- ↑ (عقیقی بخشایشی، فقهای نامدار شیعه، ۵۳۵)
- ↑ (استادی، تألیفات و آثار حضرت امامخمینی، ۲۶۷؛ احمدی فقیه، سیری در آثار و تألیفات حضرتآیةالله العظمی امامخمینی، ۳۴)
- ↑ (روحانی، حاجآقامجتبی تهرانی، شاگرد دلباخته مکتب امام، ۳۰ ـ ۳۱)
- ↑ (عماد دشتی، کتابشناسی موضوعی ـ توصیفی آثار امام راحل، ۴۳)
- ↑ (متین، مجله، ۲۹۷)
- ↑ (عماد دشتی، کتابشناسی موضوعی ـ توصیفی آثار امام راحل، ۴۲)
- ↑ (مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۱۱/۲۲، ۳۲۰ و ۳۳۴)
- ↑ (مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۱۱/۱۸ و ۱۳۸)
- ↑ (مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۱۱/۱۹ و ۲۰۸)
- ↑ (مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۱۱/۲۲ و ۳۶۳)
- ↑ (مؤسسه تنظیم، امام در آینه اسناد، ۳/۱۳۸، ۴۱۷، ۴۳۴، ۴۴۴، ۵۱۲؛ ۴/۳، ۳۳ ـ ۳۹، ۶۶، ۷۰، ۷۶ ـ ۷۸ و ۵/۵، ۱۹، ۲۴، ۹۸، ۱۰۰، ۱۳۶)
- ↑ (عماد دشتی، کتابشناسی موضوعی ـ توصیفی آثار امام راحل، ۴۳)
- ↑ (تهران، ۱۳۵۹، ۳۳۷ + ۱۱، وزیری.)
- ↑ (تهران، رجا، ۱۳۶۴)
- ↑ (مرکز بررسی و تحقیقات عقیدتی سیاسی سپاه، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۱۳۶۵)
- ↑ (حسین مهاجر، قم، بینا)
- ↑ (علیمحمد اسدی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۶۶)
- ↑ (عبدالرحیم موگهی، قم دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ ۱۳، ۱۳۷۰)
- ↑ (عبدالرحیم موگهی، قم، شفق، ۱۳۷۲)
- ↑ (عبدالرحیم موگهی، قم، شفق، ۱۳۷۲)
- ↑ (عبدالرحیم موگهی، قم، محدث، بیتا، جیبی)
- ↑ (محمد وحیدی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۵)
- ↑ (علیمحمد اسدی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۵)
- ↑ (محمد وحیدی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۵)
- ↑ (عبدالرحیم موگهی، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۶)
- ↑ (عبدالرحیم موگهی، قم، شفق، ۱۳۷۷)
- ↑ (کمالالدین خدامی، قم، شفق، چاپ دوم، ۱۳۷۷)
- ↑ (رضا قربانیان، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۷)
- ↑ (محمد وحیدی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۸)
- ↑ (محمد وحیدی، قم، عصمت، ۱۳۷۸)
- ↑ (شیرازی، کتابشناسی توصیفی سیری در آثار ارزشمند امامخمینی، ۱۰۲)
- ↑ (عماد دشتی، کتابشناسی موضوعی ـ توصیفی آثار امام راحل، ۴۲)
منابع
ابوالفضل یغمایی