|
|
(۲۵ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| '''گناه'''، نافرمانی از دستورهای [[خداوند تعالی]]. | | {{جعبه اطلاعات کتاب |
| | | تصویر = |
| | | نام عنوان = رساله توضیح المسائل |
| | | نامهای دیگر = |
| | | نامکتاببهفارسی = |
| | | نویسنده = [[امامخمینی]] |
| | | مترجم = |
| | | ترجمهبهدیگرزبانها = |
| | | تاریخ نگارش = |
| | | موضوع = |
| | | سبک = |
| | | زبان = فارسی |
| | | ویراستار = |
| | | به تصحیح = |
| | | به کوشش = |
| | | طراح جلد = |
| | | تعداد جلد = ۱جلد |
| | | تعداد صفحات = |
| | | قطع = |
| | | مجموعه = |
| | | نسخهالکترونیکی = |
| | | ناشر = [[مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی]] |
| | | محل نشر =تهران |
| | | تاریخ نشر =۱۳۷۸ش |
| | | نوبت چاپ = |
| | | شمارگان = |
| | | شابک = |
| | | نوع رسانه = |
| | | وبسایت ناشر = |
| | | مشخصات نشر = |
| | }} |
| | '''رساله توضیح المسائل'''، رساله عملیه [[امامخمینی]] برای عموم مردم؛ فارسی. |
|
| |
|
| ==مفهومشناسی==
| | در گذشته نوعاً رسالههای احکام شرعی به زبان عربی نگاشته میشده است، اما با فزونی [[شیعیان]] فارسیزبان، برخی [[مراجع دینی]] بر آن شدند که فتاوای خود را به زبان فارسی در اختیار آنان قرار دهند. جامع [[عباسی شیخ بهایی]] (م۱۰۳۰ق) نخستین رساله از این دست است.<ref>(جناتی، ادوار فقه و کیفیت بیان آن، ۲۳۴)</ref> از آن پس کتابهای بسیاری با عنوان «رساله عملیه» نگاشته شده که دربردارنده احکام مورد نیاز مقلدان بوده است. این رسالهها عمدتاً دربردارنده احکام [[طهارت]]، [[نماز]] و [[روزه]] و گاه احکام [[خمس]]، [[زکات]] و [[حج]] بوده است. از قرن چهاردهم هجری، مراجع تقلید بر رسالههای فقهای سابق حاشیه مینوشتند اما پس از آن [[سیدحسین بروجردی]] رساله عملیهای با عنوان «توضیح المسائل» منتشر کرد و مراجع تقلید پس از او نیز با مبنا قراردادن آن، فتاوای خود را عرضه میکردند.<ref>(دوانی، مفاخر اسلام، ۱۲/۲۲۲ ـ ۲۲۳)</ref> |
| گناه به معنای جرم، خطا، نافرمانی، تقصیر و تبهکاری است<ref>دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۱۱/۱۷۰۰۶.</ref> که در زبان عربی با واژههایی چون اثم، معصیت، خطیئه، سیئه،<ref>دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۱۱/۱۷۰۰۶.</ref> ذنب و جناح<ref>فراهیدی، کتاب العین، ۸/۱۹۰؛ ابنمنظور، لسان العرب، ۱/۳۸۹ و ۲/۴۳۰.</ref> هممعناست؛ اگرچه میان خود این واژهها نیز تفاوتهایی وجود دارد. در اصطلاح اخلاقی، به هر کردار، گفتار و فکری که خداوند نهی کرده است، گناه گفته میشود.<ref>خواجهنصیر، اوصاف الاشراف، ۲۵ ـ ۲۶؛ تهانوی، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ۱/۸۲۷.</ref> در اصطلاح فقهی نیز گناه، مخالفت با اوامر و نواهی حقتعالی است.<ref>بحرانی، الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهره(ع)، ۱۲/۲۰۳؛ خویی، موسوعة الامامالخویی، ۷/۳۲۴؛ امامخمینی، معتمد الاصول، ۲/۸۶.</ref>
| |
|
| |
|
| اثم به معنای کندی و تأخر است<ref>ابنفارس، معجم مقاییس اللغه، ۱/۶۰.</ref> و برخی آن را عملی که برای انسان حلال نیست، معنا کردهاند.<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ۱۲/۵.</ref> ذنب به عملی میگویند که عاقبت آن شدید باشد<ref>راغب، مفردات الفاظ القرآن، ۳۳۱.</ref> و یا به امری گفته میشود که سرزنش به دنبال داشته باشد.<ref>عسکری، الفروق فی اللغه، ۲۲۸.</ref> به گناه از آنرو که سبب کندی حرکت انسان به سوی نیکیها میشود، اثم و از آنرو که عاقبت بدی به دنبال دارد، ذنب گفته میشود. همچنین خطیئه به آن دسته از بدیها گفته میشود که بدون قصد از انسان سر بزند.<ref>عسکری، الفروق فی اللغه، ۲۲۷.</ref> عصیان به معنای مخالفت با اطاعت و فرمانبرداری است<ref>جوهری، الصحاح تاج اللغة و صحاح العربیه، ۶/۲۴۲۹؛ ابنمنظور، لسان العرب، ۱۵/۶۷.</ref> و سیئه کار زشت و متضاد حسنه است.<ref>راغب، مفردات الفاظ القرآن، ۴۴۱.</ref> جناح به معنای گناه و انحراف از [[حق]] است.<ref>جوهری، الصحاح تاج اللغة و صحاح العربیه، ۱/۳۶۰؛ ابنفارس، معجم مقاییس اللغه، ۱/۴۸۴.</ref> فرق خطیئه با اثم و سیئه در این است که سیئه و اثم بر امری گفته میشود که مقصود اصلی و بالذات بوده و با تعمّد همراه است؛ اما در خطیئه غالباً مقصود از آن امر عرضی و تبعی است.<ref>عسکری، الفروق فی اللغه، ۲۲۷؛ مدنی، ریاض السالکین فی شرح صحیفة سیدالساجدین(ع)، ۵/۱۶۷.</ref>
| | امامخمینی همانند فقهای معاصر خود نخست بر رساله بروجردی حاشیه نوشت<ref>(عقیقی بخشایشی، فقهای نامدار شیعه، ۵۳۵)</ref> که در دوره مرجعیت ایشان به صورت مستقل به چاپ رسید؛ سپس [[مجتبی تهرانی]] که مورد وثوق امامخمینی بود، حاشیههای ایشان را در متن درج کرد<ref>(استادی، تألیفات و آثار حضرت امامخمینی، ۲۶۷؛ احمدی فقیه، سیری در آثار و تألیفات حضرتآیةالله العظمی امامخمینی، ۳۴)</ref> و به تایید امامخمینی رسید و در خرداد ۱۳۴۲ منتشر گردید.<ref>(روحانی، حاجآقامجتبی تهرانی، شاگرد دلباخته مکتب امام، ۳۰ ـ ۳۱)</ref> این رساله جانشین [[رساله نجاة العباد]] امامخمینی شد که پیش از آن با اصرار و همت برخی از شاگردان ایشان، تدوین و منتشر شده بود. |
| | :{{ببینید|حاشیه بر رساله توضیح المسائل|رساله نجاة العباد}} |
| | رساله امامخمینی، دربرگیرنده احکام تقلید، طهارت، نماز، روزه، خمس، زکات، حج، خرید و فروش، شرکت، [[صلح]]، اجاره، جعاله، مزارعه، مساقات، محجوران، وکالت، قرض، حوالهدادن، رهن، ضمان، کفالت، ودیعه، عاریه، [[نکاح]]، [[طلاق]]، [[غصب]]، مال پیداشده، سربریدن و شکار حیوانات، خوردنیها و آشامیدنیها، نذر و عهد و قسم، [[وقف]]، وصیت و ارث میباشد و ابوابی چون قضا و شهادات و [[حدود]] و [[دیات]] و [[قصاص]]، مانند توضیح المسائل دیگر مراجع در آن نیامده است. این کتاب افزودههایی با عنوانهای احکام [[امر به معروف و نهی از منکر]]، دفاع، احکام [[نماز جمعه]]، مسائلی درباره سفته، سرقفلی، معاملات بانکی، بیمه و بختآزمایی، [[تلقیح]] و احکام تشریح، پیوند اعضا و بعضی از استفتائات جدید و یک خاتمه دارد که با عنوان مسائل متفرقه آمده است. این پیوستها در [[کتاب تحریر الوسیله]] امامخمینی با عنوان «المسائلالمستحدثه» آمده و احکامی از آن در این رساله به فارسی برگردانده شده است.<ref>(عماد دشتی، کتابشناسی موضوعی ـ توصیفی آثار امام راحل، ۴۳)</ref> ترتیب این رساله با سایر کتابهای فتوایی امامخمینی مانند [[نجاة العباد]] فرق میکند.<ref>(متین، مجله، ۲۹۷)</ref> طرح مسائل مورد ابتلا همچون امر به معروف و نهی از منکر و دفاع، آن را از رسالههای مشابه ممتاز کرده است.<ref>(عماد دشتی، کتابشناسی موضوعی ـ توصیفی آثار امام راحل، ۴۲)</ref> |
| | :{{ببینید|مسائل مستحدثه}} |
| | رساله توضیح المسائل پیش از [[انقلاب اسلامی]]، همانند دیگر آثار امامخمینی از کتابهای ممنوعه به شمار میرفت. در عین حال برخی افراد، ناشران و کتابفروشیها ازجمله [[سیدمحمدرضا سعیدی]] تهیه و نشر و پخش رساله امامخمینی را وظیفه خود میدانستند.<ref>(مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۱۱/۲۲، ۳۲۰ و ۳۳۴)</ref> سعیدی به مردم نیز توصیه میکرد که رساله ایشان را تهیه کنند<ref>(مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۱۱/۱۸ و ۱۳۸)</ref> و خود نیز فتاوای ایشان را از رساله نقل میکرد.<ref>(مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۱۱/۱۹ و ۲۰۸)</ref> وی حتی در [[سازمان اطلاعات و امنیت کشور]] ([[ساواک]]) تعهد نداد که در نشر و تشریح مسائل فقهی امامخمینی دخالتی نداشته باشد.<ref>(مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۱۱/۲۲ و ۳۶۳)</ref> در جلد سوم، چهارم و پنجم مجموعه اسناد شهربانی درباره امامخمینی، اسناد بسیاری وجود دارد که شهربانی به دستور ساواک موظف شده است با ناشرانی که رساله ایشان را چاپ میکنند، کتابفروشیهایی که رساله را میفروشند و افرادی که دارای رساله ایشان هستند، برخورد شود و همه نسخههای آن را جمع کند. مأموران افزون بر کتابفروشیها نسخههای رساله ایشان را از کتابخانههای عمومی و دیگر اماکن شخصی نیز جمعآوری کردند.<ref>(مؤسسه تنظیم، امام در آینه اسناد، ۳/۱۳۸، ۴۱۷، ۴۳۴، ۴۴۴، ۵۱۲؛ ۴/۳، ۳۳ ـ ۳۹، ۶۶، ۷۰، ۷۶ ـ ۷۸ و ۵/۵، ۱۹، ۲۴، ۹۸، ۱۰۰، ۱۳۶)</ref> ممنوعیت چاپ و نشر رساله امامخمینی سبب شده بود که گاه بدون نام ایشان و گاه با نام مراجع دیگر انتشار یابد؛<ref>(عماد دشتی، کتابشناسی موضوعی ـ توصیفی آثار امام راحل، ۴۳)</ref> چنانکه نام امامخمینی در حواشی ایشان بر رساله توضیح المسائل بروجردی و فتاوای ایشان بر [[العروة الوثقی]] با علامت اختصاری «خ» معین شده بود. |
|
| |
|
| ==پیشینه==
| | پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]]، مؤسسهها و نهادهای مختلفی به چاپ و انتشار این رساله اقدام کردهاند؛ ازجمله: انتشارات راه امام<ref>(تهران، ۱۳۵۹، ۳۳۷ + ۱۱، وزیری.)</ref> و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی (۱۳۶۵، بیش از سیزده بار). مرکز پژوهشهای علوم اسلامی و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و ناشران دیگر نیز این رساله را بارها منتشر ساختند. در سال ۱۳۷۸ مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی با بررسی و تطبیق چاپهای مختلف آن، متن صحیحی همراه با پاورقی استفتائات، منتشر کرد. همچنین این کتاب در جلد ۲۹ «موسوعة الامامالخمینی» در سال ۱۳۹۲ش/ ۱۴۳۴ق منتشر شده است. گزیدههایی از رساله توضیح المسائل امامخمینی، همراه بعضی از مسائل تحریر الوسیله نیز برای اصناف مختلف تهیه و چاپ شده است؛ ازجمله: فتاوای امامخمینی در رابطه با جانبازان،<ref>(تهران، رجا، ۱۳۶۴)</ref> احکام جبهه،<ref>(مرکز بررسی و تحقیقات عقیدتی سیاسی سپاه، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۱۳۶۵)</ref> احکام معلولین و مجروحین،<ref>(حسین مهاجر، قم، بینا)</ref> احکام جبهه،<ref>(علیمحمد اسدی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۶۶)</ref> احکام خانواده،<ref>(عبدالرحیم موگهی، قم دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ ۱۳، ۱۳۷۰)</ref> احکام نماز،<ref>(عبدالرحیم موگهی، قم، شفق، ۱۳۷۲)</ref> احکام ازدواج،<ref>(عبدالرحیم موگهی، قم، شفق، ۱۳۷۲)</ref> منتخب توضیح المسائل امامخمینی،<ref>(عبدالرحیم موگهی، قم، محدث، بیتا، جیبی)</ref> احکام آبها، مطهرات و نجاسات،<ref>(محمد وحیدی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۵)</ref> روشی در تدریس احکام،<ref>(علیمحمد اسدی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۵)</ref> احکام نماز، وقتشناسی، قبلهشناسی،<ref>(محمد وحیدی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۵)</ref> احکام تقلید و اجتهاد امامخمینی،<ref>(عبدالرحیم موگهی، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۶)</ref> احکام بانوان و مادران،<ref>(عبدالرحیم موگهی، قم، شفق، ۱۳۷۷)</ref> منتخب توضیح المسائل،<ref>(کمالالدین خدامی، قم، شفق، چاپ دوم، ۱۳۷۷)</ref> رساله آموزشی،<ref>(رضا قربانیان، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۷)</ref> احکام بانوان<ref>(محمد وحیدی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۸)</ref> و احکام دختران.<ref>(محمد وحیدی، قم، عصمت، ۱۳۷۸)</ref> |
| هر [[دین]] و مکتبی، مخالفت با اوامر و نواهی و آموزههای خود را بر نمیتابد و آن را نافرمانی شمرده، مرتکب آن را مستحق مجازات میداند؛<ref>منسکی، اخلاق در شش دین جهان، ۱۰۴ ـ ۱۰۵.</ref> برای مثال در آیین هندو صدمهرساندن به دیگران و [[دروغ|دروغگفتن]] نهی شده،<ref>هینلز، راهنمای ادیان زنده، ۱/۵۲۹.</ref> [[غسل]] در رودخانه گنگ، موجب کاهش گناه دانسته شده است.<ref>هینلز، راهنمای ادیان زنده، ۱/۵۳۴.</ref> در آیین بودا، پرهیز از دزدی و بیعفتی و خودخواهی، جزو دستورهای او به حساب میآید.<ref>توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ جهان، ۴۲.</ref> [[زردشتیها]] نیز دروغگویان را گناهکارانی میدانند که جاودانه در [[جهنم]] مجازات میشوند.<ref>هیوم، ادیان زنده جهان، ۲۸۹.</ref> همچنین، مخالفت و عصیان امر مولا عقلاً قبیح است.<ref>نایینی، فوائد الاصول، ۴/۱۱۱؛ امامخمینی، تهذیب الاصول، ۱/۴۶۶ و ۳/۱۷۲.</ref> در [[دین یهود]] به انواع زیادی از گناهان، اشاره شده، به [[توبه]] و [[صدقه]] برای جبران آن توصیه شده است.<ref>منسکی، اخلاق در شش دین جهان، ۲۹۹ ـ ۳۰۳.</ref> در [[مسیحیت]]، گناه، نقض عمدی دستورهای الهی شمرده شده که ناشی از [[غرور]] و اعجاب نفس است.<ref>مصاحب، دایرةالمعارف فارسی، ۲/۲۴۱۴.</ref> در میان [[ادیان الهی]]، [[اسلام]]، اهتمام ویژهای به دوری از گناه دارد. در [[قرآن کریم]] از گناه با نامهای گوناگونی همچون اثم،<ref>بقره، ۱۷۳ و ۱۸۲؛ حجرات، ۱۲.</ref> خطیئه،<ref>نساء، ۱۱۲؛ بقره، ۸۱.</ref> سیئه<ref>بقره، ۸۱؛ غافر، ۴۰.</ref> و ذنب<ref>آل عمران، ۳۱؛ فتح، ۲؛ الرحمن، ۳۹.</ref> تعبیر شده است. در کتابهای روایی، ابواب پرشماری به این مسئله اختصاص یافته است و به موضوعاتی همچون کوچکشمردن گناه، اقسام گناه، توبه از [[گناهان کبیره]] و پرهیزدادن انسان از اصرار بر گناه پرداخته شده است.<ref>کلینی، الکافی، ۲/۲۶۸ و ۲۸۷؛ دیلمی، اعلام الدین فی صفات المؤمنین، ۲۴۷؛ حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، ۱۵/۲۹۹ ـ ۳۳۸.</ref>
| |
|
| |
|
| علمای اخلاق از گناه با عنوان هلاککننده انسان و باعث تاریکی [[قلب]] یاد کردهاند<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ۱/۱۵۵؛ نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۳/۴۷ ـ ۴۸.</ref> و ابوابی را به بررسی گناه و اقسام آن اختصاص دادهاند.<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۱/۱۶۹ ـ ۱۷۴؛ نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۳/۷۳ ـ ۷۸؛ نراقی، احمد، معراج السعاده، ۶۷۲ ـ ۶۷۴.</ref> متکلمان و فرقههای مختلف اسلامی، آرای گوناگونی درباره گناه بیان کردهاند؛ چنانکه خوارج مسلمان مرتکب گناه کبیره را [[کافر]]<ref>شهرستانی، الملل و النحل، ۱/۱۳۲.</ref> و [[معتزله]] آنها را نه [[کافر]] و نه [[مسلمان]]، بلکه [[فاسق]]<ref>قاضی عبدالجبار، شرح الاصول الخمسه، ۴۸۴.</ref> میدانند. [[اشاعره]] و [[امامیه]] نیز گناهکار را مسلمانی فاسق میدانند؛ چون از جهت عملی خدا را نافرمانی کرده است، اما از جهت باطنی و قلبی هنوز به خدا [[ایمان]] دارد.<ref>حلی، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ۴۱۴ ـ ۴۱۵.</ref> فقها نیز در ضمن مباحث فقهی، چون بحث [[عدالت]]، به این مسئله توجه کردهاند.<ref>شهید اول، الدروس الشریعة ما فی الفقه الامامیه، ۲/۱۲۵؛ عاملی، مفتاح الکرامة فی شرح قواعد العلامه، ۸/۲۸۲ ـ ۲۸۸؛ نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ۱۳/۲۷۵ و ۲۸۵ ـ ۲۸۷.</ref>
| | رساله توضیح المسائل با حواشی برخی مراجع تقلید معاصر نیز چند گونه و بارها به چاپ رسیده است؛ نمونه معروف آن توضیح المسائل امامخمینی، چاپ و نشر انتشارات اسلامی وابسته به [[جامعه مدرسین حوزه علمیه قم]] است که با بیش از ده حاشیه منتشر شده است. این رساله تا کنون به زبانهای چندی ترجمه شده و ناشران پرشماری در سراسر دنیا آن را چاپ و منتشر ساختهاند<ref>(شیرازی، کتابشناسی توصیفی سیری در آثار ارزشمند امامخمینی، ۱۰۲)</ref> و از این نظر هیچ رساله عملیهای به اندازه آن، با اقبال عمومی روبهرو نشده است.<ref>(عماد دشتی، کتابشناسی موضوعی ـ توصیفی آثار امام راحل، ۴۲)</ref> |
| | |
| [[امامخمینی]] در آثار اخلاقی خود به گناه و موضوعات مرتبط به آن پرداخته است.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۷۱، ۸۴ و ۱۰۰؛ امام خمینی، چهل حدیث، ۶۷ ـ ۶۸، ۲۷۹ ـ ۲۸۱ و ۳۳۷ ـ ۳۴۳؛ امام خمینی، حدیث جنود، ۶۸، ۳۱۷، ۳۴۵ و ۴۱۵ ـ ۴۱۶؛ امام خمینی، جهاد اکبر، ۳۳ ـ ۳۶.</ref> همچنین در آثار فقهی خود به اقسام گناه و احکام آن اشاره کرده،<ref>امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۵۸ ـ ۲۵۹؛ امام خمینی، تعلیقه عروه، ۳۹۸ و ۴۴۲.</ref> بهویژه در کتاب المکاسب المحرمه به بحثهای استدلالی درباره شماری از گناهان پرداخته است.<ref>امام خمینی، المکاسب المحرمه، ۱/۲۹۹، ۳۷۰ و ۲/۷، ۴۸، ۱۴۲.</ref>
| |
| | |
| ==اقسام و مراتب==
| |
| در قرآن کریم به دو قسم گناه کبیره<ref>شوری، ۳۷.</ref> و صغیره<ref>نساء، ۳۱؛ ← طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۴/۳۲۳ ـ ۳۲۴.</ref> اشاره شده است. بعضی از [[روایات]] نیز به این دو قسم اشاره کردهاند.<ref>کلینی، الکافی، ۲/۲۷۶ ـ ۲۸۷.</ref> در برخی روایات، گناهانی که به سبب آنها به انسان وعده آتش داده شده است، چون [[قتل]]، [[عاق والدین]]، [[ربا]] و [[خوردن مال یتیم]]، از گناهان کبیره به حساب آمدهاند؛<ref>کلینی، الکافی، ۲/۲۷۶ ـ ۲۷۷.</ref> اگرچه هر گناهی ازآنرو که مخالفت و عصیان خداوند است، در حقیقت بزرگ و کبیره است<ref>حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، ۱۵/۳۱۲؛ مجلسی، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، ۷۴/۱۶۸.</ref> و صغیره یا کبیرهبودن گناهان، امری نسبی است. در برخی روایات، اصرار بر گناه،<ref>کلینی، الکافی، ۲/۲۸۸.</ref> کوچکشمردن گناه<ref>حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، ۱۵/۳۱۲.</ref> و خوشحالی در هنگام ارتکاب گناه<ref>آمدی، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ۱۸۷.</ref> از عوامل تبدیل گناهان صغیره به کبیره دانسته شده است.
| |
| | |
| [[فقها]] در تعریف گناهان کبیره و صغیره اختلاف دارند. به فقهای پیشین نسبت داده شده است که ایشان همه گناهان را کبیره شمردهاند؛ در عین حالکه بعضی گناهان را بزرگتر از دیگر گناهان دانستهاند.<ref>طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ۳/۶۱؛ ← نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ۱۳/۳۰۵.</ref> بعضی نیز گناهانی که بر آنها وعده عذاب داده شده است، گناه کبیره شمردهاند.<ref>طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ۳/۶۱؛ شهید اول، الدروس الشریعة ما فی الفقه الامامیه، ۲/۱۲۵.</ref> علمای اخلاق نیز گناه کبیره را گناهی میدانند که بر آن وعده [[عذاب]] داده شده<ref>نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۳/۷۴.</ref> و یا در [[قرآن]] به آن تصریح شده است؛<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ۷/۳۵.</ref> همچنین پنج عامل را سبب تبدیل گناه صغیره به کبیره شمردهاند: ۱. اصرار بر گناه؛ ۲. کوچکشمردن آن؛ ۳. شادشدن در انجام گناه؛ ۴. اظهار گناه در جایی که باید آن را مخفی نگه دارد؛ ۵. شخصِ مورد اعتماد مردم گناه صغیرهای انجام دهد و به سبب عمل او، قبح گناه نزد مردم کم شود.<ref>غزالی، کیمیای سعادت، ۲/۳۲۹ ـ ۳۳۲؛ نراقی، احمد، معراج السعاده، ۶۹۱ ـ ۶۹۲.</ref>
| |
| | |
| [[امامخمینی]] به گناهان کبیره و صغیره از چند جهت اشارههایی کرده است.<ref>امام خمینی، مکاسب، ۲/۱۱۸؛ امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۲، ۲۵۸ و ۲/۴۵۶ ـ ۴۵۷.</ref> ایشان گناه کبیره را گناهی میداند که نصی بر کبیرهبودن آن وارد شده و یا بر آن وعده آتش و عذاب داده شده است و یا در کتاب و [[سنت]] از گناهان کبیره شمرده شده است.<ref>امام خمینی، تعلیقه عروه، ۴۴۲؛ امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۵۸؛ امام خمینی، مکاسب، ۲/۹۹ ـ ۱۰۰.</ref> ایشان افزون بر این موارد، تعریف بدیعی از گناه کبیره کرده است و آن اینکه عمل نزد [[عقل]] یا ارتکاز متشرعه گناه کبیره محسوب گردد.<ref>امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۵۸.</ref> از نظر ایشان گناهانی همچون [[شرب خمر]]،<ref>امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۳۲۰، ۳۳۰؛ امام خمینی، مکاسب، ۱/۲۵۷ ـ ۲۵۸ و ۲/۴۵.</ref> [[زنا]]،<ref>امام خمینی، استفتائات، ۳/۵۸۷.</ref> [[ریا]]،<ref>امام خمینی، تعلیقه عروه، ۳۳۱.</ref> [[دروغ]]<ref>امام خمینی، استفتائات، ۲/۶۱۷.</ref> و [[غیبت]]،<ref>امام خمینی، مکاسب، ۱/۳۷۰؛ امام خمینی، چهل حدیث، ۳۰۳ و ۳۰۹.</ref> نیز اصرار بر گناهان صغیره،<ref>امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۵۹.</ref> ازجمله گناهان کبیره به حساب میآیند. ایشان افزون بر تقسیم گناه به صغیره و کبیره، در مواضع چندی خطاها، گناهان و رذایل اخلاقی انسان را در تقسیم بدیع دیگری، به قلبی و قالبی دستهبندی میکند<ref>امام خمینی، جهاد اکبر، ۴۶؛ امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۹۰؛ امام خمینی، چهل حدیث، ۱۲۱.</ref> که این تقسیم در سخنان دیگر اندیشمندان دیده نشده است. | |
| | |
| امامخمینی با استناد به [[روایات]]،<ref>مجلسی، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، ۲۵/۲۰۴ – ۲۰۵ و ۶۰/۱۸۳.</ref> بر این باور است که نسبت گناه به افراد، مختلف و دارای مراتب است؛ چنانکه برخی اعمال، برای افراد عادی گناه محسوب نمیشود، ولی برای مقربان درگاه الهی، گناه شمرده میشود؛ برای مثال توجه به عالم کثرت برای مقربان، گناه و ذنب است، ولی به اصطلاح عرف عام، گناه نیست.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۳۴۲ ـ ۳۴۳.</ref> با اینکه گناه در هر صورتی، تضییع حق الهی است، در تقسیمی دیگر، به اعتبار اینکه تنها تضییع حق خداوند یا مردم، به گناهانی که متعلق آن [[حقالله]] و یا [[حقالناس]] است، تقسیم میشود و پذیرش توبه در گناهانی که مربوط به حق مردم است، منوط به رضایت آنها میگردد.<ref>کلینی، الکافی، ۲/۴۴۳؛ نراقی، احمد، معراج السعاده، ۶۸۷ ـ ۶۸۸.</ref> امامخمینی نیز با استناد به بعضی روایات،<ref>حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، ۱۲/۲۸۰ ـ ۲۸۱.</ref> گناهانی مانند غیبت را ـ که مربوط به حق مردم است ـ شدیدتر میداند؛ ازآنرو که بخشودگی آنها به رضایت مخلوق هم نیاز دارد و اگر انسان با این گناهان از دنیا برود، کارش بسیار مشکل میشود؛ زیرا در حقوق الهی سر و کار انسان با شخص رحیم است، اما اگر سر و کار انسان با مردم باشد، ممکن است گرفتار کسی شود که به این آسانی از او نگذرد.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۳۰۷ ـ ۳۰۹.</ref> ایشان با توجه به وجود گناهان فردی و اجتماعی، هم بر ترک گناهان فردی تأکید میکرد و هم به گناهانی که دارای آثار اجتماعی هستند، هشدار میداد و به مناسبتهای گوناگون، مردم و مسئولان را به رعایت حقالناس سفارش میکرد.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۳۰۷؛ امام خمینی، صحیفه، ۱۶/۲۲۳ و ۱۹/۱۶۳.</ref> به اعتقاد ایشان، ازجمله گناهان بزرگ و نابخشودنی، گناهانی است که آسیباش متوجه تمام جامعه گردد؛ همانند اختلاف و تفرقهافکنی بین مسلمانان،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۳/۴۱۷ و ۱۱/۱۷۶ ـ ۱۷۷.</ref> تضعیف [[حکومت اسلامی]]،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۰/۵۶.</ref> رهاکردن سنگر علم دین و دنیا<ref>امام خمینی، صحیفه، ۳/۳۲۷.</ref> و مسامحه در [[تربیت جوانان]].<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۴/۴۰ و ۲۱۸.</ref> ایشان اعمالی که منجر به صدمهزدن به اسلام میشود را خیانت به اسلام و جرم و گناهی نابخشودنی میداند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۱/۴۹۷ و ۱۳/۴۳۵.</ref>
| |
| | |
| ==اسباب گناه==
| |
| علمای اخلاق، عواملی برای ارتکاب گناه و اصرار بر آن برشمردهاند؛ ازجمله: ۱. تبعیت از [[هوای نفس]]؛ ۲. غلبه [[شهوت|شهوات]]؛ ۳. تسلط [[شیطان]]؛<ref>(غزالی، احیاء علوم الدین، ۸/۲۰۴ ـ ۲۰۵؛ ورام، تنبیه الخواطر و نزهة النواظر (مجموعة ورام)، ۱/۱۸۹؛ فیض کاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ۵/۴۹)</ref> ۴. نداشتن [[ایمان]] به [[آخرت]] و یا شک در آن؛ ۵. دنیا را نقد و آخرت را نسیه دیدن؛ ۶. امیدواری بیحساب به عفو خداوند.<ref>غزالی، کیمیای سعادت، ۲/۳۳۸ ـ ۳۳۹.</ref>
| |
| | |
| [[امامخمینی]] نیز به برخی عوامل ارتکاب گناهان اشاره کرده است: نخست، نقصان ایمان و یقین شخص است.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۵۵۲.</ref> به اعتقاد ایشان، اگر انسان یقین کند و ایمان بیاورد که عالم محضر خداست و [[خداوند]] در همه جا حاضر و ناظر است، ممکن نیست مرتکب گناه شود؛<ref>امام خمینی، جهاد اکبر، ۴۹.</ref> از اینرو [[انبیا]] و [[اولیای الهی]] که از یقین و اطمینان کامل برخوردارند، [[معصوم از گناه]] هستند.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۵۵۲.</ref> دوم، [[حب دنیا]] و [[حب نفس]] است که منشأ اصلی گناهان انسان است.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۴۹؛ امام خمینی، سرّ الصلاة، ۳۰ ـ ۳۱.</ref> سوم، کوچکشمردن گناه است؛<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۷۱.</ref> چهارم، مشغول شدن به سخنان لغو و باطل است؛<ref>امام خمینی، حدیث جنود، ۳۹۱.</ref> پنجم، [[وسوسههای شیطان]] است؛ زیرا شیطان با جلوهدادن هر امر باطلی به صورت [[حق]]، انسان را فریب میدهد و به امید توبه در آخر عمر، انسان را به [[شقاوت]] میکشاند.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۳۵.</ref> ششم، [[تکبر]] در برابر اوامر الهی است که به واسطه آن، شخص متکبر از امتثال اوامر الهی، مانند [[حج]] و [[نماز]] سر باز میزند؛ زیرا پوشیدن لباس احرام یا [[سجده در نماز]] را مناسب مقام خود نمیبیند.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۸۱.</ref>
| |
| :{{ببینید|حب دنیا|حب نفس|تکبّر}}
| |
| | |
| ==راهکارهای پیشگیری و ترک==
| |
| علمای اخلاق برای جلوگیری از گناه، راههای علمی و عملی متعددی ذکر کردهاند؛ ازجمله راههای علمی آنان عبارت است از، ۱. یادآوری زشتی گناه و شدت عقوبت آن؛ ۲. تأمل در حکایات انبیا و اولیای الهی و مصیبتهایی که آنان در دنیا به واسطه ترک اولی دچار شدند؛ ۳. تأمل در پیامدهای دنیوی گناه؛ ۴. یادآوری ضعیفبودن [[نفس]] و عاجزبودن آن از تحمل [[عذاب]].<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۱/۱۴۶ و ۱۲/۲۸؛ نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۳/۸۷؛ نراقی، احمد، معراج السعاده، ۷۰۱ ـ ۷۰۳.</ref> ازجمله راههای عملی آنان نیز، [[توبه]]، یعنی پشیمانی از گذشته و عزم عملی بر ترک گناه در حال و آینده<ref>نراقی، احمد، معراج السعاده، ۶۷۴.</ref> و مرابطه است و مرابطه خود مرکب از چهار امر است: اول، [[مشارطه]] که در هر شبانهروز یک بار انسان باید با نفس شرط کند و از آن عهد و پیمان بگیرد که دنبال گناه نرود. دوم، [[مراقبه]] است که در تمام شبانهروز مراقب نفس خود باشد تا شرط را فراموش نکند. سوم، [[محاسبه]] پس از عمل است تا اگر معصیتی مرتکب شد، در مقام نکوهش نفس برآید. چهارم، [[معاتبه]] است که پس از حسابرسی، اگر نفس را مقصر و خیانتکار دید، مسامحه نکند و ابتدا او را سرزنش و پس از آن، او را به واسطه [[عبادات]] سخت، [[صدقه اموال]] و تلافی کوتاهیها، تنبیه کند.<ref>نراقی، احمد، معراج السعاده، ۶۹۷ ـ ۷۰۲.</ref>
| |
| | |
| امامخمینی، راه عملی جلوگیری از گناه را مراقبت از نفس<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۲/۳۵۸.</ref> و عملکردن برخلاف ملکات زشت<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۲۵ ـ ۲۶.</ref> میداند؛ زیرا با این روش، اخلاق زشت کمکم از انسان دور شده، شیطان از او فاصله میگیرد و حقتعالی در [[قلب]] ساکن میشود.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۲۵ ـ ۲۶.</ref> ایشان راه علمی درمان گناه را در توجه انسان به این نکته میداند که گناهان در عالم [[برزخ]] و [[قیامت]]، صورتهای متناسب با خود دارند و انسان با آنها عذاب میشود؛ بنابراین انسان آگاه به این مسئله، دیگر مرتکب گناه نمیشود.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۲۷۵.</ref>
| |
| :{{ببینید|تقوا}}
| |
| | |
| ==آثار گناه==
| |
| [[قرآن کریم]] آثار برخی از گناهان را عذاب سخت الهی،<ref>انعام، ۱۲۴.</ref> از میانرفتن حسنات،<ref>محمد(ص)، ۳۲؛ حجرات، ۲.</ref> انتقال حسنات گناهکار به دیگری<ref>نحل، ۲۵؛ عنکبوت، ۱۳.</ref> و تکذیب [[آیات الهی]]<ref>بقره، ۳۹؛ اعراف، ۱۴۷.</ref> و ظهور و تجسم آن به صورت مناسب گناه در [[آخرت]]<ref>نساء، ۱۰.</ref> ذکر میکند. در [[روایات]]، برای برخی گناهان آثار ویژهای بیان شده است؛ ازجمله: [[ظلم]] سبب نزول بلا، شرب خمر سبب رسوایی، [[قطع رحم]] سبب کوتاهی عمر و نزدیکشدن اجل،<ref>کلینی، الکافی، ۲/۴۴۸.</ref> [[رواج زنا]] سبب زمینلرزه، [[نپرداختن زکات]] سبب از بینرفتن چهارپایان، [[قضاوت بهناحق]] سبب قطع باران و [[پیمانشکنی]] سبب غلبه [[مشرکان]] بر [[مسلمانان]]<ref>صدوق، الخصال، ۱/۲۴۲.</ref> میشود.
| |
| | |
| [[اندیشمندان اسلامی]] نیز آثاری برای گناهان ذکر کردهاند؛ ازجمله: ظلمت و کدورت قلب،<ref>نراقی، احمد، معراج السعاده، ۶۸۰.</ref> دوری از خداوند<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ۷/۹۹.</ref> و حبط و بطلان عمل و یا بطلان ثواب آن.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۲/۱۷۲.</ref> به اعتقاد آنان، از آنجاکه وجهه حقیقی و ملکوت گناه، صورتهایی مناسب خود دارد،<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱/۹۱ ـ ۹۳؛ گنابادی، تفسیر بیان السعادة فی مقامات العباده، بیروت، ۱/۲۵۴.</ref> این اعمال در هر نشئهای از نشئههای عالم، به صورت خاص خود ظهور مییابد؛ چنانکه اثر [[خوردن مال یتیم]] در آخرت به صورت خوردن آتش ظاهر میشود.<ref>ملاصدرا، العرشیه، ۲۸۲ ـ ۲۸۳؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۴/۲۰۴.</ref>
| |
| :{{ببینید|تجسم اعمال}}
| |
| امامخمینی در بیان آثار گناه، به تأثیر آن در [[نفس]] و [[روح انسان]] توجه کرده است که منشأ انحرافات دیگر میشود. ایشان معتقد است قلب انسان مانند آینه صاف و شفاف است که در اثر گناهان، کدر گشته، سبب تاریکی روح گناهکار میشود و او را از [[معرفت الهی]] باز میدارد و چشم حقیقتبین او را کور میکند.<ref>امامخمینی، جهاد اکبر، ۴۲ ـ ۴۳.</ref> به اعتقاد ایشان، از آنجاکه گناهان مانند امراض حسی نیستند که اثر و درد ظاهری داشته باشند ـ بلکه در ظاهر لذت هم دارند ـ بسیار خطرناکاند و بدون ایجاد درد، قلب و روح را فاسد میکنند. انسان نیز در اثر تکرار گناهان، سرانجام، حقایق دین، چون [[عالم برزخ]]، [[صراط]]، [[معاد]] و [[قیامت]] را منکر میشود و مقامات اولیا را نیز انکار میکند؛<ref>امامخمینی، جهاد اکبر، ۵۲ ـ ۵۳.</ref> اگر گناه باعث ظاهرشدن ملکات و رذایل اخلاقی بشود، انسان از [[رحمت الهی]] بیشتر دور میشود. گناه، نور فطرت را خاموش کرده، انسان را همنشین [[شیطان]] میکند و در [[جهنم]] میافکند.<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۶۸.</ref> ایشان تأثیر گناه بر قلب را زودتر و شدیدتر از اعمال نیک بر آن میداند؛ زیرا انسان از عالم طبیعت است و قوای غضب، شهوت و شیطنت با او همراه است و قلب به سوی اموری که مطابق طبیعت اوست، گرایش دارد و با اندک کمکی از خارج، در قلب انسان تأثیر شدیدی رخ میدهد؛ از اینروست که در [[روایات]]<ref>کلینی، الکافی، ۲/۳۷۶ و ۶۳۹ ـ ۶۴۲.</ref> از همنشینی با افراد فاسق و زشتخو و شرکت در مجالس معصیت نهی شده است.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۳۷۵ ـ ۳۷۶.</ref>
| |
| | |
| از دیدگاه امامخمینی گناه گاهی موجب ناامیدی از رحمت الهی میشود و در نتیجه گناهکار مورد خشم و [[غضب الهی]] قرار گرفته، از درگاه حضرت حق رانده میشود.<ref>امامخمینی، جهاد اکبر، ۳۵.</ref> ایشان یکی دیگر از آثار گناه و جرئت بر آن را از بینرفتن عزم و [[اراده]] انسان میشمارد که موجب میشود انسان از هویت انسانی تهی شده، در آخرت به صورت انسان محشور نشود.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۸.</ref> نیز ارتکاب گناهان، به ویژه گناهان کبیره، موجب میشود گناه در دل ریشه کند و انسان را از توبه غافل نماید، و اگر هم متذکر شود، آن را به تأخیر اندازد.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۲۷۳.</ref> ایشان ظهور گناهان در آخرت به صورت ملکوتی خود را نتیجه این اعمال در دنیا میداند که به صورت مناسب خود ظاهر میشوند؛ چنانکه اعمال نیک و عبادات انسان به صورت جنت اعمال و [[بهشت]] جسمانی ظاهر میشوند.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۴۳۷.</ref>
| |
| :{{ببینید|توبه|تجسم اعمال}}
| |
| | |
| ==جبران گناه==
| |
| [[قرآن کریم]] از [[خداوند]] با عنوان بخشاینده گناهان، بارها<ref>آل عمران، ۱۳۵؛ زمر، ۵۳.</ref> و تبدیلکننده سیئات به [[حسنات]]<ref>فرقان، ۷۰.</ref> یاد کرده، در آیاتی دیگر به بازگشت به سوی حق و تدارک گناهان، دستورهایی داده است.<ref>هود، ۳، ۶۱ و ۹۰؛ تحریم، ۸.</ref> همچنین در دعاهای رسیده از [[اهل بیت(ع)]] نیز با بیان سعه رحمت حق و بزرگی خداوند و اعتراف به گناهان و قصورهایی که در بندگی و انجام وظایف شده، از خداوند طلب بخشش شده است.<ref>امامخمینی، صحیفه سجادیه، ۱۳۹ ـ ۱۴۶؛ قمی، مفاتیح الجنان، ۱۱۸.</ref> در برخی [[روایات]]، جبران گناه به پرداخت حقوق مخلوقات، انجام فرایض ترکشده، ذوبکردن گوشتهایی که از مال حرام بر بدن روییده و تحمیل عبادات بر جسم، منوط شده است.<ref>نهج البلاغه، ح۴۰۹، ۵۹۸.</ref> علمای اخلاق نیز بر لزوم تدارک فوری گناه تأکید کرده، تأخیر در آن را جایز ندانستهاند<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۱/۱۵۹ ـ ۱۶۲؛ نراقی، احمد، معراج السعاده، ۶۷۹ ـ ۶۸۰.</ref> و جبران گناه در حق مردم را به ادای حقوق مالی و غیر مالی و به دست آوردن رضایت آنان منوط کردهاند؛ همچنین تدارک گناه در حق خداوند را به استغفار و توبه و انجام تکالیف فوتشده و پرداخت برخی کفارات دانستهاند.<ref>مکی، قوت القلوب فی معاملة المحبوب، ۱/۳۳۲؛ غزالی، احیاء علوم الدین، ۹/۶۹؛ فیض کاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ۷/۲۹؛ نراقی، احمد، معراج السعاده، ۶۸۷ ـ ۶۸۸.</ref>
| |
| :{{ببینید|توبه}}
| |
| امامخمینی تدارک گناه را در [[اصلاح نفس]]، امری ضروری میداند؛ زیرا لذت گناه در [[نفس]]، تأثیر سوء بسیاری دارد و موجب فساد آن میشود.<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۳۹۰.</ref> به اعتقاد ایشان، ازجمله اسباب تدارک گناه، توبه است و همان گونه که لباس، زشتیهای ظاهر انسان را میپوشاند، توبه و پشیمانی از گناهان نیز باطن انسان را از زشتیها پاک میکند.<ref>امامخمینی، آداب الصلاة، ۹۹.</ref> از اسباب دیگر تدارک گناه، [[ریاضت]] و تحمل سختی عبادت بر نفس است.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۲۸۰.</ref> امامخمینی تأخیر در تدارک گناهان را باعث سنگینشدن بار گناه و سختترشدن کار گنهکار میداند؛<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۲۷۹.</ref> زیرا هر چه سن انسان بالاتر رود، ریشه گناه در [[قلب]] او قویتر، ارادهاش ضعیفتر و قوایش ناتوانتر میگردد،<ref>امامخمینی، جهاد اکبر، ۵۷ ـ ۵۸؛ امامخمینی، آداب الصلاة، ۳۵.</ref> و چه بسا اجل مهلت توبه ندهد و با بار گناهان از این دنیا منتقل شود که در این صورت، جبران آنها در آن عالم، کار آسانی نیست و تا انسان مشمول [[شفاعت]] گردد فشارها و عذابهایی متحمل خواهد شد.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۲۷۳ ـ ۲۷۴.</ref>
| |
| :{{ببینید|شفاعت}}
| |
| ==پانویس== | | ==پانویس== |
| {{پانویس|۲}} | | {{پانویس|۲}} |
| ==منابع== | | ==منابع== |
| {{منابع}} | | {{منابع}} |
| * قرآن کریم. | | * احمدی فقیه یزدی، محمدحسن، سیری در آثار و تألیفات حضرتآیةالله العظمی امامخمینی، تهران، مدرس، چاپ اول، ۱۳۶۸ش. |
| * آمدی، عبدالواحد، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، تحقیق مصطفی درایتی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۶ش.
| | * استادی، رضا، تألیفات و آثار حضرت امامخمینی، مجله مشکوة، شماره ۲۳ ـ ۲۴، ۱۳۶۸ش. |
| * ابنفارس، احمد، معجم مقاییس اللغه، تصحیح عبدالسلام محمد هارون، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق. | | * امامخمینی، سیدروحالله، رساله نجاة العباد، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش. |
| * ابنمنظور، محمدبنمکرم، لسان العرب، تحقیق جمالالدین میردامادی، بیروت، دارالفکر ـ دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق.
| | * جناتی، محمدابراهیم، ادوار فقه و کیفیت بیان آن، تهران، کیهان، چاپ اول، ۱۳۷۴ش. |
| * امامخمینی، سیدروحالله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ شانزدهم، ۱۳۸۸ش. | | * دوانی، علی، مفاخر اسلام، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ چهارم، ۱۳۷۹ش. |
| * امامخمینی، سیدروحالله، استفتائات، ج۲، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۲ش.
| | * روحانی، سیدحمید، حاجآقامجتبی تهرانی، شاگرد دلباخته مکتب امام، فصلنامه ۱۵ خرداد، شماره ۳۴، ۱۳۹۱ش. |
| * امامخمینی، سیدروحالله، استفتائات، ج۳، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
| | * شیرازی، علی، کتابشناسی توصیفی سیری در آثار ارزشمند امامخمینی، مجله معرفت، شماره ۳۱، ۱۳۷۸ش. |
| * امامخمینی، سیدروحالله، تحریر الوسیله، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
| | * عقیقی بخشایشی، عبدالرحیم، فقهای نامدار شیعه، قم، نوید اسلام، چاپ سوم، ۱۳۷۶ش. |
| * امامخمینی، سیدروحالله، التعلیقة علی العروة الوثقی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ دوم، ۱۳۸۶ش.
| | * عماد دشتی، صدرالدین، کتابشناسی موضوعی ـ توصیفی آثار امام راحل، مجله حضور (ویژهنامه هشتمین سالگرد رحلت امامخمینی)، ۱۳۷۶ش. |
| * امامخمینی، سیدروحالله، تهذیب الاصول، تقریر جعفر سبحانی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ دوم، ۱۳۸۷ش.
| | * متین، مجله، آشنایی با دفتر مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی در قم، شماره ۲، ۱۳۷۸ش. |
| * امامخمینی، سیدروحالله، جهاد اکبر، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ هجدهم، ۱۳۸۷ش.
| | * مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، امام در آینه اسناد، سیر مبارزات امامخمینی به روایت اسناد شهربانی، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۳ش. |
| * امامخمینی، سیدروحالله، سرّ الصلاة (معراج السالکین و صلاة العارفین)، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ سیزدهم، ۱۳۸۸ش. | | * مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۶ش. |
| * امامخمینی، سیدروحالله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش.
| |
| * امامخمینی، سیدروحالله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ دوازدهم، ۱۳۸۷ش.
| |
| * امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
| |
| * امامخمینی، سیدروحالله، معتمد الاصول، تقریر محمد فاضل لنکرانی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ دوم، ۱۳۸۶ش.
| |
| * امامخمینی، سیدروحالله، المکاسب المحرمه، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش.
| |
| * بحرانی، یوسفبناحمد، الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهره(ع)، تصحیح محمدتقی ایروانی و سیدعبدالرزاق مقرم، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۵ق.
| |
| * توفیقی، حسین، آشنایی با ادیان بزرگ جهان، تهران، سمت ـ مؤسسه فرهنگی طه ـ مرکز جهانی علوم اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۸۱ش. | |
| * تهانوی، محمد علی، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، تحقیق علی دحروج، لبنان، ناشرون، چاپ اول، ۱۹۹۶م.
| |
| * جوهری، اسماعیلبنحماد، الصحاح تاج اللغة و صحاح العربیه، تحقیق احمد عبدالغفور عطار، بیروت، دارالعلم للملایین، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
| |
| * حر عاملی، محمدبنحسن، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، قم، مؤسسه آلالبیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۹ق. | |
| * حلی، علامه، حسنبنیوسف، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، تحقیق حسن حسنزاده آملی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ چهارم، ۱۴۱۳ق. | |
| * خواجهنصیر طوسی، محمدبنمحمد، اوصاف الاشراف، تحقیق سیدمهدی شمسالدین، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ سوم، ۱۳۷۳ش.
| |
| * خویی، سیدابوالقاسم، موسوعة الامامالخویی، التنقیح، الطهاره، تقریر میرزاعلی غروی، قم، مؤسسه احیاء آثار الامامالخویی، چاپ چهارم، ۱۴۳۰ق.
| |
| * دهخدا، علیاکبر، لغتنامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
| |
| * دیلمی، حسنبنمحمد، اعلام الدین فی صفات المؤمنین، قم، مؤسسه آلالبیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۸ق. | |
| * راغب اصفهانی، حسینبنمحمد، مفردات الفاظ القرآن، تحقیق صفوان عدنان، بیروت ـ دمشق، دارالقلم ـ دارالشامیه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق. | |
| * شهرستانی، محمدبنعبدالکریم، الملل و النحل، تحقیق محمد بدران، قم، شریف رضی، چاپ سوم، ۱۳۶۴ش.
| |
| * شهید اول، محمدبنمکی عاملی، الدروس الشریعة ما فی الفقه الامامیه، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۷ق.
| |
| * صحیفه سجادیه، امامعلیبنالحسین(ع)، قم، نشر الهادی، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
| |
| * صدوق، محمدبنعلی، الخصال، تصحیح علیاکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۲ش. | |
| * طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.
| |
| * طبرسی، فضلبنحسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تحقیق سیدهاشم رسولی محلاتی و سیدفضلالله یزدی، تهران، ناصرخسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
| |
| * عاملی، سیدمحمدجواد، مفتاح الکرامة فی شرح قواعد العلامه، تحقیق محمدباقر خالصی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۹ق.
| |
| * عسکری، حسنبنعبدالله، الفروق فی اللغه، بیروت، دارالآفاق الجدیده، چاپ اول، ۱۴۰۰ق. | |
| * غزالی، ابوحامد، احیاء علوم الدین، تحقیق عبدالرحیمبنحسین عراقی، بیروت، دارالکتاب العربی، بیتا.
| |
| * غزالی، ابوحامد، کیمیای سعادت، تصحیح حسین خدیوجم، تهران، علمی و فرهنگی، چاپ یازدهم، ۱۳۸۳ش.
| |
| * فراهیدی، خلیلبناحمد، کتاب العین، تحقیق مهدی مخزومی و ابراهیم سامرایی، قم، هجرت، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.
| |
| * فیض کاشانی، ملامحسن، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، تصحیح علیاکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ چهارم، ۱۴۱۷ق.
| |
| * قاضیعبدالجبار همدانی، ابوالحسن و قوامالدین مانکدیم، شرح الاصول الخمسه، تحقیق احمدبنحسین، بیروت دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
| |
| * قمی، عباس، مفاتیح الجنان، قم، اسوه، بیتا.
| |
| * کتاب مقدس، بیجا، دارالکتاب المقدس، ۱۹۸۰م.
| |
| * کلینی، محمدبنیعقوب، الکافی، تصحیح علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
| |
| * گنابادی، سلطانمحمد، تفسیر بیان السعادة فی مقامات العباده، بیروت، اعلمی، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق.
| |
| * مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
| |
| * مدنی، سیدعلیخان، ریاض السالکین فی شرح صحیفة سیدالساجدین(ع)، تصحیح سیدمحسن حسینی امینی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
| |
| * مصاحب، غلامحسین، دایرةالمعارف فارسی، تهران، امیرکبیر، چاپ چهارم، ۱۳۸۳ش.
| |
| * مکی، ابوطالب محمدبنعلی، قوت القلوب فی معاملة المحبوب، تصحیح باسل عیون السود، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۷ق. | |
| * ملاصدرا، محمدبنابراهیم، العرشیه، تصحیح غلامحسین آهنی، تهران، مولی، ۱۳۶۱ش.
| |
| * منسکی ورنر و دیگران، اخلاق در شش دین جهان، ترجمه محمدحسین وقار، تهران، اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
| |
| * نایینی، محمدحسین، فوائد الاصول، تقریر محمدعلی کاظمی خراسانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
| |
| * نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، تحقیق عباس قوچانی و علی آخوندی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ هفتم، ۱۴۰۴ق.
| |
| * نراقی، ملااحمد، معراج السعاده، تحقیق محمد نقدی، قم، هجرت، چاپ ششم، ۱۳۷۸ش.
| |
| * نراقی، ملامحمدمهدی، جامع السعادات، تصحیح سیدمحمد کلانتر، بیروت، اعلمی، چاپ چهارم، بیتا.
| |
| * نهج البلاغه، ترجمه سیدجمالالدین دینپرور، تهران، بنیاد نهج البلاغه، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
| |
| * ورام، مسعودبنعیسی، تنبیه الخواطر و نزهة النواظر (مجموعة ورام)، قم، مکتبه فقیه، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.
| |
| * هینلز، جان. ر، راهنمای ادیان زنده، ترجمه عبدالرحیم گواهی، قم، بوستان کتاب، چاپ سوم، ۱۳۷۸ش.
| |
| * هیوم، رابرت، ادیان زنده جهان، ترجمه عبدالرحیم گواهی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ چهارم، ۱۳۷۴ش.
| |
| {{پایان}} | | {{پایان}} |
| احمد فکور افشاگر
| | ابوالفضل یغمایی |