کاربر:Salar/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی امام خمینی
خط ۵: خط ۵:
==مرجعیت==
==مرجعیت==


==مبارزات و فعالیت‌های سیاسی==
پس از تصویب [[لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی]] در دولت [[اسدالله علم|اسدالله عَلَم]] و دعوت امام‌خمینی از علما و مراجع برای اعتراض به این لایحه<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۸۵/۱.</ref> {{ببینید|انجمن‌های ایالتی و ولایتی}} خوانساری در اطلاعیه‌ای در نهم آبان ۱۳۴۱، بدون اشاره به لایحه، از مردم برای شرکت در مجلس دعا و ذکر به مناسبت [[شهادت حضرت فاطمه زهرا(ع)]] و اطلاع از موضوع مهم مذهبی دعوت کرد.<ref>منتظری، خاطرات آیت‌الله منتظری، ۳۵۰/۱؛ مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۵۰/۱؛ فلسفی، خاطرات و مبارزات حجت‌الاسلام فلسفی، ۲۵۸.</ref> استفاده از عنوان دعا به دلیل احتیاط خوانساری در این امور بود.<ref>متولی، آیت‌الله سیداحمد خوانساری به روایت اسناد، ۴۸.</ref>
امام‌خمینی در نامه‌ای به [[محمدتقی فلسفی]]، سخنران این مجلس، اعلامیه خوانساری را مثبت ارزیابی کرد؛ اما چگونگی آن را سست و نارسا دانست. ایشان با ابراز شگفتی از این اعلامیه، برپایی مجلس عزا و قراردادن اساس دیانت در ضمن آن را موهنِ به مقصد شمرد و از آن بدتر فضای مسجد سیدعزیزالله و چگونگی تبلیغ برای چنین مجلسی را به هیچ وجه مناسب ندانست.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۸۵/۱ ـ ۸۶.</ref> ایشان در ادامه نامه، این فرصت را ازدست‌رفته خواند؛ اما تهدید [[حکومت پهلوی|رژیم پهلوی]] به برپایی اجتماعی بزرگ‌تر و آگاه‌کردن مردم در خارج از [[تهران]] را در ضمن سخنرانی فلسفی، مغتنم شمرد؛ در عین حال از فلسفی خواست با توجه به وضع روز دنیا و دستِ بسته رژیم در بازداشت مخالفان، از تهدید رژیم نترسد و ملاحظه نکند؛ زیرا مسئله از صلح و آشتی گذشته و پای نابودی [[احکام|احکام اسلام]] در میان است.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۸۶/۱.</ref>
در سوم بهمن ۱۳۴۱ زمانی که خوانساری به‌دلیل اعتراض به همه‌پرسی [[محمدرضا پهلوی]] در تظاهرات مردمی حضور یافته بود، در هجوم پلیس و مأموران امنیتی مجروح شد.<ref>ناطق نوری، خاطرات حجت‌الاسلام و المسلمین علی‌اکبر ناطق نوری، ۴۹/۱؛ فلسفی، خاطرات و مبارزات حجت‌الاسلام فلسفی، ۲۶۴.</ref> خانه وی و [[سیدمحمد بهبهانی]] نیز از سوی مأموران رژیم محاصره شدید شد و امام‌خمینی در پیامی خطاب به ملت ایران، به این اقدام رژیم، به‌شدت واکنش نشان داد و با برشمردن بخشی از ستم‌ها و فجایع رژیم، سوگند یاد کرد که این زندگی را نمی‌خواهد و کاش مأموران ایشان را بازداشت کنند تا تکلیف نداشته باشد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۴۱/۱.</ref>
همچنین خوانساری در پاسخ به پرسش گروهی از مردم درباره شرکت در [[انقلاب سفید|همه‌پرسیِ انقلاب سفید]]، تمام تصویب‌نامه‌های خلاف شرع را حرام و شرکت در آنها را در حکم مبارزه با [[امام مهدی(عج)|امام زمان(ع)]] دانست. او تأکید کرد [[حرام|محرمات الهی]] با تصویب‌نامه [[حلال]] نمی‌شوند.<ref>متولی، سیداحمد خوانساری به روایت اسناد، ۲۴ ـ ۲۵ و ۷۷ ـ ۷۸؛ مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۵۹/۱.</ref> پس از قرائت اعلامیه وی درباره تحریم همه‌پرسی در جمع مردم، مردم در [[مسجد سیدعزیزالله تهران|مسجد سیدعزیزالله]] اجتماع کردند و خوانساری نیز برای شرکت در جمع مردم بیرون آمد؛ ولی مأموران سازمان اطلاعات و امنیت کشور ([[ساواک]]) برخورد و درگیری ایجاد کردند. خوانساری به نشانه مخالفت با آن، مدتی در نماز جماعت مسجد سیدعزیزالله حاضر نشد.<ref>متولی، سیداحمد خوانساری به روایت اسناد، ۲۵ ـ ۲۶.</ref> وی و سیدمحمد بهبهانی در اعلامیه‌ای در ۱۳۴۱/۱۲/۱۲ با درخواست چاره‌جویی از عموم علما و مراجع، نگرانی خود را از طرح شش‌ماده‌ای انقلاب سفید پهلوی اعلام کردند.<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۵۸/۱ ـ ۵۹؛ دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۴/۳ ـ ۱۸۸ ـ ۱۸۹.</ref>
طبق گزارش ساواک، خوانساری در پاسخ به درخواست برخی از روحانیون، برای شدت عمل بیشتر در برابر رژیم، تأکید کرد با وجود تذکرات و بی‌تأثیربودن آن، همچنین وضع مزاجی ضعیف خود، تکلیف دیگری از نظر شرع ندارد. ساواک در این گزارش‌ها تأکید کرده‌است با توجه به وضعیت سایر علمای بزرگ و پیشگام بودن [[امام‌خمینی]] در مبارزه با رژیم، جمعی از علما و روحانیون، در جلساتی (فروردین ۱۳۴۱) ایشان را به عنوان رهبر شیعیان معرفی کرده‌اند. خوانساری اگرچه این اعلامیه را امضا نکرد، ولی درباره پشتیبانی از آن قول مساعد داد.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۹۶/۹ ـ ۹۷.</ref>
هفتم خرداد ۱۳۴۲ امام‌خمینی در نامه‌ای خطاب به خوانساری، از بی‌تحرکی و سکوت علمای تهران، به‌ویژه خوانساری، انتقاد کرد و با تبیین سکوت [[امام علی(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] و قیام ایشان علیه ظلم، دوران حاضر را زمان قیام ارزیابی کرد و سکوت را بی‌فایده خواند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۳۸/۱ ـ ۲۳۹.</ref> خوانساری نیز در پاسخ، با اعلام اطاعت خود از امام‌خمینی، از ایشان خواست مطالبات خود را آرام‌تر و با زبان نرم از رژیم پهلوی درخواست کند و محمدرضا پهلوی را به حفظ جایگاه علما و توجه به نقش آنان در جلوگیری از نفوذ بیگانگان نصیحت کند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۳۹/۱، پاورقی.</ref>
پس از [[بازداشت امام‌خمینی]] خوانساری در شانزدهم خرداد ۱۳۴۲ در اطلاعیه‌ای، از قتل و جرح مردم و بازداشت ایشان ابراز تأسف کرد و نتیجه این‌گونه اعمال ضد انسانی را جز تشدید امور و وخامت اوضاع و تفرقه ندانست.<ref>متولی، آیت‌الله سیداحمد خوانساری به روایت اسناد، ۸۱.</ref> وی در تابستان ۱۳۴۲ در دوره بازداشت امام‌خمینی در پادگان عشرت‌آباد تهران، به دیدار ایشان رفت.<ref>منتظری، خاطرات آیت‌الله منتظری، ۲۳۹/۱ ـ ۲۴۰؛ روحانی، ۶۷۴/۱.</ref> امام‌خمینی که در دوران زندان، خوانساری را از قبول هر گونه تعهد و التزامی به رژیم پهلوی در برابر آزادی ایشان، برحذر داشته بود،<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۴۰۰/۲ ـ ۴۰۱.</ref> پس از آزادی از زندان در فروردین ۱۳۴۳، تلاش وی را در پیشبرد اهداف نهضت ستود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۶۶/۱.</ref> خوانساری در سال‌های بعد نیز در مواردی برای تخفیف مجازات و عفو مبارزان اقدام کرد.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۳۷۶/۲؛ منتظری، خاطرات آیت‌الله منتظری، ۳۳۸/۱ ـ ۳۴۸.</ref>
امام‌خمینی در فروردین ۱۳۴۳ در پاسخ به پیام تبریک خوانساری به مناسبت آزادی و بازگشت به [[قم]]، از خوانساری تشکر کرد و تلاش بیشتر او و دیگر مراجع را در احقاق حق و ابطال باطل از بارگاه حق درخواست کرد؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۶۶/۱.</ref> چنان‌که در نامه‌ای به برادر خود [[سیدمرتضی پسندیده]]، با قدردانی از تلاش‌های خوانساری، از او خواست سلام و دعای خیر ایشان را به وی برساند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۴۳۶/۱.</ref>
===اعتراض علیه تبعید امام‌خمینی===
در پی [[تبعید امام‌خمینی به ترکیه]] در سیزدهم آبان ۱۳۴۳، خوانساری برای بررسیِ این مشکل، جلسه‌ای با حضور علمای تراز اول [[تهران]] و حسین قدس نخعی، وزیر دربار تشکیل داد و داماد خود [[سیدفضل‌الله فرید خوانساری]]<ref>متولی، آیت‌الله سیداحمد خوانساری به روایت اسناد، ۹۷؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۴۰۱/۲ ـ ۴۰۲.</ref> را به [[ترکیه]] فرستاد تا با امام‌خمینی دیدار و در آسان‌کردن امور تلاش کند.<ref>متولی، آیت‌الله سیداحمد خوانساری به روایت اسناد، ۳۸ و ۱۰۰؛ روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۷۸/۲.</ref> {{ببینید|بورسا}} در ادامه اعتراض‌ها علیه تبعید امام‌خمینی، با نظر خوانساری مراسم [[مبعث|جشن مبعث رسول اکرم(ص)]] در چهاردهم آذر ۱۳۴۳ برگزار نشد و دید و بازدیدهای آن عید طبق روال گذشته صورت نگرفت.<ref>متولی، آیت‌الله سیداحمد خوانساری به روایت اسناد، ۳۹.</ref> همچنین با انتقال [[امام‌خمینی]] از ترکیه به [[نجف]]، خوانساری در تلگرامی به نجف، ضمن کسب اطلاع از سلامتی، برای موفقیت ایشان دعا کرد.<ref>متولی، آیت‌الله سیداحمد خوانساری به روایت اسناد، ۱۰۹؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۳۲۷/۵.</ref>
خوانساری در سال ۱۳۴۵، اشتباه‌های آشکار دولت در لایحه حمایت از خانواده را به دولت وقت تذکر داد<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۳۰۲/۱.</ref> و در زلزله سال ۱۳۴۷ خراسان، در اعلامیه‌ای ضمن تسلیت و اعلام تعطیلی [[حوزه‌های علمیه|حوزه علمیه]] در پانزدهم جمادی‌الثانی ۱۳۸۸ق/ ۱۸ شهریور ۱۳۴۷ و نیز برگزاری مراسم ترحیم برای کشته‌شدگان حادثه، شماره حسابی برای کمک به زلزله‌زدگان اختصاص داد.<ref>متولی، آیت‌الله سیداحمد خوانساری به روایت اسناد، ۴۴.</ref>
پس از درگذشت [[سیدمحسن حکیم]] در اردیبهشت ۱۳۴۹، با مطرح‌شدن دوباره مسئله [[مرجع تقلید|مرجعیت تقلید]]، رژیم پهلوی تلاش کرد با فرستادن پیام تسلیت بدون نام‌بردن از شخص خاص و خطاب به [[حوزه علمیه نجف]] و [[شیعه|شیعیان]] جهان، از مطرح‌شدن [[مرجعیت امام‌خمینی]] جلوگیری کند. در ایران هم پیام‌های تسلیت به دیگر مراجع به جز [[سیدکاظم شریعتمداری]] و سیداحمد خوانساری را ممنوع اعلام کرد.<ref>متولی، آیت‌الله سیداحمد خوانساری به روایت اسناد، ۱۴۰ ـ ۱۴۲.</ref> {{ببینید|سیدمحسن حکیم}} بر اساس یکی از نامه‌های امام‌خمینی به برادر خود [[سیدمرتضی پسندیده]]، خوانساری در سال ۱۳۵۱ قصد سفر به نجف اشرف داشته‌است که ایشان آن را به صلاح ندانسته و از برادر خود می‌خواهد وی را از این سفر منصرف کند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۴۷۷/۲ ـ ۴۷۸.</ref>
===سکوت خوانساری در حوادث انقلاب اسلامی===
پس از [[قیام نوزده دی ۱۳۵۶]] و حوادث [[قم]] و [[تبریز]]، با وجود درخواست پیاپی علما از خوانساری برای ورود به مسئله و مذاکره با مقامات،<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۰۹/۲ ـ ۲۱۰؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۱۵۶/۶.</ref> سکوت وی که ناشی از احتیاط زیاد وی در این‌گونه امور بود، رنجش و اعتراض انقلابیان را در پی داشت. خوانساری برای حفظ بی‌طرفی خود، در فروردین ۱۳۵۷ به [[عتبات]] سفر کرد؛ اما در این سفر انقلابیان به او بی‌توجهی کردند و امام‌خمینی نیز در نجف اشرف به دیدار وی نرفت.<ref>متولی، آیت‌الله سیداحمد خوانساری به روایت اسناد، ۲۰۴ و ۲۰۶.</ref> برخی از انقلابیان بر این باور بودند، نفوذ فرزند خوانساری بر او، موجب سکوت وی در حوادث [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب]] بوده‌است.<ref>متولی، آیت‌الله سیداحمد خوانساری به روایت اسناد، ۲۰۵.</ref> پس از ورود امام‌خمینی به ایران در بهمن ۱۳۵۷، خوانساری در [[مدرسه علوی]] به دیدار ایشان رفت.<ref>خلخالی، خاطرات آیت‌الله خلخالی، ۲۸۰/۱.</ref>
==ویژگی‌های اخلاقی==
==ویژگی‌های اخلاقی==
خوانساری عالمی وارسته و بسیار [[اخلاق|متخلّق]] بود. تواضع، نظم در زندگی، زهد و اخلاص، وفای به عهد، احتیاط، پرهیز از ریاست‌طلبی، تجلیل و خضوع در برابر مراجع معاصر و دوری از هوای نفس از برجسته‌ترین ویژگی‌های اخلاقی او بود.<ref>انصاری قمی، اختران فقاهت، ۱۰۰۰/۲ ـ ۱۰۰۳.</ref> [[امام‌خمینی]] با وجود نقدی که به روش سیاسی، محافظه‌کاری و سکوت خوانساری و دیگر علما در برابر [[حکومت پهلوی|رژیم پهلوی]] می‌کرد، به علم و اخلاص خوانساری اعتقاد کامل داشت<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۳۸/۱ ـ ۲۳۹؛ ۱۲۸/۱۹ و ۱۵۱/۲۱.</ref> و معتقد بود در وجود او، هوای نفس نیست و از او بوی [[خدا]] استشمام می‌شود.<ref>انصاریان خوانساری، مرجع متقین، ۲۹۱.</ref>
خوانساری عالمی وارسته و بسیار [[اخلاق|متخلّق]] بود. تواضع، نظم در زندگی، زهد و اخلاص، وفای به عهد، احتیاط، پرهیز از ریاست‌طلبی، تجلیل و خضوع در برابر مراجع معاصر و دوری از هوای نفس از برجسته‌ترین ویژگی‌های اخلاقی او بود.<ref>انصاری قمی، اختران فقاهت، ۱۰۰۰/۲ ـ ۱۰۰۳.</ref> [[امام‌خمینی]] با وجود نقدی که به روش سیاسی، محافظه‌کاری و سکوت خوانساری و دیگر علما در برابر [[حکومت پهلوی|رژیم پهلوی]] می‌کرد، به علم و اخلاص خوانساری اعتقاد کامل داشت<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۳۸/۱ ـ ۲۳۹؛ ۱۲۸/۱۹ و ۱۵۱/۲۱.</ref> و معتقد بود در وجود او، هوای نفس نیست و از او بوی [[خدا]] استشمام می‌شود.<ref>انصاریان خوانساری، مرجع متقین، ۲۹۱.</ref>

نسخهٔ ‏۲۲ آذر ۱۴۰۱، ساعت ۰۱:۰۲

سیدمحمدتقی خوانساری، مرجع تقلید مبارز و استاد امام‌خمینی.

زندگی‌نامه و تحصیلات

شاگردان

مرجعیت

ویژگی‌های اخلاقی

خوانساری عالمی وارسته و بسیار متخلّق بود. تواضع، نظم در زندگی، زهد و اخلاص، وفای به عهد، احتیاط، پرهیز از ریاست‌طلبی، تجلیل و خضوع در برابر مراجع معاصر و دوری از هوای نفس از برجسته‌ترین ویژگی‌های اخلاقی او بود.[۱] امام‌خمینی با وجود نقدی که به روش سیاسی، محافظه‌کاری و سکوت خوانساری و دیگر علما در برابر رژیم پهلوی می‌کرد، به علم و اخلاص خوانساری اعتقاد کامل داشت[۲] و معتقد بود در وجود او، هوای نفس نیست و از او بوی خدا استشمام می‌شود.[۳]

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، منزلت و عظمت خوانساری نزد امام‌خمینی و احساس مسئولیت وی برای رضای خدا، موجب قبول توصیه‌های خوانساری برای برکناری افراد نالایق در پست‌های خاص یا آزادی برخی زندانیان می‌شد.[۴] ایشان خوانساری را اعلم علمای تهران می‌دانست و مسئولیت تعیین تولیت مدرسه مروی را به ایشان واگذاشت. وی نیز تولیت را به شخص امام‌خمینی واگذار کرد.[۵]

درگذشت

‏سیداحمد خوانساری در صبح شنبه ۲۹ دی ۱۳۶۳ در ۹۶سالگی درگذشت. این خبر حوزه‌های علمیه را عزادار و بازار تهران را سه روز تعطیل کرد. پیکر او پس از تشییع در تهران به قم منتقل شد و پس از تشییع باشکوه و اقامه نماز به امامت مرجع تقلید وقت، سیدمحمدرضا گلپایگانی، در حرم فاطمه معصومه(س) کنار قبر سیدمحمدحسین طباطبایی و در جوار قبر استادش، عبدالکریم حائری یزدی به خاک سپرده شد.[۶] امام‌خمینی به همین مناسبت، در پیامی خوانساری را عالمی بزرگوار و مرجعی بزرگ خواند که حق بزرگی بر حوزه‌ها داشته و پیوسته نزد حوزه‌های علمیه و دین‌مداران، جایگاه بلندی داشت و عمر شریف خود را در راه تدریس، تربیت، علم و عمل به پایان رسانید. ایشان تأکید کرد این مرجع بزرگ با رفتار، کردار و پرهیزگاری خود، همواره به تربیت نفوس مستعد اهتمام ورزید.[۷] ایشان همچنین پس از درگذشت خوانساری با ابقای تولیت و هیئت مدیره مؤسسه علمیه و خیریه ولی عصر(ع) خوانسار موافقت و حکم سیداحمد خوانساری را به شکل سابق تنفیذ کرد.[۸]

امام‌خمینی در سال ۱۳۶۷ نیز در پاسخ نامه محمدحسن قدیری (ببینید: محمدحسن قدیری) درباره اشکال به حکم بازی شطرنج، نظر خوانساری در جواز بازی شطرنج بدون رهن را شاهد آورد و قدیری را به کتاب جامع المدارک وی ارجاع داد؛ چنان‌که در این نامه دوباره بر درجه تقوا، دقت نظر و علمیت خوانساری تأکید کرد.[۹] (ببینید: شطرنج؛ قمار)

فرزندان

خوانساری چهار فرزند پسر به نام‌های سیدجعفر، سیدمهدی، سیدعلی و سیدفضل‌الله داشت که سیدعلی و سیدفضل‌الله در زمان حیات او از دنیا رفتند.[۱۰]

آثار

از خوانساری آثار چندی به یادگار مانده‌است که از جمله آنها می‌توان به این موارد اشاره کرد: جامع المدارک فی شرح المختصر النافع در هفت جلد، العقاید الحقه که خوانساری آن را در نودسالگی نگاشت، رساله عملیه، حاشیه بر عروة الوثقی، مناسک حج، احکام عبادات، کتاب الطهاره و کتاب الصلاة[۱۱] وی علاوه بر مشارکت در امور خیریه، مساجد و حسینیه‌هایی در تهران، خوانسار و دیگر شهرها برپا کرد.[۱۲]

پانویس

  1. انصاری قمی، اختران فقاهت، ۱۰۰۰/۲ ـ ۱۰۰۳.
  2. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۳۸/۱ ـ ۲۳۹؛ ۱۲۸/۱۹ و ۱۵۱/۲۱.
  3. انصاریان خوانساری، مرجع متقین، ۲۹۱.
  4. انصاریان خوانساری، مرجع متقین، ۱۸۰ ـ ۱۸۲.
  5. انصاریان خوانساری، مرجع متقین، ۱۷۹.
  6. میرمحمدی، ستارگان خوانسار، ۱۰۶.
  7. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۲۸/۱۹.
  8. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۶۶/۱۹.
  9. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۵۱/۲۱.
  10. ابن‌الرضا، ضیاء الابصار فی ترجمة علماء خوانسار، ۳۸۸/۱.
  11. انصاری قمی، اختران فقاهت، قم، ۹۹۶/۲ ـ ۹۹۸؛ انصاریان خوانساری، مرجع متقین، ۴۲.
  12. میرمحمدی، ستارگان خوانسار، ۹۱.

منابع

  • ابن‌الرضا، مهدی، ضیاء الابصار فی ترجمة علماء خوانسار، قم، انصاریان، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
  • انصاری قمی، ناصرالدین، اختران فقاهت، قم، دلیل ما، چاپ دوم، ۱۳۸۷ش.
  • انصاریان خوانساری، محمدتقی، مرجع متقین (خاطرات و اسنادی منتشرنشده درباره آیت‌الله العظمی حاج سید احمد خوانساری)، قم، انصاریان، چاپ اول، ۱۳۹۴ش.
  • خادمیان، محمدرضا، صفایی‌نامه، مؤسسه کتاب شیعه، چاپ اول، ۱۳۹۳ش.
  • خلخالی، صادق، خاطرات آیت‌الله خلخالی، تهران، سایه، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
  • دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۷۷ش.
  • روحانی، سیدحمید، نهضت امام‌خمینی، ج۱، تهران، عروج، چاپ پانزدهم، ۱۳۸۱ش.
  • همو، نهضت امام‌خمینی، ج۲، تهران، عروج، چاپ پنجم، ۱۳۸۱ش.
  • ریحان یزدی، علیرضا، آینه دانشوران، مقدمه، تعلیقات و اضافات ناصر باقری بیدهندی، قم، کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
  • سلیمی، حشمت‌الله، خوانساری، سیداحمد (آیت‌الله)، چاپ‌شده در فرهنگنامه رجال روحانی عصر امام‌خمینی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
  • شریف رازی، محمد، گنجینه دانشمندان، تصحیح سیدهدایت‌الله مسترحمی، تهران، کتابفروشی اسلامیه، ۱۳۵۲ش.
  • عابدی میانجی، محمد، آیت‌الله سیداحمد خوانساری.
  • تندیس پارسایی، مجله فرهنگ کوثر، شماره ۹، ۱۳۷۶ش.
  • فلسفی، محمدتقی، خاطرات و مبارزات حجت‌الاسلام فلسفی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ چهارم، ۱۳۸۲ش.
  • متولی، عبدالله، آیت‌الله سیداحمد خوانساری به روایت اسناد، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
  • مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
  • منتظری، حسینعلی، خاطرات آیت‌الله منتظری، قم، بی‌نا، ۱۳۷۹ش.
  • مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
  • میرمحمدی، حمید رضا، ستارگان خوانسار، قم، جمال، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
  • ناطق نوری، علی‌اکبر، خاطرات حجت‌الاسلام و المسلمین علی‌اکبر ناطق نوری، تدوین مرتضی میردار، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
  • نور علم، مجله، نجوم امت(۵)، مرحوم آیت‌الله العظمی حاج‌سیداحمد خوانساری، شماره ۸، ۱۳۶۳ش.
  • واعظ‌زاده خراسانی، محمد، مرجعیت، مجله مشکوة، شماره ۴۵، ۱۳۷۳ش.

پیوند به بیرون

محمد عابدی، خوانساری، سیداحمد، دانشنامه امام‌خمینی، ج۵، ص۱۸۱–۱۸۵.