۲۱٬۲۸۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
#مستضعفان عقیدتی کسانیاند که میان [[اسلام]] و [[کفر]] ماندهاند و از لحاظ عقیدتی بیخبرند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۵/۵۱.</ref> [[قرآن کریم]] در معنای دینی استضعاف،<ref>نساء، ۹۷ ـ ۹۹؛ سبحانی، الایمان و الکفر فی الکتاب و السنه، ۱۰۰ ـ ۱۰۱.</ref> مستضعفان را به دو گروه مستضعفان دروغین و مستضعفان حقیقی، تقسیم کرده و به نجات مستضعفان حقیقی امید میدهد. مستضعف حقیقی از نظر قرآن کسی است که از نظر فکری، بدنی یا اقتصادی آنچنان ضعیف است که قادر به شناسایی حق از باطل نیست یا اینکه با وجود تشخیص عقیده درست، بر اثر ناتوانی جسمی یا ضعف مالی یا محدودیتهایی که محیط بر او تحمیل کردهاست، قادر به نجات خود از وضعی که دارد نیست. قرآن در همان حال کسانی که استضعاف را بهانه کوتاهی خود قرار میدهند، توبیخ میکند.<ref>نساء، ۹۷ ـ ۹۸؛ کاظمی و جعفری، رابطه استضعاف و نجات از دیدگاه علامه طباطبایی و شهید مطهری، ۱۶۳ ـ ۱۶۴.</ref> در بیان دیگر مستضعفان دینی دو گروهاند: یک گروه کسانی که قدرت مهاجرت به سرزمینهای اسلامی را ندارند و گروه دیگر کسانی که ذهنشان به حقیقت منتقل نشدهاست؛<ref>طباطبایی، المیزان، ۵/۵۱ ـ ۵۲؛ کاظمی و جعفری، رابطه استضعاف و نجات از دیدگاه علامه طباطبایی و شهید مطهری، ۱۶۳.</ref> این است که [[امام علی(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] در شناخت مرز «قاصران» فکری و اعتقادی از «مقصران» کسی که حجت خدا بر او تمام شده و حق را شنیده و قلبش آن را درک کرده باشد، مستضعف نیست.<ref>حویزی، تفسیر نور الثقلین، ۱/۵۳۶.</ref> [[امامکاظم(ع)]] نیز مستضعف را کسی دانسته که حجت و دلیل به او نرسیده و به وجود اختلاف پی نبرده باشد.<ref>حویزی، تفسیر نور الثقلین، ۱/۵۳۹.</ref> | #مستضعفان عقیدتی کسانیاند که میان [[اسلام]] و [[کفر]] ماندهاند و از لحاظ عقیدتی بیخبرند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۵/۵۱.</ref> [[قرآن کریم]] در معنای دینی استضعاف،<ref>نساء، ۹۷ ـ ۹۹؛ سبحانی، الایمان و الکفر فی الکتاب و السنه، ۱۰۰ ـ ۱۰۱.</ref> مستضعفان را به دو گروه مستضعفان دروغین و مستضعفان حقیقی، تقسیم کرده و به نجات مستضعفان حقیقی امید میدهد. مستضعف حقیقی از نظر قرآن کسی است که از نظر فکری، بدنی یا اقتصادی آنچنان ضعیف است که قادر به شناسایی حق از باطل نیست یا اینکه با وجود تشخیص عقیده درست، بر اثر ناتوانی جسمی یا ضعف مالی یا محدودیتهایی که محیط بر او تحمیل کردهاست، قادر به نجات خود از وضعی که دارد نیست. قرآن در همان حال کسانی که استضعاف را بهانه کوتاهی خود قرار میدهند، توبیخ میکند.<ref>نساء، ۹۷ ـ ۹۸؛ کاظمی و جعفری، رابطه استضعاف و نجات از دیدگاه علامه طباطبایی و شهید مطهری، ۱۶۳ ـ ۱۶۴.</ref> در بیان دیگر مستضعفان دینی دو گروهاند: یک گروه کسانی که قدرت مهاجرت به سرزمینهای اسلامی را ندارند و گروه دیگر کسانی که ذهنشان به حقیقت منتقل نشدهاست؛<ref>طباطبایی، المیزان، ۵/۵۱ ـ ۵۲؛ کاظمی و جعفری، رابطه استضعاف و نجات از دیدگاه علامه طباطبایی و شهید مطهری، ۱۶۳.</ref> این است که [[امام علی(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] در شناخت مرز «قاصران» فکری و اعتقادی از «مقصران» کسی که حجت خدا بر او تمام شده و حق را شنیده و قلبش آن را درک کرده باشد، مستضعف نیست.<ref>حویزی، تفسیر نور الثقلین، ۱/۵۳۶.</ref> [[امامکاظم(ع)]] نیز مستضعف را کسی دانسته که حجت و دلیل به او نرسیده و به وجود اختلاف پی نبرده باشد.<ref>حویزی، تفسیر نور الثقلین، ۱/۵۳۹.</ref> | ||
#مستضعفان اقتصادی کسانیاند که از نظر مالی و اقتصادی در ضعف و ناتوانی به سر میبرند.<ref>جعفری، امامعلی(ع)، استضعاف و استکبار، ۴۹.</ref> این گروه همان کسانی هستند که اکثریت مومنان و صالحان در [[جامعه]] را تشکیل میدهند؛ زیرا یکی از دلایل مهم [[کبر]] و طغیان و سرکشی، ثروت و دارایی است.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲/۴۵۲ ـ ۴۵۴.</ref> خداوند تعالی<ref>قصص، ۵.</ref> به این گروه از مستضعفان، وعده پیروزی و وراثت بر زمین را دادهاست <ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۵/۹۱۶.</ref> و دعوت [[پیامبران]] اغلب به سود گروه مستضعف و ندار جامعه بودهاست، اما مخاطب دعوت آنان تنها مستضعفان نبودهاند؛ هرچند مستضعفان همیشه آمادگی بیشتری برای پذیرش دعوت دارند <ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲۴/۳۵۸ ـ ۳۵۹.</ref> | #مستضعفان اقتصادی کسانیاند که از نظر مالی و اقتصادی در ضعف و ناتوانی به سر میبرند.<ref>جعفری، امامعلی(ع)، استضعاف و استکبار، ۴۹.</ref> این گروه همان کسانی هستند که اکثریت مومنان و صالحان در [[جامعه]] را تشکیل میدهند؛ زیرا یکی از دلایل مهم [[کبر]] و طغیان و سرکشی، ثروت و دارایی است.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲/۴۵۲ ـ ۴۵۴.</ref> خداوند تعالی<ref>قصص، ۵.</ref> به این گروه از مستضعفان، وعده پیروزی و وراثت بر زمین را دادهاست <ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۵/۹۱۶.</ref> و دعوت [[پیامبران]] اغلب به سود گروه مستضعف و ندار جامعه بودهاست، اما مخاطب دعوت آنان تنها مستضعفان نبودهاند؛ هرچند مستضعفان همیشه آمادگی بیشتری برای پذیرش دعوت دارند <ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲۴/۳۵۸ ـ ۳۵۹.</ref> | ||
#مستضعفان سیاسی اجتماعی کسانیاند که از یک سو قدرت مقابله با حکومت جور را ندارند و از سوی دیگر، حکومت نیز آنان را با قدرت و زور در ضعف نگه داشتهاست.<ref>جعفری، امامعلی(ع)، استضعاف و استکبار، ۵۰.</ref> امامخمینی که واژه مستضعف را در دو بعد داخلی و جهانی، بهکار میگرفت، بیشتر ناظر به این گروه از مستضعفان بود. | #مستضعفان سیاسی اجتماعی کسانیاند که از یک سو قدرت مقابله با حکومت جور را ندارند و از سوی دیگر، حکومت نیز آنان را با قدرت و زور در ضعف نگه داشتهاست.<ref>جعفری، امامعلی(ع)، استضعاف و استکبار، ۵۰.</ref> امامخمینی که واژه مستضعف را در دو بعد داخلی و جهانی، بهکار میگرفت، بیشتر ناظر به این گروه از مستضعفان بود. ایشان با فرقگذاشتن میان ضعیف و مستضعف، اعتقاد داشت مستضعفان کسانی نیستند که ذاتاً ضعیف باشند، بلکه کسانیاند که به سبب تعدی و ظلم مستکبران، به ضعف کشیده شده و ضعیف شمرده میشوند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۷/۴۸۹ و ۱۰/۱۲۱ ـ ۱۲۲.</ref> طبق برخی [[روایات]]، نخستین عامل استضعاف، ناآگاهی و [[غفلت]] از خود است<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۶۹/۲۲۷.</ref> و مستضعف کسی است که به دلایلی نتوانسته به حقایق پی ببرد.<ref>کلینی، الکافی، ۲/۴۰۶.</ref> از مهمترین عوامل پیدایش استضعاف، خود مستضعفین هستند. مستکبرین همواره برای فقر فرهنگی و عدم استقلال فکری مستضعفین تلاش میکنند. این [[تبلیغات]]، چنانکه امامخمینی اشاره کردهاست، در کنار ضعف فرهنگی مستضعفان و [[جهل]] و بیخبری آنها از محتوای قرآن و اسلام درباره مقابله با مستکبران و قدرتمندان،<ref>امام خمینی، صحیفه، (۴/۱۹ و ۲۱۴.</ref> موجب پیروی آنها از مستکبرین موجب میشود و در نتیجه به استضعاف اقتصادی نیز کشیده میشوند. چنین مستضعفانی در گمراهی و [[عذاب]] مستکبران، همراهاند.<ref>سبأ، ۳۱ ـ ۳۳؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۸/۹۷ ـ ۱۰۱.</ref> زمینههای دیگر پیدایش استضعاف، از نگاه [[امامخمینی]] عبارتاند از: نگاه خاص مستکبران به جهان و بیماری روحی آنها<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۱/۸۸.</ref> مهار نشدن قدرتها با تعلیمات انسانی ـ آسمانی <ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۱/۱۰۹ ـ ۱۱۰.</ref> غفلت مستضعفان،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۹/۱۲۹ و ۱۱/۲۷۲.</ref> خودباختگی و احساس ناتوانی مستضعفین.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۴/۳۰۶.</ref> | ||
==مستضعفان در انقلاب اسلامی== | ==مستضعفان در انقلاب اسلامی== | ||
معضلات ریشهای و متعدد اقتصاد ایران در [[دوره پهلوی]]، اعم از بخشهای خرد و کلان، شهری و روستایی، وابستگی و اتکای کشور به درآمدهای نفتی <ref>آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۶۱۳ ـ ۶۱۵.</ref> و پیوستگی آن با بحرانهای بازارهای مالی و جهانی<ref>رهبری، اقتصاد و انقلاب اسلامی ایران، ۱۶۹.</ref> آثار اجتماعی و اقتصادی عمیقی بر وضعیت زندگی و معیشتی ایرانیان بهویژه بر [[روستاها]] و مناطق شهری کمجمعیت و کمدرآمد گذاشت که مهمترینِ آنها، گسترش [[فقر]] و محرومیت در [[جامعه]] به شکل افزایش زاغهنشینی، حاشیهنشینی و مهاجرت به شهرهای بزرگ بود.<ref>کاتوزیان، اقتصاد سیاسی ایران، از مشروطیت تا پایان سلسه پهلوی، ۳۲۲ ـ ۳۲۳.</ref> بیتوجهی رژیم به روستا و روستانشینی و عدم سرمایهگذاری در شهرهای کوچک، دامنه فقر در مناطق روستایی و شهریِ کمجمعیت را گسترش داد و مهاجرت [[روستاییان]] به شهرها و ایجاد حلبیآباد در کنار شهرهای بزرگ را در پی داشت؛<ref>زاهد زاهدانی، حاشیهنشینی، ۱۸.</ref> به گونهای که ۳۳ درصد ساکنان شهرها را مهاجران حاشیهنشین تشکیل میدادند.<ref>نقدی، درآمدی بر جامعهشناسی شهری، ۲۲۸.</ref> مهاجرت روستاییان به شهرها معضلات خاصی مانند نبود یا کمبود تسهیلات رفاهی، ایجاد اقتصاد بیمارگونه و ناسالم و ایجاد شیب طبقاتی و دوگانگی برای جامعه شهری را ایجاد کرد.<ref>توسلی، جامعهشناسی شهری، ۵۱.</ref> | معضلات ریشهای و متعدد اقتصاد ایران در [[دوره پهلوی]]، اعم از بخشهای خرد و کلان، شهری و روستایی، وابستگی و اتکای کشور به درآمدهای نفتی <ref>آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۶۱۳ ـ ۶۱۵.</ref> و پیوستگی آن با بحرانهای بازارهای مالی و جهانی<ref>رهبری، اقتصاد و انقلاب اسلامی ایران، ۱۶۹.</ref> آثار اجتماعی و اقتصادی عمیقی بر وضعیت زندگی و معیشتی ایرانیان بهویژه بر [[روستاها]] و مناطق شهری کمجمعیت و کمدرآمد گذاشت که مهمترینِ آنها، گسترش [[فقر]] و محرومیت در [[جامعه]] به شکل افزایش زاغهنشینی، حاشیهنشینی و مهاجرت به شهرهای بزرگ بود.<ref>کاتوزیان، اقتصاد سیاسی ایران، از مشروطیت تا پایان سلسه پهلوی، ۳۲۲ ـ ۳۲۳.</ref> بیتوجهی رژیم به روستا و روستانشینی و عدم سرمایهگذاری در شهرهای کوچک، دامنه فقر در مناطق روستایی و شهریِ کمجمعیت را گسترش داد و مهاجرت [[روستاییان]] به شهرها و ایجاد حلبیآباد در کنار شهرهای بزرگ را در پی داشت؛<ref>زاهد زاهدانی، حاشیهنشینی، ۱۸.</ref> به گونهای که ۳۳ درصد ساکنان شهرها را مهاجران حاشیهنشین تشکیل میدادند.<ref>نقدی، درآمدی بر جامعهشناسی شهری، ۲۲۸.</ref> مهاجرت روستاییان به شهرها معضلات خاصی مانند نبود یا کمبود تسهیلات رفاهی، ایجاد اقتصاد بیمارگونه و ناسالم و ایجاد شیب طبقاتی و دوگانگی برای جامعه شهری را ایجاد کرد.<ref>توسلی، جامعهشناسی شهری، ۵۱.</ref> | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
برای حمایت از مستضعفان، با دستور امامخمینی، [[بنیاد مستضعفان]] بر پایه اموال برجایمانده از سران [[رژیم پهلوی]] حساب ۱۰۰ امام برای تهیه مسکن محرومان ایجاد [[کمیته امداد امامخمینی]] و [[بنیاد ۱۵ خرداد]] برای رسیدگی به وضع [[ایثارگران]] و مستضعفان تأسیس شد و تأکید مکرر ایشان بر تلاش بیشتر دولت برای عمران و آبادی و رفع مشکلات بهداشتی و درمانی مناطق محروم <ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۲/۱۲۶ و ۱۸/۳۸.</ref> در همین راستا بود.{{ببینید|بنیاد مستضعفان|بنیاد مسکن انقلاب اسلامی|کمیته امداد امامخمینی|بنیاد پانزده خرداد}} | برای حمایت از مستضعفان، با دستور امامخمینی، [[بنیاد مستضعفان]] بر پایه اموال برجایمانده از سران [[رژیم پهلوی]] حساب ۱۰۰ امام برای تهیه مسکن محرومان ایجاد [[کمیته امداد امامخمینی]] و [[بنیاد ۱۵ خرداد]] برای رسیدگی به وضع [[ایثارگران]] و مستضعفان تأسیس شد و تأکید مکرر ایشان بر تلاش بیشتر دولت برای عمران و آبادی و رفع مشکلات بهداشتی و درمانی مناطق محروم <ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۲/۱۲۶ و ۱۸/۳۸.</ref> در همین راستا بود.{{ببینید|بنیاد مستضعفان|بنیاد مسکن انقلاب اسلامی|کمیته امداد امامخمینی|بنیاد پانزده خرداد}} | ||
از سوی دیگر، امامخمینی با توجه به آیه ۵ [[سوره قصص]]، حکومت بر زمین را از آن مستضعفین میدانست <ref>امام خمینی، صحیفه،۶/۴۵۷ و ۷/۱۱۵، ۱۱۷، ۲۹۲.</ref> و انقلاب اسلامی ایران را حرکتی در همین راستا<ref>امام خمینی، صحیفه،۱۱/۱۳۳.</ref> نهضت مستضعفین علیه مستکبرین<ref>امام خمینی، صحیفه، ۶/۵۳۲.</ref> و هشداری برای همه مستکبران جهان <ref>امام خمینی، صحیفه، ۷/۳۲.</ref> میخواند و از مستضعفان جهان میخواست با الگو گرفتن از انقلاب ایران بپاخیزند <ref>امام خمینی، صحیفه، ۶/۴۹۹؛ ۷/۱۱۸ و ۱۱/۳۷۶.</ref> و زیر پرچم اسلام بر مستکبران غلبه کنند<ref>امام خمینی، صحیفه،۱۲/۱۰۳ ـ ۱۰۴.</ref> ایشان [[انقلاب اسلامی ایران]] را پشتیبان ملتهای مظلوم در برابر ظالمان <ref>امام خمینی، صحیفه،۱۱/۱۳۳.</ref> و حاضر در مبارزه با مستکبران در سراسر دنیا <ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۲/۱۴۸.</ref> معرفی میکرد و تنها راه از میانبردن مستکبران را تشکیل جبهه واحد مستضعفان میدانست.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۹/۲۸۰؛ ارجینی، جایگاه اصل حمایت از مستضعفان و مظلومان در روابط خارجی دولت اسلامی، | از سوی دیگر، امامخمینی با توجه به آیه ۵ [[سوره قصص]]، حکومت بر زمین را از آن مستضعفین میدانست <ref>امام خمینی، صحیفه،۶/۴۵۷ و ۷/۱۱۵، ۱۱۷، ۲۹۲.</ref> و انقلاب اسلامی ایران را حرکتی در همین راستا<ref>امام خمینی، صحیفه،۱۱/۱۳۳.</ref> نهضت مستضعفین علیه مستکبرین<ref>امام خمینی، صحیفه، ۶/۵۳۲.</ref> و هشداری برای همه مستکبران جهان <ref>امام خمینی، صحیفه، ۷/۳۲.</ref> میخواند و از مستضعفان جهان میخواست با الگو گرفتن از انقلاب ایران بپاخیزند <ref>امام خمینی، صحیفه، ۶/۴۹۹؛ ۷/۱۱۸ و ۱۱/۳۷۶.</ref> و زیر پرچم اسلام بر مستکبران غلبه کنند<ref>امام خمینی، صحیفه،۱۲/۱۰۳ ـ ۱۰۴.</ref> ایشان [[انقلاب اسلامی ایران]] را پشتیبان ملتهای مظلوم در برابر ظالمان <ref>امام خمینی، صحیفه،۱۱/۱۳۳.</ref> و حاضر در مبارزه با مستکبران در سراسر دنیا <ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۲/۱۴۸.</ref> معرفی میکرد و تنها راه از میانبردن مستکبران را تشکیل جبهه واحد مستضعفان میدانست.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۹/۲۸۰؛ ارجینی، جایگاه اصل حمایت از مستضعفان و مظلومان در روابط خارجی دولت اسلامی، ۹۳.</ref> | ||
در همین راستا اصل ۱۵۴ [[قانون اساسی جمهوری اسلامی]]، سعادت انسان در کل جامعه بشری را آرمان جمهوری اسلامی ایران معرفی کرده و رسیدن به [[استقلال]] و [[آزادی]] و حکومت حق و عدل را حق همه مردم جهان دانستهاست و [[نظام جمهوری اسلامی ایران|جمهوری اسلامی ایران]] با توجه به این اصل و مقدمه قانون اساسی که انقلاب ایران را حرکتی برای پیروزی نهایی مستضعفین بر مستکبرین میشمرد، ضمن خودداری از دخالت در امور داخلی کشورهای دیگر، از مبارزه حقطلبانه مستضعفین در برابر مستکبرین، حمایت میکند و آن را از اهداف مهم [[سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران]] در راه تشکیل حکومت واحد جهانی میداند؛ <ref>محمدی، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران اصول و مسائل، ۳۳.</ref> چنانکه دولت اسلامی موظف است با سایر دولتها و ملتها ارتباط داشته باشد و روابط خود را بر پایه عدالت و عدم تعدی تنظیم کند؛ از همینرو حمایت از مستضعفان جهان از اصول سیاست خارجی دولت اسلامی است. این اصل اختصاص به مسلمانان ندارد و شامل همه مستضعفان میشود <ref>ارجینی، جایگاه اصل حمایت از مستضعفان و مظلومان در روابط خارجی دولت اسلامی، ۹۲ ـ ۹۳.</ref> {{ببینید|نهضتهای اسلامی}} | در همین راستا اصل ۱۵۴ [[قانون اساسی جمهوری اسلامی]]، سعادت انسان در کل جامعه بشری را آرمان جمهوری اسلامی ایران معرفی کرده و رسیدن به [[استقلال]] و [[آزادی]] و حکومت حق و عدل را حق همه مردم جهان دانستهاست و [[نظام جمهوری اسلامی ایران|جمهوری اسلامی ایران]] با توجه به این اصل و مقدمه قانون اساسی که انقلاب ایران را حرکتی برای پیروزی نهایی مستضعفین بر مستکبرین میشمرد، ضمن خودداری از دخالت در امور داخلی کشورهای دیگر، از مبارزه حقطلبانه مستضعفین در برابر مستکبرین، حمایت میکند و آن را از اهداف مهم [[سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران]] در راه تشکیل حکومت واحد جهانی میداند؛ <ref>محمدی، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران اصول و مسائل، ۳۳.</ref> چنانکه دولت اسلامی موظف است با سایر دولتها و ملتها ارتباط داشته باشد و روابط خود را بر پایه عدالت و عدم تعدی تنظیم کند؛ از همینرو حمایت از مستضعفان جهان از اصول سیاست خارجی دولت اسلامی است. این اصل اختصاص به مسلمانان ندارد و شامل همه مستضعفان میشود <ref>ارجینی، جایگاه اصل حمایت از مستضعفان و مظلومان در روابط خارجی دولت اسلامی، ۹۲ ـ ۹۳.</ref> {{ببینید|نهضتهای اسلامی}} |