کاربر:Salar/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخهها
(←عملکرد) |
|||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
==پایان کار و علل استعفا== | ==پایان کار و علل استعفا== | ||
دولت موقت با وجود تلاشهایی که برای اداره و ساماندهی امور کشور و وظایف سپردهشده صورت داد، در | دولت موقت با وجود تلاشهایی که برای اداره و ساماندهی امور کشور و وظایف سپردهشده صورت داد، در ۱۳۵۸/۸/۱۴ از ادامه کار بازماند و استعفا کرد و دلیل استعفای خود را دخالتها، مخالفتها و اختلاف نظرها ذکر کرد و از امامخمینی خواست داوطلبانی را که با آنان هماهنگی وجود داشته باشد، مأمور تشکیل دولت کند؛<ref>کیهان، ۱۳۵۸/۸/۱۵؛ بازرگان، شورای انقلاب، ۶۸.</ref> برخی معتقد بودند هدف از استعفا زیر فشار قراردادن شورای انقلاب و امامخمینی بودهاست. امامخمینی در جلسهای در ۱۳۵۸/۸/۱۵ با حضور حسینی بهشتی، باهنر و سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی موضوع را بررسی و استعفای بازرگان را پذیرفت<ref> (هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۳۷۳).</ref> و در حکمی شورای انقلاب را مأمور ادامه مأموریتهای دولت موقت کرد؛ بنابراین دولت موقت با عنوان «دولت موقت شورای انقلاب» به وظایف خود ادامه داد. امامخمینی به شورای انقلاب مأموریت داد که اداره امور کشور در حال انتقال بهویژه اجرای تهیه مقدمات انتخابات مجلس شورای اسلامی و تهیه مقدمات تعیین رئیسجمهور را بر عهده گیرد و در پاکسازی دستگاههای اداری و رفاه حال طبقات مستضعف و بیخانمان، انقلابی عمل کند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۵۰۰/۱۰.</ref> | ||
در پژوهشهایی که صورتگرفته، برای استعفای دولت بازرگان دلایل زیادی ذکر شدهاست که برخی از آنها در حقیقت شرح همان دلیل بازرگان است، ازجمله: | در پژوهشهایی که صورتگرفته، برای استعفای دولت بازرگان دلایل زیادی ذکر شدهاست که برخی از آنها در حقیقت شرح همان دلیل بازرگان است، ازجمله: | ||
۱. نداشتن روحیه انقلابی: رفتار انقلابی از انتظارات مردم از دولت موقت بود؛ اما دولت موقت سعی میکرد ساختارهای بهارثرسیده از دوره رژیم پهلوی را همچنان حفظ کند؛ حال آنکه مردم تغییر و دگرگونی کامل ساختارها و جایگزینی ساختارهایی نو و متفاوت از گذشته را میطلبیدند (ثقفی، ۱۲۶ ـ ۱۳۰). بازرگان دولت خود را به فولکس واگنی تشبیه کرده بود که توانایی انجام کارهای سریع و انقلابی را ندارد (کلهر، ۲). وی همچنین جو انقلابی که علیه زمینداران، مالکان و سرمایهداران در جامعه را ناشی از عدالتخواهی به وجود آمده بود، افراطی و غیر مجاز میخواند و این نوع انقلابیگری را از ویژگیهای مارکسیستها و گروهها و احزاب چپ میدانست | ۱. '''نداشتن روحیه انقلابی''': رفتار انقلابی از انتظارات مردم از دولت موقت بود؛ اما دولت موقت سعی میکرد ساختارهای بهارثرسیده از دوره رژیم پهلوی را همچنان حفظ کند؛ حال آنکه مردم تغییر و دگرگونی کامل ساختارها و جایگزینی ساختارهایی نو و متفاوت از گذشته را میطلبیدند.<ref> (ثقفی، انقلاب، جنگ و گردش نخبگان در جامعه، ۱۲۶ ـ ۱۳۰).</ref> بازرگان دولت خود را به فولکس واگنی تشبیه کرده بود که توانایی انجام کارهای سریع و انقلابی را ندارد.<ref> (کلهر، یادداشت، ۲).</ref> وی همچنین جو انقلابی که علیه زمینداران، مالکان و سرمایهداران در جامعه را ناشی از عدالتخواهی به وجود آمده بود، افراطی و غیر مجاز میخواند و این نوع انقلابیگری را از ویژگیهای مارکسیستها و گروهها و احزاب چپ میدانست.<ref>بازرگان، انقلاب ایران در دو حرکت، ۹۱ ـ ۹۲.</ref> وی پاکسازی ادارات را از برنامههای اولیه انقلاب نمیدانست و معتقد بود کنارگذاشتن وزیران، استانداران، سفیران و فرماندهان رده بالای ارتش از دولت گذشته کفایت میکند و از دیگران خواست که خود را خدمتگزار مردم و انقلاب بدانند و تغییر رویه دهند.<ref>بازرگان، انقلاب ایران در دو حرکت، ۹۰.</ref> | ||
منتقدان عملکرد و دیدگاههای بازرگان معتقد بودند برای پیشبرد اهداف انقلاب و رسیدن به ثبات و آرامش ناگزیر باید یک سلسله اقدامات انقلابی انجام گیرد. از نگاه این گروه، مردم در انتظار اقداماتی عملی و انقلابی در جهت تغییر اوضاع گذشته بودند؛ اما دولت موقت از درک شرایط انقلابی و نیاز به تحول ناتوان بود (پیمان، ۳۳؛ سحابی، ۲۰۸). برخی دیدار بازرگان و ابراهیم یزدی با برژینسکی مشاور امنیت ملی امریکا (اسماعیلی، ۱۹۱؛ یزدی، ۶؛ هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۳۶۸) را بدون بحث در شورای انقلاب یا مجمعی دیگر، ناشی از درکنکردن شرایط انقلابی کشور دانستهاند و نتیجه گرفتهاند فضای فکری دولت موقت با انقلابیان متفاوت بود. همچنین دولت موقت از نظر ساختاری، برنامهای برای عمل و تغییر شرایط و کنترل حوادث نداشت و نتوانست وحدت نیروهای انقلاب را برای حفظ دستاورد آزادی و حکومت ملی مردمی تأمین کند. همچنین دولت نتوانست مردم را به سوی حرکتی سالم در جهت تشکیل و استقرار نهادهای مردمی و شوراها و بعداً مجلس مؤسسان هدایت کند (پیمان، ۳۴). | منتقدان عملکرد و دیدگاههای بازرگان معتقد بودند برای پیشبرد اهداف انقلاب و رسیدن به ثبات و آرامش ناگزیر باید یک سلسله اقدامات انقلابی انجام گیرد. از نگاه این گروه، مردم در انتظار اقداماتی عملی و انقلابی در جهت تغییر اوضاع گذشته بودند؛ اما دولت موقت از درک شرایط انقلابی و نیاز به تحول ناتوان بود.<ref> (پیمان، مصاحبه، ۳۳؛ سحابی، مصاحبه، ۲۰۸).</ref> برخی دیدار بازرگان و ابراهیم یزدی با برژینسکی مشاور امنیت ملی امریکا<ref> (اسماعیلی، اسماعیلی، دولت موقت، ۱۹۱؛ یزدی، گفتگو، ۶؛ هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۳۶۸).</ref> را بدون بحث در شورای انقلاب یا مجمعی دیگر، ناشی از درکنکردن شرایط انقلابی کشور دانستهاند و نتیجه گرفتهاند فضای فکری دولت موقت با انقلابیان متفاوت بود. همچنین دولت موقت از نظر ساختاری، برنامهای برای عمل و تغییر شرایط و کنترل حوادث نداشت و نتوانست وحدت نیروهای انقلاب را برای حفظ دستاورد آزادی و حکومت ملی مردمی تأمین کند. همچنین دولت نتوانست مردم را به سوی حرکتی سالم در جهت تشکیل و استقرار نهادهای مردمی و شوراها و بعداً مجلس مؤسسان هدایت کند.<ref> (پیمان، مصاحبه، ۳۴).</ref> | ||
بسیاری از کسانی که به طیف روشنفکران معروف هستند نیز از دولت موقت به سبب مشی ضعیف آن انتقاد میکردند و آن را جادهصافکنِ تجدید حیات سلطه امپریالیسم میدانستند و از دولت موقت میخواستند که انقلابیتر عمل کند. گروههای سیاسی مانند سازمان چریکهای فدایی خلق ایران، سازمان مجاهدین خلق ایران و حزب توده و گروههای وابسته به آنها نیز با سیاست ملایم دولت موقت مخالف بودند و از طریق تبلیغات و فعالیتهای حزبی، به اختلافات میان نیروهای انقلابی و دولت موقت دامن میزدند (راعی گلوجه، ۴۳). از سوی دیگر، برخی از نیروهای چپگرا در جریانات تجزیهطلبی در مناطق مختلف قومی کشور وارد شده بودند که این مسئله نیز بر دامنه مشکلات و نابسامانیهای کشور و دولت میافزود (برزین، ۲۹۹ ـ ۳۰۳). | بسیاری از کسانی که به طیف روشنفکران معروف هستند نیز از دولت موقت به سبب مشی ضعیف آن انتقاد میکردند و آن را جادهصافکنِ تجدید حیات سلطه امپریالیسم میدانستند و از دولت موقت میخواستند که انقلابیتر عمل کند. گروههای سیاسی مانند سازمان چریکهای فدایی خلق ایران، سازمان مجاهدین خلق ایران و حزب توده و گروههای وابسته به آنها نیز با سیاست ملایم دولت موقت مخالف بودند و از طریق تبلیغات و فعالیتهای حزبی، به اختلافات میان نیروهای انقلابی و دولت موقت دامن میزدند.<ref> (راعی گلوجه، شاهکار دولت موقت، ۴۳).</ref> از سوی دیگر، برخی از نیروهای چپگرا در جریانات تجزیهطلبی در مناطق مختلف قومی کشور وارد شده بودند که این مسئله نیز بر دامنه مشکلات و نابسامانیهای کشور و دولت میافزود.<ref> (برزین، زندگینامه سیاسی مهندس مهدی بازرگان، ۲۹۹ ـ ۳۰۳).</ref> | ||
۲. ناهماهنگی با برخی ارزشهای دینی: امامخمینی با تکیه بر اسلام و آموزههای آن مردم را علیه رژیم پیشین بسیج کرد؛ اما دولت بازرگان نتوانست خود را با این ارزشها به طور کامل هماهنگ کند، بلکه برخی از اعضای آن علیه مبانی دینی سخن گفتند. حسن نزیه رئیس شرکت ملی نفت ایران در | ۲. '''ناهماهنگی با برخی ارزشهای دینی''': امامخمینی با تکیه بر اسلام و آموزههای آن مردم را علیه رژیم پیشین بسیج کرد؛ اما دولت بازرگان نتوانست خود را با این ارزشها به طور کامل هماهنگ کند، بلکه برخی از اعضای آن علیه مبانی دینی سخن گفتند. حسن نزیه رئیس شرکت ملی نفت ایران در ۱۳۵۸/۳/۹ بهصراحت از ممکننبودن اجرای قوانین اسلام سخن گفت و اجرای احکام و مقررات اسلامی را از واقعیات جامعه ایران به دور دانست.<ref> (بهنود، ۲۷۵ روزِ بازرگان، ۵۵۳؛ اسماعیلی، دولت موقت، تهران، ۲۲۶ ـ ۲۲۷).</ref> در ۱۳۵۸/۳/۱۲ نشریه جبهه ملی از سخنان نزیه که با مخالفت گسترده مواجه شده بود، پشتیبانی و انتقادهای گسترده علیه وی را محکوم کرد.<ref> (اسماعیلی، دولت موقت، ۲۲۷؛ پیغام امروز، روزنامه، ۱۳۵۸/۳/۱۳).</ref> بازرگان نیز از مکتبیبودن و مکتبگرایی انتقاد کرد و درپیشگرفتن این شیوه را از سوی انقلابیان در سالهای اولیه انقلاب، معادل انحصارگرایی دانست.<ref>بازرگان، انقلاب ایران در دو حرکت، ۱۲۸.</ref> همچنین سخنان وی در تشییع جنازه سیدمحمود طالقانی مبنی بر متکیبودن طالقانی به ایرانیت به جای اسلامیت سبب خشم بسیاری از انقلابیان ازجمله امامخمینی شد.<ref>اسماعیلی، دولت موقت، ۲۲۸.</ref> امامخمینی دو روز بعد در سخنرانی خود احترام مردم به طالقانی را به دلیل شخصیت روحانی وی و اینکه مردم او را نایب پیامبر(ص) شمردند، دانست، نه به دموکراتبودن.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۵۳۴/۹ ـ ۵۳۵.</ref> {{ببینید|سیدمحمود طالقانی}} نیروهای وزارت خارجه ایران نیز با حفظ بافت و ساختار رژیم سابق، معرف انقلاب اسلامی نبود.<ref>اسماعیلی، دولت موقت، ۲۲۹.</ref> امامخمینی دو سال بعد در مهر ۱۳۶۰ خطاب به اعضای شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی یادآور شد کوششهای موجود در امر تبلیغات دینی و اسلامی در خارج از کشور از ابتدای انقلاب تاکنون صفر بودهاست.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۳۰۷/۱۵ و ۳۶۱.</ref> | ||
۳. ناهمسو با رهبری: امامخمینی پس از تعیین بازرگان به ریاست دولت موقت، از وی حمایت کرد و سعی داشت تعادل میان دولت موقت و نیروهای انقلابی را حفظ کند و در پاسخ اعتراضهای گسترده علیه دولت یادآور میشد نباید انتظار زیادی از دولت موقت داشت؛ زیرا وارث مملکتی ویرانه است و غلبه بر نابسامانیها نیاز به زمان | ۳. '''ناهمسو با رهبری''': امامخمینی پس از تعیین بازرگان به ریاست دولت موقت، از وی حمایت کرد و سعی داشت تعادل میان دولت موقت و نیروهای انقلابی را حفظ کند و در پاسخ اعتراضهای گسترده علیه دولت یادآور میشد نباید انتظار زیادی از دولت موقت داشت؛ زیرا وارث مملکتی ویرانه است و غلبه بر نابسامانیها نیاز به زمان دارد؛<ref>اسماعیلی، دولت موقت، ۲۲۹.</ref> اما دولت موقت نتوانست از حمایت و موضع واقعبینانه ایشان بهره لازم را ببرد و پیوسته از سیاست گامبهگام و محافظهکارانه خود دفاع میکرد.<ref>اسماعیلی، دولت موقت، ۲۲۹ ـ ۲۳۰؛ صدیقی، انقلاب اسلامی از نگاه دیگران، ۱۵۲.</ref> اندیشه اسلامی مورد نظر بازرگان، تفاوتهای زیادی با اسلام مورد نظر امامخمینی داشت. وی همانند بسیاری از روشنفکران و مبارزان، رهبری معنوی امامخمینی را در انقلاب اسلامی پذیرفته بود؛ اما به اصل ولایت به شیوهای که ایشان تبیینکننده آن بود، معتقد نبود. بازرگان امامخمینی را انسانی غیر منعطف میدانست که اهل استدلال و تحلیل سیاسی نبود.<ref> (بازرگان، شورای انقلاب، ۲۲؛ حداد عادل، امامخمینی نه مثل دیگران، ۲۸ ـ ۲۹).</ref> او رهبری امامخمینی را در حرکت اول مایه جذب و وحدت مردم برای سرنگونی نظام طاغوتی میدانست؛ اما در ادامه با این گمان که خروج ملیها و روشنفکران و ترجیح اسلام فقاهتی، منشأ جدایی قشرها و حرکت گریز از مرکز است، به انتقاد از روش ایشان پرداخت.<ref> (بازرگان، انقلاب ایران، ۱۱۵ ـ ۱۱۶؛ بازرگان، دکتر علی شریعتی، ۲۴ ـ ۲۵).</ref> | ||
مخالفت با اصل ولایت فقیه در مجلس خبرگان قانون اساسی و طرح انحلال آن مجلس از سوی دولت موقت سبب شد حمایت امامخمینی از دولت موقت کمرنگتر شود؛ چنانکه ایشان در نیمه دوم نخستوزیری بازرگان از عملکرد کمیتهها و دادگاههای انقلاب بهشدت دفاع کرد و دولت موقت را به اعمال غیر انقلابی متهم کرد و دیدگاههای دولت بازرگان را متأثر از تحصیلکردهها و روشنفکران غربی دانست که با روح انقلاب سنخیت چندانی ندارد | مخالفت با اصل ولایت فقیه در مجلس خبرگان قانون اساسی و طرح انحلال آن مجلس از سوی دولت موقت سبب شد حمایت امامخمینی از دولت موقت کمرنگتر شود؛ چنانکه ایشان در نیمه دوم نخستوزیری بازرگان از عملکرد کمیتهها و دادگاههای انقلاب بهشدت دفاع کرد و دولت موقت را به اعمال غیر انقلابی متهم کرد و دیدگاههای دولت بازرگان را متأثر از تحصیلکردهها و روشنفکران غربی دانست که با روح انقلاب سنخیت چندانی ندارد. {{ببینید|کمیته انقلاب اسلامی | دادگاههای انقلاب اسلامی}} امامخمینی ماهها پس از سقوط دولت موقت با اشاره به اینکه در تعیین دولت به این اختلاف سلیقهها توجه نشد، اعلام کرد باید از همان آغاز دولتی جوانتر و انقلابیتر که بتواند کشور را در آن شرایط اداره کند، انتخاب میشد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۴۷/۱۳.</ref> | ||
۴. اختلاف با نهادهای انقلابی: مهمترین نهادهای انقلابی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، کمیتههای انقلاب اسلامی، دادگاههای انقلاب و جهاد سازندگی بودند. بازرگان و دولت او وجود کمیتهها و دادگاههای انقلاب را نشانه هرج و مرج و بیقانونی و زمینهساز سوء استفادههای شخصی و گروهی میدانست (اسماعیلی، ۹۲) و با محاکمه و اعدام مقامات منسوب به حکومت پهلوی مخالف بود | ۴. '''اختلاف با نهادهای انقلابی''': مهمترین نهادهای انقلابی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، کمیتههای انقلاب اسلامی، دادگاههای انقلاب و جهاد سازندگی بودند. بازرگان و دولت او وجود کمیتهها و دادگاههای انقلاب را نشانه هرج و مرج و بیقانونی و زمینهساز سوء استفادههای شخصی و گروهی میدانست<ref> (اسماعیلی، دولت موقت، ۹۲).</ref> و با محاکمه و اعدام مقامات منسوب به حکومت پهلوی مخالف بود.<ref>یوسفی اشکوری، در تکاپوی آزادی، ۲۲۴/۲ ـ ۲۲۵).</ref> بازرگان تلاش میکرد این نهادها را منحل کند و وقتی که موفق به انحلال آنها نشد، در پیام تلویزیونی خود در ۲۸/۴/۱۳۵۸ اعلام کرد کمیتهها و دادگاههای انقلاب سبب سردرگمی کشورند و کار دولت را به بنبست کشاندهاند و چارهای جز استعفا برای او باقی نگذاشتهاند.<ref> (صدیقی، انقلاب اسلامی از نگاه دیگران، ۱۴۳ ـ ۱۴۵؛ اسماعیلی، دولت موقت، ۹۲ ـ ۹۳).</ref> | ||
انتقادهای دولت به عملکرد دادگاه انقلاب موجب شد امامخمینی در | انتقادهای دولت به عملکرد دادگاه انقلاب موجب شد امامخمینی در ۱۳۵۷/۱۲/۲۵ در حکمی خطاب به دادگاههای انقلاب، توقف همه محاکمهها را تا تصویب آئیننامه جدید از سوی شورای انقلاب اعلام کند و نظارت شورای انقلاب و دولت موقت بر این محاکمات را خواستار شود (۶/۳۷۹؛ هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۲۰۲). بازرگان نهادهای انقلاب را ابزاری در دست روحانیان انقلابی میدانست و سعی در تضعیف آنها داشت؛ در حالیکه امامخمینی از آنها حمایت میکرد و گاهی به برخی از آنها ازجمله کمیتهها که تندرویهایی داشتند، تذکر میداد. حمایت ایشان از نهادهای انقلابی موجب پیشرفت روزافزون آنها و تزلزل و تضعیف هرچه بیشتر دولت موقت شد (← مقالههای کمیتههای انقلاب اسلامی؛ دادگاههای انقلاب اسلامی؛ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی). | ||
۵. ناهماهنگی با شورای انقلاب: شورای انقلاب و دولت موقت نیز با یکدیگر اختلاف داشتند و هر کدام دیگری را مانع اجرای برنامههای خود میدانست (اسماعیلی، ۸۷). اختلافهای شورای انقلاب و دولت باعث شد تا در بهار ۱۳۵۸ داوری به نزد امامخمینی ببرند (رضوی، ۲۲۴). در جلسهای ششساعته که در قم برگزار شد، علاوه بر چگونگی برگزاری انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی و مسائل مهم مملکت (کیهان، ۲/۳/۱۳۵۸، ۸) اعضای دولت و بازرگان انتقادهای خود بر عملکرد شورای انقلاب را بیان کردند که متقابلاً شورا نیز بدان پاسخ گفت (اسماعیلی، ۸۷ ـ ۸۸). دولت موقت بر راهبرد گامبهگام و درازمدت تکیه میکرد؛ در حالیکه شورای انقلاب و مردم اقدامهای فوری و انقلابی را ترجیح میدادند (هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۲۲۹ و ۳۷۶). بالاگرفتن نارضایتیها و تداوم برخی ناهماهنگیها میان نهادهای انقلابی و اعضای دولت موقت (چنانکه چندین بار به بحث استعفای دولت منجر شد)، موجب شد جلسه مشترک میان شورای انقلاب و دولت در حضور امامخمینی، در ۹/۴/۱۳۵۸، تکرار شود. در این جلسه، بازرگان طرح ادغام نسبی دولت و شورای انقلاب را که پیش از آن در شورا بحث شده بود، به منظور آسانشدن همکاری و مشارکت در مسئولیتها و سرعتبخشیدن به مصوبهها پیشنهاد کرد. بر این اساس پنج تن از روحانیان شورای انقلاب وارد دولت شدند و پنج تن از اعضای دولت نیز به شورای انقلاب راه یافتند (همان، ۳۳۳ ـ ۳۳۴؛ اسماعیلی، ۸۸ ـ ۹۰). از آنجا که روحانیان تمایلی به پذیرش وزارت نداشتند، مسئولیت سرپرستی یا معاونت وزیر را البته با حق رأی و حق شرکت در جلسات دولت پذیرفتند (بازرگان، مهدی، شورای انقلاب، ۳۷) (← مقاله شورای انقلاب اسلامی). | ۵. ناهماهنگی با شورای انقلاب: شورای انقلاب و دولت موقت نیز با یکدیگر اختلاف داشتند و هر کدام دیگری را مانع اجرای برنامههای خود میدانست (اسماعیلی، ۸۷). اختلافهای شورای انقلاب و دولت باعث شد تا در بهار ۱۳۵۸ داوری به نزد امامخمینی ببرند (رضوی، ۲۲۴). در جلسهای ششساعته که در قم برگزار شد، علاوه بر چگونگی برگزاری انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی و مسائل مهم مملکت (کیهان، ۲/۳/۱۳۵۸، ۸) اعضای دولت و بازرگان انتقادهای خود بر عملکرد شورای انقلاب را بیان کردند که متقابلاً شورا نیز بدان پاسخ گفت (اسماعیلی، ۸۷ ـ ۸۸). دولت موقت بر راهبرد گامبهگام و درازمدت تکیه میکرد؛ در حالیکه شورای انقلاب و مردم اقدامهای فوری و انقلابی را ترجیح میدادند (هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۲۲۹ و ۳۷۶). بالاگرفتن نارضایتیها و تداوم برخی ناهماهنگیها میان نهادهای انقلابی و اعضای دولت موقت (چنانکه چندین بار به بحث استعفای دولت منجر شد)، موجب شد جلسه مشترک میان شورای انقلاب و دولت در حضور امامخمینی، در ۹/۴/۱۳۵۸، تکرار شود. در این جلسه، بازرگان طرح ادغام نسبی دولت و شورای انقلاب را که پیش از آن در شورا بحث شده بود، به منظور آسانشدن همکاری و مشارکت در مسئولیتها و سرعتبخشیدن به مصوبهها پیشنهاد کرد. بر این اساس پنج تن از روحانیان شورای انقلاب وارد دولت شدند و پنج تن از اعضای دولت نیز به شورای انقلاب راه یافتند (همان، ۳۳۳ ـ ۳۳۴؛ اسماعیلی، ۸۸ ـ ۹۰). از آنجا که روحانیان تمایلی به پذیرش وزارت نداشتند، مسئولیت سرپرستی یا معاونت وزیر را البته با حق رأی و حق شرکت در جلسات دولت پذیرفتند (بازرگان، مهدی، شورای انقلاب، ۳۷) (← مقاله شورای انقلاب اسلامی). |