کاربر:Salehi/صفحه تمرین۱: تفاوت میان نسخهها
(خالی کردن صفحه تمرین) برچسبها: خالی کردن واگردانی دستی |
(اصلاح ارقام) برچسب: برگرداندهشده |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''مادر'''، جایگاه، حقوق و نقش در خانواده و جامعه. | |||
مادر به زنی که یک یا چند فرزند به دنیا آورده باشد گفته میشود (دهخدا، ۱۲/۱۷۵۸۵). معادل عربی آن «اُمّ» است که در اصل به معنای اصل و ریشه هر چیز و ستون آن است (ابنمنظور، ۱۲/۲۸ ـ ۲۹) و «والده» از ریشه «وَلَدَ» به معنای زاینده فرزند میباشد (همان، ۳/۴۶۷). مفهوم مادر در قرآن کریم به شکلهای مختلفی، به صورت مفرد «اُمّ» (قصص، ۷؛ احقاف، ۱۵) و جمع «اُمهّات» (نساء، ۲۳)، «والده» (مریم، ۳۲) و جمع «والدات» (بقره، ۲۳۳) بهکار رفته است. | |||
==شأن و منزلت مادر== | |||
مادر در زبانها و فرهنگهای مختلف، همواره از احترام، تقدس و جایگاه خاصی برخوردار بوده است (کنفوسیوس، ۷۲ ـ ۷۳؛ فروم، ۷۴؛ هولم و بوکر، ۱۳۶ و ۱۴۲؛ صادقی، ۵۳ ـ ۶۴)؛ چنانکه در تورات و انجیل به حرمت پدر و مادر و مقام و منزلت آن دو اشاره شده است (سفر خروج، ب۲۰، ۱۲؛ سفر لاویان، ب۱۹، ۳ و انجیل متی، ب۱۵، ۴). در فرهنگ و متون اسلامی توجه ویژهای به مادر و پدر وجود دارد. در قرآن چندبار پس از دعوت به بندگی خداوند متعال، به احسان و نیکی به والدین سفارش شده (بقره، ۸۳؛ نساء، ۳۶؛ انعام، ۱۵۱؛ اسراء، ۲۳) و فرزندان از بیان کوچکترین سخن ناملایم به آنان نهی شدهاند (اسراء، ۲۳)؛ چنانکه قرآن به طور خاص به دوران دشوار بارداری مادر، وضع حمل و شیرخوارگی آن اشاره کرده است (احقاف، ۱۵؛ لقمان، ۱۴). در سخنی از پیامبر(ص) نیز ارزش این دوران سخت با مرزبانی در راه خدا برابر دانسته شده است؛ به طوری که اگر این دوران منجر به فوت مادر شود، نزد خداوند جایگاهی چون شهید خواهد داشت (صدوق، ۳/۵۶۱). در سخنی دیگر از پیامبر اکرم(ص)، عظمت این جایگاه و پاداش دوران دشوار آن غیر قابل درک معرفی شده است (حر عاملی، ۲۱/۴۵۱)؛ حتی آن حضرت بر احسان و نیکی به مادر بیش از پدر تأکید کرده است (کلینی، ۲/۱۵۹؛ مجلسی، ۷۱/۴۹) و در عین حال خدمات مادر را غیر قابل جبران میداند (نوری، ۱۵/۱۸۰) و این بشارت را به مادران داده که بهشت زیر پای آنان است (همان، ۱۵/۱۸۱). امامان معصوم(ع) نیز بر وجوب نیکی به پدر و مادر تأکید کردهاند و در کنار جهاد در راه خدا، آن را والاترین عمل مؤمن دانستهاند (حر عاملی، ۱۵/۱۹؛ ۱۶/۱۵۵ و ۲۱/۴۸۸) و در این وظیفه، فرقی میان پدران و مادران شایسته و ناشایست نگذاشتهاند (همان، ۲۱/۴۹۰). | |||
امامخمینی توجه ویژهای به جایگاه مادر و نقش تربیتی آن در خانواده دارد و در آثار و سخنان خود بارها بر آن تأکید کرده است. ایشان در بیان شأن و منزلت مادران، مهربانی و رحمتِ نهفته در دیدگان مادر را پرتوی از رحمت و عطوفت پروردگار دانسته و قلب و جان مادران را آمیخته به نور رحمت ربوبیت او برشمرده است؛ پروردگاری که مادران را تحمّلى چون عرش در مقابل رنجها و زحمتها از زمان جایگیری نطفه در رحم و دوران بارداری و وقت زاییدن و از نوزادى تا به آخر، داده است؛ رنجهایى که پدران یک شب آن را تحمّل نکرده و از آن ناتوانند (صحیفه، ۱۶/۲۲۵). این است که ایشان یک شبِ مادر را از سالها عمر پدر متعهد، ارزندهتر دانسته و با اشاره به حدیث نبوی(ع) «بهشت زیر پای مادران است» (نوری، ۱۵/۱۸۱)، آن را حقیقتی برشمرده که با چنین تعبیر لطیفی برای بیان بزرگی مادر و هوشیاری به فرزندان ذکر شده، تا سعادت و بهشت را در زیر گامهای مبارک آنان جستجو کنند و حرمتشان را نزدیک حرمت حقتعالی نگه دارند و خشنودی پروردگار را در خشنودی مادران بیابند (همان). | |||
به دلیل رسالت خطیری که بر دوش مادران است، امامخمینی شرافت مادری را غیر قابل وصف (همان، ۸/۹۰) و حتی از شرافت پدری بالاتر دانسته (همان، ۷/۵۰۴) و زنان را از این لحاظ مقدم بر مردان برشمرده است (همان، ۷/۲۸۳)؛ همچنین خدمت مادر به جامعه را از هر خدمتی بالاتر (همان، ۱۴/۱۹۷) و آن را بزرگترین خدمت یک انسان به انسان دیگر خوانده است (همان، ۷/۴۴۶). ایشان همچنین با توجه به شأن والای مادران و اهمیت مسئولیت مهم آنان، شغل مادران را که تربیت فرزند و تحویل یک انسان به جامعه است، با شغل انسانسازی پیامبران(ع) که خداوند در طول تاریخ آنان را برای آن مبعوث کرده، مقایسه میکرد (همان، ۷/۴۶۴، ۵۰۵؛ ۸/۹۱ و ۹/۱۳۶ ـ ۱۳۷) و آن را شریفترین و بالاترین شغل در عالم میدانست (همان، ۷/۴۶۴، ۴۴۶ ـ ۴۴۷ و ۸/۹۰). ایشان در این مقایسه خاطرنشان میکند همانگونه که پیامبران(ع) برای انسانسازی و تزکیه انسان مأمورند، مادران نیز باید درباره فرزندان خود همین مسئولیت را احساس کنند؛ زیرا اساس تربیت از دامان پاک مادران شروع میشود (همان، ۹/۱۳۶ ـ ۱۳۷ و ۱۵/۲۴۵). ایشان همچنین زن را مربی انسانها (همان، ۷/۳۳۹) و پرورشدهنده بزرگمردان و بزرگزنان (همان، ۶/۳۵۸ و ۷/۳۴۱) معرفی کرده از همین جایگاه یادآور شده است که مرد از دامن زن به معراج میرود (همان، ۷/۳۴۱) (← مقاله زن). | |||
==نقش مادر در تربیت کودک== | |||
سالهای نخستین زندگی و نوع تربیت کودک در شکلگیری شخصیت، رفتار، عقیده و احساس وی در دورههای بعدی زندگی، بسیار بااهمیت است (شولتز، ۵۱۳ ـ ۵۱۴؛ گنجی، ۲۲۴). در این مرحله حساس که نخستین مرحله اجتماعیشدن فرزند نیز به شمار میرود، عاطفه نقش تعیینکنندهای در تربیت و احساس انطباق و یگانگی کودک با اطرافیان و درونیسازی نقشها و گرایشهای آنان دارد (برگر و لوکمان، ۱۷۹ ـ ۱۸۰)؛ همچنین بر رفتارهای اجتماعی و حتی سلامت جسمانی و روانی کودک تأثیرگذار است (بِرک، ۵۹ ـ ۶۰؛ شولتز، ۲۶۶). از سوی دیگر، رفتار کودک تقلیدی است و شدت تأثیرپذیری او از مادر بسیار است (بِرک، ۲۰ ـ ۲۱)؛ چنانکه آثار آن نیز در آگاهی فرد ماندگارتر است (قائمی، ۲۴۴ ـ ۲۴۶؛ گنجی، ۲۲۴؛ برگر و لوکمان، ۱۸۴). | |||
امامخمینی نیز در تبیین اهمیت نقش حساس مادران بهخصوص در تربیت کودکان (صحیفه، ۱۵/۲۴۵)، همواره با نکتهسنجیهای تربیتی و اجتماعی، دامان مادران را نقطه آغاز، مبدأ اصلی (همان، ۷/۲۸۳، ۳۳۹؛ ۸/۹۰، ۳۶۲؛ ۹/۱۳۷ و ۱۵/۲۴۵) و بالاترین و اثرگذارترین مدرسه در تربیت فرزند (همان، ۷/۵۰۴ و ۹/۲۹۳) میدانست و از اینرو بود که ایشان آداب و تکالیفی را حتی پیش از تولد فرزند متوجه والدین، بهویژه مادران میکرد (همان، ۴/۳۱، ۴۵۰؛ ۵/۳۲۷؛ ۹/۴۵۷ و ۱۲/۵۰۳)؛ زیرا به دلیل رابطه قوی عاطفی میان مادر و فرزند و شدت دلبستگی فرزند به مادر که از همه علایق بالاتر است، آنان بیش از همه، تحت تأثیر مادر قرار دارند (همان، ۷/۲۸۳، ۴۴۴، ۵۰۴؛ ۸/۱۱۷، ۳۶۳ و ۹/۲۹۳) و مسائل را از مادر بهتر یاد میگیرند (همان، ۸/۹۰). ایشان با توجه به این سخن رسول اکرم(ص) که هر کودکی بر فطرت الهی متولد میشود (کلینی، ۲/۱۲)، کودکان را به ملکوت نزدیکتر و از کدورتها و آلودگیها دور میدانست (صحیفه، ۱۰/۸۷) و تأکید میکرد پرورش صحیح اسلامی باید از کودکی آغاز شود (همان، ۷/۲۳۹ و ۱۴/۱۵۳) و تربیت فرزند را نباید دست کم گرفت؛ چه بسا که تربیت درست یک کودک مایه پرورش و اصلاح یک کشور و ملت شود (حدیث جنود، ۱۵۴). | |||
امامخمینی بر مراقبتهای دوران بارداری و شیردادن، برای تربیت صحیح فرزندان (صحیفه، ۶/۲۰۰ ـ ۲۰۱) و به آموزش نماز و مسائل شرعی به کودکان از هفتسالگی سفارش میکرد (ثقفی، برداشتهایی از، ۱/۴۲؛ طهماسبی، ۳۷)؛ زیرا اثر تربیت در دوران کودکی را پایدارتر و ماندگارتر از دیگر دورانهای زندگی شخص میدانست (صحیفه، ۷/۴۴۴ و ۸/۳۶۲ ـ ۳۶۳؛ حدیث جنود، ۱۵۴). ایشان همواره ضمن اینکه همه را در تربیت فرزندان مسئول میدانست، نقش تربیت نخستین در دامن مادر را مهمتر و مؤثرتر بر میشمرد (صحیفه، ۷/۵۰۴؛ ۸/۱۱۷، ۳۶۲ ـ ۳۶۳ و ۹/۱۳۶ ـ ۱۳۷) و سهم اصلی و اساسی در تربیت کودک را بر عهده مادر میدانست و نقش پدر و دیگر کارگزاران تربیتی همچون معلم و استاد را در مقایسه با نقش مادر در مراتب بعدی اهمیت قرار میداد (همان، ۷/۵۰۴ ـ ۵۰۵؛ ۸/۹۰ و ۹/۱۳۷، ۲۹۳). ایشان آثار و نمود تربیت فردی را در جامعه مهم میخواند و خرابی و آبادی کشورها (همان، ۷/۲۸۴، ۳۳۹، ۴۴۴ و ۵۰۴)، اصلاح و ایجاد فساد در جامعه (همان، ۷/۲۸۳؛ ۸/۳۶۳ ـ ۳۶۴ و ۹/۱۳۶؛ حدیث جنود، ۱۵۴ ـ ۱۵۵)، ساخت آینده ملتها (صحیفه، ۷/۲۲۱) و حتی حفاظت از اهداف پیامبران(ع) را وابسته به نوع تربیتی میدانست که در دامن مادران انجام میگیرد (همان، ۷/۵۰۴)؛ به همین جهت وظیفه مادری را بزرگترین وظیفهای میدانست که اسلام به آن احترام گذاشته است (همان، ۷/۲۲۱). | |||
به عقیده امامخمینی پس از خانواده، آموزش و پرورش مهمترین نقش را در تربیت و پرورش کودک دارد و این نهاد باید در کنار آموزش، به وظیفه اصلیاش که تربیت و تهذیب است، عمل کند (همان، ۱۲/۴۹۶ و ۱۶/۵۰۰). ایشان به متصدیان امر تعلیم و تربیت و فرهنگ بهخصوص معلمان سفارش میکرد برای حفظ کشور از آسیبها کودکان را که امانتی در دست آناناند، درست و بر اساس فطرت الهی و تربیت صحیح اسلامی پرورش دهند (همان، ۹/۲۹۲؛ ۱۰/۸۷ ـ ۸۸؛ ۱۴/۳۲ ـ ۳۶، ۲۱۸ و ۱۵/۱۰۷) (← مقالههای خانواده؛ معلم؛ آموزش و پرورش). | |||
==وظایف مادران== | |||
امامخمینی با توجه به اهمیت نقش مادران در تربیت فرزندان در چند محور بر مسئولیت آنان تأکید کرده است: | |||
# الگوبودن و تربیت عملی: امامخمینی به مادران توصیه میکرد معلم فرزندان خود باشند (همان، ۷/۱۶۲) و از همان آغاز به تزکیه فرزندانشان بپردازند و دامان خود را مدرسهای علمی و ایمانی قرار دهند (همان، ۹/۱۳۶) و با مسئولدانستن خود در قبال اعمال فرزندانشان، همواره مراقب گفتار و رفتار خود باشند (همان، ۷/۲۸۳ و ۸/۳۶۲ ـ ۳۶۳). ایشان با توجه به پایداری اثر تربیت در دوران کودکی، به مادران توصیه میکرد در خانه فضایی اسلامی و آکنده از صمیمیت و سازش و تفاهم را پدید آورند (همان، ۸/۳۶۳) و با تربیت صحیح و اسلامیانسانیِ فرزندان خود (همان، ۸/۹۰، ۳۶۲ و ۱۵/۲۴۵) آنان را افرادی بااراده (همان، ۸/۱۱۷)، مؤمن، متقی، متعهد و اسلامی (همان، ۸/۱۱۷ و ۳۶۲ ـ ۳۶۳) پرورش دهند. | |||
# حضور عاطفی در کنار فرزندان: امامخمینی تربیت کودک در دامن مادر و نیاز او به مادر را بهقدری بااهمیت میدانست که ریشه بسیاری از فسادها، نابسامانیها و مشکلات اجتماعی را نتیجه جداشدن فرزند از دامن مادر و درکنکردن محبت مادری و پیدایش عقدههای ناشی از آن معرفی میکرد و در این خصوص به مادران هشدار میداد (همان، ۷/۴۴۵؛ ۸/۹۰، ۳۵۵ و ۹/۱۳۶، ۲۹۳). ایشان ضمن اشاره به آثار منفی جداکردن فرزند از دامن مادر، به توطئه رژیم پهلوی برای بیاهمیتکردن نقش مادری زنان و نقش مهم آنان در تربیت فرزند اشاره میکرد که از این طریق تلاش میشد تا با کشاندن زنان در محیطهای اداری و جداکردن فرزندان از دامن مادرانشان، مانع از تربیت انسانهای صحیح و فاضل در دامن مادرانی بافضیلت باشند؛ زیرا آن رژیم نگران پرورش انسانهای صحیحی بود که منافع آنان را به خطر میانداخت (صحیفه، ۷/۴۴۴، ۴۶۴؛ ۸/۹۰، ۳۵۵؛ ۹/۱۳۶، ۲۹۳ و ۱۴/۱۹۶). ایشان در عین اینکه از حضور اجتماعی زنان غافل نبود (همان، ۶/۳۰۰ و ۴۱۱)، با توجه به اهمیتی که برای تربیت فرزند در دامان مادر قائل بود، همواره تربیت صحیح فرزند را برای زنان در درجه اولِ اهمیت و شغل اول آنان میدانست (همان، ۷/۳۳۲؛ ۸/۹۱ ـ ۹۲، ۳۵۵ و ۹/۲۹۳). | |||
# مراقبت از رفتار فرزندان: امامخمینی با توجه به اهمیت دوره کودکی و نوجوانی (همان، ۱۷/۴)، همواره مادران را به هوشیاری و مراقبت از اعمال و رفتار و رفت و آمدهای فرزندانشان (همان؛ طباطبایی، فاطمه، ۱/۳۴)، پیگیری وضع درسی آنان (صحیفه، ۱۷/۴) و ارتباط متقابل با استادان فرزندانشان (همان، ۱۷/۵)، هوشیاری درباره گرفتارنشدن فرزندانشان در دام افراد و گروههای منحرف (همان، ۱۴/۴۸۳، ۵۰۴، ۵۲۵؛ ۱۵/۲۵، ۹۹ ـ ۱۰۰، ۲۴۷، ۲۴۵ ـ ۲۴۶ و ۱۷/۴) سفارش میکرد. | |||
از سوی دیگر، امامخمینی علاوه بر اینکه به تمامی فرزندان بر حفظ حقوق و احترام مادران (همان، ۱۶/۱۱۵) و اطاعت و خدمت و جلب رضایت آنان از حیث مادی و معنوی (همان، ۱۷/۱۳۸) سفارش میکرد، فرزندان شهدا را فراوان به داشتن رفتاری توأم با مهربانی با مادران داغدیدهشان تأکید میکرد (همان، ۱۹/۲۹۲ ـ ۲۹۳ و ۲۰/۳۸). ایشان در توصیهای از همگان میخواست تا مراقب رفتار خود با مادران شهدا باشند که مبادا موجب آزردگی قلب آنان شود (همان، ۱۴/۱۵۷ ـ ۱۵۸ و ۱۸/۳۸۴). | |||
==حقوق فقهی مادر و فرزند== | |||
از نگاه فقهی هر یک از مادر و کودک دارای حقوقی می باشند و ازجمله این حقوق که بر اساس فطرت در شرع مقرر شده است شیردادن مادر به فرزند خود است (انصاری شیرازی، ۱/۲۲۷)؛ حتی در روایتی از پیامبر اکرم(ص) آمده است گناهان زن با شیردادن بخشیده میشود (حر عاملی، ۲۱/۴۵۱). دوره کامل شیردهی، چنانکه در قرآن آمده (بقره، ۲۳۳) دو سال کامل است و حداقل آن یک سال و نُه ماه میباشد (احقاف، ۱۵). | |||
شیردادن مادر به فرزند خود اگر چه از نگاه فقهی بر مادر واجب نیست (کاظمی، ۳/۳۰۶؛ بحرانی، ۲۵/۷۱)، اما به دلیل آثار و برکات آن، در رهنمودهای پیشوایان اسلام (حر عاملی، ۲۱/۴۵۲؛ نوری، ۱۵/۱۵۶) و نظر کارشناسان تربیتی (بِرِک، ۳۴)، مادر در شیردادن به فرزند خود بر دیگران اولویت دارد (حلی، علامه، نهایة الاحکام، ۱/۱۹۴؛ همو، تذکرة الفقهاء، ۶۲۷؛ بحرانی، ۲۵/۷۶) و در صورتی که فرزند به شیر مادر نیاز داشته باشد جداکردن او از مادر حرام است (شهید ثانی، ۳/۳۹۱؛ طباطبایی، سیدعلی، ۱/۵۶۴). در عین حال همانگونه که در قرآن (بقره، ۲۳۳؛ طلاق، ۶) و منابع فقهی (حلی، محقق، ۱/۱۹۴) آمده است، مادر میتواند برای شیردادن فرزند خود از پدر دستمزد بگیرد؛ چنانکه پرداخت نفقه زن شیرده اگرچه طلاق گرفته باشد، بر شوهر لازم است (طوسی، ۶/۳۹). امامخمینی نیز بهترین فرد برای شیردادن به کودک را مادر او شمرده است (توضیح المسائل، ۳۹۲) و مادر در شیردادن به فرزند خود بر دیگری اولویت دارد (تحریر الوسیله، ۲/۲۹۶)؛ وسیلة النجاة، ۷۶۱)؛ چنانکه مادر حق دارد از پدرِ کودک برای شیردادن درخواست مزد کند (تحریر الوسیله، ۲/۲۹۶). ایشان نیز بر مادر واجب نمیداند که فرزندش را حتی در برابر مزد شیر دهد، مگر در شرایطی خاص که مادر موظف است مجانی شیر دهد یا دایه بگیرد (همان، ۲/۲۹۶). | |||
به زنی که فرزندی را شیر دهد، مانند دایه، مادر رضاعی (مادر شیری) میگویند که با وجود شرایطی، از نگاه شرعی خویشاوندی رضاعی حاصل میشود (طوسی، ۵/۲۹۱؛ حلی، علامه، تذکرة الفقهاء، ۶۱۴؛ امامخمینی، تحریر الوسیله، ۲/۲۵۲ ـ ۲۵۵). تأثیر این نوع خویشاوندی صرفاً در منع ازدواج میان خویشان رضاعی است و آثار دیگرِ خویشاوندی نَسَبی مانند ارث بردن در آن مطرح نیست (صفایی و امامی، ۲۷۴ ـ ۲۷۵). فرزندخوانده نیز موضوعی است که در قرآن کریم به آن اشاره شده است (احزاب، ۴)؛ البته فرزندخوانده، از پدرخوانده و مادرخوانده ارث نمیبرد و اثری که در خویشاوندی نَسَبی به لحاظ منع ازدواج وجود دارد، در فرزندخوانده نیست (امامخمینی، استفتائات، ۳/۲۳۵ ـ ۲۳۹؛ بهشتی، ۳۵۲ ـ ۳۵۳). | |||
از دیگر حقوق مادران و کودکان، حقِ حضانت است. حضانت یعنی نگهداری و تربیت کودک که بنابر نظر مشهور، چنانکه در برخی روایات آمده (حر عاملی، ۲۱/۴۷۰ ـ ۴۷۳) در پسران تا دوسالگی و در دختران تا هفتسالگی بر عهده مادر است. اگر مادر خواسته باشد کودک را در این مدت نگه دارد، پدر یا ولی طفل در عین حال که بر کودک ولایت دارد، نمیتواند مانع او شود و پدر در هیچ صورتی نمیتواند نفقه کودک را قطع کند (حلی، علامه، قواعد الاحکام، ۳/۱۰۲؛ شهید ثانی، ۸/۴۲۱). امامخمینی نیز بر این حق تصریح کرده است (استفتائات، ۳/۲۰۹؛ تحریر الوسیله، ۲/۲۹۶) (← مقاله حضانت). | |||
در ارث نیز، چنانکه در قرآن تصریح شده است (نساء، ۱۱) و فقها ازجمله امامخمینی ذکر کردهاند، پدر و مادر هر دو از فرزند ارث میبرند (حلی، علامه، قواعد الاحکام، ۳/۳۴۱؛ امامخمینی، تحریر الوسیله، ۲/۳۴۶ و ۳۶۰ ـ ۳۶۱) و پرداختن مخارج مادر به هنگام تنگدستی چنانکه امامخمینی نیز گفته بر فرزند، اگر توانایی مالی دارد؛ واجب است (تحریر الوسیله، ۲/۳۰۴ ـ ۳۰۵). بنا بر اصل ۲۱ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز دولت به حفظ و حمایت از حقوق مادران بهخصوص در دوران بارداری و حضانت از فرزند و نیز دادن قیمومیتِ فرزندان به مادران شایسته در صورت نبودن سرپرست شرعی، موظف شده است. | |||
==نقش مادران در انقلاب اسلامی و دفاع== | |||
حضور زنان ایرانی در عرصههای سیاسی و اجتماعی سابقه دیرینهای ندارد و آغاز آن به تاریخ معاصر ایران و تحولات منتهی به انقلاب مشروطه بر میگردد (مراد حاصلی، ۱۹). اوج این مشارکت در آستانه انقلاب اسلامی ایران به رهبری امامخمینی رخ داد (طهماسبی کهیانی، ۶۳ ـ ۱۹۳) که زنان عمدتاً مذهبی به طور خودجوش داخل حوادث و جریانات فرهنگی و سیاسی شده، با شرکت در مجالس مذهبی، اجتماعات و سخنرانیهای سیاسی و نیز راهپیماییها و تظاهرات و پخش اعلامیه (همان، ۲۶۶) و حتی زندانی و شکنجهشدن (همان، ۱۷۷)، نقش عظیم و مهمی در پیروزی انقلاب اسلامی ایفا کردند. این نقش در دفاع ملت ایران در برابر متجاوزان، بهویژه رژیم متجاوز عراق و جنگ تحمیلی هشتساله، به شکل پررنگتری خود را نشان داد و علاوه بر اینکه رزمندگان در دامان مادرانی مؤمن و متدین پرورش یافته و خود آنان فرزندانشان را به حضور در جبهههای جنگ تشویق میکردهاند (جودکی، ۱۱۹)، بخش زیادی از همان مادران در جنگ تحمیلی به صورت مستقیم و غیر مستقیم مشارکت فعال داشتهاند (همان، ۶۵ ـ ۱۴۰). | |||
امامخمینی نیز در جریان نهضت اسلامی و دفاع مقدس سهم زیادی برای مادران و زنان قائل بود (صحیفه ۱۴/۳۱۷) و حتی آنان را پیشقدم (همان، ۷/۲۲۱ و ۳۴۱) و معلم مردان (همان، ۱۴/۱۹۶) میدانست. ایشان به نقش بسیار ارزنده مادران در مبارزات نهضت اسلامی، اعم از گرفتارشدن به زندان پهلوی، شرکت در تظاهرات خیابانی، برپایی جلسات سیاسی و تأثیرگذاری بر فرزندانشان در مبارزه با رژیم پهلوی اشاره میکرد (همان، ۴/۲۹۹، ۴۴۰؛ ۵/۱۸۹ و ۱۲/۱۶) و همواره در سخنان خود در جمع بانوان، ضمن تشکر از مادرانی که در نهضت و مبارزه شریک بودند، بهخصوص مادرانی که فرزندان خود را از دست دادند (همان، ۶/۳۵۸)، به وجود مادرانی که اسلام را با عزم راسخ همراهی کردند، افتخار میکرد و کشور را نیازمند چنین مادرانی میدانست (همان، ۷/۲۲۱). | |||
امامخمینی در تبیین نقش بزرگ بانوان در نهضت اسلامی، این نهضت را در گرو تحولی میدانست که در بانوان ایران رخ داده است (همان، ۱۴/۳۱۷)؛ تحولی که باعث چنین رشادتهایی در جریان انقلاب شد و مادران خون فرزندان خود را نثار آبیاری درخت آزادی کردند (همان، ۴/۱۵۰)؛ مادرانی که در دفاع مقدس و روزهای جنگ نیز نقش فعالی در تشویق و فرستادن جوانانشان به جبههها داشتند (همان، ۱۴/۳۱۷ و ۳۵۵ ـ ۳۵۶) و با وجود ایثار مال (همان، ۷/۲۳۹ و ۳۴۱) و جان فرزندان و عزیزانشان (همان، ۱۴/۳۱۷ و ۱۶/۷۱)، از سلحشوران جبههها ادامه جنگ را طلب میکردند و حاضر به سازش و تسلیم نبودند (همان، ۱۹/۱۷۸). به تعبیر امامخمینی آنان چون کوهی در مقابل حوادث ایستادگی کردند (همان، ۱۵/۱۷۴) و با غلبه بر مشکلات (همان، ۷/۱۵۴)، آنچنان با گشادهرویی و شجاعت معنوی از شهادت فرزندانشان استقبال و ابراز رضایت کردند که انسان را به یاد علیاکبر فرزند امامحسین(ع) و به یاد حضرت زینب(س) میانداخت (همان، ۷/۲۶۵ و ۱۶/۷۱). مادران شهدا با الگوگیری از مصیبتدیدگان قیام کربلا، نه تنها در فراق عزیزانشان شِکوه نمیکردند (همان، ۲۰/۱۹۸ ـ ۱۹۹)، بلکه حاضر بودند دیگر فرزندان خود را نیز در راه اسلام نثار کنند (همان، ۶/۲۲۹، ۴۹۱ ـ ۴۹۲؛ ۱۴/۳۵۶؛ ۱۶/۳۴۶ و ۱۸/۳۳۳) و حتی غبطه و دوری از قافله شهیدان را بر زبان داشتند (همان، ۲۰/۱۹۹) (← مقاله شهدا). | |||
امامخمینی همچنین با سپاسگزاری از حضور ارزشمند و شجاعانه مادران در جبههها و پشت جبههها و پشتیبانی آنان از مجاهدان اسلام (همان، ۱۴/۳۱۷ و ۱۹/۳۵۹)، در دیدار با مادران شهدای انقلاب و جنگ تحمیلی، بسیار متأثر میشد (همان، ۴/۳۰۳؛ ۶/۳۵۶ و ۷/۱۰ ـ ۱۱) و ضمن عذرخواهی از این مادران (همان، ۱۲/۴۷۸)، در برابر مشاهده شجاعتها و شهامتهای فوق تصورِ آنان، ابراز کوچکی میکرد (همان، ۱۶/۲۷ و ۱۷/۳۰۵). ایشان ضمن همدردی با آنان (همان، ۶/۳۵۶)، سخن خود را ناتوان از تسلیت به این مادران داغدیده بیان میکرد (همان، ۱/۱۹۶ و ۳/۳۵۴) و خود را در غم آنان شریک میدانست (همان، ۶/۱۰). | |||
==سیره امامخمینی== | |||
امامخمینی که خود در دامن زنانی فداکار و شجاع پرورش یافته بود (← مقاله، خانواده امامخمینی)، در طول دورانهای مختلف زندگی شخصی؛ ازجمله در دوران تبعید همواره به فرزندان خود بر رفتار نیکو با مادرشان و جلب رضایت وی توصیه و تأکید میکرد و خیر دنیا و آخرت و رضایت خداوند و خود را در آن میدانست (همان، ۱/۴۲۸، ۴۳۲؛ ۳/۲۹۳؛ ۱۲/۱۲۱؛ ۱۶/۲۲۵ ـ ۲۲۶؛ ۱۷/۶۹ ـ ۷۰ و ۱۸/۵۲۱). | |||
خدیجه ثقفی، همسر امامخمینی نیز از احترام بسیار ایشان به او که منجر به الگوگیری فرزندان در رفتار محترمانه با مادر میشد و فرزندان را به عظمت جایگاه مادر آگاه میکرد، همچنین از سفارشهای پیاپی ایشان به فرزندان در خصوص رعایت ادب و احترام به مادر یاد کرده است (ثقفی، یار آفتاب، ۲۱۲؛ همو، پابهپای آفتاب، ۱/۵۰ ـ ۵۱). امامخمینی در کارهای خانه نیز فرزندان را به پیشیگرفتن بر مادر توصیه میکرد (همو، پابهپای آفتاب، ۱/۵۰، مصطفوی، فریده، ۱/۱۳۳ ـ ۱۳۴) و در صورت مشاهده رفتار تند آنان با مادر، آنان را مؤاخذه میکرد (مصطفوی، فهیمه، ۱/۱۷۴؛ طباطبایی، فاطمه، ۱/۳۴). ایشان با وجود مسئولیتهای بسیار سنگین سیاسی، اجتماعی و علمی خود، روز مادر را که پس از پیروزی انقلاب اسلامی برابر سالروز ولایت حضرت فاطمه(ع) و روز زن قرار داده شد، فراموش نمیکرد و حتی در چنین روزی در عملی تعلیمی و نمادین برای زنده نگهداشتن ارزش و عظمت مقام مادر، با دادن مبلغی به نوههای خود، آنان را تشویق به خریدن هدیهای برای مادرانشان میکرد (← ستوده، ۱/۲۳۱) (← مقاله اخلاق و سیره امامخمینی). | |||
امامخمینی با کودکان نیز رفتار مهربانانه و صمیمی داشت (ثقفی، برداشتهایی از، ۱/۲۲؛ طهماسبی، ۴۰)؛ چنانکه کودکان بسیاری برای امامخمینی نامه مینوشتند و ایشان پاسخ نامهها را به همراه هدایایی میفرستاد (انصاری، ۱۹۹ ـ ۲۰۰). ایشان به فرزندان شهدا علاقه ویژهای داشت (اشراقی، ۱/۲۰۱) و آنان را فرزندان اسلام و پیامبر(ص) (صحیفه، ۱۹/۲۹۳) و نورچشمان (همان، ۲۰/۳۷) و فرزندان عزیز خود (همان، ۲۰/۲۸) میخواند و در زمینه تحصیل و نیازهای آنان به مسئولان سفارش میکرد (همان) (← مقالههای شهدا؛ سیره امامخمینی). | |||
==پانویس== | |||
{{پانویس|۲}} | |||
==منابع== | |||
{{منابع}} | |||
* قرآن کریم. | |||
* ابنمنظور، محمدبنمکرم، لسان العرب، تحقیق جمالالدین میردامادی، بیروت، دارالفکر ـ دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق. | |||
* اشراقی، نعیمه، خاطره، چاپشده در برداشتهایی از سیره امامخمینی، تدوین غلامعلی رجایی، تهران، عروج، چاپ پنجم، ۱۳۸۴ش. | |||
* امامخمینی، سیدروحالله، استفتائات، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۱ش. | |||
* امامخمینی، سیدروحالله، تحریر الوسیله، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش. | |||
* امامخمینی، سیدروحالله، رساله توضیح المسائل، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ هفتم، ۱۳۸۷ش. | |||
* امامخمینی، سیدروحالله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ دوازدهم، ۱۳۸۷ش. | |||
* امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش. | |||
* امامخمینی، سیدروحالله، وسیلة النجاة مع تعالیق الامامالخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، ۱۳۸۰ش. | |||
* انصاری، محمدعلی، خاطره، چاپشده در پرتوی از خورشید، تدوین حسین رودسری، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، ۱۳۷۸ش. | |||
* انصاری شیرازی، قدرتالله و دیگران، موسوعۀ احکام الاطفال و ادلتها، قم، مرکز فقهی ائمه اطهار(ع)، چاپ اول، ۱۳۸۴ش. | |||
* بحرانی، یوسفبناحمد، الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهره(ع)، تصحیح محمدتقی ایروانی و سیدعبدالرزاق مقرم، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۵ق. | |||
* برک، لورا. ای، روانشناسی رشد و شخصیت کودک و نوجوان، ترجمه لیلی گازر، تهران، کتابدرمانی، چاپ سوم، ۱۳۸۶ش. | |||
* برگر، پیتر. ل و توماس لوکمان، ساخت اجتماعی واقعیت (رسالهای در جامعهشناسی شناخت)، ترجمه فریبرز مجیدی، تهران، علمی فرهنگی، چاپ اول، ۱۳۷۵ش. | |||
* بهشتی، احمد، خانواده در قرآن، قم، بوستان کتاب، چاپ ششم، ۱۳۸۶ش. | |||
* ثقفی، خدیجه، خاطره، چاپشده در برداشتهایی از سیره امامخمینی، تدوین غلامعلی رجایی، تهران، عروج، چاپ پنجم، ۱۳۸۴ش. | |||
* ثقفی، خدیجه، مصاحبه، چاپشده در پابهپای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش. | |||
* ثقفی، خدیجه، یار آفتاب، گفتگویی صمیمی با همسر حضرت امامخمینی، مجله پیام زن، شماره ۹۱، ۱۳۷۸ش. | |||
* جودکی، محمدعلی، نقش زنان در دفاع مقدس، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۹۵ش. | |||
* حلی، علامه، حسنبنیوسف، تذکرة الفقهاء، قم، مؤسسه آلالبیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۱۴ق. | |||
* حلی، علامه، حسنبنیوسف، قواعد الاحکام فی معرفة الحلال و الحرام، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۳ق. | |||
* حلی، علامه، حسنبنیوسف، نهایة الإحکام فی معرفة الأحکام، قم، مؤسسه آلالبیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۱۹ق. | |||
* حلی، محقق، جعفربنحسن، المختصر النافع فی فقه الامامیه، قم، مطبوعات دینی، چاپ ششم، ۱۴۱۸ق. | |||
* دهخدا، علیاکبر، لغتنامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۷۳ش. | |||
* ستوده، امیررضا، پابهپای آفتاب، تهران، پنجره، چاپ دوم، ۱۳۷۴ش. | |||
* شولتز، دوان. پی و سیدنی الن شولتز، نظریههای شخصیت، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، چاپ پانزدهم، ۱۳۸۸ش. | |||
* صادقی، محمدرضا، در آستان پرشکوه مادر، قم، نوید اسلام، چاپ اول، ۱۳۷۷ش. | |||
* صدوق، محمدبنعلی، من لایحضره الفقیه، تحقیق علیاکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق. | |||
* صفایی، حسین و اسدالله امامی، مختصر حقوق خانواده، تهران، میزان، چاپ سیزدهم، ۱۳۸۶ش. | |||
* طباطبایی، سیدعلی، ریاض المسائل فی تحقیق الاحکام بالدلائل، تحقیق محمد بهرهمند و دیگران، قم، مؤسسه آلالبیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۱۸ق. | |||
* طباطبایی، فاطمه، خاطره، چاپشده در برداشتهایی از سیره امامخمینی، تدوین غلامعلی رجایی، تهران، عروج، چاپ پنجم، ۱۳۸۴ش. | |||
* طوسی، محمدبنحسن، المبسوط فی فقه الامامیه، تحقیق سیدمحمدتقی کشفی، تهران، مرتضوی، چاپ سوم، ۱۳۸۷ق. | |||
* طهماسبی، احمد، گلبرگی از خاطرهها، قم، یاقوت، چاپ اول، ۱۳۸۰ش. | |||
* طهماسبی کهیانی، ساسان، نقش زنان در نهضت امامخمینی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۵ش. | |||
* شهید ثانی، زینالدینبنعلی، مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام، قم، مؤسسه معارف اسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۳ق. | |||
* فروم، اریک، هنر عشق ورزیدن، ترجمه پوری سلطانی، تهران، مروارید، چاپ بیست و نهم، ۱۳۹۳ش. | |||
* قائمی، علی، زمینه تربیت، تهران، امیری، چاپ صد و بیست و هشتم، ۱۳۷۰ش. | |||
* کاظمی فاضل، جوادبنسعد اسدى، مسالک الأفهام إلى آیات الأحکام، بیجا، بیتا. | |||
* کتاب مقدس، بیجا، دارالکتاب المقدس، ۱۹۸۰م. | |||
* کلینی، محمدبنیعقوب، الکافی، تصحیح علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق. | |||
* کنفوسیوس، منتخب مکالمات، ترجمه حسین کاظمزاده، تهران، نشر ثالث، چاپ اول، ۱۳۹۳ش. | |||
* گنجی، حمزه، روانشناسی عمومی، تهران، ساوالان، چاپ چهل و دوم، ۱۳۸۶ش. | |||
* مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق. | |||
* مرادحاصلی خامنه، اعظم، تاریخ شفاهی مبارزات سیاسی زنان مسلمان (۴۲ ـ ۵۷)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۶ش. | |||
* مصطفوی، فریده، مصاحبه، چاپشده در پابهپای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش. | |||
* مصطفوی، فهیمه، مصاحبه، چاپشده در پابهپای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش. | |||
* نوری، میرزاحسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم، مؤسسه آلالبیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۸ق. | |||
* هولم، جین و جان بوکر، زن در ادیان بزرگ جهان، ترجمه علی غفاری، تهران، بینالملل، چاپ اول، ۱۳۸۴ش. | |||
{{پایان}} | |||
سیدهفاطمه فقیه خلجانی |
نسخهٔ ۲۵ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۲:۵۹
مادر، جایگاه، حقوق و نقش در خانواده و جامعه.
مادر به زنی که یک یا چند فرزند به دنیا آورده باشد گفته میشود (دهخدا، ۱۲/۱۷۵۸۵). معادل عربی آن «اُمّ» است که در اصل به معنای اصل و ریشه هر چیز و ستون آن است (ابنمنظور، ۱۲/۲۸ ـ ۲۹) و «والده» از ریشه «وَلَدَ» به معنای زاینده فرزند میباشد (همان، ۳/۴۶۷). مفهوم مادر در قرآن کریم به شکلهای مختلفی، به صورت مفرد «اُمّ» (قصص، ۷؛ احقاف، ۱۵) و جمع «اُمهّات» (نساء، ۲۳)، «والده» (مریم، ۳۲) و جمع «والدات» (بقره، ۲۳۳) بهکار رفته است.
شأن و منزلت مادر
مادر در زبانها و فرهنگهای مختلف، همواره از احترام، تقدس و جایگاه خاصی برخوردار بوده است (کنفوسیوس، ۷۲ ـ ۷۳؛ فروم، ۷۴؛ هولم و بوکر، ۱۳۶ و ۱۴۲؛ صادقی، ۵۳ ـ ۶۴)؛ چنانکه در تورات و انجیل به حرمت پدر و مادر و مقام و منزلت آن دو اشاره شده است (سفر خروج، ب۲۰، ۱۲؛ سفر لاویان، ب۱۹، ۳ و انجیل متی، ب۱۵، ۴). در فرهنگ و متون اسلامی توجه ویژهای به مادر و پدر وجود دارد. در قرآن چندبار پس از دعوت به بندگی خداوند متعال، به احسان و نیکی به والدین سفارش شده (بقره، ۸۳؛ نساء، ۳۶؛ انعام، ۱۵۱؛ اسراء، ۲۳) و فرزندان از بیان کوچکترین سخن ناملایم به آنان نهی شدهاند (اسراء، ۲۳)؛ چنانکه قرآن به طور خاص به دوران دشوار بارداری مادر، وضع حمل و شیرخوارگی آن اشاره کرده است (احقاف، ۱۵؛ لقمان، ۱۴). در سخنی از پیامبر(ص) نیز ارزش این دوران سخت با مرزبانی در راه خدا برابر دانسته شده است؛ به طوری که اگر این دوران منجر به فوت مادر شود، نزد خداوند جایگاهی چون شهید خواهد داشت (صدوق، ۳/۵۶۱). در سخنی دیگر از پیامبر اکرم(ص)، عظمت این جایگاه و پاداش دوران دشوار آن غیر قابل درک معرفی شده است (حر عاملی، ۲۱/۴۵۱)؛ حتی آن حضرت بر احسان و نیکی به مادر بیش از پدر تأکید کرده است (کلینی، ۲/۱۵۹؛ مجلسی، ۷۱/۴۹) و در عین حال خدمات مادر را غیر قابل جبران میداند (نوری، ۱۵/۱۸۰) و این بشارت را به مادران داده که بهشت زیر پای آنان است (همان، ۱۵/۱۸۱). امامان معصوم(ع) نیز بر وجوب نیکی به پدر و مادر تأکید کردهاند و در کنار جهاد در راه خدا، آن را والاترین عمل مؤمن دانستهاند (حر عاملی، ۱۵/۱۹؛ ۱۶/۱۵۵ و ۲۱/۴۸۸) و در این وظیفه، فرقی میان پدران و مادران شایسته و ناشایست نگذاشتهاند (همان، ۲۱/۴۹۰).
امامخمینی توجه ویژهای به جایگاه مادر و نقش تربیتی آن در خانواده دارد و در آثار و سخنان خود بارها بر آن تأکید کرده است. ایشان در بیان شأن و منزلت مادران، مهربانی و رحمتِ نهفته در دیدگان مادر را پرتوی از رحمت و عطوفت پروردگار دانسته و قلب و جان مادران را آمیخته به نور رحمت ربوبیت او برشمرده است؛ پروردگاری که مادران را تحمّلى چون عرش در مقابل رنجها و زحمتها از زمان جایگیری نطفه در رحم و دوران بارداری و وقت زاییدن و از نوزادى تا به آخر، داده است؛ رنجهایى که پدران یک شب آن را تحمّل نکرده و از آن ناتوانند (صحیفه، ۱۶/۲۲۵). این است که ایشان یک شبِ مادر را از سالها عمر پدر متعهد، ارزندهتر دانسته و با اشاره به حدیث نبوی(ع) «بهشت زیر پای مادران است» (نوری، ۱۵/۱۸۱)، آن را حقیقتی برشمرده که با چنین تعبیر لطیفی برای بیان بزرگی مادر و هوشیاری به فرزندان ذکر شده، تا سعادت و بهشت را در زیر گامهای مبارک آنان جستجو کنند و حرمتشان را نزدیک حرمت حقتعالی نگه دارند و خشنودی پروردگار را در خشنودی مادران بیابند (همان).
به دلیل رسالت خطیری که بر دوش مادران است، امامخمینی شرافت مادری را غیر قابل وصف (همان، ۸/۹۰) و حتی از شرافت پدری بالاتر دانسته (همان، ۷/۵۰۴) و زنان را از این لحاظ مقدم بر مردان برشمرده است (همان، ۷/۲۸۳)؛ همچنین خدمت مادر به جامعه را از هر خدمتی بالاتر (همان، ۱۴/۱۹۷) و آن را بزرگترین خدمت یک انسان به انسان دیگر خوانده است (همان، ۷/۴۴۶). ایشان همچنین با توجه به شأن والای مادران و اهمیت مسئولیت مهم آنان، شغل مادران را که تربیت فرزند و تحویل یک انسان به جامعه است، با شغل انسانسازی پیامبران(ع) که خداوند در طول تاریخ آنان را برای آن مبعوث کرده، مقایسه میکرد (همان، ۷/۴۶۴، ۵۰۵؛ ۸/۹۱ و ۹/۱۳۶ ـ ۱۳۷) و آن را شریفترین و بالاترین شغل در عالم میدانست (همان، ۷/۴۶۴، ۴۴۶ ـ ۴۴۷ و ۸/۹۰). ایشان در این مقایسه خاطرنشان میکند همانگونه که پیامبران(ع) برای انسانسازی و تزکیه انسان مأمورند، مادران نیز باید درباره فرزندان خود همین مسئولیت را احساس کنند؛ زیرا اساس تربیت از دامان پاک مادران شروع میشود (همان، ۹/۱۳۶ ـ ۱۳۷ و ۱۵/۲۴۵). ایشان همچنین زن را مربی انسانها (همان، ۷/۳۳۹) و پرورشدهنده بزرگمردان و بزرگزنان (همان، ۶/۳۵۸ و ۷/۳۴۱) معرفی کرده از همین جایگاه یادآور شده است که مرد از دامن زن به معراج میرود (همان، ۷/۳۴۱) (← مقاله زن).
نقش مادر در تربیت کودک
سالهای نخستین زندگی و نوع تربیت کودک در شکلگیری شخصیت، رفتار، عقیده و احساس وی در دورههای بعدی زندگی، بسیار بااهمیت است (شولتز، ۵۱۳ ـ ۵۱۴؛ گنجی، ۲۲۴). در این مرحله حساس که نخستین مرحله اجتماعیشدن فرزند نیز به شمار میرود، عاطفه نقش تعیینکنندهای در تربیت و احساس انطباق و یگانگی کودک با اطرافیان و درونیسازی نقشها و گرایشهای آنان دارد (برگر و لوکمان، ۱۷۹ ـ ۱۸۰)؛ همچنین بر رفتارهای اجتماعی و حتی سلامت جسمانی و روانی کودک تأثیرگذار است (بِرک، ۵۹ ـ ۶۰؛ شولتز، ۲۶۶). از سوی دیگر، رفتار کودک تقلیدی است و شدت تأثیرپذیری او از مادر بسیار است (بِرک، ۲۰ ـ ۲۱)؛ چنانکه آثار آن نیز در آگاهی فرد ماندگارتر است (قائمی، ۲۴۴ ـ ۲۴۶؛ گنجی، ۲۲۴؛ برگر و لوکمان، ۱۸۴).
امامخمینی نیز در تبیین اهمیت نقش حساس مادران بهخصوص در تربیت کودکان (صحیفه، ۱۵/۲۴۵)، همواره با نکتهسنجیهای تربیتی و اجتماعی، دامان مادران را نقطه آغاز، مبدأ اصلی (همان، ۷/۲۸۳، ۳۳۹؛ ۸/۹۰، ۳۶۲؛ ۹/۱۳۷ و ۱۵/۲۴۵) و بالاترین و اثرگذارترین مدرسه در تربیت فرزند (همان، ۷/۵۰۴ و ۹/۲۹۳) میدانست و از اینرو بود که ایشان آداب و تکالیفی را حتی پیش از تولد فرزند متوجه والدین، بهویژه مادران میکرد (همان، ۴/۳۱، ۴۵۰؛ ۵/۳۲۷؛ ۹/۴۵۷ و ۱۲/۵۰۳)؛ زیرا به دلیل رابطه قوی عاطفی میان مادر و فرزند و شدت دلبستگی فرزند به مادر که از همه علایق بالاتر است، آنان بیش از همه، تحت تأثیر مادر قرار دارند (همان، ۷/۲۸۳، ۴۴۴، ۵۰۴؛ ۸/۱۱۷، ۳۶۳ و ۹/۲۹۳) و مسائل را از مادر بهتر یاد میگیرند (همان، ۸/۹۰). ایشان با توجه به این سخن رسول اکرم(ص) که هر کودکی بر فطرت الهی متولد میشود (کلینی، ۲/۱۲)، کودکان را به ملکوت نزدیکتر و از کدورتها و آلودگیها دور میدانست (صحیفه، ۱۰/۸۷) و تأکید میکرد پرورش صحیح اسلامی باید از کودکی آغاز شود (همان، ۷/۲۳۹ و ۱۴/۱۵۳) و تربیت فرزند را نباید دست کم گرفت؛ چه بسا که تربیت درست یک کودک مایه پرورش و اصلاح یک کشور و ملت شود (حدیث جنود، ۱۵۴).
امامخمینی بر مراقبتهای دوران بارداری و شیردادن، برای تربیت صحیح فرزندان (صحیفه، ۶/۲۰۰ ـ ۲۰۱) و به آموزش نماز و مسائل شرعی به کودکان از هفتسالگی سفارش میکرد (ثقفی، برداشتهایی از، ۱/۴۲؛ طهماسبی، ۳۷)؛ زیرا اثر تربیت در دوران کودکی را پایدارتر و ماندگارتر از دیگر دورانهای زندگی شخص میدانست (صحیفه، ۷/۴۴۴ و ۸/۳۶۲ ـ ۳۶۳؛ حدیث جنود، ۱۵۴). ایشان همواره ضمن اینکه همه را در تربیت فرزندان مسئول میدانست، نقش تربیت نخستین در دامن مادر را مهمتر و مؤثرتر بر میشمرد (صحیفه، ۷/۵۰۴؛ ۸/۱۱۷، ۳۶۲ ـ ۳۶۳ و ۹/۱۳۶ ـ ۱۳۷) و سهم اصلی و اساسی در تربیت کودک را بر عهده مادر میدانست و نقش پدر و دیگر کارگزاران تربیتی همچون معلم و استاد را در مقایسه با نقش مادر در مراتب بعدی اهمیت قرار میداد (همان، ۷/۵۰۴ ـ ۵۰۵؛ ۸/۹۰ و ۹/۱۳۷، ۲۹۳). ایشان آثار و نمود تربیت فردی را در جامعه مهم میخواند و خرابی و آبادی کشورها (همان، ۷/۲۸۴، ۳۳۹، ۴۴۴ و ۵۰۴)، اصلاح و ایجاد فساد در جامعه (همان، ۷/۲۸۳؛ ۸/۳۶۳ ـ ۳۶۴ و ۹/۱۳۶؛ حدیث جنود، ۱۵۴ ـ ۱۵۵)، ساخت آینده ملتها (صحیفه، ۷/۲۲۱) و حتی حفاظت از اهداف پیامبران(ع) را وابسته به نوع تربیتی میدانست که در دامن مادران انجام میگیرد (همان، ۷/۵۰۴)؛ به همین جهت وظیفه مادری را بزرگترین وظیفهای میدانست که اسلام به آن احترام گذاشته است (همان، ۷/۲۲۱).
به عقیده امامخمینی پس از خانواده، آموزش و پرورش مهمترین نقش را در تربیت و پرورش کودک دارد و این نهاد باید در کنار آموزش، به وظیفه اصلیاش که تربیت و تهذیب است، عمل کند (همان، ۱۲/۴۹۶ و ۱۶/۵۰۰). ایشان به متصدیان امر تعلیم و تربیت و فرهنگ بهخصوص معلمان سفارش میکرد برای حفظ کشور از آسیبها کودکان را که امانتی در دست آناناند، درست و بر اساس فطرت الهی و تربیت صحیح اسلامی پرورش دهند (همان، ۹/۲۹۲؛ ۱۰/۸۷ ـ ۸۸؛ ۱۴/۳۲ ـ ۳۶، ۲۱۸ و ۱۵/۱۰۷) (← مقالههای خانواده؛ معلم؛ آموزش و پرورش).
وظایف مادران
امامخمینی با توجه به اهمیت نقش مادران در تربیت فرزندان در چند محور بر مسئولیت آنان تأکید کرده است:
- الگوبودن و تربیت عملی: امامخمینی به مادران توصیه میکرد معلم فرزندان خود باشند (همان، ۷/۱۶۲) و از همان آغاز به تزکیه فرزندانشان بپردازند و دامان خود را مدرسهای علمی و ایمانی قرار دهند (همان، ۹/۱۳۶) و با مسئولدانستن خود در قبال اعمال فرزندانشان، همواره مراقب گفتار و رفتار خود باشند (همان، ۷/۲۸۳ و ۸/۳۶۲ ـ ۳۶۳). ایشان با توجه به پایداری اثر تربیت در دوران کودکی، به مادران توصیه میکرد در خانه فضایی اسلامی و آکنده از صمیمیت و سازش و تفاهم را پدید آورند (همان، ۸/۳۶۳) و با تربیت صحیح و اسلامیانسانیِ فرزندان خود (همان، ۸/۹۰، ۳۶۲ و ۱۵/۲۴۵) آنان را افرادی بااراده (همان، ۸/۱۱۷)، مؤمن، متقی، متعهد و اسلامی (همان، ۸/۱۱۷ و ۳۶۲ ـ ۳۶۳) پرورش دهند.
- حضور عاطفی در کنار فرزندان: امامخمینی تربیت کودک در دامن مادر و نیاز او به مادر را بهقدری بااهمیت میدانست که ریشه بسیاری از فسادها، نابسامانیها و مشکلات اجتماعی را نتیجه جداشدن فرزند از دامن مادر و درکنکردن محبت مادری و پیدایش عقدههای ناشی از آن معرفی میکرد و در این خصوص به مادران هشدار میداد (همان، ۷/۴۴۵؛ ۸/۹۰، ۳۵۵ و ۹/۱۳۶، ۲۹۳). ایشان ضمن اشاره به آثار منفی جداکردن فرزند از دامن مادر، به توطئه رژیم پهلوی برای بیاهمیتکردن نقش مادری زنان و نقش مهم آنان در تربیت فرزند اشاره میکرد که از این طریق تلاش میشد تا با کشاندن زنان در محیطهای اداری و جداکردن فرزندان از دامن مادرانشان، مانع از تربیت انسانهای صحیح و فاضل در دامن مادرانی بافضیلت باشند؛ زیرا آن رژیم نگران پرورش انسانهای صحیحی بود که منافع آنان را به خطر میانداخت (صحیفه، ۷/۴۴۴، ۴۶۴؛ ۸/۹۰، ۳۵۵؛ ۹/۱۳۶، ۲۹۳ و ۱۴/۱۹۶). ایشان در عین اینکه از حضور اجتماعی زنان غافل نبود (همان، ۶/۳۰۰ و ۴۱۱)، با توجه به اهمیتی که برای تربیت فرزند در دامان مادر قائل بود، همواره تربیت صحیح فرزند را برای زنان در درجه اولِ اهمیت و شغل اول آنان میدانست (همان، ۷/۳۳۲؛ ۸/۹۱ ـ ۹۲، ۳۵۵ و ۹/۲۹۳).
- مراقبت از رفتار فرزندان: امامخمینی با توجه به اهمیت دوره کودکی و نوجوانی (همان، ۱۷/۴)، همواره مادران را به هوشیاری و مراقبت از اعمال و رفتار و رفت و آمدهای فرزندانشان (همان؛ طباطبایی، فاطمه، ۱/۳۴)، پیگیری وضع درسی آنان (صحیفه، ۱۷/۴) و ارتباط متقابل با استادان فرزندانشان (همان، ۱۷/۵)، هوشیاری درباره گرفتارنشدن فرزندانشان در دام افراد و گروههای منحرف (همان، ۱۴/۴۸۳، ۵۰۴، ۵۲۵؛ ۱۵/۲۵، ۹۹ ـ ۱۰۰، ۲۴۷، ۲۴۵ ـ ۲۴۶ و ۱۷/۴) سفارش میکرد.
از سوی دیگر، امامخمینی علاوه بر اینکه به تمامی فرزندان بر حفظ حقوق و احترام مادران (همان، ۱۶/۱۱۵) و اطاعت و خدمت و جلب رضایت آنان از حیث مادی و معنوی (همان، ۱۷/۱۳۸) سفارش میکرد، فرزندان شهدا را فراوان به داشتن رفتاری توأم با مهربانی با مادران داغدیدهشان تأکید میکرد (همان، ۱۹/۲۹۲ ـ ۲۹۳ و ۲۰/۳۸). ایشان در توصیهای از همگان میخواست تا مراقب رفتار خود با مادران شهدا باشند که مبادا موجب آزردگی قلب آنان شود (همان، ۱۴/۱۵۷ ـ ۱۵۸ و ۱۸/۳۸۴).
حقوق فقهی مادر و فرزند
از نگاه فقهی هر یک از مادر و کودک دارای حقوقی می باشند و ازجمله این حقوق که بر اساس فطرت در شرع مقرر شده است شیردادن مادر به فرزند خود است (انصاری شیرازی، ۱/۲۲۷)؛ حتی در روایتی از پیامبر اکرم(ص) آمده است گناهان زن با شیردادن بخشیده میشود (حر عاملی، ۲۱/۴۵۱). دوره کامل شیردهی، چنانکه در قرآن آمده (بقره، ۲۳۳) دو سال کامل است و حداقل آن یک سال و نُه ماه میباشد (احقاف، ۱۵).
شیردادن مادر به فرزند خود اگر چه از نگاه فقهی بر مادر واجب نیست (کاظمی، ۳/۳۰۶؛ بحرانی، ۲۵/۷۱)، اما به دلیل آثار و برکات آن، در رهنمودهای پیشوایان اسلام (حر عاملی، ۲۱/۴۵۲؛ نوری، ۱۵/۱۵۶) و نظر کارشناسان تربیتی (بِرِک، ۳۴)، مادر در شیردادن به فرزند خود بر دیگران اولویت دارد (حلی، علامه، نهایة الاحکام، ۱/۱۹۴؛ همو، تذکرة الفقهاء، ۶۲۷؛ بحرانی، ۲۵/۷۶) و در صورتی که فرزند به شیر مادر نیاز داشته باشد جداکردن او از مادر حرام است (شهید ثانی، ۳/۳۹۱؛ طباطبایی، سیدعلی، ۱/۵۶۴). در عین حال همانگونه که در قرآن (بقره، ۲۳۳؛ طلاق، ۶) و منابع فقهی (حلی، محقق، ۱/۱۹۴) آمده است، مادر میتواند برای شیردادن فرزند خود از پدر دستمزد بگیرد؛ چنانکه پرداخت نفقه زن شیرده اگرچه طلاق گرفته باشد، بر شوهر لازم است (طوسی، ۶/۳۹). امامخمینی نیز بهترین فرد برای شیردادن به کودک را مادر او شمرده است (توضیح المسائل، ۳۹۲) و مادر در شیردادن به فرزند خود بر دیگری اولویت دارد (تحریر الوسیله، ۲/۲۹۶)؛ وسیلة النجاة، ۷۶۱)؛ چنانکه مادر حق دارد از پدرِ کودک برای شیردادن درخواست مزد کند (تحریر الوسیله، ۲/۲۹۶). ایشان نیز بر مادر واجب نمیداند که فرزندش را حتی در برابر مزد شیر دهد، مگر در شرایطی خاص که مادر موظف است مجانی شیر دهد یا دایه بگیرد (همان، ۲/۲۹۶).
به زنی که فرزندی را شیر دهد، مانند دایه، مادر رضاعی (مادر شیری) میگویند که با وجود شرایطی، از نگاه شرعی خویشاوندی رضاعی حاصل میشود (طوسی، ۵/۲۹۱؛ حلی، علامه، تذکرة الفقهاء، ۶۱۴؛ امامخمینی، تحریر الوسیله، ۲/۲۵۲ ـ ۲۵۵). تأثیر این نوع خویشاوندی صرفاً در منع ازدواج میان خویشان رضاعی است و آثار دیگرِ خویشاوندی نَسَبی مانند ارث بردن در آن مطرح نیست (صفایی و امامی، ۲۷۴ ـ ۲۷۵). فرزندخوانده نیز موضوعی است که در قرآن کریم به آن اشاره شده است (احزاب، ۴)؛ البته فرزندخوانده، از پدرخوانده و مادرخوانده ارث نمیبرد و اثری که در خویشاوندی نَسَبی به لحاظ منع ازدواج وجود دارد، در فرزندخوانده نیست (امامخمینی، استفتائات، ۳/۲۳۵ ـ ۲۳۹؛ بهشتی، ۳۵۲ ـ ۳۵۳).
از دیگر حقوق مادران و کودکان، حقِ حضانت است. حضانت یعنی نگهداری و تربیت کودک که بنابر نظر مشهور، چنانکه در برخی روایات آمده (حر عاملی، ۲۱/۴۷۰ ـ ۴۷۳) در پسران تا دوسالگی و در دختران تا هفتسالگی بر عهده مادر است. اگر مادر خواسته باشد کودک را در این مدت نگه دارد، پدر یا ولی طفل در عین حال که بر کودک ولایت دارد، نمیتواند مانع او شود و پدر در هیچ صورتی نمیتواند نفقه کودک را قطع کند (حلی، علامه، قواعد الاحکام، ۳/۱۰۲؛ شهید ثانی، ۸/۴۲۱). امامخمینی نیز بر این حق تصریح کرده است (استفتائات، ۳/۲۰۹؛ تحریر الوسیله، ۲/۲۹۶) (← مقاله حضانت).
در ارث نیز، چنانکه در قرآن تصریح شده است (نساء، ۱۱) و فقها ازجمله امامخمینی ذکر کردهاند، پدر و مادر هر دو از فرزند ارث میبرند (حلی، علامه، قواعد الاحکام، ۳/۳۴۱؛ امامخمینی، تحریر الوسیله، ۲/۳۴۶ و ۳۶۰ ـ ۳۶۱) و پرداختن مخارج مادر به هنگام تنگدستی چنانکه امامخمینی نیز گفته بر فرزند، اگر توانایی مالی دارد؛ واجب است (تحریر الوسیله، ۲/۳۰۴ ـ ۳۰۵). بنا بر اصل ۲۱ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز دولت به حفظ و حمایت از حقوق مادران بهخصوص در دوران بارداری و حضانت از فرزند و نیز دادن قیمومیتِ فرزندان به مادران شایسته در صورت نبودن سرپرست شرعی، موظف شده است.
نقش مادران در انقلاب اسلامی و دفاع
حضور زنان ایرانی در عرصههای سیاسی و اجتماعی سابقه دیرینهای ندارد و آغاز آن به تاریخ معاصر ایران و تحولات منتهی به انقلاب مشروطه بر میگردد (مراد حاصلی، ۱۹). اوج این مشارکت در آستانه انقلاب اسلامی ایران به رهبری امامخمینی رخ داد (طهماسبی کهیانی، ۶۳ ـ ۱۹۳) که زنان عمدتاً مذهبی به طور خودجوش داخل حوادث و جریانات فرهنگی و سیاسی شده، با شرکت در مجالس مذهبی، اجتماعات و سخنرانیهای سیاسی و نیز راهپیماییها و تظاهرات و پخش اعلامیه (همان، ۲۶۶) و حتی زندانی و شکنجهشدن (همان، ۱۷۷)، نقش عظیم و مهمی در پیروزی انقلاب اسلامی ایفا کردند. این نقش در دفاع ملت ایران در برابر متجاوزان، بهویژه رژیم متجاوز عراق و جنگ تحمیلی هشتساله، به شکل پررنگتری خود را نشان داد و علاوه بر اینکه رزمندگان در دامان مادرانی مؤمن و متدین پرورش یافته و خود آنان فرزندانشان را به حضور در جبهههای جنگ تشویق میکردهاند (جودکی، ۱۱۹)، بخش زیادی از همان مادران در جنگ تحمیلی به صورت مستقیم و غیر مستقیم مشارکت فعال داشتهاند (همان، ۶۵ ـ ۱۴۰).
امامخمینی نیز در جریان نهضت اسلامی و دفاع مقدس سهم زیادی برای مادران و زنان قائل بود (صحیفه ۱۴/۳۱۷) و حتی آنان را پیشقدم (همان، ۷/۲۲۱ و ۳۴۱) و معلم مردان (همان، ۱۴/۱۹۶) میدانست. ایشان به نقش بسیار ارزنده مادران در مبارزات نهضت اسلامی، اعم از گرفتارشدن به زندان پهلوی، شرکت در تظاهرات خیابانی، برپایی جلسات سیاسی و تأثیرگذاری بر فرزندانشان در مبارزه با رژیم پهلوی اشاره میکرد (همان، ۴/۲۹۹، ۴۴۰؛ ۵/۱۸۹ و ۱۲/۱۶) و همواره در سخنان خود در جمع بانوان، ضمن تشکر از مادرانی که در نهضت و مبارزه شریک بودند، بهخصوص مادرانی که فرزندان خود را از دست دادند (همان، ۶/۳۵۸)، به وجود مادرانی که اسلام را با عزم راسخ همراهی کردند، افتخار میکرد و کشور را نیازمند چنین مادرانی میدانست (همان، ۷/۲۲۱).
امامخمینی در تبیین نقش بزرگ بانوان در نهضت اسلامی، این نهضت را در گرو تحولی میدانست که در بانوان ایران رخ داده است (همان، ۱۴/۳۱۷)؛ تحولی که باعث چنین رشادتهایی در جریان انقلاب شد و مادران خون فرزندان خود را نثار آبیاری درخت آزادی کردند (همان، ۴/۱۵۰)؛ مادرانی که در دفاع مقدس و روزهای جنگ نیز نقش فعالی در تشویق و فرستادن جوانانشان به جبههها داشتند (همان، ۱۴/۳۱۷ و ۳۵۵ ـ ۳۵۶) و با وجود ایثار مال (همان، ۷/۲۳۹ و ۳۴۱) و جان فرزندان و عزیزانشان (همان، ۱۴/۳۱۷ و ۱۶/۷۱)، از سلحشوران جبههها ادامه جنگ را طلب میکردند و حاضر به سازش و تسلیم نبودند (همان، ۱۹/۱۷۸). به تعبیر امامخمینی آنان چون کوهی در مقابل حوادث ایستادگی کردند (همان، ۱۵/۱۷۴) و با غلبه بر مشکلات (همان، ۷/۱۵۴)، آنچنان با گشادهرویی و شجاعت معنوی از شهادت فرزندانشان استقبال و ابراز رضایت کردند که انسان را به یاد علیاکبر فرزند امامحسین(ع) و به یاد حضرت زینب(س) میانداخت (همان، ۷/۲۶۵ و ۱۶/۷۱). مادران شهدا با الگوگیری از مصیبتدیدگان قیام کربلا، نه تنها در فراق عزیزانشان شِکوه نمیکردند (همان، ۲۰/۱۹۸ ـ ۱۹۹)، بلکه حاضر بودند دیگر فرزندان خود را نیز در راه اسلام نثار کنند (همان، ۶/۲۲۹، ۴۹۱ ـ ۴۹۲؛ ۱۴/۳۵۶؛ ۱۶/۳۴۶ و ۱۸/۳۳۳) و حتی غبطه و دوری از قافله شهیدان را بر زبان داشتند (همان، ۲۰/۱۹۹) (← مقاله شهدا).
امامخمینی همچنین با سپاسگزاری از حضور ارزشمند و شجاعانه مادران در جبههها و پشت جبههها و پشتیبانی آنان از مجاهدان اسلام (همان، ۱۴/۳۱۷ و ۱۹/۳۵۹)، در دیدار با مادران شهدای انقلاب و جنگ تحمیلی، بسیار متأثر میشد (همان، ۴/۳۰۳؛ ۶/۳۵۶ و ۷/۱۰ ـ ۱۱) و ضمن عذرخواهی از این مادران (همان، ۱۲/۴۷۸)، در برابر مشاهده شجاعتها و شهامتهای فوق تصورِ آنان، ابراز کوچکی میکرد (همان، ۱۶/۲۷ و ۱۷/۳۰۵). ایشان ضمن همدردی با آنان (همان، ۶/۳۵۶)، سخن خود را ناتوان از تسلیت به این مادران داغدیده بیان میکرد (همان، ۱/۱۹۶ و ۳/۳۵۴) و خود را در غم آنان شریک میدانست (همان، ۶/۱۰).
سیره امامخمینی
امامخمینی که خود در دامن زنانی فداکار و شجاع پرورش یافته بود (← مقاله، خانواده امامخمینی)، در طول دورانهای مختلف زندگی شخصی؛ ازجمله در دوران تبعید همواره به فرزندان خود بر رفتار نیکو با مادرشان و جلب رضایت وی توصیه و تأکید میکرد و خیر دنیا و آخرت و رضایت خداوند و خود را در آن میدانست (همان، ۱/۴۲۸، ۴۳۲؛ ۳/۲۹۳؛ ۱۲/۱۲۱؛ ۱۶/۲۲۵ ـ ۲۲۶؛ ۱۷/۶۹ ـ ۷۰ و ۱۸/۵۲۱).
خدیجه ثقفی، همسر امامخمینی نیز از احترام بسیار ایشان به او که منجر به الگوگیری فرزندان در رفتار محترمانه با مادر میشد و فرزندان را به عظمت جایگاه مادر آگاه میکرد، همچنین از سفارشهای پیاپی ایشان به فرزندان در خصوص رعایت ادب و احترام به مادر یاد کرده است (ثقفی، یار آفتاب، ۲۱۲؛ همو، پابهپای آفتاب، ۱/۵۰ ـ ۵۱). امامخمینی در کارهای خانه نیز فرزندان را به پیشیگرفتن بر مادر توصیه میکرد (همو، پابهپای آفتاب، ۱/۵۰، مصطفوی، فریده، ۱/۱۳۳ ـ ۱۳۴) و در صورت مشاهده رفتار تند آنان با مادر، آنان را مؤاخذه میکرد (مصطفوی، فهیمه، ۱/۱۷۴؛ طباطبایی، فاطمه، ۱/۳۴). ایشان با وجود مسئولیتهای بسیار سنگین سیاسی، اجتماعی و علمی خود، روز مادر را که پس از پیروزی انقلاب اسلامی برابر سالروز ولایت حضرت فاطمه(ع) و روز زن قرار داده شد، فراموش نمیکرد و حتی در چنین روزی در عملی تعلیمی و نمادین برای زنده نگهداشتن ارزش و عظمت مقام مادر، با دادن مبلغی به نوههای خود، آنان را تشویق به خریدن هدیهای برای مادرانشان میکرد (← ستوده، ۱/۲۳۱) (← مقاله اخلاق و سیره امامخمینی).
امامخمینی با کودکان نیز رفتار مهربانانه و صمیمی داشت (ثقفی، برداشتهایی از، ۱/۲۲؛ طهماسبی، ۴۰)؛ چنانکه کودکان بسیاری برای امامخمینی نامه مینوشتند و ایشان پاسخ نامهها را به همراه هدایایی میفرستاد (انصاری، ۱۹۹ ـ ۲۰۰). ایشان به فرزندان شهدا علاقه ویژهای داشت (اشراقی، ۱/۲۰۱) و آنان را فرزندان اسلام و پیامبر(ص) (صحیفه، ۱۹/۲۹۳) و نورچشمان (همان، ۲۰/۳۷) و فرزندان عزیز خود (همان، ۲۰/۲۸) میخواند و در زمینه تحصیل و نیازهای آنان به مسئولان سفارش میکرد (همان) (← مقالههای شهدا؛ سیره امامخمینی).
پانویس
منابع
- قرآن کریم.
- ابنمنظور، محمدبنمکرم، لسان العرب، تحقیق جمالالدین میردامادی، بیروت، دارالفکر ـ دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق.
- اشراقی، نعیمه، خاطره، چاپشده در برداشتهایی از سیره امامخمینی، تدوین غلامعلی رجایی، تهران، عروج، چاپ پنجم، ۱۳۸۴ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، استفتائات، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، تحریر الوسیله، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، رساله توضیح المسائل، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ هفتم، ۱۳۸۷ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ دوازدهم، ۱۳۸۷ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، وسیلة النجاة مع تعالیق الامامالخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
- انصاری، محمدعلی، خاطره، چاپشده در پرتوی از خورشید، تدوین حسین رودسری، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
- انصاری شیرازی، قدرتالله و دیگران، موسوعۀ احکام الاطفال و ادلتها، قم، مرکز فقهی ائمه اطهار(ع)، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
- بحرانی، یوسفبناحمد، الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهره(ع)، تصحیح محمدتقی ایروانی و سیدعبدالرزاق مقرم، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۵ق.
- برک، لورا. ای، روانشناسی رشد و شخصیت کودک و نوجوان، ترجمه لیلی گازر، تهران، کتابدرمانی، چاپ سوم، ۱۳۸۶ش.
- برگر، پیتر. ل و توماس لوکمان، ساخت اجتماعی واقعیت (رسالهای در جامعهشناسی شناخت)، ترجمه فریبرز مجیدی، تهران، علمی فرهنگی، چاپ اول، ۱۳۷۵ش.
- بهشتی، احمد، خانواده در قرآن، قم، بوستان کتاب، چاپ ششم، ۱۳۸۶ش.
- ثقفی، خدیجه، خاطره، چاپشده در برداشتهایی از سیره امامخمینی، تدوین غلامعلی رجایی، تهران، عروج، چاپ پنجم، ۱۳۸۴ش.
- ثقفی، خدیجه، مصاحبه، چاپشده در پابهپای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
- ثقفی، خدیجه، یار آفتاب، گفتگویی صمیمی با همسر حضرت امامخمینی، مجله پیام زن، شماره ۹۱، ۱۳۷۸ش.
- جودکی، محمدعلی، نقش زنان در دفاع مقدس، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۹۵ش.
- حلی، علامه، حسنبنیوسف، تذکرة الفقهاء، قم، مؤسسه آلالبیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
- حلی، علامه، حسنبنیوسف، قواعد الاحکام فی معرفة الحلال و الحرام، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
- حلی، علامه، حسنبنیوسف، نهایة الإحکام فی معرفة الأحکام، قم، مؤسسه آلالبیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۱۹ق.
- حلی، محقق، جعفربنحسن، المختصر النافع فی فقه الامامیه، قم، مطبوعات دینی، چاپ ششم، ۱۴۱۸ق.
- دهخدا، علیاکبر، لغتنامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
- ستوده، امیررضا، پابهپای آفتاب، تهران، پنجره، چاپ دوم، ۱۳۷۴ش.
- شولتز، دوان. پی و سیدنی الن شولتز، نظریههای شخصیت، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، چاپ پانزدهم، ۱۳۸۸ش.
- صادقی، محمدرضا، در آستان پرشکوه مادر، قم، نوید اسلام، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
- صدوق، محمدبنعلی، من لایحضره الفقیه، تحقیق علیاکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.
- صفایی، حسین و اسدالله امامی، مختصر حقوق خانواده، تهران، میزان، چاپ سیزدهم، ۱۳۸۶ش.
- طباطبایی، سیدعلی، ریاض المسائل فی تحقیق الاحکام بالدلائل، تحقیق محمد بهرهمند و دیگران، قم، مؤسسه آلالبیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۱۸ق.
- طباطبایی، فاطمه، خاطره، چاپشده در برداشتهایی از سیره امامخمینی، تدوین غلامعلی رجایی، تهران، عروج، چاپ پنجم، ۱۳۸۴ش.
- طوسی، محمدبنحسن، المبسوط فی فقه الامامیه، تحقیق سیدمحمدتقی کشفی، تهران، مرتضوی، چاپ سوم، ۱۳۸۷ق.
- طهماسبی، احمد، گلبرگی از خاطرهها، قم، یاقوت، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
- طهماسبی کهیانی، ساسان، نقش زنان در نهضت امامخمینی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
- شهید ثانی، زینالدینبنعلی، مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام، قم، مؤسسه معارف اسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
- فروم، اریک، هنر عشق ورزیدن، ترجمه پوری سلطانی، تهران، مروارید، چاپ بیست و نهم، ۱۳۹۳ش.
- قائمی، علی، زمینه تربیت، تهران، امیری، چاپ صد و بیست و هشتم، ۱۳۷۰ش.
- کاظمی فاضل، جوادبنسعد اسدى، مسالک الأفهام إلى آیات الأحکام، بیجا، بیتا.
- کتاب مقدس، بیجا، دارالکتاب المقدس، ۱۹۸۰م.
- کلینی، محمدبنیعقوب، الکافی، تصحیح علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
- کنفوسیوس، منتخب مکالمات، ترجمه حسین کاظمزاده، تهران، نشر ثالث، چاپ اول، ۱۳۹۳ش.
- گنجی، حمزه، روانشناسی عمومی، تهران، ساوالان، چاپ چهل و دوم، ۱۳۸۶ش.
- مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
- مرادحاصلی خامنه، اعظم، تاریخ شفاهی مبارزات سیاسی زنان مسلمان (۴۲ ـ ۵۷)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
- مصطفوی، فریده، مصاحبه، چاپشده در پابهپای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
- مصطفوی، فهیمه، مصاحبه، چاپشده در پابهپای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
- نوری، میرزاحسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم، مؤسسه آلالبیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۸ق.
- هولم، جین و جان بوکر، زن در ادیان بزرگ جهان، ترجمه علی غفاری، تهران، بینالملل، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
سیدهفاطمه فقیه خلجانی