محمدمهدی ربانی املشی

نسخهٔ تاریخ ‏۲۵ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۱۲ توسط Shams (بحث | مشارکت‌ها) (removed Category:مفاله های نیازمند ارزیابی; added Category:مقاله‌های دارای شناسه using HotCat)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

محمدمهدی ربانی املشی، شاگرد امام‌خمینی، روحانی مبارز، نماینده مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی، دادستان کل کشور و عضو شورای نگهبان.

محمدمهدی ربانی املشی
ربانی املشی.jpg
شناسنامه
زادروزآذر ۱۳۱۳ش
شهر تولدقم
کشور تولدایران
تاریخ درگذشت۱۷ تیر ۱۳۶۴ش
کشور درگذشتایران
آرامگاهحرم حضرت معصومه(س)
دیناسلام
مذهبشیعه
پیشهروحانی
اطلاعات سیاسی
پست‌هانماینده مجلس خبرگان قانون اساسی، نماینده مجلس خبرگان رهبری، نماینده مجلس شورای اسلامی، دادستان کل کشور، عضو شورای نگهبان
اطلاعات علمی و مذهبی
اساتیدسیدحسین بروجردی، امام‌خمینی، حسینعلی منتظری، سیدمحمدحسین طباطبایی، سیدمحمد محقق داماد، مرتضی حائری

محمدمهدی ربانی ­املشی در سال ۱۳۱۳ در قم متولد شد و آموزش را در مکتب­‌خانه آغاز کرد و پس از گذراندن پایه ششم تحصیلات جدید، تحصیلات حوزوی را آغاز کرد و از دروس اساتید بنام از جمله: حسینعلی منتظری، سیدمحمدحسین طباطبائی، سیدحسین بروجردی و امام‌خمینی بهره برد.

ربانی ­املشی که رابطه صمیمی با اکبر هاشمی ­رفسنجانی داشت، از روحانیون فعال در نهضت امام‌خمینی بود و با سخنرانی در مناسبت­‌های مذهبی و در شهرهای مختلف ایفای نقش می­‌کرد و چند بار دستگیر و زندانی و تبعید شد. او در چهلم گرامی داشت شهادت سیدمصطفی خمینی در مسجد اعظم قم سخنرانی کرد و در آذر ۱۳۵۶ به سه سال تبعید محکوم شد.

ربانی­ املشی پس از پیروزی انقلاب اسلامی از اعضای سه نفره ستاد انقلاب در قم بوده و از جمله کارهای آنها اعزام قضات به نقاط مختلف کشور بوده است. او نماینده مردم گیلان در مجلس خبرگان قانون اساسی و نماینده مردم تهران در دومین دوره مجلس شورای نگهبان و نایب رئیس مجلس بوده است. وی نماینده مردم استان خراسان در مجلس خبرگان رهبری بوده است.

ربانی­ املشی با حکم امام‌خمینی در سال ۱۳۵۹ به عضویت ستاد انقلاب فرهنگی و در سال ۱۳۶۰ به سمت دادستانی کل کشور منصوب شد.

محمدمهدی ربانی­ املشی در سال ۱۳۶۴ بر اثر عارضه مغزی درگذشت و در مسجد بالاسر حرم فاطمه معصومه(س) به خاک سپرده شد.

زندگی‌نامه

محمدمهدی ربانی در آذر ۱۳۱۳، در خانواده‌ای روحانی در شهر قم به دنیا آمد.[۱] پدر وی عبدالمکارم ساکن قم بود و در نهایت زهد و قناعت زندگی می‌کرد.[۲] وی در پنج‌سالگی قرآن را در مکتب‌خانه آموخت و در همان ایام مادرش را از داد[۳] و پس از گذراندن پایه ششم ابتدایی[۴] و با تشویق پدر به دروس حوزوی روی آورد.[۵]

ربانی مکاسب، کفایهٔ الاصول و بخشی از کتاب اشارات و شرح منظومه را نزد حسینعلی منتظری و بخشی از فلسفه را نزد سیدمحمدحسین طباطبایی فرا گرفت.[۶] وی سه سال در درس خارج فقه سیدحسین بروجردی شرکت کرد و یک دوره اصول و بخشی از خارج فقه را نزد امام‌خمینی آموخت.[۷]

ربانی پس از تبعید امام‌خمینی به ترکیه در درس خارج فقه سیدمحمد محقق داماد و سه سال در درس فقه مرتضی حائری شرکت کرد.[۸] وی با اکبر هاشمی رفسنجانی، محمد مؤمن و سیدحسن طاهری خرم‌آبادی هم‌بحث بود؛[۹] اما رابطه‌اش با هاشمی رفسنجانی صمیمی‌تر بود[۱۰] و به عقد اخوت انجامید.[۱۱]

دوران مبارزه

ورود ربانی املشی به فعالیت‌های سیاسی هنگامی بود که سیدعبدالحسین واحدی از اعضای فدائیان اسلام در اعتراض به انتقال جنازه رضاشاه پهلوی در سال ۱۳۲۹ به ایران، در فیضیه سخنرانی داشت. ربانی طلاب را تشویق به تعطیلی دروس حوزه و حضور در سخنرانی واحدی کرد.[۱۲] حضور وی در درس امام‌خمینی موجب آشنایی او با ایشان و شیفتگی‌اش به ایشان شد.[۱۳] در ماجرای دستگیری امام‌خمینی و واقعه خونین پانزده خرداد ۱۳۴۲، ربانی با تهیه دو دست کفن به همراه پدرش راهی تهران شدند.[۱۴] او همچنین همراه جمعی از فضلا و مدرسان حوزه علمیه قم، طی نامه‌ای به هیئت دولت، بازداشت امام‌خمینی را محکوم کرد.[۱۵] ربانی در اسفند ۱۳۴۲ طی تلگرامی همراه علمای حوزه علمیه قم، به حسنعلی منصور، نخست‌وزیر وقت، به‌ادامه بازداشت امام‌خمینی و علما اعتراض کرد[۱۶] و برای آنکه امام‌خمینی از بازداشت آزاد شود، برای اثبات مرجعیت ایشان در تهیه و تدوین کتاب نجاة العباد، نخستین رساله عملیه امام‌خمینی، نقش اساسی داشت.[۱۷]

ربانی در عاشورای ۱۳۸۳ق/ ۱۳۴۳، در مسجد امام‌زاده حبیب‌بن‌موسی در کاشان به مناسبت سالگرد واقعه پانزده خرداد ۱۳۴۲، علیه رژیم پهلوی سخنرانی کرد.[۱۸] وی در سالروز میلاد حضرت فاطمه(ع) بیستم جمادی‌الثانی ۱۳۸۴ق/ چهارم آبان ۱۳۴۳، در قم در خانه سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی، ضمن سخنرانی، قانون کاپیتولاسیون را سند بردگی ملت ایران دانست.[۱۹] وی در بهمن همان سال، در مسجدجامع بازار تهران طی سخنرانی، به سیاست‌های اقتصادی، فرهنگی و خفقان رژیم پهلوی شدیداً اعتراض و برای سلامتی امام‌خمینی دعا کرد و پس از آن به اتهام تبلیغ علیه دولت بازداشت و روانه زندان قزل‌قلعه شد؛ اما به دلیل نبود دلایل کافی بر اثبات اتهام علیه وی، در بیستم اردیبهشت ۱۳۴۴ از زندان آزاد شد.[۲۰] وی در مهر ۱۳۴۴ طی اعلامیه‌ای همراه فضلا و طلاب حوزه علمیه قم، انتقال امام‌خمینی از ترکیه به نجف را مایه خرسندی دانست؛ اما ادامه تبعید ایشان را موجب تأثر و تنفر عموم ملت خواند.[۲۱]

ربانی املشی در آبان ۱۳۴۹ در مسجد اعظم املش، دربارهٔ عملکرد رژیم پهلوی سخنرانی انتقادی کرد که مأموران شهربانی وی را بازداشت کردند و به ژاندارمری گیلان فرستادند.[۲۲] وی در اردیبهشت ۱۳۵۱ به اتهام اقدام علیه امنیت ملی در قم بازداشت شد و برای بار دوم روانه زندان قزل‌قلعه گردید؛[۲۳] اما در تیر ۱۳۵۱ به شرط عدم خروج از حوزه قضایی تهران از زندان آزاد شد.[۲۴] وی سپس در ۲۵ مرداد ۱۳۵۲ به دلیل فعالیت‌های ضد رژیم پهلوی و حمایت از امام‌خمینی به سه سال تبعید در شهر شوشتر خوزستان محکوم شد،[۲۵] اما در آنجا نیز به فعالیت‌های خود ادامه داد؛ به همین دلیل رژیم پهلوی محل تبعید وی را در اردیبهشت ۱۳۵۳ از شوشتر به فردوس خراسان تغییر داد؛[۲۶] اما ربانی پس از ورود به آن شهر با اقامه نماز جماعت مردم را به خود جذب کرد؛ چنان‌که در آغاز فعالیت وی تعداد نمازگزاران از سی نفر بیشتر نبود؛ اما با فعالیت او به سیصد نفر افزایش یافت که موجب نارضایتی سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) شد؛ به همین دلیل ساواک در آغاز مانع از ادامه نماز جماعت وی شد و از اداره سوم درخواست تغییر محل تبعید وی را کرد. سپس در اسفند ۱۳۵۴ به دلیل ادامه فعالیت‌های سیاسی، وی را همراه ۶۱ نفر دیگر ممنوع‌الخروج کرد.[۲۷]

ربانی املشی در آبان ۱۳۵۶ همراه علما و مدرسان حوزه علمیه قم، درگذشتِ مشکوک سیدمصطفی خمینی را به امام‌خمینی تسلیت گفت[۲۸] و در مراسم چهلم وی در مسجد اعظم قم سخنرانی کرد و ضمن انتقاد به رفتار رژیم پهلوی نسبت به مردم و طلاب، خواهان آزادی سیدمحمود طالقانی و حسینعلی منتظری شد.[۲۹] در چهاردهم آذر همان سال، وی به سه سال اقامت اجباری در شهربابک کرمان محکوم شد.[۳۰] حضور وی تأثیر زیادی بر مردم گذاشت، تا جایی که شهربابک به مکانی برای اقدام علیه رژیم پهلوی تبدیل شد؛[۳۱] به همین دلیل ساواک او را در خرداد ۱۳۵۷، به شهر جیرفت کرمان منتقل کرد؛[۳۲] اما ربانی املشی خیلی زود با مردم آن شهر نیز انس گرفت و خانه او محل تجمع مردم در نماز جماعت، خطابه و توزیع اعلامیه امام‌خمینی شد.[۳۳] با اوج‌گیری قیام و فعالیت‌های مردم، ربانی در شهریور ۱۳۵۷ به بهانه عیادت از پدر خود، به تهران رفت و آنجا همراه سیدهادی خامنه‌ای، محمدجواد حجتی کرمانی و عبدالمجید معادیخواه در حالی‌که اعلامیه‌های زیادی به همراه داشت، دوباره بازداشت و به جیرفت تبعید شد.[۳۴] وی در دوازدهم بهمن ۱۳۵۷ به هنگام بازگشت امام‌خمینی به کشور، همراه دیگر روحانیان به استقبال ایشان در فرودگاه مهرآباد رفت.[۳۵]

فعالیت‌ها و مسئولیت‌ها

ربانی املشی پس از پیروزی انقلاب به همراه علی قدوسی و سیدحسن طاهری خرم‌آبادی ستاد انقلاب را در قم تشکیل داد که ازجمله فعالیت‌های آنان اعزام قضات به نقاط مختلف کشور بود.[۳۶] وی در مرداد ۱۳۵۸ نماینده مردم استان گیلان در مجلس خبرگان قانون اساسی و در سال ۱۳۶۱، نماینده استان خراسان در مجلس خبرگان رهبری شد.[۳۷] او همچنین در سال ۱۳۶۳ در دومین دوره مجلس شورای اسلامی، نماینده مردم تهران و نایب‌رئیس دوم شد.[۳۸]

رابطه ربانی املشی با امام‌خمینی، از دوره شاگردی برقرار شد. او که امام‌خمینی را معلم اخلاق، استاد و مراد خود و دارای ویژگی‌های شهامت، شجاعت، صلاحیت در رهبری افکار سیاسی عالی و بلند می‌دانست،[۳۹] در همه صحنه‌های مبارزه در کنار ایشان حضور داشت.[۴۰] او در خرداد ۱۳۴۰، از امام‌خمینی اجازه در امور حسبیه دریافت کرد و ایشان در آن، وی را به فضایل درونی و صلاح و سداد و وثاقت موصوف دانست؛[۴۱] چنان‌که در نامه به سیدمهدی یثربی، از محبت‌های وی به ربانی در سفر تلیغی به کاشان قدردانی کرد.[۴۲]

واگذاری مسئولیت‌های چندی به ربانی‌املشی نیز نشانه اعتماد امام‌خمینی به وی بود؛ برای نمونه، در ۲۸/۲/۱۳۵۸ وی را در رأس هیئتی از فضلای حوزه علمیه، به استان گیلان و مازندران فرستاد تا از نزدیک به وضع مردم آن سامان رسیدگی کند.[۴۳] چنان‌که در‏ ۴/۹/۱۳۵۸ نیز، طی حکمی از وی خواست مشکلات موجود در گیلان را بررسی کند و در رفع آن بکوشد و از مردم منطقه نیز خواست تا با او در این زمینه همکاری کنند.[۴۴] ایشان در خرداد ۱۳۵۹ ربانی املشی را همراه جمعی دیگر عضو ستاد انقلاب فرهنگی[۴۵] و در تیر ۱۳۶۰ به دادستانی کل کشور منصوب کرد[۴۶] و در دی ۱۳۶۱ یوسف صانعی را به جای وی منصوب و از زحمات املشی تشکر کرد. ایشان با اشاره به اینکه این تغییر به معنای نامطلوب‌بودن افراد نیست، تأکید کرد بر اساس مصالح شغلی چنین تصمیمی گرفته شده و باید فکری کرد ربانی در جای دیگری خدمت کند.[۴۷] امام‌خمینی پس از چند روز، با تقدیر و تشکر از زحمات بسیار ربانی در مقام دادستانی کل کشور و همچنین در شورای عالی قضایی و اشاره به وثوق و اطمینان به وی، او را عضو فقهای شورای نگهبان قرار داد.[۴۸]

درگذشت

ربانی املشی بر اثر عارضه مغزی در بهمن ۱۳۶۳ تحت عمل جراحی قرار گرفت.[۴۹] در برخی منابع به مسموم‌شدن وی با داروهای سرطان‌زا به دست جریان سیدمهدی هاشمی اشاره شده است.[۵۰] وی سرانجام پس از یک‌دوره بیماری در ۱۷/۴/۱۳۶۴ در ۵۱سالگی از دنیا رفت و در مسجد بالاسر حرم فاطمه معصومه(س) به خاک سپرده شد.[۵۱] از ربانی چهار دختر و یک پسر به جا مانده است.[۵۲]

پانویس

  1. دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری، خبرگان ملت، ۲/۳۵۱.
  2. ربانی املشی، یاران امام، پنج.
  3. ربانی املشی، یاران امام، پنج.
  4. محبوبی، محمدمهدی ربانی املشی، ۳/۲۲۳.
  5. دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری، خبرگان ملت، ۲/۳۵۴–۳۵۵.
  6. دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری، خبرگان ملت، ۲/۳۵۶؛ هاشمی رفسنجانی، امید و دلواپسی، ۱۸۱.
  7. محبوبی، محمدمهدی ربانی املشی، ۳/۲۲۷.
  8. محبوبی، محمدمهدی ربانی املشی، ۳/۲۲۷؛ ربانی املشی، تشکل فراگیر، ۴/۳۱۷–۳۱۸.
  9. محبوبی، محمدمهدی ربانی املشی، ۳/۲۲۷.
  10. محبوبی، محمدمهدی ربانی املشی، ۳/۲۲۵.
  11. هاشمی رفسنجانی، دوران مبارزه، ۱/۶۷.
  12. پیام انقلاب، مجله، ۲۶–۲۷.
  13. محبوبی، محمدمهدی ربانی املشی، ۳/۲۲۸.
  14. ربانی املشی، یاران امام، نه.
  15. مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۱۰۴–۱۰۶.
  16. مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۱۰۹–۱۱۰.
  17. پیام انقلاب، مجله، ۲۹ و ۳۰.
  18. ربانی املشی، یاران امام، ۲۵.
  19. محبوبی، محمدمهدی ربانی املشی، ۳/۲۲۹–۲۳۰.
  20. ربانی املشی، یاران امام، ۴۰–۵۰ و ۶۱–۷۲.
  21. مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۱۷۴.
  22. ربانی املشی، یاران امام، ۱۳۴.
  23. ربانی املشی، یاران امام، ۱۳۸–۱۴۰.
  24. ربانی املشی، یاران امام، ۱۴۸.
  25. ربانی املشی، یاران امام، ۱۵۹.
  26. ربانی املشی، یاران امام، ۱۸۴.
  27. ربانی املشی، یاران امام، ۲۰۶–۲۲۷.
  28. مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۲۲۹.
  29. ربانی املشی، یاران امام، ۲۶۸.
  30. ربانی املشی، یاران امام، ۲۷۶.
  31. ربانی املشی، یاران امام، ۳۰۷.
  32. ربانی املشی، یاران امام، ۳۲۸ و ۳۳۲.
  33. ربانی املشی، یاران امام، ۳۶۸.
  34. ربانی املشی، یاران امام، ۴۱۸–۴۲۲.
  35. طاهری خرم‌آبادی، ۲/۲۸۰–۲۸۷.
  36. طاهری خرم‌آبادی، ۲/۳۲۹–۳۳۰.
  37. دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری، خبرگان ملت، ۲/۳۴۹.
  38. آقایی و جیرهنده، مجلس شورای اسلامی، دوره دوم، ۴۵ و ۵۲.
  39. جمهوری اسلامی، روزنامه، ۱۱؛ ربانی املشی، تشکل فراگیر، ۴/۳۲۲.
  40. اطلاعات، روزنامه، ۱۹.
  41. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۱/۴۸۱.
  42. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱/۳۳۲.
  43. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۱/۶۵۰.
  44. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۱/۱۱۶.
  45. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۲/۴۳۱.
  46. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۴/۵۱۳.
  47. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۷/۲۳۱.
  48. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۷/۲۴۲.
  49. هاشمی رفسنجانی، امید و دلواپسی، ۷۴.
  50. محمدی ری‌شهری، خاطرات سیاسی، ۲۶۵–۲۶۶.
  51. محبوبی، محمدمهدی ربانی املشی، ۳/۲۳۴–۲۳۵.
  52. ربانی املشی، تشکل فراگیر، ۴/۳۱۸.

منابع

  • آقایی جیرهنده، عباس و رضا بسطامی، مجلس شورای اسلامی، دوره دوم، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
  • اطلاعات، روزنامه، ویژه‌نامه یادبود قیام خونین ۱۵ خرداد، ۱۹/۴/۱۳۶۴ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
  • پیام انقلاب، مجله، شماره ۷۸، ۱۳۶۱ش.
  • جمهوری اسلامی، روزنامه، ۱۷/۴/۱۳۶۵ش.
  • دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری، خبرگان ملت، شرح حال نمایندگان مجلس خبرگان رهبری، قم، ۱۳۷۹ش.
  • ربانی املشی، محمدمهدی، مصاحبه، چاپ‌شده در کتاب تشکل فراگیر، تدوین عبدالله جاسبی، تهران، مرکز انتشارات علمی دانشگاه آزاد، چاپ دوم، ۱۳۸۰ش.
  • همو، یاران امام به روایت اسناد ساواک آیت‌الله حاج‌شیخ‌مهدی ربانی املشی، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
  • طاهری خرم‌آبادی، سیدحسن، خاطرات آیت‌الله سیدحسن خرم‌آبادی، به کوشش محمدرضا احمدی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
  • محبوبی، مجید، محمدمهدی ربانی املشی، چاپ‌شده در ستارگان حرم، قم، زائر، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
  • محمدی ری‌شهری، محمد، خاطرات سیاسی، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، چاپ سوم، ۱۳۶۹ش.
  • مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
  • هاشمی رفسنجانی، اکبر، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۴، امید و دلواپسی، به اهتمام سارا لاهوتی، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
  • همو، هاشمی رفسنجانی، دوران مبارزه، به اهتمام محسن هاشمی، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.

پیوند به بیرون