۱۹٬۱۶۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (removed Category:مقاله های نیازمند ارزیابی; added Category:مقالههای دارای شناسه using HotCat) |
||
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات شخصیت سیاسی مذهبی | |||
== | | عنوان = محمد منتظری | ||
محمد منتظری | | تصویر = شهید محمد منتظری.jpg | ||
| اندازه تصویر = | |||
| توضیح تصویر = | |||
|سرشناسی = | |||
|نام کامل = محمد منتظری | |||
|لقب = | |||
|نسب = | |||
|زادروز = ۱۳۲۳ش | |||
|شهر تولد = نجفآباد (اصفهان) | |||
|کشور تولد = ایران | |||
|تاریخ درگذشت = ۷ تیر ۱۳۶۰ش. | |||
|شهر درگذشت = تهران | |||
|کشور درگذشت = ایران | |||
|آرامگاه = [[حرم حضرت معصومه(س)]] | |||
|نام همسر = | |||
|فرزندان = | |||
|خویشاوند سرشناس= [[حسینعلی منتظری]] (پدر) | |||
|دین = [[اسلام]] | |||
|مذهب = [[شیعه]] | |||
|پیشه = [[روحانیت|روحانی]] | |||
|مناصب = نماینده [[مجلس شورای اسلامی]] | |||
|پس از = | |||
|پیش از = | |||
|اساتید = [[امامخمینی]] • [[سیدمحمد محقق داماد]] • [[حسینعلی منتظری]] • [[علیاکبر مشکینی]] | |||
|شاگردان = | |||
|تالیفات = | |||
|وبگاه رسمی = | |||
|امضا = | |||
}} | |||
'''محمد منتظری''' روحانی مبارز، نماینده [[مجلس شورای اسلامی]] و از شهدای [[انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی|حادثه هفتم تیر ۱۳۶۰]]. | |||
محمد منتظری در سال ۱۳۲۳ در نجفآباد به دنیا آمد و پس از تحصیلات ابتدائی، تحصیلات حوزوی خود را در [[حوزه علمیه قم]] آغاز کرد و از درسهای پدر خود، سیدمحمد محقق داماد و [[امامخمینی|امامخمینی]] بهره برد. | |||
محمد منتظری | محمد منتظری از آغاز [[انقلاب اسلامی ایران|نهضت امامخمینی]] در دفاع از ایشان فعال بود و بارها به زندان افتاد و سخت [[شکنجه]] شد. وی در سال ۱۳۵۰ توانست از دست [[ساواک]] بگریزد و به خارج از کشور برود. او به افغانستان، [[پاکستان]] و [[لبنان]] رفت و در لبنان به آموزش نظامی مبارزان ایرانی پرداخت. او در نجف با کمک جمعی از شاگردان و یاران امامخمینی، جمعیت روحانیون مبارزه را تشکیل داد و از سال ۱۳۵۴ به لبنان و سوریه رفت و در کنار رزمندگان فلسطینی قرار گرفت. | ||
با [[هجرت امامخمینی به پاریس|هجرت امامخمینی به پاریس]]، محمد منتظری هم خود را به پاریس رساند و در فعالیتهای یاران امامخمینی سهیم شد و در پایان دیماه همراه پدرش به ایران برگشت و در اوج مبارزات در داخل ایران فعال بود. | |||
او از آغاز کار [[دولت موقت]] علیه رئیس دولت و بعضی از اعضای آن انتقاد داشت و به مقررات دولت موقت پایبند نبود. او در اولین انتخابات [[مجلس شورای اسلامی]] بارأی قاطع مردم نجفآباد به مجلس راه یافت. محمد منتظری از اول تشکیل [[حزب جمهوری اسلامی]] بود، ولی به خاطر تندروی عضویت او معلق شد. | |||
او گرچه از [[امامخمینی|امامخمینی]] با عنوان رهبر بزرگوار یاد میکرد و او را قائد کمنظیر میدانست، در سلسله نامههای خطاب به ایشان از دولت موقت انتقاد میکرد. منتظری در هفتم تیر ۱۳۶۰ در ۳۷ سالگی، در [[انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی|انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی]] به دست نیروهای [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین خلق]] به شهادت رسید. امامخمینی در پیام تسلیت به پدر او، محمد منتظری را فرزند منتظری و خود خواند و او را فردی ارزشمدار، دارای بینش صحیح و شناخت درست و مبارز شمرد. | |||
==زندگینامه و تحصیلات== | |||
محمد منتظری در سال ۱۳۲۳ در نجفآباد [[اصفهان]] در خانواده اهل علم و متدین متولد شد. پدرش [[حسینعلی منتظری|حسینعلی]] از [[شاگردان امامخمینی]] و از استادان برجسته [[حوزه علمیه قم]] و مادرش خدیجه ربانی فرزند یکی از پیشهوران نجفآباد بود.<ref>ایزدی، فقیه عالیقدر، ۱/۴۸.</ref>{{ببینید|حسینعلی منتظری}} | |||
منتظری که | محمد منتظری که سالهای کودکی را نزد پدربزرگ خود سپری کرد، از ششسالگی وارد مدرسه شد و تحصیلات ابتدایی را در زادگاه خود به پایان رسانید؛<ref>ملکشاهی، محمد منتظری، ۹۴.</ref> سپس به مدت سه سال ترک تحصیل کرد و به کار مشغول شد؛<ref>محمودی، فرزند اسلام و قرآن، ۱/۳.</ref> اما پس از آن، تصمیم به ادامه تحصیل در [[حوزه علمیه قم]] گرفت و سه سال نزد پدرش در قم به فراگیری علوم دینی پرداخت<ref>رجبی و طاهری، شهید محمد منتظری به روایت اسناد ساواک، ۱۷.</ref> و بهسرعت تحصیلات حوزوی را تا سطوح عالی طی کرد.<ref>صادقی، زندگینامه محمد منتظری، ۳۲ ـ ۳۳.</ref> وی همچنین مقداری [[فلسفه]] نزد پدر خود و [[محمد شاهآبادی]] خواند.<ref>منتظری، حسینعلی، خاطرات، ۱/۳۸۷.</ref> او برای تحصیلات خارج [[فقه]] و [[اصول فقه|اصول]] در درس [[سیدمحمد محقق داماد]]، [[امامخمینی]] و [[علیاکبر مشکینی]] در حوزه علمیه قم شرکت کرد.<ref>ملکشاهی، محمد منتظری، ۹۴.</ref> | ||
==فعالیتهای سیاسی== | |||
محمد منتظری در زمینه [[حکومت اسلامی]] مطالعاتی داشت و مطالبی دراینباره در جزوهای منتشر کرد (جهانبینی، حکومت و اقتصاد اسلامی). وی درباره ابعاد اقتصادیسیاسی حکومت اسلامی بحث میکرد.<ref>محمودی، فرزند اسلام و قرآن، ۱/۶۲ و ۶۶.</ref> او همچنین تلاش میکرد [[طلاب]] علاوه بر ادبیات عربی، زبان و اصطلاحات جدید عربی را هم خوب بدانند تا بتوانند از روزنامهها و رادیوهای عربی استفاده کنند.<ref>محمودی، فرزند اسلام و قرآن، ۱/۶۶.</ref> وی از آغاز [[انقلاب اسلامی ایران|نهضت اسلامی]] به رهبری امامخمینی در سال ۱۳۴۱ در کنار پدر خود مبارزه علیه [[رژیم پهلوی]] را آغاز کرد.<ref>منتظری، حسینعلی، ۱/۲۶۷؛ صادقی، زندگینامه محمد منتظری، ۱۷ ـ ۱۸.</ref> چنانکه بهتنهایی و با یک دستگاه کپی که خود ساخته بود، ثبت و تکثیر اعلامیهها علیه این رژیم را انجام میداد.<ref>رجبی و طاهری، شهید محمد منتظری به روایت اسناد ساواک، ۲۶ و ۱۶۱، سند ۱۵.</ref> او برای گسترش اندیشه خود به شناسایی و ارزیابی اشخاص پرداخت و تشکیلاتی با همکاری [[سیدمهدی هاشمی]] راه انداخت و هر یک بخشی از مسئولیت را بر عهده گرفتند.{{ببینید|سیدمهدی هاشمی}} | |||
وی علاوه بر کارهای تشکیلاتی، سعی میکرد در انجمنهای اسلامی و جلسات مذهبی دانشجویان و محصلان حاضر شود و افراد خوشاستعداد و متعهد را به عضویت تشکیلات مخفی و سازمانیافته خود درآورد.<ref>رجبی و طاهری، شهید محمد منتظری به روایت اسناد ساواک، ۲۶؛ صادقی، زندگینامه محمد منتظری، ۳۸ و ۴۰؛ محمودی، فرزند اسلام و قرآن، ۱/۶۰.</ref> وی با تأسیس کتابخانه، تدریس و تشویق به خواندن [[روزنامه]] و کسب اطلاعات سیاسی سعی میکرد حرکتی نو و تغییری در نگرش طلاب به مسائل سیاسی و اجتماعی ایجاد کند.<ref>رجبی و طاهری، شهید محمد منتظری به روایت اسناد ساواک، ۲۷.</ref> | |||
منتظری به | منتظری که [[سازمان اطلاعات و امنیت کشور]] (ساواک) وی را از طرفداران سرسخت امامخمینی شمردهاست،<ref>رجبی و طاهری، شهید محمد منتظری به روایت اسناد ساواک، ۳۷.</ref> در اعتراض به [[تبعید امامخمینی]] در سال ۱۳۴۴ پس از سخنرانی [[محمدتقی فلسفی]]، برای سلامتی امامخمینی صلوات فرستاد و تبعیدکنندگان ایشان را نفرین کرد و به همین دلیل بازداشت شد.<ref>رجبی و طاهری، شهید محمد منتظری به روایت اسناد ساواک، ۲۹-۳۰.</ref> وی همچنین در ۱/۱/۱۳۴۵ به جرم پخش اعلامیه علیه رژیم پهلوی در [[حرم فاطمه معصومه(س)]] بازداشت شد. این اعلامیه با عنوان «اعلام خطر»، درباره دخالت سازمان تبلیغات دینی اوقاف رژیم پهلوی در امور مذهبی و [[حوزههای علمیه]] هشدار میداد و آن را زمینهساز دولتیشدن حوزه و تسخیر پایگاه [[ملت]] و [[روحانیت]] میدانست.<ref>لطفی، ستیز با ستم، بخشی از اسناد مبارزات آیتالله منتظری، ۱/۱۴۹.</ref> پس از لورفتن هویت منتظری، مأموران ساواک به خانه پدرش رفتند و او را بازداشت کردند و در [[زندان قزلقلعه]] شکنجههای شدید دادند.<ref>محمودی، فرزند اسلام و قرآن، ۱/۸.</ref> وی که بر اثر شدت [[شکنجه]] در زندان قزلقلعه شنوایی خود را از دست داده بود.<ref>منتظری، محمد، جهانبینی، ۹.</ref> در دفاعیه خود در دادگاه، به تشریح شکنجههای جسمی و روحی بازجویان ساواک پرداخت.<ref>لطفی، ستیز با ستم، بخشی از اسناد مبارزات آیتالله منتظری، ۱/۲۷۹؛ ایزدی، یادنامه، ۲۹۵ ـ ۲۹۶.</ref> وی در این محاکمه به سه سال زندان محکوم شد؛<ref>محمودی، فرزند اسلام و قرآن، ۱/۵۰.</ref> چنانکه در تسلیتنامهای که طلاب حوزه علمیه قم به مناسبت سالگرد فاجعه پانزده خرداد ۱۳۴۵ به امامخمینی نوشتند نیز از شکنجههای سختی که برخلاف موازین بینالمللی و اعلامیه [[حقوق بشر]] به محمد منتظری در بازداشتگاه وارد شد، یادشده است.<ref>روحانی، بررسی و تحلیلی از نهضت امامخمینی، ۱/۹۱۱.</ref> منتظری در زندان به دیگر زندانیان کمک میکرد و با برقراری ارتباط با همبندان تلاش میکرد با طرز فکر و ویژگیهای شخصیتها از نزدیک آشنا شود.<ref>محمودی، فرزند اسلام و قرآن، ۱/۵۷ و ۵۹.</ref> وی سرانجام در ۲۲/۱۰/۱۳۴۷ به حکم دادگاه تجدیدنظر با این شرط که به [[قم]] بازنگردد، آزاد شد؛ اما این التزام، عملی نشد و او پس از مدت کوتاهی به قم رفت و با دوستان همفکر خود ارتباط برقرار کرد.<ref>رجبی و طاهری، شهید محمد منتظری به روایت اسناد ساواک، ۳۲.</ref> | ||
از دیگر فعالیتهای منتظری میتوان به افشاگری درباره سرمایهگذاری راکفلر در ایران در سال ۱۳۴۹ و فرستادن [[پیامها و اعلامیههای امامخمینی|پیامهای امامخمینی]] به خارج و توزیع روزنامههای خارجی، پخش و توزیع جزوههای درسی امامخمینی درباره [[ولایت فقیه]] و موضع ایشان در مورد [[جشنهای ۲۵۰۰ساله]] اشاره کرد که موجب روشنگری و آگاهی عمومی و جهانی میشد.<ref>رجبی و طاهری، شهید محمد منتظری به روایت اسناد ساواک، ۲۸.</ref> در پی اوجگیری فعالیتهای مبارزاتی وی، بار دیگر ساواک او را تحت تعقیب قرار داد؛ ولی او توانست از دست مأموران بگریزد.<ref>رجبی و طاهری، شهید محمد منتظری به روایت اسناد ساواک، ۳۳.</ref> وی در سال ۱۳۵۰ پس از یک تعقیب و گریز دوماهه از دست ساواک فرار کرد و از ایران خارج شد<ref>حدیدچی دباغ، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۱۱۱.</ref> و به [[افغانستان]] و [[پاکستان]] رفت. در کراچی از طریق ارتباط با نمایندگان [[سازمان آزادیبخش فلسطین]]، مقدمات تعلیمات نظامی و چریکی را برای مبارزان مسلمان ایرانی در [[لبنان]] فراهم آورد.<ref>محمودی، فرزند اسلام و قرآن، ۱/۶۹ ـ ۷۵.</ref> او همچنین با علمای پاکستان تماس مداوم داشت، در کویته پاکستان با مبارزان افغانستانی آشنا شد.<ref>رجبی و طاهری، شهید محمد منتظری به روایت اسناد ساواک، ۳۴.</ref> و پس از یک سال فعالیت در پاکستان و افغانستان در پایان سال ۱۳۵۳ به [[عراق]] رفت و هر روز در درس امامخمینی شرکت میکرد.<ref>رجبی و طاهری، شهید محمد منتظری به روایت اسناد ساواک، ۳۷.</ref> او اعتصاب غذای روحانیان مبارز در بغداد را در اعتراض به محکومیت به اعدام [[عباس شیبانی]] طرحریزی و با همکاری ۲۵ نفر از [[طلاب]] به اجرا گذاشت.<ref>محمودی، فرزند اسلام و قرآن، ۱/۳۵۰ ـ ۳۵۱.</ref> | |||
منتظری در طول دوران فعالیت و مبارزات خود در داخل و خارج، برای در امانماندن از تعرض مأموران ساواک، از نامهای مستعار گوناگونی استفاده میکرد؛<ref>رجبی و طاهری، شهید محمد منتظری به روایت اسناد ساواک، ۵۰ ـ ۵۱.</ref> چنانکه [[سیداحمد خمینی]] توضیح دادهاست،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۷۷.</ref> در نامهنگاریهای امامخمینی در روزهای اقامت در [[نجف]]، از محمد منتظری با نام مستعار علی سمیعی نام برده شدهاست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۷۹ و ۸۷.</ref> وی در عراق با این نام و گذرنامه پاکستانی در توزیع [[پیامها و اعلامیههای امامخمینی|اعلامیهها]] و چاپ کتابهای ممنوع مانند [[ولایت فقیه (کتاب)|ولایت فقیه امامخمینی]]، فعالیت و به [[سوریه]] و [[لبنان]] سفر میکرد.<ref>رجبی و طاهری، شهید محمد منتظری به روایت اسناد ساواک، ۳۸ و ۲۳۰ ـ ۲۳۲، سند ۶۶ و ۶۷؛ محتشمیپور، از ایران به ایران، ۱/۲۹۵.</ref> | |||
از | منتظری به همراه چند تن از [[شاگردان امامخمینی]] ازجمله [[سیدمحمود دعایی]]، [[حسین املایی]]، [[سیدعلیاکبر محتشمیپور]] و [[اسماعیل فردوسیپور]] گروهی با عنوان «روحانیون مبارز» را در [[نجف]] تشکیل دادند.<ref>محتشمیپور، از ایران به ایران، ۱/۲۹۴ ـ ۲۹۵؛ جنتی، خاطرات علی جنتی، ۱۰۶ و ۱۰۷.</ref> او همچنین با دعایی در راهاندازی رادیوی روحانیت مبارز در [[بغداد]] همکاری میکرد. این رادیو با تبلیغات گسترده و افشاگرانه، موجب برملاشدن چهره واقعی [[رژیم پهلوی]] در خارج از ایران میشد.<ref>رجبی و طاهری، شهید محمد منتظری به روایت اسناد ساواک، ۳۸.</ref>{{ببینید|سیدمحمود دعایی}} | ||
منتظری در سال | با بهبود روابط ایران و عراق، در سال ۱۳۵۴ نیروهای انقلابی در عراق با تنگناهای سختی روبهرو شدند؛<ref>رجبی و طاهری، شهید محمد منتظری به روایت اسناد ساواک، ۴۰ ـ ۴۱.</ref> بنابراین منتظری در سال ۱۳۵۴ به کشورهای لبنان و سوریه رفت و در کنار رزمندگان فلسطینی قرار گرفت. در لبنان وی به ابواحمد معروف بود.<ref>حدیدچی دباغ، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۱۱۱.</ref> وی در این کشورها بهخصوص لبنان، افزون بر کارهای فرهنگی و انقلابی، به آموزش نظامی و چریکی افراد خود میپرداخت<ref>حدیدچی دباغ، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۴۰.</ref> و در محدوده [[حرم حضرت زینب(س)]] اتاق بزرگی اجاره کرده بود که محل اسکان بیست تن از مبارزان فراری بود.<ref>محتشمیپور، از ایران به ایران، ۱/۳۰۴.</ref> وی افرادی را که برای آموزش میرفتند، در آنجا مستقر میکرد.<ref>جنتی، خاطرات علی جنتی، ۱۲۹.</ref> ازجمله برنامههایی که وی در زمان مبارزه در سوریه و لبنان طراحی و اجرا کرد، رفتن به [[حج]] و تبلیغ قیام امامخمینی و افشاگری علیه رژیم پهلوی بود.<ref>حدیدچی دباغ، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۱۱۵.</ref> وی در سال ۱۳۵۴ به همراه [[اکبر هاشمی رفسنجانی]] به [[پاریس]] سفر کرد و با برخی از شخصیتهای برجسته مبارز ایرانی، دیدارهایی داشت.<ref>جنتی، خاطرات علی جنتی، ۱۱۲ ـ ۱۱۳.</ref> او در دیدار با [[حسن حبیبی]] به این نتیجه رسیدند که بنیاد فرهنگی ایجاد کنند تا مجموعه شخصیتهای مبارز در خارج از کشور در آن فعالیت کنند و منتظری رابط این بنیاد در خاورمیانه بود.<ref>جنتی، خاطرات علی جنتی،۱۱۴-۱۱۵.</ref> | ||
از سوی دیگر، سران [[سازمان مجاهدین خلق]]، چه در زندان و چه خارج از آن، بسیار تلاش کردند که محمد منتظری را جذب کنند<ref>محمودی، فرزند اسلام و قرآن، ۱/۸۰.</ref> و وی پیش از اینکه سازمان، مواضع مارکسیستی خود را اعلام کند، در جلسات آنان در [[دمشق]] حضور پیدا میکرد؛<ref>جنتی، خاطرات علی جنتی، ۱۰۴ و ۱۰۵.</ref> ولی از آنجایی که بهخوبی آنان را شناخته بود، هرگز با آنان همکاری مؤثری نکرد.<ref>محمودی، فرزند اسلام و قرآن، ۱/۸۰.</ref> او معتقد بود آنان دچار [[التقاط]] شدهاند و به لحاظ عقیدتی منحرفاند؛ بنابراین پس از اعلام مواضع جدید سازمان در سال ۱۳۵۴ به همراه چند تن از روحانیان مبارز، اعلامیه تندی علیه آن سازمان صادر کرد.<ref>محمودی، فرزند اسلام و قرآن، ۱/۸۰.</ref> | |||
منتظری در سال ۱۳۵۵ برای حمایت از [[سیدمهدی هاشمی]] که به اتهام قتل [[سیدابوالحسن شمسآبادی]] محکوم شده بود و در زندان به سر میبرد، نامههایی به نهادهای بینالمللی و برخی [[مطبوعات]] فرستاد و با پیشنهاد برگزاری اعتصاب غذا در پاریس، در صدد جلب حمایت از زندانیان سیاسی بود.<ref>جنتی، خاطرات علی جنتی، ۱۴۸ ـ ۱۵۰.</ref> در سال ۱۳۵۶ اوضاع داخلی ایران دگرگون شد و موج بازداشت و اعدامهای رژیم افزایش یافت، و [[سیدمحمود طالقانی]]، [[حسینعلی منتظری]] و عدهای دیگر به زندانهای طولانیمدت محکوم شدند. محمد منتظری و یارانش برای اعتراض به این وضعیت در مهر ۱۳۵۶ در کلیسای «سنت ماری» پاریس اعتصاب غذای گسترده و پر سروصدایی راه انداختند.<ref>رجبی و طاهری، شهید محمد منتظری به روایت اسناد ساواک، ۴۴ و ۴۵.</ref> او در سال ۱۳۵۶ در سفری به لندن، به مناسبت درگذشت مشکوک [[سیدمصطفی خمینی]]، تظاهرات اعتراضی علیه [[رژیم پهلوی]] را در این شهر سازماندهی کرد.<ref>رجبی و طاهری، شهید محمد منتظری به روایت اسناد ساواک، ۴۴ و ۴۵.</ref> | |||
منتظری | در مهر ۱۳۵۷ وقتی [[امامخمینی]] به پاریس هجرت کرد، اندکی بعد محمد منتظری خود را به اقامتگاه ایشان در [[نوفل لوشاتو]] رساند.<ref>حدیدچی دباغ، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۱۵۰.</ref> و مسئولیت چاپ و تکثیر [[مصاحبههای امامخمینی|مصاحبهها]] و [[پیامها و اعلامیههای امامخمینی|پیامهای امامخمینی]] را برعهده داشت.<ref>محتشمیپور، از ایران به ایران، ۲/۲۹۶.</ref> او در پایان دی ۱۳۵۷ همراه پدرش که در آن زمان در فرانسه بود، پس از سفر به عراق از مرز خسروی وارد ایران شد.<ref>ایزدی، فقیه عالیقدر، ۱/۲۰۰؛ ایزدی، یادنامه، ۳۱۰.</ref> وی پس از ورود به ایران نقش فعالی در تحصن روحانیان در مسجد دانشگاه تهران در اعتراض به بستن فرودگاهها به دستور [[شاپور بختیار]] برای جلوگیری از ورود امامخمینی به کشور، داشت.<ref>رجبی و طاهری، شهید محمد منتظری به روایت اسناد ساواک، ۵۸؛ رفیقدوست، خاطرات محسن رفیقدوست، ۱۳۷.</ref> همچنین در [[کمیته استقبال از امامخمینی]] در [[مدرسه رفاه]] همکاری میکرد. پس از سکونت امامخمینی در [[مدرسه علوی]] نیز او و عدهای دیگر از محل اقامت ایشان محافظت میکردند.<ref>رجبی و طاهری، شهید محمد منتظری به روایت اسناد ساواک، ۵۸.</ref> ضرورت ایجاد نیروی متشکل نظامی برای حفظ دستاوردهای انقلاب و ایجاد نظم در [[جامعه]] را نخست محمد منتظری، [[سیدمحمد حسینی بهشتی]] و دیگر انقلابیان مطرح کردند که منجر به تصویب تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در [[شورای انقلاب اسلامی|شورای انقلاب]] شد.<ref>جنتی، خاطرات علی جنتی، ۱۶۸.</ref>{{ببینید|کمیته استقبال|سپاه پاسداران انقلاب اسلامی}} | ||
{{ببینید|قوای مسلح|کمیته انقلاب اسلامی|نهضتهای اسلامی}} | منتظری با آنکه در تشکیل سپاه نقش اساسی داشت، به دلیل آنکه سپاه زیر نظر [[دولت موقت]] بود، از پیوستن به آن خودداری کرد و خود نیروی مستقلی را با عنوان «ساتجا» (سازمان اسلامی تودههای جمهوری اسلامی) با فرماندهی خود تشکیل داد.<ref>رجبی و طاهری، شهید محمد منتظری به روایت اسناد ساواک، ۶۰.</ref> او در نامه تحلیلی به امامخمینی درباره اوضاع افغانستان، نهضت فکری و انقلابی در آنجا را که با عنوان «خمینیسم» یاد میشد، باعث موفقیت شیعیان افغانستان دانست و با نقد روشهای «اخوانیسم» و دیگر گروهها، تنها روش مبارزاتی و اسلامی امامخمینی را چاره دردهای مردم افغانستان شمرد.<ref>رجبی و طاهری، شهید محمد منتظری به روایت اسناد ساواک، ۳۵-۳۶.</ref> وی همچنین در بازسازی ارتش و تشکیل کمیته انقلاب اسلامی نقش مؤثری داشت.<ref>صادقی، زندگینامه محمد منتظری، ۵۷.</ref> و پایهگذار واحد نهضتهای آزادیبخش در داخل سپاه پاسداران بود.<ref>رجبی و طاهری، شهید محمد منتظری به روایت اسناد ساواک، ۶۲ ـ ۶۳.</ref>{{ببینید|قوای مسلح|کمیته انقلاب اسلامی|نهضتهای اسلامی}} | ||
منتظری از آغاز کار دولت موقت به نخستوزیری مهدی | منتظری از آغاز کار دولت موقت به نخستوزیری [[مهدی بازرگان]]، علیه رئیس دولت موقت و بعضی اعضای آن، انتقادهای تندی میکرد.<ref>رجبی و طاهری، شهید محمد منتظری به روایت اسناد ساواک، ۷۳؛ صادقی، زندگینامه محمد منتظری، ۵۷.</ref> او اعتقاد داشت حداکثر کار دولت موقت، برگزاری همهپرسی و [[انتخابات]] است و پس از آن باید کنار برود.<ref>رجبی و طاهری، شهید محمد منتظری به روایت اسناد ساواک، ۷۷.</ref> وی که به دستورهای [[دولت موقت]] اعتنا نمیکرد و یک بار در خرداد ۱۳۵۸ به همراه گروه خود قصد سفر به لیبی را داشت،<ref>آیندگان، روزنامه.</ref> بار دیگر در ۹ تیر با گروهی مسلح حدود ۷۰ نفر به قصد سفر به لیبی به فرودگاه مهرآباد تهران رفت و با توجه به نداشتن گذرنامه اجازه سفر به آنان داده نشد و آنان چند ساعت فرودگاه را اشغال کردند؛<ref>کیهان، روزنامه، ۱۰/۴/۱۳۵۸؛ رفیقدوست، خاطرات محسن رفیقدوست، ۶۷.</ref> اما بهرغم مخالفت دولت، وی یک فروند هواپیما را با خود به [[لیبی]] برد.<ref>خلخالی، خاطرات آیتالله خلخالی، ۱/۳۱۴.</ref> این اقدام غیر قانونی وی واکنشهایی را در پی داشت؛ چنانکه پدرش یک روز بعد طی بیانیهای درباره این موضوع از خود سلب مسئولیت کرد و چنین حوادثی را که نقض حریم قوانین دولت اسلامی است، محکوم کرد و با اشاره به رنج فرزند خود از اوضاع نابسامان کشور، از مشارکت او در این کار ابراز تأسف کرد؛<ref>رفیقدوست، خاطرات محسن رفیقدوست، ۶۷.</ref> نیز تندرویهای فرزند خود را ناشی از فشارهای روانی در اثر حبسهای طولانی و شکنجههای سنگین [[ساواک]] دانست.<ref>انواری، پایگاه اطلاعرسانی تاریخ ایرانی.</ref> در هنگام بازگشت به ایران، مأموران فرودگاه گذرنامه بحرینی منتظری را ضبط کردند و او برای رسیدگی به وزارت امور خارجه فرستاده شد.<ref>رجبی و طاهری، شهید محمد منتظری به روایت اسناد ساواک، ۷۰؛ علیبابایی، ۱/۲۲۱ ـ ۲۲۲.</ref> | ||
منتظری در اسفند ۱۳۵۸ در انتخابات نخستین دوره مجلس شورای اسلامی شرکت کرد و با آرای قاطع مردم نجفآباد راهی مجلس شد. وی عضو کمیسیون خارجی بود و بیشتر فعالیت خود را در تقویت و هدایت جنبشهای آزادیبخش اسلامی در کشورهای عربیاسلامی متمرکز کرد.<ref>صادقی، زندگینامه محمد منتظری، ۶۲.</ref> پس از آغاز [[جنگ تحمیلی عراق علیه ایران]] و دستور امامخمینی به شرکت رئیس مجلس و یکی از نمایندگان در جلسات [[شورای عالی دفاع]]،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۳/۲۶۳.</ref> منتظری به همراه هاشمی رفسنجانی در جلسات شورای عالی دفاع حاضر میشد.<ref>محمودی، فرزند اسلام و قرآن، ۱/۳۶۰ ـ ۳۶۱.</ref> او همچنین به حکم امامخمینی، عضو هیئت بررسی شایعه شکنجه در زندانها شد.<ref>صادقی، زندگینامه محمد منتظری، ۶۲؛ موسوی اردبیلی، مصاحبه، چاپشده در فقیه جامع، ۲۰۵ ـ ۲۰۶؛ رجبی و طاهری، شهید محمد منتظری به روایت اسناد ساواک، ۶۷.</ref> وی از آغاز تشکیل [[حزب جمهوری اسلامی]] به ریاست بهشتی، عضو این حزب شد؛ ولی بهسبب تندروی و رعایتنکردن شئون و انضباط حزبی، عضویت وی معلق گشت؛ اما پس از گسترش فعالیتهای تخریبی جریانهای مخالف خط امامخمینی مانند اقدامات تفرقهافکنانه [[سیدابوالحسن بنیصدر]] و [[سازمان مجاهدین خلق]]، وی دوباره همکاری خود را با حزب جمهوری اسلامی و دولت [[محمدعلی رجایی]] از سر گرفت و گسترش داد.<ref>رجبی و طاهری، شهید محمد منتظری به روایت اسناد ساواک، ۸۱.</ref> | منتظری در اسفند ۱۳۵۸ در انتخابات نخستین دوره [[مجلس شورای اسلامی]] شرکت کرد و با آرای قاطع مردم نجفآباد راهی مجلس شد. وی عضو کمیسیون خارجی بود و بیشتر فعالیت خود را در تقویت و هدایت جنبشهای آزادیبخش اسلامی در کشورهای عربیاسلامی متمرکز کرد.<ref>صادقی، زندگینامه محمد منتظری، ۶۲.</ref> پس از آغاز [[جنگ تحمیلی عراق علیه ایران]] و دستور امامخمینی به شرکت رئیس مجلس و یکی از نمایندگان در جلسات [[شورای عالی دفاع]]،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۳/۲۶۳.</ref> منتظری به همراه [[اکبر هاشمی رفسنجانی|هاشمی رفسنجانی]] در جلسات شورای عالی دفاع حاضر میشد.<ref>محمودی، فرزند اسلام و قرآن، ۱/۳۶۰ ـ ۳۶۱.</ref> او همچنین به حکم امامخمینی، عضو هیئت بررسی شایعه [[شکنجه]] در زندانها شد.<ref>صادقی، زندگینامه محمد منتظری، ۶۲؛ موسوی اردبیلی، مصاحبه، چاپشده در فقیه جامع، ۲۰۵ ـ ۲۰۶؛ رجبی و طاهری، شهید محمد منتظری به روایت اسناد ساواک، ۶۷.</ref> وی از آغاز تشکیل [[حزب جمهوری اسلامی]] به ریاست بهشتی، عضو این حزب شد؛ ولی بهسبب تندروی و رعایتنکردن شئون و انضباط حزبی، عضویت وی معلق گشت؛ اما پس از گسترش فعالیتهای تخریبی جریانهای مخالف [[خط امامخمینی]] مانند اقدامات تفرقهافکنانه [[سیدابوالحسن بنیصدر]] و [[سازمان مجاهدین خلق]]، وی دوباره همکاری خود را با [[حزب جمهوری اسلامی ایران|حزب جمهوری اسلامی]] و دولت [[محمدعلی رجایی]] از سر گرفت و گسترش داد.<ref>رجبی و طاهری، شهید محمد منتظری به روایت اسناد ساواک، ۸۱.</ref> | ||
منتظری نگاه بلندپروازانه داشت، فراملیتی میاندیشید و مبارزه را محدود به مرزهای جغرافیایی و قومیت نمیدانست، بلکه حق همه [[مسلمانان]] و بلکه همه ملتهای دربند و [[مستضعف]] میشمرد.<ref>خلخالی، خاطرات آیتالله خلخالی، ۱/۳۱۱.</ref> اندیشه مبارزه جهانی و انقلاب جهانی اسلام را که موجب شکلگیری تفکر و اندیشه شناسایی و حمایت از جنبشهای آزادیبخش در سراسر جهان شد، وی مطرح کرد.<ref>رجبی و طاهری، شهید محمد منتظری به روایت اسناد ساواک، ۶۲.</ref> او که فردی بسیار عملگرا بود.<ref>رجبی و طاهری، شهید محمد منتظری به روایت اسناد ساواک، ۱۹.</ref> عاشق انقلاب و مبارزه بود و بیشتر عمر خود را در آوارگی و زندان گذراند.<ref>منتظری، حسینعلی، خاطرات، ۱/۲۶۷.</ref> | منتظری نگاه بلندپروازانه داشت، فراملیتی میاندیشید و مبارزه را محدود به مرزهای جغرافیایی و قومیت نمیدانست، بلکه حق همه [[مسلمانان]] و بلکه همه ملتهای دربند و [[مستضعف]] میشمرد.<ref>خلخالی، خاطرات آیتالله خلخالی، ۱/۳۱۱.</ref> اندیشه مبارزه جهانی و انقلاب جهانی اسلام را که موجب شکلگیری تفکر و اندیشه شناسایی و حمایت از جنبشهای آزادیبخش در سراسر جهان شد، وی مطرح کرد.<ref>رجبی و طاهری، شهید محمد منتظری به روایت اسناد ساواک، ۶۲.</ref> او که فردی بسیار عملگرا بود.<ref>رجبی و طاهری، شهید محمد منتظری به روایت اسناد ساواک، ۱۹.</ref> عاشق انقلاب و مبارزه بود و بیشتر عمر خود را در آوارگی و زندان گذراند.<ref>منتظری، حسینعلی، خاطرات، ۱/۲۶۷.</ref> | ||
منتظری در نامهای از امامخمینی با عنوان رهبر بزرگوار یاد کرده و قاطعیت، خلوص انسانی و اسلامی ایشان را از عوامل تعیینکننده در پیروزی انقلاب اسلامی شمردهاست؛<ref>منتظری، محمد، استمرار توطئه، ۲۵.</ref> همچنین از [[مدیریت]] و صراحت امامخمینی و [[رهبری]] شایسته ایشان و از شعار «الله اکبر، خمینی رهبر» مردم ابراز خوشحالی کردهاست.<ref>منتظری، محمد، استمرار توطئه، ۲۸؛ منتظری، محمد، جهانبینی، ۱۸.</ref> وی استقلال، [[آزادی]]، [[حکومت اسلامی]] را خط امامخمینی و شعاری برای تمامی بشریت برمیشمرد؛ همچنین ایشان را «قائد کمنظیر» میدانست که انقلاب اسلامی را به پیروزی رساند؛ چنانکه از ایشان به دلیل اینکه همواره به توده [[مردم]] توجه میکرد<ref>منتظری، محمد، جهانبینی، ۵۹، ۷۴ و ۹۴.</ref> و از تعیین جمعه آخر رمضان به عنوان [[روز قدس]] در چند بیانیه ستایش کرد و آن را از اهداف بینالمللی نهضت امامخمینی شمرد؛<ref>منتظری، محمد، جهانبینی، ۷۶، ۹۰ و ۹۴.</ref> همچنین به استناد سخن ایشان در آغاز پیروزی انقلاب اسلامی، خطاب به [[یاسر عرفات]] که پس از پایانیافتن مشکلات ایران، در کنار [[فلسطین]] خواهد بود،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۶/۱۷۹.</ref> به بُعد جهانی نهضت امامخمینی اشاره کرد<ref>منتظری، محمد، مصاحبه، ۳۳۱.</ref> و خط ایشان را ضد صهیونیستی، ضد امپریالیستی و ضد دیکتاتوری شاهنشاهی نه در ایران، بلکه در کل جهان برشمرد.<ref>منتظری، محمد، مصاحبه، ۳۳۵.</ref> | منتظری در نامهای از امامخمینی با عنوان رهبر بزرگوار یاد کرده و قاطعیت، خلوص انسانی و اسلامی ایشان را از عوامل تعیینکننده در پیروزی انقلاب اسلامی شمردهاست؛<ref>منتظری، محمد، استمرار توطئه، ۲۵.</ref> همچنین از [[مدیریت]] و صراحت امامخمینی و [[رهبری]] شایسته ایشان و از شعار «الله اکبر، خمینی رهبر» مردم ابراز خوشحالی کردهاست.<ref>منتظری، محمد، استمرار توطئه، ۲۸؛ منتظری، محمد، جهانبینی، ۱۸.</ref> وی استقلال، [[آزادی]]، [[حکومت اسلامی]] را [[خط امامخمینی]] و شعاری برای تمامی بشریت برمیشمرد؛ همچنین ایشان را «قائد کمنظیر» میدانست که انقلاب اسلامی را به پیروزی رساند؛ چنانکه از ایشان به دلیل اینکه همواره به توده [[مردم]] توجه میکرد<ref>منتظری، محمد، جهانبینی، ۵۹، ۷۴ و ۹۴.</ref> و از تعیین جمعه آخر رمضان به عنوان [[روز قدس]] در چند بیانیه ستایش کرد و آن را از اهداف بینالمللی نهضت امامخمینی شمرد؛<ref>منتظری، محمد، جهانبینی، ۷۶، ۹۰ و ۹۴.</ref> همچنین به استناد سخن ایشان در آغاز پیروزی انقلاب اسلامی، خطاب به [[یاسر عرفات]] که پس از پایانیافتن مشکلات ایران، در کنار [[فلسطین]] خواهد بود،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۶/۱۷۹.</ref> به بُعد جهانی نهضت امامخمینی اشاره کرد<ref>منتظری، محمد، مصاحبه، ۳۳۱.</ref> و خط ایشان را ضد صهیونیستی، ضد امپریالیستی و ضد دیکتاتوری شاهنشاهی نه در ایران، بلکه در کل جهان برشمرد.<ref>منتظری، محمد، مصاحبه، ۳۳۵.</ref> | ||
منتظری در نامههای سرگشاده سلسلهوار به امامخمینی بهرغم تأیید ایشان، از دولت موقت بهشدت انتقاد میکرد؛ از اینرو وی در پاسخ به این پرسش که [[مهدی بازرگان]] منتخب امامخمینی است، تصریح کرده که ایشان [[معصوم]] نیست و کسانی که امروز ایشان را معصوم جلوه میدهند، در دوره طاغوت هزاران اشکال به عملکرد مبارزاتی ایشان میکردند.<ref>منتظری، محمد، مصاحبه، ۳۳۷.</ref> او امامخمینی را «گاندی» ایران میخواند که کسانی میخواهند زیر پوشش مسلمان متعصب، او را [[ترور]] کنند.<ref>منتظری، محمد، مصاحبه، ۳۲۸.</ref> وی تصریح کردهاست اگر امامخمینی در مقابل اسلام قرار بگیرد، ایشان را قبول ندارد؛ زیرا برای وی اسلام مطرح است؛ اما تأکید کرده که امامخمینی را نماد طرز تفکر اسلامی<ref>منتظری، محمد، مصاحبه، ۳۶۸.</ref> و خط ایشان را خط اسلام راستین میداند.<ref>منتظری، محمد، مصاحبه، ۳۳۹.</ref> | منتظری در نامههای سرگشاده سلسلهوار به امامخمینی بهرغم تأیید ایشان، از [[دولت موقت]] بهشدت [[انتقاد]] میکرد؛ از اینرو وی در پاسخ به این پرسش که [[مهدی بازرگان]] منتخب امامخمینی است، تصریح کرده که ایشان [[معصوم]] نیست و کسانی که امروز ایشان را معصوم جلوه میدهند، در دوره طاغوت هزاران اشکال به عملکرد مبارزاتی ایشان میکردند.<ref>منتظری، محمد، مصاحبه، ۳۳۷.</ref> او امامخمینی را «گاندی» ایران میخواند که کسانی میخواهند زیر پوشش مسلمان متعصب، او را [[ترور]] کنند.<ref>منتظری، محمد، مصاحبه، ۳۲۸.</ref> وی تصریح کردهاست اگر امامخمینی در مقابل اسلام قرار بگیرد، ایشان را قبول ندارد؛ زیرا برای وی اسلام مطرح است؛ اما تأکید کرده که امامخمینی را نماد طرز تفکر اسلامی<ref>منتظری، محمد، مصاحبه، ۳۶۸.</ref> و خط ایشان را خط اسلام راستین میداند.<ref>منتظری، محمد، مصاحبه، ۳۳۹.</ref> | ||
==شهادت== | ==شهادت== | ||
منتظری در هفتم تیر ۱۳۶۰ در ۳۷سالگی، در | منتظری در هفتم تیر ۱۳۶۰ در ۳۷سالگی، در [[هفت تیر|انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی]] به دست نیروهای [[سازمان مجاهدین خلق]] به همراه بیش از ۷۰ تن از مسئولان کشور به [[شهادت]] رسید.<ref>مقاله هفت تیر.</ref> پیکر وی به شهر قم انتقال یافت و پس از تشییع در نزدیک مسجد بالاسر [[حرم فاطمه معصومه(س)]] به خاک سپرده شد.<ref>صادقی، زندگینامه محمد منتظری، ۶۳؛ کیهان، روزنامه، ۸/۴/۱۳۶۰، ۱ ـ ۲ و ۱۴.</ref>{{ببینید|هفت تیر}} | ||
==پیام تسلیت امام خمینی== | |||
[[امامخمینی]] در پیام تسلیت خود به [[حسینعلی منتظری]]، محمد منتظری را «فرزند اسلام و قرآن» نامید و وی را به سبب تربیت چنین فرزندی ستود. ایشان همچنین محمد منتظری را فرزند منتظری و خود خواند که از وقتی خود را شناخت، ارزشهای اسلامی را نیز شناخت و با تعهد و انگیزه حسابشده وارد میدان مبارزه علیه ستمگران شد و با دید گستردهای که داشت، در گسترش مکتب و پرورش اشخاص فداکار تلاش کرد. ایشان منتظری را فردی ارزشمدار، دارای بینش صحیح و شناخت درست و مبارز شمرد که در راه رسیدن به هدف، سر از پا نمیشناخت و عمری در زجرها و [[شکنجه|شکنجهها]] و از آن بدتر، شکنجههای روحی از طرف بدخواهان بهسر برد. ایشان تأکید کرد که همه این تلاشهای محمد منتظری از روی شناخت صحیح، تعهد و انگیزه حسابشده بود.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۴/۵۱۱ ـ ۵۱۲؛ جمهوری اسلامی، روزنامه، ۱ و ۳.</ref> ایشان در پیام دیگری که در نخستین سالگرد شهدای هفتم تیر صادر کرد، بهویژه از [[سیدمحمد حسینی بهشتی]] و محمد منتظری نام برد و به مجاهدتهای وی اشاره کرد.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۶/۳۶۴.</ref> | |||
محمد منتظری برخلاف آنچه گفته شده که با خانم حرا از اهالی بعلبک ازدواج کرده، با زهره حُرّی نجفآبادی ازدواج کرد و ثمره این ازدواج دو فرزند پسر و دختر است.<ref>رجبی و طاهری، شهید محمد منتظری به روایت اسناد ساواک، ۱۸.</ref> | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} | ||
خط ۸۸: | خط ۱۱۹: | ||
*اشرفسادات قوامی، [https://books.khomeini.ir/books/10009/545/ منتظری، محمد]، [[دانشنامه امامخمینی]]، ج۹، ص۵۴۵-۵۵۲. | *اشرفسادات قوامی، [https://books.khomeini.ir/books/10009/545/ منتظری، محمد]، [[دانشنامه امامخمینی]]، ج۹، ص۵۴۵-۵۵۲. | ||
[[رده:مقالههای | [[رده:مقالههای تأییدشده]] | ||
[[رده:مقالههای جلد نهم دانشنامه]] | [[رده:مقالههای جلد نهم دانشنامه امامخمینی]] | ||
[[رده:مقالههای دارای تصویر]] | |||
[[رده:مقالههای دارای جعبه اطلاعات]] | |||
[[رده:مقالههای دارای لینک دانشنامه]] | |||
[[رده:مبارزان علیه رژیم پهلوی]] | |||
[[رده:نمایندگان مجلس شورای اسلامی]] | |||
[[رده:مقالههای دارای شناسه]] |