confirmed، emailconfirmed، templateeditor
۱٬۱۸۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
در اندیشه امامخمینی دیکتاتوری و استبداد تنها یک مدل و سبک حکومت ظالمانه نیست، بلکه خصلت و ملکهای نفسانی است که با تربیت فاسد بهتدریج در افرادی همچون هیتلر و استالین رشد میکند؛<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۴/۳۶۸.</ref> خصلتی که در برابر حق و قانون مخالفت میکند و مایل به تحمیل عقیده و خواست خود به افراد از روی خودخواهی و بدون دلیل و توجیه عقلانی است.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۴/۴۱۵.</ref> از نظر ایشان، خودخواهی منشأ دیکتاتوری و بسیاری از فسادهاست و مهمترین نشانه فرد خودکامه ناتوانی فرد در اعتراف به خطا و اشتباه و بازنگشتن و اصلاحنکردن رویه اشتباه خود است و این ویژگی ممکن است به تباهی یک جامعه و کشور منتهی شود.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۴/۹۱ ـ ۹۳.</ref> | در اندیشه امامخمینی دیکتاتوری و استبداد تنها یک مدل و سبک حکومت ظالمانه نیست، بلکه خصلت و ملکهای نفسانی است که با تربیت فاسد بهتدریج در افرادی همچون هیتلر و استالین رشد میکند؛<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۴/۳۶۸.</ref> خصلتی که در برابر حق و قانون مخالفت میکند و مایل به تحمیل عقیده و خواست خود به افراد از روی خودخواهی و بدون دلیل و توجیه عقلانی است.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۴/۴۱۵.</ref> از نظر ایشان، خودخواهی منشأ دیکتاتوری و بسیاری از فسادهاست و مهمترین نشانه فرد خودکامه ناتوانی فرد در اعتراف به خطا و اشتباه و بازنگشتن و اصلاحنکردن رویه اشتباه خود است و این ویژگی ممکن است به تباهی یک جامعه و کشور منتهی شود.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۴/۹۱ ـ ۹۳.</ref> | ||
امامخمینی که روحانیت را مخالف دیکتاتوری شمرده و مشارکت آنان در نهضت مشروطه را برای جلوگیری از استبداد و دیکتاتوری دانسته،<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱/۲۸۶ | امامخمینی که روحانیت را مخالف دیکتاتوری شمرده و مشارکت آنان در نهضت مشروطه را برای جلوگیری از استبداد و دیکتاتوری دانسته،<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱/۲۸۶.</ref> خاطرنشان کرده که حکومتهای دیکتاتوری برخلاف مسیر و میل و اراده مردم حرکت میکنند<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۹/۵۲۸ ـ ۵۲۹.</ref> و از روی میل و هوس، مال و جان مردم را به بازی میگیرند و به دلخواه در آن تصرف میکنند و بدون ضابطه و از روی میل شخصی امتیازات و مجازات تعیین میکنند.<ref>امامخمینی، ولایت فقیه، ۴۳.</ref> ایشان حکومتهای خودکامه را قدرتی شیطانی میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۶/۲۵۲.</ref> که ملتها در آن احساس سعادت نمیکنند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۳/۳۱۶ ـ ۳۱۷.</ref> از نگاه ایشان، هر حکومت و اقتداری که خودسرانه و از روی میل، هوس و با ایجاد ترس بر جان و مال مردم تسلط یابد، نامشروع است؛<ref>امامخمینی، ولایت فقیه، ۴۳؛ امامخمینی، کشف اسرار، ۲۲۷ ـ ۲۲۸.</ref> زیرا خودکامگی و استبداد با از خدا بیخبری همنشین است<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۶/۵۵.</ref> و حکومت استبدادی چیزی جز غلبه روحیه طاغوتی بر روحیه الهی و ظلم بر عدالت نیست؛ بر این اساس ایشان روح اینگونه نظامها را باطل و مخالف اسلام و آیین حکومتداریِ آن میدانست.<ref>امامخمینی، ولایت فقیه، ۱۴.</ref> {{ببینید|مردم | مشروعیت | جمهوری اسلامی}} | ||
امامخمینی همه انواع حکومتها در برابر حاکمیت «الله» را طاغوت مینامید و آنان را به دلیل خودکامگی و استبداد و جدایی از مردم و تهیبودن از معنویات و بُعد الهی، ناقص و مردود و مطرود میدانست.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۸/۶۲ و ۲۱/۴۰۷.</ref> ایشان حکومتهای شرق و غرب عالم چه کمونیستی و چه با ادعای دموکراسی را دیکتاتوری و استبدادی میشمرد و معتقد بود مکتبهایی همچون کمونیسم، ملتها را در دیکتاتوری حبس و آزادیهایشان را سلب میکنند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۰/۹۹ و ۱۲/۳۵۰.</ref> همچنین نظامهای جمهوری و دموکراسی در غرب نیز بهرغم تبلیغات گسترده بر مردمیبودن و طرفداری از حقوق بشر، از ماهیتی استبدادی برخوردارند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۴/۳۲۷؛ ۶/۴۵۸ و ۱۸/۳۲۸.</ref> ایشان یکی از ظواهر ماهیت استبدادی نظامهای غربی را سخنِ بیعملِ آنها در خصوص حقوق بشر میدانست که برای اقلیتهای سیاهپوست اعمال نمیشود<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/۳۵۰.</ref> و نظامهای یادشده به دلیل ماهیت دیکتاتوریشان، از حکومتی با ماهیت اسلامی میترسند؛<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۸/۱۹۰.</ref> زیرا برنامه اسلام، رهایی انسانها از چنگال دیکتاتوری و نابودی هر گونه حکومت استبدادی است.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۷/۱۸۹ و ۹/۷۰.</ref> | امامخمینی همه انواع حکومتها در برابر حاکمیت «الله» را طاغوت مینامید و آنان را به دلیل خودکامگی و استبداد و جدایی از مردم و تهیبودن از معنویات و بُعد الهی، ناقص و مردود و مطرود میدانست.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۸/۶۲ و ۲۱/۴۰۷.</ref> ایشان حکومتهای شرق و غرب عالم چه کمونیستی و چه با ادعای دموکراسی را دیکتاتوری و استبدادی میشمرد و معتقد بود مکتبهایی همچون کمونیسم، ملتها را در دیکتاتوری حبس و آزادیهایشان را سلب میکنند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۰/۹۹ و ۱۲/۳۵۰.</ref> همچنین نظامهای جمهوری و دموکراسی در غرب نیز بهرغم تبلیغات گسترده بر مردمیبودن و طرفداری از حقوق بشر، از ماهیتی استبدادی برخوردارند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۴/۳۲۷؛ ۶/۴۵۸ و ۱۸/۳۲۸.</ref> ایشان یکی از ظواهر ماهیت استبدادی نظامهای غربی را سخنِ بیعملِ آنها در خصوص حقوق بشر میدانست که برای اقلیتهای سیاهپوست اعمال نمیشود<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/۳۵۰.</ref> و نظامهای یادشده به دلیل ماهیت دیکتاتوریشان، از حکومتی با ماهیت اسلامی میترسند؛<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۸/۱۹۰.</ref> زیرا برنامه اسلام، رهایی انسانها از چنگال دیکتاتوری و نابودی هر گونه حکومت استبدادی است.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۷/۱۸۹ و ۹/۷۰.</ref> |