confirmed، emailconfirmed، templateeditor
۱٬۱۸۸
ویرایش
(اصلاح نویسههای عربی، اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
دموکراسی، حکومت براساس اراده مردم و منافع عمومی. | دموکراسی، حکومت براساس اراده مردم و منافع عمومی. | ||
دموکراسی برگرفته از دو واژه یونانی دموس (مردم) و کراسیا (قدرت) (عالم، ۲۹۳)، به معنی حق همگان برای شرکت در تصمیمگیری در امور همگانی جامعه است (آشوری، دانشنامه سیاسی، ۱۵۷). عامترین مفهوم دموکراسی برابری فرصتها برای افراد یک جامعه به منظور برخورداری از آزادی و ارزشهای اجتماعی است و در معنای محدودتر شرکت آزادانه افراد درگرفتن تصمیمهای مهم سیاسی به طور مستقیم یا غیر مستقیم است (همو، فرهنگ سیاسی، ۸۷). از منظر سیاسی برای دموکراسی تعریفهای گوناگونی ارائه شدهاست. به عقیده برخی اندیشمندان، دموکراسی حکومت جمعی است که در آن اعضای اجتماع به طور مستقیم یا غیر مستقیم شرکت میکنند یا میتوانند شرکت داشته باشند (کوهن، ۲۷). در تعریفی دیگر، دموکراسی نوعی خاص از نظم نهادی برای رسیدن به تصمیمات سیاسی ـ حقوقی و اجرایی است و در آن آرمانهایی نظیر آزادی، عدالت و حکومت، شرافتمندانه تأمین میشود (شومپیتر، ۳۰۸)؛ بنابراین دموکراسی، فلسفه اجتماعی و رژیمی سیاسی است که بیش از هر نظام یا فلسفه، گوناگونی عقاید را میپذیرد و در آن دست به دست شدن قدرت سیاسی از راههای مسالمتآمیز صورت میگیرد و هدف آن تأمین حداقل رفاه برای همگان است (ابوالحمد، ۱/۱۷۴؛ عالم، ۲۹۶). برخی در زبان فارسی، دموکراسی را به مردمسالاری برگرداندهاند (خواجهسروی، ۳/۸۳) که نامی جدید برای محتوایی قدیمی است (تاجیک، ۱/۱۷۶). | |||
== مفهومشناسی == | |||
دموکراسی برگرفته از دو واژه یونانی دموس (مردم) و کراسیا (قدرت) (عالم، ۲۹۳)، به معنی حق همگان برای شرکت در تصمیمگیری در امور همگانی جامعه است (آشوری، دانشنامه سیاسی، ۱۵۷). عامترین مفهوم دموکراسی برابری فرصتها برای افراد یک جامعه به منظور برخورداری از آزادی و ارزشهای اجتماعی است و در معنای محدودتر شرکت آزادانه افراد درگرفتن تصمیمهای مهم سیاسی به طور مستقیم یا غیر مستقیم است (همو، فرهنگ سیاسی، ۸۷). از منظر سیاسی برای دموکراسی تعریفهای گوناگونی ارائه شدهاست. به عقیده برخی اندیشمندان، دموکراسی حکومت جمعی است که در آن اعضای اجتماع به طور مستقیم یا غیر مستقیم شرکت میکنند یا میتوانند شرکت داشته باشند (کوهن، ۲۷). | |||
در تعریفی دیگر، دموکراسی نوعی خاص از نظم نهادی برای رسیدن به تصمیمات سیاسی ـ حقوقی و اجرایی است و در آن آرمانهایی نظیر آزادی، عدالت و حکومت، شرافتمندانه تأمین میشود (شومپیتر، ۳۰۸)؛ بنابراین دموکراسی، فلسفه اجتماعی و رژیمی سیاسی است که بیش از هر نظام یا فلسفه، گوناگونی عقاید را میپذیرد و در آن دست به دست شدن قدرت سیاسی از راههای مسالمتآمیز صورت میگیرد و هدف آن تأمین حداقل رفاه برای همگان است (ابوالحمد، ۱/۱۷۴؛ عالم، ۲۹۶). برخی در زبان فارسی، دموکراسی را به مردمسالاری برگرداندهاند (خواجهسروی، ۳/۸۳) که نامی جدید برای محتوایی قدیمی است (تاجیک، ۱/۱۷۶). | |||
دموکراسی مفهومی واحد و جهانشمول است که برداشتهای متعددی از آن امکانپذیر است و هر برداشتی از دموکراسی حاصل توجیه، تحلیل و تبیین متفاوتی از مؤلفههای دموکراسی است (میراحمدی، ۱۱۴ ـ ۱۱۵). این است که گفته شده این واژه، کلمهای انعطافپذیر است و تلقیها و تفاسیر متنوعی از آن قابل ارائه است. گواه این سخن آن است که گروههای فکری متفاوت با اندیشههای متضاد، از دموکراسی حمایت میکنند. سوسیالیستها، لیبرالها، محافظهکاران و حتی فاشیستها از دموکراسی سخن گفته و دموکراسی واقعی را در خود مجسم میدانند و مدلهای مختلف دموکراسی ازجمله سوسیال دموکراسی، لیبرال دموکراسی، دموکراسی صنعتی و دموکراسی تکثرگرا نیز نشاندهنده نبود تلقی بسیط و یکسان از دموکراسی است (واعظی، ۲۳۹ ـ ۲۴۰). | دموکراسی مفهومی واحد و جهانشمول است که برداشتهای متعددی از آن امکانپذیر است و هر برداشتی از دموکراسی حاصل توجیه، تحلیل و تبیین متفاوتی از مؤلفههای دموکراسی است (میراحمدی، ۱۱۴ ـ ۱۱۵). این است که گفته شده این واژه، کلمهای انعطافپذیر است و تلقیها و تفاسیر متنوعی از آن قابل ارائه است. گواه این سخن آن است که گروههای فکری متفاوت با اندیشههای متضاد، از دموکراسی حمایت میکنند. سوسیالیستها، لیبرالها، محافظهکاران و حتی فاشیستها از دموکراسی سخن گفته و دموکراسی واقعی را در خود مجسم میدانند و مدلهای مختلف دموکراسی ازجمله سوسیال دموکراسی، لیبرال دموکراسی، دموکراسی صنعتی و دموکراسی تکثرگرا نیز نشاندهنده نبود تلقی بسیط و یکسان از دموکراسی است (واعظی، ۲۳۹ ـ ۲۴۰). | ||
با وجود انتقادهای بسیاری که به این روشِ حکومت وارد است، آنچه دموکراسی را امروزه شیوهای پذیرفتنی و قابل دفاع کردهاست، کارآیی حکومت، تأمین آزادیهای فردی، تأمین برابری، آموزش تودهها، تقویت میهندوستی، تأمین ثبات حکومت، نظم و پیشرفت، ارزش مردم، حکومت متخصصان و نمایندگان مردم، آموزش شهروندان، شکل معقول حکومت و تکریمنکردن قدرت است (عالم، ۳۰۱ ـ ۳۰۴). در دموکراسی واقعی زمامداران با رأی مردم انتخاب میشوند و هر زمان که مردم خواستند، آنان بدون نیاز به قیام، شورش و توسل به زور یا نیرنگ کنارهگیری میکنند (صحافیان، ۲۵). | با وجود انتقادهای بسیاری که به این روشِ حکومت وارد است، آنچه دموکراسی را امروزه شیوهای پذیرفتنی و قابل دفاع کردهاست، کارآیی حکومت، تأمین آزادیهای فردی، تأمین برابری، آموزش تودهها، تقویت میهندوستی، تأمین ثبات حکومت، نظم و پیشرفت، ارزش مردم، حکومت متخصصان و نمایندگان مردم، آموزش شهروندان، شکل معقول حکومت و تکریمنکردن قدرت است (عالم، ۳۰۱ ـ ۳۰۴). در دموکراسی واقعی زمامداران با رأی مردم انتخاب میشوند و هر زمان که مردم خواستند، آنان بدون نیاز به قیام، شورش و توسل به زور یا نیرنگ کنارهگیری میکنند (صحافیان، ۲۵). |