|
|
خط ۱: |
خط ۱: |
| '''عرش'''، مظهر [[قدرت]] و حکمرانی پروردگار. | | '''عرش'''، مظهر [[قدرت]] و حکمرانی پروردگار. |
|
| |
|
| |
| در فرهنگ و معارف اسلامی به بحث از عرش توجه خاصی شده و از آن به مقام اقتدار و سلطنت الهی یاد شده است. [[حدیث|روایات]] متعددی نیز به تبیین عرش و کرسی و بیان حاملان عرش پرداختند.
| |
|
| |
| برخی [[متکلمان]] عرش و کرسی را بهگونهای معنا کردهاند که منجر به تجسیم و تشبیه حقتعالی میشود. [[عرفا]] عرش را محل استقرار اسمای الهی و قلب مؤمن شمردهاند. [[ابنعربی]] ازجمله عارفانی است که در آثار مختلف خود به طور مفصل به موضوع عرش پرداخته است.
| |
|
| |
| [[امامخمینی]] در آثار خود به تبیین و تفسیر عرش پرداخت و علاوه بر معانی مورد توجه عرفا به دو معنای دیگر عرش اشاره کرده است. معنای اول حضرت [[احدیت و واحدیت|واحدیت]] است که محل اقتدار و سلطنت [[فیض اقدس و مقدس|فیض اقدس]] میباشد و معنای دوم فیض مقدس میباشد. ایشان در تفسیر دیگر، [[حقیقت محمدی (ص)]] را عرش استوای رحمن می میداند که نماز او در معراج مظهر استوای نور احدی است.
| |
|
| |
| امام در ضمن بیان اقسام عرش و حاملان آن معتقد است منظور از حاملان عرش این است که تدبیر عرش و قبض و بسط امور عالم ملک برعهده آنهاست. امام خمینی افزون بر [[ملائکه]]، انبیای الهی و امامان معصوم، اسمای الهی را نیز از حاملان عرش الهی میداند.
| |
|
| |
|
| |
| '''مفهوم شناسی'''
| |
|
| |
|
| عرش در [[فلسفه]] و [[عرفان]] به معنای علم، قدرت خداوند و جسم کل و در [[کلام]] به معنای ملک و ماسویالله است. در [[قرآن]] واژه عرش به کار رفته و از خداوند به صاحب عرش عظیم یاد شده است. و به مقام اقتدار و سلطنت الهی اشاره میکند. | | عرش در [[فلسفه]] و [[عرفان]] به معنای علم، قدرت خداوند و جسم کل و در [[کلام]] به معنای ملک و ماسویالله است. در [[قرآن]] واژه عرش به کار رفته و از خداوند به صاحب عرش عظیم یاد شده است. و به مقام اقتدار و سلطنت الهی اشاره میکند. |