پرش به محتوا

کاربر:Salehi/صفحه تمرین۲: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۹: خط ۶۹:
پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]]، آزادی عمل به‌وجودآمده در میان احزاب و گروه‌های سیاسی گوناگون، گروه‌های مارکسیستی را نیز به تکاپو واداشت تا طبقه کارگر را مورد خطاب قرار دهند و در صدد یافتن روش‌های نظری و عملی تازه‌ای برای سازمان‌دهی آنان باشند. از آنجاکه همه این سازمان‌ها مدعی پیشاهنگی در مبارزه بودند، برای به ‌دست ‌آوردن رهبری طبقه کارگر به رقابت با یکدیگر و با حکومت پرداختند که گاه به خصومت و خشونت منجر می‌شد.<ref>بهروز، شورشیان آرمانخواه، ۲۴۷.</ref> حزب توده که در آغاز، امام‌خمینی را به عنوان مرکز ثقل انقلاب می‌شناخت، قادر به پذیرش این واقعیت نبود که ایشان هرگز حاضر نیست هیچ گروه مارکسیستی را به رسمیت بشناسد. آنان در صدد برآمدند از اسلام در راستای منافع خود استفاده کنند و امیدوار بودند با مخالفت با دولت موقت بتوانند ایران را به سمت سوسیالیسم سوق دهند.
پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]]، آزادی عمل به‌وجودآمده در میان احزاب و گروه‌های سیاسی گوناگون، گروه‌های مارکسیستی را نیز به تکاپو واداشت تا طبقه کارگر را مورد خطاب قرار دهند و در صدد یافتن روش‌های نظری و عملی تازه‌ای برای سازمان‌دهی آنان باشند. از آنجاکه همه این سازمان‌ها مدعی پیشاهنگی در مبارزه بودند، برای به ‌دست ‌آوردن رهبری طبقه کارگر به رقابت با یکدیگر و با حکومت پرداختند که گاه به خصومت و خشونت منجر می‌شد.<ref>بهروز، شورشیان آرمانخواه، ۲۴۷.</ref> حزب توده که در آغاز، امام‌خمینی را به عنوان مرکز ثقل انقلاب می‌شناخت، قادر به پذیرش این واقعیت نبود که ایشان هرگز حاضر نیست هیچ گروه مارکسیستی را به رسمیت بشناسد. آنان در صدد برآمدند از اسلام در راستای منافع خود استفاده کنند و امیدوار بودند با مخالفت با دولت موقت بتوانند ایران را به سمت سوسیالیسم سوق دهند.
:{{ببینید|دولت موقت|حزب توده ایران}}
:{{ببینید|دولت موقت|حزب توده ایران}}
دو سازمان مهم چپ مارکسیست آن زمان، یعنی سازمان پیکار برای آزادی طبقه کارگر که شاخه مارکسیستی سازمان مجاهدین خلق بود و سازمان چریک‌های فدایی خلق که در آغاز انقلاب نیز بر مبارزه مسلحانه و سیاسی تأکید می‌کردند، پس از گسترش مخالفت‌ها با مشی سیاسی و نظامی آنها، به تشکیل شاخه‌های شبه‌نظامی پرداختند و به حرکت‌های مسلحانه ادامه دادند.<ref>قزل‌ایاق، ائتلاف‌های سیاسی در جمهوری اسلامی ایران، ۱۴۷.</ref> همچنین مجاهدین خلق که در آغاز بسیار محتاطانه عمل می‌کردند، آشکارا به انتقاد از حزب جمهوری اسلامی و حمایت از سیدابوالحسن بنی‌صدر، رئیس‌جمهور وقت پرداختند<ref>امیراحمدی و پروین، ایران پس از انقلاب، ۵۴.</ref> و هیچ‌یک از این احزاب و گروه‌ها نتوانستند خود را با نیازها و اولویت‌های جامعه انقلابی و اهداف اصلی انقلاب اسلامی تطبیق دهند و به‌تدریج مسیر خود را از انقلاب جدا کردند.<ref>قزل‌ایاق، ائتلاف‌های سیاسی در جمهوری اسلامی ایران، ۱۴۷.</ref> این به دلیل جاذبه و دافعه انقلاب اسلامی بود که به صورت نیرومند و تکان‌دهنده‌ای بر گروه‌های مارکسیستی تأثیر گذاشت و واقعیاتی که از ماهیت الهی انقلاب بر می‌خاست و با معیارهای مادی و مارکسیستی قابل سنجش نبود، این گروه‌ها را در برابر پرسش‌های بسیاری قرار داد و این پرسش‌ها از بدنه به رهبری این سازمان‌ها سرازیر شد و سرانجام به جهت ناتوانی رهبران در پاسخگویی قانع‌کننده و بیان حقایق انقلاب، این گروه‌ها پیش از برخوردهای قضایی ـ امنیتی، دچار بحران عمیق سیاسی ـ ایدئولوژیک و انشعاب و فروپاشی شدند.<ref>مؤسسه مطالعات، سیاست و سازمان حزب توده، ۱/۲۴۰ ـ ۲۴۱.</ref> تا سال ۱۳۶۰ بیشتر این گروه‌ها غیر قانونی اعلام شدند و آخرین فعالیت قانونی سازمان‌های مارکسیستی در ایران به پایان رسید. پس از آن برخی فعالیت‌های پنهانی ادامه یافت؛ اما با پایان‌یافتن این دهه این فعالیت‌ها نیز در نتیجه مستقیم فروپاشی و ازدست‌دادن حمایت عمومی، رو به زوال رفت. مارکسیست‌های ایران که پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ دوباره قد علم کرده بودند، پس از سی سال، سرانجام در سال ۱۳۶۰ نابود شدند.<ref>رنجبران، بررسی جریان مارکسیسم دانشجویی در ایران، ۵۸ ـ ۵۹.</ref>
دو سازمان مهم چپ مارکسیست آن زمان، یعنی سازمان پیکار برای آزادی طبقه کارگر که شاخه مارکسیستی [[سازمان مجاهدین خلق]] بود و سازمان [[چریک‌های فدایی خلق]] که در آغاز انقلاب نیز بر مبارزه مسلحانه و سیاسی تأکید می‌کردند، پس از گسترش مخالفت‌ها با مشی سیاسی و نظامی آنها، به تشکیل شاخه‌های شبه‌نظامی پرداختند و به حرکت‌های مسلحانه ادامه دادند.<ref>قزل‌ایاق، ائتلاف‌های سیاسی در جمهوری اسلامی ایران، ۱۴۷.</ref> همچنین مجاهدین خلق که در آغاز بسیار محتاطانه عمل می‌کردند، آشکارا به انتقاد از حزب جمهوری اسلامی و حمایت از [[سیدابوالحسن بنی‌صدر]]، رئیس‌جمهور وقت پرداختند<ref>امیراحمدی و پروین، ایران پس از انقلاب، ۵۴.</ref> و هیچ‌یک از این احزاب و گروه‌ها نتوانستند خود را با نیازها و اولویت‌های جامعه انقلابی و اهداف اصلی انقلاب اسلامی تطبیق دهند و به‌تدریج مسیر خود را از انقلاب جدا کردند.<ref>قزل‌ایاق، ائتلاف‌های سیاسی در جمهوری اسلامی ایران، ۱۴۷.</ref> این به دلیل جاذبه و دافعه انقلاب اسلامی بود که به صورت نیرومند و تکان‌دهنده‌ای بر گروه‌های مارکسیستی تأثیر گذاشت و واقعیاتی که از ماهیت الهی انقلاب بر می‌خاست و با معیارهای مادی و مارکسیستی قابل سنجش نبود، این گروه‌ها را در برابر پرسش‌های بسیاری قرار داد و این پرسش‌ها از بدنه به رهبری این سازمان‌ها سرازیر شد و سرانجام به جهت ناتوانی رهبران در پاسخگویی قانع‌کننده و بیان حقایق انقلاب، این گروه‌ها پیش از برخوردهای قضایی ـ امنیتی، دچار بحران عمیق سیاسی ـ ایدئولوژیک و انشعاب و فروپاشی شدند.<ref>مؤسسه مطالعات، سیاست و سازمان حزب توده، ۱/۲۴۰ ـ ۲۴۱.</ref> تا سال ۱۳۶۰ بیشتر این گروه‌ها غیر قانونی اعلام شدند و آخرین فعالیت قانونی سازمان‌های مارکسیستی در ایران به پایان رسید. پس از آن برخی فعالیت‌های پنهانی ادامه یافت؛ اما با پایان‌یافتن این دهه این فعالیت‌ها نیز در نتیجه مستقیم فروپاشی و ازدست‌دادن حمایت عمومی، رو به زوال رفت. مارکسیست‌های ایران که پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ دوباره قد علم کرده بودند، پس از سی سال، سرانجام در سال ۱۳۶۰ نابود شدند.<ref>رنجبران، بررسی جریان مارکسیسم دانشجویی در ایران، ۵۸ ـ ۵۹.</ref>
(← مقاله سازمان مجاهدین خلق ایران)
 
امام‌خمینی این گروه‌ها را دست‌نشانده دشمنان یعنی امریکا و شوروی می‌دانست که نه تنها کمونیست نیستند، بلکه اشراری‌اند که به دنبال غارتگری‌اند و با وجود اسلام نمی‌توانند به اهداف خود برسند و دچار محدودیت می‌شوند؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۱/۳۰۹.</ref> بنابراین با اخلالگری در دانشگاه‌ها و با نقاب کمونیسم به دنبال ضربه‌زدن به انقلاب اسلامی بودند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۸/۱۳۸.</ref> ایشان خاطرنشان کرده است این گروه‌ها با نام کمونیست یا مارکسیست و با حمایت مالی امریکا کارگران را تشویق به اعتصاب می‌کردند و در حالی‌که جمهوری اسلامی در پی استقلال کشور از قدرت‌های جهانی بود، آنان با تلاش برای به ‌تعطیلی‌کشاندن کارخانه‌ها و صنایع و نیز با ایجاد اغتشاش در مرزها حتی به فکر تجزیه کشور بودند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۸/۱۳۷.</ref>
{{ببینید|سازمان مجاهدین خلق ایران}}
 
امام‌خمینی این گروه‌ها را دست‌نشانده دشمنان یعنی [[امریکا]] و [[شوروی]] می‌دانست که نه تنها کمونیست نیستند، بلکه اشراری‌اند که به دنبال غارتگری‌اند و با وجود [[اسلام]] نمی‌توانند به اهداف خود برسند و دچار محدودیت می‌شوند؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۱/۳۰۹.</ref> بنابراین با اخلالگری در دانشگاه‌ها و با نقاب کمونیسم به دنبال ضربه‌زدن به انقلاب اسلامی بودند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۸/۱۳۸.</ref> ایشان خاطرنشان کرده است این گروه‌ها با نام کمونیست یا مارکسیست و با حمایت مالی امریکا کارگران را تشویق به [[اعتصاب]] می‌کردند و در حالی‌که جمهوری اسلامی در پی استقلال کشور از قدرت‌های جهانی بود، آنان با تلاش برای به ‌تعطیلی‌کشاندن کارخانه‌ها و صنایع و نیز با ایجاد اغتشاش در مرزها حتی به فکر تجزیه کشور بودند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۸/۱۳۷.</ref>


از سوی دیگر، امام‌خمینی از مسئولان کشور می‌خواست از طرح‌هایی که به نام اسلام و در واقع کمونیستی و مارکسیستی بود، جلوگیری کنند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۳/۶۵ ـ ۶۶.</ref> ایشان گرایش کورکورانه به مکاتب وارداتی و دیدگاه‌های اقتصادی این مکاتب ازجمله مارکسیسم را بدون توجه به مبانی اسلامی، نشانه وابستگی فکری می‌دانست<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۱/۱۸۱.</ref> و درباره خطر انطباق‌دادن اسلام با مارکسیسم هشدار می‌داد<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۱/۶۷.</ref> و آن را موجب اضمحلال و پوسیدگی نظام اسلامی از درون می‌شمرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۱/۳۱۳.</ref> ایشان پیش از پیروزی انقلاب اسلامی نیز تلاش گروهی را برای منطبق‌کردن اسلام با مکتب‌های مادی و هدف همه احکام آن را به‌وجودآمدنِ عدالت اجتماعی و جامعه بی‌طبقه برشمردن، و توحید را به وحدت اجتماعی مردم تعریف‌کردن، نادرست می‌دانست؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳/۲۲۲.</ref> با این حال، پس از پیروزی انقلاب به مسئولان توصیه می‌کرد در تلاش پیاپی برای رفاه زندگی مستمندان، بدون واهمه از اتهام عده‌ای که برای ضربه‌زدن به انقلاب، خدمتگزاران به طبقه فرودست را کمونیست و التقاطی می‌خوانند، همواره خدا را در نظر داشته باشند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۱/۸۷.</ref>
از سوی دیگر، امام‌خمینی از مسئولان کشور می‌خواست از طرح‌هایی که به نام اسلام و در واقع کمونیستی و مارکسیستی بود، جلوگیری کنند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۳/۶۵ ـ ۶۶.</ref> ایشان گرایش کورکورانه به مکاتب وارداتی و دیدگاه‌های اقتصادی این مکاتب ازجمله مارکسیسم را بدون توجه به مبانی اسلامی، نشانه وابستگی فکری می‌دانست<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۱/۱۸۱.</ref> و درباره خطر انطباق‌دادن اسلام با مارکسیسم هشدار می‌داد<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۱/۶۷.</ref> و آن را موجب اضمحلال و پوسیدگی نظام اسلامی از درون می‌شمرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۱/۳۱۳.</ref> ایشان پیش از پیروزی انقلاب اسلامی نیز تلاش گروهی را برای منطبق‌کردن اسلام با مکتب‌های مادی و هدف همه احکام آن را به‌وجودآمدنِ عدالت اجتماعی و جامعه بی‌طبقه برشمردن، و توحید را به وحدت اجتماعی مردم تعریف‌کردن، نادرست می‌دانست؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳/۲۲۲.</ref> با این حال، پس از پیروزی انقلاب به مسئولان توصیه می‌کرد در تلاش پیاپی برای رفاه زندگی مستمندان، بدون واهمه از اتهام عده‌ای که برای ضربه‌زدن به انقلاب، خدمتگزاران به طبقه فرودست را کمونیست و التقاطی می‌خوانند، همواره خدا را در نظر داشته باشند.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۱/۸۷.</ref>
خط ۷۷: خط ۷۹:


==فرجام مارکسیسم==
==فرجام مارکسیسم==
امام‌خمینی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، مکتب بی‌اساس مارکس را مواجه با شکست می‌دانست و بی‌پایگی آن را آشکار و برملاشده معرفی می‌کرد؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳/۲۰۴.</ref> همچنان‌که در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی، کمونیسم را طرحی شکست‌خورده در دنیا برشمرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۴/۱۱۶.</ref> در پایان دهه هشتاد میلادی و با آغاز اصلاحات در شوروی، در حالی‌که تحلیلگران سیاسی هرگز باور نداشتند نظام هفتادساله کمونیستی در حال نابودی باشد،<ref>انصاری، حدیث بیداری، ۱۵۶.</ref> امام‌خمینی در دی‌ ۱۳۶۷ در نامه‌ای به رهبر شوروی اعلام کرد که صدای شکستن استخوان‌های کمونیسم به گوش جهانیان رسیده است و پس از این باید کمونیسم را در موزه‌های تاریخ سیاسی جهان جستجو کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۱/۲۲۰ ـ ۲۲۲.</ref>
[[امام‌خمینی]] پیش از [[پیروزی انقلاب اسلامی]]، مکتب بی‌اساس مارکس را مواجه با شکست می‌دانست و بی‌پایگی آن را آشکار و برملاشده معرفی می‌کرد؛<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳/۲۰۴.</ref> همچنان‌که در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی، کمونیسم را طرحی شکست‌خورده در دنیا برشمرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۴/۱۱۶.</ref> در پایان دهه هشتاد میلادی و با آغاز اصلاحات در [[شوروی]]، در حالی‌که تحلیلگران سیاسی هرگز باور نداشتند نظام هفتادساله کمونیستی در حال نابودی باشد،<ref>انصاری، حدیث بیداری، ۱۵۶.</ref> امام‌خمینی در دی‌ ۱۳۶۷ در نامه‌ای به رهبر شوروی اعلام کرد که صدای شکستن استخوان‌های کمونیسم به گوش جهانیان رسیده است و پس از این باید کمونیسم را در موزه‌های تاریخ سیاسی جهان جستجو کرد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۱/۲۲۰ ـ ۲۲۲.</ref>
:{{ببینید|نامه به میخائیل گورباچف}}
:{{ببینید|نامه به میخائیل گورباچف}}
آغاز اصلاحات میخائیل گورباچف در شوروی و به دنبال آن فروپاشی سوسیالیسم در اروپای شرقی، آخرین ضربه را به مارکسیسمِ سازمان‌یافته در ایران وارد ساخت؛ اگرچه مدت‌ها پیش از مطرح‌شدن پروستریکا (اصلاحات اقتصادی گورباچف)، روند نزول قدرت مارکسیسم و کمونیسم آغاز شده بود.<ref>رنجبران، بررسی جریان مارکسیسم دانشجویی در ایران، ۵۹.</ref> از سوی دیگر، مارکسیست‌های ایران با اعتقاد به جهان‌بینی و ایدئولوژی مارکسیسم، دچار بیگانگی از مردم و میهن خود شدند و این یکی از دلایل منفرد و منزوی‌بودن آنان شد. دلیل دیگر که به طرد آنان در جامعه ایران انجامید، بی‌اعتقادی مارکسیسم به مذهب و ازجمله اسلام و بی‌اعتنایی آنان به معارف اصیل اسلامی است<ref>طبری، کژراهه، ۱۴.</ref> و شاید بتوان مؤثرترین عامل شکست مارکسیسم را ناکامی در ایجاد یک پایگاه نیرومند در میان طبقه کارگر ایران دانست که کمونیست‌ها در برنامه‌های خود آن را حیاتی می‌دانستند.<ref>بهروز، شورشیان آرمانخواه، ۲۴۶.</ref>
آغاز اصلاحات میخائیل گورباچف در شوروی و به دنبال آن فروپاشی سوسیالیسم در اروپای شرقی، آخرین ضربه را به مارکسیسمِ سازمان‌یافته در [[ایران]] وارد ساخت؛ اگرچه مدت‌ها پیش از مطرح‌شدن پروستریکا (اصلاحات اقتصادی گورباچف)، روند نزول قدرت مارکسیسم و کمونیسم آغاز شده بود.<ref>رنجبران، بررسی جریان مارکسیسم دانشجویی در ایران، ۵۹.</ref> از سوی دیگر، مارکسیست‌های ایران با اعتقاد به جهان‌بینی و ایدئولوژی مارکسیسم، دچار بیگانگی از مردم و میهن خود شدند و این یکی از دلایل منفرد و منزوی‌بودن آنان شد. دلیل دیگر که به طرد آنان در جامعه ایران انجامید، بی‌اعتقادی مارکسیسم به مذهب و ازجمله [[اسلام]] و بی‌اعتنایی آنان به معارف اصیل اسلامی است<ref>طبری، کژراهه، ۱۴.</ref> و شاید بتوان مؤثرترین عامل شکست مارکسیسم را ناکامی در ایجاد یک پایگاه نیرومند در میان طبقه کارگر ایران دانست که کمونیست‌ها در برنامه‌های خود آن را حیاتی می‌دانستند.<ref>بهروز، شورشیان آرمانخواه، ۲۴۶.</ref>
:{{ببینید|شوروی}}
:{{ببینید|شوروی}}
==پانویس==
==پانویس==
Image-reviewer، emailconfirmed، مدیران
۴٬۵۲۶

ویرایش