۲۱٬۲۱۷
ویرایش
(ابرابزار) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== معنی == | == معنی == | ||
انقلاب، به تحول اساسی در ساختار جامعه به منظور رهایی از نظام اجتماعی فرسوده و ایجاد عصری نو و تغییر نظام حاکم تعریف شدهاست.<ref>ابوالحمد، مبانی سیاست، ۱/۳۶۰؛ مهاجری، فرهنگ دو سویه علوم سیاسی، ۲۷۶؛ آشوری، دانشنامه سیاسی، ۴۷.</ref> در برابر، ضد انقلاب به حرکت یا افرادی گفته میشود که علیه | انقلاب، به تحول اساسی در ساختار [[جامعه]] به منظور رهایی از نظام اجتماعی فرسوده و ایجاد عصری نو و تغییر نظام حاکم تعریف شدهاست.<ref>ابوالحمد، مبانی سیاست، ۱/۳۶۰؛ مهاجری، فرهنگ دو سویه علوم سیاسی، ۲۷۶؛ آشوری، دانشنامه سیاسی، ۴۷.</ref> در برابر، ضد انقلاب به حرکت یا افرادی گفته میشود که علیه دولت برآمده از انقلاب [[شورش]] کنند<ref>مهاجری، فرهنگ دو سویه علوم سیاسی، ۷۴.</ref> و این مفهوم با مخالفت سیاسی که اظهار مخالفت با رهبران نظام از طریق شیوههای پارلمانی، در چارچوب قانون اساسی است<ref>آشوری، دانشنامه سیاسی، ۸.</ref> {{ببینید|مخالفت سیاسی}} فرق دارد. برخی گفتهاند واژه ضد انقلاب را کندرسه، در جریان انقلاب فرانسه وضع کرد و میان انقلاب و ضد انقلاب، رابطهای متقابل قائل است که بدون خشونت قابل تصور نیستند.<ref>آرنت، انقلاب، ۱۸–۱۹.</ref> | ||
== شکلگیری == | == شکلگیری == | ||
بهطور کلی پس از پیروزی انقلابها و سقوط رژیم سابق، فرایند انقلاب پایان نمییابد و معمولاً پس از آشکارشدن ماهیت هر انقلاب و از میانرفتن ائتلافها، جامعه با تنش و وضعیت دوقطبی (یا چند قطبی) روبهرو میشود و منازعات میان نیروها و جریانات سیاسی شکل میگیرد.<ref>بشیریه، انقلاب و بسیج سیاسی، ۱۲۵ و ۱۳۸–۱۳۹؛ نوربخش، کالبدشکافی انقلاب اسلامی ایران، ۶۳.</ref> انقلاب اسلامی ایران نیز از این قاعده مستثنا نبود و اتحاد گروههای مختلف علیه [[رژیم پهلوی]]، که پیش از [[پیروزی انقلاب]] شکل گرفت، پس از آن چندان نپایید؛ به طوری که بروز برخی منازعات بر شکلگیری مسیر انقلاب و شیوه مشارکت سیاسی آینده کشور، تأثیر تعیینکنندهای گذاشت و عاملی برای ایجاد و رشد حرکتهای ضد انقلابی شد.<ref>بشیریه، دیباچهای بر جامعهشناسی، ۲۷ و ۳۶؛ حشمتزاده، چارچوبی برای تحلیل و شناخت انقلاب، ۲۹۴–۲۹۵.</ref> | بهطور کلی پس از پیروزی انقلابها و سقوط رژیم سابق، فرایند انقلاب پایان نمییابد و معمولاً پس از آشکارشدن ماهیت هر انقلاب و از میانرفتن ائتلافها، جامعه با تنش و وضعیت دوقطبی (یا چند قطبی) روبهرو میشود و منازعات میان نیروها و جریانات سیاسی شکل میگیرد.<ref>بشیریه، انقلاب و بسیج سیاسی، ۱۲۵ و ۱۳۸–۱۳۹؛ نوربخش، کالبدشکافی انقلاب اسلامی ایران، ۶۳.</ref> [[انقلاب اسلامی ایران]] نیز از این قاعده مستثنا نبود و اتحاد گروههای مختلف علیه [[رژیم پهلوی]]، که پیش از [[پیروزی انقلاب اسلامی|پیروزی انقلاب]] شکل گرفت، پس از آن چندان نپایید؛ به طوری که بروز برخی منازعات بر شکلگیری مسیر انقلاب و شیوه مشارکت سیاسی آینده کشور، تأثیر تعیینکنندهای گذاشت و عاملی برای ایجاد و رشد حرکتهای ضد انقلابی شد.<ref>بشیریه، دیباچهای بر جامعهشناسی، ۲۷ و ۳۶؛ حشمتزاده، چارچوبی برای تحلیل و شناخت انقلاب، ۲۹۴–۲۹۵.</ref> | ||
روزهای نخست پس از پیروزی انقلاب اسلامی، گروههای مختلف با آزادشدن فضای سیاسی کشور، برای جذب اقشار مختلف مردم بهویژه جوانان<ref>فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب، ۱/۴۰۷؛ حقبین، از مجاهدین تا منافقین، ۱۳۱.</ref> و دستیابی به قدرت، تلاش بیوقفهای کردند؛ ولی برخی از آنها پس از ناکامی در رسیدن به قدرت، به فعالیت تخریبی علیه جریان حاکم روی آوردند.<ref>مؤسسه مطالعات، سازمان مجاهدین خلق، ۲/۴۹۲؛ حیدری، حزب خلق مسلمان ایران از ظهور تا سقوط، ۱/۱۶۷–۱۶۹.</ref> گفته شده در فضای سیاسی ایران، سه جریان اصلی ایفای نقش میکردند که عبارت بودند از: [[ناسیونالیسم لیبرال]]، [[اسلام سیاسی]] و [[سوسیالیسم]]. در آستانه پیروزی انقلاب، جریان اسلام سیاسی بر رقبای خود پیشی گرفت و تبدیل به گفتمان غالب شد. بهتدریج و با استفاده از فضای باز سیاسی ایجادشده پس از انقلاب، جریانات مختلف ساماندهی شدند و صفبندیهای جدیدی شکل گرفت.<ref>فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب، ۱/۳۶۵–۳۶۶.</ref> در آغاز چندان اختلافنظری دربارهٔ تأسیس «[[جمهوری اسلامی]]» وجود نداشت، ولی هر یک از گروهها و | روزهای نخست پس از پیروزی انقلاب اسلامی، گروههای مختلف با آزادشدن فضای سیاسی کشور، برای جذب اقشار مختلف [[مردم]] بهویژه جوانان<ref>فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب، ۱/۴۰۷؛ حقبین، از مجاهدین تا منافقین، ۱۳۱.</ref> و دستیابی به قدرت، تلاش بیوقفهای کردند؛ ولی برخی از آنها پس از ناکامی در رسیدن به قدرت، به فعالیت تخریبی علیه جریان حاکم روی آوردند.<ref>مؤسسه مطالعات، سازمان مجاهدین خلق، ۲/۴۹۲؛ حیدری، حزب خلق مسلمان ایران از ظهور تا سقوط، ۱/۱۶۷–۱۶۹.</ref> گفته شده در فضای سیاسی ایران، سه جریان اصلی ایفای نقش میکردند که عبارت بودند از: [[ناسیونالیسم لیبرال]]، [[اسلام سیاسی]] و [[سوسیالیسم]]. در آستانه پیروزی انقلاب، جریان اسلام سیاسی بر رقبای خود پیشی گرفت و تبدیل به گفتمان غالب شد. بهتدریج و با استفاده از فضای باز سیاسی ایجادشده پس از انقلاب، جریانات مختلف ساماندهی شدند و صفبندیهای جدیدی شکل گرفت.<ref>فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب، ۱/۳۶۵–۳۶۶.</ref> در آغاز چندان اختلافنظری دربارهٔ تأسیس «[[جمهوری اسلامی]]» وجود نداشت، ولی هر یک از گروهها و [[حزب و تشکل|احزاب]]، تعابیر متفاوتی از چنان نظام حکومتی در نظر داشتند. مهمترین و نخستین اختلافنظرها در میان گروههای مختلف، در انتخابات [[خبرگان قانون اساسی]] و تدوین [[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران|قانون اساسی]] به وجود آمد که مسیر انقلاب و ماهیت حکومت را مشخص میکرد.<ref>بشیریه، دیباچهای بر جامعهشناسی، ۳۶–۳۷ و ۳۹.</ref> | ||
گروههای موسوم به [[خط امام]] و نهادهای انقلابی بر حمایت از اسلام | گروههای موسوم به [[خط امام]] و نهادهای انقلابی بر حمایت از [[اسلام ناب محمدی|اسلام اصیل]]، [[ولایت فقیه]]، نفی [[جدایی دین از سیاست]]<ref>میرسلیم، جریانشناسی فرهنگی بعد از انقلاب، ۴۰ و ۲۱۳–۲۱۴؛ فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب، ۱/۳۸۲.</ref> و تضاد و تعارض آشتیناپذیر میان اسلام و تجددگرایی غربی<ref>میرسلیم، جریانشناسی فرهنگی بعد از انقلاب، ۳۸.</ref> تأکید میکردند؛ در مقابل، مخالفت برخی گروهها با تشکیل مجلس خبرگان به جای [[مجلس مؤسسان]] و نیز مخالفت با ولایت فقیه، منجر به بروز اختلافهایی در آن برهه شد که غالباً تعارضآمیز بود.<ref>میرسلیم، جریانشناسی فرهنگی بعد از انقلاب، ۴۰ و ۴۶.</ref> پخش سلاحهای پادگانها در میان مردم در روزهای آخر انقلاب، آزادی عمل گروههای فرصتطلب و خرابکار و گسترش گروههای سیاسی جدید و درگیری آنها با هم و با نیروهای انقلابی، فضا را برای تحرکات ضد انقلاب آمادهتر کرد.<ref>فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب، ۱/۱۵۶.</ref> | ||
به جز گروههای وابسته به رژیم پهلوی، | به جز گروههای وابسته به رژیم پهلوی، سلطنتطلب و برخی اعضای [[ساواک|سازمان اطلاعات و امنیت رژیم پهلوی]] (ساواک) و تجزیهطلبان که از همان آغاز به دشمنی علنی با انقلاب میپرداختند،<ref>نوربخش، کالبدشکافی انقلاب اسلامی ایران، ۱۸۷؛ محمدی، تحلیلی بر انقلاب اسلامی، ۱۵۶.</ref> برخی گروهها مانند [[حزب جمهوری خلق مسلمان]] و [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] نیز، با پیگیری اهداف دیگر و بهخصوص پس از رویارویی نظام اسلامی با آنها، به ضدیت و اعمال خشونت علیه انقلاب روی آوردند.<ref>فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب، ۱/۴۰۷؛ عیوضی، جامعهشناسی سیاسی اپوزیسیون در ایران، ۲۵۲.</ref> به همین هدف با انتشار دهها نشریه، اعلامیه، [[تظاهرات]]، برگزاری اجتماعات تحریکآمیز در دانشگاهها، مدارس، ادارهها و بیان آنچه حمایت از [[حقوق بشر]] میخواندند، در صدد تبلیغات منفی علیه برخی احکام اسلام، مسئولان و رهبری نظام برآمدند.<ref>فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب، ۱/۴۱۹؛ نوربخش، کالبدشکافی انقلاب اسلامی ایران، ۱۸۲؛ رضوی، هاشمی و انقلاب، ۱۶۲.</ref> [[جاسوسی]]، [[شورش]]، اقدامات تجزیهطلبانه، بهویژه در مناطق مرزی، [[ترور]] و بمبگذاری، درگیریهای بسیاری را در مناطق مختلف ایران درپی داشت.<ref>حیدری، حزب خلق مسلمان ایران از ظهور تا سقوط، ۱/۱۹۱؛ نوربخش، کالبدشکافی انقلاب اسلامی ایران، ۱۷۱ و ۱۸۲.</ref> بعضی نویسندگان نیز با بهرهگیری از شرایط موجود، با این گروهها همسو شدند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۹۲–۹۳؛ لقمانی، امامخمینی، آزادی و مطبوعات، ۱۳۴–۱۳۵؛ ← فالاچی، مصاحبههای تاریخی، ۹.</ref> {{ببینید|نویسندگان}}. نبود یک نهاد امنیتی منسجم در آغاز پیروزی انقلاب نفوذ اعضای این گروهها در نهادهای حساس انقلاب را آسان کرده بود.<ref>مؤسسه مطالعات، سازمان مجاهدین خلق، ۲/۳۹۵؛ حقبین، از مجاهدین تا منافقین، ۱۳۸.</ref> این در حالی بود که گروههای دیگر مانند [[نهضت آزادی ایران]] و [[جبهه ملی ایران]] برخلاف گروههای مسلّحی چون سازمان مجاهدین خلق، مخالفتهای خود را به دور از توسل به خشونت ابراز کردند و به تقابل عملی با جمهوری اسلامی دست نزدند<ref>نوربخش، کالبدشکافی انقلاب اسلامی ایران، ۸۹–۹۴؛ محمدی، تحلیلی بر انقلاب اسلامی، ۱۵۶–۱۵۷.</ref> {{ببینید|نهضت آزادی ایران|جبهه ملی ایران}}. | ||
امامخمینی در واکنش به این تحرکات عملی در رویارویی با انقلاب، این افراد و گروهها را کسانی میدانست که در صدد تحریف و مخالفت با اسلام، [[قرآن]]، [[روحانیت]] و اقدام علیه مصلحت کشورند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۳۲۰؛ ۸/۵۹، ۳۳۳ و ۱۴/۴۴۹.</ref> ایشان ضمن وصف آنان به ضد انقلاب و نیروهای [[بیگانگان]]، صدمات آنان برای انقلاب اسلامی را بدتر از رژیم پهلوی میشمرد و خواستار ایستادگی ملت در برابر آنان بود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۳۲۰؛ ۹/۳۱۷ و ۱۴/۴۷۳.</ref> | امامخمینی در واکنش به این تحرکات عملی در رویارویی با انقلاب، این افراد و گروهها را کسانی میدانست که در صدد تحریف و مخالفت با اسلام، [[قرآن]]، [[روحانیت]] و اقدام علیه [[مصلحت]] کشورند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۳۲۰؛ ۸/۵۹، ۳۳۳ و ۱۴/۴۴۹.</ref> ایشان ضمن وصف آنان به ضد انقلاب و نیروهای [[بیگانگان]]، صدمات آنان برای انقلاب اسلامی را بدتر از رژیم پهلوی میشمرد و خواستار ایستادگی ملت در برابر آنان بود.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۳۲۰؛ ۹/۳۱۷ و ۱۴/۴۷۳.</ref> | ||
== گروههای ضد انقلاب == | == گروههای ضد انقلاب == | ||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
=== گروههای تجزیهطلب === | === گروههای تجزیهطلب === | ||
این گروهها مانند حزب دموکرات | این گروهها مانند [[حزب دموکرات کردستان]]، [[خلق عرب]]، [[خلق ترکمن]]، [[جبهه آزادیبخش بلوچستان]] و [[التحریر در خوزستان]]، که برخی از آنان پیش از انقلاب نیز در کردستان و خوزستان، در صدد درگیری و تحرکات [[قومیت|قومیتی]] و تلاش برای خودمختاری بودند،<ref>حشمتزاده، چارچوبی برای تحلیل و شناخت انقلاب، ۲۹۴؛ فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب، ۱/۴۵۸–۴۶۰ و ۴۸۸–۴۸۹.</ref> پس از سقوط رژیم پهلوی مبارزه علنی علیه [[انقلاب اسلامی]] را آغاز کردند<ref>فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب، ۱/۴۵۹–۴۶۰.</ref> و با حمایت سلطنتطلبها و برخی کشورهای خارجی مانند [[امریکا|آمریکا]] و [[عراق]]،<ref>فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب، ۱/۴۴۰ و ۴۸۶.</ref> با بهرهگیری از تفاوت زبانی، نژادی و مذهبی، همچنین سوء استفاده از موقعیت جغرافیایی و اقتصادی،<ref>حشمتزاده، چارچوبی برای تحلیل و شناخت انقلاب، ۲۹۷.</ref> در مناطقی چون کردستان، خوزستان، مناطق ترکمننشین و بلوچستان به شورش و اختلافافکنی اقدام کردند.<ref>فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب، ۱/۴۳۷، ۴۷۹، ۴۸۶ و ۵۴۲.</ref> این گروهها با اقداماتی مانند اعلام خودمختاری، ایجاد دوگانگی و اختلافافکنی میان اقوام مختلف و تصرف پادگانها و مراکز نظامی به فعالیت علیه انقلاب پرداختند<ref>فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب، ۱/۴۶۴–۴۶۸ و ۴۹۶؛ حشمتزاده، چارچوبی برای تحلیل و شناخت انقلاب، ۲۹۷.</ref> و با ایجاد ترس و وحشت<ref>فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب، ۱/۵۰۴.</ref> و [[مبارزه مسلحانه|درگیری مسلحانه]] و بمبگذاریهای مداوم و گسترده در شهرهایی چون [[خرمشهر]]، [[آبادان]]، [[مریوان]] و [[پاوه]]،<ref>فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب، ۱/۴۷۸–۴۸۰، ۵۲۱ و ۵۲۷.</ref> درگیری و اغتشاش ایجاد کردند<ref>حشمتزاده، چارچوبی برای تحلیل و شناخت انقلاب، ۲۹۷؛ فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب، ۱/۴۹۸.</ref> {{ببینید|کردستان||ترکمنصحرا|خلق عرب}}. اسناد بهدستآمده، دخالت دولتهای خارجی ازجمله [[آمریکا]] و [[اسرائیل]] را در تشدید تضادهای قومی و بحرانسازی در کشور نشان میدهد.<ref>فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب، ۱/۴۴۰؛ مؤسسه مطالعات، اسناد لانه جاسوسی، ۴/۹۱–۱۰۰.</ref> | ||
امامخمینی که گروهها و [[جریانهای تجزیهطلب]] را دستنشانده کشورهای خارجی و افرادی از رژیم پهلوی میخواند که با اختلافافکنی مذهبی و نژادی در صدد توطئه در کردستان، بلوچستان، خوزستان و مانند این شهرها هستند،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۶۴، ۱۸۶ و ۳۴۵.</ref> همواره ضمن حمایت از اقلیتها در کشور، شیعه و سنی را مسلمان و برادر میخواند و هر گونه اختلاف میان آنان و تفاوت میان قومیتهای کرد، لر و ترک را رد میکرد و خواستار همکاری اهالی این مناطق با جمهوری اسلامی، هوشیاری مردم در برابر توطئهها و اتحاد میان مردم بود و بر پاکسازی این مناطق از حضور ضد انقلاب تأکید داشت<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۹۵، ۳۸۴؛ ۷/۶۴؛ ۹/۳۱۲، ۳۱۶–۳۱۷، ۳۷۱ و ۱۲/۲۹۴.</ref> {{ببینید|قومیت}} | امامخمینی که گروهها و [[جریانهای تجزیهطلب]] را دستنشانده کشورهای خارجی و افرادی از رژیم پهلوی میخواند که با اختلافافکنی مذهبی و نژادی در صدد توطئه در کردستان، بلوچستان، خوزستان و مانند این شهرها هستند،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۶۴، ۱۸۶ و ۳۴۵.</ref> همواره ضمن حمایت از اقلیتها در کشور، شیعه و سنی را مسلمان و برادر میخواند و هر گونه اختلاف میان آنان و تفاوت میان قومیتهای کرد، لر و ترک را رد میکرد و خواستار همکاری اهالی این مناطق با جمهوری اسلامی، هوشیاری مردم در برابر توطئهها و [[اتحاد]] میان مردم بود و بر پاکسازی این مناطق از حضور ضد انقلاب تأکید داشت.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۹۵، ۳۸۴؛ ۷/۶۴؛ ۹/۳۱۲، ۳۱۶–۳۱۷، ۳۷۱ و ۱۲/۲۹۴.</ref> {{ببینید|قومیت}} | ||
=== گروههای مارکسیست === | === گروههای مارکسیست === | ||
این گروهها مانند [[فداییان خلق]]، [[پیکار]] و [[حزب توده]] اگرچه خود را همراه با انقلاب معرفی میکردند ولی در عمل به ضدیت با آن روی آوردند. حزب توده (۱۳۲۰–۱۳۶۲) بهرغم آنکه خود را هوادار انقلاب میدانست، در عمل به ایجاد شکاف میان نیروهای انقلابی، القای بیاعتمادی به رهبران و تضعیف و ترسیم چهرهای ناکارآمد از [[نظام اسلامی]] اقدام کرد.<ref>احمدی حاجیکلایی، جریانشناسی چپ در ایران، ۳۴۸ و ۳۵۴–۳۵۵؛ طبری، کژراهه، ۳۱۱.</ref> اقدامهایی مانند جاسوسی برای [[شوروی]]، سرقت و نگهداری سلاح، سازماندهی گروههای مخفی، جذب نیروهای نظامی (برخلاف نظر امامخمینی مبنی بر حضور نداشتن نظامیان در امور سیاسی) و ارتباط پنهانی با آنان ازجمله اقدامات آنان بود.<ref>احمدی حاجیکلایی، جریانشناسی چپ در ایران، ۳۴۸، ۳۵۰؛ طبری، کژراهه، ۳۱۰.</ref> با برملاشدن این سوابق، امامخمینی این حزب را ساخته دست [[انگلستان]] و [[آمریکا]]، مبلغ و جاسوس شوروی در ایران و ضد [[دین]] و [[روحانیت]] دانست که در صدد جداکردن مردم از دین و روحانیت است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۱۸۵؛ ۱۰/۳۳۷ و ۱۷/۴۶۰.</ref> {{ببینید|حزب توده ایران}}. | این گروهها مانند [[فداییان خلق]]، [[پیکار]] و [[حزب توده]] اگرچه خود را همراه با انقلاب معرفی میکردند ولی در عمل به ضدیت با آن روی آوردند. حزب توده (۱۳۲۰–۱۳۶۲) بهرغم آنکه خود را هوادار انقلاب میدانست، در عمل به ایجاد شکاف میان نیروهای انقلابی، القای بیاعتمادی به رهبران و تضعیف و ترسیم چهرهای ناکارآمد از [[نظام اسلامی]] اقدام کرد.<ref>احمدی حاجیکلایی، جریانشناسی چپ در ایران، ۳۴۸ و ۳۵۴–۳۵۵؛ طبری، کژراهه، ۳۱۱.</ref> اقدامهایی مانند [[جاسوسی]] برای [[شوروی]]، سرقت و نگهداری سلاح، سازماندهی گروههای مخفی، جذب نیروهای نظامی (برخلاف نظر امامخمینی مبنی بر حضور نداشتن نظامیان در امور سیاسی) و ارتباط پنهانی با آنان ازجمله اقدامات آنان بود.<ref>احمدی حاجیکلایی، جریانشناسی چپ در ایران، ۳۴۸، ۳۵۰؛ طبری، کژراهه، ۳۱۰.</ref> با برملاشدن این سوابق، امامخمینی این حزب را ساخته دست [[انگلستان]] و [[آمریکا]]، مبلغ و جاسوس شوروی در ایران و ضد [[دین]] و [[روحانیت]] دانست که در صدد جداکردن مردم از دین و روحانیت است<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۱۸۵؛ ۱۰/۳۳۷ و ۱۷/۴۶۰.</ref> {{ببینید|حزب توده ایران}}. | ||
گروه مارکسیستی فداییان خلق نیز با ادعای سازشکاری، لیبرال و ضد انقلابیبودن دولت و [[حاکمیت]]، [[جمهوری اسلامی]] را رژیمی ارتجاعی و ضد خلق میدانست و با بیان ناتمامماندن انقلاب ایران، ضمن حمایت از شورشهای قومی ترکمنصحرا | گروه مارکسیستی فداییان خلق نیز با ادعای سازشکاری، لیبرال و ضد انقلابیبودن دولت و [[حاکمیت]]، [[جمهوری اسلامی]] را رژیمی ارتجاعی و ضد خلق میدانست و با بیان ناتمامماندن انقلاب ایران، ضمن حمایت از شورشهای قومی [[ترکمنصحرا]] و کردستان، خواستار [[مبارزه مسلحانه|قیام عمومی مسلحانه]] علیه نظام و سرنگونی انقلاب با استفاده از بحران کردستان شد.<ref>احمدی حاجیکلایی، جریانشناسی چپ در ایران، ۳۹۱، ۴۰۵–۴۰۷ و ۴۱۵؛ فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب، ۱/۴۶۲–۴۶۳.</ref> با توجه به مواضع و اقدامات این گروه، امامخمینی ضمن محکومکردن عملکرد این گروه، فداییان خلق را ضد انقلاب و فداییان خلق آمریکا خواند که در صدد سوء استفاده از شرایط کردستاناند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۳۳۷ و ۳۶۲.</ref> {{ببینید|کردستان}}. | ||
=== گروههای مسلمان === | === گروههای مسلمان === | ||
این گروهها خود دو دسته بودند: | این گروهها خود دو دسته بودند: | ||
دسته اول، گروههای مسلمانی مانند [[گروه فرقان]] که با اعتقاد به اسلام منهای روحانیت و مخالفت با حاکمیت روحانیون، مبارزه با [[جمهوری اسلامی]] را همچون رسالتی برای خود میدانستند<ref>مظفری، جریانشناسی سیاسی ایران معاصر، ۱۷۲؛ کردی، گروه فرقان، ۲۶.</ref> و به همین دلیل با هدف ایجاد ترس و وحشت، صدمهزدن به پشتوانههای فکری نظام و القای ناکارآمدی دولت در برقراری | دسته اول، گروههای مسلمانی مانند [[گروه فرقان]] که با اعتقاد به اسلام منهای [[روحانیت]] و مخالفت با حاکمیت روحانیون، مبارزه با [[نظام جمهوری اسلامی ایران|جمهوری اسلامی]] را همچون رسالتی برای خود میدانستند<ref>مظفری، جریانشناسی سیاسی ایران معاصر، ۱۷۲؛ کردی، گروه فرقان، ۲۶.</ref> و به همین دلیل با هدف ایجاد ترس و وحشت، صدمهزدن به پشتوانههای فکری نظام و القای ناکارآمدی دولت در برقراری [[امنیت]]، به [[ترور]] و حذف روحانیان و افراد مؤثر نظام اقدام کردند<ref>مظفری، جریانشناسی سیاسی ایران معاصر، ۱۷۲؛ کردی، گروه فرقان، ۱۲۰.</ref>؛ ازجمله این افراد میتوان به [[محمدولی قرنی]] در ۳/۲/۱۳۵۸،<ref>کیهان، ۴/۲/۱۳۵۸، ۱.</ref> [[مرتضی مطهری]] در ۱۱/۲/۱۳۵۸،<ref>کیهان، ۱۲/۲/۱۳۵۸، ۱ و ۲.</ref> [[اکبر هاشمی رفسنجانی]] در ۴/۳/۱۳۵۸،<ref>نافرجام.</ref><ref>کیهان، ۵/۳/۱۳۵۸، ۱.</ref> [[مهدی عراقی]] و فرزندش در ۴/۶/۱۳۵۸،<ref>کیهان، ۴/۶/۱۳۵۸، ۱.</ref> [[سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی]] در ۱۱/۸/۱۳۵۸<ref>کیهان، ۱۲/۸/۱۳۵۸، ۱.</ref> و [[محمد مفتح]] در ۲۷/۹/۱۳۵۸<ref>کیهان، ۲۷/۹/۱۳۵۸، ۱.</ref> اشاره کرد که تأثیر مخربی بر فضای سیاسی کشور گذاشت.<ref>رضوی، هاشمی و انقلاب، ۱۷۶.</ref> امامخمینی در واکنش به این اقدامات، گروه فرقان را گروهی تروریستی خواند و قیام علیه [[حکومت اسلامی]] را بالاترین [[گناه]] و در حد [[کفر]] دانست و بر شناسایی اعضای این گروه و همدستان آنان تأکید کرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۲۰۲ و ۵۲۶.</ref> {{ببینید|ترور}}. | ||
دسته دوم گروههایی بودند که در چگونگی همکاری با انقلاب، سیاستی دوگانه در پیش گرفتند.<ref>فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب، ۱/۴۰۷؛ احمدی حاجیکلایی، جریانشناسی چپ در ایران، ۳۴۸.</ref> آنها در شرایطی که نخست خود را حامی جریان انقلاب معرفی میکردند، پس از ناکامی در رسیدن به اهداف خود مانند نزدیکی به مراکز قدرت، برخلاف مواضع پیشین خود، در برابر جریان انقلاب ایستادند.<ref>احمدی حاجیکلایی، جریانشناسی چپ در ایران، ۳۴۸ و ۳۵۱–۳۵۲؛ مؤسسه مطالعات، سازمان مجاهدین خلق، ۲/۴۹۴؛ حیدری، حزب خلق مسلمان ایران از ظهور تا سقوط، ۱/۱۶۷–۱۶۹.</ref> ازجمله این گروهها میتوان به [[حزب جمهوری خلق مسلمان]] و [[سازمان مجاهدین خلق]] اشاره کرد. | دسته دوم گروههایی بودند که در چگونگی همکاری با انقلاب، سیاستی دوگانه در پیش گرفتند.<ref>فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب، ۱/۴۰۷؛ احمدی حاجیکلایی، جریانشناسی چپ در ایران، ۳۴۸.</ref> آنها در شرایطی که نخست خود را حامی جریان انقلاب معرفی میکردند، پس از ناکامی در رسیدن به اهداف خود مانند نزدیکی به مراکز قدرت، برخلاف مواضع پیشین خود، در برابر جریان انقلاب ایستادند.<ref>احمدی حاجیکلایی، جریانشناسی چپ در ایران، ۳۴۸ و ۳۵۱–۳۵۲؛ مؤسسه مطالعات، سازمان مجاهدین خلق، ۲/۴۹۴؛ حیدری، حزب خلق مسلمان ایران از ظهور تا سقوط، ۱/۱۶۷–۱۶۹.</ref> ازجمله این گروهها میتوان به [[حزب جمهوری خلق مسلمان]] و [[سازمان مجاهدین خلق]] اشاره کرد. | ||
حزب جمهوری خلق مسلمان در حالیکه خود را در مسیر اعتدال و دارای اهداف مشترک با [[حزب جمهوری اسلامی]]، اما با روشی متفاوت معرفی کرده بود، به مرور مخالفت خود را با سیاستهای کلی نظام آشکار کرد.<ref>فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب، ۱/۵۳۳–۵۳۴.</ref> شیوه برگزاری همهپرسی تغییر نظام در سال ۱۳۵۸،<ref>صالح، جامعه مدرسین، ۲/۱۶۵.</ref> تشکیل [[مجلس خبرگان قانون اساسی]]،<ref>کیهان، ۱۰/۳/۱۳۵۸، ۱.</ref> بعضی اصول [[قانون اساسی]] ازجمله مسئله [[ولایت فقیه]]<ref>حیدری، حزب خلق مسلمان ایران از ظهور تا سقوط، ۱/۱۷۵؛ صالح، جامعه مدرسین، ۱۶۹.</ref> و چگونگی تدوین و تصویب قوانین مجلس خبرگان قانون اساسی به وسیله همهپرسی،<ref>کیهان، ۲۳/۳/۱۳۵۸، ۸.</ref> بعضی از محورهای مخالفت این حزب بود. این حزب در طول حیات دهماهه خود، ضمن القای امکان خودمختاری در کشور برای تسلط بر | حزب جمهوری خلق مسلمان در حالیکه خود را در مسیر اعتدال و دارای اهداف مشترک با [[حزب جمهوری اسلامی]]، اما با روشی متفاوت معرفی کرده بود، به مرور مخالفت خود را با سیاستهای کلی نظام آشکار کرد.<ref>فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب، ۱/۵۳۳–۵۳۴.</ref> شیوه برگزاری همهپرسی تغییر نظام در سال ۱۳۵۸،<ref>صالح، جامعه مدرسین، ۲/۱۶۵.</ref> تشکیل [[مجلس خبرگان قانون اساسی]]،<ref>کیهان، ۱۰/۳/۱۳۵۸، ۱.</ref> بعضی اصول [[قانون اساسی]] ازجمله مسئله [[ولایت فقیه]]<ref>حیدری، حزب خلق مسلمان ایران از ظهور تا سقوط، ۱/۱۷۵؛ صالح، جامعه مدرسین، ۱۶۹.</ref> و چگونگی تدوین و تصویب قوانین مجلس خبرگان قانون اساسی به وسیله همهپرسی،<ref>کیهان، ۲۳/۳/۱۳۵۸، ۸.</ref> بعضی از محورهای مخالفت این حزب بود. این حزب در طول حیات دهماهه خود، ضمن القای امکان خودمختاری در کشور برای تسلط بر آذربایجان در نشریات منتسب به حزب،<ref>حیدری، حزب خلق مسلمان ایران از ظهور تا سقوط، ۱/۱۸۹.</ref> به تبادل اسلحه و همکاری با تجزیهطلبانی مانند [[حزب دموکرات کردستان]]<ref>حیدری، حزب خلق مسلمان ایران از ظهور تا سقوط، ۱/۱۸۶.</ref> اقدام کرد. سرانجام و در شرایطی که امامخمینی خواستار حفظ آرامش در کشور بود،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۱۶۹.</ref> مخالفتهای خود را علنی کرد و با اقداماتی چون جلوگیری از شرکت مردم در همهپرسی در شهرهای [[تبریز]] و [[ارومیه]]،<ref>هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، ۳۹۴.</ref> برگزاری [[تظاهرات]] متعدد، اشغال برخی مراکز دولتی، [[رادیو]]، [[تلویزیون]] و فرودگاه تبریز،<ref>هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، ۴۰۷–۴۰۸؛ رضوی، هاشمی و انقلاب، ۳۰۳.</ref> [[مبارزه مسلحانه|درگیری مسلحانه]] با حمایت برخی گروههای تجزیهطلب مانند [[حزب کومله]]،<ref>صالح، جامعه مدرسین، ۲/۱۷۸.</ref> گروگانگیری جمعی از پاسداران در مقر این حزب<ref>کیهان، ۸/۱۰/۱۳۵۸، ۱.</ref> و بهآتشکشیدن [[بانک|بانکها]] به مقابله با [[انقلاب اسلامی]] روی آورد که کشته و مجروحشدن دهها تن را در پی داشت<ref>کیهان، ۲۰/۱۰/۱۳۵۸، ۲.</ref>؛ همچنین اسناد سفارت آمریکا، بیانگر ارتباط مقدم مراغهای (سخنگوی [[حزب جمهوری خلق مسلمان]] و نماینده [[مجلس خبرگان قانون اساسی]]) با [[سازمان سیا]] از سال ۱۳۳۲<ref>مؤسسه مطالعات، اسناد لانه جاسوسی، ۳/۳۵–۵۳.</ref> و ادامه این ارتباط پس از انقلاب بود.<ref>مؤسسه مطالعات، اسناد لانه جاسوسی، ۳/۱۹۶–۲۰۰ و ۶/۲۸۱.</ref> | ||
اقدامات حزب جمهوری خلق مسلمان سبب شد امامخمینی اعضای آن را کسانی معرفی کند که به نام اسلام و خلق مسلمان، بر ضد اسلام فعالیت میکنند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۳۰۸–۳۰۹.</ref> ایشان با انتقاد از عملکرد این حزب، تأسیس آن را ناشی از توطئه خارجی و با هدف ضربهزدن به انقلاب شمرد و هدف همراهی آنان با گروهی از چریکهای فدایی خلق و کمونیستها و دیگران را رویارویی با اسلام دانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۱۷۰ و ۳۰۹.</ref> ایشان همچنین بعدها حامیان این حزب را برخی از مقدسان روحانینما خواند که پس از پیروزی انقلاب، با هماهنگی و پشتیبانی از چپیها، سلطنتطلبها و تجزیهطلبان کردستان، تا مرز براندازی نظام و کودتا ([[کودتای نوژه]]) نیز پیش رفتند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۸۰.</ref> {{ببینید|حزب جمهوری خلق مسلمان|کودتای نوژه}}. | اقدامات حزب جمهوری خلق مسلمان سبب شد [[امامخمینی]] اعضای آن را کسانی معرفی کند که به نام اسلام و خلق مسلمان، بر ضد اسلام فعالیت میکنند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۳۰۸–۳۰۹.</ref> ایشان با [[انتقاد]] از عملکرد این حزب، تأسیس آن را ناشی از توطئه خارجی و با هدف ضربهزدن به انقلاب شمرد و هدف همراهی آنان با گروهی از چریکهای فدایی خلق و کمونیستها و دیگران را رویارویی با اسلام دانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۱۷۰ و ۳۰۹.</ref> ایشان همچنین بعدها حامیان این حزب را برخی از مقدسان روحانینما خواند که پس از پیروزی انقلاب، با هماهنگی و پشتیبانی از چپیها، سلطنتطلبها و تجزیهطلبان کردستان، تا مرز براندازی نظام و کودتا ([[کودتای نوژه]]) نیز پیش رفتند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۸۰.</ref> {{ببینید|حزب جمهوری خلق مسلمان|کودتای نوژه}}. | ||
[[سازمان مجاهدین خلق ایران]] نیز گروه سازمانیافته دیگری بود که پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]] سیاستی دوگانه پیش گرفت. این سازمان از یکسو در صدد مشارکت فعال در عرصه سیاسی و دستیابی به سطوح بالای قدرت بود و از سوی دیگر، به تربیت نیروهای شبهنظامی (میلیشیا) و افزایش سطح توانایی نظامی و تبلیغاتی خود میپرداخت،<ref>فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب، ۱/۴۰۷.</ref> نخست با حمایت از انحلال ارتش و پشتیبانی از تحرکات سیاسی ـ نظامی گروههای ضد انقلاب در [[کردستان]]،<ref>رضوی، هاشمی و انقلاب، ۱۶۳؛ حقبین، از مجاهدین تا منافقین، ۱۳۵.</ref> با برگزاری [[همهپرسی قانون اساسی]] مخالفت کرد.<ref>نظری کهره، امامخمینی و مهار فتنه بنیصدر و منافقین، ۱۲۷.</ref> پس از آن، آشکارشدن فعالیت اطلاعاتی و جاسوسی این سازمان برای عوامل سازمان اطلاعاتی شوروی (کا.گ. ب) و سفارت آن<ref>حقبین، از مجاهدین تا منافقین، ۱۴۷.</ref> و ایجاد درگیری و شورشهای خیابانی،<ref>مؤسسه مطالعات، سازمان مجاهدین خلق، ۲/۴۶۱.</ref> امامخمینی را بر آن داشت که به دلیل تفاوت در ادعا و عمل، این گروه را غیرقابل اعتماد و از مصادیق «منافقین» اعلام کند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۱۴۳، ۱۴۵ و ۹/۳۳۸.</ref> و سازمان به همین عنوان شهرت یافت. این سازمان در ادامه اقداماتش، از اختلافهای [[سیدابوالحسن بنیصدر]]، رئیسجمهور وقت و نهادهای انقلابی سوء استفاده کرد<ref>فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب، ۱/۴۱۳.</ref> که امامخمینی آن را حربهای از جانب آنان برای جداکردن دولت و ملت و رئیسجمهور دانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۳۵۱.</ref> حضور و دخالت این سازمان در غائله چهاردهم اسفند ۱۳۵۹<ref>مؤسسه مطالعات، سازمان مجاهدین خلق، ۲/۴۹۷.</ref> {{ببینید|چهارده اسفند}} و درخواست همهپرسی پس از اوجگیری اختلافها،<ref>فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب، ۱/۴۱۷.</ref> نمونهای از اقدامات این سازمان در سوء استفاده از اختلافها در دولت بود. | [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] نیز گروه سازمانیافته دیگری بود که پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]] سیاستی دوگانه پیش گرفت. این سازمان از یکسو در صدد مشارکت فعال در عرصه سیاسی و دستیابی به سطوح بالای قدرت بود و از سوی دیگر، به تربیت نیروهای شبهنظامی (میلیشیا) و افزایش سطح توانایی نظامی و تبلیغاتی خود میپرداخت،<ref>فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب، ۱/۴۰۷.</ref> نخست با حمایت از انحلال ارتش و پشتیبانی از تحرکات سیاسی ـ نظامی گروههای ضد انقلاب در [[کردستان]]،<ref>رضوی، هاشمی و انقلاب، ۱۶۳؛ حقبین، از مجاهدین تا منافقین، ۱۳۵.</ref> با برگزاری [[همهپرسی قانون اساسی]] مخالفت کرد.<ref>نظری کهره، امامخمینی و مهار فتنه بنیصدر و منافقین، ۱۲۷.</ref> پس از آن، آشکارشدن فعالیت اطلاعاتی و [[جاسوسی]] این سازمان برای عوامل سازمان اطلاعاتی شوروی (کا.گ. ب) و سفارت آن<ref>حقبین، از مجاهدین تا منافقین، ۱۴۷.</ref> و ایجاد درگیری و شورشهای خیابانی،<ref>مؤسسه مطالعات، سازمان مجاهدین خلق، ۲/۴۶۱.</ref> امامخمینی را بر آن داشت که به دلیل تفاوت در ادعا و عمل، این گروه را غیرقابل اعتماد و از مصادیق «منافقین» اعلام کند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۱۴۳، ۱۴۵ و ۹/۳۳۸.</ref> و سازمان به همین عنوان شهرت یافت. این سازمان در ادامه اقداماتش، از اختلافهای [[سیدابوالحسن بنیصدر]]، رئیسجمهور وقت و نهادهای انقلابی سوء استفاده کرد<ref>فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب، ۱/۴۱۳.</ref> که امامخمینی آن را حربهای از جانب آنان برای جداکردن دولت و ملت و رئیسجمهور دانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۳۵۱.</ref> حضور و دخالت این سازمان در غائله چهاردهم اسفند ۱۳۵۹<ref>مؤسسه مطالعات، سازمان مجاهدین خلق، ۲/۴۹۷.</ref> {{ببینید|چهارده اسفند}} و درخواست همهپرسی پس از اوجگیری اختلافها،<ref>فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب، ۱/۴۱۷.</ref> نمونهای از اقدامات این سازمان در سوء استفاده از اختلافها در دولت بود. | ||
[[سازمان مجاهدین خلق]] پس از توفیقنیافتن در صحنه سیاسی<ref>حقبین، از مجاهدین تا منافقین، ۱۶۸.</ref> و برکنارشدن بنیصدر از ریاستجمهوری،<ref>فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب، ۱/۴۲۰.</ref> بهرغم آنکه امامخمینی از آنان خواست به سوی ملت بازگردند و هشدار داد که [[مبارزه مسلحانه]]، قیام در برابر [[اسلام]] و جمهوری اسلامی است،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۳۳۰–۳۳۱ و ۴۸۴.</ref> در ۲۸/۳/۱۳۶۰ به صورت رسمی مبارزه مسلحانه علیه جمهوری اسلامی را اعلام کرد<ref>مؤسسه مطالعات، سازمان مجاهدین خلق، ۲/۵۶۵.</ref> و به اقدامات تروریستی گسترده ازجمله بمبگذاری در دفتر [[حزب جمهوری اسلامی]] در ۷/۴/۱۳۶۰ و [[شهادت]] پیش از هفتاد نفر از شخصیتها و مسئولان نظام،<ref>کیهان، ۸/۴/۱۳۶۰، ۱.</ref> انفجار ساختمان نخستوزیری در ۸/۶/۱۳۶۰ و شهادت چند نفر از مسئولان ازجمله رئیسجمهور و نخستوزیر<ref>اطلاعات، ۱و ۲.</ref> و تلاش ناموفق برای بمبگذاری در [[بیت امامخمینی]]<ref>حقبین، از مجاهدین تا منافقین، ۱۹۴.</ref> دست زد. همچنین ترور شخصیتهایی مانند [[سیدعلی خامنهای]] در ۶/۴/۱۳۶۰ (نافرجام)،<ref>کیهان، ۷/۴/۱۳۶۰، ۱.</ref> [[علی قدوسی]] (دادستان کل انقلاب اسلامی) در ۱۴/۶/۱۳۶۰، امامان جمعه برخی شهرهای کشور {{ببینید|امامان جمعه}} و بسیاری اقدامات تروریستی در سطح شهرها که موجب کشته و مجروحشدن بسیاری از مردم شد، از دیگر اقدامات آنان بود<ref>فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب، ۱/۴۲۶.</ref> {{ببینید|ترور}}. | [[سازمان مجاهدین خلق]] پس از توفیقنیافتن در صحنه سیاسی<ref>حقبین، از مجاهدین تا منافقین، ۱۶۸.</ref> و برکنارشدن بنیصدر از ریاستجمهوری،<ref>فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب، ۱/۴۲۰.</ref> بهرغم آنکه امامخمینی از آنان خواست به سوی ملت بازگردند و هشدار داد که [[مبارزه مسلحانه]]، قیام در برابر [[اسلام]] و جمهوری اسلامی است،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۳۳۰–۳۳۱ و ۴۸۴.</ref> در ۲۸/۳/۱۳۶۰ به صورت رسمی مبارزه مسلحانه علیه جمهوری اسلامی را اعلام کرد<ref>مؤسسه مطالعات، سازمان مجاهدین خلق، ۲/۵۶۵.</ref> و به اقدامات تروریستی گسترده ازجمله بمبگذاری در دفتر [[حزب جمهوری اسلامی]] در ۷/۴/۱۳۶۰ و [[شهادت]] پیش از هفتاد نفر از شخصیتها و مسئولان نظام،<ref>کیهان، ۸/۴/۱۳۶۰، ۱.</ref> انفجار ساختمان نخستوزیری در ۸/۶/۱۳۶۰ و شهادت چند نفر از مسئولان ازجمله رئیسجمهور و نخستوزیر<ref>اطلاعات، ۱و ۲.</ref> و تلاش ناموفق برای بمبگذاری در [[بیت امامخمینی]]<ref>حقبین، از مجاهدین تا منافقین، ۱۹۴.</ref> دست زد. همچنین ترور شخصیتهایی مانند [[سیدعلی خامنهای]] در ۶/۴/۱۳۶۰ (نافرجام)،<ref>کیهان، ۷/۴/۱۳۶۰، ۱.</ref> [[علی قدوسی]] (دادستان کل انقلاب اسلامی) در ۱۴/۶/۱۳۶۰، امامان جمعه برخی شهرهای کشور {{ببینید|امامان جمعه}} و بسیاری اقدامات تروریستی در سطح شهرها که موجب کشته و مجروحشدن بسیاری از مردم شد، از دیگر اقدامات آنان بود<ref>فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب، ۱/۴۲۶.</ref> {{ببینید|ترور}}. | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
[[امامخمینی]] اگر چه به صورت خاص عوامل پیشگیری از اقدامات ضد انقلابی را مورد توجه قرار ندادهاست، اما به صورت کلی در نگاه ایشان، در مقابله با توطئهها علیه انقلاب اسلامی ازجمله توطئه ضد انقلاب، پیشگیری و مقاومسازی ذهن جوانان، از اولویت و تأثیر بیشتری برخوردار است؛ از اینرو ایشان بر راهکارهای متعددی تأکید میکرد که ازجمله مهمترین آنها میتوان به این موارد اشاره کرد: | [[امامخمینی]] اگر چه به صورت خاص عوامل پیشگیری از اقدامات ضد انقلابی را مورد توجه قرار ندادهاست، اما به صورت کلی در نگاه ایشان، در مقابله با توطئهها علیه انقلاب اسلامی ازجمله توطئه ضد انقلاب، پیشگیری و مقاومسازی ذهن جوانان، از اولویت و تأثیر بیشتری برخوردار است؛ از اینرو ایشان بر راهکارهای متعددی تأکید میکرد که ازجمله مهمترین آنها میتوان به این موارد اشاره کرد: | ||
# تأکید بر حفظ وحدت میان ملت و دولت، مسئولان، گروهها و جناحهای سیاسی و پرهیز جدی از مباحث تفرقهانگیز و مناقشات سیاسی و مذهبی<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۳۷۶، ۴۸۱؛ ۱۱/۱۳۶؛ ۱۲/۱۵۶ و ۲۰/۲۷۱–۲۷۲.</ref> {{ببینید|وحدت}}؛ | # تأکید بر حفظ وحدت میان ملت و دولت، مسئولان، گروهها و جناحهای سیاسی و پرهیز جدی از مباحث تفرقهانگیز و مناقشات سیاسی و مذهبی<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۳۷۶، ۴۸۱؛ ۱۱/۱۳۶؛ ۱۲/۱۵۶ و ۲۰/۲۷۱–۲۷۲.</ref> {{ببینید|وحدت}}؛ | ||
# افزایش آگاهی ملت و | # افزایش آگاهی ملت و مبارزه با جهل و تحریف [[انقلاب اسلامی]] به دست گروههای اخلالگر<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۴۵۲، ۴۷۸ و ۴۷۹.</ref>؛ | ||
# توجه به انتقادها و مخالفتها (نقدپذیری) در صورتی که با هدف تضعیف نظام نباشد و تأکید بر بیان انتقادها بدون جنجال و هیاهو<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۳۷۰.</ref>؛ | # توجه به [[انتقاد|انتقادها]] و مخالفتها (نقدپذیری) در صورتی که با هدف تضعیف نظام نباشد و تأکید بر بیان انتقادها بدون جنجال و هیاهو<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۳۷۰.</ref>؛ | ||
# تلاش برای جذب حداکثری جوانان برای خنثیکردن توطئههای دشمنان در داخل<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۲۲۵ و ۲۱/۶۸۴–۶۸۵.</ref>؛ | # تلاش برای جذب حداکثری جوانان برای خنثیکردن توطئههای دشمنان در داخل<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۲۲۵ و ۲۱/۶۸۴–۶۸۵.</ref>؛ | ||
# پایبندی به قانون به منظور جلوگیری از ایجاد خودسریهای احتمالی<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۲۸۲.</ref>؛ | # پایبندی به [[قانون]] به منظور جلوگیری از ایجاد خودسریهای احتمالی<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۲۸۲.</ref>؛ | ||
# تأکید بر اهمیت تبلیغات و آشنایی با چگونگی تبلیغات دشمن و بر نقش [[روحانیت]] در این امر و معرفی صحیح و اصولی اسلام به جوانان و | # تأکید بر اهمیت تبلیغات و آشنایی با چگونگی تبلیغات دشمن و بر نقش [[روحانیت]] در این امر و معرفی صحیح و اصولی اسلام به جوانان و [[وحدت حوزه و دانشگاه|پیوند حوزه و دانشگاه]]<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۵۳ و ۱۸۸.</ref>؛ | ||
# شناسایی گروههای ضد انقلاب و معرفی به ملت، برای آشنایی با چهره فریبنده آنان و جلوگیری از فریب احتمالی مردم<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۶۳–۶۴ و ۱۲/۲۰۵.</ref>؛ | # شناسایی گروههای ضد انقلاب و معرفی به ملت، برای آشنایی با چهره فریبنده آنان و جلوگیری از فریب احتمالی مردم<ref>امامخمینی، صحیفه، ۷/۶۳–۶۴ و ۱۲/۲۰۵.</ref>؛ | ||
# تأکید بر تقویت نیروهای انتظامی و اطلاعاتی در جهت صیانت از امنیت کشور و جلوگیری از اقدامات احتمالی گروههای ضد انقلاب.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۳۷۹؛ ۲۰/۱۴۵ و ۲۱/۱۱۰.</ref> | # تأکید بر تقویت نیروهای انتظامی و اطلاعاتی در جهت صیانت از امنیت کشور و جلوگیری از اقدامات احتمالی گروههای ضد انقلاب.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۳۷۹؛ ۲۰/۱۴۵ و ۲۱/۱۱۰.</ref> | ||
== مقابله با ضد انقلاب == | == مقابله با ضد انقلاب == | ||
امامخمینی در رویارویی با گروههای مخالف و معارض و حتی محارب با [[نظام اسلامی]] و سران آنان، در مرحله نخست خویشتنداری، گفتگو، نصیحت و دعوت آنان به حق را برگزید و تا زمانی که احتمال هدایت و بازگشت آنان وجود داشت، از طرد نیروهای آنان بهویژه جوانان پرهیز کرد و آنان را جز در موارد جنایت و | امامخمینی در رویارویی با گروههای مخالف و معارض و حتی محارب با [[نظام اسلامی]] و سران آنان، در مرحله نخست خویشتنداری، گفتگو، نصیحت و دعوت آنان به حق را برگزید و تا زمانی که احتمال هدایت و بازگشت آنان وجود داشت، از طرد نیروهای آنان بهویژه جوانان پرهیز کرد و آنان را جز در موارد جنایت و خیانت، به بازگشت و [[توبه]] سفارش میکرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۳۶۴؛ ۹/۴۴۶ و ۱۴/۳۴۳، ۴۸۳–۴۸۴.</ref> و میخواست تا دست از [[مبارزه مسلحانه|حرکت مسلحانه]] بردارند و به آغوش ملت بازگردند و فریب گروههای محارب را نخورند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۴۸۳–۴۸۴ و ۲۱/۴۳۶.</ref>؛ چنانکه پس از ابراز ندامت برخی از آنان، ایشان [[عفو عمومی]] یا تقلیل حکم صادر میکرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۳۱۷ و ۱۸/۳۱۶.</ref>؛ با این حال، اقدامات براندازانه علیه نظام اسلامی و ورود به درگیری مسلحانه این گروهها را برنمیتابید و در این شرایط خواستار برخورد قاطع و انقلابی با آنان بود<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۲۸۳–۲۸۴.</ref>؛ از اینرو مخفیگاههای چنین گروههایی با همکاری مردم شناسایی و اعضا و رهبران آنها بازداشت، محاکمه و برخی از آنها نیز [[اعدام]] شدند.<ref>رضوی، هاشمی و انقلاب، ۱۸۲؛ مظفری، جریانشناسی سیاسی ایران معاصر، ۱۷۳؛ فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب، ۱/۴۲۷؛ صالح، جامعه مدرسین، ۲/۱۸۸.</ref> همچنین بر اساس حکم فقهی [[بغی]] و [[محاربه]] که [[جهاد]] با باغیان و محاربان را واجب شمرده شدهاست و تا مرکزیت باغیان باقی باشد، هیچیک از اعضا حتی فراریان مصونیت ندارند<ref>منتظری، دراسات فی ولایة الفقیه و فقه الدولة الاسلامیه، ۳/۲۹۵–۲۹۶؛ ← پورحسین، بغی و تمرد در حکومت اسلامی، ۴۱ و ۱۹۰.</ref> و نیز طبق ماده ۱۸۶ [[قانون مجازات اسلامی]]، که هر گروه یا جمعیت متشکل در برابر [[حکومت اسلامی]] را که [[مبارزه مسلحانه|قیام مسلحانه]] کند، مادامی که مرکزیت آنها باقی است، محارب دانسته و تمام اعضا و هواداران آن که موضع آن گروه یا سازمان را میدانند و به هر شکلی در پیشبرد اهداف آن، تلاش مؤثر دارند نیز اگرچه در شاخه نظامی شرکت نداشته باشند، محارباند،<ref>←پورحسین، بغی و تمرد در حکومت اسلامی، ۳۰۰.</ref> با آن دسته از اعضایی که بر موضع وابستگی خود به سازمان اصرار داشتند برخورد قاطع شد و به [[مجازات]] رسیدند. | ||
[[امامخمینی]] همچنین به منظور مقابله با عناصر و تحرکات این گروهها خواستار تصفیه ادارهها و نهادها از افراد ضد انقلاب شد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۴۸۶.</ref> و ضمن درخواست تعطیلی برخی مطبوعات به دلیل ایجاد توطئه و [[تفرقه]]<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۳۵۲.</ref> در دانشگاهها به دلیل نفوذ ضد انقلاب در آنها، برای جلوگیری از فعالیت گروههای ضد انقلاب،<ref>نوربخش، کالبدشکافی انقلاب اسلامی ایران، ۱۷۹.</ref> بر مبارزه و سرکوب این عناصر تا ریشهکنشدن کامل آنها تأکید میکرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۳۱۸؛ ۱۲/۲۰۴ و ۱۸/۳۹۸.</ref> | [[امامخمینی]] همچنین به منظور مقابله با عناصر و تحرکات این گروهها خواستار تصفیه [[ادارات|ادارهها]] و نهادها از افراد ضد انقلاب شد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۴۸۶.</ref> و ضمن درخواست تعطیلی برخی مطبوعات به دلیل ایجاد توطئه و [[تفرقه]]<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۳۵۲.</ref> در دانشگاهها به دلیل نفوذ ضد انقلاب در آنها، برای جلوگیری از فعالیت گروههای ضد انقلاب،<ref>نوربخش، کالبدشکافی انقلاب اسلامی ایران، ۱۷۹.</ref> بر مبارزه و سرکوب این عناصر تا ریشهکنشدن کامل آنها تأکید میکرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۹/۳۱۸؛ ۱۲/۲۰۴ و ۱۸/۳۹۸.</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == |