۲۱٬۳۲۴
ویرایش
جز (←درگذشت) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
}} | }} | ||
'''حیدرعلی جلالی خمینی'''، شاگرد و [[امامجمعه]] منصوب [[امامخمینی]] در [[شهر خمین|خمین]]. | '''حیدرعلی جلالی خمینی'''، شاگرد و [[امامجمعه]] منصوب [[امامخمینی]] در [[شهر خمین|خمین]]. | ||
== | ==زندگینامه و تحصیلات== | ||
حیدرعلی جلالی خمینی، فرزند علیحسین در سال ۱۳۱۱ در شهر خمین به دنیا آمد. وی پس از تحصیلات ابتدایی وارد [[ | حیدرعلی جلالی خمینی، فرزند علیحسین در سال ۱۳۱۱ در شهر خمین به دنیا آمد. وی پس از تحصیلات ابتدایی وارد [[حوزه خمین]] شد و مقدمات را در آن حوزه فرا گرفت و برای ادامه تحصیل به [[قم]] رفت.<ref>جلالی خمینی، خاطرات ۱۵ خرداد، ۱/۱۷۹؛ جلالی خمینی، جمهوری اسلامی، ۱۰.</ref> از آنجا که او در خمین با [[غلامرضا رضوانی]] هم بحث بود، توسط پدر وی به قم برده شد و در نخستین روز ورود به قم به دیدار امامخمینی رفتند.<ref>جلالی خمینی، جمهوری اسلامی، ۱۰.</ref><br> | ||
جلالی از نخستین دیدار به خاطر همشهری بودن مورد لطف امامخمینی قرار گرفت و از آن پس به خانه ایشان رفت و آمد میکرد.<ref>جلالی خمینی، خاطرات ۱۵ خرداد، ۱/۱۷۹.</ref> جلالی در قم | جلالی از نخستین دیدار به خاطر همشهری بودن مورد لطف امامخمینی قرار گرفت و از آن پس به خانه ایشان رفت و آمد میکرد.<ref>جلالی خمینی، خاطرات ۱۵ خرداد، ۱/۱۷۹.</ref> جلالی در قم معالم الاصول را از [[آیتالله جعفر سبحانی|جعفر سبحانی]]، مطول را از [[آیتالله میرزاجواد تبریزی|میرزاجواد تبریزی]]، مکاسب را از [[علیاکبر مشکینی]]، رسائل را از [[اسداللهی اصفهانی]] و [[کتاب کفایة الاصول|کفایة الاصول]] را از [[سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی]] آموخت.<ref>جلالی خمینی، جمهوری اسلامی، ۱۰.</ref> و [[تفسیر]] و [[فلسفه]] را از [[سیدمحمدحسین طباطبایی]] فرا گرفت ([[حوزه علمیه تهران|حوزه تهران]]) وی سه سال در درس خارج فقه [[سیدحسین بروجردی]] شرکت کرد و با آغاز درس خارج فقه امامخمینی به درس ایشان پیوست و دوره فقه مکاسب را از ایشان بهره برد.<ref>جلالی خمینی، جمهوری اسلامی، ۱۰.</ref> و تدریس ایشان را کمنظیر یافت.<ref>جلالی خمینی، پابهپای آفتاب، ۳/۳۵۲.</ref><br> | ||
به اعتقاد وی درس امامخمینی یک استثناء بود و ایشان از این نظر که | به اعتقاد وی درس امامخمینی یک استثناء بود و ایشان از این نظر که فیلسوف، [[عارف]]، [[فقیه]] و مجتهد بود تسلط خوبی بر مباحث داشت و بیان شیوای ایشان باعث شده بود بیش از ششصد شاگرد که در میان آنان افراد برجستهای امثال [[مرتضی مطهری]] حضور داشتند، در درس ایشان شرکت کنند.<ref>جلالی خمینی، جمهوری اسلامی، ۱۰.</ref> | ||
==فعالیتهای فرهنگی== | ==فعالیتهای فرهنگی== | ||
در سال ۱۳۴۲ اهالی شرق تهران از امامخمینی درخواست اعزام روحانی برای امامت [[مسجد احمدیه نارمک]] کردند و ایشان جلالی خمینی را فرستاد.<ref>جلالی خمینی، جمهوری اسلامی، ۱۰.</ref> وی شهرت نام خانوادگی (خمینی) را برای شناسایی پایگاه طرفداران امامخمینی برگزید و همین امر حساسیت [[سازمان اطلاعات و امنیت کشور]] «ساواک» را موجب شده بود؛ اما وی با همین نام به فعالیت ادامه داد.<ref>جلالی خمینی، جمهوری اسلامی، ۱۰.</ref> جلالی خمینی نخست | در سال ۱۳۴۲ اهالی شرق تهران از امامخمینی درخواست اعزام روحانی برای امامت [[مسجد احمدیه نارمک]] کردند و ایشان جلالی خمینی را فرستاد.<ref>جلالی خمینی، جمهوری اسلامی، ۱۰.</ref> وی شهرت نام خانوادگی (خمینی) را برای شناسایی پایگاه طرفداران امامخمینی برگزید و همین امر حساسیت [[سازمان اطلاعات و امنیت کشور]] «ساواک» را موجب شده بود؛ اما وی با همین نام به فعالیت ادامه داد.<ref>جلالی خمینی، جمهوری اسلامی، ۱۰.</ref> جلالی خمینی نخست مسجد اباعبدالله الحسین(ع) را در فلکه دوم تهرانپارس ساخت و پس از آن سینمای هفت حوض نارمک را با کمک مردم خرید و تبدیل به مسجد کرد و در سال ۱۳۴۳ [[سیداحمد خوانساری]] از مراجع تقلید وقت کلنک آن را بر زمین زد. مسجدالرسول(ص) در میدان رسالت تهران نیز به همت جلالی خمینی ساخته شد.<ref>حوزه تهران، پایگاه اطلاعرسانی؛ جلالی خمینی، جمهوری اسلامی، ۱۰.</ref> تلاش جلالی در امور خیریه عامالمنفعه، مورد توجه امامخمینی قرار گرفت.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۳/۳۱۳.</ref> | ||
==ارتباط با امامخمینی== | ==ارتباط با امامخمینی== | ||
جلالی خمینی به سبب ارتباطی که با امامخمینی داشت، پس از دستگیری ایشان در سال ۱۳۴۲ موفق شد با ایشان در [[تهران]] در خانهای که محصور بود دیدار کند؛<ref>جلالی خمینی، خاطرات ۱۵ خرداد، ۱/۱۸۲.</ref> اما پس از [[تبعید]] و استقرار ایشان در [[نجف]]، او از طریق | جلالی خمینی به سبب ارتباطی که با امامخمینی داشت، پس از [[دستگیری امامخمینی|دستگیری ایشان]] در سال ۱۳۴۲ موفق شد با ایشان در [[تهران]] در خانهای که محصور بود دیدار کند؛<ref>جلالی خمینی، خاطرات ۱۵ خرداد، ۱/۱۸۲.</ref> اما پس از [[تبعید امامخمینی|تبعید]] و استقرار ایشان در [[نجف]]، او از طریق نامه ارتباطش را ادامه داد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲/۱۳۲.</ref> امامخمینی در مهر ۱۳۴۹ از جلالی خمینی خواست درباره شخصی که در (عینورزان) و اطراف مازندران مدعی [[وکالت]] از ایشان است و وجوهی را از مردم دریافت کرده تحقیق کند و اجازهنامه وکالت را از او مطالبه کند؛ همچنین با مشورت مردم یک روحانی برای تبلیغ در مسجد عینورزان تعیین کند.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲/۲۹۸.</ref><br> | ||
چنانکه در همان سال از وی خواست به اهالی آن دیار ابلاغ کند در باره مسجد (عینورزان)، آنچه با نظر و تصویب سیداحمد خوانسارى عمل شده صحیح است و نباید مورد اشکال واقع شود.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲/۳۱۱.</ref> در آبان ۱۳۵۶ پس از درگذشت مشکوک [[سیدمصطفی خمینی]] که تأثیر عمیق بر نهضت داشت، علما و روحانیون ازجمله جلالی خمینی همدردی خود را به امامخمینی اعلام کردند و ایشان نیز در بهمن ۱۳۵۶، از پیام تسلیت جلالی قدردانی و تأکید کرد حوادث وارد بر [[اسلام]] و [[مسلمانان]] بهقدری عظیم است که فرصت اندیشه و تفکر به مسائل شخصی را ندارد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۳/۳۱۳.</ref> جلالی خمینی در مواردی معرف افراد برای دریافت اجازه شرعی از امامخمینی بوده است.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱/۴۸۰، ۴۸۱ و ۳/۳۸۱.</ref><br> | چنانکه در همان سال از وی خواست به اهالی آن دیار ابلاغ کند در باره مسجد (عینورزان)، آنچه با نظر و تصویب [[سیداحمد خوانسارى]] عمل شده صحیح است و نباید مورد اشکال واقع شود.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲/۳۱۱.</ref> در آبان ۱۳۵۶ پس از درگذشت مشکوک [[سیدمصطفی خمینی]] که تأثیر عمیق بر نهضت داشت، علما و روحانیون ازجمله جلالی خمینی همدردی خود را به امامخمینی اعلام کردند و ایشان نیز در بهمن ۱۳۵۶، از پیام تسلیت جلالی قدردانی و تأکید کرد حوادث وارد بر [[اسلام]] و [[مسلمانان]] بهقدری عظیم است که فرصت اندیشه و تفکر به مسائل شخصی را ندارد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۳/۳۱۳.</ref> جلالی خمینی در مواردی معرف افراد برای دریافت اجازه شرعی از امامخمینی بوده است.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱/۴۸۰، ۴۸۱ و ۳/۳۸۱.</ref><br> | ||
پس از پیام امامخمینی از نجف جهت ارتباط میان روحانیان که جلساتی با هم داشته باشند، در سال ۱۳۵۳، گروهی از علمای تهران ازجمله مرتضی مطهری، [[سیدمحمد حسینی بهشتی]]، [[سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی]]، [[اکبر هاشمی رفسنجانی]]، [[سیدعلی خامنهای]]، جلالی خمینی، [[سیدمحمد موسوی خوئینی]] و [[حسن روحانی]] جلساتی تشکیل دادند که منجر به تشکیل [[جامعه روحانیت مبارز تهران]] در سال ۱۳۵۶ گردید.<ref>جلالی خمینی، جمهوری اسلامی، ۱۰؛ ناطق نوری، خاطرات، ۱/۱۱۱؛ روحانی، خاطرات حسن روحانی، ۱/۴۲۷.</ref> | پس از پیام امامخمینی از نجف جهت ارتباط میان روحانیان که جلساتی با هم داشته باشند، در سال ۱۳۵۳، گروهی از علمای تهران ازجمله مرتضی مطهری، [[سیدمحمد حسینی بهشتی]]، [[سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی]]، [[اکبر هاشمی رفسنجانی]]، [[سیدعلی خامنهای]]، جلالی خمینی، [[سیدمحمد موسوی خوئینی]] و [[حسن روحانی]] جلساتی تشکیل دادند که منجر به تشکیل [[جامعه روحانیت مبارز تهران]] در سال ۱۳۵۶ گردید.<ref>جلالی خمینی، جمهوری اسلامی، ۱۰؛ ناطق نوری، خاطرات، ۱/۱۱۱؛ روحانی، خاطرات حسن روحانی، ۱/۴۲۷.</ref> با گسترش جامعه روحانیت مبارز، جلسات منطقه شرق تهران را جلالی خمینی، [[عباسعلی عمید زنجانی]]، [[سیدهاشم حمیدی]] و برخی دیگر برگزار میکردند.<ref>روحانی، خاطرات حسن روحانی، ۱/۴۲۸.</ref> | ||
==محکوم نمودن اهانت به امامخمینی== | ==محکوم نمودن اهانت به امامخمینی== | ||
در پی اهانت | در پی اهانت رژیم پهلوی در روزنامه اطلاعات ۱۷/۱۰/۱۳۵۶ به [[روحانیت]] و امامخمینی، جلالی خمینی همراه برخی علمای تهران ازجمله [[مرتضی مطهری|مطهری]] و [[محمدتقی فلسفی]] طی اعلامیهای خواستار تعطیلی دروس [[حوزه علمیه قم]] شد.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی، ۶/۱۸۸ـ۱۸۹.</ref> در اردیبهشت ۱۳۵۷، جلالی در همراهی با علمای تهران مانند [[محیالدین انواری]] و [[محمدرضا مهدوی کنی]] طی نامهای به مراجع قم، حمله برنامهریزیشده مأموران [[رژیم پهلوی]] به منازل مراجع را محکوم کرد.<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۲۸۹ـ۲۹۰.</ref> همچنین در اعتراض به خونهای ریختهشده به دست رژیم، در کنار دیگر اعضای جامعه روحانیت مبارز طی اعلامیهای در تیر ۱۳۵۷ از مردم خواست از دستور امامخمینی پیروی و مراسم ویژه [[نیمه شعبان]] را بدون تشریفات برگزار کنند و برای کسانی که مأموران رژیم به [[شهادت]] رساندهاند مجلس یادبود برگزار شود.<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۳۲۳ـ۳۲۴؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی، ۶/۳۶۰ـ۳۶۱.</ref> | ||
==دستگیر شدن توسط ساواک== | ==دستگیر شدن توسط ساواک== | ||
با ادامه فعالیتهای سیاسی جلالی خمینی، وی در مرداد ۱۳۵۷ به اتهام اهانت به مقام سلطنت دستگیر و به کمیته مشترک ضد خرابکاری منتقل شد ولی پس از مدت کوتاهی آزاد گردید.<ref>ربانی شیرازی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، ۱۶/۴۵۰.</ref> وی در آذر ۱۳۵۷ در اعلامیهای همراه علمای تهران، مردم را به راهپیمایی در روز [[تاسوعا]] و [[عاشورا]] دعوت کرد.<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۴۶۷ـ۴۶۹.</ref> بر اساس گزارش ساواک در ۲۲/۹/۱۳۵۷، جلالی خمینی همراه حسینی بهشتی، مطهری، هاشمی رفسنجانی و چند نفر دیگر از روحانیان طرفدار امامخمینی، جلسهای را در خانه مهدوی کنی برای تعطیلکردن بازار تهران و تشکر از مردم تهران در برگزاری راهپیمایی تاسوعا و عاشورا و تماس با امامخمینی در [[پاریس]] برگزار کردند.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی، ۱۱/۶۱۳.</ref><br> | با ادامه فعالیتهای سیاسی جلالی خمینی، وی در مرداد ۱۳۵۷ به اتهام اهانت به مقام سلطنت دستگیر و به کمیته مشترک ضد خرابکاری منتقل شد ولی پس از مدت کوتاهی آزاد گردید.<ref>ربانی شیرازی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، ۱۶/۴۵۰.</ref> وی در آذر ۱۳۵۷ در اعلامیهای همراه علمای تهران، مردم را به راهپیمایی در روز [[تاسوعا]] و [[عاشورا]] دعوت کرد.<ref>مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۴۶۷ـ۴۶۹.</ref> بر اساس گزارش [[ساواک]] در ۲۲/۹/۱۳۵۷، جلالی خمینی همراه حسینی بهشتی، مطهری، هاشمی رفسنجانی و چند نفر دیگر از روحانیان طرفدار امامخمینی، جلسهای را در خانه مهدوی کنی برای تعطیلکردن بازار تهران و تشکر از مردم تهران در برگزاری راهپیمایی تاسوعا و عاشورا و تماس با امامخمینی در [[پاریس]] برگزار کردند.<ref>مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی، ۱۱/۶۱۳.</ref><br> | ||
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، با تشکیل کمیته انقلاب، جلالی خمینی از طرف مهدوی کنی فرمانده [[کمیته انقلاب اسلامی]]، به سرپرستی کمیته شرق تهران منصوب شد.<ref>مهدوی کنی، خاطرات، ۲۵۷؛ ناطق نوری، خاطرات، ۱/۱۷۸.</ref> و در ۲۹/۱/۱۳۵۸ امامخمینی در جمع مسئولان کمیته انقلاب اسلامی ازجمله جلالی خمینی، از آنان خواست هوشیار باشند تا زمانی که دولت و | پس از پیروزی انقلاب اسلامی، با تشکیل کمیته انقلاب، جلالی خمینی از طرف مهدوی کنی فرمانده [[کمیته انقلاب اسلامی]]، به سرپرستی کمیته شرق تهران منصوب شد.<ref>مهدوی کنی، خاطرات، ۲۵۷؛ ناطق نوری، خاطرات، ۱/۱۷۸.</ref> و در ۲۹/۱/۱۳۵۸ امامخمینی در جمع مسئولان کمیته انقلاب اسلامی ازجمله جلالی خمینی، از آنان خواست هوشیار باشند تا زمانی که دولت و نیروی انتظامی قدرت نگرفتهاند، کشور جهت خلع سلاح اشخاص فاسد و گروههای اخلالگر به کمیته انقلاب اسلامی نیاز جدی دارد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۷/۳۶ـ۳۷.</ref><br> | ||
در مهر ۱۳۵۸، امامخمینی به درخواست ایرانیانِ مقیم | در مهر ۱۳۵۸، امامخمینی به درخواست ایرانیانِ مقیم [[قطر]]، جلالی خمینی را به عنوان نماینده خود برای رسیدگی و رفع مشکلات و کمبودها و نیز آشناکردن به وظیفه اسلامى و اجتماعى و رفع اختلافات آنان اعزام کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۰/۱۹۰.</ref> جلالی در خرداد ۱۳۶۰ طی حکمی از طرف ایشان به عضویت هیئت نمایندگان در امور [[حج]] انتخاب گردید.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۴/۴۱۰.</ref> وی در ۱۷/۵/۱۳۶۰، هدف عملیات تروریستیِ [[سازمان مجاهدین خلق]] قرار گرفت، اما آسیبی به وی نرسید.<ref>جلالی خمینی، خاطرات ۱۵ خرداد، ۱/۱۷۷.</ref> | ||
==منصب امامت جمعه== | ==منصب امامت جمعه== | ||
امامخمینی نخست در اسفند ۱۳۶۱ جلالی خمینی را به عنوان امامجمعه موقت شهرستان خمین<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۷/۳۴۵.</ref> و در شهریور ۱۳۶۲، به سمت امامجمعه دایم آن شهر منصوب کرد<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۸/۷۶.</ref> و وی تا سال ۱۳۸۲ این سمت را بر عهده داشت | امامخمینی نخست در اسفند ۱۳۶۱ جلالی خمینی را به عنوان امامجمعه موقت شهرستان خمین<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۷/۳۴۵.</ref> و در شهریور ۱۳۶۲، به سمت امامجمعه دایم آن شهر منصوب کرد<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۸/۷۶.</ref> و وی تا سال ۱۳۸۲ این سمت را بر عهده داشت<ref>آیتالله جلالی خمینی، پایگاهاطلاعرسانی.</ref> ایشان در اردیبهشت ۱۳۶۴، جلالی را وکیل خود در زمینهای موروثی پدری در [[خمین|شهر خمین]] قرار داد تا آنها را میان فقرا تقسیم کند و به ملکیت آنان در آورد<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۹/۲۳۲.</ref> با انشعاب برخی روحانیان از تشکل جامعه روحانیت مبارز تهران در فروردین ۱۳۶۷ و شکلگیری [[مجمع روحانیون مبارز]]<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲۱/۲۸.</ref> جلالی خمینی نیز به مجمع روحانیون مبارز تهران پیوست.<ref>سلیمی بنی، مجمع روحانیون مبارز، ۲۷ـ۳۲.</ref> | ||
==امامخمینی از منظر جلالی== | ==امامخمینی از منظر جلالی== | ||
به نظر جلالی خمینی [[زهد]] و [[تقوا|تقوای]] امامخمینی نسبت به دیگر علما چشمگیر بود<ref>جلالی خمینی، پابهپای آفتاب، ۳/۳۵۶.</ref> و ایشان بهدنبال ریاست و شهرت نبود؛<ref>جلالی خمینی، خاطرات ۱۵ خرداد، ۱/۱۷۹.</ref> چنانکه پس از درگذشت [[آیتالله بروجردی|بروجردی]] با مطرحشدن بحث [[مرجعیت]] | به نظر جلالی خمینی [[زهد]] و [[تقوا|تقوای]] امامخمینی نسبت به دیگر علما چشمگیر بود<ref>جلالی خمینی، پابهپای آفتاب، ۳/۳۵۶.</ref> و ایشان بهدنبال ریاست و شهرت نبود؛<ref>جلالی خمینی، خاطرات ۱۵ خرداد، ۱/۱۷۹.</ref> چنانکه پس از درگذشت [[آیتالله بروجردی|بروجردی]] با مطرحشدن بحث [[مرجعیت امامخمینی]]، ایشان با خبرنگاران [[روزنامه کیهان]] و [[روزنامه اطلاعات|اطلاعات]] مصاحبه نکرد و به آنان اجازه نداد که از ایشان به عنوان مرجع تقلید عکس بگیرند و تأکید کرد یک [[طلبه]] بوده و مشغول بحث و درس خود است<ref>جلالی خمینی، خاطرات ۱۵ خرداد، ۱/۱۷۹.</ref> به باور وی، رفتار امامخمینی با اطرافیان خیلی محترمانه بود، اهل عصبانیت نبود و خیلی با رأفت و رحمت برخورد می کرد.<ref>جلالی خمینی، جمهوری اسلامی، ۱۰.</ref><br> | ||
ایشان همانگونه که در زندگی شخصی با دیگران متفاوت بود، در مبارزه نیز با علمای دیگر تفاوتهای بسیاری داشت؛ زیرا اعتراضات و مبارزه دیگران تنها علیه دولت بود، نه شخص محمدرضا پهلوی که بر مردم حکومت میکرد؛ اما امامخمینی از آغاز نهضت و مبارزه خود رأس رژیم را که پهلوی بود هدف قرار داد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱/۱۸۰.</ref> به نظر وی امامخمینی نه تنها عالم و شخصیت دینی بود، بلکه [[خداوند]] ایشان را به عنوان حجت خود در تاریخ به امانت گذاشت تا حقایق را برای مردم روشن کند و[[استبداد]] را بشناساند و از دوش مردم بردارد.<ref>جلالی خمینی، خاطرات ۱۵ خرداد، ۱/۱۷۹.</ref> | ایشان همانگونه که در زندگی شخصی با دیگران متفاوت بود، در مبارزه نیز با علمای دیگر تفاوتهای بسیاری داشت؛ زیرا اعتراضات و مبارزه دیگران تنها علیه دولت بود، نه شخص [[محمدرضا پهلوی]] که بر مردم حکومت میکرد؛ اما امامخمینی از آغاز نهضت و مبارزه خود رأس رژیم را که پهلوی بود هدف قرار داد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱/۱۸۰.</ref> به نظر وی امامخمینی نه تنها عالم و شخصیت دینی بود، بلکه [[خداوند]] ایشان را به عنوان حجت خود در تاریخ به امانت گذاشت تا حقایق را برای مردم روشن کند و [[استبداد]] را بشناساند و از دوش [[مردم]] بردارد.<ref>جلالی خمینی، خاطرات ۱۵ خرداد، ۱/۱۷۹.</ref> | ||
==درگذشت== | ==درگذشت== | ||
جلالی خمینی در تاریخ ۱۴/۱۱/۱۳۹۹ در سن ۸۸ سالگی به دنبال بیماری کرونا درگذشت و در [[حرم امامخمینی]] به خاک سپرده شد.<ref>جمهوری اسلامی، روزنامه؛ ایرنا، جمهوری اسلامی.</ref> از وی دو اثر [[گنجینه اخلاق]] و [[الگوی اسلامی در منظر اسلام ناب]] منتشر شده است. وی همچنین در شرق تهران، حوزه علمیهای تأسیس کرده است | جلالی خمینی در تاریخ ۱۴/۱۱/۱۳۹۹ در سن ۸۸ سالگی به دنبال بیماری کرونا درگذشت و در [[مرقد امامخمینی|حرم امامخمینی]] به خاک سپرده شد.<ref>جمهوری اسلامی، روزنامه؛ ایرنا، جمهوری اسلامی.</ref> از وی دو اثر [[گنجینه اخلاق]] و [[الگوی اسلامی در منظر اسلام ناب]] منتشر شده است. وی همچنین در شرق تهران، حوزه علمیهای تأسیس کرده است<ref>آیتالله جلالی خمینی، پایگاه اطلاعرسانی.</ref> و دو نفر از فرزندان وی درشمار روحانیون میباشند. | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
==پیوند به بیرون== | ==پیوند به بیرون== | ||
* سیداحمد حسینی، «[https://books.khomeini.ir/books/10004/110/ حیدرعلی جلالی خمینی]»، دانشنامه امام | * سیداحمد حسینی، «[https://books.khomeini.ir/books/10004/110/ حیدرعلی جلالی خمینی]»، [[دانشنامه امام خمینی]]، ج۴، ص۱۱۰-۱۱۳. | ||
[[رده:مقالههای آماده ارزیابی]] | [[رده:مقالههای آماده ارزیابی]] |