|
|
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{جعبه اطلاعات شخصیت سیاسی مذهبی
| |
| | عنوان = مرضیه دباغ
| |
| | تصویر = مرضيه دباغ.jpg
| |
| | اندازه تصویر =
| |
| | توضیح تصویر =
| |
| |سرشناسی = فرمانده سپاه پاسداران همدان، نماینده [[مجلس شورای اسلامی ایران]] و عضو هیئت حامل نامه [[امامخمینی]] به [[میخائیل گورباچف|گورباچف]]
| |
| |نام کامل = مرضیه حدیدچی
| |
| |لقب =
| |
| |نسب =
| |
| |زادروز = ۱۳۱۸ش
| |
| |شهر تولد = [[همدان]]
| |
| |کشور تولد = ایران
| |
| |تاریخ درگذشت = ۲۷ آبان ۱۳۹۵ش
| |
| |شهر درگذشت = [[تهران]]
| |
| |کشور درگذشت =
| |
| |آرامگاه = [[مرقد امامخمینی|حرم امامخمینی]]
| |
| |نام همسر = محمدحسن دباغ
| |
| |فرزندان =
| |
| |خویشاوند سرشناس=
| |
| |دین = [[اسلام]]
| |
| |مذهب = [[شیعه]]
| |
| |پیشه =
| |
| |مناصب = فرمانده سپاه پاسداران همدان، نماینده [[مجلس شورای اسلامی ایران]]
| |
| |پس از =
| |
| |پیش از =
| |
| |اساتید =
| |
| |شاگردان =
| |
| |تالیفات = پرواز با نور، خاطرات مرضیه حدیدچی، خواهر طاهره
| |
| |وبگاه رسمی =
| |
| |امضا =
| |
| }}
| |
| '''مرضیه دباغ'''، مبارز سیاسی، فرمانده سپاه پاسداران همدان، نماینده [[مجلس شورای اسلامی ایران]] و عضو هیئت حامل [[نامه امامخمینی به گورباچف]].
| |
| ==زندگینامه و تحصیلات==
| |
| مرضیه حدیدچی، معروف به مرضیه دباغ، در سال ۱۳۱۸ در خانوادهای متوسط و مذهبی در [[همدان]] به دنیا آمد.<ref>مرادحاصلی خامنه، تاریخ شفاهی مبارزات سیاسی زنان مسلمان (۴۲ ـ ۵۷)، ۶۳.</ref> به علت آزادمردی [[محمدحسن دباغ]]، شوهر وی، مرضیه نام خانوادگیاش را از حدیدچی به دباغ تغییر داد. پدر او، علیپاشا حدیدچی که تا پایه ششم درس خوانده بود و معلومات حوزوی نیز داشت، برای جوانان و خویشاوندان جلسات درس و بحث مذهبی برگزار میکرد و به کتابفروشی اشتغال داشت.<ref>حدیدچی، پرواز با نور، ۷۳؛ حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۱۹.</ref> فاطمه احمدی مادر مرضیه نیز که اصالتاً [[تهران|تهرانی]] و از سواد قرآنی برخوردار بود، در خانه، جلسات قرآن برگزار میکرد.<ref>حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۲۰.</ref>
| |
|
| |
|
| از اتفاقات دوران خردسالی دباغ، ورود نیروهای متفقین به همدان در دوران جنگ جهانی دوم است که موجب شد خانواده او برای مصونیت، شهر را ترک و به باغی در خارج شهر نقل مکان کنند.<ref>حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۲۱؛ حدیدچی، خواهر طاهره، ۷ ـ ۸.</ref> او تحصیل را از مکتبخانهای در همدان آغاز کرد و به دلیل دختربودن، از پدر خود تنها اجازه خواندن داشت، نه نوشتن؛ بنابراین با استفاده از بریدههای کاغذ صحافی پدر، به نوشتن اقدام کرد.<ref>حدیدچی، پرواز با نور، ۷۶؛ حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۲۵.</ref> فضای فرهنگی جامعه آن روز [[ایران]] مانع از رفتن وی به مکتبخانه شد؛ به همین دلیل [[قرآن]]، [[نهج البلاغه]] و [[مفاتیح الجنان]] را نزد پدر خواند.<ref>حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۲۶؛ مرادحاصلی خامنه، تاریخ شفاهی مبارزات سیاسی زنان مسلمان (۴۲ ـ ۵۷)، ۷۰.</ref> وی در چهاردهسالگی با محمدحسن دباغ که پانزده سال از او بزرگتر بود، ازدواج کرد و به دلیل شغل همسرش که تجارت بود، در آبان ۱۳۳۳ به تهران مهاجرت کرد.<ref>حدیدچی، پرواز با نور، ۷۸ ـ ۷۹.</ref> شوهر وی با حضور در بازار و خواندن اعلامیهها و بیانیهها به مبارزه سیاسی علاقهمند شد و همراه با بازاریان تهران نزد سیدابوالقاسم کاشانی {{ببینید|سیدابوالقاسم کاشانی}} حضور مییافت و در [[۱۵ خرداد ۱۳۴۲ش|واقعه ۱۵ خرداد]] میان مبارزان نامهرسانی میکرد.<ref>حدیدچی، طرحی از یک زندگی انقلابی، ۲۷/۳۲۹.</ref>
| | '''در جستجوی راه از کلام امام'''، مجموعهای موضوعی شامل بخشی از دیدگاهها و مطالب امامخمینی؛ فارسی. |
| | |
| دباغ در حالیکه سه فرزند داشت، نزد آقاکمال مرتضوی در تهران خیابان خراسان درسهای مقدماتی [[حوزههای علمیه|حوزه]] را فرا گرفت.<ref>حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۳۱.</ref> سپس درسهای فقه، اصول و [[اخلاق]] را نزد علی خوانساری خواند و به تدریس سطوح پایینتر نیز مشغول شد.<ref>حدیدچی، پرواز با نور، ۹۰؛ مرادحاصلی خامنه، تاریخ شفاهی مبارزات سیاسی زنان مسلمان (۴۲ ـ ۵۷)، ۷۱.</ref> وی پس از درگذشت [[سیدحسین بروجردی]] در فروردینماه ۱۳۴۰ در تعیین [[مرجعیت]] و در قضیه [[انجمنهای ایالتی و ولایتی|لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی]] در سال ۱۳۴۱ با [[امامخمینی]] آشنا شد.<ref>حدیدچی، خواهر طاهره، ۱۷؛ حدیدچی، پرواز با نور، ۹.</ref> وی به یاری همسر خود در پخش اعلامیههای امامخمینی درباره انجمنهای ایالتی و ولایتی، وارد فعالیتهای سیاسی شد؛<ref>حدیدچی، پرواز با نور، ۹؛ مرادحاصلی خامنه، تاریخ شفاهی مبارزات سیاسی زنان مسلمان (۴۲ ـ ۵۷)، ۱۳۵.</ref> اما دوست داشت ایشان را از نزدیک ببیند. پس از آزادی امامخمینی در سال ۱۳۴۲ نخستین بار در [[قم]] ایشان را ملاقات کرد که مایه تحول زیاد وی شد.<ref>حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۴۰؛ حدیدچی، پرواز با نور، ۱۰.</ref>
| |
| | |
| دباغ که به دلیل نقل مکان مجدد از درس استاد دور افتاده بود، به توصیه همسر خود، برای ادامه تحصیل حوزوی به نزد سیدمحمدرضا سعیدی؛ از شاگردان امامخمینی، {{ببینید|سیدمحمدرضا سعیدی}} در مسجد موسیبنجعفر(ع) واقع در [[تهران]] میدان خراسان رفت.<ref>حدیدچی، پرواز با نور، ۹۱؛ رنجبر، عروج از زندان (زندگی و مبارزات شهید آیتالله سعیدی)، ۱۶۰.</ref> سعیدی زمینههای ارتباط وی را با روحانیان قم ازجمله [[حسینعلی منتظری]]، [[عبدالرحیم ربانی شیرازی]] و [[محمد منتظری]] فراهم کرد.<ref>مرادحاصلی خامنه، تاریخ شفاهی مبارزات سیاسی زنان مسلمان (۴۲ ـ ۵۷)، ۶۳.</ref> این ارتباطات، دباغ را مستقیماً به عرصه مبارزه کشاند. تکثیر و توزیع اعلامیهها و فتواهای امامخمینی که از [[نجف]] میرسید، در تهران و دیگر شهرستانها و نیز رونویسی و تکثیر جزوه «ولایت فقیه» امامخمینی، همچنین برگزاری اردوهای مختلف بانوان در خارج از شهر ازجمله فعالیتهای دباغ بود.<ref>حدیدچی، خواهر طاهره، ۳۰ ـ ۳۱؛ رنجبر، عروج از زندان (زندگی و مبارزات شهید آیتالله سعیدی)، ۱۵۸ ـ ۱۵۹.</ref>
| |
| ==دوران مبارزه==
| |
| پس از دستگیری و شهادت سعیدی در خرداد سال ۱۳۴۹ به دست رژیم پهلوی، مرضیه دباغ با مسافرت به شهرهای مختلف به شناسایی افراد و تشکیل پایگاه مبارزه پرداخت؛<ref>مرادحاصلی خامنه، تاریخ شفاهی مبارزات سیاسی زنان مسلمان (۴۲ ـ ۵۷)، ۱۳۸ ـ ۱۳۹؛ حدیدچی، پرواز با نور، ۳۳.</ref> وی در یکی از این سفرها که به دیدار همسر خود در دزفول رفته بود، به دعوت یکی از درجهداران نیروی هوایی، به مدت دوازده روز در خانه نظامیان سخنرانی کرد.<ref>حدیدچی، پرواز با نور، ۲۸؛ حدیدچی، خواهر طاهره، ۵۵.</ref> وی توانست با برخی دانشجویان مبارز [[دانشگاه صنعتی شریف]] (آریامهر)، دانشگاه علم و صنعت و دانشگاه شهید بهشتی (ملی) ارتباط برقرار کند و به یاری آنها پایگاههای تشکیلاتی در شمال (تنکابن)، جنوب (آغاجاری) و غرب (همدان) کشور دایر کند. وی در سال ۱۳۵۱ به هدف افزودن پایگاهها و خانههای امن برای مبارزان، طرح ازدواج مبارزان را به اجرا درآورد؛ چنانکه پس از شکلگیری هر ازدواجی، پایگاهی برای مبارزان فراهم میشد.<ref>حدیدچی، پرواز با نور، ۳۴؛ حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۶۰ و ۶۲.</ref>
| |
| | |
| دباغ برای معالجه بیماری قلبی فرزندش سفری به [[انگلیس|انگلستان]] کرد. این سفر فرصتی برای وی فراهم آورد که با اتحادیه [[انجمنهای اسلامی دانشجویان اروپا و امریکا]] آشنا شود.<ref>حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۶1 و ۶۲.</ref> این فعالیتها تحت نظر و تعقیب سازمان اطلاعات و امنیت کشور ([[ساواک]]) قرار گرفت و سرانجام وی در سال ۱۳۵۲ دستگیر و به دلیل سکوت در بازجوییها، متحمل [[شکنجه|شکنجههای]] فراوانی شد؛<ref>حدیدچی، پرواز با نور، ۳۸؛ مرادحاصلی خامنه، تاریخ شفاهی مبارزات سیاسی زنان مسلمان (۴۲ ـ ۵۷)، ۲۲۲ ـ ۲۲۳.</ref> اما ساواک به دستگیری و شکنجه او بسنده نکرد و دختر وی «[[رضوانه دباغ|رضوانه دبّاغ]]» را به علت جمعآوری اخبار، اشعار و سرودهایی که از رادیو مبارزان در عراق برای بزرگداشت شهدا پخش میشد، دستگیر و در کنار مادرش شکنجه کرد.<ref>حدیدچی، پرواز با نور، ۳۸ ـ ۴۱.</ref> شکنجه دختر چهاردهساله وی نیز نتوانست سکوت او را بشکند.<ref>حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۷۴ ـ ۸۰.</ref> سرانجام به دلیل عفونیشدن زخمهای ناشی از شکنجه، مرضیه دباغ با دستور [[نعمتالله نصیری]]، رئیس ساواک، برای مداوا از زندان آزاد شد.<ref>حدیدچی، پرواز با نور، ۷۴؛ حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۸۳ ـ ۸۵.</ref>
| |
| | |
| دباغ چهار ماه بعد در حالیکه پس از چندین عمل جراحی رو به بهبود بود، دوباره با اعتراف یکی از مبارزان علیه وی دستگیر شد و پس از تحمل شکنجههای بسیار به زندان قصر منتقل شد.<ref>حدیدچی، پرواز با نور، ۴۴.</ref> در این دوره با بسیاری از فعالان سیاسی آشنا شد.<ref>حدیدچی، پرواز با نور، ۴۴ ـ ۴۵؛ مرادحاصلی خامنه، تاریخ شفاهی مبارزات سیاسی زنان مسلمان (۴۲ ـ ۵۷)، ۲۴۹.</ref> وی در اینجا وانمود میکرد یک زن عامی و بیسواد است<ref>حدیدچی، پرواز با نور، ۴۵.</ref> و مأموران زندان، دباغ را مجبور به آموختن خواندن و نوشتن کردند؛ ولی بیماری عفونی ناشی از شکنجه جدید در زندان ادامه یافت تا جایی که همسلولیهای غیر مذهبیاش حاضر به همنشینی با وی نبودند.<ref>حدیدچی، پرواز با نور، ۴۵.</ref> سرانجام برخی از همسلولیهای او با ارسال نامهای به [[بنیاد فرح پهلوی]]، وضعیت او را شرح دادند.<ref>مرادحاصلی خامنه، تاریخ شفاهی مبارزات سیاسی زنان مسلمان (۴۲ ـ ۵۷)، ۲۵۳؛ حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۱۰۰.</ref> دباغ از شدت عفونیشدن زخمها به حالت اغما افتاد و پس از معاینه پزشکان خارج از زندان، بیماری او سرطان پیشرفته پوست تشخیص داده شد. کمیسیون پزشکی نیز این نظر را تأیید کرد؛<ref>حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۱۰۰.</ref> از اینرو دادگاه که در جلسات پیشین، وی را به پانزده سال حبس محکوم کرده بود، در دادگاه سوم، حبس را به یک سال و چهار ماه، یعنی زمانی که طی شده بود، تقلیل داد و او از زندان آزاد شد.<ref>حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۱۰۱.</ref>
| |
| | |
| پس از آزادی و سه ماه درمان، نشانههای سلامت در دباغ دیده شد؛ اما دستگیری یکی از مبارزان با اتومبیل پر از مواد منفجره و اعتراف او به تصور اینکه دباغ هنوز در زندان است، وی را ناچار به ترک کشور کرد.<ref>حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۱۰۵ ـ ۱۰۶؛ حدیدچی، خواهر طاهره، ۷۹ ـ ۸۰.</ref> دباغ در حالیکه هشت فرزند داشت، با گذرنامه جعلی، همراه فردی نابینا در سال ۱۳۵۳ عازم انگلستان شد. در لندن پس از مدتی اقامت در هتل هندی و کار در هتل برای امرار معاش، با جلسات سخنرانی [[عبدالکریم سروش]] آشنا شد.<ref>حدیدچی، پرواز با نور، ۴۶؛ حدیدچی، خواهر طاهره، ۸۰ ـ ۸۱.</ref>
| |
| | |
| او پس از سه ماه اقامت در لندن به همراه [[محمد منتظری]] عازم [[سوریه]] شد.<ref>حدیدچی، خواهر طاهره، ۸۱.</ref> در سوریه که پایگاه اصلی گروه منتظری بود، دباغ با افرادی، چون [[سیدمحمد غرضی]]، [[سیدسراجالدین موسوی]]، [[ناصر آلادپوش]] و [[علی جنتی]] همراه شد و برنامههایی مانند [[حج|سفر حج]] و تبلیغ اندیشه [[امامخمینی]] را طراحی و اجرا کرد.<ref>حدیدچی، پرواز با نور، ۴۶؛ محتشمیپور، خاطرات سیاسی، ۱۸۹/۲ ـ ۱۹۰؛ طاهری و رجبی، شهید محمد منتظری به روایت اسناد ساواک، ۴۲ ـ ۴۳.</ref> وی یک بار با گذرنامه جعلی و هویتی لیبیایی به [[عربستان]] رفت<ref>حدیدچی، پرواز با نور، ۴۶.</ref> و پس از بازگشت به عنوان نماینده گروه منتظری برای دیدار با امامخمینی به [[نجف|نجف اشرف]] عزیمت کرد و ضمن دیدار با ایشان، به شرح عملکرد گروه و مشکلات پیش رو پرداخت<ref>حدیدچی، پرواز با نور، ۴۶؛ حدیدچی، خواهر طاهره، ۸۲.</ref> وی به درخواست امامخمینی، از شرایط زندان و شکنجههای ساواک گفت. او در این دیدار از امامخمینی برای ماندن یا بازگشت به ایران کسب تکلیف کرد. ایشان نیز از وی خواست تا تغییر شرایط بماند.<ref>حدیدچی، پرواز با نور، ۱۳؛ حدیدچی، خواهر طاهره، ۸۲؛ حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۱۱۷ ـ ۱۱۸.</ref>
| |
| | |
| دباغ پس از ۴۵ روز اقامت در [[عراق]] با دریافت اجازه از امامخمینی برای طی دورههای جنگی چریکی در [[لبنان]]، عازم [[سوریه]] و لبنان شد و در یکی از پایگاههای [[سازمان آزادیبخش فلسطین]] به آموزش نظامی پرداخت<ref>حدیدچی، پرواز با نور، ۴۶؛ جنتی، خاطرات علی جنتی، ۱۲۲ ـ ۱۲۳.</ref> و در چند عملیات نامنظم علیه [[اسرائیل]] شرکت کرد.<ref>حدیدچی، پرواز با نور، ۴۶.</ref> او در لبنان با [[امامموسی صدر]] و [[مصطفی چمران]] نیز آشنا شد و پس از این تاریخ میان دو کشور سوریه و لبنان در تردد بود و گاه آموزش نظامی زنان مبارزی که با این هدف به لبنان میآمدند، به وی واگذار میشد.<ref>حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۱۱۹ ـ ۱۲۰ و ۱۳۲؛ مرادحاصلی خامنه، تاریخ شفاهی مبارزات سیاسی زنان مسلمان (۴۲ ـ ۵۷)، ۱۴۷.</ref> اسمهای مستعار او در طول مبارزه خواهر طاهره، دباغ و زینت احمدی نیلی بود.<ref>حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۱۵.</ref>
| |
| | |
| ازجمله فعالیتهای دباغ به همراه گروه منتظری، شرکت در راهپیمایی اعتراضآمیز لندن به مناسبت بزرگداشت [[علی شریعتی]] در تابستان ۱۳۵۶ و برنامه اعتصاب غذای گسترده در کلیسای «سنماری» در پاریس است که در مهر ۱۳۵۶ و در اعتراض به افزایش دستگیریها و شکنجه [[حکومت پهلوی|رژیم پهلوی]] برگزار شد.<ref>طاهری و رجبی، شهید محمد منتظری به روایت اسناد ساواک، ۴۴ ـ ۴۵ و ۴۹؛ محتشمیپور، خاطرات سیاسی، ۲۴۹/۲.</ref> دباغ پس از خبر درگذشت مشکوک [[سیدمصطفی خمینی]]، با تبلیغ اینکه او مسموم شده و ضربهای سنگین به نهضت مردمی وارد شدهاست، در برگزاری تظاهرات علیه رژیم پهلوی در لندن در آبان ۱۳۵۶ نقش داشت.<ref>حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۱۴۷ ـ ۱۴۸.</ref>
| |
| ==پیوستن به امامخمینی در پاریس==
| |
| پس از هجرت [[امامخمینی]] به [[پاریس]]، دباغ نیز به ایشان پیوست و ضمن انجام امور داخلی خانه امامخمینی، حفاظت از ایشان را به عهده گرفت.<ref>جنتی، خاطرات علی جنتی، ۱۵۶؛ مرادحاصلی خامنه، تاریخ شفاهی مبارزات سیاسی زنان مسلمان (۴۲ ـ ۵۷)، ۱۵۳.</ref> او پشت در اتاق امامخمینی میخوابید. نامهها و مرسولات پستی ایشان را میگشود تا اگر توطئهای در این قالب صورت گرفته باشد، خنثی شود.<ref>حدیدچی، پرواز با نور، ۱۴.</ref> در ۱۰ بهمن ۱۳۵۷، خبرنگاری اصرار داشت به امامخمینی نزدیک شود که وی با او درگیر شد و بر اثر حرکات فیزیکی و فشار عصبی بیهوش<ref>حدیدچی، پرواز با نور، ۱۴ ـ ۱۵؛ حدیدچی، خواهر طاهره، ۹۲ ـ ۹۳.</ref> و به بیمارستان منتقل شد و مدتی تحت درمان قرار گرفت. در بازگشت امامخمینی به دستور ایشان مبنی بر حضورنیافتن زنان در پرواز، دباغ در [[نوفل لوشاتو]] ماند و پس از پیروزی [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب اسلامی]] در ۲۸ بهمن ۱۳۵۷ به [[ایران]] بازگشت.<ref>حدیدچی، طرحی از یک زندگی انقلابی، ۲۶؛ حدیدچی، پرواز با نور، ۱۶ و ۱۹.</ref>
| |
| ==مسئولیتها و فعالیتها==
| |
| دباغ پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به دلیل سابقه در آموزشهای نظامی و رزمی، در تشکیل [[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی]] نقشی اساسی ایفا کرد.<ref>حدیدچی، پرواز با نور، ۵۱.</ref> او به حکم [[جواد منصوری]]، نخستین فرمانده سپاه، همراه با [[حسن لاهوتی]]، نماینده امامخمینی در سپاه، مأموریت یافت تا به تشکیل سپاه غرب کشور اقدام کنند.<ref>حدیدچی، پرواز با نور، ۵۱؛ حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۱۸۴.</ref> وی پس از راهاندازی سپاه و تشکیلات مرکزی در کردستان، فرماندهی سپاه همدان را از سال ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۱ به عهده گرفت.<ref>جمهوری اسلامی، ۱۳۷۷/۱۱/۴؛ حدیدچی، پرواز با نور، ۵۲.</ref> وی در شهر [[همدان]] در مبارزه با شورشها و آشوبطلبیهای فرقههای ضد انقلاب و دموکراتها و قاچاقچیان اسلحه و مواد مخدر حضوری مستقیم داشت و دو بار از توطئه سوء قصد جان سالم بهدربرد.<ref>حدیدچی، پرواز با نور، ۵۲ ـ ۵۳؛ حدیدچی، خاطرات مرضیه حدیدچی، ۲۳۱ ـ ۲۳۲.</ref>
| |
| | |
| او در سال ۱۳۶۱ طی عملیات گشت و شناسایی در غرب کشور، بر اثر اصابت ترکش خمپاره از ناحیه پا مجروح شد. پس از آن با کنارهگیری از فرماندهی سپاه همدان، مسئولیت بسیج خواهران در تهران را پذیرفت.<ref>حدیدچی، خواهر طاهره، ۱۰۸؛ حدیدچی، پرواز با، ۵۳.</ref> وی از طرف گروههای موسوم به چپ در انتخابات دوره دوم و سوم مجلس شورای اسلامی در حوزه تهران شرکت کرد و به مجلس راه یافت و در هر دو دوره عضو کمیسیون اصل نود بود.<ref>آقایی و بسطامی، مجلس شورای اسلامی، دوره دوم، ۴۸؛ جهانمحمدی، مجلس شورای اسلامی، دوره سوم، ۳۳۱.</ref> وی در [[جمعیت زنان جمهوری اسلامی ایران]] که از سال ۱۳۶۵ به دبیرکلی [[زهرا مصطفوی]] فرزند [[امامخمینی]] تأسیس شد، به عنوان قائممقام فعالیت کردهاست.<ref>شادلو، اطلاعاتی درباره احزاب و جناحهای سیاسی ایران امروز، ۴۹۴.</ref>
| |
| ==ابلاغ نامه امامخمینی به گورباچف==
| |
| امامخمینی در ۱۱ بهمن ۱۳۶۷ دباغ را در هیئتی به ریاست [[عبدالله جوادی آملی]] و عضویت [[محمدجواد اردشیر لاریجانی]]، برای ابلاغ نامه خود به میخائیل گورباچف، رهبر [[شوروی|اتحاد جماهیر شوروی]]، مبنی بر دعوت به مطالعه [[اسلام]]، به مسکو فرستاد<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲۲۰/۲۱ ـ ۲۲۶.</ref> {{ببینید|میخائیل گورباچف}} هنگام ورود آنان، گورباچف به دستدادن با اعضای هیئت اقدام کرد؛ اما دباغ از دستدادن خودداری کرد و در اقدامی مشابه با گورباچف هنگام خداحافظی، این بار دباغ چادر خود را روی دست کشید و با دست پوشیده دست داد.<ref>حدیدچی، پرواز با نور، ۶۴ ـ ۶۵.</ref>
| |
| ==درگذشت==
| |
| دباغ پس از دورهای بیماری در ۱۳۹۵/۸/۲۷ در ۷۷سالگی درگذشت و پس از تشییع جنازه در [[مرقد امامخمینی|حرم امامخمینی]] بهخاک سپرده شد.<ref>شرق، ۱۳۹۵/۸/۲۹، ۱۹</ref> خاطرات چندی از دباغ در قالب کتابهایی، مانند پرواز با نور، خاطرات مرضیه حدیدچی و خواهر طاهره و گفتگو با نشریات منتشر شدهاست.
| |
|
| |
|
| ==پانویس== | | ==پانویس== |
خط ۶۹: |
خط ۷: |
| ==منابع== | | ==منابع== |
| {{منابع}} | | {{منابع}} |
| * آقایی جیرهنده، عباس و رضا بسطامی، مجلس شورای اسلامی، دوره دوم، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
| | * امامخمینی، سیدروحالله، در جستجوی راه از کلام امام، تهران، امیرکبیر، چاپ اول، ۱۳۶۱ ـ ۱۳۶۳ش |
| * امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش. | | * شیرازی، علی، کتابشناسی توصیفی، سیری در آثار ارزشمند امامخمینی، مجله معرفت، شماره ۳۱، ۱۳۷۸ش. |
| * جمهوری اسلامی، روزنامه، ۴/۱۱/۱۳۷۷ش. | |
| * جنتی، علی، خاطرات علی جنتی، تدوین سعید فخرزاده، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
| |
| * جهانمحمدی، رضا، مجلس شورای اسلامی، دوره سوم، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
| |
| * حدیدچی (دباغ)، مرضیه، پرواز با نور، دو روایت از زندگی خانم مرضیه حدیدچی (دباغ)، به کوشش عالیه شفیعی، تهران، عروج، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
| |
| * حدیدچی (دباغ)، مرضیه، خاطرات مرضیه حدیدچی، به کوشش محسن کاظمی، تهران، سوره مهر، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
| |
| * حدیدچی (دباغ)، مرضیه، خواهر طاهره، خاطرات مرضیه حدیدچی (دباغ)، به کوشش رضا رئیسی، تهران، عروج، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
| |
| * حدیدچی (دباغ)، مرضیه، طرحی از یک زندگی انقلابی، مجله پاسدار اسلام، شماره ۳۲۹، ۱۳۸۸ش.
| |
| * رنجبر، مقصود، عروج از زندان (زندگی و مبارزات شهید آیتالله سعیدی)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
| |
| * شادلو، عباس، اطلاعاتی درباره احزاب و جناحهای سیاسی ایران امروز، تهران، شادلو، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
| |
| * شرق، روزنامه، ۲۹/۸/۱۳۹۵ش.
| |
| * طاهری، حجتالله و شهربانو رجبی، شهید محمد منتظری به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
| |
| * محتشمیپور، سیدعلیاکبر، خاطرات سیاسی، تهران، خانه اندیشه جوان، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
| |
| * مرادحاصلی خامنه، اعظم، تاریخ شفاهی مبارزات سیاسی زنان مسلمان (۴۲ ـ ۵۷)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
| |
| {{پایان}} | | {{پایان}} |
| ==پیوند به بیرون== | | ==پیوند به بیرون== |
| پروینسادات قوامی، [https://books.khomeini.ir/books/10005/336/ دانشجویان]، دانشنامه امامخمینی، ج۵، ص۳۳۶–۳۴۱.
| | محمدحسن موحدی، [https://books.khomeini.ir/books/10005/341/ دانشجویان]، دانشنامه امامخمینی، ج۵، ص۳۴۱–۳۴۲. |