پرش به محتوا

کاربر:Salar/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(اصلاح نویسه‌های عربی، اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
در برخی آموزه‌های اسلامی به هنر زیبای خط توجه شده و خوشنویسی مورد تأیید و تشویق قرار گرفته‌است؛ چنان‌که روایاتی درباره شیوه نگارش برخی حروف و کلمات و جملات مانند «بسم الله الرحمن الرحیم» نیز وارد شده‌است (← شهید ثانی، ۳۴۹ ـ ۳۵۱)؛ حتی گفته شده خوشنویسی به سبب رمز و راز حروف قدسی، از تقدس ویژه‌ای در هنر اسلامی برخوردار است (بلخاری، ۱۱۰) (← مقاله هنر). در ادوار مختلف تاریخ اسلام نیز علما درباره خط خوش، نظر مثبتی داشته‌اند (رسولی و همکاران، ۴۱). در تاریخ ایران پس از اسلام، خوشنویسان ایرانی، افزون بر خط‌هایی که خاستگاه خط کوفی داشتند، مانند نسخ و ثلث، خط‌های تعلیق و شکسته تعلیق، نستعلیق و شکسته نستعلیق را پدیدآوردند (مرادی، ۷۱). خط نستعلیق، که به سرعت در تمام سرزمین‌های اسلامی رواج یافت، ترکیبی از نسخ و تعلیق است و گفته شده شاعرانه‌ترین خط اسلامی است که لطافت و استحکام را یک‌جا در خود جمع کرده‌است (همان).  
در برخی آموزه‌های اسلامی به هنر زیبای خط توجه شده و خوشنویسی مورد تأیید و تشویق قرار گرفته‌است؛ چنان‌که روایاتی درباره شیوه نگارش برخی حروف و کلمات و جملات مانند «بسم الله الرحمن الرحیم» نیز وارد شده‌است (← شهید ثانی، ۳۴۹ ـ ۳۵۱)؛ حتی گفته شده خوشنویسی به سبب رمز و راز حروف قدسی، از تقدس ویژه‌ای در هنر اسلامی برخوردار است (بلخاری، ۱۱۰) (← مقاله هنر). در ادوار مختلف تاریخ اسلام نیز علما درباره خط خوش، نظر مثبتی داشته‌اند (رسولی و همکاران، ۴۱). در تاریخ ایران پس از اسلام، خوشنویسان ایرانی، افزون بر خط‌هایی که خاستگاه خط کوفی داشتند، مانند نسخ و ثلث، خط‌های تعلیق و شکسته تعلیق، نستعلیق و شکسته نستعلیق را پدیدآوردند (مرادی، ۷۱). خط نستعلیق، که به سرعت در تمام سرزمین‌های اسلامی رواج یافت، ترکیبی از نسخ و تعلیق است و گفته شده شاعرانه‌ترین خط اسلامی است که لطافت و استحکام را یک‌جا در خود جمع کرده‌است (همان).  


خط امام‌خمینی: امام‌خمینی آموزش خط را از کودکی آغاز کرد. ایشان خط و هنر خوشنویسی را پیش آقاحمزه محلاتی در مدرسه جدید احمدیه آموخت (روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۱/۳۹؛ بابایی، ۲۴۸). ایشان همچنین خط نستعلیق را نزد برادر خود سیدمرتضی پسندیده (← مقاله پسندیده، سیدمرتضی)، مشق می‌کرد (پسندیده، ۲۱۷) که استاد این خط بود و خود افزون بر آموزش خط در تهران از میرزایحیی‌خان (همان، ۵۱)، در اصفهان خط میرعماد را آموزش دیده بود (بروجردی) (← مقاله استادان امام‌خمینی). پس از مدتی آموزش، خط امام‌خمینی بسیار شبیه خط برادر خود شد؛ به‌گونه‌ای که تشخیص آنها از هم مشکل بود؛ از همین رو پسندیده از ایشان خواست که خط خود را تغییر دهد (همان).
== خط امام‌خمینی ==
امام‌خمینی آموزش خط را از کودکی آغاز کرد. ایشان خط و هنر خوشنویسی را پیش آقاحمزه محلاتی در مدرسه جدید احمدیه آموخت (روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۱/۳۹؛ بابایی، ۲۴۸). ایشان همچنین خط نستعلیق را نزد برادر خود سیدمرتضی پسندیده (← مقاله پسندیده، سیدمرتضی)، مشق می‌کرد (پسندیده، ۲۱۷) که استاد این خط بود و خود افزون بر آموزش خط در تهران از میرزایحیی‌خان (همان، ۵۱)، در اصفهان خط میرعماد را آموزش دیده بود (بروجردی) (← مقاله استادان امام‌خمینی). پس از مدتی آموزش، خط امام‌خمینی بسیار شبیه خط برادر خود شد؛ به‌گونه‌ای که تشخیص آنها از هم مشکل بود؛ از همین رو پسندیده از ایشان خواست که خط خود را تغییر دهد (همان).


در گذشته که خودکار و روان‌نویس رایج نبود، امام‌خمینی گفته شده با قلم فرانسه ـ یک مورد تصویر مؤید آن است ـ و پیش از آن با قلم نی می‌نوشت و نمونه‌های خطی ایشان در آن دوران مانند حواشی فصوص الحکم و مصباح الانس، از زیبایی و اتقان برخوردار است. ایشان در خط، به‌ویژه خط ریزِ نستعلیق و شکسته استاد بود و اغلب با خط شکسته نستعلیق می‌نوشت و دستخط ایشان دارای پختگی و زیبایی است (رحیمیان، حدیث رویش، ۱۷۰). ایشان در سال‌های بعد از خودکار استفاده نمی‌کرد و با قلم روان‌نویس می‌نوشت (بروجردی).
در گذشته که خودکار و روان‌نویس رایج نبود، امام‌خمینی گفته شده با قلم فرانسه ـ یک مورد تصویر مؤید آن است ـ و پیش از آن با قلم نی می‌نوشت و نمونه‌های خطی ایشان در آن دوران مانند حواشی فصوص الحکم و مصباح الانس، از زیبایی و اتقان برخوردار است. ایشان در خط، به‌ویژه خط ریزِ نستعلیق و شکسته استاد بود و اغلب با خط شکسته نستعلیق می‌نوشت و دستخط ایشان دارای پختگی و زیبایی است (رحیمیان، حدیث رویش، ۱۷۰). ایشان در سال‌های بعد از خودکار استفاده نمی‌کرد و با قلم روان‌نویس می‌نوشت (بروجردی).
خط ۱۵۰: خط ۱۵۱:
منتظری خود به‌رغم اینکه انتساب دستخط نامه به امام‌خمینی را نفی کرده‌است، برخلاف برخی تشکیک‌ها و استبعادها، نتوانسته اصل صدور محتوای آن را از سوی ایشان به صورت قطعی رد کند و این امکان را مطرح کرده‌است که با املای امام‌خمینی نوشته شده‌است (همان). افزون بر آنچه که به صورت کلی درباره رویه موجود در نگارش نوشته‌های امام‌خمینی گفته شد و اعتماد بسیار فراوانی که ایشان بارها درباره فرزند خود، سیداحمد خمینی نشان داده‌است، نیز اعتبار شرعی و حقوقی مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی در اعلام درستی و نادرستی انتساب مطالب به امام‌خمینی، بخشی از دلایل یا شواهد درستی انتساب نامه ۶ فروردین به امام‌خمینی اینهاست:
منتظری خود به‌رغم اینکه انتساب دستخط نامه به امام‌خمینی را نفی کرده‌است، برخلاف برخی تشکیک‌ها و استبعادها، نتوانسته اصل صدور محتوای آن را از سوی ایشان به صورت قطعی رد کند و این امکان را مطرح کرده‌است که با املای امام‌خمینی نوشته شده‌است (همان). افزون بر آنچه که به صورت کلی درباره رویه موجود در نگارش نوشته‌های امام‌خمینی گفته شد و اعتماد بسیار فراوانی که ایشان بارها درباره فرزند خود، سیداحمد خمینی نشان داده‌است، نیز اعتبار شرعی و حقوقی مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی در اعلام درستی و نادرستی انتساب مطالب به امام‌خمینی، بخشی از دلایل یا شواهد درستی انتساب نامه ۶ فروردین به امام‌خمینی اینهاست:


۱. تلازم دو نامه ۶ و ۸ فروردین: مقایسه دستخط نامه ۸ فروردین امام‌خمینی که همان زمان از رسانه‌ها نیز پخش شده‌است، با دستخط نامه نخست، به‌روشنی نشان می‌دهد که یک نفر نوشته‌است و اگر به فرض، این نامه مانند برخی نامه‌ها و پیام‌های امام‌خمینی با املای ایشان یا نوشتن اولیه و با پاکنویس‌کردن دیگران و سپس امضای خود ایشان باشد، نامه دوم نیز همین گونه است و میزان اعتبار هر دو نامه از نظر انتساب‌داشتن و نداشتن دستخط آن به دستخط امام‌خمینی یکسان است و این امر در اصل اعتبار و اصل صدور آن از امام‌خمینی هیچ خدشه‌ای نمی‌رساند؛ با این حال و به‌رغم اینکه خود منتظری درباره نامه دوم تردید نکرده‌است، نامه دوم نیز در عنوان موجود در خاطرات وی، با قید «منسوب» به امام‌خمینی موصوف شده‌است و این تناقضی آشکار است. ملاحظه دستخط نامه ۲۶ فروردین امام‌خمینی به نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز درباره برخورد با منتظری و برکناری وی (صحیفه، ۲۱/۳۵۰) به‌روشنی نشان می‌دهد که این سه نامه از نظر دستخط یکسان است.
'''۱. تلازم دو نامه ۶ و ۸ فروردین''': مقایسه دستخط نامه ۸ فروردین امام‌خمینی که همان زمان از رسانه‌ها نیز پخش شده‌است، با دستخط نامه نخست، به‌روشنی نشان می‌دهد که یک نفر نوشته‌است و اگر به فرض، این نامه مانند برخی نامه‌ها و پیام‌های امام‌خمینی با املای ایشان یا نوشتن اولیه و با پاکنویس‌کردن دیگران و سپس امضای خود ایشان باشد، نامه دوم نیز همین گونه است و میزان اعتبار هر دو نامه از نظر انتساب‌داشتن و نداشتن دستخط آن به دستخط امام‌خمینی یکسان است و این امر در اصل اعتبار و اصل صدور آن از امام‌خمینی هیچ خدشه‌ای نمی‌رساند؛ با این حال و به‌رغم اینکه خود منتظری درباره نامه دوم تردید نکرده‌است، نامه دوم نیز در عنوان موجود در خاطرات وی، با قید «منسوب» به امام‌خمینی موصوف شده‌است و این تناقضی آشکار است. ملاحظه دستخط نامه ۲۶ فروردین امام‌خمینی به نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز درباره برخورد با منتظری و برکناری وی (صحیفه، ۲۱/۳۵۰) به‌روشنی نشان می‌دهد که این سه نامه از نظر دستخط یکسان است.


۲. تلازم روشن نامه با پاسخ آن: منتظری با شناخت طولانی‌مدتی که از استاد خود امام‌خمینی، دستخط، بیت و مناسبات امام‌خمینی با افراد بیت و دفتر داشته، هنگام دریافت نامه ایشان، به‌درستی هیچ تردیدی در اصالت و انتساب آن به ایشان پیدا نکرده‌است و از این‌رو در آغاز پاسخ خود، با تعبیر «مرقومه شریفه مورخه ۶/۱/۶۸» آن را عطف به این نامه کرده‌است. اگر به فرض امام‌خمینی نامه ۶ فروردین را خود ننوشته یا تهیه نکرده و نفرستاده بود، روشن است که هنگام نگارش یا املای نامه دوم، فرستادن نامه نخست را نفی می‌کرد یا مورد پرسش قرار می‌داد. این به‌خوبی نشان می‌دهد که امام‌خمینی پیرو نامه ۶ فروردین و در پی پاسخ مثبت و اعلام همراهی منتظری، نامه دوم را فرستاده‌است. افزون بر اینکه فرازی از نامه دوم اجمالاً نشان می‌دهد که ایشان در نامه نخست خود انتقاداتی را متوجه منتظری کرده‌است: «برای اینکه اشتباهات گذشته تکرار نگردد به شما نصیحت می‌کنم که بیت خود را از افراد ناصالح پاک نمایید و از رفت‌وآمد مخالفین نظام که به اسم علاقه اسلام و جمهوری اسلامی خود را جا می‌زنند جداً جلوگیری کنید» و این یکی از نکاتی است که ایشان در نامه نخست نیز یادآور شده‌است؛ چنان‌که محتوای نامه ۲۶ فروردین به نمایندگان مجلس نیز مؤید صدور نامه ۶ فروردین است؛ زیرا ایشان همراه با توضیح درباره بیش از دو سال تلاش خود برای کشیده‌نشدن موضوع به این مرحله، تهدید کرده‌است که «در صورت تخطی، هر کس در هر موقعیت بلافاصله به مردم معرفی خواهد شد» (صحیفه، ۲۱/۳۵۰).
'''۲. تلازم روشن نامه با پاسخ آن''': منتظری با شناخت طولانی‌مدتی که از استاد خود امام‌خمینی، دستخط، بیت و مناسبات امام‌خمینی با افراد بیت و دفتر داشته، هنگام دریافت نامه ایشان، به‌درستی هیچ تردیدی در اصالت و انتساب آن به ایشان پیدا نکرده‌است و از این‌رو در آغاز پاسخ خود، با تعبیر «مرقومه شریفه مورخه ۶/۱/۶۸» آن را عطف به این نامه کرده‌است. اگر به فرض امام‌خمینی نامه ۶ فروردین را خود ننوشته یا تهیه نکرده و نفرستاده بود، روشن است که هنگام نگارش یا املای نامه دوم، فرستادن نامه نخست را نفی می‌کرد یا مورد پرسش قرار می‌داد. این به‌خوبی نشان می‌دهد که امام‌خمینی پیرو نامه ۶ فروردین و در پی پاسخ مثبت و اعلام همراهی منتظری، نامه دوم را فرستاده‌است. افزون بر اینکه فرازی از نامه دوم اجمالاً نشان می‌دهد که ایشان در نامه نخست خود انتقاداتی را متوجه منتظری کرده‌است: «برای اینکه اشتباهات گذشته تکرار نگردد به شما نصیحت می‌کنم که بیت خود را از افراد ناصالح پاک نمایید و از رفت‌وآمد مخالفین نظام که به اسم علاقه اسلام و جمهوری اسلامی خود را جا می‌زنند جداً جلوگیری کنید» و این یکی از نکاتی است که ایشان در نامه نخست نیز یادآور شده‌است؛ چنان‌که محتوای نامه ۲۶ فروردین به نمایندگان مجلس نیز مؤید صدور نامه ۶ فروردین است؛ زیرا ایشان همراه با توضیح درباره بیش از دو سال تلاش خود برای کشیده‌نشدن موضوع به این مرحله، تهدید کرده‌است که «در صورت تخطی، هر کس در هر موقعیت بلافاصله به مردم معرفی خواهد شد» (صحیفه، ۲۱/۳۵۰).


۳. گزارش روشن هاشمی رفسنجانی: یکی از معدود کسانی که در متن قضایای منجر به عزل یا استعفای منتظری بوده هاشمی رفسنجانی است. وی موضوع نامه ۶ فروردین و تأکید اولیه امام‌خمینی بر انتشار آن از رادیو و مخالفت جدی خود با آن را در خاطرات روزهای ۶ تا ۸ فروردین، در خطابه نماز جمعه و در برخی گفتگوهای خود بازگو کرده‌است. گزارش‌های وی به‌خوبی نشان می‌دهد که عمده شخصیت‌ها و مسئولان نظام اسلامی از متن کامل نامه امام‌خمینی آگاه بوده‌اند و تلاش کرده‌اند برای حفظ چهره و حتی امنیت منتظری (هاشمی رفسنجانی، صلح و توسعه، ۱۰۸)، امام‌خمینی را از انتشار آن منصرف کنند و ایشان نیز به‌رغم نپذیرفتن اولیه این خواسته، سرانجام آن را پذیرفته‌است و بر این اساس تنها در صورتی می‌توان در اعتبار این نامه تردید کرد که این نقل‌ها همه مردود یا مشکوک شمرده شود؛ امری که از نگاه شرع، عرف و وجدان پذیرفته نیست.
'''۳. گزارش روشن هاشمی رفسنجانی''': یکی از معدود کسانی که در متن قضایای منجر به عزل یا استعفای منتظری بوده هاشمی رفسنجانی است. وی موضوع نامه ۶ فروردین و تأکید اولیه امام‌خمینی بر انتشار آن از رادیو و مخالفت جدی خود با آن را در خاطرات روزهای ۶ تا ۸ فروردین، در خطابه نماز جمعه و در برخی گفتگوهای خود بازگو کرده‌است. گزارش‌های وی به‌خوبی نشان می‌دهد که عمده شخصیت‌ها و مسئولان نظام اسلامی از متن کامل نامه امام‌خمینی آگاه بوده‌اند و تلاش کرده‌اند برای حفظ چهره و حتی امنیت منتظری (هاشمی رفسنجانی، صلح و توسعه، ۱۰۸)، امام‌خمینی را از انتشار آن منصرف کنند و ایشان نیز به‌رغم نپذیرفتن اولیه این خواسته، سرانجام آن را پذیرفته‌است و بر این اساس تنها در صورتی می‌توان در اعتبار این نامه تردید کرد که این نقل‌ها همه مردود یا مشکوک شمرده شود؛ امری که از نگاه شرع، عرف و وجدان پذیرفته نیست.


هاشمی رفسنجانی نوشته‌است که سیداحمد خمینی از طریق تلفن، به او و رئیس‌جمهور وقت خامنه‌ای که با تأکید هاشمی رفسنجانی از مشهد خود را مستقیماً به دفتر هاشمی رسانده و حضور داشته، اطلاع داده‌است که امام‌خمینی در پاسخ به نامه قبلی منتظری نامه تندی به وی نوشته‌است و خواسته‌است که از رادیو پخش شود، ولی با اصرار وی قرار شده‌است که اگر منتظری پذیرفت و همراهی کرد نامه منتشر نشود. هاشمی رفسنجانی در خطبه‌های نماز جمعه ۷ آذر ۱۳۷۶ در شرح موضوع افزوده‌است که امام‌خمینی نامه سربه‌مهری را که همان نامه ۶ فروردین بود، برای وی فرستاده و اجازه بازکردن و خواندن آن را به آنان داده بود (همو، مرکز اسناد). پس از آن اعضای هیئت رئیسه مجلس خبرگان شامل علی‌اکبر مشکینی، ابراهیم امینی، سیدحسن طاهری و محمد مؤمن برای مشورت درباره نامه امام‌خمینی از قم در دفتر هاشمی حاضر شدند و همه این نظر را داشتند که برای انصراف امام‌خمینی تلاش شود و مشکینی درباره اثرداشتن این تلاش تردید داشت. سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی نیز در تماس تلفنی خود اشاره کرد که از سیدمحمد موسوی خوئینی شنیده‌است که قرار بر پخش نامه از رادیو است. پس از آن، هاشمی رفسنجانی به همراه خامنه‌ای، مشکینی و امینی بدون قرار قبلی، به دلیل اهمیت موضوع، ساعت نه‌ونیم شب برای دیدار با امام‌خمینی به جماران رفتند و به‌رغم تردید سیداحمد خمینی در پذیرش ملاقات در آن ساعت، امام‌خمینی پذیرفته و آنان توانسته‌اند با ایشان دیدار کنند و ایشان در این دیدار با حفظ منتظری در منصب قائم‌مقامی و پیداکردن راه برای تعدیل و مراقبت وی با جدیت مخالفت کرده‌است؛ چنان‌که نظر و اصرار هاشمی رفسنجانی و دیگران برای تعدیل لحن نامه را نیز نپذیرفته‌است (هاشمی رفسنجانی، بازسازی و سازندگی، ۵۰ ـ ۵۱).
هاشمی رفسنجانی نوشته‌است که سیداحمد خمینی از طریق تلفن، به او و رئیس‌جمهور وقت خامنه‌ای که با تأکید هاشمی رفسنجانی از مشهد خود را مستقیماً به دفتر هاشمی رسانده و حضور داشته، اطلاع داده‌است که امام‌خمینی در پاسخ به نامه قبلی منتظری نامه تندی به وی نوشته‌است و خواسته‌است که از رادیو پخش شود، ولی با اصرار وی قرار شده‌است که اگر منتظری پذیرفت و همراهی کرد نامه منتشر نشود. هاشمی رفسنجانی در خطبه‌های نماز جمعه ۷ آذر ۱۳۷۶ در شرح موضوع افزوده‌است که امام‌خمینی نامه سربه‌مهری را که همان نامه ۶ فروردین بود، برای وی فرستاده و اجازه بازکردن و خواندن آن را به آنان داده بود (همو، مرکز اسناد). پس از آن اعضای هیئت رئیسه مجلس خبرگان شامل علی‌اکبر مشکینی، ابراهیم امینی، سیدحسن طاهری و محمد مؤمن برای مشورت درباره نامه امام‌خمینی از قم در دفتر هاشمی حاضر شدند و همه این نظر را داشتند که برای انصراف امام‌خمینی تلاش شود و مشکینی درباره اثرداشتن این تلاش تردید داشت. سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی نیز در تماس تلفنی خود اشاره کرد که از سیدمحمد موسوی خوئینی شنیده‌است که قرار بر پخش نامه از رادیو است. پس از آن، هاشمی رفسنجانی به همراه خامنه‌ای، مشکینی و امینی بدون قرار قبلی، به دلیل اهمیت موضوع، ساعت نه‌ونیم شب برای دیدار با امام‌خمینی به جماران رفتند و به‌رغم تردید سیداحمد خمینی در پذیرش ملاقات در آن ساعت، امام‌خمینی پذیرفته و آنان توانسته‌اند با ایشان دیدار کنند و ایشان در این دیدار با حفظ منتظری در منصب قائم‌مقامی و پیداکردن راه برای تعدیل و مراقبت وی با جدیت مخالفت کرده‌است؛ چنان‌که نظر و اصرار هاشمی رفسنجانی و دیگران برای تعدیل لحن نامه را نیز نپذیرفته‌است (هاشمی رفسنجانی، بازسازی و سازندگی، ۵۰ ـ ۵۱).
خط ۱۶۴: خط ۱۶۵:
یک مؤید صدور نامه نخست، بخشنامه فوری و محرمانه میرحسین موسوی، نخست‌وزیر وقت است که در همان روز ۶ فروردین به صورت دستنویس دستور امام‌خمینی مبنی بر برداشتن تصاویر منتظری از ادارات و سازمان‌های دولتی سراسر کشور را ابلاغ کرد (همان، ۵۱ و ۵۲) و دستخط آن موجود و در معرض دید است. نیز سیداحمد خمینی دو روز پیش از آن در ۴ فروردین، دستور امام‌خمینی به مدیر مسئول روزنامه جمهوری اسلامی را مبنی بر اینکه از آن تاریخ هیچ مطلبی درباره منتظری منتشر نکنند، ابلاغ کرد (مهاجری).
یک مؤید صدور نامه نخست، بخشنامه فوری و محرمانه میرحسین موسوی، نخست‌وزیر وقت است که در همان روز ۶ فروردین به صورت دستنویس دستور امام‌خمینی مبنی بر برداشتن تصاویر منتظری از ادارات و سازمان‌های دولتی سراسر کشور را ابلاغ کرد (همان، ۵۱ و ۵۲) و دستخط آن موجود و در معرض دید است. نیز سیداحمد خمینی دو روز پیش از آن در ۴ فروردین، دستور امام‌خمینی به مدیر مسئول روزنامه جمهوری اسلامی را مبنی بر اینکه از آن تاریخ هیچ مطلبی درباره منتظری منتشر نکنند، ابلاغ کرد (مهاجری).


۴. شهادت شرعی شخصیت‌ها: یکی از دلایل قطعی و مستقل بر اعتبار نامه ۶ فروردین که افزون بر انطباق آن با موازین شرعی، منطبق بر یکی از راه‌هایی است که خود امام‌خمینی نیز برای درستی انتساب مطالب به ایشان معرفی کرده، شهادت مکتوب و شفاهی افراد مختلف ازجمله چند نفر از شناخته‌شده‌ترین عالمان و شخصیت‌های کشور است که خود به صورت مستقیم و نزدیک همان زمان از متن نامه آگاه بوده‌اند و درباره آن با امام‌خمینی به هدف تعدیل نظر ایشان گفتگو و حتی اصرار کرده‌اند. افرادی که همه مورد اعتماد و از گذشته از علاقه‌مندان به منتظری بوده‌اند و سه نفر از آنان به درخواست سیدحسن خمینی شهادت داده‌اند که این نامه از امام‌خمینی بوده‌است: خامنه‌ای (رهبر انقلاب)، به تاریخ ۲۲/۱۰/۱۳۷۹، مشکینی (رئیس مجلس خبرگان رهبری)، به تاریخ ۳۱/۱/۱۳۸۰ و هاشمی رفسنجانی (رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام)، به تاریخ ۱۱/۲/۱۳۸۰. ابراهیم امینی (نایب‌رئیس مجلس خبرگان) نیز در اظهاراتی بر این امر شهادت داده‌است (پاسدار اسلام، ۴۲۹ ـ۴۳۰/۱۷ ـ ۱۸؛ انصاری، جمهوری اسلامی، ۶؛ محمدی ری‌شهری، ۲۸۹).
'''۴. شهادت شرعی شخصیت‌ها''': یکی از دلایل قطعی و مستقل بر اعتبار نامه ۶ فروردین که افزون بر انطباق آن با موازین شرعی، منطبق بر یکی از راه‌هایی است که خود امام‌خمینی نیز برای درستی انتساب مطالب به ایشان معرفی کرده، شهادت مکتوب و شفاهی افراد مختلف ازجمله چند نفر از شناخته‌شده‌ترین عالمان و شخصیت‌های کشور است که خود به صورت مستقیم و نزدیک همان زمان از متن نامه آگاه بوده‌اند و درباره آن با امام‌خمینی به هدف تعدیل نظر ایشان گفتگو و حتی اصرار کرده‌اند. افرادی که همه مورد اعتماد و از گذشته از علاقه‌مندان به منتظری بوده‌اند و سه نفر از آنان به درخواست سیدحسن خمینی شهادت داده‌اند که این نامه از امام‌خمینی بوده‌است: خامنه‌ای (رهبر انقلاب)، به تاریخ ۲۲/۱۰/۱۳۷۹، مشکینی (رئیس مجلس خبرگان رهبری)، به تاریخ ۳۱/۱/۱۳۸۰ و هاشمی رفسنجانی (رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام)، به تاریخ ۱۱/۲/۱۳۸۰. ابراهیم امینی (نایب‌رئیس مجلس خبرگان) نیز در اظهاراتی بر این امر شهادت داده‌است (پاسدار اسلام، ۴۲۹ ـ۴۳۰/۱۷ ـ ۱۸؛ انصاری، جمهوری اسلامی، ۶؛ محمدی ری‌شهری، ۲۸۹).


در بهمن ۱۳۹۷ در پی اظهار تردید علی مطهری در اصالت نامه ۶ فروردین که بدون بررسی دقیق موضوع صورت گرفته بود و به‌رغم عدول وی از ابراز تردید اولیه (ایران، ۳؛ تاریخ ایرانی)، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی با انتشار متن دستخط‌های مشکینی، خامنه‌ای و هاشمی و نیز بازنشر شهادت امینی بر اصالت آن تأکید ورزید (جمهوری اسلامی، ۶).
در بهمن ۱۳۹۷ در پی اظهار تردید علی مطهری در اصالت نامه ۶ فروردین که بدون بررسی دقیق موضوع صورت گرفته بود و به‌رغم عدول وی از ابراز تردید اولیه (ایران، ۳؛ تاریخ ایرانی)، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی با انتشار متن دستخط‌های مشکینی، خامنه‌ای و هاشمی و نیز بازنشر شهادت امینی بر اصالت آن تأکید ورزید (جمهوری اسلامی، ۶).
confirmed، emailconfirmed، templateeditor
۱٬۱۸۸

ویرایش