emailconfirmed
۲٬۵۷۶
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «ظلم، تجاوز از حد و تعدی به حقوق دیگران. ==معنی== ظلم به معنای ناقصکردن حق <ref>قرشی، قاموس قرآن، ۴/۲۷۰.</ref> و قراردادن چیزی در جایی که اختصاص به آن ندارد <ref>قرشی، قاموس قرآن، ۴/۲۷۰؛ ابنمنظور، لسان العرب، ۱۲/۳۷۳.</ref> است؛ چنانکه شامل انجام فعل به...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''ظلم'''، تجاوز از حد و تعدی به حقوق دیگران. | |||
==معنی== | ==معنی== | ||
ظلم به معنای ناقصکردن حق <ref>قرشی، قاموس قرآن، ۴/۲۷۰.</ref> و قراردادن چیزی در جایی که اختصاص به آن ندارد <ref>قرشی، قاموس قرآن، ۴/۲۷۰؛ ابنمنظور، لسان العرب، ۱۲/۳۷۳.</ref> است؛ چنانکه شامل انجام فعل به شکل نامناسب یعنی کم یا زیادتر از مقدار لازم یا در زمان و مکان غیر مناسب نیز میشود <ref>راغب، مفردات، ۵۳۷.</ref>؛ از اینرو هر عمل مخالف حق یا ضایعکننده آن، ظلم به شمار میآید <ref>منتظری، دراسات، ۱/۲۸۹؛ عمید زنجانی، فقه سیاسی، ۳/۴۲۰.</ref>. | ظلم به معنای ناقصکردن حق <ref>قرشی، قاموس قرآن، ۴/۲۷۰.</ref> و قراردادن چیزی در جایی که اختصاص به آن ندارد <ref>قرشی، قاموس قرآن، ۴/۲۷۰؛ ابنمنظور، لسان العرب، ۱۲/۳۷۳.</ref> است؛ چنانکه شامل انجام فعل به شکل نامناسب یعنی کم یا زیادتر از مقدار لازم یا در زمان و مکان غیر مناسب نیز میشود <ref>راغب، مفردات، ۵۳۷.</ref>؛ از اینرو هر عمل مخالف حق یا ضایعکننده آن، ظلم به شمار میآید <ref>منتظری، دراسات، ۱/۲۸۹؛ عمید زنجانی، فقه سیاسی، ۳/۴۲۰.</ref>. | ||
ظلم، بیشتر در معنای تجاوز به حقوق دیگران به کار میرود؛ اما در قرآن کریم که همراه مشتقات آن بیش از ۳۰۰ بار در آن آمده <ref>عبدالباقی، المعجم المفهرس، ۴۳۶ ـ ۴۴۱.</ref>، مفهوم عامتری دارد <ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲/۵۰۲.</ref> و ظلم انسان به حق خدا <ref>لقمان، ۱۳.</ref>، مردم <ref>شوری، ۴۲.</ref> و خویش <ref>فاطر، ۳۲.</ref> را هم دربر میگیرد. در واقع همه این موارد، ظلم به خویشتن محسوب میشوند <ref>نحل، ۳۳؛ راغب، مفردات، ۵۳۸.</ref>. در قرآن کریم شرک <ref>لقمان، ۱۳.</ref>، فتنهانگیزی <ref>انفال، ۲۵.</ref>، تکذیب پیامبران الهی(ع) و ایماننیاوردن به آنان <ref>یونس(ع)، ۱۳.</ref>، قتل نفس <ref>مائده، ۲۹.</ref>، همپیمانی مسلمانان با کفار <ref>مائده، ۵۱.</ref> و مسخرهکردن آیات الهی <ref>انعام، ۶۸.</ref> از مصادیق ظلم شمرده شده است. | ظلم، بیشتر در معنای تجاوز به حقوق دیگران به کار میرود؛ اما در [[قرآن کریم]] که همراه مشتقات آن بیش از ۳۰۰ بار در آن آمده <ref>عبدالباقی، المعجم المفهرس، ۴۳۶ ـ ۴۴۱.</ref>، مفهوم عامتری دارد <ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲/۵۰۲.</ref> و ظلم انسان به حق خدا <ref>لقمان، ۱۳.</ref>، مردم <ref>شوری، ۴۲.</ref> و خویش <ref>فاطر، ۳۲.</ref> را هم دربر میگیرد. در واقع همه این موارد، ظلم به خویشتن محسوب میشوند <ref>نحل، ۳۳؛ راغب، مفردات، ۵۳۸.</ref>. در قرآن کریم [[شرک]] <ref>لقمان، ۱۳.</ref>، [[فتنهانگیزی]] <ref>انفال، ۲۵.</ref>، تکذیب پیامبران الهی(ع) و ایماننیاوردن به آنان <ref>یونس(ع)، ۱۳.</ref>، [[قتل نفس]] <ref>مائده، ۲۹.</ref>، همپیمانی مسلمانان با [[کفار]] <ref>مائده، ۵۱.</ref> و [[مسخرهکردن]] آیات الهی <ref>انعام، ۶۸.</ref> از مصادیق ظلم شمرده شده است. | ||
ماده | ماده «[[بغی]]» و «عدو» به معنای [[افراط]] و تجاوز از حد <ref>راغب، مفردات، ۱۳۶ و ۵۵۳.</ref>، اگرچه مفهومی عامتر از ظلم دارد؛ اما در مواردی، به معنای ظلم نزدیک میشود که در قرآن کریم هم به آن اشاره شده است <ref>شوری، ۴۲؛ حجرات، ۹؛ بقره، ۲۳۱؛ نساء، ۱۴.</ref>. در برابر مفهوم ظلم که دارای [[قبح عقلی]] است <ref>طیب، اطیب البیان، ۱۰/۹۳.</ref>، مفهوم عدل و [[عدالت]] قرار دارد. خداوند در قرآن، ظلم را از خود نفی کرده <ref>آل عمران، ۱۸۲؛ انفال، ۵۱؛ حج، ۱۰.</ref> و همه امور خود را بر محور عدل و داد شمرده است <ref>آل عمران، ۱۸.</ref>؛ همانگونه که انسانها را به عدالت و دوری از ظلم، فراخوانده است <ref>مائده، ۸.</ref> {{ببینید|عدالت اجتماعی}}. | ||
پیدایش عدل و ظلم به معنی ضایعکردن حق دیگران، همراه با زندگی اجتماعی بشر بوده است؛ چون در زندگی جمعی است که فرد در برابر دیگری حقی پیدا میکند یا از آن محروم میشود <ref>جوادی آملی، سرچشمه اندیشه، ۴/۳۷۲.</ref>. نخستین ظلم در عرصه اجتماعی نیز به دست یکی از فرزندان آدم(ع) با کشتن برادر خود صورت گرفت <ref>مائده، ۲۸ ـ ۳۰.</ref>. از آیات قرآن بر میآید که شرک بزرگترین مصداق ظلم است <ref>لقمان، ۱۳.</ref> و در میان اقوام نخستین بشر، ازجمله قوم نوح(ع) <ref>هود، ۲۶؛ نجم، ۵۲.</ref> و پس از آن، اقوام دیگر <ref>توبه، ۷۰.</ref> وجود داشته است. | پیدایش عدل و ظلم به معنی ضایعکردن حق دیگران، همراه با زندگی اجتماعی بشر بوده است؛ چون در زندگی جمعی است که فرد در برابر دیگری حقی پیدا میکند یا از آن محروم میشود <ref>جوادی آملی، سرچشمه اندیشه، ۴/۳۷۲.</ref>. نخستین ظلم در عرصه اجتماعی نیز به دست یکی از فرزندان [[آدم(ع)]] با کشتن برادر خود صورت گرفت <ref>مائده، ۲۸ ـ ۳۰.</ref>. از آیات قرآن بر میآید که شرک بزرگترین مصداق ظلم است <ref>لقمان، ۱۳.</ref> و در میان اقوام نخستین بشر، ازجمله [[قوم نوح(ع)]] <ref>هود، ۲۶؛ نجم، ۵۲.</ref> و پس از آن، اقوام دیگر <ref>توبه، ۷۰.</ref> وجود داشته است. | ||
==ویژگی و ابعاد ظلم== | ==ویژگی و ابعاد ظلم== | ||
ظلم مفهومی وسیع و درجات و مراتب گوناگونی دارد <ref>جوادی آملی، جامعه در قرآن، ۳۸۷.</ref>. در معارف و آموزههای دینی حقوق فراوانی بر عهده انسان گذاشته شده است که از حق خداوند تا خود و پدر و مادر و فرزندان و همسایه و حتی دشمن را دربر میگیرد <ref>صدوق، من لایحضره الفقیه، ۲/۶۱۸ ـ ۶۲۶.</ref>. تجاوز به حقوق هر صاحب حقی، حتی حیوانات، ستم شمرده میشود <ref>جوادی آملی، جامعه در قرآن، ۳۶۷.</ref>. مراتب ظلم از نظر زشتی نیز همسان نیست و نمیتوان ستم به یک فرد را همتراز ستم شاهان و مستکبران به زیردستان و ملتهای ستمدیده قرار داد <ref>جوادی آملی، جامعه در قرآن، ۳۸۸ ـ ۳۸۹.</ref>. | ظلم مفهومی وسیع و درجات و مراتب گوناگونی دارد <ref>جوادی آملی، جامعه در قرآن، ۳۸۷.</ref>. در معارف و آموزههای دینی حقوق فراوانی بر عهده انسان گذاشته شده است که از حق خداوند تا خود و پدر و مادر و فرزندان و همسایه و حتی دشمن را دربر میگیرد <ref>صدوق، من لایحضره الفقیه، ۲/۶۱۸ ـ ۶۲۶.</ref>. تجاوز به حقوق هر صاحب حقی، حتی حیوانات، ستم شمرده میشود <ref>جوادی آملی، جامعه در قرآن، ۳۶۷.</ref>. مراتب ظلم از نظر زشتی نیز همسان نیست و نمیتوان ستم به یک فرد را همتراز ستم شاهان و [[مستکبران]] به زیردستان و ملتهای ستمدیده قرار داد <ref>جوادی آملی، جامعه در قرآن، ۳۸۸ ـ ۳۸۹.</ref>. | ||
از سوی دیگر، قرآن کریم ستمپذیری را همانند ستمگری، نکوهش کرده و از تحمل ظلم بازداشته است <ref>بقره، ۲۷۹؛ جوادی آملی، اسلام و محیط زیست، ۲۸۲.</ref>؛ چنانکه برای | از سوی دیگر، قرآن کریم ستمپذیری را همانند ستمگری، نکوهش کرده و از تحمل ظلم بازداشته است <ref>بقره، ۲۷۹؛ جوادی آملی، اسلام و محیط زیست، ۲۸۲.</ref>؛ چنانکه برای [[مظلوم]]، حق [[دفاع]] و مقابله قائل شده <ref>حج، ۳۹.</ref> و در صورت توانایینداشتن مظلوم برای دفاع، وظیفه هجرت را برای او تعیین کرده و اجازه تسلیم و پذیرش ستم و همراهی با ستمکار را نداده است <ref>نساء، ۹۷.</ref> و ستمدیده، اگر خود موجب ستم را فراهم نکرده باشد، پاداش خواهد داشت <ref>جوادی آملی، ادب فنای مقربان، ۲/۲۴۷.</ref>. | ||
از نگاه | از نگاه [[امامخمینی]]، مظلومشدن با زیر بار ظلم رفتن و تندادن به آن که از تزکیهنداشتن نشئت میگیرد، تفاوت دارد <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۲۶۴ ـ ۲۶۵ و ۱۸/۴۹۹.</ref>؛ ظلمپذیری بر خلاف خواست و نظر انبیاست <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۸۱ ـ ۸۲.</ref> و مذمومتر از خود ستم به حساب میآید <ref>امامخمینی، ولایت فقیه، ۱۱۴.</ref> و از مصادیق ظلم به خویشتن است <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۲۵۵ ـ ۲۵۶.</ref>. سازش با ظالم از بزرگترین و بارزترین آثار جهنمیشدن به شمار میآید <ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۱۳۵.</ref>؛ از اینرو اعتراض به ستمکارانی که مرتکب خلاف و جنایت میشوند، لازم است <ref>امامخمینی، ولایت فقیه، ۱۱۸.</ref>. امامخمینی بر آن است که ظلم ۲۵۰۰ساله شاهنشاهی به ملت ایران، موجب وابستهشدن [[فرهنگ]] و خوکردن ملت به قلدری و [[دیکتاتوری]] شده بود؛ چنانکه ملت به خود، حق دخالت در هیچ امری را نمیداد و اعتراضی نمیکرد <ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۲۵۴ ـ ۲۵۵ و ۲۷۱.</ref>؛ ملت ایران با تغییر در روحیه خود، از پذیرش ستم خودداری کرد و با اعتراض و انقلاب، نظام طاغوتی را تغییر داد <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۱۳۰ و ۱۱/۲۵۵ ـ ۲۵۶.</ref>. | ||
==آثار و پیامدهای ظلم== | ==آثار و پیامدهای ظلم== | ||
قرآن کریم همه مردم را به نوعی آلوده به ظلم دانسته است <ref>نحل، ۶۱.</ref> و برخی از ظالمان را مشمول لعن <ref>هود، ۱۸.</ref> و دور از هدایت <ref>بقره، ۲۵۸.</ref>، مغفرت <ref>نساء، ۱۶۸.</ref> و رستگاری <ref>انعام، ۲۱.</ref>، شمرده و وعده هلاکت به آنان داده است <ref>ابراهیم(ع)، ۱۳.</ref>. ظالم در روز | [[قرآن کریم]] همه مردم را به نوعی آلوده به ظلم دانسته است <ref>نحل، ۶۱.</ref> و برخی از ظالمان را مشمول لعن <ref>هود، ۱۸.</ref> و دور از [[هدایت]] <ref>بقره، ۲۵۸.</ref>، [[مغفرت]] <ref>نساء، ۱۶۸.</ref> و [[رستگاری]] <ref>انعام، ۲۱.</ref>، شمرده و وعده هلاکت به آنان داده است <ref>ابراهیم(ع)، ۱۳.</ref>. ظالم در [[روز قیامت]]، هراسناک از دستاورد خویش <ref>شورا، ۲۲.</ref>، بدون یاور و شفیع خواهد بود <ref>غافر، ۱۸.</ref> و دچار [[عذاب الهی]] <ref>زخرف، ۶۵.</ref> و نیز هیزم [[دوزخ]] <ref>جن، ۱۵.</ref> خواهد شد. از نگاه قرآن عقوبت ظالمان، تنها اخروی نیست، بلکه ظلم در دنیا نیز پیامدهایی برای آنان دارد <ref>زمر، ۵۱؛ طور، ۴۷.</ref>؛ زیرا ظلم باعث نابودی امتها میشود <ref>فجر، ۶ ـ ۱۴.</ref> و ظالمان، خود گرفتار ستمکاران دیگری خواهند شد <ref>انعام، ۱۲۹.</ref>. عواقب برخی از مصادیق ظلم، تنها دامنگیر ظالم نمیشود، بلکه شامل همه کسانی که در برابر آن سکوت کردهاند نیز میشود <ref>انفال، ۲۵.</ref>. | ||
پیامبر اکرم(ص) از ظلم نهی کرده، آن را باعث ویرانی دلها شمرده <ref>مجلسی، بحارالانوار، ۷۲/۳۱۵.</ref> و امامعلی(ع) ظلم به مردم را گناهی نابخشودنی <ref>کلینی، کافی، ۲/۴۴۳.</ref> و گناهی که خدا آن را رها نخواهد کرد <ref>کلینی، کافی، ۲/۳۳۱.</ref> معرفی کرده و خدا را دشمن ستمکاران و در کمین آنان دانسته است <ref>نهج البلاغه، ن۵۳، ۴۵۴ ـ ۴۵۵.</ref>. همچنین روایات، ظلم و ستم را از میانبرنده نعمتها و تغییردهنده آن و فرودآورنده سریع عذاب الهی شمردهاند <ref>آمدی، تصنیف غرر، ۴۵۶.</ref>؛ زیرا ظلم، جامعه را از اعتدال خارج میکند و در نهایت به انفجار میکشاند؛ از اینرو حکومت با ستم دوام پیدا نمیکند <ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۵/۷۴۳ ـ ۷۴۴.</ref>. نیز ظلم و تجاوز، گناهی دانسته شده که انسان را به سوی هلاکت و سختی میبرد <ref>صدوق، من لایحضره الفقیه، ۴/۳۸۹.</ref>، عمر را کوتاه میکند <ref>آمدی، تصنیف غرر، ۴۵۸.</ref>، مجازات آن، سریعتر از هر گناه دیگری داده میشود <ref>صدوق، من لایحضره الفقیه، ۴/۳۷۹.</ref> و باعث تاریکیهای روز قیامت میگردد <ref>نهجالفصاحه، ۱۶۴.</ref>. | [[پیامبر اکرم(ص)]] از ظلم نهی کرده، آن را باعث ویرانی دلها شمرده <ref>مجلسی، بحارالانوار، ۷۲/۳۱۵.</ref> و [[امامعلی(ع)]] ظلم به مردم را گناهی نابخشودنی <ref>کلینی، کافی، ۲/۴۴۳.</ref> و گناهی که خدا آن را رها نخواهد کرد <ref>کلینی، کافی، ۲/۳۳۱.</ref> معرفی کرده و خدا را دشمن ستمکاران و در کمین آنان دانسته است <ref>نهج البلاغه، ن۵۳، ۴۵۴ ـ ۴۵۵.</ref>. همچنین روایات، ظلم و ستم را از میانبرنده نعمتها و تغییردهنده آن و فرودآورنده سریع عذاب الهی شمردهاند <ref>آمدی، تصنیف غرر، ۴۵۶.</ref>؛ زیرا ظلم، جامعه را از [[اعتدال]] خارج میکند و در نهایت به انفجار میکشاند؛ از اینرو [[حکومت]] با ستم دوام پیدا نمیکند <ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۵/۷۴۳ ـ ۷۴۴.</ref>. نیز ظلم و تجاوز، گناهی دانسته شده که انسان را به سوی هلاکت و سختی میبرد <ref>صدوق، من لایحضره الفقیه، ۴/۳۸۹.</ref>، عمر را کوتاه میکند <ref>آمدی، تصنیف غرر، ۴۵۸.</ref>، مجازات آن، سریعتر از هر گناه دیگری داده میشود <ref>صدوق، من لایحضره الفقیه، ۴/۳۷۹.</ref> و باعث تاریکیهای روز قیامت میگردد <ref>نهجالفصاحه، ۱۶۴.</ref>. | ||
==ضرورت و راههای مبارزه با ظلم== | ==ضرورت و راههای مبارزه با ظلم== | ||
در قرآن کریم و سیره پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع)، مبارزه با ظلم و ظالم، جایگاه ویژهای دارد. خداوند به مظلوم اجازه داده است که با افشای بدیهای ظالم، بر سر او فریاد بکشد و حق خود را بگیرد <ref>نساء، ۱۴۸؛ مطهری، مجموعه آثار، ۲۵/۱۴۴.</ref>. مسلمانان برای از میانبردن زمینههای ظلم باید از تکیهکردن بر ستمکاران و کمکگرفتن از آنان بپرهیزند <ref>هود(ع)، ۱۱۳.</ref>؛ همانگونه که حق همنشینی و ارتباط با ظالمان را ندارند <ref>انعام، ۶۸.</ref>. | در قرآن کریم و [[سیره پیامبر(ص)]] و امامان معصوم(ع)، مبارزه با ظلم و ظالم، جایگاه ویژهای دارد. خداوند به مظلوم اجازه داده است که با افشای بدیهای ظالم، بر سر او فریاد بکشد و حق خود را بگیرد <ref>نساء، ۱۴۸؛ مطهری، مجموعه آثار، ۲۵/۱۴۴.</ref>. مسلمانان برای از میانبردن زمینههای ظلم باید از تکیهکردن بر ستمکاران و کمکگرفتن از آنان بپرهیزند <ref>هود(ع)، ۱۱۳.</ref>؛ همانگونه که حق همنشینی و ارتباط با ظالمان را ندارند <ref>انعام، ۶۸.</ref>. | ||
پیامبر(ص) نیز بهترین جهاد را بیان سخن | پیامبر(ص) نیز بهترین [[جهاد]] را بیان سخن [[عدل]]، نزد حاکم ستمگر دانسته است <ref>کلینی، کافی، ۵/۶۰.</ref> و خود آن حضرت حتی پیش از [[بعثت]]، با گروهی از جوانان برای دفاع از مظلوم و مبارزه با ظالم، در پیمانی به نام «حلف الفضول» شرکت کردند <ref>ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴/۱۳۰.</ref>. [[امامعلی(ع)]] هم در وصیتنامه خویش، به دشمنی با ظالم و یاری مظلوم سفارش کرده است <ref>مجلسی، بحارالانوار، ۴۲/۲۴۵.</ref>. زندگی همه امامان معصوم(ع)، همراه با مبارزه در مقابل دستگاه جور و ستم زمانه بوده است؛ اما شکل و روش مبارزه، در زمانهای مختلف، فرق داشته است. در زمانی آشکار و با شمشیر بوده و در زمانی دیگر، پنهانی و با هدف افشای انحرافات و بیلیاقتی حاکمان وقت بوده است <ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۸/۹۷ ـ ۹۸.</ref>. مقصود از اینمبارزه، تنها گرفتن حق ستمدیدگان نیست، بلکه نجات شخص ستمگر نیز میتواند بخشی از هدف باشد <ref>مکارم شیرازی، پیام امام، ۵/۵۰۴.</ref> و مهمترین هدف اجتماعی امامعلی(ع)، گسترش [[عدالت]] و گرفتن حق ستمدیدگان بود <ref>مکارم شیرازی، پیام امام، ۵/۵۰۴.</ref>. | ||
امامخمینی مهمترین دلیل رودررویی حضرت موسی(ع) با فرعون و حضرت ابراهیم(ع) با اشراف زمان خود <ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۱۹.</ref> و پیامبر اسلام(ص) با سرمایهداران قریش <ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۵۰ ـ ۵۱.</ref> را ظلم آنان به فرودستان میدانست و معتقد بود پیامبران(ع) و بزرگان | [[امامخمینی]] مهمترین دلیل رودررویی [[حضرت موسی(ع)]] با [[فرعون]] و [[حضرت ابراهیم(ع)]] با اشراف زمان خود <ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۱۹.</ref> و [[پیامبر اسلام(ص)]] با سرمایهداران [[قریش]] <ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۵۰ ـ ۵۱.</ref> را ظلم آنان به فرودستان میدانست و معتقد بود پیامبران(ع) و بزرگان [[دین]]، در راه [[مبارزه]] با ظلم، صدمههای فراوان دیدند؛ حتی برخی سوزانده و برخی قطعهقطعه شدند <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۳۸۴ ـ ۳۸۵.</ref>. ایشان تأکید میکرد امت اسلامی و شیعیان نیز باید در راه مبارزه با ظلم به پیامبر(ص) و [[امامحسین(ع)]] اقتدا کنند <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۳۱۴.</ref>. | ||
امامخمینی جلوگیری از ظلم، خودسری، | امامخمینی جلوگیری از ظلم، خودسری، [[قانونشکنی]]، حفظ حقوق اسلام و ملت و برقراری [[عدالت اجتماعی]] را از اهداف [[اسلام]] دانسته <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۹۸.</ref> و وظیفه هر فرد در هر جای دنیا را پشتیبانی از مظلوم شمرده <ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۱۴۸.</ref> و بر جلوگیری از هر نوع چپاول، ظلم، اعمال غیر اسلامی و غیر انسانی و بر برقراری [[استقلال]]، [[آزادی]] و عدل اسلامی تأکید کرده است <ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۱۲۸، ۳۲۸ و ۵۲۵.</ref>. ایشان تأکید میکرد حکومت اسلامی در حقیقت با هدف قطع ریشه ظلم به وجود میآید و زمامدار آن نباید و نمیتواند ظلم کند <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۲۶۵ ـ ۲۶۶.</ref>. در حکومت دینی اجرای قوانین بر معیار قسط و عدل و جلوگیری از ستم، و بر میزان عدل و [[سیاست]] است و راهبری جامعه با موازین [[عقل]] و [[عدل]] و [[انصاف]] انجام میشود <ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۴۰۵.</ref> {{ببینید|حکومت اسلامی}}؛ چنانکه در حکومت اسلامی مسلمانان موظفاند با پیروان ادیان دیگر (به شرط دشمنینکردن آنان)، برخوردی مسالمتآمیز داشته باشند <ref>مکارم شیرازی، پیام قرآن، ۱۰/۳۵۳.</ref>. امامخمینی نیز حکومت اسلامی را مؤظف میدانست از حقوق و امنیت اقلیتهای دینی و مذهبی دفاع کند <ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۵۰۸.</ref> و به آنان اطمینان میداد که رفتار اسلام با اقلیتها همواره همراه با عدالت بوده است <ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۱۹۲.</ref> {{ببینید|اقلیتهای دینی}}. | ||
==ظلمستیزی تشیع و روحانیت شیعه== | ==ظلمستیزی تشیع و روحانیت شیعه== | ||
تاریخ شیعه و قیامهای آن، نشان از مبارزه دایمی آنان با زورگویان دارد <ref>باباصفری، ظلمستیزی در شعر شیعی، ۱۱۵.</ref>. عملکرد | [[تاریخ شیعه]] و قیامهای آن، نشان از مبارزه دایمی آنان با زورگویان دارد <ref>باباصفری، ظلمستیزی در شعر شیعی، ۱۱۵.</ref>. عملکرد [[ابوذر]]، [[مالک اشتر]]، [[مقداد]]، [[میثم تمار]] و [[حجربنعدی]] در برابر حاکمان زمان خویش، نمونه حرکتهای فردی شیعیان به شمار میآید و [[قیام امامحسین(ع)]]، نخستین و مهمترین حرکت جمعی [[شیعه]] در مقابله با ظلم بود. قیامهایی مانند قیام [[توابین]]، [[مختار]]، [[زیدبنعلی]]، [[سربداران]] و در زمان معاصر [[جنبش تنباکو]]، [[نهضت مشروطیت]] و [[انقلاب اسلامی ایران]]، دلیلی بر سکوتنکردن [[شیعه]] در برابر ظالمان است <ref>باباصفری، ظلمستیزی در شعر شیعی، ۱۱۶.</ref>. رویکرد مبارزه با ظلم در میان شیعیان، نتیجه سفارش فراوان امامان معصوم(ع) به مسلمانان به [[جهاد]] با ستم و دوری از ستمگران و ستایشگران آنان است <ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ۱۷/۱۷۷ ـ ۱۹۱.</ref>؛ چنانکه امیرالمؤمنین علی(ع) تأکید کرده است که خداوند از علما پیمان گرفته است که در برابر ستم ستمکاران، سکوت نکنند <ref>نهج البلاغه، خ۳، ۲۴.</ref>. امامخمینی معتقد بود امامان معصوم(ع) و یاران آنان، همواره با حاکمان ستمکار، مقابله و جان خود را در این راه فدا کردند <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۶۳ ـ ۱۶۴.</ref>؛ همچنانکه [[امامعلی(ع)]]، در آغاز خلافت خود و پیش از محکمشدن پایههای خلافت، با وجود پیشنهاد برخی از اصحاب، بر پذیرش حکومت [[معاویه]] بر [[شام]] که به معنای رضایت بر ظلم وی بود، امتناع کرد <ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۲۹.</ref>. | ||
امامخمینی مبارزه با ظلم و دیکتاتوری و دولتهای ظالم را از مبانی اختصاصی شیعه <ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۷۰.</ref> و از خصلتهای ذاتی تشیع در طول تاریخ برشمرده و بر آن است که تأسیس حوزه علمیه | امامخمینی مبارزه با ظلم و [[دیکتاتوری]] و دولتهای ظالم را از مبانی اختصاصی [[شیعه امام علی(ع)|شیعه]] <ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۷۰.</ref> و از خصلتهای ذاتی تشیع در طول تاریخ برشمرده و بر آن است که تأسیس [[حوزه علمیه قم]]، تلاش روشنفکران مذهبی در مراکز دانشگاهی و قیام ملت ایران به [[رهبری]] علما، اسلام شیعی را در جهان مطرح کرده است <ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۴۰۷.</ref>. از نظر ایشان، تاریخ شاهد است که شیعیان همانگونه که اهل ستیز با ظلم و بیعدالتیاند، در صورت دستیافتن به حکومت نیز بر مدار عدالت حرکت میکنند و از ستم میپرهیزند <ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۵۳۲ ـ ۵۳۳ و ۱۸/۱۵۵.</ref>؛ چنانکه بر خلاف [[روحانیت]] متعهد که هرگز سر آشتی با ظالمان نداشته <ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۷۶.</ref>، تاکنون یک عالم درباری یا [[وهابی]] در برابر ظلم، [[شرک]] و [[کفر]]، ایستادگی نکرده است <ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۱۲۰.</ref>. | ||
امامخمینی با اذعان به تحمل سختیهای بسیار روحانیان و حوزههای علمیه در راه حفظ اسلام و ترویج احکام الهی و قوانین قرآنی <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۵۹ ـ ۱۶۰ و ۲۱۳ ـ ۲۱۴.</ref>، بر آشتیناپذیری روحانیت با حکومت ظلم و با ستمگران تأکید کرده و آن را از گناهان کبیره برشمرده است <ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۴۵۱.</ref>. ایشان با ظالمانه شمردن فرهنگ و اقتصاد سرمایهداری غرب و کمونیسم شرق <ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۳۳۹.</ref>، ارائه طرح و برنامه سازنده و دربرگیرنده منافع محرومان و پابرهنگان، برای جایگزینکردن نظام ناصحیح اقتصاد حاکم بر جهان اسلام را از وظایف علمای اسلام، محققان و کارشناسان اسلامی دانست <ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۳۴۰.</ref> و زیان کوتاهی علما و سکوت آنان در برابر ستمگران را متوجه اسلام خواند <ref>امامخمینی، ولایت فقیه، ۱۱۲ ـ ۱۱۳.</ref>. از نظر ایشان هشداردادن ائمه(ع) درباره ورود به دستگاه ظلم خلفا، از آنرو بود که ورود فقیه و عالم | امامخمینی با اذعان به تحمل سختیهای بسیار روحانیان و حوزههای علمیه در راه [[حفظ اسلام]] و ترویج [[احکام الهی]] و قوانین قرآنی <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۵۹ ـ ۱۶۰ و ۲۱۳ ـ ۲۱۴.</ref>، بر آشتیناپذیری [[روحانیت]] با حکومت ظلم و با ستمگران تأکید کرده و آن را از [[گناهان کبیره]] برشمرده است <ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۴۵۱.</ref>. ایشان با ظالمانه شمردن فرهنگ و اقتصاد سرمایهداری غرب و کمونیسم شرق <ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۳۳۹.</ref>، ارائه طرح و برنامه سازنده و دربرگیرنده منافع محرومان و پابرهنگان، برای جایگزینکردن نظام ناصحیح اقتصاد حاکم بر جهان اسلام را از وظایف علمای اسلام، محققان و کارشناسان اسلامی دانست <ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۳۴۰.</ref> و زیان کوتاهی علما و سکوت آنان در برابر ستمگران را متوجه اسلام خواند <ref>امامخمینی، ولایت فقیه، ۱۱۲ ـ ۱۱۳.</ref>. از نظر ایشان هشداردادن ائمه(ع) درباره ورود به دستگاه ظلم خلفا، از آنرو بود که ورود [[فقیه]] و عالم [[دین]]، در دستگاه ستمکاران و اطاعت دستورهای آنان، موجب عظمت دستگاه ظلم و لکهدارشدن دین میشود و آنان را از امانتداری الهی ساقط خواهد کرد <ref>امامخمینی، ولایت فقیه، ۱۴۴ ـ ۱۴۵.</ref> {{ببینید|روحانیت|حوزههای علمیه}}. | ||
امامخمینی سالها پیش از آغاز نهضت اسلامی، همگان را به قیام اصلاحی برای خدا، با هدف مقابله با تعرض به اموال و نفوس و آبروی مسلمانان فرا خواند <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۲۲ ـ ۲۳.</ref> و در آغاز مبارزه خود یکی از اهداف نهضت را ساقطکردن رژیم ستمشاهی پهلوی <ref>صانعی، همراه با آفتاب، ۱۰۰.</ref> و مبارزه با ظلم و خودسری رژیم شمرد و آمادگی خود را برای پیامدهای آن، ازجمله زندان و شکنجه و | [[امامخمینی]] سالها پیش از آغاز نهضت اسلامی، همگان را به قیام اصلاحی برای خدا، با هدف مقابله با تعرض به اموال و نفوس و آبروی مسلمانان فرا خواند <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۲۲ ـ ۲۳.</ref> و در آغاز مبارزه خود یکی از اهداف نهضت را ساقطکردن رژیم ستمشاهی پهلوی <ref>صانعی، همراه با آفتاب، ۱۰۰.</ref> و مبارزه با ظلم و خودسری رژیم شمرد و آمادگی خود را برای پیامدهای آن، ازجمله [[زندان]] و [[شکنجه]] و [[اعدام]]، اعلام کرد <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۹۶.</ref>؛ همچنانکه سختیهای [[تبعید]] خود را که برای جلوگیری از نفوذ [[بیگانگان]] در کشورهای اسلامی و دفع ستمکاریها رخ داده بود، موجب نگرانی نمیدانست <ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۶۲.</ref>. ایشان با توجه به شرایط آن زمان و در خطر قرار گرفتن اصول اسلام، [[تقیه]] را [[حرام]] اعلام کرد <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۷۸.</ref> و موارد لزوم تقیه را منحصر در [[فروع دین]] دانست <ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۱۱.</ref>؛ بر همین اساس، سکوت علما را در جایی که موجب تأیید و تقویت ظالم و جرئت بیشتر او شود، حرام خواند و برخی از شرایط [[امر به معروف و نهی از منکر]]، مانند احتمال تأثیرگذاری و نداشتن مفسده و ضرر و [[حرج]] را در اموری که مورد اهتمام دین است، ازجمله رودررویی با ظلم و ظالم، ساقط میدانست <ref>امامخمینی، تحریر الوسیله، ۱/۴۵۰.</ref>. | ||
مقابله با ظلم و ظالم در خاندان امامخمینی نیز دارای سابقه است. پدر ایشان در رفع ظلم و جلوگیری از تجاوز به حقوق مردم، کوتاهی و غفلت نمیکرد و در همین راه نیز به شهادت رسید <ref>پسندیده، خاطرات، ۷۵ ـ ۷۶.</ref>؛ همانگونه که عمه ایشان، برای قصاص برادر خویش، تلاشهای فراوانی کرد و در نهایت قاتل را به دار مجازات رساند <ref>رجبی، زندگینامه سیاسی امامخمینی، ۱/۹۷.</ref> {{ببینید|خانواده امامخمینی}}. امامخمینی با شهادت پدر، از همان کودکی، با مفاهیم ظلم و ظلمستیزی آشنا شد. این مفاهیم در دورههای بعد، از درون دینباوری، بازتعریف شد و زمینهای برای معماری یک اندیشه سیاسیِ مبتنی بر دین به وسیله ایشان گردید <ref>قادری، خمینی روحالله، ۱/۱۰۶ و ۱۱۸ ـ ۱۱۹.</ref>. روحیه مبارزه با استکبار در آغاز تحصیل علوم | مقابله با ظلم و ظالم در خاندان امامخمینی نیز دارای سابقه است. پدر ایشان در رفع ظلم و جلوگیری از تجاوز به حقوق مردم، کوتاهی و غفلت نمیکرد و در همین راه نیز به [[شهادت]] رسید <ref>پسندیده، خاطرات، ۷۵ ـ ۷۶.</ref>؛ همانگونه که عمه ایشان، برای [[قصاص]] برادر خویش، تلاشهای فراوانی کرد و در نهایت قاتل را به دار مجازات رساند <ref>رجبی، زندگینامه سیاسی امامخمینی، ۱/۹۷.</ref> {{ببینید|خانواده امامخمینی}}. امامخمینی با شهادت پدر، از همان کودکی، با مفاهیم ظلم و [[ظلمستیزی]] آشنا شد. این مفاهیم در دورههای بعد، از درون دینباوری، بازتعریف شد و زمینهای برای معماری یک اندیشه سیاسیِ مبتنی بر دین به وسیله ایشان گردید <ref>قادری، خمینی روحالله، ۱/۱۰۶ و ۱۱۸ ـ ۱۱۹.</ref>. روحیه مبارزه با [[استکبار]] در آغاز تحصیل [[علوم حوزوی]]، در ایشان وجود داشت <ref>مصطفوی، خاطره، ۴/۵ ـ ۶.</ref>؛ همانگونه که مبارزه علیه ظلم و جور را در سالهای [[استبداد]] رضاشاهی آغاز کرد <ref>رجائی، برداشتهایی از سیره امامخمینی، ۴/۳۹.</ref>. ایشان دوره بیستساله حکومت [[رضاشاه پهلوی]] را دوره فشار و تجاوز و دستاندازی به جان و مال و ناموس مردم شمرده <ref>امامخمینی، کشف اسرار، ۱۰.</ref> و دولت او را ظالمانه و همتراز کفر و ادارهکنندگانِ آن را ستمکار خوانده است <ref>امامخمینی، کشف اسرار، ۲۳۹.</ref>. | ||
==مقابله انقلاب اسلامی با ظلم== | ==مقابله انقلاب اسلامی با ظلم== | ||
امامخمینی با ظالمانه شمردن نظام شاهنشاهی، اسلام را از اساس، مخالف با این نظام دانسته <ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۳۲۶.</ref> {{ببینید|نظام سلطنتی}} و معتقد بود حکومت فاسد پهلوی همه نیروی خود را برای ضربهزدن به اسلام و گسترش ظلم به کار گرفت <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۵۹.</ref>. در حکومت پهلوی، علما، فرهنگیان و دیگر طبقات مردم در سراسر ایران از هیچ ظلمی دور نبودند و تنها به جرم دفاع از اسلام و قانون اساسی، با حبس و شکنجه مجازات میشدند؛ اما دست اسرائیل و دیگر بیگانگان برای دخالت در امور اقتصادی، نظامی و سیاسی کشور باز بود <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۲۶۱ و ۲/۳۲۴ ـ ۳۲۵، ۴۸۳.</ref>. در طول پنجاه سال حکومت پهلوی به همه مردم، از هر زبان و مذهب و قومیت، ستم روا داشته شد <ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۱۳۰؛ ۱۱/۵۶ و ۱۳/۱۵۱.</ref> و ملت و مذهب و گروههای مختلف مانند بانوان، جوانان، روشنفکران و علمای اسلام، از ابعاد گوناگون فرهنگی، نظامی، اقتصادی و اجتماعی، از رژیم پهلوی ستم دیدند <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۸۱.</ref>. | [[امامخمینی]] با ظالمانه شمردن نظام شاهنشاهی، اسلام را از اساس، مخالف با این نظام دانسته <ref>امامخمینی، صحیفه، ۲/۳۲۶.</ref> {{ببینید|نظام سلطنتی}} و معتقد بود حکومت فاسد پهلوی همه نیروی خود را برای ضربهزدن به اسلام و گسترش ظلم به کار گرفت <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۵۹.</ref>. در حکومت پهلوی، علما، فرهنگیان و دیگر طبقات مردم در سراسر ایران از هیچ ظلمی دور نبودند و تنها به جرم [[دفاع]] از اسلام و قانون اساسی، با حبس و شکنجه مجازات میشدند؛ اما دست اسرائیل و دیگر [[بیگانگان]] برای دخالت در امور اقتصادی، نظامی و سیاسی کشور باز بود <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱/۲۶۱ و ۲/۳۲۴ ـ ۳۲۵، ۴۸۳.</ref>. در طول پنجاه سال حکومت پهلوی به همه مردم، از هر زبان و مذهب و قومیت، ستم روا داشته شد <ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۱۳۰؛ ۱۱/۵۶ و ۱۳/۱۵۱.</ref> و ملت و مذهب و گروههای مختلف مانند بانوان، جوانان، روشنفکران و علمای اسلام، از ابعاد گوناگون فرهنگی، نظامی، اقتصادی و اجتماعی، از رژیم پهلوی ستم دیدند <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۸۱.</ref>. | ||
در حالیکه برخی میخواستند محمدرضا پهلوی را تبرئه کنند و ظلم و فساد رژیم پهلوی را متوجه عوامل دیگر رژیم بدانند، امامخمینی شخص او را مبدأ همه ظلمهایی معرفی کرد که در کشور صورت میگرفت <ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۱۶۷.</ref>. ایشان معتقد بود در حکومت پهلوی به ایران از نظر سیاسی <ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۴۴۲.</ref>، صنعتی و اقتصادی <ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۲۹۵؛ ۶/۴۷ و ۱۱/۱۵۵؛ امامخمینی، ولایت فقیه، ۳۷.</ref> و مشی فرهنگی <ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۴۷ و ۷/۳۳۸ ـ ۳۳۹.</ref> ظلمشده و انقلاب اسلامی ایران با همت مردم و اتکا به خداوند، رژیم فاسد و ظالم شاهنشاهی را نابود و دست چپاولگران را از میهن اسلامی کوتاه کرد <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۲۵۹.</ref> و سپس به مبارزه با تجاوز ستمگران در کشورهای اسلامی ادامه داده و ضمن صدور انقلاب اسلامی، به سلطه و ظلم جهانخواران خاتمه خواهد داد <ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۳۴۵.</ref>. | در حالیکه برخی میخواستند [[محمدرضا پهلوی]] را تبرئه کنند و ظلم و فساد رژیم پهلوی را متوجه عوامل دیگر رژیم بدانند، امامخمینی شخص او را مبدأ همه ظلمهایی معرفی کرد که در کشور صورت میگرفت <ref>امامخمینی، صحیفه، ۴/۱۶۷.</ref>. ایشان معتقد بود در حکومت پهلوی به ایران از نظر سیاسی <ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۴۴۲.</ref>، صنعتی و اقتصادی <ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۲۹۵؛ ۶/۴۷ و ۱۱/۱۵۵؛ امامخمینی، ولایت فقیه، ۳۷.</ref> و مشی فرهنگی <ref>امامخمینی، صحیفه، ۶/۴۷ و ۷/۳۳۸ ـ ۳۳۹.</ref> ظلمشده و [[انقلاب اسلامی ایران]] با همت مردم و اتکا به خداوند، رژیم فاسد و ظالم شاهنشاهی را نابود و دست چپاولگران را از میهن اسلامی کوتاه کرد <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۲۵۹.</ref> و سپس به مبارزه با تجاوز ستمگران در کشورهای اسلامی ادامه داده و ضمن صدور انقلاب اسلامی، به سلطه و ظلم جهانخواران خاتمه خواهد داد <ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۳۴۵.</ref>. | ||
بر اساس اصل ۱۵۲ قانون اساسی جمهوری اسلامی | بر اساس اصل ۱۵۲ [[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران]]، سیاست خارجی بر اساس نفی هر گونه سلطهجویی و سلطهپذیری و دفاع از حقوق مسلمانان و عدم تعهد در برابر قدرتهای سلطهگر استوار است؛ امامخمینی نیز تأکید داشت که انقلاب اسلامی به دولتهای طرفدار ظالم و مظلوم، نگاه یکسان ندارد، بلکه همواره مدافع مظلوم خواهد بود <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۱۲۴.</ref>، میانجیگری میان ظالم و مظلوم را ظلمی بزرگ، بهخصوص میانجیگری میان [[اسرائیل]] و [[فلسطین]] را غیر منطقی میدانست <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۱۵۹.</ref>. ایشان منطق ظالمان جهان را غارت کشورهای مظلوم میشمرد <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۱۳۳.</ref> و معتقد بود [[امریکا]] با کودتای نظامی، به تحمیل مجدد محمدرضا پهلوی بر ایران در سال ۱۳۳۲ و تاراج ذخایر و سرمایههای کشور اقدام کرد <ref>امامخمینی، صحیفه، ۵/۷۹.</ref> {{ببینید|امریکا}}. ایشان همچنین با نقد سازمانهای بینالمللی که ساخته دست جنایتکاران و در خدمت آناناند، این سازمانها را که به نام امنیت و طرفداری از حقوق بشر فعالیت میکنند، نابودکننده حقوق بشر، سازمان ناامنی و جمعیت طرفدار و پشتیبانِ ظالم نامید <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۵۲۱ و ۱۶/۴۳۱.</ref> {{ببینید|سازمان ملل متحد}}؛ چنانکه با توجه به عملکرد [[ابرقدرتها]]، تبلیغات آنان درباره وحدت نژادی را [[دروغ]] و فریبی برای تداوم استثمار و ظلم در سراسر جهان ارزیابی میکرد <ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۱۱۷.</ref>. | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} |