۵۷۲
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «'''نماز شب'''، فضیلت نافله شب و تأکید بر آن. از نماز شب در زبان عربی به «صلاة التهجد»(نماز شبزندهداری) تعبیر میشود<ref> جوهری، الصحاح، 2/555؛ زبیدی، تاج العروس، 5/331.</ref>. در اصطلاح شریعت، در میان 34 رکعت نماز نافله شب و روز، نماز شب به سه صورت به...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
علمای اخلاق و عرفان، نماز شب و شبزندهداری را یکی از راههای رسیدن به [[لقاءالله]] میدانند<ref> کاشانی، مصباح الهدایة، 311 ـ 315؛ جوادی آملی، مقدمه سرّ الصلاة، 11 ـ 12.</ref> و برای نماز شب اهمیت خاصی در سلوک قائل بوده، به سالکان در مواظبت بر انجام آن و یادگیری آداب ظاهری و باطنی آن توصیههای فراوانی کردهاند<ref> کاشانی، مصباح الهدایة، 311 ـ 315.</ref>. آنان معتقدند کسانی که در مقامات دینی به جایی رسیدهاند، تنها از شبزندهداران بودهاند<ref> ملکی تبریزی، اسرار الصلاة، 463.</ref>. برخی از بزرگان در دستورالعملهای عرفانی خود با تأکید فراوان بر شبزندهداری و برپایی نماز شب همراه با رعایت آداب و حضور قلب، توصیه کردهاند افراد با خوراک اندک و خوابیدن در اول شب خود را برای بیداری آخر شب آماده کنند<ref> بهاری، تذکرة المتقین، 92 ـ 93.</ref>. | علمای اخلاق و عرفان، نماز شب و شبزندهداری را یکی از راههای رسیدن به [[لقاءالله]] میدانند<ref> کاشانی، مصباح الهدایة، 311 ـ 315؛ جوادی آملی، مقدمه سرّ الصلاة، 11 ـ 12.</ref> و برای نماز شب اهمیت خاصی در سلوک قائل بوده، به سالکان در مواظبت بر انجام آن و یادگیری آداب ظاهری و باطنی آن توصیههای فراوانی کردهاند<ref> کاشانی، مصباح الهدایة، 311 ـ 315.</ref>. آنان معتقدند کسانی که در مقامات دینی به جایی رسیدهاند، تنها از شبزندهداران بودهاند<ref> ملکی تبریزی، اسرار الصلاة، 463.</ref>. برخی از بزرگان در دستورالعملهای عرفانی خود با تأکید فراوان بر شبزندهداری و برپایی نماز شب همراه با رعایت آداب و حضور قلب، توصیه کردهاند افراد با خوراک اندک و خوابیدن در اول شب خود را برای بیداری آخر شب آماده کنند<ref> بهاری، تذکرة المتقین، 92 ـ 93.</ref>. | ||
امامخمینی بیداری در آخر شب را با قطع نظر از عبادت، دارای اهمیت دانسته، آن را سیره ائمه(ع) و علمای بزرگ معرفی میکند<ref>امامخمینی، چهل حدیث، 202.</ref>. ایشان، راه دستیابی به حقیقت و سرّ نماز را بیداری در شب میداند<ref> امامخمینی، چهل حدیث، 205.</ref>؛ زیرا بنابر تفسیر بعضی آیات قرآن کریم<ref> مزمل، 6 ـ 7.</ref> حضور قلب در سحر بیشتر و توجه به عبادت دقیقتر است<ref> طباطبایی، | امامخمینی بیداری در آخر شب را با قطع نظر از عبادت، دارای اهمیت دانسته، آن را سیره ائمه(ع) و علمای بزرگ معرفی میکند<ref>امامخمینی، چهل حدیث، 202.</ref>. ایشان، راه دستیابی به حقیقت و سرّ نماز را بیداری در شب میداند<ref> امامخمینی، چهل حدیث، 205.</ref>؛ زیرا بنابر تفسیر بعضی آیات قرآن کریم<ref> مزمل، 6 ـ 7.</ref> حضور قلب در سحر بیشتر و توجه به عبادت دقیقتر است<ref> طباطبایی، المیزان، 20/64.</ref>؛ چون انسان گرفتاری اشتغال به کارهای روزانه و خستگی سر شب را ندارد<ref> جوادی آملی، مقدمه سرّ الصلاة، 11.</ref>. | ||
==زمان نماز شب== | ==زمان نماز شب== | ||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
بندگی و عبادت خداوند، اگرچه مقید به زمان خاصی نیست، ولی بعضی از زمانها به سبب ویژگی خاصشان برای ادای مراسم بندگی و تقرب به خدا، مناسبترند که شبهنگام از مهمترین آن اوقات است<ref> فیض کاشانی، المحجۀ البیضاء، 2/373.</ref>. وقت نماز شب از نیمهشب آغاز میشود و تا [[طلوع فجر]] ادامه دارد<ref> حلی، علامه، تذکرة الفقهاء، 2/318؛ حر عاملی، وسایل الشیعة، 4/248؛ امامخمینی، تحریر الوسیله، 1/113.</ref>. در میان ساعات نیمهشب نیز نیمه دوم آن؛ یعنی هنگام سحر از فضیلت بیشتری برخوردار است<ref> صدوق، من لایحضر، 1/477؛ طوسی، تهذیب الاجکام، 3/233.</ref> که برخی وقت سحر را یکششم آخر نیمه دوم شب میدانند<ref> غزالی، احیاء علوم الدین، 4/33؛ آخوند خراسانی، اللمعات النیرة، 2/17.</ref>. | بندگی و عبادت خداوند، اگرچه مقید به زمان خاصی نیست، ولی بعضی از زمانها به سبب ویژگی خاصشان برای ادای مراسم بندگی و تقرب به خدا، مناسبترند که شبهنگام از مهمترین آن اوقات است<ref> فیض کاشانی، المحجۀ البیضاء، 2/373.</ref>. وقت نماز شب از نیمهشب آغاز میشود و تا [[طلوع فجر]] ادامه دارد<ref> حلی، علامه، تذکرة الفقهاء، 2/318؛ حر عاملی، وسایل الشیعة، 4/248؛ امامخمینی، تحریر الوسیله، 1/113.</ref>. در میان ساعات نیمهشب نیز نیمه دوم آن؛ یعنی هنگام سحر از فضیلت بیشتری برخوردار است<ref> صدوق، من لایحضر، 1/477؛ طوسی، تهذیب الاجکام، 3/233.</ref> که برخی وقت سحر را یکششم آخر نیمه دوم شب میدانند<ref> غزالی، احیاء علوم الدین، 4/33؛ آخوند خراسانی، اللمعات النیرة، 2/17.</ref>. | ||
فقها در چگونگی محاسبه نیمهشب(اول وقت نماز شب) اختلاف دارند. برخی شب را از اول [[غروب آفتاب]] تا طلوع فجر محاسبه کردهاند<ref> طباطبایی، | فقها در چگونگی محاسبه نیمهشب(اول وقت نماز شب) اختلاف دارند. برخی شب را از اول [[غروب آفتاب]] تا طلوع فجر محاسبه کردهاند<ref> طباطبایی، سیدعلی، 2/183؛ نجفی، جواهر الکلام، 7/153 ـ 157.</ref>. به اعتقاد امامخمینی احتیاط در آن است که شب در نماز شب از اول غروب آفتاب تا اول طلوع آفتاب حساب شود، نه تا اول طلوع فجر و سپس نیمه دوم شب به دست آورده شود<ref> امامخمینی، توضیح المسائل، 118 و 123 ـ 124؛ امامخمینی، تعلیقه عروه، 273.</ref>. ایشان همچون علمای دیگر<ref> صدوق، الهدایه، 149.</ref> وقت سحر را یکسوم آخر شب میداند<ref> امامخمینی، تحریر الوسیله، 1/131.</ref>؛ همچنین بهجایآوردن نماز شب را هرچه نزدیکتر به طلوع فجر صادق(وقت اذان نماز صبح) باشد، با فضیلتتر میداند<ref> امامخمینی، توضیح المسائل، 124؛ انصاری، مرتضی، 1/31؛ یزدی طباطبایی، العروة الوثقی، 2/265.</ref>. ایشان بهترین شیوه گزاردن نماز شب را پخشکردن این هشت رکعت در طول نیمه شب میداند<ref> امامخمینی، تحریر الوسیله، 1/131.</ref>. | ||
==احکام و آداب== | ==احکام و آداب== | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
==آثار نماز شب== | ==آثار نماز شب== | ||
قرآن کریم نه تنها نماز شب را موجب رسیدن پیامبر اکرم(ص) به [[مقام محمود]] نزد خداوند میشمارد<ref> اسراء، 79.</ref>، مقامی که به اجماع مفسران، مقصود از آن مقام [[شفاعت]] است<ref> عیاشی، التفسیر، 2/314؛ قمی، تفسیر القمی، 2/25؛ طباطبایی، | قرآن کریم نه تنها نماز شب را موجب رسیدن پیامبر اکرم(ص) به [[مقام محمود]] نزد خداوند میشمارد<ref> اسراء، 79.</ref>، مقامی که به اجماع مفسران، مقصود از آن مقام [[شفاعت]] است<ref> عیاشی، التفسیر، 2/314؛ قمی، تفسیر القمی، 2/25؛ طباطبایی، المیزان، 1/175 ـ 176.</ref>؛ بلکه آن را عامل مهمی برای قرب و حضور به پیشگاه الهی دانسته، حتی پیامبرش را با ترغیب به این عبادت شبانه آماده میسازد تا آیات عظیم قرآن را بر قلب او القا کند<ref> مزمل، 5؛ طباطبایی، المیزان، 20/62.</ref>؛ البته عبودیت پیامبر(ص) بالرؤیه و بالتفکر نیست؛ بلکه عبودیت بالتجلی است و نماز شب آن حضرت، [[معراج]] اوست<ref> امامخمینی، چهل حدیث، 329.</ref>. | ||
در روایات نیز به برخی آثار اخروی و دنیوی نماز شب اشاره شده است؛ ازجمله آثار اخروی آن رسیدن به رضایت [[پروردگار]]<ref> مفید، المقنعه، 120.</ref>، از بینرفتن گناهان روز، دفع عذاب، افزایش حسنات<ref> صدوق، من لایحضر، 1/472 ـ 476.</ref> و روشنایی قبر<ref> دیلمی، ارشاد القلوب، 191.</ref> است. همچنین برخی روایات، نماز شب را موجب شرف مؤمن<ref> حر عاملی، وسایل الشیعة، 8/145.</ref> و زینت [[آخرت]]<ref> حر عاملی، وسایل الشیعة، 8/150.</ref> معرفی کردهاند و خبر از این حقیقت میدهند که نماز شب اگر با قلب سلیم و نیتی صادق باشد، موجب اقتدای [[ملائکه]] بر نمازگزار میشود<ref> صدوق، الامالی، 68.</ref>. ازجمله آثار دنیوی آن نیز میتوان به رفع کسالت از بدن، نورانیشدن نمازگزار، ضمانت روزی او توسط خداوند، وسعت روزی<ref> صدوق، من لایحضر، 1/472 ـ 476.</ref> و از میانرفتن همّ و غم<ref> طوسی، تهذیب الاحکام، 2/121 ـ 122.</ref> اشاره کرد. در روایتی از [[امامحسن عسکری(ع)]] نیز آمده است رسیدن به لقای خداوند سفری است که تنها مرکب آن شبزندهداری و نماز شب است<ref> مجلسی، بحار الانوار، 75/380.</ref>. امامخمینی نیز این نماز را سبب شرف و زینت مؤمن در [[آخرت]] و توسعه روزی او در دنیا شمرده است<ref>امامخمینی، چهل حدیث، 204 و 326؛ امامخمینی، آداب الصلاة، 164.</ref>. | در روایات نیز به برخی آثار اخروی و دنیوی نماز شب اشاره شده است؛ ازجمله آثار اخروی آن رسیدن به رضایت [[پروردگار]]<ref> مفید، المقنعه، 120.</ref>، از بینرفتن گناهان روز، دفع عذاب، افزایش حسنات<ref> صدوق، من لایحضر، 1/472 ـ 476.</ref> و روشنایی قبر<ref> دیلمی، ارشاد القلوب، 191.</ref> است. همچنین برخی روایات، نماز شب را موجب شرف مؤمن<ref> حر عاملی، وسایل الشیعة، 8/145.</ref> و زینت [[آخرت]]<ref> حر عاملی، وسایل الشیعة، 8/150.</ref> معرفی کردهاند و خبر از این حقیقت میدهند که نماز شب اگر با قلب سلیم و نیتی صادق باشد، موجب اقتدای [[ملائکه]] بر نمازگزار میشود<ref> صدوق، الامالی، 68.</ref>. ازجمله آثار دنیوی آن نیز میتوان به رفع کسالت از بدن، نورانیشدن نمازگزار، ضمانت روزی او توسط خداوند، وسعت روزی<ref> صدوق، من لایحضر، 1/472 ـ 476.</ref> و از میانرفتن همّ و غم<ref> طوسی، تهذیب الاحکام، 2/121 ـ 122.</ref> اشاره کرد. در روایتی از [[امامحسن عسکری(ع)]] نیز آمده است رسیدن به لقای خداوند سفری است که تنها مرکب آن شبزندهداری و نماز شب است<ref> مجلسی، بحار الانوار، 75/380.</ref>. امامخمینی نیز این نماز را سبب شرف و زینت مؤمن در [[آخرت]] و توسعه روزی او در دنیا شمرده است<ref>امامخمینی، چهل حدیث، 204 و 326؛ امامخمینی، آداب الصلاة، 164.</ref>. |
ویرایش