پرش به محتوا

کاربر:Salehi/صفحه تمرین۵: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(اصلاح ارقام)
برچسب: برگردانده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: برگردانده‌شده
خط ۲۰: خط ۲۰:
:{{ببینید|پاوه}}
:{{ببینید|پاوه}}
==دولت موقت و کردستان==
==دولت موقت و کردستان==
مهدی بازرگان رئیس دولت موقت معتقد بود مشکل کردستان راه حل نظامی ندارد و مسئله باید از راه مذاکره حل و فصل شود (اسماعیلی، دولت موقت، ۱۴۸ ـ ۱۴۹)؛ از این‌رو هیئت‌هایی را که به هیئت حُسن نیت شهرت یافت، برای مذاکره با سران گروه‌های سیاسی به کردستان فرستاد. در ۳۰ بهمن ۱۳۵۷، داریوش فروهر وزیر کار، محمد مکری، سفیر ایران در اتحاد جماهیر شوروی، ابراهیم یونسی و اسماعیل اردلان از شخصیت‌های کرد، حسین نوری همدانی از استادان برجسته حوزه قم و احمدعلی بابایی از نیروهای ملی‌مذهبی، برای مذاکره با گروه‌های سیاسی به مهاباد رفتند. حزب دموکرات و کومله، با انتشار بیانیه‌ای اعلام کرد خلق کُرد باید در اداره حکومت مرکزی، مشارکت داشته باشد و پادگان‌ها زیر نظر شورای انقلابی اداره و استان‌های کردنشین به عنوان واحد خودمختار شناخته شوند و فردای آن روز با سقوط پادگان مهاباد به دست حزب دموکرات، مذاکرات بی‌نتیجه ماند (فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، ۱/۴۶۸ ـ ۴۶۹). پس از آن در جریان مذاکرات هیئت اعزامی به سنندج (← ادامه مقاله)، ولی‌الله قرنی نخستین رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح، برخلاف خواسته وزارت کشورِ دولت موقت، برای جلوگیری از سقوط پادگان سنندج مبادرت به مانور هوایی کرد و عده‌ای از نیروهای مردمی، پاسداران و سربازان را در زیر باران گلوله مهاجمان، با فداکاریِ خلبان احمد کشوری وارد پادگان کرد (نخعی و یکتا، روزشمار جنگ ایران و عراق، ۱/۳۸۷). قرنی که به‌شدت مورد انتقاد گروه‌های چپ غیر مذهبی و نیز سازمان مجاهدین خلق قرار داشت، فردای آن روز به دستور دولت موقت به جرم نافرمانی از دستور از کار برکنار شد (فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، ۱/۴۷۷؛ اسماعیلی، دولت موقت، ۱۴۲).
مهدی بازرگان رئیس دولت موقت معتقد بود مشکل کردستان راه حل نظامی ندارد و مسئله باید از راه مذاکره حل و فصل شود؛<ref>(اسماعیلی، دولت موقت، ۱۴۸ ـ ۱۴۹)</ref> از این‌رو هیئت‌هایی را که به هیئت حُسن نیت شهرت یافت، برای مذاکره با سران گروه‌های سیاسی به کردستان فرستاد. در ۳۰ بهمن ۱۳۵۷، داریوش فروهر وزیر کار، محمد مکری، سفیر ایران در اتحاد جماهیر شوروی، ابراهیم یونسی و اسماعیل اردلان از شخصیت‌های کرد، حسین نوری همدانی از استادان برجسته حوزه قم و احمدعلی بابایی از نیروهای ملی‌مذهبی، برای مذاکره با گروه‌های سیاسی به مهاباد رفتند. حزب دموکرات و کومله، با انتشار بیانیه‌ای اعلام کرد خلق کُرد باید در اداره حکومت مرکزی، مشارکت داشته باشد و پادگان‌ها زیر نظر شورای انقلابی اداره و استان‌های کردنشین به عنوان واحد خودمختار شناخته شوند و فردای آن روز با سقوط پادگان مهاباد به دست حزب دموکرات، مذاکرات بی‌نتیجه ماند.<ref>(فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، ۱/۴۶۸ ـ ۴۶۹)</ref> پس از آن در جریان مذاکرات هیئت اعزامی به سنندج، ولی‌الله قرنی نخستین رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح، برخلاف خواسته وزارت کشورِ دولت موقت، برای جلوگیری از سقوط پادگان سنندج مبادرت به مانور هوایی کرد و عده‌ای از نیروهای مردمی، پاسداران و سربازان را در زیر باران گلوله مهاجمان، با فداکاریِ خلبان احمد کشوری وارد پادگان کرد.<ref>(نخعی و یکتا، روزشمار جنگ ایران و عراق، ۱/۳۸۷)</ref> قرنی که به‌شدت مورد انتقاد گروه‌های چپ غیر مذهبی و نیز سازمان مجاهدین خلق قرار داشت، فردای آن روز به دستور دولت موقت به جرم نافرمانی از دستور از کار برکنار شد.<ref>(فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، ۱/۴۷۷؛ اسماعیلی، دولت موقت، ۱۴۲)</ref>


پس از هجوم گروه‌های معارض در تیر ۱۳۵۸به سپاه مریوان، دولت موقت با فرستادن هیئتی به سرپرستی مصطفی چمران به مریوان تلاش کرد تا با مذاکره طرفین را آرام کند (فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، ۱/۴۷۹ ـ ۴۸۰؛ چمران، کردستان، ۴۳ ـ ۴۶)؛ اما احزاب سیاسی نه تنها تن به مذاکره ندادند بلکه بر دامنه عملیات خود افزودند (صادقی، کردستان در جنگِ ضد شورشگری و دفاع مقدس، ۳۱؛ محمدپور، بررسی بحران کردستان در آستانه جنگ تحمیلی، ۵۸). دولت موقت ناگزیر در مقابله با اشرار مواضع تندتری در پیش گرفت و شورای انقلاب و دولت موقت در ۲۸ مرداد ۱۳۵۸، حزب دموکرات را به جهت حمایت خارجی و تلاش برای تجزیه کشور منحل اعلام کردند (کیهان، روزنامه، ۲۸/۵//1358، ۱؛ هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۳۴۴). در ۲۵ مهر ۱۳۵۸ داریوش فروهر به نمایندگی از دولت مذاکراتی را با سران مهاجمان در کردستان انجام داد (رضوی، مسعود، هاشمی و انقلاب، ۲۹۱). در زمستان همان سال هیئت حُسن نیت (واحد مطالعات، نگاهی کوتاه بر اهم رویداهای انقلاب، ۲۱) و با حضور چند تن از اعضای دولت چون هاشم صباغیان وزیر کشور، عزت‌الله سحابی رئیس سازمان برنامه و بودجه و مصطفی چمران وزیر دفاع، برای حل بحران راهی کردستان شدند (یوسفی اشکوری، ۱/۲۴۳). از موارد توافق هیئت حسن نیت با حزب دموکرات کردستان خروج پاسداران انقلاب از منطقه بود (محمدپور، بررسی بحران کردستان در آستانه جنگ تحمیلی، ۶۵؛ رضوی، مسعود، هاشمی و انقلاب، ۲۹۱). به گفته دست‌اندرکاران امور کردستان این مذاکرات نشانه درک صحیح نداشتنِ دولت از تحولات کردستان بود و موجب طولانی‌ترشدن بحران (محمدپور، بررسی بحران کردستان در آستانه جنگ تحمیلی، ۴۲) و تضعیف نیروهای نظامی و طرفداران انقلاب در کردستان گردید (همان، ۶۵؛ رضایی، ۶۶). سازمان مجاهدین خلق از گروه‌های خارج از منطقه نیز پس از این جریان دفاتر حزبی و تشکیلاتی خود را در منطقه گسترش داد (کاظمی، ۶۹).
پس از هجوم گروه‌های معارض در تیر ۱۳۵۸به سپاه مریوان، دولت موقت با فرستادن هیئتی به سرپرستی مصطفی چمران به مریوان تلاش کرد تا با مذاکره طرفین را آرام کند؛<ref>(فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، ۱/۴۷۹ ـ ۴۸۰؛ چمران، کردستان، ۴۳ ـ ۴۶)</ref> اما احزاب سیاسی نه تنها تن به مذاکره ندادند بلکه بر دامنه عملیات خود افزودند.<ref>(صادقی، کردستان در جنگِ ضد شورشگری و دفاع مقدس، ۳۱؛ محمدپور، بررسی بحران کردستان در آستانه جنگ تحمیلی، ۵۸)</ref> دولت موقت ناگزیر در مقابله با اشرار مواضع تندتری در پیش گرفت و شورای انقلاب و دولت موقت در ۲۸ مرداد ۱۳۵۸، حزب دموکرات را به جهت حمایت خارجی و تلاش برای تجزیه کشور منحل اعلام کردند.<ref>(کیهان، روزنامه، ۲۸/۵//1358، ۱؛ هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۳۴۴)</ref> در ۲۵ مهر ۱۳۵۸ داریوش فروهر به نمایندگی از دولت مذاکراتی را با سران مهاجمان در کردستان انجام داد.<ref>(رضوی، مسعود، هاشمی و انقلاب، ۲۹۱)</ref> در زمستان همان سال هیئت حُسن نیت<ref>(واحد مطالعات، نگاهی کوتاه بر اهم رویداهای انقلاب، ۲۱)</ref> و با حضور چند تن از اعضای دولت چون هاشم صباغیان وزیر کشور، عزت‌الله سحابی رئیس سازمان برنامه و بودجه و مصطفی چمران وزیر دفاع، برای حل بحران راهی کردستان شدند.<ref>(یوسفی اشکوری، سیری در زندگی، آثار و افکار مهندس مهدی بازرگان، ۱/۲۴۳)</ref> از موارد توافق هیئت حسن نیت با حزب دموکرات کردستان خروج پاسداران انقلاب از منطقه بود.<ref>(محمدپور، بررسی بحران کردستان در آستانه جنگ تحمیلی، ۶۵؛ رضوی، مسعود، هاشمی و انقلاب، ۲۹۱)</ref> به گفته دست‌اندرکاران امور کردستان این مذاکرات نشانه درک صحیح نداشتنِ دولت از تحولات کردستان بود و موجب طولانی‌ترشدن بحران<ref>(محمدپور، بررسی بحران کردستان در آستانه جنگ تحمیلی، ۴۲)</ref> و تضعیف نیروهای نظامی و طرفداران انقلاب در کردستان گردید.<ref>(محمدپور، بررسی بحران کردستان در آستانه جنگ تحمیلی، ۶۵؛ رضایی، آشنای غریب، ۶۶)</ref> سازمان مجاهدین خلق از گروه‌های خارج از منطقه نیز پس از این جریان دفاتر حزبی و تشکیلاتی خود را در منطقه گسترش داد.<ref>(کاظمی، نقش سپاه در برقراری امنیت منطقه شمال غرب کشور، ۶۹)</ref>


در هنگام مذاکره دولت با سران دموکرات‌ها و سفارش به ارتش مبنی بر قطع عملیات نظامی (محمدپور، بررسی بحران کردستان در آستانه جنگ تحمیلی، ۶۳؛ چمران، کردستان، ۱۳۱ ـ ۱۳۲)، احزاب ضد انقلاب به نیروهای انقلاب و ستون ارتش در بانه حمله کردند و سازمان چریک‌های فدایی خلق با سپر قراردادن زن‌ها و بچه‌ها سربازها را به گلوله بستند و ۳۵ تن را به شهادت رساندند و مردم مریوان که از نمایندگان جمهوری اسلامی استقبال کرده بودند ازجمله ملامصطفی مردوخ از روحانیان منطقه را تیرباران کردند (چمران، کردستان، ۱۳۱ ـ ۱۳۴). بسیاری از محله‌های سنندج و جاده‌های آن به دست گروه‌های ضد انقلاب افتاد؛ به‌ گونه‌ای که از ۴/۲/۱۳۵۹ تا ۲۶/۲/۱۳۵۹ شهر سنندج در خطر اشغال نیروهای ضد انقلاب قرار گرفت؛ ولی با رسیدن نیرو‌های کمکی به‌تدریج سنندج و جاده‌های اطراف آن پاکسازی شد و ضد انقلاب به شهر‌های مهاباد، مریوان و سقز گریخت (محمدپور، بررسی بحران کردستان در آستانه جنگ تحمیلی، ۵۹؛ نداف، تاریخ بیست ‌سال، ۵۱۰).
در هنگام مذاکره دولت با سران دموکرات‌ها و سفارش به ارتش مبنی بر قطع عملیات نظامی،<ref>(محمدپور، بررسی بحران کردستان در آستانه جنگ تحمیلی، ۶۳؛ چمران، کردستان، ۱۳۱ ـ ۱۳۲)</ref> احزاب ضد انقلاب به نیروهای انقلاب و ستون ارتش در بانه حمله کردند و سازمان چریک‌های فدایی خلق با سپر قراردادن زن‌ها و بچه‌ها سربازها را به گلوله بستند و ۳۵ تن را به شهادت رساندند و مردم مریوان که از نمایندگان جمهوری اسلامی استقبال کرده بودند ازجمله ملامصطفی مردوخ از روحانیان منطقه را تیرباران کردند.<ref>(چمران، کردستان، ۱۳۱ ـ ۱۳۴)</ref> بسیاری از محله‌های سنندج و جاده‌های آن به دست گروه‌های ضد انقلاب افتاد؛ به‌ گونه‌ای که از ۴/۲/۱۳۵۹ تا ۲۶/۲/۱۳۵۹ شهر سنندج در خطر اشغال نیروهای ضد انقلاب قرار گرفت؛ ولی با رسیدن نیرو‌های کمکی به‌تدریج سنندج و جاده‌های اطراف آن پاکسازی شد و ضد انقلاب به شهر‌های مهاباد، مریوان و سقز گریخت.<ref>(محمدپور، بررسی بحران کردستان در آستانه جنگ تحمیلی، ۵۹؛ نداف، تاریخ بیست ‌سال، ۵۱۰)</ref>


==نگاه و شیوه کار امام‌خمینی==
==نگاه و شیوه کار امام‌خمینی==
امام‌خمینی خواهان همدلی و مشارکت همه ایرانیان در پیشبرد جمهوری اسلامی ایران و استفاده از دستاوردهای آن بود و بر آن بود که همه اقشار مردم از فارس و کرد و ترک و عرب به حقوق بر حق خود برسند (۶/۴۰۳). ایشان در آستانه پیروزی انقلاب، در ۱۸ بهمن ۱۳۵۷، در دیدار با گروهی از مردم و علمای کردستان، با ابراز همدلی با مردم کرد، همه را به وحدت و الفت دعوت کرد و با اشاره به منشأ اختلافات، بنی‌عباس را از عوامل قدیمی اختلاف در میان امت اسلامی و استعمارگران را از عوامل جدید این اختلاف شمرد (۶/۹۴)؛ چنان‌که از اهداف ایشان در کردستان دفاع از اسلام (۶/۳۷۱)، حفظ امنیت مردم کرد و دفاع از منافع و مصالح و نوامیس ملت (۶/۳۸۴)، تمامیت ارضی کشور و اقتدار نیروهای مسلح کشور (۸/۱۳۷؛ فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، ۱/۴۷۵) بود.
امام‌خمینی خواهان همدلی و مشارکت همه ایرانیان در پیشبرد جمهوری اسلامی ایران و استفاده از دستاوردهای آن بود و بر آن بود که همه اقشار مردم از فارس و کرد و ترک و عرب به حقوق بر حق خود برسند.<ref>(امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۴۰۳)</ref> ایشان در آستانه پیروزی انقلاب، در ۱۸ بهمن ۱۳۵۷، در دیدار با گروهی از مردم و علمای کردستان، با ابراز همدلی با مردم کرد، همه را به وحدت و الفت دعوت کرد و با اشاره به منشأ اختلافات، بنی‌عباس را از عوامل قدیمی اختلاف در میان امت اسلامی و استعمارگران را از عوامل جدید این اختلاف شمرد؛<ref>(امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۹۴)</ref> چنان‌که از اهداف ایشان در کردستان دفاع از اسلام،<ref>(امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۳۷۱)</ref> حفظ امنیت مردم کرد و دفاع از منافع و مصالح و نوامیس ملت،<ref>(امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۳۸۴)</ref> تمامیت ارضی کشور و اقتدار نیروهای مسلح کشور<ref>(امام‌خمینی، صحیفه امام، ۸/۱۳۷؛ فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، ۱/۴۷۵)</ref> بود.


امام‌خمینی زمینه‌های نارضایتی به‌جای‌مانده از رژیم پهلوی چون فقر و عقب‌ماندگی منطقه (۱۰/۳۴۵ و ۱۱/۳۲۹) که معلول بى‏توجهى یا دشمنى رژیم پهلوی با خلق کرد بوده (۱۶/۴۳۸) و تحریک مردم و بیان طرح مداوم کاستی‌ها و نارسایی‌های اقتصادی و اجتماعی به وسیله احزاب معاند (۸/۱۴۸ و ۱۶/۴۳۸؛ چمران، کردستان، ۳۵) و رهبری کسانی مانند عزالدین حسینی و عبدالرحمان قاسملو را به عنوان افرادی فاسد و جنایتکار (۹/۲۹۸) در تداوم بحران کردستان مؤثر می‌دانست. از نگاه ایشان، مخالفان نظام اسلامی در پی آن بودند که در پوشش خودمختارى، خاک کردستان را از جمهورى اسلامى ایران جدا (۸/۱۳۷؛ ۱۰/۲۹۶ و ۲۱/۲۸۰) و ایران را پاره‌پاره و پس از آن کودتا کنند (۱۰/۲۹۶). ایشان وابستگان به رژیم پهلوی و افراد وابسته به رژیم صهیونیستی اسرائیل (۹/۴۸۹) و ابرقدرت‌های جهانی را نیز به سبب به‌خطرافتادن منافع نامشروعشان، در توطئه کردستان دخیل می‌دانست (۹/۳۱۸ و ۳۱۲) و بر آن بود که قدرت‌های جهانی برای محو اسلام و ایجاد نظامی کمونیستی در کردستان (۹/۳۷۱) و نابودی نهضت اسلامی ایران (۱۱/۱۳۰) در منطقه بحران ایجاد می‌کنند. اسناد لانه جاسوسی نیز مؤید گفته‌های امام‌خمینی است (مؤسسه مطالعات، ۳/۷۷۲ ـ ۷۷۳ و ۸۱۱ ـ ۸۱۴). ایشان حساب توده مردم کُرد را از ضد انقلاب جدا می‌دانست و معتقد بود باید حساب افراد ساده و فریب‌خورده را با درایت و رفتار اسلامی از گروه‌های ضد انقلاب جدا کرد.  
امام‌خمینی زمینه‌های نارضایتی به‌جای‌مانده از رژیم پهلوی چون فقر و عقب‌ماندگی منطقه<ref>(امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۰/۳۴۵ و ۱۱/۳۲۹)</ref> که معلول بى‏‌توجهى یا دشمنى رژیم پهلوی با خلق کرد بوده<ref>(امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۶/۴۳۸)</ref> و تحریک مردم و بیان طرح مداوم کاستی‌ها و نارسایی‌های اقتصادی و اجتماعی به وسیله احزاب معاند<ref>(امام‌خمینی، صحیفه امام، ۸/۱۴۸ و ۱۶/۴۳۸؛ چمران، کردستان، ۳۵)</ref> و رهبری کسانی مانند عزالدین حسینی و عبدالرحمان قاسملو را به عنوان افرادی فاسد و جنایتکار<ref>(امام‌خمینی، صحیفه امام، ۹/۲۹۸)</ref> در تداوم بحران کردستان مؤثر می‌دانست. از نگاه ایشان، مخالفان نظام اسلامی در پی آن بودند که در پوشش خودمختارى، خاک کردستان را از جمهورى اسلامى ایران جدا<ref>(امام‌خمینی، صحیفه امام، ۸/۱۳۷؛ ۱۰/۲۹۶ و ۲۱/۲۸۰)</ref> و ایران را پاره‌پاره و پس از آن کودتا کنند.<ref>(امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۰/۲۹۶)</ref> ایشان وابستگان به رژیم پهلوی و افراد وابسته به رژیم صهیونیستی اسرائیل<ref>(امام‌خمینی، صحیفه امام، ۹/۴۸۹)</ref> و ابرقدرت‌های جهانی را نیز به سبب به‌خطرافتادن منافع نامشروعشان، در توطئه کردستان دخیل می‌دانست<ref>(امام‌خمینی، صحیفه امام، ۹/۳۱۸ و ۳۱۲)</ref> و بر آن بود که قدرت‌های جهانی برای محو اسلام و ایجاد نظامی کمونیستی در کردستان<ref>(امام‌خمینی، صحیفه امام، ۹/۳۷۱)</ref> و نابودی نهضت اسلامی ایران<ref>(امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۱/۱۳۰)</ref> در منطقه بحران ایجاد می‌کنند. اسناد لانه جاسوسی نیز مؤید گفته‌های امام‌خمینی است.<ref>(مؤسسه مطالعات، اسناد لانه جاسوسی آمریکا، ۳/۷۷۲ ـ ۷۷۳ و ۸۱۱ ـ ۸۱۴)</ref>. ایشان حساب توده مردم کُرد را از ضد انقلاب جدا می‌دانست و معتقد بود باید حساب افراد ساده و فریب‌خورده را با درایت و رفتار اسلامی از گروه‌های ضد انقلاب جدا کرد.  
ایشان راهکارهایی را در این جهت به کار گرفت ازجمله:
ایشان راهکارهایی را در این جهت به کار گرفت ازجمله:
۱. روشنگری: امام‌خمینی از آغاز بحران کردستان با سخنرانی، پیام، فرستادن نماینده و دیدار با افراد مؤثر در منطقه روشنگری کرد. ایشان در ۷ اسفند ۱۳۵۷، در دیدار با گروهی از علمای کردستان آنان را به اتحاد با دیگر اقشار مردم ایران توصیه کرد و از مأموران دولتی و علمای کردستان خواست به هم بپیوندند و نغمه‌های مفسده‌جویان را دسیسه بیگانگان بدانند (۶/۲۴۴ ـ ۲۴۵؛ نخعی و یکتا، روزشمار جنگ ایران و عراق، ۱/۲۲۳) و در ۷ فروردین ۱۳۵۸ در سخنانی مردم کردستان را برادر خواند و اعلام کرد که حکومت اسلامی به کسی ستم نخواهد کرد (۶/۴۱۸). با توفیق نسبی نیروهای مسلح در بر قراری امنیت (رضوی، مسعود، هاشمی و انقلاب، ۲۹۰)، امام‌خمینی در ۱۶ شهریور ۱۳۵۸ عفو عمومی داد (۹/۴۴۶) (← مقاله عفو(۲)). ایشان در ۲۹ مهر ۱۳۵۸، در دیدار با مردم با اشاره به تبلیغات سوء گروه‌های مخالف در کردستان علیه نظام جمهوری اسلامی، تأکید کرد نظام اسلامی مخالف نژادپرستی است و اسلام دین رحمت است و با اشاره به فرمان عفو عمومی یادآور شد کسانی که دست از شرارت بردارند، به جز سران جنایتکار حزب دموکرات، بقیه بخشیده خواهند شد و در امان خواهند بود (۱۰/۲۹۱ ـ ۲۹۲ و ۲۹۷).
۱. روشنگری: امام‌خمینی از آغاز بحران کردستان با سخنرانی، پیام، فرستادن نماینده و دیدار با افراد مؤثر در منطقه روشنگری کرد. ایشان در ۷ اسفند ۱۳۵۷، در دیدار با گروهی از علمای کردستان آنان را به اتحاد با دیگر اقشار مردم ایران توصیه کرد و از مأموران دولتی و علمای کردستان خواست به هم بپیوندند و نغمه‌های مفسده‌جویان را دسیسه بیگانگان بدانند<ref>(امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۲۴۴ ـ ۲۴۵؛ نخعی و یکتا، روزشمار جنگ ایران و عراق، ۱/۲۲۳)</ref> و در ۷ فروردین ۱۳۵۸ در سخنانی مردم کردستان را برادر خواند و اعلام کرد که حکومت اسلامی به کسی ستم نخواهد کرد.<ref>(امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۴۱۸)</ref> با توفیق نسبی نیروهای مسلح در بر قراری امنیت،<ref>(رضوی، مسعود، هاشمی و انقلاب، ۲۹۰)</ref> امام‌خمینی در ۱۶ شهریور ۱۳۵۸ عفو عمومی داد.<ref>(امام‌خمینی، صحیفه امام، ۹/۴۴۶)</ref> (← مقاله عفو(۲)). ایشان در ۲۹ مهر ۱۳۵۸، در دیدار با مردم با اشاره به تبلیغات سوء گروه‌های مخالف در کردستان علیه نظام جمهوری اسلامی، تأکید کرد نظام اسلامی مخالف نژادپرستی است و اسلام دین رحمت است و با اشاره به فرمان عفو عمومی یادآور شد کسانی که دست از شرارت بردارند، به جز سران جنایتکار حزب دموکرات، بقیه بخشیده خواهند شد و در امان خواهند بود.<ref>(امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۰/۲۹۱ ـ ۲۹۲ و ۲۹۷)</ref>
۲. گفتگو و مذاکره: امام‌خمینی با آنکه در صداقت رهبران احزاب سیاسی منطقه تردید داشت، باب مذاکره با آنان را باز گذاشت. در آخر اسفند ۱۳۵۷، هیئت بلند‌پایه‌ای از سوی ایشان شامل سیدمحمود طالقانی، سیدمحمد حسینی بهشتی، اکبر هاشمی رفسنجانی از شورای انقلاب و سیداحمد صدر حاج‌سیدجوادی از وزارت کشور به کردستان رفتند (فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، ۱/۴۷۵) و با مردم و گروه‌های سیاسی دیدار کردند و در دوم فروردین ۱۳۵۸ آتش‌بس شد. آزادی بازداشت‌شدگان و بازگرداندن سلاح‌های به‌غارت‌رفته و حمله‌نکردن به پادگان‌ها ازجمله مواد توافق میان دولت و گروه‌های سیاسی بود (نخعی و یکتا، روزشمار جنگ ایران و عراق، ۱/۴۳۱). امام‌خمینی خود نیز در دو نوبت در ۸/۱/۱۳۵۸و ۱۹/۲/۱۳۵۸ با قاسملو و هیئت همراه درباره مسائل کردستان گفتگو کرد (مؤسسه تنظیم، ۱/۴۴ و ۸۳ ـ ۸۴) و با هیئت حُسن نیتِ دولت موقت نیز همراهی نشان داد. دولت موقت در شهریور ۱۳۵۸، سیدمحمود طالقانی و هاشم صباغیان را مأمور کرد تا نظر امام‌خمینی را درباره مذاکره با گروه‌های مخالف در کردستان، جویا شوند که ایشان ضمن اشاره به سوء نیت گروه‌های مخالف، برای مسدود‌نشدن تلاش‌های دولت با ادامه مذاکرات موافقت کرد. این مذاکرات پس از استعفای دولت موقت نیز زیر نظر شورای انقلاب ادامه پیدا کرد (محمدپور، بررسی بحران کردستان در آستانه جنگ تحمیلی، ۶۳). ایشان پس از شنیدن گزارش دور اول مذاکرات هیئت حسن نیت، در پیامی در آبان ۱۳۵۸ با تأکید بر برادری همه اقشار مردم مسلمان ایران و معیار تقوا و تعهد در ارزش‌گذاری‌ها، بر حق اداره امور داخلی کردستان به دست مردم کُرد تأکید کرد (۱۱/۵۵ ـ ۵۷). حمایت ایشان از گفتگو‌های دوجانبه، خرسندیِ مردم را فراهم آورد؛ ولی این گفتگوها به دلیل زیاده‌خواهی احزاب مخالف دوام نیاورد (محمدپور، بررسی بحران کردستان در آستانه جنگ تحمیلی، ۶۵).
۲. گفتگو و مذاکره: امام‌خمینی با آنکه در صداقت رهبران احزاب سیاسی منطقه تردید داشت، باب مذاکره با آنان را باز گذاشت. در آخر اسفند ۱۳۵۷، هیئت بلند‌پایه‌ای از سوی ایشان شامل سیدمحمود طالقانی، سیدمحمد حسینی بهشتی، اکبر هاشمی رفسنجانی از شورای انقلاب و سیداحمد صدر حاج‌سیدجوادی از وزارت کشور به کردستان رفتند<ref>(فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، ۱/۴۷۵)</ref> و با مردم و گروه‌های سیاسی دیدار کردند و در دوم فروردین ۱۳۵۸ آتش‌بس شد. آزادی بازداشت‌شدگان و بازگرداندن سلاح‌های به‌غارت‌رفته و حمله‌نکردن به پادگان‌ها ازجمله مواد توافق میان دولت و گروه‌های سیاسی بود.<ref>(نخعی و یکتا، روزشمار جنگ ایران و عراق، ۱/۴۳۱)</ref> امام‌خمینی خود نیز در دو نوبت در ۸/۱/۱۳۵۸و ۱۹/۲/۱۳۵۸ با قاسملو و هیئت همراه درباره مسائل کردستان گفتگو کرد<ref>(مؤسسه تنظیم، محضر نور، ۱/۴۴ و ۸۳ ـ ۸۴)</ref> و با هیئت حُسن نیتِ دولت موقت نیز همراهی نشان داد. دولت موقت در شهریور ۱۳۵۸، سیدمحمود طالقانی و هاشم صباغیان را مأمور کرد تا نظر امام‌خمینی را درباره مذاکره با گروه‌های مخالف در کردستان، جویا شوند که ایشان ضمن اشاره به سوء نیت گروه‌های مخالف، برای مسدود‌نشدن تلاش‌های دولت با ادامه مذاکرات موافقت کرد. این مذاکرات پس از استعفای دولت موقت نیز زیر نظر شورای انقلاب ادامه پیدا کرد.<ref>(محمدپور، بررسی بحران کردستان در آستانه جنگ تحمیلی، ۶۳)</ref> ایشان پس از شنیدن گزارش دور اول مذاکرات هیئت حسن نیت، در پیامی در آبان ۱۳۵۸ با تأکید بر برادری همه اقشار مردم مسلمان ایران و معیار تقوا و تعهد در ارزش‌گذاری‌ها، بر حق اداره امور داخلی کردستان به دست مردم کُرد تأکید کرد.<ref>(امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۱/۵۵ ـ ۵۷)</ref> حمایت ایشان از گفتگو‌های دوجانبه، خرسندیِ مردم را فراهم آورد؛ ولی این گفتگوها به دلیل زیاده‌خواهی احزاب مخالف دوام نیاورد.<ref>(محمدپور، بررسی بحران کردستان در آستانه جنگ تحمیلی، ۶۵)</ref>
۳. گسترش خدمت به مردم: خدمت به مردم و رفع مشکلات منطقه از راهکارهای مهم امام‌خمینی برای پایان‌یافتن این غائله بود. ایشان در ۳۰ بهمن ۱۳۵۷، حسین نوری از مدرسان و علمای قم را برای شناخت دقیق مشکلات مردم کردستان به غرب کشور فرستاد و در نامه‌ای به احمد مفتی‌زاده، ضمن تشکر از زحمات وی در به‌ثمررسیدن انقلاب، از وی خواست مشکلات خود را با نوری در میان بگذارد (۶/۱۹۶ ـ ۱۹۷). در ۲۴/۵/۱۳۵۸ عبدالرحیم ربانی شیرازی از علمای مبارز با صلاحدید امام‌خمینی به کردستان و آذربایجان سفر کرد و پس از بازگشت پیشنهادهای سازنده‌ای را برای آرامش کردستان به ایشان ارائه کرد (حریم امام، ۲۳). نیز در ۶ شهریور ۱۳۵۸ حسین کرمانی از روحانیان آشنا با منطقه کردستان را به آن ناحیه فرستاد و به وی سفارش کرد تا با همکاری و مشورت با علما و روحانیان منطقه و نیروهای نظامی و سپاه در رفع کمبودهاى منطقه تلاش کند و برای بازگرداندن آرامش به منطقه بکوشد (۹/۳۵۵). همچنین در ۱۰ شهریور ۱۳۵۸ عبدالمجید معادیخواه را به همراه نماینده وزارت کشور و نماینده جهادسازندگی برای رسیدگی به وضع عمرانی به کردستان فرستاد (۹/۳۷۴). جهاد سازندگی مأمور شد تا به وضع عمرانی منطقه رسیدگی کند (۹/۳۷۴). امام‌خمینی در ۱۳ شهریور ۱۳۵۸ برای اجرای طرح‌های رفاهی و عمرانی کردستان، بر تخصیص درآمد یک روز فروش نفت معادل ۴۵۰ میلیون تومان تأکید کرد (۹/۴۱۸) و در ادامه در پاسخ انتظار بیشتر و سریع‌تر مردم برای آبادانی منطقه، عمران و امنیت را به هم وابسته دانست و شرح داد که در شرایط ناامنی نمی‌توان آنچنان‌که باید خدمت کرد و جاده و بیمارستان ساخت (۱۰/۲۹۸ ـ ۲۹۹).
۳. گسترش خدمت به مردم: خدمت به مردم و رفع مشکلات منطقه از راهکارهای مهم امام‌خمینی برای پایان‌یافتن این غائله بود. ایشان در ۳۰ بهمن ۱۳۵۷، حسین نوری از مدرسان و علمای قم را برای شناخت دقیق مشکلات مردم کردستان به غرب کشور فرستاد و در نامه‌ای به احمد مفتی‌زاده، ضمن تشکر از زحمات وی در به‌ثمررسیدن انقلاب، از وی خواست مشکلات خود را با نوری در میان بگذارد.<ref>(امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۱۹۶ ـ ۱۹۷)</ref> در ۲۴/۵/۱۳۵۸ عبدالرحیم ربانی شیرازی از علمای مبارز با صلاحدید امام‌خمینی به کردستان و آذربایجان سفر کرد و پس از بازگشت پیشنهادهای سازنده‌ای را برای آرامش کردستان به ایشان ارائه کرد.<ref>(حریم امام، مجله، ۲۳)</ref> نیز در ۶ شهریور ۱۳۵۸ حسین کرمانی از روحانیان آشنا با منطقه کردستان را به آن ناحیه فرستاد و به وی سفارش کرد تا با همکاری و مشورت با علما و روحانیان منطقه و نیروهای نظامی و سپاه در رفع کمبودهاى منطقه تلاش کند و برای بازگرداندن آرامش به منطقه بکوشد.<ref>(امام‌خمینی، صحیفه امام، ۹/۳۵۵)</ref> همچنین در ۱۰ شهریور ۱۳۵۸ عبدالمجید معادیخواه را به همراه نماینده وزارت کشور و نماینده جهادسازندگی برای رسیدگی به وضع عمرانی به کردستان فرستاد.<ref>(امام‌خمینی، صحیفه امام، ۹/۳۷۴)</ref> جهاد سازندگی مأمور شد تا به وضع عمرانی منطقه رسیدگی کند.<ref>(امام‌خمینی، صحیفه امام، ۹/۳۷۴)</ref> امام‌خمینی در ۱۳ شهریور ۱۳۵۸ برای اجرای طرح‌های رفاهی و عمرانی کردستان، بر تخصیص درآمد یک روز فروش نفت معادل ۴۵۰ میلیون تومان تأکید کرد<ref>(امام‌خمینی، صحیفه امام، ۹/۴۱۸)</ref> و در ادامه در پاسخ انتظار بیشتر و سریع‌تر مردم برای آبادانی منطقه، عمران و امنیت را به هم وابسته دانست و شرح داد که در شرایط ناامنی نمی‌توان آنچنان‌که باید خدمت کرد و جاده و بیمارستان ساخت.<ref>(امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۰/۲۹۸ ـ ۲۹۹)</ref>
از سوی دیگر، سیدموسی موسوی پس از پایان کار مجلس خبرگان قانون اساسی (آبان ۱۳۵۸) به نمایندگی امام‌خمینی در غرب کشور منصوب شد و در استان‌های کرمانشاه و کردستان به فعالیت مشغول گردید (خلیلی، منصور، ۱/۴۲۸). وی برای هماهنگی روحانیان منطقه مرکز بزرگ اسلامی به مرکزیت سنندج را ایجاد کرد و این مرکز خدمات شایان توجهی را در رسیدگی به روحانیان و الفت میان شیعیان و اهل سنت منطقه انجام داد (موسوی، ۱۲). امام‌خمینی در ۲/۶/۱۳۶۱ مأموریت موسوی را برای رسیدگی به کارهای مذهبی و اجتماعی گذشته تمدید و به وی سفارش کرد کارها را با قاطعیت و تلاش بیشترى پی گیرد و ارگان‌های دولتی و مردمی نیز با وی همکاری کنند (۱۶/۴۳۸). موسوی تا پایان زندگی امام‌خمینی در کردستان به خدمت مشغول بود.
از سوی دیگر، سیدموسی موسوی پس از پایان کار مجلس خبرگان قانون اساسی (آبان ۱۳۵۸) به نمایندگی امام‌خمینی در غرب کشور منصوب شد و در استان‌های کرمانشاه و کردستان به فعالیت مشغول گردید.<ref>(خلیلی، منصور، موسوی قهدریجانی، سیدموسی (حجت‌الاسلام)، ۱/۴۲۸)</ref> وی برای هماهنگی روحانیان منطقه مرکز بزرگ اسلامی به مرکزیت سنندج را ایجاد کرد و این مرکز خدمات شایان توجهی را در رسیدگی به روحانیان و الفت میان شیعیان و اهل سنت منطقه انجام داد.<ref>(موسوی، مصاحبه با آیت‌الله سیدموسی موسوی، ۱۲)</ref> امام‌خمینی در ۲/۶/۱۳۶۱ مأموریت موسوی را برای رسیدگی به کارهای مذهبی و اجتماعی گذشته تمدید و به وی سفارش کرد کارها را با قاطعیت و تلاش بیشترى پی گیرد و ارگان‌های دولتی و مردمی نیز با وی همکاری کنند.<ref>(امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۶/۴۳۸)</ref> موسوی تا پایان زندگی امام‌خمینی در کردستان به خدمت مشغول بود.
۴. حضور مردم در صحنه: تأکید امام‌خمینی بر آن بود که مسائل کردستان باید با کمک مردم حل شود. در دوم شهریور ۱۳۵۸، امام‌خمینی ضمن خادم‌خواندن خود برای مردم کردستان، از آنان خواست، افراد خائن از حزب دموکرات و دیگران را بازداشت و تحویل مراجع قضایی دهند (۹/۳۴۶) و در ششم شهریور به مردم متدین کردستان یادآور شد، برابر اعتقاد مذاهب اهل سنت اطاعت از اولوالامر و دولت از واجبات است و کسانی که از دستورهای دولت اسلامی سرپیچی می‌کنند، به قرآن و اسلام باور ندارند و بر علمای اهل تسنن لازم دانست در صورت اطلاع از مخفیگاه‌های اشرار، آنان را به مراجع صاحب صلاحیت معرفی و با آنان معامله مرتد از اسلام کنند (۹/۳۵۱). ایشان با اشاره به پنهان‌شدن جنایتکاران و مفسدان در میان توده مردم از مردم کردستان خواست خود در صدد تصفیه و معرفی اشرار برآیند (۱۰/۲۹۷).
۴. حضور مردم در صحنه: تأکید امام‌خمینی بر آن بود که مسائل کردستان باید با کمک مردم حل شود. در دوم شهریور ۱۳۵۸، امام‌خمینی ضمن خادم‌خواندن خود برای مردم کردستان، از آنان خواست، افراد خائن از حزب دموکرات و دیگران را بازداشت و تحویل مراجع قضایی دهند<ref>(امام‌خمینی، صحیفه امام، ۹/۳۴۶)</ref> و در ششم شهریور به مردم متدین کردستان یادآور شد، برابر اعتقاد مذاهب اهل سنت اطاعت از اولوالامر و دولت از واجبات است و کسانی که از دستورهای دولت اسلامی سرپیچی می‌کنند، به قرآن و اسلام باور ندارند و بر علمای اهل تسنن لازم دانست در صورت اطلاع از مخفیگاه‌های اشرار، آنان را به مراجع صاحب صلاحیت معرفی و با آنان معامله مرتد از اسلام کنند.<ref>(امام‌خمینی، صحیفه امام، ۹/۳۵۱)</ref> ایشان با اشاره به پنهان‌شدن جنایتکاران و مفسدان در میان توده مردم از مردم کردستان خواست خود در صدد تصفیه و معرفی اشرار برآیند.<ref>(امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۰/۲۹۷)</ref>
۵. مدارا توأم با قاطعیت: در پی حمله گروه‌های ضد انقلاب ازجمله کومله و چریک‌های فدایی خلق در اسفند ۱۳۵۷ به مراکز نظامی سنندج (فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، ۱/۴۷۵؛ نخعی و یکتا، روزشمار جنگ ایران و عراق، ۱/۱۹۴)، امام‌خمینی در پیامی به مردم کردستان، با انتقاد شدید از شرارت گروه‌های ضد انقلاب، وظیفه نیروهاى مسلح را دفاع از منافع و مصالح ملت برشمرد و به نظامیان اجازه داد هر گونه حمله‏ به خود و ناموس مردم را دفع کنند (۶/۳۸۴). ایشان در اول مرداد ۱۳۵۸ در پیامی ضمن حمایت از سپاه و ارتش و دیگر قوا و برحذرداشتن مطبوعات داخلی از تضعیف قوای امنیتی، همه مردم ایران را برادر و برابر خواند و به اعضای سازمان‌ها و گروه‌های نظامی مناطق کردنشین وعده داد در صورت تسلیم‌شدن و تحویل اسلحه و مهمات در امان خواهند بود و به تحویل‌دهندگانِ سران اشرار وعده پاداش داد (۹/۳۱۷) و به مسئولان اعلام کرد از طریق استاندار سنندج با آنان مذاکره کنند و در صورت حل‌نشدن مسئله، سران آنان را بازداشت کنند (رضوی، مسعود، هاشمی و انقلاب، ۲۸۸).
۵. مدارا توأم با قاطعیت: در پی حمله گروه‌های ضد انقلاب ازجمله کومله و چریک‌های فدایی خلق در اسفند ۱۳۵۷ به مراکز نظامی سنندج،<ref>(فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، ۱/۴۷۵؛ نخعی و یکتا، روزشمار جنگ ایران و عراق، ۱/۱۹۴)</ref> امام‌خمینی در پیامی به مردم کردستان، با انتقاد شدید از شرارت گروه‌های ضد انقلاب، وظیفه نیروهاى مسلح را دفاع از منافع و مصالح ملت برشمرد و به نظامیان اجازه داد هر گونه حمله‏ به خود و ناموس مردم را دفع کنند.<ref>(امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۳۸۴)</ref> ایشان در اول مرداد ۱۳۵۸ در پیامی ضمن حمایت از سپاه و ارتش و دیگر قوا و برحذرداشتن مطبوعات داخلی از تضعیف قوای امنیتی، همه مردم ایران را برادر و برابر خواند و به اعضای سازمان‌ها و گروه‌های نظامی مناطق کردنشین وعده داد در صورت تسلیم‌شدن و تحویل اسلحه و مهمات در امان خواهند بود و به تحویل‌دهندگانِ سران اشرار وعده پاداش داد(امام‌خمینی، صحیفه امام، ۹/۳۱۷) و به مسئولان اعلام کرد از طریق استاندار سنندج با آنان مذاکره کنند و در صورت حل‌نشدن مسئله، سران آنان را بازداشت کنند.<ref>(رضوی، مسعود، هاشمی و انقلاب، ۲۸۸)</ref>


در پی هجوم حزب دموکرات در ۲۷ مرداد ۱۳۵۸ برای تصرف پاوه و شهرهای کردستان، امام‌خمینی از جایگاه خود به عنوان فرمانده کل قوا به مسئولان نظامی دستور صریح داد اشرار و مهاجمان را بازداشت و به محاکم صالحه تسلیم کنند و مانع فرار آنان به خارج از کشور شوند (۹/۲۸۶). ایشان حزب دمکرات را گروهی خرابکار، فاسد، مُفسِد، کشنده پاسدارانِ بی‌گناه و حزب شیطان خواند (۹/۲۹۶ ـ ۲۹۷) و با محاصره‌شدن نیروهای ارتش در سنندج به دست حزب دمکرات و گروگان گرفته‌شدن زنان، در ۲۸ مرداد به همه قواى انتظامى و پاسداران انقلاب دستور داد با نیروی کافی به طرف سنندج بروند و با شدت اشرار را سرکوب کنند. ایشان تأخیر در این مأموریت را تخلف از وظیفه و موجب مؤاخذه شمرد (۹/۳۰۶) و در پیامی ضمن وابسته‌شمردن این حزب به امریکا و صهیونیسم و بیان برادرکشی‌های این گروه در آستانه روز قدس، آن را غیر قانونی و عضویت در آن را ممنوع اعلام کرد (۹/۳۱۱). در آغاز شهریور ۱۳۵۸ وقتی سیدابوالحسن بنی‌صدر رئیس‌جمهور و (جانشین)فرمانده کل قوا به ایشان اطلاع داد که گردانی از ارتش در کردستان گرفتار ضد انقلاب شده و تنها راه نجات آنان نیازمند شدت عمل است، ایشان بر لزوم نجات محاصره‌شدگان بدون توجه به عواقب آن تأکید کرد (۹/۳۶۷).
در پی هجوم حزب دموکرات در ۲۷ مرداد ۱۳۵۸ برای تصرف پاوه و شهرهای کردستان، امام‌خمینی از جایگاه خود به عنوان فرمانده کل قوا به مسئولان نظامی دستور صریح داد اشرار و مهاجمان را بازداشت و به محاکم صالحه تسلیم کنند و مانع فرار آنان به خارج از کشور شوند.<ref>(امام‌خمینی، صحیفه امام، ۹/۲۸۶)</ref> ایشان حزب دمکرات را گروهی خرابکار، فاسد، مُفسِد، کشنده پاسدارانِ بی‌گناه و حزب شیطان خواند<ref>(امام‌خمینی، صحیفه امام، ۹/۲۹۶ ـ ۲۹۷)</ref> و با محاصره‌شدن نیروهای ارتش در سنندج به دست حزب دمکرات و گروگان گرفته‌شدن زنان، در ۲۸ مرداد به همه قواى انتظامى و پاسداران انقلاب دستور داد با نیروی کافی به طرف سنندج بروند و با شدت اشرار را سرکوب کنند. ایشان تأخیر در این مأموریت را تخلف از وظیفه و موجب مؤاخذه شمرد<ref>(امام‌خمینی، صحیفه امام، ۹/۳۰۶)</ref> و در پیامی ضمن وابسته‌شمردن این حزب به امریکا و صهیونیسم و بیان برادرکشی‌های این گروه در آستانه روز قدس، آن را غیر قانونی و عضویت در آن را ممنوع اعلام کرد.<ref>(امام‌خمینی، صحیفه امام، ۹/۳۱۱)</ref> در آغاز شهریور ۱۳۵۸ وقتی سیدابوالحسن بنی‌صدر رئیس‌جمهور و (جانشین)فرمانده کل قوا به ایشان اطلاع داد که گردانی از ارتش در کردستان گرفتار ضد انقلاب شده و تنها راه نجات آنان نیازمند شدت عمل است، ایشان بر لزوم نجات محاصره‌شدگان بدون توجه به عواقب آن تأکید کرد.<ref>(امام‌خمینی، صحیفه امام، ۹/۳۶۷)</ref>


امام‌خمینی با توجه به شرارت‌های گروه‌های مسلح، در ۸ شهریور ۱۳۵۸ به مسئولان یادآور شد اسلام دین رحمت است و کسانی که سزاوار رحمت نباشند مشمول غضب می‌شوند و سران گروه‌های ضد انقلاب که در کردستان به فتنه‌گری برخاسته، با سوء استفاده از آزادی می‌خواهند به اسم دموکراسی و دموکرات منطقه را به مرام کمونیستی بکشانند، از یهود بنی‌قریظه بدترند و باید سرکوب شوند (۹/۳۷۰ ـ ۳۷۲). ایشان در ۱۲ شهریور در پیامی به علما و روحانیان کُرد، ضمن تکذیب شایعه بسیج عمومی ایشان علیه مردم کُرد که از سوی سران اشرار با جعل امضا به ایشان نسبت داده شده بود، به افشای ماهیت جنایت‌کارانه گروه‌های ضد انقلاب و دست‌نشانده پرداخت و شواهدی از نادرستی این شایعه دروغ را بازگو کرد و بر حقوق مردم کرد در کنار سایر قشرها و اقوام ایرانی تأکید ورزید و خاطرنشان کرد اگر هم بسیج عمومی داده شود در حمایت از مردم کرد و دفع شرارت اشرار و خیانت‌کاران خواهد بود (۹/۳۸۸ ـ ۳۸۹). در ۲۳ شهریور نیز در دیدار نمایندگان مجلس خبرگان قانون اساسی انتخاب قاسملو را برای نمایندگی خبرگان غیر قانونی خواند و یادآور شد اگر وی در این مجلس شرکت می‌کرد، ایشان قصد داشته او را به سبب خیانت‌هایش نگه دارد (۹/۵۳۲). با این حال، ایشان در اسفند ۱۳۵۹ در نامه‌ای به سیدمحمد حسینی بهشتی رئیس دیوان عالی کشور با درخواست دادگاه انقلاب سنندج، درباره بخشیدن مجرمانی که در کردستان به گونه‌ای با گروه‌های مسلحِ مخالف نظام همکاری کرده‌اند و از کرده خود پشیمان‌اند موافقت کرد (۲۱/۶۶۷).
امام‌خمینی با توجه به شرارت‌های گروه‌های مسلح، در ۸ شهریور ۱۳۵۸ به مسئولان یادآور شد اسلام دین رحمت است و کسانی که سزاوار رحمت نباشند مشمول غضب می‌شوند و سران گروه‌های ضد انقلاب که در کردستان به فتنه‌گری برخاسته، با سوء استفاده از آزادی می‌خواهند به اسم دموکراسی و دموکرات منطقه را به مرام کمونیستی بکشانند، از یهود بنی‌قریظه بدترند و باید سرکوب شوند.<ref>(امام‌خمینی، صحیفه امام، ۹/۳۷۰ ـ ۳۷۲)</ref> ایشان در ۱۲ شهریور در پیامی به علما و روحانیان کُرد، ضمن تکذیب شایعه بسیج عمومی ایشان علیه مردم کُرد که از سوی سران اشرار با جعل امضا به ایشان نسبت داده شده بود، به افشای ماهیت جنایت‌کارانه گروه‌های ضد انقلاب و دست‌نشانده پرداخت و شواهدی از نادرستی این شایعه دروغ را بازگو کرد و بر حقوق مردم کرد در کنار سایر قشرها و اقوام ایرانی تأکید ورزید و خاطرنشان کرد اگر هم بسیج عمومی داده شود در حمایت از مردم کرد و دفع شرارت اشرار و خیانت‌کاران خواهد بود.<ref>(امام‌خمینی، صحیفه امام، ۹/۳۸۸ ـ ۳۸۹)</ref> در ۲۳ شهریور نیز در دیدار نمایندگان مجلس خبرگان قانون اساسی انتخاب قاسملو را برای نمایندگی خبرگان غیر قانونی خواند و یادآور شد اگر وی در این مجلس شرکت می‌کرد، ایشان قصد داشته او را به سبب خیانت‌هایش نگه دارد.<ref>(امام‌خمینی، صحیفه امام، ۹/۵۳۲)</ref> با این حال، ایشان در اسفند ۱۳۵۹ در نامه‌ای به سیدمحمد حسینی بهشتی رئیس دیوان عالی کشور با درخواست دادگاه انقلاب سنندج، درباره بخشیدن مجرمانی که در کردستان به گونه‌ای با گروه‌های مسلحِ مخالف نظام همکاری کرده‌اند و از کرده خود پشیمان‌اند موافقت کرد.<ref>(امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۱/۶۶۷)</ref>


از سوی دیگر، علما و مراجع تقلید از اقدامات امام‌خمینی در برقراری امنیت مردم کُرد و حفظ تمامیت ارضی کشور حمایت کردند (اسفندیاری، ۲۸۰)؛ چنان‌که سیدمحمدرضا گلپایگانی، سیدحسن طباطبایی قمی و سیدعبدالله شیرازی از اقدامات امام‌خمینی در امنیت کردستان حمایت کردند و ایشان نیز از آنان قدردانی کرد (۹/۳۱۸، ۳۲۰ و ۳۲۳) و سیدمحمود طالقانی در خطبه‌های نماز عید فطر جنایت‌های دموکرات‌ها و کمونیست‌ها در کردستان را به‌شدت محکوم کرد (اسفندیاری، ۲۸۰؛ جمهوری اسلامی، روزنامه، ۳/۶/۱۳۵۸، ۱۰).
از سوی دیگر، علما و مراجع تقلید از اقدامات امام‌خمینی در برقراری امنیت مردم کُرد و حفظ تمامیت ارضی کشور حمایت کردند؛<ref>(اسفندیاری، پیک آفتاب، ۲۸۰)</ref> چنان‌که سیدمحمدرضا گلپایگانی، سیدحسن طباطبایی قمی و سیدعبدالله شیرازی از اقدامات امام‌خمینی در امنیت کردستان حمایت کردند و ایشان نیز از آنان قدردانی کرد<ref>(امام‌خمینی، صحیفه امام، ۹/۳۱۸، ۳۲۰ و ۳۲۳)</ref> و سیدمحمود طالقانی در خطبه‌های نماز عید فطر جنایت‌های دموکرات‌ها و کمونیست‌ها در کردستان را به‌شدت محکوم کرد.<ref>(اسفندیاری، پیک آفتاب، ۲۸۰؛ جمهوری اسلامی، روزنامه، ۳/۶/۱۳۵۸، ۱۰)</ref>


==مهار غائله کردستان==
==مهار غائله کردستان==
نخستین هجوم دموکرات‌ها در بهار ۱۳۵۸ به سنندج و حومه با فداکاری نیروهای مسلح مهار شد. در پی فرمان امام‌خمینی در دفع غائله گروه‌های ضد انقلاب در هجوم به سنندج در بهار ۱۳۵۸ به دستور قرنی و با فداکاری خلبان احمد کشوری گروهی از مردم و پاسداران و سربازان از کرمانشاه به داخل پادگان سنندج فرستاده شدند که بر قدرت مدافعان افزوده شد (نخعی و یکتا، روزشمار جنگ ایران و عراق، ۱/۳۸۷ ـ ۳۸۸). هجوم ضد انقلاب در مرداد ۱۳۵۸ به نیروهای مدافع نظام اسلامی و فرمان امام‌خمینی به مقابله با آنان، سبب شد که اصناف گوناگون مردم در داخل کشور و بسیاری از مسلمانان خارج از کشور برای برقراری امنیت کردستان اعلام آمادگی کنند؛ ولی ایشان از اهالی کرمانشاه که برای مبارزه با اشرار دسته‌جمعی راهی سنندج بودند، خواست امور را به قوای انتظامی و سپاه بسپارند (۹/۳۰۷) و بسیج عمومی را لازم ندانست و سرکوبی اشرار را به قوای مسلح واگذار کرد (۹/۳۲۹). واحدهایی از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی و ژاندارمری پس از پاکسازی پاوه با عبور از گردنه شمشی عازم مریوان شدند و از مریوان به بانه رفتند و در ۱۵ شهریور شهر مرزی سردشت را از دست گروه‌ها آزاد ساختند؛ چنان‌که یگان‌هایی از محور کرمانشاه ـ کامیاران سه هزار سلاح را از مسیر جمع‌آوری کردند و در دوم شهریور وارد سنندج شده، پس از آن، دیواندره و تکاب و بوکان را پاکسازی کردند (صادقی، کردستان در جنگِ ضد شورشگری و دفاع مقدس، ۳۳؛ محمدپور، بررسی بحران کردستان در آستانه جنگ تحمیلی، ۶۷). پس از آزادسازی پاوه عزالدین حسینی و قاسملو به عراق گریختند (محمدپور، بررسی بحران کردستان در آستانه جنگ تحمیلی، ۵۹). محمد بروجردی از سپاه پاسداران و سرهنگ علی صیاد شیرازی از ارتش در مقابله با تجزیه‌طلبان کردستان نقش ممتازی در سطح فرماندهی ایفا کردند (استکی؛ رضایی، ۶۵ ـ ۶۶) و بروجردی بعدها در کردستان به شهادت رسید (شیرازی، ۷). نیروهای هوانیروز نیز به‌ویژه علی‌اکبر شیرودی در رفع و دفع غائله کردستان و مقابله با اشرار و آزادسازی پاوه نقش چشم‌گیری داشتند (ایران، ۱۸).
نخستین هجوم دموکرات‌ها در بهار ۱۳۵۸ به سنندج و حومه با فداکاری نیروهای مسلح مهار شد. در پی فرمان امام‌خمینی در دفع غائله گروه‌های ضد انقلاب در هجوم به سنندج در بهار ۱۳۵۸ به دستور قرنی و با فداکاری خلبان احمد کشوری گروهی از مردم و پاسداران و سربازان از کرمانشاه به داخل پادگان سنندج فرستاده شدند که بر قدرت مدافعان افزوده شد (نخعی و یکتا، روزشمار جنگ ایران و عراق، ۱/۳۸۷ ـ ۳۸۸). هجوم ضد انقلاب در مرداد ۱۳۵۸ به نیروهای مدافع نظام اسلامی و فرمان امام‌خمینی به مقابله با آنان، سبب شد که اصناف گوناگون مردم در داخل کشور و بسیاری از مسلمانان خارج از کشور برای برقراری امنیت کردستان اعلام آمادگی کنند؛ ولی ایشان از اهالی کرمانشاه که برای مبارزه با اشرار دسته‌جمعی راهی سنندج بودند، خواست امور را به قوای انتظامی و سپاه بسپارند (۹/۳۰۷) و بسیج عمومی را لازم ندانست و سرکوبی اشرار را به قوای مسلح واگذار کرد (۹/۳۲۹). واحدهایی از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی و ژاندارمری پس از پاکسازی پاوه با عبور از گردنه شمشی عازم مریوان شدند و از مریوان به بانه رفتند و در ۱۵ شهریور شهر مرزی سردشت را از دست گروه‌ها آزاد ساختند؛ چنان‌که یگان‌هایی از محور کرمانشاه ـ کامیاران سه هزار سلاح را از مسیر جمع‌آوری کردند و در دوم شهریور وارد سنندج شده، پس از آن، دیواندره و تکاب و بوکان را پاکسازی کردند (صادقی، کردستان در جنگِ ضد شورشگری و دفاع مقدس، ۳۳؛ محمدپور، بررسی بحران کردستان در آستانه جنگ تحمیلی، ۶۷). پس از آزادسازی پاوه عزالدین حسینی و قاسملو به عراق گریختند (محمدپور، بررسی بحران کردستان در آستانه جنگ تحمیلی، ۵۹). محمد بروجردی از سپاه پاسداران و سرهنگ علی صیاد شیرازی از ارتش در مقابله با تجزیه‌طلبان کردستان نقش ممتازی در سطح فرماندهی ایفا کردند (استکی؛ رضایی، آشنای غریب، ۶۵ ـ ۶۶) و بروجردی بعدها در کردستان به شهادت رسید (شیرازی، ۷). نیروهای هوانیروز نیز به‌ویژه علی‌اکبر شیرودی در رفع و دفع غائله کردستان و مقابله با اشرار و آزادسازی پاوه نقش چشم‌گیری داشتند (ایران، ۱۸).


مردم کردستان که از آغاز انقلاب از جمهوری اسلامی حمایت و با تحصن در مسجد جامع سنندج نارضایتی خود را از حضور ضد انقلاب ابراز کردند (کیهان، روزنامه، ۲۸/۱/۱۳۵۸، ۷)، با گسترش فعالیت‌های نیروهای انقلابی بیش از پیش به صحنه آمدند. فرستادگان امام‌خمینی به کردستان و جهاد سازندگی و سپاه پاسداران با پیروی از رهنمودهای ایشان مبنی بر حل مسئله کردستان از طریق مردم (روحی، ۱۴۶)، روحانیان، بسیجیان و سپاهیان با استفاده از ابزار‌های فرهنگی ماهیت و جنایت‌های گروه‌های ضد انقلاب ازجمله دموکرات و کومله را به مردم نشان دادند (جمهوری اسلامی، روزنامه، ۱۸/۶/۱۳۵۸، ۱؛ رضوی، سیدعباس، مدارا با شهروندان در اندیشه و سیرت امام‌خمینی، ۲۵۲). وجود نیروهای انقلاب، حضور فضلای جوان حوزه، معلمان و دانشجویان روشنفکر و متعهد در مدارس و آموزشگاه‌ها و مجالس پرسش و پاسخ و گفتگوهای رودرو با جوانان، بر جداشدن مردم از اشرار بسیار مؤثر بودند. جهاد سازندگی همه توانایی‌های خود را برای رسیدگی به رفاه و آسایش مردم در کردستان و آذربایجان غربی به کار گرفت و با وجود ناامنی و تهدید دایمیِ عوامل دموکرات و کومله، به مردم محروم خدمات بسیار رساند و در این راه، شمار زیادی از اعضای جهاد سازندگی به شهادت رسیدند (رضوی، سیدعباس، مدارا با شهروندان در اندیشه و سیرت امام‌خمینی، ۲۵۳ ـ ۲۵۴) (← مقاله جهاد سازندگی). رفتار خوب و رعایت اخلاق اسلامی و قوانین دینی در میان مدافعان انقلاب، مهم‌ترین عامل نفوذ و موفقیت آنان در کردستان بود (روحی، ۱۴۹؛ بهرامی، ۱۲؛ حیدری، خاطرات و خطرات هشت سال دفاع مقدس، ۱۰۰). ارتش و سپاه شهرها و روستاهایی را که دموکرات‌ها در آن پناه می‌گرفتند، هدف قرار نمی‌دادند. در رویارویی مدافعان انقلاب با اشرار کردستان، سعی شد به بی‌گناهان آسیبی نرسد (نداف، بازخوانی حوادث). بازداشت‌شدگان از کومله و دموکرات، در زندان از همان غذایی استفاده می‌کردند که محافظان آنان استفاده می‌کردند و در زندان کتاب، روزنامه، مجله در اختیار داشتند و از امکانات بهداشتی و رفاهی برخوردار بودند. با وجود خشونت و جنایت‌های فراوان دموکرات‌ها در برابر سربازان ارتش و پاسداران انقلاب اسلامی، با دموکرات‌های بازداشت‌شده زخمی با مهربانی برخورد می‌شد و پس از مداوا و به‌ دست‌آوردن تندرستی محاکمه می‌شدند. نیروهای مؤمن در زندان با استدلال و برهان آنان را به اشتباهات خود آگاه می‌کردند (رضوی، سیدعباس، مدارا با شهروندان در اندیشه و سیرت امام‌خمینی، ۲۵۳).
مردم کردستان که از آغاز انقلاب از جمهوری اسلامی حمایت و با تحصن در مسجد جامع سنندج نارضایتی خود را از حضور ضد انقلاب ابراز کردند (کیهان، روزنامه، ۲۸/۱/۱۳۵۸، ۷)، با گسترش فعالیت‌های نیروهای انقلابی بیش از پیش به صحنه آمدند. فرستادگان امام‌خمینی به کردستان و جهاد سازندگی و سپاه پاسداران با پیروی از رهنمودهای ایشان مبنی بر حل مسئله کردستان از طریق مردم (روحی، ۱۴۶)، روحانیان، بسیجیان و سپاهیان با استفاده از ابزار‌های فرهنگی ماهیت و جنایت‌های گروه‌های ضد انقلاب ازجمله دموکرات و کومله را به مردم نشان دادند (جمهوری اسلامی، روزنامه، ۱۸/۶/۱۳۵۸، ۱؛ رضوی، سیدعباس، مدارا با شهروندان در اندیشه و سیرت امام‌خمینی، ۲۵۲). وجود نیروهای انقلاب، حضور فضلای جوان حوزه، معلمان و دانشجویان روشنفکر و متعهد در مدارس و آموزشگاه‌ها و مجالس پرسش و پاسخ و گفتگوهای رودرو با جوانان، بر جداشدن مردم از اشرار بسیار مؤثر بودند. جهاد سازندگی همه توانایی‌های خود را برای رسیدگی به رفاه و آسایش مردم در کردستان و آذربایجان غربی به کار گرفت و با وجود ناامنی و تهدید دایمیِ عوامل دموکرات و کومله، به مردم محروم خدمات بسیار رساند و در این راه، شمار زیادی از اعضای جهاد سازندگی به شهادت رسیدند (رضوی، سیدعباس، مدارا با شهروندان در اندیشه و سیرت امام‌خمینی، ۲۵۳ ـ ۲۵۴) (← مقاله جهاد سازندگی). رفتار خوب و رعایت اخلاق اسلامی و قوانین دینی در میان مدافعان انقلاب، مهم‌ترین عامل نفوذ و موفقیت آنان در کردستان بود (روحی، ۱۴۹؛ بهرامی، ۱۲؛ حیدری، خاطرات و خطرات هشت سال دفاع مقدس، ۱۰۰). ارتش و سپاه شهرها و روستاهایی را که دموکرات‌ها در آن پناه می‌گرفتند، هدف قرار نمی‌دادند. در رویارویی مدافعان انقلاب با اشرار کردستان، سعی شد به بی‌گناهان آسیبی نرسد (نداف، بازخوانی حوادث). بازداشت‌شدگان از کومله و دموکرات، در زندان از همان غذایی استفاده می‌کردند که محافظان آنان استفاده می‌کردند و در زندان کتاب، روزنامه، مجله در اختیار داشتند و از امکانات بهداشتی و رفاهی برخوردار بودند. با وجود خشونت و جنایت‌های فراوان دموکرات‌ها در برابر سربازان ارتش و پاسداران انقلاب اسلامی، با دموکرات‌های بازداشت‌شده زخمی با مهربانی برخورد می‌شد و پس از مداوا و به‌ دست‌آوردن تندرستی محاکمه می‌شدند. نیروهای مؤمن در زندان با استدلال و برهان آنان را به اشتباهات خود آگاه می‌کردند (رضوی، سیدعباس، مدارا با شهروندان در اندیشه و سیرت امام‌خمینی، ۲۵۳).


رفتار مناسب نیروهای مسلح با توده مردم کردستان بر همدلی و اقبال آنان به جمهوری اسلامی افزود و هزاران نفر از هواداران احزاب مخالف و ضد انقلاب امان‌نامه دریافت کردند (نداف، بازخوانی حوادث)، بلکه پس از آزادی هر منطقه تقاضا می‌کردند که در کنار رزمندگان با اشرار نبرد کنند (رضوی، سیدعباس، مدارا با شهروندان در اندیشه و سیرت امام‌خمینی، ۲۲۹ و ۲۳۲). بیشتر روحانیان کردستان نیز با نظام جمهوری اسلامی همکاری کردند و گروهی از آنان به دست ضد انقلاب به شهادت رسیدند (هاشمی رفسنجانی، پس از بحران، ۲۴۴) که ازجمله آنان کریم شهری‌کندی امام‌جمعه مهاباد بود (رضوی، سیدعباس، مدارا با شهروندان در اندیشه و سیرت امام‌خمینی، ۲۵۵). رفتارهای کریمانه با مردمان شافعی‌مذهب کرد و احترام به مذهب و فرهنگ بومی آنان موجب شد شهروندان در کردستان و آذربایجان غربی و کرمانشاه به کمک انقلاب برخیزند و با تشکیل سازمان پیشمرگان مسلمان کُرد همراه پاسداران انقلاب با اشرار مبارزه کنند (همان، ۲۵۴ ـ ۲۵۵؛ رضایی، ۶۶) (← مقاله سازمان پیشمرگان مسلمان کرد). ژاندارمری نیز عده‌ای از عشایر کُرد را به عنوان جوانمرد در کنار خود داشت (چمران، کردستان، ۱۴۴ ـ ۱۴۵) و چند هزار تن از رزمندگان بومی مناطق کردنشین در کنار نیروهای مسلح جمهوری اسلامی به شهادت رسیدند (خامنه‌ای، ۸؛ جمهوری اسلامی، روزنامه، ۲۹/۲/۱۳۹۴، ۳).
رفتار مناسب نیروهای مسلح با توده مردم کردستان بر همدلی و اقبال آنان به جمهوری اسلامی افزود و هزاران نفر از هواداران احزاب مخالف و ضد انقلاب امان‌نامه دریافت کردند (نداف، بازخوانی حوادث)، بلکه پس از آزادی هر منطقه تقاضا می‌کردند که در کنار رزمندگان با اشرار نبرد کنند (رضوی، سیدعباس، مدارا با شهروندان در اندیشه و سیرت امام‌خمینی، ۲۲۹ و ۲۳۲). بیشتر روحانیان کردستان نیز با نظام جمهوری اسلامی همکاری کردند و گروهی از آنان به دست ضد انقلاب به شهادت رسیدند (هاشمی رفسنجانی، پس از بحران، ۲۴۴) که ازجمله آنان کریم شهری‌کندی امام‌جمعه مهاباد بود (رضوی، سیدعباس، مدارا با شهروندان در اندیشه و سیرت امام‌خمینی، ۲۵۵). رفتارهای کریمانه با مردمان شافعی‌مذهب کرد و احترام به مذهب و فرهنگ بومی آنان موجب شد شهروندان در کردستان و آذربایجان غربی و کرمانشاه به کمک انقلاب برخیزند و با تشکیل سازمان پیشمرگان مسلمان کُرد همراه پاسداران انقلاب با اشرار مبارزه کنند (همان، ۲۵۴ ـ ۲۵۵؛ رضایی، آشنای غریب، ۶۶) (← مقاله سازمان پیشمرگان مسلمان کرد). ژاندارمری نیز عده‌ای از عشایر کُرد را به عنوان جوانمرد در کنار خود داشت (چمران، کردستان، ۱۴۴ ـ ۱۴۵) و چند هزار تن از رزمندگان بومی مناطق کردنشین در کنار نیروهای مسلح جمهوری اسلامی به شهادت رسیدند (خامنه‌ای، ۸؛ جمهوری اسلامی، روزنامه، ۲۹/۲/۱۳۹۴، ۳).


==دوران جنگ تحمیلی==
==دوران جنگ تحمیلی==
پس از آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، مشکل کردستان به تناوبِ ضعف و قوتِ ارتش عراق کم و زیاد می‌شد. حزب دموکرات و کومله که از گذشته با حزب بعث عراق در ارتباط بودند با آغاز تجاوز عراق به ایران در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹، وابستگی خود را آشکار کردند (محمدپور، بررسی بحران کردستان در آستانه جنگ تحمیلی، ۶۰) و در طول جنگ عامل دشمن بودند و فعالیت می‌کردند و پس از هر عملیات ایذایی به عراق باز می‌گشتند (بهجت، انقلاب اسلامی، کردستان و مواضع، گروه‌ها و سازمان‌ها، ۹۷ ـ ۱۳۶). برخی از گروه‌ها مانند رزگاری در زمینه انتقال اخبار و اطلاعات جبهه و گرفتن اسیر و اقدامات ایذائی با دستگاه اطلاعاتی عراق همکاری می‌کردند (صادقی، کردستان در جنگِ ضد شورشگری و دفاع مقدس، ۲۴)؛ اما قوای مسلح به‌‌ویژه سپاه پاسداران با قدرت وارد عمل شد و شهرها و محورهای مواصلاتی را از تصرف ضد انقلاب بیرون آورد (همدانی، ۵۳ ـ ۶۰) و با اقداماتی مانند تشکیل قرارگاه حمزه سیدالشهدا از سال ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۴ امنیت نسبی را در کردستان برقرار کرد (محمدپور، بررسی بحران کردستان در آستانه جنگ تحمیلی، ۶۰؛ هاشمی رفسنجانی، آرامش و چالش، ۵۶، ۹۸ ـ ۹۹، ۱۰۲ و ۱۲۹). رزمندگان اسلام با عملیات منظم دسترسی ضد انقلاب به خاک عراق را قطع کردند (کاظمی، ۷۰ ـ ۷۱) و در سال ۱۳۶۲ با انجام عملیات والفجر ۲ و ۴ بخش‌های وسیع دیگری از کردستان (واحد مطالعات، نگاهی کوتاه بر اهم رویداهای انقلاب، ۲۴)، ازجمله بوکان و محور پیرانشهر ـ سنندج را آزاد کردند (کاظمی، ۷۰ ـ ۷۱). در سال‌های ۱۳۶۳ ـ ۱۳۶۶ با وجود شدت‌گرفتن فعالیت تروریستی گروه‌ها در کردستان (واحد مطالعات، نگاهی کوتاه بر اهم رویداهای انقلاب، ۲۴)، پاکسازی و بازسازی ادامه پیدا کرد و اشرار بازداشت شدند یا از کشور فرار کردند (همان، ۲۴ ـ ۲۵).
پس از آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، مشکل کردستان به تناوبِ ضعف و قوتِ ارتش عراق کم و زیاد می‌شد. حزب دموکرات و کومله که از گذشته با حزب بعث عراق در ارتباط بودند با آغاز تجاوز عراق به ایران در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹، وابستگی خود را آشکار کردند (محمدپور، بررسی بحران کردستان در آستانه جنگ تحمیلی، ۶۰) و در طول جنگ عامل دشمن بودند و فعالیت می‌کردند و پس از هر عملیات ایذایی به عراق باز می‌گشتند (بهجت، انقلاب اسلامی، کردستان و مواضع، گروه‌ها و سازمان‌ها، ۹۷ ـ ۱۳۶). برخی از گروه‌ها مانند رزگاری در زمینه انتقال اخبار و اطلاعات جبهه و گرفتن اسیر و اقدامات ایذائی با دستگاه اطلاعاتی عراق همکاری می‌کردند (صادقی، کردستان در جنگِ ضد شورشگری و دفاع مقدس، ۲۴)؛ اما قوای مسلح به‌‌ویژه سپاه پاسداران با قدرت وارد عمل شد و شهرها و محورهای مواصلاتی را از تصرف ضد انقلاب بیرون آورد (همدانی، ۵۳ ـ ۶۰) و با اقداماتی مانند تشکیل قرارگاه حمزه سیدالشهدا از سال ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۴ امنیت نسبی را در کردستان برقرار کرد (محمدپور، بررسی بحران کردستان در آستانه جنگ تحمیلی، ۶۰؛ هاشمی رفسنجانی، آرامش و چالش، ۵۶، ۹۸ ـ ۹۹، ۱۰۲ و ۱۲۹). رزمندگان اسلام با عملیات منظم دسترسی ضد انقلاب به خاک عراق را قطع کردند (کاظمی، نقش سپاه در برقراری امنیت منطقه شمال غرب کشور، ۷۰ ـ ۷۱) و در سال ۱۳۶۲ با انجام عملیات والفجر ۲ و ۴ بخش‌های وسیع دیگری از کردستان (واحد مطالعات، نگاهی کوتاه بر اهم رویداهای انقلاب، ۲۴)، ازجمله بوکان و محور پیرانشهر ـ سنندج را آزاد کردند (کاظمی، نقش سپاه در برقراری امنیت منطقه شمال غرب کشور، ۷۰ ـ ۷۱). در سال‌های ۱۳۶۳ ـ ۱۳۶۶ با وجود شدت‌گرفتن فعالیت تروریستی گروه‌ها در کردستان (واحد مطالعات، نگاهی کوتاه بر اهم رویداهای انقلاب، ۲۴)، پاکسازی و بازسازی ادامه پیدا کرد و اشرار بازداشت شدند یا از کشور فرار کردند (همان، ۲۴ ـ ۲۵).


غائله کردستان با وجود تحمیل هزینه‌های سنگین انسانی و مادی بر نظام جمهوری اسلامی ایران و مناطق کردنشین، در اهداف خود ناکام ماند. چهره واقعی گروه‌های ضد انقلاب به‌ویژه همدستی آنان با رژیم عراق در جنگ تحمیلی افشا شد. از سوی دیگر، خدمات نهاد‌های انقلابی ازجمله سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و جهاد سازندگی به مردم بر شکست این غائله پردامنه بسیار مؤثر بود (محمدپور، بررسی بحران کردستان در آستانه جنگ تحمیلی، ۷۱ ـ ۷۲).
غائله کردستان با وجود تحمیل هزینه‌های سنگین انسانی و مادی بر نظام جمهوری اسلامی ایران و مناطق کردنشین، در اهداف خود ناکام ماند. چهره واقعی گروه‌های ضد انقلاب به‌ویژه همدستی آنان با رژیم عراق در جنگ تحمیلی افشا شد. از سوی دیگر، خدمات نهاد‌های انقلابی ازجمله سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و جهاد سازندگی به مردم بر شکست این غائله پردامنه بسیار مؤثر بود (محمدپور، بررسی بحران کردستان در آستانه جنگ تحمیلی، ۷۱ ـ ۷۲).
Image-reviewer، emailconfirmed، مدیران
۴٬۵۲۶

ویرایش