۲۱٬۱۶۶
ویرایش
(ابرابزار) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== معنی == | == معنی == | ||
«عدالت» به معنای برابری و مستقیمبودن<ref>راغب، مفردات، ۵۵۱؛ حمیری، شمس العلوم، ۷/۴۴۲۲؛ ابنمنظور، لسان العرب، ۱۱/۴۳۰؛ طریحی، مجمع البحرین، ۵/۴۲۰–۴۲۱.</ref> و دادگری<ref>بستانی، فرهنگ ابجدی عربی فارسی، ۶۰۱.</ref> است و مقابل آن جور به معنای میل و انحراف از طریق وسط و میانه است.<ref>فراهیدی، کتاب العین، ۶/۱۷۶؛ جوهری، الصحاح، ۲/۶۱۷.</ref> در اصطلاح علم اخلاق؛ عدالت ملکهای در [[نفس]] است که انسان به سبب آن بر تعدیل جمیع صفات و افعال قادر میشود.<ref>نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۱/۱۱۲–۱۱۳؛ نراقی، احمد، معراج السعاده، ۷۸.</ref> در اصطلاح حکما، هیئتی نفسانی<ref>کاشانی، مجموعه رسائل، ۳۴۷.</ref> و ملکهای است که انسان را از [[افراط]] و تفریط در قوا، مانند قوه شهویه، غضبیه و وهمیه و | «عدالت» به معنای برابری و مستقیمبودن<ref>راغب، مفردات، ۵۵۱؛ حمیری، شمس العلوم، ۷/۴۴۲۲؛ ابنمنظور، لسان العرب، ۱۱/۴۳۰؛ طریحی، مجمع البحرین، ۵/۴۲۰–۴۲۱.</ref> و دادگری<ref>بستانی، فرهنگ ابجدی عربی فارسی، ۶۰۱.</ref> است و مقابل آن جور به معنای میل و [[انحراف]] از طریق وسط و میانه است.<ref>فراهیدی، کتاب العین، ۶/۱۷۶؛ جوهری، الصحاح، ۲/۶۱۷.</ref> در اصطلاح علم اخلاق؛ عدالت ملکهای در [[نفس]] است که انسان به سبب آن بر تعدیل جمیع صفات و افعال قادر میشود.<ref>نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۱/۱۱۲–۱۱۳؛ نراقی، احمد، معراج السعاده، ۷۸.</ref> در اصطلاح حکما، هیئتی نفسانی<ref>کاشانی، مجموعه رسائل، ۳۴۷.</ref> و ملکهای است که انسان را از [[افراط]] و تفریط در قوا، مانند قوه شهویه، غضبیه و وهمیه و افراط و تفریط در به کار بردن عقل عملی بازمیدارد.<ref>ملاصدرا، العرشیه، ۲۶۴.</ref> در اصطلاح فقهی، کیفیتی راسخ در [[نفس]] است که سبب ترک محرمات و آنچه منافی مروت است، میشود<ref>حلی، مختلف الشیعة، ۸/۵۰۱.</ref> {{ببینید|عدالت (فقه)}}. | ||
در اصطلاح [[کلام]] در شمار اوصاف خداوند تعالی است {{ببینید|عدل الهی}} و در اصطلاح | در اصطلاح [[علم کلام|کلام]] در شمار اوصاف خداوند تعالی است {{ببینید|عدل الهی}} و در اصطلاح علوم اجتماعی، به معنای رعایت حقوق افراد و عطای حق هر شخص است که متکی بر دو چیز است: | ||
# حقوق و اولویتهایی که افراد بشر در برابر یکدیگر و در مقایسه با یکدیگر پیدا میکنند. | # حقوق و اولویتهایی که افراد بشر در برابر یکدیگر و در مقایسه با یکدیگر پیدا میکنند. | ||
# خصوصیت ذاتی بشر در بهکارگیری حسن و قبح که وجدان بشر از آن تشکیل شدهاست و اینها امور اعتباریاند که برای رسیدن بهتر افراد جامعه به [[سعادت و شقاوت|سعادت]]، باید حقوق و اولویتها رعایت شود<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱/۷۷ و ۸۰–۸۱.</ref> {{ببینید|عدالت اجتماعی}}. | # خصوصیت ذاتی بشر در بهکارگیری حسن و قبح که وجدان بشر از آن تشکیل شدهاست و اینها امور اعتباریاند که برای رسیدن بهتر افراد جامعه به [[سعادت و شقاوت|سعادت]]، باید حقوق و اولویتها رعایت شود<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱/۷۷ و ۸۰–۸۱.</ref> {{ببینید|عدالت اجتماعی}}. | ||
امامخمینی نیز در اصطلاح علم اخلاق و حکمت، عدالت را حد وسط افراط و تفریط و عامل تعدیل قوه عملیه و تهذیب آن میشمارد<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۱۴۷–۱۵۱.</ref> و در اصطلاح عرفانی عدالت مطلقه را [[استقامت]] در همه فضایل باطنی و ظاهری روحی و قلبی و نفسی و جسمی میداند که مختص انسان کامل است و او مظهر همه اسمای الهی و مربوب [[اسم اعظم]] «الله» است و چه در تجلیات معارف الهی و چه توحید و در عقاید و حقایق ایمانی و چه در اخلاق نفسانی از عدالت و استقامت برخوردار است.<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۱۴۷–۱۴۸.</ref> | امامخمینی نیز در اصطلاح [[اخلاق|علم اخلاق]] و حکمت، عدالت را حد وسط افراط و تفریط و عامل تعدیل قوه عملیه و تهذیب آن میشمارد<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۱۴۷–۱۵۱.</ref> و در اصطلاح عرفانی عدالت مطلقه را [[استقامت]] در همه فضایل باطنی و ظاهری روحی و قلبی و نفسی و جسمی میداند که مختص انسان کامل است و او مظهر همه اسمای الهی و مربوب [[اسم اعظم]] «الله» است و چه در [[تجلی|تجلیات]] معارف الهی و چه توحید و در عقاید و حقایق ایمانی و چه در اخلاق نفسانی از عدالت و استقامت برخوردار است.<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۱۴۷–۱۴۸.</ref> | ||
از واژگان مرتبط با عدالت، «قسط» و «انصاف» است. قسط به معنای حصه و نصیب<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ۷/۳۷۷.</ref> یا نصیب عادلانه<ref>راغب، مفردات، ۶۷۰.</ref> است و فرق آن با عدل در این است که قسط، عدالت آشکار است؛ اما عدل ممکن است پنهان باشد<ref>عسکری، الفروق فی اللغه، ۲۲۹.</ref> و در عدالت نوعی ضیقگرفتن دخیل است.<ref>راغب، مفردات، ۵۵۱.</ref> انصاف اعطای حق به تمام و کمال و تقسیم چیزی به دو قسمت برابر و گرفتن نصف آن، بدون هیچ زیادی و کمی است؛ اما عدالت ممکن است درگرفتن نصف یا غیر آن باشد.<ref>عسکری، الفروق فی اللغه، ۲۲۶ و ۲۲۸.</ref> | از واژگان مرتبط با عدالت، «قسط» و «انصاف» است. قسط به معنای حصه و نصیب<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ۷/۳۷۷.</ref> یا نصیب عادلانه<ref>راغب، مفردات، ۶۷۰.</ref> است و فرق آن با عدل در این است که قسط، عدالت آشکار است؛ اما عدل ممکن است پنهان باشد<ref>عسکری، الفروق فی اللغه، ۲۲۹.</ref> و در عدالت نوعی ضیقگرفتن دخیل است.<ref>راغب، مفردات، ۵۵۱.</ref> انصاف اعطای حق به تمام و کمال و تقسیم چیزی به دو قسمت برابر و گرفتن نصف آن، بدون هیچ زیادی و کمی است؛ اما عدالت ممکن است درگرفتن نصف یا غیر آن باشد.<ref>عسکری، الفروق فی اللغه، ۲۲۶ و ۲۲۸.</ref> | ||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
عدالت از صفات پسندیدهاست که [[فطرت]] انسانی آن را درک و به آن امر میکند<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۲/۲۷۷.</ref> و [[عقل]]، حسن آن را به صورت مستقل درک میکند.<ref>کاشفالغطاء، اصل الشیعة و اصولها، ۷۵.</ref> در ادیان الهی، مانند [[یهودیت]] و [[مسیحیت]] عدالت صفتی پسندیده معرفی شدهاست.<ref>کتاب مقدس، مزامیر، ب۱۵، ۲ و ب۷۲، ۲؛ کتاب مقدس، امثال، ب۱۱، ۵–۶ و ب۱۴، ۳۴.</ref> یهودیان عدالتپیشگان را میستایند<ref>کتاب مقدس، مزامیر، ب۱۵، ۲.</ref> و مسیحیان عدالت را از بزرگترین احکام [[شریعت، طریقت و حقیقت|شریعت]] میدانند.<ref>کتاب مقدس، متی، ب۲۳، ۲۳.</ref> در [[فلسفه]] یونان، عدالت مظهری از عقل شمرده میشود؛ چنانکه افلاطون عدالت را مجموعهای از فضایل میداند که موجب سعادت انسان میشود.<ref>افلاطون، ترجمه فوائد روحانی، ۹۲.</ref> [[ارسطو]] نیز عدالت را فضیلتی اجتماعی میداند که سبب ظهور همه فضایل دیگر است.<ref>ارسطو، سیاست، ۱۳۵.</ref> | عدالت از صفات پسندیدهاست که [[فطرت]] انسانی آن را درک و به آن امر میکند<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۲/۲۷۷.</ref> و [[عقل]]، حسن آن را به صورت مستقل درک میکند.<ref>کاشفالغطاء، اصل الشیعة و اصولها، ۷۵.</ref> در ادیان الهی، مانند [[یهودیت]] و [[مسیحیت]] عدالت صفتی پسندیده معرفی شدهاست.<ref>کتاب مقدس، مزامیر، ب۱۵، ۲ و ب۷۲، ۲؛ کتاب مقدس، امثال، ب۱۱، ۵–۶ و ب۱۴، ۳۴.</ref> یهودیان عدالتپیشگان را میستایند<ref>کتاب مقدس، مزامیر، ب۱۵، ۲.</ref> و مسیحیان عدالت را از بزرگترین احکام [[شریعت، طریقت و حقیقت|شریعت]] میدانند.<ref>کتاب مقدس، متی، ب۲۳، ۲۳.</ref> در [[فلسفه]] یونان، عدالت مظهری از عقل شمرده میشود؛ چنانکه افلاطون عدالت را مجموعهای از فضایل میداند که موجب سعادت انسان میشود.<ref>افلاطون، ترجمه فوائد روحانی، ۹۲.</ref> [[ارسطو]] نیز عدالت را فضیلتی اجتماعی میداند که سبب ظهور همه فضایل دیگر است.<ref>ارسطو، سیاست، ۱۳۵.</ref> | ||
در [[قرآن کریم]] به عدالت سفارش شدهاست.<ref>حجرات، ۹؛ نساء، ۵۸.</ref> در روایات متعددی نیز از عدالت سخن به میان آمده<ref>کلینی، کافی، ۱/۵۴۲؛ مجلسی، بحارالانوار، ۷۲/۳۵۲.</ref> و تأکید شده که عدل از جود و بخشش بافضیلتتر است.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۷۲/۳۵۰.</ref> علمای اخلاق در آثار و کتب اخلاقی خود به عدالت از جهت تأثیر آن در تعدیل قوای نفس پرداختهاند<ref>نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۱/۱۱۲–۱۱۳.</ref> و عارفان صفت عدالت را از صفات برجسته انسان کامل میشمارند.<ref>کاشانی، اصطلاحات الصوفیه، ۷۲–۷۳؛ ابنترکه، تمهید القواعد، ۲۵۷.</ref> | در [[قرآن کریم]] به عدالت سفارش شدهاست.<ref>حجرات، ۹؛ نساء، ۵۸.</ref> در روایات متعددی نیز از عدالت سخن به میان آمده<ref>کلینی، کافی، ۱/۵۴۲؛ مجلسی، بحارالانوار، ۷۲/۳۵۲.</ref> و تأکید شده که عدل از جود و بخشش بافضیلتتر است.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۷۲/۳۵۰.</ref> علمای اخلاق در آثار و کتب اخلاقی خود به عدالت از جهت تأثیر آن در تعدیل [[قوای نفس]] پرداختهاند<ref>نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۱/۱۱۲–۱۱۳.</ref> و [[عرفا|عارفان]] صفت عدالت را از صفات برجسته انسان کامل میشمارند.<ref>کاشانی، اصطلاحات الصوفیه، ۷۲–۷۳؛ ابنترکه، تمهید القواعد، ۲۵۷.</ref> | ||
[[امامخمینی]] از عدالت در آثار اخلاقی، کلامی، عرفانی و فقهی خویش بحث کرده و دربارهٔ اقسام عدالت، حقیقت، فضیلت و موانع آن به تحلیل و بررسی پرداختهاست.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۱۱۳؛ امامخمینی، صحیفه، ۵/۵۳۳، ۱۱/۱، ۱۸/۶ و ۲۱/۴۰۵؛ امامخمینی، تفسیر حمد، ۱۴۵ و ۱۷۱.</ref> ایشان احکام و قوانین اسلام را وسیله شریعت در تحقق عدالت در جامعه میداند.<ref>امامخمینی، ولایت فقیه، ۷۳.</ref> | [[امامخمینی]] از عدالت در آثار اخلاقی، کلامی، عرفانی و فقهی خویش بحث کرده و دربارهٔ اقسام عدالت، حقیقت، فضیلت و موانع آن به تحلیل و بررسی پرداختهاست.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۱۱۳؛ امامخمینی، صحیفه، ۵/۵۳۳، ۱۱/۱، ۱۸/۶ و ۲۱/۴۰۵؛ امامخمینی، تفسیر حمد، ۱۴۵ و ۱۷۱.</ref> ایشان احکام و قوانین اسلام را وسیله شریعت در تحقق عدالت در [[جامعه]] میداند.<ref>امامخمینی، ولایت فقیه، ۷۳.</ref> | ||
== حقیقت عدالت == | == حقیقت عدالت == | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
== اقسام عدالت == | == اقسام عدالت == | ||
عدالت در فرهنگ اسلام معنای گستردهای دارد و به دو دسته عدل الهی و عدل انسانی تقسیم شدهاست.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲/۱۴۸.</ref> عدل انسانی اقسامی دارد: عدالت فردی که عدالت اعتقادی، اخلاقی و فقهی را دربر میگیرد و عدالت اجتماعی که به دو عدالت اقتصادی و قضایی تقسیم میشود<ref>شهید اول، اللمعة الدمشقیه، ۸۹؛ طباطبایی، المیزان، ۱۲/۳۳۱؛ کاپلستون، ۱/۳۹۱.</ref> {{ببینید|عدل الهی|عدالت( | عدالت در فرهنگ اسلام معنای گستردهای دارد و به دو دسته [[عدل الهی]] و عدل انسانی تقسیم شدهاست.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲/۱۴۸.</ref> عدل انسانی اقسامی دارد: عدالت فردی که عدالت اعتقادی، اخلاقی و فقهی را دربر میگیرد و عدالت اجتماعی که به دو عدالت اقتصادی و قضایی تقسیم میشود<ref>شهید اول، اللمعة الدمشقیه، ۸۹؛ طباطبایی، المیزان، ۱۲/۳۳۱؛ کاپلستون، ۱/۳۹۱.</ref> {{ببینید|عدل الهی|عدالت (فقه)|عدالت اجتماعی}}. | ||
امامخمینی نیز عدالت را به دو قسم عدالت الهی<ref>امامخمینی، مصباح الهدایه، ۴۱.</ref> و عدالت بشری تقسیم میکند و عدل بشری را شامل عدالت فردی (اخلاقی و فقهی) و اجتماعی (اقتصادی، قضایی و اداری) میداند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۴۰۵؛ امامخمینی، تحریر الوسیله، ۲/۳۸۶–۳۸۹.</ref> ایشان در عدالت اجتماعی معتقد است حرکت همه انبیا و اولیای الهی در جهت تحقق عدالت و قسط در جامعه بودهاست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۲۱۳ و ۲۱۵.</ref> به باور ایشان، گسترش عدالت فردی و اجتماعی، اجرای قوانین بر اساس عدل و قسط و جلوگیری از ستمگری و حکومت ظالمانه از اموری است که با گذشت زمان تغییر نمیکند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۴۰۵.</ref> | امامخمینی نیز عدالت را به دو قسم عدالت الهی<ref>امامخمینی، مصباح الهدایه، ۴۱.</ref> و عدالت بشری تقسیم میکند و عدل بشری را شامل عدالت فردی (اخلاقی و فقهی) و اجتماعی (اقتصادی، قضایی و اداری) میداند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۴۰۵؛ امامخمینی، تحریر الوسیله، ۲/۳۸۶–۳۸۹.</ref> ایشان در عدالت اجتماعی معتقد است حرکت همه [[پیامبران(ع)|انبیا]] و اولیای الهی در جهت تحقق عدالت و قسط در جامعه بودهاست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۲۱۳ و ۲۱۵.</ref> به باور ایشان، گسترش عدالت فردی و اجتماعی، اجرای قوانین بر اساس عدل و قسط و جلوگیری از ستمگری و حکومت ظالمانه از اموری است که با گذشت زمان تغییر نمیکند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۴۰۵.</ref> | ||
== راه تعدیل قوا == | == راه تعدیل قوا == | ||
تعدیل قوای نفس، غایت کمال انسانی است و از مهمترین اموری است که [[غفلت]] از آن سبب خسارت عظیم و شقاوت جبرانناپذیر میشود.<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۱۵۳.</ref> برخی علمای اخلاق تأمل در مفاسد [[ظلم]] و فواید عدل و مطالعه در آثار و چگونگی عدالت را از راههای تحصیل عدالت شمردهاند.<ref>نراقی، احمد، معراج السعاده، ۵۰۱.</ref> | تعدیل قوای نفس، غایت کمال انسانی است و از مهمترین اموری است که [[غفلت]] از آن سبب خسارت عظیم و شقاوت جبرانناپذیر میشود.<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۱۵۳.</ref> برخی علمای اخلاق تأمل در مفاسد [[ظلم]] و فواید عدل و مطالعه در آثار و چگونگی عدالت را از راههای تحصیل عدالت شمردهاند.<ref>نراقی، احمد، معراج السعاده، ۵۰۱.</ref> | ||
امامخمینی نیز قائل است پس از تسلیمشدن [[شهوت]] و [[غضب]] در برابر [[عقل]] و [[شرع]]، عدالت در مملکت جان بروز میکند.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۱۶۹؛ امامخمینی، حدیث جنود، ۲۸۳–۲۸۴؛ امامخمینی، تقریرات، ۳/۴۶۶–۴۶۷.</ref> به باور ایشان، تعدیل قوای سرکش نفس، به واسطه عقل و شرع در ایام جوانی که صفای نفس از دست نرفته، آسان است و با [[مراقبت]] میتوان نفس را [[تزکیه]] و عدالت را ایجاد کرد.<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۱۵۳–۱۵۴.</ref> | امامخمینی نیز قائل است پس از تسلیمشدن [[شهوت]] و [[غضب]] در برابر [[عقل]] و [[شرع]]، عدالت در مملکت جان بروز میکند.<ref>امامخمینی، چهل حدیث، ۱۶۹؛ امامخمینی، حدیث جنود، ۲۸۳–۲۸۴؛ امامخمینی، تقریرات، ۳/۴۶۶–۴۶۷.</ref> به باور ایشان، تعدیل قوای سرکش نفس، به واسطه عقل و شرع در ایام جوانی که صفای نفس از دست نرفته، آسان است و با [[مراقبت]] میتوان [[نفس]] را [[تزکیه]] و عدالت را ایجاد کرد.<ref>امامخمینی، حدیث جنود، ۱۵۳–۱۵۴.</ref> | ||
== آثار و موانع عدالت == | == آثار و موانع عدالت == | ||
خط ۹۰: | خط ۹۰: | ||
== پیوند به بیرون == | == پیوند به بیرون == | ||
* اکرم استیری، [https://books.khomeini.ir/10007/books/216/ عدالت(۱)]، دانشنامه | * اکرم استیری، [https://books.khomeini.ir/10007/books/216/ عدالت(۱)]، [[دانشنامه امامخمینی]]، ج۷، ص۲۱۶–۲۱۹. | ||
[[رده:مقالههای آماده ارزیابی]] | [[رده:مقالههای آماده ارزیابی]] | ||
[[رده:مقالههای جلد هفتم دانشنامه]] | [[رده:مقالههای جلد هفتم دانشنامه]] |