confirmed، emailconfirmed، templateeditor
۱٬۱۸۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== مفهومشناسی == | == مفهومشناسی == | ||
دستخط به معنای سایه دست یا نوشته و فرمانی آمدهاست که شخص با دست خود بنویسد، نه دیگری بگوید و او بنویسد.<ref>دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۹۵۴۱/۷.</ref> خط که وسیلهای برای انتقال پیامها و مفاهیم است و گفته شده پیشینهای نزدیک به آغاز تاریخ بشری دارد، مجموعهای از علایم قراردادی است که انسانها، برای ایجاد ارتباط با یکدیگر به وجود آوردهاند. اگر تلاش شود که این علایم با اصول زیبایی آمیخته و به شکلهای زیبا نوشته شوند، تأثیر مطلب بر خواننده، چندین برابر میشود.<ref>مرادی، خط و خوشنویسی در هنر اسلامی، ۶۷.</ref> خوشنویسی پس از ظهور اسلام و درواقع برای نشر قرآن کریم رواج یافت و گفته شده در ایران پیش از اسلام و نیز تمدنهای دیگر، پیش از قرن هفتم میلادی نمیتوان نشانی از این هنر یافت<ref>مرادی، خط و خوشنویسی در هنر اسلامی، ۶۸.</ref> که مورد تامل است. | دستخط به معنای سایه دست یا نوشته و فرمانی آمدهاست که شخص با دست خود بنویسد، نه دیگری بگوید و او بنویسد.<ref>دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۹۵۴۱/۷.</ref> خط که وسیلهای برای انتقال پیامها و مفاهیم است و گفته شده پیشینهای نزدیک به آغاز تاریخ بشری دارد، مجموعهای از علایم قراردادی است که انسانها، برای ایجاد ارتباط با یکدیگر به وجود آوردهاند. اگر تلاش شود که این علایم با اصول زیبایی آمیخته و به شکلهای زیبا نوشته شوند، تأثیر مطلب بر خواننده، چندین برابر میشود.<ref>مرادی، خط و خوشنویسی در هنر اسلامی، ۶۷.</ref> خوشنویسی پس از ظهور اسلام و درواقع برای نشر قرآن کریم رواج یافت و گفته شده در [[ایران]] پیش از [[اسلام]] و نیز تمدنهای دیگر، پیش از قرن هفتم میلادی نمیتوان نشانی از این هنر یافت<ref>مرادی، خط و خوشنویسی در هنر اسلامی، ۶۸.</ref> که مورد تامل است. | ||
== پیشینه == | == پیشینه == | ||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
== خط امامخمینی == | == خط امامخمینی == | ||
امامخمینی آموزش خط را از کودکی آغاز کرد. ایشان خط و هنر خوشنویسی را پیش آقاحمزه محلاتی در مدرسه جدید احمدیه آموخت.<ref>روحانی، نهضت امامخمینی، ۳۹/۱؛ بابایی، کارنامه نور، ۲۴۸.</ref> ایشان همچنین خط نستعلیق را نزد برادر خود سیدمرتضی پسندیده {{ببینید|سیدمرتضی پسندیده}}، مشق میکرد<ref>پسندیده، خاطرات آیتالله پسندیده، ۲۱۷.</ref> که استاد این خط بود و خود افزون بر آموزش خط در تهران از میرزایحییخان،<ref>پسندیده، خاطرات آیتالله پسندیده، ۵۱.</ref> (همان، ۵۱)، در اصفهان خط میرعماد را آموزش دیده بود.<ref>بروجردی، گفتگو با سیدضیاء مرتضوی (نویسنده).</ref> {{ببینید|استادان امامخمینی}} پس از مدتی آموزش، خط امامخمینی بسیار شبیه خط برادر خود شد؛ بهگونهای که تشخیص آنها از هم مشکل بود؛ از همین رو پسندیده از ایشان خواست که خط خود را تغییر دهد.<ref>بروجردی، گفتگو با سیدضیاء مرتضوی (نویسنده).</ref> | [[امامخمینی]] آموزش خط را از کودکی آغاز کرد. ایشان خط و هنر خوشنویسی را پیش آقاحمزه محلاتی در مدرسه جدید احمدیه آموخت.<ref>روحانی، نهضت امامخمینی، ۳۹/۱؛ بابایی، کارنامه نور، ۲۴۸.</ref> ایشان همچنین خط نستعلیق را نزد برادر خود سیدمرتضی پسندیده {{ببینید|سیدمرتضی پسندیده}}، مشق میکرد<ref>پسندیده، خاطرات آیتالله پسندیده، ۲۱۷.</ref> که استاد این خط بود و خود افزون بر آموزش خط در تهران از میرزایحییخان،<ref>پسندیده، خاطرات آیتالله پسندیده، ۵۱.</ref> (همان، ۵۱)، در اصفهان خط میرعماد را آموزش دیده بود.<ref>بروجردی، گفتگو با سیدضیاء مرتضوی (نویسنده).</ref> {{ببینید|استادان امامخمینی}} پس از مدتی آموزش، خط امامخمینی بسیار شبیه خط برادر خود شد؛ بهگونهای که تشخیص آنها از هم مشکل بود؛ از همین رو پسندیده از ایشان خواست که خط خود را تغییر دهد.<ref>بروجردی، گفتگو با سیدضیاء مرتضوی (نویسنده).</ref> | ||
در گذشته که خودکار و رواننویس رایج نبود، امامخمینی گفته شده با قلم فرانسه ـ یک مورد تصویر مؤید آن است ـ و پیش از آن با قلم نی مینوشت و نمونههای خطی ایشان در آن دوران مانند حواشی فصوص الحکم و مصباح الانس، از زیبایی و اتقان برخوردار است. ایشان در خط، بهویژه خط ریزِ نستعلیق و شکسته استاد بود و اغلب با خط شکسته نستعلیق مینوشت و دستخط ایشان دارای پختگی و زیبایی است.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۱۷۰.</ref> ایشان در سالهای بعد از خودکار استفاده نمیکرد و با قلم رواننویس مینوشت.<ref>بروجردی، گفتگو با سیدضیاء مرتضوی (نویسنده).</ref> | در گذشته که خودکار و رواننویس رایج نبود، امامخمینی گفته شده با قلم فرانسه ـ یک مورد تصویر مؤید آن است ـ و پیش از آن با قلم نی مینوشت و نمونههای خطی ایشان در آن دوران مانند حواشی فصوص الحکم و مصباح الانس، از زیبایی و اتقان برخوردار است. ایشان در خط، بهویژه خط ریزِ نستعلیق و شکسته استاد بود و اغلب با خط شکسته نستعلیق مینوشت و دستخط ایشان دارای پختگی و زیبایی است.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۱۷۰.</ref> ایشان در سالهای بعد از خودکار استفاده نمیکرد و با قلم رواننویس مینوشت.<ref>بروجردی، گفتگو با سیدضیاء مرتضوی (نویسنده).</ref> | ||
امامخمینی افزون بر آنکه خطشناس و آگاه از تاریخ و خصوصیات انواع خط بود، مشوّق خط و خوشنویسی نیز بود. ایشان بر این باور بود که خط خوب همیشه از ترکها بودهاست و در ایران و جهان اسلام، همواره ترکان عثمانی، پیشتاز در خط خوش بودهاند.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۱۷۳.</ref> | امامخمینی افزون بر آنکه خطشناس و آگاه از تاریخ و خصوصیات انواع خط بود، مشوّق خط و خوشنویسی نیز بود. ایشان بر این باور بود که خط خوب همیشه از ترکها بودهاست و در ایران و جهان اسلام، همواره ترکان عثمانی، پیشتاز در خط خوش بودهاند.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۱۷۳.</ref> نوشتههای ایشان برخلاف گفته برخی،<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۱۷۰.</ref> چنانکه خود این گوینده نیز در جای دیگر اذعان کردهاست،<ref>رحیمیان، یادآور، ۴۵.</ref> دارای چرکنویس و پاکنویس بود و اینک مجموعهای از چرکنویسهای فراوان ایشان، همراه سایر دستنوشتههای ایشان که در دسترس بودهاست، در بایگانی مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی موجود است.<ref>بروجردی، گفتگو با سیدضیاء مرتضوی (نویسنده).</ref> | ||
از سوی دیگر، نثر نوشتاری امامخمینی به دلیل تنوع، بسته به موضوعات آن، دارای سبکهای متفاوتی است. در مجموع میتوان گفت سبک ایشان، مرسل و ساده محاورهای با رگههایی از نثر مسجع و گاه آراستهاست.<ref>اسدی، پژوهشی در شیوههای ادبی آثار امام، تهران، ۱۴۳.</ref> از ویژگیهای نثر نوشتاری ایشان تعبیرها و ترکیبهای زیبا و گاه نوآورانه است؛<ref>اسدی، پژوهشی در شیوههای ادبی آثار امام، تهران، ۱۴۷.</ref> مانند درخت جهنمی استعمار،<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۳۶۰/۳.</ref> قاموس شهادت،<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲/۱۵.</ref> شهدا در قهقهه مستانه،<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۴۷/۲۱.</ref> مدرسه عشق،<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۴۵/۲۱.</ref> اسلام پابرهنگان، اسلام ناب محمدی، اسلام امریکایی، عارفان مبارزهجو و مرفهین بیدرد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۱/۲۱.</ref> با گذشت زمان بر پختگی و رسایی نثر امامخمینی افزوده شدهاست؛ چنانکه گفته شده نوشتههای متأخر ایشان از نظر ادبی شیواتر و از نظر ریتم، آهنگینترند.<ref>تاجدینی، بذر مشاهده (نسبت زبان و عرفان در شعر امام)، ۳۳۸.</ref> {{ببینید|ادبیات امامخمینی}} | از سوی دیگر، نثر نوشتاری امامخمینی به دلیل تنوع، بسته به موضوعات آن، دارای سبکهای متفاوتی است. در مجموع میتوان گفت سبک ایشان، مرسل و ساده محاورهای با رگههایی از نثر مسجع و گاه آراستهاست.<ref>اسدی، پژوهشی در شیوههای ادبی آثار امام، تهران، ۱۴۳.</ref> از ویژگیهای نثر نوشتاری ایشان تعبیرها و ترکیبهای زیبا و گاه نوآورانه است؛<ref>اسدی، پژوهشی در شیوههای ادبی آثار امام، تهران، ۱۴۷.</ref> مانند درخت جهنمی استعمار،<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۳۶۰/۳.</ref> قاموس شهادت،<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۲/۱۵.</ref> شهدا در قهقهه مستانه،<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۴۷/۲۱.</ref> مدرسه عشق،<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۴۵/۲۱.</ref> اسلام پابرهنگان، اسلام ناب محمدی، اسلام امریکایی، عارفان مبارزهجو و مرفهین بیدرد.<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۱۱/۲۱.</ref> با گذشت زمان بر پختگی و رسایی نثر امامخمینی افزوده شدهاست؛ چنانکه گفته شده نوشتههای متأخر ایشان از نظر ادبی شیواتر و از نظر ریتم، آهنگینترند.<ref>تاجدینی، بذر مشاهده (نسبت زبان و عرفان در شعر امام)، ۳۳۸.</ref> {{ببینید|ادبیات امامخمینی}} | ||
==نگارش کتاب و رساله== | ==نگارش کتاب و رساله== | ||
امامخمینی از دوران جوانی اهل بیان و قلم بودهاست. از ایشان آثار بسیاری در قالب کتاب، رساله، تعلیقه به زبان عربی و فارسی موجود است و ایشان در بخشی از آثار خود تاریخ نگارش اولیه کتاب یا رساله و سپس مرحله پاکنویسکردن را ذکر کردهاست.<ref>امامخمینی، التعادل و الترجیح، ۲۱۹؛ امامخمینی، کتاب الطهاره، ۴۸۹/۳.</ref> در کنار کتابها و رسالهها میتوان به استفتائات {{ببینید|استفتائات}}، اجازات {{ببینید|اجازات امامخمینی}}، پیامها و اعلامیهها {{ببینید|پیامها و اعلامیهها}} و نامهها {{ببینید|نامهها}} و برخی نوشتههای دیگر امامخمینی اشاره کرد و آنچه در دسترس بوده، در صحیفه امام گردآوری شدهاست. {{ببینید|صحیفه امام}} یکی از آثاری که امامخمینی با خط خود بازنویسی (استنساخ) کرده، اداء المفروض من شرح أرجوزة العروض، در علم عروض نگارش محمدرضا نجفی اصفهانی است و استنساخ این اثر با خط خوش نستعلیق در تاریخ بیستوپنجم بهمن ۱۳۰۶ش/ ۱۳۴۶ق به پایان رسیدهاست.<ref>احمدی فقیه، سیری در آثار و تألیفات حضرت آیتالله العظمی امامخمینی، ۲۰</ref> از ایشان گزینش و نسخهبرداری برخی از اشعار و غزلیات دیوانهای شاعران نیز گزارش شدهاست.<ref>مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، واحد ادبیات، فرهنگ دیوان اشعار امامخمینی، بیستویک.</ref> در سالهای تبعید در عراق، از آنجا که انتشار دستنوشته به خط شکسته نستعلیق برای حروفچینها در نجف اشرف، ممکن نبود، محمدحسن رحیمیان {{ببینید|محمدحسن رحیمیان}} برخی دستنوشتههای امامخمینی را برای چاپ، به خط نسخ بازنویسی میکرد.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۱۷۰؛ رحیمیان، گفتگو، ماهنامه یادآور، ۴۵.</ref> | [[امامخمینی]] از دوران جوانی اهل بیان و قلم بودهاست. از ایشان آثار بسیاری در قالب کتاب، رساله، تعلیقه به زبان عربی و فارسی موجود است و ایشان در بخشی از آثار خود تاریخ نگارش اولیه کتاب یا رساله و سپس مرحله پاکنویسکردن را ذکر کردهاست.<ref>امامخمینی، التعادل و الترجیح، ۲۱۹؛ امامخمینی، کتاب الطهاره، ۴۸۹/۳.</ref> در کنار کتابها و رسالهها میتوان به استفتائات {{ببینید|استفتائات}}، اجازات {{ببینید|اجازات امامخمینی}}، پیامها و اعلامیهها {{ببینید|پیامها و اعلامیهها}} و نامهها {{ببینید|نامهها}} و برخی نوشتههای دیگر امامخمینی اشاره کرد و آنچه در دسترس بوده، در صحیفه امام گردآوری شدهاست. {{ببینید|صحیفه امام}} یکی از آثاری که امامخمینی با خط خود بازنویسی (استنساخ) کرده، اداء المفروض من شرح أرجوزة العروض، در علم عروض نگارش محمدرضا نجفی اصفهانی است و استنساخ این اثر با خط خوش نستعلیق در تاریخ بیستوپنجم بهمن ۱۳۰۶ش/ ۱۳۴۶ق به پایان رسیدهاست.<ref>احمدی فقیه، سیری در آثار و تألیفات حضرت آیتالله العظمی امامخمینی، ۲۰</ref> از ایشان گزینش و نسخهبرداری برخی از اشعار و غزلیات دیوانهای شاعران نیز گزارش شدهاست.<ref>مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، واحد ادبیات، فرهنگ دیوان اشعار امامخمینی، بیستویک.</ref> در سالهای تبعید در عراق، از آنجا که انتشار دستنوشته به خط شکسته نستعلیق برای حروفچینها در نجف اشرف، ممکن نبود، محمدحسن رحیمیان {{ببینید|محمدحسن رحیمیان}} برخی دستنوشتههای امامخمینی را برای چاپ، به خط نسخ بازنویسی میکرد.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۱۷۰؛ رحیمیان، گفتگو، ماهنامه یادآور، ۴۵.</ref> | ||
پس از تبعید امامخمینی، سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک)، در سال ۱۳۴۶ در حمله به خانه و نیز کتابخانه عمومی امامخمینی به نام ولیعصر(ع)، تمام مدارک و کتابهای شخصی ایشان و نیز ۹۸ جعبه محتوی ۷۳۵۰ جلد کتاب چاپی، یک جعبه شامل ۳۴ جلد کتاب خطی و سه جعبه چوبی و مقوایی، حاوی اوراق متفرقه و آلبوم عکس و نامه را ضبط و به ساواک منتقل کرد و امامخمینی خود درباره بخش شخصی آن، خاطرنشان کردهاست که «در زمان شاه مخلوع به غارت رفتهاست».<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۵۲۴/۱۳.</ref> {{ببینید|کتاب(۱)}} گفته شده ناصر مقدم، از مقامات ارشد ساواک، نسخههای اصلی تألیفات امامخمینی را که به خط خود ایشان بود، در جایی خاص نگهداری کرده و این مجموعه پس از پیروزی انقلاب اسلامی پیدا شد و به امامخمینی بازگردانده شد؛ بهجز دو تعلیقه ایشان بر فصوص الحکم و مصباح الانس که در سال ۱۳۶۲ توسط یکی از طلبههای همدان، از دستفروشی دورهگرد که کتابهای قدیمی عرضه میکرد، شناخته و پیدا شدند.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۱۷۷ ـ ۱۷۸.</ref> از سرنوشت نسخه دستنوشت شرح چهل حدیث نیز خبری نیست {{ببینید|شرح چهل حدیث}} امامخمینی کتابها و رسالههای علمی خود را با دست خود مینوشت؛ با این حال کتاب البیع ایشان که در نجف اشرف نوشته شده، پس از نگارش، از سوی برخی شاگردان ایشان پارهای اصلاحات و افزودههای جزئی در آن صورت گرفته و ایشان خود با دقت همه این موارد را با دست خود بازبینی کردهاست. (← کتاب البیع؛ بروجردی). | پس از تبعید امامخمینی، سازمان اطلاعات و امنیت کشور ([[ساواک]])، در سال ۱۳۴۶ در حمله به خانه و نیز کتابخانه عمومی امامخمینی به نام ولیعصر(ع)، تمام مدارک و کتابهای شخصی ایشان و نیز ۹۸ جعبه محتوی ۷۳۵۰ جلد کتاب چاپی، یک جعبه شامل ۳۴ جلد کتاب خطی و سه جعبه چوبی و مقوایی، حاوی اوراق متفرقه و آلبوم عکس و نامه را ضبط و به ساواک منتقل کرد و امامخمینی خود درباره بخش شخصی آن، خاطرنشان کردهاست که «در زمان شاه مخلوع به غارت رفتهاست».<ref>امامخمینی، صحیفه امام، ۵۲۴/۱۳.</ref> {{ببینید|کتاب(۱)}} گفته شده ناصر مقدم، از مقامات ارشد ساواک، نسخههای اصلی تألیفات امامخمینی را که به خط خود ایشان بود، در جایی خاص نگهداری کرده و این مجموعه پس از پیروزی [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب اسلامی]] پیدا شد و به امامخمینی بازگردانده شد؛ بهجز دو تعلیقه ایشان بر فصوص الحکم و مصباح الانس که در سال ۱۳۶۲ توسط یکی از طلبههای همدان، از دستفروشی دورهگرد که کتابهای قدیمی عرضه میکرد، شناخته و پیدا شدند.<ref>رحیمیان، حدیث رویش، ۱۷۷ ـ ۱۷۸.</ref> از سرنوشت نسخه دستنوشت شرح چهل حدیث نیز خبری نیست {{ببینید|شرح چهل حدیث}} امامخمینی کتابها و رسالههای علمی خود را با دست خود مینوشت؛ با این حال کتاب البیع ایشان که در نجف اشرف نوشته شده، پس از نگارش، از سوی برخی شاگردان ایشان پارهای اصلاحات و افزودههای جزئی در آن صورت گرفته و ایشان خود با دقت همه این موارد را با دست خود بازبینی کردهاست. (← کتاب البیع؛ بروجردی). | ||
==نگارش در امور مرجعیت== | ==نگارش در امور مرجعیت== | ||
واگذاری انشا و نگارش بخشی از امور مربوط به مرجعیت مانند پاسخ به پرسشهای فقهی و صدور اجازات، به فرد یا افراد دیگر به عنوان منشی، بسته به نوع نوشته و سلیقه مراجع تقلید و حسب جایگاه آنان از گذشته و همانند دیگر مناصب اجتماعی و سیاسی امری مرسوم بودهاست. امامخمینی نیز همانند دیگر مراجع تقلید، از آغاز مرجعیت تا زمان | واگذاری انشا و نگارش بخشی از امور مربوط به [[مرجعیت]] مانند پاسخ به پرسشهای فقهی و صدور اجازات، به فرد یا افراد دیگر به عنوان منشی، بسته به نوع نوشته و سلیقه مراجع تقلید و حسب جایگاه آنان از گذشته و همانند دیگر مناصب اجتماعی و سیاسی امری مرسوم بودهاست. [[امامخمینی]] نیز همانند دیگر مراجع تقلید، از آغاز [[مرجعیت امامخمینی|مرجعیت]] تا زمان [[ارتحال امامخمینی|رحلت]]، به استفتائات مقلدان، از قشرها و طبقات مختلف مردم [[ایران]] و سایر کشورها، پاسخ داده و [[اجازات امامخمینی|اجازات]] بسیاری صادر کردهاست. {{ببینید|مرجعیت امامخمینی| استفتائات| اجازات امامخمینی}} | ||
امامخمینی در سالهای نخست مرجعیت و پیش از نهضت ۱۵ خرداد | امامخمینی در سالهای نخست مرجعیت و پیش از [[قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲|نهضت ۱۵ خرداد ۱۳۴۲]]، اعلامیهها و بیانیهها، پاسخ به نامهها و استفتائات و رسید وجوه شرعی را به دست خود مینوشت؛<ref>رسولی محلاتی، خاطرات آیتالله رسولی محلاتی، ۶۲؛ کریمی، مصاحبه.</ref> اما پس از گسترش مبارزه در سال ۱۳۴۲ و بازداشت، حصر و سپس بازگشت ایشان از تهران به قم {{ببینید|دستگیری امامخمینی}} و فزونی مراجعات مردم و علمای تهران و شهرستانها به ایشان، دفتر امامخمینی در [[قم]] تأسیس شد و به پیشنهاد برخی نزدیکان، سیدهاشم رسولی محلاتی، از شاگردان امامخمینی که خطی خوب و شبیه خط امامخمینی داشت و انشای مورد تأیید ایشان را نیز داشت، به همکاری با بیت و دفتر امامخمینی دعوت شد و نوشتن پاسخ نامهها، تلگرامها، رسید وجوه شرعی، استفتاها و اجازات در مسائل مالی و امور حسبیه و نوشتن استفتائات بر عهده وی گذاشته شد<ref>رسولی محلاتی، خاطرات آیتالله رسولی محلاتی، ۶۲ ـ ۶۳؛ رسولی محلاتی، مشکوة، ۱۷۰ ـ ۱۷۱؛ رسولی محلاتی، پابهپای آفتاب، ۲۸۷/۲؛ رسولی محلاتی، یادآور، ۵۱؛ بروجردی، گفتگو با سیدضیاء مرتضوی (نویسنده).</ref> {{ببینید|سیدهاشم رسولی محلاتی}}؛ چنانکه امامخمینی پیش از آن برای نگارش نامه برای علما و شخصیتهای شهرهای مختلف و تشویق آنان به درخواست از [[سیدحسین بروجردی]] برای هجرت به قم {{ببینید|سیدحسین بروجردی}}، به دلیل گستردگی بسیار زیاد نامهها که شمار آنها به صدها مورد میرسید، از دو نفر از دوستان نزدیک خود، یعنی محمدحسین بروجردی و سیدمحمدصادق لواسانی که خطشان شبیه خط ایشان بود، کمک گرفته بود، اما همه نامهها را با امضای خود فرستاد.<ref>بروجردی، گفتگو با سیدضیاء مرتضوی (نویسنده).</ref> | ||
پس از درگذشت سیدمحسن حکیم در سال ۱۳۴۹ و گسترش بیشتر مقلدان امامخمینی و شمار استفتائات از ایشان، به پیشنهاد بعضی از یاران و شاگردان و موافقت امامخمینی، «هیئت استفتا» در نجف اشرف تشکیل شد و این هیئت وظیفه پاسخگویی به پرسشهای رسیده را بر اساس مبانی و فتاوای امامخمینی برعهده داشت. پاسخها پس از ملاحظه، تصحیح و تأیید | پس از درگذشت [[سیدمحسن حکیم]] در سال ۱۳۴۹ و گسترش بیشتر مقلدان امامخمینی و شمار [[استفتائات امامخمینی|استفتائات]] از ایشان، به پیشنهاد بعضی از یاران و شاگردان و موافقت امامخمینی، «هیئت استفتا» در [[نجف اشرف]] تشکیل شد و این هیئت وظیفه پاسخگویی به پرسشهای رسیده را بر اساس مبانی و فتاوای امامخمینی برعهده داشت. پاسخها پس از ملاحظه، تصحیح و تأیید [[امامخمینی]]، به دست ایشان مُهر و برای سؤالکنندگان فرستاده میشد<ref>رجایینژاد، آشنایی با اعضای دفتر امام در قم، ۱ و ۳؛ کریمی، مصاحبه.</ref> {{ببینید|استفتائات}}. همچنین در نجف کسانی مانند [[محمدحسن رحیمیان|رحیمیان]]، [[اسماعیل فردوسیپور]] و [[سیدحمید روحانی]] اعلامیههای امامخمینی را بازنویسی میکردند و ایشان پس از ملاحظه دقیق آنها را امضا میکرد.<ref>ناصری، یادآور، ۴۵.</ref> استفتاها به خط [[محمدحسن قدیری]] که بیشباهت به خط امامخمینی نبود و نیز به خط [[سیدجعفر کریمی]] بود<ref>رحیمیان، یادآور، ۴۵.</ref> و مجموعهای از پیشنویس این استفتاها به خط کریمی و برخی حواشی اصلاحی و تکمیلی امامخمینی در بایگانی دفتر مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی در [[قم]] موجود است.<ref>مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، موسوعة آثار الامامالخمینی، ۳۲/مقدمه، ۵۱.</ref> بخشی از استفتاها نیز با اجازه امامخمینی به عنوان دفتر قم پاسخ داده شده و تنها با مهر دفتر استفتائات امضا شدهاست.<ref>مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، موسوعة آثار الامامالخمینی، ۳۲/مقدمه، ۵۲.</ref> در برخی موارد مجموعه سهجلدی استفتائات از سوی ناشر قبلی دخل و تصرف بیجا شدهاست؛ اما [[مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی]] هنگام انتشار مجموعه دهجلدی استفتائات در [[موسوعة الامامالخمینی]]، آن موارد را به حال نخست خود درآورده است.<ref>مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، موسوعة آثار الامامالخمینی، ۳۲/مقدمه، ۵۱.</ref> | ||
=== پس از انقلاب اسلامی ایران === | === پس از انقلاب اسلامی ایران === | ||
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل دفتر امامخمینی، در قم ( | پس از پیروزی [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب اسلامی]] و تشکیل دفتر امامخمینی، در قم<ref>بروجردی، گفتگو با سیدضیاء مرتضوی (نویسنده).</ref> و در جماران،<ref>امامجمارانی، خاطرات، ۱۵۹.</ref> امور سیاسی، احکام و بیانیهها، اخبار و خبرنگاران و اطلاعیههای دفتر امامخمینی زیر نظر [[سیداحمد خمینی]] بود {{ببینید|دفتر امامخمینی}}؛ البته وی نیز چندان اعمال ریاست نمیکرد و برای خودش چنین شأنی قائل نبود.<ref>رحیمیان، یادآور، ۴۸.</ref> امامخمینی پس از پیرورزی انقلاب در تأکید بر ماندن [[سیدهاشم رسولی محلاتی|رسولی محلاتی]] در دفتر قم ازجمله به شباهت انشا و خط وی با انشا و خط خود اشاره کردهاست.<ref>رسولی محلاتی، یادآور، ۵۸.</ref> در دفتر امامخمینی کارها تقسیم میشد و وظایف هر فرد مشخص بود. حکمها و نامههای کوتاه مانند تبریکها و عزل و نصبها را رسولی محلاتی مینوشت و امامخمینی آن را میخواند و تأیید و امضا میکرد.<ref>رسولی محلاتی، مصاحبه، خبرگزاری فارس.</ref> | ||
احکام و پیامها و نامههای مهم به املا و انشای امامخمینی و بخشی به خط خود ایشان بود و در صورت نیاز، رسولی محلاتی آن را بدون هیچ اصلاحی بازنویسی میکرد و امامخمینی آن را میدید و امضا میکرد؛<ref>رسولی محلاتی، مصاحبه، خبرگزاری فارس.</ref> چنانکه نامه ایشان به میخائیل گورباچف یا پیام ایشان پس از ترور اکبر هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۵۸ به خط رسولی محلاتی است.<ref>رسولی محلاتی، یادآور، ۵۸.</ref> دهها پیام به سران کشورهای اسلامی و غیر اسلامی به دست رسولی محلاتی و رحیمیان نوشته شدهاست.<ref>رحیمیان، یادآور، ۴۲.</ref> نگارش اولیه پیامها همه به دست خود امامخمینی بود که با دقت مینوشت ولی در برگههای متفرق و گاه دارای خطخوردگی بود و در اواخر نیز دست ایشان کمی میلرزید؛<ref>رسولی محلاتی، یادآور، ۵۸.</ref> چنانکه نگارش پیامهای طولانی گاه چند روز یا چند هفته به درازا میکشید و هرچند خطخوردگی کمتری داشت، اما اضافاتی داشت که در حواشی و در برگههای متفرقه بود و باید بازنویسی میشد. بیشتر این بازنویسیها به دست رسولی محلاتی و برخی نیز به دست رحیمیان صورت گرفتهاست.<ref>رسولی محلاتی، یادآور، ۵۸؛ رحیمیان، یادآور، ۴۵.</ref> | احکام و پیامها و نامههای مهم به املا و انشای امامخمینی و بخشی به خط خود ایشان بود و در صورت نیاز، رسولی محلاتی آن را بدون هیچ اصلاحی بازنویسی میکرد و امامخمینی آن را میدید و امضا میکرد؛<ref>رسولی محلاتی، مصاحبه، خبرگزاری فارس.</ref> چنانکه نامه ایشان به میخائیل گورباچف یا پیام ایشان پس از ترور اکبر هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۵۸ به خط رسولی محلاتی است.<ref>رسولی محلاتی، یادآور، ۵۸.</ref> دهها پیام به سران کشورهای اسلامی و غیر اسلامی به دست رسولی محلاتی و رحیمیان نوشته شدهاست.<ref>رحیمیان، یادآور، ۴۲.</ref> نگارش اولیه پیامها همه به دست خود امامخمینی بود که با دقت مینوشت ولی در برگههای متفرق و گاه دارای خطخوردگی بود و در اواخر نیز دست ایشان کمی میلرزید؛<ref>رسولی محلاتی، یادآور، ۵۸.</ref> چنانکه نگارش پیامهای طولانی گاه چند روز یا چند هفته به درازا میکشید و هرچند خطخوردگی کمتری داشت، اما اضافاتی داشت که در حواشی و در برگههای متفرقه بود و باید بازنویسی میشد. بیشتر این بازنویسیها به دست رسولی محلاتی و برخی نیز به دست رحیمیان صورت گرفتهاست.<ref>رسولی محلاتی، یادآور، ۵۸؛ رحیمیان، یادآور، ۴۵.</ref> |