۵۷۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
==روند شکلگیری== | ==روند شکلگیری== | ||
با تجدید فعالیت جبهه ملی دوم در سال 1339<ref> نجاتی، تاریخ سیاسی، 1/146.</ref>{{ببینید|جبهه ملی ایران}}، میان برخی اعضای آن اختلافاتی ایجاد شد<ref> سحابی، نیم قرن خاطره، 1/226.</ref>. برخی اعضای شورای مرکزی جبهه ملی ازجمله سیدمحمود طالقانی، یدالله سحابی و مهدی بازرگان که بیشتر بر نیروها و گرایش مذهبی تأکید داشتند، با مخالفت برخی دیگر از اعضا روبهرو شدند<ref> میثمی، 1/69.</ref>؛ همچنین اختلافاتی چون اعتراض به نبود ایدئولوژی خاص در جبهه ملی<ref> جعفریان، 343.</ref>، رهبری محمد مصدق، چگونگی برخورد با دولت امینی<ref> دولت وقت.</ref><ref> میثمی، 1/77 و 79.</ref> و نیز رواج موج مذهبگرایی در دانشگاه، موجب شد افرادی که مذهبیتر بودند و نیز تمایل به اتخاذ مواضع تندتر در برخورد با رژیم داشتند، از جبهه ملی جدا شوند<ref> زیباکلام، 245.</ref>. در نتیجه پس از کاهش فشار سیاسی در سال 1340 بازرگان و جمعی از همفکرانش با استفاده از تجربیات گذشته و برای تشکیل گروهی سیاسی مبتنی بر عقاید و مرام اسلامی و ملی<ref> رضوینیا، 17 ـ 18.</ref> نهضت آزادی را در 27/4/1340 تأسیس کردند<ref> بازرگان، خاطرات، 1/374.</ref> و به دلیل آنکه مردم از اسم حزب ذهنیت خوبی نداشتند، نام «نهضت» را برگزیدند<ref> میثمی، 1/71.</ref>. مسئولیت نهضت آزادی نیز بر عهده مهدی بازرگان بود<ref> نهضت آزادی ایران، 1/4.</ref>{{ببینید|مهدی بازرگان}} طالقانی نیز با توجه به موقعیت ویژهای که در جنبش داشت، ترجیح داد به صورت مستقل عمل کند و بهرغم آنکه از بنیانگذاران نهضت آزادی بود، فعالیت تشکیلاتی نکرد<ref> یزدی، سهجمهوری، 354 ـ 355؛ جعفریان، 335.</ref>. | با تجدید فعالیت جبهه ملی دوم در سال 1339<ref> نجاتی، تاریخ سیاسی، 1/146.</ref>{{ببینید|جبهه ملی ایران}}، میان برخی اعضای آن اختلافاتی ایجاد شد<ref> سحابی، نیم قرن خاطره، 1/226.</ref>. برخی اعضای شورای مرکزی جبهه ملی ازجمله سیدمحمود طالقانی، یدالله سحابی و مهدی بازرگان که بیشتر بر نیروها و گرایش مذهبی تأکید داشتند، با مخالفت برخی دیگر از اعضا روبهرو شدند<ref> میثمی، خاطرات لطفالله، 1/69.</ref>؛ همچنین اختلافاتی چون اعتراض به نبود ایدئولوژی خاص در جبهه ملی<ref> جعفریان، جریانها، 343.</ref>، رهبری محمد مصدق، چگونگی برخورد با دولت امینی<ref> دولت وقت.</ref><ref> میثمی، خاطرات لطفالله، 1/77 و 79.</ref> و نیز رواج موج مذهبگرایی در دانشگاه، موجب شد افرادی که مذهبیتر بودند و نیز تمایل به اتخاذ مواضع تندتر در برخورد با رژیم داشتند، از جبهه ملی جدا شوند<ref> زیباکلام، 245.</ref>. در نتیجه پس از کاهش فشار سیاسی در سال 1340 بازرگان و جمعی از همفکرانش با استفاده از تجربیات گذشته و برای تشکیل گروهی سیاسی مبتنی بر عقاید و مرام اسلامی و ملی<ref> رضوینیا، 17 ـ 18.</ref> نهضت آزادی را در 27/4/1340 تأسیس کردند<ref> بازرگان، خاطرات، 1/374.</ref> و به دلیل آنکه مردم از اسم حزب ذهنیت خوبی نداشتند، نام «نهضت» را برگزیدند<ref> میثمی، خاطرات لطفالله، 1/71.</ref>. مسئولیت نهضت آزادی نیز بر عهده مهدی بازرگان بود<ref> نهضت آزادی ایران، 1/4.</ref>{{ببینید|مهدی بازرگان}} طالقانی نیز با توجه به موقعیت ویژهای که در جنبش داشت، ترجیح داد به صورت مستقل عمل کند و بهرغم آنکه از بنیانگذاران نهضت آزادی بود، فعالیت تشکیلاتی نکرد<ref> یزدی، سهجمهوری، 354 ـ 355؛ جعفریان، جریانها، 335.</ref>. | ||
از دیگر اعضای نهضت آزادی میتوان به ابراهیم یزدی، سیداحمد صدر حاجسیدجوادی، هاشم صباغیان<ref> یوسفی اشکوری، 1/447.</ref>، جلالالدین فارسی، عباس شیبانی<ref> جعفریان، 346.</ref>، منصور عطایی، حسن نزیه، محمد نخشب، عباس سمیعی، رحیم عطایی، عباس امیرانتظام، عزتالله سحابی و جمعی دیگر از اعضای فعال انجمن اسلامی دانشگاه تهران اشاره کرد<ref> شادلو، 511؛ سحابی، نیم قرن خاطره، 1/228 و 243.</ref>. شماری از جوانان مذهبی ازجمله مصطفی چمران، محمدعلی رجایی و محمدجواد باهنر نیز در کنار نهضت آزادی با آنان همکاری میکردند<ref> جعفریان، 345 ـ 346.</ref>؛ البته در ادامه افرادی چون امیرانتظام و سمیعی به دلیل بروز برخی اختلافات از نهضت آزادی جدا شدند<ref> سحابی، نیم قرن خاطره، 1/243.</ref>. | از دیگر اعضای نهضت آزادی میتوان به ابراهیم یزدی، سیداحمد صدر حاجسیدجوادی، هاشم صباغیان<ref> یوسفی اشکوری، 1/447.</ref>، جلالالدین فارسی، عباس شیبانی<ref> جعفریان، جریانها، 346.</ref>، منصور عطایی، حسن نزیه، محمد نخشب، عباس سمیعی، رحیم عطایی، عباس امیرانتظام، عزتالله سحابی و جمعی دیگر از اعضای فعال انجمن اسلامی دانشگاه تهران اشاره کرد<ref> شادلو، 511؛ سحابی، نیم قرن خاطره، 1/228 و 243.</ref>. شماری از جوانان مذهبی ازجمله مصطفی چمران، محمدعلی رجایی و محمدجواد باهنر نیز در کنار نهضت آزادی با آنان همکاری میکردند<ref> جعفریان، جریانها، 345 ـ 346.</ref>؛ البته در ادامه افرادی چون امیرانتظام و سمیعی به دلیل بروز برخی اختلافات از نهضت آزادی جدا شدند<ref> سحابی، نیم قرن خاطره، 1/243.</ref>. | ||
نهضت آزادی نخست در چارچوب قانون از عملکرد محمدرضا پهلوی انتقاد کرد و سپس پس از 15 خرداد 1342 با در پیشگرفتن مواضعی تندتر به مبارزه علیه رژیم پهلوی پرداخت. این تشکّل هرچند بهرغم بازداشت پیاپی اعضای خود، تا پیروزی انقلاب اسلامی به مبارزات خود ادامه داد؛ اما نسبت به دیگر مبارزان ازجمله روحانیان مبارز، مشی محافظهکارانه داشت و بر سیاست پیشرفت تدریجی تأکید میکرد. آنان پس از پیروزی انقلاب توانستند به دلیل پذیرش امامخمینی و انقلابیان، بیشتر هیئت دولت موقت را تصاحب کردند{{ببینید|دولت موقت}} و در دوره نخست مجلس شورای اسلامی نیز حاضر شدند؛ اما پس از بروز مخالفتهای متعدد با امامخمینی و برخی انقلابیان، از ادامه فعالیت خود بازماندند و نتوانستند به اهداف خود دست یابند. | نهضت آزادی نخست در چارچوب قانون از عملکرد محمدرضا پهلوی انتقاد کرد و سپس پس از 15 خرداد 1342 با در پیشگرفتن مواضعی تندتر به مبارزه علیه رژیم پهلوی پرداخت. این تشکّل هرچند بهرغم بازداشت پیاپی اعضای خود، تا پیروزی انقلاب اسلامی به مبارزات خود ادامه داد؛ اما نسبت به دیگر مبارزان ازجمله روحانیان مبارز، مشی محافظهکارانه داشت و بر سیاست پیشرفت تدریجی تأکید میکرد. آنان پس از پیروزی انقلاب توانستند به دلیل پذیرش امامخمینی و انقلابیان، بیشتر هیئت دولت موقت را تصاحب کردند{{ببینید|دولت موقت}} و در دوره نخست مجلس شورای اسلامی نیز حاضر شدند؛ اما پس از بروز مخالفتهای متعدد با امامخمینی و برخی انقلابیان، از ادامه فعالیت خود بازماندند و نتوانستند به اهداف خود دست یابند. | ||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
اصول و مرامنامه نهضت آزادی نیز که در اردیبهشت 1340 منتشر شد، دو حوزه کلی سیاست داخلی و خارجی را دربر میگیرد. در حوزه سیاست داخلی، اعضای نهضت آزادی بر استقرار قانون و تلاش برای رفع نواقص آن، احقاق حقوق ملت، تعیین حدود اختیارات مسئولان، ترویج اصول اخلاقی، اجتماعی و سیاسی بر اساس مبانی اسلام و مبارزه با مظاهر فساد، فقر، بیکاری، جهل، عقبماندگی و نفاق، همچنین آمادهکردن تدریجی ملت برای استفاده از دموکراسی، تأمین استقلال کشور و اعتقاد به استقلال قوه قضاییه تأکید میکردند<ref> نهضت آزادی ایران، 1/44 ـ 46.</ref>؛ در حوزه سیاست خارجی نیز خواهان همبستگی با کشورهای صلحجو و رعایت اصل بیطرفی، آزادی و استقلال ملتهای کوچک و حمایت از نهضتهای اصیل بودند<ref> همان، 1/46.</ref>؛ همچنین مهدی بازرگان در جلسه اعلان تأسیس نهضت آزادی، با تأکید بر اینکه این تشکل در طول جبهه ملی و یکی از عناصر تشکیلدهنده و تکمیلکننده آن است و نه در عرض آن<ref> بازرگان، اسناد نهضت آزادی ایران، 1/10.</ref>، مرام اصلی این گروه را به صورت خلاصه، مسلمان، ایرانی، تابع قانون اساسی و مصدّقی دانست و در تشریح آن اظهار داشت این حزب ورود به سیاست و فعالیت اجتماعی را از باب وظیفه ملی و فریضه دینی برگزیده و دین را از سیاست جدا نمیداند و خدمت به خلق و اداره امور ملت را عبادت میشمارد؛ چنانکه نسبت به حیثیت، استقلال و تعالی ایران، فوقالعاده پافشاری میکند؛ ولی مخالف ارتباط و تعامل با جهان نیست. وی افزود این گروه از قانون اساسی به صورت واحد جامع طرفداری میکند و اجازه نمیدهد اساس آن که آزادی عقاید، مطبوعات و اجتماعات؛ استقلال قضات، تفکیک قوا و انتخابات صحیح است، فراموش شود؛ همانگونه که محمد مصدق را از خادمین بزرگ و افتخارات ایران و شرق به شمار میآورد و از راه او پیروی میکند<ref> همان، 1/17.</ref>. | اصول و مرامنامه نهضت آزادی نیز که در اردیبهشت 1340 منتشر شد، دو حوزه کلی سیاست داخلی و خارجی را دربر میگیرد. در حوزه سیاست داخلی، اعضای نهضت آزادی بر استقرار قانون و تلاش برای رفع نواقص آن، احقاق حقوق ملت، تعیین حدود اختیارات مسئولان، ترویج اصول اخلاقی، اجتماعی و سیاسی بر اساس مبانی اسلام و مبارزه با مظاهر فساد، فقر، بیکاری، جهل، عقبماندگی و نفاق، همچنین آمادهکردن تدریجی ملت برای استفاده از دموکراسی، تأمین استقلال کشور و اعتقاد به استقلال قوه قضاییه تأکید میکردند<ref> نهضت آزادی ایران، 1/44 ـ 46.</ref>؛ در حوزه سیاست خارجی نیز خواهان همبستگی با کشورهای صلحجو و رعایت اصل بیطرفی، آزادی و استقلال ملتهای کوچک و حمایت از نهضتهای اصیل بودند<ref> همان، 1/46.</ref>؛ همچنین مهدی بازرگان در جلسه اعلان تأسیس نهضت آزادی، با تأکید بر اینکه این تشکل در طول جبهه ملی و یکی از عناصر تشکیلدهنده و تکمیلکننده آن است و نه در عرض آن<ref> بازرگان، اسناد نهضت آزادی ایران، 1/10.</ref>، مرام اصلی این گروه را به صورت خلاصه، مسلمان، ایرانی، تابع قانون اساسی و مصدّقی دانست و در تشریح آن اظهار داشت این حزب ورود به سیاست و فعالیت اجتماعی را از باب وظیفه ملی و فریضه دینی برگزیده و دین را از سیاست جدا نمیداند و خدمت به خلق و اداره امور ملت را عبادت میشمارد؛ چنانکه نسبت به حیثیت، استقلال و تعالی ایران، فوقالعاده پافشاری میکند؛ ولی مخالف ارتباط و تعامل با جهان نیست. وی افزود این گروه از قانون اساسی به صورت واحد جامع طرفداری میکند و اجازه نمیدهد اساس آن که آزادی عقاید، مطبوعات و اجتماعات؛ استقلال قضات، تفکیک قوا و انتخابات صحیح است، فراموش شود؛ همانگونه که محمد مصدق را از خادمین بزرگ و افتخارات ایران و شرق به شمار میآورد و از راه او پیروی میکند<ref> همان، 1/17.</ref>. | ||
به طور کلی اگرچه نهضت آزادی با هدف اینکه گروهی مذهبی ـ سیاسی باشد، تشکیل شد، اما به طور عمده بر فعالیت سیاسی متمرکز شد؛ زیرا فلسفه تأسیس آن تحقق آزادی، تحقق حقوق بشر بر اساس اعلامیه حقوق بشر و منشور ملل متحد بود<ref> نهضت آزادی ایران، 1/44 ـ 45؛ جعفریان، 344.</ref>. از اهداف نهضت آزادی در این حوزه میتوان به توجه به دموکراسی، کاهش دخالت دولت در حیطه سیاسی و عمومی، برگزاری انتخابات آزاد، درخواست برای پایان بازداشتها، شکنجه و اعدام فعالان<ref> جعفریان، 344 ـ 346؛ برزین، زندگینامه سیاسی، 170.</ref> و اعتقاد به اینکه «شاه باید سلطنت کند نه حکومت» اشاره کرد. این گروه اگرچه با هدف مبارزه با سلطنت شکل گرفته بود، اما مبارزه را در چارچوب قانون اساسی کشور و با پذیرش کلیت این قانون تفسیر میکرد، نه انقلاب و براندازی<ref> رضوینیا، 46 ـ 47.</ref>. نهضت آزادی از کنگره، شورای مرکزی، دفتر سیاسی، هیئت اجرایی، هیئت داوری و حوزهها تشکیل میشد و کنگره بالاترین مرجع تصمیمگیری این تشکل بود<ref> همان، 31.</ref>. | به طور کلی اگرچه نهضت آزادی با هدف اینکه گروهی مذهبی ـ سیاسی باشد، تشکیل شد، اما به طور عمده بر فعالیت سیاسی متمرکز شد؛ زیرا فلسفه تأسیس آن تحقق آزادی، تحقق حقوق بشر بر اساس اعلامیه حقوق بشر و منشور ملل متحد بود<ref> نهضت آزادی ایران، 1/44 ـ 45؛ جعفریان، جریانها، 344.</ref>. از اهداف نهضت آزادی در این حوزه میتوان به توجه به دموکراسی، کاهش دخالت دولت در حیطه سیاسی و عمومی، برگزاری انتخابات آزاد، درخواست برای پایان بازداشتها، شکنجه و اعدام فعالان<ref> جعفریان، جریانها، 344 ـ 346؛ برزین، زندگینامه سیاسی، 170.</ref> و اعتقاد به اینکه «شاه باید سلطنت کند نه حکومت» اشاره کرد. این گروه اگرچه با هدف مبارزه با سلطنت شکل گرفته بود، اما مبارزه را در چارچوب قانون اساسی کشور و با پذیرش کلیت این قانون تفسیر میکرد، نه انقلاب و براندازی<ref> رضوینیا، 46 ـ 47.</ref>. نهضت آزادی از کنگره، شورای مرکزی، دفتر سیاسی، هیئت اجرایی، هیئت داوری و حوزهها تشکیل میشد و کنگره بالاترین مرجع تصمیمگیری این تشکل بود<ref> همان، 31.</ref>. | ||
==در دوران نهضت اسلامی== | ==در دوران نهضت اسلامی== | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
پس از این حوادث در مهر 1344 چند تن از اعضای شاخه خارج از کشورِ نهضت آزادی همچون محمد توسلی و مصطفی چمران در نجف به دیدار امامخمینی رفتند و در این دیدار، چگونگی مبارزات در ایران و فعالیتهای سیاسی و اسلامی دانشجویان و ایرانیان خارج از کشور را بررسی کردند<ref> بازرگان، خاطرات، 2/200 ـ 201.</ref>. | پس از این حوادث در مهر 1344 چند تن از اعضای شاخه خارج از کشورِ نهضت آزادی همچون محمد توسلی و مصطفی چمران در نجف به دیدار امامخمینی رفتند و در این دیدار، چگونگی مبارزات در ایران و فعالیتهای سیاسی و اسلامی دانشجویان و ایرانیان خارج از کشور را بررسی کردند<ref> بازرگان، خاطرات، 2/200 ـ 201.</ref>. | ||
با افزایش خفقان در کشور، پس از حادثه پانزده خرداد و سرکوب مبارزات مسالمتآمیز، سه تن از اعضای تندرو نهضت آزادی ازجمله محمد حنیفنژاد، سعید محسن و عبدالرضا نیکبین رودسری که از آغاز تشکیل، بهخصوص پس از واقعه پانزده خرداد و در طول دوره زندان، همواره منتقد قاطعیت نداشتن رهبران آن در برخورد با رژیم پهلوی بودند، تصمیم به مبارزه مسلحانه گرفتند<ref> همان، 1/381 ـ 382؛ احمدی روحانی، 25.</ref>. این انشعاب موجب تأسیس سازمان مجاهدین خلق در سال 1344 شد<ref> جعفریان، 382 ـ 383؛ بازرگان، خاطرات، 1/381 ـ 382.</ref>{{ببینید|سازمان مجاهدین خلق ایران}} | با افزایش خفقان در کشور، پس از حادثه پانزده خرداد و سرکوب مبارزات مسالمتآمیز، سه تن از اعضای تندرو نهضت آزادی ازجمله محمد حنیفنژاد، سعید محسن و عبدالرضا نیکبین رودسری که از آغاز تشکیل، بهخصوص پس از واقعه پانزده خرداد و در طول دوره زندان، همواره منتقد قاطعیت نداشتن رهبران آن در برخورد با رژیم پهلوی بودند، تصمیم به مبارزه مسلحانه گرفتند<ref> همان، 1/381 ـ 382؛ احمدی روحانی، 25.</ref>. این انشعاب موجب تأسیس سازمان مجاهدین خلق در سال 1344 شد<ref> جعفریان، جریانها، 382 ـ 383؛ بازرگان، خاطرات، 1/381 ـ 382.</ref>{{ببینید|سازمان مجاهدین خلق ایران}} | ||
از سال 1342 تا 1355 با ایجاد شکاف عمیق میان رژیم پهلوی و مردم، بهتدریج خفقان بر کشور حاکم شد<ref> برزین، زندگینامه سیاسی، 200.</ref> و کاهش فعالیت نهضت آزادی را نیز در پی داشت. بازترشدن فضای سیاسی در سالهای 1355 ـ 1357 فرصت مناسبی را برای فعالان سیاسی و روشنفکران ایجاد کرد<ref> همان، 258.</ref>، به طوری که نهضت آزادی با علنیکردن فعالیت خود در مقابله با رژیم، با حرکتی سازمانیافته در فروردین 1356، ضمن تشکیل «جمعیت ایرانی دفاع از آزادی و حقوق بشر» فعالیتهای سیاسی خود را به صورت علنیتر و سازمانیافتهتر پیگیری کرد<ref> بازرگان، خاطرات، 2/215 و 226.</ref> و به دلیل ارتباطات حقوق بشری خود با سازمان ملل متحد، به صدور بیانیه و مصاحبه با روزنامهها و رادیوهای خارجی روی آورد<ref> مهدوی کنی، 180.</ref>؛ همچنین در اردیبهشت 1357، نهضت آزادی، شاخه اروپا، متن کامل مصاحبه امامخمینی با نشریه لوموند را که در نجف اشرف صورت گرفت و در نشریه لوموند به چاپ رسید، ترجمه، تکثیر و توزیع کرد<ref> مؤسسه تنظیم، 21/250 ـ 264.</ref>. نهضت آزادی در نامههایی به محمدرضا پهلوی هم، درباره رواج فساد و تجاوز به حقوق اجتماعیِ مردم اعتراض کرد و خواستار خروج پهلوی از کشور شد<ref> بازرگان، خاطرات، 2/247؛ نهضت آزادی ایران، 11/13.</ref>. از دیگر اقدامهای مهم آنان فرستادن نامههای متعدد به مجامع بینالمللی، دبیرکل سازمان ملل متحد و صلیب سرخ جهانی در حمایت از زندانیان سیاسی<ref> نهضت آزادی ایران، 9/دفتردوم، 113.</ref>، اعتراض به رفتار ضد انسانی رژیم<ref> همان، 9/دفتردوم، 145.</ref> و درخواست نجات ملت ایران پس از 17 شهریور<ref> همان، 9/دفتردوم، 159.</ref> بود. | از سال 1342 تا 1355 با ایجاد شکاف عمیق میان رژیم پهلوی و مردم، بهتدریج خفقان بر کشور حاکم شد<ref> برزین، زندگینامه سیاسی، 200.</ref> و کاهش فعالیت نهضت آزادی را نیز در پی داشت. بازترشدن فضای سیاسی در سالهای 1355 ـ 1357 فرصت مناسبی را برای فعالان سیاسی و روشنفکران ایجاد کرد<ref> همان، 258.</ref>، به طوری که نهضت آزادی با علنیکردن فعالیت خود در مقابله با رژیم، با حرکتی سازمانیافته در فروردین 1356، ضمن تشکیل «جمعیت ایرانی دفاع از آزادی و حقوق بشر» فعالیتهای سیاسی خود را به صورت علنیتر و سازمانیافتهتر پیگیری کرد<ref> بازرگان، خاطرات، 2/215 و 226.</ref> و به دلیل ارتباطات حقوق بشری خود با سازمان ملل متحد، به صدور بیانیه و مصاحبه با روزنامهها و رادیوهای خارجی روی آورد<ref> مهدوی کنی، 180.</ref>؛ همچنین در اردیبهشت 1357، نهضت آزادی، شاخه اروپا، متن کامل مصاحبه امامخمینی با نشریه لوموند را که در نجف اشرف صورت گرفت و در نشریه لوموند به چاپ رسید، ترجمه، تکثیر و توزیع کرد<ref> مؤسسه تنظیم، 21/250 ـ 264.</ref>. نهضت آزادی در نامههایی به محمدرضا پهلوی هم، درباره رواج فساد و تجاوز به حقوق اجتماعیِ مردم اعتراض کرد و خواستار خروج پهلوی از کشور شد<ref> بازرگان، خاطرات، 2/247؛ نهضت آزادی ایران، 11/13.</ref>. از دیگر اقدامهای مهم آنان فرستادن نامههای متعدد به مجامع بینالمللی، دبیرکل سازمان ملل متحد و صلیب سرخ جهانی در حمایت از زندانیان سیاسی<ref> نهضت آزادی ایران، 9/دفتردوم، 113.</ref>، اعتراض به رفتار ضد انسانی رژیم<ref> همان، 9/دفتردوم، 145.</ref> و درخواست نجات ملت ایران پس از 17 شهریور<ref> همان، 9/دفتردوم، 159.</ref> بود. |
ویرایش