پرش به محتوا

علی تهرانی: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۵۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۷ دی ۱۴۰۱
بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۰: خط ۳۰:
|امضا =
|امضا =
}}
}}
'''علی تهرانی'''، شاگرد [[امام‌خمینی]]، روحانی مبارز، [[حاکم شرع دادگاه انقلاب]]، عضو [[مجلس خبرگان قانون اساسی]] و پناهنده به رژیم بعثی و متجاوز [[عراق]].
'''علی تهرانی'''، شاگرد [[امام‌خمینی]]، روحانی مبارز، حاکم شرع [[دادگاه‌های انقلاب اسلامی|دادگاه انقلاب]]، عضو [[مجلس خبرگان قانون اساسی]] و پناهنده به [[حزب بعث عراق|رژیم بعثی]] و متجاوز [[عراق]].


== ولادت تا نوجوانی ==
== ولادت تا نوجوانی ==
علی مرادخانی ارنگه معروف به علی تهرانی در سال ۱۳۰۲ در روستای ارنگه در اطراف [[کرج]] در یک خانواده مذهبی به دنیا آمد. پدرش عزت‌الله کاسب بود؛ ولی اطلاعات دینی زیادی داشت و در پایان عمر در یکی از روستاهای منطقه ارنگه کشاورزی می‌کرد.<ref>کیهان، روزنامه؛ مهدوی کنی، خاطرات، ۶۸</ref> علی تهرانی نخست نزد شوهرعمه‌اش در [[امامزاده یحیی]] کار می‌کرد و سپس به تشویق پدر به تحصیل در حوزه علاقه‌مند شد.<ref>‌مهدوی کنی، خاطرات، ۶۸</ref>
علی مرادخانی ارنگه معروف به علی تهرانی در سال ۱۳۰۲ در روستای ارنگه در اطراف [[کرج]] در یک خانواده مذهبی به دنیا آمد. پدرش عزت‌الله کاسب بود؛ ولی اطلاعات دینی زیادی داشت و در پایان عمر در یکی از روستاهای منطقه ارنگه [[کشاورزی]] می‌کرد.<ref>کیهان، روزنامه؛ مهدوی کنی، خاطرات، ۶۸</ref> علی تهرانی نخست نزد شوهرعمه‌اش در امامزاده یحیی کار می‌کرد و سپس به تشویق پدر به تحصیل در [[حوزه‌های علمیه|حوزه]] علاقه‌مند شد.<ref>‌مهدوی کنی، خاطرات، ۶۸</ref>


== هجرت به قم ==
== هجرت به قم ==
وی پس از فراگرفتن مقدمات علوم دینی در مدرسه مسجد لرزاده در [[تهران]] برای ادامه تحصیل به [[قم]] رفت<ref>مهدوی کنی، خاطرات، ۶۷</ref> و قسمتی از معانی و بیان را نزد [[ابوالقاسم خزعلی]] و [[سیدحسن مصطفوی]] فرا گرفت و در درس [[مکاسب]] [[سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی]] نیز شرکت کرد. وی در [[مدرسه حجتیه]] با [[محمدرضا مهدوی کنی]] هم‌حجره و [[هم‌بحث]] بود.<ref>مهدوی کنی، خاطرات، ۶۷ و ۶۹</ref> همچنین با [[محمدباقر باقری کنی]] و [[سیدمصطفی خمینی]] مباحثه می‌کرد.<ref>‌عمید زنجانی، روایتی از انقلاب، ۲۶۰؛ مهدوی کنی، خاطرات، ۶۸</ref> وی فردی بااستعداد و درس‌خوان بود؛ هرچند گاهی حرکت‌های نامتعارف و تندی از او سر می‌زد.<ref>‌مهدوی کنی، خاطرات، ۶۷–۶۹؛ یزدی، خاطرات، ۴۰۸–۴۱۱</ref>
وی پس از فراگرفتن مقدمات علوم دینی در مدرسه مسجد لرزاده در [[تهران]] برای ادامه تحصیل به [[قم]] رفت<ref>مهدوی کنی، خاطرات، ۶۷</ref> و قسمتی از معانی و بیان را نزد [[ابوالقاسم خزعلی]] و [[سیدحسن مصطفوی]] فرا گرفت و در درس مکاسب [[سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی]] نیز شرکت کرد. وی در [[مدرسه حجتیه]] با [[محمدرضا مهدوی کنی]] هم‌حجره و هم‌بحث بود.<ref>مهدوی کنی، خاطرات، ۶۷ و ۶۹</ref> همچنین با [[محمدباقر باقری کنی]] و [[سیدمصطفی خمینی]] مباحثه می‌کرد.<ref>‌عمید زنجانی، روایتی از انقلاب، ۲۶۰؛ مهدوی کنی، خاطرات، ۶۸</ref> وی فردی بااستعداد و درس‌خوان بود؛ هرچند گاهی حرکت‌های نامتعارف و تندی از او سر می‌زد.<ref>‌مهدوی کنی، خاطرات، ۶۷–۶۹؛ یزدی، خاطرات، ۴۰۸–۴۱۱</ref>
{{سخ}}
{{سخ}}
وی در درس‌های [[خارج فقه و اصول]] [[مرجع تقلید]] وقت، [[سیدحسین بروجردی]] و [[امام‌خمینی]] شرکت می‌کرد<ref>‌امیرخانی، علی تهرانی، ۱/۹۳</ref> و در ۲۶ اسفند ۱۳۴۷ امام‌خمینی به وی اجازه تصدی در [[امور حسبیه]] و گرفتن [[سهم امام(ع)]] و صرف نصف آن در موارد مقرر شرعی داد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۲۲۳</ref> وی در مواردی معرف دیگر افراد برای دریافت اجازه امور حسبیه از امام‌خمینی بود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۴۴۹، ۴۸۴ و ۴۹۹</ref>
وی در درس‌های خارج فقه و اصول مرجع تقلید وقت، [[سیدحسین بروجردی]] و [[امام‌خمینی]] شرکت می‌کرد<ref>‌امیرخانی، علی تهرانی، ۱/۹۳</ref> و در ۲۶ اسفند ۱۳۴۷ امام‌خمینی به وی اجازه تصدی در [[امور حسبیه]] و گرفتن [[سهم امام(ع)]] و صرف نصف آن در موارد مقرر شرعی داد.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۲۲۳</ref> وی در مواردی معرف دیگر افراد برای دریافت اجازه [[امور حسبیه]] از امام‌خمینی بود.<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۴۴۹، ۴۸۴ و ۴۹۹</ref>


== قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ==
== قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ==
تهرانی پس از تمام‌کردن تحصیلات حوزوی به [[تبلیغ]] و [[منبر]] مشغول شد و در سال ۱۳۴۰ از طرف امام‌خمینی برای تبلیغ به خرم‌آباد رفت.<ref>کیهان، روزنامه</ref> وی فعالیت‌های مبارزاتی خود را هم‌زمان با شروع نهضت امام‌خمینی بر ضد [[رژیم پهلوی]] آغاز کرد و پس از [[تبعید]] ایشان در سیزده آبان ۱۳۴۳ به [[ترکیه]] و سپس انتقال به عراق نیز مبارزات خود بر ضد رژیم پهلوی را ادامه داد. وی چند مرتبه پنهانی به [[عراق]] رفت و پس از دیدار با امام‌خمینی به ایران برگشت.<ref>‌عمید زنجانی، روایتی از انقلاب، ۲۶۰؛ امیرخانی، علی تهرانی، ۱/۹۳</ref>
تهرانی پس از تمام‌کردن تحصیلات حوزوی به [[تبلیغ]] و [[منبر]] مشغول شد و در سال ۱۳۴۰ از طرف امام‌خمینی برای تبلیغ به خرم‌آباد رفت.<ref>کیهان، روزنامه</ref> وی فعالیت‌های مبارزاتی خود را هم‌زمان با شروع [[انقلاب اسلامی ایران|نهضت امام‌خمینی بر ضد رژیم پهلوی]] آغاز کرد و پس از تبعید ایشان در سیزده آبان ۱۳۴۳ به [[ترکیه]] و سپس انتقال به عراق نیز مبارزات خود بر ضد [[رژیم پهلوی]] را ادامه داد. وی چند مرتبه پنهانی به [[عراق]] رفت و پس از دیدار با امام‌خمینی به ایران برگشت.<ref>‌عمید زنجانی، روایتی از انقلاب، ۲۶۰؛ امیرخانی، علی تهرانی، ۱/۹۳</ref>


=== هجرت به مشهد ===
=== هجرت به مشهد ===
پس از [[تبعید امام‌خمینی]]، تهرانی از [[حوزه علمیه قم]] به [[مشهد]] رفت و ضمن شرکت در درس خارج مرجع تقلید وقت، [[سیدمحمدهادی میلانی]] از نزدیکان وی شد و در جلسات پاسخ به [[استفتائات]] وی نیز حضور می‌یافت.<ref>‌موسوی تبریزی، خاطرات، ۳۴۳</ref>
پس از [[تبعید امام‌خمینی]]، تهرانی از [[حوزه علمیه قم]] به [[مشهد]] رفت و ضمن شرکت در درس خارج مرجع تقلید وقت، [[سیدمحمدهادی میلانی]] از نزدیکان وی شد و در جلسات پاسخ به استفتائات وی نیز حضور می‌یافت.<ref>‌موسوی تبریزی، خاطرات، ۳۴۳</ref>
{{سخ}}
{{سخ}}
تهرانی در حمایت از نهضت امام‌خمینی و مبارزه علیه رژیم پهلوی و تلاش در جهت بیداری مردم مشهد سختی‌های فراوانی را تحمل کرد و چند مرتبه زندانی شد.<ref>‌عمید زنجانی، روایتی از انقلاب، ۲۶۰</ref> او در چهاردهم آبان ۱۳۵۶ به همراه گروهی از علمای مبارز خراسان ازجمله [[سیدعزالدین زنجانی]]، [[سیدعبدالله شیرازی]]، [[غلامرضا محامی]]، [[سیدعلی خامنه‌ای]]، [[عباس واعظ طبسی]] و [[سیدعبدالکریم هاشمی‌نژاد]] به مناسبت درگذشت مشکوک [[سیدمصطفی خمینی]] تلگرام تسلیتی را برای [[امام‌خمینی]] به [[نجف]] فرستاد.<ref>‌مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۵۲</ref>
تهرانی در حمایت از نهضت امام‌خمینی و مبارزه علیه رژیم پهلوی و تلاش در جهت بیداری مردم مشهد سختی‌های فراوانی را تحمل کرد و چند مرتبه زندانی شد.<ref>‌عمید زنجانی، روایتی از انقلاب، ۲۶۰</ref> او در چهاردهم آبان ۱۳۵۶ به همراه گروهی از علمای مبارز خراسان ازجمله [[سیدعزالدین زنجانی]]، [[سیدعبدالله شیرازی]]، [[غلامرضا محامی]]، [[سیدعلی خامنه‌ای]]، [[عباس واعظ طبسی]] و [[سیدعبدالکریم هاشمی‌نژاد]] به مناسبت درگذشت مشکوک [[سیدمصطفی خمینی]] تلگرام تسلیتی را برای [[امام‌خمینی]] به [[نجف]] فرستاد.<ref>‌مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۵۲</ref>
{{سخ}}
{{سخ}}
وی از دوستان و حامیان [[علی شریعتی]] بود؛ هرچند انتقادهایی نیز به برخی مطالب وی می‌کرد<ref>‌موسوی تبریزی، خاطرات، ۳۴۲</ref> و در همین راستا برای تغییر موضع انتقادی [[سیدمحمدهادی میلانی]] دربارهٔ شریعتی نیز تلاش می‌کرد.<ref>موسوی تبریزی، خاطرات، ۲۰۴</ref> تهرانی، بنابر حکم کمیسیون اجتماعی سازمان اطلاعات و امنیت کشور ([[ساواک]]) در ۲۴/۲/۱۳۵۷ از سیرجان به سقز در کردستان [[تبعید]] شد.<ref>‌امیرخانی، علی تهرانی، ۱/۹۳</ref>
وی از دوستان و حامیان [[علی شریعتی]] بود؛ هرچند انتقادهایی نیز به برخی مطالب وی می‌کرد<ref>‌موسوی تبریزی، خاطرات، ۳۴۲</ref> و در همین راستا برای تغییر موضع انتقادی سیدمحمدهادی میلانی دربارهٔ شریعتی نیز تلاش می‌کرد.<ref>موسوی تبریزی، خاطرات، ۲۰۴</ref> تهرانی، بنابر حکم کمیسیون اجتماعی [[ساواک|سازمان اطلاعات و امنیت کشور]] (ساواک) در ۲۴/۲/۱۳۵۷ از سیرجان به سقز در کردستان تبعید شد.<ref>‌امیرخانی، علی تهرانی، ۱/۹۳</ref>
{{سخ}}
{{سخ}}
او در هنگام ورود امام‌خمینی به ایران در [[دوازدهم بهمن ۱۳۵۷]] ازجمله افرادی بود که با حضور در خیابان‌ها سعی می‌کرد از برخی اقداماتی که به تحریک [[رژیم پهلوی]] صورت می‌گرفت، جلوگیری کند.<ref>‌امیرخانی، علی تهرانی، ۱/۱۴۶–۱۴۷</ref> همچنین سخنرانی‌ها و اعلامیه‌هایی را در حمایت از مبارزات امام‌خمینی و انتقاد از رژیم پهلوی صادر می‌کرد.<ref>‌مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۱۱، ۴۳، ۵۲ و ۵۶۷</ref>
او در هنگام ورود امام‌خمینی به ایران در دوازدهم بهمن ۱۳۵۷ ازجمله افرادی بود که با حضور در خیابان‌ها سعی می‌کرد از برخی اقداماتی که به تحریک [[رژیم پهلوی]] صورت می‌گرفت، جلوگیری کند.<ref>‌امیرخانی، علی تهرانی، ۱/۱۴۶–۱۴۷</ref> همچنین سخنرانی‌ها و اعلامیه‌هایی را در حمایت از مبارزات امام‌خمینی و [[انتقاد]] از رژیم پهلوی صادر می‌کرد.<ref>‌مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۶/۱۱، ۴۳، ۵۲ و ۵۶۷</ref>


=== روحیات اخلاقی ===
=== روحیات اخلاقی ===
تهرانی به فضل و [[زهد]] و مبارزه معروف بود و [[قناعت]]، [[ساده‌زیستی]] و سختگیری بر [[نفس]]، از ویژگی‌های شخصیتی او بود<ref>‌موسوی تبریزی، خاطرات، ۳۴۲؛ یزدی، خاطرات، ۴۱۱</ref>؛ ولی با این حال، آدم تندمزاجی بود و گاه به سرعت خشمگین می‌شد<ref>‌ناطق نوری، خاطرات، ۱/۱۲۱</ref> و گفتار و رفتارش چندان منضبط و از روی اصول نبود.<ref>‌موسوی تبریزی، خاطرات، ۳۴۲</ref> از نگاه فکری گفته شده نوع تحلیل‌های اقتصادی تهرانی به گونه‌ای بود که موجب تمایل بیشتر جوان‌ها به [[کمونیسم]] می‌شد. وی به جوانان القا می‌کرد [[اسلام]] با [[سرمایه‌داری]] و [[مالکیت خصوصی]] مخالف است و تلاش می‌کرد اثبات کند مقصود آیات مربوط به مالکیت در قرآن، [[مالکیت اعتباری]] است نه حقیقی.<ref>موسوی تبریزی، خاطرات، ۲۷۸</ref> در نامه [[مرتضی مطهری]] در سال ۱۳۵۶ به امام‌خمینی، به تهرانی با عبارت «یکی از دوستان مشهد» اشاره شده و از اینکه امام‌خمینی در هنگام حضور تهرانی در [[نجف اشرف]] تذکرات مفیدی به وی داده و نصایح ایشان در اصلاح روش خطرناک وی مؤثر واقع شده، ابراز خرسندی شده است.<ref>‌روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۳/۳۷۹</ref>
تهرانی به فضل و [[زهد]] و مبارزه معروف بود و قناعت، [[ساده‌زیستی]] و سختگیری بر [[نفس]]، از ویژگی‌های شخصیتی او بود<ref>‌موسوی تبریزی، خاطرات، ۳۴۲؛ یزدی، خاطرات، ۴۱۱</ref>؛ ولی با این حال، آدم تندمزاجی بود و گاه به سرعت خشمگین می‌شد<ref>‌ناطق نوری، خاطرات، ۱/۱۲۱</ref> و گفتار و رفتارش چندان منضبط و از روی اصول نبود.<ref>‌موسوی تبریزی، خاطرات، ۳۴۲</ref> از نگاه فکری گفته شده نوع تحلیل‌های اقتصادی تهرانی به گونه‌ای بود که موجب تمایل بیشتر جوان‌ها به [[کمونیسم]] می‌شد. وی به [[جوانان]] القا می‌کرد [[اسلام]] با [[سرمایه‌داری]] و مالکیت خصوصی مخالف است و تلاش می‌کرد اثبات کند مقصود آیات مربوط به مالکیت در قرآن، مالکیت اعتباری است نه حقیقی.<ref>موسوی تبریزی، خاطرات، ۲۷۸</ref> در نامه [[مرتضی مطهری]] در سال ۱۳۵۶ به امام‌خمینی، به تهرانی با عبارت «یکی از دوستان مشهد» اشاره شده و از اینکه امام‌خمینی در هنگام حضور تهرانی در [[نجف اشرف]] تذکرات مفیدی به وی داده و نصایح ایشان در اصلاح روش خطرناک وی مؤثر واقع شده، ابراز خرسندی شده است.<ref>‌روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۳/۳۷۹</ref>


== پس از پیروزی انقلاب اسلامی ==
== پس از پیروزی انقلاب اسلامی ==
پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]] امام‌خمینی به سبب فضل و سابقه مبارزاتیِ تهرانی، او را [[قاضی]] شرع [[دادگاه‌های انقلاب اسلامی]] در خراسان کرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۵</ref>؛ ولی عملکرد نادرست تهرانی در دادگاه انقلاب خراسان و احکامی که غالباً از روی [[خشم]] صادر می‌کرد، اعتراض‌هایی را در پی داشت و موجب شد [[علی‌اکبر مشکینی]] که در آن زمان مسئولیت نصب و برکناری قضات را بر عهده داشت، هیئتی را برای بررسی پرونده‌هایی که وی حکم [[اعدام]] داده بود، به مشهد بفرستد. پس از گزارش هیئت که درست‌نبودن احکام صادرشده را تأیید کرد، تهرانی برکنار شد.<ref>‌فیض، مصاحبه، ۸</ref>
پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]] امام‌خمینی به سبب فضل و سابقه مبارزاتیِ تهرانی، او را [[قاضی]] شرع [[دادگاه‌های انقلاب اسلامی]] در خراسان کرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۵</ref>؛ ولی عملکرد نادرست تهرانی در دادگاه انقلاب خراسان و احکامی که غالباً از روی خشم صادر می‌کرد، اعتراض‌هایی را در پی داشت و موجب شد [[علی‌اکبر مشکینی]] که در آن زمان مسئولیت نصب و برکناری قضات را بر عهده داشت، هیئتی را برای بررسی پرونده‌هایی که وی حکم [[اعدام]] داده بود، به مشهد بفرستد. پس از گزارش هیئت که درست‌نبودن احکام صادرشده را تأیید کرد، تهرانی برکنار شد.<ref>‌فیض، مصاحبه، ۸</ref>


=== مخالفت با حزب جمهوری اسلامی ===
=== مخالفت با حزب جمهوری اسلامی ===
تهرانی در جریان نخستین انتخابات [[ریاست‌جمهوری]] ایران که [[حزب جمهوری اسلامی]] [[جلال‌الدین فارسی]] را نامزد کرده بود، به علت تردید در ایرانی‌الاصل بودن فارسی، به مخالفت شدید با وی برخاست<ref>‌ناطق نوری، خاطرات، ۱/۲۰۷</ref> و در نامه‌ای سرگشاده به [[امام‌خمینی]] به‌شدت به مواضع حزب و نامزدی فارسی حمله کرد.<ref>‌اسماعیلی، حزب جمهوری اسلامی، ۱۱۱</ref> امام‌خمینی نیز با اینکه فارسی را فرد شایسته‌ای می‌دانست، اعلام کرد وی با توجه به ایرانی‌الاصل نبودن نمی‌تواند رئیس‌جمهور شود<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۱۱۵</ref> {{ببینید|متن=ببینید| جلال‌الدین فارسی}}.
تهرانی در جریان نخستین انتخابات ریاست‌جمهوری ایران که [[حزب جمهوری اسلامی]] [[جلال‌الدین فارسی]] را نامزد کرده بود، به علت تردید در ایرانی‌الاصل بودن فارسی، به مخالفت شدید با وی برخاست<ref>‌ناطق نوری، خاطرات، ۱/۲۰۷</ref> و در نامه‌ای سرگشاده به [[امام‌خمینی]] به‌شدت به مواضع حزب و نامزدی فارسی حمله کرد.<ref>‌اسماعیلی، حزب جمهوری اسلامی، ۱۱۱</ref> امام‌خمینی نیز با اینکه فارسی را فرد شایسته‌ای می‌دانست، اعلام کرد وی با توجه به ایرانی‌الاصل نبودن نمی‌تواند رئیس‌جمهور شود<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۱۱۵</ref>


=== انتقاد به امام ===
=== انتقاد به امام ===
تهرانی به سبب روحیه پرخاشگری که داشت، به امام‌خمینی نیز انتقاد می‌کرد و به صورت حضوری یا از طریق نامه اعتراض‌های خود را به اطلاع ایشان می‌رساند<ref>‌تهرانی، آری اینچنین شد، ۹ و ۳۸–۳۹</ref>؛ به‌ویژه پس از آنکه امام‌خمینی، [[سیدعلی خامنه‌ای]] را در ۲۴ دی ۱۳۵۸ به [[امامت جمعه]] تهران منصوب کرد،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۱۱۶</ref> مخالفت تهرانی که شوهرخواهر خامنه‌ای بود، بیشتر شد و در نامه‌ای به امام‌خمینی ضمن توهین به مسئولان اصلی نظام ازجمله [[سیدمحمد حسینی بهشتی]]، [[اکبر هاشمی رفسنجانی]] و سیدعلی خامنه‌ای با واردکردن اتهاماتی، از ایشان خواست در تصمیم خود دربارهٔ انتصاب خامنه‌ای به امامت جمعه تهران تجدید نظر کند<ref>‌جمهوری اسلامی، روزنامه، ۱–۲</ref>؛ سپس در مقاله‌ای که چند روز بعد در نشریه مجاهد وابسته به [[سازمان مجاهدین خلق]] به چاپ رساند، به انتقاد از عملکرد امام‌خمینی پرداخت و مخالفت خود را با نظام و انقلاب اسلامی آشکارتر کرد.<ref>‌ملت، پایگاه اطلاع‌رسانی</ref> وی به [[دانشجویان پیرو خط امام‌خمینی]] به سبب تصرف [[سفارتخانه آمریکا]] در سیزدهم آبان ۱۳۵۸ حمله کرد.<ref>‌امیرخانی، علی تهرانی، ۱/۹۴</ref>
تهرانی به سبب روحیه پرخاشگری که داشت، به امام‌خمینی نیز [[انتقاد]] می‌کرد و به صورت حضوری یا از طریق نامه اعتراض‌های خود را به اطلاع ایشان می‌رساند<ref>‌تهرانی، آری اینچنین شد، ۹ و ۳۸–۳۹</ref>؛ به‌ویژه پس از آنکه امام‌خمینی، [[سیدعلی خامنه‌ای]] را در ۲۴ دی ۱۳۵۸ به [[امامت جمعه]] تهران منصوب کرد،<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۱۱۶</ref> مخالفت تهرانی که شوهرخواهر خامنه‌ای بود، بیشتر شد و در نامه‌ای به امام‌خمینی ضمن توهین به مسئولان اصلی نظام ازجمله [[سیدمحمد حسینی بهشتی]]، [[اکبر هاشمی رفسنجانی]] و سیدعلی خامنه‌ای با واردکردن اتهاماتی، از ایشان خواست در تصمیم خود دربارهٔ انتصاب خامنه‌ای به امامت جمعه تهران تجدید نظر کند<ref>‌جمهوری اسلامی، روزنامه، ۱–۲</ref>؛ سپس در مقاله‌ای که چند روز بعد در نشریه مجاهد وابسته به [[سازمان مجاهدین خلق]] به چاپ رساند، به انتقاد از عملکرد امام‌خمینی پرداخت و مخالفت خود را با [[نظام جمهوری اسلامی ایران|نظام]] و [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب اسلامی]] آشکارتر کرد.<ref>‌ملت، پایگاه اطلاع‌رسانی</ref> وی به دانشجویان پیرو خط امام‌خمینی به سبب [[تسخیر لانه جاسوسی امریکا|تصرف سفارتخانه آمریکا در سیزدهم آبان ۱۳۵۸]] حمله کرد.<ref>‌امیرخانی، علی تهرانی، ۱/۹۴</ref>


=== پیوستن به مجاهدین خلق ===
=== پیوستن به مجاهدین خلق ===
وی که سرخورده و تحت تأثیر مجاهدین خلق قرار داشت، به مخالفت شدید با حزب جمهوری اسلامی پرداخت و حملات تندی را علیه اعضای این حزب به‌ویژه بهشتی و خامنه‌ای آغاز کرد.<ref>امیرخانی، علی تهرانی</ref> امام‌خمینی در سخنرانی خود از کسی که نویسنده خوبی است و کتاب اخلاق هم می‌نویسد، ولی خودش از آن بی‌خبر است، انتقاد کرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۳۹۸</ref> که ظاهراً اشاره به تهرانی داشت.<ref>‌یزدی، خاطرات، ۴۱۲</ref>
وی که سرخورده و تحت تأثیر مجاهدین خلق قرار داشت، به مخالفت شدید با حزب جمهوری اسلامی پرداخت و حملات تندی را علیه اعضای این حزب به‌ویژه بهشتی و خامنه‌ای آغاز کرد.<ref>امیرخانی، علی تهرانی</ref> امام‌خمینی در سخنرانی خود از کسی که نویسنده خوبی است و کتاب اخلاق هم می‌نویسد، ولی خودش از آن بی‌خبر است، انتقاد کرد<ref>امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۳۹۸</ref> که ظاهراً اشاره به تهرانی داشت.<ref>‌یزدی، خاطرات، ۴۱۲</ref>
{{سخ}}
{{سخ}}
در آذرماه ۱۳۵۹ تهرانی به‌تدریج با توجه به مواضع سیاسی‌ای که در حمایت از سازمان مجاهدین خلق و [[سیدابوالحسن بنی‌صدر]] در پیش گرفت، از منتقدان سرسخت جمهوری اسلامی و سیاست‌های نظام و رهبری امام‌خمینی شد تا حدی که به عنوان نمونه روحانیان ناراضی و ضدانقلاب عصر خود شهرت یافت.<ref>‌هاشمی رفسنجانی، عبور از بحران، ۳۴۳</ref> در سال ۱۳۶۰ [[دادستانی]] به سبب کارهای ضد انقلابیِ تهرانی، وی را فاقد صلاحیت‌های لازم برای تصدی مسئولیت‌های کشوری و دینی اعلام کرد و سپس به اتهام حرکت‌های ضدانقلابی و حمایت از سازمان مجاهدین خلق، او را [[بازداشت]] و زندانی کرد؛ ولی چند ماه بعد آزاد شد.<ref>‌امیرخانی، علی تهرانی، ۱/۹۴</ref> در جریان بازداشت وی در مرداد ۱۳۶۰، [[مهدی بازرگان]] از او حمایت کرد.<ref>‌هاشمی رفسنجانی، عبور از بحران، ۲۱۸</ref> تهرانی با نزدیک‌شدن به دفتر «هماهنگی مردم و رئیس‌جمهور» سیدابوالحسن بنی‌صدر و سازمان مجاهدین خلق عملاً در صف مخالفان نظام قرار گرفت.<ref>‌عمید زنجانی، روایتی از انقلاب، ۲۶۰</ref>
در آذرماه ۱۳۵۹ تهرانی به‌تدریج با توجه به مواضع سیاسی‌ای که در حمایت از سازمان مجاهدین خلق و [[سیدابوالحسن بنی‌صدر]] در پیش گرفت، از منتقدان سرسخت جمهوری اسلامی و سیاست‌های نظام و رهبری امام‌خمینی شد تا حدی که به عنوان نمونه روحانیان ناراضی و [[ضدانقلاب]] عصر خود شهرت یافت.<ref>‌هاشمی رفسنجانی، عبور از بحران، ۳۴۳</ref> در سال ۱۳۶۰ دادستانی به سبب کارهای ضد انقلابیِ تهرانی، وی را فاقد صلاحیت‌های لازم برای تصدی مسئولیت‌های کشوری و دینی اعلام کرد و سپس به اتهام حرکت‌های ضدانقلابی و حمایت از سازمان مجاهدین خلق، او را بازداشت و زندانی کرد؛ ولی چند ماه بعد آزاد شد.<ref>‌امیرخانی، علی تهرانی، ۱/۹۴</ref> در جریان بازداشت وی در مرداد ۱۳۶۰، [[مهدی بازرگان]] از او حمایت کرد.<ref>‌هاشمی رفسنجانی، عبور از بحران، ۲۱۸</ref> تهرانی با نزدیک‌شدن به دفتر «هماهنگی مردم و رئیس‌جمهور» سیدابوالحسن بنی‌صدر و سازمان مجاهدین خلق عملاً در صف مخالفان نظام قرار گرفت.<ref>‌عمید زنجانی، روایتی از انقلاب، ۲۶۰</ref>


=== پناهندگی به رژیم بعث عراق ===
=== پناهندگی به رژیم بعث عراق ===
در سال ۱۳۶۳ [[سیدمحمد موسوی خوئینی‌ها]] از امام‌خمینی خواست، تهرانی را که از نظر شخصیتی دارای نوعی استبداد رأی و کج‌فهمی بود و خود را اهل [[فلسفه]]، [[عرفان]]، [[اخلاق]] و صاحب‌نظر در امور اقتصادی می‌دانست، پند دهد تا مواضع و دیدگاه‌های نادرست خود را اصلاح کند و ایشان نیز پذیرفت و [[نصیحت]] کرد.<ref>‌یزدی، خاطرات، ۴۱۲</ref> تهرانی در حضور امام‌خمینی و تحت تأثیر نصایح ایشان سخت منقلب شد و گریه کرد و به ایشان قول داد که به محوریت نظام اسلامی نزدیک شود و از نیروهای مخالف نظام و برانداز فاصله بگیرد و مواضع خود را اصلاح کند؛ ولی با این حال، دو روز بعد پنهانی از کشور خارج شد و به [[عراق]] رفت.<ref>یزدی، خاطرات، ۴۱۲</ref>
در سال ۱۳۶۳ [[سیدمحمد موسوی خوئینی‌ها]] از امام‌خمینی خواست، تهرانی را که از نظر شخصیتی دارای نوعی [[استبداد]] رأی و کج‌فهمی بود و خود را اهل [[فلسفه]]، [[عرفان]]، [[اخلاق]] و صاحب‌نظر در امور اقتصادی می‌دانست، پند دهد تا مواضع و دیدگاه‌های نادرست خود را [[احیاگری و اصلاح|اصلاح]] کند و ایشان نیز پذیرفت و نصیحت کرد.<ref>‌یزدی، خاطرات، ۴۱۲</ref> تهرانی در حضور امام‌خمینی و تحت تأثیر نصایح ایشان سخت منقلب شد و گریه کرد و به ایشان قول داد که به محوریت نظام اسلامی نزدیک شود و از نیروهای مخالف نظام و برانداز فاصله بگیرد و مواضع خود را اصلاح کند؛ ولی با این حال، دو روز بعد پنهانی از کشور خارج شد و به [[عراق]] رفت.<ref>یزدی، خاطرات، ۴۱۲</ref>
{{سخ}}
{{سخ}}
همسر وی [[بدری خامنه‌ای]] نیز در همان سال به همراه پنج فرزند خود پنهانی از ایران خارج شد و از طریق [[ترکیه]] به [[عراق]] رفت و به همسر خود تهرانی ملحق شد.<ref>‌هاشمی رفسنجانی، امید و دلواپسی، ۸۵ و ۸۶</ref> تهرانی از [[رژیم بعثی عراق]] که در حال جنگ با ایران بود، تقاضای [[پناهندگی سیاسی]] کرد که آن رژیم پذیرفت و وی با رفاه کامل و به عنوان مهمان ویژه [[صدام حسین]] در باغی بزرگ در [[بغداد]] ساکن شد.<ref>‌امیرخانی، علی تهرانی، ۱/۹۴؛ عمید زنجانی، روایتی از انقلاب، ۲۶۰</ref>
همسر وی [[بدری خامنه‌ای]] نیز در همان سال به همراه پنج فرزند خود پنهانی از ایران خارج شد و از طریق [[ترکیه]] به [[عراق]] رفت و به همسر خود تهرانی ملحق شد.<ref>‌هاشمی رفسنجانی، امید و دلواپسی، ۸۵ و ۸۶</ref> تهرانی از [[رژیم بعثی عراق]] که در حال جنگ با ایران بود، تقاضای پناهندگی سیاسی کرد که آن رژیم پذیرفت و وی با رفاه کامل و به عنوان مهمان ویژه [[صدام حسین]] در باغی بزرگ در [[بغداد]] ساکن شد.<ref>‌امیرخانی، علی تهرانی، ۱/۹۴؛ عمید زنجانی، روایتی از انقلاب، ۲۶۰</ref>


=== سخنرانی بر ضد امام و نظام ===
=== سخنرانی بر ضد امام و نظام ===
تهرانی از آغاز پناهندگی‌اش تا پایان [[جنگ تحمیلی]] عراق علیه [[ایران]] با استفاده از [[رادیو]] و [[تلویزیون]] و رسانه‌های دیگرِ رژیم بعثی عراق، به مقابله و مخالفت با استادش [[امام‌خمینی]] و [[نظام جمهوری اسلامی]] پرداخت<ref>‌هاشمی رفسنجانی، عبور از بحران، ۳۴۳؛ یزدی، خاطرات، ۴۱۲</ref> و [[رژیم بعث عراق]] ازجمله وی را برای سخنرانی به اردوگاه‌های اسیران ایرانی در عراق می‌برد. افزون بر این هر شب سخنرانی‌های تهرانی که در رادیو [[بغداد]] سخن می‌گفت، از بلندگوهای اردوگاه‌ها برای اسیران پخش می‌شد.<ref>‌موسوی، پایگاه اطلاع‌رسانی آزادگان</ref> تهرانی که به گمان خودش از هدایت‌کردن امام‌خمینی و مسئولان نظام اسلامی ایران مأیوس شده بود، بارها در سخنرانی‌های خود که از رادیو عراق پخش می‌شد، به آنان جسارت و برای آنان آرزوی [[مرگ]] می‌کرد.<ref>‌یزدی، خاطرات، ۴۱۲</ref>
تهرانی از آغاز پناهندگی‌اش تا پایان [[جنگ تحمیلی عراق علیه ایران]] با استفاده از [[رادیو]] و [[تلویزیون]] و رسانه‌های دیگرِ رژیم بعثی عراق، به مقابله و مخالفت با استادش [[امام‌خمینی]] و [[نظام جمهوری اسلامی ایران|نظام جمهوری اسلامی]] پرداخت<ref>‌هاشمی رفسنجانی، عبور از بحران، ۳۴۳؛ یزدی، خاطرات، ۴۱۲</ref> و رژیم بعث عراق ازجمله وی را برای سخنرانی به اردوگاه‌های اسیران ایرانی در عراق می‌برد. افزون بر این هر شب سخنرانی‌های تهرانی که در رادیو بغداد سخن می‌گفت، از بلندگوهای اردوگاه‌ها برای [[اسیران]] پخش می‌شد.<ref>‌موسوی، پایگاه اطلاع‌رسانی آزادگان</ref> تهرانی که به گمان خودش از هدایت‌کردن امام‌خمینی و مسئولان نظام اسلامی ایران مأیوس شده بود، بارها در سخنرانی‌های خود که از رادیو عراق پخش می‌شد، به آنان جسارت و برای آنان آرزوی [[مرگ]] می‌کرد.<ref>‌یزدی، خاطرات، ۴۱۲</ref>


=== بازگشت و اظهار پشیمانی ===
=== بازگشت و اظهار پشیمانی ===
علی تهرانی پس از سال‌ها حضور در [[عراق]] و [[تبلیغ]] علیه انقلاب و [[نظام جمهوری اسلامی]] و در شرایطی که [[جنگ تحمیلی|جنگ]] پایان یافته بود و اسیران مبادله شده بودند و رژیم عراق پس از حمله به [[کویت]]، به‌شدت مورد حمله [[آمریکا]] قرار گرفته بود و دیگر به وی توجهی نداشت، سرانجام در خرداد ۱۳۷۴ با اظهار پشیمانی، خود را به نیروهای ایرانی مستقر در مرز ایران و عراق تسلیم کرد.<ref>‌عمید زنجانی، روایتی از انقلاب، ۲۶۰</ref> با این حال، او در کرمانشاه از دست مأموران فرار کرد، ولی چند روز بعد در [[تهران]] [[بازداشت]] و به [[دادگاه ویژه روحانیت]] تحویل داده شد.<ref>‌امیرخانی، علی تهرانی، ۱/۹۴</ref> [[دادگاه]] نیز وی را به [[اتهام]] همکاری با دشمن در زمان جنگ، صدور [[فتوا]] علیه نیروهای انقلابی و تحریک ارتش رژیم بعثی به کشتار مردم ایران [[محاکمه]] و به زندان در [[تبعید]] محکوم کرد؛ ولی پس از چندی-چنان‌که گفته شده-به علت نداشتن تعادل روانی آزاد شد.<ref>‌← امیرخانی، علی تهرانی، ۱/۹۴؛ هاشمی رفسنجانی، عبور از بحران، ۳۴۴</ref>
علی تهرانی پس از سال‌ها حضور در [[عراق]] و تبلیغ علیه انقلاب و [[نظام جمهوری اسلامی ایران|نظام جمهوری اسلامی]] و در شرایطی که [[جنگ تحمیلی|جنگ]] پایان یافته بود و اسیران مبادله شده بودند و رژیم عراق پس از حمله به [[کویت]]، به‌شدت مورد حمله [[آمریکا]] قرار گرفته بود و دیگر به وی توجهی نداشت، سرانجام در خرداد ۱۳۷۴ با اظهار پشیمانی، خود را به نیروهای ایرانی مستقر در مرز ایران و عراق تسلیم کرد.<ref>‌عمید زنجانی، روایتی از انقلاب، ۲۶۰</ref> با این حال، او در کرمانشاه از دست مأموران فرار کرد، ولی چند روز بعد در [[تهران]] بازداشت و به [[دادگاه ویژه روحانیت]] تحویل داده شد.<ref>‌امیرخانی، علی تهرانی، ۱/۹۴</ref> دادگاه نیز وی را به اتهام همکاری با [[دشمن]] در زمان جنگ، صدور [[فتوا]] علیه نیروهای انقلابی و تحریک ارتش رژیم بعثی به کشتار مردم ایران محاکمه و به زندان در تبعید محکوم کرد؛ ولی پس از چندی-چنان‌که گفته شده-به علت نداشتن تعادل روانی آزاد شد.<ref>‌← امیرخانی، علی تهرانی، ۱/۹۴؛ هاشمی رفسنجانی، عبور از بحران، ۳۴۴</ref>


== آثار و تألیفات ==
== آثار و تألیفات ==
تهرانی آثار و تألیفاتی هم دارد؛ ازجمله اخلاق اسلامی، [[اسلام]] ضد [[استثمار]]، [[اقتصاد اسلامی]]، [[مالیات]] اسلامی و [[تقیه]] در اسلام.
تهرانی آثار و تألیفاتی هم دارد؛ ازجمله اخلاق اسلامی، اسلام ضد استثمار، اقتصاد اسلامی، مالیات اسلامی و تقیه در اسلام.


== پانویس ==
== پانویس ==
۲۱٬۲۸۸

ویرایش