confirmed، emailconfirmed، templateeditor
۱٬۱۸۸
ویرایش
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
امامخمینی به پیروی از ملاصدرا معتقد است موجودات عالم طبیعت و دنیا در تغییر و تدرّج هستند و با حرکت جوهری، هر لحظه صورت نوعیهای به آنها افاضه میشود (همان، ۱/۶۸)؛ دنیا نیز دار تضاد و تزاحم است، برخلاف عالم آخرت که تعارض و تزاحم در آن راه ندارد؛ زیرا تام و مستقل است و جهت ندارد؛ از اینرو تزاحمی که در دنیاست، در آنجا راه ندارد (همان، ۳/۵۹۶). همچنین عالم دنیا عالم شرور است؛ زیرا شرور در این عالم زاییده این تزاحم است؛ اما در عالم آخرت تزاحم راه ندارد و سعه و گستره بیشتری دارد (چهل حدیث، ۲۴۵؛ دعاء السحر، ۲۶) (← مقاله خیر و شر). به اعتقاد ایشان بدن در عالم آخرت قویتر و شریفتر از جسم دنیوی است و جسم دنیوی با حرکت جوهری ترقی و قوت مییابد و وارد نشئه برزخ میشود؛ از اینرو قبول و تأثر آن شدیدتر است و میتواند عذابهای شدید اخروی را بپذیرد (تقریرات، ۳/۲۱۴ ـ ۲۱۶ و ۴۰۷)؛ افزون بر آن، جسم اخروی با تمام همّت و فعالیت نفس، قوام و ظهور یافتهاست و نفس با تمام قدرت و احاطه خود، جسم را ظاهر میسازد؛ از اینرو میتواند سختیها و عذابهایی غیر قابل تحمل در دنیا را تحمل کند و از هم فرو نپاشد (همان، ۳/۲۱۵). امامخمینی یکی دیگر از ویژگیهای دنیا را حجاببودن آن میداند و معتقد است افزون بر حجاببودن تعلق و توجه به دنیا (آداب الصلاة، ۱۲۷؛ چهل حدیث، ۱۲۱)، وقوع در طبیعت و بهره از آن نیز برای اولیای الهی(ع) حجاب به شمار میرود و استغفار رسول خدا(ص) حمل بر این معنا میشود و ممکن است خطیئه حضرت آدم(ع) نیز به معنای همین توجه قهری به تدبیر عالم ملک و طبیعت باشد (چهل حدیث، ۱۲۳). به اعتقاد ایشان، شدت آلام و رنجهای اخروی، اسباب پرشماری دارد؛ ازجمله: ۱. شدت ادراک در آخرت بیش از دنیاست. ۲. توجه نفس در آن بیشتر و اشتغالات حسی آن کم است. ۳. خود عذاب شدیدتر از عذابهای دنیوی است. ۴. استمرار اتصال عذاب در آخرت بیش از دنیاست. ۵. قبول و صلابت بدن در آنجا شدیدتر است (تقریرات، ۳/۲۱۹ ـ ۲۲۱). | امامخمینی به پیروی از ملاصدرا معتقد است موجودات عالم طبیعت و دنیا در تغییر و تدرّج هستند و با حرکت جوهری، هر لحظه صورت نوعیهای به آنها افاضه میشود (همان، ۱/۶۸)؛ دنیا نیز دار تضاد و تزاحم است، برخلاف عالم آخرت که تعارض و تزاحم در آن راه ندارد؛ زیرا تام و مستقل است و جهت ندارد؛ از اینرو تزاحمی که در دنیاست، در آنجا راه ندارد (همان، ۳/۵۹۶). همچنین عالم دنیا عالم شرور است؛ زیرا شرور در این عالم زاییده این تزاحم است؛ اما در عالم آخرت تزاحم راه ندارد و سعه و گستره بیشتری دارد (چهل حدیث، ۲۴۵؛ دعاء السحر، ۲۶) (← مقاله خیر و شر). به اعتقاد ایشان بدن در عالم آخرت قویتر و شریفتر از جسم دنیوی است و جسم دنیوی با حرکت جوهری ترقی و قوت مییابد و وارد نشئه برزخ میشود؛ از اینرو قبول و تأثر آن شدیدتر است و میتواند عذابهای شدید اخروی را بپذیرد (تقریرات، ۳/۲۱۴ ـ ۲۱۶ و ۴۰۷)؛ افزون بر آن، جسم اخروی با تمام همّت و فعالیت نفس، قوام و ظهور یافتهاست و نفس با تمام قدرت و احاطه خود، جسم را ظاهر میسازد؛ از اینرو میتواند سختیها و عذابهایی غیر قابل تحمل در دنیا را تحمل کند و از هم فرو نپاشد (همان، ۳/۲۱۵). امامخمینی یکی دیگر از ویژگیهای دنیا را حجاببودن آن میداند و معتقد است افزون بر حجاببودن تعلق و توجه به دنیا (آداب الصلاة، ۱۲۷؛ چهل حدیث، ۱۲۱)، وقوع در طبیعت و بهره از آن نیز برای اولیای الهی(ع) حجاب به شمار میرود و استغفار رسول خدا(ص) حمل بر این معنا میشود و ممکن است خطیئه حضرت آدم(ع) نیز به معنای همین توجه قهری به تدبیر عالم ملک و طبیعت باشد (چهل حدیث، ۱۲۳). به اعتقاد ایشان، شدت آلام و رنجهای اخروی، اسباب پرشماری دارد؛ ازجمله: ۱. شدت ادراک در آخرت بیش از دنیاست. ۲. توجه نفس در آن بیشتر و اشتغالات حسی آن کم است. ۳. خود عذاب شدیدتر از عذابهای دنیوی است. ۴. استمرار اتصال عذاب در آخرت بیش از دنیاست. ۵. قبول و صلابت بدن در آنجا شدیدتر است (تقریرات، ۳/۲۱۹ ـ ۲۲۱). | ||
==مرتبه عالم دنیا و طبیعت== | ==مرتبه عالم دنیا و طبیعت== | ||
حکمای الهی برای عالم هستی مراتبی برشمردهاند و عالم طبیعت را پایینترین مرتبه عالم میدانند که دنیا جهت نازله عالم طبیعت است (شیخ اشراق، ۲/۲۳۰ ـ ۲۳۵؛ ملاصدرا، المبدأ و المعاد، ۴۹۵). حکمای مشاء، عالم را به سه عالم طبیعی، سماوی و روحانی (فارابی، ۷۸) و یا عالم طبیعت، عالم نفس و خیال و عالم عقل (ابنسینا، رسائل، ۱۰۴؛ همو، تسع رسائل، ۱۳۱) تقسیم کردهاند. برخی مانند افلوطین، دو مرتبه برای عالم ذکر کردهاند: عالم طبیعت و عالم عقل که نفس متوسط بین عالم طبیعت و عالم عقل است (۲۳۸). در حکمت اشراق، عالم به چهار قسم؛ ۱. عالم عقول یا انوار قاهره؛ ۲.عالم نفوس یا انوار مدبّره؛ ۳. عالم مثال منفصل یا صور معلقه و ۴. برزخ یا عالم اجسام تقسیم شدهاست (شیخ اشراق، ۲/۲۳۲). برخی دلیل انحصار عوالم به سه قسم را انقسام موجود به محسوس، متخیل و معقول میدانند (ملاصدرا، الشواهد الربوبیه، ۳۲۰). | حکمای الهی برای عالم هستی مراتبی برشمردهاند و عالم طبیعت را پایینترین مرتبه عالم میدانند که دنیا جهت نازله عالم طبیعت است (شیخ اشراق، ۲/۲۳۰ ـ ۲۳۵؛ ملاصدرا، المبدأ و المعاد، ۴۹۵). حکمای مشاء، عالم را به سه عالم طبیعی، سماوی و روحانی (فارابی، ۷۸) و یا عالم طبیعت، عالم نفس و خیال و عالم عقل (ابنسینا، رسائل، ۱۰۴؛ همو، تسع رسائل، ۱۳۱) تقسیم کردهاند. برخی مانند افلوطین، دو مرتبه برای عالم ذکر کردهاند: عالم طبیعت و عالم عقل که نفس متوسط بین عالم طبیعت و عالم عقل است (۲۳۸). در حکمت اشراق، عالم به چهار قسم؛ ۱. عالم عقول یا انوار قاهره؛ ۲.عالم نفوس یا انوار مدبّره؛ ۳. عالم مثال منفصل یا صور معلقه و ۴. برزخ یا عالم اجسام تقسیم شدهاست (شیخ اشراق، ۲/۲۳۲). برخی دلیل انحصار عوالم به سه قسم را انقسام موجود به محسوس، متخیل و معقول میدانند (ملاصدرا، الشواهد الربوبیه، ۳۲۰). |